بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39550
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در سوره واقعه فرمودید مقربین در آخرین کم هستند و مقربین را ۱۴ معصوم (ع) حساب کردید. حتی سلمان را جزو مقربین حساب نکردید. اما شما در یکی از صوت های شرح تفسیر حمد امام خمینی (ره) فرمودید که مردمی که در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن شرکت می‌کنند در مقام مقربین هستند. این دو مطلب چگونه با هم جمع می‌شوند؟ با تشکر از زحمات شما استاد گرامی!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرمود: «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ» بحث در آخرالزمان است و نسبت مقربین با دیگر مردمان. و اینکه مقربین، قلیل‌اند؛ از آن جهت میتوان گفت مردمی که در راهپیمایی ۲۲ بهمن حاضر شدند در شرایطی که دشمنان انسانیت دام‌های گسترده ای پهن نموده‌اند، اینان آن افرادی هستند که در آخرین دوران در زمرۀ کمیاب‌ها می‌باشند و البته مصداق کامل و تمام چنین شخصیت‌هایی، اولیای معصوم هستند. موفق باشید 

39543
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که هو الظاهر یعنی خداست ظاهر. و ظاهر یعنی کسی که ظهور کرده است. پس این ظهورات همه همان اسم ظاهر است. یعنی خدا مطلق ظهور است. یعنی من به هر ظهوری (مثلاً درخت، ماه، کوه و...) نگاه کنم دارم الله را به اسم ظاهر می‌بینم. اسم ظاهر همین درخت کوه انسان و... می‌باشد. منظورم از درخت، کوه و... ماهیت نیست. منظورم این کثرت در ظهور را هرچه که از درخت، کوه و... مشاهده می‌کنم ،الله است به اسم ظاهر. مطالب فوق را از شرح تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) فهمیدم. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» مهم توجه به نوری است که موجودی را ظاهر می‌کند و ما با هر چیزی با نور ظهور مواجه شویم و نه به آن چیز. در این مورد حضرت امام خمینی (ره) در جلسات آخر تفسیر سورۀ حمد متذکر این نکتۀ دقیق شده‌اند. موفق باشید

39539
متن پرسش

عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد بزرگوار: بنده در زمانی اعتقاد راسخی به دین نداشتم و برایم اصلا فضای مذهبی جذاب نبود و سبک زندگی ای هم که داشتم مخالف سبک زندگی دینی بود. در برهه ای نیز برایم در پی شهادت یکی از شهیدان مدافع حرم دین مسئله شد و جذابیت خاصی برایم پیدا کرد و خب بسیار سعی کردم سبک زندگی مذهبی داشته باشم اما احساس می‌کردم دچار محدودیت فراوان هستم و آزادی ندارم و این سبک زندگی دینی را با آن احساس آزادی که بخواهم داشته باشم همخوانی ندارد. وقتی وارد فضای کار و به اصطلاح زندگی واقعی تر شدم مناسبات دنیای واقعی به نحوی شد که احساس می‌کنم نمی توانم هم آن ارزش ها را حفظ کنم و هم با این مناسبات پیش بروم. فی الحال در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل هستم و حتی وقتی رشته خودم را می‌خوانم و یا کلا علوم غربی را می‌خوانم هم احساس می‌کنم وسعتی دارد که آن وسعت را در متون یا بطور کلی در سخنان بزرگان دینی حس نمی‌کنم و هم این وسعت همان وسعتی است گوته در کتاب فاوست خود به تصویر می کشد و همان مناسبات مفیستوفلس (شیطان) بر آن حاکم است. حتی این بر من در انجام دادن احکام نیز تاثیر گذاشته است و احساس می‌کنم یک قوه مفیستوفلسی توسعه گر با قوه دیگری که مناسبات دنیای مدرن را بر نمی تابد در کشمکش شدیدی هستند. بسیار در تحیر هستم و احساس اضطراب شدیدی نیز می‌کنم. احساسی بین سکون و تحرک دارم. نه ارزش های دینی را حفظ کرده ام (مصداق احادیثی شده ام که مورد مذمت قرار می دهند) و نه ارزش های مدرن را در عمل دارم که مرا به همان تحرک توسعه گرایانه وادارد. به لحاظ روحی احساس بسیار بدی دارم. احساس می‌کنم خودم با خودم در حال جنگیدنم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این تاریخ این مائیم و همین نحوۀ حضور و اندیشیدن به «جهانی بین دو جهان» با وسعتی که معرفت نفس در مقابل ما می‌گشاید تا از یک طرف متوجۀ حضور اکنون بیکرانۀ جاودانۀ خود بشویم و از طرف دیگر در تاریخی که بر توسعه تکیه دارد، حاضر باشیم. در این رابطه است که عرایضی تحت عنوان «جهان بین دو جهان» در ۵ مجلد در سایت هست. خوب است به اولین آن‌ها تحت عنوان «انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان، تفکر در مواجهه با متفکران و فهم ایران و انقلاب»https://lobolmizan.ir/book/612?mark=%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9 . رجوع شود. موفق باشید

