بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30234
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پرسش ۳۰۲۲۳ فرمودید ما خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم (نشانه ها و الهامات)، و اینکه ما باید مطابق شرع و عقل عمل کنیم، و نظر به جهان گشوده داشته باشیم. مساله اینجاست استادی که بنده سر کلاسشان می روم، عارف و عالم و استاد اخلاق هستند و چشم برزخی دارند و بخشی از وقتشان به حل مشکلات مردم می گذرد. ایشان سر کلاس تقریبا به من می فهمانند، که اگر درست جلو می رفتی و بروی گره ها باز می شود. در کل به مسائل من گیر داده اند. چون بالاخره شاگردشان هستم. یک بار خواب دیدم دستوری را باید بخوانم، ایشان بهم رساند بخوان وقتی خواندم، نشانه هایی دریافت کردم و خوابی را مادرم دید که چندان با منطق این عالم جور نیست. اتفاقا خود استاد ما هم به عقل اشاره می کند و حرکت با نور عقل و همچنین اشاره می کنند به انسان هایی که دیر به یقین می رسند. الان من نمی دونم در چه چیز باید به یقین برسم؟ و آیا خواب و نشانه را الهام الهی بگیرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان تأکید بنده آن است که از خدا بخواهید در امر تقوا و رعایت ناب دستورات الهی موفق‌تان کند. دقت کنید که آیات الهی، مقصد حقیقی ما را در اعمال عبادی، تقوا می‌داند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». موفق باشید

30227
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در بحث سیر و سلوک الی الله، انسان چیزهایی می‌شنود که گاه ناامید و گاه امیدوار می‌شود. مثلا یک خشم نابجا چه آثار بدی دارد و... و آنقدر حساس است راه سلوک. بالاخره ما دچار لغزش و گناه هستیم. آقای بهجت (ره) فرمودند همه ی حرف در این است که معصیت نکنید. ولی حرف ما این است که چطور؟ یکی می‌گوید باید شرح صدر پیدا کرد، یکی می‌گوید باید دل به مقام ذکر برسد و خب اینها را ما نمی‌دانیم چطور باید کسب کرد و بهش رسید و باز یکی می‌گوید توسل کنید. بالاخره امثال من که از قافله عقب و زنگار گناه قلبمان را قسی کرده و چشم و گوش برای فهم و دیدن حقایق نداریم و از طرفی دوست داریم به تقرب برسیم، باید چه کنیم واقعا؟ در یک منطقه محروم زندگی می‌کنیم که استاد اخلاق و... هم نیست. ما واقعا حیران هستیم نمی‌دانیم چه کنیم و کمی نا امیدیم با هر زمین خوردنی و اینکه نمیدونیم چطور خودمان را از خشم شهوت افکار و خیالات بد و خلاصه نفس و دنیا برهانیم و به مقصود که معرقت الله هست برسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که تحت عنوان «یابن الجندب» کانال مطالب ویژه شروع کرده است، می‌تواند راه‌کارهای خوبی را در مقابل شما قرار دهد. از آن جهت که حضرت صادق «علیه‌السلام» با عبدالله بن جندب که شخصیتی است نزدیک به شخصیت‌های امثال شما، چنین راه‌کارهایی را در میان گذاشتند. موفق باشید.

30215
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال قبل که جریان گنابادی ها را قابل اعتماد دانستید مشخصا قطبی که جناب پازوکی بدان ارادت دارد کیست؟ اگر مرحوم نورعلی تابنده و الان جناب جذبی طباطبایی است پس جایگاه کلیپ هایی که از نور علی تابنده منتشر شده چیست؟ مثلا در یکی از آنها مرحوم تابنده قرآن را بسیار اشتباه می‌خواند، یکی دیگر نماز عید فطر است که جناب تابنده و برخی درویشان برگزار می‌کنند و شاهد حرکات مضحکی از آنها هستیم و یا در فیلم دیگری گنابادی ها پابوسی جناب تابنده را می‌کنند همه این فیلم ها جعلی‌است؟ در تعالیم آنها هم برخی مطالب مانند عشریه وجود دارد که منطبق با شریعت شاید نباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز در این مورد سؤال دارم. زیرا شخصیت آقای دکتر پازوکی و بعضی از رفقای ایشان را که می‌شناسم، بالاتر از این حرف‌هاست. حتی آقایانی که با گنابادی‌های خرم‌آبادی آشنا بودند، می‌فرمودند اساساً آن‌ها با امثال جریان‌هایی که نسبت به انقلاب بی‌تفاوتند، فرق دارند. موفق باشید

