بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15091
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: اگر قیامت همین الان است و پیامبر (ص) می فرماید «الان قیامتی قائم» آیا می شود گفت که بعضی ها برزخ ندارند و وقتی رحلت کردند در قیامتند چون طبق قاعده ما می شویم قیامت نه می رویم قیامت، و برزخ هم برای این بود که ما را پاک کنند حال کسی که پاک پاک است پس باید وقتی رحلت کرد قیامتی شود نه برزخی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. یعنی امثال ملاصدراها از آثارشان پیدا است که در همین دنیا، برزخ خود را طی کرده‌اند و به تجرد قیامتی رسیده‌اند. به همین جهت قرآن می‌‌فرماید: «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فيهِ أُخْرى‏ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ» (68/ زمر). در این آیه روشن می‌کند که عده‌ای فوق نفخه‌ی صور هستند و نفخه‌ی صور به آن‌ها برخورد نمی‌کند تا به قیامت‌شان منتقل کند، زیرا در قیامت هستند. که در روایت، مصداق کامل این نوع افراد را اهل‌البیت«علیهم‌السلام» می‌داند. موفق باشید

15083
متن پرسش
سلام استاد: نوکرتم. شبهه ای برام پیش اومده: الان جدیدا یه عده میگن آقا صددرصد پرچم انقلاب رو میده به امام زمان (عج). یه عده دیگه ام که بیشترشون طرفدار روحانی اند میگن نه. امکان داره رهبر بمیره و نتونه برسونه. پس رهبر بعدی میرسونه و... خود روحانی ام گفت اینو. یه عده دیگه ام میگن. حضرت امام خودش گفته بوده بعد از من سیدی این انقلاب رو به دست صاحب اصلیش می رساند... حالا من گیج شدم. کدومو باور کنم؟ کی راست میگه. هرکدومشون یه ذره راس میگن یه ذره اشتباه. خیلی ذهنم درگیر شده. حدیث کذب الوقاتون چیه پس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هرچه می‌بینیم نور حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» را در کلام و قلب مبارک حضرت آیت اللّه‌خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» می‌بینیم. و از حضرت حجت«علیه‌السلام» تشکر می‌کنیم که بر ما منت گذاشته و چنین نایبی را در این تاریخ، پرورانده است. بقیه را هم به عهده‌ی حضرت حجت«سلام‌اللّه‌علیه» می‌گذاریم. حضرت این ملت را رها نمی‌کنند، آقا از این ملت گله ندارند، ایشان ضعف‌های کوچک را به چیزی نمی‌گیرند که از مددهای بزرگ ما را محروم کنند. موفق باشید

15082
متن پرسش
سلام: بنده در ارتباط با ظهور حضرت ولی عصر (عج) به یک مشکل اساسی خوردم، اگر بلا و مصیبت عامل پرورش روح است و موجب می شود آدم با بلا و مصیبت ترقی پیدا می کند چه نیازی به ظهور حضرت حجت (عج)؟! عذر می خواهم، می دانم شاید این سوال خیلی در ظاهر امر دم دستی و سطح پایین به نظر برسد و بنده می دانم واسطه فیض آسمان و زمین وقتی در صحنه حضور یابد خیلی اتفاق های دیگری برای رشد انسان می افتد، و من قبل ها در کتابهای شما بزرگوار آنها را مطالعه نمودم ولی نمی دانم اگر می گویند به اصطلاح شیعه آل علی (ع) قرار نیست آب خوش از گلویش پایین رود و همین بلا و مصیبت ها آدمی را بالا می برد دیگر چه نیازی به حضرت حجت (عج) که ایشان بیایند و مصیبت های عالم را کم نمایند؟ کشتار فجیع در سوریه، بوسنی و.... موجب می شود مقام مسلمانان بالا رود چرا باید با این فجایع مبارزه شود، شاید این تفکر، تفکر انجمن حجتیه ای باشد ولی وقتی کسی در جوانی عزیزی مثل مادر یا هر کس دیگر را از دست دهد و یا آدمهایی را اطرافش می بیند که زجر بیماری و.... می کشند و در جواب همه این سوال ها می گویند اینها یا کفاره گناهان است یا مقام و ترقی برای مومن! به این نتیجه می رسد! آیا این درست است که فکر کنیم اینها بازی روزگار است که گاهی مسلمانان بر کافران پیروز می شوند و گاهی بالعکس و دنیا در این کشاکش است و در این کشاکش مسلمانان مقام و ترقی می یابند و نیازی دیگر به وجود منجی نیست؟ به نظر شما با این استدلال داعش در حق مسلمانان لطف نمی کند؟ عذر می خواهم این سوال رو پرسیدم اما چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود تلاش کنید با رشد معارف اسلامی این نوع سؤالات را با عمق بیشتری حلّ کنید. ابتدا کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» و سپس مباحث «مکارم الاخلاق» را که روی سایت هست را دنبال بفرمایید. موفق باشید

