بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3687
متن پرسش
باز هم عرض سلام مجدد خدمت استاد بزرگوار. ببخشید استاد بنده چندی پیش در خواستی از شما برای مشورت و حضور شما در سطح دانشگاه(علوم پزشکی شهید بهشتی-تهران) داشتم استاد دلیل برای حضور شما زیاده...قصد جسارت ندارم خواهشا استاد منتظر جوابتون هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم توان جسمی برای چنین سفرهایی ندارم مضافاً این‌که برنامه‌هایی که دارم امکان چنین حضوری را به بنده نمی دهد. موفق باشید
3694
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوارم: سوالات زیر به عنوان مصاحبه در رابطه با شخصیت فکری مرحوم شهید آوینی تنطیم شده است تا إن‌شاءالله با جواب‌هایی که می‌فرمایید بتوانیم در سمینار مربوط به بزرگداشت شهید آوینی از آن استفاده شود. سؤال1- تفاوت نگاه آوینی به اقتصاد و نگاههای عرفی نسبت به اقتصاد چیست؟سؤال2-...(بدلیل تعددسوالات درقسمت جواب استاد، سوال ها به همراه جواب ها آمده است)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال1- تفاوت نگاه آوینی به اقتصاد و نگاههای عرفی نسبت به اقتصاد چیست؟جواب 1- این سوال ارزشمندی است که احتیاج به چندین سال فکر دارد و به راحتی هم نمی توان به آن جواب داد. بنده از بعضی از سخنان شهید آوینی کمک می گیرم تا اشاره ای به آن عالمی بکنم که آوینی مدّ نظر دارد. او در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» می گوید: حتی یک اقتصاددان ممکن است این سؤال بجا را مطرح کند: هنگامی که زمین، یعنی تنها جایگاهی که برای زیست در اختیار داریم، به موادی آلوده گردد که موجد نقص بدنی در کودکان یا نوادگان ما گردد، پیشرفت اقتصادی، یا به اصطلاح سطح بالای زندگی، چه معنایی خواهد داشت؟ از قول شوماخر در واژه‌ی دیکتاتوری اقتصاد کمک می‌گیرد که می‌گوید: برای ساختن نیروگاه‌های متعارف، خواه بر اساس استفاده از زغال سنگ و خواه استفاده از نفت، و یا نیروگاههای هسته‌ای، با توجه به مبانی اقتصادی تصمیم‌گیری می‌شود؛ و شاید کمترین توجه به «پیامدهای اجتماعی» مبذول گردد. شهید آوینی متوجه است، روند کنونی توسعه‌ی اقتصادی در جهان، سیری جدا از انسان یافته است و بشریت را جبرا در مسیری ناخواسته به سوی نابودی حیات طبیعی پیش می‌راند، می‌گوید: روند کنونی توسعه‌ی اقتصادی که در ذات خویش با رشد غول‌آسای تکنولوژی متحد است. بشریت را ایجاباً در مسیری می‌راند که با اختیار و اراده‌ی آزاد انسانی منافات دارد. هر چند این سیر جبری نیست، نباید از نظر دور داشت که هیچ کس جز معدودی از خاصه‌ی اولیای خدا نمی‌توانند گردن خویش را از طوق عبودیت آن آزاد کنند. همین موجبیت است که شوماخر آن را دیکتاتوری اقتصاد نامیده است. شوماخر جامعه‌ی مصرفی کنونی را به معتادی تشبیه می‌کند که هر چقدر هم وضعیت خود را نکبت‌بار احساس کند رهایی از چنگال اعتیاد را بی‌نهایت دشوار می‌بیند.( کوچک زیباست، ص ١١٩) این یک واقعیت غیر قابل انکار است و شواهد و مصادیق بسیاری بر آن دلالت دارد و شهید آوینی به‌خوبی متوجه این امر شده است. شهید آوینی از قول روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» این نکته را آورده که: «اقتصاد آزاد «به شیوه‌ی غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است»! آوینی می‌گوید: مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است، چرا که اگر کالاهای تولید شده مصرف نشود امکان توسعه‌ی تولید، یعنی امکان توسعه‌ی اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعه‌ی اقتصادی است باید مردم را به مصرف هر چه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که تبلیغات ـ یا بهتر بگویم پروپاگاند ـ یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوه‌ی غربی است. روژه گارودی نیز همین مسئله را با بیانی دیگر مورد توجه قرار داده است: تبلیغات تجاری (به شیوه‌ی غربی) بیش از آنکه مایه‌ی تباهی طبیعت باشد موجب هلاکت انسان است: تصور اینکه مردم دنیا حتی برای لحظه‌ای به نیازهای حقیقی خویش و الگویی متناسب با حوائج واقعی انسان بازگردند، برای یک اقتصاددان وحشتناک‌ترین چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک لحظه، درست به اندازه‌ی نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامه‌ی روند کنونی توسعه‌ی صنعتی دچار مخاطرات و بحران‌هایی خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است. هیچ‌کس کوچک‌ترین تردیدی ندارد که حاکمیت ابرقدرت‌ها و ادامه‌ی سلطه‌ی آنها بر جهان از طریق کارتل‌ها و تراست‌ها و دست‌های پنهان سرمایه‌داران بین‌المللی إعمال می‌شود . سعی می‌کنند با ایجاد حوائج کاذب و غیر حقیقی برای آدم‌ها، موقعیت استکباری خویش را از خطر محفوظ دارند. برای مبارزه با این سلطه‌گری چه می‌توان کرد؟ آیا می‌توان از همان طریقی که این ابرقدرت‌ها حکومت جهنمی خویش را بر کره‌ی زمین مستدام می‌دارند، با آنها مبارزه کرد؟ یا باید راه‌هایی خارج از سیستم‌های شناخته شده‌ی کنونی جست و جو کرد؟ و این مهم‌ترین پرسشی است که باید به کمک اندیشه‌ی شهید آوینی به آن جواب دهد و از این جهت آوینی هنوز برای ما کشف نشده و اندیشه‌ای است برای تاریخِ فردای ما. شهید آوینی می‌گوید: پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها تجربه‌ای است که حقیقت را آنچنان که هست به مردم جهان نشان داد. انقلاب اسلامی ایران نشان داد که برای مبارزه با قدرت جهنمی استکبار هرگز نمی‌توان از همان طریقی اقدام کرد که او خود بنیان آن را نهاده است. شعار «مشت و درفش» و «خون و شمشیر» به‌خوبی می‌تواند از عهده‌ی بیان حقیقت برآید و همین‌طور، قیام عاشورا اسوه‌ای است که تنها راه پیروزی بر باطل را بر ما نمایان می‌سازد. سر پیروزی ما در جبهه‌های جنگ با ابرقدرت‌ها همین است که ما هرگز متکی به سلاح نیستیم. اتکای ما به ایمان خود و امدادهای غیبیی است که ایمان ما مجاری نزول آنهاست و اگر اینچنین نبود و پیروزی ما موکول به همپایی با قافله‌ی نظام اقتصادی و صنعتی غرب می‌شد، امروز حتی یادگارهای انقلاب اسلامی را نیز از کتاب‌های رسمی تاریخ شسته بودند. اصالت اقتصاد ـ یعنی آن فاجعه‌ای که ما آن را دیکتاتوری اقتصاد نام نهادیم ـ امروز با شتاب فراوان جهان را به سوی یک جنگ ناخواسته‌ی جهانی پیش می‌برد. اگر مسلمانان در برابر پرخاشگری و قدرت‌طلبی و سلطه‌جویی کفر به مبارزه برنخیزند، شیطان همه‌ی کره‌ی زمین را به تسخیر در خواهد آورد قرآن فرمود: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ». و اگر خداوند بعضی از مردم را در برابر بعضی دیگر به جنگ برنمی‌انگیخت، فساد روی کره‌ی زمین را فرا می‌گرفت؛ (سوره‌ی بقره، آیه‌ی ٢٥١). آوینی می گفت برای کسی که ادعای شیعه بودن دارد زندگی از دو مقطعِ کربلا و عاشورا عبور خواهد کرد و ما نمی دانیم که این مقطع در زندگی ما چه زمانی است: فرهنگ ما زیر چرخ توسعه اقتصادی له شد و چیزی از آن باقی نماند و چیزهایی ارزش شد که ارزشی نداشت. مثل مدرک و اموال و دارایی. در حالیکه در جبهه، خبری از این حرف‌ها نبود، با اینکه حتی خودِ آوینی فوق لیسانس معماری شهرسازی داشت. ما هنوز مسموم چیزهایی هستیم که در دو دوره‌ی توسعه‌ی اقتصادی و توسعه‌ی سیاسی به خورد ما دادند. سؤال2- در کل آوینی از کدام دریچه به پدیده های مدرن می نگرد؟ جواب 2- مرحوم شهید آوینی متوجه است پدیده‌های مدرن حاصل نگاهی است که آن نگاه بشر را از سکنای قدسی خود جدا می‌بیند و به همین جهت انسان در چنگال تکنیک بی‌عالَم شده است و عالم دینی خود را از دست داده‌اند. سؤال 3- چرا حرف‌های آوینی هنوز کهنه نشده است؟کدام حرفها کهنه می شوند و کدام همواره تازه می مانند؟ جواب 3- سخنانی که اشاره به عالم قدسی و معنویت دارد همچون آن عالَم پای برجاست، سخنانی رفتنی است که اشاره به امور جزیی و اعتباریات و مشهورات دارد و گرفتار اکنون‌زدگی است. سؤال 4-آینده انقلاب از نظر شما چگونه خواهد بود و شهید آوینی چه سهمی در آینده انقلاب خواهد داشت؟ جواب4- آینده‌ی انقلاب، آینده‌ی فتحی است که در تاریخ معاصر شروع شده و به سوی عبور از ظلمات دوران است و نگاه شهید آوینی به این فتح تاریخی است و به همان اندازه که ما به آن نگاه نزدیک شویم در آینده‌ی قدسی تاریخِ خود حاضر خواهیم بود. نوشته‌های آوینی سراسر اشاره‌ای است برای حضور در چنین آینده‌ای، به همین جهت عرض کردم آوینی برای ما کشف نشده است، او اندیشه‌ای است برای تاریخ فردای ما، آینده‌ای که جایگاه بلاغتِ زبان آوینی معلوم می‌شود و زبان شعرگونه‌ی او حکایت‌هایی از عالم ملکوت را ظاهر می‌کند. همین نکته نیز در آینده معنای خود را می‌یابد. سؤال 5- با توجه به اینکه شبکه اقتصاد جهانی، یک شبکه به هم پیوسته در جهت منافع استکبار است، انقلاب اسلامی چه نسبتی می تواند با این شبکه جهانی داشته باشد؟ جواب 5- بالاخره دیر یا زود نظام اسلامی نه‌تنها باید خود را از این شبکه آزاد کند حتی باید نظامی را پایه‌ریزی نماید که «ثروت» نقش اصلی را در نظام‌ عالم نداشته باشد و تحریم‌های اقتصادی بحمدالله این کار را دارد جلو می‌اندازد تا معنای اقتصاد صلواتی ظهور کند. سؤال 6-آیا شما تفاوتی بین جهانی شدن و جهانی سازی قائل هستید؟اگر شما عقیده دارید جهانی شدن یک مسئله فطری است در جهت تحقق حکومت مهدوی، که آمریکایی ها قصد مدیریت آن را دارند،(طبق نظر برخی ها) این حرکت فطری را چگونه تعریف می کنید؟ جواب 6- بشریت به‌خوبی متوجه شده است که نمی‌تواند زندگی کند مگر با یک حکومت جهانی وگرنه با کشورهای جزیره‌ایِ موجود هر کشوری مانع آینده‌ی کشور دیگر می‌شود و شاخصه‌ی این حکومت جهانی آن است که تنها باید با فرهنگ قدسی زمین را اداره کند، کافی است از شرایط به‌دست آمده غفلت نکنیم و متوجه این سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» باشیم که در 19/10/91 فرمودند: «امروز هم ملت ایران آرمان‌هایی دارد، داعیه‌هایی دارد، حرف‌های بزرگی دارد، هم برای کشور خودش، هم برای دنیای اسلام، هم برای عالم بشریت». سؤال 7- پر رنگ شدن نقش پول در زندگی بشر، چه تحولی را در بشر امروز ایجاد کرده است و به عقیده شما در دوران مهدویت و تمدن اسلامی چه چیزی بر قدرت پول سایه می افکند؟آیا مبارزاتی از طرف پیامبر و امام علی علیه السلام در این جهت سراغ دارید؟ جواب 7- وقتی انسان توانست معنای خود را در عالم معنویت جستجو کند فقط در حدّ نیاز از مواهب طبیعی استفاده می‌کند و طبیعتِ خدا نیاز اولیه‌ی بشررا به‌راحتی در اختیار او قرار می‌دهد، در این حالت است که دیگر پول و ثروت ارزش خود را از دست می‌دهد. شاید جوابی که در سؤال اول مطرح شد این عرض بنده را کامل کند. سؤال 8- آیا می توان با نگاه فقهی به تحول اقتصادی رسید؟ جواب 8- حتماً در کنار نگاهی که انسان باید بر مبنای توحید به عالم و آدم داشته باشد راه‌کارهای فقهی به مدد او می‌آید. فقه راه‌کار است، باید نگاه را درست کرد و از فقه استفاده نمود. مثل وقتی شما می‌خواهید با نگاه توحیدی نماز بخوانید و راه‌کار فقهی به کمک شما می‌آید. سؤال 9- اقتصاد غربی، چگونه بشر را از ساحت حضور خارج کرده و در توهم برده است؟ جواب 9- با اصالت‌دادن به دنیا و این‌که ذهنِ انسان را مرکز هست‌ها و نیست‌ها قرار داده. سؤال10- جنبش وال استریت و 99 درصدی را در دل تاریخ، چگونه تحلیل می کنید؟ جواب 10- بشرِ امروز به نوعی دیگر از زندگی نظر دارد که نه مارکسیسم توانست به آن جواب دهد و نه لیبرال دموکراسی. جنبش وال‌استریت ظهور این نگاه جدید است و امکان توقف آن برای نظام سلطه فراهم نیست چون چیزی است بیرون نظام سلطه. سؤال 11- به نظر شما، آیا نگاه شیعه، در دل تاریخ معاصر، نسبت به ماهیت اقتصاد غربی رشد داشته است؟ جواب 11- هنوز به صورت چشم‌گیر نه. سؤال 12- عمیق ترین ظلمت در کجای اقتصاد غرب است؟ جواب 12- در اصالت‌دادن به دنیا و به حاشیه‌بردن زندگی معنوی و یا به تعبیر شهید آوینی در جدایی توسعه‌ی اقتصادی از انسان. سؤال 13- نسبت اقتصاد و سبک زندگی چیست؟ جواب 13- این مسئله‌ی مهمی است که بنده به طور مفصل در یک مصاحبه‌ای طولانی به آن پرداخته‌ام که بعداً به صورت جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در آمد و در سایت لب‌المیزان موجود است.

3675
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار ببخشید چند بار این سوال را پرسیدم اما متاسفانه جوابی دریافت نکردم لطفا راهنماییم کنید من خانومی هستم که 29 ساله ازدواج کردم و دوتا بچه هم دارم همسر خوبی دارم اما قبلا کسی رو دوست داشتم که بهش نرسیدم اما بعد این همه سال نتونستم فراموشش کنم و احساس گناه دارم خدا رو شکر الان زندگی خوبی دارم اما این بین اتفاقاتی برام افتاد که روحم رو زخمی کرد من اعتقاد دارم که خدا خیلی هوام رو داره از دعای بابام این همسر خوب نسیبم شده اما ادم زخمی به مرهم احتیاج داره و من مرهمی برای زخمام پیدا کردم که درد زخمهام رو اروم می کرد و اما از دستش دادم همسرم خیلی مهربونه اما اون هم دنیای خودش رو داره و من می دونم توقع زیاده ازش برای همین من احتیاج دارم زیاد بهم محبت کنه و بهم توجه کنه ولی اون این کار رو نمی کنه و بیشتر وقتها فکر کسی که دوستش داشتم میاد توی فکرم و احساس گناه می کنم فکر می کنم به همسرم خیانت می کنم اما واقعا بی اختیاره و وقتی میاد توی فکرم سریع هواس خودم رو پرت می کنم که بهش فکر نکنم اما چی کار کنم که همسرم بهم بیشتر توجه کنه؟ اصلا این که من کسی رو دوست داشتم گناهه ؟ ادرس ایمیل من:z_sad1362@yahoo.com
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال هرکس باید با خودش زندگی کند و با معارف الهی و اخلاق معنوی راه اُنس با خدا را پیدا کند و بتواند به بهترین شکل فرزندان خود را تربیت کند و انتظارات زیادی از شوهرش نداشته باشد و پاگیر او نشود. برای نجات از این وَهمیات پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه بفرمایید، فایل کتاب روی سایت هست. دوست‌داشتن نامحرم در هر حال، روح را از مسیر اصلی‌اش بیرون می‌برد و گرفتار تصمیماتی می‌کند که انسان را گرفتار سوء عاقبت می‌نماید. موفق باشید
3680
