بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12851
متن پرسش
با عرض سلام: یکی از علمای ربانی آخر عمر فرموده بودند که ای کاش تمام اعمال و ذکر و ورد را برای نزدیکی به امام زمان(عج) انجام داده بودم. سوال حقیر این است که با چه نگرش و رویکردی باید اعمال مثلا نماز را برای قرب به امام زمان(عج) بخوانم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که آن حضرت اصل و اساس انسانیت‌اند، إن‌شاءاللّه راه گشوده می‌شود. کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» إن‌شاءاللّه در این مسیر کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

12836
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. شما در مورد یکی از دلایل صلح امام حسن (ع) فرمودید که به دلیل حفظ جان شیعیان واقعی به علت کم بودن تعدادشان حاضر به این کار شدند ولی چرا امام حسین (ع) چنیین ترجیحی ندادند؟ 2. در بحث حرکت جوهری که من از نوار صوتی شما آن را دنبال می کردم گفتید که کسانی که اعتقاد به سکون کامل دارند یک دلیلی که می آورند این است مثلا وقتی آشیل (دونده یونانی) با یک لاک پشت مسابقه دو می دهد هیچ وقت به آن نمی رسد چون وقتی آشیل 10 متر می رود لاک پشت 1 متر می رود وقتی آشیل 1 متر می رود لاک پشت 10 سانت می رود و.... پس آشیل به لاک پشت نمی رسد پس حرکت نیست. بعد یک دلیلی که شما برای اثبات حرکت می آورید این است که اگر دست من از نقطه الف به ب برود ما تصاویر حرکت را هرچه نصف کنیم به سکون نمی رسیم پس حرکت خود یک چیز متصل است. به نظرم این دو دلیل شبیه یکدیگر است راهنمای بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حفظ مسلمانان تا آن‌جا لازم است که مسلمانان از بین بروند و اسلام هم به آن نتیجه‌ای که باید برسد، نرسد. در فضای حاکمیت معاویه چنین بود ولی در فضای حاکمیت یزید اگر مسلمانان عزیزی شهید شدند اسلام به زیباترین شکل ظهور کرد 2- ما در حرکت جوهری ثابت کردیم که حرکت، سکون‌های متوالی نیست بلکه وجودی است که در آن مرتبه عین تغییر و حرکت است و چون امثال زنون با نظر به صورت‌های ذهنی حرکت آن را سکون‌های متوالی دانستند به چنین مشکلی افتادند آن‌ها متوجه‌ی ذات حرکت که به‌خودی خود یک واقعیت است، نشدند. موفق باشید  

12831
متن پرسش
بسمه تعالي: سلام عليكم: استاد بزگوار لطفا فرق حضور قلب در نماز و حضور ذهن را بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  توجه به معانی به معنای حضور ذهن در نماز است که کار شایسته‌ای است به‌خصوص در ابتدای راه. و توجه به حقایق مستتر در معانی، حضور قلب به حساب می‌آید. موفق باشید  

12820
متن پرسش
با سلام: اگر خداوند توفیق بندگی عنایت فرمایند کسی که از دسترسی حضوری یه استاد سیر و سلوک به دلیل دوری از شهرستان محروم است و فقط به ایتترنت دسترسی دارد با توجه به اهمیت و راهنمایی استاد در طی طریق چه دستور می فرمایید؟ هر چند بنده از نوشتار ها و گفتارها ی جنابعالی نهایت بهره را می برم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند امروز شرایطی است که به گفته‌ی ایشان «علمِ تو استاد تو است». جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» را مطالعه فرمایید خوب است. موفق باشید

12818
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد بزرگوار: احتراماً، استاد شما در مورد شرح فصوص الحکم مطالبی را نگاشته اید یا خیر؟ البته بنده شنیده ام که اساتید برای شرح این کتاب افراد مخصوصی را انتخاب می کنند که نمی دانم درست است یا خیر؟ ولی بنده بسیار تمایل دارم که اگر در این باب مطالبی وجود دارد را تحقیق نمایم لطفاً راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مختصر کارهایی شده، ولی به نظر بنده اگر می‌خواهید در این مسیر تلاش کنید بعد از مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و کتاب معاد و کتاب معرفتِ نفس و حشر با تعمق زیاد بر روی شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» ایشان، إنشاءاللّه راه گشوده می‌شود. موفق باشید

