بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11189
متن پرسش
سلام علیکم: جایگاه امر به معروف و نهی از منکر با توجه به جمله مقام معظم رهبری که فرمودند «امر به معروف و نهی از منکر تضمین کننده ی حیات طیبه در جامعه اسلامی است» در رسیدن به تمدن نوین اسلامی چیست؟ لطفا این جایگاه را تشریح کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید معروف این تاریخ را که عبور از سلطه‌ی فکری و اخلاقی استکبار است مدّ نظر داشته باشید و زمینه‌ی تذکر به سایرین را نیز فراهم کنید. موفق باشید
11153
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطف کنید در مورد نظر علامه طباطبایی در مورد انقلاب اسلامی بگویید چون بنده از برخی شنیدم که ایشان موافق نبودند. همچنین جناب آقای حکیمی در کتابی نوشته اند که علامه فرمود (تنها شهید این انقلاب اسلام است) یا شنیده ام مرحوم امام اثاثیه ای از علامه را که در خانه ایشان اجاره نشین بودند بیرون ریختند. لطف کنید راهنمایی بفرماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت آخر را کسانی که در جریان امر بودند تکذیب کردند. با نظر به شاگردان علامه که همه از ستون‌های انقلاب بودند و هستند باید به علامه نگاه کرد. داماد ایشان شهید آیت اللّه قدوسی اولین دادستان انقلاب هستند و نوه‌ی ایشان یعنی فرزند آیت اللّه قدوسی از شهدای انقلاب می باشند. جمله‌ی آقای حکیمی می‌تواند از آن جهت مورد نظر باشد که با حرکات و سکنات بعضی مسئولان مردم نسبت به اسلام بدبین می‌شوند ولی این کلیّت ندارد. آیا حرکات و سکنات مقام معظم رهبری موجب نشد که مردم به عظمت اسلام پی ببرند. آقای غلام‌ رضا گلی زواره تحقیق ارزشمندی تحت عنوان «امام خمینی و علامه طباطبایی» انجام داده‌اند که سایت http://www.khatteemam.ir/fa/?p=1070 آن را منتشر کرده بنده تنها قسمتی از آن را اینجا می آورم. ایشان می فرمایند: علامه طباطبایی با امام خمینی از قدیم روابط دوستانه داشت و برای ایشان احترام قایل بود و با پیروزی انقلاب اسلامی امام امت را به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر کبیر نهضت اسلامی ایران قبول داشت و همواره این اصل را مایه سعادت سیادت و عزت مسلمانان می دانست (۱۰) هنگامی که یکی از بزرگان فلسفه به قم آمد و در مجلسی از امام پرسید شما آقای طباطبایی هستید علامه فرمود طباطبایی منم ایشان آیه الله خمینی استاد من هستند و همه می دانستند که علامه سخن به مجامله نمی گفت. (۱۱) آیه الله ابراهیم امینی گفته است دوست داشتم بدانم میان حضرت امام و علامه طباطبایی کدام یک در فلسفه ی برترند و به همین جهت روزی آن دو استاد گرانقدر را برای صرف ناهار طلبگی به حجره خویش دعوت کردم و مساله ای فلسفی پیش کشیدم هر دو نفر خوب گوش دادند اما ساکت ماندند لحظاتی بعد علامه نگاهی به امام کردند و امام با لبخندی پاسخ را به علامه واگذار نمودند. علامه جواب سئوال را فرمودند و امام با سکوت کامل به بیانات ایشان گوش می نمودند و چیزی نفرمودند. پس از آن پرسش فلسفی دیگری از امام کردم. ایشان نگاه مودبانه ای به علامه کردند و سپس شروع به پاسخ دادن نمودند و این بار علامه سرا پا گوش بودند و خاموش. در هر حال نتوانستم آن دو استاد را به بحث طلبگی و مناظره فلسفی بکشانم گویا منظورم را درک کرده بودند. (۱۲) علامه طباطبایی پس از قیام امام خمینی در برابر ستم و استکبار گفت: ایشان خیلی قاطع کلام خود را بر زبان جاری می نماید. فردی از اهل علم ساکن مشهد در امر امام خمینی تردید داشت یک بار که علامه به زیارت بارگاه قدس رضوی آمد درباره امام از وی سئوالاتی نمود علامه در جواب آن مرد مردد گفت: امام بر ملکوت مسلط است. (۱۳) وقتی امام به قم عزیمت نمود و در کوچه علامه طباطبایی سکونت اختیار نمود همسایه ها برای سهولت در دیدارها و ملاقات ها خانه های خود را تخلیه کردند. علامه به امام گفت: اگر لازم است ما هم چنین کنیم . امام فرمودند همسایگی شما برای ما مغتنم است و چون امام در همسایگی علامه قرار داشتند و سر و صداهای ناشی از صوت بلندگوها و همهمه مردم خیلی زیاد بود از علامه پرسیدند از این جهت اذیت نمی شوید او لبخندی نمود و گفت هر چه از دوست رسد نیکوست در حالی که از ناراحتی اعصاب رنج می برد و نیاز به آرامش داشت. (۱۴) استاد سیدمحمد باقر موسوی همدانی (ره) گفته است: علامه طباطبایی به قدری از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی شادمان بود که نمی توانست از اظهار آن خودداری کند روزی به من فرمود دلم می خواهد رژه ارتشی ها را در برابر امام ببینم عرض کردم هم اکنون آنان در کوچه هستند و چند لحظه دیگر برنامه آنان آغاز می شود. بلند شوید تا دم در از نزدیک مشاهده کنید. عبا را بر دوش گرفتند که ناگهان صدای موزیک ارتشیان برخاست آمدیم پشت درب منزل و چون من درب را گشودم ایشان محو تماشای رژه نیروهای نظامی از برابر امام گردیدند و مکرر با هیجان می فرمودند: چقدر جالب است. (15) امام