بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23526
متن پرسش
باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند به یهودی و نصرانی سلام کنید ولی به یهودی و نصرانی امت من سلام نکنید سوال می کنند یهودی و نصرانی امت شما چه کسانی هستند و پیامبر اکرم می فرمایند کسانی که صدای اذان و اقامه ی نماز جماعت را می شنوند و حاضر نمی شوند. اولا این حدیث سند معتبر دارد یا نه؟ ثانیا اگر معتبر است و ما بخواهیم به این حدیث عمل کنیم برای اینکه متهم به تکبر نشویم مجبوریم اصل حدیث را متذکر شویم و خلاصه اگر به حدیث عمل کنیم مجبوریم به بعضی از افراد سلام نکنیم و یک حالت زشتی برای شخصیت ما حاصل می شود به نظر شما چه بکنیم که هم به حدیث عمل کرده باشیم و هم اون حالت زشتی که در اثر سلام نکردن ایجاد می شود از بین برود. قبلا از بذل عنایت شما تشکر و قدردانی می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که این حدیث در شهر مدینه با محدودیت‌های آن شهر مطرح بوده که پیامبر، اقامه‌ی نماز می‌کردند و عده‌ای با بی‌محلی‌کردن، عملاً یهودی و نصرانیِ امت قلمداد می‌شدند. ولی در حال حاضر، شرایط به آن صورت نیست. موفق باشید

23523
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا این که برخی می گویند همه ائمه از کانال حضرت زهرا (س) فیض می گیرند و حضرت زهرا (س) از امیرالمؤمنین (ع) و حضرت علی (ع) از آقا رسول الله (ص) صحیحه؟ یعنی در هر زمانی واسطه اول فیض در عالم وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله است بعد امیرالمومنین (ع) و بعد حضرت زهرا (س) و سپس امام هر زمان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم لازم باشد این‌طور بحث شود. در هر زمانی واسطه‌ی فیض، امام زمانِ آن زمان هستند. موفق باشید

23510
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: رهبر فرزانه انقلاب در بیاناتی می فرمایند: «روضه‏ خوانى و سینه‏ زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست ‏و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه ‏السّلام) - با این‏که وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضه‏ خوانى است - من لزومى نمى ‏بینم که سینه ‏زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏ اللَّه‏ علیها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏ خوانى و سینه‏ زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏ آور است» استاد جان چرا باید اینگونه باشد و ما برای همه ائمه نوحه خوانی و سینه زنی نکنیم؟ خود رهبری که برای حضرت زهرا جلسه نوحه و سینه زنی راه می اندازند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکات حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» وجه حماسیِ خاصی دارد که باید با دسته و سینه‌زنی، برجسته بماند. ولی حرکات سایر ائمه «علیهم‌السلام» بیشتر باید با نظر به شرایط تاریخی و معرفی معارف لازم مدّ نظر قرار گیرد وگرنه با دسته و سینه‌زنی برای آن عزیزان، از روحِ حرکات خاصّ آن‌ها غفلت می‌شود و به ظاهر متوقف می‌شویم. در حالی‌که ظاهر حرکات سیدالشهداء«علیه‌السلام» به خودی خود، هزاران پیام را به بشریت منتقل می‌کند. موفق باشید   

