بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31420
متن پرسش
سلام: یک سوال داشتم اینکه چرا برای امام زمان دعای سلامتی می‌خونیم در حالی که ایشان سالم و محفوظ تا ظهور در محضر خدا هستند و خدا که می‌خواهند ایشان روزی ظهور کنند قطعا سلامتی ایشان را حفظ می‌کنند یک توضیح بدهید بی زحمت. خیلی وقت است این سوال را دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حفظ حضرت نسبت به تحقق دولت کریمه است و این‌که از پروردگار عالم تقاضا می‌کنیم تا حضرت جهت مأموریت‌شان محفوظ بمانند به معنای موفق شدن ایشان و برنامه‌های‌شان می‌باشد. موفق باشید

31412
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد در نظر داریم برای ایام محرم مسابقه کتب خوانی برگزار کنیم. دو کتاب اربعین حسینی امکان حضور در تاریخ دیگر و کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین را در نظر داشتم. به نظر شما با توجه به اینکه خوانندگان سطح دانسته هاشون متفاوته و شاید سیر مطالعاتی مرتبط نداشتند؛ این دو کتاب مناسب هستند؟ پیشنهادی برای بهتر شدن مسابقه دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیارت عاشورا إن‌شاءالله برای مخاطبان خود کمک‌کننده خواهد بود. فکر می‌کنم در این روزها همین کاری که انجام می‌دهید، شروعی باشد که آماده شوند برای شرکت در مسابقه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ». موفق باشید

31410
متن پرسش
سلام: ما چیکار کنیم در مورد امام زمان (عج) یه موقعه اینجوری نباشیم. تو سپاه یزید نباشیم رو در روی اماممون نباشیم؟ ما هم نماز می خونیم ما هم قرآن می خونیم سپاه یزید هم همین کارا رو می کردن. ولی چرا رو در روی امام حسین علیه السلام قرار گرفتن امام رو شهید کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفهمیدند نباید در تاریخ جاهلیت نباشند. ما نیز باید در مقابله با تاریخ مدرن در تاریخ انقلاب اسلامی و ذیل رهبری انقلاب حاضر باشیم. موفق باشید

31413
متن پرسش
عرض سلام و درود: بنده از مطالعه کنندگان آثار شما استاد عزیز هستم. می خواستم بپرسم تا حالا کتاب انسان خدا گونه یووال نوح هراری رو مطالعه کردید؟ آنچه که شما از آینده پیش بینی می کنید، با نظرات ایشون خیلی متفاوته. شما از گذار از مدرنیته حرف می زنید، اما ایشون از فرو رفتن هر چه بیشتر صحبت میکنن. ایشون معتقدند واسطه هایی مثل هوش مصنوعی و علوم اعصاب، دیدگاه های فلسفی رایج مثل (خود من) و متافیزیک رو کنار خواهند گذاشت. صرفا خواستم عرض کنم که کتاب های ایشون، به شدت پرطرفدار هستند و ۲ کتاب انسان خداگونه ، و ۲۱ درس برای قرن ۲۱، به شدت ایده های شما رو به چالش می‌کشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار مهم‌تر از این حرف‌ها می‌باشد. باید به نیازهای بشر جدید فکر کرد که بنا دارد بدون زیر پاگذاشتن تاریخ مدرن از هویت قدسی خود سراغ بگیرد.              همه چیز گواه آن شورمندی دینی است که کربلا آینه آن بود، نیاز بشر آخرالزمانی است، تا جواب نیاز ظرفیت ایمانی خود را بدهد و این بالاتر از آن ایمانی است که در مقام علم الیقین و حتی عین الیقین سراغ انسان می‌آید. به همین جهت وقتی شب عاشورا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به اصحاب خود به عنوان امام زمان‌شان اجازه دادند که بروند، با اصرارِ تمام ماندند؛ زیرا متوجه شده بودند چه شرایطی پیش آمده و در چه شرایطی قرار گرفته‌اند، شرایطی که درک حق الیقینی تاریخی و شور ایمانی خاصی، در بستر حضور در تاریخ قدسی، سراغ آن ‌ها می‌آمد و آن ها متوجه آن حضور بودند.

