بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7718
متن پرسش
باسلام استاد صمدی در شرح مراتب طهارت می فرمایند هر کسی باید با یک سیر جلو برود آنهایی که با شهید مطهری جلو می آیند دیگر کتب دیگری را نخوانند همان سیر به مقصد می رساند یا مثلا اگر سیر علامه طهرانی را می خوانند دیگر کس دیگر را نخوانند اما نظر برخی این است که ایرادی ندارد به نظر شما چکارکنیم؟ 2.آیت الله جوادی می فرمایند تمام عوم دینی است چون فعل خداست خب منظور ایشان چیست تکنولوژی غرب که اینهمه خسارت زده چگونه دینی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» همه‌ی علمائی که دست‌پروده‌ی حکمت متعالیه هستند یک استاد به حساب می‌آیند 2- اگر از جهت تجربه‌ی صرف باشد حرفی نیست، ولی علوم تجربی ترکیبی است از تجربه و تحلیل فکری دانشمندی که بعضاً نگاه توحیدی ندارد. موفق باشید
7702
متن پرسش
با سلام و تشکر. خواهشمندم نظرات خود را در رابطه با کتاب رازهای قطعنامه بیان فرمایید. به نظر می رسد در برخی موارد تندروی هایی در این کتاب وجود دارد. ضمنا این طور که معلوم است تقریبا بعد از فتح خرمشهر بین امام و آقای هاشمی در مورد پایان دادن به جنگ و نحوه آن اختلاف وجود داشته است. امام معتقد بودند که جنگ تا نابودی صدام ادامه یابد اما آقای هاشمی معتقد به مذاکره با صدام بوده است. چرا امام فردی همسو تر با نظرات خود را برای فرماندهی جنگ انتخاب نکردند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک طرف قضیه همین است که این کتاب می‌گوید. ولی طرف دیگر قضیه هم نباید فراموش شود و آن حرف آقای هاشمی و بعضی از دست اندکاران جنگ است. فکر می‌کنم باید حرف‌های این کتاب را در گوشه‌ی ذهن خود نگه داریم و تلاش‌های آقای هاشمی را نیز در یک‌سره‌کردن جنگ به نفع ایران فراموش نکنیم و بعد ببینیم چه شد که آقای هاشمی احساس کرد ادامه‌ی جنگ امکان ندارد. این بدین‌معنی نیست که آقای هاشمی را تبرئه کنم، به این معنا است که موضوع باید درست تحلیل شود. موفق باشید
7686
متن پرسش
سلام علیکم آنچه بنده از فرمایشات شما در باره انقلاب اسلامی متوجه شده بودم این است که کسانی که در فضای انقلاب اسلامی زندگی نمی کنند خود را از یک حیات برتر معنوی محروم کردند و امروز اگر کسی بخواهد سیر الهی داشته باشد این سیر از طریق انقلاب اسلامی محقق می شود .ولی در جلسات قبل نکاتی قرمودید که برای ما تکان دهنده بود وآن اینکه اکنون جبهه کفر ایمان مشخص شده است و اگر کسی در جبهه ایمان (مسیر اتقلاب )نباشد در جبهه کفر است و بحث دیگر که فرمودید بحث حبط اعمال بود . بعضی از مردم ما شیعه هستند و دوستدار اهل البیت ولی نسبت به انقلاب بی تفاوت هستند و ته قلبشان از کفر بدشان می آید . درست است که اینها خودشان را از حیات معنوی محروم کرده اند ولی چگونه می شود انها را در جبهه کفر دانست و یا اینکه اعمال آنهارا حبط شده دانست ؟ آیا منظور حضرتعالی کسانی که با انقلاب به محاربه می پردارند بوده است؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آن‌جایی که هدف اصلی اسلام ایجاد نظام اسلامی است اگر کسی در عین انجام عبادات فردی نظر به تحقق نظام اسلامی نداشته باشد و عملاً راضی به حاکمیت جریان کفر باشد به تعبیر قرآن اعمالش هبط است و عملی انجام نداده که در زمره‌ی مسلمانان قرار گیرد. موفق باشید
7668
متن پرسش
سلام علیکم اینکه شهدا زنده اند و روزی خور پروردگار چه معنایی دارد چرا فقط در مورد شهدا این مساله مطرح شده یعنی مومنین این توفیق را ندارند و اینکه در روایات کسانی شهید معرفی شدند به این معنی است که انها هم زنده اند و روزی خور پروردگار و فرقی با شهید معرکه جنگ ندارند با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرکس بعد از مردن زنده است. تفاوت شهدا در «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» است که بعد از مرگ هم زمینه‌ی رسیدن برکات خاص برایشان فراهم است در حالی‌که برای سایرین بعد از مرگ فرصت تمام است. هرچه کردند در این دنیا کردند. موفق باشید
7674
متن پرسش
سلام علیکم استاد.بهترین راه پاسداری از ارزشهای انقلاب چیست؟لطفا حداقل سه صفحه آچار جواب بدهید چون که این موضوع را از منظر چند اندیشمند انقلابی در مقاله ام استفاده نماییم.از کتاب هایتان استفاده نموده ام اما لطفا توضیحاتی بدهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت دارید که بنده هر روز بیش از ده سؤال جواب می‌دهم و این وقت زیادی از بنده می‌گیرد و تنها می‌توانم سؤالاتی را جواب دهم که کاربران عزیز در سیر مطالعاتی خود با آن روبه‌رو می‌شوند و با جواب چند سطری بنده مشکل حل می‌شود تا مطالعات خود را ادامه دهند و از جواب‌دادن سؤالات کلّی معذور هستم. چهار کتاب در مورد انقلاب دارم که روی سایت هست ممکن است کمک کند. موفق باشید
7651
متن پرسش
