بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4442
متن پرسش
سلام.استاد عزیز اگر همیشه دراین 2و3سال اخیر در جمع به علت اینکه نظر سیاسی من نسبت به بقیه متفاوت جلوه می کردمجبور بودم زخم زبان بخورم ولی همیشه سیره شمادر ذهنم بود که باید برای اینکه سخنان رهبر در جامعه گفته شود هزینه داد.ولی کم کم خسته شدم از سال قبل که به حوزه رفتم (بعد از دوره دانشجویی)اوضاع بدترشده.دراین جا مخصوصا از 3 و4 ماه اخیر که به انتخابات نزدیک می شیم .اگر در حوزه تمام حرفم این بود که باید ملاک قضاوت ما نسبت به افراد سخنان رهبری باشد ده ها تحلیل از این سمت وآن سمت می آوردند که آیا این روحانی یا عالم اشتباه کرده توی بایه اولی درست فهمیدی تحلیل های اشخاصی چون آقای مصباح که تاییداتی از رهبر را نیز به یدک می کشد یا حاج آقا طائب علم الهدی نبویان و ..زیادند از این دست.و دوستانی که من را از قبل نیز می شناختند نیز با ورود به حوزه و مقایسه نظرت من با بقیه اساتید روحانی بدبین شدند و حتی با من سرجنگ افتادند وکم کم فکر می کنم اگر ادامه دهم بعد از این که تهمت منحرف بودن خوردم باید آماده ی تکفیر شدن باشم.اساتید با اعتماد به نفسی عجیب یا رییس جمهور را تهمت وافترا می زنند ویاگاها تمسخر می کنند یا به صورت خیلی جدی مباح بودن بی احترامی وفحاشی مشایی را صادر کردند!(اساتید ما از قشر ولایی ومرید آقای مصبا ح اند) ومن در منگنه ای گیر کرده ام که نمیدانم جه کنم از طرفی اینها اساتید من هستند واگر به جز مواردی گفت وگو کمی با تندی صحبت کنم هم شاید بی احترامی به استاد شود !وهم چنین فضای کلاس آنقدر رادیکال است که حتی ممکن است مرا تکفیرکنند واز طرفی غیرت دینی و تکلیفی که برگردنم مبنی براینکه باید در این فضا یاور مظلوم باشم می بینم نمی توان بی تفاوت باشم واین سبب بروز یک سری آسیب های عصبی و روانی در من شده وآرامشم از دست رفته! خیلی داغونم استاد راهنمایی کنید و بدرانه نصیحتی کنید وبگویید چه کنم و وظیفه ام چیست؟ دوستدار همیشگی شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون هرگونه درگیری اگر شرایط آماده‌ی تبادل نظر بود ما وظیفه داریم بر سخنان رهبر عزیز تأکید کنیم و افراد را به دقت در آن سخنان دعوت نمائیم بدون آن‌که شخص آقای احمدی‌نژاد منظور نظر ما باشد. همان‌طور که مکرراً عرض کرده‌ام رهبر عزیز بر روی گفتمانی که آقای احمدی‌نژاد طرح کردند تأکید دارند و این به آن معنا نیست که ما و شما مطلقاً آقای احمدی‌نژاد را پذیرفته باشیم. ما هم مثل بعضی‌ها برایمان سؤال است که همراهی آقای مشائی در سفرهای استانی چه معنا دارد و این پرچم‌تکان‌دادن‌ها یعنی چه؟ ولی آیا می‌توان از آن گفتمان چشم‌پوشی کرد؟ حامیان اصلی ولایت فقیه و بازماندگان نسل دفاع مقدس و فرزندان محرومیت‌کشیده‌ی انقلاب، برای روی‌ کارآمدن این گفتمان خون دل‌ها خورده‌اند و آن را آغاز دورانی می‌دانند که در انتظار آن بودند و حمایت‌های کم‌نظیر رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌الله» در راستای دفاع ازآن گفتمان بود و نباید از مرحله‌ای که پس از شانزده‌سال بعد از دولت‌های کارگزاران و مشارکتی‌ها شروع شد ساده بگذریم، حفظ دورانی که شروع شده سلوک خاصی را می‌طلبد که متأسفانه نه نیروهای حزب‌اللهی و نه آقای احمدی‌نژاد آن‌طور که شایسته است برای حفظ آن ظرافت‌های لازم را به‌کار نمی‌گیرند. به امید آن‌که با نگاه به رهنمودهای رهبری که در گذشته متذکر بودند وآینده ایراد می‌فرمایند راه‌کار حفظ دورانی که شروع شد را جستجو کنیم. موفق باشید
4415
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استادطاهرزاده برخی از علما بزرگوارهستند که دارای آثارو کتب و جلسات سخنرانی همچنین در خط ولایت و حامی انقلاب اسلامی هستند وما از فرمایشات آنها استفاده می کنیم ولی بعضا اظهار نظرهای سیاسی می کنند که ممکن است ما با آن موافق نباشیم چه کنیم این اظهار نظر سیاسی (چه درست و چه به زعم ما نادرست ) باعث نشود که با توجیهاتی که برای خود درنظر می گیریم .خود را از کسب فیض از سایر معارف دینی که بیان می کنند محروم نکنیم 2-استاد بعضا اظهار نظرهای سیاسی از حضرتعالی در سایت مشاهده می شود که ممکن است به نظر ما درست نباشد لطفا مبنا و جهت گیری سیاسی خود را بفرمایید تا هر وقت اظهار نظر سیاسی از حضرتعالی مشاهده نمودیم آن را در قالب مبنا و جهت گیری که بیان می نمایید بگنجانیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید جایگاه علمی آن عالمان را بشناسیم و بر اساس جایگاه علمی آن‌ها از آن‌ها استفاده کنیم 2- مبنای بنده در امور سیاسی حضور نور توحیدی است که از حضرت آدم«علیه‌السلام» شروع شده و به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ختم می‌شود، هر جریانی که به نحوی در این سیر قرار داشته باشد برای بنده ارزش دارد و انقلاب اسلامی را در این سیر می‌بینیم و رهبری عزیز را امروز طلایه‌دار حفظ و ادامه‌ی این سیر می‌دانم و روح غربی را مانع و حجاب این سیر می‌شناسم و امثال آقای هاشمی را با همه‌ی خدماتی که انجام دادند حجاب این سیر می‌دانم و دولت آقای احمدی‌نژاد را با ضعف‌هایی که دارد و با توجه به تأییدات رهبر عزیز«حفظه‌الله» حجاب این سیر نمی‌دانم و بر همین اساس رهبری عزیز فرمودند: دولت آقای احمدی‌نژاد متذکر شعارهای انقلاب است. حال در این راستا چقدر خوب است به بنده تذکر دهید و از طرفی ممکن است بنده در مصداق‌ها به خطا روم، اگر از ملاک‌ها غفلت نشود چیزی نمی‌گذرد که معلوم می‌شود آن شخص و یا آن جریان مطابق آن ملاک‌ها نبوده چون ملاک‌ها را از دست نداده‌ایم. موفق باشید
4313
متن پرسش
بسم الله استاد گرامی جناب آقای طاهرزاده با عرض سلام و احترام با توجه به فرصت کم‌نظیر انتخابات ریاست جمهوری برای تکرار و تبیین ابعاد جدید آرمان‌های انقلاب اسلامی قرارگاه شهید باقری بسیج دانشجویی – که با همت جمعی از فارغ‌التحصیلان بسیج دانشجویی برای پشتیبانی فکری و عملیاتی از بسیج‌های دانشجویی تشکیل شده است – اقدام به برگزاری مصاحبه‌هایی با اساتید برجسته جبهه انقلاب می‌نماید و سؤالات معرفتی و اجتماعی مهمی که در فضای کنونی کشور تعیین کننده هستند را در قالب این مصاحبه‌ها از این اساتید می‌پرسد و خروجی این مطالب را در اختیار عموم امت حزب‌الله و علی‌الخصوص بسیج‌های دانشجویی قرار می‌دهد. امید که به این وسیله گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان گفتمان غالب در این انتخابات بر فضای فکری جریان‌های مختلف و مردم سایه بیندازد و انتخابات پیش رو تبدیل به انتخاباتی رو به جلو برای سیر پیشرفت‌آمیز انقلاب اسلامی گردد. ان‌شاءالله. از شما استاد گرامی و ارجمند خواهشمندیم به برخی از سؤالات اساسی مطرح در کشور جهت «تبیین سیر رو به جلوی انقلاب و پیشرفت های بزرگ در دوره اخیر از نگاه کلان تاریخی» که توسط اتاق فکر قرارگاه شهید باقری بسط داده شده است پاسخ بفرمائید. سؤالات این مصاحبه که درباره ابعاد مختلف موضوع فوق هستند به این شرح‌اند: • آیا انقلاب رو به پیشرفت است؟ با چه معیاری؟ شاخص هایی که در صورت حفظ آنها انقلاب همواره رو به پیشرفت خواهد بود کدامند؟ • به نظر شما مراحل کلانی که انقلاب اسلامی از ابتدا تا کنون طی و باید بعد از این طی کند کدام هاست؟ اکنون درچه وضعیتی قرار داریم؟ • نقش دولت های مختلف در این سیر انقلاب چه بوده؟ • آیا واقعاً دولت­های سازندگی و اصلاحات موجب رشد انقلاب شدند؟ چطور؟ • در هر دوره (هر دولت) چه پیشرفت هایی تثبیت شد در نگاه کلی به جریان انقلاب؟ • نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی، تمدن اسلامی چقدر محقق شده؟ معنای محقق شدنش چیست؟ • این قدر اختلاف بین مومنین زیاد شده، نشانه رشد انقلاب است یا سقوط؟ • آیا این تلفی درست است که فضای بد اخلاقی در فضای سیاسی-رسانه ای بیشتر از قبل است؟ آیا این نشانه رشد انقلاب است یا سقوط؟ • مفاسد اخلاقی در جامعه ما بیشتر شده یا کمتر؟ نسبتش با پیشرفت انقلاب چیست؟ • فاصله طبقاتیِ فرهنگی در جامعه ما بیشتر شده یا کمتر؟ نسبتش با پیشرفت انقلاب چیست؟ • معنا و معیار ریزش و رویش چیست؟ حجاب مردم؟ همراهی سیاسی شان با نظام؟ حس ایثار بیشتر؟ افزایش ایمان؟... • تحلیل تان از ریزش و رویش ها و نسبت شان با هم چیست؟ • با نگاه به فضای سیاسی این تصور به وجود می آید که ریزش ها بیشترند؟ آیا چنین است؟ • آیا این نگاه درست است که در این مرحله فقط باید کشورمان را بسازیم و الگو شویم و تا آن موقع، زیاد کاری به دیگر مردم جهان نداشته باشیم؟ • علت توجه امام خامنه ای در این دوره به مسائل اقتصادی و علم و فناوری چیست؟ (در حالی که ایشان فرهنگ را محتوای تمدن و اصل می دانند) • در نگاه دینی از طرفی این را داریم که در آخرالزمان ظلم و فساد در جهان گسترده می شود از طرفی به خاطر وجود و فعالیت انقلاب اسلامی به نظر می رسد که اوضاع جهان رو به بهبود است. این دو چگونه جمع می شوند؟ • علت تاکید امام خامنه­ای روی اینکه آن چه ما می خواهیم حفظ نقاط قوت است و نداشتن ضعف ها (با توجه به اینکه این معیار بدیهی به نظر می رسد!) چیست؟ خواهشمندیم در پاسخ‌هایی که به سؤالات فوق می‌دهید برخی مصداق‌های واقعی رخ دادن آن تئوری را نیز بفرمائید تا مطالب هر چه ملموس‌تر و قابل فهم‌تر برای مخاطبان بشود. با تشکر و احترام قرارگاه شهید باقری سازمان بسیج دانشجویی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که برای جواب‌دادن به این سؤال‌ها نیاز به وقت زیادی است که متأسفانه بنده چنین وقتی را ندارم، اجازه دهید بنده به سؤال اول جواب دهم و اگر هرکس به یکی یا دو سؤال جواب دهد شما نتیجه‌ی لازم را می‌گیرید. 1- همین‌که ملاک‌های جامعه به سوی ارزش‌های الهی سیر می‌کند و بدی‌ها هرچه بیشتر به عنوان اعمال غیر ارزشی شناخته می‌شود و نظام آموزشی کشور در حال بازخوانی علوم انسانی است از علوم انسانی غربی به علوم انسانی اسلامی و جایگاه رهبری به عنوان ولی فقیه بیش از پیش پذیرفته شده است و نیز ایران به عنوان یک قدرت تعیین‌کننده در صحنه‌ی بین‌المللی در حال پذیرفته‌شدن است، همه نشان می‌دهد انقلاب در حال پیشرفت است و مشکلات خود را می‌خواهد یکی بعد از دیگری پشت سر بگذارد. موفق باشید
4314
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید من دانشجو هستم می خواهم بدونم به عنوان یک دانشجو که با تفکر شما هم اشنا شده کجای تاریخ ایستاده ام ؟ یعنی با وجودی که می توان فهمید که تاریخ تکرار می شود و طلحه و زبیر در جامعه کنونی قابل رویت هستند ما برای اینکه مثل کوفیان نباشیم و خطای انها را در تنها گذاشتن رهبر و ولی خود تکرار نکنیم چه باید کرد؟ وظیفه ما چیست؟ اینکه رهبر می گویند این عمار ، عمار کیست و چه کرده و عمار امروز چه باید بکند؟ خواهش می کنم به این سوالات پاسخ کامل دهید چون ترس از دست دادن وقت و بیکار بودن ، ترس بزرگی است با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بفهمیم تاریخ ما در جهت‌گیری خود به کدام سو حرکت می‌کند و جایگاه خود را نسبت به هدف نهایی خود که ظهور حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است شکل دهیم ،می‌فهمیم در کجای تاریخ خود هستیم. بحمدالله با ظهور انقلاب اسلامی جاده‌ی اصلی ما در راستای هرچه نزدیک‌ترشدن به هدف نهایی باز شد و هراندازه که در وفاداری به اهداف مقدس انقلاب اسلامی بیشتر جلو برویم بیشتر به شکوفایی خود در تاریخ نورانی خود وارد شده‌ایم. بنده در مورد عمّار زمانه‌بودن در جواب سؤال شماره‌ی 4141 تحت عنوان «اگر عمار یاسر امروز بود» عرایضی داشته‌ام در این‌که وظیفه‌ی عمارهای امروز تبیین سخنان رهبری عزیز است. امیدوارم با رجوع به جواب 4141 جواب سؤال خود را پیدا کنید. موفق باشید
4303
متن پرسش
در سؤال (3722) از شما پرسیدم که: «چرا تربیت عرفای عصر حاضر، به ارادة حضرت امام است نه به ارادة اساتید عرفان‌شان؟»، با توجه به پاسخ شما به آن سؤال، فهمیدنِ پاسخ آن سؤال، منوط شد به فهمیدنِ معنای «زندگی کردن با انقلاب اسلامی». در سؤال (3973) از شما پرسیدم که: «معنای این عبارت چیست؟» و خودم دو احتمال در تفسیر این عبارت نوشتم، و شما پاسخی فرمودید که راهگشای حقیر نشد و نفهمیدم بالاخره کدامیک از آن دو تفسیر صحیح است! آنگاه در سؤال(4090) مجدداً این سؤال را مطرح کردم و نتایج هر یک از دو تفسیر را خودم تحلیل کرده تالی‌فاسدهای هر یک را نوشتم. و شما در پاسخ ظاهراً فرمودید که پاسخ این سؤال در جزوة «طلبة عصر انقلاب» مشخص می‌شود. اما من حتی با خواندن جزوة «طلبة عصر انقلاب» هم متوجه نشدم: بالاخره «با انقلاب اسلامی زندگی‌کردن» به چه معنی است؟ شما در آن جزوه می‌فرمایید که نباید نسبت به انقلاب اسلامی بی‌تفاوت باشیم. این، قبول است، و عرض کردم که هیچ‌کس منکرِ این مدعا نیست. محل نزاع (همانطور که در قسمت سومِ سؤال(3722) مطرح شد)، این است که: «چرا تربیت عرفای این عصر، به ارادة حضرت امام است؟» بالاخره «زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی» اگر به معنای خدمت مستقیم به انقلاب باشد مثل کارمندان سپاه و وزارت اطلاعات، این طریقْ تنها طریق سلوک نیست و حداکثر ثابت می‌شود که کسانی که در این طریق قراربگیرند به ارادة حضرت امام سلوک می‌کنند، اما ثابت نمی‌شود که دیگران هم به ارادة ایشان سلوک می‌کنند. و اگر به این معناست که کسی نباید نسبت به انقلاب بی‌تفاوت باشد ولو خدماتش از طریق چند واسطه و یا حتی چند نسل در خدمت انقلاب قراربگیرد و یا خدمت کمی به انقلاب داشته‌باشد مثل شرکت در راهپیمایی‌ها و یا انتخابات، پس اولاً زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی، اصلاً طریق سلوک نیست؛ بلکه جزء کوچکی از لوازم سلوک است و وظیفه‌ای است از هزاران وظیفه‌ای که باید سالک داشته‌باشد، ثانیاً دیگر ثابت نمی‌شود که هر کسی سلوک کرد، تمام فیوضات معنوی‌ای که به او می‌رسد، به واسطة حضرت امام بود‌ه‌است. ببخشید، من نتوانستم از بین آن جزوة مفصل جوابم را بگیرم، لطف کنید در چند جمله بفرمایید: «زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی» به چه معناست؟ اگر مطمئن هستید پاسخ این سؤال در آن جزوه هست، بفرمایید تا بار دیگر هم آن را با نظر به این سؤال بخوانم. البته مسلّم است که به نظر شما این جمله، حکایت از یک فضا و یک روحیه‌ای دارد که قرارگرفتن در آن فضا، کار یک عمر است و حاصل عمل به شریعت است. اما همانطور که دینِ حضوری را می‌توان در جملات حصولیْ تئوریزه کرد، شما هم لطف بفرمایید چند جملة صریح، در پاسخ به آن سؤالم بفرمایید که: بالاخره من هم بتوانم متوجه بشوم: «زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی یعنی چه؟» تا آنگاه از این فرمایش شما استفاده کنیم برای حل‌کردنِ پاسخ آن سؤال که: «چرا سلوک همه حتی عرفای حاضر، به ارادة حضرت امام است؟». البته شاید هم بتوان این سؤال (که چرا سلوک همه حتی عرفا به ارادة حضرت امام است؟) را از طریق دیگری (همان استدلالِ شش مقدمه‌ای) ثابت کرد. ولی می‌خواهم ببینم: حال که این همه روی این سؤال وقت گذاشته‌ایم، آیا از طریق این فرمایشات شما هم به نتیجه‌ای می‌رسیم؟ یا تنها طریقی که فعلاً برای اثبات مدعای شما هست، تنها همان استدلالِ شش‌مقدمه‌ای است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بنده آن است که با انقلاب اسلامی و حضور حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فضایی در عالم ایجاد شده که اگر کسی بخواهد به واقع سلوک الی الله در این زمان داشته باشد باید در ذیل چنین فضایی قرار گیرد مثل وقتی که اسلام وارد عالم بشری شد، آنچنان عالم تغییر کرد که حتی جنّیان از همدیگر می‌پرسیدند: «وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً» نمی‌دانیم چه خبر شده که وقتی به آسمان می‌رویم تا بهره‌هایی از خبرهای غیبی بگیریم، آسمان را پر از نگهبانانی می‌یابیم که با شهاب‌های خود ما را طرد می‌کنند.(سوره‌‌ی جن، آیه‌ی 8). این یعنی شرایط عالم تغییر کرده. همین حالت در راستای اسلام با انقلاب اسلامی در عالم ظهور کرده و اگر کسی بتواند وارد این فضا بشود امکان سلوک الی الله به معنای واقعی برایش ممکن می‌شود. با توجه به این‌که سلوک الی الله یک نوع تغییر ساحت است تا انسان از «علم به عین و از گوش به آغوش» برسد و این‌که گفت: «تا خون نکنی دیده و دل پنجه سال..... از قال تو را ره ننماید به حال» . وقتی بحث اراده‌ی همه‌گیر حضرت امام خمینی را مطرح می‌کنیم منظورمان آن اراده‌ای است که منشاء این انقلاب شده و سالک الی الله باید متوجه چنین اراده‌ای باشد تا امکان سلوک در این دوران برایش به صورت حقیقی فراهم شود. موفق باشید
4254
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی مطااعه کم و بیش آثار غرب شناسی شما باعث شده کاملا از درس و دانشگاه زده شوم از طرفی هیچ مکان دیگری را برای فعالیت نمیتوانم متصور شوم خلاصه این که کاملا سر در گم هستم اصلا نمی دانم برای خدمت به انقلاب چه وظیفه ای دارم برای همین دایم مضطربم کمکم کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که چنین نوری در جان شما می‌درخشد که می‌خواهید سرباز خدمت‌گذار این نظام الهی باشید. در مباحث و جواب‌های گوناگون عرایضی داشته‌ام که: درست است، هدف‌های آن فرهنگی که تکنولوژی موجود را به‌وجود آورده، اهداف قدسی نیست ولی ما در دوران گذار هستیم تا به مرور به آن نوع تکنولوژی دست یابیم که با اهداف قدسی‌مان بخواند. در دوران گذار چاره‌ای جز استفاده از این تکنولوژی را نداریم و در این راستا از تولید علمی که رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای بر آن تأکید می‌کنند نباید غفلت کرد. در این رابطه جواب‌هایی که به سؤال‌های 3358 و 3359 و 1472 و 459 داده شده إن‌شاءالله راه‌گشا است. موفق باشید
4200
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .نمیدانیم این مطلبی را که به خدمتتان عرض میکنیم شما هم بدان رسیده اید یا خیر. . .اما پیگیری که از صحبت های بزرگان داریم،مشاهده میکنیم که کمتر دعوت به عمل می آید از بچه های بسیجی در امر ورود به اقتصاد انقلاب اسلامی،امری که واقعا اگر بچه های ولایی در این مسئله قدم بگذارند،قطعا گام بلندی به سوی حماسه اقتصادی برخواهیم داشت. . . مواردی که ما مشاهده میکنیم که تا یک بچه ولایی در امر اقتصاد قدم میگذارد و دقیقا بر اساس نرخ تصویبی خودش و حلال و حرامش قدم برمیدارد و چقدر برکت برای خودش و بقیه می آورد. . .امری که اگر ولایی ها دعوت به همکاری شوند واقعا ورود و حضور این نیرو چه بسا مارا به سمت ابر قدرت اقتصادی هم پیش ببرد. . .اما یک نیروی ولایی از مهم شدن و ثروت مند شدن میترسد و اینکه ما به انها این مطلب را رسانده ایم که پول بد است،حال آنکه قدم برداشتن در ذیل انقلاب اسلامی و تلاش برای اقتصاد بسیار عالی که ذیل فرمایش رهبری هست بسیار لازم است،اما چه کنیم که بزرگان و مراجع دعوت به همکاری از جوانان ولایی نمیکنن. . . ما هم که دستمان به جایی بند نیست. . .خلاصه استاد احساس فقر شدید ولایی ها در امر اقتصادی میکنیم و البته این دولت کار بزرگی کرد که الان مشاهده میکنیم در این امر افراد خوبی قدم گذاشتند چه اینکه اگر یک ولایی با آن ویژگی هایی از جمله کار مفید بالا،احترام متقابل به ارباب رجوع،راهنمایی به بهترین نحو و اصلا همان سبک زندگی اسلامی و... به عرصه قدم بگذارد چه ها که نمیشود.. . .لطفا این مطلب را مد نظر شریفتان هم قرار دهید و در این امر هم احساس وظیفه ای بکنید. . . این حقیر را ببخشید که به خودش اجازه توصیه به استادش را داد. . . موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است و به گفته‌ی آیت‌اللّه‌جوادی«حفظه‌اللّه» کشوراسلامی باید ثروتمند باشد و با تولید این کار عملی است، هرچند افراد باید قناعت پیشه کنند. موفق باشید
4184
متن پرسش
سلام علکیم خسته نباشید ببخشید منظور شما از اینکه فرمودید جریان های مخالف رئیس جمهور این جملات را مصادره به مطلوب نکنند؟ (سؤال 4141) چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصادره به مطلوب به این معنا است که یک سخن را به نفع مطلوب و هدف خود معنا کنند و مصادره نمایند. مثلاً به جای آن‌که دقت کنند مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌الله» چگونه وقتی از ضعف‌ها سخن می‌گویند آن را مخصوص دولت آقای احمدی‌نژاد نمی‌کنند ولی امتیازات را مخصوص دولت فعلی می‌نمایند، به خاطر کوبیدن دولت بحث امتیازات دولت فعلی را نادیده می‌گیرند ولی ضعف‌ها را صرفاً برای دولت فعلی برجسته می‌نمایند و بقیه‌ی دولت‌ها را از آن مبرا می‌کنند. در حالی‌که رهبری عزیز فرمودند همه و از جمله دولت آقای احمدی‌نژاد هم ضعف‌هایی دارند ولی امتیازات را به دولت فعلی نسبت دادند. موفق باشید
4155
متن پرسش
سلام علیکم لطفا نامگذاری امسال مقام معظم رهبری را بیشتر تبیین نمایید مفهوم حماسه،چگونگی خلق حماسه،رابطه این شعار با سبک زندگی،رابطه این شعار با عبور از مدرنیته،سهم دانش آموزان،معلمان،دانشجویان و طلاب در تحقق این شعار را بفرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در همه‌ی دستورات خود از جمله در شعار هرساله بستری را اراده کرده‌اند که اگر ما جانانه از ایشان تبعیت کنیم، آن بستر به نظامی می‌انجامد که برای جهان بشری الگوی مناسبی است. در همین رابطه در جواب سؤال شماره‌ی 4141 عرایضی داشته‌ام. وقتی متوجه مقصد رهبری عزیز شدیم هرکدام در موقعیت خود وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم. حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی یعنی در این شرایط تاریخی از هر قدمی که در تقابل با استکبار جهانی می‌توانیم برداریم کوتاهی نکنیم، از جمله در انتخابات و در تحریم‌ها. موفق باشید
4093
متن پرسش
