بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24673
متن پرسش
سلام در ادامه سوال ۲۴۶۶۲ وقتی احد تجلی کند کسی باقی نمی ماند. پس چگونه در دنیا برای فرد سالک احد تجلی می کند؟ ۱. سالک چه حسی دارد و چه چیز شهود می کند؟ ۲. در دنیا چگونه با تجلی واحد قهار، سالک باقی می ماند‍؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک با تجلی نور احد یا واحد قهار حتی خودش را هم نمی‌یابد، تماماً احساس‌اش نظر به حضرت حق می‌شود. به تعبیر خواجه عبداللّه انصاری؛ «اخفاه عن انفسه» از خودش هم مخفی می‌شود. موفق باشید

24675
متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده کتاب های شما رو بخوبی مطالعه کرده و عمیقا تحت تاثیر قرار گرفته ام. خصوصا کتاب هایی مثل از برهان تا عرفان، معرفت نفس و حشر و.. که یک‌ فضای فلسفی-عرفانی برای مخاطب ایجاد می کنند. با شیوه ی زندگی علما، حالات عرفانی و زندگی سراسر توحیدی آن ها آشنایی نسبی دارم و حظّ معنوی می برم. خلاصه اینکه نمازهای یومیه (و حتی بعضا نماز شب) را با قلب می خوانم‌ و حالات معنوی بسیار خوب و وصف نشدنی به من دست می دهد. مشکل اینجاست اگه چند وقتی فرصت مطالعه نباشه (مخصوصا ایام مدرسه) و کارهای روزمره غلبه کنند گویا دچار کَثَراتی می شوم که شما از آن در سخنرانی ها یاد می کنید. در نتیجه همه ی آن حالات معنوی و نماز شب و... از یادم می روند که قابل قیاس با حالات اولی نیستند. فرد کاملا معمولی شده و بسیار معذب می شوم. لطفا راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما آن باید باشد که در فعالیت‌ روزمرّه هم، «دست در کار و دل با یار» باشد. موفق باشید

24670
متن پرسش
سلام: سه سوال خدمت شما دارم. اول اینکه شیوه خردمندی و عاقل بودن چگونه است؟ دوم آیا خوراک فکری و بهانه فکر کردن چگونه پیدا کنیم و چگونه تحلیل خود را قوی کنیم؟ سوم بنده از یکی از بزرگان برنامه اربعین و ذکر می گیرم و گاهی موفق به صمت و جوع و عزلت و ذکر دایم نمی شوم با اینکه همیشه با خود مشارطه می کنم گاهی با خانواده خشمگین می شوم گاهی میزان خوابم زیاد می شود اما پشیمان می شوم. البته در بیداری شب و سحر و نوافل و اذکار و اوقات نماز و قران و... بحمدلله عزم راسخ دارم. یا این نقصان ها موجب بی تاثیر شدن ذکر های اربعینی می‌شود؟ آیا به هنگام هر گناه باید اربعین از ابتدا شروع شود؟ آیا با اینگونه راه رفتن ممکن است کسی به خدا برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از معارف اصیل در رفع مشکلات، کار می‌آید. سیر مطالعاتی روی سایت انشاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

24666
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. جزوه ی کلیات عرفان نظری تو سایت نیست. و یک سوال اینکه سیر مطالعاتی شما واسه معرفت النفس کافیه یا ما باید مباحث معرفت النفس استاد جوادی املی و حرکت جوهری اونها رو هم بگذرونیم. استاد آیا امکانش هست معرفت النفس رو به دانشگاه های جهان انتقال بدهیم با ترجمه کتب و صوت های شما به زبانهای دیگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنا شد در اسرع وقت آن جزوه را در سایت قرار دهند.۲. فعلاً با همین بحث‌ها کار را شروع کنید و سپس حتماً از مباحث اساتید بزرگوار استفاده نمایید. ۳. به نظر می‌آید در ایجاد معارف عالیه، کمک آن‌ها باشد. موفق باشید