39537
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: اسعدالله ایامکم. ۱. پرسش از انقلاب اسلامی، پرسش از هویت انسانیست؛ انقلاب را تنها انسان هایی می‌بینند که انسان های اهل خلوت اند؛ انسان هایی که درکی از خود دارند. انسان هایی که صاحب ارزش اند. انسان هایی که جنگ با نفس را یافته اند، درد این جنگ را چشیده اند؛ بستر انقلاب اسلامی تنها برای آنهایی معنا دارد، و تنها کسانی نقشی پیش برنده در این بستر دارند که نسبت خود را با هویت انسانی شان در نسبت فردی یافته اند و اینک بدنبال یافت هویت خود در بستری بس عظیم اند. انقلاب اسلامی چیزی خارج از یافت انسانی نیست بلکه هر انسانی در مسیر آرمان خود او را بدون شک باید بیابد! حضور آدمی در انقلاب اسلامی حضور در ظهور غوغای درونی هر انسان است. انقلاب اسلامی کارزار انسانیت است؛ هرچه انسان تر، انقلابی تر! و هر انسان صاحب عزمی و هر انسان خفته ای و هر انسان دیو صفتی می‌تواند با دید زمانه شناسی به انقلاب جایگاه خود را نسبت به او بیابد؛ صاحب عزم، ذوب در آنست خفته را نمی‌دانم کجا می ایستد اما دیو صفت، همینی می‌شود که در بزرگ و کوچک غرب می‌بینید؛ کم می‌خورند، کم می‌خوابند تا جواب شهوت پولادین خود را با غضب به این بستر ارضاء کنند. هرچند صاحبان عزم جلو دار تاریخ اند، اما بنابر اقضای طبیعی نسبت انسانی آنها با انقلاب، همیشه در رنج اند. اما جامعه ما بیشتر از خفتگان است؛ خفتگانی که مدعی هستند و مع الاسف جایگاه هایی را اشغال می‌کنند که در نسبت با یک جهان باید پیش روند، اما نهایتاً بدنبال پیشبری افرادی معدود درجا می‌زنند. این یعنی بلاهت، یعنی نفهمیدن و مسئولیت ربودن، یعنی اهل خلوت نبودن، یعنی انسان نبودن...! ۲. در کتاب مبانی معرفتی مهدویت ص۸۰ فرمودید: روایت بدین مضمون داریم که کسی در مبانی دینی زیاد فکر نکند اما زیاد کار کند احتمال بدهید منافق است. می‌شود زحمت بکشید آدرس روایت را بدهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. آن کس که در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود، او بود که دروازه امید را روی ما گشود. همان‌طور که انسان‌های عادی از درخت، شاخه و میوه را می بینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسان‌ها با معنویت خود رمز بقای جامعه می‌گردند؛ غافل می‌باشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار می‌کند، نیز غافل‌اند. این است غفلت بزرگ که به تعبیر جنابعالی همان بلاهت است و نه بلاهتِ فردی، بلکه بلاهت تاریخی ۲. این نکته‌ای است که عدم تفقّه در دین، از خصوصیات نفاق است. حال باید با توجه به این نکته، روایات این‌چنینی را جستجو کرد و در حال حاضر روایت خاصی در نظر ندارم. ولی فکر می‌کنم اگر مطلب را دنبال بفرمایید نکات خوبی به دست می‌آید. موفق باشید

39535
متن پرسش

سلام استاد: برام مهم نیست کسانی که بیرون از حرم جمهوری اسلامی هستن چیکار می‌کنند، که البته قطعا در حال برنامه ریختن یا دشمنی ورزیدن علیه این حال خوش ما هستند. امشب الله اکبرم را جوری نگفتم که انگار همه  ملت از شرایط اقتصادی خسته شده اند و میانشان با الله اکبر من کاری ساخته است. الله اکبر را از روی حال خوشم در حرم گفتم، از روی این گفتم که آمریکا هیچ است. نه که تازه برای من انقلابی مسئله شود وضعیت کنونی، باید دانست و فقط این را دانست که ما انقلابی هستیم و نیازی نیست که تعریف کنیم. اگر در مدرسه ما حرف پولدار بودن به معنای خوشبخت شدن در این حد زیاد است، یعنی غرب با رسانه اش به صورت نرم رخنه کرده است و اخلال بوجود آورده است در نظم فکری و سنتی ما برای روزی و رزق حلال. من حالا که دارم فکر می‌کنم کلا اگر جایی حالم خراب شد چون حرف پول آمد وسط به معنی امروزی اش که بعضی ها از نان خوردن سوء استفاده می‌کنند و همان را سدی بزرگ در برابر کار قرار می‌دهند. در این جلسۀ ۹ کتاب «انسان و باز انسان» شما چه خوب فرمودید که در جهان غربی که برای ما وضع شده است دکتر و مهندس ناجیان مملکت اند و در همین رابطه ما در اقتصاد هم مشکل می‌بینیم، که دانش بنیان توسط حضرت آقا مطرح شده است و امروزه چشم بسیاری از همه ی ما به آن دوخته شده است و باز هم این مسئله شده است که چرا جوانان و نیروی اصلی مملکت را این گونه به معنای مدرک گرفتن متوقف و یخ زده شده و می‌شوند و باید دانست که بهانه بسیار است برای جلوگیری از راه اندازی مسئلۀ تحصیل، مثلا امورات اداری و بودجه و... . من با فکری که در طی این چند وقت داشته ام، می‌گویم که ما نیاز به دارالفنونِ امیر کبیر داریم، به معنای واقعی کلمه هم تئوری مزخرف است و هم هنر. ما باید چه در هنرستان و چه در دبیرستان و چه در دانشگاه توانایی حل مسئله را پیدا کنیم و آن را بیاموزیم و همین جا بگویم که نه با مسائل فانتزی بلکه طوری که میانۀ آتشیم. به نظرم هیچ وقت نباید سخن آقا را فراموش کنیم که فرمودند: «آن چیزی که مشکلات را برطرف می کند، عامل داخلی است.» بنده از شما سوال می‌کنم که چه بلایی سر خواستن و نخواستن آمده است در مدرسه ما؟ در ادامه هم باید در پی شخصیت هایی مثل میرزا محمدتقی‌خان فراهانی باشم و باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌‌فرمایید. خوشا به حال ملتی که با درک حضور تاریخی خود، مسئله‌های خود را می‌شناسد و مسئله‌های دیگر انسان‌ها بخصوص انسان‌های گرفتار توهّم را مسئلۀ خود نمی‌داند.  در این رابطه و با نظر به افقی که در این تاریخ در پیشِ رو داریم؛ باید متوجه باشیم انقلاب اسلامی امری نیست که همچون حادثه‌ای که در تاریخ می‌آید و می‌رود؛ برود ولی این امکان در آن هست که عده‌ای آن را رها کنند که در واقع انقلاب آن‌ها را رها کرده تا خود را بدون مزاحمت چنین افرادی ادامه دهد از آن جهت که آن‌ها نمی‌توانستند ادامه دهندۀ انقلاب باشند و این یعنی این افراد با هر سابقه‌ای که داشته باشند دیگر ذیل ارادۀ الهی نیستند تا متوجۀ آینده‌ای باشند که با انقلاب اسلامی آغاز شده و عملاً خواسته و یا ناخواسته به استعماری تن می‌دهند که نه تنها عامل غارت منابع ما بلکه عامل تخریب فرهنگ ما و نابودی هویت ملّی خواهد شد و این یعنی گرفتار ذهنیتی شدند  که بی‌خانمان است و هیچ معنایی برای خود ندارد تا بتواند با حضور در آن معنا با خود زندگی کند. در این رابطه باز باید به کسانی فکر کرد که معلوم نیست آن‌ها انقلاب را رها کرده‌اند و یا انقلاب، آن‌ها را رها کرده. موفق باشید                  

