بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8791
متن پرسش
با سلام در صفحه 48 کتاب امام خمینی و خودآگاهی تاریخی فرمودید نباید تعهد ما به انقلاب با فشار روحی همراه باشد و حرص و جوش بخوریم. این حرف شما با این حرف رهبری که بعضی شبها از غصه و نگرانی فرهنگ از خواب می پرند چطور قابل جمع هست؟ یا با درد دلهای امیرالمومنین با چاه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متوجه عظمت کار ها شدن، غیر از حرص و جوش‌خوردن است. موفق باشید
8776
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم بنده قریب به 8 سال است که در حوزه معرفت نفس مطالعه دارم (در قالب سی دی های معرفت نفس استاد صمدی) و در دو ماه گذشته نیز با دروس حضرتعالی آشنا شده ام. با توجه به موارد مطالعاتی سوالاتی دارم که ان شا الله با پاسخ مناسب شما افق مبهم روشن گردد. 1- بنده در مورد علم و یادگیری اینگونه فکر می کنم که همه انسانها تمام علوم بشری را در ذات خود دارند و تنها با روی آوری به علم خاصی و جد و جهدی که می کنند درهای آن حوزه از علم به روی آنها باز شده و با آن آشنایی پیدا می کنند. بعنوان تشبیه اینکه علوم مانند بیابانی است که انسان با چراغ قوه ایی که دارد بخشی از بیابان را که جلو روی اوست میبیند و اگر طوری بشود که خورشیدی بر بیابان نور بیفکند انسان به تمام علوم آشنایی پیدا می کند. در اینخصوص اگر می شود توضیح بفرمایید. 2- طی سلسله مباحث استاد صمدی و مباحث ده نکته و معاد شما که تا امروز وفق به شنیدن آنها شده ام این نکته مرا به خود مشغول داشته که پرداختن به امور روزمره (مثل تماشای تلویزیون؛ مطالعه مجله و گپ و گفت طولانی با ذوستان و ...) انسان را در قوه خیال معطل می کند و لذا چند سالی است که به جز یک خبر و در صورت وجود برنامه های مستند تقریبا سریال یا فیلم یا سرگرمی به جز مطالعه در حوزه دینی و رشته فنی خودم (الکترونیک و صنایع) ندارم. یعنی مطالعه را با چیز دیگری عوض نمی کنم و این امر در بعضی اوقات منجر به بهم ریختگی اعصاب می شود و تقریبا بیشتر اوقات در فکر فرو می روم. البته با توجه به مباحث روانشناسی انسانی درونگرا نیز هستم و این مطلب نیز مرا به سیر علمی بیشتر تشویق می کند. به نظر شما سیر مطالعاتی در تقویت قوه عاقله و کم کردن قوه خیال موثر است و یا روشی که بنده در پیش گرفته ام اصلا مناسب می باشد؟ البته لازم است عرض بکنم به قول استاد صمدی بنده اگر هم چیزکی یاد گرفته باشم قطع به یقین در اسم الاسما می باشد و به هیچ وجه در هیچ حوزه نظری و عملی نه تنها ادعایی ندارم بلکه روز به روز به بی لیاقتی خود و برازخی که گرفتار آن هستم بیشتر پی می برم. با تشکر از حسن توجه جنابعالی.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در این مورد به صفحه‌ی 84 کتاب «معرفتِ نفس و حشر» تحت عنوان «چگونگی ادراک محسوسات» رجوع فرمایید 2- امروز اسماء حسنای حضرت حق در انقلاب اسلامی ظهور کرده و در کنار مطالعاتی که دارید باید نسبت به سخنان رهبری و دنبال‌کردن مسائل انقلاب حساس باشید وگرنه حق را در مظاهرش نشناخته‌اید. موفق باشید
8748
متن پرسش
سلام علیکم اسعد الله ایامکم در آیه «و ما رمیت اذ رمیت و لاکن الله رمی» جایگاه اختیار پیامبر (ص) کجاست؟ یعنی در کدام مرحله پیامبر (ص) اختیار کردند که تیر بیاندازند؟ 2. آیا مقام معنوی پیامبر (ص) که در شرح این آیه فرمودید مختص خود پیامبر (ص) است یا اهل البیت (ع) هم دارای چنین مقامی هستند؟ سایر مومنین هم می توانند به این مقام به نازله برسند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- با تمام وجود خود رسول اللّه«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» اختیار کردند ولی اختیارشان با اراده‌ی الهی تطبیق کامل دارد به طوری که اختیارشان به وسعت اراده‌ی الهی گسترش یافته. 2- رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و اهل البیت«علیهم‌السلام» از این جهت همه در مقام بقای بعد از فنا هستند، حتی در زیر سایه‌ی این بزرگان، کُمَّلینی مثل حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز این‌چنین‌اند. موفق باشید
8739
متن پرسش
سلام علیکم نظر حضرت عالی درباره این جمله چیست؟ «اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد! پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت، پیامبر (ص) بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم. همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد.»
