بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16661
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد بنده شنیدم که «لابه» و «التماس» انسان تنها باید به درگاه خداوند منان باشد. حال «التماس» به پیشگاه امام معصوم سلام الله علیه جایز می باشد؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام معصوم مظهر اسماء الهی هستند و توسل به آن مقام، یعنی نظر به حضرت حق از طریق عالی‌ترین واسطه‌ها، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (مائده/35) اى ايمان آوردندگان، از خدا بترسيد و به سوى خدا وسيله بجوييد و در راهش جهاد کنيد شايد که نجات يابيد. موفق باشید   

16657
متن پرسش
با سلام و درود: ببخشید. در کتب یکی از اساتید فلسفه و تا حدودی مسلط بر عرفان که این کتاب را در زمینه سیر و سلوک تالیف کرده، دیدم که گویا در چند جا اشتباه کرده و بعضی مقامات را خلط کرده. خواستم اگر امکان دارد آن چند جمله را از این کتاب برایتان عرض کنم و شما بفرمایید که آیا من درست فکر کرده ام یا نه. جمله اول: «بالا ترین کمال متصور برای انسان، احدیت ذاتیه است.» جمله دوم: «فنا در ذات را حداکثر می توان به معنای فنا در احدیت ذاتیه در نظر گرفت.» جمله سوم: «مقام احدیت ذاتیه و حتی احدیت مربوط به مقصد سلوک است.» جمله چهارم: «هدف از سیر و سلوک رسیدن به فعلیت تامه، مقام خلیفه اللهی، مقام مخلَصین و.... و مقام احدیت ذاتیه است.» و جمله پنجمی که مولف بعدا و در جای دیگر گفته: «رسیدن به مقام احدیت ذاتیه شاید برای همه انسان ها مقدور نباشد و نهایتا اگر هم کسی بتواند به این مقام برسد، برای کسانی همانند رسول خدا (ص) یا امثال ایشان مقدور باشد نه سایر اولیا خدا. پایان جملات مولف. آقای طاهرزاده مثل اینکه این مولف مقامات را خلط کرده و یا به درستی متوجه مقامات و خصوصیات آن نبوده. زیرا همانطورکه در کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد آمده، گویا نهایت سِیرِِ انسان، مقام احدیت است. و اینطور که اساتید عالیقدرِِ این رشته گفته اند، مقام احدیت ذاتیه، مقامی است که خداوند هنوز تنزل و تجلی نکرده و فقط در آن مقام خداست و بس. آقای طاهر زاده نظر شما چیست؟ آیا من درست متوجه شده ام یا نه؟ آیا حداکثر فنا ذاتی انسان، فنا در احدیت ذاتیه است، آن طور که ایشان گفته، یا فنا در احدیت؟ لطفا مقداری توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد آن استاد محترم از اصطلاح «احدیتِ ذاتی» چه مقامی را منظور کرده‌اند؟ آری! می‌توان فهمید ایشان احدیتِ ذاتی را همان مقام فنایِ ذات در مقام احدی می‌دانند و بعضی‌ها معتقدند تا این مقامات، امکان سلوک هست، ولی برای نادر افرادی که مؤلف محترم نیز آن را متذکر شده‌اند. موفق باشید

16653
متن پرسش
سلام و رحمه الله: اگر بنده دانسته هایم را بکار ببندم امکان خطا وجود دارد چون جهل دارم و امکان گناه وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همواره سیره‌ی امامان معصوم مدّ نظر باشد، خطا به شدت کاهش می‌یابد. موفق باشید

16649
متن پرسش
سلام استاد حکیم: در سوالی فرموده بودید نظر من در مورد خلفا اینگونه نیست؛ می خواستم بدونم نظر شما در مورد خلفای اهل بدعت چیست؟ با اینکه ما این همه روایت در لعن آنها داریم؟ در حال حاظر بنده با اهل سنت هم در ارتباطم برای همین خواستم نظر درست در مورد خلفا را بدونم!؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در یکی از خاطرات‌شان می‌فرمایند: امام تصور می‌کردند که برادران اهل سنت، احترام خاصی برای معاویه قائل نیستند و از این جهت صراحتاً او را نقد می‌کردند – نه لعن – ولی بعد که به ایشان عرض شد اهل سنت، معاویه را نیز محترم می‌شمارند از آن به بعد حضرت امام از انتقاد به معاویه نیز خودداری نمودند تا این اندازه احترام به برادران اهل سنت را برای خود فرض می‌دانستند. عرایض نسبتاً مفصلی در بحثی که نسبت به آیه‌ی 4 سوره‌ی احزاب در تبیین آن سوره شد؛ خدمت عزیزان شده است. موفق باشید

