بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38626
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: می‌دانیم که ما تفکر دینی و تفکر فلسفی و تفکر شاعرانه داریم و طبق هر یک از این تفکرها تاریخی بنا می‌شود مثلا ادیان ابراهیمی طبق تفکر دینی هست و تاریخ متافیزیک طبق تفکر فلسفی و... حال سوال من این هست که ما در کدام تاریخ باید خودمان را جست و جو کنیم؟ امام خمینی تاریخی دینی را شروع می‌کند و هایدگر پی ریزی یک تاریخ فلسفی (فلسفه به معنای حقیقی نه متافیزیک) می‌کند آیا همه باید در تاریخ دینی انقلاب اسلامی حاضر بشوند یا خود را در تاریخ های دیگر هم باید جست و جو کنند؟ البته اقسام تفکر به این معنا نیست که با هم تعارض دارند ولی تغایر دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به این نکته بیندیشیم که بشر جدید ظرفیت خاص خود را دارد؛ می توان به حضور تاریخی انسان فکر کرد که در عین حال، خود را در خود جستجو می کند و این است که به نظر می آید حضرت امام خمینی و جناب ملاصدرا و جناب هایدگر در کنار هم قابل فهم هستند. موفق باشید

38618
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: استاد اگر بخواهیم به وجه معرفتی قضیه بپردازیم و علل سیاسی را از نتایج و پیامدهای این وجه معرفتی بدانیم، ریشه اصلی این توحش بی حد و مرز رژیم صهیونسیتی و حمایت بی چون چرای جهان غرب از این ظلم آشکار در چیست؟ آیا وخامت تمدن غرب که اکنون در مسئله غزه بیرون زده و برای هر انسان آزاده ای غیر قابل کتمان شده از نظر معرفتی ریشه در همان کوردلی غرب ندارد؟ این چه قوه و دستگاه ادراکی ست که تصور می کند که مثلاً اگر رهبران مقاومت را با صدها بمب یک تنی به شهادت برساند مقاومت مرعوب شده و تسلیم خواسته های او می شود! چه دستگاه ادراکی در غرب کوردل حاکم است که درک نمی کند قدرت فرهنگ مقاومت را در دل های فرد فرد فلسطینیان رنج دیده و مظلوم و در ایمان آنها به وعده الهی و بشارت الهی باید جستجو کرد، این چه دستگاه ادراکی عاجزی ست که نمی فهمد قدرت اصلی حزب‌الله نه به موشک و سازماندهی نظامی و حتی رهبران حکیمی چون شهید سید حسن نصرالله (رحمت الله علیه) است بلکه ریشه در ارادت قلبی آنها به سیدالشهدا و ایمان به تحقق وعده الهی ست. آیا عجز و ناتوانی در ادراک و ندیدن این واقعیات را نباید در همان کوردلی غرب که محصول نگاه مادی این تمدن به جهان است جستجو کرد؟ و اگر ریشه انحطاط و وخامت تمدن غرب همین کوردلی و بینش مادی به جهان است می‌توان به این امید واهی دل بست که با روی کار آمدن این جناح یا آن جناح سیاسی و یا تغییر دولت ها و رئیس جمهوران و رهبرانش، این تمدن بتواند راهی برای تعالی انسان و سعادت بشریت بگشاید؟ و بنابر پاسخ به این سوال، نحوه صحیح برخورد جهان اسلام با این تمدن کوردل چگونه برخوردی باید باشد؟ با تشکر. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متوجه می باشید وقتی اراده معطوف به قدرت جای اراده معطوف به حقیقت بنشیند آن انسانها گمان می کنند همین که قدرت دارند در واقع همه چیز را در دست دارند و عملاً درکی که باید از خود داشته باشند تا آن اندازه غلط است که ملاحظه می کنید که جز اعمال قدرت هیچ چیز دیگری را حق نمی دانند و این یعنی قربانی کردن هزاران انسان بی گناه و این یعنی بی تفاوتی نسبت به وجدان انسانیت و این یعنی همان کوردلی که می فرمایید و این یعنی عین ناکامی، به همان معنایی که خداوند فرمود: «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»(137 آل عمران) شما را چه شده است، چرا به حضور تاریخی جبهه های حق در مقابل باطل در گذشته نگاه نمی کنید؟ «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ» قبل از شما هم سنت هایی بوده است و خداوند در تاریخ، سنت های خاصی دارد. «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ» بروید با نگاه تاریخی- جغرافیایی پرونده زمین را بنگرید. « فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ» پس ملاحظه کنید عاقبت کار انکارکنندگانِ حقیقت به کجا کشیده شد؟ در حالی که به ظاهر لشکر ابوسفیان ها و یزیدها پیروز شدند. ولی اگر به نهایت کار آن ها بنگرید با صحنه های دیگری روبه رو می شوید که حکایت از نابودی آن ها در تاریخ دارد. زیرا مقابل حقیقت ایستاده اند. آری! «فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ». موفق باشید    

38612
متن پرسش

بسمه تعالی. با سلام: چرا مرگ بر شوروی آری و مرگ بر روسیه خیر؟ چرا نامه به گورباچف آری و نامه به ریگان خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شوروی در آن زمان یک اَبر قدرت بود ولی روسیه یک کشور است. مگر ریگان هم آن زمینه هایی که گورباچف داشت، دارا بود؟! موفق باشید

