بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28680
متن پرسش
سلام علیکم: یک سوالی از خدمتتون خواستم بپرسم که به تاثیر عملکرد حکومت و زمامداری به دیانت و هویت دینی در جامعه برمیگرده. آیا وضعیت کنونی اجتماعی ایران ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد یا مدعی اش بوده و به آن نرسیده، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته و رویگردان کرده است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید با نظر به سنتی که بیش از آن که ظاهر باشد، در غیاب است؛ بررسی کرد. به هیچ وجه کارنامه ی خوبی نداشته ایم ولی همچنانکه در بیانیه ی گام دوم مطرح شده، در کلیت حضور تاریخی مان به لطف الهی کارنامه ی درخشانی در جمهوری اسلامی به میان آمده. آری! جوانان ما امروز با زبان دین گریزی یک اعتراض بزرگ دارند که چرا وقتی دل به ما سپردند ملکوت را به آنها عرضه نکردیم که جایگزین فضای مجازی باشد؟! به آینده ی این جوانان از این جهت امیدوارم که انقلاب اسلامی در ذات خود رو به سوی ظهور هرچه بیشتر ملکوت دارد و آنجا است که یک شبه بسیاری از آنچه باید تغییر کند، تغییر می کند. عمده اصرار ما در به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی است که بر قلب مبارک حضرت روح الله اشراق شد و بر قلب نایب او منعکس گشت و از زبان مقام معظم رهبری، ما ناظر به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی هستیم. موفق باشید

28679
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در پاسخ به یکی از سوالات قبلی اشاره به بحث نظر به وجود در مبانی معرفتی ابن سینا و ملاصدرا کردید و فرمودید که اینجا بیش از آنکه بحث ایدئولوژیک باشد بحث وجود در میان است و انقلاب و شخص حضرت امام و حضرت آقا متاثر از این دو مبانی معرفتی اند. اما پرسش من این است که مگر اسلام و مدرنیته یک مواجهه تمام قد در قالب انقلاب اسلامی پیدا نکردند تا حدی که امثال هانتینگتون و فوکویاما بحث جنگ تمدنها و پایان تاریخ را مطرح کردند و گفتند بحث ما و ایران و تمدن اسلامی یک بحث تماما تمدنی و مبانی مکتبی است و ایران انقلابی که پرچمدار تمدن اسلام است می‌کوشد قالبها و مفاهیم و مبانی عالم را دگرگون و از مدرنیته گذار کند. و پر واضح است که امام هم متوجه بودند مواجهه ما با تمدن مدرن یک مواجهه تمام عیارست و البته با مبانی معرفتی متمایز و مکتب جدا هر چند در غرب گفتند که تا پیش از انقلاب دعوا در درون خانواده مدرنیته بود ولی حالا در تقابل دو مکتب با حضور انقلاب و شخص امام پیدا شده است. و به نظر شخصی من هم مدرنیته جدا یکی از انحرافات و بدعتهای بشر بود که حتی در حق تکنیک و رجوع به طبیعت و استفاده از ظرفیت های آن و تعامل حکیمانه با آن، جفا کرد و رسما حتی طبیعت و استفاده حکیمانه از ابزار را به مسلخ توسعه گرایی برد تا جایی‌که تقسیم بندی معیوب و باطلی مثل توسعه یافته و توسعه نیافته و در حال توسعه را جا انداخت و بهترست بگوییم ادبیات دنیای مدرن و یا حتی به تعبیر برخی، دین دنیای مدرن همان توسعه و توسعه گرایی و ادبیات ذیل توسعه شد. سوال کننده محترم از جهاتی شاید نسبت به نظر به تکنیک در مبانی صدرایی و سینایی قابل تامل اشاره کردند ولی همان مبنای ملاصدرا که عالم و هویت ما را تعلقی می‌داند و ابوعلی هم مد نظرش همان نگاه حکیمانه و در دست انسان حکیم قرار گرفتن ابزار را می‌توان دید هر چند انقلاب اسلامی در نظر به انکشاف طبیعت و تعامل حکیمانه با طبیعتی که مخلوق و جلوه حضرت الله است، از مبنای صدرایی و سینایی پیش رفت و جهش یافت تا حدی‌که شهید آوینی فرمود درست است امروز در صدد اند تلقی واحدی از تکنیک و ابزار و حتی هنر و رسانه را در ذیل اهداف استکبار و دایره المعارف اومانیسم، سکولاریته و فرهنگ مدرنیته تعریف کنند لیکن ما می‌توانیم جسم قالبی مثل تلویزیون و مستند و سیما را در روح تمدنی مان مستحل کنیم و نظم حاکم بر آن را تغییر دهیم نه به این معنی که غرب گزینی که مثلا غرب مجموعه ای از چیزهای مثبت و منفی است و مثبتهایش را می‌گیریم و با روح عقایدمان ترکیب می‌کنیم؛ خیر، آوینی بعنوان نماد تفکر انقلابی ابدا غرب گزین و ترکیب گر نبود و حتی به کرات نسبت به این خطر هشدار داده و مدام می‌گوید مبادا فکر کنید غرب پدیده ای که خوبی ها و بدی هایی دارد حالا بدیهاش را جدا کنیم و اخلاق و معنویت را ضمیمه تکنیک و نظام سازی مدرن می‌کنیم تا کار درست شود؛ آوینی می‌گوید که باید ما ابتدا دقیق اسلام و مدرنیته را بشناسیم سپس تحمیل گری تمدنی خود را شکل دهیم چونکه اگر تحمیلگری تمدنی خود را شکل دهیم دیگر باید تدریجا ذیل توسعه و مبانی تمدن غرب برویم و بصورت زنجیره ای قواعد آنها را پذیرفته و در زمین مدرنیته حاضر شویم و آنوقت هر چقدر هم بخواهیم از اقامه دین و عهد قدسی بگوییم چون نظام و قالب و ابزار مدرنیته را دنبال می‌کنیم، دیگر نمی‌توان از اقامه دین و عهد قدسی گفت و جدا باعث هر چه بیشتر سرگردانی ما و بحران تمدنی ما می‌شود کما اینکه در این یکصد ساله درگیرش شدیم و فکر کردیم اگر بخشهایی از غرب را اصلاح کنیم خیلی خوب است لذا آمدیم بخشهایی از اقتصاد و روانشناسی و رسانه مد نظر تمدن غرب را گرفتیم و چند بحث دینی و فقهی و روایت کنارش مطرح کنیم فکر کردیم کار خوب و اسلامی سازی را پیش گرفته ایم در صورتیکه نسبت مان را نمی‌توانیم بفهمیم در عین حال ظرفیت دیگری نداریم و آنوقت با ترکیب گری و غرب گزینی یا حتی التقاط مواجهیم. یعنی قواعد و نظم مطلوب مان را برخاسته از مبانی مان استنتاج کنیم سپس روح تکنیک و ابزاری که ریشه شان در مدرنیته است را می‌توان تغییر داد و قلب تکنیک را تصرف کرد و در قالب اسلامی به آن معنا داد همان کاری که خودش با دوربین و مستند در روایت فتح کرد که خب روایت فتح یک اثر با تعاریف هنر مدرن و ادبیات توسعه نیست بلکه در عین استفاده از جسم این قالب دوربین و مستند، روح عرفان و انقلاب و هنر اسلامی را در عرصه میاورد و تعریف جدیدی از هنر و رسانه ارائه می‌دهد. لذا به نظرم انقلاب در ذات خود می‌تواند معنای عقل تکنیکی را هم دگرگون کند و آن‌را از سیطره فرهنگ و تمدن مدرنیته که حجاب حق است و حجاب حکمت محسوب می‌شود یا به نظر من یکی از انحرافات و بدعتهای بشر محسوب و قلمداد می‌گردد که اتفاقا عطش او را هم نتوانست سیراب کند و علیرغم اینکه مدعی بود می‌خواهد بشر را از تک ساحتی قرون وسطا و جستجوی حقیقت و کشف در مفاهیم بلند درآورد، ولی نتوانست او را به حقیقت متعالی و قدسی و عهد الهی بشر باز گرداند تا تمام مناسبات خود را حقیقی کند و ابزاری بسازد که پاسدار طبیعت باشد در عین استفاده از ظرفیت آن که البته ما مسلمین ویژه ایرانی ها در این زمینه ابزار به جهت ظرفیتی که داشتیم بسیار می‌توانستیم از مدرنیته بهتر جلو برویم چون ما می‌توانستیم بر فرض مثال یک ابزاری مثل قنات بسازیم که در عین استفاده از طبیعت، پاسدار حقایق قدسی و سعه حضور طبیعت هم بود لذا ما می‌توانستیم جدا در این زمینه هم تاریخ را با مبانی دیگری آشنا کنیم و راه به تمدن دیگری که از ابزار و انکشاف و بهره وری از منابع و ظرفیتها غافل نیست را بگشاییم لیکن غفلت شد و دیدیم اما ان شاء الله بر سر حقیقت متعالی انقلاب و بر سر مسیر این نهضت و تفکر امثال آوینی، راه برای این امر فراهم و مهیا شده است و ان شاء الله بالفعل هم می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متذکر شده اید بحثی که ما بتوانیم نسبت خود را با غرب تعریف کنیم، هنر بزرگی است که امثال شهید آوینی ها می‌توانند راهنمای آن باشند بخصوص که بین فرهنگ غربی و تکنیک غربی و خرد مدرن باید تفکیک کرد.

فرهنگ غربی چه خوب باشد و چه بد باشد، از آن ما نیست. و تکنیک غربی نوعی انحراف از انکشافی بود که باید بشر این تاریخ بدان وارد می‌شد و غرب با روحیه ی خودخواهی خود آن را از آن خود کرد و مشکلی برای جهان بشری به وجود آورد و انقلاب اسلامی در هویت خود مقابله ی اساسی با این غرب دارد و بحث «خرد مدرن» که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «العلم سلطان» از آن سخن می گویند، هیچ ربطی به دو قسمت قبلی ندارد و متأسفانه عده ای به بهانه ی سخن مقام معظم رهبری به قسمت اول و دوم می پردازند. زیرا از آن خردی که خرد حضور در سنن و قواعد و قوانین عالم است، بهره ی کافی ندارند و عقل تکنیکی در اینجاست که اگر در کنار فرهنگ شیعی - ایرانی قرار گیرد؛ روحانیتی را که همراه با علم است به بشر متذکر می‌شود. و این است آنچه بشر امروز به دنبال آن است. موفق باشید

28678
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: قبلا حدود یک و نیم ماه پیش در پاسخ یکی از افرادی که در خصوص مشکلات موجود و گزینه های موجود درباره ریاست جمهوری بیان کردید «قاصدک خبرهایی می‌آورد از پشت کوه‌های بلند بنا بر آن است تا شخصی به ظهور آید که تمامیتِ بیشتری نسبت به قبلی‌ها دارد.» سوالم این است که آیا این شخص همان پرویز فتاح است؟ شخصیت ضعیف و هرچه ضعیف تر بیاوریم که کمترین اراده و استقلال و بینش را از خود داشته باشند تا راحت تر بتوانیم اهداف خود را ا طریق اونها پیاده کنیم؟ فقط منافع عده ای تامین بشود و یک سوء استفاده و فریب برای قشر فقیر و مستضعف؟! این کار درسته؟ استاد تابحال گرسنگی کشیده اید؟ بخاطر فقر شده سالها در مورد ساده ترین چیزها شرمنده خانواده خود باشید؟ این سوء استفاده درسته؟ آیا همیشه فقط دم انتخابات افشای اسامی و مطالبات از غاصبان بیت المال و طرفداری از مظلومان به یاد این بزرگواران می افته؟ نتیجه آیا جز آنی خواهد بود که سالها شاهدش هستیم؟ یعنی مملکت به این بزرگی یک انسان توانمند نداره؟ حتما هرساله سپاه باید برامون رئیس جمهور معین کنه؟ کاش عاقلی پیدا شود که بویی از انسانیت برده باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باور کن گرسنگی و بیکاری پدر و غم فرزندان خوردن مادر را خوب خوب چشیده ام و عظمت حضرت رب العالمین را در همان صحنه ها دیده ام.

