بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6362
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی در مورد نحوه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام در کتاب ارزشمند نفس المهموم مرحوم شیخ عباس قمی 5 روایت امده از لهوف - ارشاد - ابومخنف - کلبی و احتجاج فقط یکی از انها یعنی کلبی بیان داشته حضرت طلب اب کرد بقیه فرموده اند حضرت علی اصغر در دستان حسین علیه السلام به شهادت رسید و در دو تا از ان روایتها می فرماید او طفلی بود که از ظاهر بر میاید بیش از شش ماه داشته و ان دو روایت اشاره به شیرخواره بودن او دارد و در هیچکدام از روایتها به شش ماهه بودن ایشان تصریح نشده است. برای همین اولویت به عدم درخواست اب است طبق مستندات تاریخی. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً دو نفر بوده‌اند؛ یکی آن‌که یعقوبی می‌گوید که شیرخواره است و در خیمه به شهادت رسیده و دیگری آن را که حضرت به میدان آوردند و گویا این دو نفر بین مورخین قاطی شده. موفق باشید
6341
متن پرسش
با سلام خدمت استاد. سوال این هست بزرگان دین در مورد روضه خوانی و مداحی شهیدان کربلا می فرمودند ک روضه خوانی و ذکر مصیبت مکشوف نداشته باشید هنگامی ک مداح چنین اصولی را رعایت نمیکند ایا ما وظیفه داریم ک اشکال کنیم ؟این امر بمعروف و نهی از منکر باید به چه شکل باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:خوب است به آن‌هایی که مکشوف مصیبت‌ها را مطرح می‌کنند تذکر دهید، زیرا با مکشوف‌گفتن مصیبت، مصیبت را محدود می‌کنند به همان صحنه در حالی‌که وقتی به اجمال متذکر شوند انسان در افقی بالاتر از یک صحنه‌ی محدود به موضوع می‌نگرد. موفق باشید
6342
متن پرسش
سلام برای اطلاع بیشتر درباره جمله (انا القتیل العبرات) باید به کدوم جزوه مراجعه کنم اگه امکان داره توضیحاتی برای من ایمیل کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در صفحه‌ی 228 و در کتاب «کربا؛ مبارزه با پوچی‌ها» صفحه‌ی 158 و در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» صفحه‌ی 121 عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
6345
متن پرسش
سلام ایا اقای شحیطاوی را میشناسید معلم قران ما هستند از دانشجویان شما بوده اگر ممکنه کتاب کر بلا و مبارزه باپوچی ها را در سایت بگذارید باتشکر محمد بالدی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلام مرا به ایشان برسانید و بفرمایید هنوز آن کتابی که هدیه فرمودند برایم قابل استفاده است. کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» بر روی سایت هست. موفق باشید
6354
متن پرسش
سلام.با توجه به این که زمان مربوطبه عالم ماده می باشد وبعد از مرگ ودربرزخ زمان موجود نیست وهرکس هم با توجه به امیال وتعلقاتی که به عالم برزخ داشته درآن می ماند ومثلا برخی 70هزارسال یا بیشتر.با این مقدمات حضرات معصومین(ع)بعداز شهادتشان به برزخ می روند ودرآنجا توقفی دارند ویا یک سره به قیامت می روند ویا فوق این حرفها می باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اَلآنَ قیامتی قائم» و همین حالا آن حضرت از برزخ گذشته‌اند، می‌توان گفت حضرات معصومین به یک معنا خودشان صاحب قیامت‌اند که در سوره‌ی اعراف تعبیر «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجال‏» را کرده که امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: مائیم آن‌هایی که بر اعراف‌اند. زیرا رجالی که بر اعراف‌اند اذن می‌دهند چه کسی به بهشت برود و چه کسی به بهشت نرود. موفق باشید
6323
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی من میخواستم راجع به زندگی قبل از شهادات یاران امام حسین (ع) و وقایع کربلا و هم چنین بعد از ظهر عاشوراو چگونگی حرکت کاروان اسرابه سمت شام و حوادثی که برای آنها اتقاق افتاد و مسیر حرکت کاروان و هرچیزی در این باره، مطالعه کنم. لطفا با معرفی کتب دراین زمینه و در صورت امکان معرفی شخص یا اشخاصی که در این زمینه به صورت جامع و کامل تحقیق کرده اند، مرا یاری کنید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع، مجلدات کتاب «عنصر شجاعت» و یا «هفتاد و دو تن و یک تن» از آیت‌اللّه‌ کمره‌ای و کتاب «نفس المهموم» جناب شیخ عباس قمی خوب است. موفق باشید