باسلام بعضیها معتقدند نظرات شما در مباحث غربشناسی تا حد زیادی متاثر از جناب فردید می باشد. که شاگرد جناب هایدگر بودند. و نیز معتقدند شهیدآوینی هم یک هایدگری بوده. و نیز معتقد هستند از دل فلسفه فردید، نمی توان انقلاب اسلامی در آورد. به عبارتی فلسفه فردید، منجر به انقلاب اسلامی نخواهد شد. از طرفی این دسته نیز معتقد هستند نظرات فردید و شهیدآوینی و جنابعالی و حتی استاد میرباقری در بحث نگاه به تکنولوژی مدرن و ابزار و آلات ایجاد شده پس از مدرنیته در تضاد با نگاه حضرت امام و رهبر انقلاب قرار دارد. به این معنا که در این مباحث نمی توان و نباید به نظرات اساتید نامبرده شده مراجعه کرد. لطفا نظر خود را در مورد فردیدی بودن خودتان، و اینکه از دل فلسفه فردید انقلاب اسلامی بیرون نمی آید و همچنین تضاد نظرات شما در بحث تکنولوژی با امام و رهبری توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده بدون آن‌که فردید یا هیدگر را بشناسم در آن حالتی که به لطف الهی مثل سایر جوانان، همه‌ی وجود خود را به حضرت امام سپرده بودم متوجه شدم حضرت امام غرب را ظلمانی می‌دانند و دائماً زشتی آن فرهنگ و آن تمدن را متذکر می‌شوند. در چنین فضایی متوجه نوشته‌های آقای دکتر داوری و آقای فردید و آقای هیدگر شدم و احساس کردم سخنان این آقایان در تبیین ظلمانی ‌بودن غرب، سخنان خوب و محققانه‌ای است وگرنه ما به لطف الهی همه‌ی نسبت خود را با حضرت امام تعریف کرده‌ایم و با بررسی‌هایی که بنده کرده‌ام نمی‌توانم بپذیرم حرف‌های آقایان منجر به انقلاب اسلامی نمی‌شود، بلکه معتقدم به ما کمک می‌کند تا تفاوت اساسی خود را با تمدن غربی بهتر بشناسیم. موفق باشید
7653
متن پرسش
با سلام چرا در طول تاریخ حوزه بحث عدالت در اسلام اینقدر مظلوم واقع شده است؟ چگونه است که از شیخ انصاری تا آخوند خراسانی تا میرزای نائینی تا وحید خراسانی، اینقدر به بحث عدالت بی توجه هستند؟ چرا در رساله ها بابی به عنوان عدل و ظلم وجود ندارد؟ چرا حوزه ما یکبار نسبت به مفاسد اقتصادی بیانیه نمی دهد اما هر سال برای حجاب تظاهرات میکنند؟ مگر اسلام اقتصاد ندارد؟ مگر قرآن آقایان فقط صفحه حجاب دارد؟ چرا بعضی مراجع عظام ما یکبار راجع به مظلومان جهان صحبت نمی کنند؟ چرا اگر در یک شب هزار نفر در این کشور به خاطر گرسنگی بمیرند مراجع بزرگوار ما چیزی نمی گویند؟ اما وقتی سخن از نمایش چهره حضرت عباس (ع) در سریال مختار می شود فرمان جهاد صادر میکنند؟ چرا 8 ماه تظاهرات علیه نظام اسلامی را محکوم نمی کنند اما اهانت به یک سید را حرام می دانند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفیق! این‌همه هم کار مشکل نیست، زیرا آن‌چه بیشتر به عهده‌ی حوزه‌ها است موضوع فقه است و توجه‌دادن به حرام و حلال شرعی و چقدر خوب بود آرام‌آرام علماء ما حوزه‌ها را در موضوعات دیگر اجتماعی نیز وارد می‌کردند. رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» سعی دارند موضوع عدالت را همگانی کنند و شهداء ما بدان جهت موفق شدند که مسئولیت‌ها را به عهده‌ی دیگران نینداختند. موفق باشید
7663
متن پرسش
باسلام عرض خدا قوت خدمت استاد عزیز و گرانقدر ، بنده مدتی بود به دنبال بهترین شیوه فرهنگ سازی و مهندسی فرهنگی بودم و میخواستم بدانم که تکلیف ما در مقابل کج فهمی ها و مشکلاتی که در جامعه اطراف خود مشهود است چیست. بهترین چیزی که بدان بر خوردم این بود که در طریقه و شیوه عملی (و فرهنگ سازی) رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در دوران و محدوده سنی بنده نگرشی بیندازم و ببینم حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در حدود سنی 17 الی بیست سالگی به چه سان عمل میکردند. سوال اول بنده این است که اولا نظر استاد در رابطه با مدیریت فرهنگی چیست؟ ثانیا با وجود جهل حقیر در رابطه با تاریخ پیش از بعثت ایشان توضیحی درباره سیره ایشان برای بنده بدهید. در پناه حضرت حق یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم برای جامعه‌مان دغدغه‌ی شما را دارم. طرح کلی آن را در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شده ولی در هرحال کار خوبی است که در سیره‌ی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» نظر کنید. از لابه‌لای کتاب‌های سیره ،مثل الکامل ابن اثیر که ترجمه شده و یا سیره‌ی ابن هشام می‌توانید نکاتی را به‌دست آورید. بنده در کتاب «صلوات» نکاتی از سیره‌ی آن حضرت عرض کرده‌ام. موفق باشید
7664
متن پرسش
