بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6118
متن پرسش
به نا م خدا و با سلام شخصی نا خواسته دچار همسری شده است کهکه از زیبایی چهره کم بهره و اندامی لاغر و نا متناسب دارد و از طرفی از ان جایی که در میان چندین برادر خشن تک دختر بوده روحیه او نیز مردانه و خشن است تا جایی که حتی از نظر جسمانی نیز مرد وار شده است و همسر او به خاطر چهره و علاوه بر چهره رفتار او نسبت به او از همه جهت بی میل شده گر که حق افریدت زشت رو هان مشو هم زشت رو هم زشت خو با توجه به نیاز شدیدش به محبت و حتی مسایل جنسی .والدین او نیز از این رفتار مستثنی نیستند حال این شخص همسر برادر خود را می بیند نه به جهت هوس بلکه به صورت عادی که در خانواده پدر و مادرش که از چهره ای زیبا اخلاقی خوش و لطیف و خانواده ای متشرع برخوردار است حال این شخص می خواهد به دستورپیا مبر ص عمل کند که هر چه در زنان دیگر می بینی در زن خودت است نگاه کن ولی هر چه بیشتر نگاه می کند کمتر می بیند حال نمی فهمد این روایت چه می خواهد بگو ید اگر گفته شود این همسر خودش نعمت خداست و با صبر و خوشرفتاری و عمل به حدیث امام صادق که فرمود دختر خودت را به انسان با ایمان بده چرا که اگر دوستش داشته با شد به او نیکی می کند و اگر دوستش نداشته با شد به او ظلم نمی کند به درجات عالی می رسد گرچه این مطلب حق است ولی ان روایت را روشن نمی کند لطفا بفر مایید این روایت دقیقا چه می خواهد بفر ماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید این نوع موضوعات را خیلی دنبال نکنیم. معلوم است که هر روایتی نظر به وجه خاصی در امور تربیتی و دینی دارد تا از آن جهت به ما کمک کنند چگونه از مشکلاتمان عبور کنیم دیگر آن وظیفه‌ی ما است که مشکلی را که با آن روبروئیم برای خودمان بزرگ ننماییم. موفق باشید
6114
متن پرسش
سلام.استاد شما فرمودید که آیه تطهیر وآیه3مائده که در روز غدیر نازل شد وبرخی دیگر از آیات جای اصلی شان اینجا نبوده وبنا به دلایلی جای آنها توسط پیامبر عوض شده است لطفا دلیل این تغییر مکان را توضیح دهید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: آن قسمت که در کتاب مبانی تظری نبوت و امامت در این رابطه بحث شده است را خدمتتان کپی می کنم: وضع خاص آیات مربوط به اهل‌البیت در قرآن . به دستور خدا، آیاتِ مربوط به اهل‌البیت(ع)در لابه لای بقیه‌ی آیات قرارگرفته تا به دلیل تعصبات قومی که هنوز در عمق روح مردم عربِ آن زمان باقی بوده، مردم حساسیت تعصب آمیز نسبت به اهل‌البیت(ع)نشان ندهند و بر سرموضوع اهل البیت معرکه نگیرند و یا آن قسمت از قرآن را که مربوط به اهل‌البیت است مطلقاً رها کنند و یا به حاشیه برانند. به عنوان مثال قرآن می‌فرماید: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ - الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا - فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» ملاحظه کنید ابتدا بحث تحریمِ خوردن میته در آیه مطرح است، بعد در مورد ولایت علیu و یأس کفار از آن معرفی سخن می‌گوید، و سپس همان بحث قبلی در مورد چگونگی حلال‌شدنِ خوردن میته را ادامه می‌دهد. به خوبی معلوم است که از قسمت «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا» وسط آیه قرار گرفته است. یا ملاحظه می‌کنید آیه‌ی «یا ایّهاالرّسول» در بین آیات 66 تا 68 سوره‌ی مائده چنین است: می‌فرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا یَعْمَلُونَ - یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ - قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ حَتَّىَ تُقِیمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ» ابتدای آیه بحث بر سر اهل کتاب است که چنین و چنان کنند، بعد آیه‌ی مربوط به ابلاغِ ولایت علیu را می‌آورد و سپس همان بحث اهل کتاب را ادامه می‌دهد. موقعیت آیه‌ی تطهیر چنین است: می‌فرماید: «یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا، وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ - إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا - وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا». در ابتدا و انتهای آیه توصیه‌هایی است به زنان پیامبر خداf که رعایت سخن‌گفتن را با نامحرم بکنند و در خانه‌های خود به انجام وظیفه بپردازند. ولی در وسط آیه