بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: غرب‌شناسی و مدرنیته

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31229
متن پرسش
با سلام و درود خدمت استاد طاهرزاده که آنچه هستم را مدیون ایشانم. حضرت استاد جوانی هستم اندک مطالعه ای داشتم از آثار شما و سایرین. می‌خوانم و می‌فهمم و می‌دانم که بسی فاصله است بین حصول و حضور. حال که می‌نگرم از حصول فراتر نرفته و آنچه می‌دانم را نمی‌توانم! اگر می‌خواهید به کتبتان ارجاع بدهید باید بگویم آری خوانده ام. اما نشد درمانده ام، آنانکه که قرار بود تاریخی رقم بزنند در این تاریخ زمین گیر شده اند. گاهی در تاریکی ام گاهی در نور. گاهی حتی گناه کبیره. از هیچ چیز مصون نیستم. مذبذبین بین عالم دنیا و آخری، دست بسته و خسته ام. استاد بگو چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این راه، راهی است که موانع دارد ولی افق آن روشن است. اگر بتوانید آرام‌آرام به مباحث «جهان میان دو جهان» رجوع فرمایید، با قوت بیشتری مسیر را طی می‌کنید. بنا بر این است که إن‌شاءالله در هفته‌های اخیر جلساتی در رابطه با بحث ۱۵ نکته در موضوع «عقل تکنیکی» گذاشته شود که إن‌شاءالله شرایط فهم مباحث اخیر بهتر فراهم می‌شود. موفق باشید

31149
متن پرسش
﷽ سلام علیکم و رحمة الله: استاد عزیزتر از جانم، باتوجه به این که در تفسیر سوره مطففین فرمودید؛ نیچه می‌گوید: بعضی ها در طول زندگی طوری خود را نقاشی می‌کنند که بعد از آن که تمام شد نقاشیشون، به تماشای خودشون می‌نشینند← این که می‌فرمایید در جهان مدرن انسان ها دوباره خودشون را دوست دارند نقاشی کنند / احساس تنگنا می‌کند نه گشودگی و نفی خودش را می‌بیند یعنی چی؟! یعنی نسبت به سعه وجودیش غافل بوده و استعداد های توحیدی وجودیش را از دست داده؟! که میگه کنت ترابا؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! اگر انسان در بستر توحید و با افقی که شخصیت انسانهای معصوم همچون علی «علیه السلام» در مقابل انسان می گشایند قرار نگیرد همچنان خود را ناکام احساس می کند. موفق باشید

31142
متن پرسش
سلام: حضرتعالی ۱. جایگاه جناب رئیسی در تقابل با غرب را چگونه می بینید البته از لحاظ سیاسی مدنظرم نیست بلکه از لحاظ رویکرد تمدنی و اینکه غرب را چون شما کل واحد می بینند یا گزینشی هستند؟ ۲. و آیا همان دولت اسلامی که طلبش در جان مبارک رهبری نهاده شده بود و شما ۴۳ سال منتظرش بودید همین است یا این گام اول آن هدفست و تا مطلوب فاصله بسیار است؟ ۳. به نقدهای جناب جلیلی اشاره داشتید اگر اهم نقدها را بیان فرمایید و نیز تبیین فرمایید که آیا این نقدها بنیادینند به نحوی که در هدف غایی خلل آورد یا خیر؟ ۴. حضرتعالی طب مدرن را در کنار سنتی پذیرفتید آیا این عدول از مبنای کل واحد است و اگر این جمع را روا می‌دانید می‌توان به سایر حوزه ها نیز تسری داد و نهایتا به جمع سنت و مدرنیته رسید؟ ۵. آیا سرانجام هر غرب گرایی دولت های غرب گرای پیشین خواهد بود یا می‌توان نوعی از غربگرایی را متصور بود که مقتدرانه باشد و بتواند نهایتا توسعه را در ایران به نحوی پیش ببرد که ابرقدرت و قطب علمی جهان ایران باشد. من افق غربگراها را مالزی یا ترکیه یا ژاپن اسلامی می‌بینم ولی بشخصه آمریکای اسلامی را طالبم. این نحوه اقتدار طلبی را در غربگراها ندیدم و دیدیم که در انتخابات خواهان تسلیم شدن در برابر بیگانگان در اسنادی چون fatf و معترض به اینکه چرا برخی طالب حسینیه کردن کاخ سفیدند بودند. این نحوه حقارتها مطلوبم نیست از آن طرف جریان انقلابی این نقیصه را ندارد و حاج قاسم ها را دارد با چه اقتداری. اما خوف آن دارم که فقط دل در سنت داشته باشند و اصالتی برای غرب نداشته باشند و فعلا تقییتا و به اکل میته همراهی کنند تا در فرصت مناسب غرب را به مسلخ بکشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در مورد شخص خاص نیست بحث در مورد سیره و جایگاه سیاسی معرفتی جناب آقای رئیسی است که از رینگ دولت سازندگی جدا هستند 2- انقلاب اسلامی حقیقتی است که به مرور شئوناتش ظاهر می‌شود. شواهد حکایت از آن دارد که دولت آقای رئیسی می‌تواند در آن راستا باشد. ۳. جناب آقای جلیلی سعی می‌کردند متذکر باشند که باید با عمق زیاد و با روحیه‌ای که به گفته ایشان جهشی را دنبال کند دولت آینده اداره شود. ۴. طب مدرن به اعتبار تجربی‌بودن آن مدّ نظر است و این غیر از فرهنگ مدرنیته است. بنده در این رابطه عرایض مفصلی در کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» داشته‌ام. ۵. به هر صورت با حضور در مبانی معرفتی و سیره معصومین، هرجا ما می‌توانیم در جهان حاضر شویم و در مناسبات آن تصرف نماییم. موفق باشید

31095
متن پرسش
سلام: از ۷ ماه پیش که در سوال 29450 و پس از آن چند بار دیگر در مورد واکسن کرونا پرسیدم فرمودید عجله نکنم یا از خیر پاسخ گذر نمودید. امروز رهبر معظم واکسن زدند تا مهر تاییدی بر عظمت علوم جدیده و غرب باشد و دیدیم که طب سنتی و اوراد و ... گرهی نگشود و همانطور که گفتم بار دیگر غرب نشان داد که طریق حقه طی شده فقط هموست و بغیر از این صراط مستقیم بقیه سبل راه به جایی نمی برد. حال موضع خود را بدون ملاحظات و دعوت به صبر (باور کنید هرچه صبر کردم از قوطی عطاران چیزی بیرون نیامد و این ادعا هم که فلان تعداد را معالجه کردیم هم از آن حرفهاست که در قوطی هیچ عطاری نمی گنجد کافی بود نظر به آمار بهبودیافتگان می انداختند که اکثرشان بدون رفتن به عطاری بهبود یافتند آنهایی هم که عطاری رفتند اگر نمی رفتند خود بخود خوب می‌شدند) در مورد فعل رهبری و واکسن و اینکه آیا این موفقیت اعجاز گون غرب باعث شده است در غرب ستیزی استاد اندکی تعدیل حاصل آید بیان فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید علم در امور سلامتی و طب، ابعادی دارد و ما به جمع طب سنتی و طب مدرن نظر داریم. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب حجامت هم می‌کنند. نمی‌دانم چرا این علوم را به غرب نسبت می‌دهید!! در حالی‌که طبق نظر غربیان، نقش نگاه جناب ابن سینا در این امور کم نبوده. عظمت کار مقام معظم رهبری را مدّ نظر قرار دهید که از علم، عدول نکردند ولی آن را در بستر بومیِ خودمان دنبال نمودند. موفق باشید

31072
متن پرسش

سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکارانتان: متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد. جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد. جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

متن پاسخ

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: «يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند. موفق باشید  