15078
متن پرسش
با سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی: در رابطه ی با اهمیت بحث موسیقی و درگیری اجتماع و خصوصا نوجوانان و جوانانی که فدایشان بشوم، سؤالاتی داشتم. بنده طلبه هستم استاد. ۱. کتب و مقالاتی در جهت اطلاعاتی در باره ی موسیقی می خواستم، همراه با نظرات، از جهت فقهی، اخلاقی، عرفانی و علمی. ۲. مقام معظم رهبری در کتابی در رابطه با هنر و موسیقی می فرمایند: (قریب به مضمون) موسیقی هایی هست که یک عارف باید بلیط تهیه کند و به آنجا برود و گوش کند. این جمله رهبرم چه توضیحی دارد، با توجه به فرمایش شما که فرمودید، باید از خیال عبور کنیم، و کلمه ی «عارف» در فرمایش آقا. با تشکر، خدا خیرتان بدهد التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد صاحب‌نظر نیستم. به طور پراکنده مطالعاتی داشته‌ام. به همین جهت هم عرض کردم در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» چنین کاری وجود نداشته است 2- اگر جایگاه سخن حضرت آقا گفته شود، احتمالاً به این نتیجه خواهیم رسید که نظر به نکته‌ی خاصی دارند زیرا خودِ ایشان منکر این بودند که با موسیقی، مرتبط بودند. موفق باشید

15074
متن پرسش
سلام آقا جان: من یه سواله که خیلی وقته زهنم رو مشغول کرده. این که چرا از امام زمان (عج) خیلی کم در تلویزیون گفته میشه، از شرایط ظهور و چجوری خودمون رو برای امام زمان (عج) آماده کنیم؟ تلویزیون وسیله ای است که همه دسترسی بهش دارن، با زدن یه شبکه برای امام زمان (عج) یا اهل بیت (ع) آیا برای این نظام بهتر نیست که نظام طرف صاحب اصلیش بره نه طرف غیر از اسلام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مردِ این کار که بتواند به زبان این تاریخ و ذیل نگاه حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» موضوع را طرح کند؛ نداشته باشند. موفق باشید

15052
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر لطفا بفرمایید آیا صحیح است بگوییم که انسانی که هنوز در درجات کمال نرسده و هنوز در ابتدای سلوک است، همانطور که به معنویت نیاز دارد به برخی از موسیقی های مجاز نیاز دارد؟ شنیده ام برخی از عرفا موسیقی مجاز را گوش می دادند، اگر صحیح است، علت آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی اهل‌البیت در هر صورت نظر به موسیقی ندارد و انسان را در نهایت متوقف می‌کند زیرا سالک از یک مرحله‌ای باید از صور ذهنی عبور کند، در حالی‌که حوزه‌ی موسیقی صور ذهنی است. موفق باشید

15058
متن پرسش
سلام استاد: امام رضا علیه السلام رو خیلی دوست دارم! چی کار کنم؟ شب ها خوابم نمی بره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عشق به آن حضرت بمیرید هم ضرر نکرده‌اید. شما به موقع به رختخواب بروید و باقی را به عهده‌ی خدا بگذارید. موفق باشید

15024
متن پرسش
با عرض سلام خمت استاد گرامی: آیا سفر معراج پیامبر (ص) مربوط به سفر سوم می شود و آیا می شود گفت در سفر دوم علم به اعیان ثابته حاصل می شود و بعد در سفر سوم اعیان خارجی متناسب با اعیان ثابته ای که علم به آنها حاصل شده رویت می شود که ملکوت اشیا را شامل شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف خوبی است. باید تفصیل داده شود. موفق باشید

15023
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: 1. با توجه به اینکه می گوییم در عالم غیب گذشته و آینده یک جا جمع است در خصوص بدن برزخی و قیامتی کسی که هنوز در دنیاست می گوییم الان هست منتها کامل نیست این چگونه قابل توجیه است؟ 2. در رویای صادقه که فرد آینده را می بیند مربوط به قوس نزول است؟ اگر چنین است این با اینکه می گوییم در قوس نزول تعین نیست چگونه قابل جمع است؟ 3. در معراج پیامبر (ص) اوصاف بهشتیان و جهنمیان را که می بینند اوصاف کلی را می بینند و یا بهشت و جهنم شخص خاص را می بینند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام گذشته و آینده‌ی انسان در عالم برزخ در نفس او جمع است 2- انسان در خواب با خودش روبه‌رو است که قوس نزول را پشت سر گذاشته است 3- برای رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» کثرت و وحدت یک‌جا جمع است و لذا تک‌تک افراد در آن‌جا برای حضرت مشخص‌اند. موفق باشید