خمینی پس از رحلت علامه طباطبای در طلیعه یکی از بیانات خود فرمودند: «من قبلا باید از این ضایعه ای که برای حوزه های علمیه و مسلمین حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبایی است اظهار تاسف کنم و به شما و ملت ایران و خصوص حوزه های علمیه تسلیت عرض کنم خداوند ایشان را با خدمتگزاران به اسلام و اولیای اسلام محشور فرماید و به بازماندگان و متعلقین و شاگردان ایشان صبر عنایت فرماید. (۱۶) البته فردای روز رحلت علامه یعنی در ۲۵ آبان ۱۳۶۰ مجلس ترحیمی از سوی امام خمینی برای ایشان در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار گردید. (۱۷) و مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای پیام تسلیتی در سوگ علامه خطاب به امام راحل صادر فرمودند که در فرازی از آن آمده بود: « محضر مبارک رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (مد ظله العالی ) ضایعه ارتحال عالم ربانی و دانشمند عظیم الشان فیلسوف و مفسر کبیر قرآن حضرت آیه الله علامه طباطبایی را که یکی از مفاخر کم نظیر عالم اسلام بودند به پیشگاه ولی عصر (ارواحنا له الفدا) و حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و حوزه های علمیه مخصوصا حوزه مقدس قم و مراجع عظام تقلید و شاگردان این مرحوم و همه دانشمندان و عاشقان علم و فضیلت تسلیت عرض می کنم … » (۱۸) در ضمن سایت http://siasi.porsemani.ir/node/1187 در رابطه مواضع علامه (ره) نسبت به انقلاب است اطلاعات خوبی در اختیار شما می گذارد. موفق باشید
11161
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: استاد گرامی مدتی قبل در مورد افق دید آقای صادق زیبا کلام از شما سوال پرسیدم و شما به خوبی مرا روشن فرمودید. حال در مورد دو نفر دیگر همین سوال را دارم.1)خواهشمندم در مورد آقای هاشمی رفسنجانی و نقش ایشان در زمان قبل از انقلاب، انقلاب و حال را فرموده و افق دید ایشان را برای ما روشن فرمایید. 2) خواهشمندم در مورد آقای رحیم مشایی لطفا مورد اقدامات و فعالیتهایشان و در انتها افق دیدشان را برای من و مخاطبان بازگو بفرمایید. التماس دعا یاحق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی لازم نیست که وارد جزئیات شویم. شخصى آمد گفت یا على! شما حق هستید یا کسانى که در جنگ جمل دارند با شما مى‏جنگند؟ از یک طرف شما حق هستید چون یار پیامبر و داماد او هستید. از طرفى آن‏که مقابل شما است، عایشه همسر پیامبر است، او هم به اصطلاح خیلى همراه پیامبر بوده است، من از کجا متوجه شوم کدام یک از شما بر حق هستید؟ حضرت فرمودند: چرا مى‏خواهى حق را براساس آدم‏ها بشناسى؟ تو در ارزیابى اشخاص مى‏گویى این طبقه خوبند من هم دنبال این طبقه مى‏روم، آن طبقه بدند، من هم به دنبالشان نمى‏روم. امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏گویند این نوع ارزیابى‏ها تو را به نتیجه نمى‏رساند، بلکه‏ «اعْرفِ الحَقّ تَعْرفْ‏ اهْلَه» یعنى حق را بشناس- ملاک شناخت حق را داشته باش- بعد هر کس را بر اساس حق‏ بشناس. گروه و خط نمى‏گذارد حق را بشناسى و نفاق هم بستر حضور خود را در آن شرایط به راحتى مى‏گستراند، چون مى‏تواند بر اساس ذوق این گروه داخل این گروه شود و بر اساس ذوق آن گروه داخل آن گروه برود.. موفق باشید
11131
متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر استاد گرامی: نظر شما در مورد این حدیث پایین چیست؟ آیا قبلا شنیده بودید و آیا چقدر اعتبار و صحت دارد؟ تفسیرش چیست و چه نتیجه گیری ازش می کنید؟ اگر مصلحت می دانید خصوصی جواب بدهید. با تشکر در سایت مشرق نوشته: در مناقب العتره ابن فهد حلی آمده است: رسول خدا صل الله علیه واله و سلم فرمودند: وای بر امت من از شورای کبری و شورای صغری عرض شد این دو شورا چه وقت خواهد بود؟ فرمود شورای کبری بعد از وفات من برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم برپا خواهد شد و شورای صغری در غبیت کبری و در زورا (تهران) برای تغییر سنت من و تبدیل احکام واقع خواهد شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت دوم سؤال، نظرتان را به جواب سؤال شماره‌ی 11129 جلب می‌کنم و در مورد قسمت اول، اطلاعی از صحت و سقم آن ندارم. خوب است که متن روایت را بفرمایید تا بهتر بشود موضوع را بررسی کرد. موفق باشید
11116
