بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12893
متن پرسش
عرض سلام و ادب: جناب استاد بنده پیشتر به خاطر نزدیکی به برخی جریان ها در مقام نقد شما متاسفانه بی محابا بودم و احیانا غیبت شما را و - خاک بر سرم - ناروا و تهمتی را به شما روا داشته ام. الان به جد پشیمانم و رضایت حضرت عالی برایم بسیار بسیار بسیار مهم است. بفرمایید چه کنم تا رضایت حضرت عالی کسب شود؟ هر چه باشد به گوشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان وقت هم که غیبت می‌کردید، به دنبال نقدِ بدی‌های بنده بودید و من راضی بودم چه برسد به حالا. موفق باشید

12877
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: من یک بار از رهبری و یک بار هم از یکی از علمای بزرگ شنیدم بعد از فتنه 88، فتنه بزرگتر و اکبر دیگری در راه هست. منظور چیه؟ یعنی عملکرد دولت فعلی و تبعات آن؟ سپاس از جوابتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید فتنه‌ی بزرگ‌تر، فتنه‌ی فرهنگی باشد که چگونه دشمن از طریق فرهنگ غرب‌زدگی ما بخواهد در ما نفوذ کند و انقلاب را به حاشیه ببرد و برای بیرون‌آمدن از این مشکلات، کاردها به استخوان‌ها خواهد رسید تا با تولدی دیگر در شأن انسان ترازِ انقلاب اسلامی، امکان ادامه‌ی انقلاب، بیرون از اردوگاه نظام لائیک دنیای غرب ممکن گردد. موفق باشید

12878
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: آنگونه که بنده متوجه شده ام سیاست آقای هاشمی در زمان جنگ و مذاکرات هسته ای سیاست «بده بستان» یا به عبارتی معامله با قدرتهاست. در زمان جنگ سیاست آقای هاشمی این بود که ما باید یک نقطه استراتژیک در خاک عراق را بگیریم و سپس با صدام وارد مذاکره شویم تا سرزمین ما را آزاد کند و جنگ تمام شود. اما نظر امام و مردم حزب الله این بود که ما تا نابودی صدام جنگ را ادامه خواهیم داد. در نهایت هم امام با پذیرش قطعنامه جام زهر را نوشیدند و جنگ مطابق سیاست آقای هاشمی به پایان رسید. شما فرمودید که اگر ما آن زمان مقاومت بیشتری انجام می دادیم اکنون قدرت بسیار بیشتری در منطقه داشتیم. الان هم همین سیاست توسط آقای روحانی دنبال می شود. ما در مذاکرات قبول کردیم که از غنی سازی 20 درصد دست برداریم و به زیر 5 درصد اکتفا کنیم. این سیاست شاید مثل پذیرش قطعنامه منجر به صلح شود اما آیا بهتر نیست ما کلاً توافق هسته ای با غرب را کنار بگذاریم و به کار خود ادامه دهیم تا بعدا مثل پذیرش قطعنامه پشیمان نشویم؟ آیا خود مذاکره با غرب «جام زهر» نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که بتوانیم در هر صحنه‌ای در عین استغناء از غرب، اولاً خود را در جهان اثبات کنیم، ثانیاً: روحِ فریب‌کار و دروغ‌گوی فرهنگ غربی را نشان دهیم، وگرنه آری! پشیمان خواهیم شد. موفق باشید

12860
متن پرسش
با عرض سلام: جنابعالی در مورد مسئله انتخابات 96 و حضور جناب آقای احمدی نژاد نظر منفی داشتید که مشکلی نیست ولی تناقض اینجاست که این مخالفت با مبانی اندیشه ای شما در تناقض است. شما در سخنرانی هایتان بارها گفته اید که باید دشمن را از دشمنی کردن مایوس کرد. خوب بنده کار با شخص جناب آقای احمدی نژاد ندارم ولی اگه ایشون بیایید و رای بیاورد دیگر انگیزه ای برای دروغ بافی نمی ماند چون علت این همه شایعه و دروغ بافی آلوده کردن انقلاب و حذف رقیب و اثر گذاری بر روی مردم می باشد که در صورت حضور ایشان این توطئه خاموش می شود. 2. شما بحث جریانها و نسبت آنها را با انقلاب مطرح می کنید ولی باز هم در اینجا نظر شما دارای تناقض هست چون اگر احمدی نژاد از جنس انقلاب هست پس چرا مخالفت و اگر احمدی نژاد از جنس انقلاب نیست پس چرا نسبتش با انقلاب مشخص نشود پس باز هم چرا مخالفت؟ 3. حضرت استاد آیا انقلاب اسلامی با ظلم جلو می رود؟ به نظر می رسد در مورد رئیس دولت های 9 و 10 و خود دولت های 9 و 10 ظلمهای زیادی در حال وقوع است و وظیفه ذاتی این انقلاب دفاع از مظلوم است پس اگر شرایط مناسبی برای دفع این ظلم به وجود نیاورد به نظر می رسد روند تکاملی این انقلاب با مشکل روبه رو می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هنوز هم تفکر آقای احمدی‌نژاد را از جنس انقلاب می‌دانم و معتقدم دشمنان انقلاب اسلامی به همان اندازه که با انقلاب مخالفند، با آقای احمدی‌نژاد نیز مخالفند. و نیز معتقدم به آقای احمدی‌نژاد ظلم شده است، چه در زمان ریاست جمهوری ایشان و چه در این زمان که دولت یازدهم میدان‌دارِ امور اجرایی است که عملاً ظلم مضاعفی با قلب واقعیت به ایشان شده‌ است، و این غیر از ضعف‌های شخصی ایشان است که روحیه‌ی تک‌روی بر نگاه جمعی بر ایشان غلبه دارد و این غیر از ضعفی است که جریان اصول‌گرا در عدم تعامل با ایشان از خود نشان داد و همه‌ی این‌ها حکایت از آن دارد که هنوز ما زیرساخت‌های فکری و فرهنگی عبور از جبهه‌ی غرب‌گرایِ انقلاب را در خود شکل نداده‌ایم. با این‌همه به نظرم نباید ذهن خود را مشغول چیزی بکنیم که نه به دار است و نه به بار، و خودِ آقای احمدی‌نژاد بنای کاندیداشدن ندارند، البته بنده فکر می‌کنم بهتر است آقای احمدی‌نژاد خودشان هم وارد عرصه‌ی کاندیداشدن برای رئیس جمهوری نشوند. و مطمئن باشید شرایط روز به روز برای نمایاندن هرچه بیشتر حقانیت ایشان فراهم خواهد شد، چه بهتر به احمدی‌نژادی فکر کنیم که تعالی‌یافته‌ی تاریخ گذشته‌ی ما باشد. موفق باشید