6337
متن پرسش
سلام علیکم ، ادامه سؤال 6275: . در سؤال 6275 فرمودید : "ثانیاً: بر فرض که برنامه‌ها عین برنامه‌ی برادران باشد، آیا این درست است؟ آیا زمینه‌ی اجتماعی ما همان نوع فعالیتی که برای طلّابِ مرد فراهم کرده است برای خواهری هم که رسائل و مکاسب خوانده و در درس خارج فقه شرکت کرده، فراهم نموده؟ ". مشخصا منظورتون از زمینه ی اجتماعی چیست ؟ مصداق های خارجی زمینه ی اجتماعی که برادران فقه و اصول خوانده ، دارند چیست که وجود آن زمینه ها برای خواهران محل سؤال است ؟؟؟ . استاد ، من این دو تا راه را تصور می کنم : 1 ) راهی که صرفا تو فضای معرفتی کار عمیقی صورت بگیرد و تقریبا چیزی شبیه شاگردان شما که شارح مباحث شما هستند ، شارح مباحث معرفتی باشیم ، این راه هم از طریق ادامه دادن دانشگاه و هم از طریق حوزه محقق می شود و خیلی نیاز به کار عمیق و دقیق در زمینه ی فقه و دیگر دروس حوزه نیست و شاید از طریق دانشگاه این کار زودتر محقق می شود. 2) کار در زمینه ی نظریه پردازی و نگاه کلان به مسائل انقلاب و پیدا کردن راهکارهای دینی برای حل آن مسائل و برآورده کردن نیازهای حکومت بواسطه ی دین. مثل نشست اندیشه های راهبردی به لحاظ موضوع و مخاطب رهبری که حاکی از این است که زمانه ی ما ، زمانه ای است که متفکران اسلامی باید راجع به مسائل مبتلا به انقلاب باید وارد عرصه ی نظریه پردازی و تولید فکر بشن . ما چون امروز با مسئله ی نظام سازی روبرو هستیم و نظام سازی محقق نمیشه مگر اینکه نگاه فقهی اصولی هم در آن لحاظ بشه چون اصولا نظام سازی مربوط به حوزه ی باید ها و نبایدها ست و در کل هر چیزی که مربوط به عمل انسان می باشد مربوط به فقه می شود ، و چون همان طور که مستحضرید باید پدیده های اجتماعی را با نگاه جامع دید و نگاه های صرفا فقهی یا صرفا فلسفی عرفانی راه به جایی نمی برد ، و به نسبت جامعیت انسان ، باید نگاه انسان برای تمدن سازی جامع باشه و فقه و اصول هم فقط از طریق حوزه قابل دسترسی هست، در این راه دوم گریزی نیست جز رفتن از مسیر حوزه و اجتهاد. مثلا همین موضوع " چیستی زن امروز" که باید به طور جدی موضوع فکر قرار بگیرد که این راه ، مجهز شدن به نگاه فقه اجتهادی و نگاه فلسفی و عرفانی جدی رو می طلبه. در ادامه ، البته هر کدام از این راه ها معایب و مزایایی دارند ، راه اول سهل الوصول ، زود بازده و تحویل گرفته می شود و مسیر روشن و واضحی دارد و با سبک زندگی امروز سازگارتر است اما حیطه ی کار محدود تر است هم به لحاظ عمق هم از نظر وسعت کار. راه دوم ، ابهامات زیادی داره که در وهله ی اول در خود مسیر آموزشی سیستم حوزه وجود داره که آیا این هدف فقهی اصولی رو چقدر می تواند تأمین بکند ؟ دوم چون این مسیر ، وسیع است و زمینه های علمی زیادی را می طلبد ، هم به لحاظ زمانی هم به لحاظ وسعت علمی ، کار زیادی می خواهد و این کار با سبک زندگی امروز و خانه داری و بچه داری و ... معلوم نیست چقدر این زندگی به ما اجازه ی کار علمی را بدهد. و این که چقدر مطمئن هستیم که به نتیجه می رسد ؟؟؟ از طرفی این حسن را دارد که در دل خودش راه اول را البته به اجمال دارد. حسن دیگرش این است که مجهز شدن به راه دوم ، راهی است برای ورود به نهادهای نظام و اثرگذاری بیشتر در انقلاب . دیگر اینکه چون زن متفکر انقلابی تو عرصه های تصمیم سازی و تصمیم گیری نبوده ، خیلی جاها نقایص جدی وجود دارد مثل مواردی که بعضا در مباحثتون اشاره کردید. حالا ما به هر پاسخی که به "چیستی ماهیت و جایگاه زن امروز" برسیم در قالب این دو راه قابل پیاده شدن است ، این طور نیست ؟؟؟ من چون این دو راه در نظرم بوده ، اومدم حوزه ، شما راه دیگری را متصور می دانید ؟؟؟ شما در نظرات قبلی تان این دو راه رو مدنظر داشتید ؟ نظرتان چیست ؟ در انتها ، به نظر شما زن متفکر فعال حاضر در صحنه ی انقلاب ، ذیل حضرت امام ، الآن وجود داره ؟ اگر می شناسید لطفا معرفی کنید و اگر وجود ندارد چرا وجود نداره ؟؟؟ به خاطر اینکه چیستی زن امروز مشخص نیست یا به خاطر اینکه اراده و عزمی نبوده ؟؟ یا شاید رویکرد و نگاهشون درست نبوده ؟؟ لطفا یک آسیب شناسی اجمالی بفرمایید. با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به صورت اجمالی متوجه جایگاه نوینی برای زن مطابق اهداف انقلاب باشیم بالاخره در هر صحنه‌ای که بتوانیم در راستای تحقق آن هدف و به تفصیل‌درآوردن آن اجمال قدم برداریم وارد می‌شویم تا اشراق لازم تجلی کند و راه گشوده گردد. اصل روایت «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُالْفَرَج‏» را رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در همین رابطه فرموده‌اند که می‌توان یکی از مصداق‌هایش را انتظار ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دانست. انتظار فرج یعنی با آگاهی وارد صحنه شویم تا اشراق لازم که نوری است همه‌جانبه تجلی کند، لازمه‌ی تجلی آن اشراق تفکر و تدبّر در موضوعی است که باید اشراق شود، که در این مورد در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
6307
متن پرسش
به نظر شما توزیع کتاب «راز شادی امام حسین در قتلگاه» برای عموم دانشجویان می تواند مفید باشد ؟ متاسفانه در جامعه حتی دانشجویان هم به مطالعه کتب آن چنان که باید رغبت نشان نمی دهند. راه حل ما برای این جریان، مسابقه کتا بخوانی است. آیا مسابقه کتابخوانی لطمه به سیر حضوری در این کتاب نمی زند؟ لطفا کامل توضیح دهید و راه حل خودتان را به ما بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ابتدای کار از آن‌جهت که مقدمه‌ی علم حضوری، علم حصولی است إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود چون افقی را در مقابل خواننده می‌گشاید که برای تحلیل تاریخ امروزش مفید است . موفق باشید
6311
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا امام حسین با وجودی که حضرت علی اصغر بر طبق اشاره خودشان اگر آب میخورد هم جان میداد برایش تقاضای آب کردند؟آیا این نقل صحت دارد که پس از شهادت امام حسین دشمنان حتا متعرض حجاب اهل حرم و حضرت زینب شدند؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت سیدالشهدائ«علیه‌السلام» مأمورند تا عمق انحراف اسلام منهای امامت را نشان دهند و به نور امامت می‌دانند که عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر«علیه‌السلام» طالب است در این مأموریت نقش داشته باشد 2- متأسفانه همین طور است این روایت قلب هر انسانی را به درد می‌آورد که می فرمایدفاطمه صغرا میگوید: من بر در خیمه ایستاده بودم و به پدرم و اصحاب او نگاه میکردم که با بدن‏هاى بى‏سر نظیر قربانیها بر روى رمل افتاده‏اند و اسبان بر فراز اجسادشان جولان میزدند. من با خودم فکر میکردم که آیا بعد از پدرم از دست بنى امیه چه بر سر ما خواهد آمد!؟ آیا ما را بقتل میرسانند، یا اسیر میکنند؟ ناگاه دیدم مردمى که بر اسب خود سوار است زنان را با کعب نیزه خود میراند و آن زنان به یک دیگر پناهنده میشدند. کلیه چادر و دستبند زنان را ربوده بودند. آن زنان فریاد میزدند: وا جداه، وا ابتاه، وا علیا، وا قلة ناصراه، وا حسناه!! آیا فریادرسى نیست که بفریاد ما برسد، آیا کسى نیست که از ما دفاع نماید!؟ قلب من از این منظره دلخراش دچار خفقان شد و اعضایم بلرزه افتادند. لذا از خوف اینکه مبادا آن مرد نزد من بیاید از طرف راست و چپ خود را به عمه‏ام ام کلثوم میرساندم. من در همین حال بودم که ناگاه دیدم آن مرد متوجه من گردید. من از او فرار کردم- گمان میکردم که از دست او سالم خواهم بود. ناگاه دیدم وى مرا دنبال کرد و من از خوف او از خود بیخود شدم، ناگاه دیدم کعب نیزه در میان کتف من قرار گرفته است! من بصورت بروى زمین سقوط کردم و او گوشم را پاره کرد و گوشواره و مقنعه مرا غارت کرد و خونها همچنان بصورت و سر من فرو میریختند و آفتاب سرم را میگداخت. سپس آن مرد بسوى خیمه ‏ها برگشت و من همچنان غش کرده بودم. ناگاه دیدم عمه‏ام نزد من آمد و در حالى که گریه میکند میگوید برخیز تا برویم، من نمیدانم بر سر دختران و برادر علیل تو چه آمده است، من برخاستم و گفتم: اى عمه؟ آیا پارچه‏اى هست که من سر خود را از نظر بینندگان بوسیله آن بپوشانم؟ فرمود: دختر جان! عمه‏ات مثل تو میباشد! من نگاه کردم و سر او را نیز باز دیدم، پشت او بوسیله ضربه سیاه شده بود. : «فقالت یا بنتاه و عمتک مثلک فرأیت رأسها مکشوفة ». موفق باشید