23488
متن پرسش
با درود: خوب سالیانی است که استاد از محاسن انقلاب گفتند و نوشتند اما چه انقلابی و چه محاسنی؟ بی تدبیری مسئولین و این همه فساد اقتصادی و فقر مردم، چه توجیهی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مثل طلوع و ظهور اسلام است در تاریخی که اسلام به میان آمد و راهی در مقابل بشر گشوده شد تا هرکس تکلیفش روشن شود. یکی مانند علی«علیه‌السلام» توانست از اسلام بهره بگیرد و به عالی‌ترین درخشش برای خود و دیگران نایل آید و یکی هم مانند معاویه بیش از پیش از طریق همان اسلام، زشتی‌ها و حسادت‌ها و خباثت‌هایش روشن گشت. و امروز نیز جایگاه انقلاب اسلامی چنین است که تکلیف هرکس را روشن می‌کند. امید است ما از این راهِ گشوده به سوی حقیقت بهره‌ای همچون بهره‌ی مولایمان ببریم و مواظب باشیم نه حقیقتِ اسلام را در شخصیت معاویه بنگریم و از مسیری که خداوند در مقابل ما گشوده است بیرون رویم، و نه امروز شخصیت انقلاب اسلامی را در چهره‌ی لیبرال‌های غرب‌زده‌ی سرمایه‌پرست بنگریم و از راهی که حججی‌ها و آوینی‌ها و صدها جوان بی‌ادعایِ وفادار به رهبری در آن قرار دارند، خارج شویم. آری! انقلاب اسلامی، راهی است تا هرکس تکلیف خود را معلوم کند، در هر لباسی که می‌خواهد باشد؛ می‌خواهد سردارِ دیروز باشد که امروز مردود شده است و یا خانم بی‌حجاب دیروز که امروز ایران را کشتی نوح می‌داند برای نجات از طوفان. موفق باشید

23480
متن پرسش
سلام: در ارتباط با سوال ۲۳۴۶۱، بنده منظور شما را متوجه نشدم. می فرمایید نایب امام زمان صد هستند و بعد از شناخت ایشان، امام زمان را که نود هستند خواهیم شناخت؟ مزاح می فرمایید؟ در کل وقتی مقصود از همه اتفاقات کره خاکی استقرار دولت قائم (عج) می باشد بنظر شما شناخت این قائم که مقصود نهایی همه انبیاء و اولیاء است نباید قانون سفت و محکمی داشته باشد؟ خدا بندگانش را رها کرده که بعد از میلیونها سال، اکنون که قائم من آمده خودتان بروید یک راهی پیدا کنید که او را بشناسید؟ مگر در احادیث نداریم که حتی تعدادی از فقها و علمای بی عمل جلوی او می ایستند و به او می گویند برگرد که ما نیازی به تو نداریم؟ خب در چنین شرایط فتنه آلودی چطور می شود ایشان را شناخت و یقین کرد؟ لطفا اگر نمی دانید صریحاً بگویید نمی دانم و مانند سوال قبل...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا این‌طور فکر نکنیم که «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». آری! وقتی نود که حضرت نایب‌الامام است در صحنه است و عملاً جانِ ما نور او را درک می‌کند، و شناخت نورِ صد که خود امام می‌باشند نیز، در باطنِ ما هست و قدرت شناخت ایشان را نیز داریم. موفق باشید

23477
متن پرسش
سلام: آیا بنده عصمت و مقام پیامبر و ائمه را در حد خودم اشتباه متوجه شدم؟ مگر نه اینکه یکی از معنای عصمت این است که آنها در هر شرایط بهترین تصمیم را می گیرند و اراده آنها اراده خداست؟ پس چرا مثلا در جنگ تبوک پیامبر اذن داد که آن افراد که بهانه جویی می کردند نیایند؟ که بعد خداوند بگوید این اراده الهی نبود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که قرآن در رابطه با خارج‌کردن یهود از مدینه و این‌که بعضی از مسلمانان نخل‌های آن‌ها را می‌بریدند و بعضی معتقد بودند آن‌ها رفتنی هستند و نخل‌ها را برای خود نگه‌داریم؛ می‌فرماید: «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى‏ أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقينَ (5)/ حشر) هر درخت با ارزش نخل را قطع كرديد يا آن را به حال خود واگذاشتيد، همه به فرمان خدا بود؛ و براى اين بود كه فاسقان را خوار و رسوا كند! موفق باشید

23461
متن پرسش
سلام: در هنگام ظهور امام زمان (عج) از چه طریقی می توان مطمئن شد که ایشان واقعا همان امام وعده داده شده هستند و با دیگر مدعیان دروغین تفاوت دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که انسان‌های حق‌طلب متوجه‌ی حقانیت نایب آن حضرت می‌شوند، چون‌که صد آید نود هم پیش ماست، به ‌خوبی به اصل مطلب متذکر می‌شود. موفق باشید

