بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28452
متن پرسش
با سلام خدمت استاد معظم: سوالی که مطرح شده این است که کشتن معترضان (مثلا معترضان به گرانی بنزین) آیا جایز است؟ دلیل شرعی اش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه‌ی اشرار غیر از موضوع معترضان است. همچنان‌که ملاحظه فرمودید رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند به اعتراض معترضان حتی باید رسیدگی هم بشود. موفق باشید

28457
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: چه شده؟! کو عمارها؟! چه می‌گویند مدعیان ولایتمداری و انقلابی گری!؟ استیضاح رئیس جمهور در این مقطع؟! استاد نظر شما در این مسأله چیه؟! آیا واقعا استیضاح به صلاح است؟! حقه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم استیضاح بهترین کار باشد. باید در عین نقادی‌های اساسی و عمیق و تمام‌قد، روشن شود این جریان اساساً راهی برای اصلاح امور این ملت نمی‌شناسد و نه‌تنها در برجام به امید رفع تحریم‌ها ۷ سال فرصت را از دست داد؛ در همه‌ی امور مسیری که انتخاب می‌کنند از همین جنس است. باید مردم به آن نوع هوشیاری برسند که مسائل کشور با روحیه‌ای دیگر حلّ می‌شود و مردانِ دیگری را باید به میدان آورد که إن‌شاءاللّه عملی می‌شود. موفق باشید

28430
متن پرسش
سلام علیکم: بحث تمایز سوبژه و ابژه که در نگرش و بینش مدرنیته به عالم و انسان پیش آمد، آیا صرفا مخصوص مباحث فلسفی و انسان شناسی است یا در تمام شئون فردی و اجتماعی انسان و جهانبینی او تاثیر دارد چون گویی حضرتعالی هم این بحث را محدود به سری مباحث فلسفی و انسان شناسی نمی کنید و معتقد به گذار آن در تمام عرصه ها هستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً. ما همه حتی اکثر افراد مذهبی که گرفتار آگاهی نسبت به حقایق هستند به جای احساسِ حضور در آغوش حقایق، به نحوی گرفتار دوگانگی بین اُبژه و سوبژه و نیهیلیسم هستند. امروز تنها از طریق انقلاب اسلامی به همان روشی که شهداء، خود را در آن یافتند می‌توان از آن نوع دوگانگی تا حدّی رهایی یابند. زیرا وقتی مدّ نظر انسان، حقیقت باشد و نه مفاهیمی از حقیقت، عملاً نظر به حقیقت عین اتحاد با آن می‌شود و این امری است که با دیانت به معنای واقعی آن پیش می‌آید. موفق باشید

28442
متن پرسش
سلام: بنده حدودا یکسال پیش با خواندن یک سری وصیت نامه شهدا، علاقه مند به نظام و رهبری شدم و تا قبل از آن تقریبا می‌توان گفت اصلا سیاست و این گونه مسائل برایم مهم نبود. من با خواندن وصیت نامه های شهدا علاقه به نظام و رهبری پیدا کردم و طوری که عکس شهدا و رهبری را به دیوار اتاقم زدم اما مشکل من این است که تقریبا می‌توان گفت ۹۹ درصد فامیل ما ضد نظام هستند و مدام در حال شایعه پراکنی یا فقط دیدن تلخی‌های جامعه و تحلیل های اشتباه هستند حرف من و خانوادم را هم قبول ندارند و من متاسفانه اطلاعات خیلی زیادی در حد شبهاتی که می اندازند را ندارم که جوابشان را بدهم، وظیفه من چیست مخصوصا همه ی مشکلاتی که دولت ایجاد کرده، زیر سر خانواده ما می‌بینند چون رهبر را دوست داریم و عکسش رو به دیوار زدیم. لطفا راهنمایی کنید من چگونه رفتار کنم برخی اوقات حرف های خیلی زشتی نسبت به رهبری می‌زنند مثلا مادربزرگم، من هم می‌دانم بحث ختم به دعوا می‌شود خب من باید چیکار کنم؟ خیلی متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نباید وارد بحث شد، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین چون با امور لغو و حرف‌های بیهوده روبه‌رو می‌شوند با بزرگواری از آن می‌گذرند و خود را همسنگ چنین افرادی نمی‌کنند. موفق باشید

28441
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: این که آقای لاریجانی شخصاً در بیانیه ای از آقای طبری دفاع می کند و آقای اژه ای می گویند فساد آقای طبری برای ما محرز نشده بود ولی آقای رئیسی بلافاصله بعد از این که رئیس قوه می شود آقای طبری را برکنار می کند با چه منطقی توجیه پذیر است؟ چگونه رئیس قوه که عوض می شود ناگهان جرم های آقای طبری محرز می شود؟ می خواهم بدانم که آیا شما تصدیق می کنید که ماجرا فقط ماجرای احراز نشدن ها نیست و مسائل دیگری در میان است؟ آقای لاریجانی مواضع انقلابی گرفته اند و دستشان هم درد نکند ولی چه ایرادی دارد که از ایشان بپرسیم که شما چطور بررسی کردید که حکم به بی‌گناهی آقای طبری دادید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هم در این مورداز قبل کوتاهی‌هایی شده است. ولی در این‌که پایه‌های تحول از زمان آقای صادق لاریجانی گذاشته شده، واقعاً این‌طور بود و بنده در جریان آن بودم و سال‌های قبل در یکی از سؤال‌ها متذکر این امر شدم. موفق باشید

28440
متن پرسش
سلام بر استاد عزیزم: چند سوال از محضر استاد شریف داشتم: ۱. استاد همانطور که نظر شما هم همینه باید از تفکراتی که نسبت عالیه با اهداف انقلاب اسلامی ندارند را با تئوری حذف سرنگون نکنیم. چون اگر ما فکری را در یک مقطع تاریخی توانستیم حذف کنیم، بدون شک اون فکر در آینده ای نه چندان دور خود را به ما تحمیل خواهد کرد، در صورتی که اگر با تئوری عبور با هر حزب و تفکر و فردی که همگون با افق های انقلاب اسلامی نیست برخورد کنیم قطعا اون فکر در آینده انقلاب اسلامی دیگر جایگاه و ارزشی نخواهد داشت و همچنین موجب عدم ریزش نیروهای انقلابی خواهد شد، در صورتی که سیره معصومین و امام و رهبری غیر از این مسأله است.حال با توجه به این مسأله چگونه بعضی ها به این جمع بندی رسیده اند که احمدی نژاد را از صحنه سیاسی کشور دور کنند و هر کس و ناکس از چپ و راست و هر قبیله ای و باندی علیه او شوند! خب دیگه همه متوجه اند بعضی ها به دنبال حذف جریان احمدی نژادی هستند و این قطعا روند رو به جلوی انقلاب را با مشکل روبرو خواهد کرد! آیا بهتر نیست به او فرصت دهند تا مردم خود سرنوشت خود را رقم بزنند!؟ آیا انقلاب این ظرفیت را ندارد که هر انحرافی را در خود هضم کند و اون رو در آینده به عنوان درس عبرتی برای جامعه قرار دهد؟! ۲. استاد من خودم معتقد به جذب حداکثری هستم و مفهوم انقلابی را یک مفهوم تشکیکی می‌دونم که اقل و اضعف این مسیر را هم نفی نمی‌کنم اما قطعا نقدهای منصفانه و روشنگری های لازم را انجام میدم. در مورد بعضی ها که حرف روشن است و کار درست خود را انجام میدم اما در مورد بعضی ها ابهاماتی وجود داره که انسان میمونه واقعا چگونه اینها را نقد کنه که مجموعه نظام دینی زیر سوال نره و امید مردم خدشه دار نشه. نمونه اش اصولگرایان حزبی و قبیلگی که حقا و انصافا نمی توان مردم را متذکر ضعف های فکری این افراد نکرد! به نظر شما راه نقد این افراد چیه؟! گاهی اوقات احساس می‌کنم خطر این عزیزان بیشتر از اصلاح طلبان و لیبرال ها هست، چون به راحتی می‌توان خطر اونها را گوشزد کرد و به تدریج مردم را از آنها عبور داد. اما عبور دادن مردم از این افراد کار سخت و طاقت فرسایی هست، خصوصا زمانی که بعضی افراد موجه ما را از نقد این افراد نهی می‌کنند!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که متذکر هستید حذف افکار و افرادی که معاند نظام اسلامی نیستند، کاملاً به ضرر نظام است. می‌ماند دادنِ مسئولیت اجراییِ کشور به افراد که در این مورد نباید ریسک شود. ۲. تنگ‌نظری، خطر بزرگی است و باید آن را نقد کرد و افراد را متوجه‌ی سعه‌ی صدر نمود. موفق باشید

28434
متن پرسش
سلام علیکم: چطور می‌شود این احساس را داشت که در سبک زندگی ما روح ما و بعد حقیقی وجود ما به صحنه آمده و مشغول تدبیر تن است و تن در اراده من و نفس و روح مان است و به این نوع از بیداری و یقظه برسیم که حس کنیم در مسیر عبودیت و رضوان الهی قرار گرفته ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ، تاریخِ احساس حضور حق‌الیقینی است تا انسان خود را در آغوش خدا احساس کند. دیروز علم‌الیقین برای حیات دینی کافی بود لذا جناب خواجه نصیرالدین طوسی «رضوان‌اللّه تعالی‌علیه» کتاب «تجرید الاعتقاد» را می‌نویسد و بعد از آن بشر قدم در عین‌الیقین گذاشت تا حقیقت را با چشم جان بنگرد و با خداوند مأنوس شود. ولی به گفته‌ی جناب خواجه عبداللّه انصاری، به هر حال در شهود، باز سالک شاهدِ شهودِ خود است. و این هنوز باقی‌ماندن در نحوه‌ای از رسمِ خَلقی است و آرام‌آرام جلو و جلوتر آمدیم تا آن‌که با انقلاب اسلامی دیگر قصّه‌ی ما شهودِ حقیقت نیست، بلکه احساس حقیقتی است که جان و وجود ما را در بر گرفته است. و قصّه‌ی کربلا باز به شکل یک جهان و نه به شکل یک گروه؛ به میان آمد. ما امروز در تاریخی هستیم که اراده‌ی الهی تمام وجود آن‌هایی که بنای حضور در تاریخ انقلاب اسلامی را دارند در برمان گرفته است. و این قصّه‌ی حق‌الیقینیِ ما می‌باشد. موفق باشید

