بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14688
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: ببخشید اگر وقتتان را می گیرد ولی واقعا پاسختان برای دردمندی چون من دواست: سوال 1) نسبت بین «شاگردان یک استاد» با «خود آن استاد» در عرفان چیست و آیا می توان از ویژگی های شاگردان استاد به ویژگی های خود استاد پی برد؟ اگر منشی در شاگردان استادی عمومیت به نحو اکثر باشد آیا می توان به دستگاه فکری استاد تعمیم داد؟ سوال 2 ) عقلانیتی که باید با آن سلوک کرد و مقدمه ی سلوک است چه نوع عقلی است و به طور عملی و روشن و مشخص میشه بفرمایید منظور از شروع سلوک با "عقل" چیست ؟ (آیا منظور مباحث کلامی یا شاید فلسفی یا احیانا استدلال های موجود در این علوم ... ؟) و خواهشا بفرمایید که آیا وجود این عقلانیت برای سلوک ضروری است یا صرفا مطلوب است؟ سوال 3) نسبت دستگاه های عرفانی ای مثل دستگاه فکری علامه حسن زاده آملی یا دستگاه فکری بعضی دیگر که در این راه تلاش می کنند، با عقل سلوکی چیست؟ آیا چنین عقلی ، "ثمره ی" سلوک با دستگاه فکری این حضرات است؟ و می شود این عقل، به جای مقدمه ی سلوک، در جایگاه "ثمره" باشد؟ سوال 4) از مواضع سیاسی بزرگانی چون علامه جوادی عاملی یا ...، کدام نتیجه حاصل می شود؟ میشه نتیجه گرفت با اشتباهات فاحش خودمون، همچنان میتونیم عارف باشیم؟ یا نتیجه بگیریم به بقیه ی گذاره های عارفان هم باید با وسواس بیشتری نگریست؟ یا مثلا بگوییم شاید ما مطلق گرا هستیم که حق را در یک جبهه ی سیاسی یافته ایم و اشتباه است که فتنه گران را به کل رد می کنیم و این نقص از ماست؟ استاد بزرگوار این سوال خیلی برایم مهم است چون اشتباهات فاحشی در برخی مواضع از بزرگان دیدم و می خواهم بدانم چه جایی باید برای آن اشتباهات قائل باشم. سوال 5) اگر انسان بزرگی، همه ی همه ی حرف هایش خلاف رهبری باشد (مثلا در زمینه ی سیاست و ازدواج و فرزندآوری و مسکن مهر و حجاب و ... ) و در لیست آقای هاشمی باشد آیا می توان حدس زد که نفوذی است یا خیر؟ آیا ضرورتی دارد برای اعتماد به بزرگان، حرف آنها را با حرفهای رهبری بسنجیم؟ یا باید فکر کنیم روی حرفشان که شاید درست باشد هرچند به مذاقمان خوش نیاید؟ باتشکر. واقعا ملتمس دعایتان هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضاً می‌شود چنین نسبتی را پذیرفت ولی نباید آن را یک قاعده به‌حساب آورد زیرا درجه‌ی نزدیکی شاگردان به استاد متفاوت است و علاوه بر آن، روحیه‌ها یکسان نیستند 2- عقلانیتِ سلوکی بسیار بسیار متفاوت با عقل فلسفی و عقل کلامی است. آن عقلی است که حقّانیت سخن حق را تصدیق می‌کند و با رفع تعلقات و اصلاح نفس به صحنه می‌آید. لذا جناب حافظ که منوّر به آن عقل قدسی است این‌چنین می‌گوید: «حديث از مطرب و میّ‌گو و راز دهر کمتر جو / که‌کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را» یعنی باید در این دنیا از مطرب و میّ که همان شادی و مستی عارفانه است، سخن گفت زیرا معمای هستی به گونه‌ای نیست که با فلسفه و علم بتوان آن را گشود. راز دهر یا معمای هستی چیزی نیست که با تفکر گشوده شود، چیزی است که بر قلبِ آماده ظهور می‌کند بدون آن‌که لازم باشد انسان رویکرد رازجویی بر عالم داشته باشد که مجبور شود با نگاه فلسفی به عالم بنگرد. حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه» در این رابطه دارند: «اهل دل عاجز ز گفتار است با اهل خرد / بی زبان با بی‌دلان هرگز سخن‌پرداز نیست». 3- حضرت استاد علامه حسن‌زاده به عنوان یک استادِ صاحبِ سبک در سلسله‌ی عرفایی که به عرفای قبلی متصل است، صاحب همان عقل قدسی است که حق را به سبک و سیاق انبیاء تصدیق می‌کند غیر از کسانی است که به عنوان یک معلم معارف تلاش دارند تشنگان معارف اسلامی را در حدّ خودشان سیراب کنند تا إن‌شاءاللّه افراد به بزرگانی که صاحب سبک در معارف‌اند، دسترسی پیدا کنند 4- علامه جوادی با همان حکمت و عرفان‌شان، امام و انقلاب اسلامی را خوب فهمیدند و در حال پی‌ریزیِ تمدنِ واقعی اسلامی هستند. تفاوت سلیقه‌ی ایشان در امور سیاسی چندان بزرگ نیست، زیرا به‌خوبی توانسته‌اند رهبری را تصدیق کنند. آری! بصیرت تاریخی ایشان موجب شد که به‌راحتی نتوانند آقای احمدی‌نژاد را در فضای مقابله با آقای هاشمی تأیید نمایند و این به معنای تأیید آقای موسوی نبود و نیست. همان‌طور که ایشان معتقد به نفیِ آقای هاشمی نیستند که ظاهراً مقام معظم رهبری نیز چنین اعتقادی دارند. در هرحال هنر ما آن است که در امور اجتماعی و سیاسی، سلیقه‌هایی که ذیل امام و انقلاب و رهبری هستند، همه را بفهمیم و محترم بشماریم 5- همان‌طور که حضرت رضا«علیه‌السلام» می‌فر مایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده ‏اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ‏ى او را گشاده مى‏ گرداند. تا در مديريت خود كوچك‏ترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى‏ شود كه در جواب‏گويى به نيازهاى جامعه در نمى‏ ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى ‏گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر می‌فهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده. مقام معظم رهبری در چنین موقعیتی هستند. بنده معتقدم هرکس نتواند حقّانیت امروزینِ رهبری را تصدیق کند، در نورِ این زمانه به‌سر نمی‌برد و با محفوظات و اوهام خود در عرفانِ «انتزاعی» به‌سر می‌برد و این آن عرفانی نیست که راه ما را به سوی خدا بگشاید. موفق باشید


[1] - تحف العقول، ص 443

14664
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عزیز: عده ای طلبه هستیم که چندین سال پیش اقدام به فعالیت فرهنگی و خاصه کار دانش آموزی در محل زندگی خودمان کردیم و بعد از 6 سال کار مستمر به فضل الهی تعداد 14 نفر طلبه و حدود 50 نفر نیروی حزب اللهی آماده به کار و بالغ بر 600 نفر نقطه ی تربیتی خروجی داشتیم. اما متاسفانه بدلیل ناپختگی و تجربه کم مان این مجموعه کوچک با شکست روبرو شد و طلاب عزیز هر کدام بیرقی بنام هیئت بپا کردند اما با سلایق و عقاید مختلف. فی الحال در یک منطقه کوچک متاسفانه چندین هیئت وجود دارد که کارشان شده جذب دانش آموزان و هیئتی کردن آنها بدور از عقلانیت و خودسازی، با یک الگوی ناقص... بنده و چند نفر از دوستان برای زدودن غبار غفلت از اذهان و ارائه سبک درست کار فرهنگی و تزریق معنویت در دوستانی که مشغول فعالیت هستند دنبال یک ایده و شیوه نامه صحیح هستیم. لطفا راهنماییمان بفرمایید. ضمنا پیگیر مباحث شما هستیم و در حد توان، مطالعاتی در آثارتان داشتیم و داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا می‌فرمایید که با شکست روبه‌رو شده‌اید؟!! چه اشکال دارد که همه‌ی آن عزیزان ذیل انقلاب اسلامی و ولایت، هرکدام به نحوی که دوست دارند عمل کنند و شما هم همه‌ی آن‌ها را از خود بدانید و باز در ادامه‌ی مسیر در نشان‌دادنِ معارف معرفت النفسی و توجه به انقلاب اسلامی و حضرت امام کار خود را ادامه دهید؟ موفق باشید

