بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40435
متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: جسارتا من در باره موردی از شما راهنمایی می‌خواستم. استاد خانواده همسر بنده خیلی با حضرت آقا و حکومت مخالفن و در جریاناتی که به تازگی اتفاق افتاده و شهادت سرداران نه تنها ناراحت نیستن بلکه خوشحال هم هستن و این در صورتی است که شوهر من خیلی انقلابی و ولایی است و یک بار که منزل مادرشون رفته بودن شروع کردن به بد گویی همه سرداران و رهبر و شوهرم خیلی ناراحت شده بود و گفت دیگه باهاشون قطع زابطه می‌کنم ولی من گفتم مادرت تحت تاثیر افراد دیگه است و این کارا نکن و دیگه کم میرفتن خونه مادرشون تا اینکه یه روز به من زنگ زدن و گفتن با گریه که شوهرما از دست دادم و دخترم و پسرمم ازم دورن و فک می‌کنم این پسرمم هم از من دوره و من خدا را دارم و همه به من محبت دارن و نیازی به شماها من ندارم و خلاصه خیلی منا ناراحت کردن و گفتن فقط بچه تونا بفرستین تا من ببینمش و همه تقصیراتا گردن ما انداختن و گفتن دنیای دیگه ای هم هس ببینین آیا باید با مادرش یکی این طور رفتار کنه و این در صورتیه که شوهرم هیچ بی احترامی نکرد فقط با برادرش رابطه شا قطع کرد و کمتر خونه مادرش میرفت هفته یه بار حالا من می‌خواستم ازتون خواهش کنم که ما باید چه کار کنیم شوهرم میگه اینا انسانیتا زیر پا گذاشتن و حرف از مخالفت با انقلاب گذشته و برا همین دلم نمیخواد دیگه باهاشون صمیمی باشم ولی من حالم خوب نیست از این شرایط عقیده خونواده ش هم درست نمیشه ینا از طرفدارای آقای شیرازین و خیلی به آقا حرف میزنن و آیا باید همچنان ارتباطمونا کم و یا قطع کنیم یا بریم و آشتی کنیم اینا نه با اخلاق نه با منطق با هیچی دست از عقایدشون بر نمیدارن و میگفتن اگه آقا نایب امام زمون بود این قد جوونا ضد دین نمیشدن و اینا همه ظالم و آدم کشن مثه همپن اسراییلی ها. لطفا راهنماییم کنین شوهرم خیلی ناراحته. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با روحیۀ مدارا و «متانت» و «دلسوزی» و «صبر» ارتباط را با ارحام به کلی قطع نکرد و محبت به مادر برکات خود را دارد به هر قیمت که باشد. موفق باشید

40425
متن پرسش

سلام علیکم جناب استاد طاهرزاده عزیز: بنده عضو هیات علمی و مدیر فرهنگی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران هستم. البته افتخار می‌کنم که سالها از محضرتان بهره بردم. متاسفانه دیده شده که در ماه های اخیر‌، کانالهای منتسب به دکتر سعید جلیلی بر خلاف منویات رهبر انقلاب، پیام های وحدت شکن قرار می دهند. حتی در سخنان خود آقای جلیلی هم این موضوع کمی دیده می‌شود. برخی از این موارد در کانال آقای عبدالرحیم انصاری اشاره شده است. https://eitaa.com/ansari_rahim (لطفا در این کانال نام آقای جلیلی را جستجو بفرمایید)‌ خواهشمندم نظرات خود را درباره موضع گیری های آقای سعید جلیلی و کانالهای منتسب به ایشان نسبت به منویات رهبری در زمینه حفظ وحدت و دولت آقای پزشکیان بفرمایید‌. در این زمینه آقای طائب‌ نکات ارزنده ای دارند که برخی از ما شاید از آن غافلیم https://eitaa.com/keramat313/4077 با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی در جریان این نکات هستم. عنایت فرمایید تا عین سخن از طریق خودِ آقای جلیلی برایتان روشن نشود؛ با این برداشت‌ها و نسبت‌دادن‌ها نباید فضای فهم شخصیت‌ها را مغشوش کرد. بنده در عین احترام به آقای قالیباف به عنوان یکی از فرزندان صادق انقلاب، و در عین احترام به آقای پزشکیان به عنوان فردی خدمتگذار؛ تفاوت فهم جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و فهم نسبت این انقلاب را با جهان جدید در شخصیت آقای دکتر سعید جلیلی نسبت به دیگر عزیزان بسیار زیاد یافته‌ام و همان‌طور که در https://eitaa.com/matalebevijeh/19664 عرض شد حقیقتاً آقای دکتر سعید جلیلی به خوبی جایگاه امروزین ملت ایران را در این مصاحبه ترسیم می‌کنند که چگونه به عنوان یک ملت در مقابل رژیم صهیونی قرار گرفته‌ایم و هرکس در این میدان به خوبی نقش خود را در این جنگ ایفا می‌کند. و از این جهت خوب است رفقا با دقت به نکاتی که ایشان به عنوان یک متفکر و زمان‌شناس در این رابطه مطرح می‌فرمایند، توجه کنند. و در مصاحبۀ https://eitaa.com/matalebevijeh/19977  آقای دکتر سعید جلیلی حقیقتاً در درک زمان شناسی و درک واقعیت‌های  ما در این تاریخ به خوبی سخن گفته‌اند و به فرمایش ایشان «ایران با نترسیدن از آمریکا، آمریکا را به چالش کشید» امری که در سرمایه‌های فکری اندیشمندان ما همچون آقای دکتر سعید جلیلی به خوبی نمایان است. آیا خداوند برای رفع مشکلات به طور عمیق، کسانی را ذیل رهبری قرار داده است تا ملت به همان معنایی که انقلاب اسلامی از مشکلات عبور کرده، بدون هرگونه کوتاهی همچنان عبور کند؟ رازهایی در این موضوع نهفته است که هرگز افراد تنگ نظر که خود را گرفتار خط سیاسی محدود کرده‌اند نمی‌توانند متوجه آن باشند و انسان بسیار تاسف می‌خورد که چگونه افرادی در میدان تحلیل از جایگاه شریف انقلاب اسلامی قرار گرفته‌اند که هنوز گرفتار سیطره اراده معطوف به قدرت و خشونت هستند، در تاریخی که ما باید با حضور نرم ایمانی خود، به تعبیر مقام معظم رهبری با حضور نرم خود غلبۀ نرم‌افزاری بر هیمنۀ پوچ استکبار را مد نظر قرار دهیم که به تعبیر رهبر انقلاب این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود و آن  اخراج آمریکا از منطقه است. آیا این سخنان و تحلیل‌ها موجب شقاق جامعه اسلامی نمی‌شود؟ چگونه انصاف و تعهد به ما اجازه می‌دهد که این گونه سرمایه‌های علمی و سیاسی خود را با آن سوابق درخشان نه تنها نادیده بگیریم بلکه آنان را بشکنیم؟ موفق باشید
 

40423
متن پرسش

با سلام و احترام محضر استاد گرامی: طبق توصیه حضرتعالی کتاب ادب خیال قلب و عقل را مطالعه کردم، آنچه بعنوان مهمترین دستورالعمل از این کتاب دریافتم مطالعه آثار عالمان عالم دار بود و حتما مهم نیست که آن استاد زنده باشد بلکه او می تواند ولو در قید این حیات نیست، امر راهنمایی را انجام دهد. و امام خمینی بعنوان یک استاد بی مثال در این زمانه معرفی شدند. من خودم خیلی شخصیت حضرت امام را ستودنی می دانم و بعد از مطالعه کتاب شما هم واقعا عزمی را احساس کردم که از این رهبر بزرگ الهی استعانت کنم تا در درون ما هم مانند جامعه مان انقلاب کبیری رقم بزند. انقلابی برای حرکت به سمت الله. منتهی با توجه به اینکه ایشان آثار متعددی دارند و برخی هم برای امثال ما که تخصص حوزوی نداریم زبان سنگینی دارد، می‌خواستم ببینم گام های پیشنهادی حضرتعالی در ادامه این فرایند گزینش چیست؟ بعبارتی حالا که عالم ایشان را برگزیده و دوست دارم از راهنمایی ایشان مدد ببرم، حالا در گام های بعدی چه کنم؟ بویژه کدام آثار را و با چه ترتیبی بخوانم و همچنین اگر اقدامات عملی یا معنوی خاصی جهت برقراری ارتباط با ایشان لازم است جهت برخوردار شدن از ادب ایشان در تربیت خیال و قلب و عقل بفرمایید. خیلی متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آری! «آب دریا را اگر نتوان کشید / پس به قدر تشنگی باید چشید». از این جهت ان شاءالله با اُنس طولانی با کتاب «آداب الصلوات» ایشان همراه با شرح صوتی آن کتاب که روی سایت هست؛ به نحوی نسبت ما با حضرت محبوب از طریق انسانی بزرگ یعنی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به میان خواهد آمد. 
https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 علاوه بر آن خوب است با مطالعۀ کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» بیشتر از بیش متوجۀ راهی شویم که این مرد الهی در مقابل ما گشوده‌اند. موفق باشید
 