30210
متن پرسش
سلام علیکم: از تیپ انسانهای درون گرا هستم و قوه خیال قوی دارم و حدیث نفسم بسیار زیاد است. طوری که دیگران براحتی متوجه این قضیه می‌شوند مانند خیلی از انسانها مایلم باطنی آرام و شفاف داشته باشم اما قوه خیال به هر بهانه ای مرا راحت نمی‌گذارد گاهی از تخیلاتی که ریشه در قوه غضب دارد در رنجم و گاهی از تخیلاتی که ریشه در قوه شهوت دارد درگیر امور باطل می‌شوم راهکاری برای حل این قضیه دارید؟ البته از کار را هم امتحان کرده ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی انسان راه بیفتد، با این موانع روبه‌رو می‌شود. باید با حوصله و مقاومت و صبر در مقابل این امور، خود را کنترل کرد. آری! «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». کتاب «مقالات» آیت الله محمد شجاعی در این مورد کمک‌کننده است. موفق باشید

30208
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی اوقات از طرف دیگران حقیقتا حدود و حقوقی از انسان ضایع می‌شود که باعث ایجاد کینه در دل شده و بزرگان کینه را سمی مهلک برای سلوک انسانی می‌دانند ولی رهایی از این کینه غیر ممکن است مگر با گذشت زمان و این شاید جزو سرشت و طبیعت انسان باشد حتی انسان کامل هم چه بسا دچار چنین عارضه ای شود مثل اینکه دختر گرامی پیامبر اکرم صلوات الله علیهما در جریان غصب فدک غضبناک نسبت به غاصبین شدند این تناقض را چگونه باید حل کرد؟ گذشت و رسیدن به آرامش و حالت عادی هم دست خود انسان نیست و با پند و اندرز نمی‌توان آن را حل کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غم اسلام را خوردن و غضبِ فاطمی‌کردن، غیر از غضب و کینه‌ای است که به جهت برخورد بد با ما پیش می‌آید. از غضب دومی تا می‌شود باید عبور کرد. موفق باشید

30197
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید اگر صرف انجام واجبات و ترک محرمات انسان را به اعلی درجه می‌رساند اشخاص زیادی را می شناسم که با این همه درگیر هزار فرقه که بعضا رهبری و امام خمینی ره را قبول ندارند شده اند و راهی را می‌روند که نمی‌دانم به کجا ختم می‌شوند و اینکه خدا رب عالمین است چرا اگر راهشان صحیح نیست چرا دستگیری نمی کند مگه غیر این است که الیس الله بکاف عبده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً اگر انسان با رویکرد رجوع به خداوند و به حقیقت در عبادات الهی وارد شود، همان عبادات، افقِ نظر به حقیقت را در مقابل او می‌گشاید و انسان را از فحشاء و منکر نجات می‌دهد و حقیقت را با چهره‌های مختلفش در هر جا می‌یابد. عمده رویکرد درستی است که باید مبتنی بر معرفت لازم به عبادات انداخت. موفق باشید

30196
متن پرسش
سلام: نظر شما راجع به عرفان یهودی یا کابالا و بخصوص کتاب زوهر چیست و چقدر عرفان اسلامی متاثر از آن بوده است و نسبت هایی که به کابالا می‌دهند از قبیل ارتباط با شیطان پرستی و فراماسونری چقدر صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مختصر مطالعاتی قبل‌ها در این مورد داشتم. به نظر می‌آید هرکدام از ادیان توحیدی از درون خود عرفانی را که مربوط به درجه‌ی توحید خودشان است، به ظهور آورده‌اند که در بسیاری موارد به همدیگر نزدیک است بدون آن‌که از همدیگر متأثر باشند. موفق باشید