38607
متن پرسش

با سلام خدمت جناب آقای طاهرزاده: در مورد کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی» خوب دیدم تا تجربه ای را در میان بگذارم: یکی از گفتمان های مغفول و البته تمام نشده در انقلاب اسلامی، کتاب نامه هایی به یک بسیجی اثر استاد میرشکاک است، آنچه در این کتاب مطرح شده است را می توان تعمیم اوایل انقلاب اسلامی و هشت سال جنگ را به زمانه ی حاضر دید، اگر بخواهیم بر اساس دو گانه ی: بوطیقای ارسطو و پدیدارشناسی هوسرل مصداقی برای این کتاب پیدا کنیم، به سه اثر هنری می رسیم که بر اساس سه گانه ی کمدی الهی دانته به عنوان یک پیش فرض و قالب که در گذر زمان امتداد دارد می شود: ۱. فیلم آژانس شیشه ای اثر حاتمی کیا ۲. فیلم سربازهای جمعه اثر مسعود کیمیایی ۳. فیلم اخراجی ها ۳ اثر آقای ده نمکی. مثلا در فیلم آژانس شیشه ای، حاج کاظم در ابتدا به دنبال معیشت زندگی است اما با پدیداری ناشناخته و محاسبه نشده رو به رو می شود و در نهایت تبدیل به یک انفجار بزرگی می شود که حتی خودش را نیز قربانی می کند، در فیلم سربازهای جمعه در ابتدا چند سرباز در خوابگاه بر سر هیچ و پوچ دعوا می کنند اما در گشت و گذار به ناگاه با جنایتی هولناک رو به رو می شوند که یک دانشجوی نخبه گرفتار چند ارازل و اوباش بی سواد شده است، یعنی با رویدادی ناشناخته و محاسبه نشده رو به رو می شوند و در نهایت به قهوه خانه حمله می کنند و حتی تلفات می دهند، و در نهایت دو تجربه ی قبلی در اخراجی های ۳ تکمیل می شود و در قالب طنز و کمدی، اوج تفاوت اندیشه و عمل و ارزش های معکوس را به خوبی نشان می دهد. آنچه در این مصادیق هنری می توان دید، این است که در نهایت این گفتمان به یکسان سازی و یکدست شدن با سایر پدیدارها منتهی شده است، یعنی آنچه که زمانی یک آرمان و ارزش بوده و تلفات و هزینه ی زیادی از افراد گرفته است در نهایت به یک تجربه ی زیسته تبدیل شده و قانون و مقرراتی پیدا می کند. آنچه که در اخراجی های ۳ به عنوان ضد ارزش مطرح شده است در سایر ممالک و ملت ها نیز مشابه است، مثلا در اثر هنری سوریه به نام سریال «مدیر کل» و...نکته ی مهم این است که این «اشاره های قدسی» در کجای این مصادیق پیدا می شود؟ چنانچه دیدم یک تجربه ی کامل از این اشاره ها در نهایت به یک راه طی شده منتهی می شود، و تبدیل به هنجار، ارزش، قانون و... می شود، «قدسی» بودن چه ملاک هایی دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه ظریفی در میان است که حتماً باید به تک تکِ آن ها فکر کرد. عمده توجه عزیزان به انسان است که خودش مسئله خودش شده است. 
خودآگاهی جدید نه از غرب بیگانه است و نه از دین، او از ذات تقدیر تکنولوژیک پرسش می‌کند، از بندِ بندگی اسم جدیدگذشته، به عالم چنان می‌نگرد که هرچیز را در مظهریت ذاتی خود می‌بیند، نه در حجاب ۱۵۰ ساله ترجمه غرب‌زده که مردمان آخرالزمان گرفتار آن بوده‌اند. وقتی انسان با امکان ذاتی خود که فقیر إلی الله است به سوی خداوند رفت، خداوند به پیش انسان می آید و انسان آنچنان از حضور خداوند بهره مند می شود که می خواهد همه انسان ها را از خود بهره مند کند و مگر زندگی جز این است؟ پس جستجوی زندگی را باید در آن نیستی دنبال کرد که جناب مولوی متذکر آن می شود و ما به همان اندازه که «نیستیم»، «هستیم». زیرا انسان بخشی از میدان نیستی است. آیا جز این است که انسان های اصیل با نیستی خود که عبودیت حضرت حق است، ارتباط دارند و این ارتباط، عطای پیامبران خدا به بشریت است؟ دغدغه بزرگانی که نام بردید را از این نوع می دانم. موفق باشید. 

38601
متن پرسش

به اسم الله الرحمن الرحیم این که اینجا نوشته می‌شود سوال یا درد دل نیست. اما خواندنش توسط شما مرحمی است بر زخمی که خدا نکند اگر بخواهیم درمانش کنیم. یک سال از زمانی که مردم به آن می‌گویند طوفان الاقصی می‌گذرد. اکثرا با دید ترحم به این قضیه نگاه می‌کنند. اینکه زن و بچه ها گناه دارند و اگر خیلی منطق به خرج دهند می‌گویند حماس حق داشته از خودش دفاع کند و حالا اگر نهایتا دیگر خیلی وظیفه شناس باشند می‌گویند باید از آنها حمایت کنیم و بگوییم که با آنهاییم. اما ماجرای من کمی متفاوت است. یعنی آنقدری از ماجرا پرت بودم که اصلا نمی‌دانستم فلسطین اشغال شده و تا همین پارسال فکر می‌کردم دو کشورند که با هم می‌جنگند. درست غروب چنین روزی بود که یک شب کامل را نتوانستم بخوابم و نیز شب های دیگر و روز های دیگر را. کارم شده بود نشستن و زل زدن به پخش زنده ی غزه و حالا دیگر مقصد رویایی من نه پاریس بود نه سواحل آفریقایی. تنها غزه‌. به حکم شهید خبرنگار قصد کمک مالی یا هر کمک دیگری را نداشتم. قصد داشتم بلند شوم. دستم را به زانوی غزه ی عزیزم بگیرم و بلند شوم. خانه ی رویایی من یک وجب خرابه بود در غزه و سفر دریایی ام قایقی در خان یونس که یکی از ماهیگیران فلسطینی روی آن به شهادت رسیده بود. نمی‌دانم به گمانم دنیا سالها بود که خاک خورده بود. غبار سر و رویش را گرفته بود. نفسش بند آمده بود و هیچ چیز اعم از آخرین پیشرفت های هوش مصنوعی و اینکه اولین زن دارد به ماه سفر می‌کند نمی‌توانست تکانی به آن بدهد. ساعات کاری محصور در تیک تاک های تایم ها بودند و شب و روز ما کوک می‌شد. اما درست سال پیش در چنین روزی دنیا یک بار دیگر طلوع را به چشم خود دید. نه این یک استعاره نیست. صبح های ما برای ما چه معنایی دارند؟نهایتا یک گردش دیگر یک سیاره خاکی دور یک غول هلیومی. در دنیای ما نه شب تاریک بود نه روز روشن. نه غروب غربت داشت و نه طلوع طوفان. در این میان بود که به قول عزالدین قسام تنها خورشید قدس می‌توانست طلوعی را در عالم رقم بزند و این طلوع کاری کرد که مزه ی طوفان در دهانمان بماند. شور صبح های طوفانی و شب های غریب. شور تونل های استعاری زیر هزاران تن بمب زندگی تکنولوژیک و بالاخره طوفان الاقصی همه مان را خطاب قرار داد: «اقرا. اقرا به اسم ربک الذی.» من شنیدم که او می‌گفت از راه مدرسه و خانه و دفتر کار بیا بیرون. در جاده ی خاکی قدم بگذار و بخوان. بخوان به نام خدای فلسطین به نام پروردگار غزه به نام رحمن طوفان طلوع ها و رحیم غروب ها

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان طور که می فرمایید تنها باید « به نام خدای فلسطین، به نام پروردگار غزه، به نام رحمنِ طوفان طلوع ها، و رحیمِ غروب ها». همراه سال هایی که امام موسی صدر و شهید چمران و در این اواخر سید حسن نصر الله، خواند. خواندنی که در دلِ این همه خرابی و شهادت، مانند آن شهیدان تازه متولد می شویم و چون جنین از ظلمات رحم بیرون می آییم و می فهمیم زندگی یعنی اگر ظلم تا آن اندازه اوج می گیرد که در غزه و لبنان اوج گرفته؛ مردمی در صحنه می آیند که تصور عظمت شخصیت آن ها ممکن نیست و می توان از زبان حضرت نایب الامام گفت: «مقاومت در غزه چشم دنیا را خیره کرد و به اسلام عزت بخشید، ... در غزه اسلام در برابر همه‌ شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است» و همچنان که در دیدار با شهید اسماعیل هنیه فرمودند: «امروز بلندترین پرچم اسلام  در دستان مردم غزه است». و این یعنی حضور در تاریخی که به ما معنا می بخشد آن هم در روزگارِ بی معنایی ها. مهم آن است که امروز نسبت خود را تنها با مردم غزه و لبنان معنا کنیم تا در هویت عین الربط بودنِ خود معلوم شود از کدام آینه باید در محضر خداوند حاضر شد. موفق باشید      

