بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27450
متن پرسش
با سلام: استاد شما در کتاب امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه - حضرت امام (‌قدس) را عامل دریافت الهامات ربوبی معرفی فرموده اید. از طرفی در یکی از سخنرانی های رهبر عزیزمان آمده است که از وظایف مراجع تولید فکر و استخراج احکام مناسب زمانه از اقیانوس معارف اسلامی هست و در مقام بعدی می فرمایند پرورش انسان - سوال اینجاست اگر یکی از مراجع و یا حضرت آقا موضوعی را در زمان اکنون بیان فرمودند که با گفته ی قبلی امام خمینی (‌قدس) اختلاف داشت. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت کشف امامان معصوم با کشف عرفا آن است که عرفا کشف خود را با انطباق با کشف اولیای معصوم منطبق می‌کنند تا قابل اعتمادشان شود. سخنان حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اگر در راستای سخنان اولیای الهی بود، قابل اعتماد است. عرایضی در نسبت حضرت امام و اراده‌ی الهی در بستر اسلام و تشیع، در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» شده است. موفق باشید

27443
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش و پاسخ ۲۷۴۱۳ فرمودید از آنجا که در نظام اسلامی بحث حق و باطل میان است، نظام اسلامی نمی تواند جریانات و افکار و عقایدی که باطل می داند را اجازه میدان داری و تبلیغ با امکانات رسمی به آنها بدهد هر چند بحث تفتیش عقاید و اکراه هم وسط نیست. در این باب دو سوال از خدمتتون داشتم: ۱. آیا همان مکاتب و اندیشه هایی که نظریات باطل یا انحراف دار یا برخاسته از وهم و اسارت فکری را دنبال می کنند، را می توان در محافل کارشناسی دعوت کرد تا با آنها صحبت شود یا از طریق رسانه رسمی با آنها مناظره کرد تا عیوب تفکراتشان معلوم شود و سلامت روانی جامعه هم محفوظ بماند و آزادی بیان در راستای معقول و برخاسته از منطق اسلامی برقرار شود یا این نوعی کانالیزه کردن است و بدین معنی است که نظام اسلامی می خواهد تنها حرف خودش وسط باشد؟ ۲. چرا اهل کتاب با وجود اینکه در عقایدشان انحراف هست و حتی مثلا مسیحی ها به امر باطلی بنام تثلیث اعتقاد دارند و در کتب مقدس شان انحراف هست، در انجام مناسک و ابراز عقاید و حتی دعوت از افراد در کلیساها آزادند با توجه به اینکه فرمودید در نظام اسلامی حق و باطل وسط است و اسلام اجازه تبلیغ و تثبیت عقاید انحراف دار و باطل هم چنین تکثرگرایی و پلورالیسم را به ما نمی دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده این کار خوبی است به همین جهت حتی آقای شهید مطهری پیشنهاد می‌کردند که یک کرسی جهت تدریس مارکسیسم در دانشگاه به آقای امیرحسین آریان‌پور داده شود تا مردم و دانشجویان دقیقاً متوجه‌ی مارکسیسم بشوند و معلوم شود ما در آن رابطه چه حرف‌هایی داریم. ۲ اسلام این حق را برای اهل کتاب قائل است که بر دین خود باشند. ولی این‌که بخواهند در بستر نظام اسلامی و از امکانات آن نظام، دین خود را تبلیغ کنند معلوم است که چنین حقی را خود مردم مسلمان به حاکمان نمی‌دهند. موفق باشید

27414
متن پرسش
سلام علیکم: در زمان مشروطه آیت الله آقا نورالله نجفی اصفهانی عقیده دارند حکومت مشروطه و پارلمانی برخاسته از متن اسلام و متعلق به روح عقاید و فرهنگ ماست و در عالم غرب این متاثر از دیدگاه های اسلامی است و حتی تاثیر روابط اروپاییان با مسلمین در قرون قبلی موثر در این زمینه بوده است پس می توان آن را به خدمت گرفت و در بستر اسلامی_ایرانی پیدا نمود ولی شیخ فضل الله چنین دیدگاه و نظری درباره روح و ذات مشروطه پیدا نمی کند و خب در مباحث مشروطه مشروعه هم معلومه. حال در بین این دو رویکرد برخورد با غرب مدرن و ساز و کارهای اجتماعی و انتظام غربی، واقعا رویکرد آقا نورالله نجفی یک رویکرد تمدنی عمیق و بدور از غربگرایی و در عین حال بدور از تحجر و انفعال و ستیزه کور محسوب می شود یا دقت نظر شیخ فضل الله به ذات این نوع محصولات و ساز و کارهای تمدنی ویژه در غرب مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید امثال حاج آقا نوراللّه در مواجهه با دنیای مدرن به آن نتیجه رسیدند، نه آن‌که آن را تنها روش بدانند بلکه بیشتر، بحثِ «اکل میت» بوده است و پیش‌بینی شیخ شهید نیز در آن بسترِ تاریخی به خوبی درست درآمد که حاصلِ آن پارلمان، رضاخان شد تا بالاخره با انقلاب اسلامی، نگاهِ آن دو بزرگوار جمع شد و به اصطلاح متمم قانون اساسیِ شیخ شهید با تحقق شورای نگهبان تأمین گشت. موفق باشید