40422
متن پرسش

به نام خدا. با سلام بر استاد طاهرزاده. استاد فرض کنیم جنگ دوم آغاز شد و ما اینبار توانستیم با موشک هایمان براستی تل آویو و حیفا و تمام مراکز استراتژیک اسرائیل را با خاک یکسان کنیم به ناوهای آمریکا هم ضریه زدیم پایگاههای آمریکا را را هم هدف قرار دادیم پایانه های نفتی کشورهای عربی را هم منهدم کردیم تنگه هرمز را هم بستیم و اختلال انرژی هم برای مدتی ایجاد کردیم و به اقتصاد جهانی ضرباتی وارد کردیم اینها ته ماجراست حال از آن طرف معلوم است که اسرائیل و آمریکا با تمام قوا و حتی در صورت لزوم با بمب اتم تاکتیکی تمام مراکز نظامی و استراتژیک تمام نیروگاهها و پالایشگاهها و زیر ساختها را با خاک یکسان می کنند و کشور رسما به دهه ها قبل بر می گردد خوب حالا فردای پس از جنگ است گرچه خساراتی که ما وارد کردیم سنگین بوده اما اسرائیل و پایانه ها و پالایشگاههای کشورهای عربی ظرف ۵ سال به کمک غربی ها از الان بهتر ساخنه می شوند و به سرعت بازسازی می شوند اما ایران سوخته که تازه تحت شدیدترین تحریمها قرار می گیرد و اساسا دیگر نفتی و گازی و ...نمی تواند صادر کند کشور در بی برقی بی گازی بی آبی و هزاران مصیبت ویرانگر پس از جنگ در فرض هم که کار به تجزیه نکشد دهها سال فلاکت بار طول می کشد که برسد به امروز تازه اگر مردم تحمل کنند براستی استاد نکند روایت مشهور امام که خبر داد هر قیامی پیش از ظهور قائم به جوجه پرنده ای می ماند که پیش از آن بالهایش محکم شود بپرد پس از مدتی. مصداق این ملت و کشور شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همان‌طور که بزرگان دین فرموده‌اند آن روایت، که متذکر آن هستید مربوط به آن است که کسی تحت عنوان مهدی امّت قبل از ظهور آن حضرت به میان آید. وگرنه همان‌طور که حضرت امام خمینی در کتاب «ولایت فقیه» می‌فرمایند هرگز امر به معروف تعطیل نمی‌شود تا سرنوشت خود را در اختیار طاغوت قرار دهیم. ثانیاً: مگر می‌شود ما به حکم وظیفه در میدان مقابله با استکبار قرار بگیریم و خداوند به عنوان ربّ العالمین آنچه اقتضای ربوبیت اوست را به میان نیاورد؟ حتی به قیمت شهادت در کربلا و عبور از جبهۀ استکباری امویان. و این‌جا است که متوجۀ سخن حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در وصیتنامۀ الهی و سیاسی ایشان می‌شویم که می‌فرمایند: 
بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب می‌کنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبه‌های‌دار می‌روند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته می‌شوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم.
امروز بیشتر از هر زمانی کینه و دشمنی استکبار علیه اسلام ناب محمدی برملا شده است. بسیج عمومی آنان در دفاع از یک خود فروخته و نویسنده مزدور گویای این واقعیت است و شاید آنان اینهمه فضاحت و بی‌آبرویی‌شان را به خاطر رسیدن به هدف شوم خود پیش بینی نکرده بودند که امروز با سرافکندگی و خواری از کرده خود پشیمان و با ذلت مراجعت می‌کنند.
آیا در چنین شرایطی که حضرت روح الله تا این‌جاها ما را حاضر کرده‌اند، نباید با تمام وجود و با شور و شوقی از جنس شور و شوق حاج قاسم در میدان بود؟ موفق باشید    
 

40407
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم: اعظم الله اجورنا و اجورکم. شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنم. چند وقتی است که می خواستم مسئله ای را در میان بگذارم. امروز که در مجلس دیدم آقای توسلی با چه بغضی در گلو و خون دلی داشتند اعتراضات به وضعیت فرهنگ را به وزیر ارشاد مطرح می کردند، دلم شکست و فرصت را مناسب دیدم که مطرح کنم که به نظر شما این پدیده به اصطلاح وفاق، چه ماهیتی در پشت پرده دارد؟ بحثم در اصل وفاق و هماهنگی قوا نیست که مقام معظم رهبری دام ظله بر آن همیشه تاکید داشته اند. یادم است چند سال پیش کتاب هنر اصحاب کربلا در فهم تاریخی حادثه ها را می خواندم، یادم به نکته ای افتاد که فرموده بودید در زمان صلح معاویه، شیعیان و مومنین چه خون دل ها خوردند و می خواستند کاری کنند ولی از طرف دیگر نمی توانستند کاری کنند و منتظر فرصتی بودند تا راهی گشوده شود. به نظر بنده حقیر شرایط امروز وفاق برخی آقایان هم تقریبا همان شرایط است که کم کم دارند آرمان های انقلابی و مذهبی را می جوند و کم رنگ می کنند و با پنبه سر می برند و هر گونه انتقادی را با مشت وفاق به دهان منتقد می کوبند چنانچه چند روز پیش دیدید مجری ۲۰:۳۰ وقتی مطالبه ای از نحوه انتصاب یک مدیر از معاونت هنری وزیر ارشاد داشت، او در جواب با تحکم گفت چرا می خواهید با طرح این پرسش همبستگی را به هم بزنید، شماها کی می خواهید درست شوید!! این یک نمونه است که دم خروس این جریان را دارد بیرون می زند، چنانچه آقای رشید پور هم که از طرفداران آن هاست و مرتب به انقلابی ها هتاکی می کند در پشت صحنه آن برنامه مبتذل ماهواره ای حاضر شد. یا مثلا دیدید چطور به آقای تیموری که به بی حجابی انتقاد کرد، هتاکی کردند. از آن طرف وضع فیلم ها و سریال هایشان است و دارند فرهنگ بی حیایی را ترویج می کنند و از این طرف جلوی ابلاغ لایحه عفاف و حجاب را می گیرند و همین الان هم دارند حتی به لایحه ای که دولت خودشان به مجلس در مورد فضای مجازی داده هم حمله می کنند و آن وقت می گویند برای حجاب باید کار فرهنگی کرد!! نباید قانون باشد. والله استاد از کشف حجاب ها دلمان خون است من خودم چند بار امر به معروف و نهی از منکر کرده ام اما برخی وقیحانه کار خود را ادامه می دهند و دارند این حرام سیاسی را عادی سازی می کنند که حتی یک زمانی رییس جمهور هم از شدت بی بند و باری صدایش درآمد و اگر هم کار فرهنگی هم باشد باز همین مذهبی ها و انقلابی ها انجام می دهند وگرنه جریان وفاق که دارد کار ضد فرهنگی انجام می دهد. متاسفانه برخی از به اصطلاح شخصیت های مذهبی و اصولگرا هم به اسم مبارزه با تندروی که من هم منتقد هستم، دارند به شدت جریان مذهبی و انقلابی را می کوبند و دافعه ایجاد می کنند و هر صدایی را به اسم وفاق خفه می کنند اما از آن طرف بر جریان دولت و وفاق و اشتباهات آنان به نوعی ماله می کشند و توجیه می کنند. در حالی که مقام معظم رهبری دام ظله فرمودند انتقاد کنید به جهت گیری ها اما تخریب نباشد و وحدت ملی به هم نخورد. به نظر شما مواجهه حکیمانه با این مسئله چیست؟ و چگونه باید جلوی آن گرفته شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ سخن در این زمانه همان سخن حکیمانۀ رهبر معظم انقلاب است که حقیقتاً حاصل کلام ایشان همان است که در مواجهه با ضعف‌های پیش آمده به جهت گیری‌ها غلط انتقاد باید کرد اما تخریب نباشد و در این رابطه هم وحدت ملی به هم نخورد. حال اگر با روحیۀ متانت و دلسوزی و صبر از یک طرف متذکر انحراف‌ها و ضعف‌ها بشویم و از طرف دیگر متذکر اهداف بلند الهی نسبت به انقلاب و انسان باشیم، مطمئن باشید ما از این جریان که اکثراً از جنس انقلاب نیستند عبور می‌کنیم. زیرا خداوند چیز دیگری را برای ما مقدّر فرموده است و افرادی که مناسب تحقق آن تقدیرات است، پرورانده است و این مائیم و درک و شناخت آن افراد، بخصوص در انتخابات آینده. موفق باشید 