12798
متن پرسش
سلام علیکم: ولی استاد گویا فتنه ای بس عظیم در راه است، فتنه ای که در انتخابات با سیاه نمایی مریدان هاشمی نسبت به دولت قبل و افراطی خواندن انقلابی گری و بیانیه خوان خواندن تیم مذاکرات قبلی شروع شد و باعث شد دولت به دست طیف هاشمی بیفتد و بعد با ادامه سیاه نمایی و از «مقام معظم رهبری» دم زدن و خلاف حرف ایشان عمل کردن و گاها نیش و کنایه به منویات ایشان زدن (دغل بازی) و چپ و راست در سخنرانیها اعتقاد به شعارهای انقلاب را شعارزدگی و افراط معرفی کردن و مسامحه را اعتدال و تکنوکراسی را تدبیر معرفی کردن، ادامه پیدا کرد و حالا با دل بستن به توافقی که بعضا ملاحظات رهبری را مراعات نکرده و ایشان هم هیچگاه آن را تایید نکردند و از امام حسین (ع) و امام حسن (ع) مایه گذاشتن برای جا انداختن آن و فتح الفتوح خواندن آن و به راه انداختن جشن و ایجاد امید کاذب در مردم و با این خیال که اگر رهبری مخالفت کنند مردم در مقابلش قرار می گیرند و نمی توانند مخالفت کنند و در شرایطی که به مجلس امیدی نیست و اکثریت اعضای شورای امنیت هم به نفع دولت است، کرسی های مجلس را نشانه رفته اند (همانطور که ظریف سال گذشته در نیویورک گفت)، و وایلا اگر مجلس ششمی دیگر رقم بخورد، آه از دل سید علی خامنه ای، ان شاءالله که این گونه نباشد و بنده در این دیدگاهها دچار افراط شده باشم. شرمنده که وقتتان را گرفتم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته باید سعی کرد مسائل را تا آن‌جا که ممکن است فراجناحی نگاه کرد و شاید از این جهت بنده با شما هم‌عقیده نباشم، ولی در هرحال همیشه این فتنه‌ها و تحریف‌ها بوده و فتنه‌گران چون متوجه حضور انقلاب اسلامی به عنوان امر الهیِ این دوران نیستند همواره با شکست روبه‌رو خواهند شد و به شما قول می‌دهم مثل آخر دورانِ اصلاحات به آن‌چنان یأسی می‌رسند که خواهند گفت: آخرین میخ را به تابوت اصلاحات زدیم. هنر ما است که مواظب باشیم طرفداری ما از انقلاب و مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه»، جناحی و حزبی نباشد. موفق باشید

12783
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در مورد توافق هسته ای تشخیص بنده این است که گویا قصد دارند رهبری را مقابل عمل انجام شده قرار بدهند و از آنجا که خیال می کنند مردم به ستوه آمده اند فکر می کنند که مخالفت رهبری باعث می شود مردم در مقابل ایشان و انقلاب قرار بگیرند و به همین دلیل رهبری مخالفت نخواهند کرد چرا که دستشان بسته است یعنی پشتوانه مردم را نخواهند داشت. و با این خیال به صورت ناجوانمردانه قصد تحمیل این توافق را به رهبری دارند. بابت این قضیه بنده در مورد وجهه رهبری و نیز آینده مسیر انقلاب و انتخابات و.. بسیار مضطرب و نگرانم. خواستم نظر شما را بدانم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نگران نباشید و صحبت مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در مورد تیم مذاکره‌کننده که فرمودند آن‌ها شجاع و غیور و متدین هستند را فراموش نکنید. بالاخره مذاکره، امتیازدادن و امتیازگرفتن است، اگر نگرانی هست در آن‌جا است که دولت بخواهد جریان خود را در این عرصه در مقابل سایر جریان‌های دلسوز انقلاب برجسته کند و ذهن مردم را نسبت به بقیه‌ی جریان‌های وفادار به انقلاب تضعیف نماید. موفق باشید

12778
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: یک سوالی که بصورت معما شده این است که چرا بعضی دولتمردان ما خصوصا کسانی که در پی مذاکره با آمریکا هستند این قدر با اسراییل و صهیونیسم بد هستند و اظهار دشمنی می کنند ولی در رابطه با امریکا این قدر خیالشان راحت است؟ آیا این یک حربه از سوی آنهاست یا این که واقعا می شود این دو روی سکه را از هم تفکیک کرد؟ مثلا آقای هاشمی معتقد است دولت نهم و دهم بزرگترین خدمت را به اسراییل کرد. این کدام اسراییل است که اینها با او دشمنی می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت بعضی از جریان‌های موجود در آمریکا نیز از این‌که آمریکا در حال حاضر گروگان اسرائیل است، رنج می‌برند و از این جهت نمی‌توان یک برخورد با آن دو داشت هرچند که غفلت از شخصیت استکباری آمریکا که کلیّت آمریکا را تشکیل می‌دهد، غفلت بزرگی است. موفق باشید