بحث عصمت اهل البیتh را به میان می‌آورد که حکایت از مسئولیتی است که براساس آن طهارت به عهده‌ی آن‌ها گذارده شده است. راز این شیوه‌ی بیان در این است که در میان تمام دستورات اسلامی هیچ دستوری نبوده است که مثل تبعیت از خاندان پیامبر و امامتِ امیرالمؤمنین(ع) مورد انکار واقع شود و لذا عملاً با این روش هم قرآن حفظ گردید و هم موضوع اهل‌البیت(ع)مطرح شد تا آیندگان با دقت بیشتری متوجه شوند چگونه به هدایت کامل که همانا توجه به اهل‌البیت است، می‌توان دست یافت. شاید علت این روش را بتوان در سخن مولوی جستجو کرد که می‌گوید: وگر از عام بترسی که سخـن فاش کنی سخن خاص نهان در سخن عام بگو ور از آن نیز بترسی هِله چون مرغ چمن دمادم زمـزمه‌ی بـی اَلِف و لام بگو همچو اندیشه که دانی تو و دانای ضمیر سخن بی مد و بی‌نقطه و ادغام بگو سیوطی گوید که طبرانی تخریج کرده از ابوالحمراء که می‌گفت: دیدم رسول‌اللهf را که به مدت شش ماه می‌آمد درب خانه‌ی علی و فاطمه و آیه‌ی تطهیر را می‌خواند. راستی در پشت این حرکات چه پیامی نهفته است؟ رسول خداf اندیشه‌ها را به کدام سو می‌خواهند بکشانند؟ موفق باشید
6085
متن پرسش
سلام. چکار کنم که نسبت به حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» محبت بیشتری داشته باشم؟ من با فکر و توجه به امام سوم اشک هایم جاری می شود و روزگاری بود که از شدت علاقه روزی ده ها بار رو به قبله به قبله عالم عرض ادب می کردم.به عنوان یک پدر معنوی به من پاسخ بگویید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «بصیرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» و کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» بتواند روح شما را متوجه مقام قدسی و تاریخی حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» بکند و از انوار ملکوتی آن حضرت بهره‌مند شوید. موفق باشید
6082
متن پرسش
سلام استاد خواهش میکنم به یاری خدا منو نجات بدید.مدتیه گریه برای اباعبدلله علیه السلام از من گرفته شده.وقتی به این فکر میکنم که این زجرهایی که اونروز امام علیه السلام و اصحابشون در روز عاشورا کشیدن برای اونا که داشتن برای خدا میجنگیدن لذت بوده نه رنج و اینکه همه شون مطمئن بودن پایان این راهی که میرن بهشته دیگه گریم نمیگیره!فکر میکنم برای ما اهل دنیا اینا مصیبت بوده نه برا اونا.و گیریم که زجر هم بوده باشه اما چنین زجر بدنی و جسمی که چندان شاید ارزشی برای گریه که اینهمه تو دینمون هم براش تاکید شده شاید نداشته باشه. خواهش میکنم تفکر منو نجات بدید.کتاباتونم خوندم اما متاسفانه فرقی نکردم وقتی از لبخند رضایت اباعبدلله در قتلگاه میگید بیشتر به این باورم افزوده میشه که پس چرا گریه؟؟؟اونا که یه سرانجام خیلی خوبی داشتن.یعنی فقط برای زجرها و شکنجه های جسمی شون این همه سال باید همه بگرییم و بهش توصیه شده؟ ازتون ممنونم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گریه‌ی ما برای اباعبداللّه«علیه‌السلام» از آن جهت است که آن حضرت از طریق خود انسانیت را به عالی‌ترین شکل ظهور دادند و آن را به عنوان هدف در مقابل ما گذاشتند و ما با نگاه قلبی به آن مقام ،اشک می‌ریزیم تا با پای اشک به هدف متعالی خود نزدیک شویم و قبلاً نیز عرض کردم که چگونه یک کودک وقتی شیرینی می‌بیند گریه می‌کند تا به مطلوب خود برسد، گریه‌ی ما گریه‌ی طلب مطلوب متعالی ما است که از طریق کربلا در منظر ما قرار گرفت. با این دید به کربلا نظر کنید و پس از آن راضی باشید به آن‌چه خداوند برایتان پیش می آورد. موفق باشید
6075
متن پرسش
سلام 1. باتوجه به نزدیکی محرم برای استفاده بیشتر چه توصیه ای رامی کنید (کتب جایگاه تاریخی حادثه ها را مطالعه کردم)؟ 2.گفتید:معرفت به مقام نورانی امام حسین«علیه‌السلام» غوغا می‌کند.؟ می شود کمی توضیح بدهید می دانم نوشتاری نیست؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعه‌ی کتاب‌هایی که در رابطه با امام حسین«علیه‌السلام» و نهضت آن حضرت نوشته شده زمینه‌ی معرفت به مقام آن حضرت شروع می‌شود. موفق باشید
6067