39528
متن پرسش

جناب استاد: این ویدئو را از این کودک فلسطینی ببینید فکر می‌کنم به دردتان می‌خورد و شما را در این عشق متحیر می‌کند. کلامی که در حضور به زبان ایشان جاری می‌شود سخن صدق ایست که نمی‌توان آن‌را نادیده گرفت. تفصیل حقیقتی که اجمالا رخ داده زیبایی‌های را برایمان در چنته دارد که عاشق دیدنشانیم. https://uploadkon.ir/uploads/d34908_25SnapClip-App-AQOXwnHBJ-erxeLME2BERPipv9nIRq6KYjlbYpu8yZZ0fx1soP5EoJB54p7cgevgrEXvrFWd-j8KYHSDChByywQceo2lftvt3wVfd0U.mp4

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که جهان با همۀ سختی‌هایش یک راه بیشتر برای بشریت راهِ حقیقت و عبور از مشکلات و حتی به هیچ‌گرفتن مشکلات نمانده است و آن، نظر به شریعتی است که ما را در آینۀ اولیای الهی به سوی خدا که همۀ حقیقت و مقصد است، رهنمون می‌باشد. موفق باشید

39513
متن پرسش

سلام: در سوال ۴۸۷۹ فرمودید بنده هنوز هم معتقدم ما به‌حمدالله از اصلاح‌طلبی عبور کرده‌ایم، سوال مال سال ۹۲ است و ظاهرا قبل از آن نیز معتقد بودید عبور کردیم شاید از ۸۴ یا حتی قبل از آن معتقد بودید عبور صورت گرفته است سوال اینجاست پس چرا در ۱۴۰۳ شاهد جولان اصلاح طلبانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن جریان اصلاح‌طلبی که بنا داشت مقابل رهبری بایستد؛ عمرش تمام شد و دیگر خود را در میدان اپوزیسیون تعریف نمی‌کند. آمده است در بستر انقلاب و به دنبال حضوری می باشد که در عین استقلال ایران، وارد نظم جهانی شود به عنوان ژاپن اسلامی. در حالی‌که انقلاب اسلامی آمده است تا تاریخ دیگری را بگشاید که جهانی است بین دو جهان. موفق باشید

39491
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بزرگترین دشمن انسان نه آمریکاست نه اسرائیل. بزرگترین دشمن انسان رذائل اخلاقی اوست. آیا محبت داشتن نسبت به دشمن عیب حساب می‌شود یا خیر؟ اگر عيب حساب می‌شود چرا عيب حساب می‌شود و اگر عیب حساب نمی‌شود چرا عیب حساب نمی‌شود؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ». بنابراین کسانی که دشمن خدا و دشمن انسانیتِ انسان‌ها هستند را نباید دوست گرفت. و امروز در این تاریخ که انقلاب اسلامی شروع تاریخی است ذیل بعثت نبیّ اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» برای پاس‌داشت انسانیت انسان، هر آن کس که در مقابل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده است، حقیقتاً دشمن است و حکایت «مرگ بر آمریکا» حکایتِ مرگ بر نماد کامل مرگ بر انسانیتی است که حتی برای مردم شریف غزه حقّ ماندن در سرزمین و وطن خود را قائل نیست. وای بر ملتی که از چنین دشمنانی که دشمن همۀ انسانیت است غفلت کنند. موفق باشید

39484
متن پرسش

سلام استاد: ازمحضرتان سوالی داشتم ما یه نماز شرعی داریم که انجام دادن صحیح ارکان نماز رو بهش میگن. یه نماز اخلاقی داریم به علاوه اینکه ارکان نماز رو رعایت می‌کنیم کنارش ادعیه و مستحبات رو انجام میدیم. حالا اینکه ما به معنای نماز توجه کنیم؛ توجه به خدا نیست. سوالم اینه ما چطور در نماز فقط متوجه خدا باشیم که به حقیقت خدا پی ببریم؟ قبلا فقط از سر تکلیف نماز رو بجا می آوردم ولی بعدا کم کم متوجه شدم این نماز خواندن صحیح نیست و لذتی نمی‌برم بعدا به معانی نماز توجه می‌کردم ولی جدیدا با این متن بالا مواجه شدم نظر شما چیست؟ چطور در نمازمی‌شود فقط متوجه حضور خدا شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه، قصۀ انس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرمایند: «مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانى / حدیث درد فراق تو با تو بگذارم» حال با این رویکرد وقتی در نماز ورود کنیم، هرچند در میانۀ راه خطوراتی سراغمان می‌آید ولی هرچه جلو و جلوتر رویم و بر آن رویکرد اولیه پایدار بمانیم، حضور، بیشتر و بیشتر می‌شود. و در همین رابطه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» کتاب شریف «آداب الصلوات» را به نگارش آورد. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2 موفق باشید

39482
متن پرسش

سلام علیکم و رحمةالله خدمت استاد عزیز: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) ما ملت ايران انقلاب بسيار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب خیلی زیاد است و من قرص و محکم به شما عرض می‌کنم: اغلب ماها هنوز نمی‌دانیم چه کار عظیمی انجام گرفته..... این انقلاب با این عظمت و با این ابعاد و با این آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش یکی از ضعیف‌ترین و کم کارترین انقلاب‌ها که هیچ [بلکه حتی] تحولات دنیا است... گاهی انسان دلش نمی‌آید بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کرده‌اند؛ اما اگر نخواهیم ملاحظه‌ی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر! خیلی کم، خیلی خیلی کم. ۱۳۶۸/۰۹/۰۷

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن کس که در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود، او بود که دروازه امید را روی ما گشود. و همان‌طور که انسان‌های عادی از درخت، شاخه و میوه را می بینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسان‌ها با معنویت خود رمز بقای جامعه می‌گردند؛ غافل می‌باشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار می‌کند، نیز غافل‌اند. این است غفلت بزرگ که بعضی انسان‌ها در این تاریخ گرفتار آن شده‌اند. موفق باشید

