بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31038
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرانقدر همونطور که مستحضرید انتخابات شورای شهر خیلی اهمیت داره، من هم واقعا نمی دونم به چه کسی رای بدهم از طرفی رای سفید هم در این دوره واقعا موجب تضعیف نظام میشه می‌خواستم بدونم پیشنهاد شما برای شورای شهر چه کسانی هستند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم هنوز به جمع‌بندی کاملی نرسیده‌ام. هنوز در حال بررسی هستم. موفق باشید

31036
متن پرسش
سلام استاد: عرض ادب. همان‌طور که مستحضر هستید، یکی از دغدغه‌های اصلی فعالان فرهنگی شهر، فعالیت درست در ایام انتخابات است. معمولاً ما فعالان فرهنگی از طرف همکاران، اقوام، متربیان و... مورد سؤال قرار می‌گیریم که به چه گزینه‌هایی رسیده‌ایم و از ما درخواست می‌کنند که از بین کاندیداهای ریاست جمهوری و شورای شهر، فرد و افرادی رو بهشون معرفی کنیم. در حالت عادی، ما با تحقیق و بررسی در بین کاندیداها و لیست‌های مختلف، به گزینه‌هایی می‌رسیم و به اطرافیان معرفی می‌کنیم. ولی سؤال اینه که وقتی یکی از علمای شهر برای پشتیبانی از حرکت جمعی، از یک لیست مشخص حمایت می‌کنند، وظیفه ما چیست؟ اگر ما بر اساس تحقیق و بررسی خودمون به گزینه‌هایی برسیم که الزاماً در لیست مورد حمایت فلان چهره علمی یا فقهی شهر وجود ندارند، آیا اجازه داریم، کسانی که اصلح تشخیص دادیم رو به دلیل حمایت یک عالِم یا حمایت از ائتلاف و وحدت، کنار بگذاریم و به لیست معرفی‌شده ایشون رأی بدیم؟ سؤال بعد هم اینکه، آیا اساساً ما در انتخابات باید به دنبال کشف و معرفی و رأی به اصلح باشیم، یا وظیفه ما حمایت از ائتلاف و وحدت و این نوع دغدغه‌ها است؟ اگه بین انتخاب اصلح و حمایت از ائتلاف و وحدت، قرار بشه یکی رو انتخاب کنیم، وظیفه ما انتخاب کدام مورد است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولا مطمئن باشید هرگز آن عزیزان اصرار ندارند از اشخاصی که شایسته بودنِ آن‌ها برای شما محرز شده‌است عدول کنید؛ ثانیا بعضا خود رفقا آن بزرگان را در محذور قرار می‌دهند که در چنین اموری وارد شوند در حالی که بهتر آن است تا رفقا اجازه دهند بزرگان شهر به حکم «علینا بالقاء ‌الاصول و علیکم بالتفریع» آن‌ها ملاک‌های کلی را در انتخاب افراد ارائه دهند تا افراد جهت انتخابات در میدانی که آن بزرگان ملاک‌ها را تعیین کرده‌اند خودشان مصداق‌های جزئی را انتخاب کنند؛ به خصوص که همه می‌دانیم خوبان یک شهر مثلا در امر شوراها منحصر به آن لیستی نیست که آن عزیزان و بزرگان شهر پشتیبانی می‌کنند. ثالثا اخلاق اسلامی اقتضا می‌کند تا رفقایی که بنا دارند طبق تشخیص خود به یک لیست رأی دهند، با گشودگی کامل نسبت به انتخاب بقیه برخورد کنند. رهبری می‌فرمایند: «ملّت عزیزمان انتخابات را نماد وحدت ملّی قرار بدهند، نماد دودستگی و نماد تفرقه قرار ندهند، نماد دوقطبی‌گری قرار ندهند؛ این تقسیم‌های غلط «چپ» و «راست» و امثال اینها را کنار بگذارند. آنچه مهم است آینده‌‌ی کشور است». رابعا: حلقه‌های میانی از نقش خود غفلت نکنند از آن‌جایی که رهبر انقلاب به آن‌ها توصیه دارند در جایی قرار بگیرند که جدای از آن‌چه رهبری به عنوان شخصیتی که تکلیف کلی را تعیین می‌کنند و نیز جدای آن‌چه مربوط به دولت است قرار گیرند؛ لذا در این رابطه می‌فرمایند: «این به عهده‌ی جریانهای حلقه‌های میانی است. این، نه به عهده‌ی رهبری است، نه به عهده‌ی دولت است، نه به عهده‌ی دستگاه‌های دیگر است.» و از این جهت رفقا باید خودشان در سنت انقلاب اسلامی بر اساس آتش به اختیاری که اقدام در این سنت است ابتکارات خود را شکل دهند. موفق باشید

31035
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز به نظر شما چرا در فضای کلی صحبتها و نظرات نامزدهای ریاست جمهوری، صحبتهایی در مورد کارهایی که مردم و یا مسولان برای اصلاح مردم برای اصلاح کشور باید انجام بدن با تغییر سبک و الگوی زندگیشون و فرهنگشون و راهکاری دینی برای برطرف کردن خیلی از مشکلات امروز زندگی ها مثل تجملات و فسادهای اخلاقی، مطرح نمیشه، این جهل به وظایف و رویکردی که مردم باید به این مسائل داشته باشند، زمینه را برای آدرس غلط دادن توسط دشمن به مردم برای نوع زندگی کردن شان و همچنین زمینه ای را برای سوءاستفاده عُمَرهای انقلاب اسلامی برای به بیراهه ی غرب کشاندن هرچه بیشتر مردم است. آیا ساخت مسکن و دادن یارانه و... زمانی که ما قناعت و تواضع و گذشت و... را به مردم آموزش ندهیم کارساز هست؟! در حالی که عده ای اشرافی گر غربزده، در امتداد کدخدا و روسایشان، با تجملات و... مردم را مسخ کرده و مانند گروگان زیر یوغ نظراتشان گرفتند و دائما این عده را اکثریت برشمرده و روی شهوات و خواسته های نابجای آن عده موج سواری می کنند! استاد لطفا بفرمایید بالاخره برای خشکاندن ریشه های مشکل زا در زندگی مردم که در اصل دوری از قناعت و سبک زندگی دینی برای مردم است و برگشتن به اصل ها چه کسی و چه زمانی بالاخره باید تلنگری دقیق تر و کارا تر بزند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله انقلاب، قدم به قدم به سوی اهداف خود جلو می‌رود این‌که ما هنوز به جهت تعلّق به آن نوع زندگی که در گذشته داشته‌ایم، آلوده به آن هستیم، بحثی نیست. بحث بر سر این است که آیا یک نحوه عبوری در میان آمده است و یا به عقب برگشته‌ایم؟ اصلاً بحث این نیست که در حال حاضر ما هنوز آلودگی‌های گذشته را در فرهنگ عمومی و ادارات خود داریم، حتماً همین‌طور است و این وجه مشئمه‌یِ بشریِ ما می‌باشد. می‌دانید از نظر قرآن انسان‌ها دو وجه دارند: «وجه یمینی» و «وجه شمالی»، یا به عبارت دیگر «وجه مشئمه» و «وجه قدسی». انقلاب اسلامی رویکردی است تا طیّ یک فرآیند، بشر را از آن روح جاهلیتِ مدرن آرام‌آرام آزاد کند و این فرآیند مسلّم در مسیر خود حالت قبض و بسط دارد، به طوری که در بعضی مراحل آن جاهلیتِ مدرن می‌آید و غلبه می‌کند، ولی منحنیِ حرکت به جهت روح توحیدی آن رو به جلو می‌باشد، هرچند که آن روح حالت غیب دارد ولی نقش‌آفرین است، مثل حضور خداوند در عالم. وجه توحیدی انقلاب اسلامی روحی است که در روان انسان‌ها کما بیش جاری می‌باشد، هرچند در بعضی مراحل آن روح به حاشیه می‌رود ولی از بین نمی‌رود، بنیادی است که آینده‌ی پیشِ روی این ملت و جهان را می‌سازد. این آن چیزی است که در بنیاد روحی مردم ما به جهت وجه توحیدی انقلاب اسلامی نهفته است.[1] و در این راستا انتخاباتی با شعارهای مطابق این وجه تاریخی باید مدّ نظر باشد، وگرنه به دست خود، خود را از مواهب الهی که به ما عطا شده، محروم کرده‌ایم و مردم باید متوجه‌ی چنین امری باشند و خود را ارزان نفروشند. موفق باشید.


