بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39537
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: اسعدالله ایامکم. ۱. پرسش از انقلاب اسلامی، پرسش از هویت انسانیست؛ انقلاب را تنها انسان هایی می‌بینند که انسان های اهل خلوت اند؛ انسان هایی که درکی از خود دارند. انسان هایی که صاحب ارزش اند. انسان هایی که جنگ با نفس را یافته اند، درد این جنگ را چشیده اند؛ بستر انقلاب اسلامی تنها برای آنهایی معنا دارد، و تنها کسانی نقشی پیش برنده در این بستر دارند که نسبت خود را با هویت انسانی شان در نسبت فردی یافته اند و اینک بدنبال یافت هویت خود در بستری بس عظیم اند. انقلاب اسلامی چیزی خارج از یافت انسانی نیست بلکه هر انسانی در مسیر آرمان خود او را بدون شک باید بیابد! حضور آدمی در انقلاب اسلامی حضور در ظهور غوغای درونی هر انسان است. انقلاب اسلامی کارزار انسانیت است؛ هرچه انسان تر، انقلابی تر! و هر انسان صاحب عزمی و هر انسان خفته ای و هر انسان دیو صفتی می‌تواند با دید زمانه شناسی به انقلاب جایگاه خود را نسبت به او بیابد؛ صاحب عزم، ذوب در آنست خفته را نمی‌دانم کجا می ایستد اما دیو صفت، همینی می‌شود که در بزرگ و کوچک غرب می‌بینید؛ کم می‌خورند، کم می‌خوابند تا جواب شهوت پولادین خود را با غضب به این بستر ارضاء کنند. هرچند صاحبان عزم جلو دار تاریخ اند، اما بنابر اقضای طبیعی نسبت انسانی آنها با انقلاب، همیشه در رنج اند. اما جامعه ما بیشتر از خفتگان است؛ خفتگانی که مدعی هستند و مع الاسف جایگاه هایی را اشغال می‌کنند که در نسبت با یک جهان باید پیش روند، اما نهایتاً بدنبال پیشبری افرادی معدود درجا می‌زنند. این یعنی بلاهت، یعنی نفهمیدن و مسئولیت ربودن، یعنی اهل خلوت نبودن، یعنی انسان نبودن...! ۲. در کتاب مبانی معرفتی مهدویت ص۸۰ فرمودید: روایت بدین مضمون داریم که کسی در مبانی دینی زیاد فکر نکند اما زیاد کار کند احتمال بدهید منافق است. می‌شود زحمت بکشید آدرس روایت را بدهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. آن کس که در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود، او بود که دروازه امید را روی ما گشود. همان‌طور که انسان‌های عادی از درخت، شاخه و میوه را می بینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسان‌ها با معنویت خود رمز بقای جامعه می‌گردند؛ غافل می‌باشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار می‌کند، نیز غافل‌اند. این است غفلت بزرگ که به تعبیر جنابعالی همان بلاهت است و نه بلاهتِ فردی، بلکه بلاهت تاریخی ۲. این نکته‌ای است که عدم تفقّه در دین، از خصوصیات نفاق است. حال باید با توجه به این نکته، روایات این‌چنینی را جستجو کرد و در حال حاضر روایت خاصی در نظر ندارم. ولی فکر می‌کنم اگر مطلب را دنبال بفرمایید نکات خوبی به دست می‌آید. موفق باشید

39535
متن پرسش

سلام استاد: برام مهم نیست کسانی که بیرون از حرم جمهوری اسلامی هستن چیکار می‌کنند، که البته قطعا در حال برنامه ریختن یا دشمنی ورزیدن علیه این حال خوش ما هستند. امشب الله اکبرم را جوری نگفتم که انگار همه  ملت از شرایط اقتصادی خسته شده اند و میانشان با الله اکبر من کاری ساخته است. الله اکبر را از روی حال خوشم در حرم گفتم، از روی این گفتم که آمریکا هیچ است. نه که تازه برای من انقلابی مسئله شود وضعیت کنونی، باید دانست و فقط این را دانست که ما انقلابی هستیم و نیازی نیست که تعریف کنیم. اگر در مدرسه ما حرف پولدار بودن به معنای خوشبخت شدن در این حد زیاد است، یعنی غرب با رسانه اش به صورت نرم رخنه کرده است و اخلال بوجود آورده است در نظم فکری و سنتی ما برای روزی و رزق حلال. من حالا که دارم فکر می‌کنم کلا اگر جایی حالم خراب شد چون حرف پول آمد وسط به معنی امروزی اش که بعضی ها از نان خوردن سوء استفاده می‌کنند و همان را سدی بزرگ در برابر کار قرار می‌دهند. در این جلسۀ ۹ کتاب «انسان و باز انسان» شما چه خوب فرمودید که در جهان غربی که برای ما وضع شده است دکتر و مهندس ناجیان مملکت اند و در همین رابطه ما در اقتصاد هم مشکل می‌بینیم، که دانش بنیان توسط حضرت آقا مطرح شده است و امروزه چشم بسیاری از همه ی ما به آن دوخته شده است و باز هم این مسئله شده است که چرا جوانان و نیروی اصلی مملکت را این گونه به معنای مدرک گرفتن متوقف و یخ زده شده و می‌شوند و باید دانست که بهانه بسیار است برای جلوگیری از راه اندازی مسئلۀ تحصیل، مثلا امورات اداری و بودجه و... . من با فکری که در طی این چند وقت داشته ام، می‌گویم که ما نیاز به دارالفنونِ امیر کبیر داریم، به معنای واقعی کلمه هم تئوری مزخرف است و هم هنر. ما باید چه در هنرستان و چه در دبیرستان و چه در دانشگاه توانایی حل مسئله را پیدا کنیم و آن را بیاموزیم و همین جا بگویم که نه با مسائل فانتزی بلکه طوری که میانۀ آتشیم. به نظرم هیچ وقت نباید سخن آقا را فراموش کنیم که فرمودند: «آن چیزی که مشکلات را برطرف می کند، عامل داخلی است.» بنده از شما سوال می‌کنم که چه بلایی سر خواستن و نخواستن آمده است در مدرسه ما؟ در ادامه هم باید در پی شخصیت هایی مثل میرزا محمدتقی‌خان فراهانی باشم و باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌‌فرمایید. خوشا به حال ملتی که با درک حضور تاریخی خود، مسئله‌های خود را می‌شناسد و مسئله‌های دیگر انسان‌ها بخصوص انسان‌های گرفتار توهّم را مسئلۀ خود نمی‌داند.  در این رابطه و با نظر به افقی که در این تاریخ در پیشِ رو داریم؛ باید متوجه باشیم انقلاب اسلامی امری نیست که همچون حادثه‌ای که در تاریخ می‌آید و می‌رود؛ برود ولی این امکان در آن هست که عده‌ای آن را رها کنند که در واقع انقلاب آن‌ها را رها کرده تا خود را بدون مزاحمت چنین افرادی ادامه دهد از آن جهت که آن‌ها نمی‌توانستند ادامه دهندۀ انقلاب باشند و این یعنی این افراد با هر سابقه‌ای که داشته باشند دیگر ذیل ارادۀ الهی نیستند تا متوجۀ آینده‌ای باشند که با انقلاب اسلامی آغاز شده و عملاً خواسته و یا ناخواسته به استعماری تن می‌دهند که نه تنها عامل غارت منابع ما بلکه عامل تخریب فرهنگ ما و نابودی هویت ملّی خواهد شد و این یعنی گرفتار ذهنیتی شدند  که بی‌خانمان است و هیچ معنایی برای خود ندارد تا بتواند با حضور در آن معنا با خود زندگی کند. در این رابطه باز باید به کسانی فکر کرد که معلوم نیست آن‌ها انقلاب را رها کرده‌اند و یا انقلاب، آن‌ها را رها کرده. موفق باشید                  

39513
متن پرسش

سلام: در سوال ۴۸۷۹ فرمودید بنده هنوز هم معتقدم ما به‌حمدالله از اصلاح‌طلبی عبور کرده‌ایم، سوال مال سال ۹۲ است و ظاهرا قبل از آن نیز معتقد بودید عبور کردیم شاید از ۸۴ یا حتی قبل از آن معتقد بودید عبور صورت گرفته است سوال اینجاست پس چرا در ۱۴۰۳ شاهد جولان اصلاح طلبانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن جریان اصلاح‌طلبی که بنا داشت مقابل رهبری بایستد؛ عمرش تمام شد و دیگر خود را در میدان اپوزیسیون تعریف نمی‌کند. آمده است در بستر انقلاب و به دنبال حضوری می باشد که در عین استقلال ایران، وارد نظم جهانی شود به عنوان ژاپن اسلامی. در حالی‌که انقلاب اسلامی آمده است تا تاریخ دیگری را بگشاید که جهانی است بین دو جهان. موفق باشید

39491
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بزرگترین دشمن انسان نه آمریکاست نه اسرائیل. بزرگترین دشمن انسان رذائل اخلاقی اوست. آیا محبت داشتن نسبت به دشمن عیب حساب می‌شود یا خیر؟ اگر عيب حساب می‌شود چرا عيب حساب می‌شود و اگر عیب حساب نمی‌شود چرا عیب حساب نمی‌شود؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ». بنابراین کسانی که دشمن خدا و دشمن انسانیتِ انسان‌ها هستند را نباید دوست گرفت. و امروز در این تاریخ که انقلاب اسلامی شروع تاریخی است ذیل بعثت نبیّ اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» برای پاس‌داشت انسانیت انسان، هر آن کس که در مقابل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده است، حقیقتاً دشمن است و حکایت «مرگ بر آمریکا» حکایتِ مرگ بر نماد کامل مرگ بر انسانیتی است که حتی برای مردم شریف غزه حقّ ماندن در سرزمین و وطن خود را قائل نیست. وای بر ملتی که از چنین دشمنانی که دشمن همۀ انسانیت است غفلت کنند. موفق باشید

