متن پرسش
سلام: حالتون خوبه میلاد امام حسین مبارک. مطلبی به ذهنم رسیده که چون اثبات علمی و روشمند و مطمین مذاهب و ادیان در توان مردم نیست و شیعه و سنی و غیره عموما به تقلید پرداخته اند ولو ایمان محکم هم داشته اند و دل مردم به سبب گناه برای تشخیص حق کافی نیست آن هم زمانی که علمای مذاهب بی آن که فسق عملی داشته باشند متحیر بوده اند.
پس قطعا خدا به شیعه تکلیف نکرده و کلیات و مثلا رد معاویه و یزید کافی است و ایمان بی جهت به عصمت هم نه تنها ارزش نیست چون راه مطمئنی نپیموده نسبت دادن چیزی که نمی دانیم به دین است. جواب و نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیهی 33 سورهی احزاب صریحاً نظر به عصمت اهلالبیت«علیهمالسلام» شده است. در این رابطه میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» صفحهی 131 که روی سایت هست، رجوع فرمایید. قسمتی از آن بحث، ذیلاً خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
خداوند در قرآن ميفرمايد: «...اِنَّما يُريدُاللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا»[1] اي اهل البيت؛ فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پليدي بزدايد و اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد. با دقت در آيهي تطهير نكات زير مورد توجه قرار ميگيرد.
1- «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده، يعني هرگونه پليدي جسمي و روحي. يعني اهل البيت(ع) را خداوند از هر گونه پليدي پاک کرده است.
2- بيش از 70 حديث كه بيشتر آنها از اهل سنت است اقرار دارند كه «اهل بيت» شامل، رسول خدا(ص)و حضرت علي(ع)و فاطمه زهراi و امام حسن و امام حسين«عليهم االسلام» ميباشد.
3- اُمّسلمه ميگويد: بعد از آمدن آيهي تطهير، رسول خدا(ص)عباي خود را برسر حضرت علي و همسر او و حسنين«عليهم االسلام» انداختند و گفتند: بارالها ! اينها آل محمداند. من گوشهي عبا را بالا زدم كه وارد شوم، حضرت آن را از دست من كشيدند و گفتند: تو بر خير هستي (يعني تو زن خوبي هستي) ولي جايت اينجا نيست.
سؤال: با توجه به اينکه قبل و بعد آيه زنان پيامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده، چرا آيه شامل زنان پيامبر نميباشد؟
جواب: اولاً: هيچكس تا حال قائل به عصمت زنان پيامبر نشده، در حاليكه آيه خبر از عصمت «اهل بيت» ميدهد و در آيهي مباهله هم ثابت شد زنان پيامبر(ص) به آن معنا معصوم نيستند که بتوانند لعنت الهي را بر کاذبين جعل کنند و لذا در كنار اهل بيت پيامبر(ص)يك نفر از زنان پيامبر هم وارد مباهله نشد. [2]
ثانياً: همهي روايات ازسني و شيعه پنج تن مذكور را به عنوان اهل بيت معرفي کردهاند.[3]
ثالثاً: اگر آيه مربوط به زنان پيامبر بود ضمير « عَنْكُن » كه قبل از آيه به صورت جمعِ مؤنث بود بايد ادامه مييافت و نه اينكه وقتي موضوع اهل بيت را به ميان ميآورد بفرمايد «عنكم» يعني ضمير را عوض كند.
چنانچه ملاحظه بفرماييد در اين قسمت از آيه سخن از اراده و مشيت خاص خداوند به ميان آمده و اين نشانهي آن است که مسئوليت مهمي را ميخواهد بر دوش اهلبيت پيامبر بگذارد که چنين مسئوليتي با وظيفهي همسران پيامبر که در آيات قبل آنها را توصيه کرده که در خانههايشان ملازم باشند متناسب نيست. از طرفي روايات متعددي از محدثين اهل سنت هست که رسول خدا همسران خود را شامل اهل بيت ندانستهاند.[4] حاکم در کتاب مستدرک از قول ام سلمه ميگويد که: آيهي تطهير در خانهي من نازل شد و به دنبال آن پيامبر(ص)پيکي را به خانهي فاطمه(س) فرستاد تا علي و فاطمه و حسن و حسين(ع)را نزد آن حضرت فرا خواند. آنگاه فرمودند: خدايا! اينها اهل بيت مناند. گفتم: يا رسول الله، من از اهل بيت شما نيستم؟ فرمودند: تو از نيکان اهل من هستي ولي اينان اهل بيت من هستند.[5]
4- بنا به روايات و همچنين با توجه به سياق آيه ، جاي اصلي آيه اينجا نبوده و به دستور پيامبر بعد از نزول به اين صورت تنظيم شده، و اين روش در كليهي آيات مربوط به اهلالبيت هست كه در بحث مستقلي به آن ميپردازيم.