23456
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: ببخشید شاید سوالم پیچیده به نظر بیاد لذا ممنون میشم با دقت بخونید و راهنمایی بفرمایید. مقدمه اول: در یکی از سوالات پرسش و پاسخ که بین شما و یکی از کاربران انجام شد، یادم نیس کدوم سوال بود ولی مضمونش این بود که سوال کننده از شخص یا فرقه ی خاصی پرسیده بود و شما در پاسخ گفته بودین چنین مباحثی، انسان رو بیشتر به خودش مشغول میکنه تا به خداوند و اون رو رد کردین. بعد من اسم شخص یا فرقه ای که در سوال بود سرچ کردم ببينم چی بوده، دیدم این شخص یا فرقه تعالیمی داره با این مضمون که انسان روی خودش تمرکز کنه و انگار از سران بودایی بوده. این رو به عنوان مقدمه اول داشته باشین لطفا. مقدمه دوم: از طرفی مدتيه ناخودآگاه خودم در خودم دقیق شدم، و ماجرا از اینجا آغاز شد که دیدم با بستن چشم هايم، باز هم قوه باصره کار میکنه و باز به طور اتفاقی تجربه کردم موقع داشتن درد در بدن، تمرکز روی این درد سبب زایل شدن درد میشه. این گونه تجربه ها مقدماتی شد برای اینکه در خودم فرو بروم و خودم رو تحلیل و ارزیابی کنم، خودم اعم از افعال و احساسات و تفکرات مقطعی که احساساتم باعث میشه این عقاید یا افکار بر من عارض بشه رو تحلیل کنم. و در عمل فعلا این تحلیل و ارزیابی مفید بوده. با ذکر دو مقدمه ی فوق، نگرانی من اينه که نکنه این ارزیابی که انجام میدم نوعی پرداختن به خود باشه؟ و آیا این نوع پرداختن به خود که در مقدمه دوم ذکر شد نمیتونه راهگشا باشه برای رسیدن به حق؟ از کجا مطمئن بشم این کارم اثر منفی روی من نداره و من رو به خودم مشغول نمیکنه تا از خدا غافل شم چون هنوز ارزیابی تجربی روشنی از ارتباطم با خدا ندارم؟ در واقع آیا هر نوع تفکری روی خودمون بلامانع هست یا خیر؟ ملاک سنجش اینکه ببینم چه نحوه تمرکزی روی خودمون خوبه چیه؟ چون من مستقیما توی کتب دینی در این مواردی که باهاش مواجه میشم، مطلبی ندیدم از طرفی هم مسایل تجربی هستن که انسان ناخودآگاه با اونها مواجه میشه. آیا برای ارزیابی منطقی حالات و رفتار خودمون نیازی هست چنین ملاحظاتی کنیم یا یه امر طبیعیه و ملاحظه خاصی نمی طلبه؟ خیلی ممنونم از وقتی که در اختیارمون گذاشتید. اجرتون با حضرت حق. ممنون میشم درصورت امکان سوال رو خصوصی پاسخ بدین چون فکر نمیکنم به درد شخص دیگری بخوره و شخصی هست. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تمرکز بر خود و حالات خود به خودی خود اشکال ندارد ولی آن‌چه ما را به نتیجه‌ی متعالی می‌رساند، درکی است که از خود داشته باشیم در حدّ یافتنِ حقیقت خود در عوالم بالا، در آن راستا که اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» خود را در ابدیت حسّ می‌کردند و فرمودند: «الآن قیامتی قائم». در این مورد مطالبی در کتاب «فعلیت‌یافتن باورها» هست. ۲. برای آن نوع حضور، نیاز به درک سنت اولیای الهی داریم که در بستر سیره و سنت آن‌ها حرکت کنیم، وگرنه در حدّ قوای نفس ناطقه متوقف می‌شویم مثل کاری که مرتاض‌ها انجام می‌دهند. موفق باشید