12755
متن پرسش
به اسم رب عادل: با عرض سلام و احترام محضر آقای استاد طاهرزاده: پیرو پرسش و پاسخ شماره 12731 فرموده اید هیچ نظامی برای نابودی خود قانون تصویب نمی کند. با پذیرش این سخن، می توان نتیجه گرفت که اگر یک نظام ولایی و دینی (که در حقانیت آن شکی نیست و قابل قبول قلب سلیم انسانی است) در ابتدای شکل گیری به آرای مردمش متکی است و بر اساس آراء مردم شکل بگیرد، بعد از شکل گیری به دلیل بد عمل کردن مسئولین و حکمرانان (نه خود اسلام یا برنامه حکومتی)، اگر با مقبولیت عمومی همراه نگردد ( مثلا در یک همه پرسی همگانی)، این حکومت دینی و الهی می تواند به اجبار به حکومت خود ادامه دهد زیرا که هیچ نظامی برای نابودی خود قانون تصویب نمی کند!!!!! اگر این برداشت بنده از چندین مکاتبه اخیر صحیح باشد، این امر چیزی به غیر از استبداد دینی نمی تواند باشد مگر اینکه دلیلی منطقی برای رد آن بیان فرمایید. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم وقتی مسئولین نظام اسلامی تعمداً و با اراده‌ی خود خلاف اسلام عمل کنند دیگر آن نظام، اسلامی نیست و مردم متدین مثل همان کاری که با نظام شاهنشاهی کردند با آن نظام باید بکنند. ولی به قول کسروی، انگلستان نگذاشت مردم مزه‌ی نظام مشروطه را بچشند و لذا نسبت به آن بی‌تفاوت شدند در حالی‌که باید دستِ بیگانه را در صحنه می‌دیدند. در شرایط حاضر نیز باید بین ناکارآمدیِ نظام اسلامی و فتنه‌هایی که برای ناکارآمدیِ نظام اسلامی پیش می‌آورند، تفاوت قائل بود وگرنه به‌جای رفع مشکلات نظام، خود را در دامن دشمنان خود می‌اندازیم، کاری که بعضی سران فتنه بعد از شکست فتنه با پناه‌بردن به آمریکا و اروپا انجام دادند. موفق باشید

12707
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آقای روحانی در توجیه توافق هسته ای می گویند سی سال است دارند ایران هراسی می کنند و به این مضمون که ایران را مقابل جامعه جهانی قرار داده ایم. اولا مسئله هسته ای دوازده سال است مطرح است. ثانیا این مسئله را آقای روحانی چنان مطرح می کنند که گویا با حل مسئله هسته ای مشکل انقلاب اسلامی با غرب رفع می شود البته بدون آنکه صراحتا بیان کنند (یعنی نفاق). هر کودک دبستانی هم می فهمد که این توافق گشودن دروازه ای است برای ورود دشمنان انقلاب اسلامی، مگر غیر از این است که ما بر اساس این توافق حداقل پانزده سال باید با آمریکایی ها چانه زنی کنیم و سیاست خارجی دولت فقط همین خواهد شد چنان چه در این دولت تا کنون همین بوده ولا غیر. سوال من این است که در مقابل چنین هجمه ای چه کسی باید بایستد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در جواب سؤال‌های 12691 و 12682 و 12684 و 12702 داشته‌ام. موفق باشید

12702
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: پیرامون توافق سوالی داشتم: اینکه این توافق الان منتظر تایید و تصویب مجلس است و طبق گفته ی کارشناسان از جمله آقای ایزدی و و بذرپاش و نبویان و ... حدود 98 درصد از خطوط قرمز در توافق رعایت نشده است. حال اگر این توافق که خطوط قرمز نظام که اشاره به عزت و استقلال کشور و نظام است در آن رعایت نشده باشد بخاطر جوسازی ها و فشار ها و ... مجلس تصویب کند این توافق را حال آیا رهبری می توانند باز جلوگیری کنند؟ اگر جلوگیری نکنند پس عزت و استقلال و منافع کشور و مردم و انقلاب چه می شود؟ آیا این توافق هم به حضرت آقا تحمیل می شود در صورت تصویب مجلس مانند قظعنامه ی 598 یا خیر؟ ما که به آقای لاریجانی امیدی نداریم همانطور که طرح هسته ای نمایندگان را عوض کردند الان هم اتفاقاتی بیفتد از جمله جوسازی ها و فشارها و .... یا که مجلس را دور بزنند و توافق را تصویب کنند ... و سوال پایانی: اگر توافق تصویب شد نه از روی حق بودن بلکه بخاطر شرایط سیاسی وظیفه ی ما چیست؟ اگر امکان هست جواب را ایمیل بفرمایید. تشکر استاد گرامی بی صبرانه منتظرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال‌های شماره‌ی 12682 و 12684 و 12691 اشاره‌هایی داشتم، موضوع موضوعی نیست که بخواهیم با نظر به یک وَجه آن از وجوه دیگرش غفلت کنیم. آری! در بستر توافق‌نامه ابهاماتی نهفته است که یک وَجهِ تعبیر آن همان است که منتقدین با نگرانی مدّ نظر قرار داده‌اند و با عدم اطمینان به رقبای ما نگران تعبیر مناسب منافع خود از بندهای موافقت‌نامه دارند. ولی وجوه دیگر آن را که تیم مذاکره‌کننده مدّ نظر دارند نباید نادیده گرفت. مسئله‌ی بسیار حساسی است در تاریخی بسیار حساس، هنوز برای قضاوت زود است. موفق باشید

12695
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه دولت دارد توافق نامعلوم را بنام خود می زند که صریحا در نامه آقای روحانی به رهبری حفظه الله هم اشاره شده بود را چگونه می بینید؟ از آنجا که مردم توان تفکیک خیلی از مسائل را ندارند و خود بخود انتخابات آتی ریاست جمهوری مستقیما تحت الشعاع دو قلم جنسی است که با این توافق ارزان شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب‌ سؤال‌های 12682 و 12684 و 12691 و 12702 عرایضی داشته‌ام. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

12691
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این بار شما در مورد خوشبینی در مورد مذاکرات شکست خوردید؟ ما که از حرص تمام ناخنهایمان را خوردیم البته بعد از افطار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا باید این اندازه حرص بخورید؟! و این‌که باید حکیمانه و از سر درایت تمام وجوه موضوع را در این تاریخ بنگریم، گوارایتان باد. در هر صورت موضوع بسیار حساس و پیچیده و کثیرالأضلاع است. نه آن‌چنان است که ما مجبور به پذیرش محدویت‌هایی نشده‌ایم، و نه آن‌چنان است که تماماً موضوع را به عنوان یک شکست تلقی کنیم، هرچند که آن سخن هنوز پا برجا است که خطر نفوذ آرمان‌های آمریکایی به اسم ارتباط با آمریکا در فضایی که بعضی از دولتمردان ایجاد می‌کنند قابل توجه است. موفق باشید