30192
متن پرسش
سلام: ۱. تمام سلاسل صوفیه باطل هستند یا بین آنها سلسه های حقه ای هم وجود دارد؟ ۲. نظرتان در مورد دکتر پازوکی چیست و اگر گنابادی هستند چگونه است که به بطلان فرقه اش پی نبرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم همه‌ی سلسله‌های صوفیه باطل نیستند. ۲. اتفاقاً جریان گنابادی‌ها که جناب آقای دکتر شهرام پازوکی و آقای دکتر ریخته گران منتسب به آن‌ها هستند جریان قابل اعتمادی می باشند به‌خصوص با سرسلسله‌ی آن‌ها یعنی حاج ملا سلطان محمد گنابادی با تفسیر قرآن «بیان السعاده» ایشان که حضرت امام خمینی نیز در تفسیر حمد خود متذکر آن شدند و البته اگر بعضی دراویش گنابادی تحت تأثیر بعضی از منحرفین قرار می‌گیرند، این را نباید پای اصل جریان گنابادی‌ها که تعلق‌شان نسبت به نظام اسلامی مثبت است؛ گذاشت. موفق باشید

30173
متن پرسش
سلام حضرات حق بر استاد طاهرزاده: با توجه به سوال 30133 خدمت استاد فاضل عارضم که آن سوال شاید حکمتی عرشی بود که حق بر لبان من جاری کرد اگر در متن سوال دقت شود آن مطلبی که در پاسخ فرمودید بخوبی مندفع می‌شود. سوال حقیر که شاید بازپروری شبهه ابن کمونه (شبهه ای که برخی از علما می فرمایند اگر حضرت صاحب ظهور فرمایند برای اثبات امام زمان بودنشان پاسخ این شبهه لاینحل را مطالبه می کنیم) است را به این راحتی ها نمی‌توان پاسخ داد به هر رو پاسخی به پاسختان ارائه می‌شود با یک مثال: بدن انسان که همه اجزایش در وحدت هستند را شاید بتوان گفت روح واحدی تدبیر می‌کند اما این ثابت نمی‌کند هیچ بدن و روح دیگری وجود ندارد روح واحد این عالم حضرت حق است لکن چه کسی گفته جهانهای دیگری وجود ندارد با خدایان مدبر دیگر. آن پاسخی که شما دادید مربوط به زمانیست که جهان بشر مطابق هیئت بطلمیوسی بسیار کوچک بود حال اگر به مباحث فیزیکدانان معاصر بخصوص مرحوم هاوکینگ مبنی بر احتمال وجود جهان های دیگر با قوانین فیزیکی متفاوت بذل توجه نمایید می‌توان به احتمال وجود خدایان دیگر لااقل رسید. جالب است بشر از چند خدایی به توحید رسید و حال زمانیست که به چندخدایی برسد چه سیر دیالکتیکی جذابی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خدا به عنوان عین وجودی که وجود مخلوقات از اوست، فکر کرد. معنا نمی‌دهد عین وجود متکثر باشد زیرا لازمه‌ی آن تکثر، وجودِ امری است غیر از وجود که غیر از وجود، عدم است. موفق باشید

30182
متن پرسش
سلام استاد: اینکه بر مبنای بحث اعیان ثابته هرکسی خودش پدر و مادرش رو انتخاب میکنه، می‌خواستم بدونم والدینی که از بچه دار شدن جلوگیری می‌کنند آیا قدرت دارن که جلوی خلقت یکی از اعیان ثابته رو در این دنیا گرفته باشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. خودشان را به زحمت می‌اندازند. بالاخره اگر بناست فرزندی به عنوان والدین انتخاب کرده باشد؛ به وسیله‌ی آن‌ها متولد می‌شود. چرا کار را بدون دلیل عقب بیندازیم؟ موفق باشید

30180
متن پرسش
با سلام: محبت های ایجابی قرآن کدامند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محبت در همه‌ی مظاهر.

صدهزار انگشت ایما گر بر آید زآستین /  در حقیقت جز جمال نیّرِ یکتاش نیست. موفق باشید

30179
متن پرسش
با سلام و عرض ادب می-خواستم بدانم آیا «توفنا مع الابرار» با عبور از مرتبه حیوانیت و انسان عادی بودن به مراتب بالاتر مرتبط است؟ چگونه می‌توان این امر را با مودت اهل بیت توجیه کرد یا ارتباط داد؟ ممنون اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ابرار»، ذیل مقربون در صدد پاک‌نگه‌داشتن خود هستند و این امر مسلّم با عبور از امیال نفس امّاره از یک طرف، و محبت به مقربون از طرف دیگر ممکن است. موفق باشید