موفق باشید

31395
متن پرسش
سلام: سوالی به شماره 24628 از محضر استاد شده. در جستجوی که داشتم. برای این خاطره تاریخی سابق بر این سایت نیافتم. اما بعد از آن این خاطره دست به دست گشته و بدون سند معتبر منتشر شده.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: سوال شده بود:

"""سلام علیکم وقتتون بخیر استاد گرانقدرم. نظرتون راجع به این متن چیست؟ به نظرم خیلی زیبا بود. خاطره ای از دکتر زرین کوب:

روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند، برای همین نمی خواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد:

ببخشید شما استاد زرین کوب هستید؟

گفتم: استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم.

خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند.

همین طور که صحبت می کرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین و باوقار.

می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده، و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه، و چه زیبا غزل حافظ را می خواند.

پرسیدم: حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟

گفت: سؤالی داشتم

گفتم: بفرما

پرسید: شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟

گفتم: خب بله، صددرصد

گفت: ولی من اعتقاد ندارم

پرسیدم: من چه کاری میتونم انجام بدم؟ از من چه خدمتی بر میاد؟ (عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم)

گفت: خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید؟

گفتم: اگر از دستم بر بیاد، حتما، چرا که نه؟

گفت: یک فال برام بگیرید

گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم. بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت: بفرما

مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید

فاتحه ای زیر لب خواند و گفت: برای خودم نمی خوام، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز (روز عاشورا) چی می گه؟

برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال.

حافظ، عاشورا، اگه جواب نداد چی؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه؟

با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور  ویژه به این موضوع پرداخته باشد.

متوجه تردیدم شد، گفت: چی شد استاد؟

گفتم: هیچی، الان، در خدمتتان هستم.

چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم:

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی

جانا روا نباشد خونریز را حمایت

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود

از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم

یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

این راه را نهایت صورت کجا توان بست

کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ

قرآن   ز بر   بخوانی    در    چارده     روایت

خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نباشد، پس چه می تواند باشد، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل، ویژه برای همین مناسبت سروده شده. بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود. متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم.

بلند شدم، دستم را گرفت می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم. گفت معتقد شدم استاد، معتقد بووودم استاد، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.

پیشنهاد می کنم هر وقت حال خوشی داشتید، وقایع روز عاشورا و شب یازدهم را در ذهن خود مرور کنید و بعد، این غزل را بخوانید."""

 و بنده در جواب سوال عرض کردم:

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم هیچ راهی جز آن‌چه آن پیرمرد از آن دریافت کرد، نیافتم که همان اشک ریختن است با دیدن این غزل و با توصیفی که در آن شرایط پیش آمده‌است. راستی را آیا جز این است که جناب حافظ لسان الغیب است و غیب، چیزی است که هر جا ظهور کند همه‌ی آن‌چه باید به ظهور آید به میان می‌آورد و چه چیزی زیبا تر از قصه‌ی حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» وقتی که لسان الغیب از ابعاد غیبیِ آن سخن بگوید؟‌ موفق باشید

----------------------------------------

  حال عرض بنده آن است که این موارد، سند معتبر نمی خواهد بهانه ای است تا با حضور جناب حافظ به کربلا نظر شود. موفق باشید

31406
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گفته شده بعد از رحلت سید علی آقا قاضی (ره) کسی ایشان را در خواب دیدن و ایشان اظهار پشیمانی داشتن از اینکه چرا روزی فقط یک بار زیارت عاشورا می‌خواندند و دو بار نخواندند. استاد می‌خواستم بپرسم برای افراد دیگر، مداومت بر دو بار زیارت عاشورا در روز ضرری ندارد؟ و مشکل روحی ایجاد نمی‌کند؟ آیا مداومت بر زیارت عاشورا روزی یک مرتبه یا دو مرتبه نیاز به اذن استاد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خواب، حجّت نیست. ۲. ما بیشتر مأمور به ندبّر در قرآن و روایات و از جمله روایت جلیل‌القدری مثل زیارت عاشورا هستیم. آری! ما از طریق خواندن این زیارت، قصه عزاداری خود را نسبت به ظلمی که به امامی معصوم و اصحاب گرانقدرشان شد؛ تکرار می‌کنیم ولی نباید طوری با آن زیارت برخورد شود که جنبه تدبّر در آن زیارت و یا عزاداری مذکور مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید

31405
متن پرسش
سلام: بنده به دلیل روحیه حساسی که دارم و دوره هایی که شاید به افسردگی دچار شدم و الان هم به صورت خفیف احساس می‌کنم همچنان مبتلا هستم و ناراحتی های اعصابی که گرفتارش هستم مراسم عزاداری از لحاظ روحی مرا متاثر می‌کند و در منزل هم که خانواده دنبال می‌کنند مرا اذیت می‌کند دو سوال دارم یک چگونه از این ماه مبارک استفاده ببرم و آیا در عزاداری ها شرکت بکنم ولو روحم اذیت شود؟ دو برای صدای تلویزیون هم گرفتار دو راهی هستم اگر بگویم کم کنند می‌ترسم به ساحت اهل بیت جسارت کرده باشم و اگر نگویم هم از نظر روحی اذیت می‌شوم خوشا به حال شما و بدا به حال ما محرومان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تدبّر در جریان کربلا، روح‌ها را بزرگ می‌کند ۲. بلند و کوتاه کردن صدای تلویزیون ربطی به حرمت و بی حرمتی اولیاء الهی ندارد. موفق باشید

31402
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: ان شاء الله که عزاداری هاتون مورد رضایت حق قرار بگیره! به دعاتون شدیدا محتاجم! سوالی که دارم این هست که فکر از عقل هست و عقل حجت باطنی مون هست به عبارتی عقل هیچ گاه اشتباه نمی کنه اما چرا ما در فکر کردن اشتباه می کنیم؟ یعنی چرا اشتباه می کنیم؟ ممنونم که وقت می ذارید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته جناب علامه طباطبایی، انسان در این موارد در مصداق اشتباه می‌کند و به همین جهت نظر به سیره ائمه معصومین «علیهم‌السلام» در کنار عقل و شرع مهم است. موفق باشید

31388
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار، وقتتون بخیر و عافیت. آیت الله حسن زاده ی آملی در فص فاطمی می فرمایند: ( چون فاطمه زهرا علیهاالسلام صاحب عصمت بود، کفو او نیز باید صاحب عصمت باشد؛ چه اینکه نکاح بر کفائت است و مرد غیرمعصوم را بر زن صاحب عصمت راهی نیست. شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 155 برای بنده سوال شد که آیا حضرت زینب (س) از درجاتی از عصمت بهره‌مند نبودند که ازدواج فرمودند و فرزندانی داشتند که در رکاب امام حسین (ع) شهید شدند و اینجور توانستند قیام امام حسین (ع) را با پیش ببرند و روشنگری بفرمایند (کربلا در کربلا می ماند اگر زینب س نبود)؟ با توجه به این روایت که معصوم (ع) به ایشان می‌فرمایند انت بحمدلله عالمه غیر متعلمه و روایات فراوان دیگری که در فضائل ایشان هست آیا مقام ایشان پایین تر از حضرت فاطمه‌معصومه (س) می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نگاه ظریفی که حضرت استاد فرمودند می‌توان نسبت حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» با جناب عبدالله بن جعفر درک کرد. از آن‌جایی که تسلّی او در عدم شرکت در کربلا را هدیه آن دو جوان برای خود قرار داده بود و حتی وقتی بعد از واقعه کربلا، غلام او که تعلّقی به آن دو فرزند عزیز داشت به نحوی حالت گِله‌آمیز در سخنانش اظهار کرد؛ جناب عبدالله از دور کفش خود را به سوی او پرتاب کرد و گفت همه زندگی و فرزندانم فدای حسین! این نشان می‌دهد که نسبت به راز کربلا، چندان بیگانه نبود و در همین رابطه میدان حضور حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را بعد از شهادت امام، گشوده نگه داشته است و از این جهت می توان سراغ حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را هم در مصر داشت و هم در شام. موفق باشید  

31390
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: عزاداری هاتون قبول‌. استاد جان در جایی خواندم که آیت الله بهجت رضوان‌الله علیه در مورد رویداد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و ضرب و جرح ایشان دیدگاه متفاوتی دارند، شما اطلاع دارید نظر ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید

31382
متن پرسش
با سلام و احترام: اگر در اربعين امسال از طرف دولت هاي ايران و عراق براي اعزام زائرين توافق صورت نگرفت آيا كار صحيحي هست كه من خودم ويزاي عراق بگيرم و در راهپيمايي اربعين شركت كنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز باید منتظر ماند. إن‌شاءالله به توافق برسند. ولی اگر نه، فکر می‌کنم کار خوبی باشد. مگر آن که رهبر انقلاب طوری نظر بدهند که معنای آن عدم شرکت باشد. موفق باشید