باسلام عرض خدا قوت خدمت استاد عزیز و گرانقدر، پرسش دومی نیز از استاد داشتم به شرح ذیل که چه میشود که شخصیت های عظیمی در گذشته مانند برصیصای عابد ، زبیر ، ابن عباسی که وکیل امام حسن مجتبی علیه السلام بود ، وکیل امام کاظم علیه السلام ، شلمغانی که یار ویزه حضرت حجت ارواحنافداه بود ، و همچنین در امروزه اشخاصی همانند آیت الله شریعت مداری که مرجعیت تقلید را بر عهده داشت و علی الخصوص متفکر بزرگ آقای دکتر عبدالکریم سروش و... با این همه عظمتی که در عرصه های مختلف از جمله فلسفه ، فقه ، عرفان(شلمغانی) و... یافته بودند آن چنان زمین می خورند و آنچنان چپ میکنند که به طور کلی از مسیر حق منحرف میشوند ؟ آن هم به صورتی که امیرالمومنین علیه السلام بالای جنازه زبیری که در واقعه سر تراشیدن به امر حضرت از اولین نفراتی بود که حضور یافت ، اشک میریزند که حیف زبیر بود که از مسیر حق منحرف شد؟ یا آقای دکتر سروش که پس از متفکر شهید استاد مطهری اعلی الله مقامه الشریف حساب باز شده بود که از ایداولوژی پردازان تشیع خواهد بود اینچنین از مسیر حق به بیراهه میروند؟ خداوند به حق عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها همه ما را از دام های شیطان برهاند و عاقبت به خیر کند که از مسیر حق منحرف نشویم و پای مکتب مولایمان امیرالمومنین علیه السلام بمیریم جان چه باشد که نصار قدم دوست کنم این متاعی است که هر بی سر و پایی دارد از لطف استاد سپاس گزارم.....یاحق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همان‌طور که فرمودید خداوند همه‌ی ما را از شرّ نفس امّاره برهاند تا بتوانیم میل‌های آن را روز به روز ضعیف کنیم. بنده در این دو جلسه‌ی اخیر که در قم در مدرسه‌ی معصومیه داشتم موضوع غفلت از تقدیر زمانه را در رابطه با امثال آقای سروش و کدیور مطرح کردم شاید مفید افتد . آن‌ها اسلامی را می‌خواهند که مسلمانان در ذیل غرب دینداری کنند ولی انقلاب اسلامی به نور اسلام به دنبال تمدنی است غیر از آنچه فرهنگ غربی برای انسان در نظر گرفته.. موفق باشید
7622
متن پرسش
سلام علیکم حقیقت امر بنده پس از پایان تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه علمیه شدم و در تحصیلات حوزوی خود دغدغه نظام سازی و کمک در ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارم. اگر بنده هدفم از تحصیلات حوزوی مفسر شدن بود می توانستم به شما یا آیت الله جوادی مراجعه کنم و از شما برنامه بگیرم مثلا شما می فرمودید در کنار دروس ادبیات عرب، مطول هم بخوان که در نتیجه بنده هر چند شاید چهار سال هم وقتم صرف مطول میشد اما چون میدانستم در مسیر هدف است مشکلی نداشت. اما در زمینه نظام سازی و ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کسی در قله نیست که از او طلب برنامه کنم. از طرفی دیر به حوزه آمدنم به بنده زیاد اجازه سعی و خطا در روش ها نمی دهد. بنا بر این تصمیم گرفتم از شما به عنوان شخصیتی دغدغه مند در زمینه مذکور سوال کنم که به نظر شما وقت هایی که در روز و یا در تعطیلات وجود دارد و غیر درسی است را چطور صرف کنم تا بتوانم بعد از 14 یا 15 سال در زمینه نظام سازی نقش مفید داشته باشم و اصلا خود دروس را با چه دیدی مطالعه نمایم؟ چه برنامه کوتاه مدت و بلند مدتی داشته باشم؟به نظر شما برای رسیدن به پاسخ این سوال چه باید انجام دهم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر حال حوزه‌ی علمیه در این تاریخ یک جایگاه نظام‌ساز است حتی اگر جنابعالی امام جماعت یک روستا بشوید. ولی حتماً در کنار دروس رسمی حوزه رجوع کامل به حکمت و عرفان و قرآن لازم است. برنامه‌ریزی کنید وقتی دروس حوزوی‌تان کمی سبک شد در ذیل نگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری به عالم، از سه موضوع حکمت و عرفان و قرآن بهره‌ی لازم را ببرید، إن‌شاءاللّه به هدف خود به‌خوبی می‌رسید. موفق باشید
7608
متن پرسش
باسلام استاد شخصی میگفت ما تو خواب رنگ نمی بینیم همش سیاه سفیده! دیدم درست میگه ولی سیاه سفید هم نیست. استاد در برزخ و ... رنگ نیست؟ لطفا توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همیشه این‌طور نیست. بعضی‌ها در خواب سیب سرخ سرخ سرخ و ماهی های رنگین می‌بینند. در برزخ و قیامت نیز صورت‌های اعمال و عقاید شما به زیباترین شکل و جذاب‌ترین رنگ ظهور می‌کند که حریر سبز بهشتی نمونه‌ای از آن است. موفق باشید
7611
متن پرسش
با سلام .در سایت پژوهشی درباره ابن عربی از قول ابن عربی آمده است که حضرت نوح در دعوت امت خود دچار خطا شد....فرعون طاهر ومطهر از دنیا رفت.!تفسیر این دوجمله از نظر شما چه می باشد؟
متن پاسخ
ه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این موارد اگر با متن خود محی‌الدین مطلب را دنبال نکنید صدها مشکل برایتان پیش می‌اید. آن‌هایی که می‌آیند یک جمله را بدون فضای آن جمله و بریدن از ما قبل و بعد آن مطرح می‌کنند خدمتی به تعالی معرفت نمی‌کنند. عنایت داشته باشید حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که متخصص فهم سخنان محی‌الدین بن عربی است به گورباچف می‌فرمایند: برای فهم سخنان محی‌الدین باید چند نفر از افراد با هوش خود را به قم بفرستید تا متوجه مطالب از مو باریک‌تر سخنان او شوید، غیر از این راهی نیست. کتاب «جدال با مدعی» از جناب آقای دکتر حسین غفاری جواب این نوع اشکالات را به طور جامع و محققانه داده‌اند. موفق باشید