39482
متن پرسش

سلام علیکم و رحمةالله خدمت استاد عزیز: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) ما ملت ايران انقلاب بسيار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب خیلی زیاد است و من قرص و محکم به شما عرض می‌کنم: اغلب ماها هنوز نمی‌دانیم چه کار عظیمی انجام گرفته..... این انقلاب با این عظمت و با این ابعاد و با این آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش یکی از ضعیف‌ترین و کم کارترین انقلاب‌ها که هیچ [بلکه حتی] تحولات دنیا است... گاهی انسان دلش نمی‌آید بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کرده‌اند؛ اما اگر نخواهیم ملاحظه‌ی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر! خیلی کم، خیلی خیلی کم. ۱۳۶۸/۰۹/۰۷

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن کس که در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود، او بود که دروازه امید را روی ما گشود. و همان‌طور که انسان‌های عادی از درخت، شاخه و میوه را می بینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسان‌ها با معنویت خود رمز بقای جامعه می‌گردند؛ غافل می‌باشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار می‌کند، نیز غافل‌اند. این است غفلت بزرگ که بعضی انسان‌ها در این تاریخ گرفتار آن شده‌اند. موفق باشید

39479
متن پرسش

سلام علیکم: در پس هر جمله ای که برایتان می‌نویسم شرحی مفصل و غمی بسیار ناشی از تمام ناکامی هایم نهفته است، ناکامی هایی که ریشه در انتخاب هایم دارد .از نوجوانی سردرگمی عجیبی گریبانم را گرفته و هنوز در این سردرگمی غوطه ور هستم، نمی‌دانم چه می‌خواهم. چه در مادیاات و چه در معنویات بشدت ضعیف هستم و جلو نمی‌روم. مدتی خدادان و دین مدار زندگی می‌کنم و مدتی خدادان و بدون دین. احساسی عجیب بعد از شنیدن حدیث من اخلص لله نفسا اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه و...در من شکل گرفته، که تا ۴۰ روز خالص کنم خودم را، سوال من اینجاست که: آیا با اجرای این حدیث از این بی‌تکلیفی و سردرگمی آزاد می‌شوم؟ اگر جواب شما آری است چگونه خود را خالص کنم؟ از اجرای این حدیث در خودم دنبال چه نتیجه وغایتی باید باشم؟ استاد خسته ام و ۱۵ سال است که گم شدم و همیشه احساس کمبود می‌کنم. بنده الان ۳۵ سالم هست نمی‌خواهم بیشتر در این حس فرو روم. می‌خواهم پدری قوی و همسری قوی باشم. کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی که در دل این تاریخ یعنی راه حضور در انقلاب اسلامی گشوده شده است، فکر کنید. در این مورد پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بزنید. در ضمن رفقا جلساتی در شرح آن کتاب گذاشته اند، می تواند در ارتباط با آن کتاب مفید باشد. موفق باشیدhttps://eitaa.com/bonyanha

39472
متن پرسش

سلام و عرض ادب و ارادت: پیرو آخرین پستی که دیروز در کانال https://eitaa.com/tafakorism گذاشتیم: چه کنیم که نفحات الهی (رجب شعبان و رمضان) و اعمال آنها را با آن (تاریخ اعصار وجود است) تنظیم کنیم؟ طوری که این نسبت اعمال با وجود به صحنه آمده در این تاریخ بر قرار بشود؟ طوری که کیفیت اعمالمان در این تاریخ بالا برود و با کمترین اعمال با کیفیت، بیشترین ها نصیبمان شود. هم از لحاظ بینش و بصیرت تاریخی - هم از لحاظ عرفانی و معنوی که هردو این ها دو روی یک سکه اند مسلما. و ملتمس دعایتان در شعبان معظم هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه متوجه مسائلی باشیم که بشر امروز مدّ نظر دارد و بیشتر آمادۀ حضور آخرالزمانی خود است؛ بیشتر به بنیادی‌ترین بنیان که «وجود» است نظر می‌کند و در آن صورت وسعتی می‌یابد تا خود را در بیکرانگیِ هستی حاضر کند و با حضور در چنین مبنایی نسبت خود را با خداوند در ماه‌های مبارک برقرار نماید. در تاریخی که همچنان که عرض شد زمینۀ بقیۀ اللهیِ جهان فراهم شده است. پیشنهاد می‌شود رفقا در آن پیام با عنوان «حضور در ماه شعبان و حضور در فجر انقلاب اسلامی» بیندیشند. موفق باشید 
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ  فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده می‌شود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما می‌باشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان  است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر «عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند  نقشه‌های خود را بر ما تحمیل کنند.  ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابل‌مان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکی‌ها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی.                                                                           طاهرزاده  بهمن ماه ۱۴۰۳                       
 

39469
متن پرسش

سلام استاد: مسئله ای داشتم که نمی‌دانم شما چقدر با آن مواجه هستید. آن هم این است که نگاه ما به زمانه کنونی و پیش رو چگونه است؟ قبلا هم خدمتتان عرض کرده ام که مدرسه ما از گاو داری هم کم تر است، فرض کنید که شما اگر از گاوی یا حیوانی حرکتی را دیدید یا صدایی را شنیدید مجبور به تحمل آن نیستید و می‌توانید آن محل را ترک کنید اما اینجا یعنی مدرسه ما به عِزای دیپلم و مدرک و هزار کوفت و زهرمار دیگر. مجبور به تحمل زجری هستیم که من حاضر هستم خود کشی کنم اما همین فردا را سر کلاس نروم. خب بالاخره بسیار واضح است که در این دنیا یا باید مُرد یا باید علی «ع» بود. همان علی که در نامه اش به امام حسن می فرماید: «از پدرى فانى، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگى را پشت سر نهاده - كه در سپرى شدن دنيا چاره اى ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندى نیازمند چيزى كه به دست نمى آيد، رونده راهى كه به نيستى ختم مى شود، در دنيا هدف بيمارى ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياى فريب كار، وام دار نابودى ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش ها، و جانشين گذشتگان است.» و حقیقتا همین است و اگر همین نباشد پس چه باشد؟ پس همین است که علی (ع) به ما گفته است. با هم برای کمک کردن برای حفظ شور انقلابی، طلب نابودی استکبار و اسرائیل است، به معنای واقعی کلمه این شیطان بزرگ را باید دست و پایش را از زندگی و مملکتمان قطع کنیم. غیر از این باشد شاهد همین وضع آموزش و پرورش هستیم، شاهد همین وضع اقتصاد هستیم، شاهد همین هستیم که کشورمان بیشتر از قبل وابسته به خارج از کشور می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پیام مربوط به ۱۲ بهمن که ورود به دهۀ فجر هست در دلِ ماه شعبان، عرض شد « باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد.» و برای چنین حضوری مهم نیست که کجا باشیم، چه در باریکۀ غزّه این «پهناورترین باریکۀ دنیا» و چه در مدرسه یعنی در جایی که محل «جمع ایمان و عقل» است. و همیشه هرکس که بخواهد در تاریخ خود حاضر باشد باید از سنگلاخ‌های موجود در مسیر عبور کند و تحمل این شرایط برای انسان، بزرگیِ خاصی می‌آورد از آن جهت که به گفتۀ عارف ذوالفنون حضرت آیت الله حسن‌زاده: اگر دست در کار است - و باید با همین درس و مدرسه به‌‌سر برد- دل باید با یار باشد و به اهداف دور و نهایی و چشم‌اندازهای امیدوارانه که ایمانِ مقام معظم رهبری بدان اشاره دارد؛ چشم دوخت. این است معنای حضور در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم. موفق باشید                

39459
متن پرسش

با سلام: میخواستم نظرتون رو در مورد جمله پایین بدونم و خواهش دارم تقریظی بر آن بنویسید: ای انسان تو یک باشنده بودی و وارد این جهان شدی. برای حفظ بقا از باشنده تبدیل به فهمنده شدی تا قوانین حفظ حیات در این جهان را یاد بگیری و خیلی زود باید دوباره از فهمنده تبدیل به باشنده می‌شدی. اما در این فهمنده ماندی و ریشه رنج تو همین است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این یعنی محدودشدن به مفهومات، یعنی آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود. آری! بنا بود نور علم موجب حضور بیشتر و وسعت بیشتر انسان در هستی باشد و در نسبتی که باید با عالَم و آدم پیدا کنیم تا در عین این‌که هرکس جهانی باشد به وسعت همۀ هستی؛ در جهان خود بدون اُبژه کردن آنچه بیرون از جهان خود می‌باشد، دیگر جهان‌های انسان‌ها را نیز در جهان خود بیابد. و این یعنی آخرین انسان، و این یعنی آنچه جناب هایدگر در «دازاین» خود به دنبال آن بود. در این آغازِ سالگرد انقلاب اسلامی که از ۱۲ بهمن شروع شده و مصادف گشته با افقی که ماه شعبان در مقابل ما می‌گشاید، عرایضی شد که خدمت جنابعالی تقدیم می‌شود. موفق باشید
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ  فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده می‌شود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما می‌باشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان  است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر«عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند  نقشه‌های خود را بر ما تحمیل کنند. ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابل‌مان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکی‌ها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی.                                                                           طاهرزاده  بهمن ماه ۱۴۰۳                      
 

