بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: غرب‌شناسی و مدرنیته

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26572
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: سخنرانی حضرت آقا در ۲۹ بهمن ۹۸ با مردم آذربایجان قسمتی از آن رو گوش می کردم که ایشون آمریکا رو سرزمین ظلم می خواندن با اختلاف طبقاتی جامعه از نظر مالی و.... سوال بنده این است که در حال حاضر با اتفاقات اخیر و دزدی دولت از جیب مردم و حمایت های رهبری که به اختلاف طبقاتی کمک کرده در ایران و این چه مثالی است که حضرت آقا استفاده کردن که مشابه همان ظلم در کشور اسلامی هست و آیا این رفتار از حضرت آقا نشان دهنده دیپلمات بودن و سیاسی کاری ایشون نیست! دیپلمات منظورم از این است که ایشون فرمودند من دیپلمات نیستم انقلابی ام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلات ما نیز ریشه در همان فرهنگ سرمایه‌داری دارد که توسط افرادی که گرایش به آن فرهنگ دارند، در جامعه‌ی ما به‌وجود آمده. با غرق‌شدن آمریکا و افولِ آن فرهنگ، بسیاری از مشکلات جهان رفع می‌شود و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» متذکر ریشه‌ی فساد شده‌اند. موفق باشید

26567
متن پرسش
سلام علیکم: آیا همچنان با وجود رویکردهای دیگری که برای نفوذ و تهاجم علیه انقلاب برای نظام سلطه وجود دارد، همچنان تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و نفوذ فرهنگی اولویت و اهمیت دارد و افرادی که خود آماج نفوذ و تحت تاثیر جنگ فرهنگی اند و مغلوب این نبرد شده اند، تاثیر گذار و موثرند همانند اویل دوره جنگ نرم علی الخصوص دهه هفتاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال جنگ و نبردی در میان است با همان ابزارهایی که می‌فرمایید. ولی بحمداللّه در این طرف هم نوعی خودآگاهی در مردمِ ما کم و بیش به‌وجود آمده که طی فرآیندی مسیر کشور از گردونه‌ی تهاجم فرهنگی در حال عبور است هرچند در این جنگ، تلفاتی بس سهمگین در میان داریم، تلفاتی که از گرفتارشدنِ جوانان‌مان در دام آن تهاجم خبر می‌دهد. تلفاتی از دختران و پسرانِ آلوده به فرهنگ غربی که می‌توانند جهت احیای خود از آن پوچی افسرانِ جنگ نرم در مقابل فرهنگ غربی باشند، ولی هنوز می‌ترسند وارد این جبهه شوند. در حالی‌که تنها راه برای نجات از روزمرّگی، ورود به روحیه‌ی انقلابی‌‌بودن است. موفق باشید

26566
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی چندین بار فرمودید از اواخر دوران ناصرالدین شاه قاجار، ما به جهتی رفتیم که خودمان را ذیل هویت مدرنیته و نظم مدرن تعریف کنیم حالا در عین استحاله در نظام مدرن، واجبات و مستحبات دینی مثل نماز رو هم بجا میاریم ولی هویت اساسی ما مستحل در نظام و جبهه مدرنیته است. آیا این برداشتم از سخنان شما درست است که به نحوی این دیدگاه و این رویکرد، اصلی ترین مانع برای قرارگرفتن ذیل گفتمان انقلاب و تمدن نوین اسلامی است و حتی نظریاتی مثل ژاپن اسلامی یا مدرنیته اسلامی یا کلا به هر چیزی برچسب اسلامی زدن بدون در نظر گرفتن مبانی و اصول و رویکرد حضور در فضای مدرنیته و قرار دادن مذهب هم در پرتو آن، از این دیدگاه معاصر پس از ناصرالدین شاه نشات گرفته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز همین‌طور است. متأسفانه آن زمان در مقابله با جریان مدرنیته نتوانستیم جایگاه خود را بشناسیم و در زوایای مختلف گرفتار از خودباختگی شدیم به‌خصوص که در جنگ‌های بین ایران و روس شکست خوردیم و خود را باختیم و در مشروطه هم که داشتیم به خود می‌آمدیم، باز عنصر روشنفکری و جریان غرب‌زده، یک روز کار را به شهادت شیخ فضل اللّه کشاند و فردای آن روز کار را به شهادت شهید مدرس؛ یعنی شهادت عنصر استقلال و عزم دیانتِ یک ملت. و فعلاً با کوهی از غفلت مواجهیم، غفلت از آنچه باید باشیم و هنوز از گذشته‌ی خود برای بودن‌مان عبرت نیاموخته‌ایم. ولی بحمداللّه عزمی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، این پیکر شکسته و زخم‌خورده را در میان آورده تا با ترمیمِ کمبودها و سستی‌ها، جهانِ گمشده‌ی ایرانی- اسلامی‌مان را احیاء کنیم و از بی‌آیندگی رهایی یابیم. عرایضی در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست، شده است. بد نیست به آن نظری بیندازید. موفق باشید

26532
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان اینگونه گفت که تحجر و ارتجاع عصر حاضر هم به نوعی تاثیر پذیرفته از مدرنیته و غرب است و ما با تحجر مدرن و متحجرین غرب باور روبرو هستیم؟ جریاناتی نظیر حجتیه یا خود آل سعود یا داعش و طالبان، خود جریاناتی اند که علیرغم سلفی گری و تحجر در دین مبین، مورد حمایت و تحت ظل تفکرات غربی و سکولاری اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است و این‌ها چون با حقیقت آشنا نیستند، اصالت را به ظاهر می‌دهند اعم از ظاهر عادات گذشته و ظاهرِ زندگی مدرن. موفق باشید       

