بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6529
متن پرسش
آیا کمالاتی که به انسان نازل میشود به تدریج از عین ثابت او نازل میشود و به او میرسد یا همه کمالات او (تا آخر عمر) به مراتب عقلی و مثالی نازل میشود و به تدریج از مثال به انسان میرسد؟ تفاوت این دو، در شهودات مثالی است، که به فرض دوم انسان میتواند از عین ثابته خودش به نحو مثالی و نازله آگاهی یابد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حقیقت کلّیِ هر موجود، مقام عین ثابته‌ی اوست به هر نحوی که ما در سیر ترتیبی با انوار وجود روبه‌رو شویم مطابق عین ثابته‌ی خود بر ما تجلی کرده و در صورتی که آن تجلیات حجاب سالک نگردد و او را به مرتبه‌ای بالاتر منتقل کند توانسته است به عین ثابته‌ی خود از وجهی نظر کند. موفق باشید
6494
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی با عنایت به اینکه فرموده اید:چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند برای مطالعه کتب ایشان راهنمایی بفرمایید از کجا شروع کنیم چون بنده زیاد با کتب ایشان اشنا نیستم اگر سیری برای مطالعه کتب ایشان بیان بفرمایید بهتر میتوان سراغ اندیشه ایشان رفت . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دکتر داوری نوشته های خود را که حاصل خوب فکر کردن اوست برای فکر کردن نوشته لذا فکر نمی کنم بتوانیم ترتیبی برای کتاب های او قائل شویم باید برای فکر کردن به آن کتاب ها رجوع کرد از باب نمونه می توان این کتاب ها را برشمورد: رساله در باب سنت و تجددو فلسفه معاصر ایران و اندیشه و تمدن غربی و انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم و فلسفه چیست؟و وضع کنونی تفکر در ایران و اوتوپی و عصر تجدد و مبانی نظری تمدن غربی و شاعران در زمانة عسرت و چند نامه به دوست آلمانی (ترجمه) ووووو. موفق باشید
6501
متن پرسش
سلام استاد گرامی خدا قوت مدتی است سوالی ذهنم را مشغول کرده است که جوابی برای آن نمی یابم خواهش می کنم کمکم کنید آیا بسته شدن بخت صحت دارد ؟اگر ندارد چرا بعضی از دختران بسیار خوب که خواسته هایشان برای انتخاب همسر همان معیارهای اسلامی می باشد مدتها می گذرد ولی همسر مناسب خود را نمی یابند ؟ ومگر خداوند برای هر کسی همسری درنظر نگرفته است ؟ لطفا ÷اسخی مستدل ومناسب بفرمایید ممنونیم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کاملاً مطمئن هستیم که عالم در تمام زوایایش با مدیریت حضرت حق جلو می‌رود، می‌فهمیم که حکمتی در این نکته ای که می‌فرمایید هست. مثل آن‌که در روایت داریم خداوند می‌داند اگر رزق بعضی تنگ شود کافر می‌شوند و اگر رزق بعضی وسعت یابد کافر می‌شوند. پس همان‌طور که انسان مؤمن در شرایط تنگی رزق با رضایت به تقدیر الهی، قناعت پیشه می‌کند و خلوت خود با خدا را بیشتر می‌کند، اگر این خواهران مؤمن این نوع زندگی که خدا برایشان تقدیر کرده است را نشانه‌ی لطف خدا بدانند با رضایت کامل سعی می‌کنند زندگی خود را با معارف الهی و اعمال عبادی، بستر قرب هرچه بیشتر به خدا قرار دهند. عمده آن است که متوجه شوید در عموم این تنگناها و به‌ظاهر محرومیت‌ها نظری خاص از خداوند در صحنه است و به قول نظامی: «اگر با دیگرانش بود میلی.... چرا ظرف مرا بشکست لیلی». موفق باشید
