بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33274
متن پرسش

با سلام محضر استاد طاهرزاده عزیز:

استاد بنده پرسش و پاسخهای شما را درباره آقای امید دانا در سایت مجددا مطالعه کردم و دیدم در انتقادهایی که به شخص شما می شد {که بعضا متاسفانه توهین آمیز بود} شما این چند پاسخ را فرموده بودید:

«بنده همین اندازه جای برای ایشان قائل هستم که انقلاب اسلامی کاری کرده تا چنین افرادی هم بر اساس عُلقه و گرایش خود، به انقلاب اسلامی و بخصوص شخص مقام معظم رهبری گرایش پیدا کنند. ولی مگر می‌شود کسی دین خود را از امثال آقای امید دانا بگیرد؟! و مگر خود ایشان چنین ادعایی دارد؟! در این مورد بیشتر به سعه‌ی انقلاب باید توجه داشت.»

پاسخی دیگر از شما: «ظاهراً آقای امید دانا زردتشتی بوده است و سابقه‌ی خوبی هم ندارد. حتی در جوانی به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توهین کرده. ولی به هر حال به جهت تعلّقی که به ملّیّت ایرانی و ایران دارد، و متوجه شده از طریق انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب، این کار به خوبی محقق شده؛ از این جهت، تعلقی به انقلاب و رهبر انقلاب پیدا کرده است و شرط عقل آن است حال که او چنین گرایشی پیدا کرده است، او را طرد ننماییم.»

و باز در جایی دیگر فرموده بودید:

«آن کلیپ را که آن طلبه‌ی عزیز مطرح می‌کنند، دیدم. عنایت داشته باشید آن سخنان مربوط به دوره‌ی جوانی ایشان می‌باشد که در عکس نیز مشخص است. و اگر متوجه‌ی موضع‌گیری‌های اخیر ایشان نسبت به رهبر معظم انقلاب و جایگاه انقلاب اسلامی بشویم، روشن می‌شود که تحول عظیمی در ایشان به‌وجود آمده است، نه از آن جهت که ایشان مسلمان شده باشد و یا ادعاهای مقدس‌مآبانه داشته باشد؛ از آن جهت که قبلاً گمان می‌کرده عامل سقوط ایران، اسلام بوده است و بعد با همان روحیه‌ی ایران‌پرستی‌اش متوجه می‌شود انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب به گفته‌ی خودش موجب شکوه ملی و احترام به ایران و ایرانی شده. و در این رابطه می‌توان گفت به یک معنا «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». از طرفی معلوم نیست چرا آن طلبه‌ی محترم ایشان را با سلمان رشدی مقایسه می‌کند؟! سلمان رشدی از آن جهت که ادعای مسلمانی می‌کرده و سپس توهین به پیامبر خدا کرده است، مرتد و مهدورالدّم است. ولی آقای امید دانا اساساً ادعای مسلمانی نکرده. به هر حال موضوعاتی که بعد از تحول فکری آقای امید دانا ،ایشان مطرح می‌کنند موضوعاتی است که موجب تقویت نظام اسلامی می‌گردد و بدین لحاظ مورد استقبال است و با این هوشیاری می‌توان سخنان ایشان را مطرح کرد و این به معنای تأیید شخص ایشان نیست، بلکه به معنای تأیید نظام اسلامی است. مگر علی «علیه‌السلام» نفرمودند «خذوا الحكمة ولو من المشركين» حکمت را بیابید حتی از مشرکین؟ آیا این به معنای تأیید شرک آنان است؟»

حال استاد عزیز با توجه به صحبتهای اخیر امید دانا درباره سلمان رشدی و اینکه او صحبت سلمان رشدی در بحث القای شیطان به پیامبر در جریان وحی را پذیرفته و نحوه حرف زدن امید دانا درباره امام خمینی که حالت تمسخر دارد، آیا باز هم می توان از صحبتهای این فرد در جاهایی که از انقلاب و رهبری دفاع می کند استفاده کرد؟! چون قبلا چنین کاری می کردم و کلیپ های او را در حمایت از رهبری مثلا همین جدیدترین صحبتهایش بعد از دیدار پوتین با رهبر را که اتفاقا شما در کانال مطالب ویژه هم گذاشته بودید باز نشر می کردم. ولی حالا بعد از دیدن تازه ترین حرفهایش درباره سلمان رشدی کاملا دچار تردید شده ام که نکند داریم اشتباه می کنیم و در زمین دشمن بازی می کنیم و این فرد واقعا نفوذی دشمن برای حزب اللهی هاست. و دیگه نباید هیچ حرفی از این فرد در حمایت از رهبر و انقلاب را نشر بدهیم؟؟!! ممنون می شوم اگر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً کلیپ آخر را بنده نیز گوش دادم و مشخص شد که قضیه نوعی تقابل و تضاد با اصل نظام اسلامی و حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» به عنوان نماد اصلی انقلاب است و عملاً ایشان با سخنان اخیرش نشان داد هیچ تعلقی به ملیت ایران که با دیانت و تشیع یگانه است؛ ندارد و به جای اینکه روز به روز متوجه اصالتهای خرد خسروانی در تجلی تشیع بشود, خواسته یا ناخواسته به بهانه آزادی بیان هرگونه تهمت ناروا را به عواطف مقدس ملت ایران می پذیرد و دیگر جایی برای امید به ایشان در راستای نزدیک کردن جریانهای  خاکستری به نظام نمی ماند؛ بلکه بر عکس جبهه ای می‌شود تا جریان خاکستری را مقابل کلیت نظام قرار دهد و بنده خوشبینی به ایشان را اگر کسی دقیقاً صحبتهای ایشان را دنبال کند نوعی خوش باوری غیر منطقی می‌دانم. در حالیکه اسلام عزیز ما به ما توصیه می فرماید تحمل «دیگری» را داشته باشیم. ولی همان اسلام می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ» (ممتحنه/1) ای مسلمانان کسانی که دشمن حکم خدا هستند و دشمنان انسانیت شما می‌باشند را دوست مگیرید. آیا سخنان اخیر امید دانا مصداق دشمنی با حکم خدا و دشمنی با انسانیت نیست؟ انسانیتی که بهترین انسانها را یعنی حضرت رسول خدا و حضرت علی «علیهماالسلام» را دوست گرفته اند. موفق باشید 