14674
متن پرسش
جناب استاد: سایت بهارنیوز به مناسبت سالگرد درگذشت بازرگان متن وصیت نامه ایشون رو گذاشته رفتم سراغش و برایم جالب بود!! جالب از این جهت، شخصی که بسیاری از اصلاح طلبان نام او را با بلندی فریاد می زنند و او بزرگ مرد تاریخ می دانند، تا چه اندازه از لحاظ نوع بینش دینی ضعیف و سست است تا آنجا که قیامت را در وصیت نامه اش به صورت امری احتمالی مطرح می کند! جناب استاد راستش دلم سوخت و دلم گرفت وقتی می بینم عده ای تفکر امثال بازگان را با تفکر حضرت امام خمینی (ره) در یک سطح و شاید بالاتر می بینند! جناب استاد وصیت نامه عجیب و ملکوتی امام کجا قابل قیاس با موهومات بازگان است؟! بنده هیچ شناختی از بازرگان ندارم فقط دوست داشتم بدانم آیا این نوع برداشتم از وصیت نامه ایشان صحیح است؟ من ایشان و امثالهم را خالی از معارف دینی می بینم نه تنها خالی بلکه مغرورند به فهم بالا! جناب استاد این کم عمق بودن آنها را چطور برای دیگران تشریح کنیم؟ متن وصیت نامه : http://www.baharnews.ir/news/99334/ بسم الله الرحمن الرحيم كُلُّ مَنْ عَلَيْها فَانٍ. وَيَبْقی وَجْهُ رَبِكَ ذُوالْجَلالِ وَ الاِكْرامِ. (1) وصيت‏نامه بنده گنه‌كار بی‏‌مقدار، محتاج عفو و رحمت پروردگار و درخواست كننده دعای بندگان مؤمن و مهربان، مهدی بازرگان، به همسر عزيز خود، فرزندان دلبند با همسران گرامی آنها، نوادگان نازنين و به همه خويشاوندان با مهر و صفا، به دوستان ارجمند و به آشنايان و اهل لطف. با اقرار به وحدانيت و ربوبيت خالق و با درود بر همه پيامبران علی‌‏الخصوص خاتم آنها محمد مصطفی صلی‌‏الله عليه و آله و سلم و بر اهل بيت طهارت و امامت. (1) اولين و مهم‌ترين آرزو و توصيه‏‌ام به خانواده و خويشان و دوستان اين است كه رفتن من برايشان عبرت بوده، به زندگی هميشگی خيلی بزرگ‌تری‌كه در پيش‌ دارند - بيشتر از دو روزه دنيای گذران - بينديشند و تدارك ببينند. زندگی بی‏‌مرگ و انتها كه خبرش را فرستادگان خدا داده، ما را برحذر از آتش و عذاب و اميدوار به رستگاری و رضوانش كرده‌‏اند، به فرض كه كسی يقين به وقوع آن نداشته باشد، دليل قطعی هم به دروغ بودن و عدم آن ندارد. حال كه بنا به خبرها و هشدارهای شخصی چون محمد مصطفی(ص) و كتابی چون قرآن، شدت و مدت عذاب چنان وحشتناك و غيرقابل تحمل است كه احتمال وقوعش را هر قدر كم و كوچك بگيريم، مصلحت و منفعت ما ايجاب می‏ نمايد كه با توجه به عظمت واقعه و بی‏ نهايت بودن مصيبت، آن را به حساب بياوريم و راه احتياط هم كه شده باشد در پيش گيريم. وصيت من اين است كه نه آخرت و قيامت را نفی و فراموش كنيد و نه روزی رسان و آفريننده خودتان را كه برای جهان غير او صاحب و گرداننده‏ای قابل تصور نبوده، اگر خودمان و جهان، دروغ و خيال نباشيم، او هم دروغ و خيال نمی‏ تواند باشد. اينك كه دنيا و زندگی در مجموعه و متوسط، ناخشنودی و ناراحتی و زيانكاری است و جريان تاريخ بشريت در جهت افزايش گرفتاري‌ها و سختي‌ها يا توسعه ظلم و فشارهاست، بايد سعی كنيم در عوض، آخرتمان در اثر تحمل و تلاش و با صبر و مرحمت، آباد و خشنود كننده باشد. (2) دومين توصيه (خصوصی‏ ام) به همسر و فرزندان و كسان، مهربانی و گذشت و خدمت‌گزاری در حق يكديگر است. مخصوصاً نسبت به مادرها و پدرها، پس از آن برادر خواهرها، زن و شوهرها و بالاخره ديگر خويشاوندان و صله رحم. (3) توصيه سوم قبول عذر تقصيرها و قصورهايم در حق خانواده و كسان و دوستان و هموطنان. از همگی حلاليّت می ‏طلبم و تقاضای بخشش و دعای خير دارم، و رساندن اين تقاضا به كسانی كه در مجلس فاتحه حضور نداشته، آن را نشنيده باشند يا آگاه نشده باشند. هر بدی و نقصان و زيان كه به كسی و به كسانی رسانده باشم و به هر گونه و اندازه و ارتباط كه باشد، چه فردی و شخصی و چه اجتماعی و عمومی و سياسی، تقاضايم اين است كه حلالم نماييد. (4) كفن و دفن و ترحيم «... وَ ما تَدْری نَفْسٌ ماذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْری نَفْسٌ بِاَی اَرْضٍ تَمُوتُ...» (2) برای محل دفن قبری را زير سر نگذارده‏ ام كه زحمت بازماندگان كمتر باشد. و محل خاصی را هم در نظر ندارم ولی اگر امكان داشته و خالی از دردسر و اشكال باشد بدم نمی‏ آيد در مقبره بيات در جوار مرقد حضرت معصومه سلام الله عليها و در كنار پدر و مادر و عده‏ ای از برادر خواهرها و عمو و عموزادگان باشد كه احتمال سر خاك آمدن و از خدا طلب مغفرت خواستن برای همه به خاك سپردگان بيشتر باشد. برای كفن خلعتی سابقاً از سفر حج ‏آورده و در چمدان عنابی‌‏رنگ گذارده بودم كه پس از نقل مكان به نارون نمی‏ دانم چه شده است. برای مجالس ترحيم و تذكر اگر چه بيشتر جنبه تشريفاتی و تكلف پيدا كرده و جزو آداب و حساب‌های سياسی و گروهی شده، دردی از دنيا و آخرت مردگان و زندگان دوا نمی‏ كند ولی با احتمال اينكه برای افرادی، مختصر عبرت از مرگ و خشيت از خدا و آخرت حاصل شود و حلاليت و آمرزشی نصيب ميت گردد ايراد به برگزاری آن از محل ثلث خودم ندارم خصوصاً اگر همراه با اطعام مساكين و غذای دسته جمعی بدون تعيّن و تشريفات برای بازماندگان و دوستان نزديك باشد. بيشتر از توصيف و تمجيد شخص از دنيا رفته به تذكر قيامت و توجه به آخرت پرداخته شود، توصيه‌‏های (1) و (2) و (3) نيز بد نيست كه در مجلس ترحيم خوانده شود. وصيتنامه مورخ 7/10/1373- در خانه نارون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شخص خودِ آقای بازرگان نمی‌توان گفت وقوع معاد را محتمل بداند بلکه با مخاطبان خود این‌طور صحبت می‌کند. مشکل امثال آقای بازرگان در غفلت از حضور تاریخی است که اسلام باید شکل دهد. این‌ها دینداریِ فردی را ذیل فرهنگ غرب پذیرفته‌اند و این است آن مشکل آزاردهنده‌. موفق باشید

14656
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام خدمت استاد دوباره مزاحم شدم. می بخشید استاد مردم (آنهایی که زمان شاه ملعون را درک کرده اند می پرسند با آمدن انقلاب اسلامی اتفاق جدیدی رخ نداد آنها که مسلمان بودند مسلمانند و آنها که نبودند نیستند. چرا اینقدر سنگ انقلاب را به سینه می زنید. ما هیچ جوابی نداریم که بدهیم چون نمی دانیم زمان شاه چه گذشته که الآن برای آنها مقایسه کنیم ما فقط این را می دانیم که حکومت باید به دست ولی فقیه باشد و به خاطر همین هم از انقلاب و امام خامنه ای دفاع می کنیم اگر می شود ما را روشن کنید چون اینگونه سؤالات ذهن ما را هم مشغول می کند. یکبار دیگر هم به محضرتان رساندم که کتاب «انقلاب اسلامی بازگشت» به عهد قذسی را هم خوانده ام. سوال دیگر استاد شما در ابتدای این کتاب علت اینکه کسی نظریه ولایت فقیه را و حاکمیت ایشان را نداده و دنبال نکرده وضعیت اجتماعی می دانید که آن زمان ها به علت حاکمیت محدود پادشاهان نیازی به حاکمیت ولی فقیه نبوده اما در سایت امام خامنه ای (حفظه الله) خواندم که مردم زمینه پذیرش این مسأله را نداشته اند لذا امام خمینی (ره) ابتدا خیلی مجمل در این باره بحث می کردند. بعدها که این روحیه پذیرش را پیدا کردند به طور مفصل این را شرح دادند. این دو با هم متناقض است؟ راستش را بخواهید آن توضیح شما را نتوانستم درک کتم که فرق مثلا زمان شاه عباس که نیازی به حاکمیت ولی فقیه نبوده با زمان شاه ملعون که این نیاز بوده را درک کنم؟ و اگر اینطور است که در سایت حضرت آقا آمده چه اتفاقی افتاده که مردم این را فهمیدند و این زمینه در آنها دیده شد. باز هم ببخشید که وقت شریفتون گرفته شد. امیدوارم این سوالات مصداق آن سوالی که از حضرت علی (علیه السلام) شد که موهای سر من چنتاست نباشه و مایه مزاحمت برای شما. التماس دعا خیلی زیاد. اگه لایق میدونید ما کار برای سایتتون رو تو قنوت نمازشبتون یاد کنید. اگر توقع زیادی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که انقلاب اسلامی بستری را فراهم می‌کند تا زمینه‌ی انتخاب متعالی مردم با حاکمیت طاغوتیان فاسدی مثل شاه و خواهر بسیار منحرفش از بین نرود. از طرفی واقعاً این اندازه فقر که امروز در جامعه‌ی ما متأسفانه به چشم می‌خورد با آن فقر بسیار وحشتناکی که خان‌های رژیم شاه بر مردم روستاها تحمیل کرده بودند؛ قابل مقایسه است؟! آیا همین یارانه برای آن‌چنان مردمی راه امیدی برای ادامه‌ی گرسنه‌نماندن نیست؟ 2- این دو موضوع هر دو قابل جمع است. آری! نظریه‌ی ولایت فقیه به عنوان ورود در حاکمیت، یک موضوع است ولی روحیه‌ی مردم که عموماً امور خود را با روحانیت به همان معنای پذیرفتنِ حکم خدا در زندگی حل می‌کردند، موضوع دیگری است. موفق باشید

14655
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: نظر جنابعالی را درباره مطلب زیر به قلم مهدی خزعلی خواستارم: با تشکر و سپاس مباهته بابی است در فقه...! اخیرا دیدم حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در یکی از سرمقاله های خود، سید محمد خاتمی را « مفسد فی الارض»، « وطن فروش» و« جنایتکار» خطاب کرده است. با خواندن سرمقاله ایشان، به یاد خاطره ای افتادم که چند سال پیش سید عطاء الله مهاجرانی در لندن برایم تعریف کرد. دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، در حاشیه جلسه مدیران مسئول مطبوعات با رئیس جمهور، جناب مهاجرانی مجالی برای گفتگو با شریعتمداری می یابد. روزنامه کیهان در آن ایام نوشته بود عبدالکریم سروش در سفر به آلمان جاسوسی کرده و اسرار مملکتی را با بیگانگان در میان گذاشته است. مهاجرانی به شریعتمداری می گوید شما هر اختلافی که با سروش و ایده ها و اطرافیانش داری داشته باش و آنها را بنویس و در روزنامه ات منتشر کن؛ اما شما می دانی، من هم می می دانم که وصله جاسوسی به سروش نمی چسبد و این تهمتی ناروا و غیر موجه است. سروش چه منصب دولتی و اطلاعات محرمانه ای دارد که با خارجی ها در میان بگذارد؟! شریعتمداری در پاسخ می گوید: می دانم سروش جاسوسی نکرده، اما می شود به ایشان « بهتان» زد و«افترا» بست؛ چراکه در فقه بابی داریم تحت عنوان «مباهته». مطابق با این بابِ فقهی، اگر مردم به دور کسی جمع شوند که محبوبیت و نفوذ زیادی دارد و درعین حال خلاف اسلام سخن می گوید و نمی توان مردم را از اطراف او پراکنده کرد، می توان به او «بهتان» و «تهمت » زد و شخصیت او را تخریب کرد و از این طریق با او در پیچید و از نفوذ و تأثیرش کاست. به خاطر می آورم مهدی نصیری، مدیر مسئول هفته نامه «صبح» نیز در اواسط دهه هفتاد شمسی در یکی از سرمقاله های خود به قصه «مباهته» پرداخته و آن را تبیین همدلانه کرده بود. جد و جهدی که از سوی این افراد برای تئوریزه کردن بی اخلاقی در وادی سیاست ورزیده می شود، الحق اسباب تأسف است و حیرت انگیز و عبرت آموز. اگر «الیناسیون» و «از خود بیگانگی اخلاقی» معنایی و مصداقی داشته باشد، که دارد؛ می توان مصادیق روشن آن را در این سنخ سخنان و آموزه ها سراغ گرفت: ذبح اصولِ بنیادینِ اخلاقی به نام دیانت و فقاهت در پای مصلحتی برتر و در عین حال منت بر سر خدا و خلق او گذاشتن که اینگونه دیانت و سیاست و سیاست ورزی دینی در این روزگار محفوظ می ماند. وقتی در احوال و رفتار غریب و اخلاق ستیز و آزادی کشِ شریعتمداری که آبرو و رونق مسلمانی را در این روزگار برده، تأمل می کنم؛ به خدا پناه می برم و با خود زمزمه می کنم: «کافرم من گر از این شیوه تو ایمان داری»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چقدر با آقای مهدی خزعلی و تهمت‌های ریز و درشتی که در بی‌بی‌سی به نظام اسلامی وارد می‌کند، آشنا هستید؟! بنده آقای شریعتمداری را از عیب مبرّا نمی‌کنم ولی هرگز نباید با طناب فردی مثل مهدی خزعلی در چاه قضاوت نسبت به امثال آقای شریعتمداری رفت. موفق باشید

14647
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: استاد عزیز خواهشمندم این قسمت فرمایش حضرت امام خامنه ای را که فرمودند: «همین اندازه دستاورد نیز در برابر جبهه‌ استکبار و زورگو، بر اثر مقاومت و ایستادگی به دست آمده است.» شرح دهید. با توجه به اینکه قبل آن فرمودند: «در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینه‌های سنگینی پرداخت شده است.» و همه شاهد بودیم در برابر آنچه دادیم فقط وعده های نسیه آن هم بدونه هیچ گونه ضمانت گرفتیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هزینه‌های سنگینی پرداخت کردیم تا ثابت کنیم استکبار دروغ‌گو و کذّاب است ولی بالاخره با ایستادگی و خود را نباختن در مقابلِ تحریم‌ها؛ استکبار زیر پوشش برجام از جهتی عقب‌نشینی کرد هرچند معلوم است که فرهنگ خدعه‌ی استکباری این‌را اظهار نخواهد کرد و همیشه در هرحال باید خدعه را در شخصیت استکبار جهانی مدّ نظر داشت تا ماوراءِ خدعه، ما موضوعات را بنگریم. موفق باشید 

14630
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: 1. خدمت شما بزرگوار سوالی داشتم می خواستم بنده را راهنمایی کنید که پیرامون تاریخ نظام پهلوی (از ظلم و جنایتی که در آن می شده تا برسد به حرکت انقلابی امام و حرکات کجی که اطراف آن بوده) چه کتاب مستندی را بخوانم که جذاب باشد و عاری از هرگونه تخیلات که برای زیبایی متن داده باشد. 2. می خواستم کتابی پیرامون تاریخ غرب و آمریکا از اینکه چه بودند چه جنایاتی کردند و چگونه فرهنگ اسلامی موجب پیشرفتشان شد و چگونه باعث شدند ما از علم عقب بیفتیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است این موارد را از اساتید تاریخ سوال بفرمایید. فعلاً با جلد اول «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و با کتاب «از سیّد ضیاء تا بختیار» کار را می توانید شروع کنید. موفق باشید

14617
متن پرسش
با سلام: آیا امام خمینی (ره) قبل از حمله عراق به ایران مردم عراق را با سخنرانی تحریک و تشویق برای مبارزه و قیام بر ضد صدام می کردند؟برخی ضد انقلاب می گویند دلیل حمله عراق به ایران سخنرانی های امام برای قیام بر ضد صدام خطاب به مردم عراق بوده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نبود. ولی صدام به قول خودش متوجه بود که مردم عراق از ایران در حالِ الگوگرفتن هستند و خواست با حمله به ایران، الگو را بزند. موفق باشید

14624
متن پرسش
سلام و اردات خدمت استاد گران مایه: 1. علت عمده ای که رهبر معظم انقلاب اخیرا چندین بار پیرامون مرتبه علمی کشور صحبت می نمایند و تاکید دارند که این مرتبه بیش از پیش باید ارتقا و تعالی یابد چیست؟ 2. مگر چه کمکی می تواندبه تعجیل در ظهورحضرت ولی عصر روحی فداه نماید؟ 3. بنابراین مطالعه و تلاش ما در این امر مهم با چه نیت و انگیزه بایستی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید احساس کرده‌اند موضوع رشد علمی کمی کند شده است 2- ما برای نشان‌دادنِ عظمت انقلاب اسلامی که بیرون از پازل نظام استکباری می‌تواند خود را اداره کند، نیاز به ارتقاء علمی داریم و همین منجر می‌شود تا مردم امیدوار باشند که حضرت ولیّ عصر«ارواحنا فداه» در فرهنگ و فکری جدای از فرهنگ استکباری عالَم را ادراه می‌کنند 3- در راستای همان امر 1 و 2 است که ما نیز باید رهنمودهای مقام معظم رهبری را دنبال کنیم. موفق باشید

14576
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد لطفا نظر خودتون رو در مورد این فرمایشات اخیر آیت الله قرهی در مورد فتنه اکبر و ظهور امام زمان (عج) بفزمایید متن سخنان ایشان از سایت حوزه علمیه امام مهدی (عج) در زیر قرار دادم ....... هشدار! فضای غبارآلود فتنه اکبر، حتّی برای سینه‌چاکان ولایت! من قبلاً بیان کردم: از 1400 در 1400 لحظه‌شماری کنید. یعنی ما الآن در سال 1394 هستیم که دیگر دارد تمام می‌شود و به سرعت می‌گذرد. 1400 هجری شمسی که آمد، بزرگان ما، اعاظم ما، آیت‌الله مولوی قندهاری (اعلي اللّه مقامه الشّريف) بارها فرمودند که از آن لحظه به بعد نه روزشماری، بلکه لحظه‌شماری کنید برای ظهور! مطلب دیگری هم که من بیان کردم: نهایت این انقلاب، تا پنجاه سال است. شاید هم زودتر شد، اصلاً بیان شده: «الدعاء یرد القضاء»[3]، ما نگفتیم چه زمانی؟ گفتیم: تا آن زمان. ای بسا زودتر. یک نوع دیگر هست که دو تا چهارده کنار هم باشد، یعنی مثلاً نهایتش این است که هزار و چهارصد و چهارده هجری شمسی. ما این مطالب را می‌گوییم و ابایی هم نداریم، حال شما به سخره بگیرید. مگر اتّفاقاتی که بیان کردیم، به وقوع نپیوست؟! مگر نگفته بودیم: فتنه 88 به وجود می‌آید، مگر نشد؟! ما قبلاً به آقایان فتنه 88 را بیان کرده بودیم. مگر نگفته بودیم فتنه اکبر در راه است. اتّفاقاً شما ناراحت این هستید که با بیان این مطالب، کیدهای شما برملا می‌شود. روایتی هم در این زمینه داریم که حضرت امام حسن عسگری فرمودند: «أضعَفُ الأعداءِ كَيدا مَن أظهَرَ عَداوَتَهُ»[4]، سست‌انديش‌ترين دشمنان، كسى است كه دشمنى خود را آشكار سازد. پیش‌گویی بزرگان و اعاظم - که بنده نوار هستم و از آن‌ها نقل کرده‌ام و إلّا خودم چیزی ندارم - کید دشمنان را برملا می‌کند. لذا این‌ها هم ناراحت همین آگاهی رساندن به مردم هستند. اگر توضیح داده شود که فتنه اکبر دارد به وجود می‌آید و اگر مجلسین را از دست بدهیم، با داعش گره می‌خورد، مردم آگاه خواهند شد. من قبلاً این را غیرعلنی در جمع مسئولین و ... گفته بودم. امّا امروز علنی بیان می‌کنیم تا جوانان عزیز هشیار و بیدار باشند. لذا بیان کردم که فقط باید یک لیست واحد باشد، چه خبرگان و چه مجلس شورای اسلامی. ولو به این که امکان دارد ما از افرادی که در آن لیست واحد بیان شده، خیلی خوشمان نیاید و بگوییم: این‌ها که آن‌طور که باید و شاید، انقلابی و ولایی نیستند که درست هم می‌گویید و برخی از آنان متأسّفانه نیستند و شاید در مجلسین هم نباشند، امّا چاره نداریم. چون اگر لیست‌ها متعدّد شود، ما ضرر خواهیم کرد، چون آنان یک لیست واحد بیشتر نمی‌دهند. اگر آن‌ها پیروز شوند، قصدشان قلع و قمع ولایت و نظام هست. طوری قضیّه داعش با فتنه گره می‌خورد و با آمدن داعش در ایران، جنگ‌ها و خونریزی‌ها به وجود می‌آید و این‌قدر فضا غبارآلود خواهد شد که برخی که الآن دارند از ولایت دفاع می‌کنند و سینه‌چاک هستند، در آن زمان می‌گویند: امام راحل عظیم‌الشّأن فرمودند: اصل، حفظ نظام است و نفرمودند: اصل، حفظ رهبری است. لذا امام‌المسلمین در وادی خطر قرار بگیرند در حالی که ایشان، نائب امام زمان هستند. ..... این هم ادرس سایت http://www.emammahdy.com/Content/Content.aspx?PageCode=58731 استاد چقدر باید روی این حرف ها حساب کرد ؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم وقتی نایب به حق و مشخص حضرت صاحب‌الامر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» یعنی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» راه‌ها را و حساسیت‌ها را به‌خوبی مشخص می‌کنند که ما باید نسبت به پایداری انقلاب تحلیل داشته‌ باشیم و می‌فرمایند: «اینها تحلیل لازم دارد. تحلیل را شما جوان‌ها بروید بکنید، برای من روشن است؛ جوان‌ها بروند تحلیل کنند، بنشینند، فکر کنند و ببینند که این‌جا چه چیزی نقش‌آفرینی کرد... که آن نهضت‌ها نتواند باقی بماند و نتواند به نتایج نهایی خودش برسد امّا این انقلاب توانست قدرتمندانه بایستد؟ اگر ما بتوانیم تحلیل درستی از این حوادث پیدا کنیم، آن‌وقت دیگر این بذر ترس و رعب و ناامیدی که بعضی در دل مردم میپاشند بکلّی خواهد پوسید و از بین خواهد رفت؛ [اگر] بتوانیم درست بفهمیم، راه آینده‌ی این کشور کاملاً روشن خواهد شد. باقی ماندن، ماندگاری، طاقت آوردن برای یک حادثه‌ی اجتماعی، خیلی عنصر مهمّی است».[1] آیا دیگر جایی برای این‌گونه دغدغه‌ها می‌ماند؟!! موفق باشید

 


[1] - بیانات مقام معظم رهبری با مردم قم، 19/10/94

14574
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام خدمت استاد: از اینکه خیلی مزاحم شما میشم واقعا عذر می خوام. دو تا سوال داشتم. یکی اینکه می تونیم بگیم اینکه آدم ها به یه چیزی وابسته میشند ناشی از همون نوع آفرینششون است. یعنی فقر چون فقیر آفریده شدند و وجودشون وابسته هست اینگونه اند؟ میخوام تو همون تحقیق که علت روانی گناه بیارم. میخوام بگم اینکه تو جامعه ما افراد یا دچار مدند یا جراحی بینی یا ...و تکیه به این چیزا می کنند اینها بحران هویت دارند و هویتشان گم شده اینم اگه درسته شما لطف کنید اگه کتابی در این باره دارید بفرمایید تا مستند کنم به کتابای شما. تو بحث مد از کتاب آشتی با خداتون استفاده کردم. راستی استاد واقعا شرمنده در مورد کتاب تعلیم و تربیت شهید مطهری نظرتون رو کدوم قسمتشه؟ 2. می بخشید یه بار دیگه این سوالو پرسیدم اما اینقدر توضیح نوشته بودم شما فکر کرده بودید درد و دله (جسارت نباشه) جواب شما این برداشت و به من داد. سوالم اینه. کتاب انقلاب اسلامی دریچه ای به عالم معنا بود نمیدونم در مورد انقلاب بود خوندم اما خیلی از مطالبشو نفهمیدم شاید به خاطر این بوده که من نه زمان شاه ملعون رو درک کردم و نه تو متن انقلاب بودم، کتابی که توضیح بیشتر داشته باشه یا سخنرانی ندارید. من تو حلقه های صالحین میرم سوال میشه هیچ جوابی ندارم بدم. با تشکر. بازم از اینکه وقت شریفتان را میگیرم واقعا عذر میخوام. التماس دعا. تو رو خدا برا منم دعا کنید. حالم خیلی بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! فقر ذاتی ما را به وابستگی می‌کشاند. ولی جواب فقر ذاتی خود را با اُنس با حضرت حق باید بدهیم 2- شاید در کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» و جلسه‌ی آخر کتاب «آشتی با خدا» نکاتی را در رابطه با موضوع «مُد» بتوانید پیدا کنید 3- در ذهنم هست که در آخر کتاب «تعلیم و تربیت» شهید مطهری، موضوع ناامن‌بودن از انسان‌هایی که شخصیت‌های فرومایه دارند، مطرح شده 4- باز تأکید می‌کنم کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کتابی است که امثال شما مورد خطاب آن بوده‌اند. بنابراین اگر مطالب را با دقت دنبال کنید، إن‌شاءاللّه نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

14559
متن پرسش
سلام: دیشب برای خودم اینجوری نوشتم نظر شما چیه؟ تحلیلی متفاوت تدبیر را همیشه می پسندم اما همیشه تدبیر به معنای صلح نیست و گاهی تدبیر مقاومت و جهاد است. این فرهنگ قرآن است و قرآن کلام خداوند و خداوند همه کاره عالم و همه هستی است و خالق همه. من اقدام اخیر دولت و نیروهای مسلح را صد درصد درست می دانم و تاخیر این کار را به مصلحت آن هم در آستانه اجرای مثلا برجام نمی دانستم اما یک نکته امشب به ذهنم زد که فکر کنم کسی نگفته باشه یا من ندیدم، این نگاهی متفاوت به قضیه تفنگداران امریکایی است که اگر ایمان و تعهد و انقلابی بودن ظریف را نادیده بگیریم میشه اونو پذیرفت یا حداقل بهش فکر کرد. این کار امریکایی ها را کاملا هماهنگ و عمدی می دانم و البته این نکته اصلی نیست بلکه چیزی که بنا شده بود از قبل خروجی این اقدامی نظامی امریکا و بعد ایران و سپس حل و فصل آن باشد را می گویم. مشخصا می خوام بگم این که 1. حتما باید این کار در سطح وزیر خارجه دو کشور حل بشه تا کم کم اینها عادی سازی بشه (نمیگم بده یا حتی خوب، حرفم چیز دیگری ست) 2. هماهنگ و حساب شده عمل کردن طرفین بعد اتمام قضیه، ظریف بیاد بگه دیپلماسی جواب میده، کری دقیقا همینو بگه (امروز در دانشکده دفاع ملی گفت آیا می شد 3 یا 4 سال پیش این را تصور کرد (دقت شود) و فرماندهان نیروهای مسلح هم یجورایی همین را بگن. دقت کنیم که همه رودست خوردند نظامی و غیر نظامی در دو کشور و این بین کسانی از داخل و خارج کاملا هماهنگ شده بود و طراحی از قبل (یک فرض متهورانه است اما از سیاست چیزی بعید نیست) من موافق کلیات اقدامات ظریف و اغلب جزئیات او تو دو سال اخیرم اما فقط یک لحظه به این فکر کنیم که می شینیم برنامه ای می ریزیم بعد با دخالت وزاری خارجه حل می کنیم و تصمیم گیری نظامی را دربند تصمیم وزارت خارجه می کنیم بعد داخل و خارج همه همزمان میگیم دیدید دیپلماسی جواب داد و نتیجه گیری مهم اینکه: بله ملت نگاه کنید دیپلماسی جواب داد. سپس این را تعمیم میدیم. خوب تا حالا میشه گفت این ها همه درسته اما مسئله تداوم این جور نتیجه گیری ست و یخورده مسئله خطرناک میشه. این که آمریکا شیطان بزرگ نیست، رهبری بیخود اینقد تاکید بر آمریکا ستیزی میکنه و آمریکا هم میشه با دیپلماسی رام کرد و داخل آمریکا هم کنگره بفهمه ایران را با دیپلماسی میشه رام کرد. خوب نتیجه میشه اسلام رحمانی و نه اسلام همه جانبه. باید فکر کرد. من نظری ندارم درباره خروجی های خوب یا بد این تدبیر و دیپلماسی اما حرفای بسیار خوشکل و صوابی ست که ممکنه نتایج بدی به بار بیاره. خوبه تنش کم بشه خوبه اما طاغوت که دنیا را به لجن کشیده تفکر حاکم بر یک درصد راس در آمریکاست به همراهی صهیونیست ها و تئوری به مرحله اجرا درآمده دین بر علیه دین (داعش و وهابی و سلفی و ...) هم زاییده زحمات 50 یا 100 ساله همین مغزهای متفکر غربی ست (خوبه مجددا به کتاب همفر سری بزنیم تا کار دستمان بیاد چقدر دقیق طراحی بلندمدت دارند این ها). طراحی داعش نسخه دقیق و علمی و منظم دشمنان اسلام و مسلمانان برای ملت های خاورمیانه و غیره را تورق کنیم. نحوه مبارزه با افراط گری در سوریه و عراق را نگاه کنیم تا واقعیت آمریکا را بشناسیم و هزاران سیاست ظالمانه و مخوف این ها را. میخوام بگم در عین تدبیر نباید از طاغوت و خداستیزی آشکار سیاستمدران فعلی جهان غافل شد و فکر خامی ست حل شدن همچی با دیپلماسی. دیپلماسی هم وقتی جواب میده که پشتوانه ای از قدرت علمی و نظامی و مردمی داشته باشه و لاغیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم: یکی در جاده‌ی استکبارستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است، و دیگر در عین حفظ هویت، ارتباط‌داشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست. رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بوده‌اند. ولی آن‌هایی که به آمریکا خوشبین هستند یقیناً شکست می‌خورند. موفق باشید

14545
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: پاسختان به طلبه ی عزیز ما سرشار و هم هدایت گر به سمت حوصله و حکمت بود و به خاطرش یک دنیا از شما ممنونم اما به نظرم جای یک مطلب در پاسخ شما خالی آمد که امیدوارم اگر اشتباه می کنم بنده را متذکر سازید و آن مطلب اینکه اگر چه حوزه بنا بر مهیاسازی طلاب برای رجوع به منابع دینی دارد اما آنچه معمولا باعث دلزدگی و گاهی عصبانیت و در نتیجه عجله ی طلاب انقلابی می شود خروجی های نه چندان منطبق بر گفتمان انقلاب اسلامی اند. گاهی برخی مراجع و علما اگر چه برای ما قابل اکرام و احترام و از نظر علوم حوزوی پر تلاش و عالم هستند اما آن چنان که مورد انتظار است از آنها انقلاب اسلامی ساطع نمی شود. منبری در تراز انقلاب از آنها دیده نمی شود درس خارجشان مناسب با دویست سال پیش است نگاهشان به هنر و اقتصاد و کلا جامعه یک نگاه تمدن ساز نیست یک نگاهی است که می تواند در کنار غرب به حیات خود ادامه دهد در حالی که ما می دانیم اگر اندیشه ای برگرفته از اسلام باشد هرگز با باطل قابل جمع نیست یا باطل را نابود م یکند یا باطل در صدد نابودی آن است. نکته مهم تر اینکه اگرچه نسل آینده ی حوزه بسیار امیدوار کننده و از جنس اندیشه ی انقلاب است اما بعضا کسانی که حوزه، آنان را بزرگان می نامد در دستگاه انقلاب یک انسان محترم و عزیز ولی معمولی اند. این گاهی تازه های حوزه را دلخور می کند. چنانکه در زمان جنگ بعضی افراد در شهر در حال گذراندن دوره های نظامی بودند و آنچه در این آموزش ها به آنان حرارت می بخشید حضور سرداران و فرماندهان در خط مقدم جنگ و گاه تشییع پیکر های آنان و دیگر عزیزان بر دستان همین افراد و بر دستان امت بود. اما عالمی که موضعش در فتنه 88 مبهم و گاه ساده لوحانه است نمی تواند به طلبه ی تازه وارد و انقلابی انرژی بدهد. یا آن خطیب مشهوری که در زمانی که پیچیده ترین نقشه ها برای نفوذ در خبرگان در حال طراحی است در جمعیت هزاران نفری اخلاق فردی می گوید اگر چه این بحث مفید و ارزنده و این خطیب مورد احترام و بزرگوار است اما نمی تواند قلب تازه های حوزه را پر حرارت و پر انرژی کند اگر اشتباه می کنم اصلاح بفرمایید و اگر درست می گویم چرا نقد جدی ای از حضرت عالی به علمایی که البته برای ما عزیز و مورد اکرام و اعظام و احترام اند و یا یک مناظره در فضای آزاد اندیشی که نشان از روحیه ی تحمل و حق طلبی است بین شما و آن عزیزان نمی بینیم؟ و یا چرا در این سوال اشاره ای به آن به عنوان یک آفت و یک عامل یاس نبود؟ شاید لازم باشد بگویم بنده حوزوی و چند سال است درس خارج خوان هستم. عذرخواهی از طولانی شدن نوشتارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به هیچ‌وجه اشتباه نمی‌کنید که چنین انتظاری از حوزه‌ی علمیه دارید. عرض بنده آن است که اولاً: متوجه شویم در چه جایگاهی از تاریخ خود قرار داریم؟ ثانیاً: مراجع عظام را در چه جایگاهی از تاریخ اسلام بنگریم؟ شما بنا دارید از سرمایه‌های اساسی حوزه استفاده کنید و در تاریخی وارد شوید که از یک طرف انقلاب اسلامی به طور کاملاً شفاف و زلال متذکر حیات قدسی بشر است و از طرف دیگر نظام استکباری همه‌ی پرده‌های تزویر خود را کنار زده و با خط قدسیِ انقلاب اسلامی به مقابله پرداخته. در حالی‌که بسیاری از مراجع عظام آن زمان که در سنّ و موقعیت تحصیلی شما بودند و سلوک حوزوی خود را جهت حفظ اسلام انتخاب کردند و خواستند شخصیت خود را بر اساس آن تاریخ شکل دهند؛ انگیزه‌شان آن بود که اصل اسلام را در مقابل فرهنگ سکولارزده‌ی رضاخانی حفظ کنند تا اسلام از دست نرود. وقتی عمامه‌ها را از سر برمی‌داشتند و روحانیت به‌شدت تحقیر می‌شد، همین بزرگان حوزه بودند که مقاومت لازم را از خود نشان دادند و حال در ادامه‌ی آن شخصیت، اسلام را در فقه و فقاهت مدد می‌رسانند. آیا بیش از این از آن‌ها می‌توان انتظار داشت؟! و بدین لحاظ است که بنده در درون خود انتقادی نسبت به آن بزرگان ندارم که البته در این مورد حرف و سخن بسیار است. ولی آن‌چه برای تازه‌های حوزه‌های علمیه مهم است؛ درک درست شرایط تاریخی است که شما در آن قرار دارید و این‌که امروز طلبه‌ی انقلاب اسلامی به وسعت همه‌ی عالم، وسعت یافته و باید از زیرساخت‌های تاریخ گذشته‌ی حوزه به بهترین نحو استفاده کنیم ولی در آن پازل، خود را محدود ننماییم. در پازلی که تلاش می‌شد رضاخان و دستیاران او – مثل محمدعلی فروغی‌ها - با روحیه‌ی سکولاریته، دین را از ما بربایند. باید به شرایطی که از طریق انقلاب اسلامی به‌وجود آمده است و در عین حال، به ظاهر دیده نمی‌شود؛ نظر کرد. کوشش بنده برای نشان‌دادنِ آن شرایط است. ما در این شرایط، خودمانْ خودمان هستیم و در شرایط دیگر این «ما» ما نیستیم. هر متفکری وقتی می‌خواهد متعهدانه در تاریخ خود جلو رود با مشکلات خاص خود روبه‌رو می‌شود. مهم آن است که رسالت تحقق تفکری که در این دوران باید به صحنه آید را از دست ندهیم. چرا طلاب عزیز متوجه‌ی چنین حضوری در این تاریخ نیستند تا امیدوارانه، خود را بر اساس نقطه‌های هدف مجهز کنند؟ و چرا متوجه‌ی جایگاه افراد نمی‌باشند تا در دوره‌ی فترتی که در آن قرار داریم، تحمل فشاری که به طور طبیعی در این دوره بر دوش طلاب قرار دارد را، تحمل کنیم؟ موفق باشید

14522
متن پرسش
با سلام: واقعا از این همه انفعال دولت دلم خونه اخیرا هم که در مورد قایق های امریکایی نتیجه نگاه دولت آزاد سازی آنها کمتر از 24 بدون این که آمریکائی ها عذر خواهی کنند. حضرت استاد چرا حضرت آقا سکوت کرده اند؟ آقا چه چیزی می بینند که ما نمی بینیم تا ما هم آرامش پیدا کنیم؟ راز این امیدواری بی انتها که در کلام ایشون هست چیه؟ یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یک‌طرفه قضاوت کرد. با توجه به سخنان آقای محسن رضایی ظاهراً همان مسیری که طی شده، مسیر غلطی نبوده. موفق باشید

14487
متن پرسش
این سوال پیوست سوال درباره حرف هادی غفاری هستش، جناب استاد یجایی از سخنشون گفتند که «من ولایت فقیه رو قبول دارم اما با شخص ولی فقیه زمان مشکل دارم» استاد این حرف منطقیه؟ مگه میشه ایجوری؟ حرفهای آقای غفاری رو تقریبا نقل به مضمون گفتم، کاملش اینجاست http://vip.opload.ir/vipdl/94/7/marzi/hadi-ghafari-speech.mp3
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مخالف اصل نظام است می‌تواند مخالفت خود را در زیر پوشش همین جمله اظهار کند. در حالی‌که نظام اسلامی در مجلس خبرگان، ولیّ فقیه را انتخاب می‌کند، پس عملاً این آقا اصل نظام را قبول ندارد. موفق باشید

14486
متن پرسش
با سلام: جناب استاد فایلی صوتی از آقای هادی غفاری در فتنه ۸۸ گوش کردم که سرشار از توهین به شخص رهبر بود، ولی در لابلای حرفاش گفت «:آقای خامنه ای من ولایت فقیه رو بهتر از شما می فهمم به شهادت تاریخ چون امام خمینی به ما نگفت ولایت فقیه رو نمی فهمید، ولی به شما تو بیانیه گفت که ولایت فقیه رو نمی فهمید» جناب استاد ایشون چی میگن!!!!؟؟ راست میگه ؟؟؟ ماجرا چی بوده؟؟؟؟ ببخشید مزاحم شدم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وضع اقای هادی غفاری که معلوم است. مقام معظم رهبري در دوران رياست جمهوري خويش سال 66 در يكي از خطبه هاي نماز جمعه ، در مورد نظر حضرت امام (ره) پيرامون قانون كار و روابط كارگر و كارفرما فرمودند: امام كه مي فرمايند دولت مي تواند در مقابل خدماتي كه انجام مي دهد شروط الزامي برقرار كند يعني كارفرما كه در شرايط عادي و بدون نظارت دولت مي تواند با كارگر يك روابط غير عادلانه برقرار كند دولت مي تواند كارفرما را اجبارو الزام كند به رعايت يك سلسله از الزامات و وظايف كه برعهده كارفرما گذاشته شود و اين در اختيار دولت اسلامي است اينكه هم در سوال و هم در پاسخ حضرت امام اشاره روشني به آن شده است و آن اينكه اين اقدام دولت اسلامي به معناي برهم زدن قوانين پذيرفته شده و احكام پذيرفته شده اسلامي نيست، امام كه فرمودند دولت مي تواند شرطي را بر دوش كار فرما بگذارد اين هر شرطي نيست آن شرطي است كه در چارچوب احكام پذيرفته شده اسلامي است و نه فراتر از آن. ( روزنامه اطلاعات ، 12/10/1366) حضرت امام (ره) در نامه اي به ايشان فرمودند: از بيانات جناب عالي در نماز جمعه اين طور ظاهر مي شود كه شما حكومت را به معناي ولايت مطلقه اي كه از جانب خدا به نبي اكرم ( ص ) واگذار شده و اهم احكام الهي است و بر جميع احكام فرعيه تقدم دارد، صحيح نمي دانيد و تعبير به آن كه اين جانب گفته ام حكومت در چارچوب احكام الهي داراي اختيار است بكلي بر خلاف گفته هاي اين جانب است اگر اختيارات حكومت در چارچوب احكام فرعيه الهيه است بايد عرض حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضه به نبي اسلام ( ص) يك پديده بي معني و محتوا باشد اشاره مي كنم به پيامدهاي آن كه هيچ كس نمي تواند ملتزم به آنها باشد مثلا خيابان كشي ها كه مستلزم تصرف در منزلي است يا حريم آن است در چارچوب احكام فرعيه نيست نظام وظيفه و اعزام الزامي به جبهه ها و جلوگيري از ورود و خروج ارز و جلوگيري از ورود يا خروج هر نحو كالا و منع احتكار در غير دو سه مورد و گمركات و ماليات و جلوگيري از گرانفروشي، قيمت گذاري و جلوگيري از پخش مواد مخدر و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلي، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد و صدها امثال آن كه از اختيارات دولت است بنا بر تفسير شما خارج است و صدها امثال اينها بايد عرض كنم حكومت كه شعبه اي از ولايت مطلقه رسول الله ( ص) است يكي از احكام اوليه اسلام است و مقدم برتمام احكام فرعيه حتي نماز و روزه و حج است حاكم مي تواند مسجد يا منزلي را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند حاكم مي تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند و مسجدي كه ضرار باشد در صورتي كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند حكومت مي تواند قراردادهاي شرعي را كه خود با مردم بسته است در موقعي كه آن قرار داد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد يك جانبه لغو كند و مي تواند هر امري را چه عبادي و يا غير عبادي كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است مادامي كه چنين است جلوگيري كند حكومت مي تواند از حج كه از فرايض مهم الهي است در مواقعي كه مخالف صلاح كشور اسلامي دانست موقتا جلوگيري كند. آنچه گفته شده است تاكنون و يا گفته مي شود، ناشي از عدم شناخت ولايت مطلقه الهي است. آنچه گفته شده است كه شايع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با اختيارات از بين خواهد رفت، صريحا عرض مي كنم كه فرضا چنين باشد، اين از اختيارات حكومت است و بالاتر از آن هم مسائلي است. ( صحيفه نور ، ج20 ، ص 170و 171، 16/10/66) اساسا تذكر امام (ره) به اصل گفتار مقام معظم رهبري نبود، بلكه به برداشتي بود كه برخي فرصت طلبان در صدد سوء استفاده بر آمده بودند مقصود مقام معظم رهبري از چارچوب شرع، همان ضوابط و اصول ثابته شرع است كه مصالح و پيش آمدها را نيز شامل مي شود و خود ضوابطي دارد كه در اختيار فقيه قرار دارد، تا بر اساس آن ضوابط، حكم شرعي هر يك را استنباط كند. برخي گمان كرده بودند كه مقصود ايشان صرفا احكام اوليه كه مصالح آنها از قبل پيش بيني شده و زمان و مكان هيچ تغييري در آن نمي دهد، مي باشد. لذا پنداشتند كه اين گونه امور بايد به كارشناسان مربوطه واگذار شود. امام راحل بر اين برداشت اعتراض فرمود كه دست فقيه باز است و در پرتو ضوابط شرعي مي تواند در تمامي ابعاد زندگي و همه شئون سياسي، اجتماعي، فرهنگي و غيره، برابر مصالح روز نظر دهد و ديدگاههاي شرع را درتمامي جزئيات روشن سازد .( محمد هادي معرفت ، ولايت فقيه ، قم: موسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد ، ص 78و79) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 2/100124131). موفق باشید

14482
متن پرسش
سلام: جناب آقای مصباح یزدی در نگاه مقام معظم رهبری شهید مطهری زمان هستند. آقا از چه جهت این را فرموده اند؟ از جهت اینکه شیوه تفکر ایشان روشن فکرانه است مانند آن شهید؟ یا ابعاد دیگری هم دارد؟ 2- کتب ایشان به عنوان یک متفکر عمیق کمک کار است در مسایل عقیدتی؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت جناب آیت‌الله مصباح هم در امور دینی تعمّق دارند و هم در موضوعات اجتماعی در راستای اهداف انقلاب اسلامی مثل مرحوم شهید مطهری حساسیت‌های لازم را دارند. موفق باشید

14449
متن پرسش
سلام: در حوزه علمیه ما چند تن از آقایان طرفدار سید صادق و ضد امام هستند که دارند بین بچه ها و اساتید اختلاف می اندازند. به طوری که جلوی اساتید خود را لو نمی دهند و به شدت چرب زبانی می کنند. و حتی به دروغ علنی خود را آقایی و طرفدار امام می خوانند. ولی وقتی اساتید می روند شروع می کنند به توهینهای بی شرمانه به عرفا و آقا و امام. کار دیگری هم می کنند. اینکه: آنهایی را که طرفدار حضرت آقا هستند و دقیق هستند را شناسایی می کنند و می روند نزد اساتید و مدیر تهمت به اینها می زنند. مثلا یکیشان بنده را شناسایی کرده بود و رفته بود به مدیر گفته بود: فلانی خیلی ضد ولایته. چطوری در حوزه نگه داشتید او را؟ استاد بنده می دانم که تا خدا نخواهد چیزی واقع نخواهد شد. و از این قضایا ناراحت نیستم. بلکه می ترسم اینها رشد کنند و در حوزه هم رشد کنند. 1. حال مانده ایم چه کنیم؟ سکوت کنیم؟ مقابله کنیم؟ واقعا در حیرتم که چه کنم؟ 2. غیبت چنین افرادی جایز است؟ ما می خواهیم به بقیه بگوییم حواسشان را در مدرسه بیشتر جمع کنند لا اقل.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید خود را مشغول این افراد و این افکار بکنیم. سعی کنید با نشان‌دادنِ شخصیت علمی خود و جدّیت در امور طلبگی، معنای حضور یک انسان وِلایی را بنمایانید. و در مورد اطلاع‌دادن به بقیه اگر مطمئن شدید که نسبت به شیعیان انگلیسی گرایش مثبت دارند، در حدّی که دلیلِ کافی برای این‌کار خود داشته باشید؛ رفقای خود را روشن کنید. موفق باشید

14383
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و آرزوی توفیق روز افزون در ترویج معارف دینی: در رابطه با سوال 14364 اگر منتقد اطلاعیه شورای نگهبان اظهارات کامل آیه الله مومن را درج می کرد، تناقضی بین اظهارات ایشان با آن اطلاعیه نمی دید، زیرا آیه الله مومن قبل از بیان آن جملات، جمله زیر را هم فرموده اند: عضو مجلس خبرگان رهبری با تشریح چگونگی آزمون اجتهاد گفت: «این آزمون در قانون تعیین شرایط اعضای خبرگان نیامده است؛ مرجع تشخیص دارا بودن شرایط 5 گانه اعضای خبرگان، فقهای شورای نگهبان هستند. گاهی کسی که ثبت‌نام می‌کند از قدیم رفیق ما و از ما هم فاضل‌تر بوده است و ما نیز او را می‌شناسیم، بنابراین این فرد نیازی به امتحان دادن ندارد».
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است عزیزان نسبت به تقوا و تعهد و دلسوزیِ فقهای شورای نگهبان ایمان داشته باشند در آن صورت گرفتار جوّسازی‌های روزنامه‌ی آن‌چنانی نخواهند شد. موفق باشید

14364
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اطلاعیه اخیر شورای نگهبان مبنی بر برگزاری امتحان اجتهاد برای شرکت کنندگان در خبرگان رهبری، سایت جماران اطلاعیه ای از حجت الاسلام و المسلمین موسوی در خصوص اشکالات حقوقى اطلاعیه اخیر شوراى نگهبان منتشر کرد که به شرح زیر است: روز پنجشنبه شوراى محترم نگهبان در اطلاعیه اى از کسانى که باید در امتحان این شورا حاضر شوند پرده برداشت. بیانیه شوراى نگهبان بدین شرح است: کلیه کسانی که برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کرده‌اند به جز آنان که ذیلاً ذکر می شود باید در آزمون علمی شرکت کنند. 1. اعضای فعلی مجلس خبرگان رهبری. 2. کسانی که در گذشته در آزمون خبرگان که از طرف شورای نگهبان برگزار شده شرکت کرده و از نظر علمی تأیید شده اند. 3. کسانی که در آزمون 15 شهریور 1394 شرکت کرده‌اند اعم از آنان که تأیید شده‌اند یا خیر. به نظر مى رسد که اشکالاتى بر این بیانیه وارد است که بعید است شوراى نگهبان ملتزم بدان شود: ١. بسیارى از بزرگانى که قبلاً در خبرگان عضو بوده اند در امتحان شرکت نکرده اند؛ به طور مشخص حضرت آیت الله ابراهیم امینی که سالها عضو مجلس خبرگان بوده اند هیچ گاه در امتحان شرکت نکرده اند. بنابر این با توجه به بیانیه شوراى نگهبان از آنجا که: الف: ایشان نماینده فعلى خبرگان نیستند، ب: در دوره هاى قبل هم در امتحان شرکت نکرده اند، ج: در امتحان شهریور ماه هم شرکت نکرده اند؛ لازم است در امتحان شوراى نگهبان شرکت گنند. حال آیا شوراى نگهبان مى خواهد ایشان را هم به امتحان دعوت کند؟ ٢. سیره شوراى نگهبان در دوره هاى گذشته این بوده که امتحان را صرفاً از کسانى مى گرفته که هیچ راه دیگرى براى احراز صلاحیتشان وجود نداشته و این سیره طبق گفته آیت الله مؤمن در این دوره نیز جارى بوده است. آیت الله مؤمن در مصاحبه اى که چند هفته پیش داشتند تصریح کردند: «کسی که ... در حوزه تدریس می‌کند، نوارهای جلسات درس او نیز موجود است، خوب هم درس می‌دهد، ملا است و در مسائل سیاسی هم اظهارنظر کرده و مواضعش روشن است؛ این فرد هم نیازی به امتحان اجتهاد ندارد». این گفته به صراحت با بیانیه ی جدید تناقض دارد. نکته قابل توجه این است که این سیره در دوره هاى گذشته به قدرى قوى بوده که تقریبا هیچ یک از اعضای ادوار گذشته مجلس خبرگان در امتحان شرکت نکرده اند. از آن زمره مى توان با اسامى زیر اشاره کرد: آیات هاشمى رفسنجانی، یزدى، جنتى، مومن، شاهرودى، مشکینى، منتظرى، امینى، موسوى اردبیلى، جوادى آملی، فاضل لنکرانى، سید احمد خمینى، راستى کاشانى، ملکوتى، صانعى، موسوى خوینى، رى شهرى و... به نظر مى رسد که بیانیه اخیر شورای نگهبان از نظر حقوقى دقیق نیست و باید منتظر بود که در روزهاى آینده مورد باز بینى قرار گیرد.» حال بفرمائید که این اشکال وارد است یا خیر؟ و اگر وارد است چرا در دوره های قبل اجرا نشده است؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در آن حدّ نیستم که در این موارد نظر بدهم زیرا محذورات شورای نگهبان را که انسان‌های فهیم و دلسوزی هستند نمی‌دانم. موفق باشید

14335
متن پرسش
سلام علیکم. بنده قبلا فکر می کردم که اول باید آموزش و پرورش را با فکر دینی با قرائتهای مختلف اصلاح کنیم تا بعد نظام های دیگرمان اصلاح شود چنان که مدارس دینی در نقاط کشور زیاد داریم اما حالا حسی به من می گوید که تا ما وارد تقدیر خاصی که خدا از طریق امام خمینی برای ما رقم زده وارد نشویم - چنان که شما فرمودید - نمی توانیم به انسجام و وحدت جامعه برسیم مثلا الان ما مدارس دینی در شهرمان داریم اما چون نمی دانیم به کجا می خواهیم برویم بعد از مدتی مدارسی با فکر غربی و لعاب دینی خواهیم داشت . نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید ابتدا باید افقی مناسب حیات معنوی و الهی که مربوط به این زمان است را، مدّ نظر قرار داد و در متن چنین افقی بقیه‌ی امور و معارف لازمه جای خود را پیدا می‌کند به همان معنایی که در کتاب «سلوک...» نسبت به جایگاه تاریخی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» موضوع مطرح شده است. موفق باشید

14295
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرامی: استاد چرا جو طوری شده که بیشتر مردم با نظام مشکل دارند؟ همه می گویند دروغ به مردم گفته شده و به این بهانه هم روحانیت را متهم می کنند و مورد فحش قرار می دهند و هم دین را زیر سوال می برند؟ استاد بنده خیلی زجر می کشم حال اگر بعضی در لباس روحانیت خدشه هایی به دین زده اند چرا باید مابقی در این آتش بسوزند و دین را عده ای زیر پا بگذارند. استاد درد بیشتر زمانی است که از بستگان خودت به امام بد می گوید استاد خیلی سخت است در خانواده ای زندگی کنی که به مقدساتت توهین کنند تکلیف چنین شخصی چیست؟ کسی که چنان پایبندی به دین پیدا کرده که دین را گمشده خود می داند که با وجود همه سختیهایی که در خانواده تحمل می کند علی رغم اینکه دیگران نمی فهمند باز مدارا می کند باز غربت در چنین جوی را تحمل می کند و لب نمی گشاید فقط به خاطر آینده ای را که قرآن برای مومنین ترسیم کرده. کسی که وقتی پیام تسلی بخش آیت الله شجاعی را برای شما می نویسند وقتی می خواند احساس می کند این غم غم اوست احساس می کند از نزدیکترین نزدیکان خودش است. استاد این درددل کسی است که بهره مادی از این نظام ندیده. اما امام را دوست دارد دین را دوست دارد و حتی با بستگانش هم بحث می کند و پشتیبانی خود را از امام بیان می کند. این نه از طرف خانواده بلکه بیشتر مردم را اینطور می بینم با وجود اینکه بر مسندی نشسته اند و حقوق کلانی می گیرند و.... استاد بنده را راهنمایی بفرمایید و برای نجات غریبان عالم دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: بعد از آن حضرت شرایطی فراهم می‌شود که مؤمنین در غربت قرار می‌گیرند و فرمودند: «طوبی للغربا». تا زمانی‌که ظلمات آخرالزمان حاکم است سخن حق در غربت است و زیبایی کار به همان پایداری در حق و مدارا با کسانی است که فریب ظلمات دوران را خورده‌اند. بشرى كه در ديدار، غربزده است هرگز نمى ‏تواند زمان باقى را بيابد تا به شوق زمان باقى، خود را از زمان فانى آزاد كند، گرفتار زمان يا گرفتار مكر ليل‏ و نهار است.[1] غرب مى‏ كوشد وقت شيطانى خود را به همه ملل سرايت دهد تا اصالت را به فکر و فرهنگ سکولار غربی بدهند. اینان مستضعفان جامعه هستند و باید هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بکشیم، نه بر سر این افراد. موفق باشید

 


[1] ( 2)-« مكر ليل و نهار» تعبير دكتر احمد فرديد است، گرفته شده از آيه 33 سوره سبأ.

14312
متن پرسش
سلام: ظهور هم مانند غیبت صغری و کبری دارد؟ می توان گفت ظهور انقلاب اسلامی ظهور صغری بود و آمدن خود حضرت مهدی به عرصه، ظهور کبری است؟ ظاهرا علامه حسن زاده بر این باورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن درستی است. زیرا مولای ما حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» نور انسانیت‌اند و هرجا به هر اندازه که ظهور کنند؛ انسانیت به صحنه آمده است، چیزی که با ظهور انقلاب اسلامی ما می‌توانیم احساس کنیم. موفق باشید

14303
متن پرسش
با سلام: در بحث کار اجرایی و گسترده در سطح طلاب و عموم جامعه بعضی از افراد منتسب به حضرت عالی اینگونه استدلال می کنند که: چون استاد طاهرزاده از کار اجرایی نا امید شده اند به گوشه ی خانه ی خود رفته و فقط با رصد کردن محیط و فضا دارند در سطح خصوصی و تخصصی شاگرد پروری می کنند و گاها اشاراتی هم دارند. و از این طریق قایل می شوند که کار را باید رها کرد و به فکر کردن پرواخت. نظر شما را در این بحث و این تحلیل از روند شما جویا شدیم تا گره گشای کار ما شود ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان در انقلاب اسلامی نسبت به کارهای اجرایی بی‌تفاوت بود. می‌ماند که اگر زیرساخت‌های فرهنگی جامعه رشد کند، بسیاری از کارهای اجرایی از گره‌ای که فعلاً در آن افتاده است، رها می‌شود. مردم عموماً چوب ضعف عقیده و اخلاق خود را می‌خورند و گرفتاری‌های آن‌ها بیشتر از این بابت است. و لذا اگر کسی بتواند در خدمت مسائل فرهنگی جامعه باشد بهتر است که در این بستر فعالیت کند. موفق باشید

14257
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: سوال بنده در مورد مقامات اشراقی و دینی هست که شما برای ولی فقیه قائل هستید. به طور مشخص می خواستم از شما بپرسم که بر طبق اندیشه شما، مراتبی که برای حضرت امام و رهبری ذکر می کنید و مثلا می گویید «ولی فقیه حکم خدا را می گوید» و غیره ناظر به این دو شخص است یا ناظر به خود منصب «ولایت فقیه»؟ یعنی شما اگر هر کس دیگری بعد از حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان ولی فقیه انتخاب شود؛ باز هم به طور پیشینی مراتب کنونی ای را که برای ولی فقیه قائلید برای ایشان هم قائل خواهید بود؟ یا این که به یک نحوه قبض و بسطی در این موضوع قائل هستید؟ به عبارت دیگر تمجیدها و دعوت به ولایت پذیری شما ناظر به خود منصب ولایت فقیه است یا ناظر به آیت الله خامنه ای که اکنون این منصب را در اختیار دارد؟ در کل آن حکم کلی که شما می توانید در این زمینه صادر کنید و برای همیشه خود را ملزم بدان بدانید؛ چیست؟ اگر به طور دقیق به این پرسش حیاتی پاسخ بدهید؛ بسیار ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به ادلّه‌ای که در کتاب «امام خمینی و سلوک در تاریخ توحیدی زمانه» عرض کرده‌ام؛ اصلِ اشراق را در رابطه با انقلاب اسلامی مخصوص حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌دانم و این ربطی به فقاهت ایشان ندارد. آری! هرکس توانست ذیل شخصیت ایشان قرار گیرد از آن إشراق، بهره می‌برد که رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» نمونه‌ی خوبی از آن بهره‌مندی را دارند. در ضمن در تبیین موضوع عرایضی در شرح آیه‌ی 52 سوره‌ی آل‌عمران شده است. موفق باشید

نمایش چاپی