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد.بنده طلبه هستم ودرسیر مطالعاتی وسلوک فکری خود آشنایی باسیاق روایات وتدبر در این بیانات عظیم را قرار داده ام.وکتاب شریف اصول کافی را مد نظر قرار داده ام که مثلا در عرض 3الی 4سال بتوانم با روایات این کتاب شریف مانوس شوم تا سبب رشد شوند .اما نمی دانم که چگونه از این کتاب شریف استفاده کنم که صرف خواندن طوطی وار آن نباشد وسبب تفکر وعمیق تر دیدن این روایت باشد.از شما تقاضا دارم که روش ورود به این کتاب ونحوه ی استفاده از آن را که سبب تدبر می شود را بیان فرماییدودر کنار آن اگر مقدماتی قبل از ورود به اصول کافی نیاز هست را هم بیان کنید.(بیشتر جنبه ی سوالم بر نحوه ی استفاده درست از این کتاب است.) یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید از هر بابی دو حدیث اصلی را یادداشت و همان‌ها را محور فکر خود قرار دهید. موفق باشید
6059
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم استاد اگر امکان دارد نظرتان را در مورد این مطلب هم که روی وبلاگم هست بگویید چگونه میتوان لایق شد؟... اینجا عکس جمکران است و بعد از اون این مطالب گر عفو کنی یا نکنی حق داری گر نامه ام امضا نکنی حق داری با این همه عصیان و گناهکاری ما گر چهره هویدا نکنی حق داری دوباره دارم به تو فکر میکنم و به خودم فکر میکنم وبه انبوه آدم هایی که میگویند به انتظار آمدنت لحظه شماری میکنند و به نیامدنت که سالهاست بزرگترین اندوه نشسته به دلهاست... فکر میکنم و در می یابم تو خوبتر از آنی که خیال نیامدن داشته باشی اما پس چرا نمی آیی؟ چرا نمی آیی تا بساط شعرهای فراق جمع شود و دیگر نخوانیم: یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور حتماً عیب از ماست که هنوز به جایی نرسیده ایم که سایه مهربان شما را برسر داشته باشیم... چه باید کرد؟ چگونه باید به آن لحظه رسید؟ فکر می کنم و فکر می کنم و آه می کشم. نمی دانم بی مدد شما میتوان به کوچه های سبز حضور رسید... ای مهربان...ای بهترین بهترین ها... به ما بیاموز که چگونه میتوان لایق شد؟ لایق آن همه مهربانی که برای دیدارش بی تابی می کنیم. خوبست که ماه آسمانت باشی پروانه بی قرار جانت باشی ای شیعه مراقبت کن از اعمالت تا زینت صاحب الزمانت باشی استاد محترم یکی از خوانندگان نظرش در مورد این مطلب این بوده: (أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿١٠٤-توبه﴾ آیا هنوز ندانسته‌اند که خداست که توبه بندگانش را مى‌پذیرد و صدقات را مى‌ستاند، و خداست که توبه‌پذیر و مهربان است؟ ***************************************** هرچه در این آیه دقت کردم نتوانستم بفهمم که چرا شما عکس جکران در قم را گذاشته اید و از کس دیگری تقاضای پذیرش توبه میکنید؟؟!!!!!!) به نظر شما من چه جوابی به ایشون بدهم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بفرمایید حتماً خدا توبه‌پذیر است ولی رضایت اولیاء الهی از ما سبب قبول توبه از طرف خدا می‌شود و از طرفی قرآن می‌فرماید: «انما یتقبل الله من المتقین» خداوند از طرف متقین هرچیزی را می‌پذیرد. عجیب است وقتی ما را به تقوا دعوت می‌کند می‌فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی‏ سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏ » با نظر به واسطه‌ها آن تقوا را به‌دست آورید. پس آیا راه درست آن نیست که ما در محضر امام معصوم حیّ و حاضر اظهار ندامت کنیم تا او واسطه‌ی اُنس ما با خداوند شود؟ موفق باشید
6058
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم استاد من یه متنی رو از کتاب موعود نامه - مجتبی تونه ای روی وبلاگم گذاشتم براتون میذارم نظرتون رو در موردش به من بگید شفاعت حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من در حوض کوثر بر شما وارد می شوم. و تو ای علی ساقی هستی، و حسن حمایت کننده، و حسین فرمان دهنده، و علی بن الحسین تقسیم کننده، و محمدبن علی نشردهنده، و جعفربن محمد بسیج کننده، و موسی بن جعفر شمارش کننده محبان و مبغضان و بازدارنده منافقان، و علی بن موسی زینت کننده مؤ منین ، و محمد بن علی فرودآورنده اهل بهشت به منزلگاه های شان و درجات شان، و علی بن محمد خطیب و سخنور شیعیانش و تزویج کننده آنها با حورالعین، و حسن بن علی چراغ اهل بهشت که از آن روشنی می گیرند، و مهدی شفاعت کننده آنها است در روز قیامت؛ روزی که خداوند اجازه نمی دهد شفاعت را، جز به کسی که راضی باشد به شفاعت او». طبقه این حدیث ـ با این که تمام امامان (علیه السلام) روز قیامت شفیع هستند ـ شفاعت به حضرت حجت (علیه السلام) اختصاص داده شده است. البته شفاعت ایشان به منکران حضرت مهدی (علیه السلام) نمی رسد، چون انکار حضرت حجت (علیه السلام) انکار پیامبر(صلی الله علیه و آله) است؛ زیرا امام صادق(علیه السلام) فرمود:« هر کس به امامت پدران و فرزندانم اقرار داشته باشد، ولی مهدی از فرزندان مرا انکار نماید، مانند آن است که به همه پیغمبران اقرار و اعتقاد داشته باشد و محمد(صلی الله علیه و آله) را انکار کند». استاد یکی از خوانندگان وبلاگم در مورد این مطلب اینطوری اظهار نظر کردن : (این حدیث را پیامبر-ص- فرموده؟؟!! پیامبر چطوری اسم 12نسل بعد از خود را به این صراحت میدانسته؟ پیامبری خوبی داریم چون طبق این حدیث برای همه یک کاری توی قیامت جور کرده تا بیکار نباشند. تا امروز طبق آنچه در کتب حدیث شیعیان خوانده بودم فکر میکردم که پیامبر-ص- و امامان شیعه فقط امور دنیا مثل روزی دادن- شفاعت مریض- راهنمایی گمراهان در بیابان- کلا رفع مشکلات دنیای مردم را از طرف خدا بر عهده گرفته اند ولی طبق این نوشتهء شما, در آخرت هم همهء امور را به عهده گرفته اند تا خدا را کمک کنند. با توجه به این مسائل در آخرت خدایی وجود نخواهد داشت و به مرخضی رفته و همهء امور را به این چند نفر سپرده که بالای حوض جمع شده اند. پس برای همین است که روافض به جای اینکه الله را صدا بزنند همیشه میگویند یا علی- یا حسین- یا موسی بن جعفر؟؟؟ چون با صدا زدن مداوم آنها باعث میشوند که در قیامت و در صف اب فروشی کوثر فراموش نشوند و پارتی داشته باشند. فقط یک سوال باقی میماند, شیعهء صفوی بسیار میگوید یا زینب- یا فاطمهء معصومه در قم- یا ابولفضل, پس اینها در شرکت آب فروشی چه کاره هستند؟) من در جواب ایشان چه باید بگوییم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان که این اشکال را کرده‌اند اول باید متوجه باشند شفاعت در فرهنگ شیعه و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» یک نوع هماهنگی روحی و اخلاقی و عقیدتی با انسان‌های معصوم است در این دنیا که انعکاس آن مثل هر عملی دیگری در آن دنیا ظهور می‌کند و از طرفی حتی در روایت‌های اهل سنت داریم که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» اسامی 12 جانشین خود را نام بردند و فرمودند آخر آن‌ها مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است. بنده در کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» آن حدیث را که راوی آن جابربن عبداللّه انصاری است آورده‌ام. از طرفی اشکال‌کننده متوجه باشند روایت حوض کوثر مورد قبول شیعه و سنی است و به معنای یک آب معمولی نیست بلکه صورت عقیده‌ی توحیدی است که به موحدین می‌دهند و مگر در این عالم اگر می‌گوییم باید از وسایل استفاده کنیم خدا را به مرخصی فرستاده‌ایم؟ از طرفی این روایت نظر به چهارده معصوم و نقش آن بزرگان در این دنیا و آن دنیا دارد و به این معنا نیست که ما از برکات سایر بزرگان دین مثل حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» در ذیل چهارده معصوم نمی‌توانیم بهره‌مند شویم. موفق باشید
6016
متن پرسش
باسلام1.حدودیکسال است مباحث شماراپیگیری میکنم ولی شما هرچه میفرمایید باید حضوری باشد نمیدانم چرا برای من حصولی میشود،چکارکنم و باید ازکجا بفهمم حضوری است؟ ۲.آیت الله جوادی میفرمایند ما یک جهاد اوسط داریم و یک جهاد اکبر که معرفت نفس است و جهاداوسط مقدمه جهاد اکبر است، سوال این است که چرا شما بدون مقدمه که جهاد اوسط است دوستان را وارد معرفت نفس میکنید؟ ۳.حال که فهمیدیم معرفت نفس درست است،باید از کجا شروع کنیم با کتاب خواندن که نمی شود چون می گویند باید حضوری باشد؟ ۴.کتابهایی را که به رهبری هدیه دادید کدام کتابها بود؟ ۵.برای درک محرم چکارکنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اول باید موضوعات حصولی باشد و سپس به نور ایمان و تزکیه‌ی لازم حضوری می‌شود. مطلب إن‌شاءاللّه با پیگیری شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» حل می‌شود 2-جهاد اکبر بودن معرفت نفس به لحاظ موضوع است و نه به لحاظ آن‌که باید مثلاً اخلاق را که جهاد اوسط است ابتدا طی کرد. بر عکس، بعد از معرفت نفس اخلاق جای خود را باز می‌کند 3- مباحث معرفت نفس عموماً به صورت تذکری است و خود به خود حالت حضوری‌اش پیش می‌آید 4- تمدن‌زایی شیعه، آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود، مباحث انقلاب اسلامی 5- معرفت به مقام نورانی امام حسین«علیه‌السلام» غوغا می‌کند. موفق باشید
