بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30033
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد من دانشجوی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت گرایش اسلامی دانشگاه تهران هستم، در مورد درس رویکردهای تربیت دینی سوالی داشتم. یکی از رویکردهای تربیت دینی رویکرد عملگراست. یکی از مصداق های این رویکرد را در جامعه ایران معرفی می نمایید. عملگرا به این معنا که اهل نظر تنها نباشد بلکه در زمینه عملی هم فعالیت های چشمگیری داشته باشد. با تشکر و امتنان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در تربیت‌های دینی، نظر به اسوه‌ها و شخصیت‌ها است. آن شخصیت‌ها در حال حاضر از جهتی امثال حضرت امام باید مدّ نظر باشد و از جهتی امثال حاج قاسم یا شهید آوینی. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع‏. امام صادق عليه السّلام به من فرمود: مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند. موفق باشید

30029
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض احترام. استاد ببخشید افرادی که در مسیر سلوک قرار می‌گیرند عکس العمل شان در برابر افرادی که به آنها توهین یا تهمت میزنن چیست؟ اگر بخواهیم از حق خود دفاع کنیم مشاجره ایجاد می‌شود و اگر نخواهیم دفاع کنیم سوء استفاده می‌شود و طرف مقابل به رفتار اشتباهش ادامه می‌دهد. چون در بعضی از مواقع اگر در برابر بی ادبی بعضی از افراد سکوت کنیم اون فرد ادب که نمی‌شود هیچ تازه یه قدرت کاذبی می‌گیرد و سوق داده می‌شود به قلدری و این افراد در جامعه و کم کم روی کل جامعه مسلط می‌شوند. میشه راهنمایی بفرمایید کجا باید سکوت و کجا باید دفاع کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یک راه حلّ نمی‌توان داشت. آری! بعضی موارد باید به حکم «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» (فرقان/۷۲) باید با بزرگواری از موضوع عبور کرد ولی در جایی هم ممکن است که لازم باشد تذکر بدهیم، البته با حفظ متانت. چند جلسه‌ی اخیر دوشنبه‌ها إن‌شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

29995
متن پرسش
سلام: بسیاری از کتب اخلاقی همچون معراج السعاده مبتنی بر دستگاه اخلاقی ارسطویی است. گرچه احادیثی را از اهل بیت (ع) آورده باشند. بنده بدنبال کتاب اخلاقی ای هستم که علاوه بر ذکر احادیث اهل بیت (ع) دستگاه آن هم مبتنی بر دستگاه اخلاقی اهل بیت (ع) باشد لطفا معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام به آنچه جنابعالی دنبال می‌کنید، نزدیک می‌باشد. موفق باشید

29993
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد ذکر یونسیه توصیه ای همگانی نیست که همه بتوانند عمل کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله ذکر «لا إله الاّ الله» که به عنوان سید الکلام به ما معرفی شده، می‌تواند جایگزین خوبی باشد. موفق باشید

29992
متن پرسش
سلام استاد گرامی: عارف کامل به چه نوع علومی احاطه می یابد؟ مثلا چرا جواب خیلی از پرسش های علوم متعارف یا حتی مسایل مشکله حدیثی و قرآنی را نمی داند. یعنی اگر مطالعه نکرده باشد با صرف شهود بلد نیست. لطفا گستره علوم شهودی را کامل بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عارف کامل با نظر به «وجود» عالَم را مظهر وجود می‌یابد و به حقیقت هر چیز پی می‌برد. مصداق عارف کامل، ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» هستند. موفق باشید

29998
متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: در سالهای اخیر در فیلم های غربی بسیار بر مسئله جهانهای موازی تاکید می‌شود بنظر شما امکان دارد این مسئله صحت داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در نگاه فلسفی خود بر اساس اصالت وجود این موارد را حاکی از توهّم می‌دانیم. موفق باشید