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد ارجمندم: از اینکه با حوصله سئوالات مخاطبین و جوانان را پاسخ میدید به نوبه خودم سپاسگزارم خداوند بهتون سلامتی و جزای خیر بده. مبحثی که خوب برای بعضی جوانان حزب اللهی روشن نشده دو اقدام آقای دکتر احمدی نژاد در دوره قبل هستش که از اون تعبیر به عدم تمکین به نظر رهبری می کنند و میگن ایشون جلوی رهبر ایستاد. مورد اول در انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی است که می گویند رهبر انقلاب حکم حکومتی صادر کردند و دکتر احمدی نژاد می خواست صداش را درنیاره و اجرا نکنه. مورد دوم بحث 11 روز خانه نشینی ایشان و به نوعی استعفا بخاطر اینکه نمی خواست زیر بار حرف رهبر برود. نظر و تحلیل حضرتعالی برای ما راهگشاست. سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی 11 روز خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد برای بنده نیز سؤال است، ولی همان‌طور که در جزوه‌ی «احمدی‌نژاد، اولین خاکریز» عرض شد مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بعد از آن جریان، دولت را با تعبیرهای خاصی تأیید کردند که نشان می‌داد حضرت آقا نظر مثبت به دولت دارند. و در مورد معاونت اولی آقای مشایی محتوای دستور حکم حکومتی نبود و خود آقای احمدی‌نژاد در یک جایی مفصل صحبت کرده‌اند که بنا بود بعد از یادداشت رهبری روز دوشنبه بروم خدمت آقا، که سایت‌ها موضوع را آفتابی کردند و فضا را از حالت عادی در آوردند. ولی ای کاش بعد از آن‌که عذر آقای مشایی را از معاونت اولی خواستند، ایشان را به مسئولیت دفترشان منصوب نمی‌کردند. با همه‌ی این‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت آقای احمدی‌نژاد کمتر از مدعیان ولایت‌مداری، ولایت‌مدار است. موفق باشید
11107
متن پرسش
با سلام: بعد از اینکه به عنایت خداوند مسیری در مقابلم گشوده شد به مطالعه آثار شما و برخی اثار آیت الله مصباح پرداختم الان احساس نیاز می کنم به تحلیل مسایل سیاسی روز و نیاز مندم که از جریان های سیاسی گذشته بدانم. لطفا اگر ممکنه منبعی معرفی کنید البته بدون تحلیل. باتشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست از جزوه‌ی ریشه‌های انقلاب اسلامی که بنده تنظیم کرده‌ام شروع بفرمایید. موفق باشید
11103
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: اخیرا در سایتی که متعلق به یکی از شاگردان قبلی شماست، مطلبی در نقد نظریه ولایت فقیه و تفسیر ایدئولوژیک از تاریخ نگاشته شده است. می خواستم ببینم شما اگه مطلب رو خوندید، نظرتون در مورد ادعاهای این شخص چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ما بحمداللّه از تاریخی که گرفتار مناقشه با موضوع ولایت فقیه بود گذشته‌ایم و با آثار و برکات حضور ولیّ فقیه در معادلات جهان امروز در راستای به چالش‌کشیدن فرهنگ استکباری مدرنیته روبه‌روئیم، فکر نمی‌کنم نیاز باشد که ما به این حرف‌ها توجه کنیم. چرا در نگاه به ولایت فقیه و پیرو آن انقلاب اسلامی نظر به ضعف‌های جزئی که به طور طبیعی در اجزاء پیش می‌آید، بکنیم و از حضور تاریخی اراده‌ی الهی در ظرف انقلاب اسلامی که محل اُنس امروز ما با خداوند است غافل باشیم؟! به گفته‌ی سعدی: «تنگ‌چشمان نظر به میوه کنند/ ما تماشاکنانِ بستانیم»، «تو به سیمای شخص می‌نگری/ ما در آثار صنع حیرانیم».فکر می کنم در این موارد وظیفه ما پیروی از این آیه است که خدا به رسول خود می فرماید: قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی‏ خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ . بگو: «خدا!» سپس آنها را رها کن، تا با در کوک آیات الهی رفتن تفریحی کرده باشند! بنده در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در قسمت مبانی حکومت دینی عرایضی داشته ام به صفحات 181 به بعد آن کتاب رجوع فرمائید. موفق باشید
11105
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و تبریک عید میلاد النبی (صل الله علیه و آله). از محضرتان سوال می گردد که (۱) : چرا در این (برهه حساس) از تاریخ انقلاب اسلامی شاهد عقب گرد مدیریتی و بازگشت به تفکراتی شده ایم که حداقل صورت ظاهری آنها فتنه سال ۸۸ بود؟ این سوال از آن جهت شکل گرفت که به تناقضی از پیشروندگی انقلاب با زعامت منحصر به فرد رهبری عزیز و از طرف دیگر عقبگرد نسبت به مبانی روشن انقلاب از جانب بعضی از مسئولین هستیم! (۲) : چرا امروز شاهدیم که اکثر قریب به اتفاق رجل سیاسی و فرهنگی کشور، از متدینین تا اعضا حزب منحله مشارکت در ولایتمداری و پایبندی آقای احمدی نژاد به ولایت فقیه و شخص رهبری (مد ظله العالی) تشکیک ایجاد می کنند؟ این سوال از آن جهت طرح می گردد که روز گذشته حضرت آیت الله علم الهدی (مد ظله العالی) در پنجمین نشست همگرایی اصولگرایان فرمودند: ( آیت الله علم الهدی در مورد وحدت اصولگرایان با احمدی نژاد گفت: آقای احمدی نژاد یک نفری بود که عوضی رفت، مرد و تمام شد. احمدی نژاد جریان نیست. او مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد.) در حالی که با رجوع به صحبت های آقای احمدی نژاد در ارتباط با رهبری به این گفته رسیده ام : ((۹مرداد ۸۸): دکتر محمود احمدی‌نژاد صبح امروز در آیین یازدهمین هم اندیشی علمی- پژوهشی اساتید بسیجی کشور گفت: در روزهای اخیر عده ای با خیال خام خود به تکاپو افتادند تا رابطه دولت و رهبر عزیز انقلاب را خدشه‌دار جلوه دهند و با جار و جنجال، جدایی و فاصله بین دولت و رهبری را القاء کنند، در حالی که آنان نمی‌دانند که نوع رابطه ما با مقام معظم رهبری فراتر