باور بفرمایید به هیچ وجه هیچ تصوری از شخصی که باید رئیس جمهور شود، نداشته ام و ندارم؛ ولی در دل ذات توحیدی انقلاب اسلامی وعده ی خداوند را می شناسم و صبر همراه با حکمت نایب الإمام آیت الله خامنه ای را، که خداوندبنا ندارد این صحنه را که صحنه ی مقابله با استکبار است، در دل توحید انقلاب اسلامی ترک کند حتی اگر فرزندان انقلاب شهید و خانواده هایشان اسیر شوند. قاصدک چنین خبرهایی آورده. قاصدک با زبان روزنامه ها با ما سخن نمی گوید؛ با جان همسران و مادران شهدا نجوا می کند که خون عزیزانشان هرگز ضایع نخواهد شد. موفق باشید

28671
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پاسخها گفتید که برای رونق بیشتر غدیر و انقلاب با انسانهایی که ما را رنجانده اند و رهایشان کرده ایم، آشتی کنیم. آیا جایز‌است حتی با کسانی که بخاطر انقلاب و عناد با انقلاب و عدم نسبت برقرار کردن با انقلاب آن هم از سر استدلالهایشان، نسبت خوبی نداریم، آشتی کنیم و حتی با کسانی که نسبت با انقلاب مخالفت دارند یا حتی در برابر آن ایستاده اند و با ایستادگی شان مقابل انقلاب، خون دل خوردن پیش آورده اند و در صحنه ها و بزنگاه ها علیه انقلاب و ولی فقیه ایستاده اند، اظهار مودت کنیم یا باید مانند مولایمان امیرالمومنین جاذبه و دافعه توامان داشته باشیم و در چنین صحنه هایی دافعه علوی داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سیره‌ی مولایمان به عنوان افقی که در مقابل بشریت است و سعه‌ی صدر ایمانیِ آن حضرت موجب می‌شود تا طرف با آنهمه جسارت بگوید: «لو لا علیٌ لهلک العُمر». این یعنی در موضع توحید و گستره‌ی توحید، با بقیه‌ی انسان‌ها مواجه شدن، ولی نه آن‌طور که انسان‌های معاند مورد تأیید قرار بگیرند و به اسم سعه‌ی صدر از اصول خود عدول کنیم. همه می‌دانستند که علی «علیه‌السلام» یک قدم در راه باطل با کسی همراهی نمی‌کند، ولی در عین حال دل می‌سوزاند تا آن‌ها را هرچه بیشتر از آتشی که در آن افتاده‌اند، برهاند. از این جهت هر اندازه با خُلق علوی با افراد برخورد شود انگیزه‌ی مخالفان جاهل کم می‌گردد و ما امروز در مقطع تاریخی حساس و مهمی قرار داریم که به جاهلان تحت تأثیر تبلیغات دشمن نشان دهیم چه اندازه به آن‌ها دروغ گفته‌اند. آری! باید نشان داد و این یعنی سیره‌ی علوی. موفق باشید

28668
متن پرسش
سلام و عرض ادب: به صورت مختصر از خدمتتان می پرسم با توجه به متن بیانیه گام دوم انقلاب، به نظر شما هدف مقام معظم رهبری از طرح این بیانیه چه بوده؟ به عبارتی افق دید ایشان از طرح این سند چه می باشد؟ و باتوجه به این افق دید و اهداف شما ویژگی های یک رهبر تمدن ساز را چه می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» که روی بنر سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

28648
متن پرسش
سلام علیکم: برای اینکه درباره انقلاب اسلامی اطمینان قلب پیدا کنم چه مطلبی بخونم؟ هم چنین برای اینکه به دیگران منتقل کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های متعددی در رابطه با انقلاب اسلامی روی سایت هست. فکر می‌کنم از هرکدام شروع فرمایید، بتواند شروعی برای جواب جنابعالی باشد. موفق باشید

28650
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسشها فرمودید که اصلی‌ترین مشکل ما، نداشتن گشودگی به هم در عین حفظ اصول است. جداً امروز در سطح نیروهای فرهنگی، مشکل اساسی پیش آمده است. یکی اینکه بسیاری اوقات برای جذب افراد، چنان از اصول فاصله می‌گیرند و یا برای اینکه بین افراد مختلف مطرح شوند که اینها دغدغه‌مند هستند، رسماً با ریشه‌ها و مبانی، به صورت عجیبی برخورد دارند و حتی گاهی چنان سیاه نمایی و فضاسازی در برابر انقلاب و نظام می‌کنند که بسیار تعجب آورست و حتی در مباحث معرفت دینی هم با رویکرد عجیبی کار خود را پیش می‌برند و چنان برخورد می‌کنند که انگار بله ما خودمان مخالف این ساختارها هستیم و انقلاب از ریشه‌ها فاصله گرفته و منحرف شده و ما در یک انحطاط بسر می‌بریم و برای تصدیقش هم متأسفانه دست به فضا سازی می‌زنند. این‌که شخصیتی و معممی مثل آقای زائری چنین با مبانی دینی و انقلاب و نظام برخورد کنند جداً تعجب آورست و حتی گاهی به نظر می‌رسد رسماً دارند دست از مبانی و ریشه‌ها می‌کشند. آقای مهدی نصیری که بسیار تعجب آورتر کار می‌کنند و با تمدن اسلامی مخالفت کرده و استفاده از تجارب همین نظام‌های سکولار برای مدیریت و رفع مشکلات در عین اعتقاد به مهدویت را راهگشای عصر غیبت می‌دانند و حتی درباره‌ی حجاب هم مواضع عجیبی گرفته و روندی مانند مباحث شریعت سهله که در اواخر دهه هفتاد مطرح می‌شد را پیش گرفته‌اند. از طرفی قبول دارم برخی با کمترین مبحثی افراد را از قطار انقلاب و نظام پیاده می‌کنند و یا تاب و تحمل کار فرهنگی در کنار آنان را ندارند و یا حتی افرادی‌که در مبانی و ریشه‌های اسلامی و انقلاب معتقدند ولی در یکی دو مسئله مواضع دیگری ممکن است پیدا کنند را غیر انقلابی می‌خوانند و به قصد عدم انحراف در مسیر، از ارتباط درست و متقن هم نارسایی و کاستی قابل تامل دارند. حضرت آقا هم در همین مباحث فرموده اند دایره انقلاب را گسترده و هدایت و بصیرت‌افزایی و گفتمان سازی کنید و از طرفی سخت بر روی مبانی پافشاری کنید و از مبانی کوتاه نیایید و مراقب باشید به طرف افراد منافق یا بی‌اعتقاد هم نروید و در آن راستا قرار نگیرید. و جداً مشکل در همین دو بحث است که جمع کثیری هدفشان به جای هدایت و بصیرت افزایی و تربیت نیروهای انقلابی صاحب فکر و توانمند و در عین حال نشان‌دادن مبانی اسلام و انقلاب و تمدن اسلامی در قالب گفتمان ویژه گفتمان هنری رسانه‌ای و تولیدات فرهنگی _ هنری، جذب افراد حتی در ازای سیاه نمایی و فضاسازی‌های حیرت‌آور و مخالفت یا کاستی و اصلاحگری مبانی و پرداختن به مسائلی تعدد قرائت‌ها در دین و تساهل و تسامح و تحریف شرایط تاریخی که حتی موجب گلایه و ناخشنودی حضرت آقا در سخنان عید قربان شد؛ است و از طرفی عدم آشنایی با مقتضیات کار قوی فرهنگی من جمله تولید آثار فاخر جذاب و عدم تخاطب مستحکم و حکیمانه در راستای گشودن افق متعالی انقلاب مقابل افراد و عدم دست گشاده و روی مهربان در برابر افراد و بیرون کردن آنها از دایره انقلاب حتی بخاطر چند مسئله یا موردی اختلافی و عدم اعتقاد به ارتباط درست با مردم ویژه نسل پس از پیروزی انقلاب، هم یک مورد و مسئله و امر ناصواب دیگر است. ببخشید اطاله کلام کردم خواستم کمی بحث از اجمال در بیاید تا فرصت و مجال شود در این‌باره، باب بیانات حضرتعالی هم مفتوح شود و در این‌باره بیانات خودتان را بفرمایید. به جهت تجارب کار فرهنگی و مشغول بودن به آن، آنچه به نظرم رسید این بود و به نظرم رسید عرض کردم و امید دارم ان شاء الله مبنا و منظومه فکری_عملی ما در کار فرهنگی جداً همان مبنای بیانیه‌ی گام دوم انقلاب و هدایتگری و بصیرت‌افزایی و تولید محتوا و اثر و کرسی‌های آزاد اندیشی و تعمق در حدّ جذاب و فاخر و مهم‌تر توانمند سازی و تعلیم نیروهای فرهنگی دغدغه‌مند به انقلاب و تلاش در راستای صاحب فکرشدن آنها بر اساس مبادی مشخص مثل نظام فکری امامین انقلاب، علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید آوینی و علامه مصباح باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صد سینه سخن در میان است. وقتی توحید به صحنه‌ی تاریخی ما در میان آید، از آن‌جایی که توحید نافذ است و هرچه جلو بیاید گستره‌ی خود را بیشتر می‌کند و همچون ذاتش، جهان بیشتری را در برمی‌گیرد. دیروز یعنی در ابتدای انقلاب اسلامی باید مواظب بودیم که در دریاچه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی رودی گِل‌آلود ورود نکند تا کلّیّتِ دریاچه را گل‌آلود کند، ولی توحید انقلاب همچنان گسترده و گسترده شد در آن حدّ که امروز اقیانوسی شده است که هزاران رود گل‌آلود را در آغوش می‌گیرد، آلودگی‌های آن‌ها را فرو می‌نشاند و آن‌ها را از آنِ خود می‌کند.

اگر به هر دلیلی نسبت به انقلاب با روحیه‌ی مقدس‌مآبانه گرفتار تحجر شدیم، انقلاب را دفن کرده‌ایم. رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب مثل یک موجود زنده است، همواره در حیات جدیدی باید خود را تجربه کند، ایشان در ۲۶ تیرماه سال ۹۸ حکمی به امام جمعه بندرعباس دادند. بنده خواهش می‌کنم به جملاتی که در آن حکم هست دقت فرمایید. می‌‌فرمایند: «تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد من است.» عموم مردم در این پیام چه کسانی‌اند؟ در حالی‌که قبل از آن فرموده‌اند تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن. آیا عموم مردم جز مردمی خواهند بود که نه در راستای تقویت جریان انقلابی قرار دارند و نه در راستای جوانان مؤمن؟ بنده همان زمان که این پیام را دیدم به رفقا عرض کردم این پیام نشان می‌دهد انقلاب وارد مرحله‌ی دیگری شده که می‌تواند مردم معمولی را که به ظاهر نسبتی با انقلاب و حتی اسلام ندارند در بر بگیرد و آن‌ها را از آنِ خود بداند، همان آدم‌هایی که نه انقلابی هستند و نه کاری به انقلاب دارند و نه مؤمن می‌باشند. شما باید نسبت‌تان را با این‌ها تغییر دهید، آن‌هم با رویی گشاده و دستی مهربان. آیا این پیام خبر از آن نمی‌دهد که این انسان‌ها که به ظاهر ربطی به انقلاب ندارند، دیگر خود را در تاریخ مدرن معنا نمی‌کنند، هرچند ظاهرشان مدرن است؟ و باید آن‌ها را از خود بدانیم و ما این را در تشییع پیکر شهدایی مثل شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی دیدیم که چه کسانی خود را وابسته به آن شهدا احساس می‌کردند که از نظر ظاهر تحت تأثیر فرهنگ غرب بودند.