15042
متن پرسش

سلام استاد: درباره مسئله اربعین شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی می فرمایند بحث اربعین فقط بحث زیارت است نه بازگشت اسرا به کربلا و یا دیدار با جابر انصاری. در حالی که حتی در مراسم های سوگواری در محضر رهبر هم، روضه بازگشت اسرا به کربلا خوانده شده. آیا نظر شهید مطهری درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک نظر همین نظرِ شهید مطهری است با توجه به این‌که معتقد باشیم اُسرا حدود یک‌ماه یا بیشتر در شام مانده‌اند. ولی اگر معتقد باشیم حدود ده روز بیشتر در شام نمانده‌اند، امکان آن هست که در همان اربعینِ اول به کربلا مشرف شده باشند. موفق باشید

15031
متن پرسش
سلام: فرمودین مولای ما در مقام ولایی خود در تمام زمان ها حاضر بوده اند مساله بر من مشتبه شد. آیا منظورتون اینه که نفس ناطقه حضرت رسول (ص) یا مولا علی (ع) در اتحاد با اون مقام عالیه... ساری در همه مواطن حتی گدشته و آینده میشه؟ یا اون مقام رو فقط منظورتون هست که در همه زمان ها حاضره بدون اینکه نفس ناطقه معصومین هم در همه زمان ها حاضر باشه و آیا انسان های دیگر هم میتونن در اتحاد با اون مقام به این درجه برسن؟ که حاضر در ازمنه و امکنه بشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صاحب اصلی مقام ولایت و نبوت، رسول خدا و علی مرتضی«علیماالسلام» هستند و حتی انبیاء، مقام ولایت و نبوت خود را از خزینه‌ی نبوت و ولایت آن دو بزرگوار دارند. عنایت داشته باشید نفس ناطقه‌ی آن دو که از مادرشان شروع شده است، مظهر کامل حقیقتِ ولایت و نبوت است. مفصلِ این بحث را محی‌الدین با دلایل بسیار خوبی در فصوص مطرح کرده است. موفق باشید

15017
متن پرسش
با سلام: 1. با توجه به این که انسان در عهد الست در مقام جمعیت بوده و در واقع آن مقام جمعیت هیچ یک از تعینات نازله نیست چطور انسان آن پیمان و موطن را به یاد خواهد آورد؟ آیا باید بگیم انسان به اعتبار باطن و ابعاد برتر خودش در اون موطن حاضره به حضور جمعی و این مرتبه نازله با اون مرتبه حقیقی یک حقیقت هستند به شدت و ضعف؟ 2. فرمودین در جلسات حرکت جوهری که انسان با رسیدن به مقام جمعیت، محیط به زمان و مکان میشه و میتونه در آینده تصرف کنه؟ آیا چنین انسانی قابلیت تصرف در گذشته رو هم داره مثل حدیثی که گفته شده امام علی (ع) در کشتی نوح حاضر شد و آن شیطانی که قصد خراب کردن کشتی داشت را راند؟ 3. اگه جواب شما به سوال بالا مثبته این با مساله «لا تکرار فی التجلی» چطور جمع میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در توحید، کثرات در وحدت فانی هستند و هرکس در آن مقام خود را احساس کند، احساسی به وسعت آن مقام دارد 2- مولای ما در مقام ولایی خود، در همه‌ی زمان‌ها حاضر بوده‌اند و در واقع صاحب اصلی ولایت آدم و نوح و ابراهیم«علیهم‌السلام»‌اند و این موضوع ربطی به تکرار در تجلّی ندارد. موفق باشید

15013
متن پرسش
سلام: 1. من با توحه به کتاب مبانی مهدویت شما. فهمیدم که اصلا اصل اینه که ما با روح حضرت ارتباط پیدا کنیم. ولی حالا اگه ما خوب باشیم ممکنه جسم حضرت هم برای ما ظاهر بشه و ما ببینیمشون ایشالا؟ 2. قوربان شما بشوم استاد که با نوشتن این کتاب ما رو مشتاق تر کردید. و شبهاتمون رو جواب دادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید حقیقت مولایمان، نور مقدس آن حضرت است. ولی گفت: «گوشم شنید قصه‌ی ایمان و مست شد / کو سهم چشم، صورت ایمانم آرزوست». آری! چقدر شیرین است رؤیت جمال او، زیرا که گفت: «ای لقای تو جواب هر سؤال / مشکل از تو حلّ شود بی‌قیل و قال». خدای را شکر که در آینه‌ی نایب ایشان یعنی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» می‌توان او را احساس کرد و حقیقتاً معنای حل‌ّ‌شدن مشکل بدون قیل و قال را احساس نمود. موفق باشید