38598
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد اگر انسان بگوید بدن من یا خانه من یا همسر من نوعی دوییت بین اینها وجود دارد که می‌شود یکی را به دیگری نسبت داد. حال اگر می‌گوید روح من با توجه به اینکه حقیقت انسان روح اوست چگونه این کلمه معنا دار می‌شود در حالی من انسان همان روح اوست و به عکس و اینها دو چیز نیستند. اگر بگوییم روح در اینجا یک مفهوم ذهنی حصولی است که به یک امر حقیقی حضوری نسبت داده می‌شود درست است؟ یا اینکه بگوییم من انسان غیب الغیوب انسان است که روح یکی از شوون و ظهورت اوست لذا می‌توان این مرتبه نازله را به آن مرتبه عالیه نسبت داد ولی عوام الناس هم درکی از این کلمه دارند با اینکه از معرفت النفس بی بهره اند! سوال دوم اینکه حوادثی پیش می‌آید که انسان نوعی گله مندی در نفس خود نسبت به مقدرات احساس می‌کند خصوصا در صحنه انقلاب و پیشبرد آن که ظاهرا به سود دشمنان تمام می‌شود مثل اینکه بعد از موشک باران پایگاه آمریکا هواپیمای مسافربری ما توسط خودیها با یک اشتباه سهوی زده می‌شود و همه آن شجاعتها و حضور حماسی و کار بزرگ تحت‌الشعاع این قضیه قرار می‌گیرد آیا اگر این حادثه پیش نمی‌آمد بهتر نبود؟ با اینکه هیچ توجیه قرآنی و حکمت آمیزی نمی‌توان در مورد آن ارائه داد یا رئیس جمهوری که امید مؤمنین و انقلابیون بود یعنی شهید رییسی به شهادت می‌رسد. شهید بهشتی و شهید مطهری به عنوان دو محور و قطب اصلی مسائل سیاسی و معرفتی و علمی به شهادت می‌رسند در حالی که اگر زنده می‌ماندند امثال دکتر سروش و مصطفی ملکیان و بعضی سیاسیون منحرف محلی از اعراب پیدا نمی‌کردند. شهادت رجایی و باهنر و مورد اخیر شهادت حاج سید حسن نصرالله که حتی د ر خواب دیده بود کار اسرائیل را تمام می‌کند و معبر خواب هم ظاهرا آیت الله کشمیری بوده ولی به شهادت می‌رسد و صدها مورد دیگر از صدر اسلام تا کنون/ در مورد اینها چگونه باید اندیشید که با امید و اعتقادات ما سازگار باشد و گله مند نباشیم و آیا این گله مندی بد است؟ گاهی حوادث آنقدر عجیب است که انسان نعوذ بالله نسبت به قاعده مندی نظام حکیمانه البته با القا شیطان دچار شک می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بزرگان این حالت را علمِ به علم فرموده اند بدین معنا که به علم حضوری خود نزد خود، با علم حصولی آشنا می شویم. ۲. به این فکر کنید که «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن / شرط اول قدم آن است که مجنون باشی». آیا همه این سختی ها موجب هرچه گشوده تر شدنِ مسیر توحیدی ما نمی شود؟ و آیا شهادت سید حسن نصرالله مبنایی ترین راه برای نابودی اسرائیل نخواهد بود. موفق باشید

38597
متن پرسش

سلام استاد: دل آزرده و بی مهتاب شده ام. در دنیا چون آهن پاره ای پوسیده و بی مصرف در فضا معلق، وامانده از تکیه گاه به دنبال خدا می‌گردم. نه راه پیش دارم نه راه برگشت، چه کنم؟ می دانم و خوب می دانم که فریب خورده ام، اما از چه؟ از که؟ غرب زدگی برایم شده یک خیاط حرفه ای، چون از یاد برده ام که انسان عریان به دنیا آمده و عریان از دنیا می‌رود. با خود احساس کردم که زمستان است و سرد، باید لباس بر تن کنم اما این لباس تنها تن مرا نپوشاند، بلکه بیش از همه این ها خود و منیتم را پوشانده. خدایا به کجای این شب تیره پناه آرم؟ «خانقاه دل . بمی بَربند راه عقل را از خانقاه دل . ‏که این دارالجُنون هرگز نباشد جٰای عاقلها‏ . اگر دل بُسته ای بَر عشق جانان جای خالی کُن‏ . ‏که این میخٰانه هرگز نیست جز مأوای بیدلها‏ . تو گر از نشئۀ می کمتر از آنی بخود آئی‏ . بُرون شو بی درنگ از مرز خلوتگاه غافلها‏ . چه از گلهٰای باغ دوست رنگ آن صنم دیدی‏ . ‏جُدا گشتی ز باغ دوست‏‏(یار) ‏‏دریاها وَ ساحلهٰا‏ . تو راه جنّت و فردوس را در پیش خود دیدی‏ . ‏جُدا گشتی ز راه حقّ وَ پیوستی بباطلهٰا‏» « سخن دل . نتوان نرم نمودش به سخن‏ . ‏این سخن از دل سنگش پیداست‏ . ‏‏از در صُلح بُرون ناید دوست‏ . ‏دیگر امروز ز جنگش پیداست‏ . ‏‏می زده ست از رُخ سُرخش پُرسید‏ . ‏مستی از چشم قشنگش پیداست‏ . یار امشب پی عاشق کشی اَست‏ . ‏من نگویم؛ ز خدنگش پیداست‏ » خدایا راهم ده . چگونه به خدا بگویم فقط تو را دوست دارم و تا الان غلط کرده ام که جز تو بوده ام . «( فارغ از عالم‏ . ‏‏فقر، فخر است اگر فارغ از عالم باشد‏ . ‏‏آنکه از خویش گذر کرد، چه اش غم باشد؟‏ ). ‏‏طالع بخت در آن روز برآید، که شبش‏ . ‏یار تا صُبح وَرا مونس وَ همدم باشد‏ . ‏‏طرب سٰاغر درویش نفهمد صوفی‏ . ‏باده از دست بُتی گیر که محرم باشد‏ . ‏‏طوطی باغ محبّت نرود کُلبۀ جُغد‏ . ‏بازِ فردوس، کُجا کَلبِ معلَّم باشد؟! ( ‏‏‏این دل گُم شده را یا به پناهت بپذیر‏ . ‏‏یا رَهٰا ساز که سرگشته عالم باشد) »‏ حاج قاسم با دلی گرفته و چشمی گریه آلود صدایت می‌زنم در عصر یخبندان قلبم ، دستم را بگیر. من باید بروم ، جا مانده و لگد کوب روزگارم ، به سوی خورشید می روم . « بادۀ اَلَسْت . ‏‏‏هُشیاری من بگیر و مستم بنما . ‏‏‏سرمست ز بادۀ الستم بنما . ‏‏‏بر نیستیم فزون کن از راه کَرم . ‏‏‏دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما‏ » « رَها باید شد! . ‏‏‏از هستی خویشتن رها باید شُد‏ . ‏‏از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد‏ . ‏‏آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏ . ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏ » و اما کلام آخر « تشنۀ پاسُخ‏ . ‏‏ای دوست هر آنچه هست نور رُخ تو است‏ . ‏‏فریادرس دل، نظر فرّخ تو اَست‏ . ‏‏طی شد شب هجر‏‏ (قدر) ‏‏و مطلع فجر نشد‏ . ‏‏یارا! دل مُرده تشنۀ پاسخ تو است‏ »

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله»https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 شد. امید است افقی که باید بدان نظر شود و خود را در آینده ای بس بزرگ احساس کنیم؛ به نور شهادت آن سید بزرگوار گشوده شود. موفق باشید