30174
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: سوالی داشتم خدمتتون در مباحث حرکت جوهری فرمودین که چون عالم ماده هنوز بالقوه گی هاش تبدیل به بالفعل نشده و هنوز داره فیض میگیره پس هنوز قیامت نشده و حرکت این جهان به سمت قیامته ولی چون هنوز بالفعل نشده نمیتونیم بگیم چقد قیامت شده و... ولی جلسه هفتم معاد فرمودین که برزخ ظهور عالم قیامت هست و میدونیم که همین الان قیامت و برزخ هست پس اونی که در حرکت جوهری گفتین تا دنیا هست و ماده هست و بالقوه هست قیامت نمیشه سوالی که دارم اون قیامتی که در مباحث حرکت جوهری که فرمودین که هنوز اتفاق نیفتاده فرقش با این قیامتی که الان هست و ظهورشم برزخ هست چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در قیامت‌شدنِ این دنیاست، وگرنه هم‌اکنون هم برزخ هست و هم قیامت. موفق باشید

30163
متن پرسش
سلام استاد: مطلبی از شما دیدم مبنی بر اینکه انسان عاقل زود به گریه نمی افتد. استاد من یه مشکل بزرگ دارم و اونم اینه که بسیار تحت تأثیر قرار می‌گیرم و اشکم در مشکم هست. حالا دنبال این نیستم که چرا من اینجوری هستم، بلکه بنده چند سالی است نفس تنگی های شدید می گیرم که احساس می‌کنم منشاء روحی و روانی داره و به عبارتی گرفتار افسردگی و اظطراب و... هستم. به نظر شما این مشکلات روحی و روانی ناشی از اینه که بنده زیاد به خیالات و وهم میدان داده ام و عقل زمام امور را از دست داده؟! به نظر شما چیکار کنم این مشکلات روحی و روانی و افسردگی و اظطراب حل بشه تا مشکل بزرگم یعنی نفس تنگی ام هم حل بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان نظر قابل اعتمادی در این مورد داد. آنچه می‌ماند بالاخره تدبّر در قرآن و تأمّل در مباحثی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» است. موفق باشید

30164
متن پرسش
سلام استاد: تو سوالای سایت تقریبا زیاد دیدم که راجع به عرفان های نوظهور سوال کردند. از اوشو و اکهارت تله گرفته تا اوپانیشادها و چاکرا و کندالینی و... البته از نحوه پاسخ های شما که اجمالی بوده برمیاد که اطلاع عمیقی از این مکاتب ندارید و در پاسخ می‌نویسید عرفان اسلامی بهترین روش برای الهی شدن انسان است. ۱. از شما درخواست دارم که عرفان اسلامی مد نظرتون رو کمی شرح بدید. ما از عرفان اسلامی فصوص و اسفار رو می‌شناسیم. البته در حد شناخت مباحثشان ۲. بنده کتاب «چگونگی به فعلیت رسیدن باورهای دینی» شما رو مطالعه کردم. ادعایی ندارم که درباره آموزه های عرفان های نوظهور هم عمیقا مطلع ام اما تا جایی که من بررسی کردم همپوشانی زیادی با مباحث این کتاب دارد. یاد جملات خودتون افتادم که می‌گفتید: علامه طباطبایی ره کتاب «این است مذهب من» گاندی رو خوندند و گفتند ما هم که همین رو میگیم. افتادم. از شما خواهش دارم کمی بیشتر بر روی این مکاتب وقت بگذارید تا ما هم به واسطه وجود پربرکت شما روشن تر بشیم. آموزه های گورجیف یا اکهارت توله (متفاوت با مایستر اکهارت هست که در یکی از پاسخ ها فرموده بودید) متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان‌های گذشته مقداری به‌خصوص در مورد بودا مطالعاتی دنبال شد. جمع‌بندی بنده آن بود که بعضاً مبانی آن‌ها با توهّمات همراه است و از طرفی در مقایسه با عرفان اسلامی که مبنای آن کشف محمدی است چیز کمی نیست به‌خصوص که ما در عرفان به دنبال اُنس با محبوب ازلی هستیم که با شریعت و عبادات مطمئن پیش می‌آید. به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» و براهین صدرایی در این وادیه‌ها کارساز است. به جواب 30067 هم سری بزنید.موفق باشید

30147
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه در معنویت، ره صد ساله را یک شبه طی نماییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اگر نمی‌توانیم یک‌شبه ره صدساله را طی کنیم، لااقل مباحث سوره‌ی فتح که بر بنرِ سایت هست، را با حوصله دنبال فرمایید. موفق باشید