28422
متن پرسش
سلام استاد؛ خدا قوت: شما در پاسخ به سوال ۲۸۳۲۴ فرمودید که: «همه‌چیز برای حضور در جهانی است که از یک طرف با خرد جدید و اجتماعی خاص باید روبه‌رو شد، و از طرف دیگر باید در چنین تاریخ و جهانی به قدسی‌بودن فکر کرد...». برای فهم این مهم، پیگیری کدام یک از موضوعات موجود در این سایت را پیشنهاد می‌دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی میان دو جهان» راهگشا باشد. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/sound/1310

28420
متن پرسش
سلام استاد یک سوال داشتم ممنون میشم کامل جواب بدید و دلیلتون هم عرض کنید. در کشور با وجود شرایط کنونی گرانی های وحشتناک و مشکلات بسیار متعدد و مسئولین بی کفایت و برخی خائن آیا امید به آینده هست؟ من با هر احتمالی حساب می‌کنم نتیجه ی مطلوبی نداره. شما به آینده امید دارید و چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی شده است که ذیلاً متن آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

آینده‌ی ما چه آینده‌ای است...؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با توجه به این‌که انسان ها بر اساس تصوری که از خود دارند، انتخاب‌های خود را در زندگی انجام می‌دهند و از آن طرف بر اساس نگاهی که به آینده دارند خود را معنا می‌کنند و تصوری که از خود دارند را روح می‌بخشند، در صدد هستیم مطالب زیر را با خوانندگان محترم در میان بگذاریم.

۱. جهانِ پیش روی ما چه جهانی است؟ از آن‌جایی‌ که هر ملتی جهانی دارد، قرآن در رابطه با حضور انسان‌ها و ملت‌ها در قیامت، می‌فرماید: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» (إسراء/۷۱) به این معنا که انسان‌ها در آن روز، در عین حفظ هویت فردی، بر اساس شخصیتِ آرمانی که برای خود در اجتماعِ بشری‌شان مدّ نظر داشتند، محشور می‌شوند. به این معنا قرآن می‌فرماید هرکس با امام خود محشور می‌شود یعنی هرکس بر اساس جهانی که در دنیا برای خود معنا کرده است محشور می‌گردد و نیز این‌طور نیست که گمان کنیم در جامعه‌ی دینی و جهانی که انسان‌های مؤمن برای خود شکل می‌دهند لازم آید که همه‌ی انسان‌ها بی‌عیب و نقص باشند، بلکه به گفته‌ی قرآن: «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ» (توبه/۱۰۲) خلط عمل صالح و سیئه، چیزی است که در اکثر انسان‌های مؤمن وجود دارد. پس اگر عمل سیئه را در افراد یک جامعه‌ی دینی ذکر می‌کنیم، عمل صالح آن‌ها را هم باید ذکر کنیم تا گرفتار بدبینی نسبت به انسان‌ها نشویم و گمان کنیم در جامعه‌ی دینی باید همه‌ی افراد جامعه به‌کلّی بی‌عیب باشند تا آن جامعه مورد عنایت خداوند قرار گیرد و تاریخ توحید را به کمک آن جامعه به‌وجود آورد، مسلّم چنین نیست. در روایت داریم که رَسُولُ اللَّه (ص) فرمودند: «حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.» یعنی اگر جهت‌گیری انسان و شخصیت آرمانی او علی (ع) بود، لغزش‌های کوچک، شخصیت او را از حوزه‌ی ایمان خارج نمی‌کند و در همین رابطه می‌توان به قرآن نظر کرد که می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم» ‏(فتح/ ۲۹) یعنی آنان که همراه حضرت محمد (ص) تاریخی را پایه‌گذاری کردند، دارای هویتی خاص هستند، هویتی که اقتضاء می‌کند از یک طرف مرز بین خود و دشمن را همواره حفظ کنند و از طرف دیگر نسبت به خودی‌ها رحمت و رفاقت را مدّ نظر داشته باشند، افراد جامعه‌ی دینی با چنین هویتی در تاریخ خود حاضر می‌شوند و جهانی را شکل می‌دهند که پیامبر خدا (ص) رهبر آن جامعه هستند.

با توجه به مطالب فوق، سؤال ما این است که ملت ما در این تاریخ با هویتی‌ که ریشه در تاریخ - ایرانی، اسلامی، شیعی- دارد، چه جهانی پیش رویش قرار خواهد گرفت‌ که نه خارج از جهانِ توسعه‌یافته است و نه عین آن؟ با تصوری صحیح نسبت به چنین جهانی است که می‌توان بهترین انتخاب‌ها را در ابعاد گوناگونِ زندگی داشت و چشم‌اندازی امیدوارانه‌ای را در مقابل خود احساس کرد.

۲. با توجه به آن‌که انسان مؤمن و عاقل، زمان‌شناس است و متوجه‌ی روحی است که در زمانه جاری است، آیا با هویت پیچیده‌ای که در حال حاضر در ملت ایران به‌وجود آمده، چه آینده‌ای می‌تواند آینده‌ی ما باشد تا از امروز، رانده و در فردا، مانده نباشیم  و با نظر به آن آینده، در امروزِ خود مأوای درستی برای خود انتخاب کنیم؟ زیرا اگر آینده‌ی خود را با بصیرت لازم درست نشناسیم و نسبت به آینده در توهمّات خود به‌سر ببریم مسلّم امروزمان را از دست می‌دهیم و در بی‌مأواییِ کامل به‌سر می‌بریم.

۳. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/۲۲) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند.

۴. شواهد زیادی در سال‌های اخیر در میان است که حکایت از آن دارد، جهانِ در حال طلوع و آینده‌ی پیشِ رو، طوری در حال شکل‌گرفتن است که جهانی ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان می‌آورد، تا هرکس در آن فضایِ گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشوده‌ای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیره‌های منقطع.  بلکه در راستای گشودگی لازم که شرایط امروز بین انقلاب اسلامی اقتضای آن را دارا است. اخیراً رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در حکم خود به امام جمعه‌ی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.‌[1] چنانچه ملاحظه می‌فرمایید در این توصیه علاوه بر تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن، برخوردی مهربانانه و رویِ گشاده را برای عموم طبقات متذکر شده‌اند، یعنی تنها نباید به جریان‌های انقلابی و جوانان مؤمن نظر کرد، زیرا انقلاب اسلامی در مرحله‌ای از بلوغ خود دست یافته است که می‌تواند کسانی را که به ظاهر جزء جریان‌های انقلاب و مؤمنین هم نیستند، از آنِ خود کند و آینده‌ای را برای خود شکل دهد که همه‌ی اقشار، خود را از آنِ انقلاب اسلامی بدانند. 

۵. با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور توانایی‌های بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن می‌توانیم از عرصه‌ی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آینده‌ی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» می‌فرمایند:

«من این را از روی اطلاع عرض می‌کنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمان‌های انقلابی و حقایق انقلابی حرکت می‌کند... ما داریم پیش می‌رویم. ما در ماده و معنا پیش می‌رویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست می‌دهیم.»(در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97)

۶.  لیوتار[2] متذکر این امر است که دورانِ «فرا روایت‌ها» گذشته است و این بدین معنا است که در دنیای جدید هرکس به خودی خود می تواند یک «فرا روایت» باشد و «وحدتی» باشد در عین «کثرت». اندیشه‌ای باشد به وسعت تاریخی که در آن زندگی می‌کند و او را فرا گرفته. این یعنی ما در آینده‌ی خود با جوانانی روبه‌رو هستیم که هر کدام یک اَبر مرد می‌باشند، در بستر سنتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است. دورانی که یکی فکر کند و تصمیم بگیرد، تمام شده است[3] و حتی اگر کسی بر آن تأکید داشته باشد که نظر خود را بر بقیه تحمیل کند، بداند که در این دنیا تنها می‌ماند. با نظر به چنین آینده مسلّم جوانان آینده هر کدام جهانی هستند که به خوبی جریان‌های حق را از باطل تمیز می‌دهند و در چنین آینده‌ تفکری مورد استقبال قرار می‌گیرد که منطقی‌ترین اندیشه را با انسان‌ها در میان بگذارد که بنده برای انقلاب اسلامی چنین حضوری را مدّ نظر دارم.

۷. امروز اندیشمندان جهان بر این نکته پافشاری می‌کنند که بر عکسِ گذشته «جهانِ نیچه‌ای که جهان نیهیلیسم است، مرده است، و دوران سیطره‌ی سکولاریسم و نیهیلیسم به پایان خط خود رسیده‌.» در آن حدّ که در این زمان نه‌تنها امر دینی غیر ممکن نیست، بلکه امر غیر دینی و سکولار، غیر ممکن شده است.[4]  از این به بعد جبهه‌‌ی مقابله با انقلاب اسلامی است که در مقابل انقلاب اسلامی منفعل خواهد بود و امید ادامه‌ی خود را از دست می‌دهد. چنان‌چه بتوانیم این نکته‌ی مهم را متوجه‌ی مردم و به‌خصوص جوانان خود بنماییم، مسلّم در راستای امید به آینده نوع دیگری از زندگی را مدّ نظر قرار می‌دهند و شخصیتی را برای خود شکل می‌دهند که تراز انقلاب اسلامی است و نه تراز فرهنگ سکولار دنیای مدرن.