24663
متن پرسش
جناب استاد سلام: بنده چند وقتیست که درگیر برخی شبهات فلسفی هستم و از طریق حل این شبهات و تفکر در براهین عقلا کمی از فلسفه بهره برده ام البته بسیار کم و توانسته ام بر شبهات غلبه کنم،اما احساس می کنم این مباحث به قلب بنده نور نمی‌دهد و به گونه ای بنده را راضی نمی کند و احساس دلگیری و گرفتگی و به اصطلاح دچار نوعی قبض روحی شده ام، فکر می کنم درگیر این تفکرات شدن بعد از حل شبهات و ادامه دادن به آن مسیر فلسفی صرف نوعی حجاب بر قلب بنده پوشانده و باعث آن قبض روحی شده، بنده می خواهم این حجاب ها برطرف شده و معرفت اهل البیت (ع) و محبت ایشان در قلبم تجلی کند تا به معنای واقعی حیات طیبه و مفیدی داشته باشم، بنده می فهمم آن نور و گشایشی که بنده می خواهم و قلب بنده محتاج آن است تا راضی شود معرفتی غیر از اموریست که درگیر آنم و آن معرفت و محبت اهل البیت (ع) می باشد، اما نمی دانم از کجا شروع کنم تا به معرفت حقیقی دست یابم و محبت اهل البیت (ع) در قلبم تجلی کند، لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید و سیر مطالعاتی و عملی به بنده معرفی نمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از رفع شبهات و کسب معرفتِ لازم، از طریق رعایت شریعت الهی و تدبّر در قرآن و روایات، قلبْ راه می‌افتد. پیشنهاد بنده برای ابتدایِ کار، شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «برهان صدیقین» است. موفق باشید

24658
متن پرسش
با عرض ارادت و سلام خدمت استاد عزیز: ما افرادی را سراغ داریم که هیچگاه درس عرفان مثل فصوص الحکم نخواندند اما با التزام کامل علمی و عملی به شریعت به مقامات خوبی رسیدند. آیا رسیدن به مقامات عالیه و فناء فی الله منحصرا مخصوص کسانی است که راه عرفان علمی (خواندن کتب عرفانی مثل فصوص الحکم ) و عمل به شریعت را پیشه کرده اند یا بدون عرفان علمی هم می توان به فناء و بقاء بالله رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که جناب ابن عربی در مقابل ما می‌گشاید تنها یکی از راه‌هایی است که اگر کسی خواست سلوکی داشته باشد از آن استفاده کند. لذا نه آن معارف تنها معارفِ عرفانی است، و نه برای سلوک، تنها از این طریقه سلوک امکان دارد. موفق باشید

24656
متن پرسش
با سلام: بنده مدتی است کتاب ادب خیال و عقل و قلب را مطالعه می کنم. در خصوص رشد همه جانبه بعد جسم و خیال و قلب و عقل نکاتی فرموید. جسم و عقل را کامل متوجه هستم، اگر ممکن است توضیح بفرمایید که: ۱. تعریف دقیق خیال و قلب چیست؟ آیا خیال زیر مجموعه قلب است یا بالعکس یا این که بالکل متفاوت هستند. جایگاه این دو نسبت به هم چیست؟ ۲. رشد خیال و قلب چگونه ممکن است. مثلا چه کاری برای آن لازم و مفید و یا چه کاری مضر است. ۳. در طول زندگی بر اثر مشکلات روزمره، گاهی اوقات انسان خیلی دلش نازک می شود. آیا می توان از این رقت قلب استفاده کرد و آن را در مسیر پرورش قلب به کار گرفت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. خوب است که بحث «جهان گمشده» را در کانال «ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» دنبال بفرمایید. ۳. همین‌طور است. خداوند قلبِ رقیق را دوست دارد. خداوند می فرماید:أنا عند المنكسرة قلوبهم لأجلى. من نزد كسانى هستم كه قلبهايشان براى من شكسته است. موفق باشید