26496
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت شما استاد ارجمند و با آرزوی سلامتی برای شما: الحمدلله رب العالمین در حال حاضر ایران اسلامی ما در علوم و فناوریهای پیشرفته ای مانند نانو، بیو، هوافضا، سلولهای بنیادی و غیره جایگاه ارزنده و والایی کسب کرده است و بنده هم با عنایت خدا در یکی از همین علوم تحصیل کردم. اما همانطور که جنابعالی فرمودید تکنولوژی غرب روح و فرهنگ خاص خود را به همراه دارد و اگر فرد یا جامعه شیعه ما با آرمانهای خود به این موضوع توجه نداشته باشد ممکن است در فرهنگ غرب حل بشود. چند سوال دارم. ۱. به عنوان یک شخص که در این حوزه کار می کنم چه راهکار عملی پیشنهاد می کنید؟ ۲. حالا که به لطف خدا و زحمت استاد فرهیخته ای چون شما از این موضوع آگاه شدم آیا تکلیفی برای بنده در قبال جامعه علمی و فناورانه ای که با آنها از نزدیک کار می کنم وجود دارد (با توجه به اینکه مسئولین ما با دیدن حرکت غرب به سمت مسائل اخلاقی فناوری در حال ورود به این بخش هستند و زمینه برای بنده هم فراهم است)؟ ۳. بنده فکر می کنم باید افق دیدم رو زمان ظهور امام زمان در نظر بگیرم و بر این اساس برنامه ها و طرحها رو تنظیم کنیم. یعنی با ظهور و تجلی منبع علم و فناوری هستی چه مسیری برای پیمودن و رسیدن به ۲۵ حرف باقیمانده از علم در اختیار بشر قرار می گیرد و ما از الان سعی کنیم در اون مسیر حرکت کنیم. آیا درست است؟ راه سختی است إن شاالله با مدد خدا و نگاه اهل بیت و دعای استاد بزرگ و چراغ نورافشانی چون شما برای فرزند کوچکتان بتوانم گامی هرچند کوچک در این راه بردارم. التماس دعا. با سپاس و احترام فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روحیه‌ی انقلابی و رعایت تقوی اثر خود را در خنثی‌کردنِ حجاب‌های آن فرهنگ به میان می‌آورد. ۲. باید متوجه شد عقل تکنیکی، رویکردِ اصلی‌اش کشف استعدادهای طبیعت است از آن حیث که منجر به درک حقیقت می‌شود که بحث آن در موضوع «تذکر به عقل تکنیکی» شد. آدرس صوت آن  http://lobolmizan.ir/sound/1225  می‌باشد. ۳. در این مسیر خداوند الهاماتی به انسان می‌کند. موفق باشید

26495
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز: ۱. استاد سوالی که از خدمتتان داشتم اینکه، صحبتهایی که کفار در روز قیامت با خداوند دارند، که کاملا به کفر خود اذعان می کنند؟ آیا این اقرار ها صرفاً ناظر بر وجه اعتقاد قبلی کفرآمیزشان در دنیا است یا اینکه عملا کسانی اند که در زبان و در ظاهر و باطن کافر بودند؟ آیا بین فرعون و بین برخی از حکام کشورهای غربی یا سکولار و یا... امروز که صحبت از خدا می کنند اما در عمل کافرند هست؟ یا عمل منافقانه ای بدتر از کفر است؟ ۲. استاد عزیز، دیده میشه که غربی ها و رسانه های استکباری گاهاً سعی می کنند در باتلاق بی هویتی که گرفتار هستند دامهایی پهن کنند و از داخل افراد را به موضع بی هویتی و منافقانه ی بیطرفی نسبت به همه چیز در باتلاق و گیجی خود بکشند با ایجاد شک و شبهه و در نهایت ایجاد سوال در مورد حق و هر آنچه حقیقت دارد اعم از اصول اعتقادی و دینی و حکومت اسلامی و... که گاهی در مورد عده ای در سطح جامعه موفق هم می شوند. حال به نظر شما در ذیل نظر به فرمایش امام حسین (ع) در کربلا که خطاب به لشگر دشمن فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید و آنها را به بدیهیات درونی خودشان رجوع دادند تا به خود آیند، با توجه به وضعیت میزان تفکر در حال حاضر در سطح جامعه که گفتگو ی مستقیم در مورد موضوع شاید به جبهه گیری بیانجامد، چقدر این روش می تواند به اذن خدا موثر باشد که گفتمان ها و سوال هایی در جامعه و در بین مردم ایجاد کنیم تا مردم خودشان در تنهایی خودشان به وجدان خودشان رجوع کنند (همچون مثال نقضی که در کتب درسی می خواندیم که با تک جمله ای و مثالی بنیان یک نظریه و تفکر غالبی فرو می ریخت و دیگر عملاً آن نظریه نقشی در معادلات نداشت) که اولا در حق بودن تفکر غربی و غرب در ذهن برخی ها که باور به زندگی غربی و استکبار و.. دارند، رخنه و شک ایجاد کنیم و ثانیاً ایجاد این سوال که در مشکلات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی حال حاضر جامعه و در کل جهان واقعا نقش تفکر غربی و انشعابات آن یعنی فرهنگ مصرف گرایی و خودخواهی و طمع و حرص دنیا و... چیست؟ آیا همه علت نیست؟ تا واقعاً این سوال باب تفکر در اذهان جامعه را اولاًبه راههایی به غیر از راه غرب زده فعلی باز کند و ثانیاً به نقش تفکر غربی و استکبار در ایجاد مشکلات حال حاضر جامعه ما بگشاید تا به لطف الهی در نهایت به نقش دشمن و ترویج دهندگان ایده های دشمن در داخل در مشکلات زندگی فعلی پی ببریم. که خیلی از مشکلات بخاطر نوع تحلیل اشتباه موضوع است. اگر بنده دو تا فقیر کنار خیابون می بینم، علت اصلی را در مقابل دو تا انسانی رو بدونم که به تسخیر درآمده ی تفکر غربی هستند و بیش از حد طمع به مال دنیا دارن و سد تقسیم مساوی اموال بین افراد جامعه هستند، نه اینکه علت را از چیز دیگر بدانم. حال مشکلات دیگری اعم فساد اداری و اخلاقی و جرائم و... هم همینطور. هرچند که در طول تاریخ مشکلاتی که منتّج به رفتن زنگار از روی فطرتهای پاک انسانها و ایجاد سوال در ذهن ها شود و جامعه به راهی غیر از وضع موجود رهنمون شود همچون یک پیامبر باطن ها را منقلب می کند. مشکلات و در ادامه ایجاد سوال و در ادامه بیدار شدن فطرت ها و اراده ای که در پس آن ایجاد شود فتحی از جانب خدا است. فتح گذر از استکبار و تفکر غرب. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کار خوبی است به‌خصوص اگر همراه با معرفت به قواعد توحیدِ عالَم وجود باشد. موفق باشید