5- چون اراده و خواستن در آيهی تطهیر را منحصر به اهل البيت(ع)كرده و گفته «اِنَّما»، پس اولاً: اين تطهير، آن تطهير عمومي كه خداوند براي همهي مسلمين اراده كرده، نيست، و اگر اين تطهير همان تطهيري بود که براي سايرين خواسته ديگر مقام خاصي براي اهل البيت محسوب نميشد. ثانياً: چون خداوند تشريعاً طهارت و تزكيه را براي همهي انسانها خواسته، پس طهارتي که در اين آيه براي اهلالبيت(ع)اراده کرده، تطهير تشريعي نبوده بلكه تطهير تكويني است، يعني طهارت و عصمتي است موهبتي كه در اثر آن، نيروي فوقالعاده باطنيِ عصمت در آنها ايجاد شده است، تا آنها نمونهي كامل صحيح زندگي كردن براي بشريت باشند.
6- معلوم است که قرآن يك واقعيت متعالي است كه بايد از طريق قلب با آن تماس گرفت، و در سورهي واقعه ميفرمايد: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ، لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»[6] آن قرآن، قرآن بلندمرتبهاي است، در کتابي پنهان، کسي نميتواند با آن تماس بگيرد مگر مطهرون. «ال» در المطهرون نشانهي عهد ذهني است، يعني آن مطهروني كه ذكر آن رفته و شما آنها را ميشناسيد. از طرفي تنها در آيهي تطهير از اهل بيت به عنوان مطهرون نام برده پس ميتوان نتيجه گرفت اهل البيت(ع) هستند که به طور مطلق ميتوانند با حقيقت قرآن تماس بگيرند و عمدهی وظيفهی ما آموختن راه طهارت است از صاحبان اصلي طهارت، تا بتوانيم با نور قرآن مرتبط شويم و به نشاط فوقالعادهاي كه در اين ارتباط بهدست ميآيد نائل گرديم.
[1] - سورهي احزاب، آيهي 33.
[2] - ابن جرير و طبراني آوردهاند كه رسول خدا(ص) فرمود: «اَنْزَلَتْ هذِهِ الْايةُ في خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ في عَلِيٍّ وَالحسن وَ الْحسين وَ فاطِمه» اين آيه یعنی آیه تطهیر در مورد پنج كس نازل شده كه عبارتند از من و علي و حسن و حسين و فاطمهi. از طرفي در سوره تحريم خداوند دو نفر از زنان پيامبر(ص) را به باد انتقاد ميگيرد و مفسرين اهل سنت آنها را عايشه و حفصه معرفي ميكنند. حال چطور ميتوان چنين تطهيري را به زنان پيامبر(ص) نسبت داد. در ضمن اصل روايت كِساء به نقل از احمد حنبل همان پنج تن را به عنوان اهلبيت معرفي كرده است.(ابن طاوس، الطرائف / ترجمهي داود إلهامى، ص: 474)
[3] - در اين مورد ميتوان به خصائص نسائي، ص 4 و مستدرک حاکم، ج 2، ص 416 و دهها کتاب ديگر از اهل سنت رجوع کرد.
[4] - جامعالاصول، ج 1، ص 103، صواعق ابن حجر، ص 148.
[5] - مستدرک حاکم، ج 2، ص 416. اُسد الغالب، ج 2، ص 12 و 20.
[6] - سورهي واقعه، آيات 77 تا 79.