31367
متن پرسش
با سلام خدمت شما: جدای از بحثِ خباثت ذاتی دشمنان اهل بیت (ع) و اینکه آنان ذات ظلمانی دارند چرا اهل بیت (ع) دل دشمنان خود را نبردند و آنان را شیفته خود نکردند؟ اگر امام علی (ع) معاویه ملعون را شیفته و عاشق خود می‌کرد چه می‌شد؟ با تکیه بر این اصل که اهل بیت (ع) مظهر اسماء الهی هستند و بدون شک می‌توانند همه را حتّی بدانِ بد را هم عاشق کنند پس چرا در تاریخ اینطور نشد؟ جدای از اینکه دشمنان اهل بیت (ع) انسان های پلیدی بودند. اهل بیت (ع) باید بتوانند پلیدان را هر طور شده پاک کنند چون منجی هستند. خواهشاً جوابِ سر راست دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق«جلّ جلاله» به رسول خد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) ای رسول ما این‌طور نیست که تو هرکس را که مایل بودی، هدایت شود؛ هدایت گردد ولکن هرکس را که خداوند بخواهد هدایت می‌شود و اوست که دانای دانا نسبت به هدایت‌شدگان می‌باشد و از این جهت اگر خداوند قلب آن‌ها را شایسته هدایت نیابد حتی سخنان اولیای الهی بر آن‌ها مؤثر نمی‌افتد. موفق باشید

31359
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر باطراوت استاد سلام علیکم: تفاوت ساحت فکری (ژاپن اسلامی) و (جهانی بین دو جهان) در چیست؟ حال آنکه وقتی می‌گوییم ژاپن؛ نظر به وجهی از تمدن داریم که سنت سامورایی مسلکی خود را بازخوانی کرد و دید که با صرف این روحیه توان مواجه با جهان جدید را ندارد و لازم است درهای خود را به روی خرد تکنیکی تمدن غرب بگشاید و وقتی می‌گوییم اسلامی؛ یعنی نظر به وجهی از تمدن که در وقت تاریخی و جغرافیایی خود قرار بگیریم و سر تا پا ذوب در فرهنگ غرب نشویم. پس با این تعریف ژاپن اسلامی با جهانی بین دو جهان نباید تفاوت ساحت داشته باشد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله آرام‌آرام باید در جایگاه تاریخی خودش روشن شود. عرایضی تحت عنوان «ما و حضوری غدیری و یا سقیفه‌ای در این تاریخ» و «جایگاه معرفت النفس در جهانی بین دو جهان» در کانال

@matalebevijeh شده است که امید است بتواند تا حدّی مطلب را در حدّ تصور صحیح موضوع روشن کند. موفق باشید

31347
متن پرسش
سلام استاد گرامی: نظرتون در باره محبینی که خود را سگ اهل بیت می نامند چیست؟ مواردی که استناد می شود خواجه نصیرالدین طوسی این تمثیل رو داشتند. روي قبر من بنويسيد: وَ كَلبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيهِ بِالوَصِيد. آیت الله وحید خراسانی: وحیدم من اگر در جرم و تقصیر سگی بودم شدم در کوی تو پیر آیت الله صافی گلپایگانی: هست سگی صافی صافی ضمیر بر در لطف و کرمت گشته پیر شیخ عباس قمی رحمةالله علیه صاحب كتاب مفاتیح الجنان، در مفاتیح الجنان در آداب زیارت اشعاری را ذکر کرده که شایسته است در آن حال زائر بخواند که یکی از آنها شعر زیر می باشد: شاها چه ترا سگی بیاید گر من بُوَم آن سگ تو شاید هستم سگکی ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع سگ اصحاب کهف و نسبت آن با اصحاب کهف، جایی برای تحقیر نیست و این‌که بزرگان این نوع صحبت‌هایی که بعضی از مداحان می‌کنند را، خُرده گرفته‌اند به جهت آن بود که نوعی تحقیر در شخص استنباط می‌شد و این غیر از تواضع است. موفق باشید

31331
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز این غم دوری از حرم چیه که به خاطرش ناله‌ها بلند میشه؟ غم دوری از کربلا رو من هیچوقت نتونستم درک کنم. چرا خیلیا از دوری از حرم گریه می‌کنند؟ من چیکار کنم که این غم رو داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کسب معارف عالیه و اخلاق فاضله، قلب آرام‌آرام رقتی می‌یابد که مأواگرفتن زیر سایه امامام معصوم برای او بهترین نحوه بودن و شدن می‌شود. موفق باشید