26439
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) در بحث کانت و شکاکیت جدید غرب پس از نقد کانت ویژه این مطلبش که می گوید ما در قلمرو پديدارها فقط می توانيم بدانيم در ذهن ما چه مي گذرد ولي نمي توانيم بدانيم در واقعيت چه هست از تاثیر این نوع افکار از جهان و تفکرات دکارتی اشاره داشتید و فرمودید عملاً در دنيایی که دکارت ساخته تقابل با انقلاب اسلامی حتمی خواهد بود. علت این نظرتان چیست و چرا تفکر دکارتی و کانتی با حکمت انقلاب اسلامی و تفکر شخص امام چنین تضادی و مقابله دارد؟ امروز آیا واقعاً جبهه مخالف و معاند انقلاب ویژه در عالم غربی، امروز همچنان تحت تاثیر تفکرات دکارت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل بشر مدرن، عقل دکارت و کانت است که از رسیدن به حقیقت در موضوعات، مأیوس است لذا به آن‌چه به نظرش می‌رسد قانع شده و این یک نحوه قرارگرفتن در گردونه‌ی توهم است. در صورتی که ذات انقلاب اسلامی آمده است تا به کمک ره‌اوردِ وحی بر حقیقت تأکید کند. موفق باشید

26424
متن پرسش
سلام علیکم: فکر می کنم یکی از دلایلی که امروز تعمق در مطالب کم شده و بعضی افراد حتی هرهری مسلک شده اند و اندیشیدن در حکمت امور کاهش یافته و افراد آنچنان تامل نمی کنند تا سخنان گزیده و مفید یا به اصطلاح دُرّ سخن بگویند، همین غرق شدن در تکنولوژی مدرن است که بشر آنچنان مقهور سرعت شده که سریع می خواهد همه چیز را درک کند و تازه انسان مسلمانی که توصیه به تفقه و تدبر و حکمت شده است، وقتی با این امر سرعت و تکنولوژی مواجه می شود، بشدت حیران است. چون به نظرم اسلام اساسا دین تدبر هست و می خواهد بتهای فکری بشر و موهومات را بشکند و اساس مبارزه انبیاء با بت پرستی و ستاره پرستی و چنین عقایدی، اینست که بشر از اسارت فکری رها شود و این نه تنها سلب آزادی و رشد و گشودگی نیست که عین دادن آزادی بیان و فکر و تعمق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. سیطره‌ی روح شتاب‌زده‌ی مدرنیته، انسان‌های اکنون‌زده را به بار می‌آورد ولی همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۴۲۳ عرض شد جهان دیگری در حال طلوع است که دیگر وعده‌های دوران مدرن را جز فریب نمی‌بیند. موفق باشید