38590
متن پرسش

بسم رب شهدا. الحمدالله روزی و قسمت شد تا در نماز‌ جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب حاضر شویم و نماز را اقامه کنیم و عزادار شهید سید حسن نصرالله باشیم. مسئله‌ای که ذهنم را درگیر کرده و آن این است که با اینکه این همه این مراسم تهدید شد این جمعیت از کجا و با چه دلی آمده‌ بودند. و خود من چگونه آنجا حاضر بودم و هیچ دلهره‌ و نگرانی نداشتم و با این خاطر آرام و مطمئن منتظر عملی شدن تهدید هم بودم و این تناقض عجیب را هنوز متوجه نشدم چونه همزمان میسر است زیرا انتظار یک اتفاق بد را داشتن خود موجب اضطراب و دلهره می‌شود و این دو حالت در من اصلا ذره‌ای شکل نگرفت دیروز گویا همه بر اين باور قلبی رسیدیم که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و نتوانست بکند. اما از دیروز هرچه فکر هم می‌کنم نمی‌توانم این حالات را به توکل به خدا نسبت دهم گویا جنسش از جنس توکل نبود نمی‌دانم چرا ولی اینگونه بود. جایی حضرت آقا فرموده بودند که باید دست قدرت خدا را در تشییع حاج قاسم دید گویا برای‌من دیروز کمی از آن حرف پدیدار شد گویا دیروز واقعا دست قدرت خدا بود که این حماسه اتفاق افتاد انگار غیر از این نمی‌شد. امروز در فکر و حالات روز قبل سیر می‌کردم و هی با خودم تکرار و زمزمه می‌کردم که خدا خیلی خدایی خدا خیلی خدایی و توصیف دیگری از این رویداد قدرت و مقاومت ایران نمی‌توانم بکنم امید که بتوانیم خدا را در جای جای زندگی خود بیابیم و امید این که شهدا راهنمای ما باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان طور که عرض شد میدان، میدان تجربه ایمانی بود که در مردم ما نهفته بود و عملاً در آن صحنه و یا هرکس که به آن صحنه تعلّق داشت، ایمان خود را تجربه می کردhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17746 . موفق باشید

38587
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد: واقعا سران حزب‌الله چه گوهرهایی بوده اند که کسی چون حاج شیخ جعفر ناصری (که عرفای نحله نجف را درک کرده اند) در وصف آنان این گونه دست به قلم شده اند: «آه، شیخ نبیل و ما ادریک بسماحه الشیخ و ساحت الشیخ عالم، مجاهد، کلامی، قرآنی، طوبی له وحسن ماب، که عاشق شهادت بود و متحیرم چگونه ما در حوزه ها ی علمیه شیعی، جای خالی آنان را پر کنیم. همت آنان، سعی وتلاش آنان، استقامتشان و خلاصه اخلاصشان مخصوص به خودشان بود و هیهات که شناخته نشدند. شبها به قرآن مشغول بود و روزها به کسب علم و کار جهادی خدمت به مسلمانا و فقرا و مستضعفین. یا دهر! اف لک من خلیلی وای بر تو ای دنیا که بهترین ها را صید می کنی. یک نفر بود اما به قدر یک ملت برای ایتام آل محمد مفید بود. سینه ام تنگی می کند و به خود می گویم بقیه عمر را به حسرت و غم بگذران که هم سید مقاومت وهم شیخ نبیل قاووق رفتند و به خود جواب می دهم: «بل احیاء عند ربهم یرزقون.» خلاصه: نشسته پشت دو پلکم هزار اقیانوس رها کنید مرا تا وسیع گریه کنم @nasery_ir

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. واقعاً وقتی فرد و یا جریانی در بستر توحید، مقابل دشمنان اسلام و انسانیت تا آن اندازه بایستد، حقیقتاً ره صد ساله را یک شبه طی می کند و تا این اندازه میدان تعالی انسان در این تاریخ گشوده است. موفق باشید

38581
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به سخن استاد بزرگوار که در سوال ۳۸۵۵۷ که فرمودند: مگر ما می توانیم نتانیاهو را ترور کنیم. باید عرض کنم، وقتی وزیر فرهنگ اسرائیل جاسوس ایران از آب در می آید. وقتی مکان منزل نتانیاهو را موشک های حزب الله می‌دانند. آیا امکان ترور او وجود ندارد؟ علت ترور نکردن او چیست؟ علت اینست که تمام دنیا می گویند مقصر نتانیاهو است و برای تمام دنیا تعریف شده رژیم کودک کش شخص نتانیاهو هست. حالا اگر ترور شود و اسرائیلی ها جنگ را تمام کنند، دیگر چه کسی خون های ریخته را به گردن بگیرد، اگر اسرائیل بعد از او گفت، اشتباهات تقصیر ما نبوده و دنیا باور کرد، چی؟ البته اونها نمی ایستند و جنایت هایشان را به شکل دیگری ادامه می دهند‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش در این مورد بنده غیر از آنچه به نظرم آمد چیزی به فکرم نمی رسد. موفق باشید

38580
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به پرسش 38481 تلویحا و یا شاید صراحتا پرسشگرانی که در سوالات قبلی سوالاتی راجع به منصور و عین القضاه مطرح کرده بودند را ضد انقلاب های شاگردنمای خویش معرفی کردید، اولا بنده برخی از آن افراد را می‌شناسم و آثار حضرتعالی را هزاران ساعت-نفر مباحثه کرده ایم، که نه ضد انقلابند بلکه بیش از برخی مدعیان برای انقلاب هزینه داده و می‌دهند و نه شاگردنما، اتفاقا برخی‌شان نیز به آثار حضرتعالی بلکه به آثار و سیره ی منصور و مولانا بیش از من مسلطند، آنچه که در آن پرسش فرمودید به نظرتان صحیح بوده؟ حتی برخی‌شان می‌گفتند نسبت به این داستان اعتراض کردند اما سوالات از سایت حذف شده. اگر حجتی برای آن جواب داشته اید دلیلی ندارد سانسور، اگر نداشته اید، توبه ی خطای علنی پذیرش خطای علنی ست. کدام یک؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که عرض شد ورود به این مسائل عرض عریضی دارد و در محدوده سؤال و جواب سایت نمی گنجد. پیشنهاد بنده آن بود که رفقا به این راحتی ها در مورد آن افراد قضاوت نکنند و شاهد امر را سخن حضرت امام خمینی آوردم که در کتاب «سرّ الصلواۀ» توصیه می فرمایند به این راحتی ها کلمات آن افراد را حمل بر کفر ننمایید. موفق باشید 

38558
متن پرسش

سلام: اهل جهاد شاید نباشم و کلا انسان با درجه بالای ایمان و حتی پایین ایمان نیستم و مبتلای به کبائرم و در مسائل اعتقادی سست و در تردیدم منتها علاقه مند انقلاب اسلامی هستم حال سوال است شهادتی که خود با پای خود به سراغ برخی شهدا می آید و آن بمباران منازل مسکونی است آیا امکان دارد چنین شهادتی نصیب من بشود؟ البته بدون ارتقای ایمان و توبه و اینها چون با حال و روز من بعید است. تزکیه ای صورت بگیرد یا مرد جبهه و جهاد و جنگ بشوم و خوب قاعدتا عاقبت با مرگ عادی خواهم رفت ولی محب انقلابم و تنها شهادت می تواند این حب را به تبلور برساند و به نظر می رسد خداوند می تواند در جواب این حب شهادت را نصیب کند و قعر دوزخ را نیز کیفر کفر و گناهانم قرار دهد و تا ابد خالد اعماق جهنمم کند شهید که لزوما لازم نیست بهشتی باشد بالاخره درست است وجود من بی ثمر و بلکه شر مطلق است لکن پیکر من می تواند سیاه لشکری باشد در جبهه انقلاب که مثلا جنایتکاری صهیونیست ها را اندکی هویداتر کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به ما فرموده اند: «گرچه بهشتش نه به کوشش دهند / آن قدر ای دل که توانی بکوش». ما در نسبت به انقلاب و شهدا و ارادت به رهبر معظم انقلاب، مسیر خود را تعیین می کنیم و امیدوارِ به رحمت الهی هستیم. موفق باشید

