بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27981
متن پرسش
سلام استاد عزیز: تو کتاب روح مجرد علامه تهرانی به علامه حداد میگه چرا سید علی آقا قاضی شیخ عباس قوچانی رو جانشین خودش انتخاب کرد و چرا شما رو معرفی نکرد؟ که سید هاشم در جوابش گفتن ولایت ظاهری داره و باطنی و شیخ عباس قوچانی ولایت ظاهری داشته. سوالم اینه که الان ولایت ظاهری رو و هم چنین ولایت باطنی رو چه کسی به عهده داره؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در این شرایط تاریخی سلوکی که خداوند در مقابل ما گذاشته است، سلوک ذیل شخصیت حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌باشد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» حامل ظاهر و باطن آن سلوک هستند. موفق باشید

27971
متن پرسش
با سلام: با توجه به قسمت پایانی حدیث شریف زیر: امام باقر علیه السلام: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یعْطَوْنَهُ ثُمَّ یطْلُبُونَهُ فَلَا یعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یقْبَلُونَهُ حَتَّی یقُومُوا وَ لَا یدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْه. در دوران قبل از ظهور به سمت جهاد و شهادت رفتن افضل است یا سعی در حفظ جان با حالت انتظار برای ظهور حضرت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمود منتظر مصلح، خود باید صالح باشد. در مسیر صالح‌بودن باید هرگونه که می‌توانیم در نفی استکبار تلاش کنیم تا تقدیرمان ملاقات حضرت در این دنیا اگر باشد، روسفید باشیم. امروز راهی که نایب حضرت متذکر آن هستند، راهِ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است. موفق باشید

27964
متن پرسش
با سلام: استاد سوال بنده اینه، بنده یه خانم هستم و گاها وقتی درگیر مسایل سیاسی میشم از شهودهای عرفانی درونم دور میشم جز خرابی و اعصاب خردی برام چیزی نمی مونه و روحیاتم خیلی به هم میریزه دیگه نمیتونم رو مبحث عرفانی متمرکز شم از طرفی دور بودن از سیاست هم که درست نیست این دو مسئله را در وجودم چطور مدیریت کنم گاه دلم میخاد از سیاست چیزی حالیم نشه. اگر کتاب جزوه یا راهنمایی می‌توانید بهم بفرمایید با توجه به اینکه فکر می‌کنم در دهه های اخیر حرفهای سیاسی که در خانه توسط پدر و اطرافیانم زده شد خیلی روحم رو اذیت کرد گاه دلم میخاد بزنم زیر همه چیز و بیخیال باشم ولی عمق مباحث اعتقادی در وجودم نمیزاره چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تعلق به مسائل سیاسی که مربوط به انقلاب اسلامی است، عین سلوک است و این به شرطی است که متوجه‌ی تقدیر الهی و حضور تاریخی خداوند در این صحنه‌ها باشیم و ببینیم چگونه خداوند در عین انواع موانع که برای حرکت توحیدیِ انقلاب اسلامی پیش می‌آورد اعم از موانع داخلی توسط بعضی از مسئولانِ غیر توحیدی و دشمنان خارجی، کار جلو می‌رود. در این نگاه نه با اطرافیان درگیر می‌شوید و نه از سیاست خسته می‌گردید. این است آن‌چه که به ما فرموده‌اند: «سیاست ما عین دیانت ما است». موفق باشید

27961
متن پرسش
سلام استاد: من قبلا اهداف خوبی داشتم. مثلا عمل به وظیفه. کار برای انقلاب. حتی بخاطرش رشتم رو تغییر دادم. ولی الان که فکرش را می‌کنم با ۲۸ سال سن هنوز هیچ قدمی بر نداشتم که هیچ، درسم مونده، تازه در روابط خانوادگیم دچار بحران شدم. یعنی من تو خودم موندم چجوری دم از انقلاب میزده بودم تا حالا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در بعضی از مراحل زندگی پیش می‌آید، ولی هرچه حضور خود را در افقی که شهدا مقابل ما گشودند، حاضر کنیم و بر این مبنا به قرآن و تفکر قرآنی رجوع نماییم؛ راه، گشوده و جبران مافات می‌شود، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

27949
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۹۲۴ پاسخ تان ظریف و حکیمانه بود. اما یک مسئله برایم کمی روشن نشد. اینکه امروز جوانان منتقد و معترض برخی ساختارها و برخی افراد هستند یا اینکه بینش سکولار پیدا کرده اند و از جهت مبنایی و اصولی با انقلاب زاویه گرفته اند و از بینش انقلابی رویگردان شده اند و بینش سکولار و دور از بینش انقلاب را دنبال می‌کنند و از جهت ریشه ای با انقلاب زاویه دارند و به گذشته و امروز و آینده انقلاب امیدوار و مطمئن نیستند و معتقد به انحطاط نظام و انقلاب اند؟چون واقعا بین این دو بینش فرق اساسی است که آیا منتقد و معارض برخی ساختارها و افراد اند ولی ملاک شان هم چنان هندسه انقلاب است یا اینکه بینش آنها سکولار شده و حتی رویگردانی پیدا کرده و دل به تداوم این مسیر نبسته و امروز هم وضع انقلاب را حرکتی در مسیر اشتباه و غلط و مغایر با مبانی می بینند. چون بسیار سعی می‌شود و حتی تحلیلگرانی که واضح و صریح می‌گویند اکثریت جوانان بینش شان سکولار و دور از سبک زندگی انقلابی است و انقلاب و نظام در این عرصه با یک روی گردانی و گریز از خود مواجه شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به این فکر شود که ما در جایگاه تاریخیِ خاصی قرار داریم. از یک طرف بشرِ امروز غرب‌زده است و همه‌چیز را با عقلِ غربی می‌نگرد. و از طرف دیگر غرب، به دلایل و شواهد فراوانی در حال افول است و از هویت قبلی خود فرو می‌افتد. و از این طرف، اگر انقلاب اسلامی از بعضی جهات گرفتار غرب‌زدگیِ عده‌ای شده است، ولی در ذات خود در بستر عبور از غرب است و ما در این گذرگاهِ تاریخی هستیم. اگر بدون مقابله با آن جوانان و با اخلاق خوب، کار را جلو ببریم و به مرور از غرب‌زدگیِ خود عبور کنیم که حتماً به جهت تاریخی که در آن هستیم، این کار کار عملی می‌شود و از آن طرف، ذاتِ انقلاب اسلامی به ظهور می‌آید؛ یقیناً وعده‌ی «یدخلون فی دین اللّه افواجاً» محقق می‌گردد. این‌جاست که جایگاه وظیفه‌ی تاریخی ما و عزمی که هیچ حادثه‌ای در آن خلل ایجاد نمی‌کند، به میان می‌آید و نیوشایِ خطابی می‌شویم که می‌فرماید: «الیس الصبح بقریب». موفق باشید  