30150
متن پرسش
سلام استاد عزیز: هو یا ذات الهی نه اسمی دارد و نه رسمی لذا بزرگان کفته اند محدوده نفوذ و شهود هیچ موجودی نیست و الله بعنوان جامعیت اسمایی و اسم اعظم تنزل یافته ذات الهی است که مساوی است با وجود نامحدود ولی در بعضی بیانات برداشت کرده ام که الوجود هم اسمی از اسماء است و نشان دهنده اسم اعظم الهی و مساوق با آن نیست لطفا راهنماییی بفرمایید؟ آیا وجود نامحدود و الله دو اسم یا مفهوم هستند برای یک حقیقت یا الوجود هم مرتبه نازله و تجلی الله است که به ان نفس الرحمن یا نور محمدی می‌گویند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «وجود» یک واژه‌ی فلسفی است و نباید بین این واژه با واژه‌های دینی خلط کرد و یا در واژه‌های دینی به دنبال واژه‌های فلسفی بود. موفق باشید

30112
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: استاد در بحث اصالت وجود و اصالت ماهیت که فلاسفه گفتن که: مردم عادی میگن درختی که هست حرف اشتباهی است بلکه وجودی است که تو می‌بینی یعنی ما در ذهن خودمون وجود داریم و در بیرون به آن شیء درخت میگیم. طبق آیه «سُیِّرَتِ الجِبالُ فَکانَت سَرابا» (سوره نبأ) که می‌فرماید روز قیامت کوه ها حرکت می‌کند می فهمی سراب بوده، وجود بوده که تو کوه می دیدی یا مثلا میگن ماهیت، حقایقی بوده و اومده به عوالم پایین صورت پیدا کرده. یا مثلا میگن در عوالم بالا اصلا صورتی نیست همه اسماءالله هستند یه بخشی اومده در عالم پایین شکل پیدا کرده و تبدیل به کوه شده (یعنی ما چیزی به نام کوه نداریم، کوه تجلی اسم عظیم خداست) یا مثلا میگن ما اصلا چیزی به نام آب نداریم بلکه مظهر اسم حیّ را می نوشیم تازه نوشیدن هم نداریم. یا مثلا میگن حق و باطل یعنی واقعیت و توهّم. حق یعنی هر چیزی که واقعیت دارد و باطل یعنی هر چیزی توهّم است و نیست. لطفا درباره این موارد توضیح بفرمایید تا روشن تر بشوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. موفق باشید

30111
متن پرسش
سلام علیکم: نظر حضرتعالی در مورد گفتگوی میان دکتر محمد رضایی و دکتر پودینه چیست؟ بنظر می رسد جناب پودینه به خوبی درین بحث سستی بنیان های فلسفه اسلامی را ثابت کردند و جناب محمد رضایی بسیار ضعیف حاضر شدند. ابتدا فکر کردم ایشان آشنایی چندانی با فلسفه ندارند بعد که در رزومه ایشان فحصی کردم و برایم مشخص شد که از اساتید بزرگ فلسفه هستند فهمیدم فلسفه اسلامی در درون پوک است نه اینکه ایشان کمبودی داشته باشند لینک این گفتگو اینست https://3danet.ir/pudineh-mohammadrezai/
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فرصت دنبال‌کردن این مباحث را ندارم. البته اجازه دهید در فلسفه‌ی اسلامی برعکسِ شما فکر کنم. موفق باشید

