بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25997
متن پرسش
سلام علیکم: آقای دکتر عبدالکریمی، درباره مسئله نفوذ، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی که خب نزدیک دو دهه است در کشور ما مطرح شده و روش بحث و مناظره بوده و حتی از تعبیرات رهبر معظم انقلاب هم هست، مطالبی بیان کردند که کمی ذهن خودم رو هم درگیر کرده. ایشون به نحوی طرح مسائلی نظیر نفوذ و استحاله را ورود مباحثی امنیتی_پلیسی به درون عرصه اندیشه و فرهنگ می دانند و معتقدند اراده ای معطوف به حفظ قدرت توسط سیاسیون محسوب می شود و همچنین بیشتر یک امری که بدنبال حفظ بافت و ساختار تاریخی عقاید و ارزشها بجای درک درست جهان روز هست، قلمداد میشه و به نحوی میخواد این اندیشه ها که اتفاقا انسان ساخت و حاصل امر تاریخی است رو حقیقت و امری فراتاریخی و ازلی معرفی کنه و میان جهان روز و درک ما از آن فاصله ای احساس نمیکنه. این تلقی تا چه حد درسته؟ آیا واقعاً اموری مثل طرح و حساسیت به مبحثی عین نفوذ و جنگ نرم و... حاصل اموری ایدئولوژیک، سنت گرایانه، خلط مباحث فرهنگی و امنیتی بدور از درک درست عقلانیت مدرن و جهان امروزمان است و ما را از تعمق در مفاهیم عالی و حضور در جامعه جهانی، محروم می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در طرح بعضی از موضوعاتی که می‌فرمایید تذکرات خوبی را مطرح می‌کنند، ولی جایگاهی برای انقلاب اسلامی و تاریخی که بنا است با انقلاب شروع شود و ما را از تنگناهای تاریخی که حاصل غربزدگی و تحجّرِ دینی است خارج کند، قائل نیستند. به نظرم بهترین تفکر، که تفکرِ تاریخی است در این زمانه، تفکر به جایگاه انقلاب اسلامی است که می‌تواند ما را در تاریخ خود قرار دهد و نسبت به آینده تصمیم درستی را در مقابل ما بگذارد. امید است آقای عبدالکریمی متوجه این امر بشوند. موفق باشید

25996
متن پرسش
سلام علیکم: در خصوص پاسخ سوال ۲۵۹۸۲ بصورت خلاصه عرض می کنم بله راهکار وجود دارد ولی فقیه کیست؟ من به این نتیجه می‌رسم فلانی در علم، تقوا، شجاعت، درایت و دیانت، قضاوت و فقاهت از همه بهتر است و به امام معصوم نزدیک‌تر پس مادامی‌که این شرایط را داراست یا کسی بهتر از او را نیافته‌ام بنا به اعتقادات مذهبی و عقلانیت از وی تبعیت می‌کنم (با حفظ شرایطی که امام علی در نهج‌البلاغه عنوان کرده است) و در امور اجتماعی هم منویات وی را موردنظر خواهم داشت و در این شرایط اگر اکثریت به نتیجه‌ای که من رسیده‌ام برسند خواه ناخواه مملکت طبق نظر ولی فقیه یا امام اداره خواهد شد و چه بسا مردم تصمیم بگیرند این ولی فقیه یا امام معصوم حتی حکومت را هم در دست بگیرد. شیوهٔ حکومت چگونه باشد؟ ۱.امام علی آنچنان امور را به دست خود مردم داده بود که بیت‌المال را که بودجهٔ آن زمان حکومت بود تماماً میان مردم تقسیم می‌کرد و هیچ چیز به بهانهٔ امور حکومت نگاه نمی‌داشت و از چند پادگان دوران خلیفهٔ دوم فقط یکی را نگهداشت و در زمان جنگ نه خدمت اجباری می‌گرفت نه در بیت‌المال پولی می‌ماند تا نیروی مزدور استخدام کند بلکه فقط مردم را به حضور در جبهه دعوت می‌کرد و در نهایت هرتعداد چه کم و چه زیاد می‌آمدند با همان‌ها عازم جنگ می‌شد. ۲. سیستم ریاستی که در آن اختیارات اجرایی رهبر هم به رئیس‌جمهور منتقل شده با پاسخگویی و نظارت کافی و امکان پس گرفتن رأی و تعریف سیستم اعمال نظر دائمی مردم در امر حکومت بهترین شیوه‌ای است که کمابیش در برخی از کشورهای پیشرفته (البته عمدتاً پارلمانی) اجرا می‌شود و الحق به‌مراتب وضع عدالت اجتماعی‌شان بهتر از ماست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که آیا عده‌ای مجتهدِ مجتهدشناس یعنی اعضای خبرگان، بهتر می‌توانند ولیّ فقیه را در این تاریخ با پیچیدگی‌هایِ حساس این زمانه تشخیص دهند که چه کسی باید باشد؟ یا یک فرد؟ از طرفی اگر علی «علیه‌السلام» امروز در قید حیات بودند، مطابق امروز، نسبت به بودجه‌ی کشور و ادارات تصمیم می‌گرفتند؟ یا این‌که هر روز عصر، کفِ بیت‌المال را جاروب می‌کردند و تشریف می‌بردند مسجد؟ موفق باشید

25987
متن پرسش
سلام علیکم: بهره بردن از تکنولوژی و علم تمدن غرب، در کشور ما یک مساله تمدنی بوده و هست و الگوهای متفاوتی هم داده شده و خود شما هم چندین کتاب در این زمینه نوشته اید. اما استاد، یک مسئله دردآور و شاید مضحک این باشه که خیلی ها در زمینه و راهبردهای غربی حرکت می کنند و جهت می گیرند و خب برای اینکه مثلا بگند اسلامی هم شده میان چندین آیه و حدیث کنارش میذارن که دون شان دیانت مبینه. یعنی مثلا می خواهند روان شناسی اسلامی اجرا کنند چند واحد علم النفس هم میان میذارند که واقعاً در ذهن مخاطب هم چنین تداعی میکنه ما خودمون هویت و روحیه مستقل هم نداریم و اصل علم و تمدن در وادی غرب هست حالا ما هم می خواهیم در اون جهت باشیم و در عین حال روحیه اسلامی رو هم در اختیار داشته باشیم که رسماً یک افت برای تمدن اسلامی است. ویژه اینکه ما الگویی مانند فارابی، ابن سینا و ملاصدرا داریم که در برخورد با فلسفه غرب، چنان رویکردی دنبال می کنند که آن مباحث فلسفی در دایره معارف اسلامی وارو شود و حتی راهی برای تبیین و تحکیم عقاید دینی و توحیدی محسوب گردد. و یا الگویی در عصر حاضر مثل شهید شهریاری و احمدی روشن داریم که در برخورد با تنکولوژی مدرن ویژه در انرژی هسته ای، روح تمدنی و قلب سلیم خود را از دست نمی دهند و در عین حال از آن ابزار جهت اعتلای جامعه اسلامی بهره می بردند. واقعاً و حقیقتاً با توجه به اینکه شهید آوینی و حضرتعالی و سایر متفکران انقلابی، اشاره دارید که باید به روح علم و تکنولوژی غرب که در راستای همان روح و وادی غربی است توجه داشت و آن روح علم و تکنولوژی را از آن خود کنیم و به تعبیری به ماده بیگانه، صورت خودمان را بدهیم تا در وادی و زمین ما تعریف شود اما از طرفی در شرایط امروز که عصر پیشرفت تکنولوژی ها و علوم است و از طرفی ما هم با حضور تاریخی انقلاب اسلامی و اشارات امام و آقا، بدنبال تمدن نوین اسلامی هستیم، و اینکه به قول خودتان اگر ابزاری از تمدن غرب گرفتیم باید توجه کرد آن ابزار در راستای همان تمدن و روح غربی تعریف شده، در تمدن نوین اسلامی و جبهه انقلاب امروز در برخورد با این تکنولوژی ها و علوم به نحوی که در دایره اسلامی قراد و تعریف گردد، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نگاه که می‌فرمایید؛ عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی میان دو جهان» شده است که می‌توانید به آدرس زیر به آن رجوع فرمایید. موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1651

