بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6269
متن پرسش
سلام . استاد برای تقویت ایمان و معرفت به ائمه اطهار مطالعه کردن چند درصد راه است؟ آیا مطالعه میتواند ما را به ایمان واقعی برساند . تازگی ها سینه ام تنگ شده و فقط از خدا طلب ایمان و معرفت به اهل بیت میکنم ولی به جوابی نمیرسم . لطفا کمک کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شناخت ائمه«علیهم‌السلام» بسیار در رجوع به آن‌ها مؤثر است. مثلاً آن‌طور که علی«علیه‌السلام» در روایت حقیقت نوری خود را معرفی کرده‌اند می‌تواند زمینه‌ی اُنس با آن انوار مقدس را فراهم کند. موفق باشید
6265
متن پرسش
باسلام و ادب خدمت استاد گرامی مطلب شما درباره جایگاه انقلاب اسلامی که در آن با بررسی نظریه غدیر از غدیر خم تا انقلاب اسلامی پرداخته اید و سیر صعودی غدیر را بررسی نموده اید بسیار جالب است ،امابه نظر میرسد جایگاه حکومت ال یویه در این مطلب خالی است ، در صورت امکان به این مسئله نیز بپردازید تا بتوانیم تحلیلی کامل تر داشته باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آل بویه و یا سربداریه؛ ظهورات عهدی است که شیعیان با غدیر داشتند که در هر فرصتی آن عهد را ظهور می‌دادند و از این جهت نسبت به صفویه نقطه‌های کوچکی هستند که از یک جهت با حضور چشم‌گیر خلفای اهل سنت به حاشیه رفتند ولی وجود آن‌ها حکایت از آن دارد که روحی از شیعیان در تاریخ هست و همین روح است که در نهایت منجر به سلسله‌ی صفویه شد و صفویه با نظر به همین زمینه‌ها و پشتیبانی همین روحیه‌ی مذهب رسمی نظام خود را تشیع اعلام کردند. موفق باشید
6258
متن پرسش
سلام.1 - می خواستم بپرسم که رجعت ائمه به چه صورت است؟یعنی با چه جسمی و چرا ؟ چون من یک جا شنیده ام که ائمه بجز امام زمان (عج) با بدن مثالی رجعت می کنند 2- اگر در حکومت دینی عده ای خواستار آزادی یــــک کار حرام شدند مثلا آزادی شراب , تکلیف چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت حضور در این دنیا تنها با جسم این دنیایی ممکن است 2- این سؤال فقهی است بنده صاحب‌نظر در این امر نیستم. موفق باشید
6256
متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت نوشته بودید که تنها محبت به اهل بیت عشق مجازی است در حالیکه عشق اهل بیت مرز بین عشق مجازی و حقیقی است نکته ی دیگر هم این است که به نظر باید بالاترین عشق برای اهل بیت باشد نه فقط عشق برای اهل بیت باشدجدا از اینکه "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست"، به هر کسی به میزانی که نور اهل بیت را دارد باید عاشق بود و از جلوه های خداو اسمای اعظم او در برادران دینی لذت برد بلکه مبهوت شد در همین مورد علامه جعفری در مورد اتحاد روحی بین اهل معنی و برادران دینی دارند که خیلی قشنگ است.لطفا مطالب بالا را تایید یا رد کنید و توضیح دهید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اصطلاح نیست در مقابل عشق به حضرت حق که عشق حقیقی است محبت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که آینه‌ی تجلی کامل اسماء الهی است را عشق مجازی می‌گویند چون در هر صورت تمام کمالات آن‌ها از حضرت حق است. موفق باشید
6250
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز با توجه به انکه جدیدا در بعضی محافل امام حسین علیه السلام بحث نذر کتاب در حال گسترش است شما با توجه به شرایط فعلی انقلاب چه کتابی را توصیه میفرمایید تا ما انشا الله در میان عده ای از عزاداران توزیع کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «حماسه‌ی حسینی» از شهید مطهری برای عموم مردم مفید است. موفق باشید
6234
متن پرسش
باسلام 1.به نظرشما آیا برگزاری مراسم شیرخوارگان درست است واینکه بچه ها را می آورند و گریه میکنند؟ 2.مراسم جشن نیکوکاری به نظر شما حسن فاعلی دارد چون معمولا دختر بچه ای را در تلویزیون می آورند که ما محتاج یاری شما هستیم و مردم به خاطر دلسوزی و ترحم به آنها کمک می کنند و حال اینکه شهیدمطهری می فرماید فعل اخلاقی به غریزه های نوع دوستی تعلق نمیگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت دلیلی بر نفی آن نداریم می‌توان از هر دوی آن‌ها نگاه‌های خوبی را متذکر شد؛ به مادران گفته شود شما علی اصغر تربیت کنید و به مردم متذکر شویم برای خدا کمک کنید و نه صرف جواب‌گویی به عواطف. موفق باشید
6233
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا علیه السلام استاد گرامی به طور کلی و در این ایام خصوصا چطور مطمئن باشیم اشک و گریه ما از قلب و به خاطر نزدیکی به حقیقت اهل بیت علیهم السلام است و نه تاثیر از مداح و شرایط جلسه.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مداح ها عموما متذکر افقی هستند که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» و اصحاب بزرگوار آن حضرت در مقابل ما نمایان کردند، پس جای نگرانی نیست. موفق باشید
6228
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز استاد می خواستم بدانم ما چرا باید بر امام حسین گریه کنیم ؟ و فلسفه ی گریه کردن ما چیست ؟ و اینکه احساس میکنم که گریه هایم از روی عاطفه و مظلومیت این خاندان است. باتشکر از مسئولین سایت خواهش میکنم اگر امکان دارد جواب سوال را ایمیل کنند با تشکر ve
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم:بر روی سایت در قسمت یاد داشت ویژه بحث جایگاه اشک شده عین آن متن را خدمتتان کپی می کنم. بسم‌الله‌ الرّحمن ‌الرّحیم قال الحسین (ع) : أ َنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر[1] من کشته‏ام براى اشک، مؤمن یادم نکند جز آنکه گریه‏اش گیرد اشکی که در شیعه هست با ناراحتی‌های عاطفی و احساساتی فرق اساسی دارد، اشک برای حسین(ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسی و لذا نه تنها شادی و نشاط را از شیعیان نمی‌گیرد، بلکه شادی و نشاط در زندگی شیعیان موج می‌زند. ولی نباید آن را با لذت‌گرایی یکی گرفت، زیرا تفاوت زیادی است بین آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و روح معنوی دارد با آنچه امروز در غرب هست که لذت‌گرایی در آن مقصد و معبود شده است. در شیعه، شور زندگی با یادآوری غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ مرگ آگاهی راه خود را از قهقهه‌های اهل غفلت جدا کرده و سعی دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ کند و اشک بر حسین(ع) نوعی طلب آن فرح است و آن‌هایی که غم غربت در این دنیا را می‌شناسند می‌فهمند حزن مقدس چه حلاوتی دارد و مواظب‌اند گرفتار لذت‌گرایی و خوش‌گذرانی اهل دنیا نشوند و از ارتباط با حقایق وجودی عالم محروم گردند. شیعه و غم و شادی و اشک در زندگی شیعه شادی و طرب موج می‌زند، اما نباید آن را با لذت‌گرایی یکی گرفت، تفاوت زیادی است میان آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و ویژگی معنوی دارد و آنچه امروز در فرهنگ غرب هست که در آن لذّت‌گرایی مقصد و معبود شده است. در شیعه شور زندگی یا فرح، با یادآوری نوعی غمِ غربت نسبت به وطن معنوی، همراه است، که موجب حزن می‌گردد. این حالت از جمله حالاتی است که در اشعار عرفانی ما هویدا است و معلوم است که این حزن با ناراحتی عاطفی فرق بسیار دارد. از آن‌جا که ما مرگ را در پیش داریم ناممکن است چون غافلان از غیب و قیامت از زندگی لذّت مستانه ببریم، و لذا فرهنگ شیعه در این «مرگ‌آگاهی» راه خود را از قهقهه‌های مستانه‌ی اهل غفلت جدا کرده است و با حزنی معنوی در فرحِ حضور است و متوجه است که ما در مقام موجوداتی معنوی با این عالم بیگانه‌ایم و یک نحوه باطن‌گرایی را دائماً مدّ نظر داریم. آن‌هایی که غم غربت را می‌شناسند در دل حزن مقدس، فرح و حلاوتی می‌یابند که قابل مقایسه با شادی‌های اهل دنیا نمی‌باشد. دیدگاه شیعه با پیروی از ائمه«علیهم‌السلام» این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقص‌تر از آن است که بتوان با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد. اگر این غم مقدس نبود عناصر شادی‌بخش افراطی بر زندگی تشیع غالب می‌شد و به مردمی تبدیل می‌شدند که بیشتر لذت‌گرا و خوش گذرانند. حزن شیعه نیز به جهت احساس غم غربت یا حزن معنوی او است که خود را و بقیه را در این غم شریک می‌بیند و اگر این حزن معنوی نبود، خیلی زود فرح، شکل شادیِ بی‌محتوا به خود می‌گرفت و گرفتار لذّت‌جویی حسی می‌شد. جایگاه عزاداری برای امام حسین«علیه‌السلام» 1- عزادران امام حسین«علیه‌السلام» با حضور در مراسم عزای آن حضرت، در واقع خویشتن را مصیبت‌زده و داغدارِ حادثه‌ی عاشورا می‌یابند، گریه سر می‌دهند و بی‌تاب می‌شوند. 2- در اشک برای حسین«علیه‌السلام» آرامشی ویژه و لذتی خاص هست متفاوت با غم‌ها و اشک‌های زندگی روزمرّه، غم معنویت، غم سوختن برای مظلوم، غمی است منشأ حرکت، و پویایی اجتماعی افراد را افزایش می‌دهد و به قلب و روح انسان نشاط همدلی با مظلوم را پدید می‌آورد و لذا از تکرار این غم و اشک ملول نمی‌شود. 3- مهر و محبت به امام معصوم در ژرفای احساسات و عواطف شیعیان آن حضرت جای دارد و با تلاش شیعیان این پیوندِ عمیق عاطفی هرسال تکرار می‌شود، آن‌هم تلاش برای پیوندی عمیق‌تر. و لذا رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا» [2] برای شهادت حسین«علیه‌السلام» در قلوب مؤمنین حرارتی است که هرگز خاموش و سرد نمی‌شود. 4- با توجهِ عاطفی به حضرت امام حسین«علیه‌السلام» سایر ابعاد شخصیت امام و اسلام مدّ نظر قرار می‌گیرد تا علاوه بر نظر به آزادگی و ظلم‌ستیزی و ایثار و حقیقت‌جویی که غذای جان انسان است، به مقام امامت نیز نظر ‌شود و آن دری می‌شود برای فهم معارف اسلامی از طریق روایات آن بزرگان، و فربه‌شدن در فضائلی چون صبر و حلم که زمینه‌ی نزدیکی به امامان معصوم می‌‌گردد و مرز تولّی و تبرّی که عامل نجات جامعه‌ی اسلامی است شکل می‌گیرد و معنویت به عنوان یک ارزش جا باز می‌کند. 5- گریه بر امام حسین«علیه‌السلام» از نوع گریه‌های نیمه‌شب‌ اولیاء الهی است که حسین«علیه‌السلام» توانست آن را برای عموم مردم عملی کند و خودِ آن حضرت به‌خوبی متوجه بودند که صحنه‌ی کربلا عامل چنین گریه‌هایی باید باشد تا زمینه‌ی اُنس قلب با حقایق فراهم شود و حجاب‌ها بین عبد و معبود رفع گردد. چرا که هرکس ناظر آن اندازه زیبایی وفاداری بین حسین«علیه‌السلام» و ابوالفضل عباس یا بین امام حسین«علیه‌السلام» و حرّ شود، از عمق فطرت گریه سر می‌دهد تا از اتصال به این زیبایی‌ها محروم نباشد و موجب پایداری بر عهد خود با حقیقت می‌شود و پیوندی جاودانه را که بین جان انسان است با دل‌ اولیاء الهی به صحنه می‌آورد. بنا به فرمایش امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه»؛ «هر مکتبی تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، حفظ نمی‌شود. گریه‌کردن بر عزای امام حسین«علیه‌السلام»، زنده نگه‌داشتن نهضت و زنده نگه‌داشتن همین معنی است که یک جمعیتِ کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد... آن‌ها از همین گریه‌ها می‌ترسند. برای این‌که این گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است». با لباس سیاه به تن‌کردن و سینه و گریه جمعی نهایت تعلق خاطر را نشان می‌دهد که تا چه اندازه به آرمان‌های شخص مظلوم وفادار است و نیز کودکان این جامعه را متوجه چنین تعلق خاطری می‌کند و با نمادهای کربلا و عاشورا آشنا می‌نماید. رسول خدا(ص) فرمودند: «کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- إِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْن»‏[3] هر چشمى فرداى قیامت گریان است غیر از چشمى که در مصیبت حسین«علیه‌السلام» گریه کند. روایت فوق خبر از عمق تأثیر اشک بر امام حسین«علیه‌السلام» در عمیق‌ترین ابعاد انسان می‌دهد که در قیامت ظاهر می‌شود. آن‌کس که عاطفه‌ی خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیه‌ی عواطف بیابد، می‌پذیرد اشک برای اباعبدالله«علیه‌السلام» موجب صیقل قلوب و گشادگی روح می‌شود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف ،و دوری از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر می‌شود. اشک برای حسین«علیه‌السلام» نمونه‌ی به فعلیت‌رسیدن ایمان است، زیرا ایمانی که به پاک‌کردن قلب و زلال‌ساختن دل و دگرگونی آن منتهی نشود، ایمانِ فعلیت‌یافته نیست و نمی‌توان به وسیله‌ی آن ، انس با خدا را از یک طرف، و ایثار و فداکاری و جهاد از طرف دیگر به‌دست آورد. اشک برای حسین«علیه‌السلام» موجب احیاء قلوب و آزادی عقل از اسارت هوس‌ها و غفلت ها است و در همین راستا حضرت رضا«علیه‌السلام» به «دعبل خزایی» می‌فرمودند: قصیده‌ی خود را در رابطه با شهادت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» بخواند و حضرت با تمام وجود اشک می‌ریختند و دو بیت نیز به آن اضافه نمودند. «والسلام»
6210
متن پرسش
بسمه تعالی سلام. گاهی وقتها برخی حرفهای ساده و روان حضرت امام ره همه دانسته های انسان را بهم میریزد و ما شک میکنیم کجا را اشتباه رفته ایم که نمیفهمیم مثلا درمورد همین مطلبی که فرمودند ما مفتخریم زنان مانند مردان در عرصه های مختلف فعالیت دارند -قریب به این مضمون- درصورتیکه خود جنابعالی بارها همانندی مردان وژنان را انتقاد مبسوط فرموده اید یا اینکه عزاداری باید بشکل سنتی باشد و روی همین اساس گاهی اصلا با افراد مومن نمیشود گفت مثلا کمی هم پای معارف بنشینید یا اینقدر ظهر عاشورا حمله به غذای مسجد نکنید یا مانند اینها واقعا در این دو مورد خاص نظر شما چیست مخصوصا موضوع اول.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید در مورد سخنان انسا‌های حکیم خاستگاه و فضای سخنشان را داشته‌باشیم. در هر دو مورد که مثال می‌زنید باید مبنای اندیشه‌ی حضرت امام مدّ نظر قرارگیرد که چگونه هم زنان ،روح مادری و همسر داری خود را حفظ کنند و هم شخصیت اجتماعی آنان به حاشیه نرود و یا در تأکید بر عزاداری سنتی نظر به روحی در عزاداری دارند که در کنار تحلیل آن نهضت بزرگ روشنفکر بازی در نیاوریم و اشک و مصیبت خوانی را فراموش کنیم. موفق باشید.
6209
متن پرسش
بسمه تعالی سلام شرایطی که در زمان ظهور حضرت حجت به وقوع میپیونذ مانند اینکه زمین و سنگ به حرف میایند و تکنلوژی رنگ ولعاب خود را از دست میدهد و در مجموع شعور بالایی حتی در جمادات وعده داده شده آیا به تدریج مثلا طی چند سال رخ میدهد یا ناگهانی است واصلا ظهور خود حضرت علیه السلام ناگهانی است یا طی چند سال مثلا حتی صد سال رخ میدهد مثلا مردم شب خوابند صبح که بیدار میشوند زمین تغییر یافته و حضرت ناگهان ظهور میکنند آیا اینکه گفته میشود روز جمعه ظهور میفرمایند یعنی یک جمعه قبلش هیچ خبری نیست ناگهان جمعه بعد زمین و زمان عوض میشود یا یک امر تدریجی و کاملا آرام است که ممکن است شروع شده باشد و به تدریج کامل شود و کمال آنبا ظهور جسمانی مبارک ایشان است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شخص حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در روایت داریم که « حضرت جواد (ع) مى‏فرمایند: «خداى سبحان کار او [قائم‏] را یک‏ شبه‏ اصلاح مى‏کند و اوضاع را به نفع او تغییر مى‏دهد، چنان‏که کار موسى (ع) را یک‏ شبه‏ اصلاح کرد. او براى گرفتن پاره‏اى‏ آتش براى خانواده‏اش رفت، ولى هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت نایل شده بود. آن‏گاه حضرت جواد (ع) فرمودند: «افْضلُ اعمالِ شیعَتِنا انْتظارُ الْفَرَج»، بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است».»( بحارالانوار، ج 51، ص 156.) ولی در مورد تغییر عالم باید تدریجی باشد تا به آن صورت نهایی برسد که در کتاب « آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی» متذکر شده‌‌ام. موفق باشید.
6207
متن پرسش
سلام خدمت استاد می خواستم کتب برای محرم امسال مطالعه کنم کتب شماراچند وقت پیش خواندم اما به اجمال بود و من نیزشناختم محدود وفضای صحبت شما سنگین می خواستم ببینم کدام کتب را برای شروع ومقدمه معرفی می کنید؟ یا از کتب وصوت خودتان؟(-راز شادی امام حسین(ع) در قتلگاه زیارت عاشورا اتحادی روحانی با امام حسین(ع)-کربلا مبارزه با پوچی ها) تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دی‌وی‌دی مربوط به مباحث کربلا و کتاب «کربلا مبارزه با پوچی‌ها» را دنبال بفرمایید، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
6204
متن پرسش
با سلام باتوجه به این که حقیقت انساان روح هست چرا برای ائمه مخصوصا امام حسین عزاداری می کنیم درصورتی که بر بدن ایشان صدمه وارد شده نه به حقیقت شان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در نهضت اباعبداللّه«علیه‌السلام» متوجه هدم اسلام از یک طرف و تقابل سیدالشهداء«علیه‌السلام» از طرف دیگر هستیم و حضرت در درون نهضت خود با ایجاد جنبه‌های عاطفی، انسان‌ها را متوجه عمق فاجعه‌ای می‌کنند که پیش آمد. شاید کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» در این مورد کمک‌تان کند. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
6198
متن پرسش
با عرض سلام چرا درآیه 3 سوره مائده الیوم اکملت لکم دینکم صدر و ذیلش در مورد خوراکیها صحبت میکنه و مابینش آیه ولایت اومده؟ با تشکر -لطفا جوابم رو زود بدین استاد- التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «وضع خاص آیات مربوط به اهل‌البیت در قرآن صفحه142 » دنبال بفرمایید. علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» نکات ظریفی فرموده‌اند و بنده در آن کتاب آن را عرض کرده‌ام. موفق باشید
6187
متن پرسش
سلام.آیا ائمه علیهم السلام نیز به خودشناسی و تفکر در خود و هستی می پرداختند؟می نشستند به طبیعت و عظمت هستی نگاه کنندو تعجب کنند؟یا در خودشان فرو میرفتند و حیرت کنند؟اساسا چیزی برای آن ها وجود داشت که بخواهند به آن بیندیشند و کشف کنند؟آیا ان ها از لذت و حیرت و عظمت شناختن بهره ای می برده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام حسین (ع) در دعای عرفه دارند: « ُ إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَار» خدایا نظر به آثار تو موجب می‌شود تا از توجه به ملاقات تو دور شوم. پس معلوم است آن‌ها نیز نظر به آیات الهی دارند و به بالاتر از آیات الهی، بدون حجاب به نور حق نیز نظر دارند. و یا در همان مقدمه‌ی دعای عرفه نشان می‌دهند چقدر متوجه ظرائف خلقت انسان می‌باشند. موفق باشید
6170
متن پرسش
سلام.این حقیقت محمدیه یک مرتبه از وجود و یک عقل مجرد است که در هر زمان به شکل پیامبری در زمین ظهور می کند؟یا خود پیامبر ما است؟و اینکه پیامبر می فرماید خداوند از قبل نور من را خلق کرده بود منظور همان حقیقت است؟چون فرموده نوری نه نفسی.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه مبارک رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از رحم مادرشان شروع می‌شود ولی نور محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» اولُُ ما خلق‌اللّه است که همان حقیقت محمدی می‌باشد و مددرسان همه‌ی انبیاء می‌باشد و در جمال محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ظهور تامّ و تمام دارد که بحث آن عمیق‌تر از این حرف‌ها است. باید آن را در مباحث عرفانی به‌خصوص در فصّ آدم و فصّ شیثی از فصوص الحکم محی‌الدین دنبال کنید. موفق باشید
6171
متن پرسش
سلام.معنی این حدیث عجیب که پیامبر در اواخر عمر می فرمودند "اللهم ارنی الاشیاء کما هی "چیست؟غیر از این است که پیامبر هم در مرتبه ای اسیر بنیاد گرایی و ذهنی نگری و تقدم پیش فرض ها بر مشاهده بوده اند؟بالاخره ایشان هم یک تفسیری از جهان داشته اند دیگر نمیشود بگوییم ایشان ذهن نداشته اند که.یک انسان ذهن دارد ذهن هم یعنی تفسیر، یعنی بردن آن چه واقع است به درون و دیدن آن با شاکله و شخصیت خویش.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رؤیت قلبی و علم حضوری هر اندازه انسان حجاب بین خود و حقیقت را رقیق‌تر کند حقیقت که در مقام خود تشکیکی است با شدت بیشتر ظهور می‌کند و حضرت در این دعا نظر به شدیدترین مرتبه‌ی حقیقت را دارند پس بحث در ادق و دقیق است و نه خطا و صحیح. موفق باشید
6168
متن پرسش
با سلام و احترام می خواستم نظر شما را راجع به مقاله‌ی آقای غروی در روزنامه بهار بدانم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار مقاله‌ی فاسدی بود که در عمق خود اصل اسلام را با حیله‌گری تمام نشانه گرفته است. إن‌شاءاللّه در صبح روز یازدهم محرم در گلزار شهدای دستگرد عرایضی در این مورد خواهم داشت که چگونه این جریان‌ها در اردوگاه دشمنان اسلام و برای حفظ تمدن غربی با روح تمدن‌سازی اسلامی مقابله می‌کنند هرچند در لفافه‌ای از معنویت که شیوه‌ی فراماسیون‌ها بوده و هست عمل می نمایند. موفق باشید
6165
متن پرسش
باسلام 1.آیاکسی که گناه میکند و توبه میکند باز آن گناه تاثیر وضعی اش را میگذارد؟ 2.نظرشما درموردعالم ذر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما باید به سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» اعتماد کنیم که می‌فرمایند: « التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏ » هرکس از گناهی توبه کند مثل کسی است که آن گناه را انجام نداده 2- عالم ذر اگر به معنای فطرت است که یک معرفت درست قرآنی است و اگر به معنای آن است که ما قبلاً ذره‌هایی بوده‌ایم که آیت‌اللّه جوادی در مباحث درس‌هایی از قرآن می‌فرمایند روایات مربوط به این نوع نگاه به انسان معتبر نیست. موفق باشید
6161
متن پرسش
سلام علیکم 1)ایا اگر ما با برخی مومنین الان خیلی احساس نزدیکی ومحبت داریم به خاطر این است که روحمان قبلا باهم بوده است ؟ برخی راهم دوست داریم ولی اهل طاعت نیستند از گناهانشان ناراحتیم ولی خودشان را دوست داریم این دو چگونه جمع میشوند یعنی جایی که روح ما بوده همه ی ارواح چه خوب ویابد وجود داشته اند وما الان با کسانی که در دنیا هستیم باهمین افراد هم قبلا باهم بودیم بعضی شان را دوست داریم چون قبلا دوستشان داشتیم و بعضی شان را دوست نداریم به این خاطر است که قبلا دوستشان نداشتیم؟ 2 )اینطور برداشت می شودالان که ما محبت رسول اکرم صلوات الله علیه واله وسلم و امامان ومعصومین علیهم السلام را در دل داریم یعنی خدمت ارواح این ذوات مقدس هم می رسیدیم ؟؟ 3)چرا روح من بعضی از افراد (مومنین متوسط)را با وجود اینکه شاید خوب هم باشند وباهم دوست ویافامیل هم باشیم ، پس می زند وفراری است ونمیتوانم ازصمیم قلب دوستشان داشته باشم (در اصول کافی خوانده بودم به دلیل این است که او از تو یک چیزی در دل دارد یک ناراحتی یا..نمی دانم چه بود دقیقا، من مضمونا اینطور برداشت کردم اما مفهومش رامتوجه نمی شوم و نمی دانم این بحث مصداق این حدیث است یانه! ) وبرعکس در کنار این ها که روحمان پس شان میزندکسانی هستند که مومن ترند و روحمان پر میکشد برایشان..!!این پس زدن و پذیرفتن ازکجامی آید ودلیلش چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌توانیم از این نوع ارتباط‌ها و گرایش‌ها چنین نتیجه‌ای بگیریم. آنچه در متون داریم ملاقات ما در آن عالم با خدا و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است و نه با همدیگر 2- حرف درستی است چون آن‌ها مطلوب جان هر انسانی هستند که فطرت خود را آلوده به گناه نکرده 3- نمی‌توان به چنین احساساتی اعتماد کرد و دنبال آن راه افتاد. موفق باشید
6152
متن پرسش
السلام علیکم و رحمت الله: عطار در تذکره اولیا در احوال امام شافعی چنین آورده است: نقل است که یک‌بار در میان درس ده بار برخاست و بنشست. گفتند: چه حال است؟ گفت: علوی زاده‌ای بر در بازی می‌کند. هربار که در برابر من آید، حرمت او را بر می‌خیزم که روا نبود فرزند رسول فراز آید و برنخیزی. حال سوال این است که با چنین نمونه‌هایی که تعداد آن‌ها هم کم نیست آیا پذیرش دیدگاه مشهور درباره‌ی عناد ائمه‌ی چهارگانه‌ی اهل سنت اندکی دشوار نمی‌نماید؟ ایراد مشهور این است که چرا اینان در جایی که صادقین علیهماالسلام حضور دارند برای خود کرسی درس راه انداخته و به نوعی در کنار ائمه دکانی برای خود گشوده‌اند و حال آن‌که با بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی آن زمان روشن می‌شود که مقام واقعی آن حضرات معصوم حتی برای خواص ایشان نامعلوم بود چنان که هنوز هم چنین است چه رسد به امثال حسن بصری و نعمان ابن ثابت که اهل فقه بودند و حدیث، و چه رسد به مثل مالک ابن انس که حتی با کلام و استدلال نیز میانه‌ی خوبی نداشت. به نظر می‌رسد نگاه اینان به ائمه را می‌توان با نگاه فلان فقیه مشهور امروزی به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقایسه کرد که در عین احترام به ایشان برای نظر خود نیز وجهی قائل است آنان ائمه را فرزندان پاک و عالم رسول الله می‌دانستند اما از فهم این‌که اینان امام مفترض الطاعه هستند در استضعاف به‌سر می بردند. یا علی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از این‌که جریان‌های مشکوک شکاف و شقاقی این‌چنین در بین ما و اهل سنت ایجاد کردند نباید شک به خود راه داد ، ولی عنایت داشته باشید نور اسلام وقتی ظهور می‌کند که نظامی اسلامی در صحنه آید و چنین نظامی با امامی معصوم و یا فرهنگ امام معصوم محقق می‌شود که برگشت به غدیر دارد و همچنان که در جواب سؤال6140عرض کردم ما برای عبور از تمدن ظلمانی غرب نیاز به نظامی داریم که دین اسلام با قرائتی که انسان‌های معصوم مبین آن هستند بر آن حاکم باشد و از این جهت با اهل سنت متفاوت فکر می‌کنیم نه در خوبی و قابل احترام‌بودن اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ولی با این‌همه هرگز جایی برای تقابل با برادران اهل سنت نیست. موفق باشید
6147
متن پرسش
سلام علیکم-قبلا از شما در مورد آیاتی سوال کردم که مانند دقت در نحوه خلقت شتر یا نحوه هدایت آبهای زیر زمینی و مانند آن که در قرآن کم نیستند و معلوم است که اهمیت زیادی دارد و نمیتوان به سادگی از آن رد شد وقتی جای جای قرآن عزیز ما را به دقت در نحوه خلقت میخواند یک مطلب بزرگی در آن نهفته است که شما فرمودید این آیات برای اثبات نبوت است در صورتیکه شما اگر به حدیث شریف مفضل دقت کنید مساله مشابهی را پیدا میکنید یعنی امام معصوم در این حدیث شریف بصورت تفصیلی عجایب خلقت را آنهم به جزییات بیان فرموده که شباهت زیادی به ایات قرآن در نحوه و جزییات خلقت دارد ولی هدف امام ع اثبات نبوت نبوده بلکه هدف ریشه دار کردن توحید است به نظر بنده در این آیات و همچنین حدیث شریف مفضل خواسته اند بگویند یک شعور خاص و ماورا قوانین فیزیکی در عالم جاریست و میخواهند انسانها از طریق پی بردن به این شعور کم کم خود را از یک ذهن مادی نگر و فیزیکی آزاد کنند و بفهمند حتی در ظاهر قوانین عالم و ظاهر این حرکت مادی نیز آیات خداوند متعال پیداست واین ارتباط مستقیم و جدی با نبوت ندارد هرچند نبوت را هم میتوان با کمک این موضوع بهتر اثبات کرد .چرا امام معصوم اینهمه وقت گذاشته اند و توحید مفضل را عنایت فرموده اند یا خداوند متعال اینهمه در قران دعوت جدی به دقت در آفرینش کرده مثلا دقت در غذا دقت در خلقت شتر و..... برای این است که همین چیزها دور وبر انسان را گرفته نمیشود چشمها را بست و ارتباط گرفت اتفاقا باید چشم ها باز باشند و لابلای همین ظاهر دنیا خدا را ناظر و حاضر دید به نظر من این آیات ارتباط جدی با بحث نبوت ندارد لطفا راهنمایی بفرمایید اثبات نبوت که اینهمه تکرار نمیخواهد ولی بیرون کشیدن انسانها از نگاه صرفا فیزیکی بدلیل تماس طولانی با موجودات عالم و زندگی در دنیای مادی نیاز به تکرار و تمرین دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید فضایی که قرآن به صحنه آمده با چه‌چیزی روبه‌روست و فضایی که حضرت صادق«علیه‌السلام» آن حدیث را به مفضل می‌فرمایند چه فضایی است. مشرکین حجاز مشکلی به نام خالقیت خدا نداشتند، حتی علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در تفسیر شریف خود تا آن‌جا پیش می‌روند که هیچ آیه‌ای را دلیل بر وجود خدا تفسیر نمی‌کنند چون مشکل مشرکین حجاز نبوت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بوده و اگر این موضوع که حکایت از ربوبیت حضرت حق دارد برای آن‌ها و برای بشریت حل می‌شد صراط مستقیم الهی که همان شریعت است را می‌پذیرفتند ولی در زمان امام صادق«علیه‌السلام» با منکرینی مثل ابن ابی‌العوجاع‌ها و ابن مقفع‌ها روبه‌روئیم در حدّی که جناب مفضل با ابن‌ابی‌العوجاع درگیر می‌شود، حالا حضرت صادق«علیه‌السلام» باید شبهه‌ی این‌ها را برطرف کنند. بنده فکر می‌کنم عزیزان باید متوجه تفاوت نظر بین ربوبیت حضرت حق و خالقیت او بشوند. چیزی که امروز نیز ما نیاز داریم. موفق باشید
6146
متن پرسش
لطفابفرماییدچگونه سوءظن را در خود ازبین برده و به حسن ظن تبدیل کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساس را باید بر این گذاشت که انسان‌های مؤمن در یک جامعه‌ی دینی بنا دارند خوب باشند و خوبی کنند و تا آن‌جا که ممکن است باید کارشان را حمل بر صحت کرد مگر آن‌که خلاف آن ثابت شود. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: « أَحْسِنُوا ظُنُونَکُمْ بِإِخْوَانِکُمْ- تَغْتَنِمُوا بِهَا صَفَاءَ الْقَلْبِ وَ نَقَاءَ الطَّبْع‏.»خوشبین باشید به برادران خود و پاکدلى و خوش‏بینى را غنیمت شمارید.. موفق باشید
6141
متن پرسش
سلام.حضرت استاد! حضرات 14 معصوم(ع)هم دارای تن می باشند وهم دارای من.وبه حکم النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا به نتیجه می رسیم که نفس ناطقه آن حضرات هم از خلقت جسمانی شروع شده ومقام انسان کامل بودن آنه هم مقام نفس ومن ایشان می باشد که کون جامع می باشند. واین مقام انحصار در 14 معصوم ندارد ودیگر انبیاء هم این مقام را دارا هستند. وازطرفی ائمه دارای خلقت خاصی دیگر هستند که ازآن به عنوان حقیقت نوری تعبیر می فرمایید.سوال بنده اینجاست که آیا این دو مقام دو مقام جدا هستند ؟ وتنها اهل بیت (ع)این مقام را دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید و روایات آن را تأیید می‌کند مقام نوری ائمه«علیهم‌السلام» که می‌فرمایند با نور عظمت ارتباط دارند ، فوق جبرائیل و میکائیل است و یک حقیقت موهبی است که خداوند برای هدایت بشر به آن‌ها داده ولی آن‌ها در مقام انسانی خود، خودشان باید کمال لازم را با حفظ ارتباط خود با آن نور عظمت در خود نهادینه کنند و از این جهت آن دو مقام جدا نیستند و ائمه سعی می‌کنند تا نفس ناطقه‌شان با آن مقام نوری متحد باشد و شما همواره طوری با آن ها روبه‌رو هستید که در حرکات و سکنات و گفتار مظهر آن مقام نوری هستند. موفق باشند
6140
متن پرسش
سلام.درادامه سوال وجواب های 6100_حضرت استاد اگر می بینید که هنوز با چند سوال درباره این موضوع وجواب های حضرت عالی بازهم شروع به سوال کردن می کنم یک دلیلش این است که واقعا جواب سوالات را نگرفته م وهنوز فکر می کنم ازبرخی مسائل ساده رد می شویم.حضرت استاد ابتدا باید عرض کنم که ما متوجه نگاه کلی شما ذیل دغدغه تمدن سازی شیعه می باشیم ولی در همین کلیت باید عنایت داشته باشید که افرادی می توانند با روش های مخرب و وسیله نادرست این دغدغه ومسیر را به انحراف بکشندشما فرمودید در این کلیت باید نظر به کلیت آقای مصباح داشته باشید.حضرت استاد در این که ایشان دغدغه مورد نظر شما را دارند وبه مبانی انقلاب پایبندند شک نمی کنیم ولی باید دید آیا می توان باصرف دغدغه هر روشی را برگزید .آیا می توان برای این که شما به عنوان یک مجتهد وبه تشخیص خودتان یک فرد را عامل فاجعه وانحراف در اسلام وانقلاب اسلامی بدانید برای اینکه از شر اوراحت شویم هر تهمتی را بزنیم تا عوام از او دور شوند ؟آیا تمدن اسلامی که مد نظر شما است وسیله ای نیست که رشد اخلاقی درآن هدف است؟اگر ما در این امور روزمره وجزیی نتوانیم آنچه را اسلام واخلاق اسلام برآن حکم می کند را ظاهر کنیم اگر آن تمدن هم شکل بگیرد مطمئنا تمدن اسلامی شیعی مطلوب نیست !حضرت استاد نمی توان برای یک هدف برتر به زعم ونظر یک مجتهد یک نفس پاک مسلمان وشیعه را (حتی کافر وملحد برای تبیین این موضوع رجوع به فرمایش رهبری من باب موضوع اخلاق وسیاست که به عنوان کلیپ قول سدید مطرح است رجوع کنید)نابود کنیم واو را به بدترین صفات بخوانیم!حضرت استادجوابی که ما از شما درباره اظهارات آقای مصباح انتظار داشتیم اظهار این مطلب بود واتفاقا بعد می‌توانستید جایگاه ایشان را در آن کلیت را هم متذکر شوید.آن موقع بود که ما با جان و دل می پذیرفتیم . ولی شما با اصرار بر روی جایگاه کلّی ایشان به‌کل منکر عملکرد بد ایشان در انتخاب روش و وسیله شدید وآن تمجیدهای نابحق را درمورد ایشان بیان داشتید که خوشبختانه در جواب6100 کمی تعدیل شد. با عرض پوزش. حضرت استاد شما آن صحبت‌هایی را که ایشان ابراز داشتند را با خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها شبیه دانستید.آیا نعوذبالله آن حضرت تهمت می زدند و دروغ می گفتند و واقعیت را دگرگون می کردند یا حقیقت را تبیین می کردند! به نظرم در اینجا به جایگاه خطبه‌ی حضرت ظلم شد. نمی‌خواهم وارد جزییات جوابیه شما شوم ولی آنجایی که واژه‌ی طلسم را تبیین کردید و شائبه‌ی بدفهمی را مطرح فرمودید می‌خواهم عرضی را متذکرشوم. وآن این‌که آیا بهتر نیست واژگان را به نحو صحیح آن به کارببریم .آخر بعد از آن‌همه سیاه جلوه‌نشان‌دادن چهره‌ی آقای احمدی نژاد و تمجید و تأیید آقای مصباح و بعد آوردن واژه‌ی طلسم چه چیزی را به ذهن مخاطب متبادر می‌کند؟ واگر هم تحت تاثیر قرارگرفتن شدید باشد هم باید دید در مشی و اعتقاد جناب دکتر احمدی نژاد(حفظه الله ) چه تغییری ایجاد شده.آیا می توان صرف این‌که یک شخصی به یکی اعتماد و علاقه دارد و نظرات ایشان را در مواردی پخته‌تر از خودشان می‌داند تکیه کند باید آن را حمل بر طلسم کرد؟ آیا رییس جمهور مملکت حق ندارد به یکی اعتماد کند ودیگران به خاطر بی تقوایی وحسادت خودشان که از این مطلب خشنود نیستند را باید بصیرت و تیزبینی آنان نامید؟ به نظرم در این دیدگاه یک تفکر قیّم‌مآبانه نسبت به دو دولت احمدی نژاد وجود داشت وکسانی می پنداشتند که خودشان احمدی نژاد را روی کار آوردند(وجایگاه مهندسی حضرت بقیه الله (عج)را نادیده گرفتند) و دچار نوعی غرور و کبر شدند و انتظار داشتند که احمدی نژاد با ساز آنها برقصد که احمدی نژاد نشان داد جز آنچه حق می‌داند انجام نمی‌دهد و اهل سازش و نرمش در برابر مستکبرین داخلی نیست. و متاسفانه آن جبهه که ابتدا خود را حامی ایشان نشان می‌دادند با خنجری که از پشت زدند بیش از 2 سال فضای رادیکال و تشنج و حاشیه‌سازی در کشور به پا کردند که اگر هرکسی جز احمدی نژاد بود عطای این مسئولیت را به لقایش می بخشید و جا خالی می‌کرد ولی ایشان بود که با معجزه توانست این 2 سال پایانی را با افتخار به پایان برساند . و آیا این تنهایی احمدی نژاد و مظلومیتش در بین خواص راست و چپ و پایداری این را به شما نشان نمی دهد که برای عدالت باید تاوان داد و احمدی نژاد هم به واقع می دانست و این هزینه را پرداخت که اجرش با حضرت بهار(عج) می باشد و جز او کسی لایق اجرت‌دادن نیست. ببخشید که کمی در پایان عرائضم احساساتی شدم واین را حمل بر غمی بدانید که در سینه از این موضوع دارم و درد و دلی با استاد خویش . انَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (خداوند انحراف ومنحرف را خوب می‌شناسد) ومن الله توفیق.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً عرایضی که در جواب سؤال شماره‌ی 6136 داشتم را ملاحظه نفرموده‌اید، با این وصف همین‌طور که متوجه شده‌اید در نگاهی که باید به نظام‌سازی و تمدن‌سازی داشت تا از این طریق به‌واقع از ظلمات غلیظ تمدن غربی نجات پیدا کرد، در آن نگاه باید از خود بپرسیم آفاتی که مانع تحقق این هدف بزرگ می‌شود چیست؟ شیعیانِ ابوسفیان و شعیان علی«علیه‌السلام» هر دو نماز می‌خواندند ولی شیعیان ابوسفیان با حفظ تمدن جاهلیت و امویان نماز می‌خواندند و اراده‌ای در راستای تحقق نظامی که نسبت‌ها و ارتباطات اجتماعی سیاسی را اسلام تعیین کند نداشتند، ولی شیعیان علی«علیه‌السلام» که متوجه پیام غدیر و نقش تمدن‌سازی آن بودند، مواظب بودند اختلاف‌هایی که امویان مأمور ایجاد آنند تا زمینه‌ی نظام‌سازی اسلامی فراهم نشود، انگیزه‌ی حرکت آن‌ها نگردد، در حدّی که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در روز عاشورا نیز تلاش می‌کنند دوگانگی جبهه‌ای که عبیداللّه ایجاد کرده نسبت به جبهه‌ی امام حسین«علیه‌السلام»، تغییر کند. آنچه تأکید بنده است و در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد نیز بر آن تأکید می‌کردم آن است که مواظب باشیم در جبهه‌ای که همه معتقد به نظام‌سازی هستند شکاف و شقاق ایجاد نشود و همواره ریشه‌ی اختلاف‌هایی که بین خودی ها هست را از بیرون بدانیم، از دشمنانی که سخن‌ها را از جایگاه خود بیرون می‌آورند و طوری تفسیر می‌کنند که خودشان به نتیجه ای که می خواهند برسند. نمی‌دانم عین سخنان آیت‌اللّه مصباح را در مواردی که می‌فرمایند خودتان گوش داده‌اید یا نه؟ بنده خودم گوش داده ام و حقیقتاً نظرم آن است که در عین آن‌که انتقاد می‌کنند ولی احتیاط لازم را هم می‌فرمایند و باز این بدین‌معنی نیست که بنده در بعضی موارد در روش با ایشان موافق باشم ولی دلواپسی ایشان را از آنچه در دولت دهم پیش آمد را درک می‌کنم که چگونه متوجه شده‌اند چه ضرر بزرگی جهت ادامه‌ی انقلاب به ما خورد. اگر این مسئله روشن می‌شد و اگر مواظب باشیم سخنان ایشان توسط عده‌ای مصادره به مطلوب نشود، شاید سخن بنده که عرض کردم اعتراض ایشان از جنس هوشیاری زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» در درک انحراف بود، مورد پذیرش قرار گیرد و نمی‌فرمودید عده‌ای به جهت بی‌تقوایی و حسادتشان از اعتماد آقای احمدی‌نژاد به آقای مشائی خشنود نیستند. می‌فرمائید عده‌ای قیّم‌مآبانه انتظار داشتند آقای احمدی‌نژاد به ساز آن ها برقصد! چرا نمی فرمائید عده ای که دلسوزِ نظام و ارزش های آن بودند انتظار داشتند آقای احمدی‌نژادِ دولت نهم ادامه پیدا کند؟ چرا به این قسمت فکر نکنیم و علت این تغییر را جستجو ننمائیم؟. تمام عرض بنده در این است که ابتدا باید در این موضوع فکر کرد آیا آقای احمدی‌نژاد دولت دهم همان احمدی‌نژاد دولت نهم است؟ اگر نه، علت آن را جستجو کنیم تا ریشه‌ی سوز آیت‌اللّه مصباح‌ها معلوم شود و اختلاف فوق‌العاده و بی‌دلیلی که در بین نیروهای انقلاب پیش آمده از بین برود و ما در بستر نظام‌سازی مناسب اهداف جمهوری اسلامی قرار گیریم. بیایید به این فکر کنیم که تاریخ جدیدی در شُرف ظهور است و با بصیرتی خاص می‌توان در آن وارد شد، در بصیرتی که جایگاه اختلاف بین خودی‌ها معلوم شود که ریشه‌ی بیرونی دارد و ما به عقلی نیاز داریم که بتواند ماوراء این حرف‌ها، وارد آن تاریخ شویم. شما کمی به موضوعی که عرض می‌کنم بنگرید تا شاید از اجمال به تفصیل آییم و راه گشوده شود، راهی بس طولانی و با برکت. موفق باشید
6137
متن پرسش
عرض سلام بنده همان پرسشگر سوال 6082 هستم.ضمن تشکر از پاسختون میخواستم بگم گریه با این رویکردی که شما فرمودید گریه برای خود مون و رسیدن به خود برتر میشه که نه برای اباعبدلله.درسته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» مثل همه‌ی اولیاء و انبیاء می‌خواهند ما به مقام بالاتری از انسانیت برسیم و از این طریق به آن انسان‌های کامل نزدیک شده‌ایم. موفق باشید
نمایش چاپی