6502
متن پرسش
سلام جناب استاد وقتی در شب نماز شب می خونم در طول روز بیشتر از یاد خدا غافل هستم یک دستور عنایت کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما کار خودتان را بکنید و نگذارید شیطان این نکته را که می‌گویید، به قلب شما القاء کند. شب شرایط انس با حضرت حق بیشتر است و در نتیجه روز القائات شیطان را بیشتر احساس می‌کنید. موفق باشید
6488
متن پرسش
سلام استاد.در مباحث معاد از قول ملاصدرا مثال تیشه و در را مطرح کردید؛ 1.خوب استاد فردی که به علت بیماری دیگر این بدنش نمی تواند پذیرای روحش باشد؛ و این روح از بدن خارج می شود حال تکلیف این روح که هنوز تمام بالقوه هایش بالفعل نشده چیست؟2.سوال دوم اینکه استاد گرامی، آیا زمان رحلت هر فرد، زمانی است که آن فرد دیگر نه بهتر می شود و نه بدتر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره بنا به انتخاب‌هایی که آن شخص داشته چنین تقدیری برایش جاری شده و در قیامت بر اساس همان انتخاب‌هایش با او برخورد می‌شود 2- ظاهراً باید این‌طور باشد. موفق باشید
6489
متن پرسش
سلام علیکم.. ببخشید اکر میشود چند نا منبع برای وحدت وجود به بنده بدهید.. خیلی نیاز است... یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشترین بحث را محی‌الدین به‌خصوص در فصوص داشته‌ که متن آن به عربی است. کتاب عرفان نظری جناب آقای استاد یزدان‌پناه را مطالعه کنید، و یا وحدت وجود به روایت ابن‌عربی و مایستراکهارت نوشته قاسم کاکایی إن‌شاءاللّه برایتان مفید خواهد بود. موفق باشید
6469
متن پرسش
سلام.استاد آن جوانی که پیامبر(ص) بعد از نماز صبح مشاهده کردند وحال عجیبی داشتند چه شخصیتی می باشندشما در برخی از کتب فرمودید زیدبن حارثه ودربرخی دیگر حارثه بن زید ودربرخی آمده مالک بن حارثه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات شیعه یعنی در کافی عنوانش هست «حارثة بن مالک» ولی در روایات اهل سنت «زید بن حارثه» آمده. موفق باشید
6470
متن پرسش
سلام علیکم من نویسنده سوال 6363 هستم . وقتی محیط بد دانشگاه رو میبینم انگار بیشتر یاد امام زمانم میفتم از لحظه ورود حال خوبی ندارم ... ولی این موقعیت بد روی حجابم هیچ اثری نگذاشته ولی روی روابطم با مردان بیشتر نگران هستم نمی دانم تا چه حد میتوانم رابطه داشته باشم یعنی تا چه حد اجازه دارم احتیاج بیشتری به راهنمایی دارم ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه سعی کنید با نامحرم مرتبط نباشید افق حضور در عوالم غیب و قیامت و نزدیکی به وجود مقدس حضرت صاحب ‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برایتان گشوده‌تر است. ما فقط در حدّی که ضرورت دارد باید با نامحرم صحبت کنیم تا عالَم دینی ما برایمان حفظ شود. موفق باشید
6473
متن پرسش