12678
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: نظر شما درباره ی طنز دکتر سلام چیست؟ آیا این نوع انتقاد مصداق غیبت می شود؟ آیا این مجموعه وابستگی حزبی خاصی دارن که مخل ضرورت وحدت در کشور باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در صحبت‌های اخیر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» با دانشجویان در رابطه با فعالیت‌های فرهنگی در غالب طنز صحبت شد، اصل طنز کار خوبی است مشروط بر آن‌که موجب لودگی و تحقیر دیگران نشود. کاری که مرحوم کیومرث صابری در گل آقا انجام می‌داد و مورد تأیید رهبری بود. رویهم‌رفته فکر می‌کنم برنامه‌های دکتر سلام نیز از همان جنس است. موفق باشید 

12684
متن پرسش
23 / 4 / 1394 توافق هسته ای؛ ما و آینده چند وقتی است که پرونده پیچیده هسته ای ذهن بیشتر مردم ما را درگیر کرده بود. اقشار مختلف با نگاه هایی متفاوت به آن می نگریستند. امروز پایان این نگاه ها بود. هرچه بود اتفاق افتاد و تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد. رهبر از مذاکره کنندگان تشکر کرد اما از توافق نه. شاید اسرار مگو باشد که ما محرم نیستیم. محرم راز دل شیدای خود کس نمی بینم ز خاص و عام را. شاید رهبر و راهبر ما در زمان غیبت امام معصوم بر خلاف شادی هایی که مردم در کوچه و خیابان برای توافق می کنند؛ ظاهری آرام و دلی نگران برای آینده دارد. آینده ای که گرگان زمانه در پی آنند که از دریدن در آن باز نمانند. حال پرسش اینجا ست که چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 12682 جلب می‌کنم، تأکید باید کرد مواظب جاده‌ای باشیم که بعد از توافق هسته‌ای بین ما و آمریکا باز می‌شود و از تبدیل‌کردنِ دشمن به دوست غافل گردیم. در حالی‌که هنوز ما به اندازه‌ی کافی با افرادی از داخل روبه‌روییم که آمریکایی‌شدن را آرمان خود می‌دانند و متوجه‌ی آن نوع حیات قدسی که انقلاب اسلامی برای ما پدید آورده است، نیستند. موفق باشید

12682
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات. از خدمت حضرت عالی سوال می گردد که جایگاه توافق جامع هسته ای در معماری تمدن و آینده قدسی انقلاب اسلامی چیست و چگونه صورت باطنی این توافق خواهد توانست ما را به یک مبارزه آشتی ناپذیر با استکبار جهانی رهنمون سازد؟ و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مذاکره مسلّم چیز بدی نبوده و نیست و همین طور که مقام معظم رهبری در جلسه‌ی با دانشجویان فرمودند مسیر مبارزه با استکبار عین هویت ما است و خطری که در پیش است از این جنس است که دولتمردان از این موضوع غفلت کنند و عملاً هویت انقلابی ما در ذیل فرهنگ غربی تحلیل رود و از این به بعد است که باید رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را با دقت زیاد دنبال کرد و مواظب بود سخنان ایشان در ذیل توافق با 5+ 1 به تحریف گرفتار نشود. لذا ملاحظه کردید که در جواب نامه‌ی رئیس جمهور، باز ایشان موضوع عدم اعتمادبودنِ بعضی از آن‌ها را به میان کشیدند. موفق باشید

12663
متن پرسش
سلام استاد: من این طرف اون طرف میشینم و خودم را منتسب به شما می کنم و ادعای شاگردی تون اما خوب برای خودم در سیاست مجتهد هستم مثلا و تقلید نمی کنم مثلا مثل این نوشته در وبلاگم شما را ناخشنود می کنه آیا؟ و مرا ازتون دور یا اجازه داریم در این حد منتقد بمونیم؟ نوشتم اخیرا: هوالشاهد این روزا هر ساعتش مطلبی به ذهنم میزنه برای ازش نوشتن اما حسش نیست درباره دیدار اخیر دانشجویان با رهبری مث روز روشنه که حساب شده و فیلترشده هست باید اسمشو گذاشت «دیدار بخشی از دانشجویان موافق و معتقد به نظام با رهبری» این نحوه کار جز ضرر به نظام نفعی نداره، دیدارهای کلیشه ای و متن های سفارشی پ.ن: کاش من مشاور رهبری بودم!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی هم خوب است که هرکس خودش اهل فکر باشد، ولی مواظب باشید در ارائه‌ی نظر خود همه‌ی جوانب را بنگرید و اگر از جهاتی مثل بقیه فکر نمی‌کنید لااقل متوجه باشید مبنای نظر بقیه چیست. مثلاً در این مورد خاص، آیا آنچه توسط دانشجویان به گفته‌ی شما گزینشی ارائه می‌شود، روح اصلی دانشگاه  نیست؟ آیا باید عده‌ای که مقیّد به هیچ قیدی نیستند و حالت آنارشیست‌گری دارند هم در چنین جلساتی به میدان بیایند؟ مگر روح انقلاب که مردم انجام دادند از آنِ معاندان نظام است؟ موفق باشید

12650
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در یکی از سؤال ها، دوستی از شما درخواست کردند که مواضعتان را نسبت به یک مقاله در یک نشریه زودتر مشخص کنید چون فضا بد است و کلی ریزش در طالبان معارف شما به وجود آمده است. البته بنده نمی دانم حفظ این جماعت و نگرانی از ریزش آدم هایی که با بادی می رویند و با نسیمی می ریزند چه اهمیتی دارد، اما استاد عزیز به نظر می رسد باید کمی تندتر و واضح تر احمدی‌نژاد را زیر سؤال ببرید بلکه این جماعت کمتر بریزند!!! یا کمتر بریزانند!!! بگذریم اما چند نکته: 1. استاد عزیز حداقل به واسطه چندسال مانوس بودن با آثار شما به خوبی می فهمیم که انتقاد شما از احمدی‌نژاد با نوع انتقاد جماعت مذکور در بالا فرق دارد. در دستگاه تفکری شما اگر احمدی‌نژاد نمره 15 می گیرد و باید به فکر رویش جدید بود، بسیاری از این آدمهایی که جماعت حزب اللهی دنبالشون راه افتادند نمره زیر 5 هم نمی گیرند؛ اما گویا شما اصرار دارید که با در لفافه حرف زدن، خودتان را در کنار نقادی شریعتمداری، قدیانی، زاکانی و هرندی و ... بگذارید. اشکالی ندارد خسروان صلاح خویش بهتر بدانند. لابد حفظ این جماعت خیلی مهم است! 2. فرمودید موافق بازگشت به گذشته نیستید، حق با شماست چون در همین دو سال دیدیم چند تا بهتر از احمدی‌نژاد توی این مملکت ظهور پیدا کرده!!! هر طرف را که نگاه می کنیم یک مسئول انقلابیِ توانمندِ هزارهزاربار بهتر از احمدی‌نژاد می بینیم. احمدی‌نژاد دیگه کیه! فورانی از توانمندی های انقلابی داریم!!!! 3. استاد ببخشید لحنمان بد است! خود من هم موافق بازگشت احمدی‌نژاد به قدرت نیستم؛ اما احمدی‌نژاد یکی از سرمایه های واقعی انقلاب بود. او یکی از رویش های این تاریخ است. مگر هر تاریخی چندتا از این آدمها می پروراند. بله درست است انقلاب ظرفیت ساختن چند پله بالاتر از احمدی‌نژاد را هم دارد، اما با همین یکی چه کردیم که حالا دنبال بهترش را می گردیم. می خواهید چشم بر روی این واقعیت ببندید که بیشتر مشکلات پیش آمده از فاعلیت احمدی‌نژاد نبود بلکه مشکل قابلیت حزب اللهی ها بود. این سؤال را منصفانه جواب دهید که بر فرض احمدی‌نژاد هیچ کدام از این اشتباهاتش را نمی کرد، ما الان به نقطه ای بهتر از الان می رسیدیم. به جای انتظارِ کسی بهتر را کشیدن، بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می شود. مگر یاران امام علی همه بدون اشتباه و ناب ناب بودند. جناب مالک اشتباه نداشت. حتی اشتباهاتی که باعث شد امام معصوم در معذوریت قرار گیرد. حالا استاد عزیز خوب است عده ای که خود صبح و شام با کارهایشان به ولی اشان چیزهایی تحمیل می کنند به جای اصلاح خود، دنبال ضعف های مالک بگردند که چنین بود و چنان بود، خدایا بهتر تر! از آن را نصیبمان کن. البته قصدم تقدس بخشیدن نبود که بگویم احمدی‌نژاد شأن مالک اشتر را دارد. حاشا و کلا؛ اما باور دارم که هنوز فاصله ای عمیق با بسیاری از این انقلابی نماهای ما دارد. باور بفرمایید که کار کردن در آن موقعیت واقعا سخت بود و معتقدم احمدی‌نژاد خیلی مراقبه و خودسازی کرده بود که تازه این طور شد! (خدا واقعا به داد ما برسد) براستی استاد این جماعت مدعی فکر می کنند در آن موقعیت بودند اشتباهات کمتری می کردند؟؟؟!!؟ 4. البته که نباید به فکر بازگشت به گذشته بود؛ اما گذشته احمدی‌نژاد نیست. گذشته سطحی نگری، دهن بینی، بی تقوایی و جمود و قبیله گرایی ما حزب الهی هاست که تا اصلاح نشود هزار تا بهتر از احمدی‌نژاد بیاید آش همین آش و کاسه همین کاسه است. 5. استاد عزیز عذر می‌خواهم این مطالب را نوشتم باور بفرمایید که اصلاً مسئله من احمدی‌نژاد یا فلانی یا بهمانی نیست. بلکه مسئله عدم انتقاد شما از این رفتارهای حزب‌اللهی‌هاست. برای چه و به چه قیمتی؟!!! طرف می‌آید سؤال می‌پرسد که به خاطر فلان موضعِ شما تمام معارفتان زیر سؤال رفته و شما به جای متذکر کردن ایشان که مؤمن خدا اصلاً این چه منطقی است، تازه کلی قسم حضرت عباس می‌خورید که نه بابا این‌طور نیست و آن‌طور است!!!! یاللعجب!!! آخر چه خیری در این جماعت است مادام که متذکر نگردند که کمی خود را اصلاح کنند. استاد عزیز به جای انتظارِ بهتر از احمدی‌نژاد را داشتن، خوب است دعا بفرمایید که خدا ما نیروهای به اصطلاح انقلابی را کمی هدایت فرماید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید «بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می‌شود.» و به همین دلیل بنده احساس می‌کنم کارهای فرهنگی بسیار حساسی زمین مانده است و باید کاری کرد که ماوراء جبهه‌بندی‌های سیاسی، تفکر به جامعه برگردد. موفق باشید