30108
متن پرسش
سلام: چرا عمده بزرگان عرفان را که انسان مشاهده می کند سنی هستند البته بخصوص در سده های اخیر در شیعه عارفان بزرگی داریم اما همانها را هم دقت کنیم ذیل معارف آن بزرگان سنی بالیده اند مثلا مرحوم امام جز این است که در مصباح الهدایه ذیل شخصیت محی الدین مشی کرده اند و اگر شیخ را از امام بگیریم واقعا برای ایشان چه باقی می ماند؟ اصلا در شیعه کسی را داریم که در عرفان موسس باشد و با توجه به این همه معارف که در احادیث شیعی هست و ابن عربی ها از آن بی بهره بودند اینکه در عرفان شیخ حرف اول و آخر را بزند و هیچ عالم شیعی با آن گنجینه غنی نتوانسته به گرد محی الدین برسد چه رسد به اینکه از او پیشی بگیرد جای تامل است و این مطلب که شما می فرمایید این بزرگان عقیدتا شیعه و فقها سنی هستند صحیح نیست مگر می شود مثلا من به فقه جعفری عمل کنم بعد بگویم عقیدتا اهل سنت را برحق می دانم عکس آن هم صادق است. کسی که مثلا به فقه حنفی عمل می‌کند برای عمل به آن فقه باید قائل به حقانیت پیش زمینه های آن فقه باشد و آن همان عقاید اهل سنت است باید معتقد به عدم تعیین جانشین باشی کما اینکه شیخ در فصوص به این امر مذعن است تا نوبت به مرجعیت علمی ابوحنیفه ها برسد. بله برخی شباهت ها مثلا در بحث انسان کامل شاید ذهن را به فرمایش استاد نزدیک کند ولی از حضرتشان آموختیم که متفکران متشابهاتی دارند و محکمات و محکمات اندیشه ابن عربی سنی بودن ایشان عقیدتا و عملا است پس یا باید معتقد شد که محی الدین مدارج بالای عرفانی ندارد که اگر این گونه باشد حال و روز بقیه عرفا سنی و شیعه مشخص می شود یا باید بگوییم می‌شود شیعه نبود و در عرفان به مدارج بالا رسید که اولا شیعه این حرف را مطلقا قبول نمی کند و ثانیا سوال پیش می آید چگونه با باطل امکان رسیدن به حقیقت وجود دارد یا باید بپذیریم که اهل سنت برحق هستند که از دامانش ابن عربی ها می روید درین فرض اگر چه به انسجام می‌رسیم اما مطلوب ما شیعیان نیست یا در نهایت به فرض آخر رسید که در جمع بندی ذکر می‌کنم نکته دیگر اینکه سلمنا که بپذیریم شیخ عقیدتا شیعه بود چگونه با نماز ها و سایر اعمال عبادی باطل به حقیقت رسید؟ از طرفی اگر ایشان عقیدتا شیعه است شیعه به برخی کبار صدر اسلام نظر مثبتی ندارد در حالیکه اهل سنت آنها را محترم می‌دانند موضع محی الدین چیست؟ آیا ایشان حب به خلیفه اول و ثانی داشتند یا نه بنظر حقیر با این بررسی ها مشخص می‌شود عرفان طریق مطلوب شیعه و بالتبع اسلام نیست سنی ها برای پر کردن خلا فکری خویش مطالبی را از یونان بخصوص فلوطین و هند و .. اخذ نمودند و پروراندند و چون شیعه به یمن معارف اهل بیت بی نیاز از شرق و غرب بود درین مکتب بالید و می‌بینیم عمده فقیهان شیعی میانه ای با عرفان ندارند در حالیکه ائمه ما را به فقیهان در عصر غیبت ارجاع دادند چگونه است که در بحث ولایت فقیه که می‌شود به این مطلب استناد می‌کنید اما پای عرفان که می‌رسد مرجعیت فقها را درین زمینه قبول نمی کنید بله می‌شود به برخی از فقهای موافق عرفان استناد کرد ولی وقتی معظم فقهای شیعی در طول تاریخ الی یومنا هذا مخالفند جایی برای آن نظرات شاذ نمی ماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌دانید که در این مورد به طور مفصل بحث شد. شواهد حکایت از آن دارد که عرفایی مثل ابن عربی و عبدالرّزاق کاشانی کاملاً تحت تأثیر آموزه‌های شیعی هستند و متوجه شده‌اند چه راهی را باید طی کنند و حتی آن‌جایی هم که در فقه به چهار امام فقهی اهل سنت نظر دارند، ریشه‌های جعفری آن‌ را دنبال کرده‌اند. می‌ماند که آیا تقیه می‌کرده‌اند؟ که عده‌ای بر این عقیده‌اند. و یا در بستر فرهنگ اهل سنت متوجه‌ی حقایقی شدند که در تشیع یافتند. در شرح فصوص در جایی عرض شد که اتفاقاً باید چنین عرفایی در اهل سنت به ظهور می‌آمدند تا اسلام اهل سنت، روحانیتِ عرفانی را از دست ندهد و جالب است به غیر از وهابی‌ها، بقیه‌ی اهل سنت، گرایش خوبی به عرفان دارند و عموماً محبّ اهل بیت می‌باشند. مکرر پیش آمده است عده‌ای که در «فتوحات» ابن عربی تأمّل کرده‌اند، شیعه شده‌اند. مثل آقای عثمان یحیی که قسمتی از فتوحات را در ۱۴ جلد تنظیم کرده. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» و یا آقای بدیعی در رابطه با تشیعِ ابن عربی نکاتی را به میان آورده‌اند. ۲. مگر فقهِ فقها، همه‌ی اسلام است که در همه‌ی اسلام به آن‌ها رجوع شود؟ و مگر خود آن بزرگواران چنین ادعایی دارند؟ ۳. اگر کسی بتواند برای عمق‌بخشیدن به معارف خود نیاز به عرفان نداشته باشد؛ او را چه باک؟! موفق باشید