6316
متن پرسش
سلام علیکم چرا داستان حضرت موسی در قرآن کریم اینقدر زیاد آمده است؟حضرت موسی ظهور دهنده کدام اسما الهی بوده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِی کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه» به‏زودى در امت من آن‏چه که در بنى‏اسرائیل واقع شد واقع مى‏شود حتى اگر یکى از آن‏ها در سوراخ‏ سوسمارى رفته باشد امت من نیز همان کار را مى‏کنند. از این جهت با طرح قوم بنی‌اسرائیل در واقع ما را به ما می‌نمایانند. موفق باشید
6318
متن پرسش
سلام علیکم الف)لفظ"حتی"در حدیث ثقلین به چه معناست؟ب)چرا قرآن ثقل اکبر است؟مگر در عالم معنا حقیقت قرآن و اهل بیت جدای از یکدیگرند؟آیا قرآن نازله مکتوب حقیقت محمدیه و پیامبر و اهل بیت ایشان انسان کامل نازله از همان حقیقت محمدیه نیستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای حتی است یعنی همچنان ثقلین از هم جدا نیستند تا وقتی حوض کوثر که مقام انوار الهی است ظهور کند و معلوم شود که یک حقیقت بودند به دو جلوه. ولی در عالم تدوین قرآن مکتوب محور است و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به عنوان انسان‌های معصوم کامل‌ترین شکل رجوع را به قرآن دارند و کامل‌ترین تبیین از قرآن به وسیله‌ی آن‌ها انجام می‌گیرد. پس از آن‌جایی که آن‌ها نیز به قرآن رجوع دارند قرآن ثقل اکبر است و آن ها ثقل کبیر. موفق باشید
6320
متن پرسش
سلام علیکم از یکی از بزرگان شنیدم که میفرمودند:با توجه به اوصافی که برای ذوالقرنین در قرآن کریم ذکر شده میتوان چنین نتیجه گرفت که ایشان حضرت حجت هستند،اگر شما این نظر را قبول دارید،آیا وقایعی که برای ایشان ذکر شده بعدا اتفاق خواهد افتاد یا هرکدام نماد هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته‌ی دقیقی است که جناب آقای عبداللّه مستحسن در کتاب‌شان مطرح می‌کنند. موفق باشید
6291
متن پرسش
سلام.با حسرت ابدی سوختن در مشاهده عشق بازی حسین چه کار کنیم؟چرا این دلدادگی و این نهایت بندگی و عشق بازی به او رسید؟چرا همه چیزش را باخت تا حرفی برای کسی نماند؟از آن مرد چه بخواهیم؟به او چه بگوییم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» راه پذیرفتن ولایت اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» را نشان دادند و این‌که اگر از این ولایت غفلت کنیم چه فجایعی به‌دست ما مسلمانان صورت می‌گیرد. این حداقل بهره‌ای است که برای سعادت خود باید مدّ نظر قرار دهیم. عرایضی در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» از جهات دیگر داشته‌ام. موفق باشید
6278
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد ...اگر خدا بخواهد اربعین برای اولین بار عازم کربلا هستم. ترس زیادی دارم. از اینکه حق این زیارت را ادا خواهم کرد؟ با غفلت ها و گناهان احتمالی بعد آن چه کنم؟ بعد هم یک سوال دیگر داشتم اگر ممکن است راهنمایی هایی برای بدست آوردن یک زیارت پربرکت و پر از معرفت بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «خوش خرامان می‌روی ای جان جانان بی ما مرو» امیدوارم خداوند به بنده نیز توفیق پیاده‌روی از نجف به کربلای معلّی را بدهد و در کنار ولیّ‌اللهی همچون جابربن‌عبداللّه در روز اربعین به زیارت مولایمان حسین‌بن‌علی«علیه‌السلام» نایل شویم و از آن اسراری که تنها با عزاداری و زیارت آن امام به دست می آید بهره‌مند گردیم تا در تمام عمر چشممان را از امام حسین«علیه‌السلام» بر نداریم. گفت: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست.... با کریمان کارها دشوار نیست». با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» این‌طور برخورد نکن، با همه‌ی امید برو که او هیچ‌کس را ناامید نمی‌کند. مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح یک قسمت در آداب زیارت دارند که مطالعه بفرمایید و یک قسمت هم در رابطه با زیارت امام حسین«علیه‌السلام» دارند که بسیار مفید است، قبل از سفر مطالعه کنید. در مورد حضرت علی«علیه‌السلام» همان زیارت اول را هر روز صبح یا پیش از ظهر با آداب کامل انجام دهید و بعد از ظهر زیارت امین‌اللّه را و یا زیارت عالیة المضامین را و در روز آخر هم وداعی را بخوانید که بعد از زیارت عالیة‌المضامین آمده. در مورد امام حسین«علیه‌السلام» نیز زیارت اول را بیشتر مدّ نظر قرار دهید و در آن‌جا هم عالیة المضامین و وداع همان باشد که عرض کردم. موفق باشید
6279
متن پرسش
سلام. با اینکه دیگر اصلا رویم نمیشود که وقت گرانبهای شما را بگیرم ، ولی با نظر به لطف و مهربانی شما ، یک سوال دیگر می پرسم. استاد گرانقدر! در پاسخ به سوال 6230 ، شما بنده و دیگر دوستان را دعوت کردید به عقلی که صدها سال است فراموش شده و دعوت کردید به چیزی که بیان پذیر نیست ، ولی معنا دار است و کشف تاریخ جدید در گرو فهم معنای آن می باشد. برایم روشن شد که فرمایشات اخیرتان انوار حکمتی بود که با سبک مغزی امثال بنده ، به بحث های سیاسی متداول ، تقلیل پیدا کرده و در این فضا تحلیل میشد! با عرض پوزش از گذشته ، خواهش میکنم در صورت صلاحدید ، فتح بابی در مورد آن عقل فراموش شده چند صد ساله و آن مفهوم بیان ناپذیر ولی معنادار ، بفرمایید تا کمی ذهن مان آماده شده و بعد آن کدهایی بدهید که بتوانیم با تحقیق و مطالعه در آنها ، کمی بفهمیم ،‌ آنچه را که شما می فرمایید. ان شا الله خدا برکتی به وقت و عمرتان بدهد که این مزاحمت های امثال بنده را به بهترین شکل جبران کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح بحث در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشوده شده و در محرم امسال نیز تحت عنوان «جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن‌سازی غدیر و کربلا» و «کربلا؛ نقطه‌ی عطف تقابل تمدن اسلامی با تمدن جاهلی» سخنرانی داشتم که اگر صوت آن را استماع فرمایید إن‌شاءاللّه چیزکی ظهور می‌کند. موفق باشید
6280
متن پرسش
سلام باحضور اشخاصی مثل حبیب ابن مظاهر و سلیمان ابن صرد خزایی و ... مسلم ابن عقیل در کوفه تنها وغریب بود و آنها مسلم را در خانه راه ندادند و از او حمایت نکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نقشه‌ی عبیداللّه همه‌چیز از هم پاشید و همه‌ی نیروهای انقلابی غافلگیر شدند. موفق باشید
6282
متن پرسش
سلام اقای طاهرزاده. امیدوارم حالتون خوب باشه.تازه با شما و اثار شما اشنا شدم.سوالم در مورد روایتی ک خیلی من ب فکر واداشته تنها 1در خواست دارم اینکه برام روشن کنید ایا چنین حدیثی صحیحه یا حتی شما تا بحال اون شنیدید.. روایت این هست ک پیامبر برای حجامت میرن پیش یکی از صحابه خودشون اون فرد مرید و عاشق ایشون بوده بعد از اتمام کار فرد خون حجامت را سر می کشند ک پیامبر از این کار ناراحت می شوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم این روایت را شنیده‌ام ولی آخر آن را نشنیده‌ام که پیامبر از خوردن خون حجامت خود ناراحت شوند. در هر حال وقتی خداوند در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب می‌فرماید شما اهل‌البیت را از هرگونه پلیدی پاک کردم و لذا نه نقص علمی داشتند و نه نقص عملی و نه پلیدی جسمانی و به همین جهت طرف خوب می‌فهمیده آن خون مثل سایر خون‌ها پلید نیست. البته ما بیشتر به کمال آن بزرگان در جنبه‌های علمی و عملی نظر داریم و سیره‌ی علماء دین آن است که به جای ورود به این نوع ابعاد آن ذوات مقدس به ابعاد علمی و عملی آن‌ها ورود پیدا کنند. موفق باشید
6258
متن پرسش
سلام.1 - می خواستم بپرسم که رجعت ائمه به چه صورت است؟یعنی با چه جسمی و چرا ؟ چون من یک جا شنیده ام که ائمه بجز امام زمان (عج) با بدن مثالی رجعت می کنند 2- اگر در حکومت دینی عده ای خواستار آزادی یــــک کار حرام شدند مثلا آزادی شراب , تکلیف چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت حضور در این دنیا تنها با جسم این دنیایی ممکن است 2- این سؤال فقهی است بنده صاحب‌نظر در این امر نیستم. موفق باشید