38557
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: فرمودید اگر زودتر هم پاسخ ایران اتفاق می افتاد چون از مدتها قبل ترور سید حسن طراحی شده بود، این اتفاق می افتاد، طراحی یک بحثه اینکه جرات به چنین اقدامی بشه و اینکه در طرف مقابل ضعف دیده بشه و فرصت این امر مهیا بشه هم بحث دیگری هست. اینکه با پالس ضعف دادنمون با زدن حرفهایی که ازش بوی ترس میآد دشمن رو جری به این جنایت بکنیم به نظرم متفاوت هست با بحث برنامه ریزی رژیم. آنها برای ترور رهبر ایران هم برنامه دارند دلیل اجراش میشه؟ در مورد بحث انتقام شهادت سرداران بزرگ صحبت سید حسن این بوده که کشتار در برابر کشتار، یعنی اگر بزرگی از ما کشته شد، بزرگ اونها را بکشیم، انتقام واقعی هم زدن نتانیاهو بود، و نه زدن بعضی زیرساختها، الآن اسرائیل باز هم می‌تواند جنگ کند، حداقل نباید تمام زیر ساختها نابود می‌شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مستحضر هستید که این موضوعات لایه ها و ابعاد مختلفی دارد که بعضاً حتی بین سران مقاومت باید محفوظ بماند. تنها این نکته را در نظر داشته باشید که اولاً: نتانیاهو چاره ای نداشت که این ماجرا را به پا کند به امید آنکه از شکست خود در غزه بکاهد. ثانیاً: مگر اشراف اطلاعاتی ما و امکان حضور ما در اسرائیل، آن قدر هست که بتوانیم نتانیاهو را ترور کنیم؟!! موفق باشید

38555
متن پرسش

سلام و درود محضر حضرتعالی: ۱. در جایی فرموده بودید مطابق طلب مردم هر زمانه اون چیزی به میان میاد که جوابگوی اون طلب باشه و در این تاریخ، انقلاب اون شانی هست که جوابگوی طلب ماست. و به عبارتی انقلاب ظهور حقیقت در برابر تکنیک هست که پدیدار شده. اینکه ظهور حقیقت در این تاریخ، انقلاب هست، ادعای کمی نیست. چطور این مسئله قابل دفاع هست؟ اگر بخوایم با حکم شرع به این موضوع نگاه کنیم چگونه توجیه شرعی داره؟ لطف بفرمایید برای فهم حقیر تبیین بفرمایید. ۲. نظرات علامه طباطبایی پیرامون انقلاب هم شایان توجه است وقتیکه ایشان می‌گویند اولین شهید این انقلاب، اسلام است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان» https://eitaa.com/matalebevijeh/17710 شده است. به گمانم می تواند نسبت به این امر کمک کند و همان طور که مکرر عرض شد درک حضور تاریخی مانند درک تقدیر است که هرکس باید خودش احساس کند. زیرا امری انتزاعی نیست که قابل اثبات و یا نفی باشد. ۲. در کتابی که اخیراً در رابطه با نظرات علامه طباطبایی در رابطه با انقلاب نوشته شده روشن می کند که این سخن را آقای کدیور از قول فرزند آیت الله قدوسی یعنی نوه علامه طباطبایی نقل می کند؛ در حالی که ایشان آن را تکذیب می نماید و با این که به آقای کدیور تذکر می دهند که این سخن که از قول من گفته اید، کذب است؛ همچنان ایشان آن را روی سایت خود نگه داشته اند. موفق باشید

38546
متن پرسش

آمریکا و اسرائیل با فریب برخی مسئولان ما فقط ترور و آسیب نظامی ایجاد نکردند، بلکه مهم‌تر از آن یک جنگ شناختی برای ایجاد اختلاف در جبهه حق بوجود آوردند که به مراتب خطرناک‌تر و مخرب‌تر است. یکی از اهداف دشمن در جنگ شناختی ایجاد بی اعتمادی به امام جامعه و فرماندهان نظامی ‏و مسئولانی است که با تشخیص درست وظیفه و فهم رهنمودهای رهبری مواضع درست و دقیقی علیه دشمن گرفتند. همه نیروهای انقلابی که با بصیرت از افتادن در دام دشمن به جریان تشنج و چند دستگی خود داری کردند، قابل تقدیرند. ملّت انقلابی و داغدیده‌ی ما و ملّت‌هایی که چشم امیدشان به رهبری، ملّت و دولت ایران دوخته شده، منتظرند تا ببینند مسئولانی که اعتراف به سهل انگاری در مقابل دشمن کردند، چگونه اشتباه خود را جبران می کنند. ملت بصیر و انقلابی بدون افراط و تفریط در برخورد با رهنمودهای رهبر حکیم و دلسوز انقلاب، ضمن پشتیبانی کامل و تمام عیار از نیروهای مسلح از مسئولان خود می خواهند، با احترام و التزام به حکم جهاد رهبر، امر مقدس آزادی قدس و نجات ملّت‌های مظلوم منطقه را تسهیل کنند. همانطور که رهبر انقلاب فرمودند احساس ضعف و نمایش ضعف در مقابل دشمن نتیجه‌ای جز جسارت و گستاخی دشمن نخواهد داشت. استاد نظرتون در این مورد چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله جریانهای نظامی و امنیتی کشور ذیل فرمان رهبر معظم انقلاب از پاکباختگان و سلحشوران نظام اسلامی هستند و همگی در کنار رهبر معظم انقلاب منتظر بهترین اقدام در بهترین شرایط می باشند که به عنایت الهی و هدایت حضرت صاحب الامر«عجل الله تعالی-فرجه» وعده صادق ۲ به بهترین شکل در بهترین موقعیت انجام شد. و خوب است که نسبت به بهترین موقعیت که ما جواب دادیم، بیشتر و بیشتر فکر شود در مقابل آنهایی که گمان می کردند ما تأخیرکرده ایم و از واژه خویشتن داری که در پیام سپاه بود؛ غفلت نمودند و گمان می کنند اگر ما زودتر اقدام کرده بودیم، رژیم صهیونیستی نسبت به شهادت سید حسن نصرالله خودداری می کرد. غافل از آن که برنامه و پروژه ترور رهبران جبهه مقاومت از قبل طراحی شده بود و زیبایی اقدام ما و موقعیت این اقدام منجر شد که نتوانند شکست اصلی خود را پنهان کنند و احساس پیروزی نمایند. موفق باشید    