33257
متن پرسش

سلام استاد: بازم منم شاگرد نالابق😊 استاد کم آوردم، اینکه یه روز نتونی فلان کار رو انجام بدی و حتما بدون دلیل نیست، باید تمام تعادل خلق وخو و شخصیتت رو از دست بدی و مثل یه بره بی صاحب رها بشی تا هر بلایی سرت بیاد؟یک خطا نشونه اینه که دست از دین ورداشتی؟ من تفکر آدمها و قضاوتها رو نمی فهمم اما تا جایی که میدونم وقتی یه مساله در باورت رسوخ میکنه حتی اگر هنوز نتونستی در ظاهر به کمال اون باور برسی ولی دم به دقیقه باورت تغییر نمیکنه که! انسان باید چطور خودش رو معرفی کنه که با یک اشتباه که از بهشت بیرونش میکنن تمام تلاشش رو برای برگشت میکنه هرچند شاید نمیدونه که راه درست دقیقا به کدوم یکی از دانسته هاش بر میگرده، خصوصا در صورت وجود زمان کافی، و دیگه دیگران روش حساب باز نکنن که نظرش عوض شده! من اشتباه می‌کنم، من کم میارم، سست وضعیف و بیخیال میشم و بلعکس، گاهی نمیدونم خصوصیات اخلاقی قبلم رو در جزییات با چه رفتاری و خصوصیاتی جایگزین کنم که درست و حکیمانه باشه، و رودربایستی بودن آزارم میده و شاید مقداری ترس از طرد شدن، متاسفانه همیشه بخش عملی از تئوری خیلی سخت‌تره، برای همینه که من نصفه آدم موندم ولی هیچوقت نمیتونم اون نصفی رو که دارم نادیده بگیرم چون اون عین من، من هست هرچند بالقوه و اگر اون نصفه هم بره دیگه من وجودی ندارم و مساوی با مرگ منه حتی اگر به ظاهر زنده باشم، بنابراین هیچ‌وقت نظرم عوض نمیشه، استاد شما میگید انزوا بده هرچند من اینرو ترجیح میدم، و اینکه زن اجتماعی هم چیز درستی نیست، به تعادل رسیدن واقعا درد آوره، نمیدونی جواب سوالی رو بدی یا ندی! از خودت، اهدافت، برنامه ات و.... بگی یا نگی و در هر دو صورت اشتباهه، و اینکه چی بگی؟ چقدر بگی؟ با چه لحنی بگی؟ و...، من حس یک نوجوون رو دارم که تازه داره با حقیقت اجتماعش، آدم های اطرافش و... آشنا میشه که حدود ۳۰ سال در بینشون بوده و به یک نحوه دیگه اونها رو شناخته باهاشون انس گرفته بهشون علاقه و محبت داشته، درحالیکه انعطاف روحی اون نوجوون رو ندارم و با هر بار روبه رویی با حقیقت یک فرد یا مساله و... می‌شکنم و باید اون شکستگی رو ترمیم کنم با یک باور و روش درست، اون هم در عمل به تنهایی و با آزمون و خطا، گفتید تنهایی گاهی بهتره میتونم اشاره شما رو حدس بزنم. اما اگر من ظرفیت عارف شدن رو نداشته باشم چی؟ قبلا به خاطر داشتن یکسری استعدادها به خودم افتخار می‌کردم اما الان به خودم فوش میدم چون نمیدونم چطور کاری رو بکنم که جواب درست هر کدوم رو همزمان داده باشم و تا جایی که به عهده منه به بلوغ رسونده باشم. با این همه وقتی می بینم که کسی مثل شما هست دلگرم وامیدوار میشم که این دنیا خوبی هم داره که بخاطرش بتونی زندگی رو تحمل کنی، پرحرفی کردم، درپناه حق باشید ان شاءا...💚

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا فکر نکنید که این حالات، قصه این دوران است برای انسانی که می‌خواهد بدون انقطاع از سنت گذشته در این جهان و در آینده آن حاضر شود؟ لذا جمع روحیه سنتی و در عین حال به روز بودن، امر ساده‌ای نیست و از این جهت بحث‌های «جهان بین دو جهان» به میان می‌آید تا نه گذشته سنتی خود را نادیده بگیریم و به انسان‌هایی که متعلّق به آن سنت‌اند بی‌احترامی کنیم، و نه در گذشته بمانیم و از حضور در تاریخ انقلاب اسلامی غافل شویم. إن‌شاءالله امیدوار باشید که به وسعت انسان حاضر در «جهان بین دو جهان» همه روح‌هایی که به نحوی با امور قدسی و معنوی ارتباط دارند، در خود جای دهید و آنان را از خود بدانید. موفق باشید