30099
متن پرسش
سلام استاد: آیا متکفل بحث هست ها و نیست ها در جهان بینی ها فلسفه هست؟ اگر هست فرق فلسفه با جهان بینی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آن‌جایی که متکفّلِ هست‌ها و نیست‌ها، حسّ انسان است برای محسوسات. برای معقولات، عقل است که با استدلال‌های خود می‌تواند متوجه‌ی معقولات شود و جهان‌بینی، جمعِ بین محسوس و معقول می‌تواند باشد. موفق باشید

30100
متن پرسش
سلام علیکم: من یکی از علاقه های همیشگی ام مطالعه کتاب بوده و همیشه آرزو می کردم که فرصتی بیابم و بتوانم کتاب های مختلف خود را مطالعه کنم. حتی وقتی حالم بد بود با مراجعه به کتابفروشی و سیر در لا به لای کتاب ها روحیه می گرفتم. از طرفی به مباحث دینی هم خیلی علاقه مندم و توفیق حفظ قرآن را نیز داشته ام. اما مدتی است (حدودا دو ماه) که هیچ میل و رغبتی نسبت به هیچگونه مطالعه و یا عمل عبادی ندارم. در واقع در خودم نوعی سیری حس می‌کنم که گویا همه چیز برایم تکراری است و هیچ جذابیتی برایم ندارد. حتی وقتی برخی از مباحث معرفت النفس و... را مطالعه می کنم انگار نه انگار که مطلب مهمی است و زود خسته می شوم. واقعا نمی‌دانم چه کنم. هر موضوعی و هر کاری را که برای اقدام در پیش می گیرم این حالت را حس می‌کنم. حتی کارهای عملی نیز همین‌گونه اند. احساس می‌کنم دیگر هیچ چیزی برایم جذابیت ندارد و در من انگیزه ایجاد نمی کند. خیلی ممنون میشم اگر من را راهنمایی کنید که از این حالت نجات پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت این همان قبضی است که باید پیش بیاید تا پس از آن به بسطی برسید جهت حضور در عالَمی برتر. موفق باشید

30096
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در پاسخ به سوال 30086 فرمودید که بوی تناسخ می‌دهد ولی منظور بنده از تبدیل ماده بدن در چرخه حیات به خاک و گیاه و غیره این بود که مقایسه ای کرده باشم بین ماده بدن که با مجرد شدن نفس معدوم نمی‌شود و ماده عالم طبیعت که با قیامت عدم نمی‌شود و با توجه به اینکه خلقت تعطیل بردار نیست مجددا جهانی نو با پدیده های نو خلق می‌شود البته این برداشت بنده از سخنرانی بعضی بزرگان بود سوال قرآنی داشتم که در آیه «و من الناس من یشری نفسه ابتقاء...» که شان نزول آن علی (ع) است چطور از کلمه ناس استفاده شده که در فرهنگ قرآن شانیت پایینی دارد و مثلا از کلمه من المومنین استفاده نشده؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر بخواهید تا این‌جاها در این مسائل ورود داشته باشید، لازم است سیر مطالعاتی سایت به‌خصوص مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. وگرنه با سؤالات این‌چنینی جواب خود را نمی‌گیرید. موفق باشید

30094
متن پرسش
سلام: اگر انسان بتواند یکی از دو عمل نماز شب یا شرکت در نماز جماعت صبح را انجام دهد کدام اولویت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. هر کدام برکات خاص خود را دارد. خودتان بررسی کنید اگر جمع آن برایتان مقدور نیست، کدام یک برای احوالاتتان بهتر است؟ موفق باشید

30088
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ببخشین یک زن چه گونه میتونه باعث بالارفتن معنویت در خانوادش بشه؟ ممنون از پاسخگوییتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در صفای ایمانی و مادری خود در خانه چون شمع بسوزید و نور دهید، خود به خود دیر یا زود تأثیر خود را می‌گذارد. موفق باشید

نمایش چاپی