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اصل حرف درست است به شرطی که موجب سوء استفاده‌ی افراد هنجارشکن نگردد و این جمله امتیازی برای آن‌ها نشود. آری باید بر ارزش‌های قدسی تأکید نماییم تا قبح ناهنجاری‌ها آنچنان در جامعه روشن شود که فضای فرهنگی جامعه امکان بروز چنین حرکات را ندهد. البته این غیر از برخوردی است که باید با هنجارشکنانی کرد که مأمورند فضای ارزشی جامعه را از بین ببرند، این‌جا دیگر بحث ناآگاهی و تذکردادن نیست، بلکه برای حفظ ارزش‌های نظام اسلامی باید برخورد امنیتی کرد و متأسفانه بعضاً این‌ دو با هم خلط می‌شود، یک طرف همه‌ی ناهنجاری‌ها را پای دشمن می‌گذارد و می‌خواهد برخورد امنیتی کند، و یک طرف چشمش را به ناهنجاری‌هایی که صورت دشمنی و مقابله با نظام است می‌بندد. موفق باشید
8742
متن پرسش
سلام استاد. استاد یه نگرانی بزرگ دارم از این که متحجر و کوته بین بشم. بعضی وقت ها احساس میکنم زندگیم خیلی خشک شده. راهکار شما برای فرار از تحجر در کنار ورود به عالم دینی چیه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام ‌علیکم: شاید عرایضی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشته‌ام، مفید باشد. موفق باشید
8733
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: در برنامه رادیویی شنیدم حجت الاسلا فلاح زاده فرمودند رهبری حفظه الله بسم الله هر سوره را جزو آن سوره نمیدانند و مثلا در نماز آیات نمیشود بسم الله سوره توحید را یک آیه بحساب آورد برایم بسیار عجیب آمد با توجه به تاکیدات شما و المیزان لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد فتوای مقام معظم رهبری همین‌طور است که جناب حجت‌الاسلام فلاح‌زاده فرموده‌اند. ولی نظر امام از نظر فتوا و از نظر مباحث عرفانی آن است که بسم اللّه هر سوره، مربوط به همان سوره است. موفق باشید
8676
متن پرسش
سلام علیکم. تمدن اسلامی در گذشته (مثلا در قرن هفتم) که از آن به درخشانی یاد می شود و امثال کسانی مانند مولوی و ابن سینا و بعد ها ملاصدرا را به صحنه آورد چه عواملی باعث شد به حجاب رود؟ من فکر می کنم حتما باید نقص هایی در این تمدن بوده باشد که تمدن غرب آن را به حجاب برد؟ آیا درست است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: البته کسی نمی‌خواهد بگوید ضعف‌هایی در این اندیشه‌ها نبوده، ولی به همان علت که قرآن و سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بعضاً در یک زمان به حاشیه می‌رود می‌توان گفت وقتی حساسیت یک ملت از امور اصلی‌اش کم شود، سرمایه‌های فرهنگی آن به حاشیه می‌رود، و وقتی باز آن ملت متوجه امور اصلی‌اش بشود، سرمایه‌های فرهنگی‌اش ظهور می‌کند که شما امروزه شاهد ظهور دوباره‌ی حکمت متعالیه هستید. ملاصدرا در کتاب «کسرالاصنام جاهلیه» پیش‌بینی می‌کند که اگر روح سطحی‌نگری حاکم شود نه‌تنها اندیشه از جامعه رخت برمی‌بندد، بلکه زمینه ای برای حاکمیت اشرف افغان فراهم می‌شود. و شد آنچه شد. موفق باشید
8690
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چند بار به طرق مختلف از شما سوال پرسیده شد که فرق عرفان امام خمینی رحمه الله علیه و مرحوم آیت الله طهرانی چه بوده است ولی واقعا پاسخی که شایسته بود گرفته نشد، خواهشمندم این سوال را واضح توضیح دهید. باشد که کمکی به من و دوستانم بکند.