12623
متن پرسش
سلام بر استاد. دوستی برایم فرستاد: "سلام علیکم طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق مطلب زیر را در جایی دیدم. حیفم آمد در این روز ها که به امیرالمؤمنین اختصاص دارد آن را به اشتراک نگذارم. ملتمس دعا‌ امام علی علیه السلام چگونه بود؟ وقتی در زمان ابوبکر، ابوسفیان به او پیشنهاد اقدام مسلحانه برای بدست گرفتن قدرت را داد، محکم رد کرد. وقتی شورشیان، خانه عثمان را محاصره کردند و آب را بروی اهل خانه بستند، پسرانش را به محافظت از خانه گماشت و به اهل آن آب رساند. وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت «مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید، من هم کمکش می کنم». اینطور که برخی می گویند نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد و از هر فرصتی استفاده کند. اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت «به خانه روید و مطیع باشید». گفت «در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد به حق کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگهم دارد». سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را برسرش خراب کرد، نه در خانه حبسش کرد و نه حتی علیهش سخن گفت و «خواص بی بصیرت» خواندش. طلحه و زبیر، به بهانه حج، مدینه را ترک کردند تا در مکه به عایشه بپیوندند و جنگ راه بیندازند. به آن دو گفت «می دانم حج نمی روید!»؛ اما با این وجود نه جلو رفتنشان را گرفت، نه به جرم فتنه گری در خانه حبسشان کرد، و نه اصلا بر سابقه جهادشان خط کشید و «سران فتنه» خواندشان. شب جنگ جمل، زبیر را صدا زد و با ذکر خاطره برادری سابقشان و سابقه جهادشان با هم در محضر پیغمبر، دل او را لرزاند و از جنگ منصرفش کرد. سلاحش انديشه بود. «غلام آن کلماتم که آتش انگیزد». روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت «اللهم اشهد» (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت «اللهم اشهد». تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت «خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم» آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود. بعد از جنگ، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت «کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم!». حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت. سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود. کسانیکه با او جنگیدند را «محارب و منافق و فتنه گر» نخواند، گفت «برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!» نگذاشت در جنگ صفین، یارانش جواب شعارهای زشت یاران معاویه را بدهند. گفت «من بدم می آید که شما زشت گویی کنید، بهتر آنست که از کارهایشان بگویید و حال و روزشان را یاد کنید و به خدا بگویید خدایا خونهای ما و آنها را حفظ کن!» در میانه صفین، درست سر بزنگاه و آنجا که بقول مالک اشتر «فقط چند قدم و ضربت شمشیر تا خیمه معاویه مانده بود»، مردم نامردمش دست از جنگ کشیدند، جز سلاح «انديشه» سلاح دیگری بر این نافرمانان نکشید. حتی اختیار جنگش دست مردم بود. به جای مردم تصمیم نمی گرفت و نظر برحق خودش را به مردم تحمیل نمی کرد. وقتی قرار بر مذاکره و حکمیت شد، او خواست که مالک اشتر یا ابن عباس را بفرستد، مردمش مخالفت کردند و ابوموسی اشعری را فرستادند، و او باز رای برحق خودش را به مردمش تحمیل نکرد و در عمل میزان را رای مردم قرار داد و جز سلاح «انديشه» به کار نگرفت. خوارج مسلح، در کمال آزادی علیهش تظاهرات میکردند، نه گفت از من اجازه بگیرید، نه سرکوبشان کرد. خوارج مسلح، در کمال امنیت در مسجد خدا، وسط نماز جماعت، با صدای بلند برضد او شعار می دادند و او خطاب به خود این آیه را می خواند «فاصبر، ان وعد الله حق». همین! نه شکنجه، نه تجاوز، نه اعدام. می گفت «نباید چیزی را از شما پنهان کنم جز در جنگ». وقتی شنید در مرز کشور تحت حکومتش، مهاجمان خارجی به خانه مردم ریخته اند و غارتگری کرده اند، نگفت «سیاه نمایی نکنید». خودش اپوزیسیون خودش شد و خبر را به مردم گفت و گفت «مرد مسلمان باید از غم این حادثه بمیرد»! بارها خودش مردم را به نظارت بر خودش دعوت کرد و انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست! مرحوم مطهری با ذکر شواهدی از گفتار و رفتارش، تلویحا او را «لیبرال» خواند! آنجا که در کتاب «آینده انقلاب» گفت «تعلیمات لیبرالیستی در متن تعالیم اسلام هست»." البته من جواب مفصلی دادم بی انکه خیلی سیاسی بحث کنم خواستم نظر شما را بدانم ، مشخصا منظورم اینه که اگر کسی نه از روی غرض از روی شبهه طرح کند این ها را چه باید گفت؟؟ هرچند کلمه الحق و یراد بهالباطل برای من تابلوست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بسیاری موارد حضرت علی«علیه‌السلام» همانی است که در این تابلو ترسیم شده، مگر آن‌که فراموش نشود وقتی فتنه‌گرانی چون طلحه و زبیر رو در روی نظام اسلامی ایستاده‌اند، پس از نصیحت و تذکر به‌شدت با آن‌ها جنگید زیرا در آن موقعیت اصل نظام اسلامی را نشانه رفته بودند و دیگر در مورد توطئه‌ی خوارج در متن جنگ با معاویه بود که این آزاداندیشی نیست که به اجازه‌ی علی«علیه‌السلام» چنین میدانی به آن‌ها داده شده بود بلکه نقشه‌ی عمروعاص بود و بازی‌خوردنِ خوارج، و بعد هم فریبی که عمروعاص به ابن عباس داد مورد پذیرش امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» قرار نگرفت. چرا نویسنده‌ی محترم فرموده‌اند: علی«علیه‌السلام» «باز رأی بر حق خود را بر مردمش تحمیل نکرد» این حرف عجیبی است مگر خوارج مردمِ علی«علیه‌السلام» بودند، پس جای مالک اشتر و محمدبن ابابکرها کجاست؟ متن تاریخ چیز دیگری را می‌گوید، گویا نویسنده‌ی محترم تلاش نکرده‌اند همه‌ی علی«علیه‌السلام» را ببینند! حداقل به اندازه‌ی مولوی که ادعای تشیع آن حضرت را ندارد، باید علی«علیه‌السلام» را می‌دیدند که در وصف آن حضرت می‌گوید: «در شجاعت شیر ربانیستی / در مروت، خود که داند کیستی». موفق باشید

12539
متن پرسش
سلام علیکم: یک بوهایی نمیگم از دین زدایی ولی از بی تفاوتی نسبت به دین آن هم به طور عمد از این دولت به مشام می رسد؛ از عدم تغییر ساعات کاری در ماه رمضان تا مجوز رفتن زنان به ورزشگاه و فوق العاده عادی نشان دادن کنسرت های پاپ و رقص، توسط روحانی محترم جناب روحانی. در دماغ بنده چیزی گیر کرده! یا نه واقعا بویش حس میشه؟ یا این ها رو هم بگیم ان شاءالله بز است!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این دولت را آینه‌ی نظر به اهداف اصلی انقلاب اسلامی نمی‌دانم. ولی معتقدم اگر به روش حکیمانه و بدون جبهه‌گیری‌های افراطی جایگاه دولت را درست تبیین کنیم، منجر می‌شود در آینده‌ی انقلاب نسبت به جریان‌های متفاوت، خودآگاهی لازم را بیابیم و از افراط و تفریط‌ها آزاد شویم. موفق باشید

