بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29291
متن پرسش
سلام: از آنجا که بنده در مجلس شورای اسلامی مشغول به کار هستم و تقریبا جریانهای سیاسی و بعضا مباحثی را می‌شنوم که شاید اتفاقی و... باشد و از آنجا که در منطقه ی جنوب شهر تهران زندگی می‌کنم و تقریبا از فضاهای موجود و جریان های به اصطلاح کف خیابان آشنایی دارم از حضرت عالی سوال و درخواست راهنمایی دارم که با توجه به شرایط موجود احساس شدید می‌شود که جامعه روحانیت خیلی کم کاری می‌کنند. حداقل برای دفاع و پشتیبانی از رهبر غریب که از سخنان ایشان پر واضح است تنها مانده اند و از اطرافیان هم این موضوع شنیده می‌شود. و مردم که این فشار اقتصادی و روحی اجتماعی را دارند از طرف یک شخص روحانی به جامعه تحمیل شده (رییس جمهور) را به حساب جامعه روحانیت و به اسم اسلام آخوندی می‌گذارند! حامعه روحانیت باید حداقل حرکتی عملی (اعتصاب، راهپیمایی مصالحت آمیز با یک پیام واحد و یک لیدر و نقشه ی واحد مثل زمان انقلاب ورود کنند تا حداقل مردم شخص ولی جامعه را (نه ولایت فقیه) را هدف قرار ندهند تا مردم کمی به لباس پیغمبر امیدوار بشوند و دیگر لازم نباشد همه چیز را از ملا جماعت ببینند. البته درسته که عوامل سیاسی و دیگر جریان ها هم شدیدا دخیل اند ولی جامعه روحانیت باید ورود عملی بدون ترس از هیچ فضایی حتی شهید شدن اقدام عملی کنند. شاید دیگر به اصطلاح جام زهری در کار نباشد ان‌شاءالله البته که نیست ما به اسلام، انقلاب، رهبر مقتدر و حکیم خود ایمان داریم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید از هر مسیری آماده ی جهاد و حمایت از ولی فقیه هستیم تا کسی جرات نکند هر حرفی را به لباس پیامبر بزند و فکر و عمل غلط در مورد این انقلاب بکند. باور بفرمایید اهل احساس و هیجان نیستم، اول بخاطر حرف ها و رفتار های آقایون سیاسی و رجال بعد هم عدم مطالبه گری که دارد به صورت تحریف اسلام و انقلاب و تبلیغات شدید خارجی و داخلی صورت می‌گیرد و مردم را به این سو می‌برد عرض می‌کنم تا ان‌شاءالله با ورود عملی نه فقط شعار و محکوم کردن جامعه روحانیت بساط این فتنه هم جمع شود که خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده راه‌کارِ اصلی آن است که روحانیت با نشان‌دادن سجایای اخلاقی و ساده‌زیستی و خدمت به مردم و تواضع، نشان دهند روحانیتِ اصیل چه جایگاهی دارد. کاری که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» یک‌تنه انجام می‌دهند. عمده آن است که همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند کاری انجام شود که موجب هتک حرمت رئیس جمهور و تضعیف دولت نباشد. موفق باشید