6009
متن پرسش
با سلام چهار تفاوت کلی بین پیامبر و دیگر مردان چه بوده است با استناد به آیات قران با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این طوری قرآن نخوانده‌ام. اگر به دنبال این نوع سؤالات هستید خودتان قرآن را مطالعه بفرمایید پیدا می‌کنید. موفق باشید
5982
متن پرسش
سلام.حضرت علامه در المیزان ذیل کدام آیات درباره علم امام و وسعت آن صحبت کرده اند؟به طور اجمالی نظر ایشان را تقریر کنید واظهار به نشئه به چه معناست در این بحث؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خاطر ندارم که علامه کجا در مورد علم امام صحبت کرده اند ولی بنده در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان نصاب علم امام بحثی کرده ام که نوعاً تحت تأثیر سخنان علامه است. موفق باشید
5981
متن پرسش
سلام استاد عزیز در مقدمه‌ی نهایه الحکمه در فضائل علامه طباطبایی (ره) حکایتی از علامه جوادی (حفظ الله) نقل شده به این شرح: "اوج تکامل عقلی و تجرد روح این ابرمرد حکمت به مقامی رسید که کلیات عقلی را بدون دخالت قوه تخیل و تمثل مصداق آن‌ها در مرحله‌ی خیال و تجسد آن در مرتبه‌ی مثال متصل یا با صرف نظر از آن ادراک می‌نمود. یکی از ادله‌ی تجرد روح همانا ادراک کلیات مرسله است که از هر قید مجرد و از هر کثرتی منزه می‌باشد، و روحی که یک موجود مجرد تام را ادراک می‌کند و می‌یابد حتما مجرد خواهد بودو البته این برهان تجرد روح از راه ادراک کلی، درباره اوحدی از نفوس ناطقه صادق است، نه درباره نفوس همه‌ی مردم. بعد از پایان بحث مزبور از مرحوم استاد علامه پرسیدم: آیا شما می‌توانید کلی را بدون تمثیل هیچ فرد خیالی آن، و نیز بدون تخیل انتشار آن در بین مصادیق مثالی ادراک کنید؟ فرمود: تاحدی. و این جواب با توجه به خفض جناح و تواضع جبلی آن بزرگوار که هرگز اعجاب و خودبینی نداشت یعنی «آری»." – 1) ظاهرا علامه جوادی بین تصور مصداق کلیات در مرحله‌ی خیال و مرحله‌ی مثال تفاوت گذاشته‌اند. این تفاوت چیست؟ 2) می‌فرمایند ادراک کلیات بدون تصور مصادیق جزئی در مورد اوحدی از انسان‌ها صادق است. این چه طور ممکن است؟ بنده مثلا وقتی مفهوم انسان به ذهنم متبادر می‌شود بدون این که انسان جزئی به ذهنم بیاید معنای آن را حس می‌کنم. آیا این همان ادراک مفهوم کلی بدون مصداق آن در خیال نیست؟ اما علامه می‌فرمایند اوحدی از نفوس این توانایی را دارند و آن را از امتیازات علامه طباطبایی می‌دانند. این چگونه ممکن است؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیای الهی امثال علامه توانسته اند به حقیقت کلی بدون نظر به مناظر و اعیانی که محل ظهور حقایق اند، نظر کنند مثل آن که نور کبریائی حق را به خود کبریایی بیابند ولی نه از منظر اعیانی که مظهر کبریایی حق اند. و این غیر از نظر به مفاهیم است، مسئله خیلی بالاتر از این هاست و تنها با توحید ناب ظهور می کند، آن طور که علی«علیه السلام» قبل از دیدن هرچیز و با آن چیز و بعد از آن چیز ،«اللّه» را می بینند. از این سنخ است ولی در مرتبه ی خودشان. موفق باشید
5973
متن پرسش
یا سلام خدمت استاد عزیز خدا حفظتون کنه به جق زهرا سلام الله علیها شب شهادتی جضرت امام باقر علیه السلام سؤالی ذهنمو به خودش مشغول کرد اینکه لقب حضرت باقرالعلوم شکافنده علوم است به چه معناست؟ آیا فقط علوم الهی است اگر علوم تجربی را شامل نمی شود پس چرا گفتند علوم؟ و اینکه برایم دقیقا نقش حضرت در شکوفا شدن علوم در جامعه اسلامی روشن نیست و به نظر میاد که نقش امام صادق علیه السلام در نشر علم بیشتر بوده پس چرا به امام صادق نگفتند باقرالعلوم؟ سر این لقب چیه؟ و واقعا نقش امام چه بود که گویی پنهان مانده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در زمان حضرت باقر«علیه‌السلام» شرایط طوری شد که حضرت باقر«علیه‌السلام» توانستند گوهر علم را بنمایانند وحضرت صادق«علیه‌السلام» آن را ادامه دادند. وقتی علوم به نحو صحیح تفهیم شود رازهای ملکوتی طبیعت نیز درست ظهور می‌کند و فرش رازهای عرشی خود را می‌نمایاند و از این لحاظ نمی‌توان گفت وجود مقدس حضرت باقر«علیه‌السلام» فقط متذکر علوم الهی بودند. آن حضرت و همه‌ی امامان ما را به شرایطی می‌رسانند که در زندگی زمینی – بدون آن‌که این‌همه گرفتار نیازهای مادی‌مان باشیم – آسمانی شویم. به امید ارادت بیشتر به رهبری عزیز و ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». موفق باشید