39479
متن پرسش

سلام علیکم: در پس هر جمله ای که برایتان می‌نویسم شرحی مفصل و غمی بسیار ناشی از تمام ناکامی هایم نهفته است، ناکامی هایی که ریشه در انتخاب هایم دارد .از نوجوانی سردرگمی عجیبی گریبانم را گرفته و هنوز در این سردرگمی غوطه ور هستم، نمی‌دانم چه می‌خواهم. چه در مادیاات و چه در معنویات بشدت ضعیف هستم و جلو نمی‌روم. مدتی خدادان و دین مدار زندگی می‌کنم و مدتی خدادان و بدون دین. احساسی عجیب بعد از شنیدن حدیث من اخلص لله نفسا اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه و...در من شکل گرفته، که تا ۴۰ روز خالص کنم خودم را، سوال من اینجاست که: آیا با اجرای این حدیث از این بی‌تکلیفی و سردرگمی آزاد می‌شوم؟ اگر جواب شما آری است چگونه خود را خالص کنم؟ از اجرای این حدیث در خودم دنبال چه نتیجه وغایتی باید باشم؟ استاد خسته ام و ۱۵ سال است که گم شدم و همیشه احساس کمبود می‌کنم. بنده الان ۳۵ سالم هست نمی‌خواهم بیشتر در این حس فرو روم. می‌خواهم پدری قوی و همسری قوی باشم. کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی که در دل این تاریخ یعنی راه حضور در انقلاب اسلامی گشوده شده است، فکر کنید. در این مورد پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بزنید. در ضمن رفقا جلساتی در شرح آن کتاب گذاشته اند، می تواند در ارتباط با آن کتاب مفید باشد. موفق باشیدhttps://eitaa.com/bonyanha

39477
متن پرسش

ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز گرامی باد. 
«لرزانده سوز و اشک تو عرش خدا را / هر شب تورّق می‌کنی کرب و بلا را» 
«پیچیده در گوش زمان فریاد یاران / تنها تویی حس می‌کنی بانگ صدا را» 
«جانبازی‌ات بالاتر از خون شهید است / ماندی که آموزش دهی پرواز ما را»
 «ای حافظ دیوان اشعار خمینی / آغاز کن یک قصّه‌ی بی‌انتها را»
 «گفتی که من هستم شما آسوده باشید / با ماندنت شرمنده کردی لاله‌ها را»
 دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این‌همه صبر و امید در این جانبازان عزیز شگفت‌انگیز نیست که چگونه خداوند قلب آن‌ها را متوجه حضوری کرده که ما در انتظار آن حضور می‌باشیم؟!! گویا اینان در زمانۀ ظهور حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قرار دارند و با صبر خود در حال مبارزه در کنار آن حضرت می‌باشند و اگر واژه‌هایی برای گزارش آن حضور ندارند، ولی با صبر و آرامش خود، حرف‌های بلندی را در سلوک خود اظهار می‌کنند. موفق باشید      

39476
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: وقتی شخصی در کشتی در حال غرق شدن است خدا را با قلبش می‌بیند. اما وقتی از آن موقعیت خارج می‌شود آن رویت قلبی می‌رود. این دیدن جلال خدا بود. حال سوالم این است که آیا می‌شود شرایطی پیش بیاید که جمال خدا را با رویت قلبی ببینم؟ اگر پاسخ مثبت است شما یک مثال بزنید که در آن جمال خدا را در آن شرایط قرار گرفتن جمال خدا را بیاورد. با تشکر از زحمات شما استاد عزیزم!

متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: نمونۀ آن حضور را ما در شب‌های حمله در دفاع مقدس داشتیم به همان معنای «کربلای جبهه‌ها یادش به‌خیر». هر اندازه بیشتر متوجه عظمت راهی شویم که خداوند مقابل ما گشوده است، بیشتر متوجه جمال او که البته عین جلال است می‌شویم. چیزی که بحمدالله در جبهۀ مقاومت به ظهور آمده است. موفق باشید

39472
متن پرسش

سلام و عرض ادب و ارادت: پیرو آخرین پستی که دیروز در کانال https://eitaa.com/tafakorism گذاشتیم: چه کنیم که نفحات الهی (رجب شعبان و رمضان) و اعمال آنها را با آن (تاریخ اعصار وجود است) تنظیم کنیم؟ طوری که این نسبت اعمال با وجود به صحنه آمده در این تاریخ بر قرار بشود؟ طوری که کیفیت اعمالمان در این تاریخ بالا برود و با کمترین اعمال با کیفیت، بیشترین ها نصیبمان شود. هم از لحاظ بینش و بصیرت تاریخی - هم از لحاظ عرفانی و معنوی که هردو این ها دو روی یک سکه اند مسلما. و ملتمس دعایتان در شعبان معظم هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه متوجه مسائلی باشیم که بشر امروز مدّ نظر دارد و بیشتر آمادۀ حضور آخرالزمانی خود است؛ بیشتر به بنیادی‌ترین بنیان که «وجود» است نظر می‌کند و در آن صورت وسعتی می‌یابد تا خود را در بیکرانگیِ هستی حاضر کند و با حضور در چنین مبنایی نسبت خود را با خداوند در ماه‌های مبارک برقرار نماید. در تاریخی که همچنان که عرض شد زمینۀ بقیۀ اللهیِ جهان فراهم شده است. پیشنهاد می‌شود رفقا در آن پیام با عنوان «حضور در ماه شعبان و حضور در فجر انقلاب اسلامی» بیندیشند. موفق باشید 
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ  فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده می‌شود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما می‌باشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان  است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر «عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند  نقشه‌های خود را بر ما تحمیل کنند.  ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابل‌مان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکی‌ها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی.                                                                           طاهرزاده  بهمن ماه ۱۴۰۳                       
 

