بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4620
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز مرحله ورود به درسهای عرفانی راچطور تشخیص بدهیم که وجودمان شدید شده است برای یافتن مطالب
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بتوانیم در مباحث معرفت نفس تصدیق درونی داشته باشیم و در حدّ اطلاعات متوقف نشده باشیم. زیرا بر سر دروازه‌ی دروس عرفانی نوشته‌ است: «هرکس نتوانسته رجوعی به «وجود» داشته باشد، وارد نشود» و معرفت‌ نفس آن نگاه وجودی را به ما می‌دهد. موفق باشید
4625
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی سوالی راجع به مفهوم و ترجمه آیه "ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" داشتم و اینست که شما در تمامی موارد عبارت "لیعبدون" را "تا عبادت کنند" ترجمه کرده اید، لکن به کرات دیده ام که بسیاری از علمای اخلاق این عبارت را " تا به عبودیت برسند" ترجمه می کنند و برخی می گویند ترجمه " تا عبادت کنند" ترجمه غلطی است. زیرا هدف خلقت به مقم خلیفه اللهی رسیدن انسان است که این همان به عبودیت رسیدن است و نه عبادت کردن! هرچند مقداری از عبودیت از طریق عبادت انجام می شود ولی باز به نظرم این دو ترجمه تفاوت عمیقی دارند. لطفا توضیح بفرمایید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که خداوند در آن آیه می‌فرماید: جن و انس را خلق نکردم مگر برای آن‌که بندگی کنند. و مسلّم در راستای بندگی و عبادت روح عبودیت ظهور می‌کند و انسان تا یقین می‌رسد چون می‌فرماید: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقین‏». موفق باشید
4609
متن پرسش
با سلام ظاهرا در سوال عقل عملی و عقل فلسفی اخر جمله مقام معظم رهبری باید اینگونه باشد این سفره عام نیست فکر کنم باید اصلاح شود اگر بتوانید وقتی از سخنان رهبری استفاده یکنید ادرسش را هم بدهید بهتر است با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صحبت رهبری در این مورد که فرمودند: «فلاسفه‌ی بزرگ از سفره‌ی گسترده‌ی عمومی انبیاء الهی بیشترین بهره را می‌برند» در دیدار جمعی از مداحان در تاریخ 11/2/92 بود و آن قیدی که شما می‌فرمایید را نداشت ولی در هرحال این قید به طور طبیعی هست، همان‌طور که هرکسی عقل ریاضی ندارد. موفق باشید
4593
متن پرسش
سلام ایا تهذیب نفس و پاکی دل ربطی به داشتن اندیشه درست دارد؟ بهتر بگویم کسی که عارف است دارای نظریات درستی در حوزه های مختلف است؟ اصلا این دو به هم مربوط اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس در زیر سایه‌ی قرآن و عترت به تزکیه‌ی لازم بپردازد به همان اندازه به بصیرت لازم می‌رسد، مشکل در قسمت اول بحث است که انسان بتواند صادقانه با قرآن و عترت برخورد کند که این کار ساده‌ای نیست، عموماً انانیت‌ها رهزن هستند. موفق باشید
4601
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی چند سال پیش استاد مطیع در دانشگاه اصفهان نقل میکرد زمانی مرحوم امام از مرحوم ایت الله شاه ابادی پرسیده بودند برای تفسیر قران به چه کتابی رجوع نمایم ایشان فرموده بود دیوان حافظ و تا حدی مثنوی. با عنایت به اینکه شروح موجود یا از ناحیه اساتید ادبیات نوشته شده که چندان راهگشا نیست چون از عرفان نظری و عرفان عملی بی بهره هستند و اظهاراتشان در این زمینه رجم به غیب است و انصافا بیخود مانند شرح دکتر استعلامی بهروز ثروتیان حتی شرح سودی هم به قول دکتر خرمشاهی سودی ندارد زمانی حقیر مقداری انرا مطالعه