24648
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان. وقتتون بخیر. استاد من حدود چهل سالمه به خاطر اختلافات خانوادگی مجبورم تنها زندگی کنم. هر کاری کردم ازدواج کنم اما نشد. تنهایی نابود کننده است. خیلی احساس یاس می کنم. نمی توانم در این شرایط سخت به قرب الی الله فکر کنم. استاد جان خیلی شرایط سختیه. دلم می خواهد بمیرم. مثل شما هم ایمان قوی ندارم که در هر شرایطی عاشق خدا باشم. نه دنیا دارم نه آخرت. بسیار خسته و دل شکسته ام. سرگردان و حیرانم و روزها را به سختی شب می کنم. در عجبم چطور بعضیها به راحتی زندگی خانوادگی برایشان مهیا می شود بدون اینکه زحمتی کشیده باشند و من با این سنم زندگیم همچنان پر از تجرد و تنهایی است. تنهایی کشنده است استاد. با این همه غم چگونه رابطه ام با خدا خوب باشد؟ اگر هم تحت فشارهای روحی شدیدی که به من وارد می شود با پدرم تلخی کنم یا کسی را برنجانم یا غیبتی کنم باید قیامت جواب بدهم. نمی توانم این امتحان را پشت سر گذارم. به مشاور هم مراجعه داشته ام هیچ نتیجه ای نداشته. دیگر نمی توانم روحیه ام را حفظ کنم. خیلی از خدا شاکیم که این چه زندگی ای شد. نمی دانم چه کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به تقدیر الهی و افقی که با پذیرفتنِ آن تقدیر در مقابل‌تان گشوده می‌شود، فکر نمی‌کنید؟ به هزینه‌ای که باید برای حفظ عفت و عفاف در این شرایط می‌پردازید، و نتیجه‌ای که خواهید گرفت؛ فکر کنید. در این صورت مطمئن باشید نوعی از زندگی در مقابل شما گشوده می‌شود که به‌کلّی حسرت زندگی‌های معمولی را نخواهید خورد. به این فکر کنید که قرآن می‌فرماید خداوند به هرکس، خلقتِ خودش را می‌دهد و هرکس در خلقتِ خودش مأوایِ حقیقی را می‌تواند جستجو کند. فرمود: «رَبُنا الذی اعطاء کلّ شیئ خلقه ثم هدی». موفق باشید