23394
متن پرسش
سلام: معنی این ابیات مثنوی رو می خواستم این همه گفتیم لیک اندر بسیچ بی‌عنایات خدا هیچیم هیچ بی عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق ای خدا ای فضل تو حاجت روا با تو یاد هیچ کس نبود روا تکیه بر لزوم عنایات خاصان حق در کنار عنایات حق و اینکه با یاد حق یاد هیچکس روا نیست. لطفا به این موضوع هم اشاره کنید که آیا کسی می تواند عنایات حق را بدون مسیر خاصان حق دریافت کند یا الزاما و همه باید از این مسیر بروند و راهی جز این وجود ندارد و هیچ انسان متعالی وجود نخواهد داشت الا اینکه عنایات خود را از حضرات معصومین (ع) و حضرت صاحب الزمان (عج) گرفته باشد و اینکه شیعه به معنای واقعی کلمه باشد. و نتیجه اینکه از عرفا هیچکدام نمی توانند اهل سنت باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای شعر روشن است. آری! در مسیر رسیدن به حقیقت، سنتی باید در مقابل ما باشد، انگیزه‌ی رجوع به حضرت حق کافی نیست. لذا با نظر به سنت اولیاء الهی که تعیّن سیر إلی اللّه هستند، می‌توان مسیر رجوع به حق را به درستی طی کرد. موفق باشید

23346
متن پرسش
سلام: ببخشید جزوه «فاطمه هویت گمشده زن در تاریخ» تو سایت نیست. لطفا بگذارید‌ خیلی ممنون از زحمات شما و استاد طاهرزاده ی بسیار عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ی مذکور، تایپ نشده است. فکر می‌کنم کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» جوابگو باشد. موفق باشید.

23331
متن پرسش
سلام: سوالی ندارم فقط دلم گرفته، وقتی روح بزرگی رو به زور وارد تن به این کوچکی کرد و هرچه دید کوچک بود و هرچه شنید کم بود و هرچه گفت بی ارزش بود خب معلومه که بزرگی یادش میره. خدایا ازت گله مندم، سرگردونم، دل گرفته ام عمرم داره میره و تو نشستی داری نیگا میکنی، هیچی هم نمیگی! نمیدونم دیگه سیلی های زندگی مال تویه(که بعیده از تو) یا از خود احمقم دارم میخورم. خدایا یه چی بگم برم، وقتایی ناشکری می کنم و هر چی به اون عقل پاره سنگ برداشته ام میرسه میدم بیرون و تو رو محکوم می کنم به ساختن دنیای به این مزخرفی، فقط یه چیز فقط و فقط یه مساله منو شرمنده میکنه و سرمو از شرم ميندازم پایین و میرم پی دردای قلبم. اونم حسین تو هست. همین. وقتایی فکر می کنم که تو خدای امام حسین بودی عاشقت میشم، و اون وقتا دنیایی که ساختی شبیه بهشت میشه چون امام حسین تو اینجاست. حالا دیگه دلم یه جور دیگه میگیره (عمری که صرف حسین نشه، از اول هم وبال گردنه)... برم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ببین وقتی با نظر به  سیره‌ی اولیاء الهی مثل مولایمان علی «علیه‌السلام» و جانِ جانمان حسین شهید «علیه‌السلام» به زندگی می‌نگریم، چه اندازه همین دنیای به ظاهر تنگ برای زندگی حقیقی گشوده می‌شود. خودمان را مشغول زندگی‌های تنگ کرده‌ایم و بقیه را مقصر می‌دانیم. گفت: «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهان‌های فراخ». موفق باشید