میکردم به همین نتیجه رسیده بعد دیدم خرمشاهی هم چنین گفته هر چند حافظ نامه خودش هم راهی به جایی نمیبرد شروح عرفانی مانند ختمی لاهوری هم بسیار از اصطلاحات عرفانی استفاده کرده و برای ما قابل استفاده نیست حتی جمال افتاب مرحوم سعادت پور هم با اینکه ایشان هم عرفان نظری و هم عرفان عملی را کار کرده اند خیلی قابل استفاده نیست و ظاهرا ان مرحوم به خوبی از عهده کار برنیامده البته تا جایی که بنده میفهمم برای همین پیشنهاد بنده این است که جنابعالی با توجه به اینکه هم با مبانی عرفانی اشنا هستید هم با قران و هم با دیوان حافظ مانوس و هم قلم روان و قابل استفاده دارید اگر در این زمینه قدمی بردارید با توجه به حرف امام به عنوان یک کتاب تفسیر قران فکر کنم گام موثری بشود در حافظ شناسی چون هم با روحیات و اهداف شما سازگار است هم از عهده کار بر میایید امید است خدا خیری بدست شما در این زمینه جاری فرماید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم جامعه آمادگی آن را داشته باشد که بتواند با کتاب قرآن و عترت، با حافظ مأنوس شود و متذکر غزلیاتی باشد که در آن غزلیات هستی به زبان آمده است. موفق باشید
4602
متن پرسش
- با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی: در این بیت عارف شیراز که می‌فرماید: «به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید.... ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها» ربط بین مصرع اول و دوم در چیست ظاهرا مقصود خواجه این است که عارف که به ذکر و مراقبه می‌نشیند امید دارد عنایتی از حضرت دوست بشود و منتظر است این در مصرع اول مطرح میشود ولی منظور از مصرع دوم را نمی‌فهمم چون می‌گویند منظور از تاب زلف مشکین یعنی وقتی که زلف در اثر باد به حرکت در میاید و بوی مشکش منتشر می‌شود که این همان امید در مصرع اول است یعنی آن‌ها منتظر جلوه و عنایتی از حضرت دوست هستند چرا در مصرع اول طوری می‌گوید و در مصرع دوم طور دیگر؟ با تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر عارف آن است که دارای انتقالات روحی فراوانی است و به راحتی از چیزی به چیز دیگر منتقل می‌شود. حافظ می‌گوید: اگر با نسیمی که از نافه‌ی نور حقیقت می‌وزد و طره‌ی دل را بگشاید، در ازای آن انکشاف روحانی عشق ظهور می‌کند و از آن‌جایی که عشق همواره خونی است و دل را در هوای محبوب می‌برد و انسان در این مسیر زیباترین خون دل‌ها را می‌خورد. در اثر آن انکشاف که تاب زلف مشکین‌ات ایجاد می‌کند، خون دل سالک شروع می‌شود و راه برای او گشوده می‌گردد. این در حالی است که مسیر عشق مسیر ‌پیچ و تاب‌داری است و دارای مظاهر گوناگونی از انوار اسماء حسنای الهی است. موفق باشید
4603
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی بنده قبلا از شما در مورد این ییت حافظ که میفرماید همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید اخر پرسیده بودم شما هم جواب خوبی مرحمت فرموده بودید ولی حالا در سوالات سایت پیدا نکردم اگر ممکن است دوباره بفرمایید یا از مسئولین سایت بخواهید ادرس ان سوال را مرحمت فرمایند با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار مشکلی است ولی سخن حافظ در آن بیت قصه‌ی سیر از خودخواهی سالک است به عشق الهی و ظهور آن عشق در حرکات و سکنات سالک. موفق باشید
4575
متن پرسش