15006
متن پرسش
سلام و خدا قوت: راستش مدتیه که سوالی ذهنم رو در گیر کرده و نمی تونم جوابش رو پیدا کنم، ممنون می شم اگه کمکم کنید: 1. آیا می شه گفت لازمه ظهر اجتماعی حضرت اتفاق افتادن ظهور شخصی برای عده ای (313 نفر) هست؟ یعنی قلب این عزیزان ابتدا پذیرای ظهور می شه و بعد از آمادگی اون ها ظهور اجتماعی اتفاق می افته؟ 2. اگه اینطوریه تفاوتی بین ظهور شخصی و اجتماعی هست؟ 3. 313 نفر یاران خاص امام (عج) آیا فقط مربوط به یک زمان هستند یا انسان هایی از کل دوران تاریخ هستند که رجعت برای اون ها اتفاق می افته؟ ممنونم از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- احتمالاً همین‌طور است که وقتی امثال حضرت امام و آیت اللّه خامنه‌ای‌ها و زکزاکی‌ها به صحنه آمدند، مولایمان حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» امیدوار می‌شوند که امکان ظهورشان در حالِ فراهم‌شدن است 2- ظهور اجتماعی حضرت مورد بحث است، ظهور فردی آن عزیز که همیشه برای عده‌ای بوده است 3- احتمالاً باید همه با هم در آن تاریخ جمع باشند. موفق باشید

15005
متن پرسش
بسم الله و سلام عليكم استاد گرامی: به راستی دارد چه خبر می شود؟! ما که اجمالا می دانیم آخرالزمان چه طور می شود اما نمی دانم چه طور می خواهیم این بلاهای عجیب را از سر بگذرانیم! تازه خدا به داد بقیه مسلمانان و بشریت برسد! الأمان الأمان من جور الزمان! http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/19/993917/ http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/26/1000583/
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. خداوند ظرفیت جهان را برای برآورده‌شدنِ هوس‌ها و اسراف‌های ما خلق نکرده است و اگر ما به‌جای کنترلِ مصرف، به چیزهایی رو آوریم که به ظاهر جواب مصرف‌های غیر قابل کنترلِ ما بخواهد بدهد، درستْ نتیجه عکس می‌شود. موفق باشید

14986
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: ان شاءلله بنده هفته آینده عازم مشهد مقدس هستم و نایب الزیاره همه دوستان، استاد عزیز جهت استفاده بیشتر از این فرصت و انس بیشتر با امام رضا (ع) و بهره بیشتر بردن از این زیارت، اگر توصیه ای دارید لطفا در اختیار بنده حقیر قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی ندارم جز این‌که فراموش نکنید حقیقتاً به زیارت امامی می‌روید که امکانِ قرارگرفتن در معرض پرتو نورِ عصمت، برای شما هست. بعد از اذن دخول و زیارت به همان شکلی که در مفاتیح هست، نماز جعفر طیّار در هر روز از روزهای زیارت فراموش نشود. در هر روز گویا روز اول است، تمام آداب را به‌جا می‌آورید. و در هر عصر با زیارت جامعه‌ی کبیره، حضرت را زیارت کنید. و قبل از اذن دخول با این ابیات زیارت را شروع کنید:

«دل همیشه غریبم هوایتان كرده است / هواى گریه پایین پایتان كرده است 

 وَ گیوه ‏هاى مرا رد پاى غمگینت / مسافر سحر كوچه هایتان كرده است

 خداش خیر دهد آن كسى كه بال مرا / كبوتر حرم باصفایتان كرده است 

 چگونه لطف ندارى به این دو چشمى كه / كنار پنجره‌هایت صدایتان كرده است؟

 چگونه از تو نگیرم نجات فردا را / خدا براى همین ها سوایتان كرده است 

چرا امید ندارى مدینه برگردى / مگر نه آنكه خدا هم دعایتان كرده است

 میان شهر مدینه یگانه خواهرتان / چه نذرهاى بزرگى برایتان كرده است

 تو آن نماز غریب همیشه ‏ها هستى / كه كوچه‏ هاى خراسان قضایتان كرده است

سپیده ‏اى و به رنگ شفق در آمده ‏اى / كدام زهر ستم جابجایتان كرده است»