40402
متن پرسش

به نام خدا. سلام علیکم‌: جنگ با اسرائیل جنگ با همه پلیدی های ضد دینی و ضد زندگی بوده؟ اگر همه بدیهای حاضر در ایران را تحت ولایت اسرائیل-به عنوان والی آمریکای شیطان بزرگ در منطقه- بدانیم، خواهیم دانست شکست همه پلیدی ها رقم خورده. گوش بفرمانان شیطان، ولایت شیطان بزرگ خود را از دست دادند و نظم و استحکام آنها زیر پا له شد. درست که ایران مرکز اوج این پیروزی و حضور زندگی سیاسی دینی هست و اینجا نیز اوج شکست آنها بود اما در دنیا هم امروز می‌بینیم که فرانسه انگلیس سوئد و.. مجبور به پذیرش استقلال فلسطین شدند و آنها می‌دانند اولاً اسرائیل و آمریکا سلطه خود را بر همه از دست داده و ثانیا با ادامه خدمتگذاری به آنها بجای خدمت گزاری به مردمشان، حکومت خود را در خطر از دست رفتن خواهند گذاشت!- یعنی مردمشان دیگر حاکمیتی که ناپاک است را به رسمیت نخواهند پذیرفت! و این برایشان پادشاهی بدون رعیت و شکست را رقم می‌زند، پس جمهوریت به معنای واقعی پیدا شده. این یعنی تحول تاریخ. ما از ابتدا قدرت همه کاری داشتیم منتهی مثل حضرت ابالفضل سلام الله برای خدا صبر کردیم تا شریعت، توحید خالص و دین سیاسی تاریخی به نظم جهانی حاضر شود وگرنه هرگز مومنان ضعیف نیستند. ضعف برای بندگان خدا بی معناست و امروز امر الهی بنایش زندگی سازی است و هم اکنون در آنیم. حتی اگر تمام عالم مقابل خداوند می ایستادند خداوند قدرت هر کاری دارد چرا متوجه نشویم؟! چرا این زندگی را نکنیم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه که می‌فرمایید خوب است به  طریقت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه‌» از فتوحات آخرالزمانی ایشان و درک حضور نهایی انسان آخرالزمانی فکر کرد، طریقتی در رابطه با گذار از مدرنیته و از این جهت شخصیت حضرت امام تعلّق به آخرالزمان داشت و این غیر آن شهودی است  که بعضی از اهل سلوک از آن بیگانه می‌باشند و در شهودات فردی متوقف هستند و لذا جلال و جمال در وجود امام به نحوی تجلی کرده بود که ایشان آخرالزمان را به نحو تفصیلی می‌شناختند، امری که تنها خودآگاهیِ تاریخیِ متفکران اُنسی  می‌توانند از آن آگاهی داشته باشند و با توجه به این امر اگر به کربلا رجوع شود، کربلا را در تاریخ خود حاضر کرده‌ایم و در اکنون خود در کربلا حاضر شده‌ایم حتی اگر همۀ عالم مقابل‌مان بایستند. موفق باشید

40401
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: تشکل طلبگی ربیون در مشهد (حول گفتمان سازی مکتب امام) در راستای رسالت های خود پادکستی پنج قسمتی با موضوع روایت مکتبی و الهیاتی از ۱۲ روز جنگ تحمیلی اسراییل علیه ایران تولید کرده اند .خواهشمندم نظر خود را مبذول بفرمایید. در صورت امکان متنی هدیه بفرمایید تا در کانال تشکل منتشر کنیم. https://eitaa.com/rebbiion/2575 خداخیرتون بده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن دو صوت خوب را گوش دادم بسیار بسیار عالی بود و خدا را شکر نسبت به تعهدی که عزیزان در رابطه با تاریخ حضور در انقلاب اسلامی در خود احساس می‌کنند؛ از آن جهت که خداوند در صحنه‌های خاصی به ظهور می‌آید تا انسان‌ها امور اُلوهی را تجربه کنند و خداوند از طریقۀ آن صحنه‌ها خود را آشکار می‌کند و این یعنی ایمان، امری که خدا خود را با خود می‌نمایاند و نه از طریق استدلال‌های کلامی و کربلا از این جهت آینۀ نمایش خدا بود برای آن‌که انسان‌ها به خدا ایمان بیاورند، خدایی که خود را در چنین میدان‌هایی می‌نمایاند.
گویا خداوند به  معنای حضور و وجود محض، نحوی از ظهور را در صحنه‌های امروزین ما مقابل استکبار رقم زده، مانند کربلا در نگاه و منظر زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» آن‌همه امیدواری که آن حضرت در جان خود احساس می کردند و در مقابل عبیدالله فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلاّ جَمِیلاً» و این یعنی نظر به آینده‌ای که در بستر انقلاب اسلامی باید به آن نظر کرد.
ملاحظه کردید که چگونه به جای اغتشاش، همه خودی شدند. آیا در این صحنه نباید خدا را آری! خدا را دید؟ و در این رابطه باید به ایرانی اندیشه کرد که خط مقدم راه‌هایی است که انسان‌ها در وجود خود به نور اولیای الهی همچون حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» به تعالی می‌رسند. و این روحیه همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در کنار تحول در تکنولوژی البته کارساز خواهد بود. موفق باشید        
 

40393
متن پرسش

سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی: از اینکه مصدع اوقات شریف میشم عذرخواهم استاد عزیز، دانشجوی پزشکی هستم و در شرف اتمام تحصیل و ورود به عرصه خدمت به مردم. احساسی که بهم دست میده اینه که در پایان ۷ سال تحصیل در این رشته و تحمل رنج ها و بی‌خوابی ها و مطالعه حجم انبوهی از مطالب درسی، و همین طور چشم بستن بر خیلی از تمایلات دنیوی (با اینکه راه دستیابی بهشون کاملا باز بود)، باز هم احساس پوچی می‌کنم و گویا شوقی برای خدمت عاشقانه به مردم در خودم نمی‌بینم. بله! گاهی شور و شوقی در من به وجود میاد که به سرعت خاموش میشه و شبیه به کسی شدم که انگار مخدری بهش می‌رسه و دردش رو فراموش می‌کنه و دو قدمی راه می‌ره اما باز هم از حرکت می‌ایسته. هر قدر که می‌خوام خودم رو مجاب کنم که این رشته ارزشش رو داره و من میتونم خادم مردم باشم و همین برای سعادت من کافیه، اما باز هم فضای بسیار مسمومی که متاسفانه در بین همکاران من و در دانشگاه وجود داره مانع رشد این انگیزه میشه. استاد عزیز! من این رشته رو انتخاب نکردم که با درس نخواندن به مردم خیانت کنم و خدایی ناکرده به هوس پول و شهرت برسم. اما آنقدر فضای اطراف ناامید کننده هست و من رو به سمت آسایش و رفاه طلبی سوق میده که گاهی اوقات با خودم میگم «مگر عقل خودم رو از دست دادم که زندگی آرام با همسرم رو رها کنم و به جای کسب پول و ثروت، خودم رو وقف مردم و رفع حوائج اونا کنم؟!» استاد عزیز! واقعیت اینه که امروز پزشک متعهد کسی هست که علی رغم تمام مشکلات موجود چشم بر درآمد بالا و رفاه و آسایش ببنده و در فضای دشواری که به هزار و یک دلیل به وجود آمده خدمت بی‌چشم داشت به مردم کنه. اما چه باید کرد و این درد رو باید کجا برد که منِ دانشجوی آرمانخواه دیروز، در این فضای مسموم در حال خفه شدن هستم و به بی‌آیندگی و روزمرگی‌ فکر می‌کنم که با ادامه دادن این روند در انتظار منه. چه باید کرد در این دنیایی که اگر به جای صحبت کردن از خدمت به مردم، از پول درآوردن حرف بزنی محبوب تر میشی و موانع از پیش روی تو برداشته میشه؟ اما اگر رفاه طلبی رو نفی کنی چنان از طرف دیگران متهم و محکوم میشی که بعد از چندی از کرده خود پشیمان میشی و میگی ای کاش از اول هم این مسیر رو انتخاب نمی‌کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری!  انسان جدید با ظرفیت گسترده و آخرالزمانی‌اش در گذرگاه حساسی قرار دارد. از یک طرف می‌داند جواب این ظرفیت را تنها با انتخاب‌های بسی متعالی می‌توان داد تا حقیقتاً جواب داده باشد که حداقل آن همان در خدمت مردم‌بودن است به همان شکل که می‌فرمایید و نیز باید با حضور در تاریخی که انسان ذیل ارادۀ الهی قرار می‌گیرد در میدان مبارزه با استکبار حاضر شد و این‌جا است که شور زندگی و امید در شخصی مانند شهید طهرانچی با آن توانایی‌های علمی هسته‌ای و یا شهید رشید با آن تفکر علمی و فلسفی ذیل حضور در تاریخ انقلاب اسلامی به ظهور می‌آید. و از طرف دیگر با غفلت از این نوع زندگی همچنان نیست‌انگاری و نیهیلیسم و روزمرّ‌گی است. و این تقدیر این زمانه است که باید یا در میدان آن انتخاب بزرگ خود را حاضر نمود و یا در دل هزاران توهّم به نام انتخاب‌های بزرگ دنیایی همچنان در تنهایی و پوچی، خود را گرفتار کرد. خدا را باید شکر کرد که ما را در این زمانه قرار داد که توفیق زمینۀ انتخاب‌های بزرگی همچون انتخاب‌های آن دانشمندان و آن سرداران را برایمان فراهم کرد به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در پیام اخیر خود خطاب به ملت ایران به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هسته‌‌ای؛ تکلیف هر جریان و گروهی را معلوم نمودند. حال این ماییم و نسبتی که باید با این پیام برقرار کنیم تا ذیل نظر نایب الامام خود را معنا کرده باشیم. https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=60746 . موفق باشید  