38542
متن پرسش

«بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیهاست...» آیا اگر رهبر کبیر انقلاب امروز در کنار ما می بودند، همان پیامی که بعد از شهادت استاد مطهری اعلام کردند را در مورد شهادت سید مقاومت اعلام نمی کردند؟ آیا گریه و بغض اشخاصی مثل آن خانم مجری شبکه المیادین در خواندن خبر شهادت سید مقاومت گواه بر این بیداری ملت ها نیست؟ آیا این طرز جاری شدن نام شهید و سید الشهدای مقاومت بر لبان مجری خانمی که در ظاهر اصلاً به شریعت اسلام مقید نیست و شاید مسلمان هم نیست، از تقدیس و تکریم شهید و شهادت در ذهن او و ارادت قلبی او به شهیدان راه مقاومت در جانش پرده بر نمی دارد؟ آیا این پدیده ها تأییدی بر پیام امام نیست که زنده ماندن این نهضت به این خونریزی هاست؟ آیا شهادت مجاهدی دلیر و حکیمی بزرگوار و با بصیرت همچون سید حسن نصرالله رحمت الله الیه و به جوش آمدن خون هزاران هزار آزاده در سرتاسر جهان گواه بر این نیست که خداوند دعای امام کبیر انقلاب را مستجاب نموده و مشعل شهادت را برای ما تا به حال حافظ و نگهبان بوده تا با روشن بودن این مشعل اسلام راستین زنده بماند و هر روز بیشتر از دیروز در صحنه روزگار حاضر باشد، حقانیت خود را در برابر چشمان بیدار آشکار کند و باطل بودن و کفر و استکبار و ظلم بودن جبهه مقابل آن را هر چه بیشتر برای بشریت عیان کند؟ پس شهادت قهرمانانه و زیبای سید مقاومت را باید به او و جبهه مقاومت تبریک گفت و نگران نبود، چراکه شهادت این راست قامتان تاریخ همیشه ضامن امتداد راه و مکتبشان بوده و ان شاء الله همچنان هم خواهد بود. ولی آیا نباید آن وقتی ترسید و نگران بود که تن رهبر مکتب سالم بماند ولی خود مکتب به سمت انحراف و سازش با استکبار برود؟ کما اینکه این خطر از سوی جبهه خودی بسی شدیدتر حس می شود و خدا نکند روزی بیاید که سازشکاران در پشت واژه های دلربا و فریبنده صلح و عقلانیت بر ما چیره شوند که در آن صورت شهادت و مقاومت در اذهان بی معنا شود و خداوند دیگر ما را لایق مقام شهادت نداند و این مشعل فروزان خاموش گردد که حاصل آن چیزی نخواهد بود جز زندگی در اوج ذلت و بردگی و انحطاط انسانیت و به سر بردن در روزمرگی ظلمات بی معنایی زندگی! التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً چه کسی باور می‌کرد که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پس از قبول قطعنامه همچنان از خداوند تقاضا کنند که مشعل شهادت خاموش نشود. راستی را! چه اسراری در حضور شهید برای ادامه این راه در میان است که او یعنی شهید برای ادامه این راه باید زنده‌تر از حیاتی باشد که در زندگی دنیایی خود دارد تا بتواند به همراهان خود دلداری و امیدواری دهد که «أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». و این است که ملاحظه می‌کنید مجاهدان حزب الله امیدوارتر از دیروز خود که سید مقاومت در کنارشان بود؛ در صحنه حاضرند. این به جهت آن است که سید مقاومت در بصیرتی جدید، نابودی اسرائیل را نه مانند دیروز که پیش‌بینی می‌کرد؛ بلکه احساس می‌کند و به حکم قرآن که فرمود: «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» بشارتی و آینده‌ای بزرگ را که در میان است به جبهه مقاومت در هر کجا که هست، خبر می‌دهد و هرگز نباید از این نکته مهم غفلت کرد. آری! هرگاه که حضوری الهی در تاریخ همراه با شهادت به میان آید، حکایت از آن دارد که آینده‌ای ماورای تاریخی که مستکبران شکل داده‌اند، در پیش است. و این راز و معجزه شهادت است و معلوم است که حضرت روح الله با آن بصیرت خاص خود برای ادامه تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده است؛ تقاضا کند: «خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.» موفق باشید                

38537
متن پرسش

سلام استاد وقت تون بخیر: در مورد صحبتهایی که آقای پزشکیان در آمریکا کرده و اسراییل رو یه کشور معرفی کرده و اینکه این صحبت شون یه پالسی بوده که اسراییل جرات کنه سید حسن نصراله رو ترور کنه سوال دارم. اینکه ما تا کی تحمل کنیم اینگونه صحبت کردن ایشون و اطرافیانشون رو که یکی به نعل یکی به میخ میزنن و اینکه نمایندگان مجلس حتما وظیفه ای دارند ولی وظیفه ما در قبال این رفتارهای نابخردانه چیه؟ لطفا راهنمایی کنین. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در کشور ما بحث در دو نوع حضور و دو نوع نگاه در این جهان است. یک نگاه گمان می‌کند می‌تواند در همین نظم جهانی زندگی کرد و عملاً مجبور است اسرائیل را نیز تحمل کند. نگاه دیگر متوجه است نظم موجود جهان مانع زندگی تعالی‌بخشِ انسان است و باید به تاریخ دیگری نظر کرد که انقلاب اسلامی به میان آورده. و مردم باید نسبت به این دو نگاه تکلیف خود را معلوم کنند وگرنه به صِرف انتقاد از آمریکا و اسرائیل کافی نیست که آیا به انقلاب اسلامی و تاریخ دیگری معتقدند؟ و یا نه؟ اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان»https://eitaa.com/matalebevijeh/17706 شده است خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشید

38531
متن پرسش

استاد سلام علیکم: توجه شما را به بخشی از سخنرانی شهید نصرالله جلب می‌کنم که ایشان می‌فرمایند اگر به پاسخ قضیه ترور ابومهدی و حاج قاسم کم پرداخته شود خطرناک خواهد بود. راست می‌گفت از زمانی که سردار بزرگ ما را زدند و ما اون پاسخ مضحک را به آمریکا دادیم که با ۱۳ تا موشک پایگاه آمریکا را زدیم و گفتیم این بخش اول بود و خبری از دومی نشد یا اون حمله ای که به اسرائیل کردیم و گفتیم اولیش بود و خبری از دومیش نشد و اون انتقامی هم که گرفتیم طبق وعده ای که سرداران مان داده بودند قبل از این قضایا که یا پالماخیم یا دیمونا را خواهیم زد ولی نزدند و ادعاهایی که کردند ما را خیلی بالا بردند ولی الان اون بالا می بینیم خبری نیست یا خونخواهی شهید هنیه عزیز. استاد برای ما تبیین بفرمایید که آیا کم کاری و کوتاهی فرماندهان هست یا اراده رهبری که اگر کوتاهی از فرماندهان باشد ما به گفته رهبری می‌دانیم که عقب نشینی غیر تاکتیکی غضب الهی دارد ولی اگر اراده رهبری باشد ما به رهبر خود اعتماد داریم اگر نیز آن هم برای ما تبیین شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در این مورد به جواب سؤال شماره 38530 رجوع فرمایید. موفق باشید

38530
متن پرسش

استاد سلام علیکم: چقدر این نیافتادن در تله تنش شبیه حرف بنی‌صدر هست که زمین بدیم و زمان بخریم! نظر شما چیست؟ آیا باید اسرائیل بعد از شخص دوم مقاومت سراغ شخص اول بیاید یا در قلب تهران و ما همچنان بگوییم که صبر راهبردی یا بگوییم اسرائیل می‌خواهد ما را درگیر جنگ کند و ما زرنگ هستیم و خودمون را درگیر نمی کنیم؟ اگر قرار بود ما با اسرائیل درگیر نشویم پس خیلی بیجا می‌کنیم که می گیم حیفا و تل‌آویو را اگر غلطی کرد با خاک یکسان می کنیم؟ استاد از آمریکا و اسرائیل هیچ غلطی نمی‌کنند رسیدیم به جایی که جمهوری اسلامی هیچ کاری نمی کند! باید اسرائیل دیگر چکار کند و چه خط قرمزی را رد کند تا ما بعد از این همه شعار یکم عمل کنیم؟ ته کار ما همینه که بریزیم توی خیابان چندتا مرگ بر اسرائیل بگیم؟ یعنی همین؟ بعد هم با چند تا تحلیل خودمون را گول بزنیم که نه چقدر خوب شد!