12816
متن پرسش
سلام علیکم: آیا غلبه بر صفات ذاتی شخص یا یک جنس خاص طبق دستورات شریعت، کمالی مضاعف برای انسان محسوب می شود؟ برای مثال شخصی که ذاتا تندخوست اگر غضب را کنترل کند یا جنس زن که ذاتا پرحرف تر از مرد آفریده شده اگر سکوت اختیار کند، به خاطر زحمت مضاعفش در این راه، کمال مضاعفی عایدش می شود؟ سوال دیگر در راستای این سوال اینکه، خالق حکیم مهربان که جنس زن را به دلایل حکیمانه توانایی گفتاری بیشتر بخشیده و حتی در مواردی حرف زدن با همسر یا دیگران را به عنوان راه رهایی از مشکلات برای او قرار داده (البته اگر همین ادعا صحیح باشد)، یک زن پایبند به اصول اخلاقی شرع مقدس چطور می تواند مصادیق استفاده صحیح از این نعمت و سکوت مورد تاکید موکد اسلام را دریابد؟ با سپاس فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای تعالی خود مسیر امتحانی در پیش دارد حال آن‌که باید در عین توانایی پرحرفی، خود را کنترل کند و یا آن‌که در عین تندخویی باید حلم را بر خود حمل کند و حتی اگر به گفته‌ی شما کسی توانایی بهترسخن‌گفتن را داشته باشد، باید آن نعمت را در مسیر انجام وظیفه و اُنس با خدا مدیریت نماید وگرنه نعمتی است که به نقمت تبدیل می‌شود و مسیر سقوط او در دل همین نعمت شکل می‌گیرد. موفق باشید

12821
متن پرسش
سلام مومن: شما با کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» نظام کمونیستی و لیبرالیستی وجود منو از هم پاشوندید باریک الله استاد طاهر زاده احسنت به نفس و قلمتون. اما منو در یک ابهام بزرگ فرو بردید و اون اینکه حال که قراره بنده باشم باید چیکار کنم؟ حال که قراره در کسب رزق تعادل به خرج بدم و به بندگیم برسم چطوری باید برسم؟ صبح که از خواب بیدار میشم باید چیکار کنم که اون بندگی که شما در کتاب ذکر کردید محقق بشه؟ آخه مومن آدم کتاب مینویسه کامل مینویسه میدونین با خوندن این کتاب چند وقتیه خمارم نمیدونم حالا که باید بندگی کنم باید چیکار کنم، هر روز نگرانم آیا دارم بندگی می کنم یا نه. در کل بگم استاد برا یه آدم یه لا قبا که تا حالا جوونیش رو با هوس بازی و خودپرستی و حب مال و مقام تباه کرده توضیح بدید حالا که دغدغه رزق نباید باشه اول اینکه چه دغدغه هایی باید باشه دوم اینکه من برا این بندگی باید از کجا شروع کنم و چطوری بندگی کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده که فقط یک کتاب ننوشته‌ام که لازم باشد علمِ «کانَ و ما یکون» رادر آن مطرح کنم. در حالی‌که توصیه‌ی فوق‌العاده ارزشمند مولایمان به فرزند جوانش در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در جلوی شما است که در آن تمام راه‌های بندگی بدون یک نقطه کم  و زیاد در آن مطرح است. موفق باشید

12810
متن پرسش
با سلام: در سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) با توجه به رجوع امام خمینی (ره) به عرفان آیا می شود رجوع به عرفايي همچون غزالی، عراقی، شیخ روزبهان، هجویری، ملای جامي، ... داشت و آ یا لازم است افرادی رجوع به این اشخاص کنند تا بتوانند شخصیت عرفانی امام خمینی (ره) را بهتر بشناسند و برای پیشبرد اهداف بلند انقلاب اسلامی کاری کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان یک علم است و مثل هر علم دیگری شخصیت‌های مختلف  هرکدام وَجه یا وجوهی از آن را تبیین کرده‌اند و چقدر به‌جا است که ما از همه‌ی آن‌ها استفاده کنیم. موفق باشید