[1] - در مورد این‌که بنیاد روح مردم ما نظر به وجه توحیدی انقلاب دارد ملاحظه کردید آقای «عنایت آزغ» جوان دستفروش 29 ساله که در نزدیکی کلینیک سینا بساط دستفروشی خود را برای کسب رزق حلال پهن می‌کرد، در شب حادثه انفجار و آتش‌سوزی آن کلینیک با شنیدن صدای کمک خواهی و فریاد زنان و کودکانی که گرفتار دود و آتش شده بودند، رسم مردانگی را به جا آورد و با رها کردن بساطی که شاید همه زندگی مادی او بود، با شجاعت و غیرت دل به آتش زد و توانست 11 زن و کودک را نجات دهد. این جوان خوش‌غیرت در جریان این فداکاری دچار جراحت و صدماتی هم شد که سوختگی و 11 بخیه دستش و جای زخم شیشه‌های شکسته شده در پایش شاهد این دلاوری است. در پاسخ به این سؤال که چه آرزویی دارد؛ گفت: اول از همه آرزو دارم رهبر انقلاب را ببینم، این واقعاًً آرزوی دیرینه من است؛ دوم این‌که بتوانم در سپاه قدس باشم و به مردم خدمت کنم و راه شهید سلیمانی را ادامه بدهم، چرا که واقعاًً ایشان را خیلی دوست دارم.»

31031
متن پرسش
سلام استاد گرامی وقت بخیر: سوالی که برای من پیش آمده اینست که چرا حکومت جمهوری اسلامی و رهبری در موردی که تخصص ندارد و معیشت و زندگی مردم به آن وابسته است دخالت کند. چرا برای مثال در مورد دولت، وزارت خارجه که وجه بین المللی نظام است و وزارت اطلاعات رو رسما و قانونا به رهبری نمی دهند، و در بقیه موارد مردم را آزاد بگزارند خودشان برای انتخاب، نظارت بر مدیران جامعه تصمیم بگیرند. لابد می بینید که به چه کارهایی روی آورده اند و وضعیت به چه صورت در آمده است. برادر من، شما که در امور اقتصادی تخصص نداری مگر مجبور هستی بار گناه دیگران را به دوش بکشی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه مدیریت کلان با نظر به قواعد و سنت‌های کلی که ناموس فرهنگی یک جامعه است اداره می‌شود و در امور جزئی معاونین و کارشناسان هستند که مطابق رینگی که مدیر کلی شکل می‌دهد عمل می‌کنند و ولایت فقیه آن نحوه نگاه کلی است که نظام اسلامی بناست بر اساس آن نگاه کلی حضور تاریخی خود را در امروز و آینده معنا کند و طبیعی است که در امور جزئی بقیه‌ی صاحبان مناصب کار خود را باید به نحو صحیح انجام دهند که متأسفانه در این موارد ما هنوز به آن‌چه که باید برسیم نرسیده‌ایم. موفق باشید

31012
متن پرسش
سلام علیکم: ارتباط غیبت کبری با رحمت واسعه الهی چیست؟ آیا غیبت کبری با رحمت واسعه الهی سازگار است؟ بر فرض مثال ساکنان اروپا و آمریکا اون دسته ای که غافل هستند و واقعا به منجی نیاز دارند و تا کنون هم منجی نیامده و خیلی از اون ها در غفلت از حقایق از دنیا رفته اند. چرا؟ این انسان های ضعیف النّفس اروپا و آمریکا که در بند طبیعت و شهوت اند ثابت کرده اند که خودشان نمی‌توانند به مقامات انسانی برسند و از طرفی می‌دانیم که شیاطین جن و انس هم بیکار نمی‌نشینند و این انسان ها به یک مرد الهی و قهرمان آسمانی نیاز دارند تا آنها را به انسانیّت الهی برساند. پس چرا با ابن توجّه غیبت تا کنون ادامه داشته؟ آیا انسان های ضعیف می‌توانند به امامشان کمکی کنند؟ اصلا خودشان به یک شخصی نیاز دارند تا کمکشان کند و آن هم امام زمان (عج) است. پس چرا انسان های جهان هنوز نجات پیدا نکرده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن است که تمام مردم دنیا به حکم هدایت الهیه به نحوی با حقیقت از طریق یک شخصیت آرمانی و الهی که انسانیت آن‌ها را متذکر شود، روبه‌رو هستند، حال چه آن شخصیت حضرت عیسی «علیه‌السلام» باشند که به آسمان رفتند و به زمین برمی‌گردند و چه آن شخصیت، حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشند که غایب‌اند و ظهور می‌کنند. مشکل، خودِ ما هستیم. مگر مردم ما با توجه به باور به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعلی‌فرجه» توانسته‌اند شایستگی خود را نشان دهند؟ آری! غیبت کبری حکایت از وقوع حضوری بس بزرگ دارد و بشری که باید ظرفیت جهانی و الهی پیدا کند که شواهد حکایت از آن دارد چنین بشری در حال تولد است. عرایضی در کتاب «انقلاب اسلامی؛ جهانی بین دو جهان» در این رابطه شده است. موفق باشید