۸. خداوند در آیه‌ی «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» متذکر این امر است که انتهای عالمِ هستی به ابتدای خود که حضرت حق است برمی‌گردد و این سنت برای هر حقیقتی صادق است و به همین جهت با ظهور حضرت مهدی (عج) دین اسلام به اصل و بنیاد خود برمی‌گردد که رسول خدا (ص) در آغاز، آن بنیاد را به میان آوردند و در همین رابطه به زهرای مرضیه (س) مژده دادند که مهدی امت از ما است. در دلِ همین قاعده و سنت، انقلاب اسلامی به آغازِ خود یعنی به انگیزه‌های اصیلی که با آن به ظهور آمد، برمی‌گردد. یعنی آینده‌ی انقلاب را می‌توان به آغاز آن مرتبط کرد. یعنی‏ آن آغاز است با همه‌ی خلوصی که در آن زمان در میان بود در آینده حاضر خواهد بود. اگر آن آغاز را با نگاهی روشن و غیر آلوده نگاه کنیم همان آغاز، در آینده به سراغ‌مان می‌آید. توجه به آغازِ تفکر تاریخی است که ما را به سر چشمه‌ای که ممکن است ابتدا روشن نباشد راهنمایی می‌کند. با این‌همه آن آغاز است که همواره در آینده خود را از «اجمال» به «تفصیل» می‌آورد و آینده‌ی ما را می‌سازد و این بازگشت به گذشته نیست بلکه معنابخشیدن به آینده است، زیرا وقتی در این سفر به آن آغاز نگاهی وجودی و نوری داشته باشیم و با نظر به انگیزه‌هایی که منجر به این فتح تاریخی شده، سعی کنیم حجاب‌های طاغوتی آن را رفع نماییم، روز به روز بهتر و بهتر خود را نشان می‌دهد. زیرا آن آغاز با حقیقت وجودی‌اش همواره در حالت تجلی است و با نفوذ و سیطره‌ای که دارد موانع حضور خود را به عقب می‌راند، هرچند ممکن است ما در میانه‌ی راه بمانیم، در این صورت آن آغاز خود را ادامه می‌دهد و این ما هستیم که عقب مانده‌ایم.

اگر آن آغاز، یک آغاز متعالی و توحیدی است، حتماً در آینده‌ی خود حاضر خواهد بود و اگر ما عقب ماندیم به جهت آن است که آغاز را در آینده‌اش دنبال نکردیم و تحت تأثیر روشنفکران غرب‌زده، آینده‌ای مَن‌درآوردی برای خود ساختیم که هرگز آینده‌ی ما نخواهد بود، حتی اگر آینده‌ی جهان غرب باشد. دویست سال سرگردانی به جهت آن بود که در مواجهه با غرب، خود را باختیم و خواستیم سر تا پا غربی شویم و به خِرَدِ قومی خود پشت کردیم و عملاً از آن‌جا رانده، و در این‌جا، مانده شدیم.

۸. انقلاب اسلامی چیزی را به بشر عرضه می‌کند که در بستر آن، انسان‌ها به اصالت‌های خود برمی‌گردند، البته به شرطی که متوجه باشیم انقلاب اسلامی، یک فرایندِ تاریخی است و برای رسیدن به اهدافِ تمدنی‌اش راهی طولانی در پیش دارد. ما تاریخی را شروع کرده‌ایم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این چهل سال، ما فعلاً در مرتبه‌ای از بلوغ آن هستیم، یعنی مرحله‌ی جوانی آن که ابتدایِ به ظهورآمدنِ استعدادهای آن می‌باشد.

پس از به میان‌آمدنِ انقلاب اسلامی، تصوری از زندگی به صحنه آمده که این تصور دو وَجه دارد: یکی این‌که باید نسبت به آینده‌ای که با دنیای مدرن بخواهیم خود را ادامه بدهیم، مأیوس باشیم. دیگر این‌که می‌توان به ظهور انسانی که انسانی است قدسی، امیدوار بود -که شهداء نمونه‌ی آن هستند-. با ظهور چشم‌اندازی این‌چنین باید متوجه‌ بود ما در فرآیندی قرار می‌گیریم که به مرور فرهنگ زندگیِ توحیدی جایگزین فرهنگ قبلی می‌شود، به‌خصوص که انقلاب اسلامی متذکر فطرت توحیدی انسان‌ها می‌باشد. این همان فتح‌الفتوحی است که با انقلاب اسلامی در این جهان به ظهور می‌آید، به همان معنا که قرآن فرمود: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً» (فتح/۲۹) مانند زراعتی که جوانه‌‌های آن سر بر می‌آوردند و به تدریج نیرو می‌گیرند، پس سخت و ستبر شده بر ساقه‌های خود می‌ایستد. در حدّی که زُرّاع و بنیان‌گذاران آن نیز از استواری آن به شگفت می‌آیند. پس چنین «حضور» محقق می‌شود تا کفار به خشم آیند. این وعده‌ی الهی است برای کسانی که ایمان به خدا و امداد الهی دارند و در راستای تحقق وعده‌ی الهی عمل می‌کنند، در رابطه با آن‌ها مغفرت و اجر عظیمی هست. با توجه به چنین قاعده و سنتی، بسیار منطقی است که نسبت به حضور تاریخی خود در مقابل استکبار با هویت توحیدی انقلاب اسلامی امیدوار بود و زندگی امروز خود را بر اساس چنین آینده‌ای تنظیم کرد.

۱۰. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند:

«دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

ولی با توجه به بصیرتی که ایشان دارا می‌باشند؛ ما در آینده‌ای حاضر هستیم که به تعبیر ایشان: «ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست می‌دهیم.» ما با نظر به چنین آینده‌ای باید در امروزمان در مأوای انقلاب اسلامی به‌سر بریم و خود را با هویتِ ضدّیت با استکبار، با جدّیتِ تمام ادامه دهیم تا به معنای گمشده‌ی خود برگردیم، معنایی که امروزمان از فردای‌مان جدا نیست تا در انتخاب امروز خود با بصیرت عمل کنیم و نه با توهّماتی که چهارصدسال است بشر غربی گرفتار آن است.

۱۱. در ترددِ میان نظر به مظاهر جزئی انقلاب و توجه به حقیقت کلّی آن، می‌توان متوجه گشت که این مظاهرِ جزئی چگونه به آن حقیقت کلّی مرتبط‌اند و این کثراتْ ما را به کدام وحدت ارجاع می‌دهد؟ در این حالت در مواجهه با امور جزیی، گرفتار دوگانگیِ «ذهن» و «عین» نمی‌شویم؛ بلکه متوجه‌ی حقیقتی می‌گردیم که همه‌ی این امور جزئی، حتی خود ما را در برگرفته و به عقلانیت و فهمی می‌رسیم که از قلب، جدا نیست.

رازِ حضور مردانی مثل شهید چمران و شهید صیاد شیرازی در مواجهه با عقلانیتِ عقلِ مدرن و در عین حضورِ قلب نسبت به حقیقت هستی، در امر فوق نهفته است. اینان نشان دادند قلب‌شان در مواجهه با جهان مدرن و تحصیل در جهان خارج، از دست نرفته است، چیزی که در ذات انقلاب اسلامی برای حضور در آینده‌اش مدّ نظر است که قبله‌ی انسان‌های آینده دیگر، قبله‌ی غرب و طاغوت نیست.

حال! باز باید پرسید آینده‌ی ما چه آینده‌ای است که بتوانیم در امروزمان سرگردان نباشیم و بی‌مأوا به‌سر نبریم، زیرا برای سکنی‌گزیدن در امروز، اولاً: باید «آغاز» را همواره مدّ نظر داشت و آینده را نیز هرگز گم نکرد، و ثانیاً: آینده را در إزایِ عهد با آغازِ آغازها معنا کرد. و این است معنای زندگی در «مبداء» و «معاد» نسبت به هر حقیقتی که حقیقتاً، حقیقت باشد.

۱۲. با توجه به این‌که فهم هر اثری، تاریخی است و نسبتی با حال و آینده دارد، بدین معنا که فهم همواره در کُنشِ بین زمان حال و گذشته و آینده عمل می‌کند؛ می‌توان نتیجه گرفت دو فهم در دو مرحله‌ی تاریخی در یک موضوع، یکسان نیست تا گمان کنیم می‌توانیم در فهمِ یک موضوع، از زمان خود پا را بیرون بگذاریم و این یعنی انسان در امروزی که می خواهد خود را و زمانه‌ی خود را درک کند، نسبتِ درستی از آینده نداشته باشد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸

[2] - ژان فرانسوا لیوتار از پیشگامان فلسفه‌ی پُست‌مدرن در فرانسه، متولد 1924 و متوفی 1998.

[3] - در همین رابطه ملاحظه کرده‌اید که رهبر معظم انقلاب در هر موضوعی که مطرح می‌کنند بیشتر به جای آن‌که دستور دهند تا بقیه بر اساس دستور ایشان عمل کنند، سعی دارند آن موضوع را تبیین کنند تا مخاطب قانع شود و خودش عمل به آن موضوع را بر عهده گیرد.