باز عرض می‌کنم بحث بسیار است. اگر تا دیروز باید از «دیگری» بترسیم، امروز در فضای توحیدیِ انقلاب اسلامی بسیاری از ان‌هایی که «دیگری» بودند در درون خود نوعی احساس یگانگی با ما دارند مشروط بر آن‌که از ترس آن‌که دریاچه‌ی ما گل‌آلوده نشود، از اقیانوس‌بودنِ خود غفلت نکنیم. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» شده است. شاید موجب گشودگی راهی باشد که فراموشش کرده‌ایم. موفق باشید    

28629
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما اشارات مهمی داشتید که باید هرکس بداند که کجای تاریخ قرار دارد تا تاثیر گذار باشد، مثل خیلی از بزرگان و شهدای اخیر، حرف رو طولانی نمی‌کنم بنده که یک خانوم خانه دار که دانشگاه و حوزه هم نرفته، آیا با کسب علم باید به اینجا برسم یا فقط با تقوا و ریاضت ها و خودسازی؟ اگر مطلبی هست برای بنده بگذارید، یا از جزوات تون کدوم به بنده کمک میکنه؟ مثلا یکی از شاگردانتون میگفتن که ما وقتی سر مزار حافظ که میریم کتاب حافظ رو به این نیت اونجا باز می‌کنیم که ایشان به ما بگن کجای تاریخ هستیم و چه باید بکنیم! شایدم کلا بنده صحبت های شما رو اشتباه برداشت کردم بفرمایید. لطفا جواب را در کانال بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی مهمی است که انسان زمانه‌ی خود را بشناسد و خود را در حیطه‌ی زمانه‌ای که اراده‌ی الهی آن را شکل داده، قرار دهد. مباحثی مثل جزوات «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» و «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» و  «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بعد از موضوع «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28618
متن پرسش
سلام استادعزیز: منظور از رهبری که فرمودند اگر جریان تحریف از بین برود تحریم از بین می‌رود چیست؟ آیا منظور جریان غربگرای آمریکا دوست است که چندین سال است قدرت اجرایی دست آنهاست؟ با تشکر از شما استاد عزیز و اینکه شما را بسیار دوست دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان تحریف، چه از طریق رسانه‌های خارجی و چه غرب‌زده‌های داخلی، تلاش می‌کنند تا موفقیت‌های ما را که امکان عبور از تحریم می‌باشد، واژگونه جلوه دهند تا به زعم خودشان این‌طور به مردم القاء کنند که ما با امکانات خودمان نمی‌توانیم از تحریم‌ها عبور کنیم زیرا می‌دانند بحمداللّه ملت ایران امکان عبور از آن تحریم‌ها را به خوبی دارند و اساساً این یک قاعده می‌باشد ملتی که بنا نداشته باشد شکست بخورد حتماً پیروز است. موفق باشید

28619
متن پرسش
سلام استاد گرامی: شما بر روی اسم سه شهید عزیز بسیار تاکید دارید و از آنها یاد می‌کنید. حاج قاسم، شهید حججی و شهید آوینی. دلیل این امر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی شهیدان عزیزند، ولی این سه شهید نماد حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی در جان جهان هستند و هر انسانی که به خود آمده باشد و ماورای زندگی عادی بخواهد خود را جستجو کند به نحوی با یکی از این عزیزان همزادپنداری احساس می‌کند. موفق باشید

28600
متن پرسش
سلام علیکم: وقتی پیام حضرت آقا بمناسبت حج امسال و تعابیر بلند و این بینش کلان و تمدنی و جامعه ساز ایشان ویژه ناظر به شرایط عالم_که حضرتعالی هم در مقاله حضور انقلاب در صحنه های اخیر جهان، اشاراتی راجع به آن داشتید_ و اینکه با صراحتی بسیار امیدوار کننده و رشد دهنده و شجاعانه فرمودند امروز بحمدالله عزم و ظرفیت عبور از تمدن مدرنیته در بین امت اسلام ویژه ایران انقلابی هست و چه بسیار افراد و اندیشمندان مسلمانی که نظریات و زیرنظام های تمدن غرب را به چالش و نظریات و مبانی و جایگزین های اسلامی داده اند، یک شور و شعف عجیب و البته تکلیف سنگینی در عین حال بر دوش خودم حس کردم. این میزان امیدواری صادقانه و که حقیقتا مصداق تحدیث نعمت است و این بینش بسیار ظریف که اشاره دارند ریشه مشکلات امت اسلام برمی‌گردد به عدم تمدن سازی و ادامه حیات و حضور تاریخی در بستر ساحت مدرن در عین اهتمام ها و مناسک و عبادات شرعی که انجام می‌شود و به دقت شما هم در صوت تفسیر اخیرتان درباره سوره ممتحنه فرمودید. در عین این شور و شعف و حس اینکه در آینده ای خود را ببینم که ان شاء الله آرزوی دیرین امام مبنی بر تحقق پرچم لا اله الا الله بر قلل عزت و کرامت انسانها و حرکت بسوی تمدنی قدسی که محورش انسان خدامحور و عبد است، محقق گردد. البته در عین این شعف و شادمانی، احساس سنگین تکلیفی برای همه مان هست که در این جهاد کبیر حاضر شویم و خود را وقف ساخت و پردازش جایگزین ها و بدیل های اسلامی در راستای تمدن سازی کنیم و قطعا این امر هم خود به صبر و تحمل و حضور ملت صبار و شکوری دارد که زمینه ساز این امر باشد و ان شاء الله ما در این زمره وارد شویم و بفهمیم آنچه که در این تاریخ ما را بسوی خود می‌کشد و زمینه تفکر حقیقی ماست، انقلاب عزیزمان و تمدن نوین اسلامی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان‌شناسی و زمان‌شناسی زیرا که وقتی میدانی این‌چنین گسترده در این تاریخ به ظهور آمده، امر فوق‌العاده مهمی است. با شناخت شرایط است که می‌توانیم بفهمیم چه کاری باید کرد و چگونه و با چه چهره‌ای باید اسلام را نشان دهیم که معلوم شود توان جایگزینی در مقابل فرهنگ مدرنیته را دارا می‌باشد. از یک طرف باید بدانیم با پدیده‌ی جدیدی به نام شهر، روبه‌روئیم که روحِ حاکم بر آن، تعارضِ منافع است و ابداً نمی‌توان با زیست‌جهانِ دوران‌های گذشته که شهر به عنوان یک جامعه‌ی انسانی، امکانِ زندگانی هرکس را جدای ارتباط با بقیه به انسان داده بود. حال در این شهرِ جدید و یا به اصطلاح جامعه‌ی مدنی، چه باید کرد وقتی نمی‌توان در زیست‌جهانِ گذشته زندگی کرد؟ اگر اسلام با همان هویتی که حضرت امام و مقام معظم رهبری نشان دادند، به ظهور نیاید، با چیزی روبه‌رو خواهیم بود که امروز در جامعه‌ی خود با آن روبه‌روئیم و فکر می‌کنیم با این کنترل‌های اداری و بخشنامه‌ای و یا توصیه‌های ساده‌ی اخلاقی، می‌توان جامعه‌ی مدرن را به مدینة النّبی تبدیل کرد. آری! مسلّم امکان مدینة النّبی فراهم است ولی نه با جریان اصلاح‌طلبی که دل در گرو جامعه‌ی مدرن دارد، و نه با جریان اصول‌گرایی که هنوز در زیست‌جهانِ گذشته می‌خواهد شهر را اداره کند. همّتی به همّت حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقاومتی به پشتکار رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه»، و آرامشی به آرامش حاج قاسم و دغدغه‌ای برای مؤثربودن در این تاریخ به دغدغه‌ی شهید حججی، و کلامی فاخر به کلام شهید آوینی در میان می‌آید. ما باید مواظب باشیم از این تاریخ بیرون نیفتیم وگرنه یا اصلاح‌طلبِ اصطلاحی و یا اصول‌گرایِ اصطلاحی هستیم که در آن صورت، خودمان نخواهیم بود. موفق باشید