31056
متن پرسش
سلام استاد: مدتی هست مشتاق نوشتن برای انتخابات بودم. هنوز هم حس می‌کنم برای نوشتن زود است اما با احوالی که پس انصراف دکتر جلیلی اون هم بعد دیدار با اهالی بهیار صنعت داشت، بر من گذشت تصمیم گرفتم بنویسم و همچنان در انتظار بسر برم. پس از سخنرانی رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس شوک تصمیم شورای نگهبان برای من انتظار فراهم شدن وقت دیگری در این ۲۸ خرداد پیش کشیده شد. اینکه اگر ما آماده ورود به صحنه جدیدی هستیم و ورق دیگری از تاریخ بناست در افق قدسی حضرت حاج قاسمم رقم بخورد پس ماجرای سیاست و اولا ماجرای انتخابات هامان باید مفهوم نویی را پیش آرد. تا به امروز همواره گمان می‌کردم باید در درونم رقابت را میان جلیلی و رییسی را حفظ کنم. مگر انتخابات بدون رقابت معنا دارد نهایتا صحنه نو مفهوم تازه ای از رقابت را باید به ما بفهماناند. تا آنجا که توانستم در درون خودم به اختلافهای میان این دو دامن زدم تا این دو را حقا دو ببینم و به انتظار بنشینم و البته جبهه ی حزب الله و آن بنیان وجودی که این دو در آن شکل می‌گیرد از سنخ نور انقلاب خمینی است. می ماند ماجرای ما و وضع توسعه نیافتگی که در این عرصه گاه و بی گاه خودش را در پیش چشمان ما جلو می اندازد. سودای اینکه همگانی که در این صحنه حاضرند زیر چتر نور وجودی حضرت روح الله در این رقابت نو حاضر می توانستند باشند، آرزوی دوری است که هیچ وقت از آن نتوانستم در این یکی دو هفته دل بکنم. براستی اگر پس فردا رخ می داد اصلاح طلبانِ ما چگونه بودند؟ بگذارید کمی برایتان خاطره بازی کنم از جنس آرزوهای دور و دراز و تمناهای محال. روزگاری که شورای نگهبانِ تقدیرِ زمانه ی آینده ی قدسی ممکن، برای فرداهامان در پیش چشمانش، طیف متکثری از جوانانِ پیری را می‌دید که جملگی چشمانشان، همیشه در برابر نام و یاد حاج‌ قاسم به اشک در می آید و بغض جانشان را فرا می‌گرفت. اما یا من در دل این احوال طویل گم کرده ره به مقصودم یا وقت آن نرسیده است انتظار به امروز که رسید شوک تازه ای رخ داد اصلا دست خدا جبهه حزب الله را از رقابت خالی کرد. براستی ماجرا از چه قرار است. این لیله القدر قرار است چه‌ را نمایش بگذارد؟ بابت طولانی بودن کلامم شرمنده ام. من حتی فرض اینکه همه ماجرایی که برایتان چیدم جز خواب و خیال خالی از تفکر نیست را از خودم دور نکرده ام.
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب در نوعی پرسش‌گری که نظر به افقی است تا آینده به سوی ما آید، می‌پرسید ماجرا از چه قرار است که «اصلا دست خدا جبهه حزب الله را از رقابت خالی کرد». به نظر بنده آنچه در این لیلة القدر بنا است به نمایش آید، نظر به آینه‌ای است که نسبت ما را با مقام معظم رهبری معنای دیگری می‌بخشد. آقای دکتر جلیلی میدان رقابت با آقای رئیسی را تبدیل کردند به میدانی که ما هرچه بیشتر حضور رهبری را در این تاریخ بنگریم.

راهی را گشودند که در نوعی از انتخاب قرار می‌گیریم ولی نه انتخاب بین دو رقیب که یکی با نفی دیگری، خود را اثبات کند؛ بلکه انتخابی که بستر حضور در صحنه‌ای است که عملاً با رهبری بیعت می‌شود از نوع بیعتی که با مولایمان در غدیر انجام دادیم.

ملاحظه کردید که در غدیر از یک طرف انتصابی الهی انجام شد، تا مدیریت جهان اسلام توسط انسانی قدسی شکل بگیرد، ولی از طرف دیگر پیامبر خدا «صلوات الله‌علیه‌و‌آله» مردم را تشویق کردند تا در همان مکان با علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» بیعت کنند. راستی! اگر انتصاب از طرف خداوند بود، چرا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نفرمودند این حکم خدا است و باید همه بپذیرند؟ جایگاه این بیعت، جز آن است که باید در عین بستری قدسی، جمهور، خود را و انتخاب خود را به میان آورد؟ این‌جا رقابت بین دو جریان نبود، بلکه اختیار و انتخابی بود برای پذیرفتن و نپذیرفتنِ آنچه خداوند مقرر کرده بود. آیا ما نیز در شرایطی در حال قرارگرفتن هستیم از جنس انتخاب و بیعتی که نسبت خود را با نظام مقدس اسلامی باید معلوم کنیم؟ و در این انتخابات مخیر به چنین موضع‌گیری هستیم؟ بیعتی از جنس بیعتی که در غدیر واقع شد و نه بیعتی که خلفای عثمانی بر مردم تحمیل کردند؟ آیا اگر دموکراسی، عبور از آن نوع دیکتاتوری بود که به نام بیعت بر مسلمانان تحمیل کردند، ما دوباره به آن بیعت برگشته‌ایم؟ و یا با نظر به ضعف‌های دموکراسی، قدمی جلوتر آمده‌ایم تا در عین نقش‌آفرینیِ جمهورِ مردمان، از صحنه رقابت مطرح در دموکراسی نیز قدمی جلوتر بیاییم؟ و در انتخاباتی قرار بگیریم که بیعتی باشد با راهی که نظام اسلامی مقابل ما گشوده است؟ و ما هنوز در طلوع و تولد این راه هستیم، با همه ابهاماتی که دارد. مثل آن روز که با روبه‌روشدن با ولایت فقیه، هزاران ابهام برایمان پیش آمد که نکند ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری است و سپس معلوم شد تاریخ دیگری است که انسان‌ها در عین انتخابی آزاد، اسیر سکولاریسم جهان مدرن نباشد. موفق باشید

31035
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز به نظر شما چرا در فضای کلی صحبتها و نظرات نامزدهای ریاست جمهوری، صحبتهایی در مورد کارهایی که مردم و یا مسولان برای اصلاح مردم برای اصلاح کشور باید انجام بدن با تغییر سبک و الگوی زندگیشون و فرهنگشون و راهکاری دینی برای برطرف کردن خیلی از مشکلات امروز زندگی ها مثل تجملات و فسادهای اخلاقی، مطرح نمیشه، این جهل به وظایف و رویکردی که مردم باید به این مسائل داشته باشند، زمینه را برای آدرس غلط دادن توسط دشمن به مردم برای نوع زندگی کردن شان و همچنین زمینه ای را برای سوءاستفاده عُمَرهای انقلاب اسلامی برای به بیراهه ی غرب کشاندن هرچه بیشتر مردم است. آیا ساخت مسکن و دادن یارانه و... زمانی که ما قناعت و تواضع و گذشت و... را به مردم آموزش ندهیم کارساز هست؟! در حالی که عده ای اشرافی گر غربزده، در امتداد کدخدا و روسایشان، با تجملات و... مردم را مسخ کرده و مانند گروگان زیر یوغ نظراتشان گرفتند و دائما این عده را اکثریت برشمرده و روی شهوات و خواسته های نابجای آن عده موج سواری می کنند! استاد لطفا بفرمایید بالاخره برای خشکاندن ریشه های مشکل زا در زندگی مردم که در اصل دوری از قناعت و سبک زندگی دینی برای مردم است و برگشتن به اصل ها چه کسی و چه زمانی بالاخره باید تلنگری دقیق تر و کارا تر بزند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله انقلاب، قدم به قدم به سوی اهداف خود جلو می‌رود این‌که ما هنوز به جهت تعلّق به آن نوع زندگی که در گذشته داشته‌ایم، آلوده به آن هستیم، بحثی نیست. بحث بر سر این است که آیا یک نحوه عبوری در میان آمده است و یا به عقب برگشته‌ایم؟ اصلاً بحث این نیست که در حال حاضر ما هنوز آلودگی‌های گذشته را در فرهنگ عمومی و ادارات خود داریم، حتماً همین‌طور است و این وجه مشئمه‌یِ بشریِ ما می‌باشد. می‌دانید از نظر قرآن انسان‌ها دو وجه دارند: «وجه یمینی» و «وجه شمالی»، یا به عبارت دیگر «وجه مشئمه» و «وجه قدسی». انقلاب اسلامی رویکردی است تا طیّ یک فرآیند، بشر را از آن روح جاهلیتِ مدرن آرام‌آرام آزاد کند و این فرآیند مسلّم در مسیر خود حالت قبض و بسط دارد، به طوری که در بعضی مراحل آن جاهلیتِ مدرن می‌آید و غلبه می‌کند، ولی منحنیِ حرکت به جهت روح توحیدی آن رو به جلو می‌باشد، هرچند که آن روح حالت غیب دارد ولی نقش‌آفرین است، مثل حضور خداوند در عالم. وجه توحیدی انقلاب اسلامی روحی است که در روان انسان‌ها کما بیش جاری می‌باشد، هرچند در بعضی مراحل آن روح به حاشیه می‌رود ولی از بین نمی‌رود، بنیادی است که آینده‌ی پیشِ روی این ملت و جهان را می‌سازد. این آن چیزی است که در بنیاد روحی مردم ما به جهت وجه توحیدی انقلاب اسلامی نهفته است.[1] و در این راستا انتخاباتی با شعارهای مطابق این وجه تاریخی باید مدّ نظر باشد، وگرنه به دست خود، خود را از مواهب الهی که به ما عطا شده، محروم کرده‌ایم و مردم باید متوجه‌ی چنین امری باشند و خود را ارزان نفروشند. موفق باشید.