در سؤالات گذشته، عرض کردم که شما ادعاهای بزرگی در کتاب «سلوک» کرده‌اید، آنگاه نظر خودم دربارة نحوة سلوک با اساتید این فن را نوشتم. شما فرمودید که برای روشن‌شدن این بحث، جزوة «نحوة سلوک طلبة عصر انقلاب» را بخوانم. من امروز آن جزوه را خواندم. تأکید اصلیِ شما در این جزوه، این است که امروزه ممکن نیست بدون توجه به انقلاب و هجمه‌های دشمنان بر اسلام بتوانیم سلوک کنیم، کما این که در اواخر این جزوه در صفحة57 به این نکته تصریح می‌فرمایید: «عرض بنده آن است که اگر می‌خواهید خلوت و ذکر شما نتیجه‌بخش باشد، نبایبد نسبت به انقلاب اسلامی بی‌تفاوت باشید.». حقیر هم هیچ‌گاه منکر این فرمایش حضرتعالی نبوده‌ام، و اصلاً فکرنمی‌کنم این مطلب مخالفی داشته‌باشد؛ این، از بدیهیات است که انسان باید نسبت به جامعه‌اش خصوصاً جامعة اسلامی‌ای که از طرف دشمنان مورد هجمه‌های همه‌جانبه است حساس باشد، خصوصاً در شرایط امروز که نگاه ملت‌های حتی غیرمسلمان به کشور ماست. البته دورادور شنیده‌ام که بعضی آقایان چنین نظری دارند، و نیز فرمایشات مقام معظم رهبری در بجنورد مؤید وجود چنین تفکری است، ولی حقیر تا به حال با شخصی که چنین عقایدی داشته‌باشد و هیچ کاری با جامعه‌اش نداشته‌باشد، مواجه نشده‌ام. خلاصه این که تأکید اصلی شما در آن جزوه، بر لزوم حساسیت نسبت به انقلاب است، و حقیر هم هیچ‌گاه منکر این مسأله نبوده و نیستم. اگر خاطر شریف‌تان باشد، اختلاف ما بر سر مباحث دیگری بوده‌است؛ شما در کتاب «سلوک» علاوه بر «لزوم حساسیت نسبت به انقلاب» ادعاهای دیگری هم دارید، از جمله این که: «این حساسیت بدون نظر به سیرة حضرت امام ممکن نیست.»، کما این که به این مدعا نیز در این جزوه هم اشاراتی در صفحة 51 و پشت جلد داشته‌اید. حقیر حتی این مدعا را هم منکر نیستم؛ اگر باز خاطر شریف‌تان باشد، عرض من این در این قسمت این بود که برخی گزاره‌های حصولی را از حضرت امام بگیریم. و این هم به یک معنا همان اقتدا به سیرة ایشان است. البته واضح است آنها که به مسئولیت‌های بلندی در این نظام می‌رسند، بیش از ما باید به سیرة عملی حضرت امام اقتداکنند؛ چرا که حضرت امام برای آنها بیشتر قابلیت الگوگیری دارد. خلاصه این که حتی این ادعا هم (که در امور اجتماعی و سیاسی باید امام را الگوی خود قراردهیم) محل اصلی اختلاف ما نیست. بحث بر سر این است که: اولاً چرا اگر ما در بعضی مسائل امام را الگوی خود قراردادیم، ذیل شخصیت ایشان سلوک کرده‌ایم و امام واسطة فیوضات معنوی برای ما می‌شود؟ ثانیاً مسلّماً ما در بعضی مسائل به حضرت امام رجوع می‌کنیم و ایشان را الگوی خودمان قرارمی‌دهیم، اما در بسیاری دیگر از مسائل زندگی‌مان ممکن است با یک استاد اخلاق دیگری مشورت کنیم و از او الگو بگیریم. در این صورت، اگر کسی با یک استاد اخلاقی سلوک کرد در عین حساسیت نسبت به انقلاب، چرا این شخص هم ذیل شخصیت حضرت امام سلوک کرده‌است؟ شما این ادعا را در جای‌جای کتاب «سلوک» تکرارکرده‌اید و نقطة اصلی اختلاف ما هم اینجا بود، و آن جزوه‌ای هم که معرفی کردید، کمکی به حل این اختلاف نکرد! این سؤال، یکی از مهم‌ترین سؤالاتی است که در طی این شش ماه بارها از شما با عبارات مختلف پرسیده‌ام، اما هیچ جواب قانع‌کننده‌ای دریافت نکرده‌ام. البته شما ناراحت نشوید، من کلاً دیر قانع می‌شوم و عموماً دنبال صغری‌کبراهای عقلی می‌گردم، به علاوة این که در این راه، مثال‌های نقضی (از کسانی که حساسیت به اجتماع داشته‌اند اما چون استاد اخلاق نداشته‌اند، هیچ پیشرفتی نکرده‌اند) دیده‌ام که باعث شده فضایی که من استشمام می‌کنم، به‌سادگی توان هضم فرمایشات شما را نداشته‌باشد. لذا نه استدلالی طرح شد که عقلاً قانع شوم، و نه فضای فکری و تجربی‌ام به فضای شما نزدیک بود تا با مثال‌های شما فرمایشات‌تان را تصدیق کنم. آن مثال‌های رشدِ شگفت‌انگیز رزمنده‌ها هم مرا قانع نکرد؛ آن مثال‌ها حداکثر فقط همین را ثابت می‌کند که شرایط امروز، شرایط خاصی است؛ جمهوری اسلامی، نظامی است برای اجرای دین در عرصة جامعه، و هر کس که برای حفظ نظامی که باعث حفظ دین و تبلیغ آن در کل دنیا می‌شود خدمت کند، مسلّماً به نحو شگفت‌انگیزی مثل رزمنده‌های اول اسلام که در خدمت پیامبر می‌جنگیدند رشدمی‌کند. اما اولاً خدمت به این نظام چگونه باید باشد؟ آیا حساس‌بودن به جامعه در کنار سلوک با یک استاد اخلاق کافی نیست؟ ثانیاً آیا اگر کسی با چنین استاد اخلاقی سلوک کرد، ذیل شخصیت حضرت امام قرارگرفته؟ اینها سؤالاتی است که آن مثالِ رشد شگفت‌انگیز رزمنده‌ها توان پاسخ‌گویی به آن را نداد. لذا باید بگویم: طولانی‌ترین اختلاف ما در این مباحث، یعنی این سؤال که: «چرا شاگردان تمام عرفای حاضر، و حتی خود عرفای فعلی، ذیل شخصیت امام سلوک می‌کنند؟» همچنان پاسخ‌داده‌نشده مانده‌است، و مباحث مطرح‌شده (چه در کتاب «سلوک» و چه در جزوة «طلبة عصر انقلاب») را پاسخگوی این سؤالات نمی‌دانم. البته یک اختلاف مهم‌تر هم در آن سؤال مفصل (64) مطرح شد که ثمرة عملی هم داشت؛ و آن، این بود که: بهترین راه سلوک چیست؟ شما می‌فرمایید: ذیل شخصیت امام قرارگرفتن و اقتدا به سیرة علمی و علمیِ ایشان. ولی حقیر سه مرتبه شمردم: بهترین راه، شاگرد خصوصیِ انسان‌های راه‌روی راه‌بر شدن است، سپس شاگرد عمومی‌شان شدن، آنگاه اگر چنین موقعیت‌هایی برایمان دست نداد، مرتبة سوم شاگرد فکریِ یکی از علمای عالم‌دار شدن است، و البته در کنارش مطالعات اخلاقی مثل خواندن کتب اخلاقی و سرگذشت علما و شهدا. و این سه مرتبه هم مسلماً در کنار حساسیت نسبت به جامعه است. این، مسلّم است که آن استاد اخلاقی که دشمن آمریکا نیست، اصلاً خودش راه‌رو نیست، چه برسد به این که راه‌بر بشود. و نیز همنطور است آن استاد اخلاقی که نسبت به شرایط جامعه‌اش حساس نیست و مثلاً در انتخابات و راهپیمایی‌ها (که حداقل کاری است که می‌توانیم مستقیماً برای این نظام انجام بدهیم) شرکت نمی‌کند. پس نقاط اصلی اختلاف ما، سه نکته است: اولاً آیا شاگرد یک استاد اخلاق شدن در عین حساس‌بودن نسبت به جامعه، برای سلوک در این زمان کافی است یا خیر؟ ثانیاً چرا وقتی با یک استاد اخلاق سلوک کردیم، ذیل شخصیت حضرت امام قرارگرفته‌ایم؟ ثالثاً بهترین راه سلوک در این زمان، چه راهی است؟ (البته شاید بتوان گفت: جوابِ «اولاً» در ضمن «ثالثاً» داده می‌شود، و لذا نقاط اصلی اختلاف، تنها دو نکته است.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بنده از پشتکار شما نسبت به سوالات ممتد ناراحت نمی‌شوم می‌ماند که به گفته‌ی خودتان آیا می‌توان فضای فکری و تجربی‌مان را به هم نزدیک کرد یا نه. آن دیگر به عهده‌ی شماست که ببینید آیا جواب‌های بنده چنین توانایی را دارد یا نه به خصوص که بحمدالله با کسی مثل شما روبرویم که نپذیرفتن نظر بنده از طرف جنابعالی همان اندازه شیرین است که پذیرفتن آن. اما بنده باز اصرار دارم موضوعِ حساس بودن نسبت به جامعه در حال حاضر برای یک استاد اخلاق کافی نیست زیرا حقیقتی به نام انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در حال حاضر ظهور کرده که باید با آن حقیقت زندگی کرد و آن را ظهور نور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» دانست و لذا سلوکی که در این راستا نباشد، سلوکی نیست که امروز نتیجه بدهد زیرا نسبت به یک حق بزرگی بی‌توجه شده‌ایم. از این جهت می‌پرسم آیا می‌شود با چنین وضعی استاد اخلاقی داشت که ذیل این حقیقت یعنی شخصیت حضرت امام«رضوان‌الهن‌تعالی‌علیه» نباشد و راه ملکوت را در مقابل ما بگشاید و از «مفهوم» ما را به «وجود» سیر دهد؟ معلوم است که معتقدم تنها راه سلوک همین راه است و بهترین آن به شدت حضور بیشتر در این راه است. موفق باشید.