12533
متن پرسش
سلام استاد به لطف خدا و البته با احتیاط کامل عقلی قلبی چندسالیست سایتهای مختلف سیاسی مثل «بی بی سی» و اعتقادی مثل «سنی نیوز» را رصد و کتب به اصطلاح ضاله مثل 23 سال دشتی و دهها مورد دیگر را مطالعه یا تورق کرده ام الانم اینی هستم که شما می دونید بلطف استاد شایق عاشق شیفته قرآن و بر اعتقاد «وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ» هستم که بنظرم تمام هدف قرآن همین آیه هست که باور کنیم و به قلب هم بفهمونیم و به لطف استاد طاهرزاده شیفته حکمت متعالیه و سلوک ذیل شخصیت حضرت روح الله و معرفت نفس و نهج البلاغه و .... ولی سوالات و شبهات گاهی میان بالاخره برای کسی که خودشو درگیر این مسائل کرده باشه درباره رهبری عزیر از یوتیوب فایلی را دیشب سحری بجای دعای سحر گوش می کردم!! از تمام 50 دقیقه تخریب رهبری یکی فقط برام سوال شد اونم جمله ای که ایشان درباره نواب و فدائیان اسلام میگه. قبلن هم شنیده بودم اما اصلا برام سوال نبود و اتفاقا جای تقدیر از نواب داشت. خوب اونا بزعم خودشون نواب و دار و دسته اش را میارن تو گروه تروریستی من این ادعا را ندارم اما طبق همون اصل وسیله و هدف برای مخالفت با نظام ولو نظام طاغوت اونم بدون اذن مرجعیت خودسرانه میشه به سلاح و ترور مسلح شد آیا؟ دیشب سحر فکر می کردم دیدم حتی سیدالشهدا که حق کامل بود در مقابله با یزید که باطل محض بود اصل را بر عدم بیعت، دفاع و هجرت گذاشتند تا انقلاب و اونم جلوشون گرفته شد و مجبور به دفاع شدند که عاشورا رخ داد و بقیه ی ائمه (ع) هم که مشخصه روش سلوکی اجتماعی شان. اشتباه نکنید! قبول دارم که وقتی ملت آمادگی داشته باشن و رهبری الهی موجود، انقلاب اسلامی رخ خواهد داد و حتی بعد آن به رای گذاشته شد. اینو پذیرفتم با تمام وجود. درباره سبک کار مرحوم نواب و همچنین الگوبرداری رهبری اگه کسی سوال و شبهه کند چی باید جواب داد که از حق و انصاف بدور نباشه؟ اصل بر جهت گیری است درسته، اما کار نواب یه جورایی شبیه منافقین و رجوی ملعون است ترور آن کس که ما نمی پذیریم در رأس باشه. از این رو به اونایی که تو مصر انورسادات را هم ترور کردن اخیرا شک کردم منتظر هدایت و نظر شمایم. با علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم حاج مهدی عراقی می‌فرمودند مرحوم نوّاب وقتی در نجف بود حکم قتل کسروی را از مرحوم آیت اللّه مدنی گرفت. از طرفی حکم عمل بعضی از افراد به صراحت دین اسلام قتل است. مثل کسی که سابّ بر خدا و رسول کند، مثل سلمان رشدی. با این‌همه در جمع‌بندی نمی‌توان گفت چون انگیزه‌ی فدائیان اسلام الهی بوده است و عشق به حاکمیت دین داشته‌اند، عمل آن‌ها نیز در همه‌ی موارد قابل قبول است! که بحث آن مفصل است. موفق باشید

12458
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: مقاله ای که شما تحت عنوان «احمدی نژاد اولین خاکریز» قبلا در سایت خودتان منتشر کردید٬ چند روز پیش توسط پایگاه خبری تحلیلی فتن در لینک زیر منتشر شد: http://www.fetan.ir/home/8539 پس از انتشار دوباره این مقاله توسط سایت فتن٬ جمعی از مخاطبین ادعا کردند که این دیدگاه استاد طاهرزاده مربوط به سال های گذشته است و ایشان الان چنین دیدگاهی نسبت به دکتر محمود احمدی نژاد ندارد! لذا خواهش مندیم نظر خود را دراین مورد بیان بفرمایید آیا دیدگاه شما نسبت به آقای احمدی نژاد تغییر کرده است؟ آیا شما هنوز هم قائل به این عبارت هستید؟: «یقین بدانید شخص آقای احمدی‌نژاد و تفکری که بر او می‌گذرد به اندازه‌ی یک بند انگشت از آقای احمدی‌نژاد سال 84 تغییر نکرده است. سعی شود موضوع را ماوراء جوّی که ساخته شده است بنگرید و دیدبان را در میانه آورید.» با تشکر. info@fetan.ir
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که عزیزان متوجه شده‌اند در موضوع نظریات اجتماعی و سیاسی همواره باید جایگاه تاریخی آن مدّ نظر باشد؛ در آن مقاله با توجه به نظر مبارک مقام معظّم رهبری که بعد از خانه نشینی آقای احمدی نژاد که دولت ایشان را خوب و مطلوب مطرح کردند، تأکید بنده آن بود که از صحبت رهبری به راحتی عبور نکنیم و بگذاریم در همان فضا دولت کار خود را بکند ولی در رابطه با یکشنبه‌ی سیاه که حضرت آقا کار آقای احمدی نژاد را خلاف شرع اعلام کردند موضوع کمی تغییر کرد و در عین پاسداشت خدمات ایشان از غفلت بزرگ ایشان نیز نباید گذشت زیرا که بنده و امثال بنده هیچ ارتباط شخصی با آقای احمدی نژاد نداریم بلکه به عنوان یکی از خدمت‌گزاران نظام اسلامی که منشأ خدماتی شده‌اند همواره مورد احترام می‌باشند و این بدان معنی نیست که بنده معتقد باشم برای آینده‌ی انقلاب ما لازم باشد به گذشته برگردیم و از این جهت ممکن است با کسانی که معتقد‌اند آقای احمدی نژاد را به عنوان ریاست جمهوری آینده مطرح کنند هم نظر نباشم. موفق باشید