26409
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از پژوهشگران فعال عرصه دین پژوهی، وقتی ازشون این سوال رو پرسیدند که امروزه زندگى بدون ارتباط با دیگران امكان‏پذیر نیست، پس چرا مى ‏گوییم: «نه شرقى، نه غربى» در جواب چنین مطالبی رو گفتند: «مراد از شعار «نه شرقى، نه غربى» آن است كه ما در انتخاب راه و شیوه حكومت، به شرق و غرب وابسته نباشیم و نسبت به هیچ ابرقدرتى خودباخته نشویم، زیرا شرق زدگى و غرب زدگى دو بیمارى مهلك و نشان دهنده خودباختگى است. امّا در كسب علم و تجربه و مهارت، ما باید هم شرقى باشیم و هم غربى. در حدیث مى‏ خوانیم كه پیامبر عزیز اسلام فرمود: «اطُلبوا العلم و لو بالصِّین»(وسائل، ج‏۲۷، ص‏۲۷.) علم را بیاموزید، حتى اگر در چین و دورترین نقطه باشد. همان گونه كه گرمازدگى و یخ زدگى بیمارى است، امّا استفاده از حرارت براى پخت و پز و استفاده از یخ در مواردى لازم مفید است. آرى، از یخ استفاده كنیم، امّا یخ زده نباشیم. از گرما استفاده كنیم، امّا گرمازده نباشیم. از شرق و غرب استفاده كنیم، امّا شرق زده و غرب زده نباشیم.» چنین مطلبی با توجه به اینکه روح تمدن ها غیریت ساز هست و هر فرهنگی ابزار و علم مخصوص خود رو میسازه و روح کلان اسلام و مدرنیته متفاوت هست، آیا چنین چیزی مقبول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی فرموده‌اند، فدای چنین اندیشمندانی. زمان‌شناسی یعنی همین. موفق باشید

26394
متن پرسش
استاد ارجمند سلام علیکم: در خصوص برجام، استدلال آن است که چاره ای نبود تا این تجربه می شد و مایه عبرت قرار می گرفت. همچنان که تاریخ ۲۰۰ ساله نشان داده، هرگز و هرگز و هرگز کمترین عبرتی از این دست مناسبات و قراردادها حتی در سطح خرد دیده نمی شود. وقتی متن ترکمنچای و گلستان را می خوانیم، می بینیم حتی طرف غربی در برجام لازم ندیده نوع کلاهبرداری را هم پیچیده تر کند، آنجا گفته دولت روسیه «تلاش خواهد کرد» یا «از ولایت عهدی عباس میرزا حمایت می کند» یعنی عبارتهایی فاقد ارزش حقوقی که مابازاء مشخصی ندارد، در برجام هم عینا با همین عبارات دل خوش کنک به ابتدایی ترین روشها سر ما را کلاه گذاشته. تاریخ ۲۰۰ ساله را هرچه می خوانیم می بینیم غربیها با طرف ایرانی (از چه واژه ای استفاده کنیم که از حدود نگذریم) با ویژگیهای مشترک غربزده‌ها مواجه است که ساده لوحانه، شیفته وار و دست پاچه از اینکه مقابل یک چشم آبی نشسته خود را گم کرده و... لذا طرف غربی هیچ بر خود لازم ندیده زحمت بدهد روشهایش را در فریب عوض کند. فرمول ثابت قراردادهای استعماری ثابت، شیفتگی این‌طرف ثابت. این طرف را که مطالعه می کنیم می بینیم غربیها حق دارند، چراکه استدلالهای ملکم‌ها و سپهسالارها درباره آفتاب تابان قرارداد رویتر عینا تکرار می شود فقط آنها کمی در بیان و مفهوم پردازی قوی تر بودند و روشنفکر و غربزده امروزی تقریرش ضعیف تر شده، اما آنقدر تکراری است این تاریخ ۲۰۰ ساله حیرت آور و تهوع آور است، وانگهی آشنایی با تاریخ ۲۰۰ ساله رابطه گرگ و میش نشان می دهد این میش به اندازه سر سوزنی از تجربه گذشته درس نگرفته، این درباره همه ماجرای غربزدگی به نحو شگفت انگیزی تکرار شده، در اولین تجربه عباس میرزا و همه اقرار کردند که جنگیدن به روش خودمان کارآمدتر از مدرن کردن ارتش بود، اما همه همان مسیر غربزدگی را طی کردند. وقتی در جزئیات و تاکتیک هم درسی گرفته نشده، چطور می توان امیدوار بود که در کلان و استراتژی باطل بودن مسیر غربزدگی و اتکا به غرب می خواهد درس شود؟ مقصود اینکه هیچ امیدی برای تجربه و عبرت نبود، و امروز می بینیم که همچنان نیست، وقتی بعد از چند سال زیستن تجربه برجام می بینیم که روزانه مردم در معیشت خود هم آن را لمس می کنند، همچنان در بر همان پاشنه می گردد و بدون هیچ خللی همچنان می شود درباره مذاکره و امتحان مجدد آمریکا سخن گفت، یکبار دیگر این عبرت نگرفتن واضح تر می شود. حتی بعد از ترور سردار و آن یوم الله حضور، باز هم استدلالهای ۲۰۰ ساله ضرورت منحل شدن در نظام جهانی به قوت خود تکرار می شود. شاهد اینکه این تکرار بی وجه و سنگ روی یخ نیست آن است که همچنان حضرت آقا باید درباره دلایل بی فایده بودن و خسارت بودن مذاکره توضیح دهند. حال سوال این است که آیا استدلال به تجربه و عبرت جامعه از برجام اگر از سر ناچاری نیست، چگونه قابل دفاع است؟ آیا ذیل انقلاب اسلامی وضع ما تغییری در این داستان دارد که بگوییم این تجربه چون ذیل انقلاب است میتواند به عکس گذشته تجربه و عبرت شود؟ آیا در این راستا مومنین برای اینکه این تجربه عبرت شود کاری باید می کردند و باید بکنند که این‌بار از این شکست درس گرفته شود؟ از اینکه سخن به درازا کشید معذرت می خواهم. التماس دعای واقعی دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آنچه ما در حال وقوع آن هستیم و عرایضی در همین رابطه در جواب سؤالات قبلی شده، جهشی است که در یک فرآیندِ تاریخی با انقلاب اسلامی در حالِ وقوع است و آن آزادشدن از مسیری است که به غرب ختم می‌شد. بحمداللّه طوری شده که آن‌هایی هم که امیدوار به غرب بودند متوجه‌ی ناکارآمدی و زمین‌گیری غرب شده‌اند. و این‌جا است که پشتکار ما را جهت هرچه بیشتر در این حضور تاریخی طلب می‌کند. زیرا همه‌چیز حکایت از آن دارد که خداوند اراده کرده است تاریخی غیر از تاریخ مدرن به وقوع بپیوندد. موفق باشید