27943
متن پرسش
سلام استاد جان: در پاسخ سوال ۲۷۹۳۱ در خصوص پیام بلندبالای قدردانی آیت الله جوادی آملی از آقای لاریجانی، فکر نمی کنید جوابی که نوشتید بیشتر شبیه توجیه است؟ استاد عزیزتر از جان، ما باید بپذیریم که آیت الله جوادی آملی هم آقای هاشمی رفسنجانی را قبول داشتند و هم آقای لاریجانی رو و احتمالا این خط فکری رو. وگرنه برای تشکر نیازی نبود بنویسند درختی رو غرس کردید که ثمره اش خدمت بود و شربت اخلاص و... می‌توانستند به یک تشکر معمولی بسنده کنند، پس لابد بشدت منش و روش ایشان رو و نیز مرحوم هاشمی رو قبول دارند دیگه چه نیازی به توجیه و لاپوشانی، عزیزا؟ ببخشید اگر صریح صحبت کردم. در طریق حق پایدار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین طور است که می‌فرمایید. در مورد آقای هاشمی و سخنان ایشان بنده مفصلاً عرض کردم که ظاهراً نگاه آیت اللّه جوادی به امور کشور و جهان، به آقای هاشمی نزدیک است. خوبی جریان، تأییدات خوب آیت اللّه جوادی از رهبر انقلاب است و اینجا است که فکر می‌کنم نکته‌ی ششم صحبت‌های رهبر معظم انقلاب با دانشجویان در ماه رمضان، چراغ راه ما می‌باشد. آن‌جا که فرمودند: جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر درباره‌ی فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیّاتی که شما به آن اهمّیّت می‌دهید معتقدند، در فلان مسئله‌ی خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید... هر چه می‌توانید جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛ البته جذب آدم معتقدی که با شما اختلاف سلیقه دارد» رهبری ۱۳۹۹/۰۲/۲۸. موفق باشید

27942
متن پرسش
سلام: استاد چرا داغ حاج قاسم سرد نمیشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا شهادت آن مرد بزرگ داغی است که بر جان همه‌ی ما گذاشته شده است. قصه‌ی جانی است که در آینده راهی خواهد شد تا تاریخ امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» همه‌جایی شود و بصیرتی به جامعه برگردد که ما بیش از آنچه که فعلاً هستیم، باشیم. بصیرتی که در وصیت‌نامه‌ی او به ما عطا شد. در آخر جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۹۳۶ نکاتی از آن را می‌توانید ملاحظه کنید. موفق باشید

27936
متن پرسش

با سلام: ۱. در سال های اخیر در سخنرانیهای عمومی رهبری هیچ موضع قاطع و اعتراضی از ایشان در مورد وضعیت فساد در کشور شاهد نبوده ایم. کاری ندارم که مثلاً مصلحت نبوده است یا مثلاً ایشان در جلسات خصوصی این اعتراض ها و به قول خودشان تشر ها را مطرح کرده اند یا هر چیز دیگر، آنچه واضح است موضع عمومی قاطعی نداشته اند البته من در جایگاهی نیستم که به عملکرد ایشان اعتراضی داشته باشم چون از وضعیت کشور خبر ندارم. ۲. نهادهای نزدیک به رهبری هم نه تنها در برابر فساد موضع نمی گیرند بلکه معترضان را هم تخریب می کنند. منطق آن ها این است که اگر فسادی بود رهبری خودش اعلام می کرد و حالا که رهبری سکوت کرده ما هم باید سکوت کنیم. مثلاً چند روز پیش خبرگزاری فارس مقاله ای کار کرد که خوارج هم در ابتدا عدالت‌خواه بوده اند. آن ها پیشاپیش جریان جوان عدالت‌خواه شکل گرفته در کشور را به عبور از رهبری در آینده متهم می کنند. ۳. الف) آیا این جریان در آینده یاغی خواهد شد؟ ب) آیا این استدلال که چون رهبری موضع نگرفته، ما هم باید موضع نگیریم درست است؟ شاید رهبری منتظر است تا ما موضع بگیریم تا بعد ایشان موضع بگیرد. پ) در ماجراهای خصوصی سازی، هفت تپه چند هزار میلیاردی را به ده میلیارد دادند به دو نفر جاعل رشوه دهنده، هپکو ، ماشین سازی تبریز و و و . همین نیروگاه شهید منتظری اصفهان خود ما را به چه قیمتی واگذار کردند؟ در ماجراهای تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، چقدر از سرمایه های ارزی کشور ما را غارت کردند؟ حال چند جوان آمده اند و اعتراض کرده اند که این چه نحوه خصوصی سازی است؟ آمده اند و پیگیر تشکیل دادگاه این ها و اخبار آن هستند. واقعاً این ها خوارج و ضد رهبری هستند؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بنده نیز در جریان بعضی امور می‌باشم، فکر می‌کنم راه درست، همین راهی است که رهبر معظم انقلاب با سعه‌ی صدر و بصیرتی که دارند جلو می‌برند تا کشور از این بحران که عموماً ریشه در نگاه و مدیریت آقای هاشمی داشت، عبور کند. زیرا برای آبادکردن راهی نباید شهری را خراب کرد. انقلاب اسلامی هر اندازه در این شرایط که از یک طرف دشمن تلاش دارد با انواع تحریم‌ها و فتنه‌ها آن را به درد سر بیندازد و از طرف دیگر جریان‌های سیاسی که کشور را مُلکِ پدری خود می‌دانند، از انواع رانت‌ها برای ثروت‌اندوزی استفاده می‌کنند؛ جایگاه اصلی خود را تثبیت کند، بهتر می‌توان از این مشکلات و از این افراد عبور کرد. وقتی به گفته‌ی آقای محسنی اژه‌ای آقای رئیس جمهور در یک مرحله با صراحت تمام بگوید اگر برادرشان را نظام قضائی جلب کرد، موضع‌گیری می‌کنند؛ باید با رئیس جمهور مقابله کرد و کشور را به هم ریخت؟ یا باید با سعه‌ی صدری که مقام معظم رهبری در اداره‌ی کشور دارند، بالاخره آقای فریدون محاکمه شود و کشور هم به هم نریزد. به صحبت‌های حاج قاسم سلیمانی آن شهید بصیر که کلیات انقلاب را از زوایای مختلف می‌شناخت در مورد مقام معظم رهبری، فکر کنید که ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید 