سلام استاد عزیز بنده می خواستم بدانم در این دوران سخت و پرتنش کسی که قصد خدمت به انقلاب را دارد چگونه می تواند سعه صدر و روحیه ی مقاومت را در خود تقویت کند؟ بنده خودم به تجربه دریافته ام که حتی اموری مثل بنیه جسمی و ضریب هوشی و حافظه هم در مواقعی که فشار بر روی انسان می آید خیلی به انسان کمک می کند تا تعادل روانی خود را حفظ کند. برای همین خیلی اخیرا نسبت به تغذیه و ورزش اهتمام پیدا کرده ام. اما از لحاظ بعد روحانی و معنوی، موثرترین راه ها برای افزایش سعه صدر و روحیه مقاومت چیست؟ آیا به نظر شما سخت گیری به نفس و دوری از عافیت طلبی می تواند یکی از آن راه ها باشد؟ آیا ریاضت های شرعی، کاهش دادن ساعات خواب، دوری از پرخوری نیز یکی دیگر از راه ها است؟ تقویت قوه عاقله هم از طریق ریاضت های فکری می تواند کمک کند؟ لطفا هر راه دیگری به ذهنتان می رسد از ما دریغ نفرمایید، متشکرم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید به دنبال معارف عمیق دینی باشید تا با احساس هرچه بیشتر حضور خداوند در عالم ، روحیه‌ی مقاومت‌تان ظهور کند و سپس با مطالعه‌ی کتب اخلاقی به روشی که شریعت الهی روشن کرده خود را منوّر به فضایل اخلاقی نمایید تا خداوند راهنمایی‌های اصلی را به شما بنماید، إن‌شاءالله. موفق باشید
4579
متن پرسش
سلام علیکم اگر یک شخص عالم یا کسی که به حد نسبتا بالایی در معارف دین برسد اما به دلایلی دچار یک گناه کبیره شود ، آیا باز هم میتواند به تمام حقیقت و کمال انسانی برسد و هم سنخ معصومین شود با اینکه دانسته گناه کرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّ التَّائِبَ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَه»‏ اگر کسی از گناهی توبه کند مثل آن است که گناه نکرده و وقتی قرآن می‌فرماید: «والله یحبّ التّوابین» چرا باید مأیوس باشید. موفق باشید
4554
متن پرسش
سلام استاد. لطفا بفرمائید منظور آقایمان امام صادق(ع) از تعریف عقل در حدیث شریف "العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان" چه می باشد. مراتب عقلی که فلاسفه شرح می دهند با این بیان نورانی چگونه جمع می شوند؟ همچنین بفرمائید که جمع بین تعاریف فلسفی و احادیثی که از اهل البیت نقل شده است را با چه روشی می توان بدست آورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل در این حدیث شریف آن روحیه و شعوری است که ما را به بندگی خداوند دعوت می‌کند که با عقل عملی که در فلسفه بحث می‌شود تطبیق دارد 2- مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در صحبت اخیری که با مداحان داشتند فرمودند: «انبیاء و فرستادگان الهی ننشسته‌اند با مردم با زبان فلسفی حرف بزنند، اگرچه برای فهمیدن کلام آن‌ها و تعمق در بیان آن‌ها، عقل فلسفی لازم بود و هست، یعنی فلاسفه‌ی بزرگ از سفره‌ی گسترده‌ی عمومی انبیاء الهی بیشترین بهره را می‌برند، اما این سفره، سفره‌ی خاص نیست». ملاحظه می‌فرمایید همین‌طور که رهبر فرزانه می‌فرمایند و حقیقتاً نکته‌ی ظریفی را مطرح کردند اگر انسان عقل فلسفی خود را رشد دهد با عمق بیشتری سخنان انسان‌های الهی را می‌فهمد. موفق باشید
4542
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی : شما در مباحثتان از بحث کنترل روح بر بدن می گویید.و اکثر مشکلات رو همین می دونید می خواستم بپرسم جایگاه نفس اماره چیست؟ پس نقش نفس اماره در کجای کج روی ها قرار داره؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در مباحث فلسفی که همان نفس ناطقه است ابعاد ارزشی نیز دارد مثل نفس امّاره از جهت منفی و نفس مطمئنه از جهت مثبت و ما در مباحث خود از «روح» به اعتبار وجودش بحث می‌کنیم و نه به اعتبار موضوعات ارزشی و باید و نبایدهایش. موفق باشید