25955
متن پرسش
سلام علیکم: رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، مهم ترین جهاد را پرورش نهال امید به آینده می دانند و نشانه ها و علائمی از رشد را هم تبیین می کنند. آیا با وجود آلام و مشکلات و مصائبی که امروز مردم را درگیر کرده که هنوز پس از چهل و یک سال، دغدغه اصلی بجای فرهنگ و تمدن انقلابی، تهیه اقلام ضروری و گرانی و بیکاری است و از طرفی رفتارها و مفاسد اخلاقی که نقیض شریعت هست را در جامعه ملاحظه می نماییم، آیا امید رهبر انقلاب، مبتنی بر یک پیش بینی و پیشگویی با نظر به دوردست و یک پیش گویی پیامبر گونه است یا با همین محاسبات ساده و محسوس ایشان امید دارند یا اینکه با نظر به حکمت و سنتی الهی از رشد و امید صحبت به میان می آورند؟ آیا با وجود این تلاطمات، می توان نشانه های رشد که مبنای امیدواری است را پر رنگ و قوی دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که آمریکا در تحقق اراده‌های خود در این زمانه موفق نمی‌شود، حکایت از آن دارد که آینده از آنِ جبهه‌ی ضد استکباریِ انقلاب اسلامی است. موفق باشید

25967
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب خدمت شما ستاد گرانقدری که طی چند سال اخیر انس ویژه ای با مباحث تون پیدا کردم و در این ایام نوجوانی در یافتن مسیری بزرگ به وسعت جهانی که در آن هستم کتب شما توانست راهنمایی ام کند و البته از جهت خانوادگی و ارتباطی که با مادرم خانم پیراوی ونک داشتید، بیشتر ارادت و علقه عاطفی به ایشون پیدا شد و ارادت بیشتری به حضرتعالی پیدا کردم. استاد عزیز؛ مطلبی بشدت ذهنم رو درگیر کرده، اینکه چرا هنوز با وجود انجام عبادات و مراقبه های نفسانی، هنوز راه را پیدا نکردیم و قلبمان در راه قرار نگرفته و آن را در نیافته است. این را بدین جهت عرض می نمایم که در کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی، فرمودید بزرگانی مثل امام، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی در کمیت عبادات و انجام فرائض با متدینین ما آنچنان تفاوتی ندارند بلکه تفاوت آنها اینست که آنها راه را می یابند و قلبشان آن راه را در می یابد و لذا از گذشته و آینده که عدم است رها شده و حال را در می یابند که وجود دارد و انسان را از حجاب زمان رها می کند. این ره یافتگی و یافتن آن راهی که ما را از حجاب زمان رها می کند، چرا هنوز با وجود آن عبادات و مراقبه ها یافت نشده و ما سرگردانیم؟ آیا علتش این است که هنوز روح عبادات و هدف حیات زمینی را نیافته ایم یا اینکه هنوز جهان را به وسعت وجودی خود معنا نکرده ایم یا علت دیگری در میان است؟ التماس دعا؛ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه می‌گویی پسر؟! مثل آتشفشان شده‌ای و خودت هم نمی‌دانی. «به کجا چنین شتابان؟». «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». بحمداللّه در خانواده‌ای این‌چنین با طمأنینه و با سابقه‌ی دیانتِ دیرین، به طلوع آمده‌ای و به خوبی در زیر سایه‌ی مادری آن‌چنین حکیم و گشاده‌فکر روزگار می‌گذرانی. کم نداری. من نمی‌دانستم این آقای برمکی که ما را بمبارانِ سؤالات خود کرده است، شما هستید؟!! کمی به دورِ اندیشه‌ی مادرت که استادی است ارزشمند با آثاری اندیشمندانه، بچرخی، آن راه که به دنبالش هستی، به ظهور می‌آید، ولی مناسبِ این تاریخ. تا حقیقت را در آینه‌ی انقلاب اسلامی به تماشا بنشینی و با آن مأنوس باشی. موفق باشید

25943
متن پرسش
سلام علیکم: آیت الله سید محمد مهدی میرباقری در کتابی که اخیراً نوشتند به نام کتاب «عصر جدید» که بیشتر رویکرد تبیین بیانیه گام دوم انقلاب رو داره، در باب رویکرد استحاله در برخورد با تمدن غرب می نویسند: «می‌توانیم در چهارچوب ارزش‌های خودمان، پدیده‌های نو را استحاله کنیم. منتها استحاله سطوحی دارد، از مراحل ساده تا مراحل پیچیده. ما اگر یک شیء را با نقطه‌مختصاتش آوردیم، کل آن سیستم را آورده‌ایم. ما اگر سیستم برق‌رسانیِ یک اتومبیل را قبول کردیم، کل دستگاه آن را قبول کرده‌ایم؛ مگر این‌که نقطه‌مختصاتش را عوض کنیم. تا وقتی که در نقطه‌مختصاتش تغییری ندهیم، باید کل موتور را متناسب و سازگار با همان بسازیم.» الان در شرایط فعلی ویژه اینکه رهبر انقلاب بر الگوی تمدنی مواجهه با غرب و مرزبندی دقیق با جبهه استکبار تاکید داشته اند، واقعاً در سطوح مختلف ویژه در عرصه علم و فناوری چگونه میشه جا انداخت و عملیاتی کرد این الگوی استحاله رو؟ در چه بستری و با چه ضوابطی باید این رویکرد پیاده شود تا مردم صرفاً در تئوری نباشد بلکه عملیاتی هم باشه و مردم ببینن ما نه در برابر غرب متحجریم و نه منفعل و خودباخته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودآگاهی به موضوع آن‌طور که شهید آوینی مطرح می‌کند مهم است. مثلاً این‌که بدانیم این ابزارها فرهنگ خاص خود را دارد و باید تا آن‌جا که ممکن است بومی شوند. موفق باشید