26401
متن پرسش
سلام علیکم: در برخورد با علم و تمدن غرب، می پذیریم تمدن ها غیریت سازند و روح کلان اسلام و مدرنیته غالب جهانی واقعاً متفاوت و دو زمین جداست، هم چنین می پذیریم که فرهنگها ابزارساز هستند و با مثال معروفی که خودتان داشتید، در فرهنگ معنوی انسان برای تعامل با نظام احسن خلقت و استفاده درست مطابق ظرفیتها، به ساخت قنات رو می آورد اما بشر مدرن برای تغییر جهان و هویت ابزار ساز خود مطابق امیال و حال درونی اش، به ساخت وسیله ای مثل الکترو پمپ رو می آورد. با وجود این دو مطلب و اینکه با وجود تمام مشکلاتی که تکنولوژی مدرن با سیطره روح اومانیستی دارد اما ظرفیت انکشاف و تحقیق و سرعت در آن هست و این هم مطلبی قابل تامل است. ما اگر بخواهیم با تکنولوژی برخورد کنیم و ابزارهایی مطابق اهداف تمدن شیعه بسازیم، باید هم به صبغه هویتی خود و روح متعالی ایرانی_اسلامی مان نظر کنیم و هم بدون اینکه عیوب ساختاری ابزارهای مدرن را وارد فرهنگ مان کنیم باید به نحوی آن را در فرهنگ خود استحاله کنیم که هم ابزاری برای رسیدن به چشم اندازهایمان باشد و هم ظرفیتهای مثبتی مثل انکشاف و تسریع خدمات که با روح مدرن ظهور کرد را داشت مثل کاری که شهید آوینی با مستندی مثل روایت فتح کرد و علیرغم اینکه سینمای مدرن را ابزاری برای ایجاد معرفت وهمی و غیر قدسی برای بشر می داند و در عین حال به ظرفیتهای هنری و سمعی_بصری رسانه واقف است، قصد دارد فطرت را در سینما و مستند وارد کند و لذا کنار همان تکنیک های غربی مستندسازی، با نمایش تصاویر رزمندگان و متون عرفانی اش و آن زاویه دید حماسی، یک اثر تمدنی ماندگار ساخت. آیا این برداشت من که بخش مهمی اش رو فکر می کنم خودتان هم در کتب و مقالات غرب شناسی اشاره کردید و همین آثارتان برای من دغدغه ایجاد کرد، درست است یا به نحوی التقاطی بین اسلام و مدرنیته است که ما دیگر نه مسلم هستیم نه بشر مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید روی همین نکته که می‌فرمایید فکر شود. در بحث «طلوع جهانی بین دو جهان» عرایضی شد که فکر می‌کنم نقطه‌ی خوبی برای تفکر باشد. در سایت می‌توانید به این آدرس مطلب را دنبال کنید: موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1651/انقلاب-اسلامی-طلوع-جهانی-میان-دو-جهان

26399
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ما معتقدیم روح کلان و وادی اسلام و مدرنیته بصورت ریشه ای، جدا و متفاوت هستند و تعریفشان هم از انسان شناسی متمایز است و حتی لزوم تفکر دینی_معنوی در جامعه سازی، نیز تضاد دارد. معنویتی که به تعبیر حضرتعالی در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم، بیشتر مسکنی برای بشری است که درد جانکاه فرهنگ مدرنیته را تحمل می کند محسوب می شود لذا می بینیم دین منهای شریعت اعم از بودیسم و داعشی گری و عرفان های نوظهوری مثل قانون جذب و دیگر مکاتب، ترویج می گردد و خود سردمداران و متفکران کنونی جبهه مدرنیته هم نسبت به آنها چنان واکنش سلبی ندارند و حتی موج اروپایی های با گرایش به داعش یا همین مکاتب عرفانی نوظهور منهای شریعت، حجتی بر این مدعاست. چه شد که بشر مدرن پس از تجربه تلخ تفکر منهای عقل قدسی و حکمت توحیدی و لزوم وجود معنویتی که توسط برخی ها در غرب احساس شد، به چنین معنویتی رسیدند و به دین نظام ساز و با شاخص های کلان تمدنی برنگشتدند و همچنان با وجود گرایش های دینی، سکولاریسم و اومانیسم و همین لیبرال_دموکراسی غالب است و معنویت آنها، بیشتر مسکن زودگذرست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نفس امّاره‌ی بشر موتورِ پیش رانِ او گردد شیطان می‌تواند وعده‌های وَهم‌انگیز به انسان بدهد و در هر شکستی وعده‌ی دیگری را جایگزین کند تا آن‌که بالاخره مردم با نظر به جامعه‌ی توحیدی از آن نوع زندگی‌های پوچ عبرت بگیرند و این‌جا است که وظیفه‌ی ما در ساختن جامعه‌ای اخلاقی و توحیدی بسیار کارساز خواهد بود و آن تمدن را فرو می‌ریزد. موفق باشید