6265
متن پرسش
باسلام و ادب خدمت استاد گرامی مطلب شما درباره جایگاه انقلاب اسلامی که در آن با بررسی نظریه غدیر از غدیر خم تا انقلاب اسلامی پرداخته اید و سیر صعودی غدیر را بررسی نموده اید بسیار جالب است ،امابه نظر میرسد جایگاه حکومت ال یویه در این مطلب خالی است ، در صورت امکان به این مسئله نیز بپردازید تا بتوانیم تحلیلی کامل تر داشته باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آل بویه و یا سربداریه؛ ظهورات عهدی است که شیعیان با غدیر داشتند که در هر فرصتی آن عهد را ظهور می‌دادند و از این جهت نسبت به صفویه نقطه‌های کوچکی هستند که از یک جهت با حضور چشم‌گیر خلفای اهل سنت به حاشیه رفتند ولی وجود آن‌ها حکایت از آن دارد که روحی از شیعیان در تاریخ هست و همین روح است که در نهایت منجر به سلسله‌ی صفویه شد و صفویه با نظر به همین زمینه‌ها و پشتیبانی همین روحیه‌ی مذهب رسمی نظام خود را تشیع اعلام کردند. موفق باشید
6269
متن پرسش
سلام . استاد برای تقویت ایمان و معرفت به ائمه اطهار مطالعه کردن چند درصد راه است؟ آیا مطالعه میتواند ما را به ایمان واقعی برساند . تازگی ها سینه ام تنگ شده و فقط از خدا طلب ایمان و معرفت به اهل بیت میکنم ولی به جوابی نمیرسم . لطفا کمک کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شناخت ائمه«علیهم‌السلام» بسیار در رجوع به آن‌ها مؤثر است. مثلاً آن‌طور که علی«علیه‌السلام» در روایت حقیقت نوری خود را معرفی کرده‌اند می‌تواند زمینه‌ی اُنس با آن انوار مقدس را فراهم کند. موفق باشید
6256
متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت نوشته بودید که تنها محبت به اهل بیت عشق مجازی است در حالیکه عشق اهل بیت مرز بین عشق مجازی و حقیقی است نکته ی دیگر هم این است که به نظر باید بالاترین عشق برای اهل بیت باشد نه فقط عشق برای اهل بیت باشدجدا از اینکه "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست"، به هر کسی به میزانی که نور اهل بیت را دارد باید عاشق بود و از جلوه های خداو اسمای اعظم او در برادران دینی لذت برد بلکه مبهوت شد در همین مورد علامه جعفری در مورد اتحاد روحی بین اهل معنی و برادران دینی دارند که خیلی قشنگ است.لطفا مطالب بالا را تایید یا رد کنید و توضیح دهید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اصطلاح نیست در مقابل عشق به حضرت حق که عشق حقیقی است محبت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که آینه‌ی تجلی کامل اسماء الهی است را عشق مجازی می‌گویند چون در هر صورت تمام کمالات آن‌ها از حضرت حق است. موفق باشید
6250
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز با توجه به انکه جدیدا در بعضی محافل امام حسین علیه السلام بحث نذر کتاب در حال گسترش است شما با توجه به شرایط فعلی انقلاب چه کتابی را توصیه میفرمایید تا ما انشا الله در میان عده ای از عزاداران توزیع کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «حماسه‌ی حسینی» از شهید مطهری برای عموم مردم مفید است. موفق باشید
6233
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا علیه السلام استاد گرامی به طور کلی و در این ایام خصوصا چطور مطمئن باشیم اشک و گریه ما از قلب و به خاطر نزدیکی به حقیقت اهل بیت علیهم السلام است و نه تاثیر از مداح و شرایط جلسه.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مداح ها عموما متذکر افقی هستند که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» و اصحاب بزرگوار آن حضرت در مقابل ما نمایان کردند، پس جای نگرانی نیست. موفق باشید
6234
متن پرسش
باسلام 1.به نظرشما آیا برگزاری مراسم شیرخوارگان درست است واینکه بچه ها را می آورند و گریه میکنند؟ 2.مراسم جشن نیکوکاری به نظر شما حسن فاعلی دارد چون معمولا دختر بچه ای را در تلویزیون می آورند که ما محتاج یاری شما هستیم و مردم به خاطر دلسوزی و ترحم به آنها کمک می کنند و حال اینکه شهیدمطهری می فرماید فعل اخلاقی به غریزه های نوع دوستی تعلق نمیگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت دلیلی بر نفی آن نداریم می‌توان از هر دوی آن‌ها نگاه‌های خوبی را متذکر شد؛ به مادران گفته شود شما علی اصغر تربیت کنید و به مردم متذکر شویم برای خدا کمک کنید و نه صرف جواب‌گویی به عواطف. موفق باشید