40388
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» جمله ای بس رازگونه در مورد امری رمزآلود که در دوران ما از دهان مبارکی گفته شد که کلامش ندای حق طلبانه زمانه ماست. و چرا فلسطین!؟ سفری کنیم در این دوران به غرب سکولار مدعی لیبرالیسم و نگاهی باندازیم به ظاهر مردم در شهرها و دریابیم شگفتیهای عالم امروزمان را. آن مرد اروپایی آبجو به دست اما چپیه به گردن!! آن دختر اروپایی بی حجاب با دامن کوتاه اما چپیه به گردن با پرچم فلسطین منقش بر روی پیشانی! آن جوان بزرگ شده در قلب اروپا با ظاهری محجوب و فریادهای طنین اندازش که «فلسطین را رها کن» و «به نسل کشی پایان ده» در تظاهراتی در قلب اروپا و بالا بردن عکس خانم سحر امامی توسط آن جوان و ابراز افتخار به داشتن چنین زنانی؛ همان جوان در مجلس عزاداری اباعبدالله در قلب اروپا سینه زنان و اشک ریزان!!؟ آری درست شناختمش همان بود، از او پرسیدم خودش بود. جوانی بسی آشنا، آشناتر از هر آشنا و خویشاوندی، آشنایی در حد در آغوش گرفتن. جوانی که در اروپا متولد و بزرگ شده و به جای حضور در تظاهرات فلسطین و اشک ریختن و سینه زدن در عزاداری امام حسین (ع)، می‌توانست هزار کار و تفریح متنوع انجام دهد ولی چیست که او را به این راه می‌کشاند!!! برگردیم به کشور خودمان، به جای آن شعارهای پوچ فروکش کرده و محو شده «نه غزه نه لبنان...» اینک آن خانم های به ظاهر بدحجاب ولی با عشق رهبری در دل، مرگ بر اسرائیل گویان!!! در نقطه مقابل آن به ظاهر روشنفکران غربگرایی که از زمان شروع جنایت و کودک کشی در غزه گویی لال شده اند و آن سلبریتی های غرب پرستی که کمترین جرمشان این سکوت کر کننده است بعد از شهادت اخیر بیش از هزار نفر از هموطنان عزیزمان!!! روشنفکر باسواد یا سلبریتی بی سواد فرقی نمی کند، وجه مشترک هر دو اوج بی هویتی و پوچی که نسل کشی در فلسطین اکنون از آن پوچی پرده برداشته! و آن به ظاهر متدینین و متشرعین خوش خیالی که هنوز در آرزوی دیندارانه زیستن در کنار غرب وحشی حامی صهیونیسم هستند و در فکر آنند که چه سیاستی باید در قبال غرب پیش گرفت تا هم بتوان دینداری کرد و هم اینکه گربه شاخمان نزند‌!!! آیا اینها همه و همه حکایت از آن ندارد که گویی موضوع ظلم در فلسطین انسان ها را در دنیا غربال می کند و بی موضع و بی طرف بودن نسبت به آن مساوی می‌شود با پوچی و بی معنایی در زندگی، هر کجا که فرد می خواهد باشد با هر وضع مالی و هر جایگاه اجتماعی!؟ و آیا بی موضع بودن نسبت به این ظلم آشکار مساوی نیست با سهیم بودن در بی آیندگی تمدن غرب استوار بر پایه های لرزان سکولاریسم؟ همان بی آیندگی که تمدن معاویه ی بعد از شهادت ابا عبدالله به آن دچار شد و مردمی غفلت زده که شیفته و فریفته شکوه ظاهری و زرق برق دستگاه معاویه شده بودند. شیفتگی و فریفتگی از نوع همین شیفتگان کنونی تمدن غرب و کورانی که از دیدن ظلمات پنهان شده در پشت این تمدن دروغین عاجزند. تمدنی و عالمی که بودن در آن منتهی می‌شود به اوج روزمرگی، افسردگی و بیهودگی حتی با وجود نماز خواندن، حج رفتن و متشرع زندگی کردن!!! آیا در روزگار ما این مسئله فلسطین نیست که موضع گیری درست در قبال آن و حضور یافتن در صحنه های مرتبط با آن مساوی می شود با معنادار شدن زندگی و احساس شور و شعف و نور ایمان در درون خود؟ احساس نور ایمانی که از بی نماز نماز خوان می سازد و از بی حجاب باحجاب! با عرض ارادت و التماس دعا استاد بزرگوار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و چه اندازه موضوع را خوب به میان آورده‌اید. آری! زمانه، بسی حساس است و چه سخن بلندی است سخن رهبر معظم انقلاب که فرموده‌اند: «قضیۀ فلسطین، کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلامی است.» بخواهیم و یا نخواهیم حقیقت جز این نیست هرچند جبهۀ استکبار گمان می‌کند که با قدرت و با رسانه می‌تواند موضوع فلسطین را تمام کند. تصوری که سال‌ها پیش بر اساس همین تصور، کشتار صبرا و شتیلا را به پا کرد و گمان کردند کار فلسطین تمام شده، و عجیب است که نه‌تنها تمام نشد، بلکه در صحنۀ باریکۀ غزه، کار برای جبهۀ استکبار پیچیده و پیجیده‌تر گشت؛ هرجند هنوز به گمان آن‌ها به گفتۀ اخیر ترامپ احمق، غزه دیگر تمام است و عجیب است که دنده‌های از سینه برآمدۀ آن کودکان گرسنه چه غوغایی به پا کرده و چه عبرت بزرگی است فلسطین برای فهمِ معنای آیندۀ جهانی که در پیش است. استکبار با تمام قوا گمان می‌کرد لااقل غزه را تمام کرده و حال با بحران خود روبه‌رو شده است. آیا الهامِ الهی که بر قلب شهید سنوار عزیز القاء شد، تا طوفان‌الاقصی را به میان آرود، چیز کمی بود؟ از آن جهت که امروز غزه مرکز جهان شده است؟
چه اندازه همان‌طور که فرموده‌اید ذیل دفاع فلسطین، آن انسان‌ها در اقصی نقاط جهان به یکدیگر نزدیک شده‌اند و از آن طرف، آری! فلسطین ملاک رسوایی غرب‌زدگان لیبرالی شده‌اند که معنایی از انسانیت را در خود کشته‌اند. چه کسی باور می کرد که خداوند گاهی از طریق افرادی که فاسق هستند، دین خود را یاری می‌کند همچون  نتانیاهوی خبیث و ما ازطرف دیگر از این طریق به عظمت شخصیت‌هایی همچون شهید سنوار می‌توانیم پی ببریم که چه صحنۀ پیچیده‌ای را پیش آوردند که دشمن با همۀ امید برای پیروزی، اکنون گرفتارترین جریان موجود شده است. و ما در عین آنکه سخت از نظر روحی و عاطفی در فشار هستیم ولی لازم است که صحنه را از زاویه‌ای که موجب عبرت تاریخی می‌شود مد نظر قرار دهیم  امری که رهبر معظم انقلاب در آن سخن خود در ۲۵ فروردین ۱۳۸۵ متذکر شده‌اند که جایگاه تاریخی جریان فلسطین تا کجاها عبرت آموز خواهد بود. علاوه براین خوب است به نکاتی که آقای یونس محمدی متذکر شده‌اند نیز، بیندیشیم. 
https://eitaa.com/zaghsefid/141554 موفق باشید  
 

40387
متن پرسش

سلام استاد عزیز: ان اشالله سلامت باشید. در گیر و دار ثبت نام کربلا هستم و یک سوال برام حل نشده. در شرایط کنونی مردم غزه آیا بهتر نیست هزینه سفرکربلا را هدیه کنم برای غذای مردم غزه؟ نمیدونم آیا احیای اربعین الان اولویته یا غذای مردم غزه اینکه خودم از تشنگی کربلا در رنجم بماند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بتوانیم هر دو موضوع را جمع کنیم و در کنار کمک به مردم غزه در این مسیر نیز وارد شویم، بخصوص که مشکل اصلی، عدم بازکردن گذرگاه‌ها می‌باشد و باید در این رابطه تلاش کرد. موفق باشید