شهیدقاسم سلیمانی در مقدمه وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «خداوندا تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز- که جانم فدای او باد- قرارداده‌ای» سردار سلیمانی در بخش پایانی وصیت‌نامه خطاب به علما و  مراجع معظم تقلید ضمن تکریم بسیار از آنان، از موضع «سربازی از برج دیده‌بانی» می‌نویسد: «من می‌دیدم که برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای موثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند - در حالی که حق واضح است، جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه، میراث امام خمینی هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار بگیرند. من حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی - بازگشت به - زمان شاه ملعون هم نخواهد بود بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل بازگشت خواهد بود» فراز نخست که به آن اشاره شد استمرار ولایت فقیه در مبارزات ممتد سردار سلیمانی را بیان می‌کند و فراز پایانی «دغدغه محوری» شهید تا واپسین روزهای او را بیان می‌کند. از نظر او نه فقط آینده تشیع بلکه آینده اسلام و مواریث اسلامی در گرو بقاء و محوریت ولایت فقیه است از این رو او معتقد است و در این وصیت‌نامه به آن تصریح کرده است که اگر نظام مبتنی بر ولایت فقیه آسیب ببیند حرمین در مکه و مدینه و حرمین در قدس و الخلیل از بین می‌روند. بر این اساس می‌توان گفت هیچ‌چیز در اندیشه و سیره سردار شهید سلیمانی عزیز به اهمیت و برجستگی ولایت فقیه و تبعیت مسلمانان از ولی‌فقیه نبوده است. تعابیر سردار سلیمانی در این وصیت‌نامه پرنکته، درباره ولایت فقیه و ولی‌امر خیلی جالب و درس‌آموز است؛ «حکیم»، «مظلوم»، «خامنه‌ای عزیز که جانم فدای او باد»، «تنها نسخه نجات‌بخش امت»، «خیمه رسول‌الله»، «والله والله والله اگر این خیمه آسیب ببیند، بیت‌الله‌الحرام آسیب می‌بیند»، «از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولی‌فقیه خصوصا این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت»، «خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید»، «مقدس»، «این ولایت، ولایت علی‌ابن‌ابی‌طالب است»، «خیمه ولایت، خیمه حسین فاطمه است»، «دور آن بگردید، با همه شما هستم»، «ولایت فقیه رنگ خداست، این رنگ را بر هر رنگی ترجیح دهید»، «با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید» و «شرط اساسی احراز مسئولیت، اعتقاد حقیقی و عملی به ولایت فقیه است». هرکدام از این کلمات و عبارات، بخشی از تفکر سردار شهید را نسبت به ولایت فقیه و حضرت امام خامنه‌ای - دامت‌برکاته- بیان می‌کند. به‌طور خلاصه او رهبری را حکیم، محور، نعمت اعظم، خدایی، طبیب حقیقی، مطاع و در عین حال مظلوم می‌داند. اینها اعتقادات یک مدرس در یک مدرسه نیست. اینها یافته‌های یک پژوهشگر دین پژوهش نیست، اینها اعتقادات و باورهای فردی است که حدود ۴۰ سال مستقیما با مسایل مهم در داخل و خارج کشور درگیر بوده و هر روز تجربه‌ای اندوخته و حالا در پایان یک عمر فعالیت بی‌وقفه و برای پس از شهادتش می‌گوید و راستی چه نیاز به این عبارات، در حالی که زندگی او همه این عبارات را در عمل به اثبات رسانده است؛شهید نخواسته کار را ناتمام بگذارد و حق مطلب را وانهد. او بعنوان «شهید» گواهی داده است. اگر او فقط در دوره دنیایش این مطالب را می‌گفت، خالی از «شائبه» نبود اما حالا از آن دنیا و در حالی که هیچ تعلقی به این دنیا ندارد، با ما- همه ما- سخن می‌گوید. واژه «مظلوم» در عبارات شهید سلیمانی کمی رازگونه است. البته عبارات وصیت‌نامه این واژه را تا حد زیادی توضیح داده است. از نظر او دکترین «ولایت فقیه» و «ولی فقیه زمان» آن‌طور که «حق» آن است درک و به آن «آنطور که حق آن است»، عمل نمی‌شود. از منظر او ولایت فقیه محور اسلام، تشیع، ایران و جهان است و همه خیرها وابسته به توجه و عمل به آن است. او در تجربه علمی و عملی خود دیده است که ولایت فقیه و امام خمینی- سلام‌الله علیه- و امام خامنه‌ای- دامت‌برکاته- کلید گشایش همه مشکلات و مرهم همه آلام است و در عین حال می‌بیند که در بخش‌های مهمی از جامعه و جهان اسلام از علما گرفته تا مسئولین کشور و تا نخبگان ایران و نخبگان جهان اسلام، مورد غفلت و کم‌توجهی قرار گرفته است. امروز همه دوستان و دشمنان به بزرگی کار و موفقیت‌های سردار شهید سلیمانی اعتراف دارند و همه می‌دانند که رمز اصلی کارهای بزرگی که او کرده و موفقیت‌های بسیار بزرگی که او به دست آورده است، عمل به نسخه‌های رهبری و رابطه عاشقانه او با ولایت فقیه بوده است. شهید در این وصیت‌نامه می‌خواهد با زبان هم به ایران و جهان اسلام بگوید کلید موفقیت‌ها تبعیت از نسخه‌های رهبری است. وقتی شهید می‌بیند به واسطه کم‌توجهی به نقش و تأثیر عظیم ولی فقیه و عدم توجه به محوریت این ودیعه الهی در حل مسایل، ایران و جهان اسلام گرفتار انواعی از مشکلات است، دردمندانه از «مظلومیت» ولی فقیه و مظلومیت حضرت امام خامنه‌ای- دامت‌برکاته- سخن می‌گوید.