23325
متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی: سوالی از خدمتتان داشتم در مورد روایت حارثه بن مالک که درباره حقیقت ایمان و یقین نقل شده و ایشان را بعنوان کسی که به درجات بالای ایمان و یقین رسیده بصورت جوانی زرد و تکیده و بی رغبت به دنیا تصویر می کند. از سوی دیگر در روایات دیگر نشاط و شادی عمیق را از ویژگیهای مومن واقعی نقل کرده اند برای ما که توفیق زیارت ائمه علیهم السلام را نداشتیم آنها که الگوی تام و تمام هستند را ندیدیم چه تصویری باید از یک انسان مومن داشته باشیم؟ می دانم ایمان درجات دارد ولی آن توصیف از جوانی که به یقین رسیده چهره ای افسرده را ترسیم می کند که آنقدر غرق در عوالم ملکوت است که نمی تواند سازندگی برای این دنیا داشته باشد. جا انداختن این قضیه بخصوص برای نسل جوان مشکل است و شرح اینکه چطور می شود هم به نهایت ایمان رسید و هم در دنیا خوب زندگی کرد و بهانه ای نشود برای برچسب افسردگی زدن به مومنان. امیدوارم منظورم را درست منتقل کرده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت جناب حارثة ابن مالک مربوط به مرحله‌ی خاصی است که برای انسان پیش می‌اید. ولی همان‌طور که متوجه‌اید اسوه‌ی ما ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» هستند که هیچ‌وقت از نشاط و تحرک خود به بهانه‌ی سلوک کم نکرده‌اند. موفق باشید

23274
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: در حرکت روی برگرداندن امیرالمومنین علی (ع) از کشف حجاب عمروعاص لعنه الله علیه و روی برگرداندن آن حضرت چه رازی نهفته است؟ آیا حیاست؟ آیا نگاه نکردن حرام است؟ آیا قابیل نشدن است؟ در مقابل مکر قابیلی عمروعاص چرا مولا و مکر واللهی نکرد که کار تاریخ! در آن صحنه عوض شود؟ اگر قرار است قابیلیان زمان از هابیلیان زمان و ورع ها و تقواهایشان سوء استفاده کنند که دیگر الفاتحه به حیات بشریت و..! والله اعلم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علی «علیه‌السلام» با آن تقوا، آن علی‌ای شد که امروز من و شما از او حیات و هدایت می‌گیریم عمروعاص و قابیل با همان رویکرد علوی است که امروز پوچ و هیچ‌اند. موفق باشید

23268
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: ما نسبت مان با حضرت حجت (عج) چطور باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

23251
متن پرسش
سلام: بطور خلاصه و با این مضمون فرمودید: «آدم فراموش کرد که باید عبد باشد و پیشنهاد شیطان رو پذیرفت و این قصه آدمیت است و نه شخص آدم» و بنابراین محمد و آل محمد هم جز همین آدمیت هستند حال چگونه می توان تصور کرد که ذواتی مانند محمد و آل محمد لحظه ای عبد بودن رو فراموش کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که اولیاء معصوم بالاخره در زمین نیز حاضرند، به نظر می‌آید باید بین مقام نور عظمت آن‌ها که مقامِ هدایت‌گری آن‌ها می‌باشد، و وَجهِ طبیعی و زمینی آن‌ها تفاوت قائل شد. مقام نور عظمت آن‌ها، فوقِ بهشت و زمین است تا بحثِ هبوط بخواهد مطرح باشد. موفق باشید 

23240
متن پرسش
سلام: ۱. آیا حقیقت خداوند همان الله است؟ یعنی بالاترین مرتبه خدا همان ذات است؟ از ذات فراتر هم داریم؟ ۲. اینکه ائمه از شرک و گناهان به درگاه الهی استغفار می کنند به چه دلیل است؟ همچنین منظور از گناه گذشته و آینده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سوره فتح چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات هرچیزی همه‌ی آن چیز است، دیگر بالاتر معنا نمی‌دهد. ۲. استغفار اولیاء الهی به تعبیر اساتید بزرگ «للدفع» است یعنی آن‌که گناه سراغ‌شان نیاید و نه «للرفع» که بخواهند گناهِ انجام‌شده را رفع کنند ۳. علامه طباطبایی در تفسیر آیه‌ی «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقيماً» (2)/فتح) نکات ظریفی دارند که خوب است به تفسیر قیّم المیزان رجوع شود تا معلوم گردد «ذنب» در این آیه به معنای گناه نیست که بحث آن مفصل است. موفق باشید