از قالب‌های سیاسی و اداری است و از جنس محبت، اعتقادی و پدر پسری است.) متاسفانه به تناقضی آشکار برخورده ام، لطفآ راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در کنار طرح ولایت فقیه برای حکومت دینی سوره‌ی حمد را با نگاه عرفانی بحث کردند تا معلوم شود سیاست ما باید با نگاه عرفانی توسط انسان‌هایی مدیریت شود که قلب خود را با خدا آشنا کرده‌اند. ولی با حضور دولت سازندگی و روحیه‌ی آقای هاشمی رفسنجانی متأسفانه روحیه‌ی عرفانی انقلاب تا حدّ زیادی به حاشیه رفت و در همان زمان بنده و امثال بنده این خطر را پیش‌بینی می‌کردیم و حالا هم هیچ راهی نداریم جز آن‌که با برگشت به معارف الهی تلاش کنیم مدیران آینده‌ی کشور در زمره‌ی کسانی باشند که حقیقتاً قلب‌شان با خدا مأنوس است. تأکید بنده در نظر به میراث عرفانی امام برای ادامه‌ی درست انقلاب اسلامی است 2- بنده هم از سخنان آقای علم الهدی تعجب کردم که آیا اشتباهات آقای احمدی‌نژاد در آن حدّ است که این طور سخن بگوییم؟! موفق باشید
11080
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: واقعا نمیدونم چرا در پاسخ به پرسش ۱۱۰۱۰ که یک پرسش کاملا علمی است شما چنین جوابی داده اید و بجای اینکه از افکار بگویید از افراد گفته اید. سوالاتی که بنده مطرح کرده ام بیش از یک سال است دغدغه جمعی از ماست که هنوز هم جواب محکمی از هیچ کسی نگرفته ایم امیدوار بودم که شما بتوانید به ما کمک کنید ولی متاسفانه شما از دادن یک جواب علمی روشن شانه خالی می کنید. بنده از همه این عزیزانی که گفته اید بهره می برم و با برخی از نزدیک رابطه دارم اما این باعث نمی شود که افکارشان را دربست بپذیرم همانطور که عقاید شما را و سعی می کنم بهترین را برگزینم. احتیاط شما برای حفظ احترام دیگران را می توانم بفهمم اما گاهی شما با این احتیاط یک انسان تشنه حقیقت را از آبی که در دست دارید به آسانی محروم می کنید. خوش آمد و بد آمد چند نفر آدم متعصب چه اهمیتی در برابر هدایت چند انسان دارد. اگر شما که یک معلم دردمند هستید به ما کمک نکنید چه کسی باید کمک کند. لااقل می توانید یک جواب خصوصی به چنین پرسشهایی بدهید. ببخشید راستش دلم خیلی از این جواب گرفت ولی اصراری هم به پاسخ ندارم می ترسم که شما را برنجانم. ارادت همچنان باقی است. ما را دعا بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً هنوز سؤال خود را آن‌طور که در ضمیرتان هست آشکار نکرده‌اید وگرنه بنده در آن جواب، بحث را به حیات فعّال ذیل انقلاب اسلامی احاله دادم که یک نوع حیات دینی جامعی در ابعاد فردی و اجتماعی و سیاسی خواهد بود و این‌که افراد مذکور را نام بردم بدان‌جهت بود که هرکدام از آن‌ها نمودی از حیات فعّال دینی ذیل انقلاب اسلامی هستند. انقلابی که ظهور اراده‌ی الهی در این تاریخ است تا انسان‌ها برای اُنس با خدا از طریق مظهر اراده‌ی او به بهترین نحوة راه را طی کنند. موفق باشید
11073
متن پرسش
سلام استاد: مدتی پیش در جلسه شنبه بحثی من باب کتاب «راز قطعنامه» فرمودید به این مضمون که اشاره به تایید نکردن کتاب و اشاره به خدمات آقای هاشمی در بحث جنگ داشت - 1. سوالم این است که لطفا منظور دقیقتان را در آن جلسه بفرمایید. 2. آیا با تمام سوابق ناصواب جناب هاشمی ایشان خائن انقلاب است یا حجاب انقلاب؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر ضعف‌ها و ندانم‌کاری‌های آقای هاشمی نیست، بحث بر سر آن است که آقای هاشمی تشخیص داده بود ما توان ادامه‌ی جنگ را در حالی‌که آمریکا مستقیماً وارد شده، نداریم، و این را نباید نادیده گرفت. متأسفانه کتاب «راز قطع‌نامه» می خواهد جام زهری را که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بدان اشاره کردند، به این نگاه آقای هاشمی وصل کند، در حالی‌که این یک گمان است و مؤمن نباید در قضاوت‌هایش با گمان زندگی کند. موفق باشید
11035
متن پرسش
سلام علیکم در صفحه ۱۲۴ کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود» شما پس از بیان روش رفع موانع تجلی حق می‌فرمایید: «البته تجلی او بر جان ما متناسب است با ظرفیت و طلب ما» حال چند سوال مطرح است که مدت‌هاست ذهن بنده را مشغول کرده: ۱- آیا ما توان تغییر اندازه ظرفیت خود را هم داریم؟ ۲- آیا می توان برای طهارت نفس کوشید اما طلب تجلی نداشت؟ یعنی مثلا نماز بخوانیم اما آرزوی لقاءالله نداشته باشیم؟ ۳-اگر می‌شود آیا نباید گفت که «طلب نداشتن» هم در کنار «طهارت نداشتن» یکی از موانع مهم تجلی حق بر جان ماست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما با رشد دغدغه‌های خود ظرفیت تجلّی انوار بیشتری پیدا می‌کنیم که در کتاب سلوک نسبت به شخصیت امام و اشراقاتی که در رابطه با انقلاب اسلامی بر قلب ایشان شد عرایضی داشته‌ام. 2ـ در هر حال خداوند همواره در تجلّی است ولی ما به اندازه‌ی رویکردی که در عبادات داریم از نور او بهره می‌گیریم. 3ـ حرف خوبی است، ولی باید تفصیل داده شود.