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم. امانتداری که در روایات تاکید زیادی روی آن شده و گاهی از ارکان ایمان و نشانه ایمان و..... شمرده شده درعصر کنونی بیشتر چه مصداقی دارد چرا اینقدر روی این موضوع تاکید شده است.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید نسبت به رعایت حق حساس بود تا حضرت حق توجه و رحمتش را از ما باز نگیرد و امانت‌داری یکی از نمونه‌های رعایت حقوق افراد است، چه رعایت امانت در برگشت آن‌چه از افراد در اختیار ما است و چه رعایت امانتی که مردم در اختیار مسئولان کشور قرار می‌دهند تا به وظیفه‌ی خود در خدمت‌گذاری به مردم آن را رعایت کنند و چه رعایت امانتی که مردم یک کشور به دانشجویان می‌دهند تا به بهترین نحو درس بخوانند. موفق باشید
3657
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز. بنده در یکی از دانشگاهای تهران مسئول مباحث سیاسی حوزه ی بسیج هستم و تصمیم بر فعالیت هایی داریم...در اول قصد مشورت با شما را داشتم و بعد خواهش و خواهش و خواهش برای هماهنگی با شما برای حضور در دانشگاه حالا به هر نحوی داشتم.خواهشا شماره تماسی به بنده بدهید که بتوانم با شما یا با مسئول برنامه هایتان صحبتی داشته باشند...استاد عزیز اینجا هوای سیاسی دانشجویان بس آلوده است در این تهران بزرگ هم نمیشه افکار این دانشجویان امام زمان را بدست هر کسی داد محتاجیم. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ( بنده از نظر جسمی در شرایطی نیستم که بتوانم در دانشگاه صحبت داشته باشم می‌توانید با موسسه ساحت حضور تماس بگیرید ممکن است آن عزیزان بتوانند در خدمتتان باشند. موفق باشید تلفن ساحت حضور 09138037964
3663
متن پرسش
باسلام استاد گرانقدر سوال داشتم که خواهشمندم آنرا به دقت ملاحظه بفرمایید و جوابش را هم بفرمائید و ما را به مراجعه کتاب سفارش نفرمائید چون دوست دارم خودتان جواب بدهید: الف:درشرح گلشن راز(محمدلاهیجی)این جمله آمده:((بت پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست و اگر مسلمان که قائل به توحید است و انکار بت می نماید بدانستی و آگاه شدی که فی الحقیقه بت چیست و مظهرکیست و ظاهر به صورت بت چه کسی است بدانستی که البته دین حق در بت پرستی است)) منظور این جمله چیست؟ ب:برخی عرفا می گویند ((حضرت موسی برادرش را عتاب کرد بدین جهت بود که توچرا گوساله پرستی را انکار کردی و نفهمیدی گوساله پرستی غیر از خداپرستی نیست))شفاف توضیح دهید؟ 2.شما قائل به این هستید که امروز سلوک ذیل اندیشه امام ، حال سئوال اینجاست که خود امام بارها فرمودند استاد پیدا کنید خودرو نمی شود و یا اینکه علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح کاملا مخالف نظر شما فرموده اند با اینکه زمان انقلاب هم درک کرده اند جمع بین این دوحرف با فرمایش شما چیست؟ و آیا در تایید حرف شما کسی قائل به این نظر شما هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- در عرفان سالک به بصیرتی می‌رسد که همه‌چیز را آیت حضرت حق می‌بیند در آن حال بت نه از آن جهت که بت است،بلکه از آن جهت که مخلوق خداوند است مظهر اسماء الهی است. چنانچه قرآن می‌فرماید: « سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏ » به زودی ایات خود را در افاق و در جان مومنین طوری می نمائیم که همه ان ایات را حق می بینند. ب- باید عین متن باشد تا بتوانیم با توجه به قبل و بعد جمله منظور را بفهمیم. 2- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت الله بهجت» سخن آیت الله بهجت را شرح داده‌ام که چرا می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» در ضمن چرا خودِ حضرت امام را در جهت‌گیری کلی استاد خود به حساب نیاوریم و در امور جزیی‌تر از اساتید عزیز نیز استفاده کنیم؟ موفق باشید ‏
3593
متن پرسش
سلام ما قصد داریم ان شا الله در دانشگاه طرح مطالعه کتب استاد را به صورت سطح بندی برگزار کنیم. حال از شما خواستاریم که اگر می توانید نظر استاد را درباره ی اینکه چه کتبی در هر سطح باشند بهتر است برای ما بفرستید. ترجیحا در سه سطح باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مدیر محترم سایت: ظاهراً ساحت حضور جزوه‌ای با همین قصد تنظیم کرده‌اند، بفرمایید با آن‌ها تماس بگیرند و یا به نحوی جزوه‌ها را به آن‌ها برسانید. موفق باشید
3560
متن پرسش
ایا اگر ما به جای شاه بودیم واز بچهگی در جایی بزگ میشدیم که در اطراف ما ادم هایی بودند که همش به ما احترام بیهوده گذاشته-دست مارا بوسیده-مارا والا حضرت نامیده -در اطراف ما پر از طلا و جواهر بوده از دیوا ها شوت پر بوده و حرف هایی از دین جز احکام ان که البطه مضحک کردن انها به شاه رسیده ایا بیشتر زمان نمیخواست وهمراه با عشق به اینکه دوست داریم انها هم بهشت برون وبدون مرگ بر شاه گفتن و با ارامش بیشتر حرکت کردن بهتر نبود ایا مثل برخورد ما با امریکا نیست خودتان را جای انها بگذارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرآن در آیات 172 و 173 سوره اعراف خبر از تعهد فطری انسان در مقابل خدا می‌دهد که انسان ذاتاً حق را می‌شناسد و ربوبیت او را پذیرفته، می‌فرماید: « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ » یعنی آنگاه که از فرزندان آدم،از پشت نسل‌هایشان،تعهد گرفتیم، خودشان را گواه خودشان گرفتیم، که آیا من ربّ شما نیستم؟ گفتند: آری شهادت می‌دهیم. این کار را کردم تا روز قیامت نگویند ما نسبت به ربوبیت تو غافل بودیم، یا بگویند که پدران ما مشرک بودند و ما هم فرزندان آنها بودیم و از خود اطلاعی نداشتیم، آیا ما را هلاک می‌کنی به جهت کاری که آن باطلان کردند؟ نتایج آیه : الف – ذات همة انسان‌ها با پروردگار خود روبرو شده‌است. ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت داده‌اند. ج – همه با یک علم ذاتی و حضوری پروردگارشان را می‌شناسند. د – در قیامت بدکاران نمی‌توانند بگویند ما از ربوبیت خداوند بی‌اطلاع بودیم، چون جانشان چنین تصدیقی را همواره داشته و آنها با مشغول کردن خود به دنیا، آن صدا را در خود خاموش کرده و در نتیجه نشنیدند. ه – با توجه به این ذات و فطرتِ آشنایِ به پروردگار هستی، نمی‌توانند بگویند چون پدران ما مشرک بودند ما هم مشرک شدیم و محیط و تربیت خانوادگی را بهانه‌ای برای بدبودن خود بگیرند. لذا ریشه اصلی بد بودن و خوب بودن هر کس، خود فرد است و محیط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همه‌شان علت مُعِدِّه یا شرایط هستند و علت اصلی خود انسان است که در مقابل ندای فطرت چه موضع و انتخابی بکند. و چه بسا از والدین غیر صالح و در محیطی فاسد، انسان‌هایی متعالی سربرآورند، چرا که این انسان‌ها نگذاشتند صدای فطرت‌ در جانشان خاموش شود. و - این نوع رویارویی با پروردگار که از طریق علم حضوری و شهود قلبی انجام می‌گیرد، جای انکار و عذری باقی نمی‌گذارد. ز - چون انسان فطرت و ذاتی دارد که آن ذات و فطرت، خدا را می‌شناسد، انسان می‌تواند با فعّال نگه‌داشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخیص دهد. ح – کار مربی در اصلاح انسان‌ها « ذکر و تذکر» به حقایق است تا انسان براساس فطرتش به خود آید و به خود حقیقی‌اش که از رسیدن به آن راضی است، دست یابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلی را در پذیرفتن ندای فطرت و یا پشت‌کردن به آن، خود فرد به‌عهده دارد و به همین جهت هم می‌شود از یک پدر و مادر در شرایط مساوی دو فرزند به‌وجود آید که یکی کاملاً به فطرت خود پشت کرده‌باشد و لذا نباید نقش محیط و خانواده و امثال این‌ها را عمده کرد و بدی بدکاران را از دوش آنها برداشت، و یا والدین علت اصلی انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند. 7- توحید فطری : یعنی انسان فطرتاً هم خدا را « خالق هستی» و هم « ربّ هستی » و هم « اله و معبود هستی » می‌شناسد. یعنی فطرت انسان، توحید را در همه ابعاد آن درک می‌کند. لذا امام‌معصوم(علیه‌السلام) می‌فرمایند: « فَطَرَهُمْ عَلَی‌التَّوحید » یعنی براساس توحید، انسان سرشته شده. و در نتیجه در عمق جانش می‌فهمد خدایی در صحنه است که هم خالق هستی و هم رب هستی و هم معبود اوست. در همین رابطه قرآن می‌فرماید: « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، وَ اَنِ اعْبُدُونی هَذا صِراطٌ مُسْتَقِیم »(یس/ 60) یعنی ای فرزند آدم! مگر به شما سفارش نکردم و شما تعهد نکردید که شیطان را نپرستید، زیرا که او برای شما دشمنی آشکار است، و مرا بپرستید که راه مستقیم همین است و بس. یعنی راه راست، همان راه است که فطرت انسانی نشان می‌دهد و آن پرستش خدای یگانه است و پرستش هر معبودی غیر خدا کج‌روی و انحراف از مسیر مستقیم فطرت است و فراموشی پرستش خدای متعال در واقع؛ دورافتادن از فطرت انسانی و فراموش‌کردن خویشتن حقیقی خویش است. موفق باشید
3553
متن پرسش
با سلام-نظرتان در مورد شخصیت علامه مصطفوی چیست واقعا گمنام هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که می‌دانید حکما و عرفا عموماً گمنام‌اند ولی بسیار مفیداند. مثل هوا که پیدا نیست ولی بدون آن انسان می‌میرد. موفق باشید
3539
متن پرسش
با سلام خدمت استاد دو سوال داشتم اول اینکه خواهرم دختر خوب و مذهبی است چند ساله ازدواج کرده ولی شوهرش نسبت به مسائل عبادی کاهله مثلا نماز را گاها نمیخونه که این قضیه تو خانه ی ما غیر قابل باوره که البته غیر از من و خواهرم کسی هم نمیدونه راهکارتون چیه چون من از ناراحتی خواهرم دارم اب میشم اونم همین طور البته خانواده ی دامادمون هم مذهبی اند ولی خودش کاهله خواهرم خیلی مقید به نماز خمس و غیره است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون منکر نماز و دین نیست سخت‌گیری نکنید، با برخورد خوب با او زمینه‌ی علاقمندی به دین را در او فراهم کنید. به خواهرتان هم بگویید خیلی روی این موضوع حساس نباشد با برخورد خوب با شوهرش او را به زندگی امیدوار کند. موفق باشید
3540
متن پرسش