7618
متن پرسش
سلام علیکم آیا امکان دارد که قوای ذهنی عارف کامل که در مقام سیر فی الخلق به الحق و موظف به دعوت مردم به حق است در اثر کهولت سن یا دیگری بیماری ها آنچنان دچار ضعف شود که از تشخیص حق و باطل در سیر عملی خویش باز بماند و باعث گمراهی مردم شود؟ البته ما این را در مورد هیچ کدام از معصومین سراغ نداریم. اما در مورد غیر چهارده معصوم آیا برای کسی که به این مقام شامخ عرفانی رسیده باشد چنین عارضه ای ممکن است یا این که چنان مقامی بالضروره از هر نقصی که مایه خطای در تشخیص باشد نیز جلوگیری میکند؟ سوال از این جهت حساس است که اگر بپذیرم عارف کامل در اثر کهلوت سن یا بیماری دچار چنین عارضه ای شود تبعا شایستگی اقامه حق در خلق را نخواهد داشت. اما آن چه ذهنم را به این سوال مشغول کرد این بود که علامه طباطبایی که البته مثل مرحوم حضرت امام (ره) قیام اجتماعی به حق نداشتند در انتهای عمر حواسشان درست کار نمی کرده و دچار نقصان حافظه شده بودند البته نمی دانم آیا آن مقامی را که برای حضرت امام با تمام لوازمش محقق می دانیم برای حضرت علامه هم محقق می دانیم یا نه. نظر ما در مورد خود امام (ره) این است که ایشان تا آخر عمر حتی در سال های پایانی که قلبشان با باطری کار می کرده است نیز از لحاظ قوای ذهنی و حواس در سلامت کامل بوده اند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سیر بالحقِ فی الخلق، انسان تنها احکام الهی را در میان خلق اظهار می‌کند هرچند ممکن است حواس ظاهری او از بیرون چیزی را نگیرد و حتی مثل علامه تشنگی بدن و نیاز به آب را احساس نکند ولی در همان حال اگر از ایشان سؤال شود در اظهار حق کوچک‌ترین نقصانی ندارند. در مورد حضرت امام می‌توان گفت چون در سیر بالحق فی الخلق مأمور توجه به جزئیات امور اجتماعی بودند می‌توانستند حکم حقانی آن امور را هم مطرح کنند. موفق باشید
7580
متن پرسش
در کتاب تمدن زایی شیعه فرموده اید:"ما به جهت روح فرهنگ غربی،ساعت و ماشین و هواپیما بدست آوردیم ولی زمین را به عنوان وطن خود از دست دادیم و این ابزارها بیش از آنکه وسیله رسیدن به اهدافمان شود،برای ما چهره ای از شیطان شده و بی وطنی ما را رقم زده است"چرا ساعت برای ما چهره ای از شیطان شده؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ساعت با این‌چنین تقسیم‌کردن‌های زمان که تا ثانیه و ریزتر از ثانیه جلو می‌رود ما را از حضور با کیفیت‌ها به کثرت‌ها می‌کشاند و این غیر از نظمی است که در اسلام توصیه شده هر چند امروزه از این نوع نظم گریزی نیست. موفق باشید
7581
متن پرسش
با سلام در جایی میخواندم که روح استفاده از ماشین ظرفشویی رفاه طلبی است.در نظر شما در این مورد چیست؟آیا تا جایی که میشود از خرید و استفاده آن باید خودداری کرد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً این ابزارها بر اساس روح رفاه‌طلبی ساخته شده ولی زندگی امروزین ما طوری شکل گرفته که در استفاده از بعضی آن‌ها مجبوریم تا سبک زندگی خود را إن‌شاءاللّه تغییر دهیم. موفق باشید
7592
متن پرسش
سلام علیکم استاد در سوال 7568 جواب داده بودید که : ابتدا باید روشن شود علومی که نظر به کیفیت عالم دارد با علومی که صرفاً جنبه‌ی کمّی را می‌نگرند دارای دو رویکرد هستند با دو جایگاه متفاوت. یک وقت شما آب را یک واقعیتی می‌دانید با کیفیت ترکردن، و در بستر چنین نگاهی از آب استفاده می‌کنید. ولی یک وقت آب را H2o می‌دانید و تازه از هیدروژن و اکسیژن هم نظرتان به مدارهای الکترون‌هایشان می‌افتد و این‌که چگونه این دو عنصر با هم ترکیب شده‌اند و به قول خودتان کله‌تان سوت می‌کشد. رویکرد علمیِ امثال خواجه نصیر و شیخ بهایی رویکردی است که در علم نجوم هم به کیفیت‌های عالم نظر داشتند و در آن راستا جلو می‌رفتند و بنای تصرف در طبیعت را نداشتند بلکه تسخیر طبیعت را داشتند زیرا بما فرموده اند« سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ » تا با تعاملِ با طبیعت از آن استفاده کنند. ما در هرحال بعد از مدتی با نور تمدن اسلامی کار امثال خواجه نصیر را ادامه می‌دهیم در حالی‌که در غرب این جهت‌گیری را عوض کردند و به جای آن‌که از استعدادهای طبیعی به نفع بشر و برای آرامش او استفاده کنند، در طبیعت تصرف کردند و خواستند بر آن حکومت کنند. مثل آن جادوگری که غول را از شیشه در آورد و حالا خودش اسیر آن غول است. امروز بشر جدید اسیر تکنولوژی است چون به کیفیت‌های عالم نظر نکرد. به نظرم سخن ایت الله جوادی در اجمال است معلوم نیست چون به تفصیل در آید بتوان چنین نتیجه ای گرفت. حال باید پرسید این علوم شبیه به همان غولی است که از شیشه بیرون آمده و جامعه ی ما را هم گرفته . حال وظیفه ی ما چیست ؟اگر بخواهیم در این مدل از علوم پیشرفت نکنیم از غربی ها عقب می افتیم و اگر بخواهیم پیشرفت کنیم زندگی هموطنان امان درگیر تجمل و مادی گری میشود . آیا باید به این علوم پرداخت یا خیر ؟ نظر رهبری چیست ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عمده آن است که متوجه شویم ما در فضای دوران گذار با علوم غربی ارتباط داریم و لذا نه‌تنها شیفته‌ی آن‌ها نمی‌شویم که گرفتار تجمل و مادی‌گرایی شویم، بلکه همان‌طور که مقام معظم رهبری می‌فرمایند باید دیواره‌های این علوم را شکست و به بومی‌سازی آن پرداخت. موفق باشید