متن پاسخ

سلام علیکم: بحمدالله ایران به رهبری حکیمی فرزانه تا آنجا در صحنه حاضر است که ملاحظه کردید چگونه در حساس‌ترین موقعیت، کنار سید حسن نصرالله، سرتیپ عباس نیلفروشان که معاون عملیات سپاه پاسداران بود حاضر است و ملاحظه کردید که نتانیاهو در سازمان ملل همه عصبانیتش به جهت حضور فعّال ایران در صحنه است و راز شکست خود را تنها ایران می‌داند. و این بهترین برخورد حکیمانه است تا ما به همین روش نگذاریم اسرائیل این شکست را با درگیری مستقیم ما پنهان کند و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند رژیمی که همچون یخ در حال ذوب شدن است به نحوی این ذوب‌شدن و از بین‌رفتنِ هژمونی را به حاشیه ببریم. آرزوی نتانیاهو در این شرایط آن است که به طور مستقیم با ایران وارد جنگ شود تا از یک طرف شکست او در مقابله با حماس به حاشیه برود و از طرفی حتماً آمریکا را مجبور خواهد کرد به دفاع مستقیم از اسرائیل، مستقیماً با ما وارد جنگ شود. و البته همان‌طور که مسئولین محترم کشور فرموده‌اند انتقام ما به وقت خودش انجام می‌گیرد. ولی به گفته آقای دکتر صدرالحسینی این زیباترین روش استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17686.  که اولاً: از یک طرف کاملاً ایران در حال جنگ با اسرائیل است و از طرف دیگر آرزوی جنگ مستقیم اسرائیل با ایران را که موجب پنهان کردن شکست آن و موجب مظلوم‌نمایی آن رژیم می‌شود و آمریکا را مجبور به ورود به دفاع از آن رژیم می‌کند؛ از اسرائیل بگیرد. 
به نظر می‌آید خوب است به نکته‌ای که آقای دکتر جواد لاریجانی کارشناس مسائل بین المللی با خبرگزاری فارس متذکر می‌شوند؛ فکر شود که می‌فرمایند: «این پدیده دردناکی برای انگلیس و آمریکاست؛ رژیم صهیونیستی که چیزی نیست و تنها یک بخش کوچک از پروژه بزرگ صهیونیسم است.️ وی افزود: در هیچ موردی در دفاع از حرکت های مقاومت کوتاهی نکرده ایم. ما اگر ورود می کردیم به نفع مقاومت نبود؛ بنا نیست که کشورگشایی کنیم البته ما حمایت سیاسی و نظامی هم می‌کنیم.️ لاریجانی گفت: در حمایت از مقاومت خجالت نمی کشیم ولی به این معنا نیست که اگر اتفاقی افتاد نیرو بفرستیم.️لاریجانی اظهار کرد: اینکه مستشاران ما در لیست شهدا هستند به این معنی است که می خواهیم آنها را توانمند کنیم که روی پای خودشان بایستند و خودشان بجنگند.» https://b2n.ir/g82598 موفق باشید

38528
متن پرسش

سلام.
افکند خبر دشمن در شهر اراجیفی / کو عزم سفر دارد از بیم تقاضایی

در این بیت به معنی خواستار قضاوت شدن است. دشمن نور نورانیت که از دل تاریکی‌ها آنچنان ارتزاق زقوم و بلعیده شدن در سموم کشنده بشریت کرده است که در شهر جهان کنونی داد قضاوت خواهی سر داده، بگمانش کشتن سیّدان عالم حکم قضای برحق و راستی است. او به سّید حسادت می‌ورزد و ما نیز... او از سبقت سّید بیم دارد ما نیز... هرچه او دارد ما نیز... تنها تفاوت ما و او اینست که ما رشک شهادت فی سبیل الله او می‌بریم او رشک به زنده بودنش در میان ما را.... ما بیم زمینی شدن و زمینی ماندن می‌بریم او بیم زمینی ماندن.... عجب عالم با حساب سریع الوصولی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آینه‌ای جهان‌نما در مردی قامت برافراشت تا ما ابعاد انسان را با وسعتی که وسعت حقیقی انسانِ این دوران است به تماشا بنشینیم و خود را تا دوردست‌های وجود که یک بُعدمان اُنس با خداوند است و بُعد دیگرمان مقابله با ظلمات دوران؛ مدّ نظر آوریم و این یعنی افقی که سید حسن نصرالله در مقابل‌مان گشودند. افقی که بسی دور و بسی نزدیک است تا اگر گام‌ها را بلندتر برداریم و اهداف‌مان را از خودخواهی‌ها آزاد کنیم، او را در خود بیابیم و معنای زیباترین «بودن» را از طریق او تجربه کنیم و اگر او عزم سفر داشت، که داشت؛ راه را تا عرش برین مقابل ما گشود تا در راه نمانیم. موفق باشید  

38525
متن پرسش

سلام و احترام: پیام مهم امام خامنه ای در خصوص اتفاقات لبنان حاوی این حکم بود که: «بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.» آیا مقصود از این عبارت آن است که هر کسی در جایگاه خود (علمی،‌ تبیینی و نظامی و...) این فریضه را اقامه نماید یا اینکه مستقیماً بر وجوب جهاد نظامی دلالت دارد. بنده متوجه هستم که وجه تکلیفی و شرعی را باز باید از خود ولی فقیه پرسید اما می‌خواستم برداشت حضرتعالی را از این حکم حضرت آقا را بدانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در مسیری که با انقلاب اسلامی گشوده شد و عهدی که ما با شهدای‌مان از جمله سید حسن نصرالله بستیم، هرکس در مقابل هر امری که در این راستا پیش آید که مقابله با استکبار و صهیونیسم است کوتاهی نکند. از زنان خانه‌دار بگیرید تا مردان سیاست و جهاد. هر کدام با حضور در این تاریخ هر کاری که معنای مقابله با استکبار دارد را معنای خود قلمداد خواهیم کرد، به جای این‌که در چنین شرایطی مسیر دنیاطلبان و فرصت‌طلبان را در پیش گیریم و از فضا و عالَمی که تعهد نسبت به شهید و شهادت ما را در بر می‌گیرد؛ خود را محروم کنیم. موفق باشید      