با سلام خدمت استاد من دختره دانشجویی هستم که دوره ی لیسانسم به خاطر جو بد فرهنگی دانشگاه و چون مسئول بسیج بودم خوب درس نخوندم و همش مشغول کار فر هنگی بودم ولی به خاطر بیت المال خیلی عذاب وجدان داشتم خدا بهم توفیق داد دوسال خوب برا ارشد درس خوندم و قبول شدم االان حس میکنم با دوسال مداوم درس خوندن کم کاری ام جبر ان شده ولی باز تو ارشد چون شاغل هستم خوب درس نمیخونم خدایی اش واحدهای ارائه شده هم تو ارشد خیلی مفید نیستند با بچه مذهبی ها که مشورت میکنم و احساس گناهم را میگم بهم میگن وسواس داری این چه حرفیه ولی واقعا حس بدی دارم چون دولتی قبول شدم حتی نسبت به غذایی که تو خوابگاه میخورم حس بدی دارم این حس شبهه و بیت الماال خیلی اذیت ام میکه لطفا راهنما یی ام کنید التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: دوستانتان درست می‌گویند . همین که قصد خدمت دارید انشاء الله مشگلی نخواهد بود . اگر از نظر فقهی می خواهید موضوع را دنبال کنید با دفتر مرجعتان تماس بگیرید.موفق باشید
3521
متن پرسش
چرا خدای متعالی با اینکه میدانست شمر جهنم ابدی دارد او را آفرید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون شمر خودش انتخاب کرده که شمر باشد، اگر خدا او را خلق نکند تا شمربودن خود را نشان دهد چگونه خداوند عقوبت شمربودن را به او بدهد؟ خداوند در قیامت حاصل اعمال و انتخابات افراد را به آن‌ها می‌دهد و به هرکس باید در دنیا که محل انتخاب است امکانی بدهد که
3450
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز با بررسی آیات مربوط به خلقت آدم و زندگی او در بهشت و هبوط آدم روی زمین و اینکه خداوند جانشین در روی زمین قرار می دهد ، در یک جمع بندی و کنار هم قرار دادن این آیات چنین به نظر می رسد که خداوند علاوه بر جضرت آدم علیه السلام که او را از خاک آفرید انسانهای دیگری را هم همزمان یا بعد از خلقت آدم علیه السلام از خاک آفرید و در همان بهشت موقت جای داد. منتها حضرت آدم بعنوان نماینده آن انسانها و برگزیده خداوند بود که علم اسماء را تنها به او یاد داد و مورد سجود فرشتگان بطور رسمی قرار گرفت که با ترک اولی آدم علیه السلام همگی از بهشت خارج شدند و خداوند فرمود : قلنااهبطوا منها جمیعا.... که بدنبال آن هر کدام در گوشه ای از زمین فرود آمدند و این پراکندگی انسانها روی زمین نیز از همانجا ناشی می شود. خداوند برای هر گروهی نیز رسولی جهت هدایت آنها از بین خودشان برانگیخت که به تعداد معدودی از آنها در قرآن کریم اشاره شده است. نظر استاد در این باره چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌توان چنین نتیجه‌ای گرفت. در مورد «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعا» نیز گفته‌اند منظور آدم و حواء و شیطان بوده‌اند. و یا چون آدم برزخ نزولی حقیقت مثالی همه‌ی آدم‌ها است خطاب جمع به آن شده. زیرا اگر همه‌ی ما در آن‌جا نبوده‌ایم مگر می‌شود یک نفر به شجره‌ی ممنوعه نزدیک شود و فرزندان او تقاس او را بکشند؟ در موضوع پراکندگی انسان‌ها بر روی زمین بعضی تحقیقات نشان می‌دهد که در زمان‌های گذشته این‌ها با همدیگر ارتباط داشته‌اند. شاید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» کمک کند. موفق باشید
3444
متن پرسش
سلام استاد. ذکر کملّین چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده چیزی نمی‌دانم ولی مگر می‌شود ذکر کسی جز «لا إله إلاّ الله» باشد. ذکر کامل مکمل دوران ما یعنی حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»، «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» بود. موفق باشید
3436
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت با جمعی از دانش آموزان دبیرستانی قرار است حلقه ی پژوهشی قرآن تشکیل دهیم نظر شما درمورد موضوع و نحوه ی پژوهش با توجه به مخاطب چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: کار خوبی است سعی کنید یکی از سوره‌های کوچک را همه حفظ کنند و بعد مفهوم آیات آن‌ها به کمک تفسیر نمونه در جمع خودتان شرح دهید. موفق باشید
3437
متن پرسش
آیه های مربوط به موضوعات تجدد امثال ، حرکت جوهری ، حرکت بر اساس عشق در موجودات و وحدت وجود در المیزان کدامند ؟ (آیه هایی که موید ویا تایید کننده ی این موضوعات باشد .)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هرکدام از موضوعات که وارد شدید جهت تحقیق آیات مربوطه را در همان موضوع خواهید یافت، این سؤال، سؤالی نیست که بتوان در طی یک سؤال و جواب مطرح کرد. موفق باشید
3417
متن پرسش
سلام علیکم ، با تشکر از زحمات استاد محترم و با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون در تبیین و ترویج معارف دینی، در پاسخ به سوال «یکی از شاگردان کوچک استاد» 3/9/91 در رابطه با پاسخ مقام معظم رهبری به اظهارات آقای مشایی در مورد « دوستی با مردم اسراییل » فرموده اید: مفام معظم رهبری آن را یک نوع کج سلیقگی دانستند و نه انحراف. در حالی که معظم له این اظهارات را اظهار نظر غلط، حرف نادرست، حرف غیرمنطقى،و حرف اشتباه ، دانسته اند. «کج سلیقگی» نه در فرمایش های معظم له تصریح شده و نه از آن قابل برداشت و استنتاج است. اگر انحراف نباشد حد اقل جهل یا کوته بینی است: «یک نفر پیدا میشود درباره ى مردمى که در اسرائیل زندگى میکنند، اظهار نظرى میکند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اینى که گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم! این حرف درستى نیست؛ حرف غیرمنطقى اى است. مگر مردم اسرائیل کى هایند؟ همان کسانى هستند که غصب خانه، غصب سرزمین، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسیله ى همین ها دارد انجام میگیرد. سیاهىِ لشگرِ عناصر صهیونیسم، همین هایند. نمیشود ملت مسلمان نسبت به افرادى که اینجور عامل دست دشمنان اساسى دنیاى اسلام هستند، بى تفاوت باشد. نه، ما با یهودى ها هیچ مشکلى نداریم، با مسیحى ها هیچ مشکلى نداریم، با اصحاب ادیان در دنیا هیچ مشکلى نداریم؛ اما با غاصبان سرزمین فلسطین چرا؛ مشکل داریم. غاصب هم فقط رژیم صهیونیستى نیست. این موضع نظام است، این موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى میزند، عکس العملهائى هم در مقابل آن نشان داده میشود. خوب، مسئله را باید تمام کرداینکه یک روز یک نفر از این طرف بگوید، یکی از آن طرف بگوید، یکی اینجور استدلال کند، یکی از آن طرف حرف بزند، این درست نیست، این التهاب آفرینی است؛ حرفی بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوری اسلامی و موضع دولت جمهوری اسلامی هم این نیست. » ( پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری - خطبه‌های نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۹ -) ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: علیکم السلام: چون مقام معظم رهبری فرمودند کاری بود اشتباه و نباید به آن دامن زد بنده این‌طور در ذهنم ماند که آن سخن در عین اشتباه بودن یک کج‌سلیقگی است زیرا از روح سخنان دولت و اطرافیان او چیزی که حاکی از پذیرفتن اسرائیل باشد استنباط نمی‌شود. موفق باشید
3402
متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز همه ی ما خوانده و شنیده ایم که قرآن کریم کتاب انسان سازی است. شما بعنوان شخصی که سالها با قرآن مانوس بوده اید تا چه اندازه این واقعیت را لمس کرده اید؟من بدنبال کسی می گردم که خودش اعتراف کند که با همه ی وجودش به این حقیقت رسیده است که قران کتاب انسان سازی است نه اینکه امانتدار و ناقل گفته های دیگران باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تا حال کسی را دیده‌اید که مدتی با قرآن مأنوس باشد و از عظمت انسان‌سازی آن حیرت نکند؟ این گوی و این میدان. خودتان تجربه کنید، چرا می‌خواهید تماشاگر باشید، بازیگر شوید. موفق باشید
3398
متن پرسش
با عرض سلام زیارت انشا الله قبول اقا طلبه سیرجانی 4 ماه است به علت قیام برای امر به معروف زندانی است و به حمد الله صدایی از کسی در نیامد نه از فقیه نه از فیلسوف نه از سپاه نه از بسیج حقیقتا این یعنی مرگ جامعه امام حسین برای امر به معروف شهید شد ولی ما دلمان را خوش کردیم به عزاداری به اربعین زیارت رفتن ولی از اصل قضیه غافل شدیم کسی این مرد را حمایت نکرد صدایی از کسی در نیامد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تا آن‌جا که اطلاع دارم رفقای با غیرت عدالت‌خواه موضوع را دنبال می‌کنند. موفق باشید
3342
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر یک سوال و شبهه ای بود ممنونم اگر پاسخ بفرمایید *** سوره مبارک آل عمران ایه 169 می فرماید: وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ***و نیز سوره بقره ایه 154 مى‌فرماید: "و لاتقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات ، بل احیاء و لکن لاتشعرون" حال چگونه می شود ایه 35 سوره انبیا را تفسیر کرد که می فرماید: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ در هر سه ایه از واژه "موت" استفاده شده است دو ایه اول موت را برای شهدا غیر ممکن میداند اما در سوره انبیا تمام نفوس مشمول "موت" اعلام میشوند چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌که می‌گوید هر نفسی در موت قرار می‌گیرد یعنی بعد از جدایی از بدن دیگر شرایطی برایش فراهم نیست که بتواند عملی برای آبادانی قیامتش انجام دهد و از رزق معنوی بهره‌مند گردد و در همین رابطه می‌فرماید شهداء از این امر استثناء هستند و بعد از جدایی از بدن نیز از رزق معنوی بهره‌مند می‌شوند و یک نحوه حیات خاص که موجب کمال هرچه بیشتر آن‌ها می‌شود برای آن‌ها هست. موفق باشید