40386
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: خداوند سختیها را به ارتباط با مردم متذکر شدند. به خدا قسم هر روز با روز قبل و هر ساعت و هر لحظه با لحظه تی و هرگز یک نفر نیستم! و عادت کردم. به خدا قسم می‌خورم اگر خداوند نگه دار ما نبود ما بکل از بین می‌رفتیم و به همان خدا قسم که انسان اگر بار تکالیف خودش را نپذیرد فقط جنبده ایست که از حیوان هم از نظر مرتبه پایین مرتبه تر است. نهایت آرزو این است انسانها هر کدام شاخ شمشادی باشند که شاخ برگ سنگینه سبک! خود را متحملند و با زیبایی برگ های خود، احساس بی نیازی نسبت به غیر خالقشان دارند و سر به آسمان معنا کشیده با اینکه ریشه در خاک دارند. سروی با پذیرش چهار فصل از زندگی و آموخته صبر و استقامت و مفتخر به مقاومتی که تخم آن را عاشقی کاشت به نام خدا و سپس پرورشش را نیز به عهده گرفت و در همه این احوال کسی را شاهد نگرفت زیرا فقط خدا با هستی است. اگر بگویم هیچم دشمنان جری می‌شوند. فقط می‌دانم بیشترین انسانی که این نهایت را در خود به نتیجه رسانده و می‌شناسم امام خمینی است بخدا قسم هیچ حرفی هیچ ارزشی ندارد اگر در راه غیر از راه و شخصیت امام خمینی باشد و این مستدل است. امامی که درواقع خبر از خود و انقلاب اسلامی ما دادند و با همان صدای زیبا، لحن و بیان زیبا و با همان بدن تا ذاته مو به مو زیبایش فرمودند: «همه از خدا هستیم، همه... و همه عالم بسوی او باز می‌گردیم». امام همه محتوای حرفم بود، او خاص ترین عشقی است که تجربه می‌کنم، امام از هرکه می‌شناسم زنده ترند در هر دلی اورا بیابم بشوق او جان می‌دهم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. نهضت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» با احیای مجدد دین و ایمان آغاز شد و به طوری که می‌تواند خودآگاهیِ دینداری در این زمانه را به کمال خود برساند. و در آن راستا جریان روشنفکری غرب زده به اقلیت فرسوده‌ای بدل شد که دیگر تاریخ آن گذشته بود و در مقابل آن، انقلاب اسلامی با اجمالی مبتنی بر ایمانِ مردی به صورتی شگفت‌انگیز و عجیب آغاز شد، با گذار از وضع موجود به وضع موعود  و انسان در این شرایط در پرتو ایمان و نور محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و سیر و سلوک معطوف به فقر ذاتی و عمل به کتاب و سنت می‌تواند از جای خود برخیزد و به عالَمی دیگر انتقال پیدا کند که عالم دین و ایمانِ دینی است که پیامبران و اولیای الهی بدان آشنا هستند، حضوری ماورای مفاهیم عقلی و فلسفی، و با توجه به این حضور، کربلای دیروز و امروز، معنای اصیلی پیدا می‌کند که معنای مصیبت و شکست نیست. موفق باشید

40382
متن پرسش

عرض سلام و طلب مغفرت برای تمام شما عزیزان. سوالی داشتم. ما تیمی هستیم که برای کاری در حوزه سایبر نتیک برای انقلاب و تاسیس شرکت دانش بنیان برای پوشش کمبودهای جدی کشور در این مورد نیاز هست که روزی ۷ الی ۸ شیفت یک ساعت نیمه به مطالعه و کار سخت بپردازیم و جدا از تمام سختی ها فقط یک نگرانی دارم اونهم این است که از کجا اطمینان حاصل کنم کارم برای خداست جدا از هر نتیجه ای و این مهم برام بیشترین ارزش را دارد که می‌خواهم اطمینان حاصل کنم. از استرس اینکه نکند کارم برای کسی جز کلمه الله باشد در بیایم و بفهمم کارم برای حقیقت مطلق است و معنا دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به خود ما دارد که جان خود را متوجۀ حضور در آینده‌ای بگردانیم که انقلاب اسلامی در آن آینده حاضر است و ما مناسب آن آینده، امکاناتی پیش بیاوریم که اتفاقاً رهبر معظم انقلاب در پیام اخیر خود خطاب به ملت ایران به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هسته‌‌ای؛ تکلیف هر جریان و گروهی را معلوم نمودند. حال این ماییم و نسبتی که باید با این پیام برقرار کنیم تا ذیل نظر نایب الامام خود را معنا کرده باشیم. https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=60746 . موفق باشید

40381
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: تلاش برای زندگی؛ تلاشی در راستای نفس ورزی به گذشته نه چندان دوری که می نگریم، زندگی و کار بگونه ای بوده که تقریبا در حال استحاله شدن است. زمانی که انسان برای زندگی روزمره خود، کاری همچون لباس را با دست میشسته و... ، برای کاری همچون کشاورزی از گاو آهن و بیل و کلنگ استفاده می‌کرده و... و حتی برای تحصیل از دفتر و کاغذ و کتاب استفاده می‌کرده. اما اکنون در زندگی روزانه، لباسشوئی و ظرفشوئی و... و در کار، وجود ابزار های صنعتی و در تحصیل، وجود ابزارهای کامپیوتری و مجازی و هوش مصنوعی (تا حدی که مراکز علمی همچون مدرسه و دانشگاه و حوزه به سمت چالش هویتی کشیده شده اند) تمام این زحمت ها را زائل کرده (و هزاران شرایط دیگری که شکل دیگری بخود گرفته...) اگر تلاش هایی که گذشته برای زندگی و کار و تحصیل صورت می‌پذیرفته را جزء شأن زندگی و معنای آن بیاندیشیم، امروزه که همه اینها، عملا یا شرایط، سمت سوئی گرفته که امکان رسیدگی بهشان وجود ندارد، آن معنای زندگی را کجا باید یافت؟ آیا می‌شود با این زندگی صنعتی همچنان زندگی کرد و زنده بود؟ تا چه حد به صنعت باید رو آورد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید حال ماییم و جهان دیگر، و هنرمان آن است که در عین اتصال و حضور در روح زندگیِ قبلی، بتوانیم در جهان جدید نیز حاضر شویم. که عرایضی در چند کتاب تحت عنوان «انقلاب اسلامی و جهان بین دو جهان» مطرح شده است و غفلت از حضور در «جهان بین دو جهان» یا ما را گرفتار نوعی ارتجاع می‌کند و یا گرفتار نوعی تجددزدگی و بریدن از گذشتۀ خود. که هر دو بی‌محتوایی و پوچی به همراه دارد. موفق باشید

40369
متن پرسش

غزه محاصره کامل شده در تمام ادیان و الزامات انسانی نجات مظلوم امری مهم است. و اگر این محاصره شکسته نشود بنده نمی‌توانم خود را انسان بدانم حاضران می‌گویند فقط چند ساعت تا مرگ کامل همه آنها باقی است. نمی‌توانم با افتخار بگویم ایرانی ام و نمی‌توانم بگویم حتی مسلمانم اگر محاصره را نشکنم. این فیلم زیر صحبت کودکی در غزه است بنده احمقم. استاد حماقت دارم نسبت به سیاسیگریها به تحجر ها به بی غیرتی ها. شما بفرمایید جوابی به این کودک بدهید زیرا بنده هیچ جوابی ندارم، شهادت او برایم امر بدی نیست اما انفعالی که دقیقاً «حصر» را نشکند بی هویتی کامل خود از انسانیت می‌دانم. https://uploadkon.ir/uploads/e0bc22_25VID-20250722-120911-734.mp4

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در شماره 40368 عرض شد این‌جاست که اگر با حکمت لازم اقدام نشود، جنایات این‌چنینی اسرائیل در زیر پوشش جنگ با ایران پنهان می‌شود. کاری که آن رژیم فکر می‌کرد که حداقل با درگیری با ما برایش شکل می‌گیرد. آری! همچنان که عرض شد موضوع بسیار حساس است و حکمتی همچون حکمت رهبر معظم انقلاب باید در میان باشد تا اسرائیل همچون یخ از صحنۀ روزگار ذوب شود و این به معنای آن نمی‌باشد که مثلاً ما باید لشکرکشی کنیم و منظور آقای عراقچی نیز همین است. موفق باشید

40368
متن پرسش

سلام: بنده این حرفا رو خصوصی دارم با شما مطرح می‌کنم. صحبت ها و کارهای شما را در جریانم و می‌دانم دارید به وظایف تحقق دستاوردهای جنگ می‌پردازید و خب بنده هم که بیگانه نیستم. اما با همه جوانبی از جنگ و مذاکره که این روزها بیان میشه بنده نکته ای دارم مثل اینکه تا هجوم نظامی علیه اسرائیل نشه مردم غزه آزاد نمیشن، نمی‌گم این هجوم توسط کشور ایران حتما صورت بگیره شاید اجماع حزب های مقاوم و کشور یمن با پشتوانه نظامی و اطلاعاتی ایران یک راه باشه ولی به این فکر کنید هرچند تا اربعین بخاطر پیاده روی خودمان که آسیبی نبینیم صبر کنیم این یعنی کشته شدن فلسطینیان. بطوری این موضوع رو می‌فهمم که اگر به این خاطر اتفاقی نیفته بگونه ای خودخواهی از ما رقم می‌خورد در حالیست که همان برکات اربعین را خداوند در جنگیدن به ما توان عطایش را دارند. باز بنده هیچ کاره ام و عمیقاً این مدت خود را یک آدم معمولی بیش نمی‌دانم. و باز در کار خدا دخالت نکردم فقط موضوعی مهم را مطرح کردم که بنظرم اولویتی داشت. یک نکته مهم تر اینکه اگر منتظر ایجاد ابزار نظامی برتر هستیم عملا این کار حداقل بطور فوری چند سال زمان بر است و اینکه سلاح های خوبی شاید داشته باشیم که رونمایی نشده با این حال قدرت ما به اتکای ایمان است و سلاح های ما مناسب ظهور پیروزی است. آقای قالیباف گفتند اگر بدانیم دشمن آماده حمله می‌شود ما حمله پیش دوستانه می‌کنیم، یا آقای عراقچی تازه گفتند حذف اسرائیل از نقشه هرگز بخشی از سیاست ایران نبوده است! این دو نمونه صحبت یکیش نمایشی و از سر ترس است و آن یکی حرف معقول. با این حال متوجهم آمادگی اجتماعی لازم است اما چیزی که با امکانات ناقصم می‌فهمم خداوند آن لطایفش را به ما عطا فرموده. با مردم غزه چه کنیم در حالی که هیچ چاره و یکساعت دیرکرد باعث تحقق ظلم بزرگ است. می‌دانم حکمت الهی اینها را بنا کرده و باز معتقدم کارش را کرد و به سرانجام رساند و می‌دانم وظایف ما اکنون چیست ولی غزه اهمیتش بالاتر از همه این موارد می‌باشد. لطفاً مرا قانع کنید زیرا بنده به اندازه شما نمی‌فهمم و نیاز به دانستن دارم. متچکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بشریت در جای حساسی قرار گرفته و موضوع محاصره باریکۀ غزه و عدم امکان کمک‌رسانی به مردم مظلوم آن خطه از یک طرف، و جنایات اسرائیل از طرف دیگر کار را و حساسیت آن را بسیار پیچیده کرده است و همگان و بخصوص ایران منتظر فرصتی هستند که راهی گشوده شود تا از سر حکمت بتوانیم حدّاقل از مشکلات مردم غزه بکاهیم که البته این با دخالت مستقیم کشور ایران عملی نخواهد بود زیرا عملاً جنایات رژیم اسرائیل به حاشیه می‌رود و مسیری که با حرکات نرم رسانه‌ای برای نابودی اسرائیل در حال شکل‌گرفتن است، مورد غفلت قرار می‌گیرد و از این جهت عرض شد حساسیت قضیه بسیار بیش از آن است که صرفاً با یک درگیری مستقیم از طرف ما مشکل حل شود. موفق باشید