7568
متن پرسش
سلام علیکم . چند وقتی هست مطالب سایت علم دینی را دنبال میکنم و با توجه به صحبت های شما به این فکر افتاده ام که راهی نیست جز بازگشت به همان عهد قدسی خودمان . حال با این فرض استاد اگر بخواهیم علم دینی تولید کنیم ابتدا باید بین حوزه و دانشگاه یک آشتی جدی صورت بگیرد . خواجه نصیرالدین طوسی - شیخ بهایی - علامه حسن زاده نمونه ی بارز آشتی بین حوزه و دانشگاه هستند و این بزرگان خود نماد دین و علم دینی هستند . البته این را هم گفته باشم بحث من بر سر علوم انسانی اسلامی نیست بلکه بر سر علوم مهندسی و ریاضیات و رشته های کاربردی مثل نجوم و پزشکی و ... است .حال مثلا اگر یک نفر پیدا شد که خواست دستگاه فکری علامه حسن زاده را در زمینه نجوم تبیین کند و یا دستگاه فکری شیخ الرئیس در خصوص طب و پزشکی و یا خواجه نصیر در شاخه ی ریاضیات و یا .... و یا خود دست به تولید علم دینی بزند .به نظر شما آیا میتوانیم در برابر غرب حرفی برای گفتن داشته باشیم . من از تمدن غرب بیزارم و آن را ظهور کامل ابلیس میدانم ولی استاد شما نگاه کنید .مثلا بعضی از شاگردان علامه حسن زاده درس نجوم دارند و کتاب شیخ بهایی را درس میدهند . به نظر شما با این پیشرفتی که غرب اکنون دارد و ما نباید لحظه ای از او کم بیاوریم تشریح الافلاک شیخ بهایی و فارسی هیئت قوشچی و اصول اقلیدس و.... چه کاربردی دارد ؟.استاد وقتی غرب دارد روی نظریات علمی کار میکند که من وقتی گاهی خلاصه ای از آنها را میخوانم مغز ام سوت میکشد . این علوم چه دردی را دوا میکند؟ . از طرف دیگر هم هرچه فکر میکنم که علوم غربی را بپذیریم یا خیر ؟‌میبینم با چیزهایی که از شرح نامه 31 یاد گرفتم در تضاد است و تمدن غرب با این علوم خود مصرف گرائی و تجدد طلبی و دل بستن به دنیا را گوشزد میکند . حال چکار کنیم . از علوم خودمان که چیزی در نمی آید زیرا تا وقتی بخواهیم بر روی شیخ بهایی مباحث را متمرکز کنیم که کاملا در این جنگ نرم عقب افتاده ایم اگر بخواهیم علوم غربی را بپذیریم با فطرت امان مغایر نیست . نمیدانم میشود راهنمایی کنید . در ضمن من شنیده بودم که اقای جوادی آملی علوم غربی را پذیرفته اند بطور کامل . این صحت دارد ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ابتدا باید روشن شود علومی که نظر به کیفیت عالم دارد با علومی که صرفاً جنبه‌ی کمّی را می‌نگرند دارای دو رویکرد هستند با دو جایگاه متفاوت. یک وقت شما آب را یک واقعیتی می‌دانید با کیفیت ترکردن، و در بستر چنین نگاهی از آب استفاده می‌کنید. ولی یک وقت آب را H2o می‌دانید و تازه از هیدروژن و اکسیژن هم نظرتان به مدارهای الکترون‌هایشان می‌افتد و این‌که چگونه این دو عنصر با هم ترکیب شده‌اند و به قول خودتان کله‌تان سوت می‌کشد. رویکرد علمیِ امثال خواجه نصیر و شیخ بهایی رویکردی است که در علم نجوم هم به کیفیت‌های عالم نظر داشتند و در آن راستا جلو می‌رفتند و بنای تصرف در طبیعت را نداشتند بلکه تسخیر طبیعت را داشتند زیرا بما فرموده اند« سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ » تا با تعاملِ با طبیعت از آن استفاده کنند. ما در هرحال بعد از مدتی با نور تمدن اسلامی کار امثال خواجه نصیر را ادامه می‌دهیم در حالی‌که در غرب این جهت‌گیری را عوض کردند و به جای آن‌که از استعدادهای طبیعی به نفع بشر و برای آرامش او استفاده کنند، در طبیعت تصرف کردند و خواستند بر آن حکومت کنند. مثل آن جادوگری که غول را از شیشه در آورد و حالا خودش اسیر آن غول است. امروز بشر جدید اسیر تکنولوژی است چون به کیفیت‌های عالم نظر نکرد. به نظرم سخن ایت الله جوادی در اجمال است معلوم نیست چون به تفصیل در آید بتوان چنین نتیجه ای گرفت. موفق باشید
7574
متن پرسش
سلام علیکم جناب آقای طاهرزاده.علت ستیز دکتر ابراهیم فیاض با فسفه ملاصدار چیست؟چرا اینان که سواد فلسفی چندانی ندارند باید به این مسائل بپردازند و روح تشنه ی جوانان را منحرف کنند؟فلسفه ای که امام با هم زیست.فلسفه ای که به تعبیر رهبری امام خمینی چکیده آن است.فسفه ای که پاسخ گوی بشر بی وطن در تاریخ بود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در جواب سؤال 7548 عرایضی داشتم و واقعاً بسیار جای تعجب است که حکمت متعالیه را عامل دوری از اسلام بدانیم در حالی‌که حضرت امام برای دعوت گورباچف به عنوان نماینده‌ی نبوغ ملت روسیه، حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا را مدّ نظر قرار می‌دهند. گویا جناب آقای دکتر فیاض فراموش کرده‌اند که ما در هم‌آوردی با تمدنِ غربی باید تفکر فلسفی مناسب عقل این دوران را به صحنه آوریم. آیا بنا نیست برای حفظ اسلام در تقابل با تمدن غربی وارد شد؟ از چه طریقی؟ موفق باشید