5962
متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد عزیز؛ در صلوات بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میگوئیم: «اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک» منظور از «السر المستودع» چیست؟ آیا همان حقیقت نوری حضرت است یا مراد امر دیگری خاصه آن حضرت میباشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در هرحال سرّ، سرّ است و قابل بیان نیست و انسان از سرّ خود باید متوجه آن نحوه حضور بشود. فکر می‌کنم در کتاب «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» به‌خصوص در ویرایش جدید آن بتوانید احساس نظر به سرّ را در منظر خود قرار دهید. موفق باشید
5954
متن پرسش
سلام میخواستم عقاید بخوام میخواستم کتاب برای شروع باتوجه به ویژگی هایی که میفرمایید معرفی کنید؟(کتب خودتان ویا آموزش عقاید آقای مصباح وآیا آموزش عقاید هم کلام است وویژگی های کلامی درآن نیست؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عقاید به معنای آن‌که بتوانید از عقاید خود دفاع کنید همان علم کلام است که از جمله‌ی آن‌ها کتاب عقاید آیت‌اللّه مصباح و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» است. ولی عقاید به معنای رجوع قلب به حقیقت وجود، مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین در ابتدا و رجوع به عرفان نظری پس از آن لازم است. موفق باشید
5953
متن پرسش
سلام استاد عزیز. ولایت تکوینی ائمه علیهم السلام به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5942
متن پرسش
با سلام. بنده از حرف‌های شما این‌طور برداشت کرده‌ام که امام معصوم فقط برای دیدن و رسیدن به افق هایی است که دیگران نمی توانند آن جا را به ما نشان دهند و به آن جا برسانند. یادم هست جایی دیدم یا فرموده بودید که مدتی روی متفکرین شرقی مثل کنفسیوس کار کرده‌اید و دیده‌اید آن‌ها هم حرف برای گفتن دارند اما در سطح خودشان. اگر حرف‌های شما را دست فهمیده باشم می توان این نتیجه را گرفت که رجوع به امام و تحت ولایت امام فقط برای رسیدن به بعضی مراتب عالی است و برای رسیدن به خیلی جاها می‌توان تحت ولایت بسیاری عرفا حکما متفکرین و فلاسفه بود، چون بسیاری ارآن ها چه شرقی و چه غربی دیدگاه‌های عمیقی نسبت به انسان و هستی و زندگی دارند. اگر کسی به جای ولایت حضرت علی(علیه‌السلام) ولایت یک پیر طریقت را بپذیرد در نهایت می تواند او بشود نه امام علی. اما آیا پس از این نشئه مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت؟ اگر عارفی ذیل ولایت عارفی دیگر به مقامات برسد(هرچند نه آن افقی که ائمه خواسته‌اند و ما را بدان جا رهنمون می شوند) در آخرت از یک مومن معمولی که می‌دانسته امامش علی(ع) است و باید نماز بخواند و کار بد نکند مقام کمتری خواهد داشت؟ یا به او گفته خواهد شد تو ذیل ولایت علی(ع) نبودی پس از همه چیز محرومی؟ اساساً آیا ولایت امام من را به قله‌ی کوه می برد و مثلا ولایت ابن عربی به دامنه آن؟ اصلا مگر چند نفر به آن نقطه ای که امام به آن اشاره می‌کنند نگاه می‌اندازند؟ (رفتن و رسیدن به آنجا پیشکش) معلوم است انگشت‌شماری در هر عصری. با این توضیحات من ذیل ولایت امام هم نباشم چیزی از دست نداده‌ام چون من آن چند نفر انگشت شمار نیستم و نمی‌خواهم هم باشم. این مقدمات نتایج دیگری هم خواهد داشت. پس من می توانم یک یهودی باشم و ذیل ولایت موسی بن عمران. اتفاقی نمی‌افتد که می‌افتد؟ من که یک آدم معمولی خواهم بود و مرتبه ای از قرب به حق را خواهم داشت هزاران فرسخ هم از موسی(ع) دور، دیگر پیامبر خاتم و اینها بماند. می خواهم بگویم فرقی نمی کند من الان موسوی باشم یا محمدی(ص)، حالا شکل خم و راست شدنمان متفاوت می‌بود و إلاّ اخلاق و رفتار و گفتار و نیکی و بدی که تغییری نمی‌کرد فقط افق آن گسترده می شد(که آن افق هم هدیه برای همان چند نفر انگشت شمار)آیا اعمال من مورد قبول نخواهد افتاد؟ آیا پیروی از شریعت محمدی(ص) برای این است که به آن افق آن چند نفر انگشت شمار پنهان در اعصار برسیم؟ من همه‌اش مثال زدم تا إنشاء الله غرض من را بفهمید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در حال حاضر و در شرایطی که امروز دنیا و بشریت دارد کامل‌ترین شریعت برای قرب الهی هست آیا می‌توان به کمتر از آن نظر کرد؟ آیا معقول است؟ آری اگر کسی متوجه وجود کامل‌ترین شریعت نیست و خود را به دین حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌سپارد از آن‌جایی که از کامل به ناقص عدول نکرده به همان اندازه که به نور توحید دین حضرت موسی«علیه‌السلام» منوّر می‌شود در قیامت از آن نور بهره‌مند است، می‌ماند که در آن‌جا با خلأهایی روبه‌رو است که در زمان خود با آخرین شریعت برآورده می‌شده و او از کمالات آن دین محروم است. ولی این‌که می‌فرمایید مگر چند نفر به آن نقطه‌ای که امام به آن اشاره می‌کنند می‌توانند برسند؟ عنایت داشته باشید بحث رویکردها و جهت‌گیری‌ها مطرح است. آیا کسی که امام خود را امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» قرار داد و سعی کرده در طول زندگی به مرور و آرام‌آرام شخصیت خود را با آن حضرت هماهنگ کند، با کسی که امام خود را خلیفه‌ی اول و دوم و یا کنفوسیوس قرار داده یک رویکرد در زندگی دارند؟ گذشته از آن‌که ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» دارای ولایت تکوینی هستند و در جان شیعیان خود تصرف می‌کنند و شیعیان خود را به نور عصمت‌شان به تعادل لازم می‌رسانند و شما در زیارت امامان این را در خود احساس می‌کنید. موفق باشید
5930
متن پرسش
باسلام. استاد بزرگوار، 1. آیه سوم سوره زمر أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ، منظور از اینکه افرادی غیر از خدا را ولی خودگرفتند و گفتند به خاطر تقرب به خدا این کار را می کنیم یعنی چه؟استاد نکند منظور ما شیعیان هستیم که ائمه معصومین را اولیاء خودمون می گیریم و میگوییم به قصد آنکه به خدا تقرب پیدا کنیم و ....اولیاءمون هستند؟2. استاد در ایه دیگر همین سوره آمده است خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا، ایا این موید آن نیست که می گویند آدم خلق شد و از باقیمانده گلش و یا از پهلوی آدم حوا خلق شد؟ممنون از حوصله و صبر شما
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- آیه نظر به بت‌پرستان دارد که برای بت‌های خود نقش استقلالی قائل بودند و لذا بت‌ها را می‌پرستیدند و از بت‌ها طلب رفع حوائج می‌کردند، ولی ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» دائم ما را متوجه خدا می‌کنند و خودشان نهایت بندگی را انجام می‌دهند و ما ولایت آن‌ها را در طول ولایت الهی می‌دانیم آن هم به اعتبار آیه‌ی قرآن که می‌فرماید در کنار خدا و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از اولی‌الأمر خود پیروی کنید. در سوره‌ی نساء آیه‌ی 59 می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏». 2- می‌فرماید همه‌ی شما را از یک نفس واحد خلق کردیم و زوج آن نفس واحد را از آن نفس واحد خلق نمودیم و از آن دو، رجل کثیر و نساء کثیر گسترش یافت که از جمله رجال و نساء جناب آدم و حوّاء هستند. پس این نفس واحد یک حقیقت قدسی است که عرفا به آن عقل کلّ می‌گویند و زوج آن تجلی آن است که همان نفس کلّ است. موفق باشید
5908
متن پرسش
سلام استاد .انسان برای تکامل خود باید چه کاری انجام دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در ذیل شریعت الهی خود را مقید به بندگی خدا نمایید تا پله‌پله به قرب الهی نایل شوید. موفق باشید
5905
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت آنچه ک عاشورا را رقم زد، نا دیده گرفتن غدیر بود. مراجعه به غدیر بایستی ما را به کجا رجوع دهد؟ لطفا بنده را به کتاب و جزوه هایتان رجوع ندهید و در صورت امکان کوتاه یا مفصل توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: باید متوجه شویم خداوند تقدیر کرده است مدیریت زمین توسط انسانی معصوم باشد و این در غدیر نمایان شد ولی بشر از آن غفلت کرد. موفق باشید
5868
متن پرسش
سلام من یک نوجوان 17 سالم استاد من تا حالا خدا بهم 3 بار توفیق داده برم کربلا ولی هر بار که رفتم اون حالی که باید در حرم حضرت علی پیدا میکردم رو پیدا نکردم من حضرت علی رو قبول دارم مثل همه ی مردم ولی مثلا اگه 2 ساعت در حرم بشینم خسته میشم ولی کربلا لحظه شماری میکردم تا برم حرم امام حسین من ماه رمضان جلساتی رو هم رفتم که درباره حضرت علی بود ولی اون ها هم موثر نبود حالا ب نظرتون منی که ادعای شیعه بودن امام علی رو دارم باید چکار کنم ؟؟؟ اگر کتابی هم هست که میتونه بهم کمک کنه معرفی کنید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همه‌ی اولیاء نور واحدند حال نور امام حسین«علیه‌السلام» بر پنجره‌ی جان شما تجلی کرده مبارک‌تان باشد، إن‌شاءاللّه به نور حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» متوجه تجلی نور مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» می‌شوید. خدا را شکر کنید که در همه‌ی امور حقانیت علی«علیه‌السلام» را تصدیق می‌کنید. پیشنهاد می‌کنم کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» (شرح نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه) که مولایمان به امام حسن«علیه‌السلام» نوشته‌اند را مطالعه کنید. موفق باشید
5857
متن پرسش
باسلام استاد من کلاس های تدبر درقران می روم و بسیار مفید است ولی وقتی می بینم که اینقدر علمم کم است و هیچ چیزی ندارم برای عرضه در مقابل خدا خیلی به من سخت می گذرد این کلاس ،مضظر میشوم از اینکه چیزی نمی دانم این کلاس فشار روحی زیادی برمن وارد میشود تحمل مطالب برایم سخت است نکند من در درونم با این مطالب مشکل دارم و کافر باشد درونم به این مطالب ؟چون روحم خیلی سختی میکشددر این کلاس با اینکه مطالب قرانی است صرفا ... 2)گاهی اوقات شده که دقت کرده ام درمیلاد امامان عیهم السلام غمگین هستم و برعکس در روز شهادت ایشان نه تنها غمگین نیستم بلکه شاید شارژ روحی هم بباشم ؟من امامان و معصومین را بسیار دوست میدارم ..استاد نکند من ادم شقی ای هستم و خودم خبر ندارم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ هیچ‌وقت از این فکر‌ها نکنید. در کلاس تدبّر در قرآن فشار به خودتان نیاورید تا نفستان پس نزند. 2ـ غمگینی شما در میلاد امامان از آن جهت است که نمی‌توانید حق آن‌ها را ادا کنید ولی در شهادت ایشان این آمادگی را دارید. موفق باشید
5849
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم مدتی است شبهه ای رامطرح کردند به این مضمون که :بعد ازورود اسلام به عربستان خرید وفروش برده منع شد .چرا اهل بیت کنیز وغلام داشتند که صاحب اختیار آنها بودند وبه بهانه های مختلف آنها را در راه خدا آزاد میکردند.مگرنه اینکه خرید وفروش برده منع شده بود وارزطرف دیگر اراده وآزادی انسان چه میشود؟باتشگر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به هیچ وجه امکان نداشت در آن زمان خرید و فروش برده منع شود زیرا نظام اجتماعی اقتصادی آن زمان برای چنین کاری آماده نبود و اولین ضربه به خود برده ها وارد می‌شد که بحث آن مفصل است. موفق باشید
5848
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما همانگونه که مستحضر هستید این روزها حرف از مذاکره با امریکا و رابطه با ان است و برخی گمان می کنند رابطه با امریکا به نفع ماست در حالی که رهبری و امام مخالف این نظریه هستند و از طرفی این روزها رسانه های داخلی و خارجی حرف از نرمش قهرمانه (بیانات رهبری)می زنند وان را مذاکره با امریکا می دانند از طرفی نکته ای که برایم تعجب بر انگیز این است رهبری در چند ماه گذشته حرف از بدر و خیبر می زدند اما امروز نرمش قهرمانه.... از طرفی برخی گمان می کنند امروز عصر عاشورایی حسینی انقلاب تمام شده است و باید به صلح حسنی روی بیاوریم و برخی تصویر کتاب صلح امام حسن رهبری را انتشار می کنند....اگر ممکن است درباره این قضایا لطفا روشنگری کنید....ممنون ..در پناه حق
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم این دو قابل جمع است که انسان از مواضع اصلی خود کوتاه نیاید ولی بهانه به دست دشمن ندهد. مگر حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» در کربلا نفرمودند : اجازه دهید برگردم؟ و دشمن اصرار داشت باید با یزید بیعت کنند و حضرت نپذیرفتند. آیا جمله‌ی امام حسین«علیه‌السلام» که فرمودند «اگر نمی خواهید به کوفه وارد شوم، بگذارید برگردم» همان نرمش قهرمانانه نیست که در عین عدم پذیرش بیعت یزید بتوانند کار خود را دادمه دهند؟ موفق باشید
5847
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید استاد محترم خواهشمندیم فایل کتاب جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن را در سایت بارگزاری کنید تا بتوانیم بهره مند بشویم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بر روی صفحه اصلی کلیک کنید فایل کتاب روی سایت هست. موفق باشید
نمایش چاپی