40364
متن پرسش

سلام و نور و درود و برکت و رحمت الهی. استاد سؤالم اینه: ما وقتی فردی از خانواده مون رو که دچار بیماری سختی بوده از دست میدیم، با اینکه می‌فهمیم و درک می‌کنیم که با مرگ در وضعیت بهتری هست و از درد های جسمی رها شده و الان براش خیلی بهتره، چرا بی اختیار گریه می‌کنیم؟ یا حتی وقتی شهدای عزیزمون رو از دست میدیم دست خودمون نیست گریه می‌کنیم با اینکه میدونیم که اونها در وضعیتی هستند که ما شاید هیچ وقت نصیبمون نشه و توفیقش رو نداشته باشیم و اونها با شرایط جدیدشون خیلی لذت میبرن و شاید اصلا فکر ما هم نباشند. با این حال چرا ما گریه می‌کنیم؟ شاید اگر از خودمون بپرسیم علت گریه ات واقعا چیه؟ جوابی هم نداشته باشیم. این اشک از کجا میاد؟ به چه علت میاد؟ بعدش چرا با گریه اروم میشیم؟ چرا می‌خواهیم به اونها بپیوندیم؟ تا آروم بشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد اقوام، آری! عامل اشک همان انسی است که در میان بوده است ولی در مورد اشک و گریه برای شهدای کربلا، قضیه متفاوت خواهد بود. در این مورد عرایضی شده که ذیلاً تقدیم می‌شود:
راز اشک برای امام حسین«علیه‌السلام»
۱. در صحنه‌های ظهور ایمان، وقتی جان انسان‌ها با افق‌های گشوده ایمان روبه‌رو شوند، در طلب حضور در آن افق‌ها، اشک به ظهور می‌آید. اشک‌هایی که با نظر به رازهای ناگفتنیِ آن افق‌های گشوده سرازیر می‌شود تا جان انسان‌ نسبتی با آن افق‌های گشوده برقرار کند و این یعنی کربلا و این یعنی سخن حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» که فرمودند: «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إلا استعبر»، من کشته شده‌ اشک هستم، مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر این‌که اشک بر چشمانش جاری می‌شود. و از این جهت اشكي كه در شيعه هست با ناراحتي‌هاي عاطفي و احساساتي فرق اساسي دارد، اشك براي امام حسين «علیه‌السلام» عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسي و لذا نه تنها شادي و نشاط را از شيعيان نمي‌گيرد، بلكه شادي و نشاط در زندگي شيعيان موج مي‌زند. 
2- آنگاه که معنا و جایگاه اشک را در کربلا شناختیم، هرجا آن حضور، حضور کربلایی است، آن اشک‌ها به ظهور می‌آیند و این یعنی ما با نظر به کربلا جایگاه اشک برای حاج قاسم و شهید رئیسی و برای فرمانده‌های تجاوز اخیر رژیم صهیونی را فهمیدیم و ما معنای جایگاه اشک‌های حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را می‌توانیم به خوبی «فهم» کنیم؛ وقتی رهبر معظم انقلاب به عنوان امام جمعۀ تهران خبر نوجوانانی را دادند که قلک‌های خود را شکسته بودند و پول‌های آن را برای کمک به جبهه هدیه کردند. https://eitaa.com/soha_sima/4983
 

40358
متن پرسش

با نام خدا. سلام: از زمان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با شدت بیشتری مردم غزه را کشته و یک روز هم رها نکرده. به یاد دارم شب‌هایی که مردم غزه از موشک های ما لبانشان خندان می‌شد فرداش اسرائیل تاوان لبخند آنها را با بمباران بیشتر می‌گرفت تا اشک بجای لبخند جایگزین شود. در همین چند روز شدت تحریم غذا آنقدر زیاد شده که یک خبرنگار نوشت از گرسنگی نمی‌توانم از جایم بلند شوم خبر بگیرم یا پیرمردی را دیدم که برای خانواده اش در صف طولانی غذا وقتی به دیگ رسید که فقط یه بشقاب برنج موجود بود همه مردم گفتند این یک ظرف را به ایشان بدهند همین که طرفش را پر کردند از شدت گرسنگی همانجا فوت کرد. مردم اسرائیل خودجوش می‌روند جلوی کامیون های کمک های ارسالی غزه و می‌خوابند تا غذاها به غزه نرسد یا هر روز جمع می‌شوند و ریختن بمب بر روی مردم غزه را می‌بینند و شادی می‌کنند. دلم خون است دیگر حتی کمک های نقدی مردم هم کفایت نمی‌کند هرچند با امید کمک می‌کنم. ایران بزرگ بعد از چندصد سال خفتگی باید نام بلند آزادگی و جوانمردی خود را در تاریخ امروز دوباره بسازد و این ملزم انجام این کار است تا ایران دوباره زنده شود وگرنه یدک کش گذشته هاست. در تمام دنیا فقط ما هستیم که توانست مقابل اسرائیل بایستد این نشان می‌دهد ایران فرصتی دارد تا«ایران بزرگ امروز بشود». دلم برای غزه خون است واقعاً دیگر توانش را ندارم. https://biaupload.com/do.php?filename=org-1352597284521.mp4

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً جامعه در تجاوز ۱۲ روزۀ رژیم اسرائیل به خوبی متوجه شد که آرمان‌گرایی انقلاب اسلامی، واقعی‌ترین و کارآمدترین راهبردِ حفظ و صیانت از ایران است، از آن جهت که منطق حاکم بر جهان امروز، منطق زور و قدرت است، نه ایده‌های فانتزی و ذهنی روشنفکران که امیدوار به جریان حاکم در غرب است. این گفتمان دینی اسلام ناب است که قدرت دفاع از ایران را دارد و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب در اوج حملات اسرائیل فرمودند: «ملت ایران در مقابل تحمیل، تسلیم هیچ‌کس نمی‌شود»، و ملاحظه کردید که دشمنان مجبور شدند عقب‌نشینی کنند و این یعنی کربلا و این یعنی حضور در آینده‌ای که ایران اسلامی مدّ نظر انسان‌ها قرار می‌گیرد. ایرانی که توانسته بین تکنیک و معنویت جمع کند و در عین دفاع از مردم مظلوم فلسطین، از داشتن موشک‌های آنچنانی کوتاهی نمی‌کند. و همان‌طور که فرمودید فرصتی پیش آمده است تا ایران، رسالت تاریخی خود را به لطف الهی به میان آورد. موفق باشید

40357
متن پرسش

سلام و احترام: استاد ببخشید درسته غزه مردم ضعیف داره و کشورهای بی رگ اسلامی برای نجات غزه کاری نمیکنن اما چرا خداوند برای نجات غزه کاری نمیکنه خدا که همون خدای قوم ثمود و عاد! آیا اتحاد نداشتن کشورهای اسلامی و بی بصیرتی اونها و ضعیف بودن بنیه ی نظامی غزه توجیح مناسبی هست برای نابودی این همه مرد و زن و کودک بی گناه. آیا خدا نمیخواد کاری بکنه؟! اگر کسی ضعیف بود و حامی نداشت محکوم به نابودی میشه؟! ممنون راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکایت، حکایت عجیبی است. هرچند مسئله بسیار دردناک است. ای کاش به جای آن کودک و آن مادر که از گرسنگی شهید می‌شود، آن مصیبت بر ما وارد می‌شد؛ ولی گویا «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ». و همان‌طور که در جواب سؤال شمارۀ 40356 عرض شد گویا خداوند بنا دارد نقش بنیادینی را از خود به صحنه آورد. موفق باشید