وصیت‌نامه سردار شهید سلیمانی، تفسیر بسیار متقنی از «فراجناحی» بودن ارائه می‌دهد. بعضی فراجناحی را نفی جناح‌ها و بعضی آن را خط دیگری در مقابل جناح‌های کشور و انقلاب می‌دانند و در واقع به فراانقلاب و فرا نظام دعوت می‌کنند. وصیت‌نامه شهید سلیمانی تفسیر دیگری که بسیار هم دلنشین است، بیان می‌کند. فراجناح بودن از منظر شهید سلیمانی و وصیت‌نامه بسیار پرمحتوای او، حرکت حول محور ولایت فقیه و حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای است. او در وصیت‌نامه و البته در سلوک 43 ساله سیاسی خود جناح‌ها را رد نکرده بلکه جناح‌گرایی را رد کرده و می‌گوید جناح‌ها باید حول محور رهبری باشند و نه تنها با این «خیمه» اختلاف نداشته باشند بلکه باید با این اختلافات خود را مدیریت کنند. از نظر سردار شهید اعتبار هر فرد و جناح به تبعیت آن فرد یا جناح از ولایت فقیه باز می‌گردد. او ولایت فقیه را اولین اصل می‌داند و هر حرکت و اقدام فراتر از آن را انحراف می‌داند و از آن پرهیز می‌دهد. او در وصیت‌نامه خود می‌گوید جناح‌ها باید مظلومیت را از چهره ولی امر بزدایند و خود غباری بر آن نباشند. بنابراین «فراجناحی» بودن، یک رویه و مسئولیت است نه خودجناحی در برابر جناح‌ها. از منظر شهید جناح‌ها و جناحی‌ها همه باید وقتی به رهبری و نصایح و تدابیر او می‌رسند، فراجناح باشند و مبادا جناح در نزد آنان خود به یک محور تبدیل شود. از نظر شهید سلیمانی جناح‌ها باید اقدامات خود را بر مبنای چهار اصل ولایت فقیه، نظام جمهوری اسلامی، حمایت از مردم و مقابله با دشمنان تنظیم کنند و خود را اصلی در مقابل این اصول قرار ندهند. فراجناحی از منظر سردار سلیمانی عبور جناح‌ها از خود در روز حادثه و پناه بردن همه آنان به «خیمه ولایت فقیه» است.

27924
متن پرسش
سلام علیکم: آیا به نظر شما امروز، اکثریت جوانان از دین و انقلاب روی گردان و یا بشدت زیاد معترض اند و بینش سکولار پیدا کرده اند و این خود یک دلیل برای شروع انحطاط انقلاب اسلامی در ادامه مسیر خود است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که اعتراض اکثر جوانان به جهت کوتاهی‌های ما است که چرا جواب روح بلند آن‌ها را در زمانی که به ما رجوع کرده‌اند، ندادیم چه از نظر معرفتی و چه از نظر اخلاقی و چه از نظر سادگی در زندگی که مدعی آن بودیم. به همان اندازه که انقلاب اسلامی در حال بازخوانی خود است برای عبور از سیاسیون غرب‌زده؛ روحِ جوانان بیش از پیش در حال رجوعی جدّی به انقلاب اسلامی است، رجوعی در حدّ رجوع خرازی‌ها و حاج قاسم‌ها. موفق باشید  

27923
متن پرسش
سلام علیکم: عید فطر بر حضرتعالی ان شاء الله مبارک باشد. در پاسخ ۲۷۹۱۷ فرمودید که البته هنوز ما در دوره‌ی فترتِ تاریخی خود هستیم. بدین معنا که هنوز گذشته‌ی خود را تنها مدّ نظر داریم و از آینده‌ای که تنها گذشته نیست؛ درست استفاده نمی‌کنیم. منظور حضرتعالی از اینکه ما از آینده ای که تنها گذشته نیست استفاده نمی کنیم، چیست؟ منظورتان تمدن نوین اسلامی است که میراث گذشته و پیشینه تاریخی ما صرفا برای ساختش کفایت نمی‌کند و ماوای عبور از مدرنیته است یا بی توجهی به آینده است که هنوز ما به آن نرسیده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهانی در پیش رو داریم که در بستر تحقق تمدن نوین اسلامی به ظهور می‌آید. جهانی که انسان معنای گسترده‌تری از آنچه در خود گمان می‌کرد پیدا می‌کند و نسبت‌های او در امور قدسی بسی عمیق‌تر خواهد شد، در آن حدّ که آیات ۱ تا ۶ سوره‌ی حدید و اشارات سوره‌ی توحید برایش به میان می‌آید و در چشم‌انداز او حضوری از توحید قرار می‌گیرد که مخصوص انسان‌های آخرالزمانی است. موفق باشید 

27906
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: طاعات و عبادات قبول باشد.چرا دولت ما هیچ واکنشی به جنایات علیه مسلمانان چین توسط دولت کمونیستی آن نشان نمی دهد؟ اوضاع آنها به مراتب بدتر از مسلمانان فلسطین است!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمی‌دانیم که واقعاً دولت، موضع‌گیری نکرده باشد. احتمالاً با توجه به رویکرد کلّی نظام، بیشتر به روش دیپلماسی حساسیت خود را نشان می‌دهند. موفق باشید

27917
متن پرسش
سلام علیکم: آیا دین و فقه تشیّع در عرصه زندگی کنونی می‌تواند پاسخگوی تمام جوانب زندگی بشر اعم از مباحث اخلاقی و مباحث معیشتی و مدیریت شهری و امنیت و آموزش و تعلیم و ... باشد و می‌توان دین را بصورت عمومی و مستحکم در عرصه های مختلف حیات بشر در همین عصر اقامه کرد با وجود اینکه ما در این عصر زندگی می کنیم که از یک طرف با غیبت امام و تمدن مهدوی رو به روییم از یک طرف حضور مدرنیته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که ما با چه رویکردی و با چه مسائلی به دین رجوع کنیم. جناب شیخ بهائی در زمان خود بر اساس آن تاریخ به دین رجوع می‌کند و عملاً ۴۰۰ سال در تاریخی که همچنان تاریخ شیخ بهائی است، ما از ورود ایشان به دین بهره‌ها بردیم. اگر امروز آن‌طور که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» بر آن تأکید دارند تحت عنوان «فقه حکومتی» به دین رجوع کنیم و واقعاً مسائل خود را و زمانه را درست بشناسیم، جواب می‌گیریم. البته هنوز ما در دوره‌ی فترتِ تاریخی خود هستیم. بدین معنا که هنوز گذشته‌ی خود را تنها مدّ نظر داریم و از آینده‌ای که تنها گذشته نیست؛ درست استفاده نمی‌کنیم. و این در حالی است که بحمداللّه عزم کلّی برای حضور دین در تاریخ جدید و با مناسبات امروزین در حال طلوع است. موفق باشید