6228
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز استاد می خواستم بدانم ما چرا باید بر امام حسین گریه کنیم ؟ و فلسفه ی گریه کردن ما چیست ؟ و اینکه احساس میکنم که گریه هایم از روی عاطفه و مظلومیت این خاندان است. باتشکر از مسئولین سایت خواهش میکنم اگر امکان دارد جواب سوال را ایمیل کنند با تشکر ve
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم:بر روی سایت در قسمت یاد داشت ویژه بحث جایگاه اشک شده عین آن متن را خدمتتان کپی می کنم. بسم‌الله‌ الرّحمن ‌الرّحیم قال الحسین (ع) : أ َنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر[1] من کشته‏ام براى اشک، مؤمن یادم نکند جز آنکه گریه‏اش گیرد اشکی که در شیعه هست با ناراحتی‌های عاطفی و احساساتی فرق اساسی دارد، اشک برای حسین(ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسی و لذا نه تنها شادی و نشاط را از شیعیان نمی‌گیرد، بلکه شادی و نشاط در زندگی شیعیان موج می‌زند. ولی نباید آن را با لذت‌گرایی یکی گرفت، زیرا تفاوت زیادی است بین آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و روح معنوی دارد با آنچه امروز در غرب هست که لذت‌گرایی در آن مقصد و معبود شده است. در شیعه، شور زندگی با یادآوری غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ مرگ آگاهی راه خود را از قهقهه‌های اهل غفلت جدا کرده و سعی دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ کند و اشک بر حسین(ع) نوعی طلب آن فرح است و آن‌هایی که غم غربت در این دنیا را می‌شناسند می‌فهمند حزن مقدس چه حلاوتی دارد و مواظب‌اند گرفتار لذت‌گرایی و خوش‌گذرانی اهل دنیا نشوند و از ارتباط با حقایق وجودی عالم محروم گردند. شیعه و غم و شادی و اشک در زندگی شیعه شادی و طرب موج می‌زند، اما نباید آن را با لذت‌گرایی یکی گرفت، تفاوت زیادی است میان آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و ویژگی معنوی دارد و آنچه امروز در فرهنگ غرب هست که در آن لذّت‌گرایی مقصد و معبود شده است. در شیعه شور زندگی یا فرح، با یادآوری نوعی غمِ غربت نسبت به وطن معنوی، همراه است، که موجب حزن می‌گردد. این حالت از جمله حالاتی است که در اشعار عرفانی ما هویدا است و معلوم است که این حزن با ناراحتی عاطفی فرق بسیار دارد. از آن‌جا که ما مرگ را در پیش داریم ناممکن است چون غافلان از غیب و قیامت از زندگی لذّت مستانه ببریم، و لذا فرهنگ شیعه در این «مرگ‌آگاهی» راه خود را از قهقهه‌های مستانه‌ی اهل غفلت جدا کرده است و با حزنی معنوی در فرحِ حضور است و متوجه است که ما در مقام موجوداتی معنوی با این عالم بیگانه‌ایم و یک نحوه باطن‌گرایی را دائماً مدّ نظر داریم. آن‌هایی که غم غربت را می‌شناسند در دل حزن مقدس، فرح و حلاوتی می‌یابند که قابل مقایسه با شادی‌های اهل دنیا نمی‌باشد. دیدگاه شیعه با پیروی از ائمه«علیهم‌السلام» این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقص‌تر از آن است که بتوان با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد. اگر این غم مقدس نبود عناصر شادی‌بخش افراطی بر زندگی تشیع غالب می‌شد و به مردمی تبدیل می‌شدند که بیشتر لذت‌گرا و خوش گذرانند. حزن شیعه نیز به جهت احساس غم غربت یا حزن معنوی او است که خود را و بقیه را در این غم شریک می‌بیند و اگر این حزن معنوی نبود، خیلی زود فرح، شکل شادیِ بی‌محتوا به خود می‌گرفت و گرفتار لذّت‌جویی حسی می‌شد. جایگاه عزاداری برای امام حسین«علیه‌السلام» 1- عزادران امام حسین«علیه‌السلام» با حضور در مراسم عزای آن حضرت، در واقع خویشتن را مصیبت‌زده و داغدارِ حادثه‌ی عاشورا می‌یابند، گریه سر می‌دهند و بی‌تاب می‌شوند. 2- در اشک برای حسین«علیه‌السلام» آرامشی ویژه و لذتی خاص هست متفاوت با غم‌ها و اشک‌های