سلام.حضرت استاد عرفایی که بنا به تاریخ وشواهد از لحاظ فقهی شیعه نبوده اند واز ائمه4 گانه اهل سنت تقلید می کرده اند( به عنوان مثال مولوی ومحی الدین وعطار و...) وبنا بر ادعای ما این عمل به شریعت وعبادت غلط است وطوری نیست که با نظام تکوین هم راستا شود پس چگونه این افراد که حتی (بنا به فرض)ابتداییات عباداتشان نظیر نماز وطهارت اشتباه می باشد توانسته اند به مراتب عالیه کشف وشهودبرسند.آیا فقه اهل سنت هم در دایره آنچیزی که درباب تقلید از فقیه وشدت وضعف نور شریعت فرمودید که دراحکام فقهی مشاهده می شود می دانید و آن احکام هم را داخل در حقیقتی که دارای شدت وضعف می باشد مانند نورخورشید می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که آیت‌اللّه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند که آن‌ها از این جهت مستضعف بوده‌اند. به این معنا که در شرایطی قرار داشته‌اند که راهی برای تحقیق بهتر برایشان نبوده، مضافاً آن‌که فقه ائمه‌ی چهارگانه‌ی اهل سنت بیگانه از فقه ائمه نیست زیرا آن‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد امام صادق«علیه‌السلام» بوده‌اند و از این جهت شاید بتوان گفت با توجه به عقاید خوبی که عرفای اهل سنت در امور معرفتی دارند تا حدّی مشکل را حل کند. و این تازه در صورتی است که در مقام تقیه نبوده باشند. زیرا بعضی معتقدند آن‌ها شیعه بوده‌اند ولی مجبور بودند تقیه کنند. به طوری که یک بار عطّار را به جرم شیعه‌بودن از شهر هرات بیرون کردند. حال حساب کنید اگر پدر مولوی می‌خواست در هرات بماند چه بر سرش می‌آمد و لذا به طرف قونیه حرکت می‌کنند. موفق باشید
6447
متن پرسش
با سلام و احترام. نظر حضرتعالی راجع به این مطلب که در صفحه ی فیسبوک آقای دکتر جباری درج شده است چیست ؟ شما با آقای جباری موافقید یا با آن استاد فقه یا ... ؟ "این گفتگو را شبی در منزل یکی از اقوام داشتم. طرفین گفتگوی من دو نفر بودند. یکی استاد حقوق جزا، و دیگری استاد فقه و حقوق اسلامی بود. ..................................................................... استاد فقه: مشکل اغلب فقیهان فعلی ما این است که مبانی «کلامی» محکمی ندارند و با کلام آشنایی عمیقی ندارند. من: اما من فکر میکنم مشکل «فقه» ما این است که اساساً مبتنی بر «کلام» است. استاد حقوق جزا: یعنی شما معتقدید فقه نباید بر کلام استوار باشد؟ من: بله. کلام، مبنای خوبی برای فقه نیست. استاد فقه: اگر کلام را از فقه بگیریم، دچار اخباری گری میشویم! من: به جای کلام، باید عرفان و تصوف اسلامی را مبنای فقه قرار دهیم. استاد فقه: چرا عرفان؟ عرفان که اساساً شهودی است! استاد حقوق: شما که برای «عقل» در اجتهاد، جایگاه خاصی قائل هستید، چرا عرفان را مبنا قرار میدهید؟ عرفان که شهودی است و عقل ستیز! من: این یک تصور غلط و ناصوابی است که درباره عرفان وجود دارد. منشأ آن هم تفسیر مستشرقین از عرفان است. عرفانی که ما می شناسیم، نه تنها عقل ستیز نیست، بل مرتبه ای از عقل را نشان میدهد که «کز ثباتش خلق گردد خیره سر» استاد فقه: چرا با کلام مخالف هستید؟ من با کلام مخالف نیستم. من با مبنا قرار دادن کلام برای فقه مخالفم. استاد حقوق: کلام میکوشد یک تبیین عقلی از اصول دین دست دهد. من: من با عقلی که در کلام مبنای فقه قرار میگیرد مشکل دارم. این عقل، ماهیتاً یونانی است. استاد فقه: عقل عرفانی چگونه ماهیتی دارد؟ من: عقل عرفانی ماهیت شرقی و ایرانی - اسلامی دارد. استاد فقه: مگر ماهیت عقل با جغرافیا تعیین میشود؟ من: عقل، اساساً یک ماهیت تاریخی دارد و هر قومی تاریخ خودش را دارد... . . . این گفتگو دو ساعت طول کشید و بدون هیچ تکفیر و نزاعی به پایان رسید."