12424
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در جواب یکی ‌از سوالات فرموده بودید ای کاش دولت با همان روحیه‌ی استغناء از غرب و امیدوار به مدد الهی در مذاکره حاضر می‌شد تا خداوند چیزی بسیار بالاتر از آن‌که آن‌ها می‌خواهند از طریق مذاکره به‌دست آورند به ما عطا می کرد. این وعده خدا را شنیده ایم و قبول داریم. اما ممکنه یکم جزئی تر توضیح بدید؟ مثلا چه چیزی به ما عطا میکنه؟ یا در دولت قبل چه اتفاقاتی افتاد با اینکه رویکرد ظلم ستیزی بود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (96ا/عراف)» یعنی و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم؛ ولى(آنها حق را) تكذيب كردند؛ ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم‏. بنابراین آنچه موجب برکات در جامعه می‌شود تقوی و ایمان است و بی‌توجهی به قدرت و امکانات اهل دنیا و در دول قبل هم اگر اشتباه‌کاری‌های دولت نبود و دوستان انقلاب هم آن‌چنان به جان آن دولت نمی‌افتادند، مسلّم برکاتی نصیب ملّت می‌شد که نمونه‌ی آن را در دولت نهم ملاحظه کردید. موفق باشید

12409
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: پرسشی در سایت مطرح شده بود مبنی بر نظرتون در مورد راهپیمایی ها در مورد توافق و انرژی هسته ای که شما مخالفتی نکردید در حالی که ما اگر بخواهیم مملکت قانونی داشته باشیم و همان مسیر اصحاب کربلا را برویم باید به قانون احترام بگذاریم. قانون می گوید تجمعات باید با کسب مجوز باشد. چرا باید در یک نظام ارزشی عده ای خود را به حق بدانند و هر خلاف قانونی را خواستند انجام بدهند. صدای مداحی را آنقدر بلند کنند و کسی جرات نداشته باشد به آنها چیزی بگوید ولی درمقابل بخواهیم بگوییم صدای ترانه ات نباید بیرون بیاید. هدف خوبی داریم ولی نباید به هر وسیله ای آن را انجام دهیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن بود که با فرض رعایت قوانین نظام اسلامی و با نظر به این‌که وزارت کشور نیز باید متوجه باشد که تجمعات سالم، حقِ شهروندی مردم است، می‌توان اقدامات مربوطه را انجام داد. موفق باشید

12406
متن پرسش
با سلام: اینکه رهبری عزیز در بیانات اخیرشان مدام از کلمه «من» استفاده می کنند نشانه چیست؟ به عنوان مثال بار ها فرموده اند که «من به مذاکرات خوشبین نیستم» آیا این نوع استفاده از کلمات نشانه تنهایی و غربت رهبری عزیز نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از فرمایشات مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» برمی‌آید که حتی به عنوان یک وظیفه‌ی فردی در این موارد سخنانی دارند و وظایفی حس می‌کنند. موفق باشید

12395
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد فرهیخته و عارف جناب طاهرزاده عزیز: استاد بنده تقریبا 70 درصد کتاب های شما را خوانده ام و کاملا با خط فکر صدرایی شما آشنا گشته ام و بعد از امام و حضرت آقا خط فکری جامع و شامل تر از شما نیافتم و حتی تا حد زیادی شناخت حقیقی امام را توسط شما بدست آوردم و باعث افتخارم هست اگر بتونم خود را شاگرد شما بدونم. إن شاء الله خداوند به کارتان خیر بدهد و سایه اساتید بزرگی چون شما را بر سر ما حفظ کند. اما سوال بنده : حضرت آقا در سخنرانی سالگرد امام رحمه الله علیه فرمودند که اگر راه امام را گم کنيم، يا فراموش کنيم،‌ يا خدائي نکرده عمدا به کنار بگذاريم، ملت ايران سيلي خواهد خورد. و بنده متوجه این موضوع هستم که راه امام غرب زدگی و تکیه بر نیروی اسلام و مبارزه با استکبار و تشکیل جامعه اسلامی بوده است. اما مسئله ای که در حال حاضر در میان است مسئله مذاکرات با غرب است که با بررسی بیانیه لوزان و ژنو که چارچوب مذاکرات هستند کاملا پیداست که هسته ای به رویایی تبدیل خواهد شد و عملا تمامی دستاورد ها نابود خواهد گشت. اما موضوع دیگر که در مجلس هم توسط برخی از اعضا مطرح شد این بود که هسته ای نخواستیم ولی مملکت رو ندهید برود. که مشاهده کردیم حضرت آقا برای اولین بار بود که دیگر آمدند وگ فتند من اجازه نمی دهم از مراکز نظامی بازرسی کنند و از دانشمندان نظامی و هسته ای ما بازجویی کنند (که البته آقایون مذاکره کننده در مجلس فرمودند ما اجازه اش رو دادیم که حضرت آقا دیگر فرمودند من اجازه این امر را نمی دهم) ولی مسئله ای که الان برای کشور اسلامی ایران خطر ساز شده این است که (با اینکه می دانم انقلاب چنان ذانی دارد که نابود شدنی نیست و خدا حافظ آن است اما وضعیت الان مثل این است که ما خودمون را جلوی ماشین بیندازیم و بگوییم عمر دست خداست پس باید حتما با این مسائل اگر به فکر اسلام و دین هستیم مقابله کرد) سران ما دارند تمام اطلاعات حیاتی که برای حفظ ثبات و پایداری کشور مورد نیاز است رو به غرب و دشمنان اسلام دو دستی تقدیم می کنند و به نظرم اتفاقی که در صورت عدم مقابله خواهد افتاد فراتر از یک سیلی به کشور باشد و بنده می خواستم از شما راهنمایی بگیرم که وظیفه اصلی جوانان و مردم در این لحظه چه می تواند باشد؟ و روشنگری مردم چگونه و تا چه حد و در چه زمینه ای باید انجام شود؟ شرمنده بابت طولانی بودن پیام با تشکر در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که حضرت آقا فرمودند با مذاکره مخالف نیستند، چقدر خوب بود که دولت با همان روحیه‌ی استغناء از غرب و امیدوار به مدد الهی در مذاکره حاضر می‌شد تا خداوند چیزی بسیار بالاتر از آن‌که آن‌ها می‌خواهند از طریق مذاکره به‌دست آورند به ما عطا می‌کرد. درست است که تحریم‌ها ظلم است، ولی به نظر می‌آید آن‌طور که شایسته بود دولت آقای روحانی با ظالم برخورد نکرد. در هر صورت شاید این نیز تجربه‌ای باشد تا ملت ما در راستای عبور از فرهنگ غرب با عزم بیشتری عمل کند. موفق باشید

نمایش چاپی