31004
متن پرسش
سلام: ۱. نظرتان درباره مباحث تربیتی آقای پناهیان چیست؟ ۲. مستحضرید در بحث انتخابات طرفداران آقایان جلیلی و رئیسی هر یک تأکید زیادی بر روی کاندیدای مد نظر خود دارد، آیا این دو بزرگوار با یکدیگر هماهنگ اند یا منتظر مسائل دیگری باشیم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال‌ شماره 30995  شده خوب است به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید

31006
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: گویا استاد طاهرزاده ی عزیز هم فعلا در حال رصد شخصیت هایی است که در مناظرات و این انتخابات در دل جبهه ی انقلاب به میان آمده اند و فعلا صبورانه این جریان را دنبال می کند تا ببیند در دل این تاریخ و حضور اکنون زمانه ی خود با کدام یک از عزیزان آقای ریسی یا جناب جلیلی می توان خود را دنبال کنیم و گویا شما به غیر از بقیه شخصیت ها که از ابتدا نظر بر آقای رئیسی داشتند منتظرید تا صحنه ی انتخابات گشوده تر شود و افراد در وسعت تاریخ ما خود را بیش تر نشان دهند. آیا اینگونه نیست؟ به نظرتان فعلا بایست صبوری کرد یا بایست بر یک نامزد جبهه ی انقلاب تمرکز داشت؟ یا هر دو شخص را به میان آورد و منتظر تقدیری بود که بایست بدان دل سپرد حال می خواهد جلیلی باشد یا رییسی؟ بنابراین با این نظر بایست بر هر دوی این عزیزان تاکید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بخصوص که هرکدام از این دو فرزند انقلاب صفای خود را دارا هستند و این هنر انقلاب اسلامی بوده که توانسته است چنین فرزندانی را در قامت ریاست جمهوری در تراز انقلاب اسلامی بپروراند و به همین جهت باز تأکید می‌شود با دقت به برنامه‌ها و راه‌کارهای بخصوص این دو بزرگوار نظر شود و نباید به صرف تصمیمی که برای انتخاب یکی گرفته‌ایم، به نگاه دیگری در راستای مدیریت اجرایی کشور توجه نشود. موفق باشید

30995
متن پرسش
استاد ارجمندم سلام علیکم. بنظر می‌رسد در شرایط کنونی که جبهه انقلاب نیاز به تقویت همه جانبه دارد و حرکت تمدنی انقلاب فرصتی برای از دست دادن ندارد و از سویی نظر حضرتعالی برای شاگردان و ارادتمندان شما در مورد کاندیدای اصلح بسیار مهم و تاثیر گذار است خواهشمندم نظر خود را صراحتا اعلام فرمائید تا راهی شود برای کسانیکه هنوز در انتخاب فرد مورد نظر تردید دارند. بی شک اعلام نظر حضرتعالی هزینه هایی در بر خواهد داشت که در مقابل آبرویی که شهدا و صالحان در تاریخ برای اسلام عزیز گذاشته اند، بهایی است اندک، و ان شاءالله رضایت حضرت رب العالمین جزایش باشد، بدیهی است، عدم اعلام هم بی هزینه نیست که در هشت سال گذشته بهایش را مردم عزیز با خون دل متحمل شدند. ان شاء الله این شاگرد کوچک خود را از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رینگ انقلاب برای رسیدن به اهداف خود به هرحال در شرایط حاضر در بستر دو بزرگوار جناب آقای رئیسی و جناب آقای جلیلی جلو می‌رود. به همین جهت پیشنهاد بنده به رفقا این بود که به شخصیت و طرح و برنامه‌های آن دو توجه خاص شود. شواهد نشان می‌دهد إن‌شاءالله مسئولیت اجرایی در این شرایط به یکی از آن دو محول شود. و هو المطلوب. موفق باشید

30994
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: در بیانات اخیری که داشتید بر روی نقش شورای نگهبان در نظام سیاسی جمهوری اسلامی تاکید فراوان شد تا جایی که فرمودیت با فهم نقش شورای نگهبان عملا نحوه ای از خدایی کردن جامعه را به میان آورده ایم. منظور از فهم نقش شورای نگهبان چیست که با آن فهم نحوه ای از خدایی شدنِ جامعه به صحنه می آید؟ و از چه جنبه ای فعالیت شورای نگهبان در این حد مهم است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان از یک جهت یعنی پاسداشتِ قانون اساسی و از جهت دیگر یعنی پاسداشتِ شریعت. و اعضای آن شورا در جایگاه انطباق قوانین و یا انطباق افراد با مبانی تعریف‌شده هستند. همان‌طور که وقتی به پزشک رجوع می‌شود به علم پزشکی رجوع شده است و نه به فرد پزشک. و این مسئله مهمی است که در نظام اسلامی شورای نگهبان نسبت افراد یا قوانین را علاوه بر آن‌که از جهتی با قانون اساسی تطبیق می‌کند، که این در همه‌ دنیا معمول است بلکه با شریعتِ الهی نیز تطبیق می‌دهد و این یعنی انسان‌ها در میدانی که خداوند در صحنه است، انتخاب خود را انجام می‌دهند و نه در میدانی که هوس‌ها در میان باشد. موفق باشید

30987
متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به اینکه فضای مناظره باز به سمت تخریب سوق داده شد اگر چه با توجه به مطلبی که در مورد احراز صلاحیت ها بیان کرده بودید امید داشتیم فضای مناظرات غربی در نظام اسلامی حاکم نباشد اما بنظر می‌رسد برای تحقق مردمسالاری دینی بساط انتخابات به شیوه غرب با این تجربه ۴۰ ساله باید برچیده شود گرچه لزومی به تعلل ۴۰ ساله نداشت همان انتخابات اول ریاست جمهوری که آن مردم با آن تدین و روحیه انقلابی به کسی رای می‌دهند که لااقل به ظاهرش هم توجه می‌کردند آشکار بود که بویی از اسلام نبرده است همان وقت باید متفکران به صرافت می افتادند که چه شد ملتی که در فروریختن بنای نظامی با آن سابقه و قدرت و حمایت بیگانگان فائز بود در انتخابات نتوانست موفق عمل کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. مسلّم ما در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی و حضور تاریخی حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دچار سوء فهم و سوء تعبیر شده، مثل آن‌که بعضاً آزادی و یا دینداری دچار سوء فهم و سوء تعبیر گشته و وظیفه ما است که در این شرایط تاریخی به بازخوانی آن انقلاب بزرگ دست بزنیم وگرنه با غفلت از حقیقت انقلاب اسلامی، در زندگی گرفتار افراط یا تفریط خواهیم شد. افراط در تجدد و تفریط در تحجّر. با این‌همه واقعاً مشاهده می‌شود که قدمی به جلو برداشته شده و افرادی مانند آقای رئیسی و آقای جلیلی نشان می‌دهند که بنا است رینگ نظام اجرایی در بستری جلو برود که رینگِ اثبات و نفی نیست و این، تماماً غیر از روحیه‌ای است که امثال آقای هاشمی مخالفان نظر خود را خنّاس می‌نامید و از میدان به در می‌کرد. موفق باشید