27413
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این جمله و عبارت می تواند صحیح باشد که: عقیده و افکار تمام احاد جامعه محترم است لذا نباید راه قرائت های متکثر را بست و در عین حفظ امنیت و عدم اجازه به ایجاد بستر بر هم خوردن آرامش جامعه، افکار مختلف جامعه که محترمند مطرح شود و لذا باید حتی مخالفان اندیشه و ولایت اسلامی یا سایر قرائت های دینی بتوانند آزادانه نظرات و عقاید خود را ابراز کنند و اجازه راه اندازی شبکه تلویزیونی و رادیویی به احزاب و اقلیت های دینی داده شود و افکار آزادانه اعلام نظر و مطالب نقادانه صریح اعلام کنند و رسانه ها و ظرفیت های تبلیغی جامعه ها در اختیار یک قرائت مکتبی و مذهبی از شریعت توحیدی قرار نگیرد تا فضا برای قرائت های متکثر بسته شود و یک قرائت و طرح اجتماعی حاکم شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این مورد شده است. از آن جهت که اسلام و نظام اسلامی چنین اجازه‌ای ندارد تا به جریان‌هایی که باطل می‌داند، اجازه دهد از امکانات جامعه‌ی اسلامی استفاده کنند. ولی در عین حال، مانعِ آن‌ها نیز نمی‌شود که خودشان با امکانات خود فعالیت کنند مگر آن‌که قصد براندازی داشته باشند، که محارب محسوب می‌شوند. موفق باشید

27421
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده عزیز و تشکر فراوان از مطالب ارزنده و به معنی واقعی کلمه حضوریتان. ۱. آیا حضرت امام به طور اجمال در سنین جوانی متوجه بودند که قرار است در آینده امری بزرگ و کار مهمی انجام دهند؟. ۲. آیا حضرت رب برای ضربه نهایی به غرب روح الله خمینی ثانی دارد پرورش می دهد؟ و ما باید در آینده شاهد حضورش باشیم؟ ۳. فلسفه اینکه حضرت رب عارف را نسبت به درک های وجودی اش مطمئن نمی سازد و عارف همیشه نسبت به آنچه که حس می کند در شک است چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت روح حضرت امام به سوی اموری میل داشته که در ضمیرِ ناخداگاه‌شان متوجه‌ی چنین مسئولیتی بوده و آماده‌ی چنین مسئولیتی می‌شده .۲. به نظر بنده راهی که حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشودند، روز به روز وسعت و عمق می‌یابد ولی در بستر همان راه. ۳. رابطه با حقیقت، همیشه از این قرار است چون حالت حصولی و سوبژکتیو ندارد. موفق باشید

27420
متن پرسش
سلام استاد جان: در جواب اینهایی که همه مشکلات کشور را به رهبر نسبت می دهند و می گویند طبق قانون اساسی رهبر با این همه اختیاراتی که دارد مثلا رئیس قوه قضاییه را خودش تعیین می کند پس چرا این همه فساد هست اصلا این همه فساد و پارتی بازی و بی عدالتی در ارگان های دولتی هست اگه قوه قضاییه برخورد قهریه محکمی می کرد آیا وضع کشور این چنین بود چه چور از رهبر عزیزمون دفاع کنیم استاد این همه فساد مقصرش کیه قوه مجریه مقننه یا قضاییه یا همگی؟ رهبر چطوری می تونه جلوشون رو بگیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حاکمیت حضرت علی «علیه‌السلام» هم عده‌ای در انحراف بودند، حضرت هم در حدّ خود اقدام می‌کردند ولی مردم، خودشان باید اصلاح شوند. فرق نظام اسلامی با نظام شاهنشاهی آن است که در آن نظام، حاکمان فاسد بودند، پس مردم باید خودشان در اصلاح جامعه بکوشند وقتی حاکمان مانع اصلاح جامعه نیستند وگرنه اگر امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» هم حاکم باشند برای اصلاح جامعه کافی نیست. موفق باشید

27391
متن پرسش
سلام علیکم: آیا هر کاري که جنبه اِعمال ولایت دارد ولو مربوط به دولت و جنبه عمومی اجتماع هم نباشد، چون ولایت به معنای سرپرستي است، به طور کلي زن نمي تواند متصدی آن و متولی اش باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نمی‌تواند؟ مگر حضرت آقا نفرمودند از نظر ایشان، وزارت زنان در دولت مانعی ندارد. موفق باشید

27390
متن پرسش
سلام علیکم: شهید آوینی در مقاله چگونه هنرها را به خدمت اسلام درآوریم این جملات را دارند که: هر چیزی می‏ تواند در خدمت تفکر دینی درآید حتی مثلاً نوشته‏ های مارکس برای اینکه چیزی که مارکس می‏ گوید، با حقیقت عالم نسبتی دارد. شما این نسبت را کشف کنید، آن وقت مارکس هم در خدمت شماست. شیطان هم با حقیقت عالم نسبت دارد. شما وقتی این نسبت را کشف کردید، شیطان نمی‏ تواند تسلطی بر شما پیدا کند، خودِ وجودِ شیطان هم در خدمت دین درمی‏ آید. منظور این شهید بزرگوار از این مطلب و بحث چیست و به چه معنایی نظر دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود آوینی در آن مقاله روشن می‌کند و با ولایت پیامبر خدا و در این تاریخ با ولایت حضرت امام و رهبری، وجوهی از حرف‌های مارکس هم قابل پذیرش می‌شود بدون ولایت مارکس. مگر شیطان برای اغوایِ مردم از موضوعات حقی استفاده نمی‌کند تا ولایت خود را بر آن‌ها إعمال نماید؟ و ولیّ الهی مانع ولایت شیطان می‌شود. موفق باشید