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مناظره‌ی بی‌حاصلی است زیرا کلام را در مقابل عرفان قراردادن و بعد دعوا کنیم که کدام باید مبنای فقه باشد؛ پر است از حاشیه‌های وَهمی. امروز کلام ما شدیداً به فلسفه‌ی حکمت متعالیه نزدیک است و حکمت متعالیه شدیداً به عرفان نزدیک می‌باشد و آنچه ما در آینده شاهد آن خواهیم بود فقهی است با روحیه‌ی حضرت روح اللّه. مگر ملاحظه نفرمودید چگونه آیت‌اللّه بهجت در عین فقیه‌بودن چقدر خوب حکمت متعالیه و عرفان نظری را می‌شناختند؟ واقعیاتی که در حال وقوع است چیز دیگری است ماوراء مناظره‌ای که مطرح فرموده‌اید. موفق باشید
6449
متن پرسش
ضمن سلام ، آیا به نظر مطلوبه که یک خبرگزاری اشتباهات و کارهای نادرست فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و ... مربوط به دولت روحانی را کاملا منطقی و کارشناسی شده گوشزد کند یا خیر فعلا باید سکوت کرد ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است بیکارید که چنین حساسیت‌هایی دارید! ما در تاریخ دیگری قرار داریم ماوراء چنین حرف‌هایی. حال یا عده‌ای از این‌افرادگذشته‌ی خود را بازخوانی می‌کنند و به روحی که انقلاب اسلامی در خود دارد می‌پیوندند و یا تکلیفشان را با انقلاب معلوم می‌کنند. مولوی چقدر زیبا می‌گوید: مولوى در رابطه با این‏که عده ‏اى همواره کار زیاد ‏کنند و مردم را از کار اصلى خود باز مى‏دارند داستان کُره اسبى را به میان مى‏آورد که در حال آب‏خوردن بود تا تشنگى خود را رفع کند و صاحب اسب‏ها که با سوت‏زدن مانع آب‏خوردن آن کره اسب مى‏شد و نتیجه مى‏گیرد همواره از این کارافزاها بوده و هستند، تو کار خود را انجام بده. مى‏گوید: گفت مادر، تا جهان بوده است از این‏ کار افزایان، بُدند اندر زمین‏ هین تو کار خویش کن اى ارجمند زود، کایشان ریشِ خود بَر مى‏کَنند وقتْ تنگ و مى‏رود آبِ فراخ‏ پیش از آن کز هجر گردى شاخ‏ شاخ‏ شهره کهریزى‏ست پر، آبِ حیات‏ آب کَش، تا بَر دَمَد از تو نبات‏ آبِ خضر از جوى نطق اولیاء مى‏خوریم اى تشنة غافل بیا ما چو آن کُرّه، هم آب جو خوریم‏ سوى آن وسواس طاعن ننگریم‏ وقتى انسان متوجه شد کارافزایانِ عالَم دام‏هایى براى زندگى ما پهن کرده ‏اند، راه خود را پیدا کرده‏ ایم. و فرصت را جهت نوشیدن آب زندگانى از دست نمى‏دهیم‏ . موفق باشید
6450
متن پرسش
سلام ایا تهذیب نفس حتما باید زیر نظر استاد باشد؟ ایا راهکار دیگری برای این کار وجود دارد؟چگونه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انسان زیر نظر استادی مطمئن به تهذیب نفس بپردازد بهتر است ولی با توجه به سخن آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌‌اللّه‌علیه» که فرمودند: علم تو استاد تو است، می‌توان با نظر به علمی که در این مورد دارید راه افتاد که بنده در آن جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه‌بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
6452
متن پرسش