27915
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: شبهه ای را مطرح کرده اند که نیاز به یک جواب منطقی و قانع کنند دارد و آن این است که وقتی مسلمانان در چین در عذاب هستند چرا ما باید سکوت کنیم؟ در کشوری که ادعای وحدت امت اسلامی می شود و آرمان دفاع از مظلومان را در سر می پرورانند آیا مطلوب است که از مسلمانان چین حمایت نشود؟ نبی مکرم فرمود: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمی کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمی کنند و به خود وا نمی گذارند.» آیا جایز است بخاطر یک سری منافع سکوت کنیم و مسلمانان در چین مورد ظلم قرار بگیرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با وجود نظام اسلامی و در رأس آن ولیّ فقیه، مطمئن هستیم آن‌چه باید انجام شود از طریق خود کشور انجام می‌شود و اگر حضرت آقا تشخیص دادند که ما کاری را به عهده بگیریم، متذکر خواهند شد. در حال حاضر موقعیت ما با صد سال پیش که نظام اسلامی وجود نداشت فرق می‌کند. ملاحظه کردید که ایشان در سخنرانی روز قدس چگونه با صراحت فرمودند ما مردم غزه را مسلح کردیم و این نشان میدهد آن‌جایی که وظیفه‌ی اسلامی اقتضاء بکند نظام اسلامی ورود خواهد کرد. موفق باشید

27908
متن پرسش
سلام علیکم: در دعاهای مقام معظم رهبری ایشان می‌فرمایند: خداوندا ادعیه ذاتی امام زمان (عج) را در حق ما مستجاب بفرما» منظور از ادعیه ذاتی امام عصر چیست؟ با تشکر از زحمات و پاسخگویی شما سرور و استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مولای ما حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برای پیروزی جریان تشیع که پرچمدارِ حاکمیت حق در عالم است، دعا می‌کنند و به جهت استجابت دعای آن حضرت است که بحمداللّه نظام اسلامی با اینهمه توطئه‌ها همچنان پا برجا جلو می‌رود. موفق باشید

27869
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: سؤالم از خدمتتون این است که، بنا به فرمایش رهبر عزیزمون، که فرایند اهداف انقلاب که شامل (۱. انقلاب اسلامی. ۲. نظام اسلامی ۳. دولت اسلامی ۴. جامعه اسلامی ۵. تمدن نوین اسلامی) است و ما الان در مرحله نظام اسلامی هستیم و هنوز دولت اسلامی تشکیل نشده است. می‌خواستم ببینم ما الان در تشکیل دولت اسلامی چقدر به اهدافمون نزدیک شده یا دور شده ایم (با توجه به وضع موجود) با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با نظر به تجربیاتی که از دولت‌های گذشته پیدا کرده‌ایم، طلیعه‌ی تحقق دولت اسلامی بیشتر فراهم شده. زیرا همه‌چیز گواه بر آن است که تحقق اهداف انقلاب اسلامی باید در جایی غیر از آنچه فرهنگ غربی برای بشر تعیین کرده است، محقق شود. موفق باشید

27861
متن پرسش
سلام علیکم: زبانم از تشکر قاصره که این مباحث رو به میدان و دسترس همگان در عصر انقلاب اسلامی آورده اید. خدا خیرتان بده. در بحث حرکت جوهری می‌فرمایید که این تفکر که کسی بگوید فقط می‌خواهم بیابم و مباحث عقلی را دنبال نمی‌کنم خیلی خطرناک است. حال آنکه جایی دیگر مثال آیت الله بهاءالدینی و امام خمینی رحمه الله رو می‌زنید که آیت الله فلسفه رو کار نکردند اما چیزی رو هم از دست ندادند اما امام جلسات اسفار را رفتند. حال دو سوال برایم مطرح است یک اینکه کار نکردن مبحث حرکت جوهری و فلسفه چه خطری را برای انسان دارد؟ دو اینکه این دو کلام فوق الذکر را چطور جمع کنیم؟ مجموعا در این چند جلسه شروع حرکت جوهری حس می‌کنم بحث چنان ذهنی است که به کلی با مباحث معرفت النفس متفاوت است. هر چند به امید انتها و نتایج نورانی بحث به لطف خدا و دعای شما به جد ادامه خواهم داد اما الان این سوال ذهنم را درگیر کرده بود که حال که انسان می‌تواند اتحاد با حقایق پیدا کند جایگاه مباحث عقلی کجاست؟ دوستدار شما هستم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای سلوک فردی، عدم ورود به مسائل فلسفی هیچ خطری ندارد. ۲. جایگاه مباحث عقلی، مربوط به حضور اجتماعی و تمدن‌سازیِ اسلام است. مسلّم اگر بخواهیم با عقل مردم معارف اسلامی را در میان بگذاریم، نقش فلسفه‌ی اسلامی به‌خصوص با قرائتِ صدرایی که درست در طلیعه‌ی تاریخ مدرن به میان آمده است، فوق‌العاده می‌باشد. موفق باشید

27844
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم حضرت استاد، در شرح دروس مصباح الهدايه فرمودید، اسم الله الأعظم، عین ثابته ای نیاز داشت برای تجلی، که آن حقیقت محمدی صلوات الله علیه بود. سپس این حقیقت تجلی کرد در عین ثابته حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرزند عبدالله و علی مرتضی ابن ابی طالب علیه السلام، می توان گفت در ما نیز تجلی یافته به قدر و اندازه مان؟ اگر بله، پس وای به حال من که چه ظلم هایی که نکرده‌ام به این لطف پروردگار متعال!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همین‌طور باشد که محمدیین ذیل حقیقت محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» محل تجلیات اسم اعظم باشند. آیا در حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» چنین احساسی را نمی‌توان داشت؟ موفق باشید