4528
متن پرسش
سلام. علیکم اقای طاهر زاده عزیز مهمترین پرسش بنده از شما این است که منی که اهل تسنن هستم با شیعه نبودنم چه چیز را ازدست داده ام.ایا خدا شناسی ام مشگل پیدا می کند در حالی که شما می دانید ظریف ترین نکات در باره خدا شناسی را محی الدین عربی و جلال الدین بلخ و دیگر عرفایی دیگر که همه از,هم کیشان من بوده اند بیان فرموده اند به گونه ای که بزرگترین اساتید عرفان شما از گذشته تا به امروز جیره خوار سفره هم کیشان من بوده اند.ایا در مورد مسایل اخلاقی و سیر و سلوک دینی مذهب من چیزی کم دارد کدام منصف است که اذعان نکند با احادیث نبوی مندرج در مصادر حدیثی ما می توان زندگی سراسر نور و وجد و معنویت داشت.به راستی این احادیث برای یک زندگی معنوی چه کم دارد⸮ایا بزرگان هم کیش من با عمل به همین احادیث عوالم وجودیه را یکی پس از دیگری سیر نکرده اند و می دانیم که نسبت این سیر به انها صرفا ادعایی گزاف نیست که اثار ان در حرف حرف کلامشان مشهود است.واما ایا در سیاست و کشور داری و حاکمیت با مشگلی مواجه می شوم⸮ایا اولین قانون اساسی مبتنی بر فقه اسلامی حداقل دویست سال قبل از جمهوری اسلامی در عثمانی سابق نگاشته نشد.ایا مصر و الجزایر و لیبی کشور های بعدی نبوده اند اقای طاهر زاده عزیزاین فهرست بسیار دراز است و وقت ضیق.میتوان در مورد فرهنگ و تدوین علوم اسلامی نیز سخن گفت.می توان وضعیت اسف بار اجرای احکام در کشور شیعه نشینی مانند ایران را با کشورهای سنی نشین مقایسه کرد برای نمونه می توان از وضعیت حجاب شروع کرد و قص علی هذا به هر روی من به عنوان اهل سنتی که در میان شیعیان زیست می کنم مدتی تحت تاثیر تبلیغات بی امان رسانه شما دوچاز تردید های شده بودم و برای ان مدتی را به پرسه زدن در کتب دو طرف پرداختم و در اخر دستگیرم شد که اثبات حقانیت از این راه ها ممکن نیست زیرا هیچ یک از طرفین کتب دیگری را قبول نداردبماند که گاها شیعیان مطالبی را به کتب ما نسبت می دهندکه اگرچه ان حدیث موجود است اما یا قیچی شده است یا گاهی دهها معارض ان نادیده گرفته شده است و حدیثی شاذ مستمسک واقع می شود. پس چاره را در ان دیدم که به نتایج عملی این دو مذهب رجوع کنم و ببینم این دو مذهب برای زندگی امروز من و برای معاد من چه در چنته دارند .که. کمی از حاصل ان را در بالا عرض کردم.هر چند امروز نگاه من به حقیقت صفر و یک نیست و برای وجه قالبی ادیان اهمیتی به مراتب کمتر از گذشته قایلم و لذا من هیچگاه علمای شیعه را انسانهای فاسدی نمی دانم بلکه انها را اکثرا انسانهای صدیق قلمداد می کنم که مثل بسیاری از افراد حقیقت را منحصر در مذهب خود می دانسته اند و طبیعی است که برای تقرب به خدا در راه اعتلای ان کوشیده اند و معتقدم چون اکثرا از سر اخلاص عمل میکرده اند اجرشان نزد حضرت حق محفوظ است حرف برای گفتن بسیار دارم اما خوب است به سوال اصلی باز گردیم و ان اینکه اکنون که من اهل سنت هستم چه چیز را از دست داده ام و مزیت ملموس مذهب شما بر مذهب من چیست.لطفا از مزیت های ملموس و امروزی بگویید و سعی نکنید با رجوع به گذشته در باره حقانیت یکی و بطلان دیگری بکوشید زیرا همان طور گفتم دیدگاه امروز من نسبت به حقایق ادیان نگاه خاصی است که به سختی در یک مذهب خواص چه شیعه و چه سنی محصور می شود خداوند تلاش های خالصانه شما را در راه اعتلای انچه حق می دانید به احسن وجه بپذیرد. التماس دعا.یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر سنّی‌شدن یا شیعه‌شدن و یا بالعکس نیست، همان‌طور که می‌فرمایید بحث بر سر آن است که راهی پیدا کنیم تا بتوانیم با حضرت حق در همه‌ی جوانب اُنس قلبی پیدا کنیم. ما راه امثال محی‌الدین و مولوی را در امور فردی جدا از این راه نمی‌دانیم و در موضوع حاکمیت، معتقد به حاکمیت احکام الهی توسط فقیهی هستیم که توان درک احکام سیاسی، اجتماعی را از متن دین داشته باشد. آیا اگر از طریق قرآن توانستیم به این نتیجه برسیم که اُولی‌الأمر باید معصوم باشد و خداوند ما را به اطاعت غیر معصوم دعوت نمی‌کند و مصداق اولی‌الأمر، ائمه‌ی شیعه هستند و در این راستا در زمان غیبت امام معصوم ،فقیه با رجوع به سیره و آثارآن‌ها راحت‌تر احکام سیاسی، اجتماعی خداوند را در جامعه پیاده می‌کند، راه بهتر جلو نمی‌رود؟ موفق باشید
4514
متن پرسش
سلام علیکم استاد با خودم فکر می کردم و یک سئوالی در ذهنم رسید و آن اینکه ما خیلی دوست داریم موقع ظهور امام زمان در پای رکاب ایشان باشیم ولی از آن طرف هم آدم خوبی نیستم آیا امام زمان به من بد هم نگاهی می کند یا نه قرار است فقط خوبها در صحنه ظهور و دولت آقا حضور داشته باشند راهی در مقابلم بگشایید؟ 2.آیا وقتی امام زمان ظهور کنند دیگر احتیاجی نیست که ما تفسیر و غیره مطالعه کنیم چون خود امام تفسیر حقیقی اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما به اهداف مقدس حضرت در راستای حاکمیت عدالت و دیانت در جهان فکر کنید، إن‌شاءالله در اردوگاه حضرت جای می‌گیرید 2- روش ائمه«علیهم‌السلام» همیشه آن است که اصول را می‌گویند و اندیشمندان جامعه موظف‌اند آن را تبیین کنند. می‌فرمایند: «علینا بالقاء الاصول و علیکم بالتفریع». موفق باشید
4498
متن پرسش
با سلام:شما قبول داریدکه یک فوق تخصص ریه وقتی سیگاری باشد خیلی بیشترازیک ادم بیسواد سیگاری زجرمی کشد.علم بی عمل قاتل جان است.من انقدردرموردرذایل اخلاقی مطالعه کردم واثرات انها را فهمیده ودرک می کنم ولی اعمالم ازشمر هم بدتر است مثلا درخانه خیلی بداخلاقی میکنم درحدشمر حقیقت مگویم ولی خیلی هم زجر میکشم گاهی میگویم ای کاش نمیدانستم افسرده شده ام وازتحصیلاتم بازمانده ام وامیدم ناامیدشده دانستهایم کمرم راخورد کرده ولی اهل عمل نیستم.زجر می کشم که چرا اهل عمل نیستم گناه می کنم وغصه می خورم. خلاصه بگویم ((نه اهل عملم نه بی خیال قضیه)) شما ورزش را توصیه می کنید من اصلا روحیه و انگیزه تکان خوردن راندارم.عیوب وگناهانم متزاحم است میسوزم ولی نمی سازم.کمکم کنید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره سعی کنید نسبت به خودتان یک بازبینی داشته باشید. میل به مطرح‌شدن در بین بقیه‌ی افراد را کنار بگذارید و با امیدواری هرچه تمام‌تر در جاده‌ی دینداری جلو بروید، از خود انتظارات فوق طاقت نداشته باشید. موفق باشید
4503
متن پرسش
باسلام:1-چکار کنیم که درهمه ابعاد مادی ومعنوی وعلمی وظاهر وباطن رشد کنیم وغافل از هیچ نشویم وهیچیک فدای دیگرنشود.لطفا ما را به کتابی ارجاء ندهید. 2-درباره این حدیث توضیح دهید. برای دنیا چنان باش که گویا تاابد زنده ای ومرگی درکار نیست وبرای اخرتت چنان باش که گویا فدا خواهی مرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سؤال اول اگر شما را به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» رجوع ندهم باید در جواب سؤال شما یک کتاب مثل آن بنویسم 2- این حدیث را قبلاً در جواب سؤال یکی از کاربران توضیح داده‌ام. بحث در تعادل در زندگی است که نه‌ زندگی، ما را از قیامت غافل کند و نه توجه به قیامت، ما را از برنامه‌ریزی در زندگی باز دارد. موفق باشید