12808
متن پرسش
بسم الله. سلام علیکم استاد بزرگوار: می خواستم نظرِ شما را درباره ی کتاب های اکهارت تُله بدانم، کتاب هایی مانند: «نیرویِ حال» ، «تمرین نیروی حال» و «سکوت سخن می گوید». از آن جایی که راه کارهایی خوب پیرامون حضور و لحظه ی حال ارائه می دهند آیا خواندن این کتب در کنار کتاب های خودشناسی و نفس شناسی مانند کتاب های حضرتعالی و دیگر بزرگان ایرادی دارد؟ یا این که اصلا مفید فایده ای قابل ملاحظه هست؟ و السلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرد مذکور را نمی‌شناسم ولی روش‌های امثال آقای کریشنامورتی و یا آقای مصفا را در تخلیه‌ی ذهن مفید می‌دانم از آن جهت که بعد از مدتی به اهمیت دستورات دینی در رفع تعلق به دنیا برایمان روشن می‌شود. موفق باشید

12807
متن پرسش
با سلام: در قرآن کریم آمده که: «وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» و در حکمت های نهج البلاغه آمده است که امام علی (ع) می فرمایند : خدای سبحان روزی فقراء را در مالهای توانگران قرار داده پس فقیری گرسنه نمی ماند جز آنکه توانگری از حق او خود را به نوایی رسانده پس پروردگار متعال ثروتمندان را در آخرت برای این عمل باز خواست کند. نهج البلاغه صفحه 420 حالا اگر اشخاصی که تقیدی به دین ندارند رو کنار بذاریم (که جسارتاً به نظر من بسیاری از اون ها در اثر جهل هست نه عناد و حتی عناد بسیاری از اون ها هم به خاطر کج فهمی هست نه این که عامدانه راه درست رو میدونند و عناد دارند) تکلیف نگاه و قضاوت ما با مومنینی که از لحاظ گشایش روزی در حد خوب یا بالایی هستند ولی به این موضوع مهم توجه ندارند و به نوعی مالشون رو ثمره زحمت خودشون می دونند چی هست؟ واقعیت این هست که گاهاً این موضع فارق از آسیب های اجتماعی و شکاف طبقاتی که به وجود میاره و در پی اون دین گریزی هایی از مردم سطح فقیر و زیر متوسط به خاطر این که مومنینی با شرایط مالی خوب به دنیا گرایشِ همراه با وابستگی نسبتاً شدید دارند، آدم رو نسبت به این طیف دلزده و آزرده میکنه که این موضوع هم خودش از لحاظ فردی و سلوکی قاعدتاً درست نیست و به نظرم باید شخص بتونه نسبت به افراد مختلف جامعه روحیه خیرخواهانه اش رو حفظ کنه چون خودش هم در هر سطحی هست از اشتباه مصون نیست، بیشتر دنبال رویکرد فردی درستی هستم که یه شخص که خودش درگیر مشکلات عدیده اقتصادی هست و از طرفی با این نوع آیات و روایات هم آشنایی داره براش این موضوع کدورت قلبی ایجاد نکنه و وظیفه و تکلیف خودش رو با این نوع اشخاص به شکل درست و خداپسند تنظیم کنه. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که هرکسی باید متوجه باشد امکاناتی که در اختیار اوست برای امتحان او می‌باشد، حرفی نیست و هرکس خود داند و خدای خود. چون در ظاهر ما نمی‌توانیم نحوه‌ی نیاز افراد متدین را به امکاناتی که در اختیارشان هست بشناسیم. لذا چون می‌دانیم عموم افراد متدین به شکل‌های مختلف و بیشتر به صورت پنهانی دغدغه‌ی فقرا را دارند، باید حرکات و سکنات آن‌ها را حمل بر صحت کرد. بنده کسانی را می‌شناسم که به ظاهر بسیار ثروتمندند ولی می‌دانم که استفاده‌ی خود آن‌ها از ثروت‌شان کمتر از استفاده‌ی فقرایی است که از ثروت و مدیریت آن‌ها استفاده می‌کنند. موفق باشید