40356
متن پرسش

سلام استاد: ببخشید اسرائیل هر روز داره در منطقه جنگ افروزی و کشتار انجام میده و حتی صبح این جمعه، ۱۱۷ راس گوسفند با چاقو و گلوله به فجیع ترین شکل تار و مار کرده تا روستاییان فلسطینی نتونن ادامه حیات بدن. دقیقا مثل کربلاست. به فلسطین مظلوم، به سوریه ی خودفروخته و به ایران مقاوم و بقیه کشورهای منطقه رحم نداره و فقط کشت و کشتار انجام میده. واقعا برام سواله تهش چه اتفاقی می افته؟ مثل عاشورا که سپاه یزید در ظاهر پیروز شدن، اونها هم در ظاهر پیروز می‌شن تا وقتی که تعداد یاران امام زمان به ۳۱۳ نفر برسه و قیام کنند؟ انگار ذات دنیا اینجوریه. خیلی دردناکه و اینکه مسلما خیلی از مردم در ایران و حتی سوریه و شاید در اسرائیل، هستن که با اسرائیل مخالفن ولی صداشون به جایی نمیرسه. آیا خدا در سرنوشت اقوام، این افراد رو هم می‌بینه یا فقط به حکومت ها توجه داره. چون مردم همیشه گزینه ی مناسب ندارن برای انتخاب و ممکنه ناخواسته به کسی رای بدن که مثل پزشکیان در صحبت هایش بعضی اوقات انقلابی نباشه. نمیشه گفت مردم خواستن ایران تسلیم بشه. می‌خواستم یه کم بالاتر از دعواهای سیاسی و حرفای سطحی از نظر سنت هایی که خداوند داره ببینم چه اتفاقی می افته و پایان تمام جنگ افروزی های اسرائیل چی میشه و همینطور تکلیف مردمی که با ظلم اسرائیل مخالف هستند، اینها چی می‌میشن. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه چیز حکایت از آن دارد که خداوند بنا دارد چهرۀ نهایی ظلم را که امیدوار بود در پوشش علم و تکنیک و رسانه بدون هرگونه معنویتی، خود را ادامه دهد؛ رسوا کند. آری! چه اندازه دردناک است تحمل این‌همه ظلم! ولی گویا این مرتبه و در این آخرین دوران، تا حدی موضوع تغییر کرده و ظلم در اساس آخرالزمانی در حال فروپاشی است و هزینه‌دادن حتی تا اینهمه تحمل گرسنگی کودکان غزه که ای کاش ما جای آن‌ها بودیم؛ جا دارد تا ان شاءالله ریشۀ ظلم آخرالزمانی طوری کنده شود که انسانیت انسان‌ها در حدّ نهایی آن به هم نزدیک و نزدیک‌تر شوند امری که آثار حضور آن به خوبی احساس می‌شود و این است معنای حضور آخرالزمانی انسان کامل و هزینه‌هایی که برای آن رخداد بزرگ باید به استقبال آن رفت. آیا همه چیز حکایت از آن ندارد که خبری در راه است؟! موفق باشید

40349
متن پرسش

با سلام: با عنایت به تاکیدات فراوان بزرگان مبنی بر حضور در مقابر و مزار اولیاء الله و طریقه افرادی نظیر آیت الله قاضی بر زیارت مستمر و به همراه مراقبه در وادی السلام و حرم امیرالمومنین و سید الشهدا (علیهم السلام) بنظر شما با شرایط موجود شهر اصفهان و نیز تاکید بسیاری بر حضور در تخت فولاد، پیشنهاد می کنید برای کسب فضائل کدام قسمت تخت فولاد و چه زمانی از شبانه روز و هفته و با چه دعا و ذکری می توان متوسل شد و در طریق الی الله قدم گذاشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان حضور بر سر مزار شهداء و علماء بخصوص در روزهای دوشنبه و شب جمعه و روز جمعه. فرموده‌اند علاوه بر حمد و سوره، سورۀ قدر و آیت الکرسی نیز خوانده شود. موفق باشید

40340
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند بر نوگلان نو به نویی که در مواقع صحیح دعوت خدا را استجابت می‌کنند و وارد زندگی شکست ناپذیر اسلامی جهانی می‌شوند درود می‌فرستد. شکوفه هایی که فرشتگان الهی غبار تن آنها را زدودند، و مایه ظهور ایمان بزرگتر در عالم می‌باشند و این بمعنای پیروزی ایرانی است که ایمان را در آخرالزمان و در گستره جهانی مظهر ظهور شده این ایران به آمریکا هم شکست نمی‌خورد و این اسلام جای پذیرش هر انسان آزاده ای را دارد. «آه! که از هر دو کون تا چه نهان بوده‌ای / خه! که نهانی چنین شهره و پیدای ماست / زان سوی لوح وجود مکتب عشاق بود / و آنچ ز لوحش نمود آن همه اسمای ماست» «عمر که بی‌عشق رفت، هیچ حسابش مگیر / آب حیات‌ست عشق، در دل و جانش پذیر / هر که جز این عاشقان، ماهیِ بی‌آب دان / مرده و پژمرده است، گر چه بود او وزیر / عشق چو بگشاد رخت، سبز شود هر درخت / برگ جوان بر دمد، هر نفس از شاخ پیر / هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟ / چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! درک این موضوع که خداوند به طور خاص نظر به انقلاب اسلامی به عنوان راهی برای آیندۀ بشر و به ایرانِ اسلامی که مهد آن انقلاب است؛ درک مهمی می‌باشد. موفق باشید

40323
متن پرسش

قلبها در عالم چه می‌کنند؟ معمولا کار را امری عینی و خارجی می‌دانیم. پُل ساختن، خانه ساختن، حتی درخت کاشتن کار است؛ با دست و پاهای ما چیزی در جهان جابجا می‌شود و قبول داریم کاری انجام شد. وقتی کتاب می‌خوانیم چیزی در جهان اشیاء جابجا نمی‌شود ولی از ظاهر ما پیداست در حال انجام کاری هستیم، در حال مطالعه، جابجایی فیزیکی و عینی رخ نمی‌دهد اما افکار و اندیشه نویسنده به ما منتقل می‌شود. با او فکر می‌کنیم، وارد عالم خیال او می‌شویم اصلا به بهانه افکار او تحرک فکری در ما رخ می‌دهد اما ما در جای خود ثابتیم.  وقتی به چیزی ایمان می‌آوریم، وقتی کینه یا محبت کسی را در دل داریم، وقتی درکی از معبود در قلبمان خطور می‌کند و گویی لحظه‌ای خدا را به گونه‌ای می‌چشیم که مخصوص آن لحظه است. وقتی صبرمی‌کنیم، وقتی به مقام رضا می‌رسیم، وقتی در عالم تسلیم یا مقام توکل به سرمی‌بریم، هیچ چیز پیدا نیست. نه کتابی به دست داریم نه چیزی را جابجا می‌کنیم نه حتی به سمت قبله نشسته‌ایم، اما بزرگترین اتفاقات در وجود ما رخ می‌دهد. هرچه کار غیبی‌تر باشد، بی‌نشان‌تر است و دایره نفوذش بیشتر، کار قلب علاوه بر گسترش در سطح، در طول رسوخ می‌کند، حس محبت ما در قلبها نفوذ می‌کند، عطر تسلیم و توکل ما مدارج آسمان را طی می‌کند و اهل آسمان را از عطر بودنمان سرمست می‌کند. ظاهر بسیاری کارها شبیه هم است؛ یکی مسجد می‌سازد ولی بنای آن بر تقواست، یکی برای نفاق و ضرار، یکی شهادتین می‌گوید تا جایی در جهان اسلام پیداکند و خواسته‌های نفسش را در مناسبات مسلمین تامین کند، یکی شهادتین می‌گوید چون جانش حضور حق را چشیده و آنچه در جانش رخ داده بر زبانش جاری شده. هر خبری هست در پشتوانه کارهاست قطعا قلب نورانی دست به کار کثیف نمی‌زند اما هر کار ظاهرا درستی جایی در عالم حقایق ندارد. کار خدا با قلبها پیش می‌رود امام (ره) هرچه کرد با قلبها کرد نه مدرسه نظام سازی تاسیس کرد و وزیر و دولتمرد برای آینده تربیت کرد، نه سلاح خرید و به فکر نیروی نظامی جمهوری اسلامی بود. همان تحصیلکرده‌های آمریکا رفته و نان و نمک پهلوی خورده با او بیعت کردند و تا پای جان پای او ایستادند. در سالهای قبل از قیام ۴۲، از ۴۲ تا ۵۷ و پیروزی انقلاب، در سالهای پر التهاب جنگ، امام قلب انقلاب بود؛ قلب او آنچنان سرچشمه ایمان و معرفت بود که در رگهای جامعه جاری شد، جوانهای اهل خوشگذرانی دهه پنجاه ناگهان نماز شب‌خوانهای جبهه شدند، قلب عالم بنا می‌کند و همه چیز را در آن عالم معنای تازه می‌دهد با کمترین جابجایی ظاهری. ما قطعا به سلاح و رزم و علم نیاز داریم اما اینها را هر کافری هم می‌تواند داشته باشد. شاهکار ملت ایران و امت اسلام در قلبهای آنهاست، در نیروی غیبی آنهاست. آن روزها که بسیاری اهل دین و انقلاب از لغزش‌های نسلهای جدید نگران بودند و همه را در ریزش‌های انقلاب توصیف می‌کردند، او که اهل دل بود، او که ولایتش بر قلبهاست و نسبت نفوس همان فرزندان چموش ایران اسلامی را با خود می‌شناخت، بارها گفت که جوانهای امروز از جوانهای دهه شصت بهترند؛ پای کار انقلابند! و ما بین توصیف او و آمار و مشاهدات و پیمایش‌های علمی گیج می‌شدیم غافل از اینکه آمار، ایمان سنج ندارند پرسشنامه‌ها حقیقت یاب نیستند و احوال قلوب را فقط ارباب قلوب می‌شناسند. بدون اینکه قدمی از تامین اسباب قوت علمی و اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی کوتاه بیاییم، باید به دو پیشوای انقلاب اقتدا کنیم و دل در کار دلبری و دلدادگی بسپاریم، تا تمدن جهانی آینده را به لطیف‌ترین شکل با نفوذ بر قلوب بسازیم. عالَمی دیگر بباید ساخت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این مائیم و نفسی که در اکنون مان تا ابدیت حاضر است و هر اندازه در هر حرکتی نسبت به این نفس، خود را معنا کنیم این مائیم و معنایی که از سرگردانی ها رها می‌شویم به استحکامِ حقیقتی که دو سر هر دو حلقۀ هستی را به هم پیوسته است و این یعنی: «این جهان آن جهان شدن عشق است» و این یعنی آری! «عالَمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی». موفق باشید