با سلام و درود خدمت جناب عالی سوالی داشتم که خواهشمندم که در صورت امکان به تفصیل پاسخ دهید. نظر شما درباره رضا داوری اردکانی چیست؟ آیا در مبانی نقد غرب و نگاه به مدرنیته تفاوتی در نظر شما هست؟ در نگاه به آینده و راه برون رفت نظر شما و ایشان یکی هست یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جناب آقای دکتر داوری جایگاه ارزشمندی در فضای نظام اسلامی دارند و با نظر به رویکردی که انقلاب اسلامی نسبت به عبور از غرب دارد، تفکر ایشان در نقد غرب قابل ستایش است. با توجه به روحی که حضرت امام در عبور از غرب به تاریخ ما داد بنده جهت تفصیل آن روح به جناب آقای دکتر داوری رجوع کردم و بهرهای زیادی بردم و ایشان را نه‌تنها فیلسوفی یافتم که در نقد غرب بسیار موفق است بلکه با دیدن کتاب « انقلاب اسلامى و وضع کنونى عالم‏.» او را شیعه‌ای یافتم که دغدغه‌ی موفقیت انقلاب اسلامی جهت ساختن نظامی غیر از نظام غربی دارد. با این‌همه همواره بنده ایشان را در نسبت با انقلاب اسلامی ارزیابی می‌کنم و این‌طور نیست که مطلقاً همه‌ی آنچه ایشان فرموده‌اند را پذیرفته باشم، هرچند معتقدم دکتر داوری یک‌پارچه فکر است و فکر می‌کنم هرگز او نمی‌تواند فکر نکند. نمی‌دانم دکتر داوری در رابطه با حضور حکمت صدرایی برای ادامه‌ی انقلاب چقدر با بنده موافق است؟ زیرا احساس می‌کنم او فلسفه را وجهی از دینداری نمی‌داند حتی فلسفه‌ی صدرایی را، در حالی‌که به نظر بنده حکمت متعالیه؛ تفکری است در ذیل دین اسلام و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام». چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند. موفق باشید
6453
متن پرسش
با سلام و احترام استاد بنده اکثر کتاب های شما را مطالعه کرده ام ولی هنوز برایمن این سوال حل نشده که در ساخت یک تمدن باید از کجا شروع کرد؟ آیا باید فلسفه را زیر بنای شروع یک عالم و تمدن دانست یا اینکه آنچه بر قلم و فکر فیلسوفان جاری می شود پس از شروع فرایند تمدن سازی است؟ ساده تر بپرسم اینکه آیا برای ساخت تمدن جدید(غربی یا اسلامی یا ... ) باید به صورت دستور کار اداری (!) منتظر فعالیت باشیم؟ یا اینکه تا فلسفه ی آن تمدن و تفکر تدوین نشده باشد نمیشود به ساخت تمدن فکر کرد؟ خواهشا ارجاع به کتاب ندهیدو در صورت امکان توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساختن یک تمدن هرگز بخشنامه و دستور از بالا کار نیست. باید یک ملت بتواند تصوری اجمالی از تمدنی که می‌خواهد بسازد در خود ایجاد کند و آرام‌آرام در طی یک فرایند دویست‌ساله آن را در زندگی به تفصیل آورد و فلسفه مثل هر تفکر دیگری پشتوانه‌ی آن آرمانی خواهد بود که آن ملت در صدد رسیدن به آن است. همین‌طور که امروزه در کشور ملاحظه می‌کنید نیروهای مذهبی هرکدام از وجهی برای تغییر سبک زندگی غربی در حال فکرکردن‌ هستند و این همان شروعی است که باید می‌شد و هرکس باید تلاش کند از تاریخی که شروع شده عقب نیفتد چه از جهت تئوریک و چه از جهت عمل. در هرحال باید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» تأمل شود و این‌که می‌فرمایید ارجاع به کتاب ندهم معلوم است می‌خواهید بدون فکر طولانی به تصور درستی نسبت به تمدن اسلامی فکر کنید و این محال است. موفق باشید
6416
متن پرسش
با سلام الف)منظور از روایاتی که میگوید ارواح بشر دوهزار سال قبل از آمدن به این دنیا آفریده شدند چیست؟آیا صحتی دارند؟ب)منظور از روایتی که میفرماید حضرت آدم نسلش را به صورت ذره دید چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ارواح انسان‌ها قبل از آن‌که خلق شوند در علم خداوند موجود بودند 2- آیت اللّه جوادی می‌فرمودند عموماً روایاتی که بحث ذره‌بودن انسان‌ها را قبل از خلقت مطرح می‌کند آب زیرش می‌شود یعنی قابل اعتماد نیست. موفق باشید
6419
متن پرسش
با سلام با توجه به کتاب معرفت نفس آیا مجردات هم در تجردشان با هم فرق دارند؟مثلا تجرد خداوند و ملائکه یکی است و فقط تجرد خداوند به دلیل حضور شدیدتر بیشتر است؟یا حضور شدید تر تجرد بیشتر را سبب میشود و مجرد مطلق تنها فقط خداست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجرد یعنی جدا بودن از ماده. هر اندازه در نظام طولی مخلوقات در درجه‌ی وجودی به خدا که مجرد مطلق است نزدیک‌تر باشند و از ماده و محدودیت‌های ماده فاصله داشته باشند، مجردتر می‌باشند. در بحث برهان صدیقین نظام طولی خوب‌تر روشن می‌شود. موفق باشید
6390
متن پرسش
باعرض سلام وارادت خدمت استاد درادامه سیرمطالعاتی ودربخش پایانی کتاب خویشتن پنهان جایی که فرموده بودیدنزدیک ترین راه برای تجردبیشترعبودیت است وعبودیت هم اعم ازریاضات شرعیست وهدف مهارقوای نفس درتحت بندگی اوست بنده به این نتیجه رسیدم که بااین همه تاکیدجنابعلی برمعرفت نفس ودرک حضوری موضوع برای سیری بهتروبنوعی روش جدیدونوی درسلوک الی الله به همان روش قدمارسیدیم که علما اخلاق فرمودند(درمهارنفس وقوای ان) وبه تعبیربنده علم حضوری معرفت النفس مانندعلم پزشک به فیزیولوژی بدن یا بیماری است که پزشک داردومکانسیم تاثیردارو را می داندکه تاثیری دردرمان مرض ندارد یعنی یک دکترمریض هم بایستی همان دارو را بخورد که یک بیمارمی خوردمنتهادکترمکانیسم درمان راهم می داندپس به زعم بنده معرفت نفس دردی را دوانمی کندفقط اگاهی می دهد لطفاراهنمایی بفرماییدوتاثیرعملی معرفت نفس رادرسیر(کاربردآن)راروشن فرماییدباتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. در معرفت نفس تا حدّی جایگاه دستورات دینی روشن می‌شود تا در عبودیت خود رویکرد مناسبی داشته باشیم. همین‌طور که علم توحید به ما کمک می‌کند که در عبودیت خود رویکرد درستی داشته باشیم. موفق باشید
6402
متن پرسش
چرا امام خمینی به سید احمد اقا که برای ایشان سیستم خنک کننده درست کرده بودند در حالی که مردم عادی هم از این سیستم استفاده می کردند, فرمودند شما می خواهید مرا جهنمی کنید ؟ این برای من هضم نشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح بزرگ حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در صدد است که تا آن‌جا که ممکن است از رفاه و رفاه‌زدگی خود را آزاد کند. موفق باشید
6377
متن پرسش
سلام استاد در کتاب آشتی به خدا سوالی داشتم موضوع:یا ایها الذین امنوا انتم الفقراء الی الله والله غنی الحمید آیا ماهمه درپوچی مشتریکم فقط کسانی رهایی پیدا می کنند که الی الله بشوند؟ یعنی انتم الفقراء مگر اینکه الفقراء الی الله بشویند دیگر وصل به عین هستی وغنی هستید و به پوچی واحساس پوچی نمی کنید؟ باتشکرفراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین است . إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» این موضوع روشن می‌شود. موفق باشید
6363
متن پرسش
سلام عیلکم من بر خلاف میل خودم و به اصرار همسرم و خانواده به دانشگاه غیر انتفاعی شهرمان رفتم دانشگاه مختلط است و من نگران این هستم ک ارزشهام و دینم به خطر بفتد استخاره کردم گفتن موجب خوش نامی شما در اینده است خواهش میکنم راهنماییم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک تشخیص خودتان است اگر برای دین‌تان نگرانید نباید ورود پیدا کنید. موفق باشید