30984
متن پرسش
سلام: چگونه و با چه ادبیاتی دوستان و همکاران را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و ورود به این مباحث با دوستانتان اگر با حوصله انجام شود بصیرت‌های خوبی را برای همدیگر به میان می‌آورید. همین اندازه عرض می‌شود متوجه باشیم نظام جمهوری اسلامی در این تاریخ، نظامِ هویت‌بخشیدن به انسانِ این دوران است ولی در بستر اسلام. و در این شرایط هرکس می‌تواند با انتخاب خود عملاً خود را در این تاریخ در بستر اسلام وسعت دهد و خود گمشده را که در این دنیای کثرت‌زده پریشان شده است به خود آورد و بیابد که چگونه می‌تواند به وسعت ذات انسانی‌اش در محضر خدا قرار گیرد.

البته به نظر بنده هنوز عقل‌های غرب‌زده متوجه چنین حضوری نیستند که با فهمِ نقش شورای نگهبان، عملاً نحوه‌ای از خدایی‌کردنِ جامعه را به میان آورده‌ایم و با انتخاب خود، خود را در وسعت جهانِ خدایی حاضر کرده‌ایم.

عنایت داشته باشید کسانی که می گویند جمهوریت نظام لازمه اش شرکت همه سلائق و نظریات از همه جناح های فکری و سیاسی است، هر چند در نگاه اولیه درست می گویند ولی شرط دوم را فراموش کرده اند و آن این است که همه این تنوع و تحولات بایستی ذیل بزرگترین محور وحدت و میثاق ملی یعنی قانون اساسی انجام گردد و قانون اساسی نقش شورای نگهبان را در شبکه انتخاباتی ما به میان آورده است.

عرایضی تحت عنوان «مدرسه سیاست» طی دو جلسه مطرح شد. که در کانال «مطالب ویژه» می‌توانید آن را دنبال کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/6783 . موفق باشید  

30979
متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: به نظر شما شهید سلیمانی از چه راهی خودشون رو ذیل شخصیت حضرت امام رشد دادن؟ آیا شروع این سلوک فوق‌العاده از مطالعه بوده؟ یا ایشون راهی غیر از مطالعه رو در پیش گرفتن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در کنار مطالعه متونی که منجر به معارف خوبی برایش شده بود به قول خودش متوجه شد جمهوری اسلامی حرم است و لذا همه همت خود را در حفظ جمهوری اسلامی گذاشت یعنی نظامی که مردم و اسلام هر دو در کنار هم مهم و محترمند. موفق باشید

30969
متن پرسش
با عرض سلام: همانطور که در سوالات قبلم مبرهن است حقیر طالب جمع سنت و عرفان از یکسو و غرب از سوی دیگرم ثبت نام انتخابات و تدین فوق العاده ای که جناب ظریف علی رغم فشار خارق العاده ای که بر ایشان بود و شانس اول جبهه اصلاحات بودند نشان می‌دهد آن تحلیل‌های استاد بنظر می‌رسد خالی از اشکال نباشد. اما از سوی دیگر حضور جناب رئیسی در انتخابات با اینکه تجارب ایشان در قضاست و پس از سالیانی بالاخره یک نفر در آنجایی که باید باشد قرار گرفته بود چه نشانی از تدین می‌تواند داشته باشد و استاد چه توجیهی برین حضور دارند؟ ایشان که تا چندی پیش گویا می‌گفتند که تمرکزشان بر قضاست با چه برنامه ای به مصاف لاریجانی هایی خواهد رفت که ای بسا اقلا یک سال برای انتخابات اندیشیده است و بنظر حقیر احتمالا فاتح این انتخابات است. حتی جلیلی هم اقلا چهار سال تمرکز بر مسائل اجرایی کشور داشتند و قطعا با برنامه تر و اصلح از رئیسی هستند به صرف اجماع نمی‌توان سرنوشت اجتماع را به مسلخ برد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما مستحضرید که این نوع مسائل جوانب بسیاری دارد که به راحتی در یک سؤال و جواب در حیطه آری یا نه، نمی‌گنجد. به نظر می‌آید بهتر است عجله نکنیم و مجال بدهیم تا هرکدام از نامزدها شخصیت خود را در این مرحله تاریخی در مواجهه با مسائلی که در پیش رو داریم، بنمایانند. موفق باشید

30961
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: طاعات و عباداتتون هم مورد قبول درگاه حق، استاد نظرتون در مورد کاندیداتوری آقای رییسی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چی هستش و همچنین نظرتون رو در مورد دکتر جلیلی هم بفرمایید لطفا. تشکر از توجهتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید هنوز زود است که نظر بدهیم. اجازه بدهید میدان کمی روشن‌تر شود تا بررسی موضوع راحت‌تر انجام گیرد. بحث در انتخاب بین خوبان است، ببینیم چه می‌شود. موفق باشید

30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

30947
متن پرسش
سلام استاد جان: طاعاتتون قبول. نظرتون راجع به کتاب مژده ظهور و آقای سید سلیمان تنکابنی و سایت آخرالزمان که مطالب ایشون رو مینویسه و یه سری پیش بینی هایی بر پایه نجوم دارن چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توان مطلب را طور دیگری دید. مژده ظهور همین انقلاب اسلامی است با رهبری نایب حضرت. و در همین مسیر است که به لطف الهی آرام‌آرام شرایط ظهور حضرت فراهم می‌شود و ان شاءالله چشم‌مان منوّر به نور حضرت می‌گردد. موفق باشید

30889
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد عزیز: ما در کار کردن مباحث خرد سیاسی و عقل تکنیکی و مباحث از این دست باید چه رویکردی داشته باشیم که اینها ذخیره برای قیامتون باشه؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان فهم تاریخی که با انقلاب اسلامی محقق شده و می‌توان اراده توحیدی حضرت حق را در آن احساس کرد. موفق باشید

30878
متن پرسش
سلام استاد گرامی: با توجه به اتفاقات اخیر در موضع گیری عربستان آیا امید تشکیل اتحادیه کشورهای مسلمان وجود داره یا این نگاه خوشبینانه ست و مشکلات اساسی تر از این حرف ها هستند، علاقه داشتم نظرتان را در این مورد جویا شوم بیانات رهبر معظم انقلاب (متن اصلی عربی) در اولین نماز جمعه بعد از شهادت سردار سلیمانی -------------------------------- توانایی ایران در مقاومت بلندمدّت در برابر خباثتهای آمریکا تأثیر خود را در فضای عمومی منطقه و روحیه‌ی ملّتها گذاشته است. سرنوشت منطقه، نجات از سلطه‌ی استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیّت بیگانگان صهیونیست است. همّت ملّتها باید زمان رسیدن به این مقصود را نزدیک کند. جهان اسلام باید عوامل تفرقه را بزداید. وحدت علمای دین، راه‌حل‌های اسلامی برای سبک زندگی نوین اسلامی را کشف میکند. همکاری دانشگاه‌های ما علم و فنّاوری را ارتقا بخشیده، زیربناهای تمدّن جدید را خواهد ساخت. هماهنگی رسانه‌های ما فرهنگ عمومی را از ریشه اصلاح خواهد کرد. ارتباط نیروهای مسلّح ما جنگ و تجاوز را از همه‌ی منطقه دور خواهد کرد. ارتباط بازارهای ما، اقتصاد کشورهایمان را از سلطه‌ی کمپانی‌های غارتگر بیرون خواهد آورد. رفت و آمدها و سفرهای مردم ما، همزبانی و همدلی وحدت و دوستی به ارمغان خواهد آورد. دشمنان شما و ما میخواهند اقتصاد خود را با منابع کشورهای ما، عزّت خود را با ذلّت ملّتهای ما، و صدرنشینی خود را با تفرقه‌ی ما تأمین کنند. میخواهند ما و شما را به دست خودمان نابود کنند. ----------- پاره ای از تحولات اخیر عربستان -------------------------------------------------------- محمد بن سلمان: عربستان خواهان رابطه‌ای خوب با ایران است از حوثی‌ها می‌خواهیم که برای پایان جنگ یمن به پای میز مذاکره بیایند. و اینکه احتمالا اختلافات غرب با عربستان بالا گرفته (زیاده خواهی ها) برای نمونه: طبق گزارش وب سایت آمریکایی هالیوود ریپورتر، محمد بن سلمان در ژانویه ۲۰۱۹ با بازیگر فیلم های غیراخلاقی آمریکایی و دوست وی دیدار و ۴۰۰ میلیون دلار به عنوان پیش پرداخت از یک میلیارد دلاری که قرار گذاشته بود به آنها بدهد، به این دو نفر هدیه کرد. و یک مورد دیگر علنی کردن رسوایی مربوط به خرید آثار هنری با مبلغ 450 میلون دلار و ... مورد دیگر باز کردن دوباره پرونده خاشقچی و تحولات اخیر یمن -------------
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حضور روح اسلامی در جهان اسلام در مواجهه با جهان غرب، عطشی است که مردم مسلمان و متفکران جهان اسلام به دنبال آن بوده و هستند و قرائت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» از این حضور نشان دادند که این نحوه مواجهه با جهان غرب، نیاز جهان اسلام است و مسلّماً آن نوع قرائت جای خود را باز می‌کند، می‌ماند قرائتِ اخوانی‌ها مثل اردوغان و قرائت وهابی‌ها که به لطف الهی با قدرت‌گرفتن قرائت حضرت امام در منطقه، این دو جریان خواسته یا ناخواسته منفعلانه مجبورند تن دهند. موفق باشید                  

30860
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دانشجوی بیست ساله هستم، سوالی که تو ذهنم هست اینه که آدم وقتی میخواد عبور کنه از زندگی دنیوی تکراری و در باورش عبور هم می‌کنه به وسیله رشد معرفت و عقل معادش و متوجه حقیقت خودش و عالم و زمانه ای که زندگی می‌کنه (انقلاب اسلامی) میشه و تمام زندگی گذشته و حالی که داره رو بر اساس معیار های جدیدش به زیر سوال می‌بره مثلا که چی که من زیاد بخورم؟ چه دلیلی داره و چه کمکی به حقیقت و هدفی که در پیش دارم می‌کنه؟ یا همین طور عادت های دیگه و معارض با اندیشه جدیدش، اما نکته این جاست یک دفعه با بحرانی مواجهه میشه که از طرفی عادت و تعلق به گذشته داره اما باور به اندیشه جدید و در واقع وقتی به وسیله اندیشه جدیدش گذشته رو به چالش می‌کشه خود چون اول راه هست با یک چالش مواجهه میشه که برنامه چیه؟ چه کارهایی انجام باید بدم که مثل گذشته نباشم؟ اما مثل کسی که شرطی شده دائما چون برنامه ندارم و چه فعالیت باید صبح تا شب داشته، در عمل بر می‌گردم به گذشته و زندگی یکنواخته دنیوی، خلاصه کلام این است که من نمی‌دونم به چه روشی میشه در این وادی جدید که نظر به ابدیت و حقیقت انسان دارد و بزرگان در آن قدم گذاشتن، منم بگذارم و در عمل هم از گذشته و عادت محدود عبور کنم با چه کارهایی؟ چطوری؟ بنده حقیر متناسب با اون چهار چیز که شما فرمودید که ببنید ذائقه و علاقه، استعداد، نیاز مخاطب، نیاز جامعه چیه به بحث های طلبگی و کارهای فرهنگی و تربیتی رسیدم کلیت که با توجه به مبانی اصیل در جامعه انقلاب، کار تربیتی و فرهنگی کنم، تربیت نیرو برای جامعه، روشنگری نسبت به حقایق، دشمن شناسی و مقابله با افکار انحرافی و... انجام بدم و از همه مهم تر خود از این شهد ناب دین بچشم، به این عنوان هایی که عرض شد علاقه دارم و رسیدم و یک سری مسائل بیهودی هم رها کردم اما در عمل هنوز بیکارم نمی‌دونم چه باید رو غلتک افتاد، چه باید کرد؟ استاد چیز هایی می‌دونم به عمل تبدیل بشه و شروع کنیم به تلاش فقط حرف و رو کاغذ نباشه که حقیقتا دارم خسته میشم. ببخشید زیاد شد، و اگه لطف کنید هر آنچه می‌دانید رو بگید ممنون میشم که به راهنمایی شما نیاز دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عجیبی است و گفتنی‌ها در این امر بسیار زیاد. به آینده‌ای باید فکر کرد که روحِ پریروزی و پس‌فردایی دارد. آینده‌ای با حضور در جهان ولی با روحیه‌ای قدسی و هنوز ما اکثراً خود را در آن تاریخ حاضر نکرده‌ایم و در چشم‌انداز خود آن آینده را نمی‌فهمیم تا مطابق حضور در آن، خود را مجهز کنیم. تدبّر در قرآن و روایات، میدان عمیقی برای حضور در آینده می‌توانند باشند مشروط بر آن‌که با چنین رویکردی به آن‌ها رجوع شود.