27398
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با مطالعه کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم سوالی برایم پیش آمد ممنون میشم راهنمایی بفرمایید، ۱. شما فرمودید که برای عبور از مدرنیته باید روح و عالَم انسانها عالم دیگری شود، و این کار با تَحَکُّم و.. شدنی نیست، حال اگر باید ابتدا زمینه تفکری ما اصلاح شود و دین حقیقی اسلام را بشناسیم و زندگی با اسماء الهی و تسلیم خدا بودن در تمام شئون زندگی را سرلوحه زندگی قرار دهیم، آیا به نظر شما اینگونه دینداری کردن که لازمه اش ابتدا معرفت حقیقی است را باید اینگونه شروع کرد که مثلا در آموزش و پرورش در دانشگاه و... قرآن را بهتر بشناسانیم، مثلا مباحث عرفان و مباحث ملاصدرا و کتب اشخاصی مثل شما را با توجه به ظرفیت مقاطع تدریس بشوند. واقعا بنظرم جا دارد که کتابی مثل هدف حیات زمینی آدم در کتب تدریسی در آموزش و پروش گنجانده شود. ۲. آیا به نظر شما جا دارد که پیگیری و آموزش مباحث فلسفه و عرفان و... در حوزه های علمیه پررنگ تر از قبل پیگیری شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در آموزش و پرورش، کار مشکل است و إن‌شاءاللّه به مرور با حضور دولتمردانی که نسبت به گرایش به غرب باید تجدید نظر کنند، کار با معرفت نفس شروع شود، خوب است. و در حوزه نیز باید با نظر به مکتب صدرا، کار جلو رود. در این مورد عرایضی تحت عنوان «حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی و دنیای پیچیده ی امروز» خدمت رفقا در شهر قم شد که در قسمت یادداشت ویژه‌ی سایت می‌توانید آن را دنبال کنید. موفق باشید

27395
متن پرسش
سلام و عرض ادب و تبریک اعیاد شعبانیه استاد بزرگوارم، سوالی از حضورتان دارم: آیا آنچه درباره ی شمس تبریزی گفته می شود و برخی نیز به مخالفت با او و آثارش پرداخته اند صحیح است؟ اگر اینگونه هست پس چرا عارف بزرگی مثل جناب مولانا بسیار شیفته ی ایشان بودند؟ اگر نخواهیم ذر مقوله ی این دو شخصیت برجسته طریق افراط و تفریط پی نگیریم باید چه کرد؟ برخی افراطی های متصوفه از یکسری قول های ایشان سو استفاده می کنند و برخی تفریطی های عالم نما، برچسب کفر و الحاد به این دو عارف می زنند. ممنون می شوم راهنمایی بفرمائید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر حضرت امام و مقام معظم رهبری نسبت به مولوی مثبت است و اینان هستند که در این موارد صاحب‌نظر می‌باشند و جناب شمس تبریزی را باید از زاویه‌ی نگاه مولوی نگریست و نه از زاویه‌ی رُمان‌هایی که در رابطه با شمس نوشته شده است. موفق باشید

27385
متن پرسش
سلام استاد: شما تو پاسخ سوال ۲۷۳۶۱ گفتین روش امام خمینی رضوان الله تعالی علیه هرکس خودش را می یابد در حالی که امام رحمه الله علیه خیلی به دنبال آیت الله شاه آبادی بودن تا ایشون حضرت امام رضوان الله را به عنوان شاگردشون قبول کنن. نظرتون در مورد این کار امام چیست؟! یعنی ما برای سلوک الی الله نیاز به استاد راهنما نداریم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام از آیت اللّه شاه‌آبادی خواسته بودند درس فلسفه و عرفان برایشان بگذارند نه آن‌که دستورالعمل به ایشان بدهند. جمله‌ی مشهور آیت اللّه بهجت «رحمت‌اللّه‌علیه» که مکرر ‌فرموده‌اند: «علمِ تو، استادِ تو است»؛ حکایت از وقوع تاریخی دارد که انسان در این زمانه به وسعتی رسیده است که اگر متوجه‌ی حقایق عالَم بشود، آن علم خود به خود او را جلو می‌برد و فضای تاریخی که با حضور حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شکل گرفته، ظرفیتِ به ظهورآوردن ملکوت را به چنین انسان‌هایی فراهم کرده و بدین لحاظ ملاحظه می‌کنید با نسلی روبه‌رو هستیم که از دین و علمای دین انتظاری بیش از آنچه معمولاً گفته می‌شود دارند. گویا روحی بر این نسل دمیده شده که وَلع عرفانی‌اش خود به خود او را جلو می‌برد، به همان معنای «يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ»، بدون آن‌که نیاز به محرکی داشته باشد خودش آماده‌ی شعله‌ورشدن است. بدین معنا عرض می‌شود این تاریخ، تاریخِ عرفان است تا طاقت عبور از فرهنگ مدرنیته در بشر فراهم شود. موفق باشید