39456
متن پرسش

سلام و رحمت بی پایان بر استاد گرامی؛ بابت زحمات ارزشمند تیم فرهنگی‌تان در پیج صراط (serat_rasaneh@) در اینستاگرام هم تشکر ویژه داشته باشم. حقیقتا محتواهای این پیج اعم از کلیپ‌ها، عکس‌نوشته‌ها و... بستری دلنشین را برای تجلّی نور فرمایشات تان فراهم و بلاغت کلامتان را مضاعف نموده است. مزید امتنان خواهد بود در باب دسترسی به محتواهایی از این دست چنانچه توصیه یا ارشاداتی مد نظر مبارکتان هست دریغ نفرمایید. همواره در حصن حصین الهی موید و منصور باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که متوجه شویم از طریق انقلاب اسلامی، راهی به سوی درک نهایی‌ترین ابعاد انسانیِ انسانیت‌مان گشوده شده است آن هم در جهانی که احساس بی‌هویتی و بی‌معنایی و عادی‌شدن زندگی، انسان را تهدید می‌کند و این‌جا است که بحمدالله رفقا به خوبی متوجه شده‌اند که نمی‌توانند مانند غرب‌زدگان و متحجّرین زیر بار چنین جهانی بروند که جبهۀ استکبار و استعمار بنا دارد زندگی ما را عادی و همه چیز را یکسان کند و انتخاب‌های بزرگ را که حتی به قیمت شهادت است؛ از ما بگیرد. همۀ ما باید در فعالیت‌های خود متوجه می‌دانی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شده است و دشمنان انسانیت بنا دارند این میدان را از ما بگیرند، ولی ما تا آخر، آری! آری! تا آخر ایستاده‌ایم. موفق باشید       

39451
متن پرسش

سلام استاد: امشب عجیب است، از طرفی حرفی داشتم که اصلا جایی برای گفتن آن نمی‌دیدم، تا بالاخره یاد سخنی از حضرتِ امامِ جانم روح الله عزیز افتادم که گفت: 
«من به ملت ایران عرض می‌کنم که مغرور نشوید تمام قدرت قدرت خداست و باید اتکال به او بکنید و خودتان را فانی بکنید در اون قدرت بزرگ، مادامی که ملت ایران همان قدرت اول را که قدرت معنوی بود و با اللهُ اکبر پیش برد، مادامی که این حفظ بشود شما بیمه هستید، بیمۀ الهی هستید، خدا نکند که دست‌هایی که الان در کار هست و می‌خواهند شما را مأیوس بکنند این‌ها در این شیطنت‌شان پیروز بشوند و شما را از آن حالی که در اول انقلاب داشتید منحرف بکنند که آن روز روزی است که خدای تبارک و تعالی عنایتش را خدای نخواسته از شما برمی‌دارد و شما همون حال‌ها می‌افتید. حفظ کنید، حفظ کنید اون حالی که در اول نهضت داشتید شما نهضت برای شکم نکردید، شما نهضت برای اتاق و حیاط نکردید، شما نهضت نکردید برای این‌که یه مقامی پیدا بکنید، شما آرزوی شهادت نمی‌کنید به این که برسید به یه مثلا فرشی و نوایی. این حالی را که حالی است الهی، حفظ کنید و مادامی که این حفظ بشود شما پیروز هستید و من وعدۀ پیروزی به شما می‌دهم و خدای تبارک و تعالی وعدۀ پیروزی داده است به شما: «إنْ تَنْصُروا اللهَ یَنْصُرُکُم» اقدام‌تان را ثابت نگه دارید و مشت‌های گره کرده را که مشت‌های الهی است حفظ بکنید و از هیچ ابر قدرتی نترسید و از هیچ تبلیغاتی (داخلی و خارجی) هیچ خوفی نداشته باشید، ما راه خودمان را می‌رویم و آن راه خداست.» 
خدایا! بار سنگینی بردوشم نهاده‌ای، اما خاطرت برایم عزیز است و همین آن را سبک کرده، البته بدن بی‌ارزشم زیر این بار نابود می‌شود اما من همین را می‌خواهم. چگونه می‌شود با نیست‌انگاری خاطرت را نخواهم، این‌گونه می‌شود که قبل از نیست‌انگاری، خدا می‌خواهم، ولی اکثر در همین اشتباهیم. شما بگویید چه چیزی بهتر از نیست‌انگاری برای مُردن و محوشدن؟! باید نیست‌انگاری، جان‌مان را دربیاورد و نابودمان کند تا بگوییم خدا. که آن هم شرط دارد و آن هم این است که نیست‌انگاری را دچارش نشویم و بلکه با آن رو به رو بشویم. اگر ترامپ را دلقکی بیش ندانیم با گزافه‌هایش دچار آن می‌شویم و در دامی که شیطان پهن کرده است می‌افتیم. باید کتکِ بیداری‌مان را بخورند این اسکلت‌های انسان‌نما. 
خلاصه که این نمازهای با شوق و اشتیاق، رسول «صلّی‌الله‌علیه‌وآله» و امامی که بسیار به سخنان‌شان تشنه‌ام و دربه‌در دنبال خودشان می‌گردم در صحرای کربلا، منجر شده است یه این‌که قرآن بخوانم و از خدا عاجزانه طلب کنم: «وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا» یا علی مدد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! سخن همیشگی بنده آن است که متوجه باشیم با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تاریخی آغاز شده که هر اندازه جلو و جلوتر برویم، نه‌تنها به عظمت آن تاریخ پی می‌بریم، بلکه متوجۀ حماقت و کوچکیِ مخالفانِ این انقلاب خواهیم شد. از عظمت این انقلاب همین بس که دشمنانش این اندازه حقیر و کودن‌اند. فهمِ این انقلاب و جایگاه بزرگی که در بستر توحید الهی برای بشر جدید پیش آورده، مسئله‌ای است که کسانی متوجۀ آن خواهند شد که مفتخر و منوّر به بصیرت نسبت به زمانه باشند. موفق باشید

39391
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: چه زیباست دیدن حس شور و شعف و شادی و غرور مردم باریکه غزه، نه حاصل توافق صلح یک ملت تسلیم شده که نتیجه ۴۷۱ روز پایداری و مقاومت و سر خم نکردن در برابر خواسته های اشقیاء و اشرار زمانه. حس پیروزی ولی نه پیروزی با محاسبات مادی، که دیگر شهری و خانه ای نمانده؛ حس غرور و پیروزی مرد میانسال غزه ای که در میان ویرانه خانه اش ایستاده بود و می‌گفت: «اینجا خانه من است که چهار بار توسط غاصبان صهیونیستی خراب شده و من بازهم آن را خواهم ساخت؛ آنها خراب می کنند و ما می سازیم!» بله دوباره می سازی ای مرد مقاوم و صبور و بدان با این ساختن فقط خانه ات را نمی سازی، تو با این ساختن روحیه صبر و مقاومت و حس غرور ملی مردمت را داری بازسازی می کنی. چه چیز غیر از استقامت و مقاومت ملت غزه می‌توانست این حس غرور و سربلندی را در آنها بیافریند؟ حس زیبایی که تمام محور مقاومت در آن شریک است همچون ملت مقاوم و با استقامت یمن. آری ملت یمن! به راستی چه چیز ملت محروم یمن را اینطور مصمم و با چنین اراده پولادینی به ملت غزه پیوند داد که اینگونه و با تمام وجود به صحنه آمد و از مظلومین غزه حمایت کرد؟ ملتی که خود با بالاترین محرومیت ها و مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند چه حسی را در حضور در تظاهرات حمایت غزه و برائت از استکبار تجربه می‌کرد که حاضر بود تا پای جان ایستادگی کند. آیا این حس آشنایی نیست؟ آیا این همان حس نیست که ۴۶ سال پیش محرومترین قشرهای ملت ما را به خیابان‌ها کشید و ندای مرگ بر آمریکا سر داد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که رزمندگان ما با آن در دفاع مقدس هشت سال حماسه آفرینی کردند؟ آیا این همان حس حضوری نیست که بعضی از ما در تجمل گرایی و رقابت در تعویض مدل ماشین و ویلا و ... گم کرده ایم و بعضی دیگر که محرومترند در حسرت نرسیدن به این چیزها؟ آیا این همان حس حضوری نبود که در اوایل انقلاب و در زمان دفاع مقدس علیرغم همه مشکلات و کمبودها به ما شور و شعف و سرزندگی می داد و ما را در صحنه ها حاضر می‌کرد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که اگر با غرق شدن در محاسبات مادی آن را گم کردیم و نسبت به آن غافل شدیم خداوند این حس متعالی را از ملت ما گرفته و به ملتی که استحقاق بیشتری برای مبارزه با استکبار را دارد عطا می کند؟ التماس دعا 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این همان آغازی است که با «ایمان» و «امید»، آیندۀ دیگری را مقابل ما می‌گشاید و ما در آینۀ پیروزی مجاهدان غزه، خود را دوباره تجربه می‌کنیم که چه فردای اصیلی در ما در حال طلوع است. فردایی که بیش از پیش، نه در غزه و نه در ایران، که در جهان حاضر می‌شویم. 
آن کس که برای ما افقِ حضور در آینده را گشود و دروازۀ امید را برایمان باز کرد یعنی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خوبی می‌دانست آغازگرِ چه تاریخی است، آغازگرِ تاریخی که تاریخِ حضور انوار معنویت است در میدان عقل تکنیکی. در آن صورت، شهرها، آری! شهرها از میان نمی‌رود ولی دیگر ملال‌آور نیستند.
آیا با روبه‌روشدن با مردمِ پیروز غزه، می‌توانیم از خود بپرسیم در این تاریخ چه رویداده؟ و مگر ما در جبهۀ مقاومتی که آغاز شده، کجای تاریخ ایستاده‌ایم که جهان استکبار و ارتجاع دست در دست هم داده‌اند تا آن را نبینند؟ آیا به امکانات تاریخی که با انقلاب اسلامی برای بشریت پیش آمده است، نباید با جدیّت تمام فکر کرد؟ این یعنی حضور در «جهانی بین دو جهان». و این یعنی «حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» https://eitaa.com/matalebevijeh/18540 . موفق باشید   
 

39379
متن پرسش

سلام وقت بخیر: لطفاً می شود چند کتاب از زمان پهلوی معرفی کنید. چند کتاب از زمان امام خمینی یا اینک کتابی به مقایسه زمان پهلوی و امام خمینی پرداخته باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد علاوه بر کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» تألیف آقای مسعود بهنود، کتاب های آقای موسی نجفی و آقای موسی حقانی نیز در این مورد مفید است بخصوص کتاب‌های «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی. موفق باشید  

39311
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: سخت ترین کار دنیا! حال که فکر می کنم و اندکی تلاش، می یابم که سخت تر از زندگی در زمان اکنون، چیزی وجود ندارد! زندگی در اکنون یعنی؛ بودنی فارغ از آینده و گذشته؛ بودنی تحت تأثیر گذشته و تحت فرمان آینده، در قوام وجودیت اکنون؛ بودنی همراه با فهم اکنون؛ با درک ارادة الهی، در پی تحقق بخشیدن اراده الهی؛ إراده ای که غیر از إراده دیروزین و غیر از حد نهایی آن، که آن برای حضور حضرت مهدی علیه السلام است، بل إراده ای که جز با نفحات بر انسان روشن نخواهد گشت... وا مصیبتا از این زندگی! از من بخواهید تا از شدت کار و بیخوابی و گرسنگی و تشنگی بمیرم اما هرگز لحظه ای در اکنون نباشم...! وای من از رجبی که همان رجب سال پیش باشد! وای من از نگاهی که نگاه سال پیش باشد!؛ طبیعتی که ادعا می کنیم شعور ندارد هرسال خود را تازه و در وسعت گستردگی تازه ای با بهار و پائیزش حاضر می گردد اما من همچنان در تفکری بسر می برم که نه تنها در این ۲۳ سال زندگی جسمی ام، بلکه در قدمتی چند صد ساله که از أجداد فسیل گشته بمن رسیده إدّعاء هویت و زنده بودن دارم! وای من از روزی که همان روز گذشته باشد وای من از لحظه ای که همان لحظه گذشته باشد. بعد هم انتظار دارم حس نشاط و جوانی در منی که در اوان جوانی بسر می‌برم همچون آتش فشان فوران کند، تمام مرا جاری کند! بعد هم انتظار دارم که انقلاب اسلامی را ببینم، حال یا در آن تنفس کنم و از آن رنگ گیرم و یا حتی جزء کسانی باشم که آن را نقد می‌کند (با فرض محالش...)!!!! بعد هم انتظار دارم در نسبتی بی پایان با خلائق باشم!! بعد هم تمام انتظاراتی را دارم که داشتنش جز تمسخر نیست و جز به بن بست نمی رسد!!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که شب گذشته عرض شد مهم رویکردی است که باید در این ماه با شرایط بسیار حساس و ارزشمندی که پیش آمده به استقبال ماه رجب رفت. عرایضی شب گذشته تحت عنوان «ماه رجب، ماه اخلاص و درک امکانات تاریخی» شد امید است مفید افتد. 
ماه رجب، ماه اخلاص و درک امکانات تاریخی 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
۱. پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «إِنَّ هَذَا شَهْرٌ قَدْ فَضَّلَهُ اللَّهُ وَ عَظَّمَ حُرْمَتَهُ وَ أَوْجَبَ لِلصَّائِمِينَ فِيهِ كَرَامَتَه‏.» اين ماهي است كه خدا او را فضيلت داده و احترامش را عظيم كرده و كرامت خود را براى روزه ‏دارانش ارزانی داشته است.
۲. ماهی که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودی خدا می‌شود و غضب الهی از او دور می‌گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می‌شود. زیرا ظرفیت ظهور و حضورِ الطاف الهی را به صورت خاص دارا می‌باشد تا آن‌جایی که انسان به هویتی نایل می‌گردد که در ابدیت، آن هویت، هویتِ «رجبیون» است و به طور خاص، آنان به عنوان «این الرّجبیون» مورد خطاب قرار می‌گیرند.
۳. ماهی که رهبر معظم انقلاب در وصف آن فرمودند: «ماه دعا، ماه عبادت، ماه توسّل الی‌الله. از فرصت این ماه استفاده کنیم، دل‌هایمان را، جان‌هایمان را، نیّت‌هایمان را وصل کنیم به دریای بی‌کرانۀ رحمت الهی. کارها دست خدا است؛ از خدا همّت بخواهیم، از خدا توان بخواهیم، از خدا توفیق بندگی بخواهیم. و این یعنی منوّرشدن به روحیۀ اخلاص، اخلاصی که انسان متوجه شود خداوند چه راه‌های مهمی را در مقابلش گشوده است تا قدمی بس جلوتر برای حاضرشدن در راه‌های پیشِ رو که تاریخِ توحیدی گشوده است؛ بردارد.

۴. باید از خود پرسید حاج قاسم سلیمانی چگونه نسبت خود را با خدا شکل داده بود که نماد بزرگ اخلاص شد و رهبر معظم انقلاب در وصف او به خانواده آن شهید فرمودند: «می‌بینید مردم چه کار دارند می‌کنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلّا است... بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از «اخلاص» است؛ این «اخلاص»است. اگر «اخلاص» نباشد، این جور دل‌های مردم متوجّه نمی‌شود؛ دل‌ها دست خدا است؛ این‌که دل‌ها این جور همه متوجّه می‌شوند، نشان‌دهندۀ این است که یک «اخلاص بزرگی» در آن مرد وجود داشت.»
راستی! آن مرد الهی چه نسبتی در راستای درک «اخلاص» با خدا داشت که ما در نسبت با او راهِ ورود به «اخلاص» را مدّ نظر آوریم؟ آیا این همان درک امکاناتی نبود که در دل انقلاب اسلامی در مقابلش گشوده شده بود؟
۵. اگر عبادت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» عبادتی بود به سوی نهایتِ نهایت‌ها و هرچه بیشتر حاضرشدن به آن نهایتی که در متن اسلام نهفته است و بدین سبب آن حضرت آنچه بعد از رحلت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» پیش آمد را نپذیرفتند؛ پس باید رازِ عبادت‌های آن حضرت را در «اخلاص» به معنی واقعی آن دنبال کرد. اخلاصی که آن حضرت متوجه بودند در اسلام امکاناتی برای تعالی بشر هست بیش از آنچه در سقیفه شکل گرفت.
۶. آری ! اگر عبادت حقیقی، عبادتی است که خداوند راهی را  به سوی کبریایی‌اش مقابل انسان بگشاید تا انسان متوجه تاریخی شود که در اسلام پیش آمده  و حقیقتِ آن راه  با عبادات تفصیل می‌یابد؛ این حاج قاسم سلیمانی است که با درک مکتب فاطمی در عبادات خود متوجه بوده است چگونه نسبت خود را با خداوند برقرار کند تا افق آیندۀ توحیدی و امکان حضور در آن افق را خداوند برایش بگشاید. این است معنای اخلاصی که امروز هرکس با درک آیندۀ انقلاب اسلامی می‌تواند همچون شهید حاج قاسم سلیمانی در ماه رجب به دست آورد و ما را دعوت می‌کند که در این ماه با اعمال مربوطه به دنبال چه حضوری باشیم که منجر به آن «خلوص» شود.
۷. ماه رجبی که از خداوند انتظار دارید تا همه خیرها و خوبی‌هایش را به شما عطا فرماید به همان معنایی که تقاضا می‌کنید: «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ» و این حکایت از آن دارد که این ماه ظرفیتش چه اندازه گسترده است تا آن‌جایی که حتی اظهار می‌دارید: «يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً» به این معنا که حتی امیدوار هستید خداوند شما را به احوالاتی و حضوری نایل گرداند که حتی تصوری از آن نداشته‌اید.
۸. اینجاست که باید معنای «مراقبه» در ماه رجب را مدّ نظر قرار دهید، به معنای توجه و انتظار نسبت به آینده‌ای که در پیش است و خداوند می‌تواند ما را نیز مانند حاج قاسم متوجه امکاناتی گرداند که این تاریخ با انقلاب اسلامی برای عبور از نظم استکباری پیش آورده و این یعنی «اخلاص» و این یعنی امیدواری به «مقاومت» و توجه به فرصتی که ما را متوجه نهایی‌ترین حضور برای آخرالزمان می‌کند. آری!  ماه رجب «شهر اللّه الأصب» ماه سرازیر شدن آبشار رحمت الهی است برای کسانی که متوجه چنین امری شده‌اند.
۹. ماهی که رسول خدا «صلى‌الله‌عليه‌وآله» فرمودند: «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ»  از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسيم هايى مى‌وزد، پس خود را در معرض آن‌ها قرار دهيد، و مسلماً ماه رجب یکی از آن موقعیت‌ها می‌باشد، به عنوان یکی از ماه‌های حرام که قرق‌گاه کنترل خود از گناه است و این یعنی شرایطی حساس برای تعالی انسان.
۱۰. شرایط حساسی که با ماه رجب میدان حضور خالصانه در این تاریخ در مقابل ما گشوده شده است تا متوجه امکاناتی شویم که در این تاریخ برایمان پیش آمده، برای حضور در آینده‌ای که حاج قاسم سلیمانی با درک امکانات تاریخ انقلاب اسلامی متوجه  آن شده بود و هیچ مانعی برای به فعلیت‌رساندن آن آینده  برای او معنا نداشت و این یعنی باز «اخلاص» و درک امکاناتی که در این تاریخ برای تحقق نظام توحیدی پیش آمده است.  شرایطی که جوانان ما چون در آن قرار گرفتند با خلوص خود ره صد ساله را یک شب طی کردند و مورد حسرت شب زنده‌داران و اهل عرفان شدند و امام شهیدان در مورد آن‌ها فرمودند: «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.»
والسلام

 

 

39287
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده: قبل از هر چیز خدا و اهل بیت علیهم السلام رو بخاطر نعمت وجود شما شاکرم. استاد من متولد ۶۴ هستم و حضرت امام خمینی (ره) رو ندیدم و درک نکردم اما از کودکی همیشه ارتباط قلبی محکمی با ایشون داشتم و نسبت به مقام ایشون در تاریخ زمانه غبطه می‌خوردم و دوست داشتم مثل ایشون شخصی باشم که در صفحات تاریخ اسم من بدرخشد. اما از قضا و بخاطر شرایط زندگی و تنبلی خودم هیچکاره این دنیا شدم. اما الان که این مبحث پیدا کردن خود و حضور خود در تاریخ جهان و بقول رهبر عزیزتر از جانم پیچ تاریخی جهان رو از زبان مبارک شما می‌شنوم، احساس می‌کنم من هم با حضور درست در تاریخ زمانه خودم و پیدا کردن جهت حرکتم در آخرالزمان و دست در دست ولی فقیه گذر از غربال سخت آخرالزمان و همراهی با ایشون و کمک برای فرج حضرت حجت ارواحنا له الفدا و ظهور شون و تلاش برای تقرب به الله و حضور توحیدی و هرچه بیشتر جلوه گری خود خداوند و زدودن رنگهای گناه و غیرتوحیدی از من و امثال من... مخلص کلام اینکه خود خداوند بلندمرتبه و مهربان است که با حرکت دادن ما در مسیر توحیدی و ظهور تجلیات حکومت و قدرت و بهترین و اراده خودش منت بر ما می‌گذارد و بعنوان وسایل ظهور اراده خودش ما را می‌درخشاند در تاریخ، وگرنه منِ گنهکار و ناچیز و بی مقدار کجا و درخشش در تاریخ کجا؟ درست میگم استاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که متوجه شده‌اید. حقیقتاً در دل طوفان مدرنیته از طریق حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تاریخی ذیل اسلام فتح شد، و در دل انقلاب اسلامی امثال حاج قاسم سلیمانی متوجۀ امکاناتی شدند در راستای عبور از مدرنیته، به همان معنایی که حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» بسی عمیق‌تر متوجۀ امکاناتی شدند فوق آنچه سقیفه‌سازان تصور می‌کردند و در این رابطه عرایضی تحت عنوان «زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» نظر به نهایی‌ترین حضور زن» شد خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1%20%D8%B2%D9%86&tab=sounds موفق باشید

39281
متن پرسش

سلام استاد گرامی: خبر فوت جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا من رو به فکر فرو برد. که چطور فردیکه قصد داشت ایران را از روی نقشه حذف کند. و اوایل سال ۵۷ گفته بود این انقلاب حداکثر ۶ ماه دیگه پا بر جاست. ۱۰۰ سال عمر کرد و حادثه طبس رو هم دید و گروگان ها رو نتوانست آزاد کنه. (با اون همه ادعای قدرت) و نهایتا فرسوده و فرتوت و چروکیده در گذشت و انقلاب ایران همچنان ادامه دارد. خیلی دلم می‌خواهد بدانم آیا این اواخر اعترافی اذعانی هم کرده به شکست آمریکا در مقابل ایران یا خیر؟ یا به سایر روسای جمهور آمریکا متذکر نشده که نمیتوانن با ایران مقابله کنن؟ واقعا دوست دارم بدونم. بنده بعد از پایان جنگ و رحلت امام به دنیا آمده ام و این روایت ها رو شنیدم فقط. اما به نظرم خیلی عجیب و زیبا بودند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم این افراد به این راحتی به خود آیند. موفق باشید

39277
متن پرسش

سلام و احترام استاد گرامی: جناب اکبرنژاد مباحثی دارند و تقریبا از همه صاحب نظران دعوت به نقد یا مناظره در این موارد کرده اند مقایسه سیاست تنش در جمهوری اسلامی و استراتژی سیاسی پیامبران و امامان مشروعیت حکومت دینی و ولایت فقیه نقد نظریه ولایت فقیه. سوال من این است اگر امکان مناظره یا گفتگو فراهم شود آیا تمایل به این موارد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همان مناظره‌ای که با آقای دکتر رهدار داشتند کافی بود که نشان دهند اهل معرفت و انصاف نیستند. بیشتر جدال می‌کند و به بهترین راه‌ها برای فهم این تاریخ بی‌توجه می‌باشند. به روایتی فکر کنید که مؤمنین را از مراء نهی می‌کند و از این جهت به نظر می‌آید نباید توجهی به ایشان بشود. موفق باشید

39269
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی توفیقات روزافزون برای حضرتعالی: هرچند پیش از این هم حداقل در این چند ساله اخیر، حضرتعالی بسیار در باب این امر سخن گفتید و بنده نیز توسط همین پرسش و پاسخ‌ها، عرایضی خدمتتان کرده بودم و بسیار از پاسخ‌های تان استفاده برده بودم، اما حیفم آمد به جهت پرسش ۳۹۲۵۴، باز هم از این مسئله حیاتی امروزمان، سخن نگوییم. آن پرسش، نمونه‌ای از دغدغه و دلهره‌ای در سطح بسیاری از مردم دلسوز ما، در جریان این حجم سنگین آتش توپخانه‌ خصم دین و ملت علیه اذهان و قلوب آحاد جامعه بود که انصافاً هم انسان ممکن است با دیدن بسیاری از مطالبی که از حنجره‌های مختلفی در فضای حقیقی و مجازی اشاعه داده شود [حتی چه بسا از سوی برخی افراد ظاهرالصلاح] و ایضاً کاستی‌ها و چالش‌هایی که علی الارض هم وجود دارند، در خود فرو رود و بگوید «واقعاً گویا شرایط، تیره و تباه است و به بن بست خورده‌ایم!». قصد نوشتن این وجیزه هم این نبود که بنویسم در باب ارمغان‌های مادی و معنوی این مسیر عظیمی که در طی ۴۶ سال گذشته آمده‌ایم [ولو به استناد مراجع و داده‌های مراکز جهانی‌ای که دل خوشی هم از ما و انقلاب مان ندارند و عزیزانی هم مثل حجت الاسلام راجی در کتبی نظیر دو جلد صعود چهل ساله به آن پرداخته‌اند] و ظرفیت‌های معتنابه کشور و وجود عناصری مانند آیت الله رئیسی (ره) که مشی و عزم شان، تبلور بسیج گری این ظرفیت‌ها و عبور از چالش‌ها و تنگناهایی بود که از آن به فشار حداکثری تعبیر می‌شد و نه تنها به شکست انجامید بلکه امروز حتی وزیر خارجه آمریکا نیز از پیچیدگی و پویایی مرموز جامعه ایرانی و بی ثمری امتداد سیاست دهه‌ها تلاش برای تغییر نظام در ایران می‌گوید: https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5576 غرض اصلی اطاله کلام حقیر، این بود که به بهانه آن پرسش، غُرری از بیانات بسیار مهم دیده بان حکیم انقلاب در ۲۷ مهر ۱۴۰۱ را مرور کنیم که متاسفانه غالباً زود از کنار سخنان این عزیز بدون تدبر لازم، گذر می‌کنیم و حتی گاهی اوقات، بعنوان جملاتی انگیزشی به آنها می‌نگریم:
 «من درباره‌ همین افق دید و اینکه حالا چگونه بایستی افق دید را تصحیح کرد، عرض بکنم. از اوایل انقلاب اسلامی، غربی‌ها در تبلیغات‌شان این‌جور وانمود می‌کردند که نظام جمهوری اسلامیِ بر اثر انقلاب به‌وجودآمده، رو به زوال است؛ از همان روزهای اول [می‌گفتند] رو به زوال است. گاهی می‌گفتند دو ماه دیگر، گاهی می‌گفتند یک سال دیگر، گاهی می‌گفتند پنج سال دیگر؛ زمان معین می‌کردند! یک عده‌ای هم متأسفانه در داخل -حالا یا از روی غفلت، بعضی‌ها هم از روی بدخواهی- همین را ترویج می‌کردند. زمان امام، یک روزنامه‌ای برداشت یک مقاله‌ مفصلی نوشت، به نظرم تیتر هم زدند -از آن تیترهای درشت صفحه‌ اولی- که مضمونش این بود، حالا عینش یادم نیست که خلاصه نظام در حال فروپاشی است! امام آن‌وقت جواب دادند، گفتند: شما خودتان در حال فروپاشی هستید؛ نظام، محکم و مستحکم ایستاده. نه اینکه حالا چون امام بود و هیبت امام مانع می‌شد. نه خیر! زمان امام هم می‌گفتند. بعد از رحلت امام، در سال ۶۹، بعضی از موجهین -آدم‌های موجهی هم بین شان بودند؛ چهره‌های معروف نظام و موجه که سابقه‌ی کاری هم در نظام داشتند- یک اعلامیه‌ای دادند که نظام در لبه‌ پرتگاه است؛ یعنی همین روزها است که خلاصه قضیّه تمام بشود! کِی؟ سال ۶۹. در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس، نامه نوشتند به بنده؛ یک نامه‌ واقعاً غیر منصفانه‌ای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤال‌هایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید می‌دادند؛ چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود؛ باید آنها جواب می‌دادند، از من سؤال کرده بودند! آن وقت مضمون آن نامه و خلاصه‌اش این بود که باید تسلیم بشوید و الا کارتان تمام است! مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان‌ شاء الله باز هم خواهیم ایستاد. خب، این کار دشمنان ما بود که مکرر این کار را انجام دادند. آنچه به نظر من در این زمینه ما بایستی نگاه کنیم، این است که ببینیم تحلیل مان از اوضاع چیست؛ تحلیل درست کنیم. دو نظام تحلیلی وجود دارد: یک نظام تحلیلی این است که کار در مقابل هنجارهای همه‌گیر جهانی، بی‌فایده است؛ فایده‌ای ندارد. یک هنجارهای بین‌المللی وجود دارد، دولت‌ها بر اساس این هنجارها شکل گرفته‌اند، قدرت گرفته‌اند؛ آمریکای مقتدر و ثروتمند بر اساس این هنجارها [شکل گرفته]، اروپا همین جور، دیگران همین ‌جور؛ در مقابل این هنجارها بی‌خود نایستید! از بین می‌روید. این یک تحلیل. [فقط] امروز هم این را نمی‌گویند؛ همین طور که عرض کردم، چهل سال است همین حرفها را مرتب دارند می‌گویند. آن وقت آن کسانی که این تحلیل را می‌کنند، دیگران را متوهم تصور می‌کنند! می‌گویند اینها دچار توهم اند -مثلاً بنده‌ی حقیر؛ در رأس شان خود من-. [می‌گویند] اینها دچار توهم اند خیال می‌کنند دارد کار پیش [می‌رود]. این یک تحلیل. یک تحلیل هم نه؛ تحلیل واقع‌ بینانه است. این تحلیل، واقعیات را می‌بیند؛ نه فقط واقعیات خوب را، واقعیات بد را هم می‌بیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکرده‌ایم. بنده در ملاقات‌های مسئولان، در این جلساتی که ماه رمضان‌ها هست که همه‌ آنها را [دعوت می‌کنیم]، بیشترین نقاط ضعف را تذکر می‌دهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛‌ من بارها گفته‌ام ما عقبیم؛ در این شکی نیست، اما آن طرف قضیه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پرشتابی را شروع کرده‌ایم حالا به نزدیک‌های جلو رسیده‌ایم؛ این یک واقعیت است. هنوز به آن جلو نرسیده‌ایم اما خیلی پیش رفته‌ایم، باز هم پیش خواهیم رفت. ما در مسائل گوناگون کشور پیشرفت کرده‌ایم؛ در دانش پیشرفت کرده‌ایم، در مدیریت‌ها پیشرفت کرده‌ایم. ضعف‌ها هست؛ بعضی از مسئولین ما،‌ بعضی از دولت‌های ما کوتاهی‌هایی داشته‌اند؛ اینها وجود دارد اما حرکت، حرکت انقلاب است؛ پیشرفت انقلاب است. شما نگاه کنید ببینید جمهوری اسلامی چهل سال پیش کجا بود، امروز کجا است؛ بیست سال پیش کجا بود، امروز کجا است. با گذشت چهار دهه می‌توان فهمید که کدام یک از این دو تحلیل، واقع‌ بینانه است؛ تحلیل غربگراها و غربی‌ها واقع‌ بینانه است و ما متوهم ایم یا نه، تحلیل انقلاب، واقع‌ بینانه است؛ [و] آنها متوهم اند. واقع قضیه، این است. حرکت انقلاب، حرکت محکمی است؛ شما جوان‌ها یکی از بزرگترین نشانه‌هایش هستید. بعد از گذشت چهار دهه و بعد از این همه دشمنی و بعد از این همه تبلیغات؛ دلیل بهتری از این وجود دارد برای اینکه نشان بدهد آن تحلیل، تحلیل غلطی است و تحلیل درست، تحلیل انقلاب است؟»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متذکر سخنان رهبر بصیر و زمان‌شناسِ انقلاب شده‌اید، آری! دو تحلیل در میان بوده و هست. و همان‌طور که در جواب کاربر محترم سؤال شماره 39268 عرض شد بالاخره با انقلاب اسلامی ذیل تاریخی که در مواجهه با جاهلیت مدرن آغاز شده، جریان‌های شیفتۀ غرب این حضور را برنمی‌تابند. ولی به گفتۀ رهبر معظم انقلاب که شما نیز متذکر شده‌اید «با گذشت چهار دهه می‌توان فهمید که کدام‌یک از این دو تحلیل، واقع‌بینانه است». راستی! چرا غرب در نسبت با انقلاب اسلامی، نگران آیندۀ خویش است؟ مگر حضور انقلاب اسلامی چه نوع حضوری است که فرهنگ مدرنیته تحمل حضور آن را ندارد؟ این‌جا است که متوجه می‌شویم به لطف الهی با حضور در انقلاب اسلامی در راهی حاضر شده‌ایم که نظر به آینده‌ای ارزشمند و متعالی دارد که همان صراط مستقیم است. صراطی که هر اندازه بیشتر در آن حاضر شویم و ادامه دهیم، بیشتر به آن آیندۀ متعالی که در منظر حضرت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» بود؛ نزدیک می‌شویم. بر عکسِ حضور در تاریخی که با فرهنگ مدرنیته پیش آمده که به گفتۀ آقای دکتر رضا داوری اردکانی در کتاب خوب «بلای بی‌تاریخی و جهان بی‌آینده» فرهنگ غرب عین بی‌آیندگی است. موفق باشید  

39268
متن پرسش

با سلام و نور و رحمت خدمت استاد بزرگوارم: استاد با توجه به ظهور انقلاب اسلامی و آمادگی مردم برای اطلاعت و حفاظت از دو نایب حضرت حجه (روحی له الفداه) و ایجاد زمینه ظهور، کمتر از چند سالی است که در ظاهر شرایط روحی و معرفتی جامعه در حال تغییر چشمگیری است و بسیاری در حال روی گردانی از هادی امت یعنی امر ولایت هستند. بالاخص در مجامع دانشگاهی بسیار این مباحث با صراحت بیان می شود. گاهی با امامِ جان، حضرت مهدی با دل گفتگو می‌کنم که آقا اگر نیایید و این عمود خیمه اگر بیافتد دیگر چیزی از اسلام جدتان باقی نمی ماند. استاد بیشتر نگران این روی گردانی و تکرار تاریخ مردمی هستم که از علی رویگردان شدند و شد هر آنچه نباید می شد! اگر مردمی نسبت به نایب امام دل خوش نباشند چگونه امکان پذیرش امام هست؟ و مگر نه این است که امام مانند کعبه است و مردم باید خواهان او باشند؟! البته گاهی گمان می‌کنم که تعبیر امام مانند کعبه است، تعبیر کامل و جامعی نیست بلکه اگر ضرورت تاریخی ایجاب کند کعبه هم به سوی مردم می آید و دست به سوی آنها می گشاید و مگر نه این است که در کربلا همین شد و ما شاهد هر دو وجه امام و ولی حق بودیم که عده ای گرد او گشتند و عده ای چون زهیر، حر و ... را حضرتش به سمتشان آغوش گشود و پیک فرستاد و به سوی خویش خواند... ای به قربان این کعبه دل ها که هم طبیب است و هم حبیب هم طلب است و هم طالب هم راه است و هم راهنما. اصلا اگر امام به سوی کسی نظر نکند و او را فرا نخواند مگر می شود که کسی بسوی او توان حرکت داشته باشد. آیا این اندیشه درست است که اگر بخشی از جامعه در این امر به غفلت رود دلیل بر آشکار نشدن حقیقت نیست!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مهم آن است که ذیل اسلام متوجۀ گشوده شدن تاریخی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شده است یعنی تاریخی که نظر به آن نهایتی دارد که حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» مدّ نظر داشتند و در همین رابطه بود که انتخاب مورد سقیفه را به رسمیت نشناختند و معلوم است چنین حضوری بی‌مانع نیست ولی با مقاومت در جبهه‌ای که حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» گشودند و با توجه به این‌که انقلاب اسلامی حضور در همان جبهه است؛ در این تاریخ، هرکس باید جایگاه خود را معلوم کند و مشخص است که همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند دشمن بیکار نیست ولی وجدان تاریخی مردم به سوی آینده‌ای است غیر از آنچه جهان مدرن مدّ نظرها قرار داده. چیزی که در شهادت حاج قاسم سلیمانی به ظهور آمد و این با توجه به همۀ ضعف‌هایی که متذکر شده‌اید، آن حضور در وجدان مردم ما حاضر است و تاریخی است که آغاز شده و مسلّماً با روحیۀ مقاومت فرزندان انقلاب ادامه می‌یابد هرچند که بدون مانع نیست. کاربر محترم سؤال 39269 نکتۀ بسیار ارزشمندی را از کلام رهبر معظم انقلاب مطرح فرموده‌اند و ذیل آن عرایضی شده است که خوب است در این رابطه به آن سؤال و جواب نیز رجوع گردد. موفق باشید                

39263
متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد گرامی ام: صبح گاهان که فرمودید شاگرد باید خود را در افق استاد بجوید و بعد با ارسال فایل صوتی درباره حضرت زهرا و گشودن افق تاریخی اسلام، مطالب را خدمتتان می‌خواستم ارسال کنم تا در مورد آن نظرات حکیمانه شما را هم به گوش جان بشنوم. در ابتدا باز هم تشکر می‌کنم که در آن بین الطلوعین، شب تار وجود مرا به نور وجود خویش روشن ساختید🙏🌹 استاد مدتی است در باب نیهلیسم مطالعاتی داشته ام و تصمیم دارم به یاری خداوند رساله ام را در مورد این موضوع و تاثیر آن در ایران ان شاءالله شروع کنم. نیچه معتقد است که جوهر تاریخ غرب نیهلیسم است و اتفاقا در ذیل مباحث خود اشاره دارد که این نیهیلیسم از نوع منفعل آن است زیرا که مدرنیته واکنشی در برابر قرون وسطی بود و نیروهای واکنشی اگرچه نیرو هستند و تغییر اعمال می کنند اما چون اهل سخن نیستن و خلاق، نمی توانند آنچه را که ارزش زدایی کرده اند تا به ارزش والا برسند دست یابند و سر انجام از اراده نفی به نفی اراده و پرتاب شدن در جهان کاملا تهی از ارزش و نمود یا زندگی صرف می رسند کاری که لیبرالیسم و نئولیبرالیسم با بشریت کرده است. اما در نهایت معتقد است ابر انسانی را باید که بتواند اراده نفی از نفی اراده کند و بتوانند با پذیرش درد، و آری گفتن بزرگ، جهانی و افقی را بگشاید. انسانی که به فراسوی نیک و بد رسیده باشد. شبانگاه که به سخن شما و آن فایل پر معنا در باب حضرت مادر را شنیدم، اندکی به عظمت سخن شما درباب امام خمینی پی بردم. اینکه ایشان فرمودند نه شرقی و نه غربی بنظر فحوای سخن این بود که این حرکت انقلاب واکنشی نیست بلکه کنشی برای بازگشایی افقی در جهان غرب است و اتفاقا انقلاب اسلامی اولین حکومتی است که در جهان بی دین (نه ضد دین) بنا گردید زیرا در گذشته ما سیطره جهانی با این خصوصیات را هرگز نداشتیم. البته در این بین نباید فراموش کرد که وضع کنونی ما به دلیل عدم آگاهی و معرفت روشنفکران در مواجهه با غرب بود که یا به سمت اضمحلال و یا ستیز رفتند و هر چه بود واکنش های پی در پی و بی محتوا بود که رخ می داد اما امام خمینی از دل خود اسلام و کشور ایران این گشاش و افق را باز کردند و الحمدلله این جریان به کمال خود رهسپار است اگر قدر آن را بدانیم. استاد بنظر این حقیر چیزی که انسان را می تواند از نیهلیسم وجود خود بیرون بیاورد (با توجه به مطالعه پرسش های دوستانی که بیان کرده بودند) و مدد از سخنان شما استاد بزرگوارم، این است که از عبادات واکنشی جدا شویم و بر مسلک عشق و بلکه کنش های آگاهانه روی آوریم. آنچه که شما فرمودید باید عبادات را در افق خود که در راستای افق حضرت زهراست دریابیم. من به جان آزمودم که چون خدا را برای خرما و حتی رسیدن به او بخواهیم، نمی‌رسیم او تنها خواستنی است که عین خواستن و خود خواستن است و نه حتی خواستنی برای خودش. ارزش هایی و نگاه هایی نو در وجود ما، ما را از این اوضاع آشوب ناک خواهد رهانید ان شاءالله. به لطف خداوند و حجت بر حق ایشان و البته راهبری و راهنمایی های جان فزای شما. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار دل‌شادم از دقت‌هایی که دارید آن هم با حساسیتی که در دل توجه به نیهیلیسم در اندیشیدن نسبت به آن حاضر شده‌اید. در این رابطه کتاب «گلاسنهایت» جناب هایدگر با آن حساسیت خوبی که او در آخرین دوران تفکر خود داشته، با قرائت توجه به انقلاب اسلامی تنظیم و همراه دوستان طیّ ۳۰ جلسه بحث شده، تحت عنوان: انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگیhttps://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C. موفق باشید.

39258
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: چند مورد سوال داشتم ممنون می‌شوم راهنمایی بفرمایید. ۱. استاد در دوره های مختلف تاریخ داریم که مردم با سبک و سیاق های خودشان زندگی می کردند تا اینکه به اراده خداوند پیامبران الهی در برهه هایی ظهور داشتند و معیارهای زندگی درست و حق را بیان می کردند و از آنجا به بعد مردم دو دسته شده و بعد از طی روالی عذاب آمده و مستضعفان وارث شدند. خواستم از خدمتتان سوال کنم که کلمه ی تاریخی که شما در صحبتهایتان استفاده می کنید آیا مطابق همین برهه هاست؟ ۲. در سخنرانی اخیرتان در مورد تحول بنیادین آموزش، در قسمتی فرمودید که اگر چیزی تاریخی شود همه درگیر می شوند مگر معصوم. حال طبق توضیحات قبلتان که زمانی که بشر جدید متولد شد و بعد با گشتل به خطا رفت و حال در ادامه غرب، انقلاب اسلامی طلوع کرده، آیا در حال حاضر به طور مثال در جامعه ما هنوز تاریخ غرب است که ما در گیرش هستیم؟ وانقلاب هنوز بروز نکرده؟ یک مقدار دچار نافهمی شدم. آیا درست است که اینگونه بگوییم که در ذات و فطرت ما انقلاب اسلامی آشنای جان ماست و ظهور کرده ولی بخاطر بی تفاوتی ما نسبت به آن، فعلا تاریخ نبودنِ آن، یا پوچی نیهیلیسم است. یعنی از جانب خداوند انقلاب اسلامی اراده وتقدیر شده ولی به جهت بی تفاوتی ما نیهیلیسم که نبود معناست نصیبمان شده. ۳. اینکه فرمودید اگر چیزی تاریخی شود همه درگیر می شوند غیر معصوم، برایم سوال است که آیا در این حالت طبق این فرمایش شما پس خطاها و گناههای ما که ناشی از شاید فضای تاریخی است چگونه می شود؟ راستیتش یک نوع بی انگیزگی در ادامه این کلام ایجاد می شود که خب ما که مقصر نیستیم. آیا یاران امام معصوم در این فضای نیهیلیسمی پروریده نمی شوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه کرده‌اید بحث در این موارد به صورت‌های مختلف و با عنوان‌های مختلف پیش آمده و در هر صورتی به نکته‌ای از آن اشاره شده است. بیشترین تأکید در سه کتابی مطرح است که تحت عنوان «جهان بین دو جهان» تنظیم شده است و همان‌طور که در جواب سؤال شماره 39254 اشاره شد انقلاب اسلامی ظهور تاریخی است جهت عبور از تاریخ خودبنیادیِ جهان مدرن، و معلوم است که برای عبور از یک تاریخ و حضور در تاریخ دیگر، انسان‌ها راحت نیستند مگر آنانی که متوجۀ ذات تاریخی که پیش آمده است، شده باشند که نمونۀ آن را در حضرت امام خمینی می‌یابید که فرمودند این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرت‌ها است. و یا رهبر معظم انقلاب بحث پیچ تاریخی را به میان آوردند و این‌جا است که ملاحظه می‌کنید با درک شخصیت‌هایی همچون حاج قاسم سلیمانی و شهدای عزیز نسبت به این امر و افقی که در مقابل‌شان گشوده می‌شود تا مرز شهادت جلو می‌روند هرچند عده‌ای نسبت به این حضور تاریخی بی‌تفاوت باشند. به جهت مفصل‌بودن این بحث، مصاحبه‌ای که دوستان انجام دادند تحت عنوان : «ما و بشر جدید و آیندۀ پیش رو» به صورت کتاب تهیه شده که ان شاءالله می‌تواند جوابگوی سؤالات مهم کاربران محترم باشد. موفق باشید

39254
متن پرسش

با سلام و احترام: امروز ایران عزیز در شرایط خاصی به سر می‌برد شرایطی که دکتر مسعود نیلی در یادداشت اخیرشان: https://shorturl.at/6DWdU (در تلگرام مشاهده شود.) به خوبی به آن اشاره کردند. اما برای من واقعا عجیب است که چگونه رهبری و افرادی چون شما انقدر امیدوارنه به آینده نگاه می‌کنند. هرچند همچنان احساسم بر عقلم غلبه می‌کند و باعث می شود با رهبری همراهی کنم و با منویات ایشان خوشبین باشم اما این خوشبینی برای من دیگر عقلانی نیست. مواردی که تنها برخی از آنها را دکتر نیلی به آن اشاره کردند به علاوه سایر بحران ها مثل صندوق های بازنشستگی، از دست رفتن سوریه و... بحران هایی هستند که ممکن از یک جایی به بعد کمر جمهوری اسلامی زیر آنها راست نشود. متاسفانه چه بخواهیم چه نخواهیم مردم بسیار زیر فشار هستند و دیگر جمهوری اسلامی برای آنها اهمیتی ندارد و منتظر فرصتی هستند برای تغییر نظام ولو با وعده وعیدهای صد من یه غاز دشمن. ترسناک تر از همه آنچه که نشد بگویم ایران بعد از رهبری است که مطمئنم ایران روز خوش نخواهد دید. لطفا در خصوص این دلهره ها توضیح دهید و بگویید چگونه می‌شود از آنها رهایی جست و همچنان ادامه داد. گرچه سخت است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که نمی‌خواهم از آقای نیلی و نیلی‌ها که حرف بسیار است؛ سخن بگویم، آری! همیشه دشمنان این راه توحیدی با تنگناهایی که ایجاد کردند و سپس آن تنگناها را بزرگ می‌کنند، بنا دارند آیندۀ انقلاب اسلامی را که تاریخی است غیر از حضور در تاریخ جهان مدرن، تیره و تار کنند. غافل از آن‌که از طریق انقلاب اسلامی راهی در مقابل بشریت گشوده شده تا از انحرافات هلاکت‌باری که جهان استکبار برای بشریت شکل داده، رها شوند و مسلّم تنگناهای تاریخِ دیروز و ضعف بعضی از مردم در این امر بی‌تأثیر نیست. ولی مسلّماً این راه، یعنی راه انقلاب اسلامی به جهت نورانیتی که در ذات خود دارد و مردمی که کنار حاج قاسم سلیمانی‌ها ماورای سختی‌ها متوجه ارزش و جایگاه انقلاب شده‌اند؛ روز به روز جلو و جلوتر می‌رود و جایگاه تذکر مقام معظم رهبری به مدّاحان این‌جا است که فرمودند: «اوّل آگاهی، بعد امیدآفرین باشد، [یعنی] مأیوس‌کننده نباشد، و هم حرکت‌دهنده باشد، آن وقت یک کار اساسی و بزرگ را شما انجام داده‌اید». باید متوجه بود برای حضور در آینده دو نگاه در صحنه است جریانی که مانند ترکیه، خود را ذیل نظم جهانی مطرح کرده و با بزرگ‌کردن مشکلات بنا دارد این راه را که راهِ قرارگرفتن ذیل نظم جهانی است برای ما زیبا جلوه دهد؛ و نگاهی که با نور ایمان خود متوجه آینده‌ای است که بشریت در حیات قدسی و اجتماعی خود، خود را دنبال می‌کند. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان: «ما و آینده در پیش رو» https://eitaa.com/matalebevijeh/18360 شده است به همان معنایی که بصیرت فاطمی اقتضاء می‌کند که ماورای جریان پیش‌آمده بعد از رحلت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» متذکر افقی باشد که از طریق اسلام، ما را از جاهلیت دوران آزاد خواهد نمود. خدا را شکر که متوجه حضور نورانی و ایمانیِ رهبر معظم انقلاب هستید که این بزرگ‌ترین عطای الهی به ما می‌باشد. در ضمن بد نیست در مورد مسعود نیلی به این مقاله نظری بیندازید. https://www.mashreghnews.ir/news/1615498/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D8%A7-%DA%98%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
موفق باشید  
 