27785
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: با توجه به عظمت مقام و پاداش یک شهید و نظر به وجه الله و آیه شریفه «بل احیاء عند ربهم یرزقون» سردار سلیمانی و ابو مهدی المهندس آرزوی شهادت داشتند. حالا سوال با توجه به مطالب بالا چرا مرحوم سید هاشم حداد و علامه سید محمد حسین طهرانی صاحب معادشناسی چنین آرزویی نمی کردند؟ و هر دو به مرگ طبیعی از دنیا رفته اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کجا می‌دانید آن عزیزان آرزوی شهادت نداشتند؟! میدانی را در مقابل خود نیافته بودند که آرزوی شهادت کنند. و مگر «مداد العلماء افضل من دماء الشّهداء» را در ذهن ندارید؟ موفق باشید

27776
متن پرسش
سلام علیکم: پیش از این، اگر با کسی سر انقلاب و نظام بحثی پیش می آمد، برآشفته می‌شدم و حتی فشار جسمی و دل مشغولی پیدا می‌کردم و از اینکه سخنانم تاثیر ندارد، ابراز ناراحتی می‌کردم. چند وقتی هست که بتدریج الحمدلله در صحبت سر این مسائل، گویی ظرفیت و صبر و تحلیل ام با آرامش و تانی بیشتر است و ممکن است با بسیاری سخنان مخالفت کنم ولی دیگر سخنان خودم را حد تذکر و باز کردن مسیری برای تدبر و اینکه خواه فرد دریابد مفهوم سخنم را یا نه و اگر قبول هم نکرد، من ناراحت نشوم و با خود چالش نکنم که دوست داشتن انقلاب غلط است و جای دفاعی نیست و ظاهری عاری از روح انقلاب مانده و از این دست حرفها. البته امیدوارم این آرامش و اعتماد، از نوع چشم پوشی بر حقایق و توجیه گری و پافشاری های بیجا و بی جهت نباشد و نوعی از فرار پاسخ در برابر دفاع و دوست داشتن انقلاب باشد و کمی نگرانم به این حالت برسم و نکند این آرامش همین بی توجهی و چشم پوشی است و باعث می‌شود خود را در راه راست و هدایت که از بقیه فاصله گرفته و در مسیر می‌خواهد برود و همان فضا را دریابد، باشد. ولی استاد، واقعاً حتی اگر کمی حالتم و اصول اعتقادی و زیربناهای تعقل و تدبر ام درباره ارادت و دوست داشتن و حضور در انقلاب به هم بخورد و متزلزل شود و فکر کنم که دیگر انقلاب محبوبیتی ندارد و آن شمع سوزان، خاموش شده، باز به خودم می‌گویم راهی مگر غیر انقلاب اسلامی برای شناخت و تحقق عملی اسلام هست و مگر جایی غیر از ذیل مدیریت ولی فقیه، روند جامعه روند حریت و توکل و پذیرش ولایت الهی و اولیاء اش و نجات جان و نفس ما از سرگردانی می‌شود؟ واقعا گویی نفسم با انقلاب گره خورده و حس می‌کنم گسستنی نیست و نمی‌توانم رهایش کنم و بشدت می‌خواهم در آن راه باشم و اگر رهایش کنم غم بزرگی برای خودم هست که به نظر خودم انقلابی را رها کردم که بین الطلوعین تاریخ و نقطه عطف مبارزات انبیا و اولیا است و ثمر آن زحمات و خون دل خوردن ها و هدایتگری هاست و مگر می‌شود شریعت را بعنوان مسیر بزرگ زندگی انتخاب کرد و آنوقت انقلابی را با تمام جان نسبت به آن محبت و مودت نداشت که همان نور در آن است و صبح صادق همان طلوع تاریخی حق و بعثت تاریخی انسانها است. نمی‌دانم شاید این حرفهایم هم که نوعی تسکین خود باشد ولی واقعا از عمق وجودم برآمده و با تمام محبت گفتم و جانم واقعا گره خورده با انقلاب است. امیدوارم تسکین و به خود القا کردن و توجیه نباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». به همان اندازه که نمی‌توانیم بدون خدا زندگی کنیم، با خدایِ مفهومی هم نمی‌توان به‌سر برد و باید با خدا در مظاهرش مأنوس بود و امروز، یکی از عالی‌ترین مظاهر حضرت محبوب، انقلاب اسلامی است و ملاحظه‌ کرده‌ایم و کرده‌اید چگونه شهدای عزیز برای درآغوش‌گرفتنِ خدا، خود را در این عالی‌ترین مظهر فدا کردند؛ یقیناً امروز تنها راهی که برای اُنس با خدا نمی‌توان از آن غفلت کرد، رجوع و نظر به انقلاب اسلامی است و همچنان که عرض شد: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم».

در رابطه با گفتگو با بقیه، ما متوجه‌ی راهی هستیم که به سوی حقیقت گشوده شده است و سعی می‌کنیم به عنوان چشم‌اندازی جهت تفکر در این زمانه متذکر آن باشیم. حال اگر «از همه محروم‌تر خفاش بود/که عدوی آفتابِ فاش بود» خود دانند! موفق باشید

27766
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله استاد: میخاستم بدونم جهان بینی حضرت آقا مبتنی بر عرفان اسلامیه؟ ایشون خودشون فرمودن در عرفان نظری هیچ ورودی ندارم و از طرفی نسبت به نحله عرفا خیلی علاقه نشون میدن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم دنبال‌کردن نگاه عرفانیِ حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است و دقت بر روی حکمت صدرایی که بحمداللّه رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» خیلی خوب روح و روان و قلب خود را در این میدان‌ها پرورانده‌اند. موفق باشید