27344
متن پرسش
استاد سلام علیکم: درباره پرسش ۲۷۳۱۷ نکته ای داشتم و آن این است که شما گفتید ارادت به موسس سلسله گنابادیه دارید در حالی که ایشون چنان زندگی نامه جالب ندارند و چه بسا ایشون یک تفسیری هم نوشتند که حضرت امام رد کردند اما صوفی ها با بریدن کلمات امام در تفسیر سوره حمد حیله ای به کار بردند که نشان بدهند امام از تفسیر سلطان محمد تعریف کرده در صورتی که حضرت امام کاملا مطالب ایشان رو رد می کنند و می گویند اصلا قرآن این چنین نیست که اینها گفتند. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم صوت حضرت امام در تفسیر سوره‌ی «حمد» که به آن تفسیر اشاره کردند؛ را شنیدم و از آن سخن برداشت نکردم حضرت امام آن تفسیر را ردّ کرده باشند! آری حضرت امام در آن صحبت، هیچ تفسیری را تأکید نکردند. از طرفی بنده ابداً اصراری بر سلسله‌ی گنابادیه ندارم. عرض شد افرادِ محترمی را در آن وادی می‌شناسم و تعمداً اسم نبردم. به هر حال روح عرفانی به ما کمک می‌کند تا سعه‌ی صدرِ لازمی را که به کمک آن می‌توان نظر به عهدِ ازلی انسان‌ها کرد؛ از دست ندهیم. موفق باشید

27343
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم دو سوال سوال اول: عنایت دارید که بعضی از آیات قرآن بر اساس یک حادثه تاریخی که زمان پیامبر اتفاق افتاده است به پیغمبر اکرم وحی شده اند (مثل آیاتی که در مورد جنگ های زمان پیامبر وحی شده است) حال سوال این است که همانطور که ما در دسته بندی آیات از آیات ناسخ و منسوخ یا محکم و متشابه نام می بریم؛ می توانیم با توجه به مقطعی بودن بعضی آیات و با این استدلال که برای تاریخی خاص و جریانی خاص وحی شده است و در زمان امروز کارایی ندارد؛ این آیات قرآن را نادیده بگیریم؟ سوال دوم: زبان عربی ذاتی قرآن است یا عرضی است؟ آیا اگر پیامبر اسلام در ایران مبعوث می شد زبان قرآن فارسی بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر به آیات قرآن عنایت کنید خداوند با نظر به آن واقعه‌های تاریخی، حقایق و سنت‌هایی را که در آن صحنه‌ها مطرح است، متذکر می‌شود. و از این جهت گفته می‌شود کتاب‌های مقدس، فراتاریخی است 2- زبان عربی؛ ذاتیِ قرآن نیست ولی آن حقایق با آن زبان به ظهور آمده و امروزه در رابطه با نسبت زبان با حقیقت در فلسفه‌ی زبان، بحث‌های مفصلی شده، مثل بحث «زبان، خانه‌ی وجود» از جناب مارتین هایدگر. لذا می‌بینیم گفته‌های مطرح در مثنوی، تنها در غالب زبان فارسی به ظهور آمده است و اگر مثنوی را به زبان دیگر ترجمه کنیم با حقیقتی که از طریق زبان فارسی ظهور کرده، روبه‌رو نمی‌شوید هرچند که اطلاعاتی از مثنوی به دست خواهید آورد. در این مورد عرایضی در کتاب «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» شده است. موفق باشید

27332
متن پرسش
با سلام: نظرتان در مورد شخصیت شهید محمد باقر صدر چیست؟ آیا کتاب خاصی که بتوان از آن بزرگوار استفاده کرد خاطرتان هست و آیا ورودی به مباحث فلسفی و عرفان داشته اند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت مرحوم شهید صدر، یک وجه و دو وجه ندارد از فقه بگیر تا فلسفه و اقتصاد. عظمت آن اندیشمندِ بزرگ آن بود که می‌فهمید در چه جهانی زندگی می‌کند و چگونه باید از اسلام به بهترین نحو در مقابل دنیای مدرن که مطمئن بود چون کویری خشک راهی به سوی سعادت انسانی نمی‌گشاید، بهره‌مند شد. در این مورد خوب است صحبت جناب استاد میرباقری در پیام رسان ایتا به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید

  https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2624 ستاد میرباقری | #شهید صدر و ارتقای سطح مواجهۀ #فقه با جهان، ۱۳‌۹۹/۱/۲۱  (به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر)

27323
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد عزیرم نظرتون درمورد تفکر آقای میلاد دخانچی جیه؟ اخیرا صحبت های اخیر ایشون به مناسبت شهادت شهید آوینی رضوان الله و مخالفت و تخریب امثال یامین پور و این تیپ اشخاص، اگه فرصت داشتید این ویدیو اینشون رو نگاه کنید https://www.aparat.com/v/XZMnp خدا عمر باعزت به شما عطا کنن و با امام و شهدا محشور بشید ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید نظرات دلسوزانه‌ی آقای دخانچی را شنید، بدون آن‌که تسلیم آن کلمات شد. بالاخره این‌که ایشان به چپِ نو رسیده است، بی‌حساب نیست. ولی این‌که بخواهیم اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی را یک‌پارچه جاروب کنیم و وجوهِ حضور تاریخیِ آن‌ها را مدّ نظر قرار دهیم،با اقتضای روح حکیمانه‌ای که ایشان دغدغه‌ی آن را دارند و به گفته‌ی ایشان از طریق اسماء الهی بنا دارند تاریخِ خود را تفسیر کنند؛ نمی‌خواند. ولی باز تأکید می‌کنم دغدغه‌های ایشان، دلسوزانه و عالمانه است. موفق باشید