زندگی روزمرّه، غم معنویت، غم سوختن برای مظلوم، غمی است منشأ حرکت، و پویایی اجتماعی افراد را افزایش می‌دهد و به قلب و روح انسان نشاط همدلی با مظلوم را پدید می‌آورد و لذا از تکرار این غم و اشک ملول نمی‌شود. 3- مهر و محبت به امام معصوم در ژرفای احساسات و عواطف شیعیان آن حضرت جای دارد و با تلاش شیعیان این پیوندِ عمیق عاطفی هرسال تکرار می‌شود، آن‌هم تلاش برای پیوندی عمیق‌تر. و لذا رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا» [2] برای شهادت حسین«علیه‌السلام» در قلوب مؤمنین حرارتی است که هرگز خاموش و سرد نمی‌شود. 4- با توجهِ عاطفی به حضرت امام حسین«علیه‌السلام» سایر ابعاد شخصیت امام و اسلام مدّ نظر قرار می‌گیرد تا علاوه بر نظر به آزادگی و ظلم‌ستیزی و ایثار و حقیقت‌جویی که غذای جان انسان است، به مقام امامت نیز نظر ‌شود و آن دری می‌شود برای فهم معارف اسلامی از طریق روایات آن بزرگان، و فربه‌شدن در فضائلی چون صبر و حلم که زمینه‌ی نزدیکی به امامان معصوم می‌‌گردد و مرز تولّی و تبرّی که عامل نجات جامعه‌ی اسلامی است شکل می‌گیرد و معنویت به عنوان یک ارزش جا باز می‌کند. 5- گریه بر امام حسین«علیه‌السلام» از نوع گریه‌های نیمه‌شب‌ اولیاء الهی است که حسین«علیه‌السلام» توانست آن را برای عموم مردم عملی کند و خودِ آن حضرت به‌خوبی متوجه بودند که صحنه‌ی کربلا عامل چنین گریه‌هایی باید باشد تا زمینه‌ی اُنس قلب با حقایق فراهم شود و حجاب‌ها بین عبد و معبود رفع گردد. چرا که هرکس ناظر آن اندازه زیبایی وفاداری بین حسین«علیه‌السلام» و ابوالفضل عباس یا بین امام حسین«علیه‌السلام» و حرّ شود، از عمق فطرت گریه سر می‌دهد تا از اتصال به این زیبایی‌ها محروم نباشد و موجب پایداری بر عهد خود با حقیقت می‌شود و پیوندی جاودانه را که بین جان انسان است با دل‌ اولیاء الهی به صحنه می‌آورد. بنا به فرمایش امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه»؛ «هر مکتبی تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، حفظ نمی‌شود. گریه‌کردن بر عزای امام حسین«علیه‌السلام»، زنده نگه‌داشتن نهضت و زنده نگه‌داشتن همین معنی است که یک جمعیتِ کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد... آن‌ها از همین گریه‌ها می‌ترسند. برای این‌که این گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است». با لباس سیاه به تن‌کردن و سینه و گریه جمعی نهایت تعلق خاطر را نشان می‌دهد که تا چه اندازه به آرمان‌های شخص مظلوم وفادار است و نیز کودکان این جامعه را متوجه چنین تعلق خاطری می‌کند و با نمادهای کربلا و عاشورا آشنا می‌نماید. رسول خدا(ص) فرمودند: «کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- إِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْن»‏[3] هر چشمى فرداى قیامت گریان است غیر از چشمى که در مصیبت حسین«علیه‌السلام» گریه کند. روایت فوق خبر از عمق تأثیر اشک بر امام حسین«علیه‌السلام» در عمیق‌ترین ابعاد انسان می‌دهد که در قیامت ظاهر می‌شود. آن‌کس که عاطفه‌ی خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیه‌ی عواطف بیابد، می‌پذیرد اشک برای اباعبدالله«علیه‌السلام» موجب صیقل قلوب و گشادگی روح می‌شود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف ،و دوری از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر می‌شود. اشک برای حسین«علیه‌السلام» نمونه‌ی به فعلیت‌رسیدن ایمان است، زیرا ایمانی که به پاک‌کردن قلب و زلال‌ساختن دل و دگرگونی آن منتهی نشود، ایمانِ فعلیت‌یافته نیست و نمی‌توان به وسیله‌ی آن ، انس با خدا را از یک طرف، و ایثار و فداکاری و جهاد از طرف دیگر به‌دست آورد. اشک برای حسین«علیه‌السلام» موجب احیاء قلوب و آزادی عقل از اسارت هوس‌ها و غفلت ها است و در همین راستا حضرت رضا«علیه‌السلام» به «دعبل خزایی» می‌فرمودند: قصیده‌ی خود را در رابطه با شهادت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» بخواند و حضرت با تمام وجود اشک می‌ریختند و دو بیت نیز به آن اضافه نمودند. «والسلام»
نمایش چاپی