29973
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. شما کتاب حامل اسرار از آقای صمدی آملی را دیده اید؟ سیر مطالعاتی علوم ظاهری و باطنی برای طلاب دارن. آیا بدون رفتن به حوزه در خانه میشه این سیر رو دنبال کرد همراه با مباحثه؟ ۲. یک سوال دیگر اینکه مگر امثال آقای قاضی همین کتب را نخواندند و همین علوم را دنبال نکردن؟ همراه با دستورات دینی به صورت کامل و جامع پس چرا در عرفان به استاد نیاز پیدا میشه؟ خوب آن ها در نهایت مرجع مطالب و راهنماییهایشان سیر نفس و تشخیص عقل و وهم و مسائل دیگر در مراحل تکمیل نفس آیات و روایات بوده است؟ و البته آقای بهجت هم فرموده اند علم تو استاد توست. استاد عرفان داشتن و نداشتن چگونه با هم جمع می‌شود با توجه به سوالی که من پرسیدم و اینکه میگن ره چنان رو که رهروان رفتند مگر غیر از علم و عمل دقیق و صحیح با زیربنای فکری عمیق دینی بوده است؟ ۳. آیا می‌شود با یه عالمه مشکل از همان اول انسان فقط خدا را بخواهد و خواست او را یا باید حاجت خواهی کند تا آماده و با ظرفیت تر شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب مذکور را ندیده‌ام. ۲. عمده رویکر درست است که استاد در این رابطه کمک می‌کند و با ظهور تاریخ حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» عملاً رویکردها، درست شده است و به همین جهت است که آیت الله بهجت می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست». ۳. معرفت به نحوه‌ی حضور خداوند در همه‌ی امور بسیار کارساز است. موفق باشید

29955
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر و خسته نباشید استاد: سوالی داشتم خدمتتون: آیا شما این متن و صحبت پیش رو تایید می‌فرمایید؟ «باید بتوانیم دو بخش تصمیم انسان و عملی شدن آن تصمیم را تفکیک کنیم و در ذهنمان جا بیندازیم، ما در تصمیم خود آزاد و مختار هستیم؛ محال است آزادی در تصمیم گیری از احدی سلب شود؛ و چون مختار هستیم می‌توانیم تصمیم خوب یا تصمیم بد بگیریم و خود تصمیم بر ما تاثیر دارد؛ تصمیم خوب سازنده است و تصمیم بد ویرانگر. اما بخش دوم، یعنی وقوع آن تصمیم به شکل یک فعل در جهان خارج، همیشه خیر است. اگر خیر نباشد خداوند امکان وقوع نمی دهد. عمل خارجی همیشه خیر است؛ چه مبتنی بر یک تصمیم خیر باشد، چه مبتنی بر یک تصمیم شر. چون فعل خارجی کار عبد نیست، تصمیم کار عبد است و فعل خارجی کار خداست، از خدا هم جز خیر سر نمی زند. از خیر محض جز نیکویی ناید.» سوال دوم اینکه استاد آیا این بحث تناقضی با نسبی بودن خیر و شر ندارد؟ تشکر از حوصله شما بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است حتی وجود شیطان در نظام عالم باید باشد هرچند نسبت به ما خیر نیست و نباید از آن پیروی کرد. خیر و شرّ در ذات، نسبی نیستند ولی نسبت به ما انسان‌ها، آری! نسبی هستند. مثل آن‌که ممکن است یک عمل برای یک نفر خیر باشد و انجام‌دادنِ آن برایش مفید باشد مثل کمک‌کردن به انسان نیازمند از طرف صاحب ثروت. و همین عمل برای کسی که نزدیکان او و همسر و فرزندش نیازمندترند، کار خیری نباشد.  موفق باشید

29953
متن پرسش
سلام: اینکه روحیات و صفات انسان ها با هم فرق داره، این فرق اختیاری هست یا خدا طبق صلاح دید خودش اجبارا افراد رو با اون روحیات آفریده؟ ممنون از اینکه وقت میزارید و جواب میدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در مواردی روحیه‌ها با همدیگر متفاوت است و در اختیار انسان‌ها نیست. ولی در کسب تقوا، هرکس باید خودش تلاش کند. موفق باشید