7575
متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده دانشجوی ارشد فلسفه وحکمت اسلامی هستم ودر خصوص پایان نامه ام از حضرت عالی تقاضای راهنمایی ومساعدت دارم موضوع پایان نامه: بررسی آراء فلسفی حضرت امام خمینی (ره)وتآثیر آن در جهت گیری های سیاسی ایشان در روند انقلاب اسلامی . باتوجه به گستردکی و دقت و تحلیلی بودن این موضوع به شدت دچار سر درگمی شده ام و با توجه به این که برخی از آثار جناب عالی را مطالعه کرده ام ،و کم و بیش با نظرات شما آشناهستم ،ان شاءالله که راهنمایی شما برای این جانب راه گشاست . عمده سؤالات بنده در خصوص این موضوع عبارتند از : -مبنای فلسفی لزوم وحدت واصرار ایشان بر وحدت مسلمین در عالم -رسیدن به وحدت در همه شئون آن در پرتو تفکر حضرت روح الله (ره)ورهایی یافتن از کثرتی که هم ثمره وهم خمیر مایه تفکر عالم غربی است -ارتباط مباحث وجودی حکمت متعالیه -وبه تبع آن اندیشه های فلسفی حضرت امام (ره)-با وقوع انقلاب اسلامی -بحث حرکت وپیشرفت وتکامل انقلاب اسلامی به عنوان یک موجود حقیقی -مبنای فلسفی ولایت فقیه -پاسخ به این پرسش که چه کسی باید حکومت کند؟ وبالاخره اگر نکته ،توصیه وراهنمایی در این رابطه به نظر مبارکتان می رسد ،مرحمت بفرمایید. واگر زاویه خاصی از نگاه به این مسئله ویا بعدی از ابعاد این مبحث ،که زاویه ویابعدی است که روشن کننده حقیقت است ونشان می دهد که حضرت روح الله (روحی فداه) اگر فلسفه می خواندندو فلسفه درس می گفتند،این پرداختن به فلسفه ،چیزی نبود که جدای از منطومه کلی فکری ایشان باشد وقطعابا فضای کلی ذهن مبارکشان هم سو وهم جهت بوده . وقطعا چنین نبوده که شخصیت عظیمی همچون ایشان بخشی از عمر گرانقدرشان راصرف امری کنند که در جهت حفظ وگسترش -به فرمایش ایشان -اسلام عزیز نباشد وبه آن بی ارتباط باشد .ویقینا این امر در جهت گیری های سیاسی ایشان ونوع دین داری ایشان ورهبری جامعه ومعرفت وشناختی که حضرت ایشان به جامعه دادند و افقی که برای فردای اسلام عزیز وجهانی شدن حکومت اسللامی می دیدند دخیل بوده . حضرت استاد بنده ساکن تهران هستم و تقاضای دیدار حضوری با جناب عالی را داشتم که پس از پیگیری ،به من گفته شد که ابتدا باید برای شما ایمیل بزنم وسؤالم را مطرح کنم ،اگر استاد صلاح دیدند خودشان اجازه ملاقات می دهند ،لذا مایلم که اگر موافقت داشتید به طور حضوری مزاحم وقتتان شوم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه امکان ارتباط حضوری برایم نیست. ولی این نکاتی که در نظر گرفته‌اید نکات بسیار خوبی است. فکر می‌کنم می‌توانید از جهات مختلف از کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» استفاده کنید و یا در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» از بحث ولایت فقیه با مبانی حکمی استفاده نمائید. موفق باشید
7561
متن پرسش
سلام استاد عزیز دیروز به مقاله ای از نشریه فارن افرز منتسب به شورای روابط خارجی امریکا بر خوردم که دو کتاب که اخیرا در مورد ایران و انقلاب توسط محققین غربی نوشته شده بود را بررسی میکرد. نکته جالب تحیر و تعابیر ضد و نقیض جیمز بوچان محقق غربی از شخصیت حضرت امام است. در بعضی تعبیرات شمه هایی از حقیقت به مشام می رسد اما در بعضی دیگر نویسنده کاملا دچار سوءفهم است. به هر حال روایت جالبی است که نشان میدهد چگونه حجاب معیارهای مدرنیته انسان را از فهم حقیقت و اسرار احوالات شخصیت های الهی باز می دارد. متانت و طمئنینه الهی امام به سنگ دلی و غیرعاطفی بودن تعبیر می شود و به هیچ انگاشتن ادبیات متعارف سیاسی غرب به بی سوادی. مناسب دیدم بخشی از این مقاله جالب را ترجمه و خدمتتان ارسال کنم: بوچان خمینی را به عنوان یک رادیکال مادام‌العمر، یک سیاست‌مدار بسیار تهاجمی در میان روحانیتی عمدتا سکوت‌پیشه ترسیم می‌کند. جاه‌طلبی خمینی آن‌چنان سنگ‌دلانه بود که حتی رئیس ساواک در مورد آن گفته بود که موی را بر بدنش سیخ می‌کرد. بوچان می‌نویسد، در حضور او «انگار که شخصیتی با اقتداری غیرقابل‌فهم یک باره ظاهر شد و با یک تشعشعِ تند، مدرنیته را ... خاتمه داد.» خمینی که پرزور و سازش‌ناپذیر بود هیچ چیز را قربانی خوش‌رویی، آداب دیپلماتیک، یا در نهایت، خواسته‌های نرم مردم خویش نکرد. «در عالم خلقت، به نظر می‌رسد به طور ناقصی زندانی شده است، مثل مسافری در سالن استراحت فرودگاه در هوایی طوفانی». بوچان با شگفتی می‌نویسد: «در غرب، ما که مدت‌ها است متون دینی اسکولاستیسیزم (مدرسی‌گرایی) را پشت سر گذاشته‌ایم، نمی‌توانیم بفهمیم مردی را که می‌تواند این قدر بداند و در عین حال هیچ نداند. نوشته‌های عرفانی او بخار از سرمان بلند می‌کند در حالی که بیانیه‌های سیاسی او حتی لایق توجه هم نیستند.»