27322
متن پرسش
با سلام: در جایی خوانده ام که ابن عربی در فصوص الحکم ادعا نموده که علت عتاب موسی با هارون، این بود که چرا هارون مردم را از گوساله پرستی منع نموده، چرا که همه چیز تجلی خدا است و ... آیا این ادعا صحیح است و اگر آری، با در نظر گرفتن چنین چیزی آیا می توان به سایر حرفهای ابن عربی اعتماد نمود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حرف‌ها را دیده‌ام. همان‌طور که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در نامه‌ای که به گورباچف نوشته‌اند در وصف ابن‌عربی فرمودند: برای فهم کلماتِ باریک‌تر از موی او چند نفر افراد با هوش خود را به قم بفرستید. لذا هرکس نمی‌تواند بدون شناختن آن زبان، وارد آن حوزه‌ی فکری بشود. موفق باشید

27308
متن پرسش
سلام علیکم استاد: من یک مشکلی دارم وقتی که با دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی بر میخورم یا حرفای بی اساسشون رو می شنوم، دستام میلرزه ضربانم بالا میره اعصابم به شدت خورد میشه. نمیدونم از ایمان ضعیفمه یا از چیه. و نمیدونم چیکار کنم؟ اصلا از ذهنم بیرون نمیره. مدام کلنجار میرم که اینا چرا اینطوری فکر میکنن اینا نباید این حرف ناعادلانه رو بزنن و امثال این حرفا میاد ذهنم. شما راهی جلوی پای ما بگذارید، البته یکم کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب کمکمون کرده ولی من هنوز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «رهروِ پیغمبرانی، ره سپر / طعنه‌ی خلقان همه، بادی شمر». إن‌شاءاللّه به سعه‌ای می‌رسید که این حرف‌ها که ادامه‌ی پوچی خودشان است را به چیزی نمی‌گیرید و قصّه‌ی شما قصّه‌ی کسانی باید باشد که خداوند در وصف آن‌ها می‌فرماید: «وَ الَّذينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً»(فرقان/۷۲) و كسانى‏‌اند كه گواهى دروغ نمى‏ دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى‏‌گذرند. موفق باشید

27295
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اینکه این دسته روایات منقول از ائمه اطهار ویژه این روایت از حضرت باقر العلوم (ع) که در غیبت نعمانی و بحار الانوار هم منقول است که مردمانی از مشرق به قصد اقامه حق بر می خیزند و آن مقدار پایمردی و استقامت می کنند تا به نصرت می رسند و آن را جز به صاحب الامر تسلیم نمی کنند، را به انقلاب اسلامی و فضای پس از انقلاب متصف کنیم صحیح است یا می تواند موجب اشکال و خطا قلمداد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نباید به راحتی موارد با انقلاب منطبق دانست. زیرا روایات مربوط به آخرالزمان عموماً قابل تأویل است. موفق باشید

27276
متن پرسش
با سلام و تشکر از قبول زحمت: سوالم درباره سبک تنظیم ساعات روزانه و شبانه است. اگر بخواهم نیم ساعت قبل از اذان بیدار شوم و تا طلوع آفتاب هم بیدار باشم، ساعت ۱۱دیگر دچار سر درد می شوم. و آن موقع اصلا شرایط خوابیدن نیست. چه شاغل در بیرون باشی و چه در منزل! با اینکه شب ده و نیم می خوابم و شام هم در حد شیر و خرما و چیزهای سبک استفاده می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنیده‌ام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بعد از نماز صبح می‌خوابیدند، إن‌شاءاللّه با برنامه‌های خوبی که در روز دارید، کراهت آن کم می‌شود. موفق باشید

27283
متن پرسش
هوالرحمن. سلام علیکم. هرچه تلاش می کنم تا بتوانم از لحاظ معنوی رشدی داشته باشم ولی متاسفانه موفق نمی شوم. وقتی می بینم دوستانم الحمدلله رشدی داشتن و من همچنان درجا می زنم به حال آنها غبطه می خورم. هرچه هم فکر می کنم که مشکلم کجاست باز هم متوجه نمی شوم. لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم. التماس دعای مخصوص.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذوق‌ها متفاوت است. بعضی‌ها مناجاتی، و بعضی‌ها خراباتی‌اند. حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بیشتر، مناجاتی بودند و با ورود با معارف الهی خود را می‌پروراندند و بعضی مثل آیت اللّه ملکی تبریزی که خراباتی بودند با دعا جلو می‌رفتند. مناجات شعبانیه در عین آن‌که دعا است ولی محتواهای معرفتی خوبی دارد. اگر بتوانید روح و قلب خود را با آن جلو ببرید، خوب است. شرح آن مناجات بر روی سایت هست. موفق باشید