29947
متن پرسش
سلام: همانگونه که حق بر حضرت خضر تجلیاتی داشت که با اینکه حضرت موسی برتر از او بود اما حق را با آن جلوات شاهد نبود حال سوالم اینست که این امکان برای ما فراهم‌است که علی رغم برتری حضرت مصطفی و آلش بر ما، به جلوه هایی از حق دست یابیم که حضرت دست نیافتند یا حضرت به همه دست یافتند و هرچه بیابیم قبلش حضرت یافته اند و مطلب دیگر آنکه گفته می‌شود در تجلی تکرار نیست جلوه هایی که حق بر تک تک افراد می‌نماید منحصربفرد است؟ و درین صورت حضرت جلوه هایی که حق بر دیگران می‌کند را اگر یافته است که تکرار پیش می آید و اگر نیافته است که جامعیتش مخدوش می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیامبر اسلام و ائمه‌ی هدی «علیهم‌السلام» جامع شریعت و حقیقت هستند و همه‌ی آنچه حضرت موسی و حضرت خضر «علیهماالسلام» دارند را دارا می‌باشند. ۲. در تجلی تکرار نیست، یعنی آنچه به شما می‌رسد، مقدمه می‌شود برای تجلی بعدی که سالک را در شدت بیشتری منوّر می‌کند. موفق باشید

29946
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده وقتتون به خیر: استاد چند سوال داشتم ازتون خیلی ممنون میشم اگر وقت بزارید پاسخ بدید. من ۱۷ سالمه و دبیرستانی هستم و چند وقتی هست به مباحث اسلامی و قرآنی و مباحث مربوط به انقلاب علاقه مند شده ام و وظیفه ی اصلی خودم رو در راه پیشبرد انقلاب جهاد علمی می‌دانم. همانطور که رهبر هم به جهاد علمی تاکید داشته اند و بعد از شهادت آقای فخری زاده از این بابت مطمئن شدم که یکی از بیشترین کمک ها را کار جهاد علمی به انقلاب می‌کند که تروریست ها حاضر شدند چنین اقدامی را در ایران جلوی خانواده ی این شهید بزرگوار انجام دهند و من خودم را موظف می‌دانم که راه ایشان و شهدای علمی دیگر را ادامه دهم و میدونم که غرب هم از پیشرفت علمی ما می‌ترسد. از طرف دیگر میدونم که در این دوره و زمان که فتنه ها و شبهات در جهان و مخصوصا در کشور ما با کار رسانه ای بسیار قوی دشمنان روز به روز بیشتر می‌شود اگر کسی به خودسازی نپردازد و از سیم خاردار نفسش نگذرد نمی‌تواند کار جهادی انجام دهد و در شبهات غرق می‌شود. و از طرفی وظیفه ی خود می‌دانم که تا می‌توانم اصول اعتقادی خود را تقویت کنم و به خودساری بپردازم تا اولا شبهات و فتنه ها را بتوانم پشت سر بگذارم و ثانیا در حد توان بتوانم دست دیگران هم بگیرم و آنها را هم کمک کنم. اما نمی‌دانم از کجا شروع کنم از تفسیر قرآن؟ نهج البلاغه؟ مباحث مربوط به انقلاب؟ اعتقادی؟ تاریخی؟ شبهات؟ و ... شما در سایتتون سیر مطالعاتی که قرار داده اید متاسفانه ترتیب مطالعه را مشخص نکردید اگر ممکنه راهنمایی کنید از کجا شروع کنم؟ و سوال دوم هم اینکه آیا این وظیفه ای که من در رابطه خودم با انقلاب درک کرده ام وظیفه ی درستی است یا خیر؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» شروع بفرمایید همراه با شرح صوتی آن‌ها. و سپس آرام‌ارام وارد بحث معاد همراه با مباحث صوتی آن بشوید. البته بدون عجله و با یک برنامه‌ی سه ساله ۲. به نظر بنده درک خوب و درستی است و موجب عاقبت به خیری می‌شود. موفق باشید

29950
متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز آیا این سخن درست است که برای بررسی تعالی روحی؛همانا شخص باید به میزان رشد فکری در عقایدش و پیاده سازی آن در تاریخی که در آن قرار دارد بیاندیشد؛ نه اینکه دنبال حالاتی چون مکاشفه و خواب و از این دست حالاتی که بعضا در وصف علمای پیشین به کرات می خوانیم باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. نمونه‌اش شهید حاج قاسم سلیمانی که خودِ عرفا اقرار دارند که حسرت سلوک آن مرد الهی را می‌خورند. موفق باشید