25940
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، بسیاری از افراد و دوستان انقلابی، از مبارزه با فساد و جلوگیری از خطر نفوذ و استحاله بشدت مایوس اند و ساختار را هم معیوب می بینند و حتی چندان هم به اقدامات جدید قوه قضاییه خوش بین نیستند و اعتقاد هم دارند که دامنه فساد نسبت به دوره پهلوی، گسترده تر شده است و در زمان رژیم قبلی، این میزان فساد نبود. آیا می توان این یاس را هم نشانه ای از ترویج ناامیدی توسط دشمنان و منافقین داخلی، در دل جریان انقلابی دانست که قصد دارد آنها را دلسرد کند یا اینکه خود انقلابی ها کمی عجله دارند و از مدار صبر خارج شدند و یا واقعاً این فساد و نفوذ چنین گسترده شده است که امید، کاری بس دشوارست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط جهانیِ اقتضای این نوع فسادها در کلّ جهان فراهم شده است. منتها در اکثر کشورها نسبت به این امور حساس نیستند چون فاسدان خودشان در حاکمیت قرار دارند و در این‌جه به جهت حساسیت انقلاب اسلامی نسبت به این امور، حساسیت هست، و همین امر کار را در بستر نفیِ فساد جلو می‌برد. موفق باشید

25927
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر ایران امروز نه توسعه یافته است و نه سنتی و اگر بپذیریم که توسعه یافتگی عقلی متناسب با خود می خواهد. لاجرم در ارائه الگو برای تاریخ امروزمان به تفکری ذوعالمین اشاره داریم و پیشنهاد به حضور عالمانی می دهیم که دو عالم را درک کرده اند هم از سنت بهره دارند و هم درصدد درک مدرنیته هستند. فارغ از اینکه این گزاره اصولا محال است یا نه ما بیشتر دل به افراد داریم و انگار هنوز بهترین مدل ارائه را مدل دفاع مقدس می دانیم که جوان مومن انقلابی بتواند کاری کند. اما چند مدتی ست که ساختار و مشکلاتش من را درگیر کرده است، آیا مشکلات ساختاری ما که از توسعه نیافتگی برآمده است با فرد ولو با فرض فوق قابل حل است؟ سخنانی امروز در باب نئوصدرایی می شنویم چقدر باید جدی گرفت؟ نسبت ما با صدرا امروز چگونه باید باشد؟ مدل حکومتی وجود اندیش چیست؟ ببخشید که سوالی درخور شما نپرسیدم اما واقعا درگیرم، اگر چنانچه سوالات حقیر را محقر دانستید پاسخ ندهید نمی خواهم وقت گران بهای استاد گرفته شود. تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه‌تنها بنده، بسیاری در حال حاضر در این مورد فکر کرده‌اند. فکر می‌کنم در چند جبهه باید موضوع را دنبال کرد. پیشنهاد بنده آن است که سری به جزوه‌ی «انقلاب اسلامی؛ طلوعِ جهانی بین دو جهان» بزنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید  

25904
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. دلیل بروز فتنه در جامعه اسلامی چیست و چه راهکارهایی برای پیشگیری از آن هست؟ ۲. آیا در آینده دوباره ممکن است انقلاب اسلامی درگیر فتنه شود و حوادث فتنه انگیزی رخ دهد و چالش اساسی برای مبانی نظری_عملی انقلاب ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منوّرشدنِ جامعه به معارفِ حقّه‌ی الهی ۲. چرا که نه! ولی هرچه دشمن با تجهیزات بیشتر برای فتنه به میدان آید، بیشتر از قبل، عظمتِ انقلاب اسلامی روشن می‌شود. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/22) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید 

25903
متن پرسش
سلام علیکم: مگر نه آن است که حضرت امیرالمومنین علیهم السلام در مقابله با خوارج، تا وقتی که دست به مقاتله نزده اند در مقام سکوت و نهایتا، احتجاج برآمدند؛ پس چرا در کشوری که خود را داعیه دار اسلام ناب معرفی می کند، صرف توهین به مقامات سیاسی بالارتبه موجب مجازات می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توهین به مقدسات یک ملت، غیر از آن است که در مقابل حضرت علی «علیه‌السلام» کسی به آن شخص توهین کند. این‌جا با توهین به مقدساتِ یک ملت، نظام اجتماع مؤمنین را مورد هجوم قرار داده است. موفق باشید

25902
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می توان جریان نفاق را شناسایی کرد تا با آن همراه و همسو نشد و حتی برنامه هایشان را افشا نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بر تقوی، بیشتر تأکید شود، جریان نفاق، بهتر رسوا می‌گردد و این‌که به هرحال جریان نفاق آن‌طور که در بقیه‌ی کشورها میدان‌‌دار است، در نظام اسلامی میدان ندارد؛ به جهت آن اندازه از تقوایی است که در میان است. موفق باشید

25890
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان این را استنباط کرد که انقلاب اسلامی، نمایانگر زنجیره ای توحیدی است که از دوران انبیاء و ائمه شروع شده و در تمام ادوار زندگی بشریت ادامه دارد و می کوشد انسانها را متذکر عهد الهی سازد و با هدایت آنان، جامعه متحد حول کلمه توحید را تشکیل دهد؟ به بیان بهتر آیا می توان گفت انقلاب اسلامی در تداوم حرکت مصلحان الهی با آن آرمانهای توحیدی است و البته آن مبارزات و هدایتگری ها در عصر حاضر منطبق با شان تاریخی، بصورت انقلاب اسلامی متجلی شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً مطلب همین است. لذا خداوند بر قلبِ سالکِ ره‌رفته‌ای یعنی حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اراده‌ی تحقق انقلاب اسلامی را إشراق می‌کند و از طرفی بر قلبِ موحدان اصیلِ این آب و خاک، القاء می‌نماید که برای تحقق آن از حتی جان خود دریغ ننمایند تا آن نهالِ عظیم‌القدر عالَم‌گیر شود، مگر نشده است که هر روز در سراسر عالم، دوست و دشمن از انقلاب اسلامی و از رهبر حکیم او سخن می‌گویند؟!! موفق باشید  

25854
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. به عقیده تان اساساً در انقلابهای اسلامی و نهضت ها و جبنش هایی که در بلاد اسلام در چند قرن اخیر رخ داده نظیر مبارزات سید جمال، نهضت جنگل، انقلاب مشروطه، ملی شدن صنعت نفت، بیداری اسلامی مصر سال ۱۳۹۰ و ...، عامل اصلی انحراف بسیاری از اینها یا به زانو در آمدنشون و یا عدم تاثیرگذاری عمیقشون چه بوده؟ ۲. استاد، آیا عوامل انحراف و شکست و عدم عمق وسیع تاثیر گذاری این انقلابها و جنبشها، برای انقلاب اسلامی ما هم قابل تجربه و رخ دادن است یا انقلاب اسلامی ظرفیت هایی نظیر ولایت فقیه دارد که بتواند بسیاری از چنین عواملی را خنثی سازد و البته متذکر عواقب کنار گذاشتن مشی اصیل انقلابی هم بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. غفلت از تقابل با روح استکباری دنیای استکبار. ۲. بحمداللّه انقلاب اسلامی به خوبی از آن گردنه‌ها که سایر نهضت‌ها را زمین‌گیر کرد، در حالِ گذار است. موفق باشید

25853
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز: با توجه به شرایط کنونی و تجارب نهضت اسلامی که پشت سر نهادیم، به نظر حضرتعالی مهمترین خطر تهدید کننده انقلاب و استحاله اون چیست و باید چگونه خنثی بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگ ترین خطر عدم مقاومت در راهی است که برای عبور از سیطره‌ی استکبار در پیش گرفته‌ایم. موفق باشید

25851
متن پرسش
سلام استاد گرانقدرم: خدا قوت! می خواستم ببینم «ولایت» و «عدالت» نسبت به هم چگونه تعریف می شوند!؟ آیا «عدالت» بر «ولایت» مقدم است!؟ آیا نسبت به هم رابطه ی عرضی یا طولی دارند!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت به معنای شکل‌دادنِ سایه‌ی احکام الهی است بر سر جامعه تا حقی ضایع نشود و عدالت به معنای واقعی آن محقق گردد. اگر دولت‌ها بر اساس ولایت احکام الهی که ولیّ امر متذکر آن است عمل کنند، عدالت به معنای واقعی حاکم می‌شود. ولی اگر مردم بر اساس خط و خطوط و یا سلائق شخصی عمل کنند، هم‌چنان سرِ عدالت بی‌کلاه خواهد ماند. موفق باشید

25848
متن پرسش
سلام علیکم: بسیاری از افراد در این ایام باقی به انتخابات مجلس، خارج از مباحث انتخاباتی، سخنان و حتی هجمه های سنگینی مطرح می نمایند. چندی است ادعا می کنند که مجلس ما، فرمایشی و تزئینی است و تحت تسلط و سیاست گذاری مستقیم رهبری است و از یک نهاد انتخابی خارج شده است. مدعی اند دولت و مجلس و شوراهای شهر با وجود ولایت فقیه و به تعبیر آنها قدرت فائقه و بلامنازع ایران، در پاس داشت جمهوریت و آزادی و دموکراسی به مشکل بر می خورند و رسماً ناتوان شده و از تصمیم سازی مستقل می افتند و حتی برخی پا رو هم از این فراتر گذاشته و عامل معیوبی نظام و غده چرکین اش را ولایت فقیه می دانند و سال گذشته هم در جلسه ای، آقایان حجاریان و باقی و تاج زاده اعلام کردند که قدرت در دست نهادهای انتخابی نیست و باید قدرت ولی فقیه را کاست یا با رئیس جمهوری ادغام کرد. آیا حقیقتاً ولایت فقیه تبدیل به دیکتاتوری شده است و نهادهای انتصابی اش شاهرگ کشور را بدست گرفته اند و دموکراسی با این نهاد و جایگاه ممکن نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت فقیه مانع انحرافاتی است که برای کلیّت نظام مضر است و این ربطی به انتخاب‌های مردم در بستر جمهوریت ندارد. به همین جهت بعضاً نهادهای جمهوریت انتخاب‌هایی می‌کنند که مورد رضایت رهبری نیست، ولی چون ضرری به کلیّت نظام نمی‌زند، ایشان ورود نمی‌کنند. موفق باشید

25847
متن پرسش
سلام علیکم: آیا وجود نهادی مثل شورای نگهبان که نهادی انتصابی است و به تعبیری ابزار نظارتی برای رهبری است، جهت پاس داشت آزادی و جمهوریت در نظام اسلامی و امکان ایجاد تفکر و تعمق و استماع انواع قولها و پذیرش احسن آنها، در تضاد نیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان بستر حضور صحیح کسانی است که باید منطبق بر اراده‌ی اصلی مردم که متعهدبودن بر اهداف انقلاب است، خود را نامزد کنند. موفق باشیدد

25838
متن پرسش
سلام علیکم: تا چه حد معتقدید نیروهای انقلابی و روحانیون و فعالان فرهنگی جبهه انقلاب درگیر تحجر و پوسیدگی افکارند و آیا اساساً امروز این افراد و نیروها متحجر و مرتجع اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه‌ جزیره‌ای فکر می‌کنیم و از گشودگیِ لازم بهره‌مند نیستیم. اخیراً عرایضی در بحث سوره‌ی جاثیه تحت عنوان «عامل اختلاف بین عالمان به دین» شده است. خوب است که بر روی سایت در قسمت جلسات هفتگی به جلسه‌ی روز شنبه رجوع فرمایید. موفق باشید

25835
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، بسیاری از افراد و حتی دوستان، اعتقاد دارند که نظام تا عمق در فساد فرو رفته و لابی های قدرت در حال احاطه مجلس و دولت و قوه قضاییه اند و نظام از مسیر عدالت و قسط خارج شده و رسماً حتی دارد به آرمانهای خود هم پشت می کند و یک حالت یاسی هم پیدا کرده اند که گویی امید به پیشرفت و پویایی نیست و یا بسیار کمرنگ شده و حتی معتقدند دامنه فساد الان بمراتب گسترده تر از زمان پهلوی است. آیا حقیقتاً چنین فسادی انقلاب و نظام را به باتلاق کشانده و باندهای قدرت مسلط اند و نظام در حال میان تهی شدن و به زانو در آمدن و از دست دادن مقبولیت و مشروعیت است و جوانان نمی توانند آنچنان امیدوار هم باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیری که حرکت توحیدی انقلاب گام گذاشته است، معلوم است که شیاطینِ درونی روح انسان و شیاطین بیرونی مانع این راه هستند. ولی آن‌چه معجزه می‌کند صبر و پایداری است معلوم است دشمن همین را می‌خواهد که با انواع مشکلات، مردم را از برکات اصلی انقلاب اسلامی که در پیش است محروم کند. موفق باشید

25828
متن پرسش
سلام خدمت بنده خدا: هرچند به قول یکی از اساتید سوال زیر شاید مزخرف باشد اما با نسلی مواجه هستیم که تفکر نمی کند، اما شبهه ای توسط برخی جوانان و حتی بزرگتر ها مطرح میشه مبنی بر اینکه شاه در اواخر حکومت تصمیم گرفت قیمت دلار را تعیین کند و تقریبا گوش به حرف آمریکا ندهد. در نتیجه آمریکا روی حضرت امام کار کرد. لذا در یک حرکت نمایشی ایشان را به ترکیه، عراق و بعد به فرانسه مهد آزادی می فرستد و در نهایت جایگزین شاه می شود. اما امام وارد ایران که شد پشت به آمریکا کرد. در واقع رو دست زد. می گویند به نظر شما منطقی است در فرانسه اجازه فعالیت بدهند به ایشان. چطور بعد یکی دو روز نوارهای ایشان به انقلابیون می رسید. یعنی مراقب فعالیت ایشان نبودند؟ یا چطور اجازه دادند پرواز فرانسه به سلامت وارد ایران شود؟ و می گویند اسناد حمایت آمریکا از امام موجود است. (bbc) یکی از جوانان از یک طلبه سوال کرده بود و او هم اینگونه جواب داده بود که بله آمریکا امام را وارد کرد اما امام آنان را فریب داد. حال شما ما رو راهنمایی بفرمایید. چگونه باید جواب داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً این حرف‌ها نیست! این‌ها به توهّم بیشتر شبیه است. متأسفانه بعضی‌ها فکر می‌کنند دنیا به جای این که در دست خدا باشد، در دست آمریکاست. غافل از آن‌که جهانِ مدرن آن‌قدر ضعف و خلاء دارد که خودش هم دستِ خودش نیست. موفق باشید

25815
متن پرسش
سلام علیکم: در جامعه اسلامی، آیا ولی فقیه به‌عنوان زعیم جامعه هم باید در برابر عملکردش پاسخگو باشد؟ اگر باید این پاسخگویی باشد، روش پی بردن به صحت عملکرد او چیست؟ رهبری از ابتدای رهبری خود تا کنون نه کنفرانس خبری و جلسه پرسش و پاسخ داشته اند که بشود درباره عملکردشان مبتنی بر اصول قانون اساسی سوال کرد، پس چگونه می توان گفت ایشان شخصی پاسخگو و عامل به قانون است وقتی راهی برای فهم نحوه عملکردشان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس نسبت به مسئولیت خود در مقابل کسانی که او را شایسته‌ی آن مسئولیت می‌دانند، پاسخگوست. رهبر معظم انقلاب که بر مبنای شرع موظفند عمل کنند و باید در مقابل آن‌ها که از شرع خبر دارند، یعنی مجتهدین مجلس خبرگان، جوابگوی اعمال خود باشند که ظاهراً این‌چنین است. همین‌طور است که یک متخصص قلب در مقابل علم به عکس‌العمل‌های قلب و متخصصین مربوطه، جوابگوست که دلایل اعمال خود را چگونه بر اساس علم به قلب انجام داده است. ولی همان‌طور که یک متخصص قلب نمی تواند دلایل کار خود را برای مردمی که اطلاعاتی از آن علم ندارند، بازگو کند؛ رهبر معظم انقلاب نیز که بر مبنایِ آموزه‌های شریعت الهی و قرآن و روایت اعمال خود را انجام می‌دهند، باید دلایل اعمال خود را به متخصصان احکام و آموزه‌های شریعت ارائه دهد. و این چیزی است که انجام می‌شود و مسلّم موضوعاتی نیست که بتوان آن‌ها را رسانه‌ای کرد. موفق باشید 

25812
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، با مطالعه کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» یک روحیه و بینش عجیبی برای خودم ایجاد شده و حس کردم خود شما هم با نگارش این کتاب این احساس و بینش را دنبال می کنید و بدنبال گشایش مقابل مخاطبان هستید و امیدوارم توانسته باشم با آن افق متعالی انس بگیرم و این مباحث راهبر و متذکر من باشد. پس از مطالعه این کتاب، با دید جدیدتری ارتباط قوی بین مطالب تان و بیانیه گام دوم انقلاب دیدم و پس از دقت در تعابیر آن بیانیه، روحیه ام قوی تر شد. حس می کنم ما با وجود تمام مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ویژه در حوزه تولید و اشتغال و غربزدگی و بحران تمدنی که رو به روی ما ظاهر شده است، اما در دل همین سختی ها ما در نعمت هستیم و این نقمت ها برای ما بشارتی است که: «ان تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا». این را در کربلا هم می شود دید آنگاه که سیدالشهدا برای اصحابشان تببین می فرمایند که شما در دل همین غربت و سختی، در اوج نعمت خدایید و خداوند بر شما منت نهاده و عزت را نصیبتان کرده است. به همین صورت در خیلی از برهه های دیگر مثل جنگ احزاب هم دیدم آنجا که فرمود چشمها خیره شده بود و جانها به گلو رسیده بود اما رسول الله سخن از فتح بزرگ و گسترش قلمرو اسلام و پیروزی نهایی بر جبهه کفر و نفاق می زدند. حسی به من می گوید ما اکنون در این برهه از انقلاب با رهبری حضرت آقا، شرایطی مثل یک آتشفشان را داریم.ِ آتشفشانی که مواد مذاب و دودها و مواد پر سر و صدا را بیرون می ریزد و آنها سرد می شوند لیکن آتش فشان قطورتر و بلند تر می شود و به مراتب به رشد بهتری می رسد. این مشکلات و مسئولین عافیت طلب و آغشته به چرب و شیرین ریاست، هم به نظرم همانند همان مواد مذاب پر سر و صدا هستند که دوران گذار ما از آنها شروع شده و بحمدالله بحای اینان، رویش های صالح و مومن و جهادگری می رویند که رشد انقلاب را تسریع و بهبود می بخشند. آری! به‌مراتب رویش‌ها بیشتر از ریزش‌هاست و این اتفاقات در دوره اخیر مجلس و دولت و قضای اقتصادی و مسائلی نظیر برجام، اثبات کرد در بستر مشی انقلابی و رویش ها است که می توان جلو رفت. این آرامش و امیدواری رهبر انقلاب ابتدا برای من بشدت سوال برانگیز و تعجب آور بود که چرا رهبری با وجود این حجم از مشکلات چنین آرام و با طمانینه است و حتی می گفتم رهبری برای اینکه دل خوشی بین جریان انقلابی باشد، مجبورست امید دهد حتی امید واهی. اما اکنون می بینم مبنای امیدشان چقدر منطقی و دال بر ظهور عهدی نوین و عصری جدید و تاریخی فراتر از تنگناهای مدرنیته، غربگرایی، اسلام تحجر و اسلام سکولار است و ایشان گویی مطمئن اند با صبر تمدنی و اعتقاد به نصرت حضرت الله و کار جهادی_انقلابی، آینده از آن توحید است. به عقیده ام بیانیه گام دوم ایشان نوعی تحدیث نعمت در این شرایط سخت حرکت به سمت تمدن اسلامی است کما اینکه خداوند به رسولش فرمود: «و اما بنعمه ربک فحدث» و خوشحالیم که این چنین نعمتی را در اختیار داریم و ان شاء الله با بصیرت نافذ و عمار وار، آن را به انقلاب جهانی حجت بن الحسن (ارواحنا فداه) متصل کنیم. هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب / باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور // ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند / چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور. عذر می خواهم مطالبم طولانی شد و امیدوارم مطالبتون افق خوبی رو مقابل من باز کرده باشه. موفق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است. زیرا قرآن به ما می‌فرماید: «واللّه ولیّ المتقین» پس مگر می‌شود خداوند انسان‌های با تقوایی که در پشت این انقلاب ایستاده‌اند را، تنها بگذارد. انقلاب اسلامی سفره‌ی گسترده‌ای است به وسعت بهشت، تا هرکس خواست از نعمت‌های بهشتی بهره‌مند شود؛ بهره‌ی ابدی خود را از آن برگیرد و بیانیه‌ی گام دوم، تذکر به همین عطای چهل‌ساله‌ای است که سال‌های بسیار ارزشمندی در پیش روی ما گشوده است. عمده آن است که ما مأوای خود را در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی انتخاب کنیم. موفق باشید