6349
متن پرسش
سلام علیکم ، از شما سپاسگزارم به خاطر زحمات مثال زدنیتون استاد ، من به طور اتفاقی از حدود 1 سال پیش با کتب شما آشنا شدم و فوق العاده استفاده کردم از کتاباتون به همه دوستانم هم تک تک کتابهاتون رو که میخونم پیشنهاد میدم خلاصه اینکه شیفته افکار و شخصیت شما هستم . بنده سخنرانی های آقای حسن عباسی رو هم دنبال میکنم و علاقه دارم به مباحث ایشون ، ایشون سخنرانی هایی انجام دادن و ادعا کردند که فلاسفه ما دچار اشتباهاتی بودند و هنوز هم ادامه داره " مثل سخنرانی جلسه چهارم کلبه کرامت با عنوان درآمدی بر درخت فلسفه مورخه 85/11/12 خواهش میکنم این سخنرانی رو گوش بدین . خواهشم اینه استاد : اگه ایشون دارن اشتباه میگن چرا شما سکوت کردین و دفاع نمیکنین از فیلسوفانی مثل مرحوم ملاصدرا ؟ باز هم خواهش میکنم جواب منو با دقت و به طور کامل بدین . با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم اگر ایشان با دقت فلسفه‌ی صدرایی را خوانده بودند چنین سخنانی را نمی‌فرمودند. بنده به طور مفصل در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در رابطه با جایگاه حکمت متعالیه عرایضی داشته‌ام و اخیراً هم که در قم سمیناری تحت عنوان «حکمت تمدن‌ساز» بود عرایضی داشته‌ام تا روشن شود ما از طریق حکت متعالیه‌ی ملاصدرا می‌توانیم از روح سوبژکتیویته‌ی غرب عبور کنیم و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از این جهت بر حکمت صدرایی این اندازه تأکید دارند. موفق باشید
6350
متن پرسش
سلام.حضرت استاد در بحث حرکت جوهری شما به خوبی اثبات کردید که ذات عالم ماده حرکت است وقبل از آن حرکت اعراضی که در کم وکیف واین وضع بود را بیان کردید ولی این نکته که حرکت جوهری کدام نوع از حرکت را دارد که قوه های خود را تبدیل به فعل می کند را بیان نداشتید .ویا تمامی این 4نوع حرکت در حرکت جوهری می باشد.؟ پیشاپیش اگر سوالم ازآن جهت که موضوع را هنوز درست نفهمیدم عذر می خواهم که وقت گرانبهای شمارا گرفتم.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ثابت کنیم ذات ماده دارای حرکت است، پس حرکت جوهری خواهد بود، دیگر نباید طرح چگونگی حرکت مثل کمّ و کیف در میان باشد که حرکاتی عرضی هستند. در همان بحث روشن شد که حرکات عرضی ریشه در حرکت جوهری دارند. موفق باشید
6351
متن پرسش
سلام.دربرخی از روایات دیده می شود که بعداز قیامت بازهم آدم هایی بر روی زمین می آیند وزندگی زمینی از نوع تشکیل می شود.آیا این با حرکت جوهری منافات ندارد ویا باید روایات را طوری دیگر معنا کرد.یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری ثابت می‌شود این عالم به فعلیت می‌رسد و بالا می‌رود و مسلّم فیض خدا همچنان تا آخرین مرتبه ظهور دارد و عالم ماده‌ای دیگر ایجاد می‌شود و باز آن عالم به فعلیت می‌رسد و باز عالم ماده‌ای دیگر. موفق باشید
6311