29945
متن پرسش
با سلام: ۱. آیا با فقه و اصول و دروس مصطلح حوزه می‌توان آن چه که نیاز یک تمدن اسلامی است (اقتصاد و فرهنگ و ...) را برآورد؟ ۲. اگر جواب خیر است با چه ابزاری می‌توان این کار را کرد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً تمدن اسلامی نیاز به فقه و اصول دارد. آری! شرط لازم هست، ولی کافی نیست. از حکمت و عرفان نباید غفلت کرد تا إن‌شاءالله جهان، آماده‌ی فهم اشارات قرآنی و روایی ما بشود. موفق باشید   

29937
متن پرسش
سلام: از سوالات برداشت شد که ازدواج امریست ورای اختیار و با توجه به اینکه والدین توسط اعیان ثابته اولاد انتخاب شده اند پس زوجین باید به مقوله ازدواجشان از منظر دیگری نظر کنند و صبر پیشه کنند. سوال من در مورد افرادیست که پس از طلاق در ازدواجهای بعدی صاحب فرزند می‌شوند جایگاه این فرزند با توجه بحث عین ثابت چیست و آیا آن طلاق اجباری قلمداد می‌شود؟ سوال دیگر بسیار می‌شود که فرد همسر مناسب خود را در ازدواجهای بعدی می یابد چرا صبر بر ازدواج اول را علی رغم ناسازگاری توصیه می‌فرمایید. بنظر می‌رسد عین ثابت یک چیز فراگیرست. ممکنست در عین ثابت فرد چندین ازدواج ناموفق ثبت شده باشد تا به فرد مناسب برسد چرا ما بخاطر علم پیشین حق با فردی که نمی‌خواهیم بسازیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این چیزی نیست که در اختیار ما باشد ما باید مطابق شرع مقدس به وظیفه‌ی خود عمل کنیم تا خدا، خدایی‌اش را بکند. موفق باشید

29933
متن پرسش
سلام استاد جان: استاد جان بنده مطالعه داشتم و تجربه. چرا بعضی در ابتدای مسیر حالات عرفانی خوبی را دارند ولی بعد حالاتشون می رود این چه علتی دارد؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در سالکِ مجذوب و مجذوبِ سالک است. سعی کنید این دو واژه را در اینترنت جستجو فرمایید. إن‌شاءالله مطلب روشن خواهد شد. موفق باشید

29932
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز ادام الله ظلکم: استاد بنده در ۱۴ سالگی حالات خوبی داشتم با غیب ارتباط داشتم معرفت و نفس و بخشی از معاد و ... مباحث حرکت جوهری و ... را با شما کار کردم. گاهی حضرت عزرائیل را درک کردم و خودم را در برزخ احساس کردم و حتی مکاشفهکی هم شاید داشتم جوری بودم که دورم جمع می شدند با بودنم و با حضورم اطرافیان به نماز شب تشویق می شدند نور داشتم چه نوری. الان ۲۰ ساله هستم و طلبه و آن حالات رفته استاد. چرا رفته؟ بی خطا نیستم البته. سوال چرا رفته؟ چکنم برگردد؟ خواهشا تفصیلی فرمایید بنده کتب شما را بعضا مطالعه داشتم مانند عالم طلبگی و ... ارجاع ندهید. لطفا ممنون استاد. این سوال برام خیلی مهمه کمی بیشتر وقت بگذارید برای سئوال ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضوری که با حاج قاسم پیش می‌اید فکر کنید. إن‌شاءالله مباحث اخیری که در مورد حاج قاسم در کانال «مطالب ویژه» عرض شد مفید خواهد بود. موفق باشید@matalebevijeh

29929
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: می خواستم در رابطه با مقدمات سیر و سلوک و عشق به ذات الهی راهنمایی ام کنید. باید از کجا شروع کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی سایت می‌تواند راهی را إن‌شاءالله بگشاید. به خصوص اگر تا بحث معاد کار را جلو ببرید. موفق باشید