27270
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: چنین مطلبی برخورد کردم دو تا سوال داشتم "۳- بُن بست لذّت! انسان موجودی است که علاوه بر لذّت‌های جسمانی (خوردن‌- خوابیدن‌- نیاز جنسی)، نیاز به لذّت‌های ذهنی دارد. «هُنر»، فراهم‌آورنده بزرگترین لذّت‌های ذهنی برای انسان است. از آنجا که در فقه شیعه موسیقی و هنرهای تجسّمی (نقّاشی- مجسمه‌سازی) تحریم شده‌اند در سه دهه پس از انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان تحت بیشترین فشار قرار داشته‌اند. موسیقی بر باریک راهی، بندبازانه خود را حفظ کرده‌است. عرصه‌های تئاتر، سینما و ادبیات نیز در این سال‌ها همواره زیر تیغ سانسور بوده‌اند. بر سر مجسّمه‌های تهران هم که دیدیم چه آوردند! وقتی زندگی از رَنگ و رِنگ خالی شود، وقتی فرصتی برای خواندن و نواختن و رقصیدن فراهم نباشد، وقتی به جای جشن سده و جشن مهرگان و جشن نوروز و چهارشنبه سوری دهه‌های مکرّر محرّم و صفر و فاطمیّه را تجربه می‌کنیم، وقتی لباس سیاه، لباس نجابت زنان باشد و دوچرخه سواری و آب‌بازی و بادبادک‌بازی با برخورد پلیسی مواجه شوند، از جشنواره‌های فرمایشی و موسیقی‌های سفارشی برای رنگ بخشیدن به زندگي سياه – سفيد ایرانیان کاری ساخته نیست و ذهن خالی از لذّت یا به افراط در لذّت‌های جسمانی پناه می‌برد یا به وادی لذّت های نشئه ناشی از مواد. نتیجه این رویکرد را در گزارش معاون اجتماعی نیروی انتظامی می‌بینیم که «استان قم بالاترین آمار جرائم جنسی كشور را دارد!»" سوال اول و مهمتر نحوه برخورد و نگاه با چنین گفتمان و بیانی چیست؟ سوال دوم اگه جوابی هم به این حرفهایی که این زده بدید خالی از لطف نیست. در پناه حق پاینده باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بد نیست به یادداشتی که تحت عنوان «حیا و حریم» داشته‌ام نظر بیندازید از آن جهت که روشن شود فرهنگ اسلامی- ایرانی بنا دارد انسان‌ها خود را در جاهای دیگری غیر از آنچه فرموده‌اید جستجو کنند. متن آن یادداشت، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

حیا و حریم

نمونه‌ای روشن از جهان گمشده را می‌توان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب می‌شود تا انسان‌ها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هاله‌ای را ایجاد می‌کند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آن‌که تمامیت آدمی را حفظ می‌کند، حریم دیگران را نیز نگه می‌دارد. زیرا اساساً در صورتی می‌توان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم می‌پیوندد، بدون آن‌که در هم‌شان آمیزد. آن‌ها را با هم یکی می‌کند، بی‌آن‌که به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریم‌ها حفظ شود.

بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی

4- حریم، شهوات را به «عواطف» و خواست‌ها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل می‌کند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمی‌یابد بلکه می‌توان جوهر آن را در نحوه‌ی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوه‌ای از سازش و سکوت و بردباری.

حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان می‌دهد و همان‌طور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسان‌ها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.

حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسان‌ها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچ‌چیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همه‌چیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان می‌رود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماع‌ها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطه‌ی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمول‌های خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقه‌بندی‌هایی که از این راه به‌وجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی می‌شناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل می‌شود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نه‌تنها چیزی برای هم باقی نمی‌گذاریم و زخم‌های التیام‌ناپذیری بر روان همدیگر وارد می‌کنیم، بلکه با خشونت‌های مشمئزکننده، بی‌ادبی را به نهایت می‌رسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب می‌آید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران می‌دهد. ادب غربی، زائیده‌ی همکاری قانونی است و ادب ایرانی‌اسلامی، پرورده‌ی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.

حیاء؛ بازتابی از «راز»

5- حالتی که حریم را آشکار می‌کند و جان می‌بخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء می‌پوشاند و می‌گشاید و از نمایش می‌پرهیزد. حیاء، نحوه‌ی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.

جامعه‌ای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعه‌ای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.

زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه می‌رود، ضمن آن‌که خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا می‌دهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریم‌ها نیز هست. به همین جهت در جامعه‌ای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.

در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند می‌دهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن ماده‌ی تابلوی نقاشی در صورت‌های تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشی‌شده احساس می‌کند. و این‌ها همه در فضای تمدنی خاصی صورت می‌گرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحقق‌رسیدن اهداف انقلاب اسلامی است.