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ضمن تشکر؛ الحمداللّه خداوند دشمنان ما را تا این حدّ احمق و نادان خلق کرده که در فضایی تحلیل می‌کنند که هیچ رویکردی به واقعیت ندارد و با گام‌زدن در عالَمی با این تحلیل‌ها به ناکامی کامل می‌رسند. موفق باشید
7548
متن پرسش
سلام علیکم. نظر جناب عالی در مورد مناظره دکتر فیاض و پارسانیا چیست؟ دکتر فیاض چند نقد اساس وارد کرده اند که بنده با توجه به متن مناظره مهم ترین نقد های دکتر فیاض را قرار میدهم: 1_ اخباری­گری و ملاصدرا دو بال یک جریان انحطاطی در ایران است که هر دو به عرفان تقلیل می یابد. 2_ انقلاب اسلامی هیچ گاه بازتولید اندیشه صداریی نبوده است چرا که امام در همان اوایل جوانی اش از فلسفه ملاصدرا عدول کرده بود و به فلسفه اعتباری شیعه (که متاسفانه امروزه از آن خیلی غافل هستیم) که بر اساس اصول عملیه ی شیخ انصاری می باشد، رسید. 3_مشروطه توسط انگلیسی ها آورده شد که دو فلسفه در این حوادث به نوعی شاخص اند که اولین شاخص آن فراماسونری می باشد که به شدت بر فلسفه ی ملاصدرا همت گذاشته اند؛ (یعنی میرزا حسین سپه سالار که مدرسه ی سپه سالار را بنیان می گذارد که فراماسونری را در آنجا ایجاد می کنند؛ و مدرسه ی دارالفنون) ، و دومین جریانی که خود از دل فلسفه ی ملاصدرا به وجود می آید و کاملا یک انقلاب دینی است، بهائیت می باشد. 4_بعد از مشروطه اصولی هایی (آخوند خراسانی و علامه نائینی) که فلسفه ی ملاصدرا را با اصول شیخ انصاری قاطی کردند، یک نوع انحطاطی را رقم زدند و آن پیشرفتی را که از فلسفه اعتباری شیخ انصاری ایجاد شده بود را نابود کردند. به همین دلیل، هم امام و هم مرحوم علامه طباطبایی برای آنکه از این اندیشه عدول کنند و به فلسفه ی اعتباری برسند، این اندیشه را مورد نقد قرار دادند که چرا فلسفه ی ملاصدرا را با اصول فقه شیخ انصاری قاطی کرده اند. 5_مشکل فلسفه ی صدرا را امروز اتفاقا در تشخیص آیت الله جوادی آملی می توان دید که یک نگاه کاملا محافظه کارانه نسبت به علم دارند و حتی علم جدید را کاملا قبول کردند به قدری که حتی غربی ها آن را قبول ندارند، و معتقدند این علوم، علوم الهی هستند و نقصان غربی ها در این است که این علوم تقلیلی هستند و به مبدا توجهی نداشته اند. و به نظر من این نوع تفکر هیچ گونه نقادی نسبت به علم ندارند و در نتیجه دچار رکود خواهیم شد. 6_مبنای انقلاب اسلامی ، حکمت ابراهیمی است و آقای جوادی آملی با توجه به این همه تلاشی که می کنند دچار رکود هستند، چرا که فلسفه ی صدرایی دوری است......ملاصدرا ضد حمکت ابراهیمی است و اگر دقت کنیم خواهیم دید که از ذوقیات در کتاب اسفار بحث کرده است و به جای آنکه عرفان را برهانی کند، بر عکس برهان را عرفانی کرده است. در ضمن ایشون هانری کربن را ، فراماسون و عضو سازمان جاسوسی فرانسه میداند.