[4] - به یادداشت آقای دکتر اسداللّه رحمان‌زاده استاد کالج کانتر آکاستا در آمریکا، تحت عنوان «هیچ تجربه‌ای از خداوند تجربه‌ی ایمان را به ما نشان نمی‌دهد»؛ رجوع شود که سعی دارد نظرات و تئوری‌های اندیشمندان جهان را نسبت به ایمان به خدا با خواننده در میان بگذارد . https://www.mehrnews.com

28410
متن پرسش
سلام علیکم: انقلاب اسلامی آیا از آن جهت که توحید و اقامه عهد الهی و آزادی معنوی را به صحنه بشریت برگردانده، ظرفیت عبور از سوژه و ابژه را دارد و می‌تواند بشر این تاریخ را از آن عبور دهد؟ آیا توحید در آینه انقلاب و در مظاهر شهدا و با نگاهی که عالم را تماما جلوه اسماء الهیه می‌دانیم و در دعای سحر بعنوان رکنی مهم از معارف ما همین امر متجلی است، چنین فرصتی پیدا شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً پیدا شده است. در جلسه‌ی اخیر بحث سوره‌ی جاثیه، به نظر بنده نکاتی جدّی در این مورد به میان آمد. خوب است آن بحث را تحت عنوان «عالَم، آینه‌ی نمایش ربوبیت و کبریایی خداوند» دنبال بفرمایید. موفق باشید

28409
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می‌توان جنب و جوش و تحرک فعال انقلابی داشت ولی صبر و بصیرتی داشت آنچنان که در یابیم در حال گذار از عصر مدرنیته و در بین الطلوعین تاریخ و در این عرصه عظیم و پیچ مهم تاریخی و نقطه عطف حرکت توحیدی اولیاء الله هستیم و لذا از امید و صبر غافل نشویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با نظر به حقیقت، افق را روشن ببینیم، هم‌اکنون خود را در مرکز هستی احساس می‌کنیم به همان معنایی که فرمودند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید

28408
متن پرسش
سلام علیکم: سرّ اینکه بسیاری انقلاب را در حد یک حرکت تمدن ساز ندیدند و متصور شدند باید به اصول عقاید و رعایت مظاهر شرعی و تایید سخنان امام جامعه و گفتن شعارهای در راستای آن تعهدی باشد ولی می‌شود مبادی تمدن مدرنیته را اصلاح کرد و تغییر داد و بالفرض جاهای خوب و مثبش را گرفت با نقاط مثبت خودمان ترکیب کرد، تا بشود جامعه سازی کرد و پیش رفت و حتی فرضشان و نظریاتشان برای ادامه مسیر انقلاب در حدی است که گویی ایران را فقط انقلاب می‌خواسته تغییر دهد که خب داده و فی الحال در مناسبات کشورداری سیر می‌کنند که بسیاری طرح هایشان را نمی‌توان در تراز تمدن سازی و جنبش نرم افزاری و حرکت بسمت افق مد نظر امامین انقلاب دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه نباشیم با چه انسانی روبه‌رو هستیم، علی‌القاعده متوجه‌ی جهانی که باید در آن قرار بگیریم، نخواهیم بود. بشر امروز دارای دو شاخصه‌ی جهانی‌بودن و آزاد از سوبژه و اُبژه، نظر به حقیقت‌داشتن، خود را معنا کرده است و غفلت از این، غفلت از همه‌چیزی است که انسان در این زمانه می‌تواند در آن قرار گیرد. موفق باشید

28412
متن پرسش
سلام علیکم: مطلبی قصد داشتم درباره یادداشت اخیرتان درباره حضور انقلاب در صحنه های اخیر عالم مدرن عرض کنم. اینکه آیا اینگونه حوادث را می‌توان بخشی از برنامه ربوبیت حضرت حق برای تقابل با پوچی ها و باطل و کفر و استکبار، تلقی کرد و انذار و بشارتی به ما که اراده الهی در این دوران در انقلاب تجلی یافته و این انقلاب جهت پیاده سازی شاخص های الهی و تجمع حول عهدی الهی برای بشر این دوران که ریشه آن در همان عهد اصلی انسانها است، لذا راه عبور از شب ظلمت و تنگناها و گذار از فرهنگ مدرن و از حجابها و یا غفلت هایی مثل تحجر منفعل و سلفی گری و تساهل و تسامح بعلت عدم امکان اجرای شریعت و شورزاره تمدنی کنونی، در همین انقلاب و در تعمق در مبانی و اهداف آن و قرب به ستون این خیمه یعنی نایب الامام است و راه طلوع صبح دولت کریمه از همین صحنه ها و همین اتفاقات می‌گذرد و لذا اگر در بخشهای مهم قصد و بنای مان شبکه سازی منسجم و پیوسته حول انقلاب و عقلانیت قدسی و تمدن مد نظر ما نباشد، راهی را می‌رویم که در بسیاری عرصه ها رفتیم و بالعکس نتیجه داد و حتی ثمرش تخریب آلونک خانم پناهی ها و تفرعن در برابر مردم و پیاده سازی و رجوع به توسعه گرایی و تکنوکراسی بود و حتی باعث شد به ترکیب گری و التقاط و تذبذب تمدنی بیفتیم پس راه را باید در گام دوم و در شبکه سازی منسجم و در نظر به این گذار تاریخی و این سیر وجودی مستتر در بطن نهضت عظیم ما دید که به مرور دارد خود را هویدا می‌کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز چنین نگاهی به موضوع دارم که چگونه خداوند آینه‌ای این اندازه روشن در این شرایط در مقابل بشریت قرار داد تا بشر بتواند به تمدنی دیگر فکر کند که آن تمدن، رقیب تمدن غربی باشد که غیر از تمدن نوین اسلامی نخواهد بود. آری! «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». موفق باشید

28392
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد عزیز و گران‌قدرم، من جوانی هستم ۲۳ ساله، در رابطه با موضوع مهمی که دغدغه زندگی‌ام ‌است، قرار دارم. من تا ۱۸ سالگی به هیچ چیزی از مفاهیم خدا و امام و دین اعتقادی نداشتم و بلکه فراری بودم! اما لطف و دست هدایتگر خداوند باعث شد که حدود ۴ سال هست بوسیله اساتید عرفانی که استدلال قوی دارند بحمدلله آشنا شدم؛ و خداوند بسیاری از نگرش‌های غلط گذشته ام را توسط جلوه ربوبی‌اش با واسطه‌های مختلف برطرف کرده است. اساتید گران‌قدر و بصیری مانند شما و استاد محمد شجاعی و ... که نگرش من را نسبت به توحید و مهدویت و انتظار فرج و آخرت و انقلاب و رهبری معظم انقلاب کاملا تغییر داده‌ شد. استاد راستش من بوسیله آشنایی با معارف حقیقی مهدویت و اصول دین که دید من را به کلی تغییر داد اما دغدغه‌ام را نسبت به بعضی مسائل بیشتر کرد که اکثریت مردم ما در جامعه (از جمله من در ابتدای نوجوانی) تصور و درک صحیحی از دین حقیقی و اهداف امام مهدی (عج) و انقلاب اسلامی نداریم!! و اصول دین مون واقعا به اون معنای رضایت بخش قوی نیست. پس تا تمدن نوین اسلامی با این اوضاع خیلی راه داریم! از طرفی در مباحث مهدویت، این نکته را داریم که تا مردم اصلاح نشوند خداوند اوضاع‌شان را تغییر نمی‌دهد و شرایط ظهور امام زمان (عج) که آمادگی مردم ایران و جهان است باید محقق شود. از طرفی با توجه به تحولات منطقه و ناامید شدن مردم جهان از این حکومت‌های مادی و تحلیل‌های استاد رائفی پور و‌... از شرایط و اوضاوع کنونی که بقول خودشان شرایط منطقه این نوید را به ما می‌دهد که به ظهور یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی نزدیک‌تر می‌شویم ان شاء الله. و طبق حدیثی مهدوی که خداوند کار امام عصر را مانند کار موسی یک شبه اصلاح می‌کند، می‌دانم که خدا و امام زمان به کمک و یاری ما احتیاجی ندارند و آنچه که خدا بخواهد محقق می‌شود. سوالی که از جانب شما دارم این هست که من واقعا گاهی دچار دوگانگی می‌شوم در جمع تفکر توحیدی و تفکری که لازمه آن واقع‌نگری و تلاش است. و از طرفی گاهی اوقات با دیدن شما و امثال شما، شوق زیادی دارم که ازنظر کمال و پختگی و معنویت به جایگاه شما اساتید عزیزم برسم، اما گاهی فقط فراز و نشیب دارم و هنوز در مبارزه با هوای نفس و شیاطینم آن‌طور که باید قوی نشده ام، دوست دارم یار مخلص و حقیقی برای امام زمانم باشم و یار باشم نه بار، اما میدونم هنوز به جایگاه خوبی که از خودم انتظار دارم نرسیدم، اگر قرار باشد به فرموده مقام معظم رهبری که فرمودند: ما بزودی در قدس نماز می‌خوانیم; و تحلیل اساتید و شرایط اوضاع منطقه و ایران و جهان، ظهور سراسر خیر و برکت منجی دل‌های ما حضرت بقیت الله آنقدر نزدیک باشد، که تا ظهور فاصله زیادی نداشته باشیم، ترجیح می‌دهم این مدت را که فرصت دارم از نظر معنوی و اخلاقی و عرفانی قوی‌تر بشوم بحول و قوه الهی و کارهای دیگر را تا حدودی کم و تعطیل کنم اما لازمه این کار ریسک بزرگی هست. استاد عزیزم، من اگر همین فردا امام زمانم ظهور کنند قطع به یقین درس و کار و شرایط روتین زندگی روزمره را رها می‌کنم و به یاری ایشون می‌روم. الان‌ حس سردرگمی دارم و به فکرم رسید با مطرح کردن آن با شما می‌تونم به جواب قطعی و درستی برسم. مقام‌معظم رهبری و هیچ کدام از اساتید به وضوح اشاره نمی‌کنند ظهور آنقدر نزدیک است که... خب در روایات داریم ایرانی ها تا روزها و یا ساعاتی قبل ظهور منجی بیت المقدس را فتح و در آنجا به امامت حضرت حجت نماز می‌خوانند. من حس می‌کنم زندگی شخصیم یه مقداری روی هوا معلقه، نمیدونم کار اولویت در این برهه برای من چیست؟ من ۲ سال دیگر از درسم مانده که تمام شود و بدنبال شغل مرتبط با شیمی هستم، اگر بخواهم عقلانی فکر کنم (و نگاه صرفا توحیدی نداشته باشم، هنوز تمدن نوین اسلامی به معنای همه جانبه اش در جامعه ما شکل نگرفته که شرایط ظهور منجی فراهم باشد و با حساب دودوتا چهارتای عقل جزیی خودم راه را طولانی می‌بینم، حداقل ۵ سال) و اگر این طور باشد مسلم‌است که باید در کنار معنویت و خودسازی و عرفان به موزات آن برای دنیا نیز کار و تلاش کنم که تعادل ایجاد کنم و به همه‌ی بخش‌های زندگیم برسم، از طرفی اگر بخواهم فقط شرایط حاضر و مژده‌ها را در نظر بگیرم، بنظرم باید با توجه به وقت؛ اولویت خودم را خودسازی و معارف بیشتر و اخلاص بیشتر قرار بدهم. استاد شما به من راهکار و شیوه‌ای ارائه کنید که مطمئنا از آن پشیمان نشوم. با عقل خودم به راه حلی نرسیدم و از خداوند میخوام، آنچه به مصلحت من است را از طریق شما به من برساند. من دوست ندارم از یاری امام زمانم عقب بمانم و بشدت احساس کمبود وقت دارم و خوابم نسبتا زیاد است، مباحث و کتب معرفتی زیادی در لیست دارم که بخوانم و خودم را تقویت کنم اما وقت کم میارم. اگر ذکر یا دعا و سوره یا... برای برکت در قوت پیشنهاد دارین ممنون میشم راهنمایی کنید. ببخشید پرحرفی کردم، دوستون دارم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همه‌ی شواهد حکایت از آن دارد که نزدیک‌ترین کس به مولایمان حضرت مهدی«روحی‌لتراب‌مقدمه فداء» حضرت نایب الإمام خامنه‌ای بزرگ است که از حرکات و سکنات این مرد الهی کاملاً مشخص است که مؤیّد به تأییدات آن حضرت می‌باشند و به همین جهت در همان دستگاهی که استکبار جهانی مقابل حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» قرار می‌گیرد، امروز همان استکبار مقابل نایب‌الإمام ایستاده است و سخنگوهای داخلی‌اش به رهبری نامه می‌نویسند تا به نحوی استکبار را تبرئه و نایب الإمام را بدهکارِ کوتاهی‌های خودشان بکنند.

راه‌کارهای نایب‌الإمام مسلّم از الهامات حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است و لذا جایی برای سرگردانی نمی‌ماند. ایشان به خوبی در این زمانه تکلیف هرکس را نسبت به این نظام که نظام امام زمانی است، معلوم کرده‌اند و باید با تمام وجود مطابق رهنمودهای او هم خوب درس بخوانید و در کنار آن در انقلاب حاضر باشید و از معارف عالیه، خود را مجهز کنید و در یک کلمه، امروز باید اَبَر مردی باشید مناسب این جهان. موفق باشید

28407
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مزاحم میشم. جلسه ی سوم مباحث جنابعالی رو با موضوع «انقلاب اسلامی طلوع جهانی در میان دو جهان» گوش دادم‌. یاد شعری از آقای بهمنی افتادم که خودم با این شعر، به یاد حاج قاسم عزیز، بسیار گریسته ام. جسارت بنده رو ببخشید که فکر کردم اجازه دارم وقت جنابعالی رو برای بیان این حس بگیرم. ولی خیلی دوست داشتم این شعر رو برای شما هم بفرستم: دوست من دیدنش آسان نبود / پنجره اش رو به خیابان نبود دوست من منظره ی بسته اش / تارمی پر گل ایوان نبود چهره گشایی که به چاه محاق / چهره گری هاش نمایان نبود طرح زمینی بزنم دوست را / دوست من هیچ جز انسان نبود با من و تو فرق زیادی نداشت / او فقط اینگونه هراسان نبود من پی دریوزه ی جسم ام اگر / او پی دریوزگی جان نبود دامنه ای داشت پر از آبشار / منتظر رحمت باران نبود بدخبران آنچه از او گفته اند / با دل خوش باورمان، آن نبود دوست من با دل طوفانی اش / جز پی آرامش طوفان نبود دوست من نکته ی آغازهاست / دوست من نقطه ی پایان نبود با چه دریغی بسرایم از او / او که خود از خویش پشیمان نبود. ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی راهی است که انسان اگر وجود خود را به آن بسپارد، قصه‌اش همان می‌شود که شما فرمودید: «او که خود از خویش پشیمان نبود» و همو که به قول شما: «دوست من نقطه‌ی پایان نبود». بلی! نقطه‌ی پایان نبود، شروعی بود برای آن‌که همه‌ی انسان‌ها در انسانیت خود به تمامیت برسند. موفق باشید

28403
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: یک شبهه لطفا جواب دهید. لطفا مبسوط و مستند پاسخ دهید چون مخاطبم قشر دانشجو و پرسشگر است در صورت امکان در اسرع وقت پاسخ دهید. اینکه گفته می شود در چند سال آینده یک انقلاب مانند انقلاب اسلامی که در سال ۵۷ رخ داد اتفاق می افتد و یک دگرگونی در نظام جمهوری اسلامی ایران داریم به چه صورت است؟ سوال دوم: اینکه امام خمینی توسط کارتر علم شده است و با توجه به اینکه محمدرضا شاه قدرت بسیاری پیدا کرده بود آمریکا از ترس نفوذ شاه در جهان امام خمینی را روی کار آورد حال اینکه این با استکبار ستیزی امام اصلا همخوانی ندارد. سوال سوم: مشکلات اقتصاد و گرانی بسیار بیشتر از این می شود تا جایی که سکه بهار آزادی به ۸۰ میلیون تومان می رسد؟ باتشکر و سپاس ل
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این ادعا را باید مدعی اثبات کند، مگر ما باید مسئول حرف‌های بی‌پایه‌ی افراد باشیم؟ ۲. این یک ادعای بدون دلیل است که بیشتر به توهّم و خواب‌زدگیِ افراد نزدیک است. چرا خود را مشغول این حرف‌ها می‌کنید؟! مگر به ما نفرموده‌اند: «اذا مرّوا باللّغو مرّوا کراماً»؟ در این مورد می‌توانید به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که روی سایت هست، مراجعه فرمایید ۳. این هم یک ادعاست. اتفاقاً با وضع افول آمریکا که کارشناسانِ غربی آن را پیش‌بینی کرده‌اند، سیطره‌ی دلار به شدت از بین خواهد رفت. موفق باشید

28378
متن پرسش
عرض سلام و ادب و تبریک ولادت اخترتابناک امامت، عالم آل محمد، علی بن موسی علیه السلام: استاد عزیز شاید با این سوال وقت شریفتان گرفته شود، ولی نظر حضرتعالی برایم بسیار با ارزش و راه گشاست. بحث زبان شناسی در اصول فقه هست بین اصولین (رحمة الله علیهم) که واضع الفاظ چه کسی است (با نظر به اینکه وضع لفظ به دو نحو تعینی و تعیینی (=در اثر کثرت استعمال لفظ پدیدار شد) اقوال مختلفی بیان شده است من جمله قول آخوند خراسانی (ره) که قائل به وضع الفاظ توسط خداوند سبحان هستند و قائلین به این قول به بعضی از آیات قرآن استناد می کنند: «خَلَقَ الاْءِنسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیان» حال نظر استاد عزیزم در این بحث چیست؟ و چه کتاب یا استاد رو برای پیگیری و شروع مباحث زبان شناسی پیشنهاد می فرمایید؟ و اصلا برای فهم بهتر آیات و روایات و استنباط احکام، نیازی به دنبال کردن این مباحث هست یا خیر؟! خداوند بهترین برکاتش را به واسطه حضرت ثامن الأئمه علیه السلام نصیبتان بفرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع مفصل و مفید است. مسلّم سخنان فاخر، القائات ربّانی می‌باشند و این غیر از سخنان روزمرّه است که عموماً القاء وَهمیات است. امروزه در مباحث فلسفه‌ی زبان نکات بسیار مهمی را به میان آورده‌اند. عرایضی در جلسه‌ی دوم کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» و جلسه‌ی یازدهم شرح «مناجات التّائبین» از مناجات خمس عشر شده است که البته جلسه یازدهم هنوز در دست ویرایش است. موفق باشید

28370
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: میلاد ولی نعمتان امام رضا علیه السلام را تبریک عرض می‌کنم. از کتاب برهان تا عرفان (بخش حرکت جوهری) برداشتی به این نحو داشتم: هدف از حرکت تبدیل قوه به فعل است یا به عبارت دیگر حرکت برای رسیدن به چیزی است که شی قبلا آن را نداشته است. ١. انقلاب اسلامی با هدایت امام خامنه ای در حال حرکت به سمت غایت هستی بخش خود می باشد. ٢. کشور هایی که توسط حکمائشان (مخصوصا کشور هایی غرب و آمریکا) با ظلم، استکبار و... همواره در حال دور شدن از غایت هستی بخش خود یعنی خداوند هستند (در حال افول هستند...) پس باید جهان آینده ما جهانی باشد که روح توحیدی در آن دمیده خواهد شد و آرمان های امام خمینی در این جهان به‌ فعلیت خواهد رسید. و باید ما هم همواره تلاش کنیم تا نگذاریم انقلاب اسلامی را از مسیر اصلیش خارج کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری نظر به وجود و تکوین عالم هستی می‌شود و موضوع انقلاب اسلامی و یا در مقابل آن استکبار، مربوط به تشریع عالم و در رابطه با اختیار انسان است. موفق باشید