29928
متن پرسش
سلام استاد: در تبریز عارفی بود بنام شیخ قربانعلی تَرخان که میگن از عجایب گمنام روزگار ماست. ۴۰ سال در نابینایی بسر می برد و تصور اینکه چرا خداوند این نقص را به ایشان داد است را هم حتی در قلبش خطور نکرده و نیز استادی ظاهرا از اوتاد داشتند که شیخ قربانعلی در ۲۰سال مشایعتی که ایشان داشتند حتی یک بار سوال نپرسیده بودند که شما اهل کجایید و کی هستید که موجب تعجب آن استاد شده بود. و کرامات خاص دیگر که عارفی چون آیت الله فروغی با سوز و حسرت خاصی از ایشان یاد می‌کردند و اشک می ریختند. حتی علمی داشتند که هر سوالی از هر جای عالم‌ هستی از غیب و ظاهر پرسیده می شد؛ بطور تفصیلی جواب می‌فرمودند و... سوالم اینکه سلوک ذیل شخصیت امام راحل"قدس" ما را نیز می‌تواند اینجور تربیت کند یا نه افق تربیت فعلا در سطح پایین عالم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که با حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این تاریخ سراغ انسان می‌آید از جنس حق‌الیقین تاریخی است و موجب حضوری می‌شود در راستای اراده‌ی الهی در این تاریخ. سلوکی که حاج قاسم‌ها را می‌پروراند. موفق باشید

29924
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی که خیر و برکت و عاقبت بخیری را براتون آرزو دارم: در ده نکته فرمودید چیزهای وجودی قابلیت «تر گرفتن» دارند مثل وجود انسان که انسانتر می‌شود آیا درخت که وجودی است لفظ درخت تر بر آن صادق است؟ پیشاپیش متشکرم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: درخت به اعتبار حیاتش باید مدّ نظر باشد و حیات، شدت و ضعف ندارد و انسان نیز به اعتبار انسانیت‌اش باید مدّ نظر باشد که امری است معنوی و دارای شدت و ضعف، وگرنه انسان به عنوان حسن و رضا و ... که شدت و ضعف‌بردار نیست! موفق باشید

29901
متن پرسش

استاد گرامی، با اهدای سلام و دعای خیر: احتراماً با عنایت به زحمات حضرتعالی که در راستای تبیین دین متحمل می شوید بنده عرضی داشتم: یک مثلث را تصور فرمایید که یک نوکی دارد و یک قاعده، هر چه از قاعده که جمعیت کثیری می توانستند بهره ببرند به سمت نوک حرکت می کنید زاویه بسته می شود و افراد کمتری می توانند با شما همراه باشند، منظورم این است که بجای اینکه افراد کمتری را به قله ببرید افراد بیشتری مخصوصاٌ جوانان را تا دامنه کوه ببرید. به عبارت دیگر برای مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری و انقلاب اسلامی و معاد و مهدویت بیشتر وقت و انرژی بگذارید هنوز به تعداد انگشتان یک دست در این خصوص هنوز شاگرد تربیت نفرموده اید و این خیلی حیف است به قول یکی از دوستان اصفهانی به مزاح می گفت خدا هم یک دوره ده نکته باید بگذراند! ما باید کاری کنیم این مباحث عمومی شود و همه آحاد جامعه بهره ببرند. این سلسله مباحث اولیه می توانند جوانان ما را بیمه کنند تا با کوچکترین بادی اعتقادشان را به باد نبرد. از اینکه سلامت هستید خوشحالم و آرزوی توفیق روزافزون برای شما سرور گرامی دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با استعدادی که در این نسل شکل گرفته، دیگر به کم‌تر از معرفت نفس و امثال این معارف تا رسیدن به عرفان و حضوری همچون حاج قاسم، قانع نمی‌شوند. بحث در ایمانِ شورمندانه است. آخرین نوشته‌ در مورد حاج قاسم را که هنوز آفتابی‌اش نکرده‌ام، خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید بفرمایید

حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه

باسمه تعالی

حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز می‌کند و چون شورمندی در شخصیت انسان‌ها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را می‌نمایاند.

ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی می‌کند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همه‌چیز و حتی از خود بگذرد و دست‌شستن از زندگی، تنها از عهده‌ی کسی برمی‌آید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظه‌ی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه می‌کند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشه‌ی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن می‌باشند.

حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیب‌ترین قدمی است که تنها با حاج قاسم‌ها به ظهور می‌آید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟ 

والسلام: طاهرزاده

29893
متن پرسش
با عرض سلام: در سوال 17502 آمده است: ايشان به من مى‏ فرمودند ما در محضر آقا شيخ مجتبى دو تا درس مى‏ خوانديم. ساعت اول ايشان فلسفه و منطق به ما درس مى‏ داد؛ خيلى دقيق، درست و فنى. ساعت بعد همان حرفها را مطابق نظريه‏ ى مكتب تفكيك رد مي كرد. با توجه به این مطلب که جناب حداد از قول رهبری نقل کردند مشخص می‌شود که اینگونه نیست که همه تفکیکی ها به فهم فلسفه نائل نشده باشند و صرفا بر اساس برداشتهای نادرست خود از فلسفه به نقد آن پرداخته باشند بلکه جناب قزوینی علی رغم تسلط کامل و بتعبیر رهبری خیلی دقیق خود بر فلسفه باز آن را مردود می‌دانستند و حقیقت را در مکتب تفکیک یافتند نظر حضرتعالی چیست و اگر مکتب تفکیک برحق است چگونه آشنا شویم و چه سیری را توصیه می‌کنید تا بتوفیق حق به آموزه های ناب اسلام بدور از پیرایه های یونانی و هندی و .. دست یابم نظر خودم اینست که از علامه حکیمی چون مطالبش سهل الوصول‌ترست شروع کنم اما بنظر می‌رسد آن تسلط علامه قزوینی بر فلسفه را نداشته باشند به هر حال خودتان هر کدام را صلاح می‌دانید بیان فرمایید تا آمادگی برای ادراک اندیشه های گهربار علامه میرزامهدی اصفهانی اعلی الله مقامه الشریف برایم فراهم شود و با سلوک ذیل شخصیت ایشان به چشمه زلال قرآن و عترت بدور از تمام ناخالصی ها دست یابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته ی استاد حکیمی، علامه‌ی طباطبایی هم اهل تفکیک بوده‌اند زیرا به خوبی متوجه‌ی جایگاه فلسفه و دین می‌شدند و هرگز این دو را مخلوط نمی‌کردند. بحمدالله بنده هم خود را اهل تفکیک می‌دانم. ولی تفکیکی‌های رسمی انکارِ عقل فلسفی می‌کنند و با امثال جناب ملاصدرا، دشمنی می‌نمایند. مگر بنا بود عقل فلسفی را همطراز وحی بدانیم؟! که این‌همه وقت صرف می‌کنند که یک طوری آبروی فیلسوفان را ببرند، زیرا چیزی جز این کارها بلد نیستند. موفق باشید

29892
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ورحمة الله اولا بر خود لازم می دارم که از زحمات مخلصانه و بی حد حضرتعالی کمال قدر دانی و تشکر را بجا آورم. «جزاک الله خیرا» و اما بنده بصورت مجدانه مباحث و کتب و شرح های صوتی و... توحیدی، عرفانی، اخلاقی را طبق همان سیری که فرمودید (از جوان و انتخاب بزرگ تا برهان صدیقین و حرکت جوهری و...) خوانده ام و بعضا با برخی دوستان مباحثه هم کرده ام، از این رو بحمدالله بر این مباحث مسلط هستم. اما پس از سالها تلاش در این راستا، برای شروع عرفان عملی، عبادی و ریاضی، برنامه ای مشخص پیدا نکردم. لازم به ذکر است کتبی همچون معراج السعاده و کتب رهنمودی علما و عرفا را که مطالعه کردم و می‌کنم اما واقعیت این است که توصیه در این وادی فراوان است، اما دستور العمل مصداقی و برنامه های جامع و دقیقی وجود ندارد، چون برخلاف قدیم، استاد عرفان عملی در دسترس نیست، حتی در محیط حوزه (بویژه در اصفهان که اصلا یافت نمی شود محافل خصوصی و اساتید عرفان عملی) و گمان کنم شهید مطهری رحمه الله عليه هم با چنین مضمونی می فرمایند، شاگردی یک استاد عرفان و اخلاق عملی بیش از خواندن هزار کتاب عرفانی و اخلاقی ارزش دارد. حال تکلیف چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با حضور عارف سالکی مثل حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» همه‌ی افق‌های سلوک که اساتید عرفانی کمک می‌کنند، گشوده شد و از این جهت زمانه‌ی ما با گذشته متفاوت است. به جمله‌ی مرحوم آیت الله بهجت فکر کنید که فرمودند: «علمِ تو، استاد توست». عرایضی در این رابطه در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» شده است. موفق باشید