24647
متن پرسش
سلام: ببخشید من همیشه یه سوال ذهنم رو درگیر کرده. یه وقت یه کلیپ از مرحوم آیت الله شجاعی دیدم درباره ی ذکر میفرمودن که خدا را با هر اسمی یاد کنیم او نیز با همان اسم متوجه ی ما خواهد بود. مثلا کسی که مریض است وقتی یا شافی می گوید خدای شافی به سراغ او می آید و شفایش می دهد (به شرطی که مریض بتواند شفایش را از شافی بگیرد) یا کسی که نیاز به غفران ربوبی دارد یا غفور می گوید و خدای غفور می آید و مورد غفران قرارش می دهد و... حال سوال اینجا است که مثلا اگر من بخواهم یک ذکری بگویم از روی خودم. مثلا یکی از اسماء الله را ورد خودم قرار بدم. عددش رو هم با حساب ابجد بدست بیاورم چرا احتمال دارد که این مسئله به ضرر من تمام بشود؟ مرحوم استاد شجاعی در جلد سوم مقالات می فرمایند که انتخاب اذکار نباید خودسرانه انجام بگیرد و باید حتما با دستور فرد کاملی که به معنای واقعی کلمه کامل است صورت بگیرد و گرنه منجر به صدمات و ضررهایی می شود که نمونه هایی از آن را در همان جلد نقل می کنند. بعضی ها می گویند علت این امر این است که اگر خودسرانه عمل شود، ممکن است بخاطر عدم آمادگی باطنی و عدم تناسب حال شخص با ذکر این مشکلات پیش بیاید خب در اینجا مگر ما ثابت نکرده ایم که الله تبارک و تعالی موجودی با شعور است و مگر در این مسئله احتمال خطر نیست؟ خب نمی شود خداوندی که دارای شعور و علم و...است وقتی او را با ذکری که متناسب حالمان نیست صدا می زنیم متوجه ی ما نشود تا آن خطرات برای ما پیش نیاید؟ اینطور که برای ما ترسیم می کنند گویا خداوند نعوذبالله یک دستگاه یا یک ربات است که روی هر دکمه ی آن بزنی یک کار انجام می دهد و چون فاقد درک و علم است نباید خودسرانه به آن دست بزنی و الا ممکن است کاری از او سربزند که به ضرر تو تمام شود یا... ممنون می شوم توضیحاتی مرحمت فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن‌چه استاد شجاعی می‌فرمایند مربوط به اذکارِ خاص است و نه مربوط به اذکار عامی که در مفاتیح و کتاب‌های دعا مطرح است مثل ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و یا ذکر استغفار. ۲. ذکر خاصی که اگر به‌جا ارائه نشود موجب زحمت است؛ از آن جهت می‌باشد که عبد خودش نحوه‌ی برخورد خود را با خدا تعیین می‌کند و حضرت حق نیز از سرِ عدم بخل، مطابق آن ذکر با بنده‌اش رفتار می‌نماید. این‌جا است که باید احتیاط کرد. البته بنده در مورد ذکر خاص، چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

24632
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. منظور از سیر در درجات و مراتب ولایت اولیا الهی چیست؟ ۲. منظور از اصالت دادن چيست؟ مثلا اصالت دادن به مادیات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این مربوط به مراتب توحید است یعنی آن چیزی که جناب خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین به میان آورده. ۲. اصالت دادن یعنی اصل گرفتن و اصالت دادنِ به عالم مادیات یعنی مادیات را اصل گرفتن. موفق باشید

24627
متن پرسش
سلام علیکم استاد جآن: لطفا نظر حضرتعالی در مورد سخنان امام در مورد ارسطو و افلاطون را تقریر بفرمایید و آیا جمع نظر حضرتعالی (در مورد غرب امروز، ادامه فکر ارسطو و افلاطون) و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه ممکن است؟ «ارسطو... از بزرگان فلاسفۀ جهان به شمار می رود و تعلیمات منطقی و قواعد علم میزان که پایۀ علم هاست، رهین زحمت های گرانبهای این مرد بزرگ است و از این سبب که بنیان تعالیم منطقیه کرد، به معلم اول مشهور شد و شیخ الرئیس، اعجوبۀ روزگار در پیش تعالیم این بزرگ مرد، زانو به زمین زده و زمین ادب بوسیده و بگفتۀ شیخ الرئیس، تاکنون به قواعد منطقیه که ارسطو بنا نهاده، احدی را یارای اشکال نبوده و آرای متین او دستخوش نقض و ابرام نشده.» (امام خمینی، کشف اسرار، ص 34) حضرت امام از افلاطون چنین یاد می کنند: «این فیلسوف بزرگ از اساطین بزرگ حکمت الهی است و معروف به توحید و حکمت است... او در باب الهیات آرای متین محکم دارد که شیخ شهاب الدین، حکیم اشراقی و صدرالمتألهین فیلسوف شهیر اسلامی بعضی از آنها را مبرهن و مدلل کرده اند، مثل قول به مثل افلاطونیه و مثل معلقه.» ( همان، ص 33) حضرت امام سرچشمۀ فلسفۀ یونان باستان را همچون ملاصدرا وحی الهی می داند. ( الحکمه المتعالیه فی الاسفار القلیه الاربعه، ج‏5، ص 207-206) ایشان می فرمایند: «صحف اعاظم فلاسفۀ عالم، با آنکه علومشان نیز از سرچشمۀ وحی الهی است، موجود است که شاید بالاتر و لطیف ترین آنها کتاب شریف اثولوجیا تصنیف گرانمایۀ فیلسوف عظیم الشأن و حکیم بزرگوار ... .»( امام خمینی، آداب الصلوة، ص 303)» باتشکر از استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرائت حضرت امام و امثال ایشان از ارسطو و افلاطون در بستر نگاه فارابی به متفکران یونان است که در جای خود نگاه بسیار خوبی است ولی آن‌چه نباید از آن غفلت شود این نکته است که تا چند سال پیش گمان اکثری آن بود که اوثولوجیا مربوط به ارسطو است و از این جهت خلطی بین تفکرات حصولی و منطقی ارسطو و تفکرات شهودیِ فلوطین پیش می‌آمد که باید متوجه این امر بود. موفق باشید