4030
متن پرسش
سلام چرا باید از انقلاب اسلامی نظام اسلامی و دولت اسلامی دفاع کنم؟ امکاناتمان را در اختیار گرفتند بعد برایمان چکار کردند؟ مشکل اصلی شده اقتصاد شده اشتغال و مسکن جوانان پس فرهنگ چه؟زندگی چه؟ نوجوان چه؟ شیعه اینطور میخواهد تمدن زایی کند؟ تمدن ابعاد و عناصر مختلفی دارد. اینگونه؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام اسلامی در شرایط امروز جهان، نظام حقی است و تنها مسیر رسیدن به اهداف مقدسی است که انسان و اجتماع می‌خواهد به آن برسد. ضعف‌های موجود نباید ما را از حقانیت اصل نظام مأیوس کند بلکه باید تلاش کرد ضعف‌ها بر طرف شود کاری که رهبر عزیز انقلاب با حوصله و دلسوزی دنبال می‌کنند. موفق باشید
3942
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید .استاد طاهرزاده شما با توجه به اینکه در مسائل اعتقادی فعالیت دارید وبه نوعی یک شخصیت فرهنگی در کشور محسوب می شوید احساس می کنم که شما ضمن اینکه تلاش دارید که افراد را به سمت معارف علامه طباطبایی وآیت الله جوادی و حضرت امام (ره) ودیگر بزرگانی از دین رجوع دهید لازم است که جهت رشد نیروهای هنری در جهت پیشبرد اهداف انقلاب نیز تلاش نمایید اینکه شما بخواهید که فقط خودتان و افراد طلبه در جهت شکوفایی خود در مسیر اهداف انقلاب تلاش کنند خود نوعی حرکت خلاف انقلاب است هنرمندان جرئ این جامعه هستند وشما در خیلی از گفته هایتان آن طور که باید نسبت به این قشر احساس لطفی نشان نداده اید این کار را نکرده اید واین یعنی اینکه شما در مسائل فرهنگی آن طور که باید دقت به خرج نمی دهید پیشنهاد دارم که با گروهی از بزرگان هنر کشور جلسه داشته باشید ومسائل هنری کشور را جویا شوید و پس از آن با تحقیق در یافته های آنان با افق انقلاب اسلامی خط تئوری جدی را برای اهل هنر در کشور به اندازه وسعتان ارائه بفرمایید البته نیاز مند نگاه رهبری در موضوعات هستیم مطمئنا ولیک اگر اسلام توان شکوفایی در تمام مسایل را دارد در زمینه های هنری می بایست توان ظهور داشته باشد همانطور که شهید آوینی (ره ) می فرمایند که باید با روح اسلامی در تکنولوزی تصرف کرد وتکنولوژی را در زیر لوای اسلام به کار برد منظورم از تکنولوژی نیز هنر به تمام معانی می باشد حتما یعنی چگونه می توان روح دریافت شهدا را در هنر جلوه گر کرد واعتقادی را که در روح شهدا باعث این شد که آنها مسیر شهادت را انتخاب کنند در هنر نمایش داد یعنی چگونه می توان نمایش حق بود در ابزار هنر ؟نمی دانم که خدای بزرگ در نظر دارد جواب اینگونه سوالات را از طریق شما بیان نماید یا خیر ؟التماس دعا ؟سوال دیگری داشتم و آن اینکه چگونه می توان به این مطلب رسید که انسان مسیرش مسیری در که طبق نیاز جامعه حرکت می کند ؟یعنی فعالیتهایش در امور فردی واجتماعی در مسیر کمک به اهداف واقعی مردم است نه در جهت نفس اماره خویش ؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم خداوند این توفیق را به بنده بدهد که بتوانم در وادی روح هنری هنرمندان قلمی بزنم که اشاره به عالم قدس باشد. زبان بسیار لطیف و حساسی نیاز است 2- امروز هر قدمی که در راستای استحکام نظام اسلامی بتوانیم به مردم کمک کنیم زمینه‌ی رشد مردم را در بستر نظام اسلامی فراهم کرده‌ایم و از این جهت به اهداف واقعی مردم کمک شده، ولی اگر بیرون از نظر به نظام اسلامی کار کنیم معلوم نیست در جهت جواب‌گویی به نفس امّاره‌ی مردم نباشد. موفق باشید
3863
متن پرسش
سلام علیکم با چند نفر از رفقای طلبه مان، بنا داریم در ضمن، بررسی و تحلیل جریانات و حوادث سیاسی بعد از انقلاب، سبک رهبری حضرت امام را در این میان، تحلیل کنیم. اینکه در شرائط مختلف و با جریانات و شخصیتهای مختلف، ایشان چه مشیی دارند؟ آنچه که به نظر خودمان رسید این بود که با مطالعه خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی، یک جغرافیایی از فضا و شرائط سیاسی و اجتماعی به دست بیاوریم و در این زمینه، کلمات و سیره حضرت امام را تحلیل کنیم؟ نظرتان راجع این طرح چیست؟ پیشنهاد دیگر برای این هدف و دغدغه ما دارید؟ انشاالله عاقبت به خیر شوید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای هاشمی در چند جای خاطراتشان نشان داده‌اند که انصاف را به خرج نداده‌اند و طوری مطالب را نوشته‌اند که گویا ایشان به امام خط می‌داده‌اند. آقای سید حمید روحانی تلاش کرده‌اند ضعف‌های آقای هاشمی را متذکر شوند، نمی‌دانم کتاب‌شان چاپ شده یا نه. بنده پیشنهادی ندارم. شاید کتاب‌هایی که در رابطه با انقلاب نوشته‌ام در این مورد کمک کند. موفق باشید
3837
متن پرسش
با سلام می خواستم بپرسم برای برون رفت از عالم غرب و ساخت تمدن شیعی باید از کجا شروع کرد؟ و چگونه؟ باید از مردم شروع کرد؟ از مسئولین شروع کرد؟ و اصلاً از علم شروع کرد از تفکر شروع کرد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «انقلاب اسلامی، عامل برون‌رفت از عهد غربی» و یا کتاب «مبانی توسعه و فرهنگ» از شهید آوینی خوب باشد. موفق باشید
3817
متن پرسش
از سفر زیارتی کربلای ایران ، در ارتباط با شهداء و نظر به حقیقت انها باید چه گفت و با این حقایق و وجودهای پاک چگونه باید ارتباط برقرار کرد، در راه سلوک یک انسان چه تاثیری دارد،تا آنجا که مقام معظم رهبری آنقدر تاکید بر زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا می کنند و این کار را با مقام شهادت یکی می دانند ؟
متن پاسخ
من چگونه می‌توانم از نوری بگویم که در مقتل پاک‌ترین انسان‌های ملکوتی جریان دارد. ملائکه‌ی الهی مددکار رزمندگان بودند تا آن حماسه‌ها را بیافرینند و در مسیر فنای فی‌الله به شهادت برسند. آن ملائکه تا قیام قیامت در مقتل آن‌ها مانده‌اند و بر جان زائرانِ مقتل شهدا، نسیم بصیرت و عبودیت می‌وزانند و راه ملکوت را بر جان زائران می‌گشایند تا پس از بازگشت در شلوغی زندگیِ دنیایی مقهور کثرات نگردند. فکه و طلائیه و هویزه و شلمچه هرکدام خیمه‌ی افراشته‌ای هستند که یک در به سوی زمین دارند و یک در به سوی آسمان و چون وارد آن شدی دری به سوی عالَم ملکوت و برزخ و قیامت به رویت گشوده می‌شود. در خیمه‌گاه فکه و طلائیه و هویزه و شلمچه به سیره‌ی شهدا بنگر تا ملکوتی‌ات کنند. حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بر بازوی رزمندگان بوسه زد که جای بوسه‌ی ملائکة‌الله بود. هنوز شهدا زنده و فعّال در حال انجام مأموریت‌اند تا در این ظلمات دست ما را بگیرند و مزه‌ی لذّات معنوی را به کام ما بریزند تا لذّات دنیایی برایمان جلوه نکنند. باز تاکید می‌کنم ملائکه‌ی الهی که به نور خود به شهدا کمک کردند تا بهترین عمل را انجام دهند و به بهترین مرگ نایل شوند در مقتل شهدا به استقبال زائران آن‌ها می‌آیند و با یک نحوه همسنخی که زائر با مَزور پیدا می‌کند پس از برگشتِ زائر او را بدرقه می‌کنند. همان‌طور که شهدا را سؤال و جوابی نیست زائر شهدا در جواب سؤال ملکین در نمی‌مانند و از بهشتی که در افق جان آن‌ها نمایان است محروم نمی‌گردند. و این است راز آن‌که پس از برگشت از کربلای ایران احساس می‌کنید از گناهان فاصله دارید. مواظب باشید این فاصله را با یاد شهدا حفظ کنید. همان‌طور که حضرت ابالفضل«علیه‌السلام» نور امام حسین«علیه‌السلام» را ملموس‌تر می‌نمایاند تا قلب ما آمادگی لازم جهت درک پرتو درخشان نور حسین«علیه‌السلام» را پیدا کند، شهدای کربلای ایران، همچون ابالفضل«علیه‌السلام» نوری از انوار حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را می‌نمایانند تا قلب‌های ما امکان قرارگرفتن در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را بیابد و از ظلمات دوران رهایی یابد. موفق باشید خدایا! همان‌طور که با ارسال رسولان، راهِ آسمان را به روی خلایق گشودی، اقرار می‌کنیم که راه اُنس با ملکوت را از طریق شهداء به انسان سرگشته‌ی این روزگار نمایان کردی، خدایا! راهی که شهداء نمایاندند را باز نگه دار تا راه رسولان نیز گشوده بماند.