11045
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه. مقام معظم رهبری: تبلیغ باید جریان ساز باشد، تبلیغ باید گفتمان ساز باشد، تبلیغ باید فضا ایجاد کند؛ گفتمان ایجاد کند. گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این می شود گفتمان جامعه. این، با کارهاى جدا جداى برنامه‌ریزى نشده، حاصل نخواهد شد؛ این کار احتیاج دارد به برنامه‌ریزى و کارِ فعال و مثل دمیدن پیوسته‌ى در وسیله‌ى فشارى است که می تواند آب یا مایه‌ى حیات یا هوا را به نقاط مختلفى که مورد نظر است، برساند. باید دائم با این دم دمید، تا این اشتعال همیشه باقى بماند. این کار هیچ نباید متوقف بشود و به برنامه‌ریزى احتیاج دارد. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى می شود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح، در مواردى بیدارباش، در مواردى هشدار؛ اینها کارکردهاى تبلیغ است؛ آثار و نتائجى است که بر تبلیغ مترتب می شود. (۱۳۸۸/۰۹/۲۲) ......هم در زمینه‌ى گفتمان‌سازى، و هم در زمینه‌ى نزدیک کردن این گفتمان به اجرا؛ که البته اگر به صورت گفتمان در آمد، اجراى آن دیگر کار دشوارى نیست. یعنى همان اشکالاتى که به مجلس و شوراى نگهبان و دولت و غیره دارند، همه‌ى آنها برطرف می شود. گفتمان یک جامعه مثل هواست، همه تنفسش می کنند؛ چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند. باید این گفتمان‌سازى انجام بگیرد؛ که البته نقش رسانه‌ها و بالخصوص نقش روحانیون و نقش بزرگان و اساتید دانشگاهى حتماً نقش بارز و مهمى است.(۱۳۹۰/۱۰/۱۴) .....ایجاد یک فکر، یک گفتمان، یک جریان فکرى در جامعه، به دست خواص جوامع است؛ به دست اندیشمندان جامعه است؛ آنها هستند که می توانند فکر ملتها را به یک سمتى هدایت کنند که مایه‌ى نجات ملتها شود؛ همچنان که خداى نخواسته می توانند به سمتى ببرند که مایه‌ى بدبختى و اسارت و تیره‌روزى ملتها شود. این دومى متأسفانه در طول هفتاد هشتاد سال اخیر در برخى از کشورها، از جمله در کشور خود ما اتفاق افتاد. روایتى است از رسول مکرم اسلام، حضرت محمدبن‌عبدالله، که می فرماید «:لا تصلح عوامّ هذه الأمّة الاّ بخواصّها قیل یا رسول‌الله و من خواصّها قال العلماء»؛ اول علما را ذکر کرد، بعد چند دسته‌ى دیگر را. بنابراین اساتید دانشگاه، فرزانگان و نخبگان علمى در هر کشورى می توانند سررشته‌دار حرکت مردم شوند؛ البته به شرط اخلاص، به شرط شجاعت، به شرط نترسیدن از دشمنان. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر تنبلى آمد، کار خراب خواهد شد. اگر ترس نبود، شجاعت بود، اگر طمع نبود، اگر غفلت نبود، هوشیارى و بیدارى بود، آن وقت کار درست خواهد شد. (۱۳۹۱/۰۹/۲۱) حضرت استاد می خواستم فهم خودم رو در رابطه گفتمان و گفتمانسازی از کلمات مقام معظم رهبری به شما ارائه بدهم تا لطف کنید بررسی کنید و نظر بدهید. بنده اینگونه می فهمم که گفتمان غالب در یک جامعه همان فرهنگ غالب آن جامعه است. بر این اساس برای فرهنگسازی و گفتمانسازی درجامعه و فراگیر شدن یک فرهنگ و گفتمان مطلوب، نیاز به محیط سازی و فضاسازی داریم. و این فضاسازی (یعنی ایجاد یک منظومه ی فکری و عملی واحد) ابتدا باید در میان خواص امت (یعنی حوزویان انقلابی، دانشگاهیان انقلابی، نخبگان انقلابی....) و سپس به فضای کلی جامعه سرایت کند. و ابزار این سرایت تبلیغ گسترده از طریق رسانه ها (منبر، کلاسهای درس، صدا و سیما، اینترنت...) است. و محتوای این گفتمان همان مولفه هایی است که ایشان در تاریخ ( ۱۳۷۹/۰۹/۱۲ بیانات در دیدار کارگزاران نظام) و۱۳۸۹/۰۹/۱۰ بیانات در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی) بیان نموده اند. که این سرفصل های عقیدتی و عملی همان منظومه ی فکری و عملی ای است که باید فضای جامعه را متحول سازد و این منظومه همان گفتمان انقلاب اسلامی است که زیر شاخه های (مثل گفتمان اقتصاد مقاومتی، گفتمان منزلت زن، گفتمان ظلم ستیزی و استکبار ستیزی،.....) فراوانی دارد. با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت درستی از موضوع دارید ولی از این موضوع هم غفلت نکنید که اگر مردم را نسبت به جایگاه تاریخی‌شان آگاه کنیم خواص را دنبال خود می‌کشند؛ کاری که حضرت امام در رابطه با مردم انجام دادند. موفق باشید
11024
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد گرامی، جلد 21 صحیفه را خواندم و در آن امام خمینی (ره) زیاد به مقدس نماها اهل تقدس و... بد و بیراه می گوید. خواستم بدونم که اهل تقدس یعنی منی که احکام و انجام دقیق آها برام مهمه را شامل میشه؟ اصلا این اصطلاحات چه معنایی را میخواد برسونه؟ 2- این قسمت پاسخها و پرسشها خودش یه کتابیه، کاشکی فایل یک جای آنها را برای دانلود می گذاشتید. سپاس بیکران.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ مقدس نمایی یعنی نفهمیدن جایگاه دستورات الهی که باید به کمک آن‌ها با استکبار جهانی مقابله کرد و توحید الهی را در جامعه حاکم نمود. 2ـ ان‌شاءالله در آینده این کار خواهد شد. موفق باشید
11009
متن پرسش
سلام استاد: خدا وکیلی تعداد افرادی که در حماسه‌ی 9 دی حضور داشتند، زیاد بود؟ من خودم به انقلاب و نظام و 9 دی ارادت دارم، اما تصاویر موجود نشان نمی‌دهد که جمعیت خیلی بوده باشند. البته همان‌هایی که بودند بصیرت داشتند که اومدند، ولی از لحاظ تعداد خیلی به نظر نمی‌رسیدند. این‌طور نیست؟ عادلانه بفرمایید و دور از هیجانات. تشکرمی‌کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که آن جمعیت توانست با حضور خود نشان دهد اراده‌ی ملت ایران در جهتی جدای از جهت فتنه‌گران است، باید جمعیت چشم‌گیری باشد که فتنه‌گران را مأیوس و مرعوب کرده باشد و بعد از 9 دی شکست خود را پذیرفتند. موفق باشید
11010
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به پرسش شماره 10984 به نظر می رسد نیاز به پاسخ مبسوط‌تری از جانب شما درباره بحث تنها مسیر استاد پناهیان می‌باشد. در این بحث تنها راه رشد انسان مبارزه با نفس معرفی می‌شود و ارزش همه مولفه های دینی و سلوکی به میزان مبارزه ای که در شخص ایجاد می کند دانسته می شود. در این شکی نیست که مبارزه با نفس از اصلی‌ترین بخشهای دین ماست اما آیا می توان کل توصیه های دین را در یک کلمه مبارزه با نفس خلاصه کرد و به آن تنها مسیر گفت. مثلا در این بحث ارزش ولایت، نماز، اشک بر حسین (ع)، زیارت، تلاوت قرآن و.... همه و همه تنها از آن جهت است که هر کدام به شکلی که در بحث گفته می‌شود باعث کوچک شدن نفس انسان می‌شود. خود اطاعت از دستورات خدا هم از آن جهت اهمیت دارند که تبعیت از دستورات غیر است و نه من. آیا شما این نگاه و بخصوص انحصار این نگاه را می‌پسندید؟ لطفا اگر در این رابطه نکاتی در نظر دارید ما را محروم نفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عزیزانی مثل آقایان پناهیان، ازغدی، میرباقری، حسن عباسی و سردار سعید قاسمی و بسیاری از این بزرگان را در جمع سربازانی برای انقلاب اسلامی می‌دانم که هرکدام در جای خود ارزشمند‌اند و اگر همه در میدان فکری انقلاب اسلامی حاضر باشند و جوانان ما از هر کدام بهره‌ی لازم را ببرند، ما وارد تاریخی می‌شویم که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در جلو ما قرار دادند و رهبری عزیز، سعی در به تفصیل‌درآوردن آن تاریخ دارند. موفق باشید
11016
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: با توجه به صحبت‌هایی که از حضرت امام (ره) و رهبری در مورد حوزه و روحانیت جمع آوری شده به دست می‌آید که یکی از تاکیدات مهم ایشان در حوزه متمرکز بر روی مساله فقه جواهری و حفظ آن است. چنان که امام می‌فرمایند هرکس خلاف این نظر را داشته باشد یا نمی‌فهمد و یا قصد خیانت دارد. البته بر روی کلام، فلسفه و اخلاق هم تاکید می‌کنند ولی تاکید بر روی فقه خیلی زیاد است. اصلا قابل مقایسه نیست. من نتوانستم در دستگاه تمدنی دلیل این همه تاکید را بفهمم. از همین رو خواستم بدانم باید به موضوع از چه زاویه‌ای نگاه کرد تا از زاویه نگاه این بزرگان اهمیت موضوع برایمان روشن شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اهمیّت یادگیری فقه به روش اجتهادی ـ‌ آن هم با روش مرحوم صاحب جواهر که محور را تمرکز بر روایات و اقوال سلف فقهاء قرار می‌دهد ‌ـ موجب می‌شود انسان در برداشت نظر دین از منابع و اظهار نظر از پایگاه اسلام، از سطحی زدگی دور گردد و بدون شک این روش از شرایط لازم در ایجاد تمدّن اسلامی است. موفق باشید
11018
متن پرسش
آیا می شود گفت که در عصر ظهور قیمت هر چیز به اندازه مرتبه وجودی آن و به میزانی که حقیقت را منکشف کند است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است به نظرم همین‌طور است. موفق باشید
10987
متن پرسش
سلام علیکم: بنده بعضی دستورات کلی برایم قابل هضم نیست. اینکه ما به صورت عام و کلی به فرزند آوریِ بیشتر دستور بدهیم و از طرف دیگر خبر از بی آبی و تهدید به جیره بندی و اسراف و کمی منابع و... بدهیم چگونه دستوری است؟! در حالی که قریب به اتفاق خانواده های ما هنوز که هنوز است سبک زندگی اسلامی را بلد نیستند و وقتی هم فرزندی بیاورند چه اتفاقی می افتد؟ یک مسرف به مسرفین اضافه می شود و می شود اون کمی منابع که خودمان بر سرمان آورده ایم. چطور در بحث بد حجابی و نهی از منکر می گوییم نه آقا مستقیم وارد نشیم اول باید کار فرهنگی کرد و جامعه را رشد فکری داد خودشان اصلاح می شوند (که البته هر روز دارد بدتر می شود) ولی در بحث فرزند آوری اینطور عام می گوییم بیاورید چندتا هم بیاورید، داریم سقوط می کنیم، آمار فلان است و سبک زندگی هم شده یه شعار تو خالی. آیا اینطوری صحیح هست؟ ایدکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع جمعیت در شرایطی هستیم که در آینده باید جهت امورات کشور از کشورهای دیگر آدم قرض کنیم و این موضوع با موضوعاتی که می‌فرمایید متفاوت است. هر فرزندی رزق خود را و بلکه بیشتر از رزق خود به همراه می‌آورد. مشکلاتی که خودمان بر سر خود آورده‌ایم و موجب تنگی رزق ما شده‌است را بر سر کودکان نگذاریم. موفق باشید