29895
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 29893 عظمت و حقانیت مکتب تفکیک برایم ثابت شد. همین که شما که فرسنگها از مکتب تفکیک فاصله دارید بیان می‌کنید اهل تفکیک اید نشان از عظمت این مکتب است گرچه مقصودتان چیز دیگری باشد به هر حال گفتم که بنظرم می‌رسد استاد حکیمی هم تسلط کامل بر فلسفه ندارند بنده در افق فکری خود کسانی چون علامه قزوینی را مدنظر دارم که در عین تسلط کامل بر فلسفه بتوانند آن را زمین زنند بنابرین مرا چه به کسانی که خود را به این مکتب بستند و بدون درک درست از فلسفه با نقدهای نامربوطشان موجبات تضعیف مکتب را فراهم می‌کنند قزوینی های این عصر چه کسانی اند و اگر حکیمی را تایید می‌کنید و معتقدید به فهم فلسفه و عرفان نائل آمدند و بعد پی به بطلانش برده اند با ایشان کار را شروع کنم والا هرکدام مدنظرتان است که در عین تسلط بر فلسفه ضد فلسفه باشند را نام ببرید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از عجایب روزگار این‌که کسی بخواهد به دنبال بطلان فلسفه باشد. این حکایت از آن دارد که در رجوع به دین، قصد رجوع به حقیقت ندارد بلکه گرفتار محدودیت‌های مفاهیم و آداب دینی است. وگرنه: «شاخ گل هر جا که می‌روید گل است». تفکیکِ مطرح در محافل مذکور، حکایت از بی‌تاریخی افراد دارد. موفق باشید

29898
متن پرسش
درود خدا(یان) اگر باشند بر شما باد اگر نه درود من که شاید هستم را پذیرا باشید. در یکی از سوالات دعوت به همراهی با شک دستوری دکارت کردید. لکن دکارت بنظرم در طرح شک موفق عمل کرده است اما در طرد آن فائز نیست. امهات تفکرم در سایت زیر آمده است امید با دقت مطالعه کنید و یکبار برای همیشه درست و حسابی محض رضای خدایی که نمی‌دانم هست یا نیست و اگر هست نمی‌دانم چرا رنج هارا دید و کاری نکرد. جنایات هیتلرها و ای بسا میلیونها بی گناه سوخته در کوره ها فقط گوشه ای از آلام بشرست پاسخ دهید. https://www.ajibtarin.com/strange-metaphysic/5230/%D8%A7%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%87%D9%85/
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در جزوه‌ی ۱ از فلسفه‌ی غرب نسبت به دکارت شده است. خوب است در رابطه با دکارت به آن‌جا رجوع شود. ۲. در مباحث «عدل الهی» باید این موضوعات را حل کنید تا به گفته‌ی علامه‌ی جوادی، با چشم مهندسِ عالَم، عالَم را ببینیم. موفق باشید

29891
متن پرسش
با عرض سلام: با مقایسه دیوان حافظ به تصحیح غنی و قزوینی با برخی تصحیح های دیگر چون تصحیح قدسی احساس می‌شود غنی اشعاری که بوی تشیع حافظ را بدهد نیاورده است. سالها پیش سخنرانی از استاد فاطمی نیا گوش می‌کردم اگر خطا نکنم در مورد انواع کشف بود و اینکه علامه در کنار مقبره حافظ برایشان کشف شد که این شعر از حافظ است «قبر امام هشتم و سلطان دین رضا از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش» این شعر در غنی نیست ولی در قدسی هست. البته شعری در غنی آمده که «کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید» که البته چون اهل سنت هم به مهدی معتقدند شاید ازین لحاظ غنی اشکالی در آوردن این شعر نمی‌دیدند دو سوال دارم: ۱. غنی بعلت اینکه حافظ را سنی می دانستند اشعار تشیعی او را نیاوردند یا واقعا این اشعار از حافظ نیست و در نسخ کهن نیامده است و اگر از حافظ نیست آن کشف علامه چگونه قابل توجیه است؟ ۲. حضرتعالی کدام تصحیح را به حافظ نزدیکتر و توصیه می‌فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد تحقیقی نداشته‌ام. جناب اقای غنی و قزوینی انسان‌های محققی بوده‌اند. مهم، روح غزلیات جناب حافظ است که بالاتر از شیعه و سنیِ رسمی در عالَم و در نسبت با حضرت حق حاضر است مثل سایر عرفا. موفق باشید

نمایش چاپی