39469
متن پرسش

سلام استاد: مسئله ای داشتم که نمی‌دانم شما چقدر با آن مواجه هستید. آن هم این است که نگاه ما به زمانه کنونی و پیش رو چگونه است؟ قبلا هم خدمتتان عرض کرده ام که مدرسه ما از گاو داری هم کم تر است، فرض کنید که شما اگر از گاوی یا حیوانی حرکتی را دیدید یا صدایی را شنیدید مجبور به تحمل آن نیستید و می‌توانید آن محل را ترک کنید اما اینجا یعنی مدرسه ما به عِزای دیپلم و مدرک و هزار کوفت و زهرمار دیگر. مجبور به تحمل زجری هستیم که من حاضر هستم خود کشی کنم اما همین فردا را سر کلاس نروم. خب بالاخره بسیار واضح است که در این دنیا یا باید مُرد یا باید علی «ع» بود. همان علی که در نامه اش به امام حسن می فرماید: «از پدرى فانى، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگى را پشت سر نهاده - كه در سپرى شدن دنيا چاره اى ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندى نیازمند چيزى كه به دست نمى آيد، رونده راهى كه به نيستى ختم مى شود، در دنيا هدف بيمارى ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياى فريب كار، وام دار نابودى ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش ها، و جانشين گذشتگان است.» و حقیقتا همین است و اگر همین نباشد پس چه باشد؟ پس همین است که علی (ع) به ما گفته است. با هم برای کمک کردن برای حفظ شور انقلابی، طلب نابودی استکبار و اسرائیل است، به معنای واقعی کلمه این شیطان بزرگ را باید دست و پایش را از زندگی و مملکتمان قطع کنیم. غیر از این باشد شاهد همین وضع آموزش و پرورش هستیم، شاهد همین وضع اقتصاد هستیم، شاهد همین هستیم که کشورمان بیشتر از قبل وابسته به خارج از کشور می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پیام مربوط به ۱۲ بهمن که ورود به دهۀ فجر هست در دلِ ماه شعبان، عرض شد « باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد.» و برای چنین حضوری مهم نیست که کجا باشیم، چه در باریکۀ غزّه این «پهناورترین باریکۀ دنیا» و چه در مدرسه یعنی در جایی که محل «جمع ایمان و عقل» است. و همیشه هرکس که بخواهد در تاریخ خود حاضر باشد باید از سنگلاخ‌های موجود در مسیر عبور کند و تحمل این شرایط برای انسان، بزرگیِ خاصی می‌آورد از آن جهت که به گفتۀ عارف ذوالفنون حضرت آیت الله حسن‌زاده: اگر دست در کار است - و باید با همین درس و مدرسه به‌‌سر برد- دل باید با یار باشد و به اهداف دور و نهایی و چشم‌اندازهای امیدوارانه که ایمانِ مقام معظم رهبری بدان اشاره دارد؛ چشم دوخت. این است معنای حضور در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم. موفق باشید                

39459
متن پرسش

با سلام: میخواستم نظرتون رو در مورد جمله پایین بدونم و خواهش دارم تقریظی بر آن بنویسید: ای انسان تو یک باشنده بودی و وارد این جهان شدی. برای حفظ بقا از باشنده تبدیل به فهمنده شدی تا قوانین حفظ حیات در این جهان را یاد بگیری و خیلی زود باید دوباره از فهمنده تبدیل به باشنده می‌شدی. اما در این فهمنده ماندی و ریشه رنج تو همین است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این یعنی محدودشدن به مفهومات، یعنی آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود. آری! بنا بود نور علم موجب حضور بیشتر و وسعت بیشتر انسان در هستی باشد و در نسبتی که باید با عالَم و آدم پیدا کنیم تا در عین این‌که هرکس جهانی باشد به وسعت همۀ هستی؛ در جهان خود بدون اُبژه کردن آنچه بیرون از جهان خود می‌باشد، دیگر جهان‌های انسان‌ها را نیز در جهان خود بیابد. و این یعنی آخرین انسان، و این یعنی آنچه جناب هایدگر در «دازاین» خود به دنبال آن بود. در این آغازِ سالگرد انقلاب اسلامی که از ۱۲ بهمن شروع شده و مصادف گشته با افقی که ماه شعبان در مقابل ما می‌گشاید، عرایضی شد که خدمت جنابعالی تقدیم می‌شود. موفق باشید
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ  فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده می‌شود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما می‌باشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان  است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر«عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند  نقشه‌های خود را بر ما تحمیل کنند. ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابل‌مان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکی‌ها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی.                                                                           طاهرزاده  بهمن ماه ۱۴۰۳                      
 

39456
متن پرسش

سلام و رحمت بی پایان بر استاد گرامی؛ بابت زحمات ارزشمند تیم فرهنگی‌تان در پیج صراط (serat_rasaneh@) در اینستاگرام هم تشکر ویژه داشته باشم. حقیقتا محتواهای این پیج اعم از کلیپ‌ها، عکس‌نوشته‌ها و... بستری دلنشین را برای تجلّی نور فرمایشات تان فراهم و بلاغت کلامتان را مضاعف نموده است. مزید امتنان خواهد بود در باب دسترسی به محتواهایی از این دست چنانچه توصیه یا ارشاداتی مد نظر مبارکتان هست دریغ نفرمایید. همواره در حصن حصین الهی موید و منصور باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که متوجه شویم از طریق انقلاب اسلامی، راهی به سوی درک نهایی‌ترین ابعاد انسانیِ انسانیت‌مان گشوده شده است آن هم در جهانی که احساس بی‌هویتی و بی‌معنایی و عادی‌شدن زندگی، انسان را تهدید می‌کند و این‌جا است که بحمدالله رفقا به خوبی متوجه شده‌اند که نمی‌توانند مانند غرب‌زدگان و متحجّرین زیر بار چنین جهانی بروند که جبهۀ استکبار و استعمار بنا دارد زندگی ما را عادی و همه چیز را یکسان کند و انتخاب‌های بزرگ را که حتی به قیمت شهادت است؛ از ما بگیرد. همۀ ما باید در فعالیت‌های خود متوجه می‌دانی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شده است و دشمنان انسانیت بنا دارند این میدان را از ما بگیرند، ولی ما تا آخر، آری! آری! تا آخر ایستاده‌ایم. موفق باشید       

