بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2731
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیته» بخش کشف تام محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» مطلبی را نوشته بودید که برای من سوالی پیش آورد و اینکه آیا خداوند به خاطر دعای پیامبر دین اسلام را فرستاد و اینکه پیامبر از قبل از بعثت میدانسته که پیامبر خواهد شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» با توجه به مشکلات بشر نظر به عالم غیب و معنا نمود و خداوند که بر اساس ربوبیت خود باید آخرین هدایت را اظهار می‌داشت آن حضرت را شایسته‌ی هدایت دید و آخرین وَحی را بر قلب مبارک او متجلی نمود. موفق باشید
2686
متن پرسش
(استاد بنده درباره سوال 2619 مجددا سوالی ارسال کردم که فکر کنم ناقص بود اگر این سوال من را پاسخ فرمایید پاسخ سوال قبل خود را نیز دریافت نموده ام سلام علیکم استاد درباره سوال 2619 و پاسخ حضرتعالی مجدا سوال داشتم خواهشا به سوالات من به صورت جداگانه پاسخ پاسخ فرمایید حضرتعالی در پاسخ به سوال بنده فرمودید --معشوق از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند-- استاد ما خدا و اهل البیت را به عنوان معشوق حقیقی می شناسیم . حال اگر در متن پاسخ شما به جای معشوق . خدا و اهل البیت را قراردهیم پاسخ شما اینگونه می شود خدا واهل البیت از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند. آیا شما عشق را برتر معشوق دانسته اید ؟مگر ما بالاتر از معشوق (خدا و اهل البیت )داریم؟ 2- آموخته ایم که بالاترین چیزی که خدا و اهل البیت به ما هدیه می کنند خودشان هستند . خودشان هم که معشوق هستند پس بهتر نیست بگوییم عشق از آن جهت مطلوب است که معشوق را به ما هدیه می کند؟ 3- در سوال قبلی که قسمتی از فایل شما را عینا نقل کردم فرمودید : ----.حتی ادم محبوب را می خواهد برای ان حب .آدم عاشق عشق است نه عاشق .معشوق . چرا فرمودید( آدم عاشق عشق است نه عاشق معشوق) ؟ مگر معشوق ما اهل البیت نیستند بهتر نبودید می فرمودید آدم هم عاشق عشق است و هم عاشق معشوق؟ (بنده به هیچ وجه قصد جسارت نسبت به نظرات حضرتعالی ندارم . به لطف خدا در جلسات چهارشنبه حضور یافته ام و بسیاری از مواردی که فرموده اید را در حد توان درک نموده ام و این موردی که سوال کردم برایم حل نشده است و پاسخ حضرتعالی بسیار برایم مهم است و منتظر پاسخ فرمایی حضرتعالی هستم با تشکر ) )
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: انسان خدا را به جهت این‌که خوبی مطلق است محبوب خود می‌داند، یعنی در این مورد هم نظر به خوبی‌ها دارد و خوبی‌ها از آن جهت خوب‌اند که محبوب ما هستند و حب ما یا عشق ما را جواب می‌دهند تا عشق در ما زنده بماند. مواظب باشید داستان ما داستان آن کسی نشود که رفته بود جنگل و بعد برای رفیقش گفته بود: «از بس درخت بود جنگل را ندیدم» در حالی‌که همان درخت‌ها جنگل بود و نمی‌شود جنگل را از درخت‌ها جدا کرد. خوبی‌ها را نمی‌توان از محبوب جدا کرد و محبوب جز عشق ما نیست. موفق باشید
2652
متن پرسش
باسلام خدمت شما استاد گرامی. بنده یکی از اعضای شرکت کننده درشجره طیبه صالحین هستم و درحال حاضر کتاب مبانی معرفتی مهدویت را مورد بحث قرار می دهیم. با توجه به چند جلسه ای که از بحث روی این کتاب گذشته چند سوال برای گروه به صورت مبهم باقیست. البته تا پایان مباحث این کتاب ممکن است سوالات دیگری هم مطرح گردد که انشاءا... درپرسش های بعدی از محضر جنابعالی استفاده خواهیم برد. سوال1(صفحه 18): اینکه لازمه مقام امامت ازنسل حضرت ابراهیم بودن است آیا از نسل حضرت ابراهیم تا حضرت محمد،که طبق شجره نامه ایشان حدود 60 پیامبر هستند، تنها حضرت محمد مقام امامت یافتند؟ و آیا دیگر پیامبران از نسل حضرت آدم مقام امامت نداشتند؟ سوال 2(صفحه 27): درمورد مقام جامعیت اسماء الهی امام زمان، آیا این مقام فقط به حضرت ولیعصر داده شده و به بقیه امامان معصوم داده نشده و یا اینکه تمام امامان این مقام جامعیت اسماء‌را دارند منتهی چون حکومت الهی توسط امام زمان تشکیل می گردد این مقام توسط ایشان مورد استفاده قرار می گیرد؟ سوال 3(صفحه 29): دربند آخر این صفحه بیان شده است که «در روایت است که وقتی حضرت ظهور می کنند، همه مردم ایشان را می شناسند.» آیا همه مردم از افق جانشان ایشان را می شناسند و یا اینکه در ظاهراینطور است؟