در یکی از شماره‌های مقدمه کتاب «آینده دینداری ما چگونه محقق می‌شود» که هنوز در دست تهیه است؛ این‌طور عرض شد:

 9- بحث ما مربوط به حضور در جهانی است که بتوان در آینده‌ تاریخی خود، در آن دین‌داری کرد. جهانی که بر فراز جهان مدرن و روح سکولار آن است و البته حضور در چنین جهانی زبان خاص خود را می‌طلبد، زیرا همچنان‌که فرموده‌اند: «محدوده‌های زبانِ ما، محدوده‌های جهان ما است» زیرا زبان ابزار نیست تا ما افکار خود را به همدیگر منتقل کنیم، بلکه تجلی روح انسان است در قالب کلمات و روح انسان‌ها در تاریخی که در آن حاضرند، می‌تواند مأوا گزیند و هستی خود را به «گفت» آورد. با توجه به این امر در این کتاب سعی شده با شما گفت‌وگویی به میان آید، تا زبانی گشوده شود برای حضور در آینده‌ی دینی و بودنی که مربوط به حضور در جهانی است بین دو جهان. موفق باشید

30870
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: پیرامون پرسش و پاسخ به شماره 30857 که در سایت، جنابعالی پیرامون مصاحبه آقای دکتر ظریف طرح گردیده می‌خواستم از منظری دیگر به این مقوله پرداخته و نظر جنابعالی را در این زمینه جویا شوم. این مصاحبه به درستی و به صورت کاملا واقعی درگیری و نزاع دو نوع نگاه را به نمایش گذاشته است. و به نظر می رسد نقطه ثقل درگیری این دو طرز فکر به نحوه نگرش شان به مقوله «قدرت» بر می گردد. قدرت در جهان معاصر امری سهل و ممتنع است. قدرت در جهان جدید از سنخ قدرت سنتی و رایجی که از جنس قدرت قصاب بر گوسفند یا قدرت سپاه غالب بر مغلوب نیست. برای درک تفاوت این دو طرز فکر شاید بد نباشد که از منظر فوکو به مساله قدرت نگریسته شود. او قدرت را منتشر می بیند. قدرتی که به وسیله همه تثبیت می شود. ما حتی با ساختار قدرت هم مواجه نیستیم. قدرت هر جایی است. برای فوکو چیزی خارج از قدرت وجود ندارد. از این منظر حتی انسان هم امری خارج از این قدرت منتشر نیست. قدرت نامحسوس و هنجارسازی که مورد اشاره فوکوست در قالب های بسیاری بر زندگی سیطره دارد. در قالب نظام های آموزشی و تربیتی به صورت نهادهای پژوهشی و دانشگاه ها به صورت نظام های حقوقی، مقررات اجتماعی، قواعد اقتصادی و نهاد سیاسی و حتی در قالب علوم و تکنیک تثبیت می شود. این قدرت به صورت امری درونی که مقوم آن خود مردم هستند تثبیت و اعمال می شود. تفکری که دکتر ظریف آن را نمایندگی می کند در عین اینکه خود را متخصص و باسواد در امور و مناسبات قدرت بین الملل دانسته و دیگران را به بی سوادی متهم می نماید، اما به هیچ وجه مواجهه دقیق و عمیقی با این قدرت نرم و منتشر ندارد و اساسا آن را نمی شناسد. اگر برای امثال ظریف قطعنامه های شورای امنیت بسیار دلهره آور است ناشی از آن است که او توجه ندارد که امروزه و بخصوص در کشورهای متکی بر عقلانیت مدرن مانع اصلی دزدی ترس از پلیس نیست، بلکه ترس از مجازاتی است که درونی شده است. اینان خود این ترس را برای خود درونی کرده اند. نمی خواهم قطعنامه ها را کاغذ پاره صرف بنامم بلکه سخن در مواجهه سطحی این گروه است. در سوی دیگر اما تربیت شدگان انقلاب خمینی قرار دارند امثال آوینی و حاج قاسم که چنان پرورش یافته و چنان به عمق تفکر غربی نفوذ کرده اند که هیچ راهی غیر از شهادتشان باقی نمی ماند. و چقدر در اشتباه اند آنهایی که گمان می کنند سردار دلها را ترامپ به شهادت رسانده و نه آمریکا. از اطاله کلام عذر خواهم. قصدم آن بود که تفصیل این نگاه را در کلام شما هم به نظاره بنشینیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری و آری! قوام جهان مدرن قدرتی است که از درون بر انسان‌ها سیطره دارد و درک این نکته یعنی درک تمام ماهیت جهان مدرن. در صفحه 57 کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» این‌طور عرض شد:

انتخاب آزاد

در حاكميّت فرهنگ اموي - روميِ معاويه، همه به‌قدري مرعوب شده‌اند كه به مديحه سرايي آن روباه مكّار افتاده‏اند، و تنها كسي مي‏تواند نترسد كه تشويش درون را با توكّل به حقّ فرونشانده وجان را با حقّ پر كرده باشد و بتواند با بزرگ ديدن خدا و حاكميّت سنّت‏هاي الهي، شكست‏ ناپذير بودن معاويه را دروغي آشكار ببيند و به رسوا كردن آن نيرنگ بزرگ دست زند. و حسين(علیه السلام)  در چنين شرايطي راه را نشان داد تا برق اسلحه‏ها ما را به انتخاب آنچه نمي‏خواهيم وادار نكند و خود انتخاب كنيم، آن‌چنان‌كه حسين(علیه السلام) خود انتخاب كرد.

محال است كسي كه نور حق در دل ندارد بتواند انتخابي آزاد بكند و حسين(علیه السلام)، به نور حق انتخابي آزاد كرد و ما را به حق دعوت نمود تا آزادانه زندگي را خود انتخاب كنيم.

اگر به حسين(علیه السلام) اقتداء نكنيم، اداي انتخاب كردن داريم؛ ولي در حقيقت اسير غوغا و جوّ زمانه‏ايم و آنچه را كه دشمن مي‏خواهد و تبليغ مي‌كند، به دست خودمان انتخاب مي‏كنيم. كساني كه به حسين(علیه السلام) اقتدا نكرده‏اند، هيچ‌گاه خودشان انتخاب‌كننده نبوده‏ اند، هميشه اسلحه‏ ها، قدرت‏ها، تجمّلات، تبليغات‏ جهاني و هوس‏ها براي آنها انتخاب كرده‏اند.

2- در مواجهه با چنین جهانی که بنا دارد انسان‌ها را از درون مرعوب خود کند، یک راه بیشتر وجود ندارد و آن راهی است که مرگ را به چیزی نگیرد.[1] و این شاهراهِ عبور از سیطره‌ جهان مدرن است، حال چه شهید بشویم و چه بمانیم. در هر صورت به زیباترین «بودن» دست یافته‌ایم. ملاحظه می‌کنید که آقای ظریف با سوابق دینداریِ خود، نشان دادند آن نوع دینداری که از حاج قاسم‌ها فاصله دارد، برای حضور در چنین تاریخی کافی نیست و عملاً انسان مرعوب قدرت‌‌های بین‌المللی می‌شود و مجبور است در مذاکره با ابرقدرت‌ها ناخواسته امتیاز بدهد. و این با امری که معتقد است: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» همراهی ندارد.

ای کاش رفقا بدون این‌که گرفتار دوگانگی دعواهای حیدری و نعمتی شوند؛ با نگاهی پدیدارشناسانه، صحبت‌های آقای دکتر ظریف را کالبدشکافی می‌کردند تا جایگاه این تفکر و نسبتی که با حضور تاریخیِ ما از طریق انقلاب اسلامی دارد، معلوم شود. موفق باشید    

 


[1] - به این فکر کنید که حضرت امام در سال‌های 41 و 42 فرمودند من سینه خود را برای شمشیرهای شما آماده کرده‌ام، ولی برای سازش با شما، نه.

 

30869
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: حضرت علامه طباطبایی «رحمة‌الله‌عليه» راجع به آیه ۲۲ سوره اعراف مي‌فرمايند: «همين كه از آن درخت چشيدند، عيب‌هايشان بر ملا شد: «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءاَتُهُمَا» به علت نزديكي به طبيعت، نقص‌هاي آن‌ها پيدا مي‌شود، حالا هر چه بيشتر به آن نزديك شوند- به اميد بر طرف شدن نياز- نيازشان بيشتر مي‌شود». در کتاب شریف «هدف حیات زمینی آدم» توضیحات بسیار خوبی در این باره ایراد فرموده اید. با الهام از آن توضیحات و مطالعاتی که بنده در حال انجام آن هستم، برداشتی از این آیه شریفه داشتم که نظر جنابعالی را در این زمینه جویا هستم (اینکه آیا چنین برداشتی می تواند صحیح باشد؟): حکما و محققین در رابطه با ارتباط میان نفس و بدن بیان کرده اند که نفس با قطع نظر از تعلقی که به بدن دارد، «عقل» است و صفات عقلى، مَلكى است و به اقتضاى سرشت خود ناظر به كمال و ديار مناسب خود است كه: «العقل ما عُبد به الرحمن، و اكتسب به الجنان»... بدین سبب گرفتاری انسان به اخلاق و عاداتی که مانع از این اتصال به عالم اعلی می شود به سبب تعلقی است که بعد از کینونت عقلی خود به بدن می یابد. یعنی تا در عالم عقل و آن بهشت نزولی است غرق در تماشای جمال یار است اما به محض تعلق به بدن، گرفتار نقائص مزاجی خود می شود و تا بر اقتضائات این مزاج غلبه نکند و قوای حیوانی را تحت حاکمیت عقل به اعتدال نرساند در بند تعلقات بدنی و مادی خود گرفتار خواهد بود. حال سوال بنده این است که آیا این حالتی که برای آن موجود عقلی و مَلکی بعد از هبوط در عالم طبیعت پیدا می شود، به علت همان قاعده ای است که در این آیۀ شریفه ذکر شده؟ یعنی انسانی که در کینونت عقلی خود موجودی ربانی است، به علت نزدیک شدن به شجرۀ ممنوعه و کثرات عالم طبیعت، انسانی طبیعی می گردد که در طبیعت خود حائز نقص های مختلف است که همین نقائص مانع از شهود حق می گردد در حالی که در عالم قبلی این نقائص آشکار نبودند یا مزاحم وصل او به مبدآ ایجادی اش نمی شدند؟ همچنین: و آیا این تقریر صحیح است که چون هر موجودی مظهر اسمی از اسماء الهی است و این اسماء در مقایسه با اسم جامع الله دارای نقص می باشند، اگر از عالم وحدت و آن بهشت نزولی به عالم کثرت هبوط کنند، همین نقصی که در جامعیت اسمائی خود دارند در عالم طبیعت نمودار می شود و عدم اعتدال ناشی از نقص در مظهریت اسماء برای انسانی که مستعد ظهور همۀ اسماء است بصورت عدم اعتدال در مزاج و ترکیب جسمانی نمودار شده و او را به سوی عادات حیوانی و جاذبۀ مادی سوق می دهد؟ و انسان در مواجهه با این مزاج باید روشی را پیش بگیرد که نقائص مزاجی خود را با قاهریت و حاکمیت نفس بر آن به اعتدال نزدیک کند تا بدین صورت از تاثیر آن خلاصی یابد و نقص اسمائی خود را در فرصت حیات زمینی جبران نماید؟ با تشکر فراوان از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت بعد از آن‌که فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم» پس از آن می‌فرماید: «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين‏» حقیقتاً انسان را در بالاترین قوام خلق کردیم، سپس او را به پایین‌ترین پایین‌ها ارجاع دادیم؛ این سؤال پیش می‌آید چرا خداوند اگر قوام ما را در ابتدا آن بالا بالاها قرارداده و سپس گرفتار پایین‌ترین پایین‌ها کرده است؟ عجیب است که می‌فرماید خودمان آن‌ها را به «أَسْفَلَ سافِلين» ارجاع دادیم و پایین آوردیم. آیا این آیه خبر از آن ندارد که اگر مقام «أَحْسَنِ تَقْويم» را چشیدی، حال باید در دل یک تاریخ آشفته، «أَسْفَلَ سافِلينِ» هزار ساله را نیز تجربه کنی؟ تا ابر مردی بشوی به وسعت همه‌ی عالم و همه‌ی تاریخ. این‌که ما را در «أَسْفَلَ سافِلين» آورد، جز این است که می‌خواست ما در همه‌ی عوالم حاضر باشیم؟

حتماً درباره‌ی چهار منزل عرفانی فکر کرده‌اید. منزل اول «سیر من الخلق الی الحق» است. سپس سیر «من الحق فی الحق» می‌باشد که انسان در این منزل چه عشقی با خدا می‌کند. اصلاً کاری به کار مردم ندارد. در سیر سوم که سیر «من الحق بالحق الی الخلق» است، سالک در عین حضور در عالم انوار، بنا است در عالم سافل نیز حاضر شود تا این عالم را نیز تجربه کند و تا این‌جا سیر سالک جریان دارد تا سلوکش کامل شود و با نور خدا در جامعه‌ی بشری حاضر گردد. ولی سیر چهارم مأموریت است برای هدایت بشریت و مربوط به نبوت و نبیّ می‌باشد، پیامبر می‌آید تا رسالت خود را نسبت به مردم انجام دهد و از این جهت در واقع نوعی مأموریت است. آنچه سلوک را کامل می‌کند منزل سوم است که انسان جرأت خطرکردن داشته باشد و در این جهان حاضر شود تا بداند بر مردم  چه می‌گذرد. خداوند ما را نیافریده است تا شیخی باشیم در گوشه‌ای پنهان. اگر فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم‏» و ما را در جایگاه خوب و خوشی آغاز کرد، مانند اوایل انقلاب و حالت خوشی که فضا را فرا گرفته بود ولی یک مرتبه در تهاجم فرهنگی و تهاجم نظامی قرارمان داد تا برای حضور در جهان، این سختی‌ها و تنگناها را تجربه کنیم و آن تجربه‌ی حضور خودمان در «أَسْفَلَ سافِلين» است ولی با حفظ هویت «أَحْسَنِ تَقْويم». در این حالت است که ظلمات به نور تبدیل می‌شود و انسان آتش را ابراهیم گونه برای خود گلستان می‌کند. موفق باشید  

30857
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی وقت بخیر و طاعات و عبادات مقبول حق: اخیرا فایلی از مصاحبه داخلی آقای ظریف (احتمالا با اهداف خاص) در فضای مجازی پخش شد و حواشی بسیاری داشت. صرف نظر از حواشی و با توجه به اینکه شما در مباحث رویارویی با غرب بیان داشته اید و یکی از مباحث اصلی شماست خواستم در صورت صلاحدید نظرتون رو در مورد ایرادی که بر نوع نگاه شخص ظریف (شخصی که به گفته خودش حمایت رهبری را دارد، خود را سردار خط مقدم جبهه دیپلماسی می داند) بیان کنید. به هر حال سرتاسر مصاحبه پر بود از اختلاف دو تفکر و دیدگاه در بدنه انقلاب اسلامی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و اتفاقاً نقدهای خوبی نسبت به اصل جریان از طریق‌های مختلف شده است. بنده هم آن صوت بیش از سه ساعتی را گوش دادم. فکر می‌کنم اگر کسی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی و توحیدِ زمانه همانند حاج قاسم‌ها نباشد، با آن نوع دینداری که امثال آقای ظریف دارند که به ظاهر هم نوعی از دینداری سنتی است و در آن مصاحبه هم دائماً از قیامت‌ترسی خود می‌گویند و دروغ هم نمی‌گویند؛ نمی‌تواند از «خود» بگذرد و بالاخره با همه ظرافت‌های دیپلماسی، یک‌جایی کینه خود را نه‌تنها به حاج قاسم بلکه به هر جریانی که محوریتِ آقایان را نمی‌پذیرند، نشان می‌دهد. زیرا ذوب حضور توحیدی انقلاب اسلامی نشده‌اند. اگر دقت کنید حتی نگران است که قبلاً در نظرخواهی‌ها 90 در صد به او گرایش داشته‌اند و به حاج قاسم 70 درصد، و بعداً به گمان ایشان موضوع، عکس شده‌ است. آیا واقعاً حاج قاسم‌ها هم در معنای خود در این گردونه‌ها هستند؟ حاج قاسم‌هایی که امامشان فرمود: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر.‏‎ ‎‏رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است.» و این بلایی است که بسیاری گرفتار آن هستند و حاج قاسم آمد تا ما را از این أنانیت‌ها عبور دهد تا جان‌مان منوّر به نسیم جانفزای انوار انقلاب اسلامی باشد. با گوش‌دادن آن صوت می‌توان عبرت گرفت که چگونه باید در این انقلاب حاضر بود. قصه تواضع‌های حاج قاسم، رازهای بزرگی را برای ما می‌گشاید. مطمئن باشید اگر حاج قاسم زنده بود و این صوت را می‌شنید با لبخندی کوتاه، بدون هیچ‌گونه اشکال و جواب همچنان به کار خود ادامه می‌داد. راستی! چه کسی در این صحنه‌ها ضرر می‌کند وقتی سفره‌ انقلاب برای بودنی دیگر گشوده شده است؟!! حاج قاسم، ضروری‌ترین «بودن» در این تاریخ است. موفق باشید    

30806
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت بخیر و طاعات و عبادات مقبول حق. قبلا پرسش هایی از حضرتعالی داشتم، یک مورد در خصوص ظلمی بود که به مردم بوسیله دزدی پولشان از طریق دولت می شد در این مورد در این صحبت توضیح جامعی داده شده است. درخواست می شود نظر خودتون رو در این زمینه بفرمایید. https://www.ghatreh.com/news/nn58463684/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید این موارد، مواردی نیست که این سایت بتواند طی یک سؤال و جواب وارد شود. نیاز به نشست‌ها و مناظره‌ها دارد در جریان نگاه آقای احمدی نژاد هستم. با توجه به سوابق اجرایی که داشته ام معتقدم موضوع پیچیده تر از این حرف هاست و بحمدالله نظام به طرزی حکیمانه از این مشگلات به همان صورتی که از دفاع مقدس سر افراز بیرون آمد از این مشگلات به روشی غیر از روشی که آقای احمدی نژاد تصور می کنند عبور می کند. موفق باشید

30784
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید که وقتتان را می‌ گیرم.بین تشکیل حکومت دینی و برطرف شدن مفاسد اجتماعی چه رابطه ای برقرار است؟ به عبارت دیگر حکومت توحیدی چه مولفه‌هایی در خود دارد که موجب ریشه کن شدن بسیاری از مفاسد اجتماعی می‌گردد؟ اگر در آثارتان به این مطلب پرداخته آید لطفاً معرفی کنید. تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در بستر حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی، در تقابل با استکبار، خود را تعریف کنیم خود به خود مفاسد اجتماعی را زیر پا خواهیم گذارد و همه وجهِ حاج قاسمی خود را می‌یابند و دنبال می‌کنند. ولی اگر از این نحوه حضور و رسالت غفلت شود، حتی اگر طرف سوابق مبارزاتی هم داشته باشد، پشیمان می‌شود و گرفتار انواع انحرافات و رانت‌ها خواهد شد. موفق باشید

30783
متن پرسش
سلام: استاد پناهیان میگه اگر همه مشکلات زندگی رو حل کنی باز هم خداوند برای آزمایش و رشد ما یا بعلت گناهانی که کردیم برایمان مشکل و سنگ جلوی پایمان می‌گذارد. اما من نمی‌فهمم که آیا این مشکل بخاطر ۱. گناهان و یا ۲. رشد خودمان و آزمایشات خدا یا ۳. بخاطر اشتباه محاسباتی در اسباب مادی و کم کاری و تنبلی خودمان برایم بوجود آمده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلاتی که مشکلاتِ تکامل‌زا نامیده‌اند، برعکسِ مشکلات تکامل‌سوز که ریشه در گناهان دارد؛ هرگز منجر به بحران نمی‌شود. نمونه‌ی آن مشکلاتی که صدام حسین برای خود پیش آورد که در نهایت به آن سرنوشت دچار شد، و مشکلاتی که شیطان و دشمن برای حضرت امام و انقلاب اسلامی پیش آوردند که موجب تعالی و رشد انقلاب شد. موفق باشید

نمایش چاپی