26390
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، من مطلبی رو با مطالعه آثار غرب شناسی حضرتعالی متوجه شدم که می خواستم در این باره از خودتان هم سوال بکنم. آیا این را می شود گفت که غرب جدید و نئولیبرالیسم که جدیدترین نحله فکری جبهه مدرنیته است، به جهت تبعیت و اسلوب سازی از آن سخن بیکن که بشر مدرن را به ارضای امیال و حال درونی با تغییر طبیعت و تثبیت معرفت و درک خودمان بر جهان هستی ترغیب می کرد و می گفت جهان مطابق میل و تفکر منهای دین باید تغییر کند و بر مبنای بیکن انتظار ما از حکمت نظام خلقت، خیلی متوقعانه و بدور از واقعیت است، بشر درگیر یک نوع اسارت فکری و یا حتی شرک و تکثرگرایی بدون اتصال به اصل وحدت و بودن، گشت و رگه های شرک و اسارت فکر دیده می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم متوجه‌ی نکته‌ی خوبی شده‌اید به‌خصوص که از عالَم در تفکرِ مدرن، چیزی را توقع دارند که خارج از واقعیتِ این دنیاست و به همین جهت موجب این‌همه بحران شده‌اند. موفق باشید

26379
متن پرسش
سلام علیکم: نظر حضرتعالی درباره کتب جناب اسماعیل شفیعی سروستانی ویژه در حوزه غرب شناسی و آخرالزمان چیست و پیشنهاد به خواندن کتب ایشان دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان انسانِ فرهیخته و دلسوزی هستند و حتماً قابل استفاده‌اند. موفق باشید

26354
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: ۱. اگر ممکن است لطفاً تبیین بفرمایید، مهمترین عامل پذیرش سبک زندگی غربی در میان جامعۀ مؤمنانۀ ما چیست؟ ۲. مهمترین عاملی که می تواند سبک زندگی اسلامی-ایرانی را در جامعه رواج دهد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل مدرن وقتی وارد تاریخ ما شد که ما تقریباً از آن نوع زندگیِ اصیلِ خردِ ایرانی و شیعی خود در زمان قاجار غفلت کرده بودیم و لذا به جای برگشت به زندگی اصیل خود، زندگی غربی را که هیچ هماهنگی با روح ایرانی – اسلامیِ ما نداشت پذیرفتیم. راه‌کار شناخت روحی است که از دست رفته است. در این مورد عرایضی در کتاب «انقلاب اسلامی و جهانِ گمشده» که آرام‌آرام بنا است به زیورِ چاپ آراسته شود، شده است. موفق باشید

26314
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به پرسش و پاسخ ۲۶۲۹۶ و اینکه فرمودید رگه های حریت در بشر غربی امروز علیرغم اینکه در بستر تکنولوژی و مدرنیته مسیر ارضای امیال و آرزوها را در پیش گرفتند به چشم می خورد، می توان گفت یکی از دلایلی که به بشر غربی امروز نهیب زده و ماهیت حکومت های لیبرال دموکرات را آشکار کرده است و سعی در بیداری رگه های حریت آنان دارد، خود انقلاب اسلامی است و این رگه های حریت در غرب با انقلاب پیوندی هم دارد؟ ویژه اینکه پس از پیام رهبر انقلاب و ایام شهادت سردار سلیمانی و جنبش های ضد سرمایه داری در فرانسه و آمریکا، چنین حرکت ها و مبانی به چشم می خورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه خوبی است به موضوع. در ضمن نکته‌ی شماره‌ی ۲ از سؤالِ ۲۶۳۱۰ مربوط به آقای پروفسور رفیع‌پور با سوابق حضوری که در خارج کشور داشته‌اند، قابل توجه است. موفق باشید

26298
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در پاسخ به سوال اخیری که راجع به مکانیزم های تحقق آزادی اجتماعی در غرب بود و پاسخی که نوشتید (پرسش و پاسخ ۲۶۲۸۹) اشاره کردید که (به صرف آزادی که متفکران روی آن تاکید دارند، ما در فرهنگ خود به آن نوع آزادی برای رعایت حقوق انسانها وارد نمی شویم مگر اینکه از آموزه های دینی کمک بگیریم.) لطفاً کمی درباره این جمله و مقصودی که داشتید توضیح بفرمایید. و آیا اینکه منظورتان اینست که ما مقابل آزادی یا حتی ولنگاری یا حتی پلورالیسم مطروحه توسط روشنفکران، موضع انتقادی داریم و عناصر مطلوب آزادی در فرهنگ غرب را به شیوه تمدن ساز در فرهنگ اسلامی_ایرانی خودمان استحاله می کنیم تا یک عنصر موثر و درونی برای ما شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواجهه با روح آزادی که در غرب طلوع کرد، متذکر امری ‌می‌شویم تا به حرّیتی که در آموزه‌های دینی داریم بپردازیم. و اگر بر این امر به اندازه‌ی کافی تأکید کنیم به آن‌چه سالهای سال است می‌خواهیم با الگوگیری از غرب برسیم، می‌رسیم و به تمدن دیگری راه می‌گشائیم. موفق باشید