31310
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز فال و خواب دیدن چقدر می تونه منشا اثر و تاثیر داشته باشه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه به ما فرموده‌اند «علیهم‌السلام» به خواب نباید اعتنا کرد. موفق باشید

31309
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار عید ولایت و امامت عیدالله الاکبر مبارک. استاد اینکه گفته می شود تا مدتها قبر امام علی علیه السلام پنهان بوده و بعد توسط هارون کشف شده، یعنی هیچ معصومی تصدیق نکرده محل قبر رو؟ آیا ائمه علیهم زیارت نجف اشرف رفته اند؟ و این قبر واقعا قبر مبارک حضرت امیرالمؤمنین هست؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! برای ائمه «علیهم‌السلام» و شیعیان خاص معلوم بود و در همین رابطه محل آن را بعد از اُمویان برای عموم روشن نمودند. موفق باشید

31307
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ما باید جریان سقیفه را در امتداد تعظیم نکردن شیطان به انسان در روز ازل بدانیم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذات سقیفه می‌توان چنین گفت. ولی در مورد اهل سنت، نه. موفق باشید

31293
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی از گذشته تا کنون عده ای گفته اند که راه سعادت منحصرا در پیروی از اهل بیت (ع) است و به احادیثی همچون «کل ما لم یخرج من هذا البیت فهو باطل» استناد می‌کنند. در نتیجه مثلا از افکار مولوی و ابن عربی نهی می‌کنند. حالا سوال من این است دقیقا جایگاه متفکران فلسفه و عرفان چیست؟ آیا تعلیمات آنها در طول تعلیمات معصومین است یا اصلا فضای جداگانه ای است؟ آیا با ابن عربی راه هایی را در توحید می‌شود رفت که با امام (ع) نمی شود؟ با با مولوی حقایقی را فهمید که در متون دینی وجود ندارد یا گفتار آنها شرح و توضیح معارف شیعه است؟ اگر به سوالات بنده پاسخی دهید یا منبعی معرفی کنید خیلی ممنون می‌شوم چرا که در مراجعه به فلسفه و عرفان همچنان این سوالات برایم حل نشده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «روح مجرد» از مرحوم آیت الله حسینی تهرانی در این مورد نکات خوبی دارد زیرا که دین اسلام اتفاقاً ما را دعوت کرده است که به سوی حقیقت برویم حتی اگر در دورترین نقاط زمین باشد. در همین رابطه، صاحبِ شریعت الهی به مسلمانان توصیه می‌کنند «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم»‏: دانش را بجوئيد اگر چه در چين باشد زيرا طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. آری! با این‌همه آن نوع رجوع وقتی ذیل نطر به حضور قدسی ائمه معصومین باشد، برکات خاص خود را دارد و در همین رابطه ملاحظه می‌کنید که چگونه شیعیان بیشتر از اهل سنت به آثار ابن‌عربی و جناب مولوی رجوع می‌فرمایند. موفق باشید

31296
متن پرسش
با سلام مجدد خدمت استاد عزیزم پیرو سوال 31291 متن عربی حدیث چنین است: عنه عليه السلام : غَلَطُ الإنسانِ فيمَن يَنبَسِطُ إلَيهِ أحظَرُ .شَيءٍ عَلَيهِ . ترجمه فارسی امام على عليه السلام : اشتباه انسان در شناخت كسى كه خود را براى او رو مى كند، نا رواترين كار و نا بخشودنى ترين خطا است. غرر الحكم : 6431. منبعی که متن عربی را یافتم سایت zaer.ir هست و هم چنین اینکه بنده متخصص نیستم و برای اصلاح نفس خودم بدنبال معنی دقیق این حدیث هستم. متشکر از لطف بی پایان و منتی که بر سر بنده می‌گذارید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت «علیه‌السلام» می‌فرمایند: خطرناک‌ترین چیز برای انسان آن است که انسان سفره دل خود را در مقابل هرکس باز کند و مشغول نظر دیگران شود به جای آن‌که در جهان خود و نسبت خود با خدا، بیشتر حاضر گردد. موفق باشید