علی اکبر لطیفیان. موفق باشید

14978
متن پرسش
سلام: 1. یکی از اولیای خدا می فرمود : ذکر و دستورالعمل را ولی خدا با اجازه ی وجودی که دارد باید بدهد تا منشا اثر باشد، و الا این همه ذکر و عمل وجود دارد که اگر شما انجام بدهید به نتیجه نمی رسید. (این حرف تا چه حد درست است ؟) 2. استاد میشه خواهش کنم بر همین اساسی که در نکته ی 1 گفته شد، به بنده دستوری بدهید (با همان اجازه وجودی) در مورد اینکه اهل بیت دست بنده رو بگیرند و به کلی از هوی نفس بیرون بکشند. و ما را به آن هدف اصلی خلقت برسانند. اصلا به کدام معصوم و با چه طریقی متوسل بشیم؟ 3. میشه یک راه توسلی به حضرت رضا (ع) یا امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) بفرمایید که ما دائم داشته باشیم تا برای حوایج مادی و معنوی به آن متوسل بشیم. نماز و دعا زیاد وارد شده، اما یک دستوری بفرمایید که به نتیجه برسیم و جوابمان را بدهند. 4. به بعضی از علما خیلی علاقه دارم، می خواستم ببینم چطور میتونم از اینها کمک بگیرم و متوسل بشم. به آنهایی که به قبرشان دسترسی دارم چه کنم و به آنهایی که دسترسی ندارم؟ 5. یک سول دیگر: شنیده ایم که خداوند به هر کسی با توجه به ظرفیت و استعداد آن شخص عنایت می کند و آن را به مقاماتی که در حد اوست می رساند. حال ما چه کنیم که این ظرفیت وجودی و استعداد ما بیشتر شود؟ 6. از کجا بدانیم که تا چه زمانی باید استقامت داشته باشیم در راه سیر و سلوک؟ چون واقعا انسان بعد از یک مدت چون عنایت ویژه ای نمی شود و به چیزی نمی رسیم و هم شیطان و هم جامعه در تلاش دور کردن انسان از انسانیت هستند و هم اینکه دسترسی به ولی خدا نداریم تا مستقیما خدمت ایشان باشیم، حال چه کنیم؟ مثلا حسینقلی همدانی در حرم امام علی علیه السلام وقتی آن کبوتر را دید که 22 مرتبه آمد و آن نان خشک را خورد کرد، فهمید که باید 22 سال استقامت داشته باشد. من از کجا بفهمم که چقدر دیگه تلاش کنم؟ بالاخره زمانه ما با زمانه آنها خیلی متفاوت است و ما هم با آنها خیلی فرق می کنیم. 7. آیت الله شجاعی در چراغ هدایت می فرمود: به این نمازها و اعمال خودتان دل خوش نکنید، با اینها و با این وضعی که در خودمان می بینم به هیج جا نمی رسیم فقط باید عنایتی از سوی اباعبدالله بشود تا نجاتتان دهد. خیلی روی این حرف تاکید داشتند. سوالم این است که چگونه عنایت را دریافت کنیم؟ چه عملی؟ چه مدتی؟ چه قدر؟ و در جایی دیگر فرمودند به هر حیله ای شده در دل صاحب الزمان جا پیدا کنید. یعنی چی کار کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر حال باید رجوع ما به حقیقت، رجوع وجودی باشد. اگر استادی بتواند در این مورد کمک کند بسیار خوب است 2- بنده برای خودم و جنابعالی شرح حدیث «جنود عقل و جهل» از حضرت امام را توصیه می‌کنم 3- فدای آن عزیزان شوم، زیارت و یاد آن‌ها اگر مدّ نظر قرار گیرد، وظایف عبادی ما تأثیر خود را خواهد داشت. پیشنهاد می‌شود در این مورد کتاب «چگونگی فعلیت‌‌یافتن باورها» را مطالعه فرمایید 4- به یاد آن‌ها عبادت کنید به همان شکل که در آن گتاب عرض شده است 5- راضی به رضای خدا باشید 6- با ارادت به نایب امام زمان یعنی حضرت آیت اللّه العظمی سید علی خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» الهامات لازم، سراغتان خواهد آمد 7- در زیارت حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» اگر برایتان امکان دارد، سالی یک‌مرتبه کوتاهی نکنید و در روز جمعه زیارت مولایمان حضرت صاحب‌الامر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را به همان شکل که در مفاتیح هست، عمل کنید. موفق باشید

14979
متن پرسش
با عرض سلام: وقتی خداوند قادر و حکیم است و برای مخلوقاتش کفایت می کند؛ سوالم این است من که پسری حدود 24 ساله ام و مجرد و طبق گفته صاحب نظران نیاز جنسی و ازدواج یکی از نیازهای اولیه انسان است مثل آب و غذا و ... به هر حال چرا خداوند قادر، زندگی من و بسیاری مثل مرا طوری قرار نداد که مثلا در سن 17 ، 18 سالگی ازدواج کنیم و از مفاسد و خطرات تاخیر در ازدواج آن هم در این دوره و زمانه بیشتر مصون بمانیم؟ البته من به ارادی و اختیاری بودن کارهایم اعتقاد دارم و دستور قرآن در مورد عفت پبشه کردن را می دانم اما آیا در به گناه افتادن ما در اثر تاخیر در ازدواج خیر و مصلحتی است که در ازواج به موقع و به گناه نیفتادن نبود؟ با تشکر فراوان و آرزوی توفیق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این شرایط یکی از نمونه‌های ظلمات آخرالزمانی است که جوانان ما با کوتاهی‌های امثال ما گرفتار آن شده‌اند. خداوند شرایط تکوینی عالم را مطابق دستوراتی که داده فراهم نموده ولی ما مردم آن‌طور که باید عمل نمی‌کنیم، هرچند امثال شما با عفتی که خرج می‌کنید، نتایج فراوانی می‌گیرید. موفق باشید

14942
متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و گرانقدر، عارف بزرگ امام خمینی (قدس سره الشریف) جملاتی دارند به این مضمون که انسان تا زمانی که خود را اصلاح نکرده باشد. نباید دیگران را اصلاح کند. من طلبه تا زمانی که خود را اصلاح نکرده ام نباید به کارهای تبلیغی و اصلاح دیگران فکر کنم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است، مگر آن‌که ما در زیر سایه‌ی قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» سخنان آنان را اظهار کنیم بدون هیچ ادعایی. موفق باشید