28372
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال ۲۸۳۶۲ که در باب تفاوت انقلاب اسلامی با نظامهای ایدئولوژیک نوشتید، یک نظری داشتم که خواستم خدمتتان مطرح کنم. با توجه به متن سوال، بیشتر تمرکز بر روی حکومتهای توتالیتر و حکومتهای نظیر شوروی یا حتی در سطح جهان اسلام مثل آل سعود یا آل خلیفه را داشت و این گونه حکومتها با اینکه اساسا بر اساس ایدئولوژی خاصی که قرارست زمامداری و جریان سازی اجتماعی کنند و با حکومتهای مرسوم لیبرال دموکراسی و مدرنیته فاصله و تفاوت دارند، ولی اساسا ظرفیتی برای احیای تمدنی ماورای مدرنیته که در این تاریخ بتواند ظهور و بروز پیدا کند و خویشتن اصیل و توحیدی بشر که اصل وجود و جان و نفس اوست را احیا کند و در عین ظهور و بروز در این عصر، بشر را از عقل منهای عالم قدسی همچنین فرهنگ مدرنیته و سوبژکتیویته شدن دیدگاه بشر عبور دهد و با رجوع به عالم بشر موحد در این عصر و بعثت تاریخی انسان، او را به انس و آشتی با رب العالمین ببرد و با حرکت بسوی وجود و حقایق باطنی عالم، بتواند ما را از تامه های کبری و یا غبارهای آخرالزمانی رها سازد، ندارد و از جنس خقیقتی توحیدی و وجودی و اشراقی نیست. امیدوارم نظرم توانسته باشد این بحث را دریابد و توانسته باشم منظور و مقصود حضرتعالی را دریابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همین‌طور است. سعی داشتم در جواب آن سؤال تذکری به سؤال‌کننده‌ی محترم داده باشم، ان‌هم به صورت کاملاً اجمالی. اتفاقاً بعداً گفتم ای کاش متذکر آل سعود که مصداق سخن خانم هانا آرنت می‌باشد؛ می‌شدم. تأکید بنده آن است که وقتی در نظامی حقیقت یعنی توحید، به میان آید اساساً آن نوع تنگ‌نظری‌ها مطرح نیست، هرچند ما نیز بعضاً گرفتار آن نوع داعشی‌گری‌ها هستیم، ولی کلیّت نظام، تقابل توحید با استکبار است و این است مأوای بشر امروز، و راز دفاع ما از انقلاب اسلامی در این‌جا است. موفق باشید   

28371
متن پرسش
سلام علیکم: شخصیتی مثل شهید آوینی در وجود امام خمینی (ره) چه می بیند که در مقاله داغ بی تسلی درباره امام، می نویسد: «خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر، در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود. آخر او آیتی بود که «ثقلین» را در وجود خود معنا می کرد، آخر آدم هایی چون او، قطب سنگ آسیاب افلاکند، مصداق حدیث «لو لاک» اند و غایت الغایات وجود» چگونه در شخصیت امام این افق را در می یابد و با عشق، چنین مطالبی را می نگارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده، فهم زمانه است که شواهد زیادی حکایت از اراده‌ی الهی جهت تحقق توحیدی ناب در مناسبات بشر امروز دارد و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آینه‌ی ظهور آن اراده‌ی متعالی است که هرچه در مورد آن گفته شود خدا می‌داند اجمالی است از آن ملکوت بیکرانه که در آینه‌ی گفتار و رفتار او قابل نظارت و مشاهده است. موفق باشید  

28362
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: لطفا اول متن ذیل را مطالعه بفرمایید : به نظر هانا آرنت فیلسوف آلمانی، نظام‌های توتالیتر در طول حیات خود سه فاز دارند. در فاز اول اکثریت مردم سرمست از ایدئولوژی به دنبال رهبران خود راه می‌افتند، انگار بهشت گمشده خود را یافته‌اند. ایدئولوژی را دربست می‌پذیرند و خواهان کوچکترین تغییری در آن نیستند. در فاز دوم واقعیات چهره خود را نشان داده و هیچ کدام از وعده‌های فریبنده رهبران تحقق نیافته است. مردم از نظام دلزده و مایوس می‌شوند. در این فاز گروهی به فکر اصلاحات می‌افتند ولی به دلایل متعدد از جمله این که اصول ایدئولوژی را نمی‌توان تغییر داد، اصلاحات راه به جایی نمی‌برد. فاز سوم، فاز نهایی نظام‌های توتالیتر است. در این فاز متولیان تمامیت خواه سعی می‌کنند از خشونت عریان استفاده کنند. از بین همفکران سابق، هر کس با آن‌ها کوچکترین زاویه‌ای داشته باشد را از دایره خودی‌ها می‌رانند. تصفیه‌های گسترده شروع می‌شود و دایره خودی‌ها کوچک و کوچکتر و ناکارآمدی‌ها عمیق‌تر و تعداد مخالفین بیشتر و بیشتر می‌شود و نهایتاً سیل اعتراضات می‌آید و همه چیز را با خود می‌برد. جمهوری اسلامی در این فاز قرار دارد. کاوه کامرانیان خرداد ۱۳۹۹ ----------------------------------------------------------------------------------------- سوال من از جنابعالی این است که چرا یک فیلسوف احتمالا غیر معتقد اینقدر روند انقلاب اسلامی را واضح می بیند و حتی برای این گونه حکومت ها نظریه ارائه می کند، اما افرادی مثل جنابعالی که توضیحاتشان در دروس آیت الله شجاعی بسیار قابل استفاده است، واقعیات عیان در جامعه را نمی بینند؟ متشکرم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن خانم نظر هانا آرنت، سخن بسیار دقیقی است. ولی قضیه‌ی انقلاب اسلامی با نگاهی که عارف سالکی مثل حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به حقیقت دارد و با نظر به روح تشیع، با یک نظام ایدئولوژیک که عموماً گرفتار سوبژه‌کردن هرچیز می‌باشد و متافیزیکی همه‌چیز را می‌بیند؛ تفاوت اساسی دارد. با نگاه شهدا باید انقلاب اسلامی را دید و راه آینده را در پیش گرفت که البته راهِ آسانی نیست و از خیلی چیزها از جمله همان چیزهایی که خانم هانا آرنت می‌فرمایند، باید عبور کرد. فکر می‌کنم کتاب «سلوک، ذیل شخصیت امام خمینی» در این مورد متذکر نکاتی باشد. موفق باشید 

28361
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و آرزوي طول عمر با عزت براي ايشان: مدتي است كه با برخي از كتابها ، نوشته ها و صوت هاي استاد مانوس شده ام. بنده شغلم كارمند و مسول فرهنگي در دانشگاه هستم. الان هم دانشجوي كارشناسي ارشد رشته مطالعات فرهنگي مي باشم. اين رشته از مجموعه علوم اجتماعي است كه به مباحث و نظريه هاي فرهنگي معاصر در غرب مي پردازد كه بيشتر هم نظريه انتقادي ومكتب فرانكفورت و مكتب بيرمنگام را كه نو ماركسيست هايي از جمله آدرونو، هوركهايمر، ماركوزه و هابرماس .. از بنيانگذران آن محسوب مي شود، مي پردازد. البته بنده در رشته هاي فيزيك و تاريخ تشيع هم در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد تحصيلاتم را به پايان رسانده ام. الان كه آثار شما را نگاه مي كنم مي بينم كه اين رشته (مطالعات فرهنگي) خيلي با مباني اسلامي و بومي ما در تناقض است. بارها خواستم انصراف بدهم و در رشته فلسفه ادامه تحصيل بدهم. با توجه به اينكه قصد دارم در مقطع دكتري هم اين رشته را ادامه دهم، سوال من اينه كه آيا مي توانم همزمان با ادامه تحصيل در اين رشته فقط به منظور آشنايي با فرهنگ مدرنيته و فهم آن، سير مطالعاتي شما را هم همزمان دنبال كنم و دروس فلسفه اسلامي و غرب را هم در كنار آن به صورت مطالعه آزاد داشته باشم؟ بعضي وقت ها احساس مي كنم وقت گذاشتن براي يادگيري نظريه هاي غربي در حوزه علوم اجتماعي و غافل از شدن از تفكر در آثار اسلامي از قبيل تفسير و كلام و... مرا دچار خسران و زيان مي كند؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به رویکرد خودتان دارد که از یک طرف با دنبال‌کردن خرد مدرن، متوجه باشیم در کجای عالم قرار داریم. و از طرفی دیگر به راهِ حل‌های دینی در بستر شهر مدرن فکر کنیم. پیشنهاد بنده آن است که مباحث «انقلاب اسلامی، جهانی بین دو جهان» به آدرس http://lobolmizan.ir/sound/1310 را دنبال بفرمایید. موفق باشید

28366
متن پرسش
سلام استاد: حوصله زیاد صحبت کردن ندارم و کلی گویی هایی می‌کنم و رد می شوم ولی شما به تفصیل جواب بدهید! این انقلاب اسلامی چیه که هر چی در موردش بیشتر فکر می‌کنیم بیشتر ازش دور می شویم؟ نمی‌دونم میتونم بگم منطورم رو یا نه. ولی من احساس می‌کنم نوع تفکر ما در این زمان با تفکری که قراره در بستر آرمانهای انقلاب به وجود بیاد فرق داره و علتش هم همینه که نمی‌تونیم با تفکر فعلی در مورد چیزی فکر کنیم که اصلا تمامیتش برای الان نیست! اصلا من که دیگه دارم گم میشم. برای شهدا کارهایی می‌کنیم و خود را به اونا نزدیک می‌کنیم اما در کنار چفیه شهدا نمی‌تونیم از شاسی بلند خود در کنار آلونک فقرا بگذریم! خب حق بدید دیگه بگم کار الآنی برای آینده نیست و باید به نوعی دیگر برای آینده کار کرد! چقدر کار فرهنگی از کسانی که کار فرهنگی را فقط برای کار فرهنگی انجام میدند! چقدر شعار که فقط برای شعار است. ما اهل کوفه نیستیم ولی بیشتر از یک بچه نمی‌خوایم. تا خون در رگ ماست ولی یخچال ما کره ای هست، ای رهبر آزاده فکر اینم که سمندم را بکنم شاسی بلند. چه شده بر ما و چه می‌گذرد بر ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به جزوه‌ی « نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفقباشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1690/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B1%DB%8C%D8%AE

