بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28304
متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده جایی فرمودید که آقای خامنه ای نایب حقه امام زمان عذرمی‌خواهم این تند روی است ایشان خود چنین ادعایی ندارند و ایشان هم ممکن الخطا هستند این حرفها جلوی نقد ایشان را می‌گیرد. فرمودید آقای منتظری درک درستی از منافقان نداشت اما استاد ایشان جگرگوشه خود را در راه انقلاب داده اند آن‌هم توسط همین‌ها چرا باید از اینها الکی دفاع کنند؟ از فوت ایشان ۱۰سال می‌گذرد هنوز دفترشان پلمپ است چرا؟ در قضیه مجاهدین فرزند ایشان احمد منتظری نامه ای به صدا و سیما نوشت و آنها را به مناظره فراخواند اگر نظام محق بود درخواست را می پذیرفت؟ مدت ۲۰ سال علیه ایشان حرفها و اتهام ها زده شد اما به ایشان اجازه دفاع داده نشد؟ تشکر می کنم امیدوارم لفظ تندروی حمل بر بی ادبی نباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حتماً مستحضر هستید که ورود به این نوع مسائل نیاز به عرض عریض دارد که در محدوده ی سوال و جواب نمی‌گنجد. ۲. نایب الامام به این معنا نیست که او عین امام معصوم؛ معصوم باشد ولی شواهدی که در گفتار و رفتار او به چشم می‌خورد حکایت از آن دارد که مورد تأیید امام زمان باشد. موفق باشید

28274
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی دوستانم می‌گویند تو شخص غیر واقع بینی هستی و سعی داری با چشم بستن بر روی واقعیات سخن بگویی و توجیه گری های غیر متقن داری و این مطلب را به کرات از آنها شنیده ام. وقتی به آینده انقلاب امیدوارم و می‌گویم اینچنین نشده که از ریشه های انقلاب انحراف تمام و کلان پیدا کنیم و مستحل شویم بلکه معضلات ناشی از کنار نزدن غبارها و حجابها برای شنیدن صدای انقلاب اسلامی و روحیه غیر تمدنی و غیر انقلابی و التقاط ها و درک های سطحی و غیر دقیق برای نیل به تمدن نوین اسلامی و عبور از مدرنیسم هست و اتفاقا انقلاب اسلامی ظرفیت حل این معضلات و عبور از آنها را دارد و نظریات و طرحهایش در حال شکل گیری است، و بحمدالله علیرغم برخی ظواهر، ظرفیتی مثل مردمی نجیب و انقلابی و دلبسته به مکتب امام داریم و اعتقاد ندارم مردم بین شان این هویت دینی و انقلابی رخت بربسته، می‌گویند تو غیر واقع بین و توجیه گر و چشم بسته بر اوضاعی و کوتاه هم نمیایی. آیا اینگونه سخنان و بینش من نشانه بودن در یک فضای چشم بسته و غیر واقع بینی است و این بینش من به انقلاب و سیری که دارد طی می‌کند و نقطه امروزی که در آن هست، یک امر پافشاری بر غیر واقع هاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً رفقا باید از ظاهربینی فاصله بگیرند و متوجه باشند هر وقت حرکت توحیدی در تاریخی شروع شود، برای عبور از تنگناهای تاریخ گذشته، زمان نیاز داریم. آیا واقع‌بینی حکایت از آن نمی‌کند که هرجا فرهنگ غربی به میان آمد، بنیاد آن جامعه را به ویرانی و آشفتگی و سرگردانی می‌کشاند؟ و آیا راهی جز مقاومت برای تحقق نظام توحیدیِ اسلامی در پیش داریم؟ موفق باشید

28277
متن پرسش
با سلام و خدا قوت استاد: در سرگذشت شهید سلیمانی شاید یه دلیل موفقیت اون این باشه که همنشین استاد حایری بودن این خیلی قابل تامل است به نظرم و اینکه خود آیت الله حایری هم از بچه های جبهه و جنگ اون دوران بودن از این واقعه به نظرم میشه استفاده کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمت کند آیت اللّه حائری شیرازی آن حکیم فرزانه و خودساخته و جهان‌دیده را. همیشه عرض بنده به رفقا بوده و هست که از ایشان بهره‌مند باشند. موفق باشید

28281
متن پرسش
سلام: با فرا رسیدن چله موسوی یاد جملات آخرین یادداشت سردار سلیمانی افتادم آنجا که خواهان دیداری از جنس دیدار موسی بود و ایشان هم بعد چهل سال مجاهدت به فیض شهادت نایل شدند آیا شما هم رابطه ایی می بینید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. واقعاً: «شراب آن‌گه شود صافی که در شیشیه بماند اربعینی». موفق باشید

28263
متن پرسش
سلام: در خصوص سردار سلیمانی سوالی دارم ، ایشان قبل از ظهور داعش بمدت دو سال در سوریه برای کمک به بشار اسد و حفظ حکومت ایشان جنگیده اند. می خواستم بدانم عزیزانی که اعتقاد به حقانیت راه ایشان و انقلاب دارند چگونه از این موضوع (جنگ ایشان بر علیه مردم سوریه و دفاع از حکومت بشار اسد) دفاع می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که به بهانه‌ی بهارِ عربی، می‌خواستند حکومت حافظ اسد را سرنگون کنند تا یکی از ارکان جبهه‌ی مقاومت را که بشّار اسد نیز اعتقاد به مقاومت در مقابل اسرائیل داشت؛ سرنگون نمایند. و اتفاقاً رهبر معظم انقلاب با هوشیاری متوجه‌ی این امر شدند و در عین حفظ دولت اسد، پیشنهاداتی برای تغییر نظام سیاسی سوریه داده شد و عملی گشت. موفق باشید

28257
متن پرسش
با سلام: چرا مطالب عمیق وحدت وجودی را در قرآن نمی توان بطور آشکار یافت شاید اوجش «هو الاول و الاخر» باشد که آن‌هم ظاهرا معصومین در روایات تفسیری بغیر از تفسیری که عرفا داده اند بیان کردند حقیر اندک آشنایی که با سخنان عرفا دارم بقرآن که مراجعه می‌کنم دچار یاس و سرخوردگی می‌شوم چه معارفی می‌توانست تبیین کند نکرد و پرداخت به مطالب حیض و جنسی و یا مثلا آیه دین بزرگترین آیه قرآن درین عصر چه گرهی می‌گشاید چرا باید عمرها صرف قرائتش شود با اینکه علم هزاران راهکار بهتر را فراهم کرده باری اگر خوب در قرآن دقیق شویم متوجه می‌شویم تلاشهای دکتر سروش در چه راستاییست باید قرآن را رویاهای رسول دانست والا با تناقضاتش چه کنیم؟ باید رسول را متاثر از فرهنگ زمانه اش دانست شما قرآن را با دیوان شمس مقایسه کنید مولوی چه شوری در عالم افکنده و ما را بسوی عشق ورزی با خدا رهنمون کرده این کجا و غل و زنجیر و حمیم و «کلما نضجت جلودهم» قرآن که متناسب همان فرهنگ عربهاست کجا؟ حتی لغت عشق هم در روایات (قرآن که هیچ) درست و حسابی نیامده باری بنظر می‌رسد از اسلام عرفان بدست نمی‌آید و این وصله پینه های عرفا ره بجایی نخواهد برد و قول صائب اینست چون جریانهای ادیان هندی سابقا در خراسان فعال بود عرفای مکتب خراسانی متاثر شدند و وارد اسلام کردند البته می‌دانید که نگاه روایات به اهل تصوف مثبت نیست از طرفی چرا باید بزرگان عرفان سنی باشند مگر شرط حقیقت ولایت نیست و همچنین ظاهرا تا قبل از سید حیدر راه شیعه از عرفا جداست پس لااقل شیعه با عرفان میانه ای ندارد شما یک روایت نشان دهید که از ان فنا فی الله یا فیض اقدس و مقدس و... بیرون بیاید بنابرین من تلاشهای دکتر سروش در حفظ اسلام با اینکه بنظرم بخوبی عمق فاجعه را متوجه شده است را وافی نمی‌دانم و حقیقت را جای دیگری باید یافت مراجعه به اوپانیشیدها و کتاب شریف گیتا مرا بدین نتیجه رساند دین برحق دین هندوست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی راه دیگری را یافته‌اند و بنای جدال هم در میان ندارند. وقتی کسانی با نظر به اصل قرآنی همه‌ی عالم را محل حضور خداوند می‌یابند، جز وحدت شخصیه‌ی وجود برایشان معنا ندارد. زیرا بقیه‌ی مخلوقات، مظاهر انوار او هستند و نه موجوداتی در عرضِ وجود خدا. موفق باشید

28252
متن پرسش
سلام علیکم: سوالات را مرور می‌کردم که به سوال ۲۸۲۴۰ رسیدم که نظرم روی آن رفت. عجیب است که فکر می‌کنیم انقلاب اسلامی به اجل محتوم خود رسیده و انقلاب را تمام شده می‌دانیم و مانده در اولیات خویش فرض می‌کنیم. عجیب است مشکلات و معضلات کنونی را پایان کار نهضتی می‌دانیم که امانت اولیاء و انبیاء الهی است و پرچمدار توحید در مقابل مدرنیته و طلیعه دار افقی که افق مد نظر حرکت توحیدی تاریخ است. کدام ملتی به تمدن سازی فکر کرد و گام برداشت و این مشکلات را بلکه چند برابر نداشت؟ حتی همین غرب که طلایه دار مدرنیسم بود و عصر رنسانس را رقم زد، کجا فکر می‌کردند با آن مشکلات و بدبختی ها و سختی هایی که خودشان در کتب تاریخی شان می‌نوشتند، روزی از دل کارشان اعلامیه جهانی حقوق بشر و لیبرال دموکراسی و تمدن مدرن بیرون بیاید و مگر همین تمدن غیر قدسی و معیوب مدرن که خیلی به آن انتقاد داریم، بی چنین مشکلاتی ایجاد شد. کدام حرکت توحیدی که انبیاء و اولیاء پیشگام آن بودند مشکلات و موانع و معضل داخلی و خارجی نداشتند و مگر سوره بقره اشاره به همین عبرتهای حرکت انبیاء برای مسلمین و کسانی که به طلوع حق فکر می‌کنند، نیست؟ انقلاب اسلامی اگر تمام شد، چگونه امثال هانیتنگتون و فوکویاما و کسینجر و دمارانژ، آن را مهمترین حرکت در برابر مدرنیته دانستند و چه شد که در پس از این اتقلاب شخصیتهایی مثل حججی و سلیمانی و آوینی و چمران و الله کرم تربیت شدند و چگونه است که ما امروز این بستر را می‌یابیم بیاییم مبانی تمدن مدرن را نقد کنیم و خود کارشناسان جهانی از مرگ علم اقتصاد مدرن و زوال جامعه شناسی و مبانی معرفتی و انسان شناسی مدرنیته که تبدیل به الگوهای جهانی شده است، بگویند و امروز ما در بستر انقلاب اسلامی به فکر تحول در مبانی علوم انسانی و تولید علم و احیاء راهکارهای جایگزین باشیم و بتوانیم الگوی اسلامی پیشرفت با نظریات دین پایه تولید کنیم؟ به راستی اگر بستر انقلاب اسلامی زنده نبود، ما امروز شجاعت و فرصت داشته باشیم در نقد مبانی و حوزه های متعارف کنونی جهان و تمدن مدرن بگوییم و کجا امثال شیخ عمران نزار حسین به رهبر انقلاب نامه می‌نوشتند که لطفا دنیا را از گوانتاناموی پولی و اقتصادی متعارف نجات دهید و این بستر را شما با انقلاب اسلامی در اختیار دارید و کس دیگری چنین توانایی و بستری ندارد؟ امروز بیش از هر روز زوال لیبرال دموکراسی و سوسیالیسم و اینکه بشریت راه و جهانی دیگر را می طلبد،احساس نمی‌کنیم و آیا راهی جز انقلاب اسلامی دارای چنین ظرفیتی است؟ آیا مشکلات امروز جامعه ما ناشی از همین بحران تمدنی و تذبذب ما نیست که بستر تمدن مدرن را آورده ایم بعد خواستیم فوقش با چند روایت و آیه و حکم آن را حتی الامکان اسلامی کنیم و به اجرا در آوریم؟ آیا ثمره روحیه غیر انقلابی و روحیه گزینش گری و بی هویتی مقابل الگوهای توسعه و تکنوکراسی نیست؟ به یاد دارم خیلی زیبا بعد از سخنان حضرت آقا که درباره وضعیت آمریکا و افول آن فرموده بودند، سوالی از خدمتتون شد که چطور حضرت آقا آمریکا رو سرزمین ظلم می‌دانند و از الیگارشی آن می‌گویند وقتی ما در ایران این حوادث را می بینیم، خیلی زیبا فرمودید آقا متذکر ریشه شده اند و ریشه همان گرایش به بستر فرهنگ لیبرال دموکراسی و مدرنیته است توسط افراد گرایش دار به آن در ایران انجام می‌شود و با افول آن، وضعیت متفاوت را تجربه خواهیم کرد. عذر میخوام مطلب طولانی شد؛ ولی واقعا بشخصه پایان انقلاب را نمی بینیم بلکه بعثت انقلاب را در گام دوم می بینم و به نظرم جا دارد چندین بار این فصل از کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی که درباره علت آینده دار بودن انقلاب فرمودید و چندین بار هم رویش تاکید داشتید، نظر شود و واقعا قابل تامل و به نظرم پاسخ به بسیاری سوالات است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، همان سخنی است که استاد شیخ عمران نزار حسین به رهبر معظم انقلاب پیام داد. و مسلّم دشمنان نظام توحیدی انقلاب اسلامی خواسته و یا ناخواسته در مسیری حرکت می‌کنند که سیطره‌ی سرمایه‌داری و به‌خصوص سیطره‌ی دلار، به حاشیه می‌رود. به جمله‌ی آن بزرگی فکر کنید که فرمود اگر در جنگی طرف مقابل در عین آن‌که از نظر قوای ظاهری ضعیف است، ولی باور به شکست ندارد حتماً پیروز می‌شود. ما می‌توانیم موقعیت خود را در امروز و آینده درست درک کنیم که در راه ورود به تاریخ توحیدی، روز به روز حیاتی برتر از دیروز قابل احساس است مگر برای آن‌هایی که بنا دارند با ادامه‌ی زندگیِ غربی، خود را دنبال کنند. عجیب است که اینان شکستِ آن تئوری را به پای نظام اسلامی می‌گذارند و این، به جهت ظلمات آخرالزمانی و قرار گرفتن در تامّه‌ی کبرایی است که آن‌ها را فرا گرفته است. همان‌طور که بحمداللّه متذکر افقی هستید که گام دوم انقلاب به عنوان بعثتی بعد از بعثت در مقابل ما قرار داده؛ به مأوایی نظر دارید که هم‌اکنون به مقصد رسیده‌اید. موفق باشید

28251
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ممنون بابت تلاش و زحماتتون. اگر بخواهم تحقیقی عمیق وهمه جانبه بر مبانی آزاداندیشی دینی داشته باشم شما چه توصیه ای دارید؟ متشکرم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سعی شده است موضوع آزاداندیشی و مبانیِ مربوط به آن در میان گذاشته شود. موفق باشید

28240
متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: جایگاه سخنان رهبر بعد از انتخابات را متوجه نشدم اکثر مردم ایران و قم شرکت نکردند پس تجلیل برای چه؟ چرا به عدم حضور با شکوه اکثریت اشاره ای نداشتند آیا روند انتخابات از ۸۸ به بعد ما را متوجه نمی کند که ملت از انقلاب گسستند و به پایان راه رسیده ایم حرفهای شما زیباست و کسی را چون شما نمی شناسم که افق های متعالی انقلاب را تبیین کند اما چه سود که پای بست خانه سست است و انقلاب در اولیات خویش درمانده خداحافظ انقلاب و آرمانهای بلندت. لکل امه اجل. راستی استاد پس از این نظام چه کار می‌کنید بعید می‌دانم نظام جدید آزادی بیانی بشما بدهد از طرفی آنقدر غرب ستیزی کردید که آنها هم شما را نخواهند پذیرفت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت توحیدی همواره گشوده است سعی بفرمایید با قواعد و سنت‌های عالم، جامعه و تاریخ را تحلیل کنید تا گرفتار سطحی‌نگری و ظاهرگرایی نشوید. موفق باشید

28248
متن پرسش
سلام علیکم: مهمترین راه برای اینکه با دیدن معضلات و مشکلات و سوء تدبیرها که در جامعه است و حجاب انقلاب شده است، زمین گیر و ابن السبیل نشویم و با بدبینی، گذشته و راهی که آمدیم در این چهار دهه را نگاه نکنیم و دچار سوء ظن و یاس نشویم و مانند حضرت آقا، نشانه های رشد را ببینیم و معتقد به رشد در طی این چهل و یکسال باشیم و بزرگترین جهاد را برای ادامه حرکت در چله دوم نهضت، پرورش نهال امید ببینیم، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط توجه به وجه توحیدی انقلاب اسلامی و این‌که توحید، یک حقیقتِ بیکرانه است که در عین لطیف‌بودن و به چشم‌نیامدن، عزیز است و هرگز مقهور هیچ‌چیزی نمی‌شود و کلّیّت انقلاب اسلامی در مقابل استکبار، توحیدی می‌باشد و یقیناً جایگاهی محکم و زندگی‌ساز دارد، چیزی که شهدا متوجه‌ی آن شدند. موفق باشید

28238
متن پرسش
سلام مجدد استاد: سوال قبلی که برایتان فرستادم ، به این منظور بود که برخی بسیار درگیر زدن آقامیری هستند ، نه به طرز نقد ، بل به طرزی غیر اسلامی. اخیرا مباحثی در فضای مجازی مطرح شده که نویسنده به زعم خود دارد ثابت می‌کند که اقا میری عاقبتش به شر خواهد بود صددرصد! خب ما می‌بینیم حرفهای غیر حکیمانه را دارند با حرفهای غیر حکیمانه پاسخ می‌دهند! و همین ضرر افزودن بر ضرر است. برعکسش رفتار آقای دکتر رفیعی بود که دیدیم. وگرنه بحمدلله ، بحمدلله ، ما با رفقایمان در تهران ، حدودا ۷ سال پیش نشستیم و طبق کتاب معاد حضرتعالی ، (به سادگی) مبنای غلط نظرات ایشون رو در مورد معاد نقد کردیم و ایرادات رو به کلی با هم بررسی کردیم و دوستان هم به خوبی استقبال کردند. ولی این طرف بوم افتاده هم کم نیستند استاد. همیشه مشکل داشتیم از افراط و تفریط به همین خاطر بنده مجبور بودم و هستم به شخصی بگویم آقای آقا میری اکثر صحبتهاشان مبنا ندارد و قابل نقد است، به شخصی دیگر بگویم : درست است که نقد فراوانی به صحبتهایش داریم ، ولی این دلیل و حجت بر این نیست که اولا به راحتی مورد لعن قرار بدهید و به راحتی از جرگه انقلاب بیرون بیندازیم. ما از حضرتعالی آموختیم انقلاب وسعت و صدر سعه اش بیش از این است که از ایشان هم سخت تر گرفتار اشتباهات را در بر خود نگه داشته و ناگاه بیدار کرده. لذا در این پیامم ، می‌خواستم در مورد این مساله توضیح بفرمایید که آیا بنده اشتباه می‌کنم؟ یا حواسم به چه نکاتی باشد در مواجهه با این دو نوع تفکر که یکی آقا میری را خدا می انگارد و دیگری فحش و لعن؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد بحمداللّه خداوند به برکت خون شهدا و صداقت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» نوری را به ظهور آورد که اگر ما با افرادی که معاند نیستند و اشتباه دارند، درست مواجه شویم لایه‌های پنهان انقلاب اسلامی به ظهور می‌آید. آری! سعه‌ی صدری که نیاز امروز است از نان شب برای ما واجب‌تر است. موفق باشید  

28235
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد: با تشکر از اینکه مناظره را با اینکه بسیار سرتان شلوغ است گوش دادید. و شکر خدا این مناظره بابی شد که بعضی ها مبحث معاد را جدی بگیرند به دنبال ظن و گمان نروند، بلکه بروند به دنبال استدلال و تفکر محکم و مشاهدات معصوم (ع) لذا بحمدلله رفتار آقایون رفیعی و سرلک ، بعنوان پدری مهربان که متذکر اشتباهات فرزندش می‌شود ، بسیار راهگشا بود ، بنظرم هم برای آقای آقامیری و هم برای مخاطبین که خود آقای آقا میری طی کلیپی بعد از مناظره ، گفتند : آقای دکتر رفیعی با من مثل پدر رفتار کرد و گرنه اگر می‌خواستند به راحتی زبان مرا می‌بستند! کلیپش برایتان ارسال گردید. خدا به توفیقاتشان بیفزاید. آقای سرلک و آقای رفیعی را و خداوند باب تفکری برای آقای آقامیری باز کند ان شاءالله که خوشحال می‌شویم ایشان هم با تفکر مرحوم علامه طباطبایی مانوس گردند ، که آنطور که معلوم است ارادت هم دارند به علامه. و ای کاش این چنین گفتگو هایی بیشتر می‌بود. بنده باورم نمی‌شد ، به خود بنده ۷ نفر پیام دادند : تازه فهمیدیم که چرا می‌گفتید مبنا ندارد این حرفها، با این که بنده برای برخی ساعتها توضیح داده بودم ، ولی اثر این جلسه بیشتر بود! ای کاش به حرف مقام معظم رهبری گوش می‌دادیم برای کرسی های آزاداندیشی ، که یکی از آثارش این است که دیگر کسی نمی‌تواند حرف بی مبنا بزند. سوالی هم داشتم : آیا بنظر شما رفتار عده ای که بجای نقد فضا را می‌برند به سمت فحش و لعن و نفرین آقای آقامیری ، بهتر است چگونه مواجهه ای داشته باشند با حرف غلط و احیانا حرف درست ایشان؟ اساسا رفتار اسلامی با چنین اشخاصی چگونه باشد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه انقلاب اسلامی در شرایطی است که می‌تواند از طریق گفتگو افق‌هایی را در مقابل مخاطب خود بگشاید که اگر طرف مقابل معاند نباشد نمی‌تواند آن تذکرات و اشارات را نادیده بگیرد. به همین جهت در جزوه‌ی «ما و آینده‌ی انقلاب اسلامی» مؤکداً عرض شد ما در شرایط گفتگو قرار داریم نه در شرایط تحکم و محکوم‌کردن. و ملاحظه فرمودید که جناب آقای آقامیری هم متذکر این امر شدند و انصاف را نیز نسبت به آقای دکتر رفیعی رعایت کردند. موفق باشید

28206
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد: من کتاب هایی که شما در باب انقلاب اسلامی نوشتید را مطالعه می‌کنم. شما از تاریخ جدیدی سخن می‌گویید که توسط انقلاب اسلامی گشوده شده است. اما چرا من نمی‌توانم با سخنان شما همراهی کنم و نمی‌توانم همدل باشم زیرا وقتی وضع موجود را نگاه می‌کنم (وضعیت بد اقتصادی و فرهنگ و .....) نمی‌توانم با این روایت شما همراهی کنم، چه کار باید بکنم که بتونم به درک حقیقی سخنان شما برسم و بتونم اعتماد و تکیه کنم؟ مگر شهید بهشتی نفرمودند آینده انقلاب در گروه عملکرد ماست و شهید مطهری فرمودند اگر عدالت اقتصادی اجرا نشود انحطاط قطعی خواهد بود؟ از سوی دیگر شما از پیروزی صددرصد انقلاب اسلامی سخن می‌گویید و وقتی من سخنان شما رو با وضع موجود مقایسه می‌کنم احساس می‌کنم شما خیلی آرمانی سخن می‌گید. البته نمی‌دانم حتما شما افقی را می‌بینید که من از درکش عاجز هستم و چیزی که من در آیینه باید ببینم شما در خشت خام می‌بینید. به هرحال استاد خواهشا بنده را روشن کنید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر حرکت تاریخی طیّ فرآیندی از تاریخ گذشته عبور می‌کند. خوب است که در این مورد سری به جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» بزنید. موفق باشید 

لینک جزوه:نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ

28203
متن پرسش
سلام: پدر عزیز و گرامی ببخشید. وقتتون رو می‌گیرم، خیلی دارم رو نفسم کار می‌کنم و دوست دارم مسیر سیر و سلوک را برم. ولی بیشترین ضربه ای که میخورم. از همین زبان هست که شما بهتر از من میدونید زمان ما هم روزه سکوت نیست. اما واقعا نمیدونم چکار کنم؟ واقعا سخته اینکه بخواهم این همه سال یک خصلت بد رو از خودم دور کنم گاهی وقتها عاجز میشم خدا رو شکر تا حدودی نگهش داشتم از دروغ، غیبت و تهمت ولی گاهی وقتها خیلی حرف می‌زنم بعد پشیمون میشم. یا در مورد کاری که کردم زیاد توضیح میدم که اصلا نیاز نیست یا گاهی وقتها مشکلاتی که دارم رو به کسی که اصلا نیاز نیست توضیح میدم. واقعا نمیدونم. گاهی وقتها میگم ببرمش که دیگه حرفی نزنم. اگر امکانش هست کمک و راهنمایی کنید. ممنون میشم. اولین سالگرد فقدان فرزند عزیزتون رو تسلیت میگم و شریک غمتون هستم. خدا بهتون سلامتی و عمر با عزت عطا نماید. نگار. از اهواز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صد هزاران خلق در زنار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد. اصلاح نفس کار می‌برد؛ پیشنهاد بنده، دنبال کردن کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از  امام خمینی رضوان الله علیه کار ساز است. موفق باشید

28193
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: در پیرو سوال 28156 بی‌زحمت به این شبهه هم پاسخ بدین: «گیج شده ایم!؟» یک حرکت اجتماعی در دنیا توسط ملتها رخ داده، که واقعا نمی دانیم اسمش چیست!؟ اگر در سال ۵۷ در ایران رخ دهد به آن انقلاب می گویند، اگر همان اتفاق در سال ۸۸ رخ دهد به آن فتنه می گویند، اگر در سال ۹۸ رخ دهد، به آن اغتشاش می گویند، حال اگر در امریکا رخ دهد به آن اعتراض می گویند، اگر در سوریه رخ دهد به آن توطئه‌ مزدوران وهابی و اسراییلی جهت براندازی حکومت اسد می گویند! «واقعا گیج شده ایم.» به هجوم به مغازه ها در آمریکا، تلوزیون ایران اعتراضات مردمی می گویند، اما معترضین به نداشتن آب در غیزانیه خوزستان و معترضین به گران شدن یکباره بنزین در ایران را، اغتشاشگر و منافق می نامند. حمله معترضین و آتش زدن ماشینهای پلیس در آمریکا، خبرنگار صدا و سیما، ماشینهای پلیس در آتش خشم معترضین همچنان می‌سوزند، آتش زدن سطلهای زباله در اعتراضات مردمی ایران برای ایجاد دود بخاطر بی اثر کردن گاز اشک آور، گزارش صدا و سیما: آشوبگران دست به تخریب گسترده اموال عمومی زدند! چی بگم والا!؟ «واقعا گیج شده ایم.» جا دارد از دکتر عباسی! و استاد رایفی پور! و پروفسور ازغدی! و استاد سخن حداد عادل، خواهش کنیم تعاریف رفتارهای فوق را تبیین و مشخص بفرمایند. خداییش ما که گیج شدیم. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم جای گیج شدن باشد وقتی جبهه‌ی توحید و جبهه‌ی استکبار مقابل هم قرار بگیرند، مسلما هر جریانی که به نحوی با استکبار و  تنگناهایی که آن جبهه برای مردم ایجاد می‌کند مقابله کند، جبهه‌ی انسانی است. موفق باشید

28186
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پاسخهای قبلی تان، درباره محرومیت ما نسبت به داشته هایمان و همان بحث استحاله در ذیل توسعه و نظام سازی مدرن فرمودید و اینکه جهانی بین دو جهان طلوع کند که البته صبر و همت خاصه خویش را می طلبد. به نظرم خروج از این به اصطلاح تذبذب تمدنی که در آن سوال مورد پرسش بود، اگر بخواهیم عبور کنیم و به خودآگاهی تاریخی جهت طلوع تمدن نوین اسلامی برسیم، بایستی اول از همه این را بفهمیم که تمدنها و نظام فرهنگ، یک شبکه به هم پیوسته و منسجم و در امتداد هم هستند و همچنین تمدنها، تحمیل گر اند. این تحمیل گری تمدنها واقعا مورد درک واقع نشده و خودش یک معضل و تشتت ایجاد کرده است. همین الان در حوزه های مختلف، بستر تمدنی مدرن را آورده ایم و نظام آنرا وارد کشور کرده ایم و حالا برای اینکه با مبانی انقلابی و دینی هم تضاد نداشته باشد و بتواند با روح عقاید ما هم همگونی ظاهری پیدا کند، از معارف اسلامی و چند حکم شرعی استفاده کرده ایم و بعد درون آن بستر نظام مدرن از این معارف و احکام استفاده کرده ایم و گمان هم کرده ایم یک راه معتدل و معقول و صحیح در جهت تمدنی را استفاده کرده ایم و توانسته ایم هم از تجارب بشری و مدرن بهره ببریم و هم خب با مبانی اسلامی و انقلابی تعارض ندارد و ما از معارف شریعت برای تصحیح و توجیه و شکل گرفتن آن استفاده کرده ایم. مثال عرض می‌کنم،بسترهایی مثل بانک و بورس و بیمه و ساز و کارها و نهادهای اقتصادی مدرن را آورده ایم و آنها خود را بر بستر اقتصادی ما تحمیل کرده اند و در زندگی ما تثبیت شده اند بعد فکر کرده ایم با اقتصادنا شهید علامه صدر و احکامی مثل مضاربه و قرض الحسنه می‌توان این بستر را همگون با معارف اسلامی کرد و بدون اختلاف با مبانی شرعی کرد و شرائع اسلام را در همین بستر جلو ببریم. اما واقعا غافل شدیم که نظام توسعه و اکونومی مدرن بر جامعه و بستر اقتصادی ما تحمیل شده است و با تحمیل گری نهادها و بستر مدرن بر جامعه انقلابی ما رو به روییم و نتیجه این تحمیل گری چیزی جز همین بحران تمدنی و تذبذب تمدنی نیست و ما از معیشت اسلامی و تمدنی خود دور افتاده ایم و این است که مجبوریم از قواعد خاص آن که ذیل نظام فکری اجتماعی مدرنیته است تبعیت کنیم و بسیاری معاهده ها و قواعد را بپذیریم و دوباره در یک حیرانی به سر ببریم. اما من با طرح بحث تکمیل الگوی پیشرفت اسلامی که از سوی حضرت آقا دو سال پیش مطرح شد و افق گذاری که ایشان برای ۵۰ سال آینده ایران اسلامی کردند و افق تمدن نوین اسلامی هست، بسیار به گذار از این وضعیت امیدوارم و شاید گفته شود بی صبری و عجولی یا غیر واقع بینی است این نوع دیدگاه من، ولی واقعا بشخصه باز شدن این مسیر و آن چیزی که ان شاء الله می‌شود ما را در بر بگیرد، حس می‌کنم. وقت آن است بدون بی صبری و در عین حال بدون ترکیب گری ها و بی دقتی های تمدنی مان و بدور از یاسی که ما را در این مسیر زمین گیر می‌کند و خود مانعی برای حرکت است و ما را درگیر یک سیر عادی و گزینش گری در زندگی و اجتماع مان می‌کند، با بصیرت تاریخی و تمدنی، معارف اسلامی را در نگاه کلان و تمدنی و نظام ساز ببینیم و با توجه به مسئله اسلام و مقتضیات زمان، طرح تمدنی خود را پیش ببریم و در برخورد با تمدن و نظام مدرن بدون التقاط و گزینش گری و ترکیب گری یا انزوا و تردید مدرنیته یا غربگرا و مدرنیزه شدن، نظام های مدرن را با تحمیل گری خاص شان نپذیریم بلکه عناصر و ابزاری که می‌تواند مثبت و موثر باشد و در ذیل نظام تمدنی ما معنا شود را در روح عقاید و تمدن مان مستحل کنیم کما اینکه شهید آوینی فرمود باید با بصیرت، ابزار و جسم این قالب ها را در روح عقاید خویش مستحل کنیم. کما اینکه خود شهید آوینی در روایت فتح چنین کرد و با بصیرتی که نسبت به ساختار هنر مدرن من جمله مستند داشت و آن‌را حجاب اکبر و منقطع از عهد الست می‌دانست ولی آنها را یکسره دور نزد و از آنها منزوی نشد بلکه جسم قالب یعنی بستر دوربین و مستند را در ذیل هنر انقلابی مستحل کرد و با آن ساختار توانست چنین اثر فاخری خلق کند و به نظر من، شهید آوینی موفق شد بستر هنر و معارف اسلامی_انقلابی را متناسب ظرفیت زمان و با خودآگاهی تاریخی، بر بستر مدرن تحمیل کند و یک برخورد تمدنی دقیق را داشته باشد و حتی نظم ابزاری مثل مستند و سینما را تغییر دهد و آن‌را در جهت مبانی انقلاب و با تحمیل گری خاص خود بیاورد. ان شاء الله که این مسیر و راه تمدن سازی با توکل و صبر و مجاهدت آوینی وار ما باز شود و ما را از این ترکیب گری و تذبذب تمدنی رهایی بخشد و ما را به آن افق تمدنی که باید برساند، نزدیک کند و امیدوارم متوجه شویم در نقطه ای از تاریخ ایستاده ایم که طرح لیبرال دموکراسی و کمونیسم برای تدبیر عالم و ارائه نظام و طرح اداره و جامعه سازی عالم در حال افول و زوال تدریجی قرار گرفته و حال وقت آن است که بشریت را به عالم و تمدنی متوجه سازیم که اسلام عزیز و انقلاب، ظرفیت خودسازی و جامعه سازی را فراهم می‌کند و آینده ای در جهت بازگشت و احیاء بصیرانه عهد قدسی را باید ساخت. سلامت و موید باشید؛ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه و متذکر نکات خوبی هستید. مسلّم مردم هم به دنبال راه سومی هستند که آن راه، نه لیبرالیسم است و نه سوسیالیسم و فهم جهانی که در آن به‌سر می‌بریم جهت نظر و ورود به جهانی که انقلاب اسلامی در پیش روی ما قرار داده؛ بسیار مهم است. ما با بشری روبه‌رو هستیم که می‌خواهد در جهان گشوده‌ی ملکوت حاضر باشد و این با آموزه‌های عرفانی محقق می‌شود. با بشری روبه‌رو هستیم که می‌خواهد در ساختن جهان خود ورود داشته باشد و مسئولیت زندگی خود را، خودش به دوش بگیرد و این با روحیه‌ی انقلابی ممکن است و درک این نکات منجر می‌شود که ما در راه انقلاب اسلامی با اطمینان کامل قدم بگذاریم و از ملامتِ ملامت‌گران که خود را مشغول چیزی کرده‌اند که نیاز حقیقی بشر نیست؛ هراسی به خود راه ندهیم. موفق باشید   

28184
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۸۱۷۴ فرمودید این ظرفیت بازگشت به روح لائوتسه ای در چین و روحیه ارتودکسی در روسیه وجود دارد و اینکه به این بینش باز گردند. آیا حتی چین و روسیه با بازگشت به روح لائوتسه ای و ارتودکسی باز هم به اندازه روح انقلاب اسلامی و مکتب حضرت امام (ره)، می‌توانند ظرفیت تمدن ساز مقابل مدرنیته داشته باشند و آنقدر برای عالم مدرن دغدغه درست کنند که امثال فوکویاما و هانتینگتون، برای مواجهه تمدنی با آن طرح دهند و آن را یک چالش جدی برای مدرنیته بدانند؟ یعنی همان ظرفیتهای چین و روسیه باز هم به اندازه ظرفیت انقلاب اسلامی و آن افقی که دارد می‌تواند مقابل پرچم مدرنیته، پرچمی را بالا ببرد و افقی را مقابل بشر بگشاید یا واقعا چنین ظرفیتی در روح چینی و روسی نیست و آن افقی است که تمدن نوین اسلامی و انقلاب اسلامی می‌تواند برای بشر باز کند و عالمی دیگر را مقابل عالمیان قرار دهد؟به شخصه بعید می‌دانم باز هم چین و روسیه با روح نهفته شان به ظرفیت انقلاب اسلامی و افقی که مد نظر دو زعیم انقلاب بوده و هست، بتواند آینده سازی ماورای مدرنیته بکند و چنین تاثیراتی در سطح عالم بگذارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم از آن جهت که قرآن و اسلام دینِ مهیّمن است در تحقق اهداف اصیل پیشتاز می‌باشد، ولی با نظر به روح شرقی یا به تعبیر دکتر شایگان، روحِ آسیایی، چین و روسیه زمینه‌ی عبور از غرب را در خود دارا می‌باشند. موفق باشید

28178
متن پرسش
سلام علیکم: آقای مهدی نصیری در کتاب اخیرشون بنام عصر حیرت، مطالبی مطرح شده است بصورت ویژه تمدن سازی پیش از ظهور حضرت ولیعصر (عج) و در عصر فعلی که مدرنیته حاضرست را بلند پروازی و امری غیر لازم و حتی هزینه زا برای انقلاب و نظام می‌دانند. ایشان بعلت غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم و ولایت او بصورت ظاهری و عمومی همچنین اختلاف فقها و مجتهدان در استنباط احکام شرعی، مباحث کلامی و فقهی و احادیثی را بصورت زیادی می آورند و آنها را دلایلی بر عدم لزوم و تکلیف مومنین برای بنای تمدنی پیش از عصر ظهور می‌دانند و معتقدند عصر غیبت، عصر فروبستگی و حیرانی و محدویت مومنین است و البته معتقدند اقدام امام برای انقلاب یک اقدام درست جهت حفظ کیان دین بود ولی به معنای لزوم تمدن سازی نیست بلکه باید تا حد ممکن یکسری اصلاح گری در حد توان انجام داد و تمدن سازی و تلاش برای ساخت تمدن را یک اقدام غیر ضروری و هزینه زا برای انقلاب می‌دانند که به مقبولیت عمومی نظام و انقلاب ضربه می‌زند و باید تا حد ممکن تساهل داشت و در سطح خانواده ها هم اگر اختلافاتی پیش می آید و گرایشهای مدرن و نه چندان مقیدانه به شرع دیده شد، با آنها مدارا کرد و برایشان دعا کرد و تسامح را پیش گرفت و عقلانیت حکم می‌کند باید فعلا از ابزارهای مفید و تجارب بشری جهان برای تقویت کارآمدی استفاده کرد و منتظر وضع موعود ماند و رویاهای بزرگ را رها کرد. البته ایشان مدرنیته را هم مشکل دیگر می‌دانند که شوره زاری تمدنی ایجاد کرده است و مانعی برای برقراری جامعه وحدانی است و نیازها و ساحاتی که بسیاریشان کاذب است را برای بشر ایجاد کرده که دین برای آنها برنامه نمی‌تواند بریزد و البته به نظر آقای نصیری لازم هم نیست دین برای آنها حرفی بزند چون نیازهای دست ساخت مبانی معرفتی و سیاسی مدرنیته است و خودش یک شوره زار تمدنی است و بعید است بتوان در این فضا با ابزار و نیازهایی که مبدا آن مدرنیته است، بتوان شریعت را بصورت جامع در تمام زیرنظام ها و ابعاد و ساحت ها و فضاهای زندگی کنونی بشر پیاده کرد. من خودم بشدت منتقد این دیدگاه عصر حیرت آقای نصیری هستم و شاید نوعی دیگر از قبض و بسط شریعت آقای سروش باشد البته با این تفاوت که آقای سروش ذات دین را دارای این محدودیت می‌داند ولی آقای نصیری، عصر غیبت و عصر مدرنیته را باعث ایجاد محدودیتهایی می‌دانند. خواستم از حضرتعالی بعنوان استاد خود و شخصی که دغدغه مند در عرصه تمدن نوین اسلامی-انقلابی هستید و در تبیین اندیشه حضرت آقا (حفظه الله) در راستای تمدن نوین اسلامی هستید این مطلب را بپرسم و درخواست کنم لطفا نظرتان را در این باب و این مباحث عصر حیرت آقای نصیری، بفرمایید. با تشکر و عرض ارادت فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته در جریان نگاه آقای نصیری هستم. مصاحبه‌ی ایشان و آقای علیزاده را هم دیدم. نگاه ایشان، نگاه یک شخص نیست، نگاه آنهایی است که در رابطه با شریعت الهی معتقد به تدبّر در متون دینی و تفکر نسبت به آن‌ها نیستند. بیشتر عقل خود را تعطیل می‌کنند و به سوی دین می‌روند. و مخالفت ایشان با فلسفه و عرفان از این جنس است و حتماً چنین نتایجی را به همراه دارد خیلی شبیه توصیه‌ای است که می‌گوید: «چراغ خرد خاموش کن». و عملاً نوعی بریدگی در مقابل تمدن غربی برای ایشان پیش آمده است، ولی با ادبیاتی که در آن ادبیات، حرف‌های خوبی زده می‌شود که مثلاً ما نباید با مخالفان تندی می‌کردیم و یا تندی بکنیم. ولی این سخنان، با زیربنایی که امثال مقام معظم رهبری می‌گویند، فرق دارد. زیرا رهبری برای سعه‌ی انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چنین راه‌کاری دارند که لازم است. موفق باشید  

28177
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز با توجه به مباحث تمدنی که در کتاب تمدن زایی شیعه داشتید، یک مبحث برام ایجاد شد. این نکته رو میشه بحران تمدنی ایران معاصر و جهان اسلام در یک قرن اخیر دانست که در مواجهه با تمدن مدرن و مظاهر آن، به رویکرد ترکیب و گزینش گری روی آورد به نحوی که این تفکر جا افتاد که خب مدرنیته که تمام جوانبش بد نیست و سراسر غیر دینی نیست بلکه جنبه های خوبی هم دارد باید محاسن تمدن مدرن رو بگیرد و معایبش را حذف کند و این محاسن تمدن مدرن رو ضمیمه میراث اسلامی و بینش دینی خود کنند تا به یک وضع درست و عقلانی و صحیح در جامعه و تمدن رسید و واقعا یک گزینش گری و تذبذبی بود که برای ما بحران تمدنی ایجاد کرده است. و این وضع در سطح عالم اسلام و در درجات و ساحت هایی هم در کشور ما با وجود اینکه قلب تپنده انقلاب تمدن ساز معاصر و آغازگر عصری مقابل تمدن مدرنیته بود، وجود دارد و به نظرم ما رو درگیر تذبذب تمدنی و هویتی کرده است و شاهدیم الگوهای توسعه و جامعه سازی مدرن ضمیمه الگوی اسلامی می‌شود، نهایتا هم یک آشوب ایجاد می‌کند کما اینکه در الگوهای اقتصادی و مدیریت شهری و حتی تعلیم و تربیت ویژه در آموزش و پرورش می بینیم این ترکیب و تذبذب ما رو در برگرفته و مشخص نیست در الگوی انقلاب اسلامی می‌خواهد ریل گذاری شود یا لیبرال دموکراسی بلکه در یک وضع ترکیبی و گزینش گری گویی بینشها و ریل گذاری ها دیده می‌شود. حال راه حل گذار از این تذبذب و ترکیب گری چیست و چگونه می‌توان در راستای انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی طراحی انجام داد به نحوی که نه رویکرد سلفی ها و نه سنت گرایان را دنبال کنیم و نه رویکردی که تمدن سازی در عصر غیبت و حضور مدرنیته را بسیار بعید می‌داند و به حفظ بنیانهای اعتقادی در کنار استفاده اکل میته از مظاهر تمدنی مدرن قائل است و معتقدست تمدن نوین اسلامی بلند پروازی است که به اعتبار و مقبولیت انقلاب ضربه می‌زند و اساسا در عصر غیبت و شرایط فعلی ممکن نیست و نه رویکردمان همان رویکرد هلند و ژاپن اسلامی شود که دین را در نظام و مختصات مدرن تعریف می‌کند و به تعبیر حضرتعالی در کتاب مبانی معرفتی مهدویت، می‌خواهد قرآن را در خدمت اهداف لیبرال دموکراسی ببرد و از قرآن فرهنگ مدرنیته را استخراج کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط بسیار حساسی قرار داریم. با تجربه‌ی راه‌هایی که رفته‌ایم و موفق نبوده‌ایم، روبه‌رو هستیم. در تعبیر مقام معظم رهبری فرمودند به جای تحول، بعضاً گرفتار استحاله شده‌ایم و از هویت خود و داشته‌هایمان محروم گشته‌ایم. هنوز بنده بر روی نظر به جهان دیگر که جهانی است بین دو جهان، تأکید دارم که البته کار آسانی نیست. موفق باشید

28172
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: چرا از تفسیر های قرآنی ملاصدرا چیزی نمی‌گویید؟ نظر شما در مورد کتابهای تفسیری ملاصدرا چیست؟ نشر عروج کتابی دارد به نام تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی ۵. جلدی نظرتون در مورد این کتابها هم بگویید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه جناب صدرا به قرآن، نگاه بسیار زنده و عمیق و متعالی است و رویهمرفته مبانیِ امثال بنده در نسبت با المیزان بر همان اساس است. به نظر بنده امروز، تفکر قرآنی بدون زیربناهای فکریِ صدرایی جوابگوی عقلِ این دوران نیست و حضرت امام نیز کاملاً در همان دستگاه به آیات و روایات نظر دارند. موفق باشید

28162
متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی داشتم: من پدری دارم که اهل دین نیست و کلا ضد انقلاب و دین هست و گاهی وقت ها هم با همین موضوعات است که کلی نیش و کنایه می زنند اما خب الحمدالله با من که اعتقاداتم کلی تفاوت دارد تا به حال سختگیری نکرده اند و اینکه بخواهند مانع راه من شوند اما پدرم به دلیل بیماری اعتیادی که دارند اصلا نمی شود درست حرف زد باهاشون درباره اعتقادات، اما من سوال اصلی ام این هست که من گاهی اوقات بسیار برای مسائل خانه و خانواده و آینده خودم و برادر کوچکم و نگرانی هایی‌از این دسته و دروغ هایی که به ما می گوید گاهی اوقات بحثمان می شود اما اصلا از این شرایط راضی نیستم و همیشه هم با شهدا و اهل بیت و خدا عهد و پیمان می بندیم که صدایم را برای پدرم بلند نکنم اما بعد از حدودا یک ماه باز هم همان اتفاق می افتد و من کلی شرمنده شهدا و اهل بیت می‌شوم و روی دوباره عهد و پیمان بستن ندارم و شاید بعد از یک ثانیه بحثمان ناراحت می‌شوم از خودم و گناهی که کردم. لطفاً بنده را در این زمینه راهنمایی بفرمایید تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین روشی که در پیش گرفته‌اید، روش خوبی است و مطمئن باشید شهدا کمک می‌کنند و ضعف‌هایی را هم که پیش آمده و نگران آن هستید، جبران می‌نماید. با همین سجایای خوب، بقیه‌ی اعضای خانواده نیز به مرور تحت تأثیر قرار می‌گیرند. موفق باشید

28156
متن پرسش
سلام: در مورد اعتراضات اخیر در آمریکا عده ای شبهاتی را مطرح کرده اند مبنی بر مقایسه بین اعتراضات در ایران و اعتراضات در آمریکا. مثلا می‌گویند این که مردم آمریکا راحت اعتراض و تظاهرات می‌کنند نشانه آزادی آن ملت است ولی در ایران اغتشاشات آبان ۹۸ را مثال می‌زنند که با اعتراض مردم به گرانی بنزین حکومت صدها نفر را کشت ولی در آمریکا با این همه اعتراض حداکثر ۱۳ نفر کشته شده اند. حال جواب این شبهه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتراض غیر از براندازی است. اعتراضاتی که در آمریکا در حال وقوع است شبیه اعتراضات اولیه‌ی بود که در رابطه با بنزین به میان آمد که حتی مقام معظم رهبری نیز آن را حق مردم دانستند؛ ولی بعداً جریان، تبدیل به حضور اشراری شد که برنامه‌ی براندازی داشتند. هر نظامی که باشد در مقابل جریان برانداز، باید شدیدترین برخورد را داشته باشد و این حق مردم است. موفق باشید

28160
متن پرسش
سلام علیکم: در علم روان شناسی عقیده بر این هست که هر یک از افراد، دارای تیپ شخصیتی منحصر به خود هستند. تیپ بندی انسان ها بر اساس ملاک های گوناگونی‌ صورت می گیرد و همچنین برای تشخیص تیپ شخصیتی هر انسان، آزمون های متفاوتی طراحی شده است. مثلا آزمون MBTI چهار معیار «برون گرا یا درون گرا بودن»، «حسی یا شهودی بودن»، «فکری یا احساسی بودن» و نیز «منضبط یا ملاحظه کار بودن» را در افراد مختلف مورد بررسی قرار می دهد. تیپ شخصیتی هر انسان مشخص می کند که این فرد دارای چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی در شخصیت خود می‌باشد. مثلا شخص در می یابد که شخصیتی آرام و مهربان دارد (نقطه قوت) اما زودرنج است (نقطه ضعف). آنچه که مشخص کننده ی شخصیت انسان است تا حدی مربوط به ژنتیک انسان و قسمتی نیز مربوط به محیط اطراف اوست. سوالی که از خدمت شما دارم این است که ۱. نظر اسلام در مورد تیپ های شخصیتی انسان چیست؟ آیا اسلام این موضوع را قبول دارد که هر فردی دارای برخی ویژگی های ثابت شخصیتی است که به سختی قابل تغییر هستند؟ ۲. در صورتی که وجود برخی نقاط ضعف را در وجود انسان بپذیریم، آیا وجود یک ضعف ذاتی در شخصیت انسان نفی کننده ی عدالت نیست؟ مثلا کسی که به دلیل درون گرا بودن نمی تواند دارای ویژگی های یک رهبر خوب باشد، آیا ارزش او از ارزش کسی مثل امام خمینی نزد خدا پایین تر است؟ چرا کسی باید با توجه به ویژگی های شخصیتی خود بتواند رهبری لایق شود و با کار بزرگی که می کند اجر فراوانی داشته باشد، اما یک انسان درون گرا به خاطر دور بودن از اجتماع کمتر ثواب ببرد؟ عذرخواهی می‌کنم که سوالم طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها از نظر فطرت که شخصیت اصلی آن‌هاست نسبت به گرایش به حق همه مساویند و تعبیر قرآن هست که «لا تبدیل لخلق اللّه» و لذا تفاوت‌های افراد از نظر شخصیتی تفاوت‌هایی نیست که یکی انسان بدی باشد و دیگری انسان خوبی، بلکه خصوصیاتی است تا هر کدام مطابق خصوصیات خود، یکی علامه‌ی طباطبایی می‌شود و دیگری امام خمینی، و هر کدام در جای خود لازم است. موفق باشید

28131
متن پرسش
سلام علیکم سؤالی داشتم خدمت استاد: طلبه ی پایه سوم هستم. به نظرتان چگونه استعداد خودمان را در فلسفه کشف کنیم؟ یا استعداد خودمان را در اصول کشف کنیم؟ و اینکه بنده دوست ندارم خودم را در کمک علمی به انقلاب محصور کنم (کمک گفتمانی و عملی را هم دوست دارم) آیا می توانم هر دو را با هم دنبال کنم وقت می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تأمّل و تعمق در آن موضوعات مثل فلسفه و اصول می‌یابیم که چه نسبتی باید با آن‌ها برقرار کنیم. پس ابتدا باید با دقت آن موضوعات را دنبال کرد. ۲. پس از فهم عمیق جایگاه تاریخیِ انقلاب، خود به خود زمینه‌ی ورود برای گفتمان و فعالیت‌های عملی در بستر انقلاب پیش خواهد آمد. موفق باشید

28130
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و ارادت محضر استاد گرانقدر: جناب استاد، در خصوص شناخت و ارتباط با اسماء الهی و اینکه بتوانیم نگاه خود را در آفاق و انفس از پدیده ها به اسماءالله هدایت کنیم نیازمند مطالعه و شناخت اسماء الهی هستم. از محضرتان درخواست دارم راهنمایی بفرمایید در این رابطه مطالعه ی چه کتابهایی می‌تواند مفید فایده باشد؟ خداوند خیر دو جهان را به شما عطا کند. ان‌شاءلله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح کتاب «دعای سحر» حضرت امام نکات خوبی در رابطه با نظر به اسماء دارد که در کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌‌های نظر به حق» نکاتی که حضرت امام فرمودند، شرح داده شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

نمایش چاپی