25797
متن پرسش
درود بر استاد عزیز موضوع: تفسیر و توجیه اوضاع. سالیانی است که شما از انقلاب و نظام اسلامی و رهبری و ولایت فقیه دفاع کرده و برای آن کتاب نوشته و سخنرانی نموده اید. همه اینها درست و صحیح. اما توجیه شما از آفاتی که این نظام را فراگرفته و ماحصلش مجموعه ای از فقر و بی عدالتی و فاصله طبقاتی و اعتیاد جوانان و بیکاری آنان است چیست؟ لابد می فرمایید این ناکارآمدی از دولتها بوده که وضعیت را چنین کرده خوب این دولتها از کجا آمده اند؟ اینها تربیت شده همین نظام بوده اند، تایید شده شورای نگهبان همین نظامند، پیامد این ناکارآمدیها آیا جز این است که مردم را از دین و مقدسات گریزان کرده و جانشان را به لب رسانده و آنان را خسته و افسرده نموده است؟ توجیه و تفسیر شما از شرایط موجود چیست؟ تا کی مردمی که به اصطلاح پابرهنه ای بودند که انقلاب از آنان بوده باید تاوان بدهند؟ چرا فشار تحریمها را فقط مردم باید تحمل کنند؟ آیا مسؤلین رده بالای حکومتی هم متحمل این فشارها هستند؟ قصه دردها و آلام مردم سر دراز دارد. چرا آنان که زجر کشیده این انقلاب هستند فریاد اعتراضی از اینکه انقلابشان در حال مصادره شدن است بلند نمی کنند. دیگر در این کشور از چه باید دفاع کرد؟ در حوادث اخیر بی شک صدها نفر داغ دار چه سیاستی شدند؟ آیا همه آنان شورشی و اغتشاش گر بودند؟ به کدامین جرم کشته شدند؟ آیا اینقدر عقل و درایت و سیاست نبود که چنین حوادثی رخ ندهد؟ رهبری که از عدم دخالت خود در این مورد سخن می گویند بعد هم رئیس جمهور از تغییر قیمت بنزین اظهار بی اطلاعی می کند، مجلس هم کشک و بی خاصیت، هزاران میلیارد در این حوادث کشور آسیب دید. چه کسانی باید تاوان این آسیب ها را بدهد؟ چرا فریاد اعتراض علیه این بی تدبیریها برنمی خیزد؟ چرا علیه این همه دروغ پردازی کسی اعتراضی ندارد؟ مقامات این نظام در مورد مردم و سطح هوشی آنان چه فکر می کنند؟ به دروغ می گویند که ما به ۶۰ میلیون کمک معیشتی کردیم. کدام کمک؟ کدام شصت میلیون؟ با این همه مغالطه آماری کلاه بر سر کدام مردم می گذارند؟ به هر حال اوضاع خوبی نداریم، من ماندم که این مردم با این اوضاع اسف بار اقتصادی تاوان چه انتخابی را می دهند اصلا انتخاب کردند که حال تاوانش را بدهند؟ در هر انتخاباتی تعدادی را که به مذاق خوش آمد را در مقابل دید مردم گذاشتند و به آنان گفتند که به اینها رای بدهید. کدام انتخاب؟ کدام دموکراسی؟ آری در این اوضاع مردم مظلوم باید از خیلی امور چشم پوشی کنند. از درمان امراض خود، از آسایش و رفاه خود، از مسکن و داشتن خود، ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال‌هایی مثل شماره‌ی ۲۵۷۵۹ و ۲۵۷۸۱ و ۲۵۷۸۰ شده است. آیا در این طوفان باید حکیمانه از چنین فرایندی عبور کرد و حقیقتاً ماورای این تنگناها به آینده‌ای بس متعالی که خدا نصیب‌مان کرده است، با گوهر مقاومت فکر کرد؟ و یا زیر میز زد و برای دستمالی، قیصریه را به آتش کشید. موفق باشید

25802
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز؛ در برخی پرسشهای عزیزان می بینم که گویی بشدت از آینده انقلاب و تثبیت جایگاه اون و ساخت تمدن نوین اسلامی دل نگران اند یا حتی نا امید شده اند و در عوض آرامش و طمانینه حضرتعالی در عین دغدغه مندی برایم جذاب و امیدوار کننده است. البته فشارهای ذهنی و عملی ناشی از مشکلات مختلف ملی و روزمره، گویی ما را از توجه به این نکته غافل کرده است که در افق انقلاب اسلامی به چه تمدنی نظر دوخته شده است و ساخت هر تمدنی بدون مشکلات و سختی ناممکن است. ابن خلدون در کتاب مقدمه اشاره خوبی دارد که تمدن ها ماحصل سالها و نسل ها حیات بشری و تکاپو و جنبش اجتماعی اند و ساخت تمدن نیازمند صبر تمدنی است. خود تمدن غرب با تمام مشکلات عدیده فرهنگی، اقتصادی، نظامی و... اما ماحصل سالها مرارت و تحمل سختی ها و مبارزات و حتی جنگهای طولانی مدت است و در کتب خود تاریخ تمدن می شود وضعیت بحران زده حتی شهرهایشان را دید که تشبیه شده اند به یک زاغه بزرگ با خدمات اولیه سطح پایین. گویی این از یادمان دارد می رود که این انقلاب صرفا یک حادثه سیاسی و واکنش به اقداماتی از رژیم پهلوی نبود بلکه نقطه عطفی در تاریخ تمدن سازی انبیاء و ائمه و زعمای اسلام است و همانگونه که حضرت امام فرمود، هدفش طنین ندای لا اله الا الله در سطح جهان و ریشه کن شدن کفر و شرک است. کم اتفاق تمدنی بزرگ در طول این چهل ساله رخ نداده که بزرگترین اش همین دوام یک انقلاب و حکومت دینی بمدت ۴۱ سال است که فوق العاده و بی سابقه است و حتی چنین فرصتی برای ائمه هم حادث نشد. مشکلات و بحران های امروز هم ناشی از همین بینش غیر تمدنی و عدم صبر و توکل است. اقتصادمان رنگ و بوی لیبرالیسم غربی گرفته، آموزش و پرورش مان پریشان است و حتی دستهایی در حوزه وجود دارد که آن را سکولار سازد و البته خود حوزه در برنامه ها و تصمیم سازی هایی درگیر مشکل و ساختارهای نیازمند تغییر و ناقص است و باید معرفت الضعف نسبت به حوادث پیرامون وجود داشته باشد اما با این همه اگر بفهمیم می شود با انگاره های بومی تمدن ساخت و از ساختارهای مثبت را در روح تمدنی خود استحاله کرد و آن‌را جهت اهداف خودمان بکار گرفت و در بستر انقلاب اسلامی و گفتمان انسان سازش، نظام تمدنی بنا کنیم بلاشک اوضاع تغییر می کند و البته نکته اساسی تر که ما کمتر متوجه اش بوده ایم توکل و صبر است. هر تمدنی برای ساخته شدن درگیر مصائب می شود حال اگر تمدن اسلامی باشد که سختی هایش هم نمودی از اراده الهی برای سنجش ثبات قدم ملتهاست تا آنان رشد یابند و خود را متعالی سازند. مگر در طول نهضت نبوی نمی گفتند خدا پیامبرش را رها کرد و تمام مسیرهای گشایش مسدود است اما همانگاه بشارتی رسید: «و اما بنعمه ربک فحدث». این سختی ها نعمت است و بلاشک خدا شما و پیامبرتان را رها نکرده بلکه این سختی ها شما را می پروراند تا متعالی شود. به شخصه معتقدم ساخت تمدن اسلامی تنها متکی به کنشگری و تصمیم سازی و کار انقلابی ما نیست بلکه بخش دیگرش توکل و اعتقاد به رزق من حیث لا یحتسب است که گویی خیلی از ما این گشایش و رزق و امتحانات الهی را فراموش کرده ایم و در نمی یابیم انقلاب و ما، نیازمند چنین سختی هایی هستیم تا عیوب را کنار زده و خود را به آن عالم انسان دینی نزدیک و نزدیک تر کنیم. عذر می خواهم طولانی شد و البته محضر حضرتعالی درس پس می دهیم. به امید پیروزی نهایی جبهه توحید و ظهور حضرت بقیه الله الاعظم. اللهم عجل لولیک الفرج
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر جنابعالی همراه و هم‌نگاه هستم. به‌خصوص در این قسمت که می‌فرمایید: «به شخصه معتقدم ساخت تمدن اسلامی تنها متکی به کنشگری و تصمیم سازی و کار انقلابی ما نیست بلکه بخش دیگرش توکل و اعتقاد به رزق من حیث لا یحتسب است که گویی خیلی از ما این گشایش و رزق و امتحانات الهی را فراموش کرده ایم و در نمی یابیم انقلاب و ما،نیازمند چنین سختی هایی هستیم تا عیوب را کنار زده و خود را به آن عالم انسان دینی نزدیک و نزدیک تر کنیم». موفق باشید