24619
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرانقدر: بنده خیلی در امور اعتقادی شک می کنم و در ذهنم شبه ایجاد میشه و همیشه از این بابت ناراحت و نگرانم، با اینکه انگار نفس من یا بهتره بگم خود من دنبال شبهات جدید می گرده تا مشغول حل و فصل شبهه بشه و از ذکر و یاد خدا غافل و صفای دل رو از دست بده، با اینکه جواب شبهه را بدست می آورم و از شر آن شبهه خلاص می شوم، اما دوباره با شبهه جدید با موضوع جدید سرگرم و مشغول می شوم، دیگه خسته شده ام، احساس می کنم و مطمئن ام عمرم دارد تلف می شود، می خواهم به صفای دل برسم و به ارتباط با ائمه اطهار آن جور که شایسته است برسم و دیگر این حجاب شبهات در میان نباشد، چه کنم که نفس شبهه ساز و یا شیطان تلقین کننده را برای همیشه لگام بزنم و از شر این افکار و امور بیهوده خلاص شوم، لطفا مرا راهنمایی کنید و راه حلی برای بنده ارائه دهید، آیا ذکری هست که با گفتن آن و استمرار بر آن ذکر به خصوص، از این حجاب ظلمانی خلاص شد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خوبی است. زیرا انسان در عقائد خود عمیق و عمیق تر می‌شود البته به شرطی که جواب شبهات را درست بدهید. پیشنهاد ما اولا مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و ثانیا برهان صدیقین از کتاب «از برهان تا عرفان» می‌باشد که هر دو باید با شرح صوتی آن دنبال شود. موفق باشید

24617
متن پرسش
سلام استاد: چگونه روش عرفا با هم فرق می کند و با این حال می توانند انسان را به خدا برسانند؟ مثلا می گویند روش آیت الله انصاری همدانی روش محبت بوده است. در صورتی که روش علامه طباطبایی و آیت الله شجاعی و... روش ریاضت است. و اینکه شما بزرگوار کدام روش رو برای سالک بیشتر می پسندید؟ روش ریاضت را یا محبت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به روایتی فکر کنید که می‌فرماید «الطرق الی الله بعدد انفس الخلائق». ۲. گویا روش «محبت» کارساز تر است ولی نه به معنای بی تفاوتی نسبت به ریاضات شرعی. موفق باشید

24615
متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما استاد گرانقدر: سوال بنده این است که آیا سجده ی یونسیه به عدد ۴۰۰ بار، برای خانم ها هم جایز و مفید است یا اینکه عدد آن برای خانم ها متفاوت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم تفاوت داشته باشد ولی با روح و روحیه‌ی خودتان مطلب را بررسی کنید که فشاری بر روح‌تان نیاید. موفق باشید

 

24607
متن پرسش
شرط نجات در عالم آخرت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت شریعت الهی و لاغیر. موفق باشید