39451
متن پرسش

سلام استاد: امشب عجیب است، از طرفی حرفی داشتم که اصلا جایی برای گفتن آن نمی‌دیدم، تا بالاخره یاد سخنی از حضرتِ امامِ جانم روح الله عزیز افتادم که گفت: 
«من به ملت ایران عرض می‌کنم که مغرور نشوید تمام قدرت قدرت خداست و باید اتکال به او بکنید و خودتان را فانی بکنید در اون قدرت بزرگ، مادامی که ملت ایران همان قدرت اول را که قدرت معنوی بود و با اللهُ اکبر پیش برد، مادامی که این حفظ بشود شما بیمه هستید، بیمۀ الهی هستید، خدا نکند که دست‌هایی که الان در کار هست و می‌خواهند شما را مأیوس بکنند این‌ها در این شیطنت‌شان پیروز بشوند و شما را از آن حالی که در اول انقلاب داشتید منحرف بکنند که آن روز روزی است که خدای تبارک و تعالی عنایتش را خدای نخواسته از شما برمی‌دارد و شما همون حال‌ها می‌افتید. حفظ کنید، حفظ کنید اون حالی که در اول نهضت داشتید شما نهضت برای شکم نکردید، شما نهضت برای اتاق و حیاط نکردید، شما نهضت نکردید برای این‌که یه مقامی پیدا بکنید، شما آرزوی شهادت نمی‌کنید به این که برسید به یه مثلا فرشی و نوایی. این حالی را که حالی است الهی، حفظ کنید و مادامی که این حفظ بشود شما پیروز هستید و من وعدۀ پیروزی به شما می‌دهم و خدای تبارک و تعالی وعدۀ پیروزی داده است به شما: «إنْ تَنْصُروا اللهَ یَنْصُرُکُم» اقدام‌تان را ثابت نگه دارید و مشت‌های گره کرده را که مشت‌های الهی است حفظ بکنید و از هیچ ابر قدرتی نترسید و از هیچ تبلیغاتی (داخلی و خارجی) هیچ خوفی نداشته باشید، ما راه خودمان را می‌رویم و آن راه خداست.» 
خدایا! بار سنگینی بردوشم نهاده‌ای، اما خاطرت برایم عزیز است و همین آن را سبک کرده، البته بدن بی‌ارزشم زیر این بار نابود می‌شود اما من همین را می‌خواهم. چگونه می‌شود با نیست‌انگاری خاطرت را نخواهم، این‌گونه می‌شود که قبل از نیست‌انگاری، خدا می‌خواهم، ولی اکثر در همین اشتباهیم. شما بگویید چه چیزی بهتر از نیست‌انگاری برای مُردن و محوشدن؟! باید نیست‌انگاری، جان‌مان را دربیاورد و نابودمان کند تا بگوییم خدا. که آن هم شرط دارد و آن هم این است که نیست‌انگاری را دچارش نشویم و بلکه با آن رو به رو بشویم. اگر ترامپ را دلقکی بیش ندانیم با گزافه‌هایش دچار آن می‌شویم و در دامی که شیطان پهن کرده است می‌افتیم. باید کتکِ بیداری‌مان را بخورند این اسکلت‌های انسان‌نما. 
خلاصه که این نمازهای با شوق و اشتیاق، رسول «صلّی‌الله‌علیه‌وآله» و امامی که بسیار به سخنان‌شان تشنه‌ام و دربه‌در دنبال خودشان می‌گردم در صحرای کربلا، منجر شده است یه این‌که قرآن بخوانم و از خدا عاجزانه طلب کنم: «وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا» یا علی مدد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! سخن همیشگی بنده آن است که متوجه باشیم با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تاریخی آغاز شده که هر اندازه جلو و جلوتر برویم، نه‌تنها به عظمت آن تاریخ پی می‌بریم، بلکه متوجۀ حماقت و کوچکیِ مخالفانِ این انقلاب خواهیم شد. از عظمت این انقلاب همین بس که دشمنانش این اندازه حقیر و کودن‌اند. فهمِ این انقلاب و جایگاه بزرگی که در بستر توحید الهی برای بشر جدید پیش آورده، مسئله‌ای است که کسانی متوجۀ آن خواهند شد که مفتخر و منوّر به بصیرت نسبت به زمانه باشند. موفق باشید

39440
متن پرسش

سلام علیکم: آنچه هست فقط خداست که هست. همین خدا یک مرتبه ذات است که فقط خود ذات و خود خدا از آن خبر دارد. و دیگر تجلی و ظهور خداست. ابتدا ظهور اسماء و صفات است. یعنی ذات به صفت خاص. که اولین تجلی الله است و این موجوداتی که الان در عالم ماده می‌بینم تجلیات اسما و صفات خداست. البته مطالب بالا ناقص است. من برای اینکه از کثرت و وجودی غیر از خدا نداشته باشم. فقط خدا را تصور می‌کنم که یکی مرحله ذات و غیب الغیوبی است و دیگر تجلیات و من موجوداتی را که الان می‌بینم، ظهورات اسماء و صفات خدا می‌بینم. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. بعد از مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خوب است به شرح صوتی کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام رجوع شود. صوت هر سه موضوع روی سایت هست. موفق باشید 

39408
متن پرسش

السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ و السَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ السَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ (وَ النُّورِ الْبَاهِرِ) سلام بر امام قائم منتظر خلق و بر سلطان عادل مشهور عالم سلام بر صاحب شمشير كشيده و بر ماه تابان و نور درخشان، السَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ (الْبَدْرِ) التَّمَامِ السَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ (فِطْرَةِ) الْأَيَّامِ ‏سلام بر آفتاب شام ظلمانى جهان و ماه تمام ايمان. سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادى بخش روزگار. یقین تاریخی یعنی بودن همه مردمی که، بودی انسانی توحیدی و عبادی داشته و در پی یافتن بودن قدسی خود، صبر و مقاومت و ایستادگی کردنده اند بودیست یقینی. مسلماً در مقابل نیهیلیسم یقین قرار گرفته و اگر می‌بینید ترامپ در ریاست جمهوری اش دارد می‌رقصد از پوچی و فشار شدید نبودنش نشأت گرفته و اگر عزت و ارزش دشمنان مدرنیته امروز به سبب بودن حق الیقینی تاریخی استوار جاودان شده پس این پیروزی است در دنیا و برزخ و آخرتشان که خبر از جاودانی اهل الله را دارد می‌دهد. خوشا بحال ما! و بدا بحال آمریکایی و اسرائیلیان عالم. ای مردم شمایی که تا پای جان برای خدا ایستادگی کردید پیروز شدن خود را در خود مشاهده کنید. جناب استاد بر ما بی شأنی است اگر با یکدیگر طوری سخن بگوییم که از الفاظ گذشته یا دیگری و اشارت گونه استفاده کنیم به مردم! زیرا حق الیقین تاریخی در اکنون است و یادآوری وجوب بودن یقینی هرشخص یک نوع ایمان است. خوش بحال ما که حال یک امام زمانی برای ظهور تام آشکار جهانی، کم داریم تا یقینمان بالیقین به کمال برسد. خوشا بحال حضرت صاحب الامر علیه السلام که جهان سرتاسر به یک امر توحیدی الهی ایشان قابلیت یکپارچگی به خود گرفته و همه به یک امر ایشانیم‌. بندگان خدا در آخرالزمان چه سرنوشت سختی اما زیبایی داشتند و دارند همین ما، مبارکباد بر مایی که ظرفیت عالم را گسترش دادیم و خدا را راضی کردیم و بندگی خدا را همچون تاج پادشاهی برسد نهادیم و عشق خدا را به‌ ظهور آوردیم که خدا را خدایی سزاست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حقیقتاً جهان در بستری قرار گرفته که همان قابلیتِ یک‌پارچگی است، نکته‌ای که جنابعالی نیز متذکر شده‌اید. و آنچه  مدّ نظرها آمده است انسانیت انسان‌ها می‌باشد خارج از هر قوم و قبیله و کیشی. موفق باشید