29294
متن پرسش
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد و عرض سلام و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز از آنجا که نزدیک ایام آغاز امامت مولایمان امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستیم، سوالی پیرامون مباحث مهدویت داشتم. اخیرا کلیپی از سخنان استاد محمد شجاعی در تلویزیون پخش شد، پیرامون عظمت انقلاب امام خمینی و شهدای راهش و تطبیق برخی روایات و اشاره به سخنان امام ذیل آنها فرمودند، سوالات و نکاتی در ذیل عرض می‌شود که از شما استاد عزیز تمنا دارم برایمان تبیین دقیق‌تر بفرمایید. (پیشاپش از طولانی بودن متن طلب عفو دارم) لینک کلیپ کاملترشان ازکانال خود استاد شجاعی: eitaa.com/ostad_shojae/14865 aparat.com/v/0t276 youtu.be/AIFlxoQZSVA *** سوالات و نکات بنده: ۱. در روایات پیرامون وقایع پیش از ظهور، اساساً در موضوع تطبیق آنها بر مصادیق چه باید کرد؟ روایاتی که ضمن آنها در روایاتی هم به قیام مردمی در مشرق، و عالمی از قم، و قومی همراه او دارای قوت ایمان قلبی «کالزبر الحدید» و قدرت نظامی «اولی بأس شدید» هستند که مقدمات ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را فراهم می‌کنند. اساساً اگر امکان تطبیق بر مصادیق نباشد، اصل صدور این روایات و اصرار اهل بیت (علیهم السلام) بر آگاه‌سازی شیعیان امری لغو می‌شود. از طرفی هم بیان «تطبیق قطعی» که از سوی مردم و برخی عالمان بخصوص از عصر صفویه شده، و منجر به نتیجه مطابق آن تطبیق ها نشده، موجب کمرنگ شدن توجه به امکان ظهور و ایجاد یأس و نا امیدی بخاطر محقق نشدن پیش بینی های تطبیقی خواهد شد. لذا بنظر می‌رسد باید راهی بینابین داشت، نه تطبیق را تعطیل کرد، و نه بطور تطبیق قطعی بیان کرد، بلکه «تطبیق ظنی» برای «ایجاد آمادگی و هشیاری» می‌تواند غرض این بیانات معصومین (علیهم السلام) باشد. کما اینکه طبق مبانی دقیق، با حرکت انفسی و اجتماعی ما و هم عالم شدنمان با امام و نزدیک شدن وجودیمان به امام، ظهور نزدیک می‌شود. به یک واسطه از عالمی زنده که مشرف به محضر امام شده بودند، شنیدم که امام زمان علیه السلام بعد از اینکه درخواستی از ایشان را اجابت فرموده بودند به ایشان فرمودند (نقل به مضمون): «تمام امور زندگی شما شیعیان به دست ماست (که از نعمت های الهی بهرمند شوید و در برابر بلایا محفوظ بمانید)، اما یک امر من امام هم دست شیعیانم هست و آن ظهور من است». هرقدر ما خود را برای امام خالص کنیم و به امام نزدیک شویم، ظهور امام هم نزدیک می‌شود. ۲. آیا با وجود مشکلات اقتصادی و فشارهای معیشتی مردم، تحمل شنیدن و فهمیدن این نحو تطبیق های ظنی روایات بر انقلاب و قیام امام و شهدا را (برای فهم حرکت تاریخی مان) در میان مردم موجود می‌دانید؟ آیا وقت بیان هست؟ آیا زمانه زمانه شنیدن و فهمیدن شده است؟ آیا جامعه ما ممتحن به ایمان شده تا ظرفیت و تحمل امر صعب مستصعب ظهور نور معصومین را در مقدمات ظهورشان بنماید؟ رهبری عزیز در اوایل انقلاب (سال ۱۳۶۱) هم میخواستن برخی از این حرفهای بظاهر مگو در روایات شریفه را که تطبيق ظنی (نه تطبیق قطعی) با انقلاب اسلامی و امام روح الله (ره) دارد، در خطبه های نماز جمعه بخوانند و همین‌که چندبار خواستن بخوانند و نشده بود حس کردند هنوز ظرفیت تحمل عمومی این حقایق نیست. اما آیا امروز چنین ظرفیتی در تحمل عمومی آنها فراهم شده است؟ بیان خاطره رهبری: «یک کتابی است به نام «کشف المحجوب» یک نفر از آقایان که با این کتاب آشنا بود، آمد به ما گفت: صفحه چند این کتاب را بیاور، یک روایتی هست آن را بخوان. ما باز کردیم، دیدیم عجب روایتی است. روایتش این بود که پیغمبر اکرم به اصحاب خودش خبر می داد که در #آینده کسانی می آیند که این طورند، که از جمله این بود که «تُحابّوا بروح اللّه» به روح خدا با یکدیگر تحبب می جویند، همدیگر را دوست می دارند، به برکت روح خدا «تُحابوا بروح الله» ما از این خیلی خوشمان آمد و گفتیم که برویم سر نماز جمعه این را بخوانیم. یک هفته که یادم رفت کتابش را ببرم. یک هفته کتابش را بردم، بردم بالا، خطبه تمام شد. یک وقت دیدم که خطبه تمام شده، کتاب دست من است، نخواندم. بعد هم دیگر همین طور نخواندیم، نخواندیم، تا اینکه دیگر از نماز جمعگی هم افتادیم. این حدیث خیلی حدیث جالبی است. بردم حديث را خدمت امام یک وقتی، برای خود امام هم حدیث را خواندم. البته ایشان نه رد کردند، نه اثبات کردند که معنایش این است؛ همین طور گوش کردند و یک تبسمی کردند. «حابوا بروح الله» به هر حال اینجا هم که «و أیّدهم بروحٍ منه» خدا به روحی از خودش آنها را تأیید می کند. خب، امام ما هم روح اللّه است دیگر؛ مصداق روح اللّه است، اسمش هم روح اللّه است.» منبع: کتاب عبد صالح خدا /نشر صهبا/ ص156. (1361/4/12) متن حدیث در کشف المحجوب (باب14 فصل فی "الولی"، ص: 243 و 244) : «قال رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و سلم) : «إن من عباد اللّه لعبادا یغبطهم الأنبیاء و الشهداء قیل: من هم یا رسول اللّه، صفهم لنا لعلنا نحبهم؟. قال ص : "قوم تحابوا بروح اللّه من غیر أموال و لا أنساب وجوههم نور على منابر من نور لا یخافون إذا خاف الناس و لا یحزنون إذا حزن النا"، ثم تلا الآیة: " أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‏ " » ۳. برخی روایات مشابه را خدمتتان تقدیم می‌کنم، ممنون می‌شوم اگر توضیح و بیانی در فهم این دست روایات و تطبیق ظنی آنها بر انقلاب اسلامی و قیام امام خمینی و شهدای عزیز دارید بیان بفرمایید: قلب‌هایی از این امت، ارتباط اشراقی با ظهور آن حقیقتِ اسم اعظم الهی در نور محمّدیین می یابند، که با «وحدت کلمه» در قلوبشان، یک «قلب مجتمع» (مدینه حصینه)، و «متمرکز بر توحید ولایت محمّدیین (ع) و با ایمانی امتحان شده» (عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ)، و محکم مانند پاره های آهن (کالزبر الحدید) برای ظهور آن حقیقتِ صعب و مستصعب باشند، و همانا قیام انقلاب اسلامی در پرتو حرکت امام و شهدا برای به ظهور رساندن تامّ آن «نــور اسم اعظم محمّدیین ع» در «ظهور امام زمان» (ارواحنا فداه) است. آن قوم با قلب‌های مجتمع و محکم در روایات، به ظن قوی، همان شیعیان مشرقی و اهل اشراق شعاع خالص امام زمان هستند که با محبتشان به روح الله پیشگامان اظهار نور عرشی اسم اعظم الهی در حاکمیت ولایت محمّدیین بر عالم گشته اند: + «إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ثَقِيلٌ مُقَنَّعٌ أَجْرَدُ ذَكْوَانُ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ أَوْ مَدِينَةٌ حَصِينَةٌ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا نَطَقَ وَ صَدَّقَهُ الْقُرْآنُ». (بحار الانوار، ج 2 ص191) + «إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ أَوْ مَدِينَةٌ حَصِينَةٌ قَالَ عَمْرٌو فَقُلْتُ لِشُعَيْبٍ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ الْمَدِينَةُ الْحَصِينَةُ قَالَ فَقَالَ سَأَلْتُ الصَّادِقَ ع عَنْهَا فَقَالَ لِي الْقَلْبُ الْمُجْتَمِعُ». (بحار الانوار، ج 2 ص183) + «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ». (بحار الانوار، ج57 ص216) + «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِیعَتِنَا الْعَاهَهَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ کزُبَرِ الْحَدِیدِ وَ جَعَلَ قُوَّهَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّهَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ یَکونُونَ حُکامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا». (بحار الانوار، ج52 ص317) + «إنَّ عَنْ یَمِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَی وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ دُونَهُمْ ... هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرَوْحِ اللَّهِ عَلَی غَیْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِکَ شِیعَتُکَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ یَا عَلِیُ» . (بحار الانوار، ج65 ص139) + «يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَه‏» / «كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ». (بحار الانوار، ج51 ص87 و ج52 ص243) + فی قول الله عز و جل: « وَ قَضَیْنٰا إِلیٰ بَنِی إِسْرٰائِیلَ فِی الْکِتٰابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ»، قال: قتل أمیر المؤمنین و طعن الحسن بن علی (علیهما السلام)، «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» قال: قتل الحسین (علیه السلام)، « فَإِذٰا جٰاءَ وَعْدُ أُولاٰهُمٰا» قال: إذا جاء نصر دم الحسین (علیه السلام)، «بَعَثْنٰا عَلَیْکُمْ عِبٰاداً لَنٰا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ - فَجٰاسُوا خِلاٰلَ الدِّیٰارِ»، قال: " قوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (علیه السلام) فَلَا يَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا أَخَذُوه"، «وَ کٰانَ وَعْداً مَفْعُولاً»، خُرُوجُ الْقَائِمِ (علیه السلام). ترجمه حدیث آخر: خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: "ما به بنی اسرائیل در کتاب آسمانی اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد" (اسراء، ۴)، این دو فساد در قتل علی بن ابی طالب (علیه السلام) و کشتن و نیزه باران کردن پیکر حسن (علیه السلام) می باشد، و خداوند می‌فرماید: "و سرکشی بزرگی خواهید نمود" (اسراء، ۴) و آن قتل حسین (علیه السلام) است، و خداوند تعالی می‌فرماید:" هنگامی که نخستین وعده فرا رسد" (اسراء، ۵)، آن وعده آمدن نصرت بر خونخواه حسین (عجل الله) است، و حق تعالی می فرماید: "آنگاه گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما برمی‌انگیزیم تا (شما را سخت در هم کوبند) درون خانه ها را جستجو کنند" ، همانا آنها (اولی بأس شدید) قومی هستند که خداوند آنها را قبل از خروج قائم (علیه السلام) برمی‌انگیزاند و هیچ خونی از اهل بیت ریخته نشده مگر این که تقاص آن را می‌گیرند، «وَ كانَ وَعْداًمَفْعُولًا» که وعده قطعی پروردگار در خروج قائم (عجل الله) است. (اصول كافي ج‏۸ ص۲۰۶، تفسیر المیزان ج۱۵ ص۴۳، تفسیر العیاشی ج۲ ص۲۸۱، تفسیر الصافی ج۱ ص۹۵۹) این قوم (اولی بأس شدید) که انتقام قتل اهل البیت (علیهم السلام) را از صهیونیست (یهودی و وهابی) می‌گیرند و بر اسرائیل می‌شورند و فلسطین را فتح می‌کنند و وعده الهی در تورات و قرآن را بر خذلان صهیونیسم یهود، محقق می‌کنند، در تصریح از امام صادق (علیه السلام) ذیل همان آیات سوره اسراء، حضرت ۳ بار با تاکید و قسم می‌فرمایند که «بخدا قسم این قوم "اهل قم" هستند» [و اهل قم، یعنی هر مؤمن دلبسته به انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی در قیام قم (رجل من اهل قم یدعو الناس الی الحق) اقتدا کرده است] : «وروی بعض أصحابنا قال: کنت عند أبی عبداللّه جالساً إذ قرأ هذه الآیة « فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً » [اسراء، ۵]، فقلنا: جعلنا فداک من هؤلاء؟ فقال الصادق (علیه السلام) ثلاث مرات: «هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ» (بحارالأنوار ج۵۷، ص۲۱۶ ؛ از تاریخ قم ص۱۰۰) ان شاء الله ما بتوانیم ادامه دهندگان راه امام و شهدا و مجاهدین به نتیجه رساننده انقلاب با اتصالش به قیام قائم (علیه السلام) باشیم. ضمن تشکر از شما استاد طاهرزاده عزیز و مخاطبین گرامی، پیشاپیش از بذل توجه و عنایت شما در تبیین موضوع کمال تشکر و سپاس را دارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. عصر جمعه 2 آبان 99.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: . آنچه بنده در موارد مذکور می‌توانم عرض کنم همین اندازه است که به گفته‌ی خودتان می‌توان به عنوان یک امر ظنّی تلقی نمود و بیشتر به ذوق گوینده مربوط است. موفق باشید

29252
متن پرسش
با سلام: بنده مطالبی که شما درباره بحث «حسادت» و چگونگی مقابله با اون فرمودید رو مطالعه کردم تا به شناخت بهتری از مسئله خودم برسم. من سالهاست که دچار احساساتی میشم که شاید اسمش حسادت باشه به این معنا که بعضی موفقیت های دیگران باعث کدورتم میشه. فقط موفقیت‌هایی که در عرصه‌هایی باشه که من هم در اون عرصه‌ها مشغول فعالیت باشم. اما نه به این صورت که طلب زوال اون نعمت و موفقیت رو از دیگری داشته باشم. بلکه دچار این خودزنی میشم که چرا من برای خدمت به نظام اسلامی و به امام‌زمان توانمندی‌های منحصر به فردی ندارم. چرا کمم، چرا به قدر کافی به درد نمیخورم، چرا متخصصی نیستم که کس دیگه‌ای به گرد پام نرسه و من بتونم به صورت خاص به درد بخورم؟ برای من سرباز صفر امام زمان بودن، با فرمانده‌ای برای امام زمان بودن که امام بتونن کارهای بزرگ بهش بسپرن خیلیی فرق داره. برای من انجام شدن کار امام، و روی زمین نموندن کارهایی که باید انجام بشن، با اینکه من کار امام رو انجام بدم خیلی فرق داره. خوشحال نمیشم از اینکه ببینم یه عده دارن مسائل جامعه اسلامی رو حل میکنن اگر خودم جزو اون عده نباشم. خوشحال نمیشم از اینکه ببینم کار امام داره پیش میره اگر خودم نقش کلیدی در پیشبرد اون کار نداشته باشم. من از به دردبخور نبودن خیلی می‌ترسم. از طرفی هم می‌فهمم که توی این طرز فکر و احساس حتماً نوعی خودخواهی هست. می‌فهمم که باید از موفقیت شیعیان امام زمان خوشحال شم. و می‌فهمم که باید خوشحالی امام خوشحالی من باشه. برای همین در طول همه این سالها تمام تلاشم رو کردم که این حس هیچ بروزی نداشته باشه. هیچوقت سعی نکردم کار کسی که از من موفقتره رو کوچیک جلوه بدم یا خراب کنم یا پشت سرش حرف بزنم. خیلی هم تلاش می‌کنم که تحسینشون کنم و حتی پشت سرشون هم ازشون تعریف کنم. ولی این تلاشهای عملی هیچ چیز رو در دل و احساس من بهتر نکرده. با وجود این تلاشها همیشه اون کدورت و خودزنی و حتی گاهی دلشکستگی از اینکه من رو لایق خاص شدن ندونستن هست. ممنون شما هستم اگر هم به لحاظ نظری هم عملی من رو راهنمایی کنید. که در این مورد چه باوری رو در فکر خودم پرورش بدم، و چه اعمالی رو انجام بدم تا مسئله ام حل بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس رویهمرفته می‌تواند خوب باشد ولی توجه داشته باشید بعضی از یاران پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به طور مستقیم در کنار حضرت فعالیت داشتند مانند حضرت علی «علیه‌السلام». ولی بعضی از یاران آن حضرت مانند اویس قرنی در حالی‌که او نتوانست پیامبر خدا را ملاقات کند بی‌سر و صدا با کمالاتی که از خود نشان داد، راه پیامبر خدا را در منطقه‌ی یمن هموار کرد و زمینه‌ی پذیرش ایمان به پیامبر خدا را با سلوک خود فراهم نمود. به همین جهت گاهی مسیر ما باید اویسی باشد و آن راه را کم و بی‌ارزش ندانیم زیرا بعضی از مردم با حرکات و سکنات ما متوجه می‌شوند که راهی برای سعادت در پیش است که به ظاهر چندان هم چشمگیر نیست. موفق باشید    

29231
متن پرسش
سلام و عرض ادب: راستش استاد یه چالش بزرگ هست توی جامعه به اسم اینکه چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه و با این استدلال کمک های ایران به لبنان و سوریه و... رو محکوم میکنن! با دیدن فقر وحشتناک مردم سیستان بلوچستان بعد از سیل پارسال خود منم تعجب کردم که چطور اینها حداقل ترینهای زندگی رو هم ندارند. تا حالا جدای از توجیه اخلاقی مبنی بر کمک رسانی به نیازمندان در همه جای جهان که فاکتور اسلام هست توجیه مسلم سیاسی برای من سنگر سازی در سراسر مراکز مسلمان ها برای ایجاد ترس نسبت به دشمن بود و هست و نعمت خدا حتی میدونستم که پراکندگی مناطق تا لبنان و فلسطین دور هم هست و تهدید جدی برای دشمن هستند. ولی استاد چرا داخل کشور به این نحو هستش؟! میدونم فقیر همیشه هست و گاهی حتی شناخته نمیشن ولی منطقه فقیر نشین تعجبه!!! گاهی خودم رو مجاب می‌کنم که شخصیت و سبک زندگی بعضی مطابق آنچه هست که الان هستند همانطور که چه بسیار پولدارهایی که از فقرا سخت تر زندگی می‌کنند یا اینکه اسلام در موقع حرج پیشنهاد هجرت داده است و ماندن در شرایط سخت و تدبیر نکردن از رخوت خود افراد هست و گاهی حتی بیماری روحی و تعصب های قومیتی. اما استاد به استناد سخن امام علی (ع) که خودش را نزدیک آتش می‌برد و از آتش جهنم به خدا پناه می‌برد که چرا متوجه فقر اون زن نشده و به استناد اینکه شما خودتون میگید حقوق همه ی افراد به انسانیتش سر جای خود هست حتی کافر، آیا نباید فضای جامعه طوری باشد که تجمع فقر یکجا دیده نشود و حتی اگر خودشون باعث فقر خودشون هستند چون خلق خداوند هستند یارانه ی ثابت مردمی به سمت آنها سرازیر باشه تا اتهام از مسلمان و کشور مسلمان برداشته بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید روحیه‌ی اشرافی‌گری که متأسفانه در بعضی از مسئولان و مردم هست؛ آنچنان چشم‌شان را به مردم شهرهای بزرگ مشغول کرده که از یاد مردم آن دیارها رفته‌اند و البته هر اندازه انقلاب اسلامی از دست جریان‌های سیاسی اشرافی آزاد شود، انقلاب اسلامی بهتر می‌تواند وظیفه ی خود را نسبت به محرومین انجام دهد ولی نحوه‌ی توجه ما به لبنان و سوریه از جنس دیگری است. اتفاقاً در همین راستاست که معنای حضور جهانی و منطقه‌ای ایران شکل می‌گیرد تا ما به عنوان یک ایران بمانیم و اسیر برنامه‌های جهان استکباری نشویم. تازه در آن شرایط است که می‌توانیم برای مردم خود تصمیم بگیریم و لذا اگر کوتاه بیاییم و حضور خود در منطقه را فراموش کنیم، دشمنانند که برای ما تصمیم خواهند گرفت و مناطق فقیرنشین ما صد چندان می‌شود. موفق باشید     

29217
متن پرسش
سلام علیکم: چرا وقتی مجلس خبرگان قانون اساسی برای تدوین قانون اساسی و به همه پرسی گذاشتن آن تشکیل شد، در آن مجلس خبرگان نفراتی که توده ای و عضو مجاهدین خلق و لیبرال مذهبی به اصطلاح بودند، حضور داشتند و توانستند در انتخابات شرکت کنند؟ مگر مردم در ۱۲ فروردین ۵۸ به جمهوری اسلامی که حکومتی اسلامی و متکی به ایمان اسلامی و تعهد مسئولین به اسلام و قانون گذاری مطابق شرایع اسلام و تطبیق با حدود و احکام و سنجه های اسلامی است رای نداده بودند، پس چگونه توده ای و مجاهد خلق و لیبرال مذهبی توانستند در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی که قرارست قانونی مطابق قوانین و شرایع الهی است تنظیم کند، نامزد بشوند و چند نفرشان هم رای بیاورند هر چند تعدادشان کم بود و اکثریت مجلس خبرگان قانون اساسی نیروهای انقلابی و خط امامی بودند ولی چندین توده ای و ملی مذهبی و مجاهد خلق هم حضور داشتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید به این فکر کنیم که آن افراد رویهمرفته در آن زمان انقلاب حضرت امام را پذیرفته بودند و یا به سعه‌ی اسلام فکر کنیم که برای دیگران نیز جای و جایگاه قائل است. موفق باشید

29220
متن پرسش
سلام علیکم: در شب اربعین آقای محمد شجاعی در شبکه قرآن از قول مرحوم امام گفت که جبرئیل حضرت زهرا را با اخبار انقلاب ایران آروم می‌کرد. به سخنان امام که مراجعه شد اینطور نبود بلکه امام فقط از احتمال صحبت جبرئیل با حضرت زهرا در مورد مسائل ایران صحبت کرده بودند نه نوع آن. بنظر شما آیا نباید رئیس رسانه ملی و آقای شجاعی از این دروغی که به جبرئیل و امام نسبت داده اند در تلویزیون رسما از مردم و خانواده شهدا و حضرت زهرا سلام الله علیها و.... عذر خواهی کنند. اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / بر آورند غلامان او درخت از بیخ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از ظهور حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» خبر می‌دهند، مسلّم مراوده‌ی جناب جبرائیل با حضرت فاطمه «سلام‌الله‌علیها» بیرون از این موضوعات نیست و به معنای ظهورِ مقدمات آن ظهور، انقلاب اسلامی مطرح است و در این رابطه ذوق جناب استاد شجاعی چنین فهم و یافتی را داشته‌اند. و این‌جا بحث دروغ و راست مطرح نیست. موفق باشید

29218
متن پرسش
با سلام: نظرتون در مورد اوضاع فعلی مملکت چیه؟ واقعا بعد از گذشت این همه سال از انقلاب این باید باشه حال روز ملت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حرکت توحیدی موانعی هست چه موانعی از فهم‌های ارتجاعی و غرب‌زده‌ی داخلی، و چه موانعی از جنس استکبار خارجی. عمده جهت‌گیری اصیل توحیدی است که اگر با مقاومت بر آن پایدار بمانیم نه‌تنها زندگی معنای دیگری می‌یابد، از موانع مذکور نیز عبور می‌کنیم. راز واژه‌ی «صبر» در قرآن در این رابطه آمده است و فرمود: «بشّر الصابرین». موفق باشید

29221
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اگه امام جماعتی موافق رهبر و انقلاب نباشه حتی بهشون گفتن دعا به رهبر کنین گفتن من به هیچ کس دعا نمی‌کنم با این شرایط میشه پشت سر این امام جماعت نماز خوند؟ و اگه فامیل نزدیک مثل خواهر و برادر مخالف رهبر و انقلاب باشن و توهین بکنن باید چکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر آن آقا مخالف نظام اسلامی است، یادم هست که حضرت امام در همان اوایل انقلاب فرمودندکه پشت سر چنین افرادی نمی‌توان نماز خواند. ولی اگر برای آن‌که اختلاف نشود وارد این موضوعات نمی‌شوند، بحث دیگری است. ۲. نباید اگر مخاطبان شما آماده‌ی تفکر در موضوعات انقلاب نیستند، بی‌خود با آن‌ها بحث کنید. موفق باشید

29189
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. در پرسش و پاسخ ۲۹۱۷۲ فرمودید از ۲۰ سال قبل نسبت به رویه ها و روشی که دنبال می‌شد هشدار دادم و اینکه آسیب زایی می‌کند. منظورتان را متوجه نشدم با اینکه کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود را هم خواندم ولی این عبارتتان را متوجهش نتوانستم بشوم. منظورتان از روشی که آسیب زایی می‌کند و از ۲۰ سال پیش انذار دادید را اگر ممکن است درباره اش نکته ای بفرمایید. ۲. فرمودید در ادامه همان پرسش و پاسخ که هنوز فرصت باقی است و قرارست در دل این مشکلات بصیرت تاریخی به ملت ما بازگردد. شرط این استفاده از فرصت و بازگرداندن بصیرت به مردم چیست و چه معنایی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مباحث قرآنی که در آن سال‌ها با سوره‌ی انبیاء شروع شد، عموماً متذکر انحرافاتی بود که جهت انقلاب را به سوی نگاه کارگزاران می‌برد و از شهرداری‌ها شروع شد و متأسفانه نگاه آقای هاشمی، کار را به آن‌جا کشاند. ۲. به نظرم مردم حضور در جهان معنوی را در انقلاب اسلامی با همه‌ی کوتاهی‌ها چشیده‌اند و بحمدلله تصوری از موضوع دارند که در اوج مشکلات، مأیوس نمی‌شوند و همین مقاومت و تذکر به برکات مقاومت، کارگشا می‌باشد. رهبر معظم انقلاب در دو سال پیش در ۱۴ خرداد نکاتی را در همین رابطه در حرم حضرت امام (ره) متذکر شدند. موفق باشید 

29188
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی سالها در زمینه کار فرهنگی و بصیرت افزایی و گفتمان سازی حول انقلاب فعالیت کردید و تجارب زیادی هم بحمدالله دارید. این رو به این جهت از خدمتتون می‌پرسم که خودم قصد دارم که مشغول فعالیت در این زمینه ویژه برای جوانها باشم،و این بحث برام اهمیت ویژه داره. خب امروز اگر بخواهیم اندیشه و معارف انقلاب را در بین جوانها و نوجوانها گفتمان سازی و بصیرت افزایی کنیم، چگونه می‌شود این گفتمان سازی درست و ترویج و تبلیغ اندیشه انقلاب رو داشت؟امروز شبهات و تشکیکات ماشاءالله زیادی علیه انقلاب و مبانی اش مطرح می‌شود و تهاجم فرهنگی شبکه ای هم در جریان هست و روی برخی جوانان و نوجوانان هم علیرغم فطرت اسلامی و انقلابی و روحیه ای که دارند تاثیراتی گذاشته و البته عملکرد و تفکر غیر انقلابی و بینش غبارگرفته یکسری از مسئولان هم تاثیراتی داشته و علیرغم اینکه بشخصه خودم بعنوان یک جوان می بینم بعضی نوجوانها یا جوانها با فطرت و روحیه متعالی و رشیدی که دارند، شبهات و تشکیکاتی دارند و موید این شبهات و تهاجم فرهنگی هم مشکلات و معضلات و ثمره عملکرد برخی مسئولان است. پیشنهاد حضرتعالی به شخص خودم که توفیقی شده با جمعی از افراد مرتبط بشم و بنا بر تبلیغ اندیشه انقلاب رو داشته باشم، برای تثبیت تفکر انقلابی بین آنها و گشودن افقی برای حضور در ساحت انقلاب اسلامی چه هست؟ من خودم ویژه که از دوره نوجوانی و با تشویق خانواده و پیگیری که داشتم با تاثیری که از کتب حضرتعالی در باب انقلاب بوده از انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی تا گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب داشته و دارم، نظرم روی سیر مطالعه و مباحثه حول این کتب بود چون به نظرم کتب شما روش تحلیل و تفکر و تعمق درباره انقلاب رو باز میکنه و تفصیل میده و وقتی یک نفر روش و شیوه تفکر رو توانست دریابد حالا هر قدر هم شبهه و تهاجم فرهنگی مطرح شود و هر قدر هم عملکردهای غیر انقلابی و مشکلات ببینید، چون شیوه و روش تفکر درباره انقلاب را می‌داند می‌تواند از آنها گذار کند و تاثیری نگیرد و در ساحت انقلاب حاضر شود. ان شاء الله موید باشید، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به نظر بنده به‌خوبی متوجه‌ی این امر هستید که اگر نظر به تاریخی داشته‌ باشیم که به اراده‌ی الهی در حال به ظهورآمدن است؛ موانع راه را شکست نمی‌بینیم بلکه فربه‌شدن برای ادامه‌ی راه می‌یابیم آن‌طور که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» شهید خوش‌ لفظ را متذکر آن امر کردند.[1] عمده توجه‌دادن به فرآیندی بودنِ یک حرکت توحیدی است و در سیر تاریخی این حرکت، مأواگزیدن که این عین حضور است. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» می‌باشد. موفق باشید   

 


[1] - آقای علی خوش‌لفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. این‌که آقا! شما خیلی دارید درد می‌کشید، زجر می‌کشید؛ به هر حال این بحث اختلاس‌ها و حقوق‌های نجومی را می‌گویید، این‌ها گوش نمی‌دهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛

 رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما می‌بینید، این‌ها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما می‌خواهیم برویم به قلّه‌ی توچال یا قلّه‌ی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر می‌شود؟ امّا داریم می‌رویم، داریم می‌رویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب می‌کردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم می‌شود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.

29184
متن پرسش
سلام و ادب: استاد من نفس انقلاب اسلامی را و ولایت و رهبری را قبول دارم، البته با اندک اطلاعاتی که دارم، الان مایلم تخصصی تر و با مطالعه انقلاب را بپذیرم. شما چه منبعی را معرفی می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی کلامی موضوع دنبال شود مثل کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به‌خصوص قسمت آخر کتاب که مربوط به بحث «حکومت دینی» است و سپس مباحثی مثل کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». موفق باشید

29178
متن پرسش
سلام‌: استاد در طول تاریخ هر جا مشکل عمده ای پیش اومده روحانیت از قدرتش استفاده کرده و با فتوا یا با ابزار کارامد تحصن جلوی اون اتفاقو گرفته. چرا مراجع و روحانیت فعلی در برابر عدم نظارت دولت بر بازار فقط به چنتا تذکر اکتفا کردن و تحصن نمیکنن؟ دولت باید قیمتا رو عمدا به کدوم عرشی برسونه تا روحانیت یه کاری بکنه دقیقا؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط بسیار متفاوت شده و بحران‌هایی از جوانب مختلف ظهور کرده که ناشی از کوتاهی‌های سال‌های گذشته است و کوتاهی‌هایی است که بیشتر جریان‌های سیاسی و از جمله این دولت پیش آورده‌اند. غفلت ما در آن‌جا است که آن‌طور که باید و شاید مردم را با حقایق عالم که در شأن نظام جمهوری اسلامی باشد، آشنا نکردیم تا زندگی و زنده‌بودن را در خدمتگذاری نسبت به مردم بدانند. اگر عرایض 20 سال گذشته‌ی بنده را دنبال بفرمایید دائماً عرض می‌شد که ما در آینده با آن روشی که جلو می‌رفتیم به بحران‌هایی خواهیم رسید. به هر حال هنوز فرصت باقی است و خداوند در دل این مشکلات آن بصیرت را به مردم برمی‌گرداند تا متوجه‌ی راهِ دیگری شوند، غیر از راهی که دنبال می‌کنند. موفق باشید

29163
متن پرسش

با سلام: استاد حقیقتاً نمی‌دانم با چه انگیزه‌ای به زیارت اربعین و به جایگاه اربعین باید نگاه کنم تا در امروز زندگی نیز بتوانم با امام حسین(ع) زنده بمانم؟

متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهمی است و هر روز و هر سال باید در فضایی که حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» در دل تاریخِ اسلام تاریخی را به ظهور آوردند، فکر کرد و متوجه بود بالاخره تاریخ ما تاریخ حسین «علیه السلام» است به همان معنایی که عزیزِ دل‌مان سردار دل‌ها فرمود:
«ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم».
در این رابطه عرایضی را در روز اربعین خدمت عزیزان عرضه داشتم که سرفصل‌های آن را ذیلاً خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید

اربعین حسینی و ادامه‌ی راه توحیدی که شروع شده است

باسمه تعالی

۱. زیارت اربعین با سلام به حضرت با توصیفاتی مثل «ولیّ اللّه» و حبیب اللّه» و «خلیل اللّه» و «صفی اللّه» شروع می‌شود. سپس عرضه می‌داریم: خدایا! او را با شهادت بزرگ داشتی «اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ» و سعادت را به او هدیه کردی «وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ» و او را حجت برای خلقت قرار دادی تا در مشکلات راه را گم نکنند «وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ». خدایا! آن حضرت در دعوت و خیرخواهی عذری برای کسی باقی نگذاشت و بذل کرد خون را در راه تو «فَاعْذَرَ فِي الدُّعاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ» تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند و بیدارشان کند «لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ» و در مقابل آن‌هایی که مورد خشم تو و پیامبرت بودند با صبر و شکیبایی جهاد کرد «فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّي سُفِكَ في طاعَتِكَ دَمُهَ» تا که خونش در راه طاعت تو ریخته شد. و پس از آن باز سلام به آن حضرت در آن زیارت شروع می‌شود که ملاحظه خواهید کرد.

۲. کربلا حکایت از آن دارد که مسیر توحیدی اسلام، مسیر آسان و بی‌ دردسری نیست، ولی پایدار و باقی است. به عنوان نمونه آقای علی خوش‌لفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. این‌که آقا! شما خیلی دارید درد می‌کشید، زجر می‌کشید؛ به هر حال این بحث اختلاس‌ها و حقوق‌های نجومی را می‌گویید، این‌ها گوش نمی‌دهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛

 رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما می‌بینید، این‌ها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما می‌خواهیم برویم به قلّه‌ی توچال یا قلّه‌ی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر می‌شود؟ امّا داریم می‌رویم، داریم می‌رویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب می‌کردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم می‌شود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.

۳. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) می‌اندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کرده‌ایم، راهی پایدار و مبارک است.

۴. شیعه متوجه است جهان بزرگ‌تر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند.

۵. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطره‌ی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس می‌تواند در آن‌جا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بی‌سواد و باسواد همه می‌توانند در آن‌جا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهره‌مند گردند.

 ۶. در حضور خطر و با رویارویی با آن و عقب‌نشینی نکردن، ماورایی به ظهور می‌آید که تهدیدِ خطر، چون گَردی می‌شود در هوا. در استقبال از خطر است که شرایط عوض می‌شود، چه آن شرایط تحریم و محاصره‌ی شعب ابی‌طالب باشد و چه شرایطی که یزیدیان در کربلا به‌وجود آوردند. یعنی با عقب‌نشینی‌نکردن در مقابل خطر، امکانِ ادامه‌دادن خود را فراهم می‌کنیم، وگرنه امکان ظهور حقیقت از میان می‌رود.

در روز اربعین با چنین رویکردی امام را زیارت می‌کنیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

29168
متن پرسش
سلام علیکم: این اربعین فرای همه اربعین ها بود. تقریبا هیچ احساسی یا چیزی ندارم این جدید است این نو هست. شما تحقیقاتی دارید و معلم هستید چیزی به نظرتان نمی رسد؟ سخت جدید است نه فقط برای من.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید به نحوه‌ای دیگر از حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ نظر کرد. إن‌شاءالله با «انتظار» و آمادگی، آنچه پیش می‌آید را خواهیم شناخت و از آن استقبال می‌کنیم. موفق باشید

29135
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مایلم نظر جنابعالی را در مورد کلیپی که اخیراً از آقای امید دانا پخش شده که در آن کلیپ توهین‌های بسیار رکیکی به پیامبر خدا و حضرت اباعبدالله «علیهماالسلام» می‌کند بپرسم. در حالی‌که بر عکس آن کلیپ در جاهای دیگر به شکل بسیار خوبی از انقلاب و رهبر انقلاب دفاع می‌کند. نظر شما نسبت به ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کلیپ را که آن طلبه‌ی عزیز مطرح می‌کنند، دیدم. عنایت داشته باشید آن سخنان مربوط به دوره‌ی جوانی ایشان می‌باشد که در عکس نیز مشخص است. و اگر متوجه‌ی موضع‌گیری‌های اخیر ایشان نسبت به رهبر معظم انقلاب و جایگاه انقلاب اسلامی بشویم، روشن می‌شود که تحول عظیمی در ایشان به‌وجود آمده است، نه از آن جهت که ایشان مسلمان شده باشد و یا ادعاهای مقدس‌مآبانه داشته باشد؛ از آن جهت که قبلاً گمان می‌کرده عامل سقوط ایران، اسلام بوده است و بعد با همان روحیه‌ی ایران‌پرستی‌اش متوجه می‌شود انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب به گفته‌ی خودش موجب شکوه ملی و احترام به ایران و ایرانی شده. و در این رابطه می‌توان گفت به یک معنا «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». از طرفی معلوم نیست چرا آن طلبه‌ی محترم ایشان را با سلمان رشدی مقایسه می‌کند؟! سلمان رشدی از آن جهت که ادعای مسلمانی می‌کرده و سپس توهین به پیامبر خدا کرده است، مرتد و مهدورالدّم است. ولی آقای امید دانا اساساً ادعای مسلمانی نکرده.

به هر حال موضوعاتی که بعد از تحول فکری آقای امید دانا ،ایشان مطرح می‌کنند موضوعاتی است که موجب تقویت نظام اسلامی می‌گردد و بدین لحاظ مورد استقبال است و با این هوشیاری می‌توان سخنان ایشان را مطرح کرد و این به معنای تأیید شخص ایشان نیست، بلکه به معنای تأیید نظام اسلامی است. مگر علی «علیه‌السلام» نفرمودند «خذوا الحكمة ولو من المشركين» حکمت را بیابید حتی از مشرکین؟ آیا این به معنای تأیید شرک آنان است؟ موفق باشید

29115
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد مطالبی که آقای تاج زاده و هم فکرانش در فضای مجازی منتشر میکنن رو دیدین؟ استاد ایشون یجوری حرف میزنن در توییتر که حتما در آینده یه اغتشاش و فتنه در پیش داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در جریان افکار ایشان هستم. بالاخره از کسانی که متوجه حقیقت انقلاب اسلامی نیستند، چه انتظاری باید داشت. موفق باشید

29103
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: استادِ جان، با توجه به جایگاه نوری شروع انقلاب اسلامی، می‌توان گفت که در حال حاضر، توجه و عمل به رهنمود‌های مقام معظم رهبری، در هر موضوعی که مدنظرمان هست و در آن هستیم، همان توجه به جایگاه اصلی انقلاب اسلامی است؟ یا در این باره باید به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی نیز رجوع شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رهبر معظم انقلاب با نظر به جایگاه قدسی انقلاب اسلامی سخن می‌گویند و با دقت به نگاه ایشان می‌توان متذکر جایگاه اصیل و عمیق انقلاب اسلامی شد. موفق باشید

29059
متن پرسش
سلام علیکم: استاد با توجه به سوابق مبارزاتی و اِشرافی که بر حوادث انقلاب دارید خواستم از خدمتتون سوالی بپرسم. با یکی از افراد سن و سال دار که در زمان انقلاب هم جزو مبارزین بوده ولی هم اکنون با انقلاب زاویه پیدا کرده، صحبت می‌کردم، می‌گفت که مردم سال ۵۷ بخاطر رهایی از استبداد و مشکلات حکومت پهلوی با امام خمینی همراه شدند و قصدشان آزادی و استقلال از استبداد و مفاسد بود و بیشتر بدنبال یک حکومت دموکراسی محور و با حضور هر فردی اعم از مجاهدین و نهضت آزادی و غربگراها و همگان بودند تا حکومت اسلامی و با محوریت تفکر توحیدی در حکومت و یک حکومت دین محور. از سال ۵۹ هم که مشخص شد روند جمهوری اسلامی روند حکومت اسلامی است مردم زاویه گرفتند و با جمهوری اسلامی مخالفت کردند و البته جنگ هم که شد بالاخره وحدت لازم بود و لذا سکوت کردند و همکاری داشتند. در پاسخ و بررسی این مطلب اگر ممکن است نکاتی را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اقشار مختلف با انگیزه‌های مختلف وارد انقلاب شدند. ولی شعارهای انقلاب، روح اصلی انقلاب را روشن می‌نمود. یکی از اصلی ترین شعارهای انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که از واژه‌ی جمهوری اسلامی می‌توان همان معنای مردم‌سالاری دینی را مدّ نظر داشت بخصوص که در رفراندم تعیین نظام نیز بیش از 90 در صد به همین جمهوری اسلامی رأی دادند که به معنای آن است که مردم در بستر سنت اسلامی نظام خود را پایه‌گذاری کردند. البته طوری عمل نشد تا اسلام به وسعت خود به میان آید و بعضاً تنگ‌نظری‌هایی به نام اسلام شد و بیانیه‌ی گام دوم که رهبر معظم انقلاب مطرح فرمودند جهت بازخوانیِ راهی بود که در این 40 سال طی شد. و به هر حال روح انقلاب، روح حضور در جهانی بود و هست که آموزه‌های اسلامی برنامه‌ی اداره‌ی کشور باشد. موفق باشید   

29029
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در رابطه با این بیت از مولوی «آب کم جو تشنگی آور بدست / تا بجوشد در تو از بالا و پست» یه چند تا مسئله دارم که باهاتون در میان می‌گذارم؛ حدود چند سالی میشه که مطالعه دارم و با آثار شما علی‌الخصوص و بقیه متفکرین مانوس هستم، مانوس که نه یه چیزکی می‌فهمم. خدا رو شکر یه سری مسائل رو خوب درک می‌کنم، اما همچنان اون‌اضطراب و سرگشتگی هنوز باقی است. یکی از بزرگان یه جمله می‌فرمودند که «انسانی که تشنه نیست اگر آب بخوره باد میکنه» و بنده حس می‌کنم یک چنین حالی دارم و از این مطالعاتم فقط باد کرده‌ام. الان هم یه سرگشتگی توی موضوعات دارم، نمیدونم چی بخونم، یه کم رمان میخونم بعد میگم نه باید انقلاب بخونم بعد رها می‌کنم می‌شینم پای معرفت‌النفس و خلاصه یه سرگشتگی از این جنس دارم. و اصلا هیچ مسیری رو طی نمی‌کنم و اصلا هیچ جدیتی تو خودم حس نمی‌کنم. این بیت مولوی تو ذهنم بود تا الان که دارم خدمتتون بابش رو باز می‌کنم، احساس می‌کنم اصلا تشنه نیستم و فقط هوس هستش، به خاطر همین جدیتی برای هیچ چیز ندارم. مسئله‌ام اینه؛ ۱. کی میشه که انسان تشنه بشه؟ اصلا چطوری باید تشنگی آورد بدست؟ ۲. با این حال تو این وضعیت مطالعه کردن مفیده یا مضره؟ مطالعه کردن رو رها کنم برم و وقتی تشنه شدم بیام؟ ۳. این سرگشتگی برای مطالعه و در کل جدی نبودن در کارها و بی خیالی رو چیکار کنم؟ ریشه‌اش کجاست؟ خیلی وقته تحمل کردم که سوال نپرسم و صبر کنم به اعتبار اینکه «مرغ صبر پرّان‌تر بود» ولی مثل اینکه بلد نیستم صبر کنم. شما از این گفته‌ها، ناگفته‌های من رو بخونید. خیلی ممنونم استاد که حرف‌های بنده رو میشنوید، حق پدری به گردنم دارین...ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. احساس حضور در عالم و در تاریخ، کارساز است. در این رابطه پیشنهاد می‌شود متون نوشتاری 26 جلسه‌ی سوره‌ی جاثیه را با حوصله و تا آخر دنبال بفرمایید. ۲. پیشنهاد دنبال‌کردن افقی را دارم که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مطرح است. ۳. بعد از این دو مرحله، مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» را دنبال بفرمایید. البته هنوز ما جهان خود را پیدا نکرده‌ایم تا از این نوع قبض و بسط‌ها که گرفتار آن می‌شوید راحت شویم ولی بالاخره این راه را خداوند در مقابل ما گشوده است. موفق باشید

29019
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به سوال ۲۹۰۰۸ از سنتی لا یتغیر فرمودید که راز تداوم انقلاب در آن نهفته است. به یاد دارم در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی فرموید که تفاوت ما در نگرش ما به مشکلات با یک فرد غیر انقلابی این است که متوجهیم حقیقت انقلاب اسلامی که ریشه در ایام الله و برخاسته از سنتی دارد که خداوند الطاف خاصه اش را بر افراد و مومنین صبار و شکور نازل می‌کند، عظیم تر از آن است که با مسئولان و فلان گرایش آن شخص و یکسری بدسلیقگی و ناکارآمدی ها به حجاب برود و محو شود بلکه عظیم تر از آن تاریخ را از آن خود می‌کند مثل اینکه امیرالمومنین چون اطمینان به وعده «والله یعصمک من الناس» داشتند در زمان خلفا، اسلام را از دست رفته ندیدند چون مطمئن به وعده الهی و حقیقت و تجلی توحیدی آن بودند. انقلاب اسلامی با زعامت دو عبد صالح خدا، چنان عظمت و حضوری بس متعالی و کیفی بخش و تمدنی در این تاریخ دارد که با این نفاق و ناکارآمدی و مشکلات از پا نمی افتد و اثبات کرده می‌تواند از سخت ترین مشکلات ولو تهاجم فرهنگی یا نهادینه سازی لیبرالیزم به اسم سازندگی و توسعه مدرن به نام اصلاحات و انحرافات در عدالتخواهی با رویکرد به اصطلاح بهاری و از رمق انداختن شعائر و سنجه های انقلاب بنام تدبیر و امید بگذرد و همه اینان اگر روزی هم در قطار انقلاب بودند نهایتا نتوانستند ذیل عالم و عهد انقلاب حاضر شوند و از این قطار یا پیاده یا در حال پیاده شدن یا درگیر رکون و خموشی شده اند ولی با این‌همه همچنان این انقلاب عظیم است که چهل و یکسال مانده و توحید را در برابر استکبار گشوده و لرزه ای بر تن جاهلیت مدرن و تفکر منقطع از عالم قدس انداخته و آغازی بر یک پایان است. کدام ملتی درون وادی تمدن سازی رفته و این مشکلات و دردسرها را ولو ده ها برابر بدتر نکشیده؟ همین تمدن غیر توحیدی مدرنیته برای شکل گیریش چقدر فلاکت و مصیب کشیدند و کافی است برای فهم معیشت و اوضاع جوامع بدنبال مدرنیسم به کتب تاریخ تمدن رجوع شود تا ببینیم در چه مشکلاتی قوطه ور بودند. تمدن سازی و گذار از تمدن مدرن و عالم غربی و شبه مدرنیته ایرانی که علی الخصوص از دوره قاجار و پهلوی قوت گرفت، کار یکشب و دو شب نیست و علاوه بر سختی ها و اشتباهات و نفاق ها که جدا ما اکثر ضرباتمان از نفاق و نفوذ در درون نظام بوده، معلوم است که مستکبرین و پرچمداران لیبرال دموکراسی در صدد شعب ابی طالب ها بر می آیند و سعی دارند از طریق استعمار نوین و با علوم انسانی غربی، فکرهای توحیدی و ریشه های انقلابی را تعطیل کنند. دستاوردهای مادی انقلاب هم حقا با اوج مشکلات و ساختارهای شبه مدرن و عناوها جدا بی نظیرست و چند برابر شدن امکانات زیر بنایی و ظرفیتها که حتی مجلداتی را به خود اختصاص می‌دهد، شاهدی بر این مدعاست و حتی آمارها و اسنادی که دشمنان ما هم منتشر می‌کنند صحت آن را بیشتر می‌کند. اما اکنون ماییم و دستور رب العالمین که فرمود: «و اما بنعمه ربک فحدث»؛ این آیه جدا افق پیش روی ماست. در اوج شدتها و سختی ها و تهدیدات مشرکین و منافقین و معلوم نبودن افق آینده و تشکیک های این امت اسلام، خداوند امر می‌فرماید تحدیث نعمت کن و در روایات تعبیر شده منظور از این خیر و نعمت همان رجعت به عنوان زمان تحقق دولت حق و دولت آدم بصورت تام است؛ آری رسول الله باید در اوج این سختی ها و تشکیک ها و دلهره ها از آینده، تحدیث نعمت کند تا امت بفهمند مشغول ساخت تاریخی هستند که نهایتش رجعت است و به آن حقیقت متعالی می‌رسد و دارید این مسیر را باز می‌کنید و اگر نظر به رجعت و آن هدف کلان کنید تاب می آورید و صبر و شکر خواهید داشت و بزرگ می‌شوید و مشکلات، شما را ابن السبیل نخواهد کرد. مانند اینکه اگر درخت بشوید نشستن گنجشک ها بر روی شما اثر ندارد چون انقدر تنومنید که متغیر نشوید ولی اگر شاخه گلی باشید، با نشستن گنجشنکی به این سو و آن سو می‌روید پس باید نگاه شما و سعه وجودیتان بسط یابد و عظیم شود تا بتوانید بفهمید شما در حال مقاومت در مسیری هستید که آینده اش آنجاست و لذا همین الان شما هم خیرست و مهلتی برای سنجش عیارتان و کنار زدن زنگهارها و گوش سپردن به نوای حق و برداشتن حجابهای این راه. تا امت بینش تمدنی و کلان و عظیم نیابد و در نیابد در چه مسیری مشغول حرکت است و چه افقی را مد نظر گرفته و مشغول گشودن چه تاریخی است، توفیق و صبری نصیبش نخواهد شد ولی بالعکس با این صبر و مجاهدت و نظر به مقصد این راه می‌شود «و لما رای المومنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از راه‌های تفکر برای درک موقعیت تاریخی خود، فهم موقعیت و سخن و موضع‌گیریِ دشمنان این حرکت است بدون هیچگونه تعصبی، حقیقتاً دشمنان انقلاب اسلامی با همه‌ی تنوعی که دارا هستند، به پایین‌ترین نحوه‌ی تفکر و به انواع آلودگی‌های شخصی گرفتارند و این بهترین شکل برای درک جایگاه وجودی انقلاب اسلامی در هستی است از آن جهت که اولاً: خداوند هیچ توفیقی به آن افراد برای درک حقیقت نمی‌دهد و ثانیاً: هیچ امکانی برای رسیدن به هدف در نظام الهی برای آن‌ها نیست. پس باید خاطرمان از طرف خطراتی که دشمنان حرکت توحیدیِ انقلاب اسلامی پیش می‌آورند، جمع باشد. عمده درک موقعیت خود و رسالتی است که خداوند در این گردونه به عهده‌ی فرد فرد ما گذاشته است که مجهز به شأنی باشیم که در این مقابله نشان دهیم ما در راستای اراده‌ی الهی عمل می‌کنیم و معنای شناخت زمان و مطابقِ زمان عمل‌کردن و تقوای زمانه را در خود شکل‌دادن، در این‌جا جای خود را باز می‌کند و امیدواریِ هر روز ما به جهت آن است که آرام‌آرام مردم ما با خودآگاهی تاریخی از امیدواری نسبت به جبهه‌ی کفر فرو می‌نشینند و برای حضور تاریخی خود به اندیشمندیِ صحیح نزدیک می‌شوند. آری! صبری نیاز است تا حضرت معبود هر لحظه بیش از پیش اراده‌ی خود را که اراده‌ی نفی استکبار است به ما نشان دهد. موفق باشید  

29023
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت، استاد چرا نمی‌شود حالات را بیان کرد؟ چرا هر وقت می‌خواهم حالتی را حتی به استادم حضرتعالی هم بگویم، جوری دست و پایش را قطع می‌شود که اگر ذبح می‌شد بهتر می‌بود. چرا اساسا حالات معنوی قابل بیان نیستن؟ آیا همیشه اینگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زبان ارائه، عوض شود. زبان دیگری در میان است که إن‌شاءالله با آن «گفت»، گفته‌ها می‌توان گفت. در متن شماره‌ 18 مباحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» این‌طور عرض شده است:

18- اگر انسان در آن احساس بیکرانه در سعه‌ی ذاتی‌اش که از جهتی به سوی وجود نظر دارد، خود را در معرض تجلیّات وجود مطلق قرار ‌دهد ، تجلیّات حضور خداوند را در ابعاد متفاوت‌اش می‌یابد، یعنی در عقل، به فهمی خاص نسبتِ به بیکرانگی خدا می‌رسد و در قلب به احساسی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت دست می‌یابد و در سامعه به شنیدنی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت نایل می‌شود و زبان انسان نیز تجلی همان حقیقت بیکرانه است، منتها در همه‌ی این موارد اجمال در میان است، چه در عقل و چه در قلب و چه در سمع و چه در زبان، و هر اندازه انسان با حضورِ بیشتر یعنی «تقوا» با رویکردِ به تفصیل‌درآوردنِ تجلیّات، نظر به حقیقت بیکرانه داشته باشد و با مسئله‌ای مشخص به آن حقیقت بیکرانه، نظر کند، زبان او آن حقیقت بیکرانه را بهتر ظاهر می‌کند و بهتر می‌تواند دریایی را در کوزه‌ای جای می‌دهد، کوزه‌ای که از جنس دریاست، موجی که منقطع از دریا نیست. لذا به همان معنایی که موج عین دریا است، زبان عین حضور خدا می‌شود و هر سخنی را که انسان در این رابطه بگوید و یا نام ببرد، حقیقت را ظهور داده و به اشیاء اجازه داده تا در دل آن زبان، به ظهور آیند و آینه‌ی «وجود» باشند ولی نه بی‌نسبت با حقیقت انسان که موجب دوگانگی سوبژه و اُبژه شود، بلکه همان عالم انسانی است که از آن طریق ساخته می‌شود و انسان در این زبان سکنی می‌گزیند، زیرا نوعی از تجلی است که او را فرا گرفته و همواره و در هر حال افقی را در مقابل خود دارد که خودش نیز در آن افق است، بدون محجوب‌شدن از طریق هسته‌ای معنایی و مفهومی.

موفق باشید     

29008
متن پرسش
بسمه تعالی ضمن تسلیت ایام محرم و صفر و سپاس فراوان از شما استاد گرامی: به صورت خلاصه عرض می‌کنم. در شرایط اقتصادی کنونی، یک بی اعتمادی بین اقشار مختلف مردم شکل گرفته است. من ظاهری مذهبی دارم و به دلیل شغلم در کارگاه های عمرانی رفت و آمد دارم و همیشه مورد سوال های مختلفی واقع می شوم که در نهایت امر تمام مشکلات را بر سر رهبر جامعه خراب می کنند و البته شاید گله های حقی داشته باشند. در سخنرانی های دیگران شنیدم که تمام مسئولین را جهنمی خواند جز اندکی وقتی آقای فتاح در مورد زمین های بنیاد دست مسئولین سخن گفت و اتفاقاتی مشابه خدا را شکر می‌کنم که نه پدری مسئول دارم و نه خودم مسئولیتی (شاید فکر درستی نباشد) با توضیحات بالا ۱. چه تضمینی است که انقلاب اسلامی و ادامه راه غدیر توسط مردم ایران ادامه یابد؟ ممکن است مردمان دیگر پرچم را از ما بگیرند آنها پرچم دار ذات انقلاب باشند. ۲. وقتی بناست انقلاب اسلامی جهان را نجات دهد و وقتی رهبر انقلاب به جوانان دیگر کشورها نامه می نویسد-چرا در درون باید دچار مشکلات این چنینی باشد؟ گاهی به این فکر می افتم که مسئولین ما منتظرند ببینند رهبر انقلاب چه می گوید و درست راه خلاف آن را بروند. با سپاس فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذات انقلاب اسلامی تنها راه نجات ملت است ولی این ما بودیم که آن‌طور که شایسته‌ی اهداف انقلاب اسلامی است عمل نکردیم و عملاً به رهبر انقلاب ضربه زدیم. با این‌همه مطمئن باشید این انقلاب که با خون شهدا آبیاری شده است، بزرگ‌تر از آن است که با این نوع سهل‌انگاری‌ها به حاشیه رود. این نوع افراد سودجو را به حاشیه می‌برد و با شخصیت اصیلی در آینده حاضر می‌شود. همین اندازه یک ملاک و قاعده را در نظر بگیرید که دشمنان این انقلاب که مشخصاً فاسق‌ترین و فاسدترین انسان‌های روزگارند، بنا دارند این انقلاب را از آینده‌ی متعالی خود محروم کنند و مطمئن باشید خداوند هرگز به مدد چنین افرادی نخواهد آمد و مسلّم آنها ناکام خواهند بود و این‌جا است که باید برخلاف ظاهری که ما در کشور خود با آن روبه‌روئیم و به هر دلیلی بخصوص با تبلیغات دشمن فعلاً آنچه شایسته است را در میدان نداریم؛ این ظاهر را اصل قرار ندهیم. آنچه را که باید اصل قرار دهیم اراده‌ی الهی است در ناکامیِ اراده‌ی دشمنان این انقلاب و به ثمررسیدن اهداف رهبر متقی و فرهیخته‌ی انقلاب اسلامی. موفق باشید 

29007
متن پرسش
سلام استاد: امروز به خاطر وضع کاملا بی حجابی چندین نفری که در کوه دیدم حالم گرفته شده؛ استاد می‌دانم که نهی از منکر در آن افراد شرایطش فراهم نیست و بر من هم واجب نیست اما چه کار کنم که دلم راضی شود؟ احساس می‌کنم وظیفه ام را خوب انجام ندادم از طرفی هم این آیه در گوشم می‌شنوم که «علیکم انفسکم»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید منتظر شرایطی بود که از یک طرف فرزندان انقلاب نشان دهند سجایای اخلاقیِ بلندی دارا هستند و تهمت‌های جبهه‌ی استکبار که از افراد مذهبی انسان‌های تنگ‌نظر ساخته است، خنثی نمود.  و از طرفی با کار فرهنگی موضوع اصالت‌داشتن حجاب را تبیین نمود و به امید افول هرچه زودتر فرهنگ غربی که مبلغ عریانی است، منتظر ماند که بسیاری از این مشکلات در یک روند تاریخی رفع شود. البته به هیچ‌وجه نباید از حجاب که یک نماد انقلابی و دینی و ایرانی است؛ کوتاه آمد و در نظر به تمدن اسلامی که در دل چنین شاخصه‌هایی خود را به ظهور می‌آورد، مطلب را دنبال کرد. مناظره‌ی آقای مهدی نصیری با آقای دکتر سورنچی نشان داد که آقای نصیری گویا متوجه نیستند ما در آینده‌ی متعالی خود قرار داریم و عملاً ایشان یک نوع انفعال نسبت به تبلیغات دشمنان در رابطه با حجاب پیش کشیده‌اند در حالی‌که جناب آقای دکتر سوزنچی بسیار حکیمانه موضوع را مطرح کردند که نه حالت تحمیل دیکتاتورانه در کار باشد و نه حجاب از هویت حکومتی خارج شود. در این مورد خوب است به مصاحبه‌ی مذکور که در برنامه‌ی «زاویه» پیش آمد رجوع فرمایید. موفق باشید 

28997
متن پرسش
سلام علیکم یدالله: ✴️‼️ انفجار نطنز تهش در اومد که خرابکاری بوده، احتمالش هم زیاده که عاملین آژانس در این حادثه نقش داشته باشند، خود آقای کمالوندی هم احتمال رو رد نکرد و گفت امنیتی ها دارند در این رابطه که بازرسین و عوامل آژانس نقش داشته اند یا نه بررسی می کنند، اونوقت تو این اوضاع این مردک، گروسی مدیر کل آژانس پاشده اومده ایران و جمهوری اسلامی هم داوطلبانه اجازه بازرسی به دو مکان جدید رو داده. ببخشید اینطوری می گم ولی کدام احمق بی عقلی اجازه این دسترسی رو صادر کرده، چه مملکت بی صاحابیه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه روحیه‌ی دولت، روحیه‌ای نیست که بتواند در مقابل این زیاده‌خواهی‌ها مقاومت کند. بالاخره جناحی از جریان‌های این کشور معتقدند با مراعات این نهادها مسائل را حلّ کنند. در حالی‌که بهتر است ما اساساً وارد تاریخ دیگری شویم. موفق باشید

28996
متن پرسش
سلام علیکم: حقیقتا درد آوره برام که می بینم ما اینقدر دور خودمون می گردیم و نمی دونیم کجاییم و چه رفتاری باید با مسائل سیاسی و اقتصادیمون داشته باشیم. مثلا قضیه مسائل جناب پناهیان (ملک و دفتر هدیه از مفسد اقتصادی) یا املاکی که در اختیار بعضی از قدیمی های سیاست و انقلابی های صدر انقلاب با هزار توجیح و بافتن قانونی در اختیار گرفتند آن هم بالا شهر و خدمات انقلابیشان ظاهرا با این قیمت هایشان برای سطح پولدار جامعه مصرف می شه!!! (در مواردی که مشخص شده است) این داستان ها رو برای این مطرح کردم: مشکل بنده با اینه که مردم در مواجهه با اینها اولا مصداق تصمیم گیری و حق رو افراد می دونند گرچه اون افراد آدم های خوبی هم باشند؟!!! آیا میزان ما شریعت هست یا شخص ها (نمی خواهم منکر زحمات مومنین بشوم ولی احترام افراد پیش ما به وجه مومن بودنشونه) حالا هر کسی این حقایق رو مطرح بکنه باید به باد فحش کشیده بشه و دشمنی شخصی باهاش بکنند؟ و این تصمیم های احساسی رو نه تنها ما مردم عادی بلکه متفکران دینی هم می گیرند و عدالت خواهان را به باد لعنت بگیرند؟! بله منظورم مسئله عدالت طلب ها (نه شخص خاصی بلکه روشی است) و در مقابل جامعه ای است که دارند با پول مردم در انقلابی الهی خدمت می کنند (مدیران کشور) پر مسلمه که وظیفه رهبری حفظ اغشار وسیع جامعه هست ولی آیا جوانان حق ندارند مسئولان را به وجه مسئولیتشون مورد سوال قرار بدهند آن هم مستند؟ به ما جواب بدهید آیا همه ما باید رهبری باشیم یا اینکه من باید بروم و راه بیفتم تا به عنوان جوان یا مسجدی یا بسیجی یا دانشجو و طلبه به مسئولین سخت بگیرم (در موازین شرعی و قانونی)؟ خدا شاهده اگر صدا و سیما و مردم و جوانان مسئولین رو مورد بازخواسخت قرار ندهند و این فشار کج روی های اقتصادی و کم کاری ها و ظلم ها و نا عدالتی هایی که طبیعتا در جامعه هست روی هم تلنبار بشه آمریکا و اروپا برامون با یه کبریت انفجاری احساسی و غیر عقلی و نا متعادل شعله ور می کنند که در آخر خودمون ضرر می کنیم. امید دارم با اینکه شانیت شما این نیست که وارد جزئیات جامعه (افرادی پرچم دار و جناحی) بشوید حداقل با مثلی از قرآن و عترت به ما جواب دهید چرا که جریانی راه افتاده که شکل دهنده آینده هست. ان‌شاءلله موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. موفق باشید

لینک جزوه : "نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ"

نمایش چاپی