28341
متن پرسش
سلام استاد گرامی: با آرزوی سربلندی و عزت برای ایران اسلامی و رهبری انقلاب و آرزوی عزت و سربلندی برای حضرت عالی. نامه ی سرگشاده ای اخیرا منتشر شد متن اون رو میارم و تحلیل و نظر شما در این خصوص رو می خواستم =============================== بسم الله الرحمن الرحیم محضر مقام معظّم رهبری، آیت الله خامنه‌‌ای، دامت برکاته با اهداء سلام به‌اختصار، مطالبی را در محضر ملت شریف ایران به استحضار عالی می‌رسانم، به امید آنکه در آن درنگ شود و مایهٔ خیر ملت و کشور و جمهوری اسلامی باشد. آنچه از مسموعات و مشاهدات و مطالعهٔ گزارش‌ها و تحلیل‌ها دریافت کرده‌ام آشکارا حاکی از آن است که آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان می‌‌گذرد زیبندهٔ نظامی نیست که با پرچم اسلام به دنیا معرفی می‌شود: در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانهٔ استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونه‌ای روزافزون آسیب دیده و می‌بیند. بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی می‌رود که از عمق بی‌اعتقادی و بی‌اعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت می‌کند. تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نه‌تنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواری‌های طاقت‌فرسا کرده که ناهنجاری در درون بسیاری از خانواده‌ها را گسترش داده و آنان را نگران آیندهٔ نامعلوم خود و فرزندانشان ساخته است. علاوه بر این مردمِ گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقت‌سوز معیشتی، بسیارند انسان‌های ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بی‌عدالتی‌های غیرقابل‌انکار شده‌اند. البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالی‌ترین جایگاه مدیریت کشور انتظار می‌کشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل‌دوام‌ امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که می‌آیند و می‌روند نیست (که البته این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب ارادهٔ عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوهٔ مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقش‌آفرینِ اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است. مردمی که چنین انتظاری دارند هرگز الزامات و محدودیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که البته چهل سال از آن گذشته است) و نیز کینه‌توزی دشمنان انقلاب، به‌ویژه آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را نادیده نمی‌گیرند. همچنین آنان از پیامدهای دفاع مقدس غافل نیستند و به شهیدان و مجاهدان و نقش‌آفرینان آن حماسهٔ ملی و اسلامی، که فرزندان همین ملت بودند، سپاس و درود بی‌پایان تقدیم می‌کنند. اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، به‌ویژه عالی‌ترین سطح آن، باید با ملاحظهٔ همین مشکلات و چالش‌ها شیوه‌ای در مدیریت امور به کار می‌بست که امروز گرفتار این آشفتگی‌های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و … نمی‌شدیم. اینجانب، با رعایت اختصار، مهم‌ترین مطلب از گفتنی‌های بسیار را که لازم می‌دانستم به عرض رساندم و بیش از این به ملت بزرگوار ایران و حضرت‌عالی تصدیع نمی‌دهم و تنها با یک کلام دیگر سخن را به پایان می‌برم: اگر شیوه‌ای که تاکنون به کار رفته است نتیجهٔ محاسبات متعارف و براساس آراء و تحلیل‌های شناخته‌شده در حکم‌رانی است، پس هستند پرشمار صاحب‌نظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تأکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهره‌مندی از این حق طبیعی و الهی نباشند. اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و، در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی می‌گذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است، پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیّت الهی خواهیم بود، ان‌شاءالله. از تصدیعی که دادم پوزش می‌خواهم و دوام عمر و سلامتی آن حضرت را از خداوند خواستارم. سید محمد موسوی خوئینی ۹۹/۴/۷
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این افراد نتوانسته‌اند جایگاه تاریخی و حضور تاریخی انقلاب اسلامی را متوجه شوند. جواب آقای محمد ایمانی در کیهان، جواب به جایی بود. گویا بنا بر آن است که آنچه را هم که دشمن بر سر انقلاب اسلامی آورده، رهبری باید جوابگو باشند. نظر جنابعالی را ذیلاً به یادداشت ویژه‌ی امروز روزنامه‌ی کیهان جلب می‌نمایم: موفق باشید

خانه تیمی یا شعبه ایرانی ستاد انتخاباتی ترامپ؟ (یادداشت روز)