3765
متن پرسش
سلام علیکم اگر بخواهیم نسبت به تاریخ بعد از انقلاب اعم از شخصیتها و جریانات سیاسی شناخت صحیح و تحلیلی پیدا کنیم؛ مطالعه چه کتابهایی را پیشنهاد می کنید؟ تاریخ معاصر قبل از انقلاب را مطالعه داشته ام. اساسا با چه رویکردی و چه روشی این مطالعه می بایست صورت بگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی کمک کند که تا در نظر به انقلاب اسلامی، رویکرد نظام‌سازی امام را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
3754
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی، در احادیث به حکومتی اشاره شده است که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی هستند حدیثی از امام باقر در بحارالانوار ارائه شده است که به قیام مردی از قم اشاره دارد آیا می توان این حدیث را بر حکومت جمهوری اسلامی انطباق داد؟ در خاطرات همسر شهید اندرزگو آمده است که این شهید بزرگوار فرموده اند بعد از دو سال از انقلاب سید علی نامی رییس جمهور خواهد شد و پس از آن منتظر ظهور حضرت مهدی باشید. همچنین آیت الله بهجت در چند سال پیش از رحلت فرمودند ظهور امام زمان بسیار نزدیک است. در تاریخ نیز یک عارف به نام شاه نعمت الله ولی در شعری به پیشگویی وضعیت ایران پرداخته است و اشاره کرده که پس از 40 سال از حکومت اسلامی در ایران حضرت مهدی ظهور خواهد کرد خواهشمندم در رابطه با شعر این عارف بزرگوار نیز توضیح بفرمایید البته در برخی از سایتها بیتهای شعر جابه جا شده است و ممکن است معنی متفاوتی بدهد اگر متن واقعی آن در دسترس شماست ممنون می شوم با ارائه آن و توضیحات در این رابطه بحث اتصال حکومت ایران به ظهور امام زمان را تکمیل نمایید. با تشکر
متن پاسخ
ه تعالی: سلام علیکم: بنده هم نسبت به شعر «شاه ‌نعمت‌الله ولی» مشکوک هستم ولی جمهوری اسلامی را طلیعه‌ی ظهور مولایمان می‌دانم و امیدمان به تسریع ظهور حضرت در این‌سال‌ها بیشتر شده ولی در هرحال با وجود چنین نظامی یک لحظه از الطاف مولایمان حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» محروم نیستیم. موفق باشید
3755
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند، یک بیت شعر از امام خمینی با این عنوان است که سالها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم به نظر شما منظور امام از این بیت چیست؟ من با عقل ناقصم به چند مورد رسیدم می خواستم بدانم نظر شما کدام است؟ اول. با توجه به اینکه قیام امام خمینی در تاریخ 15 خرداد 42 آغاز شد و امید می رود این انقلاب به حکومت حضرت مهدی متصل شود لذا امام این شعر را سروده اند. دوم.شاید امام به زمان تاریخ ظهور اشاره می کند که به نظر من این دو وضعیت است اول اینکه در نیمه خرداد که مصادف با 23 ماه رمضان است ندای جبریل در رابطه با حضرت مهدی بیان می شود و عاشقان منتظر ظهور آن حضرت خواهند شد دوم اینکه ظهور حضرت مهدی در نیمه خرداد رخ می دهد. البته با بررسی هایی که من داشتم در حالت اول در سال 1397 هجری شمسی 23 ماه رمضان حوالی نیمه خرداد است و در حالت دوم با در نظرگرفتن زمان ظهور در روز عاشورا در سال 1407 هجری شمسی روز عاشورا در نیمه خرداد اتفاق می افتد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی نمی‌دانم ولی شاید به اعتبار آن‌که در 15 خرداد سال 42 فرهنگی پایه‌گذاری شد که مطابق آن فرهنگ انقلاب اسلامی جلو آمد و پیروز شد و آن فرهنگِ پیروزی خون و منطق و فرهنگ بر شمشیر و اسلحه بود، حضرت روح الله امید وارند در درون چنین فرهنگی فرج محقق شود. موفق باشید
3686
متن پرسش
باسلام 1.آیا آیه مااستطعتم من قوه امروز شامل اینکه ما سلاح و موشک و ماهواره بسازیم می شود و این آیه چگونه با مبحث مدرنیته جمع می شود؟ 2.آیا علامه طهرانی به امام خمینی نامه نوشتند که جنگ را تمام کن همان کسی که به شما گفته جنگ کنید به من گفت خاتمه بدهید در صورت جواب مثبت آدرس این نامه کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقابله با دشمن باید در حدّی باشد که او نتواند با توانایی‌های مادی خود بر ما غلبه کند و امروز چاره‌ای جز همین نوع تقابل نیست هرچند آنچه ما در افق تمدن خود داریم چیز دیگری است و با از بین‌رفتن فرهنگ مدرنیته آن افق گشوده می‌شود 2- بنده نمی‌دانم ولی چرا همان کسی که به امام فرموده‌اند جنگ را شروع کن به خودامام نگفته‌اند جنگ را تمام کن. موفق باشید
3694
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوارم: سوالات زیر به عنوان مصاحبه در رابطه با شخصیت فکری مرحوم شهید آوینی تنطیم شده است تا إن‌شاءالله با جواب‌هایی که می‌فرمایید بتوانیم در سمینار مربوط به بزرگداشت شهید آوینی از آن استفاده شود. سؤال1- تفاوت نگاه آوینی به اقتصاد و نگاههای عرفی نسبت به اقتصاد چیست؟سؤال2-...(بدلیل تعددسوالات درقسمت جواب استاد، سوال ها به همراه جواب ها آمده است)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال1- تفاوت نگاه آوینی به اقتصاد و نگاههای عرفی نسبت به اقتصاد چیست؟جواب 1- این سوال ارزشمندی است که احتیاج به چندین سال فکر دارد و به راحتی هم نمی توان به آن جواب داد. بنده از بعضی از سخنان شهید آوینی کمک می گیرم تا اشاره ای به آن عالمی بکنم که آوینی مدّ نظر دارد. او در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» می گوید: حتی یک اقتصاددان ممکن است این سؤال بجا را مطرح کند: هنگامی که زمین، یعنی تنها جایگاهی که برای زیست در اختیار داریم، به موادی آلوده گردد که موجد نقص بدنی در کودکان یا نوادگان ما گردد، پیشرفت اقتصادی، یا به اصطلاح سطح بالای زندگی، چه معنایی خواهد داشت؟ از قول شوماخر در واژه‌ی دیکتاتوری اقتصاد کمک می‌گیرد که می‌گوید: برای ساختن نیروگاه‌های متعارف، خواه بر اساس استفاده از زغال سنگ و خواه استفاده از نفت، و یا نیروگاههای هسته‌ای، با توجه به مبانی اقتصادی تصمیم‌گیری می‌شود؛ و شاید کمترین توجه به «پیامدهای اجتماعی» مبذول گردد. شهید آوینی متوجه است، روند کنونی توسعه‌ی اقتصادی در جهان، سیری جدا از انسان یافته است و بشریت را جبرا در مسیری ناخواسته به سوی نابودی حیات طبیعی پیش می‌راند، می‌گوید: روند کنونی توسعه‌ی اقتصادی که در ذات خویش با رشد غول‌آسای تکنولوژی متحد است. بشریت را ایجاباً در مسیری می‌راند که با اختیار و اراده‌ی آزاد انسانی منافات دارد. هر چند این سیر جبری نیست، نباید از نظر دور داشت که هیچ کس جز معدودی از خاصه‌ی اولیای خدا نمی‌توانند گردن خویش را از طوق عبودیت آن آزاد کنند. همین موجبیت است که شوماخر آن را دیکتاتوری اقتصاد نامیده است. شوماخر جامعه‌ی مصرفی کنونی را به معتادی تشبیه می‌کند که هر چقدر هم وضعیت خود را نکبت‌بار احساس کند رهایی از چنگال اعتیاد را بی‌نهایت دشوار می‌بیند.( کوچک زیباست، ص ١١٩) این یک واقعیت غیر قابل انکار است و شواهد و مصادیق بسیاری بر آن دلالت دارد و شهید آوینی به‌خوبی متوجه این امر شده است. شهید آوینی از قول روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» این نکته را آورده که: «اقتصاد آزاد «به شیوه‌ی غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است»! آوینی می‌گوید: مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است، چرا که اگر کالاهای تولید شده مصرف نشود امکان توسعه‌ی تولید، یعنی امکان توسعه‌ی اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعه‌ی اقتصادی است باید مردم را به مصرف هر چه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که تبلیغات ـ یا بهتر بگویم پروپاگاند ـ یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوه‌ی غربی است. روژه گارودی نیز همین مسئله را با بیانی دیگر مورد توجه قرار داده است: تبلیغات تجاری (به شیوه‌ی غربی) بیش از آنکه مایه‌ی تباهی طبیعت باشد موجب هلاکت انسان است: تصور اینکه مردم دنیا حتی برای لحظه‌ای به نیازهای حقیقی خویش و الگویی متناسب با حوائج واقعی انسان بازگردند، برای یک اقتصاددان وحشتناک‌ترین چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک لحظه، درست به اندازه‌ی نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامه‌ی روند کنونی توسعه‌ی صنعتی دچار مخاطرات و بحران‌هایی خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است. هیچ‌کس کوچک‌ترین تردیدی ندارد که حاکمیت ابرقدرت‌ها و ادامه‌ی سلطه‌ی آنها بر جهان از طریق کارتل‌ها و تراست‌ها و دست‌های پنهان سرمایه‌داران بین‌المللی إعمال می‌شود . سعی می‌کنند با ایجاد حوائج کاذب و غیر حقیقی برای آدم‌ها، موقعیت استکباری خویش را از خطر محفوظ دارند. برای مبارزه با این سلطه‌گری چه می‌توان کرد؟ آیا می‌توان از همان طریقی که این ابرقدرت‌ها حکومت جهنمی خویش را بر کره‌ی زمین مستدام می‌دارند، با آنها مبارزه کرد؟ یا باید راه‌هایی خارج از سیستم‌های شناخته شده‌ی کنونی جست و جو کرد؟ و این مهم‌ترین پرسشی است که باید به کمک اندیشه‌ی شهید آوینی به آن جواب دهد و از این جهت آوینی هنوز برای ما کشف نشده و اندیشه‌ای است برای تاریخِ فردای ما. شهید آوینی می‌گوید: پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها تجربه‌ای است که حقیقت را آنچنان که هست به مردم جهان نشان داد. انقلاب اسلامی ایران نشان داد که برای مبارزه با قدرت جهنمی استکبار هرگز نمی‌توان از همان طریقی اقدام کرد که او خود بنیان آن را نهاده است. شعار «مشت و درفش» و «خون و شمشیر» به‌خوبی می‌تواند از عهده‌ی بیان حقیقت برآید و همین‌طور، قیام عاشورا اسوه‌ای است که تنها راه پیروزی بر باطل را بر ما نمایان می‌سازد. سر پیروزی ما در جبهه‌های جنگ با ابرقدرت‌ها همین است که ما هرگز متکی به سلاح نیستیم. اتکای ما به ایمان خود و امدادهای غیبیی است که ایمان ما مجاری نزول آنهاست و اگر اینچنین نبود و پیروزی ما موکول به همپایی با قافله‌ی نظام اقتصادی و صنعتی غرب می‌شد، امروز حتی یادگارهای انقلاب اسلامی را نیز از کتاب‌های رسمی تاریخ شسته بودند. اصالت اقتصاد ـ یعنی آن فاجعه‌ای که ما آن را دیکتاتوری اقتصاد نام نهادیم ـ امروز با شتاب فراوان جهان را به سوی یک جنگ ناخواسته‌ی جهانی پیش می‌برد. اگر مسلمانان در برابر پرخاشگری و قدرت‌طلبی و سلطه‌جویی کفر به مبارزه برنخیزند، شیطان همه‌ی کره‌ی زمین را به تسخیر در خواهد آورد قرآن فرمود: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ». و اگر خداوند بعضی از مردم را در برابر بعضی دیگر به جنگ برنمی‌انگیخت، فساد روی کره‌ی زمین را فرا می‌گرفت؛ (سوره‌ی بقره، آیه‌ی ٢٥١). آوینی می گفت برای کسی که ادعای شیعه بودن دارد زندگی از دو مقطعِ کربلا و عاشورا عبور خواهد کرد و ما نمی دانیم که این مقطع در زندگی ما چه زمانی است: فرهنگ ما زیر چرخ توسعه اقتصادی له شد و چیزی از آن باقی نماند و چیزهایی ارزش شد که ارزشی نداشت. مثل مدرک و اموال و دارایی. در حالیکه در جبهه، خبری از این حرف‌ها نبود، با اینکه حتی خودِ آوینی فوق لیسانس معماری شهرسازی داشت. ما هنوز مسموم چیزهایی هستیم که در دو دوره‌ی توسعه‌ی اقتصادی و توسعه‌ی سیاسی به خورد ما دادند. سؤال2- در کل آوینی از کدام دریچه به پدیده های مدرن می نگرد؟ جواب 2- مرحوم شهید آوینی متوجه است پدیده‌های مدرن حاصل نگاهی است که آن نگاه بشر را از سکنای قدسی خود جدا می‌بیند و به همین جهت انسان در چنگال تکنیک بی‌عالَم شده است و عالم دینی خود را از دست داده‌اند. سؤال 3- چرا حرف‌های آوینی هنوز کهنه نشده است؟کدام حرفها کهنه می شوند و کدام همواره تازه می مانند؟ جواب 3- سخنانی که اشاره به عالم قدسی و معنویت دارد همچون آن عالَم پای برجاست، سخنانی رفتنی است که اشاره به امور جزیی و اعتباریات و مشهورات دارد و گرفتار اکنون‌زدگی است. سؤال 4-آینده انقلاب از نظر شما چگونه خواهد بود و شهید آوینی چه سهمی در آینده انقلاب خواهد داشت؟ جواب4- آینده‌ی انقلاب، آینده‌ی فتحی است که در تاریخ معاصر شروع شده و به سوی عبور از ظلمات دوران است و نگاه شهید آوینی به این فتح تاریخی است و به همان اندازه که ما به آن نگاه نزدیک شویم در آینده‌ی قدسی تاریخِ خود حاضر خواهیم بود. نوشته‌های آوینی سراسر اشاره‌ای است برای حضور در چنین آینده‌ای، به همین جهت عرض کردم آوینی برای ما کشف نشده است، او اندیشه‌ای است برای تاریخ فردای ما، آینده‌ای که جایگاه بلاغتِ زبان آوینی معلوم می‌شود و زبان شعرگونه‌ی او حکایت‌هایی از عالم ملکوت را ظاهر می‌کند. همین نکته نیز در آینده معنای خود را می‌یابد. سؤال 5- با توجه به اینکه شبکه اقتصاد جهانی، یک شبکه به هم پیوسته در جهت منافع استکبار است، انقلاب اسلامی چه نسبتی می تواند با این شبکه جهانی داشته باشد؟ جواب 5- بالاخره دیر یا زود نظام اسلامی نه‌تنها باید خود را از این شبکه آزاد کند حتی باید نظامی را پایه‌ریزی نماید که «ثروت» نقش اصلی را در نظام‌ عالم نداشته باشد و تحریم‌های اقتصادی بحمدالله این کار را دارد جلو می‌اندازد تا معنای اقتصاد صلواتی ظهور کند. سؤال 6-آیا شما تفاوتی بین جهانی شدن و جهانی سازی قائل هستید؟اگر شما عقیده دارید جهانی شدن یک مسئله فطری است در جهت تحقق حکومت مهدوی، که آمریکایی ها قصد مدیریت آن را دارند،(طبق نظر برخی ها) این حرکت فطری را چگونه تعریف می کنید؟ جواب 6- بشریت به‌خوبی متوجه شده است که نمی‌تواند زندگی کند مگر با یک حکومت جهانی وگرنه با کشورهای جزیره‌ایِ موجود هر کشوری مانع آینده‌ی کشور دیگر می‌شود و شاخصه‌ی این حکومت جهانی آن است که تنها باید با فرهنگ قدسی زمین را اداره کند، کافی است از شرایط به‌دست آمده غفلت نکنیم و متوجه این سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» باشیم که در 19/10/91 فرمودند: «امروز هم ملت ایران آرمان‌هایی دارد، داعیه‌هایی دارد، حرف‌های بزرگی دارد، هم برای کشور خودش، هم برای دنیای اسلام، هم برای عالم بشریت». سؤال 7- پر رنگ شدن نقش پول در زندگی بشر، چه تحولی را در بشر امروز ایجاد کرده است و به عقیده شما در دوران مهدویت و تمدن اسلامی چه چیزی بر قدرت پول سایه می افکند؟آیا مبارزاتی از طرف پیامبر و امام علی علیه السلام در این جهت سراغ دارید؟ جواب 7- وقتی انسان توانست معنای خود را در عالم معنویت جستجو کند فقط در حدّ نیاز از مواهب طبیعی استفاده می‌کند و طبیعتِ خدا نیاز اولیه‌ی بشررا به‌راحتی در اختیار او قرار می‌دهد، در این حالت است که دیگر پول و ثروت ارزش خود را از دست می‌دهد. شاید جوابی که در سؤال اول مطرح شد این عرض بنده را کامل کند. سؤال 8- آیا می توان با نگاه فقهی به تحول اقتصادی رسید؟ جواب 8- حتماً در کنار نگاهی که انسان باید بر مبنای توحید به عالم و آدم داشته باشد راه‌کارهای فقهی به مدد او می‌آید. فقه راه‌کار است، باید نگاه را درست کرد و از فقه استفاده نمود. مثل وقتی شما می‌خواهید با نگاه توحیدی نماز بخوانید و راه‌کار فقهی به کمک شما می‌آید. سؤال 9- اقتصاد غربی، چگونه بشر را از ساحت حضور خارج کرده و در توهم برده است؟ جواب 9- با اصالت‌دادن به دنیا و این‌که ذهنِ انسان را مرکز هست‌ها و نیست‌ها قرار داده. سؤال10- جنبش وال استریت و 99 درصدی را در دل تاریخ، چگونه تحلیل می کنید؟ جواب 10- بشرِ امروز به نوعی دیگر از زندگی نظر دارد که نه مارکسیسم توانست به آن جواب دهد و نه لیبرال دموکراسی. جنبش وال‌استریت ظهور این نگاه جدید است و امکان توقف آن برای نظام سلطه فراهم نیست چون چیزی است بیرون نظام سلطه. سؤال 11- به نظر شما، آیا نگاه شیعه، در دل تاریخ معاصر، نسبت به ماهیت اقتصاد غربی رشد داشته است؟ جواب 11- هنوز به صورت چشم‌گیر نه. سؤال 12- عمیق ترین ظلمت در کجای اقتصاد غرب است؟ جواب 12- در اصالت‌دادن به دنیا و به حاشیه‌بردن زندگی معنوی و یا به تعبیر شهید آوینی در جدایی توسعه‌ی اقتصادی از انسان. سؤال 13- نسبت اقتصاد و سبک زندگی چیست؟ جواب 13- این مسئله‌ی مهمی است که بنده به طور مفصل در یک مصاحبه‌ای طولانی به آن پرداخته‌ام که بعداً به صورت جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در آمد و در سایت لب‌المیزان موجود است.