39243
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حتماً در جریان موضعگیری‌های اخیر آقای دکتر بیژن عبدالکریمی هستید و همان‌طور که فرموده بودید و بنده نیز دنبال کردم، حقیقتاً ایشان هیچ ارزشی برای انقلاب اسلامی قائل نبودند، ولی ملاحظه می کنید ایشان بعد از شهادت سید حسن نصرالله سخن از احترام به گفتمان انقلاب به میان آورده اند و می‌فرمایند این دفاع من از گفتمان انقلاب برایمان هزینه ی بسیار ایجاد می‌کند و نسبت به جبهه ی مقاومت اعلان وفاداری دارند و در مناظره با آقای مهدی نصیری متذکر می شوند که جریانِ برانداز، جایگاهی جز در کنار آمریکا و اسرائیل ندارد. آنچه برای بنده موجب سؤال شده آن است که به نظر شما علت این جهت گیری از آقای دکتر عبدالکریمی را چه می دانید؟ با تشکر 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در جریان سخنان و موضع‌گیریهای اخیر ایشان هستم. و بحمدالله همین‌که مرز خود را از جریانِ برانداز و از روشنفکرانی که هیچ فهمی از انقلاب ندارند، جدا کرده‌اند؛ جای خوشبختی است، و حقیقتش علت آن را روش حکیمانه و روشنگرانۀ رهبر معظم انقلاب می‌دانم. مردی که به خوبی متذکر تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده، می‌باشد و این‌جا است که هرکس در میدان تفکر حاضر باشد نمی‌تواند آن نوع موضع‌گیری که آقای عبدالکریمی به دو جریان فوق دارند، را نداشته باشند. البته عنایت داشته باشید ما نیز مانند آقای دکتر عبدالکریمی نسبت به بعضی از جریان‌ها و افکار داخلی انتقاد داریم ولی با دقت در سخنان ایشان، این به معنای آن نیست که موضوع انتقادها یکسان باشد. با این‌همه نباید از شخصیت‌هایی که تفکر را مدّ نظر دارند؛ بی‌توجه بود. موفق باشید

39242
متن پرسش

صحبتی است میان من و حاج قاسم از افق هایی که به روزنه بدل شد، اشک هایی که به قندیل هایی یخ زده و چرکین بدل شد، آه هایی که به باد های سرد زمستان بدل شد، حال به او می‌گویم سردار دلم! کجایی؟ دلم برایت تنگ شده. بگویم «بادۀ اَلَسْت‏. ‏‏هُشیاری من بگیر و مستم بنما‏. ‏‏سرمست ز بادۀ الستم بنما‏. ‏‏بر نیستیم فزون کن از راه کَرم‏. ‏‏دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما‏» و به خود بگویم «فنا‏. ‏‏صوفی! به رَه عشق صفا باید کرد‏. ‏‏عهدی که نموده ای وفا باید کرد‏. ‏‏تا خویشتنی، به وصل جانان نرسی‏. ‏‏خود را به رَهِ دوست فنا باید کرد‏» خدایا مرا ببخش اگر لحظه ای هم غُر زدم خلاصه که «بسم الله الرحمن الرحیم» همین کافیست برای این که بگویم همه چیز فدایت ای خدا آری! «بسم الله الرحمن الرحیم» ببخش اگر که دل نسپردم به تو، ببخش رهایی خودت را به من، ببخش و دلم را سپرده خودت کن. «رَها باید شد!‏ ‏‏از هستی خویشتن رها باید شُد‏. ‏‏از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد‏. ‏‏آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏. ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حاج قاسم عزیز گفتید و روحی که جان‌ها را متذکر راهی کرد که تنها راهِ سعادت در این زمانه است و زیبایی قضیه آن‌جا است که هرکس به دشمنان انسانیت بخصوص به آمریکا و اسرائیل نزدیک شود، بیش از پیش از حاج قاسم دور و دورتر می‌شود و این‌جا است که می‌توان گفت شهید حاج قاسم سلیمانی ما رازی شده است برای تشخیص حق از باطل. و دیدید که جان مردم چه اندازه در نسبت با او به خود آمدند و می‌بینیم که چه اندازه بعضی‌ها با دوری از ایشان آنچنان از خود بیگانه می‌شوند که آرزوی آن‌ها حاکمیت اسرائیل است بر ملت ما. اینجا است که می‌فهمیم اگر نسبت خود را با این مرد با جدیّت تمام معنا نکنیم، بی‌معناترین انسان‌ها خواهیم شد به همان معنایی که در آخرین بیت متذکر شدید: « آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏ . ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏». امروز شیطان درون همان امیدواری به وعده‌های دشمن است و راهِ انبیاء، امیدواریِ هرچه بیشتر به آیندۀ انقلاب اسلامی می‌باشد که در منظر ایمانیِ رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده است. موفق باشید  

39200
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: بر سر استکبار نظام سلطه و روح شیطانگرایی این نظام شک و شبهه ای در دل ندارم و برای پیکاربا این روح شیطانی تحت پرچمی خداجوی روز بروز لحظه شماری می‌کنم. شکی خره وار در وجودم جولان می‌دهد. شکی که ناشی از اتفاقاتی است که در عرصه جامعه و عملکرد مسئولیین در این چندین سال روز به روز بیشتر می‌شود. بگونه ای شده ام که این حکومت را لایق این پرچم داری علیه نظام سلطه نمی‌بینم. برای نمونه بگوییم از عملکردهای بسیار ضعیف در حوزه های اقتصادی، اشرافی گری مسوولین نظیر شمخانی ها و...، ضعف متمادی سیستم آموزشی و عدم کارآمدی این سیستم، بحران های زیست محیطی، دروغگویی بسیار زیاد مسوولین و ریاکاری هایی که بارها به وضوح دیده ام. نظیر این که آقای قالیباف در مصاحبه ای از دغدغه خود از وجود و یا عدم وجود مواد غذایی در یخچال خود می‌گویید و بعدش ماجرای سیسمونی رخ می‌دهد، بحران ها در سیستم ناکارامدی ایران‌خودرو و سایپا، سکوت های مفتضح در مقابل پرونده های قضایی نظیر آقای طوسی، و ...با این نمونه ها شکم در حال تبدیل به یقیین است. استاد عزیز ازطرفی شما و امثال استاد شجاعی و افراد مومن دیگر از این حکومت دفاع می‌کنید شما چه می‌بینید که من نمی‌بینم؟ مرا راهنمایی کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده نیز چون در مسئولیت‌های اجرایی که داشتم متوجه آنچه جنابعالی فرموده‌اید، شدم؛ به این نتیجه رسیدم برای ادامۀ این انقلاب بزرگ باید نسلی پروریده شوند با معارفی از جنس حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی. و این بود که مسئولیت‌های اجرایی را رها کرده، به امور فرهنگی پرداختم و در عین انتقاد به همان مواردی که جنابعالی انتقاد دارید، حقیقتاً شأن انقلاب اسلامی اموری است بسی بالاتر از آنچه ما در جای جایِ نظام اجرایی خود و حتی نظام آموزشی با آن روبه‌رو هستیم. ولی از آن طرف هم بنده سخت امیدوار می‌باشم که تنها از طریق انقلاب اسلامی و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که او را عطای الهی برای ادامۀ انقلاب می‌دانم، آینده‌ای در پیش داریم که جوابگوی نیازهای بشر جدید یعنی بشرِ آخرالزمانی می‌باشد و به همین جهت دشمنان این انقلاب تمام تلاش‌شان آن است تا مانع شوند معنای انقلاب اسلامی به گوش جوانان جهان برسد. ولی ملاحظه می‌کنید که با همۀ آن فتنه‌ها همچنان انقلاب اسلامی در تاریخ خود جلو و جلوتر می‌رود. موفق باشید

نمایش چاپی