[1] - در مورد این‌که بنیاد روح مردم ما نظر به وجه توحیدی انقلاب دارد ملاحظه کردید آقای «عنایت آزغ» جوان دستفروش 29 ساله که در نزدیکی کلینیک سینا بساط دستفروشی خود را برای کسب رزق حلال پهن می‌کرد، در شب حادثه انفجار و آتش‌سوزی آن کلینیک با شنیدن صدای کمک خواهی و فریاد زنان و کودکانی که گرفتار دود و آتش شده بودند، رسم مردانگی را به جا آورد و با رها کردن بساطی که شاید همه زندگی مادی او بود، با شجاعت و غیرت دل به آتش زد و توانست 11 زن و کودک را نجات دهد. این جوان خوش‌غیرت در جریان این فداکاری دچار جراحت و صدماتی هم شد که سوختگی و 11 بخیه دستش و جای زخم شیشه‌های شکسته شده در پایش شاهد این دلاوری است. در پاسخ به این سؤال که چه آرزویی دارد؛ گفت: اول از همه آرزو دارم رهبر انقلاب را ببینم، این واقعاًً آرزوی دیرینه من است؛ دوم این‌که بتوانم در سپاه قدس باشم و به مردم خدمت کنم و راه شهید سلیمانی را ادامه بدهم، چرا که واقعاًً ایشان را خیلی دوست دارم.»

30956
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد شما در کتاب تمدن زایی و مدرنیته در بحث استفاده از ابزار جملاتی به این مضمون دارید که مثلا استفاده از فرش دستباف نسبت به فرش ماشینی که با الیاف مصنوعی ساخته شده، روح انسان را بهتر در حضور و ارتباط و گفتگو با طبیعت نگه میداره. سوال من اینه که خب الان چیزهایی مثل فرش دستباف، جعبه های خاتم کاری شده و... اینها به دلیل قیمت بسیار بالایی که دارند چه بسا به عنوان تجمل شناخته میشن! توضیح شما نسبت به این مساله چیست؟ چگونه ساده زیستی با استفاده از چیزهای سنتی (که بعضا بسیار گران قیمت هستن) قابل جمع هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه همین‌طور است که می‌فرمایید. لااقل اگر بشود از آن نوع فرش‌های دست‌باف عادی که در روستاها تهیه می‌شود و غیر اشرافی است؛ استفاده شود بهتر است. ولی وقتی چاره نیست إن‌شاإالله خداوند به صورت دیگری جبران می‌کند. موفق باشید

30945
متن پرسش
سلام استاد: این جمله: وقتی خود را به صراحت در معرض تکنولوژی قرار دهیم به ناگهان خود را درگیر فراخوانی آزاد بخش می یابیم این جمله از مقاله پرسش از تکنولوژی است این به چه معناست؟ از عقل تکنیکی توضیح بیشتر بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب آقای مارتین هایدگر، با نظر به ماهیت اصیل تکنولوژی به عنوان عطای الهی جهت درک بیشتر طبیعت، انسان‌ها ناگهان خود را درگیر فراخوانی آزادبخشی می‌یابند جهت انتخابی گشوده نسبت به ارتباط‌شان با طبیعت. که بحث آن مفصل است. پیشنهاد می‌شود در کنار مطالعه کتاب، صوت مباحث را نیز دنبال بفرمایید. موفق باشید

30889
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد عزیز: ما در کار کردن مباحث خرد سیاسی و عقل تکنیکی و مباحث از این دست باید چه رویکردی داشته باشیم که اینها ذخیره برای قیامتون باشه؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان فهم تاریخی که با انقلاب اسلامی محقق شده و می‌توان اراده توحیدی حضرت حق را در آن احساس کرد. موفق باشید

30860
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دانشجوی بیست ساله هستم، سوالی که تو ذهنم هست اینه که آدم وقتی میخواد عبور کنه از زندگی دنیوی تکراری و در باورش عبور هم می‌کنه به وسیله رشد معرفت و عقل معادش و متوجه حقیقت خودش و عالم و زمانه ای که زندگی می‌کنه (انقلاب اسلامی) میشه و تمام زندگی گذشته و حالی که داره رو بر اساس معیار های جدیدش به زیر سوال می‌بره مثلا که چی که من زیاد بخورم؟ چه دلیلی داره و چه کمکی به حقیقت و هدفی که در پیش دارم می‌کنه؟ یا همین طور عادت های دیگه و معارض با اندیشه جدیدش، اما نکته این جاست یک دفعه با بحرانی مواجهه میشه که از طرفی عادت و تعلق به گذشته داره اما باور به اندیشه جدید و در واقع وقتی به وسیله اندیشه جدیدش گذشته رو به چالش می‌کشه خود چون اول راه هست با یک چالش مواجهه میشه که برنامه چیه؟ چه کارهایی انجام باید بدم که مثل گذشته نباشم؟ اما مثل کسی که شرطی شده دائما چون برنامه ندارم و چه فعالیت باید صبح تا شب داشته، در عمل بر می‌گردم به گذشته و زندگی یکنواخته دنیوی، خلاصه کلام این است که من نمی‌دونم به چه روشی میشه در این وادی جدید که نظر به ابدیت و حقیقت انسان دارد و بزرگان در آن قدم گذاشتن، منم بگذارم و در عمل هم از گذشته و عادت محدود عبور کنم با چه کارهایی؟ چطوری؟ بنده حقیر متناسب با اون چهار چیز که شما فرمودید که ببنید ذائقه و علاقه، استعداد، نیاز مخاطب، نیاز جامعه چیه به بحث های طلبگی و کارهای فرهنگی و تربیتی رسیدم کلیت که با توجه به مبانی اصیل در جامعه انقلاب، کار تربیتی و فرهنگی کنم، تربیت نیرو برای جامعه، روشنگری نسبت به حقایق، دشمن شناسی و مقابله با افکار انحرافی و... انجام بدم و از همه مهم تر خود از این شهد ناب دین بچشم، به این عنوان هایی که عرض شد علاقه دارم و رسیدم و یک سری مسائل بیهودی هم رها کردم اما در عمل هنوز بیکارم نمی‌دونم چه باید رو غلتک افتاد، چه باید کرد؟ استاد چیز هایی می‌دونم به عمل تبدیل بشه و شروع کنیم به تلاش فقط حرف و رو کاغذ نباشه که حقیقتا دارم خسته میشم. ببخشید زیاد شد، و اگه لطف کنید هر آنچه می‌دانید رو بگید ممنون میشم که به راهنمایی شما نیاز دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عجیبی است و گفتنی‌ها در این امر بسیار زیاد. به آینده‌ای باید فکر کرد که روحِ پریروزی و پس‌فردایی دارد. آینده‌ای با حضور در جهان ولی با روحیه‌ای قدسی و هنوز ما اکثراً خود را در آن تاریخ حاضر نکرده‌ایم و در چشم‌انداز خود آن آینده را نمی‌فهمیم تا مطابق حضور در آن، خود را مجهز کنیم. تدبّر در قرآن و روایات، میدان عمیقی برای حضور در آینده می‌توانند باشند مشروط بر آن‌که با چنین رویکردی به آن‌ها رجوع شود.