14941
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار: سوالی داشتم. با توجه به این دو روایت سوالی در ذهنم هست که با این حساب اشخاصی مثل سلمان و امام خمینی و مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی از یاران امام حسین علیه السلام پایین ترند حتی از حر و اون غلام سیاه لطف. کنید توضیح بدید منظور اهل بیت از اینکه در طول تاریخ یارانی مثل یاران امام حسین نمی شناسند چیست؟ 1. حضرت امام حسين عليه السلام شب عاشورا در سخنراني خود فرمود: ... فاني لا أعلم أصحابا أوفي و لا خيرا من أصحابي و لا أهل بيت أبر و أوصل من أهل بيتي؛ فجزاكم الله خيرا . «من اصحابي بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمي دانم و اهل بيتي نيكوتر از اهل بيت خود نمي دانم، پس خداي متعال شما را جزاي خير دهد.» ( بحار الانوار ج 44 ص 316 سطر اول ، لهوف ص 142 ترجمه محمد جواد مولوي نيا ، انتشارات سرور ، چاپ سوم ،1388، امالي شيخ صدوق، ص 221 ، مجلس 30 و ارشاد مفيد، ج 2، ص 93 ) 2. حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: روز عاشورا حالاتي براي اصحاب اماما حسين عليه السلام پيش آمد كه پرده ها و حجابها كنار رفت و اصحاب امام حسين عليه السلام مقامات اخروي خود را مشاهده كردند و براي همين مشتاق شهادت بودند. ( بحار الانوار ج 44 ص 297 باب 35 ح 1 چاپ ايران ) 2. در روايت است كه حضرت امير المؤمنين وقتي به جنگ صفين مي رفتند، به سرزمين طف رسيدند، ابن عباس مي گويد من همراه امير المؤمنين بودم و حضرت با سرنيزه اشاره كرد فرمود: «ههنا مناخ ركاب ومصارع عشّاق شهداء لا يسبقهم من كان قبلهم، ولا يلحقهم من بعدهم»[2] فرمود: «پسر عباس، آن نقطه، محل بارانداز كاروان آنان است و جايگاه عاشقان الهي است.» همانطوري كه مستحضر هستيد كلمه عشق و عاشق در روايات ما خيلي كم تعبير شده و از عدد انگشتان دست تجاوز نمي كند؛ امام علي عليه السلام در اينجا كلمه عشاق را در باب شهداي كربلا به كار برده و يك عنايت ويژه اي داشته اند. فرمود اينجا جايگاه افتادن عاشقاني است كه نه در گذشته تاريخ و نه در آينده تاريخ مانند آنان نبوده و نخواهد آمد؛ يعني حتي اصحاب بدر و احد و اصحاب امير المؤمنين و ياران امام زمان (عج) به درجه اصحاب حضرت سيد الشهدا نمی رسند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این راه را در این حدّ ایثار، حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» و یاران بزرگوارشان گشودند، یارانی که تا آن زمان نمونه نداشتند ولی آن‌چنان گشوده مانده است زیرا که شیعه دیگر طاقت غفلت از آن راهِ عشق و ایثار را ندارد و با تمام وجود سعی می‌کند این راه گشوده بماند چه در کسوت علمایی که نام بردید و چه در کسوت شهدایی که ما در دفاع مقدس 8 ساله داشتیم که حقیقتاً نورِ کربلا و نور حسین«علیه‌السلام» بود که چنین حماسه‌های غیر قابل تصور را در قرن بیستم به ظهور آورد. موفق باشید 