23238
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد بزرگوار: نمیدونم چقدر از فضای تهران خبر دارید متاستفانه فضای فساد و بدحجابی در تهران هر روز بدتر از دیروز می شود و یک سری ها بدون هیچ ترسی سر لخت در خیابان ها ظاهر می شوند و چیزی سر نمی کنند. وظیفه ما در قبال این موارد چیست؟ اگر امر به معروف است در این موارد نه احتمال تاثیر وجود دارد و حتی احتمال درگیری وجود دارد بعضا هم شده که کسی تذکر دهد و تعداد زیادی از مردم همراه آن بدحجاب شوند و از این صحنه فیلم برداری بشود و برای شبکه های مجازی و ماهواره ای فرستاده شود و پخش شود استاد به نظر شما انتهای این جریان فساد و غرب دوستی چه خواهد شد؟ وظیفه ما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به پیامبر خود می‌فرماید: «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُريدُ اللَّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» (176)/آل‌عمران) آن‌هایی که با حضور اسلام و با روبه‌روشدن با حقیقت توحید پشت به آن می‌کنند و سعی می‌کنند در فضای دنیای کفر ادغام شوند، تو را نگران نکند، اینان هیچ ضرری به حرکت بزرگی که پیش آمده است نمی‌زنند، بلکه موجب تصفیه‌شدن حرکتی می‌گردند که بنا است به ظهور آید. حضرت حق همین امر را به نحوی مفصل‌تر و با نظر به تحریکاتی که عنصر یهودیت پیش می‌آورند در آیه‌ی 41 سوره‌ی مبارک مائده مطرح می‌فرمایند که اگر عمری باقی بود در هفته‌ی آینده عرایضی در این مورد خواهد شد. مطمئن باشید وقتی با هرچه بیشتر روشن‌شدنِ ناتوانی غرب، جهت‌ها تغییر کرد همه‌چیز عوض خواهد شد. لذا باید همه‌ی همت خود را در راهی که نایب امام زمان «حفظه‌اللّه» در مقابل ما گشوده‌اند و آن، عبور از فرهنگ استکباری است؛ گذاشت. موفق باشید  

23201
متن پرسش
سلام علیکم: رابطه خوردن انار که یک میوه مادی و دنیایی است با صبح جمعه و نورانی شدن دل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

23192
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 23151 منظور من این بود که اگر دعایی و خواهشی از امام زمان بکنیم ایشون این خواسته رو اجابت میکنن یا نه؟ یعنی خیالمون راحت باشه؟ منظورم اصلا تعیین تکلیف نبود بلکه یه نوع اجابت حاجت بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ما چنین ورودی در آموزه‌های دینی نداریم. چرا به همان راهی که ادعیه‌ی ما در مقابلمان گذاشته‌اند نرویم؟! موفق باشید

23181
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد با شخصی که ادعا داشت مدت مدیدی پای درس عارفی بوده در مورد آقای سروش بحث کردیم این شخص خیلی تعریف و تمجدید می کرد از سروش و بنده هم بعضی از عقاید ایشونو عنوان کردم که با برخورد تند ایشون مواجه شدم و ضمن دعوت بنده به رعایت تقوا، متهم شدم به تهمت به جناب سروش، بعدم گفتن شما متعصبین و آدم متعصب هم خونریز و جنین هستش، و مشکل از فهم عرفان شماست و دکتر سروش نگفته که وحی خواب و رویاست بلکه گفته وحی از طریق خواب و رویا به پیامبر می رسیده و ایشون در کجا خلاف شریعت صحبت و موضع گیری داشتن، و اشاره به دار زدن حلاج کردن و اینکه کار ما هم مصداق کار همون افراده و چیز تازه ای نیست، حالا این شخص به عنوان استاد عرفان در گروهی در حال فعالیت هستن. استاد ممنون میشم نظرتون رو در این مورد و همچنین چگونگی برخورد درست با این دست افراد بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است در کانال سخنرانی‌ها در تلگرام، جلسات 39 و 40 «دینداری در عصر مدرن» از دکتر سروش را استماع فرمایند تا معلوم شود چگونه ایشان سختْ معتقدند قرآن ساخته و پرداخته‌ی افکار حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است و حتی می‌گویند دو سوم قرآن که به صحنه‌های تاریخی اشاره دارد، هیچ ربطی به امروز ما یعنی در عصر مدرن ندارد. موفق باشید