12806
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام خدمت استاد گرامی: حضرتعالی در کتاب «خویشتن پنهان» بحث تفاوت بین روش عرفا در سیر و سلوک با روش علمای اخلاق (سنگی که طلا می شود و سنگی که طلا گرفته اند) را مطرح می فرمایید. عرفا پس از درک حصولی از نفس ناطقه به این نتیجه می رسند که باید با ریاضت های شرعی، حاکمیت امیال نفس اماره را ضعیف کرده و درک حضوری و مجرد از حقیقت وجود خود پیدا کرده و از این طریق، ارتباط خود را با عوالم غیب تشدید کنند. از طرف دیگر علمای اخلاق هم همین ریاضت های شرعی را در قالب گزاره های اخلاقی به امید تقرب و اتصال به عالم غیب رعایت می کنند. بنابراین به نظر می رسد عالم اخلاقی پس از مدتی با رعایت دستورات اخلاقی (یا در واقع همان ریاضت های شرعی که عارف انجام می دهد) به همان چیزی که عارف رسیده می رسد. آیا اینگونه نیست؟ اگر اینگونه نیست، پس تفاوت این دو در چیست؟ با تشکر و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نگاه اخلاقی با عرفانی در آن است که در نگاه عرفانی در عین آن‌که از همین دستورات اخلاقی استفاده می‌‌شود ولی رویکرد آن در راستای تغییر درجه‌ی وجودی است در حالی‌که در نگاه اخلاقی از آن جهت که افراد متشرع به دستورات اخلاقی نگاه می‌کنند، سعی آن‌ها آن است که آن صفات را بر شخصیت خود عارض کنند مثل آن‌که عارف در دوری از دنیا انقطاع إلی اللّه را اراده می‌کند ولی انسان اخلاقی، زهد را برای دریافت بهشت پیشه می‌کند. موفق باشید

12805
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد عزیز بنده در بحث روح و فطرت و انسانیت (که امام به عنوان انسان کل است) به برخی اشکالات بر خوردم لطفا راهنمایی بفرمایید. ما یک تن داریم و یک من داریم (که همان روح یا نفس ماست) که تن ما ابزار من ما است و ما از این ابزار استفاده می کنیم تا بتوانیم روح خودمان را رشد دهیم و به آن مبدا روح که همان مقرب ترین ملک نزد خداوند است و قرب خداوند است برسیم. و اینکه ما میل به کمال (چه منفی و چه مثبت) داریم بر اساس فطرت ما است که با رجوع به انسانیت می توان روح را به آن مقصد اصلی اش رساند و اوج فطرت انسانیت است و در اصل فطرت ما همان امام است. و فطرت جان جان همه انسان ها است و مقصد روح انسان می شود فطرت. خیلی شرمنده هم همه رو جابه جا فهمیدم کمک بفرمایید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب خوب متوجه شده‌اید، منتها در مباحث عرفانی؛ بین روح و نفس فرق هست ولی در این‌جا این‌دو به یک معنا گرفته شده است. در مباحث عرفانی آن وَجه از نفس ناطقه که به بدن نزدیک است، «نفس» گویند و مرتبه‌ی بالاتر از آن را «قلب» می‌گویند و بالاتر از آن «روح» است که باطن قلب می‌باشد. موفق باشید

12788
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام و تحیت خدمت استاد محترم : ان شاءالله به فضل خدا، در سال جاری عازم حج تمتع هستم. با توجه به ظرفیت معنوی بسیار بالای حج و منابع متنوعی که در این خصوص منتشر شده و اینکه احتمال دارد اولین و آخرین سفر حج بنده باشد از حضرتعالی استدعای راهنمایی دارم. «تمام الحج لقاء الامام» در افق سفر قرار گرفته است اما فقیر تر از آنم که چنین طلبی داشته باشم، حتی نمی دانم چگونه خود را آماده کنم، لطفا هر نوع دستگیری که می توانید از بنده بفرمایید. در خصوص مطالعه ای، مراقبه ای، ذکری، آمادگی جسمی و روحی... هر نوع تمهیدی برای این سفر لازم است اگر بفرمایید منت ویژه ای است که در راه خدا بر یکی از بندگانش می گذارید. در پناه حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل روایت فوق در شرایطی بوده است که ائمه در قید حیات بوده‌اند و وظیفه‌ی حجاج آن بوده که پس از انجام حج به خدمت امام برسند و در زمان غیبت اگر انسان طالب چنین مطلبی باشد إن‌شاءاللّه قلب او منوّر به انوار وجودی امام خواهد شد. موفق باشید