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا امام حسین با وجودی که حضرت علی اصغر بر طبق اشاره خودشان اگر آب میخورد هم جان میداد برایش تقاضای آب کردند؟آیا این نقل صحت دارد که پس از شهادت امام حسین دشمنان حتا متعرض حجاب اهل حرم و حضرت زینب شدند؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت سیدالشهدائ«علیه‌السلام» مأمورند تا عمق انحراف اسلام منهای امامت را نشان دهند و به نور امامت می‌دانند که عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر«علیه‌السلام» طالب است در این مأموریت نقش داشته باشد 2- متأسفانه همین طور است این روایت قلب هر انسانی را به درد می‌آورد که می فرمایدفاطمه صغرا میگوید: من بر در خیمه ایستاده بودم و به پدرم و اصحاب او نگاه میکردم که با بدن‏هاى بى‏سر نظیر قربانیها بر روى رمل افتاده‏اند و اسبان بر فراز اجسادشان جولان میزدند. من با خودم فکر میکردم که آیا بعد از پدرم از دست بنى امیه چه بر سر ما خواهد آمد!؟ آیا ما را بقتل میرسانند، یا اسیر میکنند؟ ناگاه دیدم مردمى که بر اسب خود سوار است زنان را با کعب نیزه خود میراند و آن زنان به یک دیگر پناهنده میشدند. کلیه چادر و دستبند زنان را ربوده بودند. آن زنان فریاد میزدند: وا جداه، وا ابتاه، وا علیا، وا قلة ناصراه، وا حسناه!! آیا فریادرسى نیست که بفریاد ما برسد، آیا کسى نیست که از ما دفاع نماید!؟ قلب من از این منظره دلخراش دچار خفقان شد و اعضایم بلرزه افتادند. لذا از خوف اینکه مبادا آن مرد نزد من بیاید از طرف راست و چپ خود را به عمه‏ام ام کلثوم میرساندم. من در همین حال بودم که ناگاه دیدم آن مرد متوجه من گردید. من از او فرار کردم- گمان میکردم که از دست او سالم خواهم بود. ناگاه دیدم وى مرا دنبال کرد و من از خوف او از خود بیخود شدم، ناگاه دیدم کعب نیزه در میان کتف من قرار گرفته است! من بصورت بروى زمین سقوط کردم و او گوشم را پاره کرد و گوشواره و مقنعه مرا غارت کرد و خونها همچنان بصورت و سر من فرو میریختند و آفتاب سرم را میگداخت. سپس آن مرد بسوى خیمه ‏ها برگشت و من همچنان غش کرده بودم. ناگاه دیدم عمه‏ام نزد من آمد و در حالى که گریه میکند میگوید برخیز تا برویم، من نمیدانم بر سر دختران و برادر علیل تو چه آمده است، من برخاستم و گفتم: اى عمه؟ آیا پارچه‏اى هست که من سر خود را از نظر بینندگان بوسیله آن بپوشانم؟ فرمود: دختر جان! عمه‏ات مثل تو میباشد! من نگاه کردم و سر او را نیز باز دیدم، پشت او بوسیله ضربه سیاه شده بود. : «فقالت یا بنتاه و عمتک مثلک فرأیت رأسها مکشوفة ». موفق باشید
6286
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت البته استاد من ادم باسوادی نیستم اما در ادامه پرسش 6241 عرض کنم که امکان ذاتی که در اعیان ثابته هست فرق داره با امکان استعدادی که در بحث قوه و فعل مربوطه و با عث کسب اختیار برای انسان در جهت به فعلیت رساندن قوا میشه اما امکان ذاتی باعث اختیار نمیشه اگه میشه بیشتر توضیح بدید ... ممنون و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحثی که در شرح سوره‌ی حمد از امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشتم عرایضی در این رابطه مطرح شد. به نظرم خوب است آن مباحث را استماع فرمایید ولی در هرحال همین‌که برای انسان با داشتن ابعاد گوناگون بحث امکان در میان است بحث انتخاب بُعدی در مقابل بعد دیگری به میان می‌آید و این ذاتی انسان است مگر موقعی که به نحوی دیگر جنبه‌های بالقوه‌ی آن به فعلیت رسیده باشد که آن مربوط به بعد از مرگ است که در آن حال انسان فقط با آنچه انتخاب کرده به‌سر می‌برد. موفق باشید
نمایش چاپی