در یکی از شماره‌های مقدمه کتاب «آینده دینداری ما چگونه محقق می‌شود» که هنوز در دست تهیه است؛ این‌طور عرض شد:

 9- بحث ما مربوط به حضور در جهانی است که بتوان در آینده‌ تاریخی خود، در آن دین‌داری کرد. جهانی که بر فراز جهان مدرن و روح سکولار آن است و البته حضور در چنین جهانی زبان خاص خود را می‌طلبد، زیرا همچنان‌که فرموده‌اند: «محدوده‌های زبانِ ما، محدوده‌های جهان ما است» زیرا زبان ابزار نیست تا ما افکار خود را به همدیگر منتقل کنیم، بلکه تجلی روح انسان است در قالب کلمات و روح انسان‌ها در تاریخی که در آن حاضرند، می‌تواند مأوا گزیند و هستی خود را به «گفت» آورد. با توجه به این امر در این کتاب سعی شده با شما گفت‌وگویی به میان آید، تا زبانی گشوده شود برای حضور در آینده‌ی دینی و بودنی که مربوط به حضور در جهانی است بین دو جهان. موفق باشید

30709
متن پرسش
با سلام: ۱. بعضی ها می گویند آینده از آن هوش مصنوعی و ربات ها است، استاد با توجه به افول غرب و برگشت انسان ها به فطرتشان به نظر شما این حرف درست است؟ ۲. در «لا اکراه فی الدین»، اکراه را می توانیم به معنی «کراهت» معنی کنیم؟ یعنی «لا اکراه فی الدین» را این طوری معنی کنیم که اگر فرد در دین داری خود پایداری کند، پس از مدتی از دین داری خود لذت می برد و آن کراهت اولیه را ندارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که بالاخره باید به هوش مصنوعی برنامه داد، پس می‌توان گفت باز آینده از آنِ انسان‌ها است و با توجه به این‌که جهان مدرن با همه‌ی تحقیقات علمی‌اش نتوانسته جوابگوی ابعاد معنوی انسان‌ها باشد، جهان آینده جهانِ رجوع انسان‌ها به سوی معنویت است و امکان دارد در کنار همین پیشرفت علمی، آن حضور معنوی به ظهور آید 2- علامه‌ی طباطبایی همین‌طور می‌فرمایند که آنچه دین به بشر پیشنهاد می‌کند، امری تحمیلی بر انسان نیست، بلکه جوابگوییِ همان ابعاد فطری بشر در آن نهفته است. موفق باشید

30700
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: به بشر خیره سر کنونی چطور می شود انکشاف طبیعت را نسبت داد؟ آیا در برحه ای بوده که این بینش جریان داشته باشد؟ آیا این انکشاف طبیعت را نباید به هایدگر نسبت داد نه به بشر مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح اولیه‌ی بشر مدرن چنین خصوصیاتی را از خود بروز داد، ولی با غلبه‌ی گشتل، جهتِ آن روح تغییر کرد. پیشنهاد بنده آن است که بیایید و همت را جمع و عزم را محکم کنید و با حوصله‌ای چندان گسترده، کتاب «حوالت تاریخی عقل تکنیکی و جایگاه انقلاب اسلامی» را سطر به سطر مطالعه بفرمایید. موفق باشید

30698
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: ۱. استاد بشر چطور با روحیه فرد گرایی به اجتماع اصالت می دهد این به ظاهر پارادوکس نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا اجتماع را به عنوان محل منافع فردی می‌بیند، نه آن‌که برای خود اجتماع ارزش قائل باشد، امری که علامه‌ی طباطبایی در تفسیر آیه‌ی ۲۰۰ سوره‌ی آل‌عمران به آن می‌پردازند و برای اجتماع نیز مقام قائل هستند. موفق باشید

30661
متن پرسش
سلام: در سایت ها خبر از موفقیت بالای ۹۰ درصدی واکسن فایزر که ساخت ایالات متحده است داده شده است حتی فرمول ساخت آن هم روی اینترنت گذاشته شده است حال چرا ما به خاطر مسائل سیاسی باید از این دستاورد بزرگ بشری و اشراق و الهام الهی به قلوب دانشمندان آمریکایی محروم باشیم مگر در جواب یکی از سوالات نفرمودید غربی و شرقی چینی و آمریکایی ندارد. مسئول جان عزیزانمان که هر روز پیش چشمانمان پرپر می‌شوند کیست؟ گفته شد خودشان استفاده کنند اولا استفاده می‌شود و آثار مثبتش به مرور در تحقیقات در حال مشخص شدن است. ثانیا استفاده از واکسن اوایلش مردم با احتیاط حاضر به دریافت واکسن هستند و نیاز به گذشت زمان، فرهنگ سازی و ارائه نتایج تحقیقات برای اطمینان بخشی به مردم دارد که به تدریج در حال رخ دادن است. سوالاتی مطرح بود در سایت در مورد رهبری و ستاد کرونا و طب سنتی و ... و شما صحبت از دام تقابل با علم جدید و .. مطرح کردید که بنظرم جسارتا خالی از اشکال نیست اگر در قوطی عطاری ها چیز دندان گیری بود که شک نکنید غربی ها رو هوا می قاپیدند. رهبری به خوبی و با بصیرت در این قضیه فهمیدند ولایمکن الفرار من علم الجدید این اسم جلال حق را فقط علم جدید می‌تواند به جمال مبدل کند و بنظرم نگرانی های معظم له با انتشار فرمول مرتفع گردیده است و خوب است که واکسن بهانه ای باشد برای آغاز روابط گسترده با ملتی که خداوند با اشراق واکسن به قلب علمایش نشان داد که به آن خاک نظری ویژه دارد درحالی‌که می‌توانست برای یاری انقلابش که تنها آینه ایست که امروز حق را می‌توان درو دید به قلب عالمان ایرانی اشراق واکسن کند یا معجزه ای از قوطی عطاری ها برمی انگیخت چرا نکرد؟ چون نشانه ایست که آینه ام را بسوی غرب بگیرید که درین آخرالزمان طلوعم از سمت غرب است و شاید همه این حوادث نشان داد که آینه حق که دو پاره شده بود نیمی در ایران و نیمی در آمریکا دوباره میبایست در کنار هم قرار گیرند تا پیکره حق را به طور کامل جلوه گر شوند. اللهم ارنا هذا الیوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید هنوز بسیار زود است برای قضاوت. بخصوص اگر در کنار جریان بیماری‌زایی آن ویروس و واکسن‌هایی که تهیه شده، متوجه‌ی اراده‌های سیاسی باشیم. به نظر می‌آید رهبر معظم انقلاب با توجه به بصیرت و مشاورانی که داشته‌اند، پشت قضیه را نیز می‌دانند. و اگر رسانه‌های بیگانه را دنبال بفرمایید شواهدی بر این امر می توان احساس کرد. موفق باشید