16646
متن پرسش
با سلام محضر استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما: در روایاتی آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نام حضرت علی علیه السلام را بدون وضو نمی بردند. در این زمینه ماجرایی نقل شده که قدری جای تامل دارد! و آن اینکه روزی حضرت وارد منزل دخترشان شدند حضرت زهرا عرض کرد پدر جان چه شده که امروز احوال علی را نپرسیدی وایشان در پاسخ فرمودند زهرا جان اکنون وضو ندارم و نمی خواهم نام او را بدون وضو ببرم. چطور می شود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که بسیار سفارش بر وضو می فرمودند خود وضو نداشته اند؟ این مسئله برای برخی موجب شبهه شده است. لطفا توضیح بفرمایید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! این حرف‌ها بیشتر، حرف‌های ذوقی است و اساساً طرف می‌خواهد ابرویش را درست کند، چشمش را کور می‌کند. می‌خواهد جناب علی«علیه‌السلام» را بالا ببرد، پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه» را پایین می‌آورد. موفق باشید

16643
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: می خواستم بپرسم نظر شما در مورد زیارت عاشورا چیه؟ آیا فرستادن لعن و این لحن تند را می توان به خدا نسبت داد و گفت حدیث قدسیه؟ اگه حدیث قدسیه چطور می شود بابی انت و امی را توجیه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای حدیث قدسی در این‌جا به معنای آن است که این مطالب از طرف حضرت حق به قلب مبارک امام باقر و امام صادق«علیهماالسلام» القاء شده، ولی با همان موضع‌گیری‌های انسانی آن دو بزرگوار. از طرفی لعن‌ها جهت‌گیری قلب را نسبت به افکاری که حجابِ حضور حقیقت‌اند شکل می‌دهد. در مورد مصداق لعن و جایگاه سلوکی آن، در شرح زیارت عاشورا در کتاب «زیارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسین«علیه‌السلام» عرایضی شده است. کتاب بر روی سایت در قسمت نوشتاری هست. موفق باشید

16641
متن پرسش
با عرض سلام و قبولی طاعات حضور استاد گرامی: استاد آن جا که معصوم می فرماید《نحن صنائع ربنا و خلق صنائعنا》نکاتی را که من از این فرمایش فهمیده ام خدمت شما عرض می کنم خواهشمندم درستی یا نادرستی شان را برایم روشن بفرمایید. 1. یعنی علت حقیقی《وجود》و《هست》و《من》من همان امام است به اذن الله. 2. منظور از فطرت که طبق فرمایش قرآن باید به آن رجوع کنم همان امام است. 3. در نزدیکی به شجره ممنوعه، درحقیقت من توجه ام را از امامم گرفته ام (برگردانده ام).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است که می‌فرمایید با این توجه که امام را یک حقیقت می‌دانیم و نه صرفاً یک شخص. عرایضی در کتاب «مبانی نظری مهدویت» در رابطه با حدیث مذکور شده است. موفق باشید

16630
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامي. پس از بارها خواندن قرآن به همراه ترجمه و بعضا تفسير آن به اين برداشت رسيده ام كه برخي از باورهاي ما چندان مطابق با قرآن نيست. چند مورد را ذكر مي كنم لطفا به تفصيل پاسخ دهيد. 1. فكر مي كنم خدا در قرآن هيچ فردي را مانند حضرت ابراهيم (ع) ستايش نكرده است. ايشان با صفات بسيار نيكو توصيف شده و در چند جا به همه انسانها سفارش شده از مرام ايشان پيروي كنند. يا آيات بسياري به زندگي حضرت موسي (ع) پرداخته و از ايشان به بزرگي ياد شده است. با اين حال مقام ايشان در جان و دل يك شيعه نسبت به مقام ائمه (ع) كه مستقيما اشاره اي به آنها نشده چقدر است. چرا به ما به اين پيامبران الهي كه اينچنين مورد توجه پروردگارند توسل نمي كنيم و سراغي از مزارشان نمي گيريم و به زيارتشان نمي رويم و گنبد و گلدسته درست نمي كنيم؟ من احساس مي كنم نظر شيعيان نسبت به ائمه (ع) با نوعي مبالغه همراه است و با روح حاكم بر قرآن سازگار نيست. مگر اصل دين را نبايد از كتاب آسماني آن گرفت اين مقامي كه ما براي ائمه (ع) متصوريم از كجا نشات گرفته و تا چه حد معتبر است. ادله قرآني ما چيست؟ 2. در بسياري از آيات قرآن هر جا به اقامه نماز سفارش شده بلافاصله ايتاء زكات هم آمده است اما فقه شيعي زكات را در برخي اقلام محدود نموده كه اكثريت مسلمانان در طول عمر خود يك بار هم زكات نمي دهند. چطور مي شود كه انجام يك عمل واجب در قرآن موكدا سفارش شده و در بسياري موارد در كنار فريضه مهمي مانند نماز قرار گرفته اما مسلمانان بسياري با اولي هر روز سروكار دارند و با دومي اصلا نه. از آن طرف وجوب خمس تنها در يك آيه از قرآن آمده اما فقه شيعي دستگاه عريض و طويلي براي آن درست و همه انسانهاي صاحب درآمد را ملزم به پرداخت آن كرده و سهم امام و سهم سادات تعيين كرده است و نيمي از خمس را به جيب روحانيون ريخته است و قس عليهذا. 3. اين نظام توزيع خمس از كجا آمده است. ذي القربي در آيه مربوط به خمس در سوره انفال شده اند همه انسانهايي كه از نسل پيامبر خواهند بود. يعني خداوند براي همه انسانهاي از نسل پيامبر تا قيامت سهم ويژه اي در نظر گرفته است. اينگونه توجيه مي كنند كه زكات بر سادات حرام شده و در عوض خمس به آنها مي رسد. اصلا چرا بين سادات و غيرسادات تفاوت قائل شده اند. در جامعه كنوني چه فرقي بين آنها وجود دارد چرا سادات خمس بگيرند و غيرسادات زكات. آن نيم ديگر خمس كه به روحانيون مي رسد به چه دليل است؟ در زمان ائمه (ع) هم به اين شكل بوده است؟ ائمه (ع) به سادات و مبلغين خمس مي دادند و به بقيه زكات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه دقت‌های قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آن‌جا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» در دعای خود تقاضا می‌کنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانی‌اند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شده‌اند، آن‌هم به همان معنایی که در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن اراده‌ای که در آیه‌ی مذکور مطرح است، غیر از اراده‌ی عمومی است که برای پاک‌کردن همه‌ی انسان‌ها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا می‌فرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهل‌البیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را مأمور کرده و می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آن‌چه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداق‌های زکات در زمان خود رسول‌اللّه «صلوات‌اللّه‌علیه» مشخص گردیده، می‌ماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداق‌های زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن می‌شود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولی‌الامر هستیم و مسلّم اولی‌الامر باید انسان‌های معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آن‌ها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آن‌ها هست که مسلّم خدای هدایت‌گر چنین کاری را نمی‌کند و از طرفی در قرآن اهل‌البیت را به عنوان انسان‌های معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداق‌های خمس به آن‌ها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعه‌ی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهل‌البیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کرده‌اند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعه‌ی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسی‌های مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید

16612
متن پرسش
استاد سلام: در نوشته ای از شما که یادداشت ویژه بود با عنوان «وسعت محبت پیامبر (ص)» ، شما فرمودید که پیامبر (ص) از آنجایی که در مقام توحیدی و حقیقت نوری شان بر تمام ذرات عالم احاطه دارند به اذن خدا پس تسبیح و... آنها را هم می فهمند و درک می کنند، حال با توجه به این نکته، آیا آن آیه از سوره انبیا که اشاره به همراهی کوه وپ رندگان در تسبیح حضرت داوود (ع) را دارد، آیا به همین معنی است و نشان از این حقیقت حضرت داوود (ع) را دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نبوت همه‌ی پیامبران به نحوی با حقیقت نبوت و صاحب نبوت یعنی حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مرتبط است و به نور آن نبوت در امت‌های خود از کمالات آن حضرت به نحو مناسب تاریخ آن امت بهره‌مند هستند. موفق باشید

16615
متن پرسش
سلام علیکم: سوال۱: آیا در تمامی مراحل و منازل سیر و سلوک معیت و همراهی امام لازم است؟ سوال۲: در فرمایش حضرت علی (علیه السلام) که می فرمایند معرفت خدا معرفت من و معرفت من معرفت خداست و در ادامه حب من، حب الله... یعنی چه؟ کدام باید اول حاصل شود؟ حب خداست که باید تبدیل به حب نبی و اهل بیت شود و در ادامه حب و بغض دوستان و دشمنان اهل بیت؟ یا نه برعکس است و از حب معصوم به حب الله می رسیم. در صورتی که می دانیم دوئیتی در کار نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر سالک إلی اللّه در افق انسان کامل باید قرار داشته باشد و از این جهت تفاوت نمی‌کند که با مظاهر تامّ الهی که ائمه هستند به حضرت حق نظر کند، یا با نظر به حضرت حق، متوجه‌ی مظاهر تامّ الهی گردد. موفق باشید

16594
متن پرسش
سلام استاد عزیز از محضر مبارک چند سوال دارم: 1. آیا عارفان و سالکان بزرگ تاریخ در دوران نوجوانی یا جوانی اسیر و همیاتی که ما اکنون درگیر آن هستیم یا رذایل اخلاقی درون آن قلب های عزیز و مبارک بوده است؟ لطفا عوامل و دلایل مثبت یا منفی بودن جوابتان را توضیح دهید؟ 2. حضرتعالی در کتاب حقیقت نوری اهل بیت سلام الله علیهم فرمودید با نظر به مقام نورانیت امام اعمال شرعی خود را انجام دهید. جلوه های نورانیت حضرت علیه سلام بر قلب ما طلوع می کند. لطف بفرمایید چگونه باید به آن مقام نظر کرد؟ 3. استاد عزیز شما در کتب و صوت ها بارها این را متذکر شدید که افق و رویکرد جانتان را افق معصومین سلام الله علیهم کنید. خب لطف کنید اولا برای نتایج بسیار فوق العاده که در کمترین زمان بهترین و عالی ترین نتیجه را ان شاءالله بگیریم کدام ذوات مقدس سلام الله علیهم را افق خود قرار دهیم؟ و مقدمات آن که اگر اشتباه نکنم باید کتابهای مرتبط با سیره ی معصومین سلام الله علیهم را مطالعه نمایم کدام کتاب یا روش را پیشنهادمی کنید؟ با سپاس وافر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرقی نمی‌کند. وقتی بخواهند از مسیر طبع به سوی فطرت بروند، موانع یکی بعد از دیگری ظهور می‌کند. در بیت اولِ غزلِ اول حافظ، عرایضی شده است 2- مکرر عرض شده که نظرکردن با سؤال‌کردن حل نمی‌شود. مثل آن است که سؤال کنید نور را چگونه ببینیم؟ 3- نیاز نیست، روح انسان‌ها قبل از بدن آن‌ها، امامان را می‌شناسد. ببینید با کدام‌یک از آن‌ها بهتر مأنوس می‌شوید، کلّهم نورٌ واحد. موفق باشید

16607
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: می خواستم بفرمایید آیا امام زمان (عج) به ساعت ظهورشان و نیز ساعت قیامت علم دارند یا نه؟ آیا علم حضرت و معصومین (ع) همچون علم خدا لایتناهی ست یا فقط در حدی است که خدا بخواهد؟ از زحمات جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صریحِ سخن ائمه هست که علم‌شان محدود است، به اندازه‌ای است که خدا بخواهد. حتی قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: ای پیامبر! يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (187) درباره قيامت از تو سؤال مى‏ كنند، كى فرامى‏ رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هيچ كس جز او (نمى ‏تواند) وقت آن را آشكار سازد؛ (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است؛ و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمى ‏آيد!» (باز) از تو  موفق باشید

16605
متن پرسش
با سلام: استاد لطف می کنید در مورد این سخن حضرت علی (ع) که فرمودند: «دلها او را به حقیقت ایمان مشاهده می کنند» کمی توضیح فرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرایضی شده است. موفق باشید

16586
متن پرسش
سلام: جایی یه روحانی اگه اشتباه نکنم می گفت که تو قیامت کسانی که اسمشون اسم اهل بیت (علیهم السلام) نباشه، اسم ندارن؛ آیا این درسته؟ و اصلا اسم گذاری باید بر چه مبنایی باشه؟ مثلا خود ائمه مگه چگونه اسم گذاری می کردند! مثلا امام حسین (روحی فداه) اسم دخترشونو میذارن سکینه که تو زبان عربی معنی آرامش میده؛ الان یکی اسمش چمیدونم، مثلا "دلآرام" باشه بده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان آن بوده که از اسامی نیکو برای فرزندان‌مان غفلت نکنیم تا به نحوی به امامان معصوم که خودشان ملاک حق و باطل‌اند، منسوب باشند. موفق باشید

16585
متن پرسش
استاد سلام: با توجه به توضیحاتی که در ارتباط با کلمات مشکات و زجاجه و مصباح در آیات سوره نور فرمودید، اگر مشکات و زجاج و... را در وجود مبارک پیامبر (ص) بدانیم، دیگر انسانها و مخلوقات خداوند چگونه مشکات و مصباح هستند و چه رابطه ای با مصباح و زجاج دارند؟ با توجه به اینکه موجودات دیگر هم مخلوق خداوند هستند. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم، ذیل نور اولیاء که واسطه‌ی فیضِ ربوبی هستند، معنای خود را می‌توانند جستجو کنند و ما نیز می‌توانیم در جمال آن‌ها آثار انوار حق را با همان واسطه‌هایی که در صحنه هستند، بیابیم. مگر شما امروز نور خدا را به مدد حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در جمال حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» مشاهده نمی‌کنید؟ موفق باشید

16579
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در برخی از کتب تان فرمودید که انسان به هنگام نماز باید خود را در برزخ احساس کند از طرفی هم انسان می بایست که خود را در محضر حق ببیند یا به عبارتی توجه خود را معطوف حضرت حق کند یا از طرفی هم در برخی از کتب تان فرمودید که بسیار عالی است که انسان افق خود را افق حضرات معصوم علیهم سلام کند لذا استاد دچار یک سردرگمی شدم.. حال سوالم از حضرتعالی این است که بهترین و کارسازترین روش برای برخورداری از عالی ترین معنویات و نورانیت از «نماز» کدام روش است؟ لطف بفرمایید که آن را دقیقا بفرمایید. ضمنا بنده در حال مطالعه «راز صلاه» آیت الله جوادی آملی هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر این‌ها با هم فرق دارد؟! در حضور برزخی، انسان از گذشته و آینده آزاد می‌شود تا در آن فضا، درکی از نور عصمت اولیاء معصوم پیدا کند – مثل همان‌که در قبر و برزخ مؤمنین با امامان معصوم ملاقات دارند – در فضای نور عصمت، تازه افق شخصیت انسان جهت اُنس با حضرت حق گشوده می‌شود. موفق باشید

16576
متن پرسش
سلام: در جلسه هفتم کتاب «آشتی با خدا» قسمت چگونگی نیل به مقام نبوت آورده اید که (پیامبر 20 سال در غار حرا جهت آزاد شدن از دنیا و اتصال به حقایق خدا تزکیه می‌کردند و این در حالی است که هنوز پیامبر نبودند و پاداششان این بود که بعد از 20 سال وحی بر ایشان نازل شد و به نبوت رسیدند تازه آنگاه تحمل آن برایشان بسیار سنگین بود) این مطلب را چگونه با بحث خلقت نوری پیامبر (ص) و اینکه بر عوالم دیگر نیز پیامبر (ص) بوده اند و خلاصه معارفی که در جامعه کبیره می خوانیم تطبیق می دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده که باید بین نفس ناطقه‌ی حضرت رسول«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» با مقام نوری آن حضرت تفاوت قائل شد. آن‌که نماز می‌خواند و اشک می‌ریزد و روزه می‌گیرد، مقامِ نفس ناطقه‌ی حضرت است تا حضرت در این مقام، با مقامِ نوری خود متحد بمانند و نبوت نیز مربوط به نفس ناطقه‌ی حضرت می‌باشد. موفق باشید

16574
متن پرسش
سلام علیکم: در انتهای سخنرانی‌ نکته پنجم از «ده نکته» فرموده بودید (موقع رحلت امام خمینی (ره) یک روح برزخی به شما گفت حضرت عزرائیل که آمد جان امام را بگیرد امام گفتند من که اینجام) و در واقع هیچ سختی جان کندنی نداشتند با این حال چگونه امیرالمومنین که قابل قیاس با امام هم نیستند در لحظات آخر عمر شریفشان می فرمایند (ای ملائکه با من با مدارا رفتار کنید) و همچنین جریان‌جان دادن حضرت موسی (ع) که با اینکه در بین انیبای قبل از خود اسهل الموت بودند جان دادنشان را به زنده زنده پوست کندن گوسفند تشبیه کردند آیا به این روایات و صحتشان اشکال وارد است یا این دو با هم قابل جمع است؟ ممنون میشوم اگر توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در آن مناجات، برای خود و برای آموزش ما زمینه‌ی بهترین قبض را از طریق عزرائیل در راستای قبض روح از نفس ناطقه‌شان فراهم می‌کنند، وگرنه حضرت عزرائیل با نظر به مقام نوریِ حضرت جهت قبض، از حضرت اذن می‌گیرند. ظاهراً آن روایت مربوط به یکی از یاران رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باید باشد و یا پیام بسیار عمیق توحیدی دارد که قبضِ از مقام توحیدِ فعلی به مقام توحیدِ ذاتی است. با این‌همه جایگاه عرفانی حضرت امام را نباید کم گرفت. موفق باشید

16540
متن پرسش
با عرض خسته نباشید و سلام خدمت جناب طاهرزاده: ببخشید یک متنی در سایتی خواندم که به نظرم مقداری از آن اشتباهست. خواستم اگه امکان داره نظرتان را در مورد آن بدهید که به نظر شما چه ایرادی دارد؟ متن: اگر توحید ما قوی شد و خدای مهربان را آنگونه که باید از راه دل و از طریق صفات او جل جلاله و عظم شأنه بشناسیم نه از طریق ذات که اسماء حق تعالی نیز در ذات او فانی اند. «لا تفکروا فی ذات الله، بل تفکروا فی صفات الله» تا آنجا که قلبمان مملو از عشق به خدای مهربان شود و هرچه و هر که غیر اوست را در آن جای ندهیم که قلب «حرم الله» است و با این توضیح که اگر خدایی ها را دوست بداریم، و هر که و هرچه را بخاطر خدا دوست بداریم همان دوست داشتن، عشق به خداست و خدایی است، مانند دوستی و محبت به آل الله (سلام الله علیهم)، که محبت ولایت همان محبت و عشق به خداوند است. و همچنین محبت به والدین و اولیاءالهی که منافاتی با محبت به خدا ندارد. ببخشید آقای طاهرزاده نظر شما چیست؟ به خصوص در مورد اون قسمت ِ شناخت صفات نه شناختِِ ذات. به نظر شما آقای طاهرزاده، نویسنده این متن ممکن است در مسایل عرفانی وارد باشد یا نه این سخن ها مربوط به کسانی با تفکرات غیر مربوط به عرفان است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف درستی نیست که بگوییم شناخت حضرت حق با صفات او، برتر از شناخت او از طریق اسماء است. حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «نَحْنُ‏ وَاللَّهِ‏ اسْماءُ الْحُسني»؛[1] چون خداوند مى‏ فرمايد: «وَلِلّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛[2] براى خداوند اسماء حسنايى هست، پس او را از طريق آن اسماء حسنا بخوانيد. وقتی حضرت صادق«علیه‌السلام» مى ‏فرمايند: به خدا سوگند ماييم آن اسماء حسنايى كه خدا فرموده او را از طريق اسماء حسنا بخوانيد؛ در واقع حضرت در اين سخنِ بسيار مهم خود مى‏ خواهند ما را راهنمايى كنند كه از طريق مصداق اسماء الهى و محل ظهور جمال خاص پروردگار مى ‏توانيد با خدا مرتبط شويد. ظاهراً نویسنده‌ی آن متن متوجه‌ی جایگاه اسماء و صفات خداوند نیستند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- مستدرك‏الوسائل، ج 5، ص 229.

[2] ( 2)- سوره‏ى اعراف، آيه 180.

16538
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول، از محضرتان دو سوال داشتم: اگر بخواهم سالیان دراز سیر و سلوک را با میانبر طی کنم، به نظر حضرتعالی چه کار باید انجام دهم؟ و دیگر اینکه چرا با وجود این همه سالک، کار انقلاب با موانع مواجه است و حضرت ظهور نمی نمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ، میانبر در سلوک، رعایت حرام و حلال الهی است در عین حفظ روحیه‌ی استکبارستیزی. ما نمی‌دانیم مصلحت ما چیست که حضرت هنوز اراده‌ی ظهور ندارند! ولی می‌بینیم که به حقّ در حرکات و الفاظ و سکنات نایبش یعنی حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» به‌خوبی حضور دارند. موفق باشید

16547
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات و آرزوی توفیقات روز افزون: با توجه به ظرفیت بوجود آمده در این زمان برای تبیین حب به نظر شما اولا می توان حب را دستگاه مند ارائه داد؟ ثانیا چه کتبی را برای تبیین این مسئله پیشنهاد می کنید؟ التماس دعا در لیله مبارکه قدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16546
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به حدیثی که چند وقت پیش استاد فاطمی نیا نقل کردند (به مضمون) شخصی در نزد معصوم اینگونه دعا می کرد «اللهم الرزقنی المصیبه و صبر علی المصیبه» امام معصوم فرمودند چرا اینگونه دعا می کنید؟ و آن شخص گفت چگونه دعا کنم؟ حضرت فرمودند: «اللهم الرزقنی العافیه و شکر علی العافیه» 1. این حدیث جنبه عمومیت دارد یا برای شخص خاص با استعداد و ظرفیت خاص است؟ 2. آیا رجوعی بالاتر از این هم وجود دارد؟ به چه معنا؟ 3. منظور از مصیبت همان البلاء للولی می باشد که آنها در طلب آن هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه باید تقاضای عافیت از خدا داشته باشیم حتی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند در شب‌های قدر از خدا عافیت طلب کنید. موفق باشید

16543
متن پرسش
با سلام: 1. ببخشید آیا در حال فنای ذاتی، عین ثابت باقی می ماند یا نه؟ آخه علامه حسن زاده و آیت الله رمضانی نظرشون اینه که باقی می ماند ولی متوجه شدم که علامه طهرانی میگه در حال فنا، حتی عین ثابت هم باقی نمی ماند و حتی در این مساله با علامه طباطبایی چند جلسه بحث داشتند چون علامه طباطبایی هم موافق با باقی ماندن عین ثابت بودند که در نهایت علامه طباطبایی نظر ایشان را قبول کردند. به هرحال بنده گیج شدم. لطفا بفرمایید کدام درست است؟ 2. در کتابی خواندم که حضرت ابراهیم (ع)، فنای اسماء و صفات یا به عبارتی توحید اسماء و صفات برایش به صورت مقام و ملکه شده بود ولی فنای ذاتی به صورت حال برایش پیش می آمد و مقام نشد. البته در آن دنیا، مقام فنای ذاتی برای ایشان حاصل می شود. خواستم بپرسم آیا این حرف درست است؟ 3. پیامبران امت های گذشته تا چه درجه ای رشد می کردند؟ آیا به پایان سفر اول یا فنای ذاتی می رسیدند؟ مقام بقاء چطور؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در فنای ذاتی، انسان از خود فانی و به حق باقی است و چنین احساسی حتماً با بقای عین ثابته‌ی سالک همراه است، ولی او خود را که همان عین ثابته‌اش می‌باشد، ابداً مدّ نظر ندارد ولی عین ثابته‌ی او به حقّ باقی است و او به نور حق می‌بیند و می‌شنود بدون آن‌که آن حالت را به خود نسبت دهد. اگر اختلافی هست، اختلاف در تعبیر است 2- با توجه به آن‌که در آیه‌ی 260 سوره‌ی بقره، حضرت ابراهیم مأمورند تا به اراده‌ی الهی آن 4 پرنده‌ی ذبح‌شده و مخلوط‌شده را بخوانند و آن‌ها به صورت زنده به سوی حضرت برگردند تا حضرت ابراهیم به مقام احساسی بشود که حضرت حق مردگان را زنده می‌کند؛ حضرت در مقام فنای ذاتی قرار دارند 3- ما در سوره‌ی واقعه در توصیف مقام مقربین که در مقام بی‌واسطه با حضرت حق هستند در توصیف امت‌های گذشته داریم: «ثلة من الاولین و قلیل من الاخرین» که مقربینِ در امت آخر، یعنی حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» اولیاء معصوم هستند. و سوره در توصیف امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» است. از این جهت باید متوجه بود که مقربین در امت‌های گذشته، کم نبوده‌اند. موفق باشید

16532
متن پرسش
با سلام: با عرض پوزش. چطور در حدیث داریم که چهار زن برتر بهشت، آسیه (س) و مریم (س) و خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) هستند. ولی اسمی از حضرت زینب (س) یا رقیه یا معصومه (س) نیامده با وجود اینکه شما گفتید امم گذشته از پیامبران گرفته تا ... همه مظهر یک یا چند اسم خاص خداوند جلت عظمته بوده اند ولی فقط امت پیامبر (ص) جامع همه اسماء الهی و مظهر اسم الله بوده اند. پس چطوری میشه قضیه بین حضرت آسیه (س) و مریم (س) با حضرت معصومه (س) و زینب (س) را حل کرد که چرا نباید حضرت معصومه (س) و زینب (س) جای حضرت مریم (س) و آسیه (س) باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حضرت معصومه و حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیهما» ذیل نور حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» قرار دارند و به نور آن حضرت، در این تاریخ که تاریخِ محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است ظهور کردند. موفق باشید 

16531
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. ببخشید: 1. گاهی اوقات بعضی ها می گویند که سعه وجودی انسان ها با پیشرفت و ترقی در دو جنبه علم و عمل، زیاد می شود و گاهی بعضی دیگر می گویند که هر کسی یک سعه وجودی ثابتی دارد و به هیچ وجه نمی توان ان را کم و زیاد کرد. اخر آقای طاهرزاده من گیج شدم. لطفا کمکم کنید که سرانجام آیا سعه وجودی انسان کم و زیاد می شود یا نه؟ و اگر جواب مثبت است لطفا بگویید چگونه؟ 2. آیا معنای اصطلاح سعه وجودی با اصطلاح عین ثابت فرق می کند؟ لطفا توضیح دهید؟ 3. ببخشید آیا این حرف صحیح است که بگوییم ما در این زمان که از نعمت تفکرات و نظریات ابن عربی و ملاصدرا و ... مطلعیم، پس عرفان و خداوند و هستی و ... را بهتر از رسول اکرم (ص) و اهلبیت (ع) شناختیم؟ آخر آن ها که به این شکلی که ما اکنون از ابن عربی ها و ملاصدرا ها بهره بردیم، آن ها که بهره نبردند. لطفا توضیح بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود ممکن‌الوجود است و هرکس دارایِ امکان خاص و یا سعه‌ی خاصی است که همان «عین ثابته‌ی» اوست و هرکس باید تلاش کند به نور محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سعه‌ی خود را در مقام امکان از قوه به فعل درآورد. مسلّم یک خانم با وسعت‌دادنِ امکان خود، مرد نمی‌شود ولی می‌تواند زنِ خوبی بشود. و هرکس از جمله ملاصدرا و محی‌الدین اگر در راه سلوک إلی اللّه قرار گیرند، خود را جیره‌خوار سفره‌ی محمد و آل‌محمد«علیهم‌السلام» می‌دانند. سگ کیست کسی بتواند حتی خود را در عرض آن ذوات مقدس قرار دهد، چه رسد بخواهد از آن بزرگانِ بزرگ برتر باشد! موفق باشید

نمایش چاپی