10988
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ما الان نسبت به آقای خاتمی چه کنیم؟ او را فتنه گر بدانیم یا خیر؟ آیا او خائن است یا نه؟ نظر حضرت عالی درباره ایشان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین گله‌مندی از آقای خاتمی با توجه به موضع‌گیری‌هایی که بعد از اصرار آقای موسوی و کروبی در مقابل نظام به صورت مثبت کرد؛ یکی از فرزندان انقلاب می‌دانم و این بدین معنا نیست که تفکرات ایشان را موجب انحراف از اهداف انقلاب ندانم. موفق باشید
10990
متن پرسش
با سلام: از اول انقلاب تا امروز هم حضرت امام و هم حضرت آقا در مورد این‌که حوزه باید قضاوت را در این نظام مقدس بر عهده بگیرد و برای این منصب قاضی تربیت کند در شرایط امروز ساز و کار ورود طلاب به این منصب خیلی هم آسان شده اما با توجه به روایات خیلی تند در مورد تصدی قضاوت و با توجه به این‌که شرایط قوه قضائیه در امروز ما بسیار وخیم است و احتمال جهنمی‌شدن بسیار زیاد است، نظر شما در مورد این‌که طلاب برای ادای دین به انقلاب در این پست خطرناک مشغول شوند چیست؟ آیا از نظر شما سن و سال و شرایط خاصی در نظر دارید؟ مجددا عرض کنم که اگر طلبه‌ای هر چقدر با تقوا هم وارد این عرصه شود باز هم در این وادی هضم می‌شود و این‌که بتواند تأثیرگذار باشد، خیلی بعید است. ولی از طرفی نظام هم نظام اسلامی است و این مسئولیت بیشتر متوجه حوزه است تا افراد دیگر. با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بعضی طلاب عزیز که خداوند در قلب آن‌ها از این جهت مسئولیت انداخته و بنا دارند در راستای سلوک إلی اللّه در این مسیر قدم بزنند، در کنار آن عده از قضات در قوه‌ی قضائیه قرار ‌می گیرند که به عنوان سربازان امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ره صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند، ما هم اکنون در نظام قضایی خود از این نوع قضات هم داریم. موفق باشید
10993
متن پرسش
سلام استاد: در یکی از سوالات ذکر شده بود فتنه ای سهمگین تر از ۸۸ بر اساس شهود علما در کار است. این درست است؟ استاد فتنه ۸۸ پیرمان کرد٬ دوباره چه‌خبر قرار است بشود؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند همواره برای آن‌که ملتی را بزرگ کند به شیطان اجازه می‌دهد تا وسوسه کند، و ملتی که در مسیر توحید قدم بردارد همواره با مقابله با شیطان، بزرگی‌ها و عظمت‌هایش ظهور می‌کند، و برعکسِ تصور جنابعالی آن فتنه‌ها ملت را جوان و جوان‌تر می‌کند. به گفته‌ی علی (ع) «وَ انَّ الدُّنْیا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ الّا عَلى ما جَعَلَها اللّهُ عَلَیْهِ مِنْ النَّعْماءِ وَ الْابتلاء»، بدان که دنیا مستقر نمى‏شود و سنت خدا در آن جارى نمى‏گردد مگر از طریق نعمت و بلاهایى که خدا در آن قرار داده است. یعنى خدا دنیا را ساخته است- از دستش هم درنرفته است- ولى سنتى که در آن جارى مى‏کند سختى و راحتى دادن است به طور توأمان. مدیر دنیا، مدیریت خودش را از طریق نعمت‏ها و بلاها اعمال مى‏کند. نه بلاها از دست خدا دررفته‏اند و نه راحتى‏ها از زمام اختیار او خارج شده‏اند. نه راحتى دادن‏ها مدیریتى جدا از سختى دادن‏ها دارد و نه سختى داراى مدیرى غیر از مدیر راحتى است. نه سختى گسسته از راحتى است و نه راحتى جداى از سختى. یک زندگى است که هم سختى دارد و هم راحتى، لذا مى‏توان به جایى رسید که گفت: عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ/ اى عجب کس عاشق این هر دو ضدّ خدایا زندگى راحت بى‏تحرک و بى‏مزه به چه کار مى‏آید؟ یک شور و حیرت، مصیبت و جنگ یا محرومیتى بده تا از بى‏تحرکى و تنبلى به درآییم! هنگامى که مریض در تختش خوابیده، اگر مرتب پهلو به پهلو نشود بدنش زخم مى‏شود، و سختى‏ها و رنج‏هاى حیات، تکان‏هایى است که بر ما وارد مى‏شود تا خونمان لخته نگردد. لذا است که هم تقاضاى رفع مشکلات مى‏کنیم و هم نگرانیم که ما را به راحتى سردى گرفتار کند. نالم و ترسم که‏ او باور کند/ وز ترحّم جور را کمتر کند موقعى که مشکلى براى من ایجاد نموده و حالم را گرفته است، مى‏نالم و از خدا مى‏خواهم که مشکلم را برطرف کند. امّا در عین حال ترسانم مبادا حرف مرا باور کرده، مشکلات مرا کم کند. اگر در راحتى محض قرار گرفتم چه کنم؟ در آن وقت همانند بلبلى خواهم بود که از گُل جدایش کرده‏اند. بر من مباد که خدا مرا از سختى جدا کند- دقت کنید که دید خوبى است. نالم و ترسم که او باور کند / وز ترحم جور را کمتر کند واللّه ار زین خار در بستان شوم‏ / همچو بلبل زین سبب نالان شوم‏ باز هم ناله سر خواهم داد امّا این بار به خاطر آن که او سختیها را از من گرفته است. قرآن مى‏فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فى کَبَد» (ما انسان را در سختیها مى‏پرورانیم) خدا مى‏فرماید شما پشته‏هاى سخت و گردنه‏هاى تنگ حیات را پشت‏سر نگذاشته‏اید. مرده و ساکت و ساکنید و تا به سختى‏ها نیفتید نمى‏توانید خودتان را آزاد کنید. تا سختى‏ها را ننوشید زنده نمى‏شوید. «فَلااقْتَحَمَ الْعَقَبَه». موفق باشید