27754
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد یک سوال داشتم که آیا ممکنه که ایرانی ها و مسلمان های حال جهان در رسیدن به تمدن نوین اسلامی و ظهور حضرت مهدی (عج) لیاقت کافی را نداشته یا حداقل تلاش کافی را نکنند و این افتخار در سال های دور به قوم دیگری برسد و این بلایا که بر ما نازل می‌شود مانند زلزله سیل ویروس و ... ناشی از غضب خدا باشد و برای تنبیه کردن ما باشد؟ سوال دوم بنده اینکه شما در کل آینده ره چجور می‌بینید با این تصویر که بنده از جامعه دارم جمع زیادی از افراد جامعه دیگر به فکر آرمان های خود نیستند و یا حتی ضد جمهوری اسلامی هستند با این حال آیا جمهوری اسلامی به هدف خود که تمدن اسلامی است از نظر شما می‌رسد و تا سال ۱۴۴۴تمدن سازی می‌کند یا ممکن است تا ۱۴۴۴ از بین برود و به اصطلاح رژیم عوض شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال ظهور حضرت در بستر آخرین دین که کامل‌ترین دین است محقق می‌شود. ۲. همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۷۵۳ عرض شد مسلّم آینده‌ی ما، آینده‌ی بسیار امیدوارکننده‌ای است. موفق باشید

27753
متن پرسش
سلام استاد جان: استاد طاهرزاده بنده نگران آینده این کشور و انقلابم. نگرانیم از جوانان و نوجوانانی است که چند سال دیگر معلم و پزشک و استاد دانشگاه و تاجر و ... کشور خواهند شد و سرنوشت انقلاب و ایران به دستشان است وجامعه ای که...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که مشکلاتی هست و موجب ریزش‌هایی از نظر نیروهای انقلاب شده؛ بحثی نیست. ولی از آن طرف بر روی افقی فکر کنید که انقلاب اسلامی در مقابل بشریتِ این دوران قرار داده و در کنار آن جوان‌هایی که شما می‌فرمایید و درست هم می‌فرماییدکه تحت تأثیر فرهنگ مدرن گرفتار نوعی بی‌هویتی شده‌اند؛ جوانانی در حالِ رشد هستند که نوید حضور شخصیت‌هایی بس بزرگ را در آینده به ما می‌دهد. به هر حال، شواهدی در میان است که تاریخ، تاریخِ نابودی ابرقدرت‌هاست و در آن فضاست که باید منتظر ماند که: «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ (۱) وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في‏ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً (۲)». در این مورد خوب است سری به یادداشت ویژه‌‌ای که تحت عنوان «آینده‌ی ما چه آینده‌ای است» بزنید. موفق باشید

آدرس:  http://lobolmizan.ir/post/1662/%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%8C-%D9%85%D8%A7-%DA%86%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C

27758
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۷۵۰ اشاره زیبایی به همین بحث مبتلا به فرمودید و نکته دقیقی را متذکر شدید. به نظر و عقیده ام اگر ما فقه را در نگاه کلان و ماهواره ای و از جهت ظرفیت های نظام سازی ببینیم اتفاقا بسیار ظرفیت تمدنی دارد ولی هنوز بالفعل نشده و البته اقداماتی مثل الگوی اسلامی پیشرفت، مقدمه جدی نیل به آن است و از این جهت برای فقه تمدن ساز امیدواری وجود دارد. چگونه نمی‌تواند فقه و اسلام عزیز تمدن ساز باشد و به تعبیر بعضی افراد، مرجعیت علمی و سیاسی و اجتماعی ندارد و صرفا یکسری اصول کلی در آن پذیرفته شد که آن هم بیشتر مربوط به آخرت است و تجربه امر قدسی و تجربه زیسته دینی که مسلمین از این تجربه زیسته عبادت پیامبر بهره می‌برند؟ مگر علامه طباطبایی مبتنی بر همین قرآن، تفسیر عظیم المیزان را ننوشت و آن معارف قیّم و تمدن ساز و جامعه ساز را مطرح فرمود و توانست متناسب مسائل زمان افق قرآن را بگشاید؟ مگر حضرت آقا از همین قرآن و معارف حدیثی ذیل قرآن، طرح کلی اندیشه اسلامی را ننوشتند و سخنرانی درباره اش نکردند و مگر امروز چنین کتابی، پایه فکری_اجتماعی برای نظام و دولت اسلامی نیست و نمی‌تواند باشد؟ حضرت امام چگونه توانست از دل دعای سحر و شرح معارف این دعا یا همان مباحث فقهی که در کتاب ولایت فقیه از مکاسب شیخ انصاری داشتند، متناسب جامعه سازی و انقلاب و گذار از حکومت پهلوی مطلب بنویسند و بعد هم ساختار نظام اسلامی با محوریت ولی فقیه و مستحل کننده انتخابات در چارچوب آن و تقسیم قوا کار کند و حرکت داشته باشد؟ و اکنون چطور آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم بسیاری از نظریات علم و معرفت مدرنیته را رسما به چالش کشیده و مطلب مد نظر اسلام را می فرمایند؟ عجیب است برخی می‌گویند اسلام و سیره و روایات ائمه و فقه و عقل قدسی که ذیل ولایت دین و شریعت است، توانایی ندارد در عصر حاضر حرفی برای گفتن بزند و مقابل تکنیک و معادلات عصر کنونی چیزی برای عرضه کردن داشته باشد و دین فوقش تا پانصد سال پیش بکار حیات اجتماعی می‌خورده و اکنون چنین نیست و باید با عقل و تجربه بشری و تجارب سایر کشورها و حتی تجارب مدرنیته فی الحال کار کرد و نظریه داد و مطلب مطرح کرد و سعی هم داشت حتی الامکان با دین و قواعد صریحش مخالفت نکند. حتی این مطلب را به اصطلاح سنت گرایانی مثل آقای نصر هم قبول ندارند و درباره اش کتاب اسلام در دنیای متجدد را نوشته اند و آنها هم حتی با همان هندسه فکری شان که البته از جهات زیادی معیوب است، این مطلب را دریافته و روی آن مطلب نوشته اند ولی یکسری که حتی در سمتهای کشورند و نظریه پرادازان و چهره های فرهنگی و نظریه پرداز هستند چنین مطالبی را درباره اسلام و فقه و عقل قدسی می‌گویند و حتی می‌گویند مگر علوم اسلامی و غیر اسلامی یا دینی و غیر دینی دارد! باید نگاهمان را به دین و دیانت و شریعت عمیق کنیم و با تمام وجود برای تولید علم و نظریات و معرفت جایگزین متناسب هویت دینی_انقلابی مان بکوشیم و واقعا در راستای همان جنبش نرم افزاری که مورد تاکید رهبر عزیز است تلاش کنیم کما اینکه تا کنون در همان الگوی اسلامی پیشرفت و در درون صحنه اتفاقات امیدبخش و قوی افتاده است و جای امیدواری است که می‌توان با نگاه کلان و ماهواره ای و جامع به فقه و احادیث و وحی و بهره از تدبر در آیات انفسی و آفاقی عالم، نظام و تمدنی ماورای مدرنیته ساخت و حقیقتا بایستی از عمق جان این اشارات شهید آوینی را بفهمیم که گفت، بعثت تاریخی انسان در مردی مثل حضرت امام برای من کافی بود تا بفهمم عصر تمدن غرب سپری شده است. عذر می‌خواهم که طولانی شد و سرتان را درد آوردم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخواهیم یا نخواهیم انقلاب اسلامی در این تاریخ مأوایی است برای کسانی که متوجه شده‌اند زندگی در این دنیا معنایی متعالی‌تر و بلندتر از آنی دارد که فرهنگ مدرن برای بشر طراحی کرده. مسلّماً با این رویکرد ما به متون مقدس خود رجوع می‌کنیم و طیّ فرآیندی تاریخی چیزی به ظهور خواهد آمد که گمشده‌ی بشریت است. هنر و بصیرت ما باید آن باشد که مأوای تاریخی خود را که غیر از مأوای فردیِ قرون وسطایی است بشناسیم. موفق باشید  