40294
متن پرسش

ایران عاشورایی... تو سربلند و پیروز در کل عالمینی... تا وقتی با تو باشد این غیرت حسینی. سلام علیکم استاد عزیز: عزاداری هاتون قبول باشه ان‌شاءالله. شب عاشورا در حسینیه امام خمینی، آقا با تمجید از مداحی #ای_ایران از آقای کریمی درخواست می‌کنند این مداحی را در مهمترین شب عزاداری شیعان بخوانند و حاج محود که قرار بود امسال در کربلا مراسم بگیرد، به درخواست مردم در تهران ماند و اشعار و نوحه هایش را با نام ایران در آمیخت و از رهبری مهر تایید و قبولی گرفتن. اما خیلی از هیئتی هایمان این کار را نقد کرده و آن را دور از شان مجلس امام حسین می‌دانند و می‌گویند هیئت برای امام حسین است ولاغیر!!! واقعا چه سرّی در این مداحی است که آقا از آن احساس رضایت می‌کنند؟ و این چه ایرانی است که رهبرمان در عزای جدشان، نامش را می‌برند؟ و هیئت ها و مداحان ما چگونه باید ایران و عاشورا را در کنار هم ببینند؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در گفتگو با متن سؤال شمارۀ 40293 عرض شد ایران، دیگر یک سرزمین نیست، حضوری است در تاریخ، حضور در تاریخی که به نور حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» اراده شده است با همۀ یزیدیان در هر قالب و ظاهری به هر قیمت مقابله شود. ایران، سرزمینِ عبور از دوگانگیِ زندگی و مقاومت است که غرب‌زدگان بر ما تحمیل کردند. آیا می‌توان در این زمانه بدون این ایران به سوی اباعبدالله «علیه‌السلام» و کربلا نظر کرد؟ و باز با آن حضرت مأنوس بود؟ و از این جهت آری! ایران، ایرانِ امروز یعنی کربلا. موفق باشید

40293
متن پرسش

سلام استاد عزیز: در ارتباط با سوال ۴۰۲۸۹ و پاسخی که ارسال فرمودید چند خطی به قلم بنده نیز رسید در نسبت سرود ای ایران و روضه اباعبدالله که خدمت شما عرض می‌کنم: جای ای ایران، درست وسط روضه! جمعی که معنی ملت را نمی‌دانند از شدت تهی‌بودن دست و فکر، پناه‌برده‌اند به دوگانه ملت _ امت در توهم اینکه ملت همان nation است که با زاد و ولد و قومیت معنا می‌شود. اما ملة واژه‌ای قرآنی‌ست دقیقا به معنای دین! نه کاری به زاد و ولد دارد نه به خاک آریایی بودن و عرب و اروپایی نمی‌شناسد پدر اهل تسلیم ابراهیم است و ما همه بر ملت پدر خود ابراهیم هستیم همان‌طور که پدر ملت اسلام محمد (ص) و علی (ع) اند. امروز که نه، قرنهاست ایران قلب تپنده اسلام است از همان روز که مراکز علمی ایران قلب اسلام بود و بزرگترین دانشمندان مسلمان از علوم عربی تا شیمی و طب و ریاضی، ایرانی بودند. از انقلاب روح الله (ره) تا این روزها، ایران زبان گویا محمد (ص) و تیغ برًان علی (ع) هم هست. اندیشه سکولار که همه چیز را از معنا تهی و دین را تبعیدی گوشه کلیسا و خانقاه می‌خواهد، ملت را به معنای عقیم و تهیِ nation تقلیل می‌دهد. ولی اسلام امروز یک پایگاه حقیقی و اصیل دارد که همان جمهوری اسلامی ایران است. همانطور که در روضه‌ها، روضه علمدار حسین (ع) را می‌خوانیم و هیچ دوگانگی بین عباس‌ابن علی (ع) و حسین‌ابن علی (ع) نمی‌یابیم، هیچ دوگانگی بین اسلام و علمدار اسلام که ایران ِ اسلامی است وجود ندارد. امر ولی امر میلیاردها مسلمان و چشم و چراغ جمع فراوان‌تری از آزادگان جهان اشاره‌ای است به این وحدت؛ به این یگانگی میان ایرانِ جمهوری اسلامی و اسلام ِ ناب محمدی. سرود ای ایران همان سرود علمدار است @porsa_andishe

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! سرود ای ایران، همان سرود علمدار است که در آینۀ هرکدام یعنی در آینۀ علمدار، حضرت مولاسیدالشهداء «علیه‌السلام» مدّ نظر می‌آیند و در آینۀ آن حضرت، روحی به ظهور می‌آید که آن طلوعِ حضرت ابالفضل «علیه‌السلام» است و با نظر به آینه‌ها است که ایران دیگر یک سرزمین عادی نیست، همان‌طور که کربلا یک سرزمین عادی نمی‌باشد. چه اندازه تنگ‌نظرند آن‌هایی که نمی‌توانند در سرزمین ایران، روحانیت حاج قاسم سلیمانی‌ها را بنگرند و ایران را مأوای اُنس با حقیقت در این زمان بیابند و خود را با نظر به ایران در هر جایی که هستند به عالی‌ترین شکل ادامه دهند و حضوری را در نظر به ایران احساس کنند که حضور در سرزمین تشیع است و آن، حاضرشدن در تاریخ کربلا می‌باشد و آن حاضرشدن در آیندۀ بشر است به وسعت انسانِ آخرالزمانی. و این یعنی ایرانِ فردا و فرداها در نسبت با هر سرزمینی که این انسان خود را در آن احساس کند. موفق باشید                      

40289
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: آیا محبوبیت صعودی و جهانی اعجاز آور رهبر انقلاب یک امری فردی است یا این عزت نشانه ای از عزت تمام انسانیت و ایمان در دنیاست. و آیا محبوبیت جهانی ایشان به این خاطر نیست که هویت انسانها در جهان انسانیت و در آینه ایشان یافته می‌شود؟ ترامپ این مورد را بهتر فهمید و از این روی ایشان را تمسخر کرد و باز شکست بدی خورد و این تقابل نشانه حضور جهانی است. رهبری جهانی امری بود که بنده از ایشان انتظار می داشتم وگرنه نمی‌شد دیگر با مرتبه قبلی ایشان ادامه داد زیرا همه بشریت در حال ارتقاء هستند. اگر حضرت آقا در جایگاه حاکم ایران باقی بمانند مثل این است که ایشان را زندانی کرده باشیم. مداحی ایرانی که رهبر انقلاب دستور به خواندنش دادند را نوعی ادای احترام به ایران فهمیدم، گریه های ایشان نوعی دلبستگی بزرگ با مردم را بروز داد و نشانگر ارتباط محکمی است که ایجاد شده و شکسته نمی‌شود. یقین دارم خداوند متعال هرشخصی را در جایگاه مناسب خودش می‌گذارند بطوری که به هیچ کس اجحافی نشود. حتی اگر مسئولیت رهبری ایران، نیاز به انتقال به یک شخص برگزیده دیگری از خزائن الهی باشد و آیت الله خامنه ای به امورات بزرگتری مثل امورات جهانی موظف شوند. و این بمعنای برخورداری کل جهان از ایشان است نه فقط ایران. دیگران نیز ایشان را دوست دارند (صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت / ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت / گل بخندید که از راست نرنجیم ولی / هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار با این سخن جنابعالی موافق و به آن نزدیکم که می‌فرمایید محبوبیت جهانیِ رهبری به خاطر هویت انسان‌ها در جهان انسانیت در آینۀ ایشان است. و می‌توان در این رابطه به این فکر کرد که ایران دیگر یک منطقۀ جغرافیایی نیست، یک روح است در جان هر آن کسی که بنا دارد در بستر معنویت برای خود جهانی باشد، آیا نباید از بصیرت رهبر معظم انقلاب حیرت کرد؟!! که چگونه در شب عاشورا یعنی شب عزاداریِ عمیقی که باید ما به بیشترین حضور برسیم؛ ایشان به آقای حاج محمود کریمی توصیه می‌کنند شعر «ای ایران خدایی» را بخواند. راستی! این ایران که مدّ نظرها آمد و حضرت آقا خواستند همگان متذکر آن شوند، کدام ایران است؟ موفق باشید  

نمایش چاپی