متن پاسخ
- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سؤال را به‌کلی غلط می‌دانم، چه رسد بخواهم به طور واضح توضیح دهم. آدم حسابی! این حرف‌ها یعنی چه؟ هرکدام از این عزیزان به دنبال اُنس با خدا بودند و هر کدام هم مورد لطف خدا قرار گرفتند و ما هم از آن‌ها بهره‌ها خواهیم برد. این تقسیم‌بندی‌ها مربوط به آن‌هایی که به دنبال حقیقت‌اند، نیست. مربوط به آن‌هایی است که می‌خواهند فرقه‌بازی راه بیندازند. این داستان را از مولوى حتماً دارید که یک نفر سیلى محکمى به پشت گردن رفیقش زد. او عصبانى شد و یقه طرف را گرفت که فلان‏فلان‏شده! چرا زدى؟! مى‏خواست تلافى کند که رفیقش گفت: صبرکن، من از تو یک سؤالى مى‏کنم، اول آن سؤال را جواب بده، بعداً تلافى کن. از او پرسید: دقت کردى وقتى من پشت گردن تو زدم، «طراقّى» صدا کرد؟ گفت: بله. گفت: بگو ببینیم این صداى طراق‏ از گردن تو بود یا از دست من؟ بیچاره طرفى که پشت گردنى خورده بود، گفت: من آنچنان پشت گردنم مى‏سوزد که فکر این چیزها را نمى‏توانم بکنم، «تو که بى‏دردى همى اندیش این» تو که بى‏دردى این سئوال‏ها برایت پیدا مى‏شود. من درد دارم تو بى‏دردى، این دو تا خیلى فرق مى‏کند. مولوى این طور مى‏گوید: آن یکى زد سیلى‏اى مر زید را... حمله کرد او هم براى کید را. گفت سیلى‏زن، سؤالت مى‏کنم‏... پس جوابم گوى و آنگه مى‏زنم‏. بر قفاى تو زدم، آمد طراق‏... یک سؤالى دارم اینجا در وفاق‏. این طراق ازدستِ من بوده‏است یا.... از قفاگاه تو اى فخر کیا. گفت: از درد این فراغت نیستم‏... که در این فکر و تأمل بیستم‏. تو که بى‏دردى همى اندیش این‏... نیست صاحب درد را این فکر هین‏. از اینجا مولوى نتیجه خوبى مى‏گیرد که انسانِ بى‏درد گرفتار روزمرّگى است، چون غربت خود را در این دنیا فراموش کرده است. دردمندان را نباشد فکر غیر... خواه در مسجد برو خواهى به دیر. غفلت و بى‏دردى‏ات فکر آورد... در خیالت نکته‏ى بکر آورد. تازه فکر مى‏کنى خیلى مهم هستى که این نکات به ذهنت آمده، نمى‏فهمى که این حرف‏ها، حرف‏هاى آدم‏هاى راه گم کرده است. جز غم دین نیست صاحب درد را... مى‏شناسد مرد را و گرد را. چون به غربتِ خود در این دنیا آشنا شد و فهمید فقط راه نجات، انس با خدا است، با تمام وجود دامن دین را مى‏گیرد و همه‏ى دغدغه‏اش این است که از مسیر ناب دیندارى فاصله نگیرد. موفق باشید
8643
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: خواستم نظر حضرتعالی در مورد تقسیم بندی استاد میرباقری از تقابل سه گفتمان در اداره کشور که در آن مسئولین را به سه دسته سکولار - خواهان مدرنیته اسلامی (ژاپن اسلامی ) و تمدن اسلامی بدانم. آیا غلبه هر دو دسته اول را می توان بنوعی تورم باطل در مقابل حق دانست؟ فایل متنی گفتار ایشان: http://q-b.ir/content/793
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تقسیم‌بندی بسیار عالمانه‌ای است و حقیقتاً در متن قضیه همین‌طور است که هر اندازه ما برای تمدن غربی جایگاه قائل باشیم به همان اندازه برای باطل جا باز کرده‌ایم. موفق باشید
8647
متن پرسش
خود آگاهی یعنی چه؟ مثلا یعنی چه که برای تسخیر تکنولوژی نیاز به خودآگاهی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خود آگاهی به آن معناست که جایگاه موضوع را بشناسیم به عنوان مثال بتوانیم نسبت به فرهنگی که منجر به وجود تکنولوژی‌های این‌چنینی شده‌است آگاهی یابیم. موفق باشید
8631
متن پرسش
سلام. من دوستانی دارم که می گویند در زمان شاه عده‌ی قلیلی دزدی می‌کردند ولی بقیه‌ی مردم واقعاً مسلمان بودند. ولی در جمهوری اسلامی دزدی به حدی رسیده که هر ماه خبری از دزدی های چندصد میلیاردی میشه ولی کسی تعجب نمی کنه و دزدی و کثافت کاری خیلی رایج شده. حال با این وضعیت من جه جوری می‌توانم به دوستانم حرفی از اسلام ناب محمدی و به دفاع از انقلاب اسلامی بپردازم؟ من امام خمینی را بیش از 90 درصد قبول دارم. منتظر جوابتان هستم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در زمان‌های گذشته که شهرها محدود بود و این‌همه امکانات برای خلاف نبود، تاریخِ دیگری حاکم و حالا تاریخ دیگری حاکم است و این ربطی به انقلاب ندارد. این بنده‌های خدا هنوز در دوره‌ی قاجار زندگی می‌کنند. به نظر بنده اگر انقلاب نشده بود با توجه به این شرایطی که دنیا در همه‌جا به خود گرفته کشور ما بسیار بدتر از این می‌شد. موفق باشید