تاریخ: ۰۸ تير ۱۳۹۹ 

۱. فضای رسانه‌ای جدید در کنار همه سودمندی‌هایش، بی‌شباهت به بازار آهنگران نیست؛ پر سر و صدا. بازار تحلیل از هر قماش دایر است و گاه چنان‌که به قول معروف؛ «گنه کرد در بلخ آهنگری- به شوشتر زدند گردن مسگری». کسانی می‌گویند نباید نیت‌خوانی کرد. می‌گویند «اُنظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال». اما استناد نصف و نیمه، راه به خطا و مغالطه می‌برد. متن کلام امیرمومنان عليه‌السّلام در کتاب شریف «غُرَرالحکم» چنین است: «خُذ الحكمَهًَْ حَيثُ كانَتْ وَ انْظُر اِلي ما قالَ و لا تنظُرْ الي مَنْ قال. حكمت را هر جا باشد، فرا گير. و نگاه كن به آنچه گفته مي‌شود، نه به گوينده سخن». یا: «خُذِ الحكمَهًَْ ممّنْ اَتاكَ بِها و انظُرْ الي ما قالَ... حكمت را از هر كس كه نزد تو آورد، بگير و نگاه كن به گفته، نه گوينده سخن». حضرت می‌فرماید توقف در گوینده، مانع از گرفتن حکمت نشود. چنانکه فرمود «الْحِكْمَهًُْ ضَالَّهًُْ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَهًَْ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ» (حکمت ۸۰ نهج‌البلاغه).
۲. اما حضرت هرگز نفرمود بر انگیزه گوینده چشم ببندید، بلکه بارها انگیزه منافقین را به چالش کشید. وقتی طلحه و زبیر، به‌خاطر ‌اشرافیت‌طلبی شورش کردند، حضرت ساکت ننشست. آنها با وجود مخالفت صریح امیرمومنان (ع)، خلیفه را کشتند، اما چند ماه بعد با عاملان بی‌عدالتی در دربار خلیفه ائتلاف کرده و خونخواه خلیفه شدند! امام در مقابل این فتنه‌انگیزی فرمود «انهم لیطلبون حقا هم ‌ترکوه و دما هم سفکوه». شورشیان خوارج هم- که سران آن با معاویه بسته بودند- پس از آشکار شدن خسارت‌های حکمیت، مدعی «لا حکم الّا لله» شدند که آیه قرآن بود. آنها خود، مذاکره و صلح را تحمیل کرده بودند و حالا می‌گفتند ما توبه کردیم، تو هم که حکمیت را پذیرفتی، باید توبه کنی! امام در اینجا هم فرمود «کَلِمَهًْ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِل»‌. لا حکم الا لله، کلمه حقی است اما اراده باطل از آن دارند.
۳. تصور می‌شد برخی افراطیون مدعی اصلاحات، فقط به دموکرات‌های آمریکا سرویس می‌دهند. اما شواهد، حاکی از این است که آنها برای ستاد انتخاباتی ‌ترامپ هم پادویی می‌کنند؟ سند اگر می‌خواهید، توییت یک بازداشتی فتنه ۸۸: «پرسش من به‌عنوان یک شهروند از رهبر کشور این است؛ با این همه فشار اقتصادی بر گرده مردم، دلار چند هزار تومان بشود، نرمش قهرمانانه موجه و مذاکره با آمریکا مجاز می‌شود؟». ‌ترامپ نگون‌بخت، چهار ماه مانده به انتخابات، از همه طرف بد آورده است. غیراز ناکامی ‌در عراق و سوریه، او در حوزه تدابیر اقتصادی و بهداشتی نیز در مقابل کرونا ضربه فنی شد و سرانجام، در برابر اعتراضات بی‌سابقه‌تر عاجز ماند. نظرسنجی‌ها شانس پیروزی دوباره ‌ترامپ را ده درصد نشان می‌دهد. در این شرایط، او نیاز به برگ برنده‌ای مانند القای تسلیم ایران و قبول مذاکره با وجود لگدمال شدن برجام را دارد. مردم ما نوعا به این عبرت رسیده‌اند که مذاکره، چیزی جز خسارت نیست. حتی آقای روحانی، مذاکره دوباره را «دیوانگی» خواند. در چنین وضعیتی، وقتی عضو احزاب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین، خواستار مذاکره دوباره می‌شود، آیا جز این است که برای ستاد انتخاباتی ‌ترامپ کار می‌کند و می‌خواهد او را به هر قیمت در مسند نگه دارد؟ اگر این پالس، از طرف دوستانش در حزب اتحاد ملت و مجمع روحانیون نیست، چرا آنها این موضع وطن‌فروشانه را محکوم نمی‌کنند؟
۴. فرد دیگری که سوابق نظامی داشته اما به نشریات زنجیره‌ای سرویس می‌دهد، به روزنامه اعتماد گفته است «باید با ‌ترامپ مذاکره می‌‌کردیم و پرچم مذاکره را از دست او می‌‌گرفتیم(!) سؤالي كه طرف ايراني بايد روي ميز مذاكره مي‌گذاشت اين بود كه اگر به توافق رسيديم، چه ضمانتي وجود دارد رئيس‌جمهور بعدي، رفتار شما را تكرار نكند و از توافقی که امضا می‌کنیم، خارج نشود؟». این در حالی است که امثال وی، اگر صداقت و درایت داشتند، تضمین را باید در برجام و از اوباما می‌خواستند. نفر سوم داستان، عضو اولین تیم مذاکراتی روحانی بود و به جرم ارائه اطلاعات محکوم شد. او به روزنامه ایران می‌گوید «اوباما واقعاًً می‌‌خواست طبق تعهدات در برجام همه تحریم‌‌ها را بردارد. او کری را هم به‌عنوان بازاریاب برای ایران، به کشورها فرستاده بود. کری صبح تا شب با همه ملاقات می‌‌کرد و می‌‌گفت با ایران کار کنید، ما شما را مجازات نمی‌کنیم... ما در تاریخ ۴۰ ساله گذشته، مانند اوباما نداشته‌ایم که به‌دنبال تعامل با ایران باشد. با وجود چنین شرایطی امکان مذاکره فراهم نشد... ایران در دوره اوباما فقط مجوز گفت‌‌وگو در موضوع هسته‌ای را به دیپلمات‌های خود داد. به همین دلیل وقوع هرگونه مذاکره‌ در کوتاه‌‌مدت ممکن نخواهد بود». او هیچ وقت پاسخ نمی‌دهد که اگر توافق متقن بود، چرا ظریف دنبال گرفتن تضمین پسابرجامی درباره مجازات نشدن شرکای تجاری ایران بود و هرگز موفق نشد؟ یا اینکه؛ امثال او چرا اصرار داشتند برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای را هم در مذاکره واگذار کنیم؟ آیا از پروژه تبدیل ایران به لیبی و عراق بی‌خبر بودند؟
۵. نفر چهارم داستان ما، دبیر مجمع روحانیون است. پنج‌شنبه گذشته بود که اکانت توییتر وابسته به وزارت خارجه رژیم صهیونیستی نوشت «مردم ایران از شعارهای جمهوری اسلامی فاصله گرفته‌‌اند. در حالی که حکومت جمهوری اسلامی و مزدوران حقوق‌بگیر او مشغول به خیال‌‌پردازی‌ هستند، خوشبختانه مردم ایران از شعارهای توخالی جمهوری اسلامی فاصله می‌گیرند». به دو روز نکشید که آقای خوئینی‌ها، همین ادعای اسرائیل را عینا تکرار کرد! این اتفاق افتاد تا از یاد نبریم که دو روز قبل از حرمت‌شکنی فتنه‌گران در روز قدس (۲۷ شهریور ۸۸)، وزارت خارجه اسرائیل خواستار شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» در روز قدس شده بود! فتنه را خاتمی، موسوی و موسوی خوئینی‌ها مدیریت می‌کردند و هرگز از حمایت صهیونیست‌ها - که جنبش سبز را سرمایه بزرگ اسرائیل خواندند-  برائت نجستند. ده روز بعد، رابرت گیتس (رئیس ‌سیا و وزیر دفاع در دولت‌های بوش و اوباما) با‌ اشاره به ساختارشکنی روز قدس، به CNN گفت «به‌دلیل شکاف‌‌های عمیق در ایران، تحریم اثرگذارتر از گذشته است. ما شکاف‌‌هایی را شاهدیم که در ۳۰ سال گذشته بی‌‌سابقه است. مخالفان به جای پیگیری رای خود، سیاست‌های کلان حاکمیت را هدف گرفته‌‌اند.» روایت سه هفته بعد روزنامه لس‌آنجلس تایمز، حکایتی جدا و خارج از حوصله این یادداشت است که نوشت نمایندگان سران جنبش سبز از مقامات آمریکایی خواسته‌اند تحریم‌های فلج‌کننده را علیه ایران اعمال کند. چرا برخی تحرکات برخی مدعیان اصلاح‌طلبی، تا این حد هماهنگ با راهبرد آمریکا و اسرائیل یا تسهیل‌کننده آن بوده است؟ چه کسانی شعار صهیونیستی «نه غزه، نه لبنان» را در دهان مدعیان اصلاحات گذاشتند؟ و چرا برخی از همین‌ها (از جمله نفر اول داستان ما) بعدا دوشادوش داعش، اسرائیل و آمریکا، مدافعان حرم را که فرمانده آن سردار سلیمانی بود، کوبیدند؟ آیا تودهنی بزرگ مردم در روز تشییع سردار سلیمانی کافی نبود که دم از فاصله گرفتن مردم از نظام می‌زنند؟
۶. کسی که مشکلات اقتصادی را بهانه عقده‌گشایی نیابتی علیه نظام می‌کند، اگر صداقت داشت، باید رئیس ‌شورای مرکزی مجمع روحانیون (خاتمی) و شورای سیاست‌گذاری منتسب به او را خطاب قرار می‌داد؛ که با کلیشه «تکرار می‌کنم»، لقمه‌های مسموم انتخاباتی را سر سفره مردم گذاشت و شریک اصلی برخی سوءعملکرد‌های اجرایی و پارلمانی است. و برادر خاتمی ‌بود که گفت «اصلاح‌طلبان، تضمین وعده‌های روحانی هستند». چرا نمی‌پرسند ۱۸ میلیارد دلار ارز جهانگیری و ۲۷ میلیارد دلار ارز تخصیص‌یافته به نام صادرات (45 میلیارد دلار)، کجا رفته که کشور باید گرفتار بحران مصنوعی ارز باشد و آقای «نشتی بشکه» (نفر اول داستان ما) بگوید «دلار چند هزار تومان بشود، نرمش قهرمانانه موجه و مذاکره با آمریکا مجاز می‌شود؟»!
۷. مگر در خانه‌های تیمی‌ دائما همدیگر را نمی‌بینند؟ بپرسند فلانی! تو با بهمان دستیار ارشد دولتی و محکوم‌شده در پرونده ارتشاء، چه پیوندی داری که وقتی خرداد ۹۵ از زندان آزاد شدی، بلافاصله به همراه برخی عناصر گروهکی به ملاقات تو آمد؟ خبر نداشتی که او کار چاق‌کن دانیال‌زاده (با چهار هزار میلیارد تومان بدهی) است و رئیس ‌بانک جابه‌جا می‌کند تا او مجبور نباشد پول‌ها را برگرداند؟ در این خانه‌های تیمی‌چند نفر بی‌خبر بودند که دانیال‌زاده و نجفی و...، سرمایه‌گذار ستاد انتخاباتی آنها هستند و خون مردم را در شیشه کرده‌اند؟ خبر ندارند چه کسانی هفت سال به مسکن مهر پوزخند زدند تا قیمت مسکن چهار برابر شد؛ چه کسانی ارز ۴۲۰۰ تومانی دادند و گرفتند؛ کدام مدیران اجازه واردات قاچاق خودروهای لوکس را از مجاری رسمی ‌وزارت صمت دادند؛ کدام مدیران، حقوق و پاداش‌های چند ده تا چند صد میلیون تومانی گرفتند؛ و کدام‌ها، سازمان خصوصی‌سازی را تبدیل به سر گردنه غارت شرکت‌های دولتی کردند؟ با این همه خیانت، منتظر چیزی جز افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی)، رکود تورمی، رکورد تورم ۵۲ درصدی، ۳۶ پله کاهش رشد اقتصادی و تعطیلی برخی کارخانه‌ها بودند؟!
۸. با این مقدمات، می‌توان فهمید که چرا برخی محافل امنیتی و سیاسی غرب، از قاطعیت قوه قضائیه در مبارزه با فساد دانه‌درشت‌ها و روی کار آمدن مجلسی با‌ترکیب انقلابی ابراز نگرانی می‌کنند، یا تلاش پرحجمی ‌را برای مخدوش نمایاندن روند احیای آرمان‌های انقلاب سازماندهی کرده‌اند. آخرین بار روزنامه انگلیسی گاردین نوشت «دیپلمات‌‌های اروپایی نگران انتخابات سال آینده ریاست‌جمهوری و چشم‌‌انداز سیاسی ایران هستند... آنها معتقدند وضعیت بر خلاف پنج سال قبل پیش می‌‌رود. نگرانی دیپلمات‌‌های اروپایی این است که قدرت جریان‌‌های مخالف غرب، پس از انتخابات مجلس در حال تقویت است. اگرچه میانه‌‌روها تضعیف شده‌، اما کاملاً از ساختار قدرت حذف نشده‌‌اند... اصولگرایان به‌طور فزاینده بر این باورند که رشد آینده ایران نه در دیپلماسی با غرب، بلکه اتکای بیشتر به توانمندی خود است».

محمد ایمانی

28324
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت: کلا وقتی اوضاع جامعه رو می‌بینم، دلم میخواد یک دل سیر گریه کنم. هم وضعیت اقتصادی، هم فرهنگی و ... یه نمونش, همین وضعیت بی در و پیکر فضای مجازیه... وقتی تاثیر این رو تو سبک زندگی ها می‌بینم, داغون میشم، وقتی دوستان و رفقا رو می‌بینم که چطور روز به روز، در اثر همین فضای ولنگار، به مشکلات عدیده ای میخورن در زندگی، میمونم که باید چکار کنم؟ میدونم باید هم صبر انقلابی داشت و هم عمل انقلابی... ولی راستش نمیدونم چجوری! ممنون میشم راهنمایی بفرمایید بنده رو.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌چیز برای حضور در جهانی است که از یک طرف با خرد جدید و اجتماعی خاص باید روبه‌رو شد، و از طرف دیگر باید در چنین تاریخ و جهانی به قدسی‌بودن فکر کرد.

  خرد جدید ،خردی است تاریخی و مربوط به جغرافیای خاصی نیست، تقدیری است تا انسان از تک ساحتی قرون وسطا که خدا را در مفاهیم بلند جستجو می‌کرد، خدا را در همه‌جا بیابد و طبیعت نیز آینه انکشاف حقیقت باشد و بدین لحاظ از نظر تاریخی خرد جدید می‌تواند قدمی به جلو باشد.

 با توجه به امر فوق بنا بر این است که خرد جدید را بفهمیم که مبتنی بر نظام معرفتی خاص خود می‌باشد که چندان شبیه و نزدیک به زیستِ جهان گذشته‌ی ما نیست و به یک معنا در آن نحوه‌ی از جهانی شدن بشر به میان آمده است. موفق باشید

نمایش چاپی