10977
متن پرسش
سلام استاد: آیا برای انقلاب اسلامی، حضرت امام نقش آماده گر را داشته اند، اگر اینطور هست پس چطور با اینکه گفته می شود باید روح جمعی جامعه خود آماده می شد تا انقلاب صورت گیرد جمع می شود؟ آیا امام مردم را به سمت انقلاب برد یا مردم به این گشودگی رسیدند و امام فقط زبان آنها بود و یا امام آماده گر بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» متذکر طلبی بود که مردم در تاریخ خود به دنبال آن بودند حرفی نیست، مردم طالب ترمیم زخم قاجار و پهلوی بودند و امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عامل رفع آن زخم تاریخی شدند و از آن جهت که باید مردم آماده‌ی ظهور ولایت فقیه و عبور از غرب می‌شدند، امام خمینی آماده‌گر بودند و بحمداللّه مردم نیز یک نحوه یگانگی بین آنچه حضرت امام متذکر آن بودند و مطلوب خود یافتند. این معجزه‌ی سخنی است که با فطرت‌ها گفتگو می‌کند. موفق باشید
10983
متن پرسش
باسمه تعالی: حضرت استاد طاهر زاده دامه افاضاته، سلام علیکم: خداوند بر عمر شما بیفزاید. بدون هیچ گونه تعارفی انقلاب اسلامی به شدت در خطر اضمحلال و نابودی توسط عالم غرب به عنوان نماینده عالم غربی قراردارد و گفتن اینکه شواهد زیادی بر بقای انقلاب اسلامی تا هنگامه پدیده شریف ظهور دلالت دارند نمی بایست از این نگرانی شدید ما چیزی بکاهد. در کتاب ارزشمند «عالَم انسان دینی»که به نحو عالی به تمایز و تعریف عالم دینی و عالم غربی پرداخته شده است، متاسفانه به راه برون رفت غرب از عالم غربی پرداخته نشده بود در حالی که نجات انقلاب اسلامی مستلزم رهایی غرب از عالم غربی است و همانطورکه قبلا ذکر شد این، از اهداف وجودی انقلاب اسلامی است. به شهود برخی از بزرگان فتنه ای سهمگین تر از فتنه 88 در راه است و یقینا منشاء این فتنه نیز از غرب است. وقت تنگ است. اینجانب طرحی را به شرح ذیل آماده نموده است که از حضورتان مستدعی است بر مطالعه آن قبول زحمت فرموده او را در طی طریق راهنمایی فرمایید: پایه اساسی تمدن غرب امانیسم است و بینش امانیستی چنان در گوشت و خون انسان غربی نفوذ کرده که اصولا انسان غربی نمی تواند دنیا را از زاویه غیرامانیستی ببیند و آن را از اصول موضوعه می داند. انسان غربی صدها سال است که در هوای امانیستی تنفس کرده نفی امانیسم یعنی فرو ریختن ستون اصلی فرهنگ و تمدن غربی. بنابراین هر فعالیت تاثیر گذار که به نفی خود کمک کند در اصل به نجات انسان غربی از بیماری امانیسم می‌انجامد مثلا حقیر پرتقصیر نوشتن داستان‌های تمثیلی و تاثیر گذار منثور و منظوم را که با توجه به روحیات انسان غربی و با در نظر گرفتن جنبه های هنری تاثیرگذار وجهه همت خود قرارداده است که محور آن نفی امانیسم است که قبلا یکی از آنها برای حاج آقا نجات بخش ارسال گردیده بود. با تشکّر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید ما برای ادامه‌ی انقلاب اسلامی انسانی هم‌طراز اهداف انقلاب اسلامی نیاز داریم که با انسان غربی و افرادی که تحت تأثیر فرهنگ غربی‌اند فرق اساسی دارند. انسانِ ‌طراز انقلاب اسلامی تنها در ذیل مکتب اشراقی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور می‌رسد. امیدوارم جنابعالی و امثال جنابعالی در تحقق چنین هدف بزرگی موفق باشید. موفق باشید
10984
متن پرسش
با عرض سلام و قبولی زیارت اربعین حسینی: استاد در پی سوالی دائر به خودسازی در کنار خودشناسی از جنابعالی و پیگیری مطلب پیرو شعر «خود راه بگویدت که چون باید رفت» توسط یکی از دوستان با سایت بیان معنوی از استاد پناهیان آشنا شدم که اتفاقا در بسته ای از سخنرانی ایشان بنام «تنها مسیر» که بالغ بر 60 جلسه سخنرانی می باشد محوربحث ایشان مبارزه با هوای نفس می باشد و اصلا هدف از خلقت را مبارزه با هوای نفس و در برابر ذات پروردگار بی نفس بودن را می دانند مطرح شده است می خواستم نظر حضرتعالی را در این خصوص و کلا شخصیت آقای پناهیان بدانم. با تشکر فراوان
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: جای شما در پیاده‌روی اربعین بسیار خالی بود همان‌طور که جای همه‌ی آن‌هایی که دغدغه‌ی عبور از فرهنگ ظلمانی دوران را دارند و می‌خواهند با عقلی غیر از عقل غربی با سایر انسان‌ها مأنوس شوند، خالی بود. جناب استاد پناهیان یکی از معدود افرادی هستند که تلاش می‌کنند انسان طراز انقلاب اسلامی را به صحنه‌ی تاریخ ما بیاورند تا انقلاب اسلامی توسط سربازی آن‌ها ادامه یابد. موفق باشید
10948
متن پرسش
سلام: بنده مربی طرح صالحین هستم و به لطف خدا برای خانم های خانه دار کلاس معرفتی می گذارم. معرفت النفس را در قالب آشتی با خدا برایشان گفته ام به نظر شما بعد از این چه مبحثی می تواند مفیدتر باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» به روش ساده‌، آن‌ها را به مباحث کتاب «معاد» برسانید. در کنار موضوعات فوق؛ بحث انقلاب اسلامی را هم در راستای کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» متذکر شوید. موفق باشید
نمایش چاپی