14931
متن پرسش
سلام استاد بزرگ: این غمنامه‌ای است که نمی‌دانم چقدر حدیث نفس است و چقدر ریشه در حقیقت دارد لذا بر شما عرضه می‌کنم و نظر حضرتعالی را می‌خواهم. ببخشید که طولانی است، حجم آن را به نصف رساندم. درکی که از کلیت فضای اطراف خود دارم این است که آدم ها به لحاظ سطح فرهنگ و حداقل‌های زندگی اجتماعی، بعضا در سطح خیلی پایینی هستند. گاهی بی‌دلیل و گاهی نیز با دلایلی همچون خودبینی، حسادت، کینه یا ... دیگران را با زبانشان یا از طرق دیگر مورد آزار قرار می دهند یا ایجاد مزاحمت یا دخالت یا ..... می‌کنند. و همچون مار گزنده ای که از آنها می گریزی ولی اگر دستشان بهت برسد از نیششان در امان نیستی. اینکه مزاحمت ها و آزارهای خلق، همه در هستی جایگاه دارد و برای پاک شدن ما از رذایل و ظهور حلم است و همانطور که معصوم می فرمایند «ما رضای حق را در جفای خلق قرار دادیم»، یک موضوع است که از بحث حقیر خارج است. ولی اینکه چه می شود که آدم‌ها اینگونه می شوند و حتی گاهی بدون هیچ دلیلی خلق آزاری می کنند، موضوع دیگری است که برایم محل سوال و تأمل است. (تکمله: منظورم افرادی هستند که چنین رویه ای دارند وگرنه هیچ کس معصوم نیست). و اینکه چه اتفاقی می افتد که گاهی شخصیت خود را با خلق آزاری زیر سوال می برند و چه شده که از چنین درکی بازماندند که اگر رذیله ای دارند حداقل آن را بروز ندهد و در ظاهر آداب معاشرت و انسانیت را برای خاطر خودشان حداقل، حفظ کنند؟؟ اینکه پیامبر فرمودند مؤمن کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان باشند، شاید بیشتر چنین تحلیلی بهم می‌داد که افراد مؤمن اینچنین نیستند (یعنی حرمت دیگران را حفظ می کنند) ولی مدتی است که مشاهدات تجربی ام غیر از این را می گوید. و ظاهرا بیشتر به فرهنگ تربیتی و خانوادگی آدم ها برمی گردد تا به ایمانشان. متأسفانه بعضا افرادی با سطح معرفتی خیلی قوی حرف هایی می زنند و برخوردهایی می کنند که می مانی به درک و شعور خودت از احترام به دیگران و از دین، شک کنی یا به «نوع» معارفی که خروجی اش پس از ده ها سال احترام به دیگران و عدم خلق آزاری نیست؟ نظرتون چیه؟ و آیا برای رساندن کتب معرفتی به افرادی که به خاطر فرهنگ و شخصیتشان خلق آزاری می کنند هم باید دغدغه داشت؟ آن وقت خروجی و ثمره ی این معارف دینی اجمالا غیر از حالات خوش معنوی برایشان چیست؟ وقتی به تجربه می بینیم چیزی به ایمان افراد به آن معنایی که معصوم فرمودند اضافه نمی شود و دیگران را از دست و زبان آنها ایمن نمی کند؟ یا باید به فکر چگونگی تغییر این رویه (رویه ی خلق آزاری) بود؟ (منظورم این نیست که در دل معارف چنین خاصیتی نیست و حرفم ناظر به خروجی عملی معارف است) اینها در حد سوال است و ابدا حرف نهایی برای این مسائل ندارم. آیا درکی که حقیر از انسانیت و ایمان دارم غلط است؟ نظر و تحلیل شما از این پدیده چیه؟ به نظرتان ضرورتی دارد به عنوان انسان مسلمان، الگوی احترام به دیگران و ادب در جهان باشیم با معنایی که شامل آنچه ذکر شد، باشد؟ از اساتیدی که در جلسات دانشگاه خیلی انسانی و حق مدارانه و بزرگوارانه تعامل می‌کردند نهایت تشکر را دارم، و با نظر به نگاهی که آن بزرگواران به ما آموختند، این غمنامه را به پایان می‌رسانم و منتظر نظرات راهگشای شما می‌مانم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنابعالی به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره کرده‌اید و این مشکلی است که بیش از آن‌که فردی باشد، ریشه‌ی تاریخی دارد و بدین لحاظ چون معارف الهی در جایِ خود قرار نمی‌گیرند، تأثیر لازم را نیز نخواهند داشت. زیرا «تفکر» در جامعه حاکم نیست و عموماً افراد در فضای خصومت‌های ژورنالیستی به‌سر می‌برند. به همین جهت از سال‌ها قبل بنده به این نتیجه رسیدم که اگر «تفکر» به جامعه برنگردد و انسانیت انسان‌ها مدّ نظر قرار نگیرد، ما از دیانت خود بهره‌ی کافی نمی‌بریم، به همان معنایی که قرآن در ابتدایِ سوره‌ی بقره می فرماید: «این کتاب برای متقین، کتاب هدایت است». یعنی آن‌هایی که بنا دارند از کدورت‌ها و تنگ‌نظری‌ها آزاد شوند. کانون‌های دینی ما به‌جای آن‌که انسانیتِ دیگر انسان‌ها را درک کنند؛ غیرِ خود را با نگاه غیرِ حق می‌بینند و این تا آن‌جایی ریشه دارد که ما در تاریخ گذشته، اهل سنت را غیرِ خود می‌دانستیم و همین روحیه، از آن به بعد به نحوه دیگری وارد جامعه‌ی خودی یعنی شیعه شد، و هنوز با این‌که بنا است در بلوغِ آزادشدن از غیرِ خودی‌دیدنِ اهل تسنن رسیده باشیم، روحیه‌ی تحقیر دیگران در ما باقی مانده است. می‌فرمایید: «آیا درکی که از ایمان و انسانیت دارید، غلط است یا صحیح؟» کاملاً صحیح است. متأسفانه ما عادت کرده‌ایم رقیب‌سازی کنیم و لذا در تذکرات اخلاقی هم به‌جای آن‌که خود را متهم کنیم، رقیبِ ذهنی خود را متهم می‌کنیم که چرا رعایت اخلاقیات را نمی‌کند! و این‌جا است که حتی درس اخلاق، نتیجه‌ی ضدِ خود را می‌دهد. در کتاب «امام خمینی«رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» صفحه 351  عرض شده است: «ما هنوز گمان می‌کنیم با تحقق انقلاب اسلامی امری ساده به وقوع پیوسته که می‌توانیم در جزیره‌ای به نام ایران با آن به سر ببریم و به همین جهت نیازی نمی‌بینیم تا نسبت خود را با اطرافیانی که در یک گروه قرار داریم و با دیگر جریان‌ها باز تعریف کنیم. در این صورت باید بپذیریم ما با خیالات خود در این واقعه‌ی عظیم یعنی انقلاب اسلامی وارد شده‌ایم. و هرگز نباید برای خود امید پیروزی داشته باشیم زیرا نه خود را مجهز به سعه صدری کرده‌ایم که در آینده سخت به آن نیازمندیم و نه تلاش می‌کنیم جامعه را از دو قطبی بودن بین جناح‌هایی که به اهداف انقلاب معتقدند، خارج کنیم؛ همچنان اسیر جناح‌بندی‌های گذشته هستیم، زیرا معنای حضور در آینده‌ای را که در میان سایر ملت‌ها برای ما رقم خورده است متوجه نمی‌باشیم.» تا وسعت خود را و افراد جامعه را در این تاریخ وارد نکنیم، هنوز در تنگیِ فردانیت خود با افراد برخورد می‌کنیم. پیشنهاد بنده آن است که سعی کنیم حیطه‌ی انسان‌ها تغییر کند. وقتی افراد خود را به وسعت حضور در تمدن اسلامی احساس کردند، معنای خود را آن‌چنان تغییر می‌دهند که دیگر نه‌تنها به کسی بدی نخواهند کرد، از بدیِ دیگران نیز خواهند گذشت. موفق باشید   