26296
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به سوال ۲۶۲۸۹ و مطالب موجود درباره نسبت جمهوری اسلامی و آزادی، آیا بشر غربی امروز علیرغم پیشرفت هایی که در حوزه آزادی اجتماعی و فعالیتهای مدنی داشته است به ویژه اینکه آنها نزدیک سه قرن از انقلابهای بزرگشان می گذرد و در حوزه هایی مثل پارلمان، قوانین مدیریت شهری و انتظام امور منطقه به دستاورد رسیده اند (که البته در آنها هم ضعف های زیادی وجود دارد)، توانسته به آزادی از هوی و هوس و تمایلات نفسانی و ارضای نفس اماره برسد و آزادی معنوی را برای خویش بدست آورد تا بدین صورت بتواند جامعه خود را هم آزاد از آفتها کند و هم خودش و هم جامعه اش شایسته قرب و حرکت حول امر متعالی گردد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید نمی‌توان یک نظر شُسته و رُفته در این مورد داد. آری! رگه های از حرّیت در آن‌ها هست که متأسفانه بعضاً گرفتار نفس امّاره شده و از آن بدتر، گرفتارِ حاکمان سیاسی هستند که عملاً آن‌ها گروگان کمپ‌های صهیونیستی می‌باشند. ولی به هر حال رگه‌های هوشیاری و حرّیتی که در آن‌ها هست، امیدِ به آینده را در نسبت با غرب از بین نمی‌برد. موفق باشید

26291
متن پرسش
سلام علیکم: به عقیده تان، مقابل فرهنگ مدرنیته و لیبرال_دموکراسی، جبهه اسلامی (بهتر بگویم تمدن اسلامی) به محوریت انقلاب اسلامی ایران رقیب مهمتر و عمیق تری است یا تمدن خاور دور به محوریت چین که رگه های تعالیم کنفوسیوس را هم در خود دارد؟ آینده را با توجه به علائم فعلی آیا می توان واقعاً افول لیبرالیسم و طلوع تمدن اسلامی دانست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آموزه‌های کنفسیوس پشتوانه‌ی قدسی ندارد و بیشتر یک فرهنگ است و در این دوران، بشر را قانع نمی‌کند. بشر امروز به آغازِ آغازها یعنی خدا و آموزه‌هایی که از طرف او صادر شود، نیازمند است. موفق باشید

26271
متن پرسش
سلام علیکم عرض ادب و ارادت: تو جزوه تربیت انقلابی، تربیت امروزی می فرمایید که (اکثر مذهبی ها خلاء عبور از غرب را هنوز به خوبی درک نکرده اند. از خود نمی پرسیم چرا تذکراتی که دین الهی می دهد تاثیر لازم را در مخاطبان ما به وجود نمی آورد؟ غافل از اینکه مخاطبان ما هنوز در عالم غربی به سر می برند و ما ابتدا باید آن ها را از عالم غربی آزاد کنیم تا جای دستورات دین و معانی آن فهمیده شود.) تو این بخش منظور از جدا کردن از عالم غربی چیه؟ و چه راهکار هایی داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی انسان بتواند خود را و کمال خود را در عبودیت حضرت ربّ العالمین تعریف کند و متوجه شود آنچه او را به هدف اصیلش می‌رساند، در بستر زندگی توحیدی است و نه در گردونه‌ی توهّمات زندگی غربی. موفق باشید

26256
متن پرسش
سلام علیکم: بزرگواری اشاره می کردند علیرغم دعواها و کشمکش ها و تضادهای کشورهایی مثل روسیه و چین و کوبا با ایالات متحده که در سطح دعواهای به تعبیری راهبردی و استراتژیک هست، بحث انقلاب ما با غرب، تهدید هسته مرکزی تمدن غربی و ایجاد چالش برای نظام معرفتی و نرم افزاری آن فراتر از مباحث سخت افزاری مثلاً در حد جنگ تجاری است و لذا چالش ما نه حتی در حد مقولات فرهنگی مثل حجاب بلکه بالاتر در حد رویارویی تمدنی و ایستادگی مقابل مسلک آنهاست. در این باره خودم هم مقاله ای رو جهت تحقیق از آینده شناس مطرح سازمان ملل دکتر ریچارد واتسون خواندم که می گفت در حد فاصل سالهای ۲۰۳۵ تا ۲۰۵۰ میلادی، رسماً فروپاشی ایدئولوژیک لیبرال دموکراسی است و کشوری جز ایران در بحث نرم افزاری و طرح کلان مدیریت و اندیشه جهانی مبتنی بر اسلام انقلابی، برنامه ندارد. به عقیده حضرتعالی، آیا واقعاً سردمداران نظام سلطه، فرای آن نگاهی که به روسیه و چین و کوبا دارند به ما دارند و واقعاً علل تزلزل تمدن غرب را حس می کنند و شکست عقیدتی اش را جدی گرفته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همه‌ی مشکل جهان غرب آن است که با حضوری که نظام اسلامی در جهان شروع کرده، معنایی برای بودنِ خود نمی‌یابد و این‌جا است که سیاستمداران آن جهان، مشکل اساسی با نظام اسلامی ایران دارند. در حالی‌که بخواهند یا نخواهند، بودن یا بیئینگِ دیگری در حال طلوع است تا نیهیلیسم دوران به حاشیه رود و بدین معنا جهانِ نیچه‌ای در حال به حاشیه‌رفتن است. موفق باشید