8634
متن پرسش
سلام استاد عزیز من دو سالی است که در فضای ناقدین غرب گردش می کنم و دیدگاه هایشان را از طریق کتاب ها و مقالاتشان پی گیری می کنم. نکته ای که در مصاحبه مارتین هایدگر به چشمم خورد من را به این فکر انداخت که آیا تزکیه، نسبت مستقیمی با یافت حقیقت دارد؟ ببینید این مسئله در مورد دیدگاه رایج اسلامی پاسخی روشن دارد. ولی ما که نباید مثل آن هایی که می گفتند خدای پدرمان را ول نمی کنیم تا بچسبیم به خدای محمد (ص)، هر چیزی را صرفا از افواه دریافت کنیم. بنابراین با یک توضیح مفصل خواستار جواب به سوال ابتدایی خودم هستم. ببینید رفتار و مواجهه دکتر داوری اردکانی با فیلسوف ( صرف نظر از این که چه می گوید ) یک رفتار توام با احترام است. ایشان به فیلسوف احترام می گذارند. و شانی برای فیلسوف قائلند، بلاشرط نسبت به محتوای نوشته های او. کمی که دقیق تر می شویم متوجه می شویم که این احترام ناشی از آن است که ایشان معتقدند( این فهم من است) که هر فیلسوفی اگر واقعا فیلسوف باشد،( معیارهایش را من ندیدم ) به دیدار هستی می رود و از وجهی به حقیقت نظر می اندازد. یعنی حقیقت به مثابه موجود لزجی که نمی توان آن را در مشت گرفت، و هر چقدر به آن نزدیک شوی، بیشتر از تو دور می شود، وجوهی دارد. و هر فیلسوفی متذکر یک وجه حقیقت می شود. در واقع از جهت این نوع نگاه، ما در نگاه آقای داوری، و همچنین مارتین هایدگر، چیزی به نام « غلط » و « درست » نداریم. بلکه مسئله صورت « دقیق » و « ادق » به خود می گیرد. فیلسوفی بهتر است که حرف دقیق تری بزند یعنی وجوه بیشتری از حقیقت را بنمایاند. و توصیفش از حقیقت و عالمی که ذیل آن شکل می گیرد، دقیق تر باشد. به این اعتبار هر دوره تاریخی یک فیلسوف مرکزی دارد. که محدوده جغرافیایی نیز نمی شناسد. یعنی وصف عالم در هر دوره تاریخ یک وصف همه جایی و همگانی است. و هم دوره بودن دکارت و ملاصدرا، لاجرم این را می طلبد که وصف یگانه آن دوران، در نوشته های تنها یکی از این دو وجود داشته باشد. نکته بعدی که باز هم سوال ابتدایی را روشن می سازد، تفکیک ساحت نفسانی از ساحت تفکر است. در واقع آقای داوری معتقدند که برای نقد یک فیلسوف مطلقا نباید به زندگی شخصی او رجوع کرد. ( تاکید می کنم مطلقا چون معمولا خیلی ها این را رعایت می کنند ولی گوشه چشمی هم به پرونده سیاسی و اخلاقی شخص دارند ). به همین دلیل هم هست که نه همجنس باز بودن فوکو در نقد فوکو موضوعیت دارد، نه بی دین بودن نیچه و نه اشتباهات سیاسی متفکران وطنی و غیر وطنی در طول زندگی شان. بلکه از دریچه دکتر داوری، هر متفکری نسبتی با وجود برقرار کرده و تحفه ای برای آدمیان می آورد. این تحفه را باید شنید و از آن آموخت. شبیه این نکته را هایدگر در یکی از گفت و گوهای فرضی اش با دوست ژاپنی می گوید که من واقعا این همه سال « متافیزیک » را نقد نکردم که بگویم متافیزیک « بد » است. متافیزیک مثل تمام عالم های دیگری که قبل از او در دنیا سیطره داشته، قابلیت های وجود هستند. شاید نتوان وصف « پلورال » را برای این مواجهه برگزید، اما قطعا با نحوه نگاه رایج اسلامی( که شاید اسلامی نباشد) تفاوت زیادی دارد. شاید بتوان گفت این عزیزان ، حقیقت را فیل مولانا می دانند که آنقدر از ما دور است که باید گزارش همه فلاسفه ای که فیل را « بادبزن » و « ستون » و « ناودان» می دانند به رسمیت شناخت. با تشکر از حوصله ای که به خرج دادید، چون شما خودتان استاد هستید و احتمالا با این مسائل قبلا رو به رو بودید دیگر ادامه نمی دهم و خواستار پاسخ تفصیلی استاد عزیزم هستم. خیلی ممنون.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این بحث بسیار مهم و حساسی است که رجوع فیلسوف رجوعی است به حقیقت و البته نقش تاریخ هم در این رجوع نباید مورد غفلت قرار گیرد. ولی دو نکته را باید مدّ نظر قرار داد: یکی رویکرد کلی فیلسوف است که با چه رویکردی رجوع به حقیقت می‌کند و دیگر آن‌که حقیقت در آن تاریخ با چه چهره‌ای می‌خواهد خود را نشان دهد. به نظرم دکارت با رویکردی که بیکن ایجاد کرده جلو می‌رود و در این رویکرد بنای فیلسوف این نیست که از چهره‌ی حقیقت حجابی را بگشاید و لذا بعد از چهارصدسال هایدگر و اساتید و رفقای فکری او در یک بازخوانیِ تاریخی تلاش می‌کنند از آن رویکرد خود را آزاد نمایند. نکته‌ی مهم دیگر این است که نباید از اراده‌ی الهی جهت ظهور اسماء خاص خود در هر زمانی غفلت کرد. بنده این را با زبان فلسفی تحت عنوان «چهره‌ای که حقیقت در هر تاریخی از خود بروز می‌دهد» عرض می‌کنم ولی اگر بخواهیم به جای زبان مفهوم با زبان «وجود» سخن بگوییم باید متوجه اسم یا اسمایی شویم که حضرت حق اراده کرده است در هر تاریخی ظهور دهد و از این‌جا بحث، شکل دیگری به خود می‌گیرد. که سعی شده در 6 جلسه تحت عنوان «امام خمینی و سلوک در تقدیر تاریخی زمانه» عرایضی داشته باشم . به نظرم می‌توان در این مباحث به نحوی با هایدگر و فردید و دکتر داوری همدلی داشت، ولی با هویتی ماوراء هویت فیلسوفانه‌ی صرف. موفق باشید
8635
متن پرسش
با عرض سلام. لطفا بفرمایید علت این همه توهین به دولت قبل و آقای احمدی نژاد چیست؟ چرا بعد از گذشت یک سال هنوز علیه او می نویسند و میگویند؟ علت این همه کینه چیست؟ چرا صدا و سیما که حاضر نیست حتی توافق نامه ژنو را نقد کند در برنامه های مختلف مثل شناسنامه یک نفر را می آورند تا علیه احمدی نژاد حرف بزند آیا اینها خلاف شرع و اخلاق نیست؟ چرا دولت مورد تایید رهبری را آنقدر می کوبند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر این کار را نمی‌کردند امید می‌رفت این‌ها هم وجهی دیگر از انقلاب باشند. ولی با این کار نشان می‌دهند بعضی از دولتی ها غریبه‌هایی هستند که فعلاً جای خودی‌ها نشسته‌اند. هرگز صاحبان اصلی انقلاب در سلیقه‌های مختلف این‌طور به یاران به حق انقلاب نمی‌پرند. موفق باشید.
8638
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون در ترویج معارف دینی، در کتاب « برگزیده المیزان»، تلخیص: مصطفی شاکر - ترجمه و تدوین: علی نریمانی - نشر ذوی القربی - 1390 ص 1227 در تفسیر آیات 5 و 6 سوره الشرح، آمده است: یعنی پس براستی در دل هر ناملایمی راحتی و سهولت است. یعنی با هر دشواری نوعی سهولت است. اما پس از آن نتیجه گیری می کند که : «پس هر دو با هم تحقق پیدا نمی کنند» که جمله اخیر به ظاهر متعارض با جملات قبلی و نا مفهوم به نظر می رسد. آیا همینگونه است؟ یا توجیه دیگری دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن می‌فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» یعنی در دل سختی آسانی هست، نه آن‌که بعد از ان آسانی باشد. مثل آن‌که ما در دل دفاع مقدس شکوفا شدیم و هرچه داریم از همان هشت‌سال است و نه بعد از آن که دولت سازندگی آمد و اشرافیت را آورد و اگر هم هنوز چیزی داریم از همان سختی‌ها داریم. موفق باشید
8607
متن پرسش
سلام آیا وقت آن نرسیده تمدن نوین اسلامی با اعجوبه ای به اسم حافظ شیرازی راه خود را ادامه دهد؟ حیف نیست امثال شما عزیزان از معرفی این پدیده اسلامی سهل انگاری میکنید در حالی که آنان که داعیه حافظ شناسی دارند بی سوادانی بیش نیستند و متاسفانه شرح درستی بر حافظ نداریم؟ آیا نگران نیستید در قیامت شما را به خاطر نشناساندن حافظ به جوانان تشنه ایرانی مواخذه کنند؟ همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه تا این‌جا را خوب متوجه شده‌اید که یکی از ابعاد تمدن نوین اسلامی، نگاه عرفانی به عالم و آدم است و نگاه حافظ از همین نوع است. ولی فکر می‌کنم ما باید مقدمات عرفانی لازم را شکل دهیم. در همین رابطه شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال می‌کنم و به شما هم پیشنهاد می‌کنم اگر آن مباحث را دنبال کنید إن‌شاءاللّه به مطلوب خود می‌رسید.
8564
متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
8557
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد مقام معظم رهبری رای و مشارکت مردم را در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی موثر می دانند. لطفا توضیح دهید چگونه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یعنی اگر مردم اصل نظامی که ولیّ فقیه در آن حاکم باشد را نخواهند، نظر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» آن است که آن حاکمیت مشروع نیست و ولیّ فقیه نباید حاکمیت خود را ادامه دهند، هرچند مردم در این مورد به وظیفه‌ی شرعی خود عمل نکرده‌اند. موفق باشید
8561
متن پرسش
سلام علیکم. شما فرمودید که اگر فرصت شود هزاران نمونه از سرگردانی نظام علمی دنیای جدید به خاطر غفلت از نظام طولی مطرح خواهید کرد . لطفا چند نمونه بارز آن را بفرمایید. و دیگر این که چه طوری این مصادیق را کشف کنیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده این‌جا نباید بدون مقدمه در سؤال و جواب وارد این موارد جزیی شوم. کافی است در این موارد کتاب «تمدن‌زایی شیعه» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
8534
متن پرسش
بسمه تعالی، با سلام: استاد آیا سخن آقای یونسی که در کسوت روحانیت است در مورد شیر و خورشید درست است که می‌گوید ما باید آرم شیر و خورشید را دوباره به پرچم خود برگردانیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا بنده تقاضامندم در همه‌ی امور سعی کنید دیگری را همان‌گونه که هست بفهمید نه آن‌گونه که می‌خواهید. بنده در عین آن‌که هرگز پیشنهاد آقای یونسی را منطقی نمی‌دانم ولی هرگز نباید از خاستگاه و انگیزه‌ی سخن‌اش غفلت کرد. او می‌گوید خورشید یعنی حضرت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و شیر یعنی علی«علیه‌السلام»، و با این رویکرد توصیه‌ی برگرداندن آن آرم را می‌کند و این غیر از آن است که شیر و خورشید را نماد نظام شاهنشاهی بداند و بخواهد با چنین رویکردی آن آرم برگردد. از این جهت بسیار متأسف شدم که بعضی روزنامه‌ها و سایت‌ها موضوع را طوری مطرح کردند که آقای یونسی می‌خواهد نماد نظام شاهنشاهی را به کشور برگرداند. متوجه باشیم بسیاری از کسانی که به خود اجازه می‌دهند تا دیگری را آن‌گونه که می‌خواهند تصویر کنند در سایه‌ی این عمل غیر مسئولانه، عملاً با افراد برخورد قیّم‌مآبانه می‌کنند. امروز انقلاب ما نیازمند است که همدیگر را بشناسیم تا با پیش‌داوری‌های خود بی‌فکری را توسعه ندهیم. و برعکس، تجربه‌ی زندگی با دیگرانی که در ذیل نظام اسلامی خود را معنا می‌کنند را به‌دست آوریم، این شیوه‌ی زندگی در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی است. نادیده‌گرفتن دیگرانی که اساس نظام اسلامی را پذیرفته‌اند، ما را سست و زوال‌پذیر می‌کنند و هر دو طرف باید از این موضوع غفلت نکنند و مواظب نفوذی‌هایی نیز باشید که سعی دارند هر روز دوگانگی‌ها را عمیق ترکنند. البته و صد البته تفاوت سلیقه‌ها در جای خود محفوظ است و هرگز بنده آرمان‌شهری که برای انقلاب در نظر دارم عین آن آرمان‌شهری نیست که دولت آقای روحانی مدّ نظر دارد، ولی نباید فراموش کنیم در نظام اسلامی همه سوار بر یک کشتی هستیم. موفق باشید
8545
متن پرسش
با سلام. ولادت آقا امیر المومنین علیه السلام بر شما استاد عزیز و همه شهدا و شیعیان مبارک. از اونجایی که به حقیقت گویی شما ایمان دارم، خواستم سوالی رو خیلی واضح و صریح عرض بفرمایید. در عصر کنونی که رهبری این جامعه با حضرت آقا هست، اهداف انقلاب و نظام و کلا حقایق به وسیله اکثریت مردم (عوام) پیش میرود و یا به وسیله اقلیت مردم است؟ منظور از اقلیت ، خواص با بصیرتی هست که گوش به فرمان رهبری هستند. حقیر فکر میکنم که گزینه دوم درست یاشه. یعنی در عصر کنونی این عوام نیستند که در تداوم اهداف انقلاب نقش بسزایی داشته باشند ( البته نه این که اصلا نقش ندارند. حضور میلیونی در راهپیمایی ها، حضور میلیونی در انتخابات مختلف و..)اما با عقل ناقصم وقتی به قضیه دقیق نگاه میکنم میبینم گاهی اوقات حضرت آقا حتی یک تنه کاری رو پیش میبرند و یا حتی با همان اقلیتی که مصداق کم من فئة القلیل هستند اهداف نظام و انقلاب رو پیش میبرند. و به نظرم متاسفانه همین مظلوم بودن آقا در بین اکثریت مردم، خود حاکی از این باشد که شخص رهبری مثل پدری دلسوز به همراه همان اقلیت با بصیرت که همگی در صراط حق هستند نقش بسیار مهمتری در این زمینه دارند. مانند سیدالشهدا علیه السلام که با همان اقلیت هفتاد و دو نفر، انقلابی ماندگار را در طول تاریخ ثبت کردند. هر چند که بنده اصلا قصد تخریب اکثریت رو ندارم ولی به نظر میاد که شخص رهبری و مردم با بصیرت قلیلی که واقعا گوششان به دو لب آقا هست نقش بسزاتری ایفا میکنند. شرمنده که اظهار نظر کردم. منتظر نظرتان. یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همیشه همین‌طور بوده. لطف کار آن است که اکثر مردم در مقابل نظرات رهبری مقاومت ندارند و ایشان را خیرخواه خود می‌دانند. هیچ‌وقت نباید از مردم انتظار داشت در زوایای این موضوعات وارد شوند. موفق باشید
8546
متن پرسش
به نام خدا با سلام و تبریک میلاد مولای متقیان ببخشید حاج‌آقا مگر ربا جنگ با خدا و رسولش نیست و مگر غیر این است که نظام مالی و بانکی ما ربوی است و هر وام یعنی پول ربا؟ مگر دنیازدگی علما و اشرافیت مسئولان باعث بدبینی مردم نسبت به دین نخواهد شد؟ مگر نه این است که فقر از هر دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می‌شود؟ مگر نه این است که مردم به کیش شاهان‌اند و امروز شاهان مملکت ما دروغ و دغل‌بازی شغلشان شده است؟ مگر نه اینکه برخی از معضلات نظیر بدحجابی و بی‌حجابی نه صرفاً از بی‌دینی و بی‌غیرتی و بی‌حیایی که از عدم تفهیم و تشریح صحیح است؟ امروزه در مطب‌ها هم تابلو می‌زنند که پزشک موظف است در حد درک بیمار دلیل تجویز دارو و عوارض و فوایدش را توضیح دهد اما در رساله‌ی آموزشی چاپ سال 75 خواندم که نوشته بود استاد نباید وقتش را برای تشریح احکام بگذارد زیرا احکام مانند نسخه‌ی پزشک است و مکلف ملزم به رعایت بی‌چون و چرای آن است! مگر نه اینکه طبق روال صدا و سیما و دستگاه قضای ما چادر لباس فقیر بیچارگان و مجرمان و اعدامی‌هاست؟ باوجود این طلاب مدرسه‌ی مروی چرا فکر می‌کنند معضل جامعه‌ی ما فقط بدحجابی است؟ چرا قشر حزب‌اللهی ما فکر می‌کنند اگر به‌ زور باطوم و بازداشت، چادر سر زنان کنند همه‌ی مشکلات فرهنگی جامعه حل می‌شود؟ چرا مثل کلیسای قرون وسطی همه‌ی گناهان را از جانب زن می‌بینند؟ چرا بسیجی‌های ما زنان را با کودکان ابتدایی اشتباه گرفته و سعی می‌کنند با گل دادن به چادری‌ها بقیه را ترغیب به حجاب کنند؟ چرا با فرض نفهمی و بی‌شعوری طرف می‌خواهیم باحجابش کنیم؟ کجاست مطهری تا اخلاق جنسی و فلسفه‌ی حجاب بنویسد؟ مگر نه اینکه خود خدا با توجه به اخلاق و فهم و درک عرب جاهلی شراب را در چند مرحله تحریم کرد و حجاب هم ابتدا فقط پوشاندن مو بدون گوش و گردن بود تا اینکه خود مردم درک کردند این کافی نیست؟ واقعاً روحانیت ما را چه می‌شود چرا این راهپیمایی‌ها و مرگ گفتن‌ها هرگز متوجه علمای دنیازده و مسئولان اشرافی و بانک ربوی نمی‌شود؟ چرا علت را ول کرده و به جنگ معلول می‌روند چرا نمی‌فهمند پیامبر ما نخست امین بود بعد نبی شد اول رحمة‌للعالمین است بعد رسول‌للعالمین چرا از نظر حضرات همه گنه‌کارند مگر آنکه خلافش ثابت شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً خوب می‌دانید برای آن‌که یک تمدن به صحنه‌ی تاریخ وارد شود باید از هزاران مرحله بگذرد تا هر موضوعی جایگاه صحیح خود را پیدا کند از جمله‌ی مسائل همان نکاتی است که فرمودید، عمده آن است که بدانیم تمدنی شروع شده و بحمداللّه قدم به قدم ما در حال خروج از ضعف‌های تاریخی خود هستیم و اگر هم اشتباهاتی می‌کنیم – که ‌می‌کنیم - با در نظرگرفتن سیره‌ی معصومین و نظر به تمدن اسلامی خود را تصحیح می‌نمائیم. موفق باشید
8503
متن پرسش
استاد محترم سلام جهت تغییر سبک نگرش و متود فکری اساتید دانشگاه ها و نخبگانی که دارای تریبون هستند نسبت به رهبر انقلاب و این نظام اسلامی، چه جزوه ای را صلاح می دانید از آثارتان برای آنها تهیه و در اختیارشان قرار بدهیم. و خواهشمند است حضرتعالی یک توصیه کلی با توجه به سوابق فعالیت های فرهنگی و علمی برای اینجانب مرقوم فرمایید.سایه رهبری مستدام باد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» کمک کند. خودتان هم متوجه باشید امروز انقلاب اسلامی محل ظهور اسم اعظم الهی است و نسبت خود را با انقلاب اسلامی نسبت درستی قرار دهید. موفق باشید
8505
متن پرسش
سلام علیکم استاد منطق دانشگاه ما موضوع بوسیدن دست بزرگان را مطرح کردند که بزرگی ایستاده و افرادی در صف دست ایشان را می بوسیدند و این کار را اشتباه این بزرگان می دانستند و می گفتند فرزندشان فیلمی از بزرگی به ایشان نشان داده. من در این رابطه جستجو کردم و فیلمی را از امام خمینی (ره) دیدم که در مجلسی عده ای به نوبت دست ایشان را می بوسیدند. حرف دیگری که این استاد می زدند درمورد این بود که پیامبر (ص) در جمع به گونه ای می نشستند که اگر کسی وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که کدام یک از افراد پیامبر (ص) است و می گفتند چرا بزرگان اکنون این گونه نیستند؟ ومثالی باز هم از قول فرزندشان می زدند که گروهی به خانه ی آیت الله بهجت (ره) رفته و ایشان روی صندلی نشسته و بقیه روی زمین نشسته اند و یا بزرگان دیگر. ایشان نمی توانند جواب فرزندشان را به طور منطقی بدهند. خواهشمندم مطلب را برای ما روشن کنید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- اگر حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» طالب دست‌بوسیدن‌شان باشند همان است که آن استاد می‌فرمایند. ولی اگر مردم طالب باشند و حقیقتاً با این دست‌بوسیدن‌ به برکاتی می‌رسند، آیا حضرت امام می‌توانند بخل بورزند؟ در مورد دوم عنایت داشته باشید خداوند به رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» دستور دادند منبری بسازند تا در موقع وعظ مردم در زحمت نباشند و لذا بین دورِ هم نشستن در شرایط معمولی و بین آن‌که یک عالم بر کرسی وعظ نشسته یا مشکل بدنی دارد باید فرق گذاشت. موفق باشید
8374
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز می خواستم فایل تصویری مصاحبه تون رو در طلاییه یا برام ارسال کنید یا جهت دانلود در سایت قرار دهید با تشکر.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خودم چیزی از آن فایل در اختیار ندارم باید با جناب سردار لادانی صحبت بفرمایید. شماره تلفن ایشان عبارت است از: 09131812131 موفق باشید
8354
متن پرسش
باسلام دراندیشه اسلامی نسبت رقابت وتعاون درسطح سازمان هاو نهاد های دولتی برای حرکت به سمت تمدن اسلامی چگونه است ؟ آیا دراسلام درسطح اجتماعی و جامعه اسلامی وجود رقابت حتی رقابت سالم به اصطلاح علوم رایج صحیح است.؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً در جامعه‌ی اسلامی برای هرچه بهتر خدمت‌رسانی به جامعه در راستای قرب الهی رقابت وجود دارد ولی استیلا مردود است. موفق باشید
نمایش چاپی