25792
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد در وانفسایی که من و امثال من نفس می کشیم سوال پرسیدن نه آبیست بر آتش و نه حتی هیزمی است در آتش! ما خسته ایم از نظم دنیای مدرن و نمی توانیم در آینده ای که هنوز در بین زمین و آسمان معلق است حیات را بچشیم و خود را ادامه بدهیم. ببخشید که وقت شریف چون شمایی را می گیرم ولی بیشتر می خواهم درد و دل کنم. آخر مگر با چه کسی جز شما توانستم خودم را معنا کنم که اکنون بروم و با او بگویم که چگونه درمانده ام. حلال کنید شاگرد را... اخیرا جلسات مونس العشاق را گوش می دادم. همه ی حرفم با خدا اخیرا همین چند جمله ایست که خدمت تان می فرستم: خدایا خودت می دانی که لایق حزن نیستم که بیاید و آب و جارو کند و خانه ی دل را مهیا کند چه برسد لایق آنکه جناب سلطانِ عشق بیاید و در جانم شعله بیفکند و چون طفلان که بی توجه به اطراف به دنبال بازی خویشند هر دم در وجودم اذانی بگوید و قیام کنم و با حال خراب خود بگویم با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را و یا آنکه به زیارت حضرت حسن برویم و طوافش به جای آوریم به خودم نهیب می زنم: «ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست...» ولی ای خدای مهربان مگر در سرم خیال خانه چند میلیاردی می پرورانم و یا شهرت ماشین چند صد میلیونی؟! من که هر چه قدر گناه بکنم آخرش گدای پشت در خانه تو هستم. آخرش می نشینم گوشه ای و خیال می کنم که محرم اسرار شده ام و آنچه را از حقیقت هر از گاهی در حرم ائمه علیهم السلام یا روضه ای و یا ۱۰۰ ستون آخر اربعین چشیده ام، حال هر روز و هر شبم شده است و در آرامش محض مقیم هستم بدون آشفتگی های روزانه و درماندگی های شبانه! مگر می شود تصویر زیبای اینکه در محضر مولایمان علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه السلام نه در صحن گوهر شاد بلکه در عالم خیال آنهم به وسعت تجلی حقیقت نشسته ایم (اللهم الرزقنا) و از نور حضرتش جان هایمان را سیراب می کنیم را فراموش کرد و دل به کتاب های عرفانی داد و یا فلسفه بافی کرد؟ نه هرگز، گناهان و معاصی تکه تکه مان بکند ما آخرش هوس وصال تو را داریم و به اول تا آخر زندگی مان، در مقابل یک رکعت نماز امثال خمینی، می گوییم بچه بازی... مگر نه اینکه بازی می کنیم؟ ولی یکی نیست به من بیچاره بگوید با این همه غفلت شکایت هم داری؟! نه شکایت ندارم فقط ای شهرستان وجود بدان که اگر وجود رسیدن به تو را نداریم لحظه ای محبت به تو را از دست ندادیم بلکه در آتش فراقت با هیزم بی وجود بودن مان سوختیم ولی نساختیم. همین. زیاده عرضی نیست جز اینکه اگر صلاح دانستید با کلامی آبی بر این آتش بریزید که نه پای رفتن داریم با این ایمان نصف و نیمه و نه دل ماندن در این ظلمات مدرنیته. خودمانیم قوس نزول و صعود هم پدرمان را در آورد. ولی تنها چیزی که با اطمینان می دانم اینست که نمی دانم. شاید در دل تاریکی مطلع فجری در پیش است. والله اعلم. ممنون بابت توجه تان و بی صبرانه منتظر کلام شیرین تان. یا علی
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: من هم با تو هم ناله‌ام و همچنان‌که در کلماتت در عین ناله و فریاد، یک ذره ناامیدی ندیدم؛ سخنانت را چشیدم. به نظرم تا آخر از یک جهت، هم قضیه همین است که هست، گویا دوست دارد یار این آشفتگی. باز سخن عطار را به زبان می‌آورم که گفت:

دي زاهد دين بودم سجاده نشين بودم                ز ارباب يقين بودم سر دفتر دانايي

ترسا بچه‌ام افکند از زهد به ترسايي                   اکنون من و زُنّاري در دير به تنهايي

امروز دگر هستم دردي کشم و مستم                 در بتکده بنشستم دين داده به ترسايي

نه محرم ايمانم نه کفر همي دانم                       نه اينم و نه آنم تن داده به رسوايي

دوش از غم فکر و دين يعني که نه آن، نه اين     بنشسته بُدم غمگين شوريده و سودايي

ناگه ز درون جان در داد ندا جانان                      کاي عاشق سرگردان تا چند ز رعنايي