26255
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان همچنان گفت بر روح تکنیک و تکنولوژی و تصمیم سازی های مدرن و لیبرال_دموکراسی، آن نوع دیدگاه انسان ابزار ساز بیکن حاکم است و همچنان بشر مدرن می کوشد تا برای ارضای خواسته هایش جهان را تغییر داده و معرفت توهمی را بر سنن عالم و طبیعت غالب کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز مسلّم وضع دنیای غرب چنین است ولی هایدگر معتقد است در دل تکنیک، انکشاف مستتر است و روح بشر در دل انکشاف، نظر به حقیقت دارد و با رشد منجی این امکان هست که تکنولوژی از سیطره‌ی گِشتل، آرام‌آرام خود را آزاد کند. موفق باشید 

26253
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخی که اشاره به همراهی تشیع و خرد خسروانی داشتید، دو مسئله برام بوجود آمد: ۱. ایرانیان با توجه به روحیاتی مثل عدالتخواهی، خرد ورزی، ارتباط با تمدن های مختلف و تمدن سازی و توجه به ارتباط با قطب کائنات هستی آیا می شود گفت در قرن دهم توانستند آن گوهر ناب اسلامی را در بستر تشیع اثنی عشری بیابند تا روح ایرانی_اسلامی شان به ثبات و آن سکینه مطلوب برسد و تا قبل از قرن دهم شاید چنین چیزی کمرنگ تر بود؟ ۲. چرا ایرانیان در برخورد جدی تمدنی، وقتی با فرهنگ اسلامی مواجه شدند حاضر شدند آن را بپذیرند و حتی به تعبیر شهید مطهری با نیرو گرفتن از تعالیمش، تولید محتوا و دستاورد کردند اما در برخورد با مدرنیته و غرب، شتاب لازم را نداشتند و حتی رویکردهای نقادانه و مخالف با آن را اتخاذ کردند و معتقد بودند عناصر و تکنولوژی غربی را باید درون روح ایرانی_اسلامی استحاله کنیم و رنگ بومی دهیم زیرا روح حاکم بر عناصر و تکنولوژی مدرن، با هسته توحیدی ما سازگار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید روح مدرنیته، روحِ تمامیت‌خواه است و در برخورد با فرهنگِ سایر ملل، سعی در نفی و تحقیر آن‌ها دارد. لذا ایرانیانِ اصیل هرگز به استقبال روح مدرنیته نرفتند. در حالی‌که اسلام، عملاً موجب پرورش و فرآوریِ خرد ایرانی شد. موفق باشید 

26252
متن پرسش
سلام و عرض ادب: آیا اینکه غالب مسئولین کشور حتی مسئولین انتخابی، باید از فیلتر رهبر و منتصبین رهبری رد شوند یا صلاحیتشان توسط معتمدین ولی فقیه تایید گردد و در اجرای مصوبات هم باز باید با صلاح دید همان معتمدین و منصوبان رهبری در شورای نگهبان و مجمع تشخیص عمل کنند، می تواند مصداق دیکتاتوری و شخص محوری در پوشش مذهبی و دینی باشد یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دیکتاتوری، نظرِ شخص دیکتاتور حاکم است ولی در ولایت فقیه، نظرِ فقهی و فقاهتیِ ولیّ فقیه که حاصل تدبّر و تفقه در متون دین است؛ در میان می‌باشد. به همین جهت افلاطون می‌گوید آن‌جا که قانون مشخصی در میان است، بهتر آن است که یک نفر مطابق آن قوانین تصمیم بگیرد، ولی آن‌جایی که قانونی نیست، بهتر است که جمعی نظر دهند. مشکل غرب آن بود که متن مطمئنِ قابل اعتمادی نداشت و خودشان نیز جایگاهی مطمئن برای اناجیل و تورات قائل نبودند. موفق باشید   

26251
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در مباحث غرب شناسی تان به ویژه در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم، به کرات روی این نکته تاکید دارید که در بستر مدرنیته، با آرزوهای دروغین می خواهند بدست شما نظام خلقت را تغییر دهند و هویت انسان، از انسان حکیم به انسان ابزارساز که قصد ارضای امیال و آرزوهای خویش را دارد تغییر می یابد. این ابزارسازی و تغییر نظام خلقت مبتنی بر همان بحث توهم و معرفت وهمی، چقدر در عقل تکنیکی غرب ظهور و بروز پیدا کرده و آیا ماهیت تکنیک مدرن هم چنین امری را شامل می شود یا فارغ از مباحث اومانیستی و سوبژکتیویته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است که چگونه عقل تکنیکی که عطایِ الهی بود جهت کشف حقیقت در رویارویی با طبیعت، ولی به جهت سیطره‌ی گِشتل، به تکنولوژی موجود تبدیل شد که توهّماتِ بشر را جواب می‌دهد. طیّ ۹ جلسه بر روی مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» آقای هایدگر در جمع رفقا گفتگویی انجام شد که بر روی سایت هست و بحمداللّه در حال تدوین آن مباحث جهت کتاب در دست تهیه است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!