12782
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: 1. استاد خیلی دوست دارم فقط از خدا خودش را بخواهم اما دوباره دعای متفاوتی را تکرار می کنم. یکی از دعاهام که زیاد تکرار می کنم اجابت نشده به همین خاطر دیگه نمی خواهم نه دعا کنم و ناخودآگاه از شنیدن معارف الهی دور شدم چرا؟ چون برای این سئوال جوابی ندارم از امامان بسیار شنیدم در رد نکردن گدا و اجابت خواسته مردمان کرامات ایشان حتی الان. حالا من یکی از آن انسان هایی ام که با شنیدن این اوصاف آمدم در خانه به توسل اما هیچ. چرا باید قبول کنم بقیه حرف هایی که می شنوم از معارف الهی چرا باید قبول کنم؟ من آدم بد اما ناامید کردن آدمای بد راه و رسم اهل البیت (ع) نیست. چرا قبول کنم رحمت العالمین غم و درخواست کمکم را می بینه بعد هیچی، این امر با این صفت نمی خونه وقتی این حرفا را نمی فهمم چرا باید قبول کنم؟ استاد از اینکه دیگه نمی تونم به احادیث و گفته ها اعتماد کنم در عذابم اما همه من را می پیچونند. صلاح نیست، آن امور استثناست، در بزم مقرب تر جام بلا بیشتر می دهند و... استاد دوست دارم به خدا نزدیک شم اما نمی خوام دیگه قدمی بردارم. قدم های که گفتند رفتم اما نتیجه را ندیدم احساس می کنم وقتی کسی جهنمیه این حرف ها مال بهشتی هاست نه مال آدمایی مثل من هر قدر صدا می کنم ذکر میگم انگار همه شنیده ها مال بقیست به من که می رسه استثنا می شود. استاد چرا؟ اصلا در عالم برای این سئوالا جوابی هست یا نه نیست یا برای من که یک آدم عادی ام نیست می دونم در عالم، هدایت و گمراهی من مهم نیست و گرنه حالم این نبود. گفتم شاید جوابی باشه و شما به من بدید استاد واقعا شما سوالها را می خونید و جواب می دید؟ همه متن ها را؟ ممنونم از وقتی که می گذارید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یعنی طاهرزاده همه‌ی متن را و گِله‌های شما را از حضرت پروردگار که در متن‌تان مطرح کرده‌اید، می‌خوانم و تعجب می‌کنم که چطور به مرحله‌ای نرسیده‌اید که آن‌چنان محو حق باشید که بدانید هرچه آن خسرو کند، شیرین کند و ندا سر دهید: «در بلا هم می‌چشم الطاف او/ مات اویم، مات اویم، مات او» در آن حدّ که به خود آیی و از خود بپرسی: «زیر دریا خوش بود یا روی او / لطف او بهتر بود یا قهر او؟». موفق باشید

12777
متن پرسش
سلام: در پاسخ سوال ۱۲۷۵۷ (کدام علی؟) نوشتید علی علیه السلام دنیا را خلق کرد و البته نه آن علی که غذا می خورد و... درست اما استاد وهابیت می گویند شیعیان معتقدند خالق خدا نیست و ...مگر در قرآن نیامده که خدا خالق است؟ این چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها و تنها خدا خالق هستی است و انسان‌های کامل واسطه‌های فیض حضرت حق‌اند به همان معنایی که شما در دعای ندبه اظهار می‌دارید که حضرت صاحب الزمان«سبب المتصل بین الارض و سماء»اند. موفق باشید

12771
متن پرسش
بحارالأنوار ج : 89 ص : 20 قال الحسين بن علي صلوات الله عليهما كتاب الله عز و جل على أربعة أشياء على العبارة و الإشارة و اللطائف و الحقائق فالعبارة للعوام و الإشارة للخواص و للطائف للأولياء و الحقائق للأنبياء سلام: آیا منظور از "عبارت" متن عربی و قرائت آن است؟ جایگاه تفسیر کجاست؟ منظور از اشاره، لطائف و حقائق چیست؟ لطفا یک آیه، مثال بزنید و در آن آیه توضیح بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت ما را متوجه می‌کند که کتاب خداوند دارای باطن و باطن‌ها است. آنچه در ابتدای امر و بر اساس فکر و اندیشه با ما روبه‌رو می‌شود، همان عبارات کتاب الهی است و مفسرین در این حوزه با کتاب الهی برخورد می‌کنند ولی چنانچه روحِ انسان‌ها به ابعاد باطنیِ عالَم وجود سیر داشته باشد، کتاب الهی را متذکر اشاراتی می‌یابند که مافوق محدوده‌ی الفاظ است و لطایف و حقایق آن نیز به همین شکل است. مثلاً در آیه‌ی 82 سوره‌ی یس که می‌فرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون» در نگاه اندیشمندانه به ما می‌فهماند که «امر»ِ او در رابطه با مخلوقات، در عالَم بی‌زمان واقع می‌شود. ولی اشاره‌ی آن متذکر احساسی است که اهل عرفان دارند و می‌توانند عالم بی‌زمان را احساس کنند و لطایف آن دیگر گفتنی نیست چه رسد به حقایق آن که بین این آیات و رسول خدا برقرار است. موفق باشید

12769
متن پرسش
عرفان نظري را بايد در كجا جستجو كرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد حجت‌الاسلام سید یداللّه یزدان‌پناه خوب است. موفق باشید

12768
متن پرسش
بسم الله با سلام مجدد خدمت استاد گرامی و تشکر به جهت پاسخگویی به سؤالات. طبق پاسخی که برای سؤال بنده (شماره 12762) ارائه فرموده اید و طبق تعریفی که حضرتعالی برای اقسام علوم (فقه اکبر (عقائد)، اوسط (اخلاق) و اصغر (احکام)) مبتنی بر روایت شریفه ارائه فرموده اید، این نتیجه به دست می آید که گزاره های نرم افزار توحیدی تمدن اسلامی (مانند نرم افزار تربیت فرزند، نرم افزار نظام اقتصادی تمدن اسلامی، نرم افزار معماری توحیدی، نرم افزار نحوه گزینش تکنولوژی در دوران گذار به تمدن اسلامی و ...) به جز گزاره هایی که در حال حاضر دارای حکم فقهی هستند (مانند حرام بودن معامله ربوی در نظام اقتصادی) در حوزه اخلاق قرار می گیرد؛ و این به معنای عدم الزام آور بودن اجرای آن (مانند فقه) در حکومت اسلامی است؛ و این معقول به نظر نمی رسد. چرا که این نرم افزارها خود زمینه ساز انجام واجبات و ترک محرماتی هستند که تاکنون از متن دین استخراج شده است. پس باید الزامی برای اجرای آن ها وجود داشته باشد. مگر اینکه مراد از اخلاق و فقه چیز دیگری باشد. این نکته را هم اضافه کنم که حضرتعالی در مباحثتان ما را به این نکته هم متوجه ساخته اید که علاوه بر تشدید حجاب ها در دوران کنونی، در صد سال پیش حکومت در دست عالمان نبود و لذا طبیعتا نیاز به استخراج نرم افزارهای تمدن اسلامی احساس نمی شد. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه هست روایت مذکور ما را در مقابل سه وظیفه قرار داده است که از یک طرف عقایدمان را از آلودگی باطل آزاد کنیم و اخلاق‌مان را از رذائل پاک نماییم و اعمال‌مان را گرفتار حرام نکنیم و در هر سه حوزه، ما مکلّف هستیم. موفق باشید

12767
متن پرسش
سلام: با توجه به جمله ي: خلق یعنی آن چه استحقاق وجود داشت را حق بهشون داد حال استحقاق از کجا آمد؟ خدا طلب ما را جواب می دهد یا خودش طلب در ما قرار می دهد و معنای آیه ای که خداوند می فرماید اگر نافرمانی کنید شما را می برم گروهی دیگر می آورم که... مگر می شود جواب طلب کسی را خدا ندهد؟ با تشکر
متن پاسخ

12767- باسمه تعالی: سلام علیکم: «امکان» برای هر موجودی، ذاتیِ آن موجود است به همین جهت در فلسفه گفته می‌شود ممکن‌الوجودبودنِ موجودات ذاتیِ آن‌ها است و خطاب حضرت حق که به موجودی میفرماید بشو و می‌شود؛ خطاب به جنبه‌ی امکانی موجود است که در علم خدا هست و لذا «طلب» ذاتیِ ما است، نه آن‌که حضرت حق آن را ایجاد کند، بلکه او طلب را جواب می‌دهد و این‌که می‌فرماید اگر نافرمانی کنید شما را می‌برم، نظر به جنبه‌ی اختیار انسان دارد که اگر مطابق نظام اَحسن عمل نکند، نظام احسن ظرفیت کارهایی که ندارد را برنمی‌تابد. موفق باشید