27750
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، بعضی افراد و پژوهشگران، می‌گویند که بسیار امری زیاده خواهانه و حتی شاید وهمی باشد که نیروهای انقلاب اسلامی از تولید علم دینی و ابداع مبانی دینی در عرصه علم و حکمت می‌گویند و این نوع روندها چیزی جز به هدر رفتن سرمایه ها و همان تمنای محالی بیش نیست و اساسا فقه و مبانی کنونی شریعت نمی‌تواند در این عصر و در این زندگی و در مقابل مدرنیته و مقابل عقل مدرن و سبک زندگی مدرن،‌ راه درستی عرضه کند و تعلیمات دین یکسری تعلیمات کلی است و مگر قرآن و ائمه گفته اند بیایید تحلیل و شناخت جامعه را بر اساس اسلام تولید کنید یا اقتصاد و سیاست و مدیریت شهری متناسب با اسلام داشته باشید و مگر می‌شود مدام نفی مدرنیته و مبانی علم کنونی ویژه در حوزه علوم انسانی را کرد و بعد گفت ما نظریه جایگزین داریم. حتی معتقد هم نیستند مشکلات و اینکه الگوهای اسلامی و تمدنی اجرا نمی‌شود مربوط به مباحث اجرایی است، بلکه معتقدند ما فقدان نظریه داریم و بعید است به اصطلاح خودشان با همین مبانی و فقه و قال الصادق (ع) و قال الباقر (ع) بتوانیم تمدن بسازیم و علم تولید کنیم. نظرشان هم بر این است که بایستی از این نوع رویکردها فاصله گرفت و باور کرد ممکن نیست و فقه و مبادی ما در عصر کنونی نمی‌تواند نظریه و تمدن بسازد بلکه بایستی با همان عقل و خرد بشری و همین تجارب بشری که اکنون در مقابل ماست، جامعه را مدیریت کنیم و حتی الامکان هم سعی کنیم با اسلام تعارض و مخالفت پیدا نکند ولی رویکرد تولید علم دینی و فقه تمدن ساز و الگوی اسلامی پیشرفت و تعالی ثمر بخش نخواهد بود. بشخصه با این نظر قاطعانه مخالفم و آن‌را دارای رگه هایی از بحث قبض و بسط شریعت آقای سروش می‌دانم، ولی حضرتعالی بعنوان استاد و پژوهشگر معرفت دینی که الحمدلله در تبیین معارف دین و انقلاب کوشیده اید و آثار گرانقدری تالیف کرده اید، در این مورد چه نظری دارید و چه بحث و موضعی را مطرح می‌فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم امثال حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» و حتی امثال آیت اللّه محمدتقی جعفری و علامه طباطبایی «رحمت‌اللّه‌علیهما» از یک طرف، و در دنیای غرب امثال هایدگر و هانری کربن و گادامر از طرف دیگر در یافتن راهی که در عین حاضربودن در تاریخِ جدید، مشکلات دنیای مدرن را نداشته باشد؛ فکر کرده‌اند، به‌خصوص که روشن شد پُست‌مدرنیسم که اصرار بر بازخوانیِ مدرنیته داشت و گمان می‌کرد می‌تواند با آن بازخوانی، مشکلاتِ پیش‌آمده را رفع کند، به بن‌بست رسید. در این مرحله است که بزرگان جهان به نوعی بازخوانیِ کلی‌تری دست زدند و آن، بازگشت به امر قدسی و توجه به غربت انسان در این تاریخ می‌باشد. و ما وقتی کلیّت این امر را قبول کردیم به مرور و طیّ فرآیندی متون مقدس خود را آرام‌آرام بازخوانی می‌کنیم. آری! فقه موجود برای بازگشت به امر قدسی در عینِ حاضربودن در تاریخ جدید، کافی نیست ولی دین و سخن امامان معصوم «علیهم‌السلام» به گفته‌ی آقای هانری کربن، فراتاریخی است و می‌توان در رسیدن به جهان گمشده از آن‌ها بهره گرفت. عمده آن است که از آن افرادی که بر ماندن بر تاریخ مدرن اصرار دارند، پرسیده شود مگر آنچه فرهنگ مدرن به بشر عرضه کرد و در آن راستا به تمامیت خود رسید، ثمربخش بود که ما همچنان بر فرهنگ سکولار و داده‌های حسّ در نگاه پوزیتیویستی جهت امورات خود تأکید کنیم؟ موفق باشید

27743
متن پرسش
سلام استاد: سلسله بحث ها تون که فرمودید در مورد سفر به سرزمین بیگانه برای برگشت به وطن جزوه است یا صوتی؟ در سایت تحت چه عنوانی موجود است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ی «زمان‌شناسی و نظر به فطرت تاریخی امروز ما» در همین رابطه بحث شده است و خود کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» نیز با همان رویکرد، مسائل خود را در میان گذاشته است. موفق باشید

نمایش چاپی