33256
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: سوالاتی از خدمتتان داشتم. ۱. در مورد کلمه تاریخ که مکرر از آن در بیانات و کتب خود استفاده می کنید، اگر تعریف تاریخ را به آنچه مرسوم است حساب نکنیم، آیا می توانیم بگوییم که تاریخ در بیان شما به این معنی است که اگر تاریخ را با اجزا آن بخواهیم تعریف کنیم، هر تاریخ جدید یعنی یک استکبار جدید و یک نماد جدید اراده خدا و لوازم و اشخاص آن در اجتماع؟ و اگر اینگونه است زمان مثلا آیت الله قاضی را باید چگونه بنامیم؟ ۲. در بررسی افراد و رفتار افراد جامعه این را کنجکاو بودم که مثلا چه می شود که یک نوع پوشاک، یک نوع بیان و گویش، یک نوع سبک زندگی و... به سرعت در جامعه باب می شود، با دقت در افراد متوجه میشم که اکثرا هرچند آنچه در سطح جامعه، باب شده را ناخوشایند می دانند ولی برای هم سطح شدن و به نظر آنها عقب نماندن از یک رسم خود را با آن رسم هماهنگ می کنند.حال در بیان شما جمله ای با عنوان اینکه بشر این دوران میخواهد با "بودِ"خود زندگی کند وبه کمتر قانع نمی شود، حال که بود هر شخص به وسعت جهان است، سوال اینکه ما تا چه حد می توانیم تبعیت افراد از مُد را تقلای آنها برای زندگی با بود خود بدانیم، وآیا اصلا این تبعیت از رسم باب شده هر روز در جامعه را می توانیم در این حوزه بحث کنیم یا نه صرفا تبعیت از دنیا طلبی و... است که قبلا هم بوده. ۳. در ادامه مطلب و سوال دوم آیا وجهی از این زندگی با بود خود منتهی کم رنگ تر را در دوران انسانهای قدیم هم داریم؟ ۴. آیا می توانیم یکی از علل حوالت بشر این دوران به ساخت ابزار برای زندگی خود را علت زندگی در بود جهانی خود بدانیم؟ ۵. در آخر اینکه خواست سوال کنم که چه کتابی را به عنوان منبع موثق مطالعه تاریخ ایران و اسلام معرفی می کنید؟ ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است به این نکته توجه شود که «وجود» در هر عصری حضور و ظهوری مناسب آن عصر و تاریخ دارد، این نکته‌ای است که می‌توان از آیه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْن» مدّ نظر آورد. این خدا همواره در هر تاریخی به صورتی زنده و فعّال در صحنه است، از جمله در انقلاب اسلامی. خدایی که نیچه مرگ آن را مطرح می‌کند، خدای مفهومی است که به عنوان واجب الوجود در ذهن‌ها جای دارد ولی خدای پیامبران و در این زمان خدای امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌عليه»، خدای دیگری است و این است، خدایی که عین بقا و حضور است. انقلاب اسلامی متذکر این شأن از حضور خداوند در این تاریخ می‌باشد. ۲. بشر آخرالزمانی آزادی را جزو ذات خود می‌داند و اگر آن را با هویت قدسی‌اش همراه نبیند، گرفتار نوعی پوچی و سرگردانی می‌شود و عملاً تن به هر کاری می‌دهد که در بشر جدید ملاحظه می‌کنید. ۳. بشر دیروز بیشتر با باورهایش زندگی می‌کرد و نسبت به این امر در آرامش بود. ۴.  همین‌طور است. ۵. به نظر می‌آید کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهان بین دو جهان» و جزوه  «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید  

33253
متن پرسش

با سلام دو سوال داشتم: ۱. در فصول الحکم جناب ابن عربی صلوات به صورت، صل الله علیه وآله وسلم است یا صلی الله علیه و سلم است؟ ۲- آیا می توان گفت که شالوده انقلاب اسلامی ایران، بر اساس تعلیمات جناب ابن عربی و ملاصدرا است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید تفاوتی در میان نباشد البته حضور ذهن در این مورد ندارم. ۲. مسلّم شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که شخصیتی عرفانی است و با آن شخصیت به صحنه سیاست قدم گذاشتند، بی‌ارتباط با با آموزه‌های ابن عربی و جناب صدرا نمی‌باشد. موفق باشید

33249
متن پرسش

موضوع: عوامل پیشران و انگیزه های «انسان افق گشا» ۱. به نظر شما عوامل پیشران و انگیزه های الهی و درونی انسان افق گشا چیست؟ ۲. من می‌ دانم افراد افق گشایی مثل شهید سلیمانی انگیزه های والا و قوی دارند. می‌فهمم که آن‌ها بسیار سرزنده و با حیات هستند. اما این انگیزه ها در من قوی نیستند. اگر بخواهم انگیزه های خود را به انگیزه های یک انسان افق گشا نزدیک کنم؛ شما چه توصیه ای به من دارید؟ ۳. اراده افراد ناشی از درک آن‌ها از مقصد است. مکتب های مختلف نیز انسان ها را به سودها و بهره‌مندی های مختلفی بشارت می‌دهند؛ درباره اسلام ما برای جذب افراد در بکار گیری سرمایه شخصی در راستای افق گشایی رویکرد های مختلفی داریم: گاهی به حرف های کلی و مبهم مانند سعادت دنیا و آخرت روی می‌آوریم. در صورتی که تعلق اراده به امور مبهم محال است و از طرفی غرب افراد را به بهایی مشخص مانند فلان خانه و فلان حقوق می‌خرد. گاهی در زمین غرب بازی می‌کنیم که مثلا «بیا به علم و فناوری خدمت بکن» و از پیشرفت های فن‌آوری کشور مثال می‌زنیم یا «بیا به آدم ها خدمت کن» که در این زمین بازی همیشه بازنده هستیم. گاهی نیز رشد معنوی را مطرح می کنیم که به ظاهر منطقی تر است اما باید احساس واقعی رشد معنوی در فرد ایجاد بشود که با توجه به ساختار های موجود اصلا چنین جهتی مطرح نمی‌شود. نهایتا سوال این است که ما چگونه مقصد را تصویر می‌کنیم؟ چگونه به مجاهدت در اسلام دعوت می‌کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دریافت معارف توحیدی در ابعاد مختلف آن، نظر به چشم‌اندازی که انقلاب اسلامی به لطف الهی مقابل انسان می‌گشاید، انسان‌ها در افق حیات خود به اصالت های خود می‌رسند. در این مورد إن‌شاءالله کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع بین دو جهان» می‌تواند مدد رسان باشد. موفق باشید

33238
متن پرسش

سلام و درود خدا استاد عزیز: می‌خواستم نظرتون را درباره شخصیت حجت الاسلام قنبریان و مباحثی که مطرح می‌کنند چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حساسیت این عزیزان نسبت به تحقق عدالت ارزشمند است و باید ادامه داشته باشد. می‌ماند که در نظام اجرایی برای تحقق این اهداف نیاز به حوصله و برنامه‌ریزی دارد و از این جهت به نظر بنده دولت در مسیر تحقق عدالت تلاش لازم را به عمل خواهد آورد ولی محدودیت‌های اجرایی چیز ساده‌ای نیست که گمان کنیم یک شبه حل می‌شود. موفق باشید

33234
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده چند وقتی بود شدیدا دعای شهادت می‌کردم، بالاترین دعای مدنظرم، دعای عاقبت به خیری و بالاتر از اون عاقبت به شهادت بود. خیلی ضجه می‌زدم برا طلب شهادت، شب قدر امسال بود که احیا رو در کنار شهدا بودم تو شب سوم و در اوج ضجه زدن و طلب شهادت، انگار یهو حالم عوض شد و اینجوری برداشت کردم که این حرفا چیه، تا کی خود خواهی، تا کی فقط خودتو ببینی. مگه کسی که همه چیزش معشوقه، همه کسش اربابشه، مگه میشه برا خودش چیزی بخواد. گیرم که شهیدم شدی، خب که چی؟ اربابت چی و یهو تو حالات خودم همه وجودم طلب و دعای سلامتی امام زمان شد و دیگه هیچ جوره نمیتونم دعا کنم برای خودم، هیچ جوره نمیتونم هیچی برای خودم بخوام، حتی شهادت رو، فقط و فقط دعا برای سلامتی امام زمان. حتی تو دهه محرم هم تو هیئت نمیتونم هیچی بخوام به جز دعای سلامتی آقا، فقط به فکر اونم، تا امشب که یهو دعام و طلبم شد اینکه یجورایی یکاری کنم برای دغدغه های آقا... یعنی دعا برای سلامتی ایشون به تنهایی فایده نداره باید یکاری کنم برای جلو افتادن کاراش. در کل سوالم اینه، اشتباهی نرم جلو، انحراف نباشه؟ درسته مسیرم؟ ممنون از شما دعاگوتونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این موارد إن‌شاءالله با رعایت تقوا محقق می‌شود و به لطف الهی می‌توانید برای این انقلاب امام زمانی و رعایت رهنمودهای نایب‌الامام، مؤثر باشید. موفق باشید

33227
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: استاد من حدود ۲۱ سال سن دارم و امشب (شب تاسوعا) به نور حضرت ابوالفضل یک دغدغه ای به ذهنم آمد که به شما عرض می‌کنم. یک حسی به من القا شد که حس می‌کنم ( با توجه به قرائن و شواهد) تمام ابعاد وجودی ام در حجاب اکبر قرار گرفته است و از یک زمانی به بعد رشد نکرده اند، بخواهم برایتان واضح بگویم؛ اینست که بعدهای مختلفم مانند دانه ای می‌ماند که هنوز سر از خاک بر نیاورده است، مثلاً رشد فردی، اجتماعی، فهم، عقل، روح، دید، نگاه، بیان، حتی جسم و رشد علمی، معنوی، و هر چیزی که فکرش را بکنید که در معرض رشد قرار دارند، متوقف شده اند و وارد یک حجابی شده اند که نه می‌دانم سببش چیست و نه می‌دانم اسباب رفع آن چه می تواند باشد!! یک حس خیلی ضعیفی که دارم، اینست که حس می‌کنم آن دانه که هنوز سر از خاک بر نیاورده، دائماً درحال ریشه دوانی است واقعاً از جهاتی که درکشان می‌کنم و عرض کردم، (به خصوص رابطه اجتماعی که نمی‌توانم ارتباط برقرار کنم) در تنگنای سختی هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد به قبض و بسطِ روح خودتان بیندیشید و این‌که انسان در هر دو حال می‌تواند با رعایت دستورات الهی راه خود را به سوی خدا بگشاید. و در همین رابطه تقویت ابعاد معرفتی از یک طرف و ابعاد سیاسی مثل حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی به میان آمده است از طرف دیگر، کار ساز است. موفق باشید

33216
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: ضمن عرض تسلیت ماه محرم و تشکر از تبیین شما در برنامه ی حسینه ی ایران. آیه ایی که از شأن الهی مطرح فرمودید به صورت ویژه توجهم رو جلب کرد. در راستای رسیدن به فرم حقیقی روایتِ سینماییِ داستان های شهادت و تجلی شأن الهی لطفا راهنمایی بفرمایید. خیلی ممنون. متن زیر با عنوان «توفیق صحنه» در کنار بیاناتی که در برنامه فرمودید تهیه شده است. صحنه ی اجرا اگر حقیقی باشد خودش تیم برپایی قصه را برای تجلی حقیقت فرا می خواند. همانطور که دشت کربلا در صحنه ی رویارویی ها و تجلی حقیقت چنین بود. و اینکه آیا حضور در صحنه می تواند پنجره ایی رو به ملکوت باشد و مکان و زمان صحنه تقدیر الهی را بر صحنه، جاری کند، طلب تیم اجرایی ست. صحنه هایی که در بازسازی دفاع مقدس برپا می شود هرچند با شبیه سازی مکان تلاش می کند در فرم روایت داستان صداقت داشته باشد، اما چگونه می‌تواند روحی که شخصیت ها را در برگرفته است نشان دهد و پدیدار شناسانه داستان را روایت کند، وقتی از اتصال شخصیت با حقیقت زمان غافل است و درک حقیقت فضای جبهه بر عوامل اجرا پوشیده است. اما هرچند این طور به نظر می‌رسد که حجاب زمان و مکان بر تجلی حقیقت جاری صحنه اثر می‌گذارد، ولی حقیقت توحید در تاریخ نفوذ دارد و جنس این یگانگی در صحنه ایی که برپا می شود احساس می شود. و اگر تیم برپایی، حقیقت توحید را در زمان خودش احساس کرده باشد می تواند روح توحید قصه را در حجاب تکنیک، جلوه گر کند. تاریخ، گذشته است. اما نگاه حقیقی به گذشته، نشانی از آینده دارد. و برای همین نحوه ی روایت سینمایی که بیانی از شأن الهی را می‌خواهد به صحنه بیاورد بسیار اهمیت دارد. «کل یوم هو فی شان» انسان آخرالزمانی نمی‌خواهد وجود خودش را در بعد مادیات و حتی در بعد تخیل احساس کند. بلکه می‌خواهد وجود خودش را در ابعاد متعالی اش احساس کند. و رجوع به قصه های دفاع مقدس که جزئیات فرم داستانی دارند و شهادت را به عرصه می آورد از این رو مورد توجه است. پدیدار شناسی اکنون و رجوع به سینمای انقلاب اسلامی و در درخواستِ مخاطب، برای رؤیت جلوه شهادت؛ اهمیت استفاده از تکنیک را پر رنگ تر می‌کند. و همانطور که «ما رأیت الا جمیلا» خبر از نحوه ی بودن و دیدن متعالی می‌دهد. امید است با تکنیک زیباتر دیدن و به صحنه آوردن خلوص ها، ایثارها و شهادت ها و روایت ابعاد متعالی انسان، آن نحوه بودن متصل به نگاه متعالی برای مخاطب رقم بخورد. با تشکر فراوان از زحمات شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. حقیقتاً می‌توان در تاریخی گام نهاد که حضوری باشد کنار شهدای کربلا و روحی را به میان آورد که انسان در هر جای و جایگاهی که قرار می‌گیرد، مظهر تذکر به آن فکر و فرهنگ باشد، چه در امور اقتصادی و چه در امور فرهنگی. و از این جهت است که اگر انسان با آن روح و روحیه دست به کار امور هنری شود، عملاً نوری را منعکس می‌کند که انعکاس‌دهنده انوار کربلا به خانه جان مخاطبان است و لذا مائیم و راهی که در مقابل‌مان در دل سنتِ حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به عنوان انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده شده است، حال هرچه می‌خواهیم باشیم، مهم آن است که در دل چنین حضوری، خود را تعریف کرده باشیم که فرمودند: «من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش/ چون به فکر سوختن افتاده‌ای، مردانه باش». موفق باشید

33214
متن پرسش

سلام: نظر استاد راجع به شخصیت علمی مرحوم فیرحی، آثار ایشان و نظراتشان، خصوصا نظرشان راجع به وحدت که ایشان استراتژی وحدت را عامل خشونت بیشتر می دانند، یا نظرشان راجع به علوم انسانی اسلامی، ترکیب حکمرانی سنتی اسلامی و مدرن و... چیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است و نباید منکر بعضی از نکات خوب نظرات ایشان شد. آنچه کار را مشکل می‌کند نوعی روشنفکرزدگی است که در شخصیت ایشان نهفته بود و مانع می‌شد تا به عمق حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی بیندیشند. موفق باشید

33213
متن پرسش

سلام علیکم: ضمن تشکر از بحث های عاشورایی شبکه ۱ حسینیه ایران. آنطور که من برداشت کردم حضور تاریخی امروزمان باید در مواجهه با استکبار تعریف شود و این اصل اساسی انقلاب است. سوال من این است که افرادی مانند بن لادن و امین الظواهری از سرکردگان القاعده که بنام اسلام با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا مبارزه کرده و به منافع آنها آسیب زده اند و هردو بدست نیروهای آمریکایی کشته شدند نیز آیا در این حضور تاریخی که شما تعریف کردید حاضرند؟ لطفا توضیح بفرمائید با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آن‌ها سلفی‌گری و تحجّر است. لذا به جای حضور در جهانی که دیانت، جوابگوی بشر جدید و در این تاریخ باشد تلاش می‌کنند انسان‌ها را به گذشته و تاریخ را به گذشته برگردانند و عملاً مجبور به نوعی خشونت می‌شوند زیرا بشر جدید بنا ندارد به گذشته خود برگردد و از بودن امروزین خود منصرف شود. این‌جا است که بحث انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» پیش می‌آید. موفق باشید

33209
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. دیشب یعنی شب چهارم محرم فرمودین که امثال اصحاب اباعبدالله در تاریخی حضور یافتن که اباعبدالله حضور یافت تا ابدی بشن و شناخته بشن و مورد الگو واقع بشن، خب شبهه ای که برای من بوجود اومده اینه که شهدای گمنام یا شهیدانی که اسم و رسمی ازشون نمونده اینها چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور یافتن؟ چگونه جاودانه میشن وقتی که هیچ نام و نشونی از آنها نیست تا در آینده و ده ها قرن بعد مورد توجه آیندگان باشند؟ ۲. و اینکه فرمودین باید که حضور در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا کرد همانطور که اصحاب اباعبدالله حضور پیدا کردن در تاریخ حسین علیه الاسلام، خب حضور تاریخی آنها با جنگیدن و شمشیر زدن و جا نزدن از معرکه کربلا بود و یک راه مشخص و معین بود. مسئله اینجاست که ما چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم، باید چکاری انجام بدیم؟ از منِ به شخصه چه بر می آید تا حضورم ابدی شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک، حضوری است که در نزد خود و در جان خود می‌یابند. بحث در حضوری‌بودن است که در جان آن‌ها پیش آمده و در این راستا در آن تاریخ حاضر شده‌اند، حال چه گمنام و چه با نام، برای خود آن‌ها چه تفاوتی می‌کند؟ مهم حضور تاریخی است که برایشان پیش می‌آید و روحی که با شخصیت خود بر تاریخ‌شان می‌دمند. ۲. برای ما آنچه می‌تواند مبنا باشد آن است که خود را به عنوان یک سرباز در تاریخ انقلاب اسلامی تعریف کنیم، حال هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید

33195
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز آیا می‌توان در مباحث شما، کلمه ی «انقلاب» را در همه جا مساوی «اراده غلبه دادنِ حکمِ خدا» در نظر گرفت. واینکه اگر این اراده را همچون نقشی در نظر بگیریم که در آینه شفاف باطن های صیقلی متجلی می شود، راه یافت بیشتر این ارده در وجود خود چیست؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته بیندیشید که از یک طرف، حاضرشدن در تاریخی که ذیل اسلام آغاز شده و ما می‌توانیم خود را در آن تاریخ معنا کنیم؛ چه نوع روح و روحانیتی در جان ما به ظهور می‌آید؟ و از طرف دیگر متوجه تقوای الهی باید بود که موانع درک اراده الهی را در جان ما رقیق و رقیق‌تر می‌کند. موفق باشید

33190
متن پرسش

بسم الله الرحمن رحیم. سلام علیکم: در جلسه‌ای که تحت عنوان راز امیدواری ما به آیندهٔ نظام اسلامی و وظیفه تاریخی روحانیت برگزار شد شما فرمودید که اگر آیت الله قاضی طباطبایی در دورهٔ ما زندگی می کردند کسی مانند شهید چمران می شدند؛ سوال بنده اینجاست که آیا آیت الله قاضی با آن درجات عرفانی و معنوی بالا و با توجه به اینکه ایشان سِیر بسیاری در عوالم غیب داشتند آیا هم تراز شهید چمران هستند!؟ یا استاد برای اشاره به مبارز بودن انسان توحیدی در این زمانه از این تشبیه استفاده کردند؟ و آیا چرا آیت الله قاضی را در این عصر به حضرت امام خمینی تشبیه نفرمودید؟ (زیرا که از نظر مبارز بودن هم امام خمینی پیشرو تر از دیگر شهدا بودند)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت فرمودید که بحث در آن جلسه مربوط به حضور تاریخی بود و این‌که وقتی تاریخی آغاز شود حضور توحیدی اقتضاء می‌کند که در آن تاریخ حاضر شویم و از این جهت حضرت امام، آغازگرِ تاریخی هستند که ما در آن قرار داریم؛ با این فرض آن جمله عرض شد وگرنه حتماً می‌دانید که از قول حضرت امام نقل شده است که مرحوم قاضی کوه توحید بوده‌اند. موفق باشید

33182
متن پرسش

آفاق را گردیده‌ام مهر بتان سنجیده‌ام بسیار خوبان دیده‌ام اما تو چیز دیگری. سلام محضر استاد بزرگوار: بحمدلله بنده را نمی‌شناسید و این عرض بنده شائبه‌ای ندارد، واقعا در ساحت تفکر و بین معاصران، حضرتعالی برای بنده چنین جایگاهی دارید. با آثار بسیاری از متفکران معاصر آشنا هستم اما افقی از دینداری که جستجو می‌کردم در آثار حضرتعالی یافتم. ولی گاهی ابهاماتی برایم رخ می‌دهد. در آخرین جلسه مردمی سازی به گونه‌ای درباره بشر امروز و تمایل او به اعمال اراده صحبت می‌کردید که به نظرم با آنچه در آثار قبلی شما درباره غرب دیده بودم متفاوت شده بود. متوجه هستم که ساحت تفکر ساحت تجویز یا ارزش‌گذاری اخلاقی نیست، اما آیا هر آنچه ما از تمایل آزادی بدون حد در بشر امروز و حتی هموطنان خود می‌بینیم به جاست؟ آیا آنچنان که قبلا بشر مدرن را ظهور نفس اماره می‌دانستید، این افرادی که زیر بار امر خداوند در امور مختلف زندگی نمی‌روند، دچار نفس اماره نیستند؟ آیا باید برای تمایل بانوان به کشف حجاب جایی بازکرد و به اصطلاح از جهتی به آنها حق داد؟! ای کاش می‌شد بین رهنمودهای سلوکی که از زبان اهل بیت مطرح می‌کنید و مباحثی مثل مساله حجاب و آزادی که همین هفته مطرح کردید پیوستگی بیشتری برقرار شود. گاهی چنان در اینگونه جلسات از ارزش‌گذاری اخلاقی احتراز می‌شود که گویی اخلاق با همه انحاء و مدخلهایی که دارد (اخلاق عرفانی، اخلاق ماثور از اهل بیت) همه به یکباره امری قلمداد می‌شود که باید از آن گریخت. امیدوارم توانسته باشم پرسش را به گونه‌ای مطرح کنم که خودم و دوستانی که پیگیر مباحث حضرتعالی هستند، به فهم بهتری از دیدگاه شما برسیم. با احترام و سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: با تشکر فراوان از تذکرات دلسوزانه و عاقلانه‌ای که به میان آوردید. ثانیاً: عنایت داشته باشید که خرد بشر مدرن و درک او از خودش، ربطی به اروپائیان ندارد، یک فرآیندِ تاریخی است. و در جلسه اول شاهدی از سخنان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این امر آورده شد و یا در همین رابطه اخیراً در جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» عرایضی در این رابطه شد. ثالثاً: اتفاقاً در آن جلسه که می‌فرمایید بحث در آن بود که چه شد که بین حجاب و آزادی دوگانگی و تقابل پیش آمد و راز این تنگنای تاریخی را در کجا باید جستجو کرد. چرا نتوانستیم طوری آزادی را تبیین کنیم که در دل آزادی، بهترین انتخاب، حجابی است که اسلام پیشنهاد کرده است. رابعاً: آری! در ساحتی از حضور ما در نزد خود بحثِ اخلاق موجب غفلت از حضوری می‌شود که باید در ساحت وجودی خود حاضر شد. ولی در ساحتی دیگر که انسان بنا دارد برای هرچه بیشتر از اجمال ساحت وجودی خود به تفصیل حاضر شود، آن‌چنان بحث اخلاق مهم است که انگیزه رسالت نبیّ اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» قرار می‌گیرد و حضرت می فرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ» به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده‌ام. خامساً: همه تلاش بنده آن است که با افق آخرالزمانیِ مربوط به خرد بشر جدید وارد تاریخ خود شویم و قرائت‌های خود از دین مبین اسلام را مطابق طلب بشر جدید که طلبی است بسی بیکرانه، بازخوانی کنیم. در این صورت است که ابعاد متعالی شریعت آخرالزمان هرچه بیشتر ظهور می‌کند. موفق باشید      

33169
متن پرسش

استاد بزرگوار مجددا سلام علیکم: با عرض معذرت ازاینکه وقت شمارا می گیرم . سوال دیگری ازمحضرتون داشتم: بنده معلم هستم؛ مداحی هم می کنم، فن سخنوری خیلی قوی هم دارم ولی بعضا حس می کنم در ارتباط گیری با دیگران کمی مشکل دارم و با هرفردی نمی توانم ارتباط دوستانه و طولانی مدت بگیرم مگر اینکه مدت طولانی باشد آن فرد را شناخته باشم اصطلاحا آدم خیلی بجوشی نیستم. و تقریبا شخصیت آرومی دارم. به نظر شما جایگاه این قضیه در زندگی چقدر است؟و برای اینکه این مسئله را اصلاح کنم باید چه کنم؟ گاهی با خودم می گویم مسائلی بسیار مهم تراز این مسئله در زندگی وجود دارد و علاوه بر اینکه کمی ذهن من را به خود مشغول کرده ناراحت هم هستم که چرا ذهن من درگیر این قضیه شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آن‌که مؤمن، برادر مؤمن است؛ هر آن‌کس که در بستر اسلام و در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل ولایت رهبری حاضر است، محبوب ما می‌باشد باید به او دل سپرد و به حکم «السلام علینا و علی عباده الله الصّالحین» بر او و بر ما سلام. موفق باشید

33152
متن پرسش

سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با این‌همه ترس از اسلحه‌ها بیشتر کارآمد است تا به‌کاربردنِ آن‌ها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیست‌ها نازی آن جریان باشیم. شمّه‌ای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک می‌کند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840  موفق باشید

33141
متن پرسش

سلام استادِ جان: خدا قوت به شما آنچه از شرایط زمانه و روح زمانه می‌فهمم اینکه فکر کنم غدیر انتقال عرش یا انتقال مقام انسان کامل از پیامبر صلوات الله علیه ـ به علی ـ علیه السلام بود یا هست و یا به عبارتی مهاجرت منزل خدا از امکان پیامبر ـ ص ـ به امکان علی ـ ع ـ است و انقلاب اسلامی ظهور غدیرست و ظهور مولا در این تاریخست و والیوم اکملت لکم دینکم حالا معنا می‌دهد و بدون انقلاب اسلامی اصلأ دین کامل نشده است. پس غدیر یک روز نیست بلکه یک تاریخ است و بالاترین مسئله نظام هستی است انتقال قران هست، انتقال بار هستی به دوش علیست ـ جه بگویم که کلام، توان ظهورش را داشته باشد؟ به نظر بنده، هیچ معجزه ای بالاتر از انقلاب اسلامی نبوده و نخواهد بود و از عجایب انقلاب اینکه هر روز جلوه ای از جلوات انقلاب در عرصه های مختلف به ظهور میاید و این زیبایی های جلوه از انقلاب، حیرت آور است. خصوصأ با آمدن دولت رئیسی شدت حضور غدیر بیشتر شده (بدون سیاسی نگاه کردن و جناحی فکر کردن). [شاید همان اقبال خدا به شدیدترین وجه ممکن به انقلاب در این زمان باشد با دولت آقای رئیسی] ببخشید به نظر کلام پراکنده و منظم نیست اما اصل حرف را عرض کردم. حفظکم الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بحمدلله حقیقت غدیر در منزل امروزینِ تاریخ ما با زیباییِ تمام به ظهور آمد تا باز بشریت بتواند راه را از بیراهه تشخیص دهد و آنانی که بنا دارند در بیکرانگی عالم وجود، حقیقت خود را تجربه کنند و خود را نیز این‌همه وسیع بیابند، این گوی و این میدان.

 این انقلاب اسلامی است در اوج نمایش بشرِ آخرالزمانی و این بشرِ آخرالزمانی است در اوجِ حضور در بیکرانه عالَم با تجربه جهانی‌بودن خود، بشری که تنها به «بودنِ» خود نظر دارد ولی بودنی که به کمتر از حضور در آغوش خدا راضی نیست، راهی که شهدای عزیز به خوبی به ما نشان دادند. عجیب است از انقلابی که در این تاریخ به ظهور آمد، آری! در همین تاریخ که خودبنیادیِ بشر نیز غوغا می‌کند، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شهادت را به میان آورد و حال مائیم با آینده‌ای که به مرور این شهادت معنای خود را به ظهور می‌آورد و بشری متولد می‌شود که مزار شهدا را دارالشفای خود می‌یابد یعنی بشری که تلاش دارد در فنایِ به سوی حق خود را بیش ازپیش تجربه کند. موفق باشید.

33138
متن پرسش

سلام استاد ارادتمند هستم: استاد چه کار کنیم که اراده ما محکم و استوار شود و و نفس ما را سمت تمایلات دنیوی نکشاند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف اسلامی از یک طرف و حضور در جمع مؤمنین مصمم به دفاع از انقلاب و رهبری از طرف دیگر کارساز است. موفق باشید

33135
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام عليكم: ۱۴ کتابی که در مورد انقلاب اسلامی نوشتید به چه ترتیبی به صورت انفرادی مطالعه شود؟التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور می‌توان تقسیم بندی کرد: ۱. انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی ۱. انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی ۳. انقلاب اسلامی و جایگاه اشراقی ۴. امام خمینی و خودآگاهی تاریخی.

و کتاب‌های دور دوم ۱. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ۲.  عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در اين تاريخ ۳. گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی.

و کتاب‌های دور سوم  ۱. انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان ۲. انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما ۳. کتاب حوالت تاریخی عقل تکنیکی ۴. کتاب «در انتظار زبان در وصف انقلاب اسلامی» ۵. انقلاب اسلامي و جهان گمشده

33090
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوا؛ در کانال مطالب ویژه، کلیپی از فرمايشات حضرت امام در جمع اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی درباره جایگاه اساسی اراده عمومی در امر اداره اجتماع و عدم حرکت بر خلاف جریان و حرکت کلان و خواسته مردم پس از انقلاب و تمایز نهادن بین وکالت و ولایت برای اعضای آن مجلس و مطرح نکردن هر مبحثی در جایگاه قانونگذاری با توجه به انعکاس بین مردم، قرار داشت که حضرتعالی به آن اشاره ای داشتید. با توجه به این فرمایش امام و اشارات حضرتعالی در نسبت مردمی بودن و آزادی در حکومت اسلامی، با چه افق و دیدی باید این بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار امسالشان با نمایندگان مجلس را فهم کرد که فرموند: «یکی از شاخصه‌های نمایندۀ انقلابی اینست که با عموم مردم همراه است امّا عوام‌زده نیست. جَوزده نشوید. بعضی از مشکلات ما در بخشی از این سالها بخاطر این بود که جَوزده شدیم. همراهی با مردم، غیر از عوام‌زدگی و جَوزدگی و تحت ‌تأثیر های ‌و هو قرار گرفتن است. یکی از مهمترین خصوصیّات امام (ره) همین بود؛ اگر یک وقتی یک نظری داشت که همه با او مخالف بودند و او معتقد بود که این نظر، نظر شرعی و درست است، می‌ایستاد؛ می‌گفت همۀ دنیا هم با من مخالف باشند، باشند. نمایندۀ انقلابی آن کسی است که جَوزده نمی‌شود. شما یک قانون را تصویب کردید، به نظر شما قانون درستی هم بوده، یک عدّه‌ای مخالفت کردند، نگاه کنید آیا این مخالفین منطق درستی دارند یا ندارند؛ اگر منطق درستی داشتند البتّه می‌پذیرید، اگر منطق درستی نداشتند بِایستید؛ بگویید بله، من تصویب کردم این قانون را، پایش هم می‌ایستم. اینکه در فضای مجازی و مانند اینها علیه ما، علیه مجلس، علیه این قانون جنجال کنند، نباید شما را به زانو در بیاورد.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیت بحث در همین‌جا است که از یک طرف نمایندگان مردم بخصوص خبرگان که مخاطب امام در آن جلسه هستند باید متوجه باشند برداشت‌های شخصی خود را هر چند از نظر آن‌ها حجّت باشد، مقابل رأی مردمی که آن‌ها را به عنوان وکیل در موضوع خاص انتخاب کرده‌اند؛ قرار ندهند. زیرا انتخاب کلّیِ مردم به عنوان مثال «جمهوریت» بوده. حال اگر یکی از آقایان خبرگان معتقد باشند جمهوریت مطابق برداشت او از اسلام صلاح نیست و ممکن است جمهورِ مردم اشتباه کند. حضرت امام متذکر می‌شوند وظیفه او آن است که به عنوان وکیل مردم مقابل رأی جمهور قرار نگیرد و این غیر از موقعی است که موضوع، کاملاً از نظر شرع بَیّن است مثل حجاب. این‌جا است که هرگز نباید کسی خلاف آنچه از نظر شرع بیّن است، نظر بدهد هرچند همه آحاد مردم چیز دیگری بخواهند. تأکید حضرت امام آن بود که خبرگان مواظب باشند به بهانه‌های برداشت‌های شخصی مقابل رأی اکثریت از آن جهت که اکثریت بر خلاف شرع اجماع نمی‌کند، نایستند. در آن حدّ که حتی رهبر معظم انقلاب معتقدند شرط مشروعیت حاکمیت فقیه، مقبولیتِ او توسط مردم است. به عنوان مثال می‌فرمایند:

 مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایه‌ى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶  و یا در جای دیگر می‌فرمایند:

مشروعیّت دادن به رأی مردم و بیعت مردم، این یک اصل اسلامی است. ۱۳۶۶/۳/۲۲  و نیز می‌فرمایند:

هیچ‌کس در نظام اسلامى نباید مردم‌، رأى‌ مردم‌ و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى‌ مردم را پایه‌ى مشروعیّت می‌دانند؛ لااقل پایه‌ اعمال مشروعیّت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه‌ى نظام اسلامى، سرِپا نمی‌شود و نمی ماند. ۱۳۷۸/۳/۱۴

همچنان‌که در سخنان خود در مرقد حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باز به طور خاص به نقش و رضایت مردم تأکید نمودند. ولی نه آن‌که عده‌ای به نام مردم، فضاسازی کنند و بخواهند جریان‌های تصمیم‌گیر را منفعل نمایند. موفق باشید            

33086
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی و عرض تبریک ایام. یه سایت انجمن گفتگو دینی راه اندازی کردیم (با هدف بحث و گفتگو حول مباحث معرفتی دینی - بعضی وقت ها بحث های شیعه سنی و یا مسلمان و غیر مسلمان هم پیش میاد) (دوستان در گروه های تلگرامی فعالند و کم کم برنامه ریخته شده به سوی این فضا هم بیایم) در شروع کار خواستیم ابتدا از شما راهنمایی و رهنمود بگیریم - برای مباحث ، ... برای اینکه برای شخصی که می خواد بیاد و در اینجا فعال باشه، چکار کنیم که استفاده مفید برده باشه و فردای قیامت برای ما این عمل نشر معارف اسلامی نوشته بشه و همچنین برای مباحث دفاع از رهبری و انقلاب برای مورد دوم می خواستیم کسب اجازه کنیم یک ایدی با نام شما و لینک سایت لب المیزان ایجاد کنیم و صرفا بعضی از مطالب همین سایت و یا کانال تلگرامی شما رو با اون ایدی در گروه ارسال کنیم ، quran-hadis.com

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در این مسیر ارائه معارف الهی و اخلاق و موضوعاتی که مربوط به عظمت انقلاب اسلامی است کارساز می‌باشد بخصوص که امامینِ انقلاب که جلوه‌های عزم توحیدی این زمانه می‌باشند باید مدّ نظر قرار گیرد و همه این تلاش‌ها وقتی مؤثر است که با زبان‌ مناسب این نسل ارائه شود. موفق باشید

33078
متن پرسش

بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد بارها در میان مباحث از سید حسین نصر سخن گفته شد آیا ایشان همان شخص مرتبط با فرقه علاویه ومریمیه نیستند؟! چندین مطلب درمورد انحرافات شوان و خود این شخص مطالعه کردم و برایم جای تعجب بود که چرا شما از ایشان مطلب نقل فرمودید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مطالب را بنده نیز دیده‌ام. نمی‌دانم چه اندازه باید به آن‌ها مطمئن بود. ولی در هر حال در نقد غرب امثال آقای سید حسین نصر و آقای فریتیوشوان اثار بسیار ارزشمندی دارا هستند و از این زاویه ما می‌توانیم از ایشان و امثال ایشان استفاده کنیم ولی در نسبت خود با انقلاب تفاوت اساسی با جریان سنت‌گراها داریم از آن جهت که آنان پذیرفته‌اند ذیل حاکمیت استکبار برای خود مأوایی بیابند، در حالی‌که حیات دینی ما اقتضاء می‌کند که هیچ جایگاهی برای جهان استکبار قائل نباشیم. موفق باشید

33036
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: با توجه به اینکه متفکر کسی است که نسبت به مسئله های تاریخش راهکار ارائه کند و این راهکار به منزله نتیجه فرآیند تفکر است؛ روشمندی تفکر چیست و چگونه باید تفکر کرد و اصول آن چیست؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تفکر امری است تاریخی و این غیر از جمع اطلاعات است. متفکر کسی است که متوجه روحی شود که تاریخ را در بر گرفته است و ما امروز امثال حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب را متفکران حقیقی می‌دانیم از آن جهت که متوجه اراده الهی جهت نفی استکبار شده اند و در این راستا می اندیشند و عمل می‌کنند و ذیل آن عزیزان این بسیجیانی مثل حاج قاسم سلیمانی هستند که می‌فهمند چه باید بکنند. موفق باشید

33034
متن پرسش

سلام علیکم: پیرو ارسال سوال شماره۳۳۰۳۰ باطلاع میرسونم در آن موقع عنان قلم از کف برفت و مطالبی مطرح شد که نباید. لذا بدینوسیله عذرخواهی می‌کنم. موفق و موید باشید. ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله همین روحیه پاک و صفای باطنی شماها است که خداوند عنایاتش را پس از امتحان کردن صبر ما به این ملت لطف می کند. الیس الصبح بقریب؟ موفق باشید

نمایش چاپی