27267
متن پرسش
با سلام: قسمتی از نامه ی امام خمینی (ره) به فاطمه طباطبایی را برای شما فرستاده ام و سوالم اینجاست که منظور امام نیاموختن این علوم است یا متوقف نشدن در آنها و جایگاه چنین کتاب هایی کجا قرار دارد؟ با تشکر از قیل و قال مدرسه‌ام حاصلی نشد جُز حرف دلخراش پس از آن همه خروش‌ چنان به عمق اصطلاحات و اعتبارات فرو رفتم و به جای رفع حُجب به جمع کُتب پرداختم که گویی در کون و مکان خبری نیست جُز یک مُشت ورق پاره که به اسم علوم انسانی و معارف الهی و حقایق فلسفی طالب را که به فطرت الله مفطور است از مقصد بازداشته و در حجاب اکبر فرو برده. اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فُصوص الحِکَم حکمتی دست داد، چه رسد به غیر آنها که خود داستان غم‌انگیز دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در آن گفتارها ما را متوجه می‌کنند اگر تنها و تنها نظر به حضرت حق در همه‌ی مظاهر نباشد، همه‌ی آنچه برشمردند به خودی خود، حجاب خواهد بود نه آن‌که بخواهند آن‌ها را به عنوان ابزارهای یافتن معارف الهیه نفی کنند. چرا که در آخر عمر در نامه به گورباچف، باز از معارفی که در مکتب صدرا و ابن‌عربی بود نام بردند. موفق باشید

27251
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پیشاپیش به خاطر سوالم از شما عذرخواهی می کنم. با توجه به ایام نیمه شعبان فردا شب عده ای از دوستان قصد دارند در منطقه ای از شهر مراسم نور افشانی راه بندازن. با توجه به شرایط موجود که می توان هزینه آن را برای خانواده های فقیر صرف کرد ما با این کار مخالفیم اما دوستان با نور افشانی موافق هستن ولی حرف شما رو فصل الخطاب میدونن. اگه لطف بفرمایید نظرتون رو بگید ممنون میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّی که اسراف نشود، إن‌شاءاللّه موجب شادی مولایمان می‌گردد. بالاخره امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دوست دارند از این جهت هم خود را در قلب جوانان حاضر ببینند. البته شادی‌هایی که با رعایت موازین اسلامی و ادب همراه باشد، در عین شادی و شادی، و برای عزت انقلاب و تقویت نایب آن حضرت. موفق باشید      