متن پاسخ
- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم جناب آقای پارسانیا با آن متانت و عمقی که دارند به‌خوبی از عهده‌ی اشکالات غیر محققانه ولی دلسوزانه‌ی آقای فیاض برآمدند. از بی‌پایه‌بودن سخن آقای فیاض که می‌گویند امام در اوایل جوانی‌اش از فلسفه عدول کرده، همین که امام در آخر عمر به گورباچف نامه می‌نویسند و آن‌ها را به حکمت صدرایی دعوت می‌کنند. بنده یک نوع آشفتگی در سخنان آقای فیاض احساس می‌کنم و آن را به جهت عدم اطلاع کافی از مکتب صدرایی می‌دانم که جای بحث آن این‌جا نیست. خیلی عجیب است می‌گویند ملاصدرا به جای آن‌که عرفان را برهانی کند، برهان را عرفانی کرد! مگر این کار بد است که برهان‌های ما در عین آن‌که مبنای عقلی داشته باشد بتواند حقایق را مدّ نظر ما قرار دهد و مگر هنر حکمت متعالیه همین نیست که بتواند درک عقل و قلب را یک‌جا جمع کند؟ کتاب های دکتر سید مهدی امامی جمعه در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
7556
متن پرسش
با سلام خدمت استاد خیلی ممنون می شوم که نظرتان را درباره مقاله « آتوریته قاتل شخصیت ها » بیان بفرمایید. لینک نشریه اینجاست: http://bayanbox.ir/id/7567603669751245042?download شاگرد بسیار بسیار کوچک شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این‌که نباید امر غیر قدسی را قدسی تلقی کرد، حرفی نیست ولی اگر انسانی از انسان‌ها توانست به کمک متون قدسی سخنان قدسی را در زمانه‌ی خود تفصیل دهد، می‌توان به بهانه‌ی آن‌که آن شخص قدسی نیست و به بهانه‌ی آن‌که باید از آتوریته‌شدن اشخاص فرار کرد، آن سخنان را و یا آن شخص را به چیزی نگرفت؟ دکتر سروش می‌گفت: چون آیت اللّه طباطبایی بشر است و علم او نیز بشری است و قداستی ندارد، پس تفسیر المیزان نیز هیچ قداستی ندارد. در حالی‌که تفسیر المیزان تلاش یک دانشمند اسلامی است که با قواعد خاص علمی متن قرآن را تفصیل داده است و همین امر نسبت به امام و رهبری مطرح است که آیا می‌توان به بهانه‌ی آتوریته‌نپنداشتن آن‌ها رهنمودهای آنان را که به عنوان فقیهِ متدبّر در متون دین و سیره‌ی اولیاء معصوم مطرح می‌کند، مُهر غیر قدسی زد؟ و به تعبیر دکتر سروش همه را غیر قدسی و مساوی سخن سایر افراد بشر دانست؟ سؤال این‌جاست اگر همه‌ی این حرف‌ها چون بشری است و غیر قدسی است پس قابل نقد است، تفاوت سخن علامه‌ی طباطبایی با کسانی‌که بدترین سخنان را در اذهان بشریت جای می‌دهند، در چیست؟ ما می‌گوییم جایگاه انسان‌ها را با مبنای متون قدسی و سیره‌ی انسان‌های قدسی باید اندازه زد و با این دید می‌توانیم نسبت قدسی عالمان دین را مدّ نظر داشت. موفق باشید
7525
متن پرسش
سلام علیکم. شما فرمودید که الان ما در دوران گذار از تمدن غرب به تمدن اسلامی هستیم.و این دوران قواعدی برای خود دارد.این قواعد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب سلوک عرض کرده‌ام. یکی رجوع به حکمت متعالیه و دیگر سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». موفق باشید
7526
متن پرسش
سلام علیکم .جناب استاد در پاسخ به سوال در مورد ضمانت رزق طالب علم فکر میکنم در این زمینه یک اشتبباهی اتفاق افتاده و اینطور که شما فرموده اید و خیلی ها برداشت کرده اند یک چهره نا مطلوب و نا مطبوع از طلبه های عزیز بوجود خواهد آمد خداوند متعال اگر رزق طالب علم را ضمانت کرده از راه و مسیر عقلانی و درستش یعنی کار و فعالیت ضمانت کرده نه اینکه به امید این روایت یک طلبه بنشیند و مطمین باشد و هیچ فعالیت اقتصادی مستقیم یا غیر مستقیم نکند رزقش میرسد اینکه یعنی سربار دیگران بودن و ایجاد یک وجهه بد بین مردم از طلبه ها .مدرس هم طلبه بود کار هم میکرد و خیلی های دیگر مهم اینست که طلبه نیت طلب علم و نیت کار کردن را داشته باشد و روایت شاید ناظر بر این مفهوم است که خدا رزق او را بواسطه اندک کاری یا براحتی میرساندو از جاییکه گمان نمیبرد روزی میدهد و این فرق دارد با اینکه شما تشویق کنید طلبه ها را کار نکنند فقط بنشینند طلب علم کنند .برعکس این مطلب هم هست خدا اگر نخواهد علمی نصیب کسی بشود شما اگر کار کردن را رها کنی وشبانه روز دنبال علم بروی نخواهی یافت نمونه اش ایمه اطهار هیچ کدام در نهایت فعالیت های علمی دست از کشاورزی برنداشتند و امام باقر در داستان معروف عرق میریخت فرمود اگر کار میکنم تا محتاج امثال شما نشوم . مگر ایمه ع الگو نیستند پس چرا مطلب را سخت جلوه میدهید .ضمانت روزی برای همه هست طبق نص صریح قران ولی بواسطه کار و فعالیت معمول در دنیا برای طالب علم شاید از بقیه راحت تر و غیر منتظره تر وبیشتر از جایی که گمان نمیبرد باشد ولی هیچ کدام نیت کار و فعالیت را رد نمیکند وضمنا طلبه ای که هم دنبال علم است وهم باری از دوش فعالیت ها وامور دنیایی بر میدارد بهتر میتواند در نشر فرهنگ دینی و عقاید صحیح جلو برود
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم چرا نباید کسب علم و تلاش برای انتشار علم را کار به‌حساب آوریم؟ چرا فعالیت یک استاد دانشگاه که در علوم تجربی یا جامعه‌شناسی وارد می‌شود را کار به‌حساب بیاوریم و تلاش عالمانی مثل علامه طباطبایی و حضرت امام را کار و فعالیت به حساب نیاوریم. در ضمن عنایت داشته باشید ائمه«علیهم‌السلام» علم لدنی دارند ولی ما و شما باید با مطالعه‌ و تدبّر در متون دینی علم خود را به‌دست آوریم و در همین رابطه قرآن در آیه‌ی 122 سوره‌ی توبه می‌فرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» شایسته نیست مؤمنان همگى(به‌سوى میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهى از آنان، طایفه‏اى کوچ نمى‏کند(و طایفه‏اى در مدینه بماند)، تا در دین(و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابند و به هنگام بازگشت به‌سوى قوم خود، آن‌ها را بیم دهند؟! شاید(از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى کنند. موفق باشید
7533
متن پرسش
با سلام آیا هر موجودی نمایش وجود مطلق است که با حدی محدود شده؟آیت بودن هر موجودی به همین معناست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است ولی ظرائفی دارد که باید در دروس عرفانی دنبال کنید. مباحث شرح سوره‌ی حمد حضرت امام که در دانشگاه صنعتی بحث شده، إن‌شاءاللّه شروع خوبی است. سی‌دی آن را باید از گروه فرهنگی المیزان تهیه بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی