بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6712
متن پرسش
سلام.حضرت استاد در مبحث حرکت جوهری شما فرمودید که تازمانی که عالم ماده قوه دارد ماده است وحرکت جوهر آن واین نیست که هرچه جلوتر می رود وقوه هایش تبدیل به فعلیت می شود به جنبه ی تجرد ش اضافه می شود و تدریجی به قیانتی شدن می رود بلکه فرمودید که این تبدیل دفعتا می باشد با همان تعابیر قرآنی که در بحث یک دفعه بودن قیامت است.ولی در کتاب آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی این گونه فرمودید که شرایط طوری می شود که زمان رقیق می شود وعالم به نحوی به بقاء می رسد وحتی شرایط طوری می شود که از برزخ کسانی میآیند یا بالعکس آیا این گفتار با مبنای حرکت جوهری تضاد تدارد . ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با عالم ماده و حرکت جوهری حرف همان است که عرض شد ولی اگر در هر زمانی ولیّ اللّه اعظم«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ظهور کنند وجهی از عالم غیب بر عالم ماده غلبه می‌کند که منجر به آن می‌شود که می‌فرمایید و این به جهت حضور عالم در ساحت دیگری است. مثل این‌که همین امروز کسی طی‌الأرض می‌کند با این‌که عالم ماده در مقام و مرتبه‌ی خودش محدود به زمان و مکان خاص خودش است. موفق باشید
6713
متن پرسش
سلام. 14معصوم هم دارای نفس ناطقه هستند. آیا انسان کامل بودن حضرات معصومین علیهم السلام به اعتبار همین نفس ناطقه می باشد؟ اگر جواب پرسش قبلی درست باشد باید این گونه گفت که حضرات 14 معصوم به علاوه دیگر انبیاء انسان کامل اند به این اعتباراما فرقی که بین دیگر انبیاء و14 معصوم وجود دارد این است که این بزرگواران دارای خلقت خاصی قبل از به وجود آمدن نفس ناطقه شان می باشد واز این جهت با دیگر انبیاء متفاوت وبرترند که همان حقیقت نوری شان می باشد آیا این درست است وانبیا دیگر دارای خلقت نوری نیستند؟ یک پرسش دیگر اینکه می گویند انسان های کامل از ابتدا کامل بوده اند وسیر تکامل درآنها وجود ندارد چگونه است یعنی به محض افاضه روح به جنین که نفس ناطقه خلق می شود تا پایان زندگی در زمین آنها کامل هستند وفقط تکاملشان به حفظ عصمت است؟ اگر این را بپذیریم چگونه می شود این موضوع را که در یک زمان خاص مثلا در زمان نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت(ص) هم ایشان هستند هم حضرت امیر وهم حسنین(ع)وبافرض قبلی همه ی این عزیزان کامل هستند وکامل نمی شوند وازجهتی داریم که انسان کامل ظرف ظهور تمام اسماءالله است ویکی از اسماء الله من لیس کمثله شیء می باشد ومطمئنا از این باب باید انسان کامل یکی باشد با این تفاسیر باید قبول کنیم که این عزیزان در زمان حیات پیامبر انسان کامل نبودند و پی در پی وبعد از شهادت هر عزیزی عزیز دیگر مقام انسان کامل را دارا می شود؟ویا به گونه ای دیگر است؟ ویک سوال هم این که آیا حضرت زهرا سلا الله علیها هم انسان کامل اند به آن معنای قبلی واگر می باشند چگونه است چون در زمان حیات حضرت محمد (ص) که ایشان بودهاند وبعد امیرمومنین(ع) وایشان در این بین با این مبنا که انسان کامل یکی است هیچ زمانی برای انسان کامل بودن نداشتند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما که بحمداللّه مباحث را و کتاب‌ها را دنبال می‌کنید پیشنهاد می‌کنم کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را نیز با دقت مطالعه فرمایید زیرا در بستر مطالب آن کتاب راحت‌تر توانسته‌ام این نکات را عرض کنم 1- در هر حال باید گفت: انسان کامل‌بودن ائمه«علیهم‌السلام» به جهت اتحاد نفس ناطقه‌ی آن بزرگواران است با نور عظمت‌شان و انجام عبادات کامل برای حفظ این اتحاد است و همه‌ی انبیاء به نحوی با نور عظمت رسول خدا و ائمه«علیهم‌السلام» مرتبط بوده‌اند و از این جهت همه‌ی آن‌ها دارای خلقت نوری هستند و از نبوت و ولایتِ ختم نبوت و ختم ولایت بهره گرفته‌اند. 2- آری حضرت حق در علم خود دید آن ذوات مقدس می‌توانند عصمت را حفظ کنند و لذا آن‌ها را معصوم آفرید و تکامل آن‌ها حفظ آن عصمت بود و از آن جهت که همه‌ی آن‌ها در مقام نوری‌شان یک نورند با ظهورات مختلف ،هرکدام در زمان خود بر اساس ظرفیت زمان‌شان آن نور را اظهار می‌کنند و بدین لحاظ اگر زمانه، زمانه‌ی ظهور آن نور از طریق حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است بقیه با تبعیت کامل از حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عصمت خود را حفظ می‌کنند در عین آن‌که در آن زمان یک نفر است که مظهر «لیس کمثله شیئ» حضرت حق است و زهرای مرضیه«علیها‌السلام» نیز انسان کامل‌اند از آن جهت که تمام حقیقت شریعت محمدی را تصدیق کردند و با رعایت همه‌ی آن دین عصمت و کمال خود را محفوظ داشتند. موفق باشید
6714
متن پرسش
به نام خدا با سلام بنده مشغول طرح پایان نامه سطح 3 می باشم که موضوع پایان نامه را به پیشنهاد و همکاری استادم نقش حکومت در ایجاد تمدن اسلامی قرار دادم. مشغول مطالعه و گردآوری طرح بودم که با کتاب تمدن سازی شیعه شما آشنا شدم که شاید بتوان گفت نه تنها مسیر فکری من در پایان نامه که حتی موضوع سخنرانی هایم را هم تحت تاثیر قرار داد. اکنون که می خواهم طرح بنویسم کمی سر در گم شده ام و هنوز نتوانسته ام بر اساس تفکراتی که از شما آموخته ام مسیر جمع آوری طرحم را پیدا کنم. لطفا اگر می شود کمی مرا راه نمایی کنید. متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در جلسه‌ی سخنرانی بنده در محرم امسال تحت عنوان «جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن» و« کربلا نقطه عطف تقایل تمدن اسلامی با تمدن جاهلی.» که متن سخنرانی و صوت شرح آن در صفحه‌ی اول سایت هست کمک کند. در ضمن کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» نیز راه‌گشا است. موفق باشید
6694
متن پرسش
سلام علیکم در پاسخ به یکی از سوالات فرموده اید:هنر امامان آن است که تلاش می‌کنند جنبه‌ی نفس ناطقه‌ی آن‌ها با نور عظمتشان متحد گردد.سوال اینجاست که نفس ناطقه ی اهل بیت با نور عظمتشان یکی نیست؟این دو چه تفاوتی با هم دارند؟در دنیا نفس ناطقه اهل بیت با حقیقت نوریشان یکی نیست؟مگر این دو از هم جدایی دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نور عظمت ائمه«علیهم‌السلام» قبل از خلقت آسمان و زمین موجود است ولی نفس ناطقه‌ی آن‌ها «جسمانیة ‌الحدوث و روحانیة ‌البقاء» است و این نفس ناطقه آن هاست که عبادت می‌کند و طلب قرب بیشتر دارد. بحثی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان « وساطت در فیض رسانی یا کامل‌ترین حدِّ ولایت تکوینی»هست إن‌شاءاللّه که در این مورد مفید واقع شود. موفق باشید
6671
متن پرسش
سلام استاد. از برخی روایات برداشت می شود که حضرت اباعبدالله علیه السلام و یاران شهیدشان، درد ضربه های شمشیر و نیزه را تحمل نکرده اند و شرایط برایشان همانگونه که آتش برای حضرت ابراهیم برد و سلاما شد، ایجاد گشت. آیا این امر حقیقت دارد؟ اگر درست باشد ایشان صرفا با این ضربات از این دنیای تنگ و تاریک به بهشت ابدی منتقل شده اند بدون درد و دردسر و این تماما برد است و هیچ باختی در میان نیست؛ پس چرا با این وجود فردی که نامش در خاطرم نیست با اینکه تمام روز عاشورا را در رکاب حضرت جنگید؛ عصر گریخت؟ مگر دیوانه بود؟اگر نه دردی نه چیزی خلاصه نه چکی و نه چانه‌ای و بروی به خلد برین؛ چرا اینقدر راحت این شرایط را از دست دادند برخی افراد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: داستان اصحاب کربلا داستان عاشقان شیفته‌ای است که توانسته اند در جهت محبوب خود از خود بگذرند و لذا دیگر آن سختی‌ها در راه جانان برایشان نمود نداشت این کجا و عمل ضحّاک‏ بن عبدالله مشرقى ‏کجا که نتوانسته از خود بگذرد و بعداز واقعه عاشورا به شدت اظهار پشیمانی می کرد. موفق باشید
6658
متن پرسش
سلام استاد. فرق بین کلمه «آدم» و «انسان» در قرآن چیست؟آدم منظور حضرت آدم است؟ انسانیت و آدمیت چی؟تشکر
متن پاسخ
بسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی قرآن از یک مصداق به جهت صفات مختلف نام‌های مختلف ارائه می‌دهد. مثلاً به اعتبار آن‌که شخص فرزند حضرت آدم است به او آدم می‌گویند. به اعتبار آن‌که اهل اُنس است و مدنی‌الطبع است به آن انسان می‌گویند و بنا به به ظاهر او به آن بشر می‌گویند. از خود متن ها می‌فهمیم منظور حضرت آدم است یا حقیقت آدم و یا فرزند آدم. موفق باشید
6660
متن پرسش
سلام علیکم اگر امکان دارد جواب سوالی را که در مورد مثلث برمودا پرسیدم ، جامع تر توضیح دهید که مشکوک بودنش چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که نمی‌توان به همه‌ی آن اخباری که در رابطه با مثلث برمودا رسیده است اعتماد کرد. موفق باشید
6648
متن پرسش
سلام استاد. درباره ی خلفای سه گانه(ابوبکر و عمر وعثمان )سوالاتی دارم که جوابش برایم خیلی مهم است . 1- آیا این آقایان ریشه تمام مشکلات بعد از نبی مکرم هستند؟ 2- آیا آن دسته از روایات که می فرمایند خلیفه دوم حضرت زهرا را مجروح کرد و امیرالمومنین را با آن وضع غم بار برای بیعت با خلیفه از خانه بیرون کرد و جریان کوچه ی بنی هاشم و... حقیقت دارد؟ 3-آیا روایاتی که به لعن این آقایان پس از هر نماز اشاره دارد صحیح است؟ 4-آیا روایاتی که در باب حرامزاده بودن آنهاست صحیح است؟ 5-اگر اینچنین است روش برخورد نبی اکرم(ص) و امیرالمومنین با ایشان و ازدواج با دختران و خانواده آنها را چگونگی برای خود توجیه کنیم؟ لطفا پاسخ اجمالی نفرمایید چرا که از جواب های اجمالی خسته شده ام. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شماره‌ی 1 و 2 و 3 کتاب «بصیرت فاطمه‌ی زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» را مطالعه فرمایید فکر می‌کنم به صورت مستند به جواب خود برسید. و در قسمت 4 بنده دقیقاً نمی‌دانم آن روایات به چه‌چیز اشاره دارد؟ و در مورد قسمت 5 سؤال شاید بتوان گفت در شرایط مختلف موضوع فرق می‌کرده. باید مدتی وقت بگذارید و تاریخ را ورق بزنید. لااقل کتاب‌های «امام‌شناسی» آیت‌اللّه طهرانی را بررسی فرمایید نکات ارزشمندی در اختیارتان قرار می‌گیرد. موفق باشید
6624
متن پرسش
از رسول خداروایت شده که بخاطر حضورنیافتن بعضی ازمسلمانان در نماز جماعت تهدید به ا تش زدن خانه های انهاکرد لطفا بفرمایداین روایت درکدام کتاب وجوددارد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که به یاد دارم در آن تاریخ در مدینه یک جریان بوده که حالت مقابله با رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را داشتند در کتاب‌های تاریخ به دنبال آن بگردید. موفق باشید
6634
متن پرسش
سلام راه های رسیدن به وحدت درونی چیست؟؟ اگه میشه چند مورد تیتر وار بگید ممنون میشم.مباحث شمارا دنبال میکنم،اشاره کنید در کتاب های مربوطه دنبال میکنم. یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهیم خیلی مختصر عرض کنم مختصرتر از توصیه‌های علی«علیه‌السلام» به فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه نمی‌شناسم که در دو جلد کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» آن نامه را شرح مختصری داده‌ام که چگونه حضرت ما را از توقف بر عالَم کثرت‌‌ها به حقیقت وحدانی درونی که پنجره‌ی اتصال به حضرت اَحد است راهنمایی می‌کنند. إن‌شاءاللّه مطالب آن دو کتاب را دنبال بفرمایید به حکمتی که گمشده‌ی مؤمن است می‌رسید. موفق باشید
6638
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به تعاریف و دلایل علمی و فرا طبیعی که برای مثلث برمودا وارد شده است ، مشتاقم بدانم که نظر شما در این باره چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با دیدی مشکوک به این موضوع می‌نگرم. موفق باشید
6608
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرانقدر و عزیزم بنده بعنوان یک پزشک و فیزیولوژیست که بخاطر مسولیتم در مرکزی تحقیقاتی در مورد گیاهان دارویی و طب سنتی تجربیاتی دارم وظیفه خود می دانم مواردی را بیان کنم: * تجربه ما و سایرین در تحقیقات کاملا آکادمیک و علمی معمولا موارد مطرح در طب سنتی و احادیث پزشکی را تایید میکند. مثلا در حدیثی پیامبر (ص) برای درمان سوختگی پای مبارکشان از خرفه استفاده کرده اند. مقالات جدید هم خواص التیام بخشی، ضد دردی و ضد التهابی خرفه را ثابت کرده. و یا مثلا امام صادق (ع) میفرمایند: در روی زمین گیاهی والاتر و سودمند تر از خرفه نیست، و آن سبزی فاطمه (س) است (کافی ج 6، ص367) و در مطالعاتی راز طول عمر در روستایی که توجه محققین را بخود جلب کرده بود وجود امگا سه در خرفه دانستند. این گیاه دارای خواص ضد توموری ضد ویروسی ضد میکروبی کاهندگی چربی و قند، ضد آسمی و ... میباشد. همچنین شواهد بسیار جالب علمی جدید در مقالات خود غربیها در خصوص خود-درمانی حیوانات با گیاهان دارویی (self medication) وجود دارد. * مبانی طب سنتی بر پایه سردی و گرمی و تری و خشکی استوار است که بر مبنای ارکان آب، خاک، آتش و هوا است. ابن سینا کنکاش در مورد اصل و فلسفه سردی و تری و گرمی و خشکی را خارج از حیطه طبیب میداند و انرا به جای دیگری ارجاع میدهد. بنده تاکنون ندیده ام کسی تبیین روشن و قابل قبولی از اصل قضیه داشته باشد که بدون تعبد و ... قابل پذیرش باشد. در واقع مبنای علمی طب سنتی تا حدود زیادی مبهم است و ربطش هم به برخی موارد اثبات شده علم امروز مشخص نیست. مثلا مرحوم مترجم قانون سعی کرده گرمی را به متابولیسم پایه و نیز میزان فعالیت تیروئید نسبت دهد که این امر اولا اثبات نشده و ثانیا به احتمال زیاد شواهدی بر خلاف آن وجود دارد و بعید به نظر میرسد که هر ماده غذایی گرمی مثلا باعث افزایش ترشح هورمون تیروئید شود. و درحالیکه طب سنتی منشا بسیاری از بیماریها را غلبه سردی میداند؛ موارد کم کاری تیروئید زیاد شایع نیستند و اگر هم باشند خودشان بعنوان بیماری مستقل مطرحند و لزوما با این لیست طولانی از بیماریهایی که دلیلشان سردی است مرتبط نیستند. * نوعی آشفتگی و تشت آراء در طبیبان فعلی طب سنتی وجود دارد و هیچ مرجعی برای سنجش صحت گفته های آنان که در موادری متناقض هم هستند وجود ندارد. مبانی آنان هم با طب امروزی بطور کامل متفاوت است و نمیتوان با علم طب جدید در خصوص فلسفه درمان در طب سنتی نفیا یا اثباتا سخنی گفت. * با لحاظ مسائل فوق به نظر میرسد بهترین رویکرد، اثبات تجربی اثر بخشی طب سنتی و احیانا کشف عدم اثربخشی آن در موارد دیگر است. یعنی بصورت کاملا علمی اثراتش بر دسته ای از بیماران سنجیده و گزارش شود تا هم طب سنتی ما در موارد اثر بخشیش جهانی شود و هم مبنایی برای سنجش نظرات متضاد وجود داشته باشد. خود تجربه کردن اثرات دارو بر بیمار و انسان و حتی حیوانات سنت طبیبان سنتی ما بوده و به وضوح در قانون به آن اشاره شده است. خصوصا اینکه میان اساتید حقیقی طب سنتی و شاگردان آنها چند نسل فاصله افتاده است. * در خصوص مبانی طب سنتی و سردی و گرمی از نظر فلسفی و فیزیکی نیاز به کار جدی است. بالاخره نسبت این موارد با فیزیک جدید چیست. اگر نسبتی هم ندارد مبنای اصلی آن چیست؟ * نباید از طب سنتی و نیز احادیث پزشکی امری قدسی و غیر قابل خدشه درست کرد چراکه خود طب سنتی دچار اختلاف نظرهایی و بعضا اشتباهاتی است که به هیچ وجه نمیتوان آنرا توجیه کرد (در کنار اثرات مفیدی که به هیچ وجه قابل انکار نیستند و با تجربه امروزی نیز به اثبات رسیده اند)؛ مثلا طب سنتی دیابت را ناشی از سوء مزاج کلیه میداند چون ادرار افراد دیابتی مانند آب رقیق و فراوان میشود؛ حال آنکه امروزه بی هیچ شک و تردیدی ثابت شده که کلیه در این مورد بی تقصیر است و کاهش انسولین لوزالمعده یا کاهش پاسخ به آن مسوول دیابت است. بطوریکه با تزریق انسولین رقت و افزایش حجم ادرار بطور کامل برطرف میشود. در واقع زیاد بودن قند خون بدلیل کاهش انسولین و دفع این قند اضافه از ادرار که دفع آب را هم بدنبال دارد دلیل علائم دیابت است و کلیه سالم بوده و کار خود را درست انجام میدهد؛ بلکه برعکس اگر کلیه قند اضافه را دفع نمیکرد فرد زودتر دچار کاهش سطح هوشیای و مرگ به دلیل افزایش فشار اسمزی خون میشد. در خصوص احادیث نیز جناب ری شهری از قول محدثین کهن نقل میکنند که اکثر احادیث پزشکی سند ضعیفی دارند و در ضمن دلالت عام انها در مواردی محل بحث است و مثلا ممکن است منظور امام از مفید بودن فلان دارو برای دل درد خصوص دل درد سوال کننده بوده و استفاده از همان دارو برای دیگری بی فایده و حتی مضر باشد. * تیم ما در خصوص نسبت سردی و گرمی با مواد متشکله غذاها (آب، کربوهیدارت، پروتئین، چربی، ویتامینهاو مواد معدنی) کار با ارزشی انجام داده که نتایجش به زبان انگلیسی در حال جمع بندی است. ولی بد نیست اشاره کنم که هر چند بین میزان انرژی مواد غذایی و اکثر مواد معدنی موجود در آن با درجه گرمی و نیز میزان آب مواد غذایی با درجه سردی رباطه مستقیمی وجود دارد ولی این روابط چندان قوی نبوده و فعلا راهی برای پیش بینی درجه سردی یا گرمی ماده غذایی از روی میزان مواد متشکله آن مطابق علم شیمی و تغذیه امروزی پیدا نکرد ه ایم. که البته این امر خدشه ای به طب سنتی محسوب نمیشود
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید باید داده‌های طب سنتی را در یک کار روش‌مند منسجم کرد تا مردم نیز با اطمینان بیشتر به آن روی آورند و این حرف هم حرف درستی است که نباید به طب سنتی جنبه‌ی قدسی داد و از برخورد علمی و به صورت تجربی با آن کوتاهی کرد. موفق باشید
6603
متن پرسش
با سلام بنده دانشجوی تاریخ تمدن می باشم .اساتیدم به من می گویند که دیدگاه کلامی دارم وباید برای به دست آوردن تحلیل تاریخی درست دید تاریخی داشته باشم ونباید نگاهی مطلق نسبت به مثلا عصمت پیامبر وائمه داشته باشم که در اینصورت تعصب من نسبت به این مسائل ودیگر مسائل دینی ،دید صحیح تاریخی را ازمن میگیرد وبنده نمی دانم با این مباحث چگونه برخورد نمایم .منتظر راهنمایی اساتید بزرگوار می باشم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتیدتان حرف درستی زده‌اند، نگاه کلامی در عین آن‌که لازم است همه‌جانبه‌ نیست. فکر می‌کنم کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و مقدمه‌ی کتاب «بصیرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» نشان دهد چرا باید موضوع تمدن به‌خصوص تمدن اسلامی را در وسعت روح طالب ترقی و تعالی انسان‌ها جستجو کرد. در مقدمه کتاب «تمدن‌زایی شیعه»عرایضی در این مورد داشته ام موفق باشید
6586
متن پرسش
سلام استاد. کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، روایت است؟ از کدام معصوم است؟ سپاس
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم:در جوامع روایی تا آن حد که بنده جستجو کرده ام نیافتم ولی چیزی نیست که آموزه های دینی آن را تایید نکند. موفق باشید
6588
متن پرسش
با سلام وخداقوت من مباحث مربوط به حقیقت نورانیت اهل بیت علیهم السلام شما را مطالعه کردم شما آیه "رب زدنی علما" را چطور معنا وتفسیر میکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در دعا دارند: «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» خداوندا اشیاء را آن‌طور که هستند به من نشان بده و طالب‌اند، جنبه‌ی وَجه‌اللهی اشیاء را بنگرند، مأمورند از خدا تقاضا کنند علمشان را زیاد کنند تا حجابی بین آن حضرت و پروردگارشان نباشد که البته این‌ها مربوط به جنبه‌ی نفس ناطقه‌ی آن‌ها است، همان جنبه‌ای که نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد. ولی جنبه‌ی نوری آن ذوات مقدس فوق جبرائیل و میکائیل است، هنر امامان آن است که تلاش می‌کنند جنبه‌ی نفس ناطقه‌ی آن‌ها با نور عظمتشان متحد گردد که بحث مفصلی دارد. موفق باشید
6593
متن پرسش
ﺳﻠﺎﻡ ﻋﻟﻴﻜﻢ.ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺍﺣﺴﺎﻳﻲ و ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻴﺒﺮﺩ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﻗﻪ ﺑﻬﺎﻳﻴﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﺑﻌﺪﻱ ﺷﺪ و ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺸﺮﻙ ﻣﻴﺪﺍﻧﻨﺪ.ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﻆﺮﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺍﺣﺴﺎﻳﻲ و ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﻴﺪ.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل اصلی شیخ احمد احسائی این است که فراموش کرده ائمه«علیهم‌السلام» در ذات خود هیچ وجودی ندارند چه رسد به کمالی. فراموش کرده علت فاعلی فقط خدا است و عالی‌ترین واسطه‌ها ذوات مقدس معصومین«علیهم‌السلام» هستند و این خطا ها منشأ مشکلات بسیاری از جمله آن شد که علیمحمد باب را به خیالِ «باب‌اللّه»بودن انداخت. موفق باشید
6595
متن پرسش
سلام علیکم سوالی داشتم وان اینکه اگر نظر رهبری وبزرگان دیگر براین اصل باشدکه(تا انجا که من متوجه شدم) کارعلمی بانوان در جامعه اگر بحث بروز انسانیت مطرح باشد اشکالی ندارد یعنی یک زن انسانیتش مطرح باشد ومرد هم همین طور،نه تنها اشکالی ندارد بلکه خوب است ..سوال من این جاست که پس چطور حدیث حضرت سیده نساء العالمین را بااین قضیه در کنار همدیگر بینیم که فرمودند بهترین چیز برای بانوان این است که نه مردی اورا ببیند ونه او مردی راببیند.. 1)شما تفسیر این حدیث را می دانید؟ ایا بطنی هم دارد؟ 2)فردی که در مباحث قرانی غور دارند بیان داشتند که این حدیث معنی احتیاط خیلی زیاد را می دهد یعنی نه اینکه طرف در خانه بماند بلکه باید احتیاط کند..پس طاهر حدیث چه می شود؟ 3)اگر بانویی مادر باشد متفکر هم باشد وفعالیت علمی داشته باشد که حضور درجامعه را می طلبد به این شرط که خودش را غرق در دنیا نکند وظایفش را نیز به خوبی ایفا کند نمی تواند به مقامات معنوی دست پیدا کند؟! وقتی که حدیث می فرماید _بهترین _زنان کسانی اند که.. تشکروالتماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر فقیه و فقه آن است که جایگاه احادیث و اشاره‌ی احادیث و رسالت خبر را در مقایسه با آیات و روایات دیگر بررسی می‌کنند. مسلماً در آن شرایطی که باید تاریخی جدید از طریق اسلام شروع شود زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» وظایف زن را در کنار نظر به آیات قرآن تعیین کردند و هنوز که هنوز است این وظیفه یکی از اصلی‌ترین مبانی فهم جایگاه زن است ولی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که می‌خواهند نظامی بسازند که مدّ نظر حضرت زهرا و پدر و شوهر و فرزندان زهرا«علیهم‌السلام» است می‌فرماید: «ما مفتخریم‏ که بانوان ما و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت‏هایى که توطئه‏ى دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‏ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده ‏اند».چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید از نظر دانشمند اسلامى و یک اسلام‏شناس واقعى مثل حضرت امام‏ خمینى «رحمةالله‏ علیه» اولًا؛ حضور فعال زنان در صحنه‏هاى فرهنگى و نظامى یک افتخار محسوب مى‏شود. ثانیاً؛ مقابله‏ ى زنان را در مقابل توطئه ‏هایى که مى‏خواهند آن‏ها را منزوى کنند یک کار بزرگ و ضرورى مى‏دانند.. موفق باشید
6597
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر پیرامون سوال6512منظورم این بود که چه رابطه ای بین قسمهای سه گانه آیات 1تا3 و جواب قسم در آیه 4یعنی لقد خلقنا الانسان فی کبد هست؟(با عرض پوزش شما فقط قسمها را توضیح دادید)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید وقتی نور نبی‌اللّه در شهری جلوه‌گر است آن شهر مقدس است و جای قسم‌خوردن به آن شهر هست چرا که در آن شهر نیز سیره‌ی ابراهیم و اسماعیل«علیهماالسلام» به عنوان (والد و ولد) جاری است و این شهر انسان را که در سختی‌‌ها متولد می‌شود، به تکالیفی وا می‌دارد که از هرزه‌گی در امان است. در آیه‌ی 5 و آیه‌ی بعد می‌فرماید: انسان اشتباه محاسباتی دارد که گمان می‌کند هرکاری می‌تواند بکند و در آن راستا ادعا و افتخار می‌کند که ریخت و پاش‌های زیادی دارد. موفق باشید
6578
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرانقدر؛ در روایات بسیار دیده می شود که پاداش یک عمل بخشش گناهان است؛ مثلا در مورد دعایی که در قبرستان خوانده می شود؛ پنجاه سال گناه فرد و پدر و مادرش بخشیده می شود. استاد از یک طرف ما عقیده داریم ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین از غلو و...مبری هستند پس این روایات دقیقا مبتنی بر آنچه مشاهده می کرده اند؛ می باشد. می ماند اینکه آیا اینها تاویل دارد؟ البته من وقتی به قبرستان می روم این دعا را میخوانم و انتظار و باورم هم این است که خداوند گناهان پدر و مادر و خودم را ببخشد؛ متتهی مایلم تفسیر شما را بدانم. استاد البته من در فضل خداوند شکی ندارم و مثلا در این مورد به خودم می گویم خب احتمالا دلیل این است که فرضا این فرزند بر سر سفره این پدر و مادر بزرگ شده و تربیت گشته و اکنون در صراطی است که می رود و در قبرستان نظر به یگانگی خداوند می کند و اظهار به باور زنده بودن مردگان و جهان غیب و... فلذا صورت این هدایت ، یا نتیجه آن بخشش گناهان است و حالا به خاطر نقش پدر و مادر در این فرآیند، برآیندش بخشش پدر و مادر هم هست؛ اینگونه تفسیر کردن درت است؟اصلا جایگاه روایات این چنینی کجاست؟سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با توجه به تفسیری که می‌کنید جایگاه این نوع روایات را می‌شناسید. می‌ماند که باید از طرف متوفی نیز اقتضاء تأثیر فراهم باشد، مثلاً آن هایی که در دنیا منکر دین خدا بودند معلوم است که زمینه‌ی تأثیر را در خود خشکانده‌اند. موفق باشید
6581
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی چرا درحالی که در دوره آخرالزمان و زمان پس از ظهور تعداد مومنان بیشتر میشود ولی در قرآن عبارت ثله من الاولین و قلیل من الاخرین بکار رفته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مقام مربوط به اولیاء الهی است که تحت عنوان مقربین بدان می‌پردازد که در شریعت اسلام ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» هستند و تأکید می‌فرماید تعداد زیادی از امت اسلام شامل این مقام نمی‌شوند. ولی در مورد اصحاب یمین می‌فرماید که در امت آخرین نیز تعداد کثیری را شامل می‌شود. البته بحث مفصل آن در تفسیر سوره‌ی واقعه عرض شده است. موفق باشید
6558
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید.1- میخواستم بپرسم که در سنین مختلف به جوانان و نوجوانان چه مباحثی رو باید عرضه کرد (و در حقیقت یک نوجوان از جنبه های اعتقادی،اخلاقی و احکامی چه مقدار باید بداند؟ برای استفاده در حلقه های صالحین میپرسم) اگر میشود برا اساس سن تفکیک کنید. ممنون 2-من یک حدیث شنیدم از آقا امام صادق علیه السلام که مثل اینکه فرموده بودند من اگر یک جوان رو ببینم که فقیه نباشه ، شلاقش میزنم!اگر میشود یکم توضیح بدهید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن وجهی را که بنده می‌توانم بگویم همانی است که از نظر معارف اسلامی در کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» عرض کرده‌ام، سایر وجوه به‌خصوص وجوه فقهی آن را باید از دیگر عزیزان سؤال بفرمایید. منظور حضرت صادق«علیه‌السلام» در آن حدیث آن است که باید تلاش کنیم هرجوانی در همان دوره‌ی جوانی دین خود را درست بفهمد. موفق باشید
6559
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار معنی حدیثی که به این مضمون ازمعصومین علیهم السلام صادر شده که زن مانند استخوان دنده است که اگر راستش کنی میشکند چیست؟ آیا تخصیص به موارد خاصی دارد؟لطفا توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستاى مدارا با روحیه زنان و در تنگنا قرارندادن آنها پیامبر (صلى اللّه علیه وآله) مى‏فرمایند: «انَّ الْمَرْأةَ خُلِقَتْ مِنْ ضِلْعٍ وَ انَّکَ انْ تُرِدْ اقامَةَ الضِّلْعِ تُکْسِرُها، فَدارِها تَعِشْ بِها» زن از دنده‏اى خلق شده (به‏عنوان مثال چون دنده‏، حالت منحنى دارد) و اگر بخواهى دنده‏ را راست کنى آن را مى‏شکنى، پس با او مدارا کن. مدارا با زنان خود عاملى است براى شیرینى زندگى، زیرا روحِ زن، روح حساس است و در مقابل برخوردهاى خشن شدیداً فرسایش‏مى‏بیند و علاوه بر زیبایى ظاهرى، زمینه تعالى روح او نیز از بین مى‏رود و به سرعت احساس شکست مى‏کند.. موفق باشید
6564
متن پرسش
سلام استاد عزیز میخواستم بدانم روایاتی از این قبیل که برای مزاح با نامحرم حرمت شدیدی قائل شده آیا ناظر به هر نوع مزاحی است یا فقط مزاحی که به قصد لذت حرام باشد؟ چون مزاح با نامحرم پدیده ی رایجی شده و حتی در برنامه های صدا و سیما هم به وفور میبینیم ولی خوب انگار خیلی از ما متوجه حرمت آن نیستیم. در جامعه امروز که اختلاط زن و مرد زیاد شده یک انسان اجتماعی چه باید بکند؟ از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛[11] کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود. ابابصیر، از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر علیه السلام وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛[12] کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مسلّم هراندازه که با نامحرم کمتر رابطه داشته باشیم کمتر گرفتار قوه‌ی واهمه می‌شویم. به ما فرموده‌اند در حدّ ضرورت باید با نامحرم ارتباط داشت تا هرچه بیشتر محرم خدا شویم. نمی‌دانیم با مزاح با نامحرم، چه بلایی بر سر خود و بر سر او می‌آوریم. موفق باشید
6552
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشی خدمت استاد گرامی واقعا میخواهم ازتون تشکر کنم به خاطر اینکه به همه سوالها پاسخ کامل و جامع میدید من یه جایی شنیدم زمانی امام زمان (عج)ظهور میکنن که ظلم و جور جهان رو فرا گیرد پس عده ای میگویند که بیاییم ظلم و جور را گسترش بدیم تا ظهور امام زمان(عج)زودتر رخ بدهد میخوستم ببینم نظر شما راجع این موضوع چیه؟وآیا ما با دینداری خودمون ظهور ایشان را به عقب نمی اندازیم(البته من اینها رو از یکی شنیدم که ایشان هم دلایلی برای اینکه نباید ما اینکار را بکنیم گفتن ولی تبدیل به یک شبهه بران شده ومیخواستم نطر شما رو بپرسم .ممنون)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» عرایض نسبتاً مفصلی دارم و کتاب بر روی سایت هست. همین اندازه عرض می‌کنم ما با آمادگی خود امید وجود مقدس امام زمان‌مان«روحی‌لتراب‌مقدمه‌فداه» را جهت ظهور زیاد می‌کنیم. چرا ما سرباز آن عزیزان نباشیم برای ریشه‌کن‌کردن ظلم؟ مگر جز این است که حضرت غائب‌اند چون هنوز زمینه‌ی ظهورشان فراهم نیست و باید کسانی باشند که شایستگی سربازی آن حضرت را داشته باشند و زبان معرفتی حضرت را بفهمند؟ موفق باشید
6532
متن پرسش
باسلام برخی از بزرگان می گویند وقتی معجرهای اهل حرم علیهم السلام به غارت رفت ومعجر مجلله حضرت زینب سلام الله علیها هم همین طور.. نوری ایشان را احاطه کرده بود وکسی نمی توانست به ایشان نگاه کند، ایا این موضوع درست است؟ ایا این درمورد دیگر بانوان نزدیک به امام هم صدق می کند؟(بابت نو ع سوال عذر می خواهم مدتی است در ذهنم است و فردی رانمیابم تا پاسخ مناسب بدهد) امام باقر فرموده اند اگر نمی ترسیدیم برجان شیعیانمان ،برایتان روایت می کردیم درکربلا چه گذشت.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این وجهی را که می‌فرمایید نمی‌دانم ولی غم بی‌معجربودن عقیله‌ی بنی‌هاشم با آن‌همه معارف و حیا قرار و تحملی برای انسان نمی‌گذارد. حیرانم از این‌همه ظرفیتی که خداوند در زینب کبری«سلام‌اللّه‌علیها» دید که او را به چنین آینه‌ای تبدیل کرد و آینده معلوم می‌شود چه درخشندگی‌هایی از طریق این بانوی بزرگوار به بشریت می‌رسد. آیا آینده ظرفیت ظهور کربلا فراهم می‌شود؟ موفق باشید
نمایش چاپی