39404
متن پرسش

سلام استاد: همان طور که می‌دانید باید قُله ها را فتح کنیم، اما در قله ثابت قدم ماندن و حفظ موقعیت خود حرف دیگری است که جای بحث کردن را دارد. مثلا خدمت شما عرض می‌کنم که یک سیب از یک درخت را ما بعنوان همان یک سیب تلقی کرده اما امکان دارد ما با سیب کار دیگری داشته باشیم یا اصلا آن را برای خوردن نخواهیم و نسبتی که ما با سیب داریم همچون نسبت یک باغبان با محصولش است. خلاصه که الان هم همین است، باید مشخص شود قله را برای چه می خواهیم. به قول حاج قاسم ۹۹ درصد راه اجباری است و فقط ۱ درصد توفیق پیدا می‌کنیم راه اختیاری را برویم، من هم می‌گویم حقیقتا همین است ۱ درصد فقط توفیق پیدا می‌کنم که بیدار باشم و بلکه از بیداری فقط آن را تجربه کرده باشم، به من ثابت شده است که سَرِ مفنگی و داغان من به وقت خواب چه بی تابی هایی که نمی کند و کافیست که کمی بوی بیداری بیاید، آن وقت است که سرم از همیشه بیشتر مفنگی می‌شود. اوضاع را که نگاه می‌کنم انگیزه ام برای نابودی استکبار و اسرائیل آن قدر زیاد می‌شود که همچون چوب نیمه افروخته ای است که با بادی بر افروخته می شود. پشت دستم را داغ میکنم که بدانم از این به بعد اگر به خدا غُر زدم و گلایه ای به علت کم کاری خودم داشت بدون هیچ توجیهی و دلیلی نیست که شکست خورده ام و شکستی به اندازه ی این که حاج قاسم می‌گوید: 
«کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی می‌کند؟ سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی می‌کند؟
 مرز ها سهم زمین اند و تو سهم آسمان. آسمان شام با ایران چه فرقی می‌کند؟
 قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم. حصر الزهرا و آبادان چه فرقی می‌کند؟ 
مرز ما عشق است و هر جا اوست آنجا خاک ماست. سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند؟ 
هر که را صبح شهاددت نیست شام مرگ است. بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟» 
جانم دارد از شدت فشار فرو می‌پاشد که سخت در این جهانِ مقابلمان، طلب قرارگاهم را دارم و حال هم که به مدرسه می‌روم باید یک شخصیت علمی و مهندسی را دنبال کنم و چگونه که می‌بینم انسان ها مقابل یکدیگر ایستاده اند، آن هم به این وسیله که باید پول درآوردن را بیاموزیم و بخوریم تا خورده نشویم، خب در این که این کار استکبار و اسرائیل است شکی ندارم ولی باز هم می‌گویم اگر قرار است خون آینده انقلاب را بوسیله آموزش و پرورش بریزند بگذار که بریزند و کشته شوم و با خود عهد بسته ام همچون شهید طهرانی مقدم که گفت بر روی مزار من بنویسید او کسی بود که می‌خواست اسرائیل را نابود کند طلب نابودی اسرائیل را با خود تا ابد حمل کنم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور که انسان در شاهراهی قرار گیرد که مقصد و انتهای آن، نابودی اسرائیل باشد؛ قرارگرفتن ذیل ارادۀ الهی در این تاریخ است و مهم آن است که متوجه باشیم خداوند برای هر کدام از ما چه راهی را در آن راستا می‌گشاید. این‌جاست که یک دانش‌آموز هم می‌تواند با فرهیختگی و پشتکار و حوصله، در مسیر دانش‌آموزی، خود را در آن راه قرار دهد تا خداوند قلب او را همچون شهید طهرانیِ مقدم عزیز به سویی راهنمایی کند که مؤثر باشد. آری! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود، راه بگویدت که چون باید کرد». و این راه، همان انگیزۀ نابودی اسرائیل است. موفق باشید  

39393
متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد عزیزم: امروز که مطلب شما را در سایت دیدم (در مورد پیش بینی رهبر عزیزمان روحی له الفداه) در مورد فلسطین، غزه و حزب الله، یاد روزی افتادم که جنگ آغاز شد و مردم بشدت تحت حملات رژیم منحوس صهیونیستی بودند و در جمعی که بودم همه حزب الله را شماتت می کردند که این چه حرکتی بود و مردم همه نابود می شوند. شبانگاه که در بستر با خداوند متعالِ عزیزِ مقتدر درد و دل می کردم که خدایا این جماعت با حساب دو دو تایشان اینگونه محاسبه می کنند و اما حقیقت چیست؟ بنظرم جریان کربلا رسید که امروز هم میدان میدان کربلاست و دیر نیست که حقیقت رخ نمایان کند. بعد به حضرت نوح و موسی و عیسی و ... تا حضرت جان، ختمی مرتبت رسیدم که چگونه خداوند حکم خویش را با اندک افرادی در جهان جاری و ساری می سازد. چُنان دلشاد شدم که وصف ناشدنی بود. سجده شکر به جا آوردم و با یکی از نزدیکان مطلب را به اشتراک گذاشتم و او هم خوشحال شد که آری اگر قرآن و ائمه نبودند ما حتما و حتما هلاک می شدیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این صحنه‌ها بیش از پیش به ایمانی توجه داشت که حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» در دل طوفان کربلا ذیل حضور اسلام و امام حسین «علیه‌السلام» به آن توجه داشتند که آن نکتۀ مهمی است. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» شده است. امید است مفید افتد. https://eitaa.com/matalebevijeh/18540 . موفق باشید

39391
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: چه زیباست دیدن حس شور و شعف و شادی و غرور مردم باریکه غزه، نه حاصل توافق صلح یک ملت تسلیم شده که نتیجه ۴۷۱ روز پایداری و مقاومت و سر خم نکردن در برابر خواسته های اشقیاء و اشرار زمانه. حس پیروزی ولی نه پیروزی با محاسبات مادی، که دیگر شهری و خانه ای نمانده؛ حس غرور و پیروزی مرد میانسال غزه ای که در میان ویرانه خانه اش ایستاده بود و می‌گفت: «اینجا خانه من است که چهار بار توسط غاصبان صهیونیستی خراب شده و من بازهم آن را خواهم ساخت؛ آنها خراب می کنند و ما می سازیم!» بله دوباره می سازی ای مرد مقاوم و صبور و بدان با این ساختن فقط خانه ات را نمی سازی، تو با این ساختن روحیه صبر و مقاومت و حس غرور ملی مردمت را داری بازسازی می کنی. چه چیز غیر از استقامت و مقاومت ملت غزه می‌توانست این حس غرور و سربلندی را در آنها بیافریند؟ حس زیبایی که تمام محور مقاومت در آن شریک است همچون ملت مقاوم و با استقامت یمن. آری ملت یمن! به راستی چه چیز ملت محروم یمن را اینطور مصمم و با چنین اراده پولادینی به ملت غزه پیوند داد که اینگونه و با تمام وجود به صحنه آمد و از مظلومین غزه حمایت کرد؟ ملتی که خود با بالاترین محرومیت ها و مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند چه حسی را در حضور در تظاهرات حمایت غزه و برائت از استکبار تجربه می‌کرد که حاضر بود تا پای جان ایستادگی کند. آیا این حس آشنایی نیست؟ آیا این همان حس نیست که ۴۶ سال پیش محرومترین قشرهای ملت ما را به خیابان‌ها کشید و ندای مرگ بر آمریکا سر داد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که رزمندگان ما با آن در دفاع مقدس هشت سال حماسه آفرینی کردند؟ آیا این همان حس حضوری نیست که بعضی از ما در تجمل گرایی و رقابت در تعویض مدل ماشین و ویلا و ... گم کرده ایم و بعضی دیگر که محرومترند در حسرت نرسیدن به این چیزها؟ آیا این همان حس حضوری نبود که در اوایل انقلاب و در زمان دفاع مقدس علیرغم همه مشکلات و کمبودها به ما شور و شعف و سرزندگی می داد و ما را در صحنه ها حاضر می‌کرد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که اگر با غرق شدن در محاسبات مادی آن را گم کردیم و نسبت به آن غافل شدیم خداوند این حس متعالی را از ملت ما گرفته و به ملتی که استحقاق بیشتری برای مبارزه با استکبار را دارد عطا می کند؟ التماس دعا 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این همان آغازی است که با «ایمان» و «امید»، آیندۀ دیگری را مقابل ما می‌گشاید و ما در آینۀ پیروزی مجاهدان غزه، خود را دوباره تجربه می‌کنیم که چه فردای اصیلی در ما در حال طلوع است. فردایی که بیش از پیش، نه در غزه و نه در ایران، که در جهان حاضر می‌شویم. 
آن کس که برای ما افقِ حضور در آینده را گشود و دروازۀ امید را برایمان باز کرد یعنی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خوبی می‌دانست آغازگرِ چه تاریخی است، آغازگرِ تاریخی که تاریخِ حضور انوار معنویت است در میدان عقل تکنیکی. در آن صورت، شهرها، آری! شهرها از میان نمی‌رود ولی دیگر ملال‌آور نیستند.
آیا با روبه‌روشدن با مردمِ پیروز غزه، می‌توانیم از خود بپرسیم در این تاریخ چه رویداده؟ و مگر ما در جبهۀ مقاومتی که آغاز شده، کجای تاریخ ایستاده‌ایم که جهان استکبار و ارتجاع دست در دست هم داده‌اند تا آن را نبینند؟ آیا به امکانات تاریخی که با انقلاب اسلامی برای بشریت پیش آمده است، نباید با جدیّت تمام فکر کرد؟ این یعنی حضور در «جهانی بین دو جهان». و این یعنی «حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» https://eitaa.com/matalebevijeh/18540 . موفق باشید   
 

39379
متن پرسش

سلام وقت بخیر: لطفاً می شود چند کتاب از زمان پهلوی معرفی کنید. چند کتاب از زمان امام خمینی یا اینک کتابی به مقایسه زمان پهلوی و امام خمینی پرداخته باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد علاوه بر کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» تألیف آقای مسعود بهنود، کتاب های آقای موسی نجفی و آقای موسی حقانی نیز در این مورد مفید است بخصوص کتاب‌های «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی. موفق باشید  

39371
متن پرسش

سلام علیکم: هر کجا در زندگی ام پا گذاشتم به حسب بندگی ام امام بودند، ولی آنقدر کوچک بودم که عظمت شدت بیشترین بودن حضرت امام خمینی رضوالله تعالی علیه را نمی‌فهمیدم مگر آنکه بسیار دقت می‌کردم آنقدر که این مرد هستند. همین جا حقی که بر گردن همه ما دارند اقتضاء می‌کند حمد و سوره ای به ایشان بخوانیم و بگوییم ای که از همه بیشتری چه یافتی از او که اینهمه عاشق و با خدایی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و در این رابطه عرایضی تحت عنوان «ای امام» شد که خوب است نظری به آن انداخته شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/1061?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85

نمایش چاپی