28589
متن پرسش
با سلام: یکی از عزیزانم که ارادت زیادی به شما هم دارند از من خواسته اند این مقاله را برایتان ارسال کنم. در مقاله قبل به متانت مقام رهبری اشاره دادید اگر صلاح می دانید برای جهت گرفتن قلمشان به سمت این متانت توصیه ای هم دارید بفرمایید؟ به نام خدا آقای تاج داده نقش شما برای ادامه حیات فریب و فساد و اختلاس کم‌نظیر و مطابق نوعی شایسته‌سالاری تعریف شده است. آنجا که شما چشم دیدن مطالبات و پیگیری‌های رهبری در مواجهه با فساد و فریبکاری هاتان را نداشته و نمی‌توانید آن را تحمل کنید و درست موقعی که پیگیری مفسدان اقتصادی و اختلاس گران در قوه قضاییه برای اولین بار به جدیت پیگیری می شود در این خصوص فریاد شما بلند شده است. جناب رهبری در سخنرانی مورخه ۹۶/۱۱/۲۰ فساد را به اژدهایی هفت سر تمثیل کردند که در مواجهه با زدن یک سر آن شش سر دیگر از جای دیگر و به شکل دیگر سر در می آورد و اما جایگاه و نقش شما در این اژدهای هفت سر فساد کجا تعریف شده است؟ شاید شما فکر می کنید سر در برف فرو کرده و جامعه و مردم باهوش و زیرک ایران از نقش درجه یک و محوری شما و امثال شما در فساد و تبعیض و اختلاس و رانت بی‌خبر است. شما بر شاخهای سری از این اژدهای هفت‌سر فساد نشسته اید، که برای هرگونه فساد اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی پوشش و نقاب های جذاب و زیبا خلق می کنید و در موضع شریک دزد هستید ، و با چهره دیگرتان فریبکارانه در موضع مطالبه و اعتراض ظاهر شده و رفیق قافله خود را نشان می‌دهید. شما با نقاب و پوشش آزادیخواهی و اصلاح طلبی و مبارزه دروغین با اقتدار گرایی و با شعار مردم‌سالاری برای مفسدان و اختلاس گران، بهشت بی مسئولیتی و حاشیه امن و مصونیت از پاسخ گویی ایجاد کرده‌اید و جهت اعتراضات و انتقادات را با حیله های رسانه ای و مردم فریبانه به آدرس های غلط و حتی گاهی به طرف موانع و منتقدان اصلی مفسدان و اختلاسگران هدایت می کنید. هر گاه رسوایی و گند کار مفسدان و رانت خواران بالا می‌آید و یا با آنها برخورد جدی شروع می‌شود، با کلان گویی و تعمیم دادن فساد و نرمالیزه کردن آن و توزیع فساد به همه دوران‌ها و همه جریان ها و به چهل سالگی انقلاب و جنجال رسانه‌ای مطالبه از رهبری و غیره، با تردستی و شعبده بازی سیاسی می خواهید رسوایی عملی و عینی مفسدان و رانت خواران و اختلاس گران را به دشمنان منتقدان آنان نسبت بدهید، شاید تاکنون توانسته اید با این فریب و نیرنگ ها به حیات زشت و خبیثانه سیاسی و افساد گرانه خود ادامه دهید اما بدانید برای همین مردم که دل به فریب آنان بسته اید اثر رد پای شما و همفکرانش شما را در ۴۰ سال گذشته و قبل از آن در همه مفاسد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی لو رفته و برملا شده است. تعارضات و تناقضات در سراسر حیات پر فریب سیاسی شما و حتی در همین کلیپ چند دقیقه ای اخیر در دفاع از موسوی خوئینی ها موج می زند. یک طرف از مفاسد اقتصادی و اختلاس سخن می گویید و همانجا در دفاع از رفع حصر سخن می‌گوید، رفع حصر از کسانی که به اعتراف خودشان با حمایت مالی اختلاس گران و رانت خواران چون شهرام جزایری وارد انتخابات می‌شدند و یا می‌خواستند جمهوریت نظام را با نادیده گرفتن اختلاف ۱۱ میلیونی آرا به دیکتاتوری بکشانند و این شخص رهبری با حمایت مردم بود که از جمهوریت نظام دفاع کرده‌اند شما با سر سپردگی آراء ۸۵ درصدی را به تهدید و تحریم کشاندید. شما آیینه تمام‌نمای تناقضات هستید سخن از آزادی و مقابله با دیکتاتوری می‌زنید اما با نادیده گرفتن انتخابات آزاد و مردمی با تهمت تقلب می‌خواهید ریشه انتخابات و جمهوریت نظام را بخشکانید، سخن از مبارزه با فساد و اختلاس می زنید و می خواهید با آدرس های غلط فشار و تهدیدی که اخیراً توسط قوه قضائیه علیه مفسدان اقتصادی و رانت خواران ایجاد شده است را کاهش دهید، سخن از بهبود وضع معیشت مردم می‌زنید و می‌خواهید حالا که راه غلط چندین ساله سازش و تسلیم جواب نداده است را به گردن تدبیر اتکاء به خود و خودباوری و اعتماد به ظرفیت‌های خود بیندازید شما با مطرح کردن و تئوریزه کردن ترس و تسلیم و سازش ملت ما را از تشنگی که در سراب برجام نصیبش شده است را به دور دست‌های تسلیم و تهدید پذیری و خلع سلاح و بی پناهی و مسلط شدن دشمنان ارجاع دهید. شما از یک طرف به دروغ فریاد همه کاره بودن رهبری و دخالت‌های او را سر می دهید و همانجا می گویید چرا رهبری در امور فسادها و اختلاس های مجریان دخالت نمی‌کند، شما پر از تناقضات و تعارض‌های نامتجانس هستید که از طرف اربابان تان تبلیغ می‌شود و شما به شدت از مسمومیت این تزریقات رنج می برید و همچنان هذیان می گوید. شما بهتر از هر کس می دانید که رهبری در مقابله با ایجاد فساد و رواج و مدیریت آن توسط دولت ها و کابینه های منتخب شما و نمایندگان منتخب شما که عمدتاً با سفارش و تحت پوشش تکنیک‌های مردم فریبانه شما رای آورده‌اند تا حد دعوا و قهر بعضی از وزرا و نمایندگان و ترک کردن بی ادبانه جلسه پیش رفته است و در مقابل به خدمت رسانی و رشد و توسعه و سالم‌سازی حساس و جدی بوده و اهمیت می‌دهند، ایشان با برنامه و در میدان و به جزء برای وظایف و عملکردها با توجه به سوابق خود صاحب تفکر و تئوری و راهکار هستند و می شود به جدیت قسم خورد که هرکجا فساد و تباهی وجود دارد عمل بر خلاف ایشان و هر کجا دستاوردی وجود دارد پذیرش و همراهی با رای و نظر ایشان است همه می‌دانند که شما فقط در این مرحله هشت سال کشور را بر خلاف نظر ایشان به مسیری دیگر برده اید و حالا که فساد و تباهی کار هاتان بر ملا شده است با فریبکاری و نیرنگ در مقام مطالبه گری برآمده اید و می‌گویید بیایید بشینیم ببینیم چکار کنیم. شما مفسدان فرصت طلبی هستید که اعتراض و انتقاد به فساد را هم به فساد و تباهی کشیده اید و خود دزدانی هستید که با شورش و جنجال و فریاد آی دزد، آی دزد، خود را بین مردم پنهان می‌کنید و خود را به صف اول اعتراضات رسانده و با سرقت بیرق اعتراضات آن‌را به اغتشاش تبدیل کرده و به آدرسهای غلط حواله می دهید. شما مفسدانی هستید که در کسوت مصلحان ظاهر شده اید و با تهمت فساد به مصلحان و با فاسد معرفی کردن آنان نه نیمی از جهان که همه جهان را به فساد کشانده‌اید و بذر ناامنی و بی اعتمادی را در دل مردم جا داده اید. شما قاتلانی حرفه ای هستید که همواره در مقام خونخواهی بر می آیید. شما فساد و تباهی را آبیاری و رشد می دهید و میوه آن را با خیانت به دشمن هدیه می‌دهید. شما خود گفته اید که نباید مأیوس باشیم مردم فراموش می کنند دستمان خالی نیست آقای زیبا کلام، آقای موسوی خوئینی‌ها، آقای حجاریان و... با تعمیم دادن و توزیع فساد به همه کس و همه دورانها، فشار و جو را بر ما سبک می کند و در فضای غبار آلود مجازی کار بهتر می گیرد. شما مانند اربابان مغرورتان از عقل این تاریخ و زمان در غفلت هستید و مأیوسانه تلاش دارید افکار ارتجاعی خود را در پوشش اصلاحات و مردم‌سالاری و آزادی خواهی پیش ببرید. انقلاب ملت بزرگ ایران از ظرفیت های بزرگ و ناشناخته ای برخوردار است که در مواجه با حوادث و توطئه ها بتدریج بروز کرده و همواه با عبور از این توطئه‌ها، شما و اربابان شما را مبهوت خواهد کرد و افق‌های بزرگتری پیش روی انقلاب خواهد گشود. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بحث در نحوه‌ی برخورد با این افراد می‌باشد که تلاش کنیم تا فرهنگی را که منجر به صحنه‌آوردنِ این شخصیت‌ها می‌شود؛ بشناسیم. به این فکر کنید که وقتی به جای نظر به حقیقت، شریعت الهی در محدوده‌ی تکالیف سطحی و ظاهری عدول کند، حاصلِ آن این نوع افراد خواهند بود که هیچ مسئولیتی نسبت به جامعه خود احساس نمی‌کنند. موفق باشید

28573
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در پاسخ سوال ۲۸۵۴۵ فرمودید: صاحب‌نظرانِ دلسوز و آگاه، عکسِ آن را می‌گویند، چرا سختْ تحت تأثیر دشمن هستید؟ حداقل به این متن که بی‌بی‌سی مطرح می‌کند، فکر کنید: واشنگتن پست: سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورد مگر در سوق دادن ایران به سوی چین. استاد گرامی بنده در بیان این صحبت ها تحت تاثیر دشمن نبودم. همین مطالب کانال مطالب ویژه همکار ارجمندتون آقای نظری رو دنبال کردم. مطالب هم دقیقا از همونجا پیاده شد. اینکه بعضی دلسوزان که با توجه به هماهنگی کاملشون همگی توجیه شده هستند و خط گرفته اند (یعنی دستور و خط مشی کلی انتخاب شده توسط نظام این است و عوامل همون رو بازتاب میدن) دلیل نمیشه کسی اعتراضی و نقدی برای تصمیم گیری ۲۵ ساله آینده کشورش نداشته باشه و حق نقد و نظر نداشته باشه، بهرحال شما هرچقدر هم عالم باشید ولایت چندانی ندارید، ولایتی هم داشته باشید یا هرشخصی در نظام ولایت داشته باشد، خداوند این ولایت رو به اونها نداده بجای ما حرف بزنند، فکر کنند و عمل کنند، ما انسان های آزادی هستیم و اختیارمان را خداوند دست خودمان قرار داده حال مسلما در مسیر انتخاب راه درست خطاها و نواقصی خواهیم داشت، اینکه درست نیست بخاطر هر نقص و عیبی در یک نفر اون رو سخت تحت تاثیر دشمن بنامیم و با فضای امنیتی و انگ زدن کشور رو اداره کنیم! اون موقع که این صحبت رو می کردم شدیدا برای این موضوع ناراحت بودم. این (پناه بردن به دامن چین) جایی نبود که می خواستیم به اون برسیم بعدا مقداری فکرم روشن شد و نتیابجی بنظرم رسید که ان شاء الله این موضوع قرارداد چین پیش نمیاد. و خداوند راهی پیش روی انقلاب می گشاید. و یاد صحبت های رهبری معظم افتادم که فرمودند: «این را باز وسیله‌ای قرار بدهند برای فشارهای مجدّد به جمهوری اسلامی؛ نه، جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّه‌های ضعیف بنی‌اسرائیل می‌گوید که «اِنّا لَمُدرَکون» -حالا به ما می‌رسند و پدر ما را در می‌آورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض می‌کنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی موضوع تا این حدّ مشخص است، آیا باید باز این نوع سخن‌ها را در میان آورد؟! این به عهده‌ی خود جنابعالی است که در وسعتی بیشتر از آنچه که فرموده بودید مطالب را دنبال کنید. موفق باشید

28561
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: قبلا هم می خواستم در مورد رسانه بی بی سی و بخصوص عملکرد فرهنگی اون در زمینه های تلاش در جهت گسترش همجنسگرایی، مقابله با غیرت دینی، تبلیغ برای گسترش و همه گیری افزایش فرهنگ برهنگی و فساد جنسی، و ... دیدگاهتون رو جویا شوم. به بهانه انتشار این مطلب در سایتشون خواستم نظر و تحلیتون رو در مورد این نتیجه ای که حاصل شده بیان کنید. یک مورد از نظر دلایل مخاطب بالای یک رسانه خارجی فیلترشده مرتبط با بریتانیای منفور و بدنام در کشور ما، دوم هم عملکرد فرهنگی این رسانه ............................................................ مخاطبان آنلاین بی‌بی‌‌سی فارسی بیش از دو و نیم برابر شدند شمار مخاطبان آنلاین بی‌بی‌سی فارسی در یک سال گذشته، ۱۶۰ درصد افزایش داشته و ۲.۶ برابر شده است. بر اساس ارزیابی‌های سالانه بی‌بی‌سی، شمار مخاطبان بخش فارسی که مطالب و گزارش‌ها را روی سایت یا شبکه‌های اجتماعی بی‌بی‌سی دنبال می‌کنند، با بیش از چهار میلیون نفر افزایش، به طور متوسط به شش میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در هفته رسیده است. تونی هال، مدیر کل بی‎‌بی‌سی می‌گوید: «هر نظری درباره بی‌بی‌سی داشته باشید، این آمار نشان می‌دهد ما یکی از قوی‌‌ترین و شناخته‌شده‌ترین رسانه‌های بریتانیا در جهان هستیم که نامش با کیفیت و دقت گره خورده است.» او با اشاره به افزایش مخاطبان جهانی بی‌بی‌سی گفته است: «سرویس جهانی ما همچنان دیدبان ارزش‌های دموکراتیک و امید نجات برای میلیون‌ها انسانی است که در هراس، اسارت و بی‌ثباتی زندگی می‌کنند.» اینستاگرام بی‌بی‌سی با بیش از ۹ میلیون دنبال‌کننده پرمخاطب‌ترین رسانه‌ فارسی در این شبکه اجتماعی است. افغانستان و ایران همچنان با مجموع بیش از ۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب، به عنوان هفتمین و هشتمین کشورهای پرمخاطب بی‌بی‌سی در جهان بر آورد شده‌اند. برآورد حداقلی ارزیابی شمار مخاطبان آنلاین بر اساس داده‌های موجود و با معیارهای سخت‌گیرانه‌ای انجام می‌شود؛ کاربرانی که صرفا مطالب بی‌بی‌سی را روی شبکه‌های اجتماعی دیده باشند، به عنوان "مخاطب" شمرده نمی‌شوند؛ بلکه فقط کاربرانی در نظر گرفته می‌شوند که با این مطالب به نحوی تعامل داشته باشند؛ مثلا با نظر دادن یا لایک و همرسانی، به این مطالب واکنش نشان دهند یا ویدئوهای بی‌بی‌سی را برای مدتی نسبتا طولانی تماشا کنند. همچنین شمار مخاطبان آنلاین بسیار کمتر از حاصل جمع مخاطبان تک تک شبکه‌های اجتماعی است که مطالب بی‌بی‌سی را در پلت‌فرم‌های مختلف دیده‌اند؛ کارشناسان بی‌بی‌سی، با بررسی الگوی رفتاری مخاطبان در هر منطقه، همپوشانی این شبکه‌های مجازی را در نظر می‌گیرند تا اگر کسی مطالب بی‌بی‌سی را روی دو یا سه شبکه مختلف دنبال کرده باشد، چند بار شمرده نشود و تنها به عنوان یک نفر محسوب شود. بی‌بی‌سی فارسی در شبکه‌های اجتماعی اینستاگرام؛ ۹ میلیون عضو توییتر؛ یک میلیون و ۴۰۰ هزار دنبال کننده تلگرام بی‌بی‌سی فارسی؛ یک میلیون و ۲۴ هزار عضو فیسبوک؛ چهار میلیون و ۸۰۰ هزار لایک
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده توهمی که صاحبان رسانه دارند، نباید مورد غفلت قرار بگیرد. این بیچاره‌ها ۴۱ سال است این همه تلاش می‌کنند تا به سرنگونی نظام اسلامی برسند و درست بر عکس، هر روز با این همه تلاش کمترین نتیجه را خواهند گرفت. آری بسیاری به آن پایگاه خبری از جمله بنده رجوع می‌کنند برای آن‌که به حماقت و کینه و خریت آن‌ها پی ببرند. مطمئن باشید بیش از پیش ناکام خواهند بود. مشکل در خود ما نهفته است که آن‌طور که باید و شاید از معارف حقه و روحیه‌ی توحیدی خود کمتر استفاده می‌کنیم و متوجه نیستیم خداوند اراده کرده‌است که از طریق انقلاب اسلامی دنیای استکبار را از بین ببرد؛ چرا همان‌طور که حاج قاسم متوجه شد، ما خود را ذیل اراده‌ی الهی قرار ندهیم؟ موفق باشید

28557
متن پرسش
سلام استاد جان: لطفا و خواهشا سری به کانال تهاجم در تلگرام بزنید و تحلیل ها رو ببینید. من یه نمونش می‌فرستم اینجا. «انزوای عقلانیت؛ از کنستانتین تا مسلم‌بن‌عقیل» نوشته: «همه از چپ و راست می‌دانند رویدادهای ناگواری در پیش است.» ✅ بله! همه فهمیدند اما ۱۰ سال دیر... مثل همو که عصر عاشورا به کربلا رسید. آن هم چه فهمیدنی؟! نه محتوایش را می‌دانند، نه راه‌های حلّش را و نه فرجامش را... و این همان احتمال #فتنه_اقتصادی است که به فضل خدا گفتیم. ⬅ پ.ن: بدانید عزیزان من که همه این رخدادهای بد... از آن نفهمیدن ۱۰ ساله تا این گرانی‌های بی‌امان و دولت ناکارآمد و #بوی_خون؛ تماماً اثر عملکردی #خواص_تریبونی است. (امثال رائفی پور و گراهای غلط ایشون) بر منبر نشستگان بی‌کارنامه‌ای که مثل بچه‌ی بی‌مادرِ خو گرفته به دایه‌ها؛ از هر پستانی که کمک‌حال ورّاجی بیشتر باشد شیر بودجه و حمایت و قدرت می‌نوشند و اصولا نمی‌فهمند که در جهان پیرامونشان چه می‌گذرد. و البته در تلاشی عمیق و مجاهدتی عظیم برای منزوی‌سازی نخبگان نیز به سر می‌برند و روزی برشان نمی‌گذرد که «به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی» در جهت کشتن حرف‌های یک نخبه یا به محاق بردن بیشتر او کاری نکرده باشند. چه اگر اهل این اموی مسلکی و نو اخباری‌گری نبودند؛ دکّان حرف‌های سطحی و بی‌مبنایشان کساد می‌شد و کسی یاقوت و مرجان را در اِزای سکّه‌های حلبی آنها از دست نمی‌داد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که ضعف‌هایی داریم بحثی نیست؛ ولی چرا به قوت‌ها و حضوری که در منطقه داریم نظر نمی‌شود؟ باید امثال آقای امید دانا موفقیت‌های ما را بر شمارند؟ و خودمان متوجه‌ی آن‌ها نباشیم؟ موفق باشید

28545
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: سوال من در ارتباط با قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین است. واقعا دل انسان بدرد میاد، این‌همه استقامت کردیم که به این نقطه برسیم؟ خزانه دولت خالیست قبول، پول نداریم قبول، نفت نمی توانیم بفروشیم قبول، کشورهای دوست جرات ندارند بدون اجازه امریکا از ما چیزی بخرند یا بفروشند قبول، ولی دلیل می شه کشور رو به چین بفروشیم؟ مگر استقلال از اصول شعار انقلاب نبود. در ثانی گیریم که عده ای به هر دلیل و توجیهی چنین تصمیمی گرفته اند، سوال اینه چه کسی به آنها اجازه داده از جانب همه ملت ایران و همچنین فرزندانی که به دنیا نیامده اند چنین تصمیمی بگیرند، تصمیمی که به نیابت از ایرانیان گرفته بشه و به اونها اطلاع هم داده نشه؟ عده ای استدلال می کنند چون صدای آمریکا در آمده پس قرارداد خوبیه اولا این عقل و شعورتون وقتی که آمریکا برجام رو پاره کرد کجا بود، دوم وقتی ما مملکت رو عرصه تاخت و تاز چین کنیم البته آمریکا ناراحت میشه ولی کدوم عقل سلیمی می گه این به نفع ایرانه. نکته: طبق اونچه که نقل شده: این همکاری حضور چین در بخشهای بانکی، مخابرات، خطوط ریلی، بنادر و ده ها پروژه دیگر را بشدت گسترش می دهد طبق آنچه که سخنگوهای پراکنده ایران در جاهای مختلف بیان می کنن: شما غلط می کنید می خواهید جزییات قرارداد رو بدانید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صاحب‌نظرانِ دلسوز و آگاه، عکسِ آن را می‌گویند، چرا سختْ تحت تأثیر دشمن هستید؟ حداقل به این متن که بی‌بی‌سی مطرح می‌کند، فکر کنید:

واشنگتن پست: سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورد مگر در سوق دادن ایران به سوی چین.

 

 

28543
متن پرسش
سلام و عرض ادب: آیا کسانی که عامدانه مانع از حرکت جمهوری اسلامی به سمت تحقق اهداف تمدنی و مقدمه چینی برای ظهور حضرت حجت علیه السلام می‌شوند و آن کسانی که سعی در منحرف کردن مسیر مقدس جمهوری اسلامی داشتند مستحق لعنت هستند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لعنت چرا؟ باید با متانت تمام و دلایل محکم آن کارها را انتقاد کرد. موفق باشید

28507
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این مقاله را یکی از شاگردانتان نوشتند و از من خواستند برایتان بفرستم و اگر احیانا سخنی هم برایشان دارید بفرمایید: آقای زیبا کلام، کلامت چون ماری خوش خط و خال زیبا و اما آکنده از زهری کشنده به جان ملت و سرزمین و تاریخ مان و هدیه ای بی دریغ و شاید بی مزد و مواجب به دشمنان این مرز و بوم است. چقدر زیبا و جذاب اما فریب کارانه و منافقانه تلاش دارید که زهری را که اربابان فرعونی شما به جان مردم این سرزمین تزریق کرده اند کارساز کرده و تاب و توان و مقاومت ملت را به هلاکت برسانید. اربابان ظالم و انسان ستیز شما زانو را بر گردن ملت و اقتصاد شما گذاشته اند، به جای آنکه تلاش کنید اثر فشار نفس گیر زانوی تحریم بر گلوی مردمان و اقتصادشان کاهش یابد نفسهای ملت و انقلاب را با نرخ دلار و سکه می شمارید و منتظرید کی نفس ملت و انقلاب قطع شود تا تئوری تسلیم را اثبات کنید، تا چه شود؟ دشمن بر سر ترحم آمده از فشار زانویش بر گلوی ملت بکاهد و یا نه مطابق ذات خبیث خود بگوید حالا که اثر کرد چرا بیشتر و محکم تر ادامه ندهیم؟ مانند آنچه در مذاکرات هسته‌ای و برجام گذشت. شما که ظاهراً استاد سفارشی علوم سیاسی هستید، بفرمایید در تئوری تسلیم، آمریکا و غرب به چه چیزی قانع می‌شوند؟ به گرفتن توان هسته ای‌، موشکی و دفاعی؟ انحلال سپاه؟ انحلال بسیج؟ برداشتن رشته های دروس فیزیک هسته ای در دانشگاه؟ ترور و کشتن دانشمندان هسته‌ای؟ حذف دروس فیزیک در دبیرستان؟ مصاحبه و بازجویی دانشمندان فیزیک و اشغال و تصرف سرزمینتان و... خیر آقای زیبا کلام حتی اگر مثل افغانستان سرزمین تان سال ها تحت اشغال باشد، یک سر کشورتان داعش یک سر دیگر آن را طالبان مدیریت و صف‌آرایی کرده و با یک دولت مرکزی ضعیف و دست نشانده زندگی مردم را به پشت سگ‌می بندند؟ بلافاصله خواهید گفت چرا ما را با افغانستان مقایسه می‌کنید؟ شما بگویید، در آن شرایط مگر دست شماست کدام مسیر را بروید؟ خدا رو شکر اربابان تان بسیار قهار و زورگو هستند و از اربابی گری و فرعونیت چیزی کم ندارند و هرگاه مسلط شوند یک مسیر قهری بیشتر باقی نمی گذارند؟ ملت فرهیخته و عزیز ایران به نخبگان و دانشمندان و فرهیختگان شجاع سیاسی و نظامی خود افتخار می کند که با هزینه ای دهها برابر کمتر از هزینه های نظامی دشمن توانسته اند با استفاده بهینه از دانش و فن و فرهنگ و جغرافیا موازنه قدرت و نظامی برقرار کرده و اجازه تعرض و اشغال سرزمین عزیزمان ایران را دور از ذهن کنند. بی ثباتی اقتصادی و نرخ دلار و سکه و بسیاری از معضلات دیگر بیش از آنکه هزینه تقابل و دفاع در برابر متجاوزان و اشغالگران باشد هزینه تئوریزه کردن ترس و تسلیم است. هزینه خیانت و تطمیع است هزینه دلباختگی و وادادگی است و هزینه خودباختگی و بی هویتی است که در ژنتیک جهان سومی های غرب زده ای امثال شما تزریق شده و می‌شود. مگر خانم کلینتون که او را در مقابل ترامپ فرشته نجات می دانید در مناظره انتخاباتی با ترامپ نگفت با ۱۲۰ کشور جهان رایزنی یا سفر کرده تا توانسته است داعش را علیه ایران خلق کند؟ مگر بنا نبود داعش و تکفیری ها پس از شکل گیری در شام و عراق با سپاه دهها میلیونی که از طلاب پاکستان و آفریقا و کشورهای عربی و... بسوی کشور عزیزمان ایران گسیل شده و برای سال ها سرزمین مان را اشغال کنند، و مگر بنا نبود اربابان آمریکایی و غربی شما فرشته نجات شوند و در یک پروسهٔ درگیری چندین ساله در خانه و زندگی مان، در بازی موش و گربه ایران را از داعش پس بگیرند و بعد هم سالیان نامعلوم تحت اشغال منجیان بوده و غرامت پرداخت کنیم؟ هزینه این کجا و هزینه دفاع در بیرون از مرزها و در خانه داعش کجا، برای ملت بزرگ ایران چه خوابی دیده اید و چه نیات شومی در پس زیبایی کلامتان پنهان کرده اید. لابد به شما و دوستانتان وعده داده اند وقتی چنین وضعیتی پیش آمد شما مصون هستید و در منطقه سبز تهران کنار ژنرالهای اشغالگر و یا نه در نیویورک و واشنگتن در کاخ های آنچنانی به سعادت خواهید رسید. برای کسی که الفبای سیاست را بداند روشن و واضح است که اگر بشار اسد و حزب الله ریشه مردمی نداشتند در برابر سیل بنیان کن تکفیری ها و صدها میلیارد پول عربستان و حضور تمام قد سیاسی و نظامی آمریکا فرانسه و انگلیس عربستان ترکیه و ده‌ها کشور دیگر نمی توانستند دوام بیاورند. در دفاع از استقلال و آزادی و تمامیت ارضی کشور، مردم شکی ندارند که بخواهیم در این مقوله از آنان سوال کنیم بلکه این مردم هستند که دفاع را جلو می برند. اگر روزی بنا بود به جای دفاع در خانه خودمان، حاشیه امنیت کشور را توسعه داده و با توطئه های دشمنان در بیرون از مرزها مواجه شویم شما و اربابان تان قطعا تاب نیاورده و دلخورید و این از عظمت و اقتدار و از دانش و ابتکار و خلاقیت نیروهای دفاعی و امنیتی ماست. بله کشور آمریکا اگر برای خوی تجاوزکارانه و غاصبانه و ظالمانه خود هر ساله صدها میلیارد دلار هزینه می‌کند شاید برای شما خوش نباشد که در این مورد هم به اربابان آمریکایی تان اقتدا کرده اجازه بدهید ما هم‌ مختصری از هزینه هامان را صرف دفاع از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی میهن عزیزمان ایران کنیم. چرا به جای شرمساری و خجالت عقب ماندن از قافله ی رادمردان و آزادیخواهان فدایی وطن، تر س و تسلیم را تئوریزه و بزک می کنید تا تیرهای زهرآگین دشمن به جان ملت کارساز شود؟ همفکران شما با صادرات و واردات و بانک مرکزی، دلار، سکه و بنزین و شیلات و قاچاق کالا و واگذاری های اصل ۴۴ و اختلاس های بانکی، با این مردم و این کشور چه کردند؟ لابد در جواب، همانطور که در دادن آدرس های غلط آموزش دیده و با مهارت و یا دقیق‌تر بگویم تر دست و شعبده باز هستید، آدرس به سوریه و لبنان خواهی داد. همه هزینه در دفاع از امنیت و استقلال کشورمان در برابر توطئه های کل منطقه بعضا به اختلاس یکی دو تا از همرزمان شما نمی رسد. خیلی به خودتان غره شده اید که بار دیگر رای مردم را بزنید یا به قول دوستانتان که در این دوره فرمودید، حالا که توانستیم مخشان را بزنیم جیبشان را به مدد آدرسهای غلط راحت تر خواهیم زد و با بهانه صادرات و واردات و دلار چند نرخی چه رانت بازاری راه انداختید و دلار و سکه های زانتی را بین خود و بچه هایتان به هر شیوه‌ای واگذار کرده و به گردش در آوردید و با افزایش قیمت آن به چند برابر هر بار دست در جیب مردم کرده و نصف و یا بیشتر از نصف زندگی مردم را به صاحب شدید. بی خبر نیستیم که در جمع تان آقای تاج داده گفته است که برای ریاست جمهوری هم اینقدر ناامید نباشید مردم هم فراموش می‌کنند. تقسیم کار خواهیم کرد یک روز من یک روز موسوی خوئینی ها و یک روز هم صادق زیباکلام و روز دیگر آقا سعید حجاریان و... حوزه های فکری جامعه را پر از ابهام و غبار آلودگی کرده و با آدرسهای غلط بار دیگر رای مردم را خواهیم زد و اما غافلید از اینکه «و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوبی اشاره شده است. مهم آن است که ما با همان متانتی که رهبر معظم انقلاب، کشور و انقلاب را از این افراد عبور می‌دهند؛ کار را جلو ببریم، همان بهتر که افرادی مثل آقای امید دانا جواب این افراد را بدهد. موفق باشید

28505
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: چگونه می‌توانیم سرباز انقلاب اسلامی ایران باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین راه توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است. در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۸۴۹۱ رجوع فرمایید. موفق باشید

28491
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در خصوص افرادی مثل دکتر سعید زیباکلام و جوانان دیگری که کم و بیش از نظر سیاسی همفکر هستند سوالی برایم به وجود آمده است. حتما موضع چند روز اخیر ایشان را دیده اید البته چندان عجیب نبود چراکه نوع نگاه این نوع عزیزان به ولایت متفاوت از نگاه حزب اللهی ها بود از اول اما با آشنایی مدید و تقریبا نزدیک می‌دانیم که این افراد دل بسته انقلاب اسلامی و آرمانهای آن و نیز علاقه مند به حضرت امام و مقام معظم رهبری بودند و احتمالا هستند همچنان اما درک مسیری که انقلاب اسلامی پیش می‌رود و درک سیره مقام معظم رهبری در مدیریت کشور بر ایشان ممکن نشده است و دچار دردسرهایی شده اند تا جایی که کسی مثل سعید زیباکلام که صدها سخنرانی در نقد برجام داشته مطلبی می‌نویسد که کسی مثل تاجزاده از آن بهره می‌برد. ضعف در نگاه دینی و عمیق به انقلاب اسلامی و ولایت در کسانی مثل سعید زیباکلام و جوانان هم نظر او وجود داشت اما آنها در گفتار و عمل همراستای انقلاب عمل می‌کردند و به تعبیر دقیق‌تر در سطحی از سطوحی حرکت ذیل انقلاب اسلامی پیش می‌‍آمدند اما آنچه آنان را به موضع گیری علنی (به جای نقد به نحوی که کمک به دشمن نباشد) کشاند مسائلی مثل سیره مقام معظم رهبری در تعامل با دولت روحانی و مخصوصا در برجام، و ماجرای بنزین و روش ایشان در مواجه با جناب صادق لاریجانی و امثال آن و نیز نوع مواجهه (به نظر من متفاوت) مقام معظم رهبری با دکتر احمدی نژاد بود. این طیف چون درک بهتری از مسیر انقلاب اسلامی و تقابل آن با جهان مدرن داشتند، برتری غیرقابل قیاس عملکرد دولت احمدی نژاد را با سایر دولتها به خوبی درک می‌کردند از این رو هم از رفتار قوه قضائیه با افراد منتسب به این دولت و هم از نظر منفی مقام معظم رهبری برای کاندیداتوری احمدی نژاد دچار ابهامات و تناقضاتی شدند. در کنار این موارد از جمله اختلاف نظرهای بسیار بسیار مهم این برادران با مقام معظم رهبری در درک وضع موجود است. آنها وضع امروز ما را بسیار بغرنج و سیر انقلاب را رو به نزول و سقوط می‌بینند ولی مقام معظم رهبری کاملا عکس این توصیف را دارند. در این نکته حتی اغلب حزب اللهی ها نیز نمی‌توانند توصیف مقام معظم رهبری از وضع موجود را درک کنند. روشن است که اگر کسی به عمق انقلاب اسلامی اندکی نزدیک شده باشد و به ظهور تاریخ جدید با انقلاب اسلامی آشنا باشد و توجه داشته باشد که این اتفاقات ذیل تاریخ گذشته نیست بلکه در فجر تاریخی جدید جهان در حال وقوع است، درکش از وضع موجود کاملا به نگاه مقام معظم رهبری نزدیک می‌شود. اما می‌دانیم که این درک به آسانی حاصل نمی‌شود و برای بسیاری نزدیک شدن به این معانی اساسا منتفی برای بسیاری نزدیک به غیرممکن و برای بسیاری نیز تنها پس از ریاضت و تلاش معرفتی مستمر ممکن است حاصل شود. حال ضمن معذرت خواهی از تسدیع و اطاله، سوال حقیر این است که آیا این اشکال بر ما و برای عملکرد و بیان مقام معظم رهبری وارد نیست که نمی‌توانیم حتی کسانی را اقناع کنیم که نزدیکترین افراد از نظر فکری و عملی به ما هستند و واقعا اهل غرض و باندبازی و امثال آن نیستند و البته ممکن است ضعف‌های نگرشی یا فکری داشته باشند؟ اینکه حتی بسیاری از جوانان دلبسته و علاقه مند به مقام معظم رهبری نیز نمی‌توانند عزل و نصبهای ایشان را هضم کنند، خود نمی‌تواند یک اشکال به ایشان باشد؟ آیا این طبیعت دشواری ابتلائات آخر الزمانی و طبیعت جنگ روانی و رسانه‌ای پرحجم دشمن است که حتی مسائل برای بسیاری از حزب اللهی ها نیز قابل هضم نباشد و یا می‌توان آن را نقص دانست؟ نقص به این معنی که حتی در اقناع همراهترین‌ها نیز موفق نیستیم. عذر مجدد از طولانی شدن مزاحمت. و التماس دعای واقعی از حضرتعالی دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در شرایط حساس تاریخی قرار داریم که از یک طرف انقلاب اسلامی توانسته است با رهبری‌های حکیمانه‌ی مقام معظم رهبری و در عین سعه‌ی صدری که ایشان نسبت به آقای هاشمی و انحرافاتی که ایشان وارد انقلاب می‌کردند؛ انقلاب را حفظ کنند و به جای این‌که در همان زمانی که امثال آقای هاشمی و امثال ایشان پایه‌هایی را گذاشتند که امروز شما با آن انحرافا‌ها و ثروت‌های بادآورده‌ی جریان‌های به ظاهر در کنار انقلاب، با آقای هاشمی و انحرافات ایشان مقابله کنند و به نظر بنده بساط انقلاب اسلامی را به وسعتی که امروز ملاحظه می‌کنید، برچینند؛ و نهایتش یک جریان به اصطلاح خوب انقلابی میدان مدیریت ایران را به دست بگیرند، ایشان با آن سعه‌ی صدر مهدوی، سعی کردند اصل انقلاب با توجه به ذات خاص تاریخی که دارد، بماند زیرا می‌دانستند در دل این حضور تاریخی به مرور مشکلات پیش‌آمده رفع خواهد شد ولی انقلاب می‌ماند. و امروز ما ناظر دو پدیده هستیم؛ یکی مشکلاتی که ملاحظه می‌کنید از فقر و بیکاری گرفته تا ثروت‌های بادآورده و فاصله‌ی طبقاتی این‌چنین آزاددهنده، که امثال آقای سعید زیباکلام نسبت به آن نگران هستند. پدیده‌ی دوم وجود خود انقلاب است و توانایی‌هایی که برای رفع این مشکلات در ذات خود دارد و با رهنمودهای فوق‌العاده مهدوی مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» می‌بینید که بنیان عبور از بلیّه‌ی آقای هاشمی بحمداللّه در حال شکل گیری است. و رساندن جامعه به این مرحله که مردم امیدشان از آن نگاه غرب‌گرا که به اصطلاح به بهانه‌ی برجام می‌خواستند ما را «ژاپن اسلامی» کنند، تا حدّ زیادی قطع شده است؛ کار بس مهمی است و افقی که با حضور مسئولین نظام قضایی و نظام تقنین پیش آمده است، حتماً در اجرا نیز پیش خواهد آمد و با حفظ انقلاب اسلامی تحول اساسی در کشور به‌وجود می‌آید. و اگر تا دیروز آقای عباس عبدی در آخرین روزهای دولت آقای خاتمی گفتند آخرین میخ به تابوت اصلاح‌طلبی در حال کوبیدن است، ولی به جهت نشناختن ذات انقلاب اسلامی توسط آقای احمدی‌نژاد و نداشتن معارف لازم ما باز نتوانستیم به هویت اصیلی که نظام اجرایی ما نیاز دارد، برگردیم، با رهنمودهای مقام معظم رهبری و تجربه‌های به‌دست آمده، مسلّم آخرین میخ‌ها به تابوت جریان غرب‌گرایی که متوجه‌ی اصالت حضور تاریخی انقلاب نیست؛ در حال کوبیدن است و به همین جهت رهبر معظم انقلاب مجلس را و نیروهای انقلاب را متذکر شدند که به جای استیضاح دولت، اجازه دهند تا دولت همه‌ی آنچه که باید از خود نشان دهد را، به میدان بیاورد. و مسلّم بدانید این نوع نگاه که در این دولتمردان هست، هیچ سنگی بر سنگی گذاشته نخواهد شد و إن‌شاءاللّه امثال آقای زیباکلام‌ها هم متوجه می‌شوند باید در سعه‌ی وسیع‌تری انقلاب را و مددهای الهی را که به رهبری می‌شود ببینند، به همان معنایی که بنده مکرر عرض کرده‌ام «برای آبادانی دهی نباید شهری را خراب کرد.» بحث بسیار است و امکان طرح موضوعات هنوز فراهم نشده است. خدا را شکر که باطن نورانی این انقلاب اگر از یک طرف جوانان پاک‌سیرتی را متوجه‌ی اصالت‌های انقلاب می‌کند؛ توانِ آن را دارد که مدعیان دروغین دفاع از انقلاب امثال تاج‌زاده‌ها را این‌چنین رسوا کند. آیا عقابی از این بالاتر که اینان دیگر هیچ تعلقی به انقلابی که حاج‌قاسم‌ها می‌پروراند، ندارند؟! در حالی‌که محال است خداوند آثار زحمات شهدای ما را ضایع کند که قصد و مقصدشان حفظ نظام اسلامی و جهانی‌شدن آن بود به همان معنایی که خداوند وعده داد: «فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ». موفق باشید 

28485
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت جناب آقای طاهرزاده: مجدد بابت شرح بسیار ارزشمندتان بر مقالات مرحوم آیه الله شجاعی تشکر می کنم. بسیار برای من مفید و موثر است. یک سوال از خدمت شما دارم. چرا از خود جناب شجاعی کمتر (شاید هیچ) اسم برده نمی شود؟ آیا مربوط به موضع گیری ایشان بعد از یک دوره انتخاب بعنوان نماینده مجلس و سپس کناره گیری از سیاست است؟ بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه‌ی خود آن بزرگوار آن‌طور بود که رسیده بودند باید به طور جدّی به اصلاح اخلاق و رفتار مردم پرداخته شود وگرنه در این دنیای سراسر طوفانی، انقلاب اسلامی همراهان خوبی نخواهد داشت و حقیقتاً حرف ایشان، حرف درستی بود و هست. موفق باشید

28478
متن پرسش
سلام استاد عزیزم خدا قوت: در پناه خدا همواره موید باشید، سوال یکی از خواهران مدیر را عینا خدمتتان ارسال می کنم پاسخهایی دادم ولی ظاهرا قانع کننده نبود. مدتی است که فکرم مشغول سئوالی در مورد مقام معظم رهبری است. و آن اینکه چرا رهبر طی این سالها در مورد اختلاسهای میلیاردی که باعث رنجش روح و روان مردم شده و آنها را آزار می‌دهد سخنی نگفته اند؟ و بطور جدی با آن برخورد نکرده اند؟! ذر این مسئله که ایشان و خانواده شان پاکدست هستند حرفی نیست در این مسئله که سالهاست از اقتصاد مقاومتی سخن می‌گویند خوب حرفی نیست، اما وقتی ما به حکومت علی (ع) نگاه می‌کنیم حفاظت از بیت المال خیلی برایشان مهم بوده، اما ما یک سخنرانی از رهبر بیاد نداریم که اعتراض جدی به اختلاسها و برنامه ایی برای پیشگیری از اختلاسها داشته باشند! دوست دارم یک جواب منطقی بشنوم. و اگر پاسخ بدید ممنون میشم. بخشی از وظیفه رهبر جامعه در این است که بطور جدی از اموال و سرمایه های کشور محافظت کنه و حتی زمانی را بیاد دارم اختلاس بزرگی شده بود و رهبر آن را مسئله کوچک و بی اهمیت خواندند! و من خیلی تعجب کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اولاً: طبق قانون اساسی رهبر انقلاب جایگاه خاصی دارند و نباید ایشان را با امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در امورات اجرایی مقایسه کرد. ثانیاً: به این فکر کنید که برای آبادکردن دهی، نباید شهری را خراب کرد. مهم، حفظ انقلاب است در طوفان امواجی که انقلاب را به صورت‌های مختلف تهدید می‌کند. زیرا ذات انقلاب اسلامی و حضور تاریخی آن، آن‌چنان توانا می‌باشد که بالاخره از این انحرافات با حکمت نایب الإمامیِ آیت اللّه خامنه‌ای عبور می‌کند. نمونه‌اش ظاهرشدن بستری است که امروزه شما شاهد محاکمه‌ی اختلاس‌کنندگان هستید. آیا با توجه به همین حکمت خاص ایشان نیست که می‌توان به آینده‌ای مبرّا از این اختلاس‌ها امیدوار بود و در دل آن معلوم کرد که جریان‌های به اصطلاح اصلاح‌طلبی چه اندازه به چهره‌ی این انقلاب ضربه زده‌اند؟ و در همین راستا امثال آقای خوئینی‌ها و تاج‌زاده‌ها برای معلوم نشدن ضربه‌هایی که آن‌ها به انقلاب زده‌اند، سعی می‌کنند رهبر انقلاب را مقصر خطاهای خودشان قلمداد کنند. در حالی‌که هنر فوق‌العاده حکیمانه‌ی رهبر معظم انقلاب آن بود که این افراد برای ارائه‌ی خود و نظرات خود میدان کامل داشته باشند و همین امر موجب می‌شود که نتوانند مقصر امور را رهبر انقلاب بدانند و از آن طرف رهبر معظم انقلاب در آن حدّ که جهت کلّی انقلاب محفوظ بماند، بر امور نظارت داشتند و دارند. موفق باشید

28477
متن پرسش
سلام استاد: در مورد جوابی که به سوال ۲۸۴۷۱ دادید فرمودید که «شاید» باید نوعی دیگر زندگی کنید. الان خواستم نوع زندگیم رو به شما بگم. جوانی هستم که چند سالی است تمام همّ و غم و دعایم به خدا رسیدن است و اینکه به آن هدف خلقتم که خدا من رو برای این موضوع آفریده برسم. استاد من زندگیم رو بر این اساس بنا نهادم. در همین راستا هم کارهای علمی مثل خواندن آثار شهید مطهری (ره) و جنابعالی و... به صورت گروهی با بچه های مسجد داشته ام و همچنین کارهای عملی مثل نماز اول وقت و سعی در گناه نکردن داشتم و دارم. اصلا بگذارید بهتر بگویم من برای این هدفم در خلوتها و مجالس روضه ضجه ها و اشک ها ریخته ام و ان‌شاءالله می‌ریزم. البته نه اینکه بگویم کسی هستم یا کاری کرده ام یا خدای ناکرده خواسته باشم از خودم تعریف بکنم. خدا می‌داند خودم رو هیچ می‌دانم. هدفم از گفتن این حرفا این بود که بگم نوع زندگیم اینجوریه. اگه ایرادی داره تو رو خدا بهم بگید. اگر ایرادی نداره پس دلیل این همه بدتقدیری تو زندگیم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دل همین اموری که در آن قرار دارید به نوعی دیگر از رویکرد فکر کنید و این مربوط به خودتان است که بالاخره از بازخوانی زندگی غفلت نکنیم. مثل آن‌که رهبر معظم انقلاب در بیانیه‌ی گام دوم عملاً از ما می‌خواهند در ادامه‌ی انقلاب تجدید نظرهایی داشته باشیم، نه آن‌که گذشته را زیر پا بگذاریم. موفق باشید

28470
متن پرسش
سلام: در جواب دوم سوال ۲۸۴۴۰ مبنی بر چگونگی نقد اصولگرایان قبیلگی و حزبی و عبور دادن جامعه از آنها با وجود افراد موجه ای که مانع نقد میشند فرمودید که تنگ نظری خطر بزرگی است و باید آن را نقد کرد و افراد را متوجه سعه صدر کرد. هر چند احساس می‌کنم جواب سوالم را گرفتم، اما در این جواب گویا تعریضی هم به اینجانب است که مواظب باش خودت هم در دام تنگ نظری و ضیق صدر قرار نگیری! آیا درست فهمیدم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی باید به مسیر کلی فکر کرد. عرایضی شده است که إن‌شاءاللّه این روزها روی سایت قرار گرفته است، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

جایگاه تمدن نوین اسلامی در این تاریخ

باسمه تعالی

در طلیعه‌ی حضور تاریخی هستیم که از یک طرف در افق خود نظر به تمدن اسلامی داریم و در جستجوی مبانی الهیاتی آن باید بود و از طرف دیگر در جهانی باید حاضر بود که در مواجهه با تمدن غربی است و در صدد گشودن راهی هستیم که در عین حضور تمدنی در این تاریخ از هویت قدسی خود، غفلت ننماییم و نیز در جهان خود جایگاه سایر افکار و ادیان و عقاید روشن گردد تا آن‌ها نیز تکلیف خود را با تمدنی که تحت عنوان تمدن نوین اسلامی در پیش است، روشن بدانند. با توجه به چنین نکاتی نظر عزیزان را به موارد زیر جلب می‌نمایم:

۱. اسلام به عنوان یک حقیقت فراتاریخی، مطابق طلب انسان‌ها و آمادگی روحی آن‌ها در هر تاریخی برای آن‌ها به ظهور می‌آید. وقتی بشر روحِ تمدنی داشته باشد و خود را جهانی احساس کند، جواب آن روح را مطابق آیه‌ی «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» (الرّحمن/۲۹) خواهد داد و خداوند با جلوه‌ی آن اسماء حسنایی که مناسب آن روزگاران است، بشر را تغذیه می‌کند، از آن جهت که در وصفِ جهانی‌بودنِ اسلام فرمود: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً» (سبأ/۲۸) و در دل همین حضور جهانی است که ما را دعوت به ارتباط با حضرت پروردگار در فضای اجتماعی و جمعی می‌کند و می‌فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران/۱۰۳) و ملاحظه دارید که روی «جمیعاً» تأکید شده است تا به تحقق جامعه‌ی دینی توجه شود.

۲. بشر امروز خود را جهانی می‌یابد و به همین اندازه می‌خواهد در جهان حاضر باشد و قرآن نیز او را با چنین حضوری همراهی می‌کند. امام خمينى «رضوان‏اللّه‌تعالی‌‏عليه» در پيام‏ استقامت‏، در همین راستا مى‏‌فرمايند: «راستى اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدى با جهانخواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» زیرا در جهانی حاضر هستیم که قدرت‌های بزرگ با روحیه‌ی تمامیت‌خواهی‌شان همه‌ی ملت‌ها را ذیل تمدن خود می‌خواهند و ضرورت قدرتی بزرگ که همه‌ی مناسبات را با فرهنگ خود تعریف کند، امری است که حکایت از واقع‌بینی و زمان‌شناسی حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دارد، وگرنه هویت اسلامیِ جهان اسلام به فراموشی می‌رود.

۳. اگر تمدن، بسط دانش و فکر و فرهنگی است که توان انسجام عقلانی و درونی در حوزه های مختلف که مربوط به انسان است را، دارا می‌باشد، می‌توان گفت آنچه امروزه در ایران اسلامیِ شیعیِ حاضر در انقلاب اسلامی واقع شده، شرایط تحقق یک تمدن را در خود فراهم کرده و این مشروط بر آن است که از فرآیندی‌بودنِ تمدن‌ها در تاریخ غفلت نشود.[1]

۴. تمدنی که در پیش رو خواهیم داشت، مسلّم تمدنی است که در مواجهه با تمدن غربی به ظهور می‌آید، تا از طرفی از ضعف‌های آن تمدن مبرّا باشد و از طرف دیگر خوبی‌های آن را بسط دهد، و لذا هرگز نباید بحث تقابل تمدن‌ها در میان باشد از آن جهت که هر تمدنی، روحی است تاریخی و خردی است که بشر را در هر دورانی در برمی‌گیرد و از این جهت بین خرد مدرن و فرهنگ غربی باید تفکیک کرد.

۵. خرد جدید، خردی است تاریخی و مربوط به جغرافیای خاصی نیست، تقدیری است تا انسان از  تک ساحتی قرون وسطا که خدا را در مفاهیم بلند جستجو می‌کرد، خدا را در همه‌جا بیابد و طبیعت نیز آینه انکشاف حقیقت باشد و بدین لحاظ از نظر تاریخی خرد جدید می‌تواند قدمی به جلو باشد.[2]

 با توجه به امر فوق بنا بر این است که خرد جدید را بفهمیم که مبتنی بر نظام معرفتی خاص خود می‌باشد که چندان شبیه و نزدیک به زیستِ جهان گذشته‌ی ما نیست و به یک معنا در آن خرد جدید نحوه‌ا‌ی از جهانی‌شدنِ بشر به میان آمده است.

۶. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در توصیف حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به مواجهه‌ی ایشان با خردِ مدرن می‌فرمایند: «یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل - در حضرت امام- در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود، در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه می‌کرد؛ در عین حال به شدّت پابند به تعبّد.» (۱۴/۳/۹۹)

۷. انقلاب اسلامی به عنوان یک موجود زنده مانند خودِ اسلام، مراحلی دارد، مثل آن‌که در قرآن داریم: «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُم‏» (مائده/۵) و این بدان معناست که وقتی شرایط، تاریخی تغییر کند نحوه‌ی حضور اسلام بین ملل و جوامع نیز تغییر می‌کند در آن حدّ که تا دیروز ازدواج با زنان اهل کتاب را ممنوع کرده بود و امروز ازدواج با آن‌ها را بدون آن‌که لازم باشد مسلمان شوند، اجازه می‌دهد. زیرا سیطره‌ی فرهنگیِ اسلام پس از یازده سال آن‌چنان قدرتمند شده است که نه‌تنها هضم فرهنگ یهود و نصارا نمی‌شود، بلکه آن‌ها را در خود هضم می‌کند بدون آن‌که نیاز باشد آن‌ها دین خود را تغییر دهند.

۸. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در پیام خود به امام جمعه‌ی هرمزگان می‌فرمایند: «... تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و روی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد اینجانب است.» (۲۶ تیرماه ۹۸). ملاحظه می‌فرمایید که انقلاب در شرایطی قرار دارد که علاوه بر نظر به جریان انقلابی و جوانان مؤمن، به عموم مردم که جدای از جریان انقلابی و جوانان مؤمن هستند، رویی گشاده و دست مهربانانه دراز می‌کند تا آن‌ها را در برگیرد، زیرا بحمداللّه در شرایط تاریخیِ گشوده‌ای حاضر شده است تا بقیه را نیز از آنِ خود کند.

۹. خردِ جدید با نظر به جهانی‌شدن انسان، به یک معنا هجرت از اخلاق فردی به اخلاق اجتماعی است و دغدغه‌ی اصلاح اجتماع را به جای تأکید بر اصلاح فرد به میان می‌آورد و ما با انقلاب اسلامی و تأکید بر ساختن اجتماع دینی با دغدغه‌های خاصی روبه‌رو هستیم، شبیه دغدغه‌های هگل و هایدگر در ساختن اجتماعی که در عین مدرن بودن، مذهبی باشد. هگل با روبه‌روشدن با تاریخ و خرد مدرن سعی دارد با مدّ نظر قراردادن خرد مدرن، راه کارهای حفظ هویت دینی را پایه‌ریزی کند و در این رابطه قانون را به جای اخلاق می‌گذارد، با این رویکرد که انسان مدرن با رعایتِ قانون احساس کند کاری اخلاقی انجام می‌دهد.

۱۰. تنگ‌نظری در هرجایی باشد، به‌خصوص در جریان مذهبی‌ها، ریشه در متوقف‌شدن آن‌ها در مفاهیمِ دینی دارد و برعکس، انسان‌ها با نظر به حقایق قدسی سعه‌ی صدر پیدا می‌کنند. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در خاطرات خود می‌فرمایند:

«یکی از کمونیست‌ها را به سلول ما آوردند، در حالی‌که بنده در حال نماز بودم چون لباس سفیدی را به صورت عمامه به سر داشتم و به جای عبا یک پتو به دوشم بود، هرکس مرا در تاریکیِ سلول می‌دید تصور می‌کرد من لباس روحانی به تن دارم. همین‌که آن فرد با بنده روبه‌رو شد چهره‌اش در هم رفت و غمگین و افسرده به گوشه‌ی سلول خزید. من به او نزدیک شدم و کوشیدم با او نیز مانند سایر زندانیان جدیدالورود رفتار کنم و افسردگی‌اش را بزدایم. به او گفتم: شما گرسنه‌اید یا تشنه؟ اما اخم از چهره‌اش کنار نرفت، با دست به مالش‌دادن شانه‌ها و سر و گردنش پرداختم، سعی کرد از پاسخ‌دادن به هر سؤالی خودداری کند. من عادت داشتم مقداری از غذای افطار را نگه دارم، به او نان و قدری مربا دادم، حاضر نشد بخورد. بالاخره به زور به او غذا خوراندم و آب نوشاندم چون می‌دانستم پس از دستگیری‌اش غذایی نخورده و چه بسا کتک هم خورده باشد. قدری چهره‌اش باز شد. جهت مراعات او نماز عشای خود را به تأخیر انداختم. صحبت با او را ادامه دادم. چون گمان می‌کرد من می‌خواهم او را به صفوف اسلام‌گرایان جذب کنم، سرش را بلند کرد و با لحنی خشک گفت: اجازه دهید اعتراف کنم من به هیچ دینی عقیده ندارم. فهمیدم که چه در ذهنش گذشته، دنبال جمله‌ای مناسب ذهنیت و منطق و شرایط او می‌گشتم. گفتم: سوکارنو رئیس جمهور اندونزی در کنفرانس باندونگ گفت: ملاکِ اتحاد ملت‌های عقب‌مانده، نه وحدت دینی و نه وحدت تاریخی و فرهنگی و امثال آن، بلکه وحدتِ نیاز است. مسائل، یکی است و سرنوشت، نامعلوم، و دین نباید میان من و شما جدایی بیندازد. انتظار این پاسخ را از من نداشت. دیدم تغییر در چهره‌اش آشکار شد، خیلی هم باز شد و با ما گرم گرفت. بعد به او گفتم: شما استراحت کن و ما نماز می‌خوانیم.»[3] ما در ادامه‌ی انقلاب و حضور تاریخی خود در این زمانه نیاز به چنین سعه‌ی صدری داریم تا بدون آن‌که بخواهیم جهان را مسلمان کنیم، جهان از آنِ ما باشد. مثل مردم غزّه که در موردشان گفته‌اند شیعیانی‌اند که دست‌بسته نماز می‌خوانند، زیرا عقل و قلب‌شان شیعه است.

۱۱. نظر به اسمای الهی و مظاهر آن و عبور از مفاهیم، عاملی است تا انسان با حقایق اسماء در آینه‌ی مخلوقات روبه‌رو شود. قرآن در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره‌ی جاثیه می‌فرماید: «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمينَ & وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ» این یعنی کمالات الهی که مورد حمد قرار می‌گیرند و کبریایی او را در همین آینه‌های مخلوقات که در زمین و آسمان هستند بنگریم و در همین مخلوقات با حقیقت مأنوس شویم.

۱۲. قرآن در رابطه با تحمل سایر ملل و سایر افکار، به پیامبر خدا «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» (جاثیه/۱۴) ای پیامبر! به مؤمنین بگو نسبت به آن‌هایی که امیدی به ایّام اللّه ندارند، اغماض داشته باشد و به آن‌ها گیر ندهد. و این حکایت از آن دارد با آن‌هایی که مانند مسلمانان به برزخ و قیامت و یا به ایّام اللّهِ حاکمیت حق در جهان امیدوار نیستند، باید اغماض نمود.

۱۳. قرآن اهل کتاب را به جای دعوت به اسلام، به توحید دعوت می‌فرماید و می‌گوید: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً» و در راستای پذیرش حضور متدینینِ اهل کتاب می‌فرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ & يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحينَ» (آل‌عمران/۱۱۳ و ۱۱۴). و نیز در سوره‌ی نساء آیه‌ی ۱۶۲ می‌فرماید: «لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقيمينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتيهِمْ أَجْراً عَظيماً».

 آیات فوق همه حکایت از آن دارد که اسلام بنا دارد در سعه‌ی توحیدی با سایر ملل به گفتگو بنشیند.

۱۴. در مورد اهل سنت از امام صادق «علیه‌السلام» داریم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِيُّونَ وَ الصِّدِّيقُونَ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَةُ أَبْوَابٍ يَدْخُلُ مِنْهَا شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا فَلَا أَزَالُ وَاقِفاً عَلَى الصِّرَاطِ أَدْعُو وَ أَقُولُ رَبِّ سَلِّمْ شِيعَتِي وَ مُحِبِّي وَ أَنْصَارِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي فِي دَارِ الدُّنْيَا فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكَ وَ شُفِّعْتَ فِي شِيعَتِكَ وَ يُشَفَّعُ كُلُّ رَجُلٍ مِنْ شِيعَتِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي وَ نَصَرَنِي وَ حَارَبَ مَنْ حَارَبَنِي بِفِعْلٍ أَوْ قَوْلٍ فِي سَبْعِينَ أَلْفَ مِنْ جِيرَانِهِ وَ أَقْرِبَائِهِ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِينَ مِمَّنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّةٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏» (الخصال، ج‏۲، ص: ۴۰۸) بهشت هشت در دارد؛ يك‌ در از آنِ پيغمبران و صديقان است، يك در از آنِ شهيدان و صالحان است، و از پنج در شيعيان و صديقان ما داخل مي‌شوند، من پيوسته بر سر صراط ايستاده و درخواست مي‌كنم؛ پروردگارا! شيعيان و دوستان و ياران مرا و كسانى كه مرا در دنيا به ولايت شناخته‌‏اند، سالم دار. يك بار آوازى از شكم عرش مي‌رسد كه‏ درخواست تو پذيرفته شد، شفاعت تو در باره شيعيانت قبول شد، هر تن از شيعيان من و كسانى كه ولايت مرا پذيرفته و مرا به گفتار يا كردار يارى كرده و با دشمنانم جنگيده‌‏اند، هفتادهزار تن از همسايگان و خويشان خود را مي‌توانند شفاعت كرد؛ از يك درِ ديگر مسلمانان ديگرى كه خدا را به يگانگى شناخته و ذره‏اى دشمنى ما خاندان در دلشان نيست وارد مي‌شوند.

راوی از ابی‌جعفر «علیه‌السلام» سؤال می‌کند وضع موحدین که اقرار به نبوت حضرت محمد «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» دارند ولی اهل گناه هستند و امامی ندارند و ولایت را نمی‌شناسند، پس از مرگ چگونه است؟ حضرت فرمودند: «أَمَّا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُمْ فِي حُفَرِهِمْ لَا يَخْرُجُونَ مِنْهَا فَمَنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ وَ لَمْ يَظْهَرْ مِنْهُ عَدَاوَةٌ فَإِنَّهُ يُخَدُّ لَهُ خَدّاً إِلَى الْجَنَّةِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ بِالْمَغْرِبِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِ الرَّوْحُ فِي حُفْرَتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ فَيُحَاسِبَهُ بِحَسَنَاتِهِ وَ سَيِّئَاتِهِ فَإِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِمَّا إِلَى النَّارِ فَهَؤُلَاءِ الْمَوْقُوفُونَ لِأَمْرِ اللَّهِ» (بحارالأنوار، ج‏۶۹، ص: ۱۵۸). امام «عليه‌السّلام» فرمودند: آن‌ها در قبرهاى خود خواهند ماند و از آن‌جا بيرون نخواهند گرديد، هركدام از آن‌ها كه كارهاى نيك انجام داده باشند و عداوت و عنادى از آن‏ها ظاهر نشده باشد از قبر او راهى به طرف بهشتى كه خداوند در مغرب آفريده است باز مى‌‏گردد و تا قیامت روح و بشارت به قبر او مى‌‏رسد، تا روز قيامت برپا شود، در آن هنگام در پيشگاه عدل خداوندى حاضر مى‏‌گردد و به حساب كار او مى‌‏رسند و خوبى‏‌ها و بدي‌هاى او را در نظر مى‌‏گيرند، در اين‌جا يا به طرف بهشت مى‌‏روند و يا به طرف دوزخ رهسپار مى‏‌شوند، وضع اين‌ها بستگى به امر خداوند دارد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند: «دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

[2] - در این مورد خوب است به مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» از آقای مارتین هایدگر رجوع شود.

[3] - گزیده‌ای از کتاب «خون دلی که لعل شد» از صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۱.

28461
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد در خصوص این توافقنامه ایران و چین، من از مفاسد اطلاع ندارم، اما الان می بینم هیاهویی به پاست و همه کسانی که جز دشمنی در طول این سالها برامون نداشتن دلسوز شدن، رضا پهلوی، پمپئو، اسرائیل و....از این موضع گیری ها حدس می‌زنم این قرارداد به نفع کشوره. استاد شما نظرتون راجع به این قرارداد چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد همه حکایت از آن دارد که می‌فرمایید حتی آقای حسین شریعتمداری که عموماً منتقد امورند، در این مورد نظر مثبت دارند. موفق باشید

نمایش چاپی