4505
متن پرسش
باسلام غایت مفقود محال است یعنی چه توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی محال است جهت یک پدیده به سوی هدفی باشد که آن هدف موجود نباشد، زیرا حرکت تبدیل قوه به فعل است، پس باید آن فعلیت موجود باشد تا حرکت به سوی آن معنا داشته باشد. موفق باشید
4508
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . . حقیقتا کارد به استخوان رسیده. . . یک هفته بیشتر تا ماه رجب نمانده اما ترس تمام وجودم را فرا گرفته که چگونه قدم در این بزم بگذارم. . .بگذارید دلیلش را باز نکنم تا تاییدی باشد بر ستار العیوبیش. . .اما چه کنیم؟نگویید برو جزوه فلان،کتاب فلان،مفاتیح یا المراقبات بخوان که ان شاء الله وقت خواهم گذاشت. . .و البته همه را از برم و شما هم بنده را میشناسید. . .اما با این دل ترسو چه کنم؟درست مثل حالت شب قدر پارسال که با ترس وارد شدیم و طبق معمول شرمنده شدیم از عطایای شیرین. . . استاد میترسم. . . به کی متوسل شم؟چه کنم؟در خانه که بروم؟.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌خود می‌ترسید. همین‌که متوجه‌ی طلیعه‌ی ماه رجب هستید خبر از آن می‌دهد که روحتان آماده است از آن شرایط فوق‌العاده استفاده کند. به گفته‌ی فیض کاشانی: «گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی.... گفتا که خوب بنگر شاید رسیده باشی» در خانه‌ی صاحب ولایت علی مرتضی«علیه‌السلام» برو و بگو آقا ما را در بهره‌مندی از این ماه شریف همراهی کنید. موفق باشید
4481
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: مدتی توفیق نماز شب به بنده دست داد اما نمی دانم چه می شود مثل نمودار های سینوسی می شود.یه ماه می شود و یک ماه نمی شود.به نظر شما مشکل کجاست؟ بنده با توجه به اینکه می دانم رخوت و سستی بد است اما نمی توانم چه طور خودم را به جایی برسونم که رخوت و سستی بر بنده غلبه نکند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: طوری در روز عمل کنید که روح شما آمادگی توفیقات را داشته باشد. از نظر خوردن غذا نیز باید مدیریت لازم را در خوردن غذا داشته باشید. موفق باشید
4470
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز-استاد شما میفرمایید باید همه توفیقات را از خداوند بدانیم و برسیم به اینکه خودمان هیچکاره هستیم و هرچه توفیق است از جانب خداست.خواستم بپرسم اختیار انسان چه میشود؟مگر انسان با اختیارخود این توفیقات را کسب نمیکند؟پس خود انسان باعث جلب توفیقات الهی میشود.چگونه میتوان همه توفیقات را ازخدا دید در حالیکه خود انسان نیز در این میان موثر است؟خدا خیرتان دهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال توفیق از طرف خدا شروع می‌شود حال اگر بنده با اختیار خود توانسته باشد خود را از آلودگی‌ها حفظ کند آن توفیقات را اخذ می‌کند و این زمینه‌ی اَخذ توفیقات برتر می‌شود. به همین جهت حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: خداوندا! برای هر شکری که می‌کنم باید شکر کنم زیرا توفیق توجه به این شکر را نیز تو خودت دادی. موفق باشید
4462
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت بسیار خدمت محضر استاد،بنده قبل از طلبه شدن در استان اصفهان با مباحث جنابعالی آشنایی مختصری داشتم و پس از طلبگی مباحث شما را بسیار جدی دنبال می کنم و در حوزه علمیه کتابهای و صوتهای شما را در اختیار بعضی از دوستانم قرار داده و آنان را با مباحث بسیار عالی شما آشنا نموده ام،چندی پیش 2 سوال از طرف یکی از دوستانم مطرح شد که من به او قول دادم که سوالات را با شما مطرح کرده و جواب را به آنها برسانم اکنون سوالات را با شما در میان می گذارم: 1-چرا جنابعالی از لباس مقدس روحانیت استفاده نمی نمایید(با توجه به اینکه جنابعالی و مثلا استاد رحیم پور ازغدی بسیار موفق عمل کرده اید و به عنوان الگو برای طلاب مطرح هستید شاید آنها از شما الگو گرفته و از لباس استفاده نکنند) 2-نظر جنابعالی در مورد مولوی چیست،(در یکی از صوت ها فرموده اید که کم کم می توان وارد فضای مولوی شد)،با توجه به اینکه اشعار خوبی در مورد حضرت علی (ع) و حضرت ابوطالب (ع) ندارند و حضرت ابوطالب (ع) را مشرک می خوانند،آیا اینکه عده ای می گویند مولوی دشمن اهل بیت بوده صحیح است؟ با تشکر از وقت گذاری شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبلاً این سؤال را در جواب سؤال‌ شماره‌ی 3171 عرض کرده‌ام. مبنی بر این‌که یکی از شروط لباس روحانیت تسلط بر فقه است. بنده در حدّ لمعه فقه خوانده‌ام و اصول هم در حدّ اصول مظفر و این کافی نیست برای کسی که در لباس روحانیت است ولی به نظر بنده وظیفه‌ی طلاب آن است که در وقت مناسب حتماً ملبس شوند 2- مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» به عنوان یک فقیه آگاه به شعر در مورد مولوی می‌فرمایند: «. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» در جلسه‌ای که با شعرا داشتند فرمودند: مثنوی همان طور که مولوی می‌گوید: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّینو گفتند مرحوم مطهری هم با من هم عقیده بود.» »( در دیدار با شعراء در سال 1387 ) چون باید عنایت داشته باشید زبان عرفا بعضاً زبانی نیست که بتوان راحت فهمید. آیت‌الله حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» معتقدند مولوی شیعه است و آیت‌الله جوادی می‌فرمودند: مولوی و محی‌الدین از نظر عقیدتی شیعه‌اند. موفق باشید
4452
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استادطاهرزاده استاد عزیز جاهای مباحث را ندونستم کجا قرار بدهم. استاد عزیز من در سایت دنبال جزوه آیت الله بهجت گشتم، ولی پیدا نکردم. سخنرانی های شما درباره دستورالعمل آیت الله بهجت را گرفتم ؛ ولی در داخل آن هم جزوه نوشتاری آن نبود. لطف می کنید آن را برای من بفرستید. من درسم را در دانشگاه تمام کرده ام؛یه سوال دیگری از خدمت شما دارم: شهوتم را چه جور خاموش کنم، به سن 23 رسیده ام ولی توان مالی ازدواج ندارم و پدر و مادرم هم در حدی نیستند که به من کمک کنند. دنبال کار زیاد گشته ام ؛ ولی تا به حال موفق نشده ام؛ دوستم به من گفت برای کارگری ساختمان هم باید آشنا داشته باشی ؛ چون بناها آشنایان خودشان را سر کار می برند. آزمون های استخدامی هم شرکت می کنم، می گویند مردودم، ولی رتبه و درصدم را نمی گویند و حق اعتراض هم نگذاشته اند. سوال دیگری هم که داشته ام : من دچار گناهانی شده ام ، و الان توبه کرده ام، حال سوال من این است آیا تمام عمرم را به کمک خدا در راه بندگی صرف کنم آیا می توان به مقامات افرادی همچون آیت الله بهجت رسید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءالله مسئول محترم سایت جزوه را بر روی سایت قرار می‌دهند 2- کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه کنید إن‌شاءالله کارساز است 3- به امید خدا به وقتش مشغول کار می‌شوید 4- توبه از گناه، کاری با انسان می‌کند که گویا آن گناه را انجام نداده، پس چرا مأیوس باشیم؟ موفق باشید
4437
متن پرسش
سلام علیکم. استاد چرا اینقدر در عرصه منابع دینی، شیطان قدرتمند است؟اصلا چرا به گونه ای است که خدا یکی و شیطان هم یکی؟چرا انگار شیطان دکانی جلوی دکان خدا گشوده است؟مگر خداوند خالق شیطان نیست؟ایا خدا به شیطان فرصت هرکاری راداد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به شیطان در حدّ محدودی امکان اغواء و گمراه‌کردن داده تا انسان‌ها با درگیری با شیطان به رشد و تعالی خود برسند. عارفی در دعای خود با خداوند گفته بود. خدایا دست تو درد نکند با این اجازه‌ای که به شیطان دادی، زیرا اگر به جایی رسیدم با مقابله‌ای بود که با شیطان کردم، اگر او نبود و وسوسه‌های او نبود تقابلی صورت نمی‌گرفت تا انسان به تعالی برسد. موفق باشید
4445
متن پرسش
باسلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار. حقیر کتاب صلوات بر پیامبر(ص) عامل قدسی شدن روح شما را مطالعه کردم.بسیارزیبا و آموزنده بود.ای کاش زودترازین ها با این کتاب آشنا می شدم. استاد سوالی دارم و آن این است که هنگام ذکر صلوات تمرکز روی چه داشته باشم تا اتصالی خوب برقرارکنم ؟ حقیر صلوات را بدون شماره ذکر می کنم و معمولا زمان در نظر می گیرم.و فکر می کنم این طریقت برایم بهتر است نظرشما چیست؟ استاد ازتان سپاسگزارم که جواب پرسشم را در سری قبل دادید. حقیر را دعاکنید.خداوند به شما پاداش نیک دهد.اللهم صل علی محمد و آل محمد .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین طور که عمل می‌کنید خوب است که بر اساس ظرفیت روح خود نظر به جمال نور عصمت ائمه«علیهم‌السلام» داشته باشید و صلوات را ادامه دهید. اگر بتوانید کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را همراه با شرح آن که به صورت سی‌دی هست مطالعه کنید إن‌شاءالله صلوات‌هایتان نافذتر می‌شود. موفق باشید
4434
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام خدمت استاد عزیز-خدا خیرتان دهد-استاد از روحانی عزیزی پرسیدم چه کنیم که توفیق اشک ریختن بر امام حسین(ع)را در هر روز کسب کنیم ؟ایشان مکتوب فرمودند:((مهر الهی را توجه کنید ببینید چقدر خدا دوست دارند شما را)).خواستم بپرسم به نظر شما منظور ایشون چه بوده است؟چون نحوه دسترسی من به ایشون به گونه ای نیست که ازشون بخواهم شفاهی توضیح بدهند.خواستم لطفا فرمایش ایشون را توضیح بدهید و بفرمایید چگونه باید به فرمایش ایشون عمل کرد.خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است زیرا وقتی انسان نظر به الطاف الهی داردکه او را تنها نگذاشته ، دارای رقّت قلب می‌شود. موفق باشید
4422
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام و خسته نباشید خدا خیرتان دهد-استاد شما میفرمایید که باید دائم به یاد خدا بود خواستم بپرسم مثلا در هنگام درس خواندن چگونه میتوان به یاد خدا بود؟یا مثلا در کلاس درس؟یا وقتی مشغول به کاری هتیم که نیاز به تمرکز دارد چگونه میتوان به یاد خدا بود؟مگر میتوان همزمان به دو چیز توجه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عزم کلی ما آن است که حرام و حلال الهی را در هرکاری رعایت کنیم امام معصوم فرمودند این به معنای آن است که همیشه به یاد خدا هستیم. آری می‌توان هم‌زمان به چند چیز توجه داشت ولی درطول همدیگر. همان‌طور که هم فکر می‌کنید و هم سخن می‌گویید. موفق باشید
نمایش چاپی