23179
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: Hقای رایفی پور ظاهرا در یکی از صحبتهایشان می فرمایتد از علایم آخر الزمان همین وسایل ارتباط جمعی مانند موبایل می باشد که عالم را به یک خانه تبدیل کرده که به همان راحتی اعضا خانه همه با هم در ارتباط اند و از حال یکدیگر با خبر و استناد آن نیز مربوط به سخنرانی آیت الله خزعلی در سال 1355 می باشد که در آن سخنرانی می فرمایند در دوران ظهور مومن به کف دست خود نگاه می کند و از حال برادر مومن خود در آن طرف عالم با خبر می شود لطفا نظر خود را در این باره بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نحوه ارتباطی که مؤمنین در آخرالزمان دارند، از جنس دیگر است و رابطه‌ی معنوی و روحانی با همدیگر پیدا می‌کنند. موفق باشید

23151
متن پرسش
سلام استاد گرامی وقت شما بخیر: من به سوالی داشتم و پاسخ این سوال را جاهای دیگر نتوانستم پیدا کنم. اگر ما از امام زمان (عج) بخواهیم به نیت و حاجت مد نظر ما نمازی بخوانند (مثل نماز جعفر طیار) آیا ایشان حتما حتما این لطف را در حق ما می‌کنند؟ یا معیار و ملاک برای انجام این کار از طرف ایشان‌، اعمال ما است و قطعی نیست؟ (منظور من به جز دعاهای همیشگی و طلب استغفار و... برای شیعیان است.) آیا در روایات به این موضوع اشاره شده است؟ پیشاپیش کمال تشکر را دارم بابت پاسخگویی. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست ما تکلیف برای آن حضرت معلوم کنیم! موفق باشید

23140
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد سوالی داشتم. بنده باید تحقیقی آماده کنم درباره نکات آموزنده و نکات کلیدی و مهم زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی زندگینامه نباشه. قسمت های مهم زندگی پیامبر باشه. استاد شما کتابی مدنظرتون هست که به بنده معرفی کنید؟ و اینکه گفتن حتما باید مستند داشته باشه یعنی هر چیزی که می نویسم باید مستندش هم بنویسم. اگر شما کتابی مد نظر دارید به بنده بفرمایید لطف بزرگی می کنید. خیلی تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «سنن النبّی» از علامه طباطبایی جوابگو باشد. در ضمن قسمت دوم کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست نکاتی در رابطه با سیره‌ی پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» متذکر شده است. موفق باشید

23136
متن پرسش
سلام: در سایت دنبال جزوه «قرآن هرگز تحریف نشده است» گشتم نبود. و یا آن دو جزوه دیگر که چرا نام حضرت علی (ع) در قرآن نیامده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه جزوه‌ی «قرآن هرگز تحریف نشده» است بر روی سایت نیست ولی احتمالاً متن جزوه را می‌توانید از جناب حاج آقای نظری تهیه نمایید. در مورد آن‌که نام حضرت علی «علیه‌السلام» چرا در قرآن نیامده است؛ عرض شد به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. اصل کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