 

14925
متن پرسش
سلام: پس از اینکه مبانی معرفتی مهدویت را خوب کار کردیم. آیا رجوعِ صحیحی به روایات مهدویت می توانیم داشته باشیم؟ امثال کتابهای (کمال الدین شیخ صدوق و غیبت شیخ طوسی و نعمانی و... ) اگر توضیحی هم لازم دانستید منت می گذارید اگر بفرمایید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری هم به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» بزنید خوب است. کمک می‌کند تا جایگاه روایات بهتر معلوم شود. ولی در هر حال این نوع کتاب‌های روایی خزینه‌ی بسیار ارزشمندی هستند. موفق باشید

14920
متن پرسش
سلام: به کتب کلامی با چه نحوی برخورد کنیم و در حال خواندن آنها چه رویکردی داشته باشیم تا بیشترین استفاده را ببریم؟ مثلا در خواندن کتاب «شبهای پیشاور» یا خواندن کتاب «الغدیر» یا کتاب «آنگاه هدایت شدم» و.... ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کتاب‌ها سرمایه‌های مهم فکری ما جهت اثبات حقانیت دین است. عمدتاً باید اصول و مبانی آن‌ها را شناخت. موفق باشید

14892
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد مهربان و فرزانه همانطور که مستحضرید حضرات معصومین دارای مقام عصمت بصورت اهدایی هستند. و هنر آنها حفظ این مقام است. اگر آنها معصومند نباید انگیزه گناه در آنها باشد. پس حفظ این مقام نیاز به تلاش نیست تا آنها بخواهند آن را حفظ کنند. نظر حضرتعالی چیست؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن‌ها نیز انسان‌اند و مثل همه‌ی انسان‌ها خشم و شهوت دارند، کنترل این دو برای هرکس فضیلت محسوب می‌شود. موفق باشید

14880
متن پرسش
با سلام: استاد در قسمتی از کتاب شرح 10 نکته از معرفت نفس می فرمایند: اكثر قريب به اتفاق بيماري‌ها به اين صورت شروع مي‌شود که ابتدا روحِ انسان آماده‌ي پذيرش آن بيماري مي‌شود و سپس آن را به جسم سرايت مي‌دهد و جسم مريض مي‌شود و يا ابتدا روح از تعادل خود خارج مي‌شود و بدنِ خود را درست تدبير نمي‌کند و آثار آن عدم تدبير آن است که عضوي از اعضاء بدن نمي‌تواند به حرکت طبيعي خود ادامه دهد. سوال بنده این بود که بیماری هایی که ائمه و پیامبران دچار آن می شدند مانند بیماری امام سجاد (ع) در کربلا و .... چگونه با این مسئله تطبیق داده می شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در مورد امام سجاد«علیه‌السلام» می‌دانید؛ آن بیماری به اراده‌ی خاص الهی واقع شده بود تا وظیفه‌ی جهاد از دوش حضرت برداشته شود. در مورد سایر اولیاء معصوم نیز باید قضیه از همین قرار باشد. البته این غیر از بیماری‌هایی است که در اثر عوامل خارجی مثل «زهر» پیش می‌آید. مفصلِ این نکته را در کتاب «خویشتن پنهان» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

نمایش چاپی