12762
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام خدمت استاد گرانقدر: به لطف مطالعه و تفکر در مباحث حضرتعالی، ماهیت مدرنیته تا حد بسیار خوبی برای ما روشن شده و دریافتیم که چگونه مدرنیته با صورت های مختلف (و خصوصا در صورت تکنولوژی) حجاب بین انسان و حقیقت خودش شده است. حجاب هایی که سبب تشدید امیال نفس اماره و تقید در عالم ماده شده است. طبیعتا تقید در عالم ماده و انس با امیال نفس اماره به تدریج منجر به دوری از انجام واجبات شرعی و ترک محرمات خواهد شد. حال سؤال این است که چگونه با تأثیر فوق العاده ای که این حجب بر تقرب و تکامل انسان دارد و در واقع زمینه ساز انجام محرمات و ترک واجبات است، دوری از آنها در دایره واجبات شرعیه (یا حداقل مستحبات) قرار نمی گیرد؟ آیا علت آن عدم کار بر روی آنها و عدم عرضه آنها به آیات و روایات (به عنوان مسائل مستحدثه) جهت استنباط حکم است؛ یا اینکه با کمی جسارت می توان گفت که روش استنباط احکام (یا همان اصول فقه) متناسب با حجاب های دوران کنونی نیست و این روش به روز نشده است؟ این سؤال در مورد توانایی و کفایت اصول فقه جهت مورد استخراج گزاره های نرم افزار توحیدی تمدن اسلامی (نظام تشریعی) یا نرم افزار مربوط به دوران گذار به تمدن اسلامی نیز مطرح است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ظلمات کفر و نفاق بیشتر به صحنه آید باید اسلام نیز با نور بیشتری در صحنه حاضر شود و آن عرفان اسلامی است که باید در کنار فقه، در این موارد مطرح شود . تا صدسال پیش مردم ما دغدغه‌ی چنین انحراف‌ها و فسادهایی را در جامعه نداشتند و لذا از حوزه‌های علمیه انتظار احکام شرعیه را داشتند که انصافاً در آن تاریخ، حوزه‌های علمیه به‌خوبی نقش خود را ایفاء کردند ولی امروز حوزه‌های علمیه‌ی ما علاوه بر وظیفه‌ی گذشته، باید ابعاد دیگر اسلام را به معنای فقه اوسط و از آن مهم‌تر فقهِ اکبر را به صحنه آورند. موفق باشید

12760
متن پرسش
باسمه تعالي سلام عليكم: مدت زيادي است كه به بيشتر كارهايي كه تصميم مي گريم انجام دهم نمي رسم از مطالعه گرفته تا عبادت و كارهاي شخصي، خلاصه بيشتر اوقات خسته و افسرده و تمايل به خواب دارم خيلي ها مي گويند كه مزاج سودايي دارم و بايد برطرف شود كه نه دكتر خوبي يافتم و نه خودم از پس اين مقابله بر آمدم. استاد محترم با حالي كه هميشه سر درد دارم دچار فراموشي شده بييشتر اطلاعلات و يا اشخاص مورد نظر كه مطالعه مي كنم فراموش مي كنم. وقتي كه بيشتر مسايل ديني را مي دانم يادم مي رود و فراموش مي كنم وقتي مي بينم حال عبادت كردن دارم ولي نمي رسم و يا قسمت نمي شد گاهي مي گويم قسمت نيست ولي آخرش مطمئن مي شوم خودم لياقت ندارم. استاد محترم بنده توفيق رسيدن به محضر شما را ندارم ولي قبلا سخنراني ها را گوش مي دادم كه الان هم متاسفانه مثل بقيه كارها نمي رسم. استاد بخدا كلافه و خسته شدم ميل به گناه ندارم و تنفر دارم ولي وسوسه بعضي وقت ها بسراغم مي آيد. در حالي كه نزديك به چهار سال است زندگي ديني را شروع كردم ولي روز به روز حضور قلبم كمتر مي شود در حالي كه هميشه مواظبم گناه نكنم ولي وسوسه مي آيد. كتاب ادب عقل و خيال را به سفارش خودتان خواندم ولي متاسفانه فراموشم شده و الان كه ناچار وقت شما را مي گيرم اين است مي ترسم كمر استقامتم بشكند و من مرتكب گناه بشوم وقتي كه حاضرم بميرم ولي دوباره به دوران قبل بر نگردم از شما استاد محترم عاجزانه خواهش مي كنم راهنمايي هاي لازم را بفرماييد. التماس دعا. يا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید یک برنامه‌ای نه‌چندان سنگین برای خود بریزید و بر آن پایدار بمانید. یادداشت‌برداری از نکات مهم کتاب‌ها و جزوات و سخنرانی‌ها کمک می‌کند. موفق باشید

12756
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: 1. استاد خیلی دوست دارم فقط از خدا خودش را بخواهم اما دوباره دعا هام را تکرار می کنم چکار کنم؟ 2. استاد در شرح حدیث اباذر در جلساتی مانند 22 و 23 در مورد خنده صحبت کردید. استاد دلم برای خنده لک زده از غم و اشک خسته شدم از این سبک زندگی خسته شدم چکار کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکس اشک و غم و غصه را دوست ندارد مگر اشکی که موجب انکشاف حقیقت می‌شود که آن اشک برای سیدالشهداء«علیه‌السلام» و اشک اولیاء الهی در نیمه‌های شب است. موفق باشید

12745
متن پرسش
درباره كتاب احياء العلوم غزالي كه شما در كتابتان برخي مطالب را از آن جا آورده بوديد از يك مرجع تقيلد كه مقام معظم رهبري هم در آن سالي كه قم رفتند ديدارشان كردند پرسيدم. از ايشان پرسيدم: آيا كتاب احياء العلوم غزالي معتبر و مورد تائيد است؟ جواب دادند كه: مورد تأیید نمی باشد مملو از خرافات و ادعاهای نامعقول و عوام فریبی می باشد البته با ظاهری جذاب و فریبنده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم قبول یک‌جا و یا ردّ یک‌جای «احیاء العلوم» یک نوع تکفیری‌گری است. روش مرحوم مطهری درست است که با فرهنگ نورانی اهل‌البیت به آن کتاب می‌نگرند و در عین استفاده از نکات مثبت آن، مریدِ غزّالی هم نیستند. و روش مرحوم فیض کاشانی را در «محجة البيضاء» فراموش نکنید که به جای نفیِ احیاء العلوم غزّالی آن را احیاء کرد. موفق باشید

12738
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم خداوند چگونه نور علم را در دلها می اندازد؟ من شنیده ام که آیت الله بهجت (ره) علمش را از امام حسین (ع) گرفته، آیا برای افراد عادی هم اینگونه است که علمشان را از دیگر واسطه های فیض خداوند بگیرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در روایات ما مطرح است ایجاد زمینه‌ای است که با صداقت و تقوا فراهم می‌شود. موفق باشید

12737
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: ۱. ترم آخر کارشناسی هستم می خواستم بعد از کارشناسی با توجه به علاقه به دروس دینی شناخت کامل دین و ابلاغ آن حوزه را ادامه بدهم اما چون با توجه به سن و روزگاری که داریم مبحث اقتصادی آن عده ای می گویند حتی از طلبه ها گویند که دنبال یه کاری هم باش چون ازدواجم در پیش داری و.... سوالم اینه که خدا می فرماید رزق طالب عالم را مگه خدا خودش برعهده نگرفته چون من تازه می خوام حوزه رو شروع کنم کمی هم فشرده اگه جایی کار کنم از قسمتی عقب می افتم مثلا مباحثه، و ازدواج هم که میخوام بکنم با بحث اقتصادی آن درگیرم حالا گاهی وسوسه میشم ادامه تحصیل دانشگاهی بدم بعدش کاری خوب دارم، حالا گیر کردم چه کار کنم؟ میدونم هم چوب بی ایمانیم رو دارم می خورم! ۲. استاد شما با این همه مطالعات و شخصیت جامعتون که شبیه شخص حکیم است اگر ازتون بپرسن تو چه زمینه ای تخصص دارید چه می فرمایید؟ شما درس خارج رو دیگه ادامه ندادید و مطالعات فلسفی داشتید؟ با تشکر فراوان، بسلامتی روز افزون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت اگر بتوانید با توجه به روحیه‌ای که دارید زندگی را با فعالیت‌های حوزوی شکل بدهید پشیمان نمی‌شوید 2- بنده بر مبنای فلسفه و کلام اسلامی و با نظر به تفاسیری چون تفسیر المیزان عرایض خود را اظهار می‌دارم. موفق باشید

نمایش چاپی