3674
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد:خواستم نظرجنابعالی رادرخصوص حرکت سازماندهی شده برخی از طرفداران رییس جمهوردرجریان سخنرانی رییس مجلس درقم درروز22بهمن که منجربه حرکت زشت پرتاب کفش به سوی ایشان شده وباعث اختلال درسخنرانی شدکه با توجه به اینکه خودبنده درآنجاحضورداشم بااعتراض شدیدمردم مواجه گردید؟همچنین میخواستم نظرتون راجع به اینکه به نظرمیادکه درگیریهای لفظی داره به طرفداران دوگروه کشیده میشه ودرپی انتقام جویی وتلافی کردن کارهای هم و کینه ورزی ازهمدیگه دارن،نظرتون رابفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم کار درستی نبود و همین‌که می‌فرمایید دشمن دو گروه متدین به انقلاب را دارد به جان هم می‌اندازد، باید ما تلاش کنیم بین آن‌ها مودت ایجاد شود. بر همین اساس بنده در آخر جواب به سؤال شماره‌ی3583آن پیشنهاد را کردم. موفق باشید
3682
متن پرسش
سلام و خسته نباشید/دریک کشور با وجود ولایت فقیه چطور فساد و فحشای موجود در مثلا صدا و سیما را توجیه میکنید که روز به روز گسترده تر میشود فقط با نقدکردن ایا کار درست میشود ؟یا با اقدام عملی و راهکارهای عملی ؟واقعا زشت و خجالت اور نیست دریک کشور اسلامی چه جایگاهی دارد این الگوهای بی ارزش و خودباخته ی غربی ؟/عاقبتتان به خیر /
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره چون جهت نظام اسلامی به سوی حق است با یک بازخوانی تاریخی نظام اسلامی تکلیف خود را با این فرهنگ که با نگاه غربی همه‌چیز را می‌بیند روشن می‌کند. موفق باشید
3509
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض خسته نباشید_از کتاب ادب عقل و قلب و خیال انصافا استفاده بردیم و همچنان هم این جریان ادامه دارد؛ خدا شما را جزای خیر بدهد_سوالی در ذهنم پیش آمده که احتمالا از شما پرسیده شده و در آن باب بحث فرموده اید اما میخواهم از زلویه ای دیگر هم به آن نظر شود انشالله که راهگشا باشد: سوالی رو از شما پرسیدند در این کتاب در مورد وظایف دانشجو و طلبه و شما هم اشاره کردید به دوران پایه گذاری شخصیت انسان، به دلیل داشتن همت های بلند_حالا سوالی که پیش میاد اینه که آیا چون این کتاب سلوک فردی رو مد نظر داره فقط اینگونه اشاره کردید و اصلا جدا شدنی هست سلوک فردی و اجتماعی؟! و حتی شما در این بحث یک جا اشاره به سلوک جمعی داشتید که باز، آن هم برگشت به خود دارد و از جهتی اگر هم مربوط به جمع بتوان به حساب آورد از جهت نفی است(بحث کنترل وقت در جمع دوستان و ...) اگر موضوع این کتاب اینچنینی بوده ادامه (سلوک اجتماعی) را در کجا باید جستجو کرد و بحث ایجابی سلوک اجتماعی (با فرض آنکه اشاره شما ناظر به سلوک جمعی بوده) به چه صورت خواهد بود؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی انسان توانست با راه‌انداختن عقل و قلب و خیال در مسیر صحیح، خود را اصلاح کند روحیه‌ی حق‌خواهی در او رشد می‌کند و لذا در امور اجتماعی نیز مسیر حق را انتخاب می‌کند که فکر می‌کنم چند جلد کتابی که در مورد انقلاب اسلامی است بتواند در رابطه با سلوک اجتماعی کمک‌تان کند در ضمن یک ‌سری هم به جزوه‌ی «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» بزنید. موفق باشید
3500
متن پرسش
عرض سلام و ادب دوستی پرسید که چرا در جنگ تحمیلی برخی افراد را که در خدمت سربازی بودند و رضایت نداشتند که در جنگ شرکت کنند، بالاجبار باید در جنگ شرکت می کردند و اگر شرکت نمی کردند مجرم محسوب می شدند و ....؟ این با فرار کردن از معرکه جنگ فرق می کند، چرا که اینها از همان ابتدا تمایل شرکت در جنگ را نداشته اند. بعد دوستم پرسید که آیا سنت پیامبر صل الله علیه و آله و امیر مومنان علیه السلام نیز همینگونه بود؟ البته شکی نیست که این گونه افراد کم بودند و اکثر رزمنده ها مخلص و متعهد بودند. اما خب منکر این گونه موارد هم نمی توان شد. در جواب چه باید گفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این یکی از وظایف شهروندی است که وقتی دشمن به مرزهای کشور حمله کرد آن‌هایی را که قانون تعیین کرده باید از کشور دفاع کنند، به جبهه بروند. و این غیر از آن است که بسیجیان ما جهت حفظ نظام اسلامی به جهاد می‌رفتند. موفق باشید
3480
متن پرسش
سلام استاد یه چندتا سوال ازتون پرسیده بودم که لطف کردینو برام فرستادین- اما سوال جدیدم اینه که 1-چطوری باید شرایط تاریخی و پیچ تاریخی که توی اون هستیم را بشناسیم ؟راهی هست که حداقل بتونم در این باره یه راهنمایی بگیرم؟ 2-برای انتخابات در راه بنظر شما زوده از الان وارد شیم؟ 3-بنظر شما جبهه پایداری باید چیا داشته باشه که بشه بهش امید داشت و میشه نظرتونو در مورد افراد این جبهه بفرمایین؟ 3-من اگه بخوام یه فردی بشم که سیاسی تر از اینی که الان هستم بشم(البته الانم چیزی نیستم1!!)باید از کجا شروع کنم ؟برای این راه تنها برم یا اگه شد دست چند نفر دیگه ام تو تکامل سیاسی خودم بگیرمو راه بیوفتم؟ 4-استاد من خیلی دوست داشتم شما مارو مستقیم تو سیاست راهنمایی کنید از نزدیک می دونم خواسته بزرگیه و برای من خیلی زیاده اما اگه ما چند تا دانشجو باشیم که واقعا به خدا توکل کردیم تا بتونیم باری از دوش مولامون بر داریم هرچند که بارم میذاریم !!و از شما بخوایم یه چند جلسه واسه ما هم وقت بذارین قبول میکنید ؟؟خیلی بی ادبانه خواسته مو از کسی مثل شما خواستم اما .... لطفا خصوصی باشه به امید ظهور فرزند مادرم زهرا....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی « جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و جریانات سیاسی در آینده» که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید شاید نگاهمان را به شرایط تاریخی که در آن قرار داریم بیندازد ولی در هرحال روح تاریخ قابل فهم به علم حصولی نیست باید نمونه‌‌های موجود در تاریخ خود را کالبدشکافی کرد تا آن روح کشف شود و بتوان آن را احساس نمود کاری که رهبر معظم انقلاب انجام می‌دهند 2- با اشارات رهبری باید عمل کرد 3- حُسن جبهه‌ی پایداری آن است که متوجه شده‌اند باید از اصول‌گرایی حزبی عبور کرد و از نظر ذهنی با آزادی بیشتر تصمیم گرفت، ولی در مورد آقای احمدی‌نژاد آن هوشیاری که امثال دکتر الهام از خود نشان داد از خود نشان ندادند. امید است در آینده خوب‌تر عمل کنند 4- بر مبنای سخنان رهبری تقیّد افراد و گروه‌ها را ارزیابی کنید تا با نگاه سالمی سیاست را دنبال بفرمایید و در این راستا به آن‌چه رسیدید به دوستانتان نیز کمک کنید. بنده در جلسات شنبه سعی می‌کنم مثال‌هایی که باید در رابطه با آیات قرآن بزنم مثال‌های روز باشد و به نظرم این راه خوبی است برای درست‌تحلیل‌کردن موضوعات جامعه، زیرا مبنایمان آیات قرآن است. امید است در این راه قرآن دستمان را بگیرد. موفق باشید
نمایش چاپی