23118
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در این شرایط چگونه راه را تشخیص دهیم؟ در باره عجل و جسد و خوار از محضرتان سوالی شد که به زیبایی پاسخ دادید: «حقیقتاً خداوند ملت‌ها را بعد از به‌ظهورآوردنِ حقیقت آزمایش می‌کند و در فتنه می‌اندازد تا معلوم شود آیا بر عهد گذشته هنوز باقی‌اند و فرعونی فکر می‌کنند، چون فرعون بت‌پرست بود، یا الهی فکر می‌نمایند؟ خوار آن گوساله، صدایی بود کاملاً شبیه یک موجود زنده و امتحانِ سختی بود. وعده‌ی رفاه می‌دهند در حالی‌که حقیقت ندارد. رفاه را باید در بستر رحمت واسعه‌ی الهی پیدا کرد و نه در بستر گوساله‌ای مثل فرهنگ غرب.» اینجا سوال دیگری مطرح است فضای فکری و سوال خود را می نویسم مواردی که لازم به اصلاح هست را نیز بفرمایید البته مهمترین چیز پاسخ سواله ۱. برای شخصی که بینش صحیح توحیدی دارد قبل از فتنه گوساله مشخص است که چه افرادی در نبود حضرت موسی (ع) گوساله پرست می شوند و چه افرادی در راه حق باقی خواهند ماند سوال این است که گمراهان چه مواجهه غلطی با حضرت موسی (ع) داشتند که به چنین سرانجامی دچار شدند اشتباه کارشان کجا بود؟ متناسب با این سوال دو تا سوال مطرح میشه که دونستن جواب اینها هم برام مهمه: الف ) فرض بگیریم شخصی هستیم که ایمان نصفه نیمه ای داریم و در معرض فتنه و دو راهی انتخاب هارون علیه السلام و یا گوساله سامری قرار گرفتیم آن چشم روشن را هم نداریم که بسادگی نور و حقانیت حضرت هارون (ع) را ببینیم در این دو راهی باید چه کار کنیم که حق را تشخیص دهیم؟ جواب احتمالی: شاید عملی، دعایی چیزی که از خدا بخواهیم و نتیجه آن برای ما حجت باشد. ب) فرض کنیم به هر دلیل اشتباهی در فتنه فرو رفتیم و گمان کردیم گوساله پرستی حق است در این شرایط در اواسط کار به حقانیت خود در گوساله پرستی شک کردیم خواستیم از کار خود مطمئن یا منصرف شویم در این شرایط دومی باید چکار کنیم که حق را تشخیص دهیم عملی که نتیجه آن برای ما حجیت داشته باشد. دوباره مثل قبل عملی دعایی چیزی در مورد سوال اول بنظرم می رسه شخص باید از پیامبر الهی برای روشن شدن عقل خود و چشم دل خود کمک می گرفت ولی این کار رو نکرد و همه جا حضرت موسی (ع) بجای او دید و بلکه با ولایت خود او را بسمت خیر سوق داد و از بدی باز داشت حال با وجود ظاهر الصلاح بودن با حذف حضرت موسی (ع) از شخصیت چنین فردی این شخص به ذلت خواهد افتاد، این مورد همه جا دیده میشه شخصی که تحت ولایت استادی هست و از وضعیت حال خودش برای خود خیالاتی داره ولی بعد از حذف استادش ولایت الهی از دستش میره و معلومه جایگزینش چه چیزی خواهد بود، و یا زمانی که از خداوند یک گشایش عمومی در کار همه بوجود میاره در پرتو اون گشایش بسیاری به راه حق می رن ولی بعد مدتی اون گشایش عمومی برچیده می شه و اون حالی که اون موقع داشتی هرگز بدست نمیاریم. (در این مورد فضای فکر خود را بیان کردم تا مواردی که ازشون غفلت شده و خطا ها و اشتباهات رو بیان کنید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:غفلت بنی‌اسرائیل در همراهی‌نکردنِ حضرت موسی «علیه‌السلام» به جهت آن بود که جایگاه زعامتِ قدسی و الهی آن حضرت را برای هدایتِ تاریخی آن قوم در نیافتند. حال اگر هم در هر موقعیتی به خود می‌آمدند، در صورتی سر به سلامت می‌بردند که به جایگاهِ هدایت الهی آن حضرت نظر می‌انداختند وگرنه به جهت خلاف‌کاری‌های اطرافیان جناب عثمان به علی «علیه‌السلام» برگشتن، ولی نه از آن جهت که آن حضرت مظهر هدایت الهی است، نتیجه نخواهد داد. باید همواره به زعیمِ الهی تاریخی خود فکر می‌کردند و «توبه» هم یعنی برگشت به زعیم از آن جهت که او مسیر هدایت الهی است. موفق باشید

نمایش چاپی