24600
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به جواب سوال ۲۴۵۷۴ که فرمودید: حضرت حق همه‌جا و با همه‌چیز هست، نه آن‌که حضرت حق، آن چیز باشد، بلکه همه‌ی مخلوقات، مظاهرِ حق‌اند. با توجه قبول اینکه مخلوقات همه مظاهر حضرت حق هستند، نعوذ بالله آیا شیطان هم از مظاهر حق است؟ آیا شمر ملعون هم از مظاهر حق است؟ آیا قضای حاجت و کثیفی ها و امثال آن و شرها و ... از این دست از مظاهر حق اند؟ چگونه در دستگاه حکمت متعالیه و وحدت وجود این ها توجیه می شود و چگونه این پلیدی ها را از حضرت حق می توان زدود طبق وحدت وجود؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت حق خالقِ وجود مخلوقات است و نسبت وجودی با حق دارند، همه‌چیز به این اعتبار یعنی به اعتبار وجودشان مظهر وجود حق‌اند، منتها از آن جهت که با ما روبه‌رو هستند نسبت‌شان متفاوت است. شیطان مظهر حق است به اعتبار اسم مضلّ، که آن نیز ریشه در اسم جلال حق دارد و وجود شمر از حق است و بدی او از خودش، از آن جهت که حجاب حق می‌باشد. بد نیست موضوع را در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید

24578
متن پرسش
سلام استاد: ما طلبه ها بعد از اینکه بدایه الحکمه و نهایه الحکمه رو خوندیم برای بحث نفس و معاد چه کتابی رو مطالعه کنیم؟ چون اون دو تا کتاب فاقد مباحث نفس و معاد هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد» با شرح صوتی آن‌ و بعداً جلد ۸ و ۹ اسفار. موفق باشید

24588
متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا بفرمایید معنای صحیح وحدت وجود چیست؟ معنایی که باعث گمراهی نمی شود و کثراث هم در آن نقش دارند؟ وحدت وجود مد نظر امام خمینی کدام معنا و تعریف هست؟ لطفا بنده را به کتاب ارجاع ندهید، چون هم تهیه کتاب ها سخت است و هم کمی فهم درست متن آن کتاب ها. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ وجه بحثی این‌چنین مهم را کم‌تر از دو یا سه سال مطالعه و تدبّر نمی‌توانید دریابید. اگر می‌بینید برایتان مشکل است، چرا بی‌خیالش نمی‌شوید؟ موفق باشید

24586
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: استاد جان تسلیت بنده کمترین را پذیرا باشید. امیدوارم خداوند صبر نیکو به شما عنایت فرمایند، قلبا متاثر و اندوهگین شدم. استاد جان بنده حدود ۲ سالی است که مباحث معرفت النفس را پیگیری می کنم و از آنجایی که به مباحث فلسفه تا حدودی نیاز هست بحث های فلسفه را هم حدود یک سالی هست که شروع کرده ام به لطف الهی، و چون احساس نیاز به مباحث هرمنوتیک کردم قصد داشتم از امسال مباحث هرمنوتیک را هم شروع کنم. بنده پایه ۹ و به امید خدا قصد اجتهاد در مباحث معرفت النفس و معاد را دارم. تا اینکه امسال متوجه نظری از جانب عده ای از اساتید شدم که می فرمایند برای اجتهاد در هر شاخه ای باید ابتدا در فقه مجتهد شد و ملکه اجتهاد را در فقه کسب کرد و بعد در رشته مورد نظر استفاده کرد شاید دلیل این عزیزان این است که تنها در فقه مسیر اجتهاد تدوین شده است و در سایر رشته ها چنین چیزی مدون نشده است. به هر حال اگر بخواهم با این نظر پیش بروم باید حداقل ۵ تا ۶ سال کار سنگین فقهی اصولی بکنم و مباحث معرفت النفس و فلسفه خود را نیز تعطیل کنم تا شاید ملکه اجتهاد حاصل شود و بعد به سراغ معرفت النفس و معاد بروم، خواستم از شما بپرسم نظر حضرتعالی چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که فرموده‌اند. زیرا با اجتهاد در موضوع فقه و اصول، به ملکه‌ای از اجتهاد نایل می‌شوید که در سایر موضوعات نیز می‌توانید مجتهدانه عمل کنید. موفق باشید