30659
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز جمله ای از شما را شنیدم که کلیتی که در ذهنم هست اینطور فرمودید که ما در انقلاب اسلامی به گذشته ای که کلا مدرنیته را نفی کند بر نمی گردیم بلکه به مرحله ای جدید که در تقابل با مدرنیته است وارد می شویم، این جمله شما را می خواستم با آیه ای از قرآن مجید بفهمم که خداوند می فرمایند که برای هر پیامبری دشمنانی وجود دارد. حال سوال اینکه ۱ آیا می توانیم اینگونه برداشت کنیم که در شروع هر دوره ای، انسان ها با گذشت زمان و فاصله گرفتن از نبی و پیامبر آن زمان به مرور که انسانها از آموزه ها فاصله گرفتند، در هر دوره ای مدل و نوع گناه و شرور و ظلم ها بسته به تمدنشان فرق می کرده و پیامبر بعدی متناسب با آن نوع از گناه و جهل آنها، آموزه هایشان را می آوردند، تا برسیم به زمان حال که بدی ها در هر نوعی به اوج خود می رسد، خلاصه اینطور که اگر بدی ها را مثل لکه سیاهی در نظر بگیریم، هر لکه سیاه با پاک کن مختص پیامبر آن زمان پاک می شده، ۲. حال اگر اینطور است پس آیا می توانیم بگوییم که اسکلت و قالب سازی و حد و حدود تمدن هر دوره تاریخ توسط شرور و بدهای آن دوره بصورت ناخودآگاهشان ریخته شده و بعد توسط انبیا و اولیا آن تمدن ساخته می شود؟ ۳. در آخر اینکه فرمودید ما در مرحله جدید در تقابل با مدرنیته ساخته می شویم، و کلا نمی شود غرب را نفی کرد، مثلا ما پارلمان و... را نفی نمی کنیم، حال سوال اینکه من درست متوجه این بحث نشدم، من در سخنرانی از شما شنیدم که به طور زیبا و جزیی مواردی را ذکر کردید که ابزار و اسباب مدرنیته فضای کره زمین و محیط زیست و... را بهم ریخته و بسیاری از مشکلات ما ساخته این نوع زندگی هست و من این رو در زندگی روزمره خودم می بینم، حال می خواستم بطور کلی بفرمایید که ما چه قسمت هایی از مدرنیته را با توجه و فراخور زمان مان باید در کشور داشته باشیم؟ آیا صرف دلبستن به آنها است که مشکل ساز است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفصلاً در جاهای مختلف بخصوص در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» به آن پرداخته شده است. زیرا یک بحث، بحثِ فرهنگ مدرنیته است که به هیچ‌وجه قابل پذیرش نیست، و همان اشکالاتی را دارد که جنابعالی متذکر شده‌اید. ولی یک بحث مربوط به عقل و خرد تاریخ مدرن است که امثال کانت و هگل و هایدگر برای نجات بشر مدرن مطرح کرده‌اند و ما برای تحقق تمدن نوین اسلامی در مواجهه با نظرات آن‌ها بهتر می‌توانیم جایگاه داشته‌های خود را بفهمیم و جهان خود را بسازیم. این مباحث در کتاب «جهان بین دو جهان» که در دست چاپ است تا حدّی به صورت تفصیل بیان شده است. موفق باشید

30628
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اعتراف رئیس زندان ها بر وجود زندان هایی که حتی رئیس زندان ها را در آن راه نمی دهند، که در این زندان ها به قول ابوالفضل بهرامپور نمی کشند بلکه زجر کش می کنند. و با توجه به اعتراف برخی مسئولین به این امر حیوانی که تعدادی از رفقای ما هم گرفتار آن هستند، جانابعالی و همفکرانتان چگونه از این حکومت طرفداری می کنید و در جواب همه انتقاد های محکم و مستدل می فرمایید انقلاب افقی را در جهان گشوده! آیا وقت ان نشده صف حکومت فعلی ایران را از صف انقلاب اسلامی جدا کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:مسلّماً نظام اداری ما و کارمندان آن هر چند انسان های خوبی باشند. ساخته و پرداخته‌ی نهادهایی است که با روح فرهنگ مدرنیته شکل گرفته و نمی‌توان از این نظام‌های اداری امید یاری اهداف انقلاب را داشته باشیم و از این جهت رهبر معظم انقلاب موضوع دولت اسلامی در فرآیند حضور تاریخی انقلاب پیش کشیدند و آنچه موجب امیدواری به آینده است در افقی که انقلاب اسلامی گشوده، می‌توان دنبال کرد. آیا راه دیگری برای ملت ما هست؟ موفق باشید

30617
متن پرسش
سلام: اینکه ویتگنشتاین امکان زبان خصوصی را نفی می‌کنند و با این نفی سعی در برچیدن بساط شکاکیت می‌کنند بنظرتان چقدر آن انکار زبان خصوصیشان صحیح است من بنظرم می‌توان زبان خصوصی را عقلا متصور شد مثلا در خواب از زبان استفاده می‌کنیم با اینکه فقط من هست و من یا می‌توان تجربه منحصر به فردی را از سر گذراند لغت خودساخته ای برای آن وضع کنیم و به اشتراک بگذاریم و در حوزه زبان بنظر می رسد به تقریب با احساسات مشترک روبروییم نه اینکه احساس افراد و به تبع آن لغات وضع شده بر آن کاملا مساوی باشد. مثلا اگر فلان طعمی برای افراد مطبوع و مثلا شیرین بنظر رسد و برآن لغت شیرین مشترکا وضع کنند لزومی ندارد که طعمهایی که افراد احساس می‌کنند کاملا همانند هم باشد. حتی ممکنست مثلا عسل برای کسی تلخ بنظر رسد ولی طعم تلخی مطبوع او باشد بنابرین چون زبان حوزه ای مشترک است او علی بنای الاجتماع عسل را شیرین خواهد خواند با اینکه تلخ احساسش می‌کند حال با این افاضات حقیر نفی زبان خصوصی را صحیح می‌دانید؟ اگر آری در گام بعد بنظرتان ویتگنشتاین با این نفی توانسته مساله شکاکیت را حل کند یا فقط صورت مساله را پاک فرموده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مسئله‌ی «بازیِ زبانیِ ویتگنشتاین» عمیق‌تر از این حرف‌ها است. او نظر به افقی دارد که «زبان» از آن اظهار می‌شود، که بحث آن مهم و مفصل است. موفق باشید

30616
متن پرسش
سلام علکیم: تفاوت ایده آلیسم استعلایی با ایده آلیسم تجربی را اگر لطف نمایید تبیین فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موضوع استعلایی یعنی موضوع پیشاتفکر، و از این جهت اگر ایده‌هایی مطرح باشد که پیشاتفکر است، آن ایده‌ها استعلایی می‌باشند مثل مفاهیم دوازدگانه در فلسفه‌ی کانت. و اگر ایده‌ها بر اساس تجربه به دست آیند، بحث ایده‌آلیسم تجربی مطرح می‌شود. موفق باشید