31295
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد طاهر زاده سوالاتی داشتم: ۱. حضرت علی (ع) در بسیاری از موارد که وصف خوبان و متقین می‌کنند می‌گویند که آنها از عذاب الهی ترس داشتند و به پاداش الهی عشق می‌ورزیدند حال آنکه اصل عبادت فقط باید برای خود خدا باشد و احادیث دیگری نیز همین گونه و برای ترس از عذاب و عشق به پاداش الهی عمل متقین را وصف می‌کنند آیا این نگرش به اهداف برای اعمال صحیح است؟ و چرا تا وقتی خدا هست فقط برای او عبادت نشود و گناه فقط برای او ترک نشود؟ ۲.نظر شما در مورد مبنای فکری آیت الله خوشوقت چیست که عقیده بر این داشتند که ما باید عرفان اهل بیتی را در جامعه رواج دهیم نه عرفان مصطلح (نه اینکه عرفان مصطلح را رد کنند) ۳. اگر کسی نخواهد حوزه برود و در عین حال خیلی خوب ادبیات عرب را کار کند نظر شما چیست؟ باید چگونه کار کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این ترس، ترس از عذاب آتش نیست که در مورد متقین می‌فرمایند. ترس و عذاب از حرمان و محرومیت از اُنس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی در خطاب به حضرت حق عرضه می‌دارند:

 رحم کن بر وی که روی تو بدید ** فرقت تلخ تو چون خواهد کشید

۲. مسلّماً اصلِ اساس عرفان همانی است که از اهل‌البیت «علیهم‌السلام» صادر شده است و جناب ابن عربی نیز تحت تأثیر فرهنگ اهل البیت در عین تقیّه، «فصوص الحکم» را به میان آورده و در همین رابطه حضرت امام در دعوت گورباچف به اسلام، معارف ابن عربی را مطرح می‌کنند. ۳. از همه جهات بسیار خوب است. موفق باشید

31275
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به اینکه سیاق دعای ذیل عرفه بشدت متفاوت با خود دعاست و برخی آن را نسبت به ابن عطاءالله اسکندرانی می‌دهند نظر حضرتعالی چیست؟ سوال بعد در مورد نهج البلاغه هم بعید بنظر می‌رسد این معارف سنگین مثلا در خطبه اول را حضرت در بین عموم مردم مطرح کرده باشند و آیا مقصود از خطبه همان خطبه های نماز جمعه یا سخنرانی های در مسجد و... است؟ اگر آری چون این مطالب در سطح عوام نیست آیا ساخته اسکندرانی های دیگری نیست با توجه به اینکه سند ذکر نشده است و سوال دیگری که اینجا مطرح می‌شود مگر ذکر سند چقدر جا می گرفت که سید رضی حذف کرد و بالتبع از اعتبار سندی اثر کاست اینها ذهن را مشکوک می‌کند که شاید از حضرت لااقل برخی از خطب و ... نباشد اسکندرانی توانست چرا بقیه نتوانند والله عالم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که فراز دوم دعای عرفه در فضای دیگری است، بحثی نیست ولی معارفی این‌چنین بلند، مسلّماً از غیر معصوم وارد نشده است هرچند که در مصر به جهت فضایی که بعضاً با خفقان همراه بوده، به امثال آقای عطاءالله اسکندرانی نسبت می‌دادند. در مورد نهج‌البلاغه نیز فراموش نکنید که وقتی کلمات در فضایی شاعرانه گفته شود، روح‌ها ماورای فکرکردن حقایق آن را می‌یابند. مثل همان سخنان شاعرانه جاهلیت و اشارات بسیار زیبایی که در آن فضا مطرح می‌شده. منتهی اشارات نهج‌البلاغه اشاراتی است توحیدی. موفق باشید

31274
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم: استاد ما قبل از کرونا هر از گاهی که حرم می‌رفتیم حس خوبی داشتیم و بعضا طوری می‌شد که بعد از زیارت تصمیم جدی می‌گرفتم که آدم بهتری باشم، اما الان نمیتونم با رعایت مقررات مثلا بریم قم زیارت. احساس می‌کنم شاید خدا با رحمتش جایگزینی قرار داده برامون، نظر شما چیه؟ اگه اینطوریه اون جایگزین در کجا پیدا میشه؟ برای صله رحم چطور؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر باشید که بشر جدید با وسعت حق‌الیقینی به دنبال یافتن خود در هستی است و لذا حسِ حضوری را باید دنبال کنید که ذیل ائمه «علیهم‌السلام» در بستر انقلاب اسلامی در جستجوی آن وجود بیکرانه خود باشید. بحث «انقلاب اسلامی و مواجهه با خرد مدرن با نظر به نهایی‌ترین انسان» در مطالب ویژه می‌تواند بابی در این امر باشد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/7272

31270
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام، وقتتون بخیر: در آخر پاسخ به سوال ۳۱۰۲۳ فرمودید که صحبتی که آیت الله حسن زاده حفظه‌الله در رابطه با نکاح نور حضرت علی (ع) به عنوان‌ عقل کل و صدیقه طاهره (س) به عنوان‌ نفس کل و بوجود آمدن همه ی عالم از اون فرمودند، تشبیه خوبی از ایشون هست در حالی که علامه می فرمایند اتحاد این دو نور در عوالم بالا یک حقیقت هست که عالم را بوجود آورده. آیا فرمایش حضرتعالی ناظر به حقیقتی است که در حدیث شریف اولنا محمد، اوسطنا محمد، آخرنا محمد (ص) آمده می باشد؟ یعنی اینکه صدیقه طاهره (س) چون انسان کامل هستند مظهر همه ی عوالم وجود از عقل اول و عقول کلیه و نفوس کلیه و... می باشند مانند امیرالمومنین (ع) و بقیه معصومین (ع) و نیازی نیست ایشان را فقط مظهر نفوس کلیه بدانیم؟ سوال دوم، بنده مباحث معاد امام (ره)، مباحث معاد بازگشت به جدی ترین زندگی، ده نکته در معرفت النفس، رساله الولایه، بعضی تفاسیر و تا حدودی حرکت جوهری و برهان صدیقین، معرفت النفس و حشر حضرتعالی را گذراندم و می خواستم اگر حضرتعالی صلاح بدونید فصوص را هم با صوت کلاس پربار حضرتعالی بگذرانم، متاسفانه در سایت در دسترس نیست، و ایمیل هم با بخش ارتباط با ما، زدم پاسخ نگرفتم، شهرستانی هستم، جناب آقای نظری را هم نمی شناسم. با تشکر از زحمات بی دریغ حضرتعالی، اجرتون با امیرالمومنین (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در مظهریت حقایق محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است که حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» مظهر نفس کلّی و علی مرتضی «علیه‌السلام» مظهر عقل کلّی می‌باشند، وگرنه در مقام ذات، همه در یک مقام می‌باشند. ۲. شماره تماس آقای نظری 09136032342 می‌باشد. خوب است که با ایشان تماس بگیرید و بنده نیز این پیام را جهت آمادگی ایشان برایشان می‌فرستم. موفق باشید

31260
متن پرسش
عرض سلام: استاد عزیز در مورد سوال ۳۱۲۵۴ برای کامل روشن شدن فکرم سوال می‌کنم. در مورد قسمت اول سوال پس طبق فرمایش شما آیا ظهور انقلاب اسلامی، انحطاط تمدن غرب را تسریع بخشیده؟ در مورد سوال دومم اینکه، پس طبق مراحل ۴ گانه انقلاب اسلامی و دولت اسلامی و کشور اسلامی و تمدن اسلامی، آیا مرحله تمدن اسلامی برای زمان ظهور و بعد از آن است؟ و در آخر اینکه، استاد عزیز من معانی قرآن را خواندم برای اینکه نسبتم با انقلاب و حرف خدا را در این مورد بشنوم، موارد متعددی دیدم که خداوند خطاب به علما و مردم زمانه، گویی انقلاب اسلامی را از نظر انجام وظیفه انسانی و... از هر زمانه خواسته اند، سوال از خدمتتان اینکه، ظهور و وجود پیامبران مثل حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص) که بعنوان معصوم حتما اتفاق می افتاده، اما سوال اینکه اگر قبل از اعلام نبوت این پیامبران بزرگوار، چیزی مثل انقلاب اسلامی اتفاق می افتاد، چه تاثیری در زمان و نحوه ظهور و اعلام نبوت پیامبران داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه هست با ظهور انقلاب اسلامی فضای سیاست جهانی متذکر این امر شد که غیر از تمدن غربی هم در این جهان به تمدن دیگری می‌توان فکر کرد. ۲. هرچه هست مراحل انقلاب همه و همه زمینه ظهور حکومت حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌شود تا جهان را به بلوغ لازم خود برسانند. ۳. فرضی است که نمی‌توان روی آن فکر کرد. آن پیامبران بزرگ مطابق معرفت توحیدی خود عمل خواهند کرد. موفق باشید

نمایش چاپی