27235
متن پرسش
باسمه تعالی عنوان: سوال درباره کیفیت استقرار حجاب در کشور استاد گرامی، آقای طاهرزاده عزیز با سلام و عرض احترام امیدوارم در صحت و سلامت کامل باشید. ان‌شاءالله استاد گرامی، بنده حدوداً پنج ماه قبل مکالمه ای درباره «کیفیت استقرار حجاب در کشور» با یکی از بهترین دوستانم - که از مطالعه‌کنندگان مصمم و مصر آثار شما است - داشتم که همین مسئله باعث شد ایشان با بنده قطع ارتباط کرده و تماس‌ها و پیام‌های مکرر بنده را بدون پاسخ بگذارند. خواستم عقیده ام را به شما عرضه کنم تا اگر تأیید فرمودید، به ایشان انتقال دهم و شاید دوستی‌مان را از سر بگیریم و اگر هم تأیید نکردید که بنده بروم تحقیق و تأمیل بیشتری انجام بدهم بلکه راه درست را بیابم. استاد گرامی بنده معتقد هستم حجاب نه تنها واجب، بلکه ضروری دین اسلام و مذهب شیعه است (بنده راجع به سایر ادیان و مذاهب اطلاعی ندارم و حرفی نمی زنم). لیکن از طرف دیگر می‌دانم که هر واجبی لزوماً با قانون که قوام آن به اجبار (ضمانت اجرا) است تضمین نمی گردد. چه اینکه وقتی شارع مقدّس برای روزه‌خواری یا ابطال روزه علاوه بر مجازات‌های معنوی و اخروی، تعزیر و در صورت تکرار برای بار سوم کشته شدن در نظر گرفته است (لمعه دمشقیه، دمحمدبن‌جمال‌الدین مکی عاملی، ترجمعه دکتر علی شیروانی، ص ۱۱۱، شماره ۲۲ ولی برای مقوله حجاب خیر! آیا این عدم وضع مجازات (از جنس حقوقی و نه مجازات های معنوی و اخروی) برای عدم رعایت حجاب در متون دینی محل تأمّل نیست؟ بعضاً می گویند چون روزه جنبه فردی دارد وضع قانون برایش لازم نیست، ولی حجاب جنبه اجتماعی دارد و باید قانون برایش وضع شود! اما بنده سوالم این است که با توجه به مطالب مطروحه آیا العیاذ بالله چرا شارع مقدس برای روزه که جنبه فردی دارد تعزیز و حتی مجازات کشته شدن در نظر گرفته است ولی درباره حجاب که امری اجتماعی است سکوت کرده است؟ به نظر اینجانب امر شارع در قرآن و سنت اهل بین علیهم‌السلام بر حجاب دلالت بر وجود و ضرورت این مهم دارد که البته خداوند متعال و معصومین علیهم‌السلام به دلیل اینکه مقوله حجاب جز با روش های نرم (شیوه های فرهنگی) و نه روش سخت (قانون و ...) بسط و نشر نمی یابد، آن را جرم‌انگاری نکرده و تعزیر و حدّی از جنس قانون برای آن قائل نشده اند و به انذار آسیب های حیثیتی، معنوی و اخروی آن تأکید کرده اند. * ذکر این نکته واجب است که اینجانب هرگز قائل به اینکه کشورهای مسلمان باید درباره حجاب بی‌طرف باشند، نبوده و نیستم و این را نظری باطل می دانم. اتفاقاً این کشورها باید قوانینی در راستای ترویج حجاب از جمله حمایت از آثار فرهنگی مرّج حجاب، تبیین علل وجوب و ضرورت حجاب برای انسان (اعم از زن و مرد) با استفاده از پتانسیل رسانه ملی و ... برقرار و بر اجرای صحیح آن ها نظارت ویژه‌ای داشته باشند. اما الزام از طریق قانون همانطور که تجربه نشان داده است، نه تنها اثر معکوس دارد بلکه باعث آسودگی خاطر مسئولین فرهنگی کشور می گردد. چه اینکه ایشان با قانونی کردن حجاب عملاً کار خویش را راحت و از زیر بار مسئولیتشان شانه خالی کرده اند. * نکته دیگری لازم می دانم اشاره کنم، این است که مراد از عدم اجبار در مقوله حجاب، به معنای این نیست که شهروندان به هر نحوی خواستند در ملأ عام حاضر شوند. چه اینکه لیبرال‌ترین حکومت ها هم این را نمی پذیرند و برای حضور در اداره‌جات، محافل علمی و ... حتی اماکن عمومی چارچوب هایی دارند. * نکته پایانی اینکه از حیث توجه به واقعیات اجتماعی، آیا تا کنون اجبار حجاب از طریق قانون کارآمد و نتیجه بخش بوده است؟ و یا اینکه ابزاری شده است اولاً برای شانه خالی کردن مسئولان فرهنگی کشور و ثانیا ارتکاب انواع و اقسام اعمال خلاقانه! برای دو زدن این قانون از جانب بخش قابل توجهی از شهروندان و در حقیقت مسخ کردن این حکم الهی؟! گویی حجاب که حقیقتاً یک ارزش و یک متاع گرانبهاست که داشتن آن یک امتیاز و یک فضیلت است، با بی‌تدبیری، بی‌سلیقگی و البته نداشتن غیرت و همیت در قبال فرهنگ دینی به یک کالای تحمیلی بی‌ارزش فروکاسته شده است. (البته بنده می دانم که ما مکلف به تکلیف هستیم و نه نتیجه. اما آیا شایسته نیست که تأمل کنیم که شاید نحوه انجام تکلیف از جانب ما هم قاعده و ساز و کار خاص خودش را دارد. به بیان روشن‌تر این کار که ما برای درباره مقوله حجاب کرده‌ایم و می‌کنیم انجام تکلیف الهی درباره امر به معروف و نهی از منکر است یا رفع تکلیف الهی با ساده‌ترین و البته پرهزینه‌ترین روش ممکن؟) پیرو همین نظرات دوست هشت نُه ساله بنده با طرح این سوال که آیا رویت می‌شود این حرف ها را در محضر رسول خدا(ص) بزنی (؟)، تلفن را روی بنده قطع و از من برید! خواهش بنده این است که مطالب بنده را خوانده و به آن پاسخ دهید. من دنبال هدایت هستم و نه مجادله. خدا گواه است می خواهم عاقبت به خیر شوم و در این زمینه ها تحصیل و حقیقتاً جان کنده ام و از تفریح و ... را به خود حرام کرده ام و به قدر قوه ام مطالعه کرده ام. اصلا قصد شنا کردن بر خلاف جهت آب و دیده شدن نداشته و ندارم. فقط دغدغه دارم که بدانم. ممنون بابت توجهتان و معذور بابت اطاله کلام ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که بحث «حجاب» در محافل علمی به صورت مفصل مطرح شده است. حدود دو سال پیش در جلسه‌ای که صاحب‌نظرانِ مسئله‌ی تربیت و خانواده خدمت مقام معظم رهبری داشتند که از جمله‌ی شرکت‌کنندگان آقای دکتر بانکی بودند به گزارش آقای بانکی بعضی از شرکت‌کنندگان از سر دلسوزی نکاتی شبیه نظرات شما را مطرح می‌کنند و پیشنهاد می‌نمایند بندِ نافِ انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم. و رهبر معظم انقلاب سختْ مخالفت می‌نمایند و می‌فرمایند اگر در مورد حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه‌ی خانواده از هم می‌پاشد. علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید   

27234
متن پرسش
سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: سوالی از خدمت شما داشتم. آیا در چله ها یا ختم های دسته جمعی، امکان ارتباط و تصرف برگزار کننده چله و ختم با ارواح خوانندگان هست؟ چون برای چله قرن چنین مسئله ای مطرح شد. ممنون از فرصتی که برای پاسخگویی می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اساساً این نوع کارها مبنای درستی داشته باشد. همان‌طور که جناب آقای احسان عبادی در کلیپ صوتی خود فرمودند اصل آن روایت هم قابل اعتماد نیست، چرا راه را گم کرده‌ایم؟!! امیدوارکردن حضرت حجت «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» به ظهور با تقویت نظرات نایب بر حق آن حضرت یعنی آیت اللّه خامنه‌ای و در بستر انقلاب اسلامی ممکن است. چرا گرفتار بیراهه‌ها می‌شویم؟!! موفق باشید

نمایش چاپی