24579
متن پرسش
سلام علیکم: کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم چه موقع باید خونده بشه؟ بعداز نهایه الحکمه یا قبل از آن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهتر است بعد از کتاب «نهایه» مطالعه شود. موفق باشید

24564
متن پرسش
سلام: مسلم است که ترک محرمات و انجام واجبات موجب توفیق و سیر انسان به سمت خداوند است پس لزوم استاد که برخی از اساتید اخلاق می گویند جهت سیر الی الله چیست؟ آیا استاد اخلاق چیزی جز یاداوری محرمات و واجبات دین دارد؟ آیا انسان طالب خداوند و تهذیب نفس با مطالعه سرگذشت علما و عرفای بزرگ دین و عمل به دستورات و دستورالعمل های آنها که بر مبنای قرآن و علوم اهل بیت علیهم السلام است به مقصد نمی رسد؟ آیا خواندن کتاب های اخلاقی و عرفانی کار استاد را نمی کند؟ یا اگر استاد لازم است مربوط به سطح های بالای سیر و سلوک است یا در هر سطحی انسان نیاز به استاد اختصاصی دارد؟ چون دسترسی به استاد و پیدا کردن استاد طریق کاری بسیار صعب است مگر به توفیق خداوند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست را در این مورد دنبال کنید. موفق باشید

24568
متن پرسش
استاد گرامی سلام: تفاوت وحدت وجود مد نظر صوفیه با وحدت وجود حکمت متعالیه در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرا در آخرین آثار خود به‌خصوص در کتاب «ایقاظ النائمین» نظر صریح خود را در همراهی با وحدت وجودِ عرفا روشن می‌کند. موفق باشید

24567
متن پرسش
سلام: استاد شما در مباحث کتبی و صوتی تون درباره ی وحدت وجود عرفا توضیح فرموده اید؟ اگر آری در کدام یک از آثارتان؟ دوم اینکه نظر شما درباره وحدت وجود مدنظر عرفا چیست؟ چرا این عقیده ی وحدت وجود آنقدر مخالف داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها، به شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام جهت مطالعه‌ی «وحدت وجود» بپردازید. موفق باشید

24566
متن پرسش
سلام علیکم: آیا خواندن فلسفه و عرفان نظری یا همان مباحث معرفت نفس، روی اوصاف و اخلاق آدمی اثر گذار است؟ مثلا کسی که قصد تزکیه نفس از رذایل اوصاف کرده اگر این مباحث معرفت نفس رو کار کنه سریع تر میتونه رذایل رو از جانش دور کنه؟ رذایلی چون حب جاه و شهرت، حسادت، تکبر، عجب، غضب و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مفید است. کافی است تجربه کنید. به همین جهت در مقدمه کتاب های اخلاق بحث معرفت نفس مطرح می شود. موفق باشید

24554
متن پرسش
سلام: آقا من نمیتونم با این مردم و بعضی از چیز های این دنیا ارتباط درست بگیرم و گه گداری در عالم بی کران من غرق می شوم و با عالم همراه. چه کنم بی تجربه ام و می ترسم مردم کم کم در مورد من فکر هایی بکنند و باعث گیر شدن به آنها بشوم و شغلم هم سفر هست و همسفر هم گهگداری دارم و براشون سوال شده و من لال می شوم. می شود آیا با وجود اینکه تازه به لطف خدا، ان شاءلله «من» را پیدا کردم و چیز هایی می بینم در جهان، ارتباطی بگیرم و اینجا هم باشم اما من کامل من باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش اهل معنا آن است که با مردم به سر ببرد و رعایت حال مردم را بنماید و به اصطلاح، در ظاهر خوشرویی خود را حفظ کند هرچند در قلبشان غوغاهایی باشد. موفق باشید

نمایش چاپی