30607
متن پرسش
با سلام و احترام، وقت شما بخیر. ان شاءلله که در سال جدید برکات بیشتری نصیبتان شود. استاد گرانقدر نظرتان راجع به این سیر مطالعاتی جهت فلسفه غرب چیست؟ آیا کامل و جامع است و یا بعضی جاهای آن نیاز نیست؟ اگر مفید نیست اگه ممکنه سیر مطالعاتی فلسفه غرب را معرفی بفرمایید. ممنون و سپاسگزارم از اینکه وقت می‌گذارید. سیر مطالعاتی پیشنهادی برای آشنایی با فلسفۀ غرب (۱۲۱ عنوان – ۵ سطح) سطح اول: (۱۵ عنوان) منابع اصلی: تسلّی‌بخشی‌های فلسفه، آلن دوباتن، ترجمه‌ی عرفان ثابتی، ققنوس. (تاریخی – فایده و ضرورتِ فلسفه) دنیای سوفی، یوستین گوردر، ترجمه‌ی مهرداد بازیاری، هرمس. (تاریخی) ♦ ~، حسن کامشاد، نیلوفر. ♦ – ~، کوروش صفوی٬ دفتر پژوهش‌های فرهنگی. ♦ – ~، لیلا علی‌مددی زنوزی، نگارستان کتاب. ♦ – ~، مهدی سمسار، جامی. ♦ – ~، محمود معلم، مصطفوی. محفل فیلسوفان خاموش٬ نورا ک. و ویتوریو هوسله، ترجمه‌ی کوروش صفوی، هرمس. (تلفیقی) فلسفه برای کوچکترها (چهل سوال که شما را به حیرت می‌اندازد)، دیوید وایت، ترجمه‌ی تینا حمیدی، قطره و هنوز. (تلفیقی) فلسفه برای نوآموزان، شارون ام. کای و پل تامسون، ترجمه‌ی حوریه هوشیدری‌فراهانی، آفرینگان. (موضوعی) تاریخچه‌ی کوتاهی از فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمه‌ی مریم تقدیسی، ققنوس (تاریخی). ♦ تاریخ فلسفه، ~، ترجمه‌ی ساناز توتونچی، زرین‌کلک آفتاب. توجیه فلسفه برای دخترم، روژه پل دروا، ترجمه‌ی ترانه وفایی، قطره و ایرانیان. (موضوعی) ♦ گفتگو با دخترم درباره‌ی فلسفه، ترجمه‌ی مهدی ضرغامیان، آفرینگان. فلسفه در ۳۰روز، دومینیک ژانیکو، ترجمه‌ی علیرضا حسن‌پور و نرگس سردابی، مؤسسه انتشارات فلسفه. (تلفیقی) بازی اندیشه (فلسفه به زبان ساده) ، لیزا هاگلوند، ترجمه‌ی مهوش خرمی‌پور٬ کتابسرای تندیس. (موضوعی) ۱۰۱مسئله‌ی فلسفی، مارتین کوهن، ترجمه‌ی امیر غلامی، مرکز. (موضوعی) ماجراهای جاودان در فلسفه، هنری توماس و دانلی توماس، ترجمه‌ی احمد شهسا، ققنوس (تاریخی) پرسش‌های نخستین پاسخ‌های بی‌پایان، ۸مجلّد، هیأت نویسندگان: حسین شیخ‌الاسلامی و مهدی یوسفی و نادر شهریوری (صدقی) و مازیار سمیعی، افق. (موضوعی) منابع فرعی: صد و یک فیلسوف بزرگ، مدسن پیری، ترجمه‌ی کامبیز خندابی، شورآفرین. (تاریخی) چه کسی فیل مرا سوسک کرد؟ (گزارشی جذاب از مفاهیم فلسفی و زندگی فیلسوف‌‌ها)، ج. هانکینسون، ترجمه‌ی الهام حاجی‌باقری و کاظم عابدینی، فراگفت. (تلفیقی) سوال‌های چندهزارساله، استیون لو، ترجمه‌ی منصوره حسینی، افق. (موضوعی) سطح دوم: (۳۵ عنوان) منابع اصلی: سرگذشت فلسفه، برایان مگی، ترجمه‌ی حسن کامشاد، نی. (تاریخی) ♦️ داستان فلسفه، مانی صالحی‌علامه، آمه. فیلسوفان بزرگ از سقراط تا فوکو، جریمی استنگروم و جیمز گاروی، ابوالفضل توکلی‌شاندیز، پارسه. (تاریخی) الفبای فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمه‌ی مسعود علیا، ققنوس. (تلفیقی: شاخه‌ای – موضوعی) ♦ بنیان‌های فلسفه، ~، ترجمه‌ی علی حقی، اهل قلم. ♦ فلسفه پایه، ~، ترجمه‌ی پرویز بابایی، آزادمهر. ♦ مقدمات فلسفه، ~، ترجمه‌ی بهجت عبّاسی و علیرضا عبّاسی ، جوانه‌ی رشد. درآمدی به فلسفه، بوخنسکی، ترجمه‌ی محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر. ( موضوعی) ♦ راه‌هایی به تفکّر فلسفی (درآمدی به مفاهیم بنیادین)، ترجمه‌ی منوچهر ضیاء‌شهابی، پرسش. فلسفه به روایت سینما، کریستوفر فالزن، ترجمه‌ی ناصر تقویان، قصیده‌سرا. (شاخه‌‌ای) رویای خرد، آنتونی گاتلیپ، ترجمه‌ی لی‌لی سازگار، ققنوس. (تاریخی – تا قبل از عصر جدید) نگاهی اجمالی به فلسفه از روشنگری تا امروز، ربرت تسیمر، ترجمه‌ی رحمان افشاری، مهراندیش. ( تاریخی – فلسفه‌ی عصر جدید) شور خرد، سالمون و هیگیز، ترجمه‌ی کیوان قبادیان، اختران. (تاریخی) از سقراط تا سارتر (فلسفه برای همه) ، لاوین، ترجمه‌ی پرویز بابایی، نگاه. (تاریخی) پرسشهای زندگی، سوتر، ترجمه‌ی عباس مخبر، طرح‌نو. (موضوعی) ♦ معمّای زندگی، ~، مینا اعظامی، نقش‌ونگار. مبانی و تاریخ فلسفه غرب، هالینگ دیل، ترجمه‌ی عبد الحسین آذرنگ، ققنوس. (شاخه‌‌ای – تاریخی – آشنایی با اصطلاحات فلسفی) فلسفه (از مجموعه‌ی قدم اول) ، دیو رابینسون و جودی گراوز، ترجمه‌ی امیر نصری، شیرازه (تاریخی) ♦ تاریخ فلسفه‌ی غرب، ~، ترجمه‌ی شهاب‌الدین عباسی، علم. مجموعه آشنایی با فیلسوفان در ۹۰دقیقه، پل استراترن، ترجمه‌ی هیأت مترجمان، نشر مرکز. (تاریخی) راهنمای فلسفی زیستن (تاریخ مختصر اندیشه) ، لوک فری، ترجمه‌ی افشین خاکباز، نو. (تاریخی) ♦ ~، ترجمه‌ی محمدحسین وقار، اطلاعات. نگاهی به فلسفه (سبک‌کردن بار سنگین فلسفه) ، دونالد پامر، ترجمه‌ی عباس مخبر‌. (تاریخی) درآمدی بر فلسفه، ادوارد کریج، ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری زنجانی، کتاب‌های جیبی وابسته به امیرکبیر. (تلفیقی) ۵۰فیلسوف بزرگ: ازطالس تا سارتر، دایانه کالینسون، ترجمه‌ی محمد رفیعی مهرآبادی، عطایی. (تاریخی) ۵۰ایده‌ی فلسفه که باید بدانید، بن دوپره، مهرداد پورعلم، ایران‌بان. (موضوعی) فلسفه در چند دقیقه (توضیح ۲۰۰ مفهوم کلیدی به زبان ساده)، مارکوس ویکس، ترجمه‌ی نوید اصلانی، علم. (تاریخی) فلسفه به زبان ساده، جنی تیچمن و کاترین اوانز، ترجمه‌ی اسماعیل سعادتی، پژوهش و نشر سهروردی. (شاخه‌ای) ویل دورانت، تاریخ [داستان] فلسفه، ترجمه‌ی عباس زریاب خویی، علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه‌ی عباس زریاب خویی، علمی‌وفرهنگی. (موضوعی) ویل دورانت، ماجراهای فلسفه، ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری قزوینی، علم. (موضوعی) ویل دورانت، دعوت به فلسفه، ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری‌ قزوینی، علم. (موضوعی) پرسه‌زنی در تالار فلسفه، علی زاهد، نگاه معاصر. (تلفیقی) چگونه فیلسوف شویم؟ (راهنمای عملی موفقیت در رشته‌ی فلسفه)، نایگل واربرتون، ترجمه‌ی علیرضا حسن‌پور، رویش نو. (آشنایی با فلسفه‌ی دانشگاهی) منابع تکمیلی: کتاب کوچک فلسفه، گریگوری برگمن، ترجمه‌ی کیوان قبادیان، اختران (تاریخی) ♦ حمّام فلسفه، ~، ترجمه‌ی علی غفّاری٬ کویر. فلسفه در شش ساعت و پانزده دقیقه، ویتولد گومبروویچ، ترجمه‌ی مجید پروانه‌پور، ققنوس. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید و معاصر) فلسفه‌های بزرگ، پیر دو کاسه، ترجمه‌ی احمد آرام، پرواز / اخیراً علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) بزرگان فلسفه، هنری توماس، ترجمه‌ی فریدون بدره‌ای، کیهان. (تاریخی) سیر فلسفه در اروپا، آلبرت آدی، ترجمه علی‌اصغر حلبی، زوّار. (تاریخی) طرحی کوتاه از تاریخ فلسفه، جان ادوارد بنتلی، ترجمه‌ی فریبرز مجیدی، جهان نو. (تاریخی) آشنایی با فلسفه‌ی غرب، جیمز کرن فیبلمن، ترجمه‌ی محمد بقایی ماکان، حکمت. (تاریخی) افکار فلاسفه‌ی بزرگ، ویلیام ساهاکیان و می‌بل لئو ساهاکیان، ترجمه‌ی گل‌بابا سعیدی، بحر دانش. (شاخه‌ای) ستون‌های فلسفه، جیمز مانیون، ترجمه‌ی علی یزدی‌زاده، روشنگران و مطالعات زنان. (تاریخی) سطح سوم: (۳۷ عنوان) منابع اصلی: تاریخ فلسفه‌ی غرب، برتراند راسل، ترجمه‌ی نجف دریابندری، پرواز. (تاریخی) فلاسفه‌ی بزرگ، برایان مگی، ترجمه‌ی عزت‌الله فولادوند، خوارزمی. (تاریخی) مردان اندیشه، برایان مگی، ترجمه عزت‌الله فولادوند، طرح نو. (تلفیقی – فلسفه معاصر) فلسفه‌ی نوین بریتانیا، برایان مگی، ترجمه‌ی ابوالفضل رجبی، نقش جهان. (تلفیقی – فلسفه تحلیلی معاصر) تاریخ فلسفه در جهان، رابرت سولومون [سالمون] و کاتلین هیگینز، ترجمه‌ی منوچهر شادان، بهجت. (تاریخی) فهم فلسفه، ۳مجلّد، جون ا. پرایس، ترجمه‌ی رضا علیزاده، روزنه. (تاریخی) آثار کلاسیک‌ فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمه‌ی مسعود علیا، ققنوس. (تاریخی – آشنایی با آثار و اصلاحات فلسفی) بیایید فلسفه بورزیم، ریچارد گریل، ترجمه‌ی محمد کیوانفر، دانشگاه مفید. (شاخه‌ای – آشنایی با چیستی فلسفه) فلسفه (For Dummies) ، مارتین کوهن، مهدی شفقتی، آوند دانش. (تلفیقی) درآمدی بر تحلیل فلسفی، جان هاسپرس، ترجمه‌ی موسی اکرمی، طرح نو. (موضوعی) ♦ ~، سهراب علوی‌نیا، نگاه. تفکّر، سایمون بلک‌برن، ترجمه‌ی مریم تقدیسی، ققنوس. (موضوعی) پرسش‌های اساسی فلسفه (واقعاً چه می‌دانیم؟)، سایمون بلک‌برن، ترجمه‌ی مریم تقدیسی، ققنوس. (موضوعی) پرسیدن مهم‌تر از پاسخ دادن است، دنیل کلاک، ترجمه‌ی حمیده بحرینی، هرمس. (موضوعی) اینها همه یعنی‌ چه؟ تامس نیگل، جواد حیدری، نگاه معاصر. (موضوعی) ♦ در پی معنا٬ ~، سعید ناجی و مهدی معین‌زاده، هرمس. ♦ معنای همه چیز، ~، احسان شفیعی زرگر، قطره. فلسفه در عمل (مدخلی بر پرسش‌های عمده)، اَدَم مورتون، ترجمه‌ی فریبرز مجیدی، مازیار. (تلفیقی) خودآموز فلسفه، مل تامپسون، ترجمه‌ی بهروز حسینی، نشر نو. (شاخه‌ای) مسائل کلیدی فلسفه، جولیان باجینی، ترجمه‌ی حمیده بحرینی، نی. (شاخه‌ای) کلید فلسفه، پل کلاینمن، محمداسماعیل فلزی، مازیار. (تاریخی) بفرمایید فلسفه! (۱)، دیوید ادموندز و نایجل واربرتون، میثم محمدامینی، کرگدن. (تلفیقی) شگفتی فلسفه، ژان هرش، ترجمه‌ی عباس باقری، نی. (تاریخی) عناوین فلسفی از مجموعه‌ی قدم اوّل، هیأت نویسندگان، ترجمه‌ی هیأت مترجمان، شیرازه + پردیس دانش. (تاریخی) نگاهی نو به فلسفه، استیفان لو، ترجمه‌ی محمد احسان مصحفی، سبزان. (تلفیقی) ده اشتباه فلسفی، مورتیمر ی. آدلر، ترجمه‌ی انشاءالله رحمتی. انتشارات بین‌المللی الهدی. (موضوعی) عالَم در آیینه‌ی تفکر فلسفی، کارل یاسپرس، ترجمه‌ی محمود عبادیان، پرسش. (موضوعی) کوره راه خرد، کارل یاسپرس، ترجمه‌ی مهبد ایرانی طلب، قطره. (موضوعی – آشنایی با چیستی فلسفه) آندره کرسون، فلاسفه بزرگ، ترجمه‌ی کاظم عمادی، در ۳مجلد، صفی‌علیشاه. (تاریخی) سیر حکمت در اروپا، محمدعلی فروغی، تصحیح و تحشیه‌ی امیرجلال‌الدین اعلم، البرز. (تاریخی) مثل فیلسوف نوشتن (آموزش نگارش مقاله فلسفی)، اِی. پی. مارتینیک، ترجمه‌ی فاطمه مینایی و لیلا مینایی، هرمس. (آشنایی با فلسفه‌ی دانشگاهی) منابع تکمیلی: تاریخ مصوّر فلسفه‌ی غرب، آنتونی کنی، ترجمه‌ی افسون آذین، امیرکبیر. (تاریخی) تاریخ فلسفه‌ی غرب (درس‌گفتارها) ، مصطفی ملکیان، ۴جلد، حوزه و دانشگاه. (تاریخی) جهان و انسان در فلسفه، شرف‌الدین خراسانی (شرف) ، دانشگاه بهشتی. (تاریخی) از برونو تا هگل، شرف‌الدین خراسانی (شرف) ، دانشگاه بهشتی. (تاریخی) ♦ از برونو تا کانت، شرف‌الدین خراسانی (شرف)، علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) تاریخ سیر فلسفه در اروپا، علی‌اصغر حلبی، ۲جلد، قطره. (تاریخی) مکتب‌های فلسفی از دوران باستان تا امروز، ترجمه‌ی پرویز بابایی، نگاه. (تلفیقی) کلیات فلسفه، اصغر دادبه، دانشگاه پیام‌نور. (تلفیقی) مبانی فلسفه، آصفه آصفی، آگاه. (فلسفه جهان) فلسفه‌ی ساده، زهره روحی، دنیای اقتصاد. (تاریخی) سطح چهارم: (۲۷ عنوان) منابع اصلی: پرسش‌های بزرگ (درآمدی مختصر به فلسفه) ، رابرت سالمُن [سالمون] ، ترجمه‌ی مریم گلاب‌بخش و زهره خانی، شور. (موضوعی) مهارت‌های فلسفی، آنتونی هاریسون باربت، ترجمه‌ی فرزاد حاجی‌میرزایی، فرزان روز. (تلفیقی) گفتگوهای فلسفی، رابرت ام. مارتین، ترجمه‌ی راضیه سلیم‌زاده، ققنوس. (شاخه‌ای) آموزش فلسفه، الیزابت برنز و استیفان لو، ترجمه‌ی وحید صفری، علمی‌وفرهنگی. (شاخه‌ای) نگرش‌های نوین در فلسفه، ۲مجلّد، هیأت نویسندگان، هیأت مترجمان، طه. (شاخه‌ای) کلیات فلسفه، ریچارد پاپکین و آوروم استرول ، ترجمه‌ی سید جلال‌الدین مجتبوی، حکمت. (شاخه‌ای) ♦ «متافیزیک و فلسفۀ معاصر» (منتخب)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. فلسفه یا پژوهش حقیقت، اندرو لوین (سر ویراستار)، ترجمه‌ی سید جلال‌الدین مجتبوی، جاویدان. (تاریخی) درآمدی به فلسفه، جان هرمن رندل و جاستوس باکلر، ترجمه‌ی امیر جلال‌الدین اعلم، سروش. (تلفیقی) تاریخ فلسفه‌ی شرق و غرب، جلد دوم: فلسفه‌ی غرب، سرویراستار انگلیسی: رادا کریشنان، ترجمه‌ی جواد یوسفیان، علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) سنگ‌های روح (تاریخ مفهوم‌های فلسفی از دوران باستان تا عصر حاضر) ، سون اریک لیدمن، ترجمه‌ی سعید مقدم، پژواک. (تلفیقی) تاریخ انتقادی فلسفه‌ی غرب (ناتمام) ، سرویراستار: دی. جی. اوکانر، ترجمه‌ی خشایار دیهیمی، کوچک٬ ناتمام. (تاریخی) تاریخ فلسفه‌ی غرب، ۳ مجلّد (ناتمام) ، هیأت نویسندگان (آکسفورد) ، ترجمه‌ی محمد‌سعید حنایی کاشانی، قصیده‌سرا. (تاریخی) درآمدی بر فلسفه‌ی مدرن اروپایی، گراهام وایت، ترجمه‌ی ناهید احمدیان، پرسش. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید و معاصر) مسائل فلسفه، برتراند راسل، ترجمه‌ی منوچهر بزرگمهر، خوارزمی. (موضوعی) پرسش‌های بنیادین فلسفه، ا. سی. یوینگ، ترجمه‌ی سیدمحمود یوسف‌ثانی، حکمت. (موضوعی) شناسایی و هستی، مینار، ترجمه‌ی علی‌مراد داوودی، دهخدا / اخیراً خوارزمی (موضوعی) آموزه‌های اساسی فیلسوفان بزرگ، اس. ئی. فراست، ترجمه‌ی غلام‌حسین توکلی، حکمت. (موضوعی) ♦ درس‌های اساسی فلاسفه‌ی بزرگ، ~، ترجمه‌ی منوچهر شادان. نقد تفکّر فلسفی غرب، اتین ژیلسون، ترجمه‌ی احمد احمدی، حکمت / اخیراً سمت. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید) مبانی فلسفه جدید: از دکارت تا کانت، ویلیام برنر، ترجمه‌ی حسین سلیمانی، حکمت. (تاریخی) تاریخ مختصر فسلفه جدید«از دکارت تا ویتگنشتاین»، راجر اسکروتن، ترجمه‌ی اسماعیل سعادتی خمسه، حکمت. (تاریخی) درآمدی به فلسفه، عبدالحسین نقیب‌زاده، طهوری. (تاریخی) نگاهی به نگرش‌های فلسفی سده‌ی بیستم، طهوری. (تاریخی) منابع تکمیلی: سیر اندیشه‌ی فلسفی در غرب، فاطمه زیبا کلام، دانشگاه تهران (تاریخی) فلسفه‌ی عمومی: مبانی اندیشه‌های فلسفی، منوچهر صانعی دره‌بیدی، امیرکبیر. (تلفیقی) تاریخ فلسفه، محمود هومن، ناتمام، طهوری. (تاریخی) درس‌گفتارهای فلسفی، محمود هومن، گزارش از عبدالعلی دستغیب، نوید شیراز. (تاریخی) فلسفه: مسائل فلسفی مکتب‌های فلسفی مبانی علوم، علی شریعتمداری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. (تلفیقی) سطح پنجم: (۷ عنوان) منابع اصلی: تاریخ فلسفه، ۹مجلّد، فردریک کاپلستون، هیأت مترجمان: سید جلال‌الدین مجتبوی، ابراهیم دادجو، غلامرضا اعوانی، امیر جلال‌الدین اعلم، منوچهر بزرگمهر، اسماعیل سعادت، داریوش آشوری، بهاء‌الدین خرمشاهی، عبدالحسین آذرنگ و محمود یوسف ثانی، سروش و علمی و فرهنگی. (تاریخی) فلسفه‌ی معاصر، فردریک کاپلستون، ترجمه‌ی علی‌اصغر حلبی، زوار (تاریخی – فلسفه‌ی معاصر) تاریخ فلسفه، ۲مجلّد، امیل بریه، ترجمه‌ی علیمراد داوودی، نشر دانشگاهی + بخشی دیگر ترجمه و تلخیص یحیی مهدوی با عنوان «فلسفه‌ی قرون وسطی و دوره تجدد»، خوارزمی + بخشی دیگر نیز با عناوین «تاریخ فلسفه‌ی قرن هفدهم» و «تاریخ فلسفه‌ی قرن هجدهم»، ۲ مجلّد، ترجمه‌ی اسماعیل سعادت، هرمس. (تاریخی) تاریخ فلسفه‌ی راتلج، تاکنون ۶مجلّد، ویراستار انگلیسی: استوارت براون، ترجمه‌ی حسن مرتضوی و علی معظمی، نشر چشمه. (تاریخی) ♦~، تاکنون ۶ مجلّد، هیأت مترجمان: حسن فتحی و بهنام اکبری و مصطفی شهرآیینی و سیدمسعود حسینی و ابوالفضل حقیری قزوینی و یاسر خوشنویس، حکمت. «فلسفه در اعصار مختلف» (از قرون وسطی تا قرن بیستم) ، ۶مجلّد هیأت نویسندگان: آن فرمانتل و جورجی دو سانتیلانا و استوارت همپشیر، آیزایا برلین و هنری ایکن و مورتون وایت، مترجمان مختلف: احمد کریمی و پرویز داریوش و احمد سعادت‌نژاد و ابوطالب صارمی، (فرانکلین – اخیراً علمی‌وفرهنگی) دکارت تا دریدا: مروری بر فلسفه‌ی اروپایی، پیتر سجویک، ترجمه‌ی محمدرضا آخوندزاده، نی. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید و معاصر) منابع تکمیلی: پندار گسترش‌پذیری بی‌پایان حقیقت٬ ۲مجلّد، امیر مهدی بدیع، ترجمه‌ی احمد آرام، بنیاد فرهنگ ایران (تلفیقی: تاریخی – موضوعی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب آن هم از طریق افرادی مثل بنده جواب داده شود. نیاز به هیئتی از دانشکده‌های فلسفه‌ی غرب دارد. موفق باشید

30591
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ما نحوه تعاملمان با افرادی که تفکر و ایده جهان بین دو جهان را بطور کامل قبول ندارند مثلا آن وجه توجه به عالم مدرن رو قبول ندارن باید چگونه باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی بسیار حساسی است. آری! اگر کسی آمادگی آن را داشت که در عین مقیّد به دیانتِ الهی، خواست اسلام و دیانتِ اسلامی را در جهان امروز حاضر کند، باید بداند که با اندیشه‌ی جهان بین دو جهان می‌تواند در آن نوع بودن حاضر شود و البته این به عهده‌ی بسیاری از متدینین نیست. آنان همان اندازه که در مأوای اُنس با خدای خود بنا دارند با پاکی تمام دین‌دار بمانند، سعادتمندند و نباید کوچک‌ترین نقدی به آن‌ها بشود. بحث در حضور تاریخیِ انسان‌هایی است که بنا دارند در جهان امروز در مواجهه با جهان مدرن حاضر شوند. موفق باشید     

30590
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: فرا رسیدن سال نو را تبریک عرض می‌کنم. استاد یک سوال ساده: انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که در بستر اسلام عزیز در هر تاریخی مطابق آیه‌ی «کلّ یَومٍ هو فی شأن» خداوند در هر تاریخی شئونات الهی خود را مطابق آن تاریخ به ظهور می‌آورد، پس اسلام در ذات خود در هر زمان و زمانه‌ای به میان می‌آید و این یعنی اسلام در ذات خود انقلابی است و انقلاب اسلامی یکی از شئونات الهی است در این تاریخ که تاریخ مواجهه‌ی اسلام با عقل مدرن می‌باشد. موفق باشید

30587
متن پرسش
با سلام و تبریک سال نو: استاد ما در روایات داریم که در زمان ظهور وضع جهان خیلی بد می شود و ظلم همه جا را فرا می گیرد، به طوری که دین داری در آن زمان به نگه داشتن زغال در کف دست تشبیه شده است. اما از طرفی دیگر ما می گوییم هر چه جلوتر می رویم مردم از غرب عبور می کنند و به درستی انقلاب بیشتر پی می برند و حتی رهبری فرمودند یکی از مراحلی که قبل از ظهور و تمدن اسلامی طی می کنیم، جامعه اسلامی است. چگونه این دو مطلب را با هم جمع کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند همین امروز تاریخی که ما در آن قرار داریم که دینداری از یک طرف بسیار مشکل است و در جبهه‌ی دیگر با نظر به افق عدالت و معنویتی که به کمک انقلاب اسلامی در پیش است، آینده‌ای فراتر از جهان مدرن مدّ نظرها می‌باشد. موفق باشید

30542
متن پرسش
سلام استاد: نسبت سه کتاب شما راجع به نقد تمدن غرب با کتاب جهانی بین دو جهان چیست؟ تکلیف آنها چه می‌شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن کتاب‌ها فرهنگ مدرنیته نقد می‌شود ولی در کتاب «جهانی بین دو جهان» با فیلسوفان غربی که آن‌ها هم دغدغه‌ی نجات بشر غربی را داشته‌اند، همراه می‌شویم. موفق باشید

30541
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: ما در مجموعه ای می خواهیم مبنا و مباحث تفکر دکتر داوری را باز کنیم. به ذهنمان رسید قبل از آن برای هم زبانی بیشتر و همواری راه سه کتاب حضرتعالی راجع به غرب، گزینش تکنولوژی، علل تزلزل و مدرنیته و توهم را کار کنیم نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای خودتان نیاز نیست ولی برای افرادی که در این وادی‌ها نیستند می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!