3349
متن پرسش
شما در تعریف «مبادی فکر غرب» در صفحة 30 فرموده‌اید: «اندیشیدن بر روی داده‌های حسی برای تسلط بر طبیعت»، چرا شما «مبادی» را «اندیشیدن» تعریف کرده‌اید؟ آیا برای آن که دقت این تعریف بالاتر برود، بهتر نیست عبارت «اندیشیدن بر» را حذف کرده «مبادی فکر غربی» را به «داده‌های حسی برای تسلط بر طبیعت» تعریف کنیم؟ و اگر «تسلط بر طبیعت» قید «اندیشیدن» بود، آیا بهتر نیست که با حذف «اندیشیدن»، این قید را هم حذف کنیم (چون صرف داده‌ها که هدف و غرض ندارد)؟ حال از این تعریف فقط «داده‌های حسی» می‌ماند! آیا شما تعریف دیگری از «مبادی فکر غربی» دارید؟
متن پاسخ
ر
3322
متن پرسش
باسلام 1. آیا من های انسان ها بایکدیگر فرق دارد؟ 2.آیا من های انسانها هیچ وقت نمی میرد حتی در قیامت؟ 3.اگر خدا همه جا هست ÷س چه نیازی هست که ما به سجده برویم یا دستانمان را بلند کنیم و اورا صدا بزنیم؟ 4. به نظر شما مولوی شیعه است یا سنی بادلیل بیان فرمائید؟ 5. آیا فکر نمی کنید که تفسیر المیزان سنگین است و برای شروع آن باید خیلی کار کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در مورد سه سؤال اول، کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را با سی‌دی مربوطه مطالعه بفرمایید و در مورد سؤال چهارم به کتاب «روح مجرد» از آیت‌الله طهرانی مراجعه فرمایید. در مورد سؤال پنجم با شما موافقم. موفق باشید
3325
متن پرسش
باسلام 1.آیا معنی وحدت وجود این است: یعنی خدا فقط هست و لاغیر؟ ÷س انسان مگر وجود ندارد؟ 2. به نظر شما کدام ناشر مثنوی معنوی و اسفار و فصوص را خوب چاپ کرده که ما تهیه کنیم؟ 3.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- بحث وحدت وجود غیر خدا را آیات الهی می‌داند که در عرض خدا نیستند و احتیاج است در مورد آن مفصلاً مطالعه نمایید. چون اگر موجودی در عرض خدا باشد به همان اندازه خدا محدود می‌شود و خدای محدود دیگر خدا نیست. بنده در شرح خطبه‌ی یک نهج‌البلاغه عرایضی داشته‌ام 2- در مورد مثنوی شرح آقای کریم زمانی روان است و در مورد اسفار و فصوص فرق نمی‌کند چون هیچ ناشری در متن تصرف نمی‌کند. موفق باشید
3320
متن پرسش
سلام استاد ینده صابری هستم. با عرض معذرت از اینکه مصدع اوقات شریف می شوم، برای حل مشکلاتی که حضرتعالی کمابیش با آن آشنا هستید، شخصی که مدعی است با علم اعداد آشنایی مختصری دارد پیشنهاد داد که باید نام خود را عوض کنم. توضیح اینکه: این شخص بدون اینکه از وضع بنده هیچ اطلاعی داشته باشد و صرفا با شنیدن اینکه بنده مشکل دارم پس از برسیدن نام من و مادرم و با اندکی محاسبه تقریبا با دقت مشکل و نوع روحیه و نحوه تعامل بنده با دیگران را توصیف کرد. حتی نامهایی را که برای بنده مناسب است پیشنهاد داد از قبیل محی الدین، شکیبا، جلیل و عباس. این شخص با اطمینان می گفت این کار موجب عوض شدن وضعیت من می شود و شرط آن را اعلام عمومی و همراه ولیمه، چهل روز نماز صبح اول وقت همراه با ذکر صلوات، تسبیحات حضرت زهرا س و ذکر شریف یا باسط بیان کرد. البته بنده با توجه به اطلاعات مختصری که از معارف عقلی و عرفانی دارم نه می توانم وجود این علوم را رد کنم و نه به راحتی به ادعای این بنده خدا اطمینان کنم. به نظر حضرتعالی در قبال این پیشنهاد چه کار کنم؟ لطفا پاسخ را به طور خصوصی ارسال فرمایید. با تشکر. صابری
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هر صورت کار بی‌خودی است و بنده دلایل‌اش را در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرض کرده‌ام. همین‌که ما دست به کاری بزنیم که حجت شرعی برای آن نداریم بازی‌خورده‌ی شیطان هستیم. موفق باشید
3315
متن پرسش
سلام در مورد ایه 16 سوره مومن لطفا به این سوالات پاسخ دهید: 1-در روایات ذیل ایه امده که خداوند مرحله به مرحله جان ساکنین زمین و اسمانها را میگیرد و در اخر حضرت عزرائیل خواهد مرد مرگ انسان بصورت جدا شدن از دنیای مادی و ورود به برزخ است ایا فرشتگان که مجردند نیز مرگ دارند؟مرگ موجود مجرد به چه معناست؟ 2-پس از مرگ همگان خداوند ندا میدهد که لمن الملک ایا این ندا شنونده ای دارد؟ اگر ارواح انرا میشنوند و بر قهاریت خداوند یکتا اگاه میشوند پس انها موجودند و سخن از مرگ بیهوده بنظر میرسد و اگر این ندا شنونده ندارد بدلیل مرگ همگان ایا ندایی لغو است حال انکه فعل خداوند عبث نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- مرگ به معنای جداشدن روح از جسد برای فرشتگان معنا ندارد ولی مرگ به معنای عدم تجلی آن اسمی که منجر به ظهور آن فرشته می‌شود معنا دارد که بحث آن مفصل است. 2- ندای «لِمَنِ الملک» تجلی اسم اَحدیت حق است برای ظهور وحدانیت خدا و مرحله و موقفی است از مراحل سیر الی الله در عالم قیامت. موفق باشید
نمایش چاپی