38524
متن پرسش

سلام استاد: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شهادت سید مقاوت را به شما تسلیت می گم ان شاء الله آخر و عاقبت همه ما در این دنیای فانی ختم به خیر و رضای پروردگار دو عالم بشه. بفرمایید ما چه کنیم؟!! و در فقدان چنین استوانه‌هایی که در جای خود ما را معنا می‌کردند؛ راهمان چگونه ادامه پیدا کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر حضور تاریخی‌مان از طریق انقلاب اسلامی با حاج قاسم عزیز، آغازی را تجربه کردیم و با شهادت سید حسن نصرالله عزیز باز آغازی بعد از آن آغاز، در افقِ آینده ما گشوده شد. به گفته آقای دکتر سعید جلیلی «نظم جدید را فرزندان مقاومت رقم خواهند زد» فردایی که پرچم زرد و سبز حزب الله در دست جوانانی است از نژاد سفید و سیاه و سرخ. عرایضی در رابطه با جایگاه امروزین ما نسبت به شهادت سید حسن نصرالله عزیز تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله» به میان آمد https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 . این‌جا است که اگر اشک‌ها در فقدان آن روح بزرگ می‌ریزد، دل‌ها بسی استوارتر و با اطمینانی کامل به همان اطمینان سید حسن نصرالله در میدان است https://eitaa.com/matalebevijeh/17682. موفق باشید   

38507
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: در ایام هفته دفاع مقدس و به بهانه تجلیل از خاطرات شهدا و مجاهدان دفاع مقدس مواجهه‌ای ویژه در انقلاب اسلامی نسبت به شهدای دفاع مقدس وجود دارد که در هیچ کجای تاریخ جز درباره شهدا و اسرای کربلا سابقه ندارد در تاملی به چرایی این نوع مواجهه که خاطرات شهدا و ایثارگران را تا این حد برای ما عزیز و مقدس کرده، این چند سطر به قلم آمد که تقدیم حضورتان می‌کنم: فقط انسان است که می‌تواند خاطره بسازد فقط این ما هستیم که خاطر داریم، خاطرخواه کسی می‌شویم، خاطر کسی برایمان عزیز می‌شود و به‌خاطر کسی کاری انجام می‌دهیم. ما چگونه خاطره می‌سازیم؟ چگونه در خاطرها می‌مانیم؟ شاید با خطر کردن همین که یک روز در این حد خطر می‌کنیم که از روال عادی شهر و خانه بیرون بزنیم، با همین اندکی خطرکردن، خاطره یک روز در دل طبیعت را برای خود رقم می‌زنیم گویی نسبتی میان خطر و خاطره هست هرچه در خطر بزرگتری می‌افتیم یا جرأت و جسارت بیشتر خطرکردن را به خود می‌دهیم، قوت و قدرت خاطره هم بیشتر می‌شود. شاید خاطره یک روز از زندگی تا زنده‌ایم برای ما زلال و قوی باشد، اما همین که ما را به خاک سپردند، خاطره ناب ما نیز با ما دفن می‌شود. وقتی مُردیم چه خاطره‌ای از ما باقی می‌ماند، در خاطر چند نفر می‌مانیم؟ شاید در خاطر آنها که برایشان خطرکرده‌ایم تا مدتی زنده بمانیم بعضی چنان خطری می‌کنند که تا قرنها در خاطر میلیونها نفر زنده‌اند، حتی بدون اینکه بدانیم و توجهی به آن داشته باشیم که چرا خاطره کسی در میان ما اینچنین عزیز است. ‌مگر خاطره شدن چه اهمیت دارد؟ چه بسیار، کسانی که از خودگذشتگی‌ها کردند که در خاطرها بمانند اما هیچ‌کس آنها را بخاطر نمی‌آوَرَد و چه بسیار مردان و زنانی که بی‌دغدغه نام و بدنامی؛ نه به خاطر خاطرها و خاطره‌ها، بخاطر کسی که در خاطرشان عزیز بود، گمنام و خاموش رنجها کشیدند، جامهای تلخی را نوش کردند و حضورشان در قلب انسانها، تنها به اراده ربّ قلوب زنده ماند؛ گویا او، نوعی از حیات را در ضمن بودن آدمیان در این دنیا برای آنها حفظ کرده‌است. گویی عمرشان برای شدت بودنشان در تاریخ انسانی کوتاه بوده و حال در خاطرها و خاطره‌ها زنده‌اند، تا امتداد وجود دنیایی‌شان، تاریخ‌سازی‌شان، قرنها بیش از عمر دنیایی‌شان امتداد یابد، تا قرنها می‌شود تماشایشان کرد، می‌شود آنها را شنید، می‌شود به آنها دل بست، می‌شود در افق وجودشان زیست، می‌شود با شادی‌شان خندید و با غمهایشان گریست می‌شود بخاطرشان مُرد، می‌شود بخاطرشان زیست https://eitaa.com/porsa_andishe

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه می‌توان تا قیام قیامت با شهدایی که با اشارات حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در راستای دفاع از اسلام، آن‌چنان به سوی جبهه‌ها دویدند که تا عرش پرواز کردند نسبتی نداشت، راستی را! نسبت ما با اینان چه نسبتی باید باشد؟ چگونه می‌توان خود را با اراده‌های قدسی که آنان را در بر گرفته بود، یگانه ندانست. کسانی که همه حرکات‌شان حکایت از آن داشت که جان‌شان را ذیل اراده الهی قرار داده‌اند و شخصیت‌شان آینه اراده الهی شده است تا آن‌جایی که فهمیدند تاریخی آغاز شده با آینده‌ای بسی متعالی و باید خود را در آن تاریخ حاضر کرد تا معنای حضور در آینده معنای آن‌ها شود. آنان را در خاطره خود نگه می‌داریم تا خود را به پا کنیم. وقتی فهمیدیم دیروزمان برای‌مان کافی نیست و به بودنی وسیع‌تر و حضوری عمیق‌تر نیاز داریم، ناگهان میدان حضور در دفاع مقدس برایمان گشوده شد و این بود راز این که فهمیدیم «چگونه ما، ما شدیم». و در نتیجه سنگری به ظهور آمد که حماس و حزب الله نیز خود را در آن یافتند تا با کوهی از خاطره آنچنان در جهان و ذیل اراده متعالی الهی قرار گیرند که سید مقاومت در سخت‌ترین شرایطی که به گمان دشمن برایشان پیش آمده است احساس کنند همه چیز در اختیار آنان است و هیچ چیز در اختیار دشمنان اسلام نیست؛ و در نتیجه این‌چنین می‌گویند: https://eitaa.com/sheikh_ali_moghaddam/4029 . موفق باشید  

38506
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر استاد گرامی و بزرگوارمون، خدا حافظتون باشه. دعای مخصوص در نماز شب، فراموش نشیم. از دیروز که حکم قطعی شرعی رو از زبان ولی امر مسلمین جهان شنیدیم به این فکر کردیم که ما چطوری میتونیم برای آزادی قدس تلاش کنیم؟ کمکِ من نوعی به آزادی مسجدالاقصی چه کمکی میتونه باشه؟ نقش من چیه؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا گو هستم. علاوه بر کمک‌های مادی که گروه‌هایی در این رابطه فعّال هستند و می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم، باید منتظر بود تا ان شاءالله راهی گشوده شود. موفق باشید

38484
متن پرسش

سلام علیکم: من هم دلبستگی به مطالب شما دارم و از طرف دیگر عضو یک گروه از طرفداران حسن میلانی هستم. نمی توانم تشخیص دهم که حق با شماست یا حسن میلانی؟ باید چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با مطالعه آثار امام خمینی که حقیقتاً نیاز به جواب سؤالات مهم بشر جدید است و آینده بزرگی را برای ما می‌گشاید، می‌توانید تصمیم بگیرید. موفق باشید

نمایش چاپی