روزي دو سه گر از ما گشتي تو چنين تنها          باز آي سوي دريا تو گوهر دريايي

پس گفت در اين معني نه کفر نه دين اولي            برشو تو ازين دعوي گر سوخته‌ي مايي

هرچند که پُر دردي کي محرم ما گردي               فاني شو اگر مردي تا محرم ما آيي

عطار چه داني تو وين قصه چه خواني تو           گر هيچ نماني تو اينجا شوي آنجايي

مي‌فرمايد شرايط من از جهت فهم دين خوب بود، براي خود شيخي بودم و جلو مي‌رفتم و استدلال مي‌کردم و آدم با سوادي بودم، يک‌مرتبه ترسابچه‌ا‌‌ي[1] آمد و ما را به هم ريخت. جناب عطّار قبل از اين ملاقات، اهل يقين بود و با صد دليل مي‌توانست باورهاي خود را اثبات کند و حالا به خود آمده است که گويا جاهاي ديگري هم هست و نمي‌داند در چنين ساحتي خود را بايد چه بنامد، کافر يا مؤمن؟

ندايي بي‌صدا از درون جان سر برآورد که تو از اين حرف‌ها بيرون رفته‌اي و نحوه‌ي بودن خود را با آن‌چه در قبل بودي ارزيابي مکن. در ساحتي وارد شده‌اي که ساحت آشکاري و پنهاني حقيقت است.

ناگه ز درونِ جان در داد ندا جانان                    کاي عاشق سرگردان تا چند ز رعنايي

ما در نسبت با انقلاب اسلامي بين اين آشکاري و پنهاني جاي داريم. شايد هنوز بعضي از رفقا گرفتار اين حالت نشده باشند، آماده باشيد، گرفتار ساحتي مي‌شويد که در پيش خود مي‌گوييد اين ديگر چيست؟ اين‌که مي‌گويند: «بي پير مرو تو در خرابات»، اين‌جا پير کمک مي‌کند تا معناي احوالات ما برايمان روشن شود. ما بين آشکاري و پنهاني نسبت به حقيقتِ دوران خود جاي داريم و با اشارت‌ها مي‌توانيم نسبت به آن، تفکر کنيم. اين معنايي که به نام انقلاب اسلامي سراغ ما آمد اگر کسي بخواهد براي ما تحليل کند عملاً ما را از حقيقت دور مي‌کند، بايد انوار آن حقيقت را به سوي ما بگشايد. بهترين شخص براي نشان‌دادن انوار حقيقت انقلاب اسلامي در اين دوران، رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» هستند که نشان مي‌دهند دشمنان چگونه مي‌خواستند در افغانستان يک ملا عمر درست کنند براي اين‌که يک ميخ بشود در پهلوي ما، و نشد؛ به عراق حمله کردند براي اين‌که دائماً براي ما مزاحمت ايجاد کنند، و نشد. تجاوز هشت‌ساله به ايران را راه انداختند براي سقوط نظام اسلامي، و نشد. براي ما اين صحنه‌ها اشارت است و آن کس که اهل بشارت است ناتوانايي آن‌ها را بشارت مي‌بيند. حال اگر کسي منکر اين‌ها شد شما چکارش مي‌توانيد بکنيد؟ فکر نکنيد با دلايلِ انتزاعي مي‌توانيد او را قانع کنيد. موضوعي که امروز در صحنه است چيزي نيست که با زبان انتزاعي و استدلالي بتوان آن را نشان داد. بله زماني  موضوعاتي داشتيد که با زبان انتزاعي مي‌توانستيد آن‌ها را اثبات کنيد، مثل آن‌که مي‌خواستيد خدا را اثبات کنيد. امروز اين‌هايي که منکر حضور تاريخي انقلاب اسلامي هستند، کدام‌شان منکر خدا مي‌باشند؟ دوره، دوره‌ي نظر به خداوند است در مظاهر تاريخي. کساني هستند که فرار مالياتي دارند و وام‌هاي زيادي از بانک‌ها مي‌گيرند و موجب تورم مي‌شوند، و عموماً خدا را هم قبول دارند؛ ولي امروز تنها با اعتقاد به وجود خدا نمي‌شود در اين تاريخ قرار گرفت و از وسوسه‌هاي شيطان مصون بود. براي حضور در تاريخِ قدسي، دلِ مصفّا نياز است تا بتواند با خدا مأنوس شود. اين‌جا است که شهيد آويني سخن مي‌گويد که «انسان‌ها با دل‌شان زندگي مي‌کنند نه با عقل‌شان.» جوانان ما که جبهه رفتند به صرف دستور فلان فقيه نرفتند، به دستور شخصي رفتند که مي‌خواست آن‌ها در اين تاريخ، خدا را به جامعه برگردانند، حضوري ذيل سايه‌ي نور خدا. بايد به چيز ديگري فکر کرد و آن اين است که ما در نسبت با انقلاب اسلامي، بينِ آشکاري حقيقت و پنهاني جاي داريم و با اشارت‌هاي خاصي که رهبر معظم انقلاب متذکر آن‌هستند، مي‌توانيم نسبت به معناي آن تفکر کنيم و مي‌توانيم آن معنا را مبناي تفکر خود قرار دهيم، همان‌طور که آيه‌ي «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» را مبناي تفکر خود قرار مي‌دهيد و بزرگي انسان‌ها را به تقوا مي‌دانيد. انقلاب اسلامي حقيقتي است که اگر آن را درست ببينيم مي‌توانيم آن را مبناي تفکر قرار دهيم و جايگاه حقيقي هرچيزي را معين کنيم از آن جهت که تفکر، تاريخي است و هر چيزي در تاريخ خودش معنا مي‌شود. تفکر، تاريخي است و در بستر تفکر نسبت به انقلاب اسلامي، هرگونه فهم و درکي از مسائل زمانه در جاي خود قرار مي‌گيرد. عطار فرمود:

دي زاهد دين بودم سجاده نشين بودم                   ز ارباب يقين بودم سر دفتر دانايي

تا ديروز آن‌چه مرا معنا مي‌کرد زهد بود، ولي با حضوري که امروز يافتم «اکنون من و زنّاري در دير به تنهايي» بايد به عشق نظر کنم. «زنّار» در اين‌جا به معناي بر عهد با خدا کمربستن است.

و در آخر فرمود: «گر هيچ نماني تو، اين‌جا شوي آن جايي» يعني در عين اين‌که در اين دنيا هستي، با حقيقت مرتبط مي‌شوي و فرش را به عرش متصل مي‌گرداني، بين آشکاري و پنهاني قرارداشتن چنين حالتي است. پس اگر خواستيم با حقيقت مرتبط باشيم بايد بدانيم رويکرد و آداب خاصي بايد در ميان آيد، نمي‌شود در زهدِ تفکر متافيزيکي و تفکر انتزاعي باشيم و با مفاهيم، زندگي کنيم و بخواهيم حقيقت بر ما رخ نماياند. زبان اشاره، اولين شرط نظر به حقيقت است.

 موفق باشید

[1] - ترسابچه، سالکي است که از عشق سخن مي‌گويد.

نمایش چاپی