که در اینصورت داریم کسانی که امام زمان را دیده اند به تناسب ایشان را به صورت پیر، جوان، فارس،‌عرب و ... می بینند. بنابراین هرکس امام را به شکل ظاهری خاص دیده است و ممکن است چهره ظاهری امام زمان درهر شرایطی متفاوت باشد. درمورد افراد نابینا و یا کسانی که به نامحرم نگاه نمی کنند چطور؟ باتشکراز زحمات شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- آنچه از قرآن بر می‌آید مقام امامت مربوط به ابراهیم«علیه‌السلام» و فرزندان معصوم ایشان است و لذا قرآن حضرت اسحاق و یعقوب را که از نسل حضرت ابراهیم‌اند نیز امام می‌داند و می‌فرماید: « وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِم‏» و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم؛ و همه آنان را مردانى صالح قرار دادیم‏ و آنان را امامانی قرار دادیم که به امر ما، هدایت مى‏کردند؛ و انجام کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و اداى زکات را به آنها وحى کردیم. 2- وقتی قرآن می‌فرماید که به خلیفه‌ی الهی همه‌ی اسماء تعلیم داده شد پس همه‌ی پیامبران و امامان که مصداق بالفعل خلیفه‌ی الهی هستند حامل اسماء الهی می‌باشند، منتهی چون اسماء الهی در خلفاء الهی وجودی هستند، با شدت و ضعف تجلی می‌کنند 3- ظاهراً جنبه‌ی اول درست است که چون امام فطرت بالفعل هر انسانی می باشند هرکس متوجه می‌شود که او حقیقت جانش است و به حقانیت او پی می‌برد. موفق باشید
2619
متن پرسش
سلام علیکم حضرتعالی در فایل صوتی حب اهل البیت فرمودید : ما بیش از همه حب می خواهیم .عرض شد :حتی ادم محبوب را می خواهد برای ان حب .آدم عاشق عشق است نه عاشق .معشوق .معشوق را چون عشق را بهش می دهد می خواهد.پس همه دنبال عشقند . سوال اصلی من این است که فرمودید آدم عاشق عشق است نه عاشق معشوق.با توجه به اینکه معشوق ما اهل البیت هستند به نظر می رسد آدم هم عاشق عشق باشد وهم عاشق معشوق پس چرا فرمودید (نه عاشق معشوق)؟ سوال دیگر اینکه چرا عشق را برتر از معشوق می دانید در صورتی که تا معشوق نباشد عشق هم معنا ندارد در ضمن مگر عشق عین ربط به معشوق نیست پس عشق هم بدون وصل به معشوق معنا ندارد. ؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- اهل‌البیت«علیهم‌السلام» از آن جهت که مظهر اسماء الهی هستند محبوب ما می‌باشند چون مظهر تمام‌نمای زیبایی‌های محبوب‌اند 2- همین‌طور است که می‌فرمایید آری عشق بدون معشوق معنا ندارد ولی معشوق از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند. موفق باشید
2543
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید شما فرمودید در کتاب هدف حیات زمینی آدم“ که آدمیت همه ما فریب خورد در مقابل شیطان نه شخص آدم ! اگر این طور است پس راجع به ائمه ما چه می فرمایید که آیا آدمیت آنها نیز همینطور است یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب "هدف حیات زمینی آدم"ملاحظه فرمودید که حضرت آیت‌الله‌ جوادی«حفظه‌الله» می‌فرمایند همین‌که ما در زمین هستیم از جهت آدمیت به شجره نزدیک شده‌ایم، موضوع مقام ائمه از آن جهت که دارای حقیقت نوری هستند جدا است چون آن‌ها از آن جهت فوق بهشت هستند ولی از جهت آدمیت و مقیم‌شدن در زمین فرقی با بقیه ندارند. موفق باشید.
2526
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشی .....ایا اینکه می گویند حضرت محمد شهید شده است درست است؟؟این اطلاعاتمو از کتاب مخفی یهود نبوئت هیلد علی موسوی مطلق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که در روایت داریم رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرموده‌اند: «ما مِنْ نَبِیٍّ اَوْ وَصِیٍّ إلاّ شهیداً» هیچ نبی و وصیّ‌ای نیست مگر این‌که شهید خواهد شد می‌توان قول به شهادت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» را پذیرفت. البته شیعه معتقد نیست که یهودی ها حضرت را شهید کرده اند. موفق باشید
2510
متن پرسش
با سلام به نظر حضرت استاد وهابیت در اسلام چه جایگاهی دارد و چه هدفی را دنبال می کند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر در مورد تاریخچه‌ی وهابیت مطالعه فرمایید به این نتیجه می‌رسید که این اندیشه یک جریان شیطانی است که شیطان در درون جهان اسلام – اعم از شیعه و سنی – قرار داده و إن‌شاءالله با خودآگاهی جهان اسلام، مسلمانان از این تفکر به ظاهر اسلامی و در باطن شیطانی عبور می‌کند. موفق باشید
2509
متن پرسش
با سلام درکتاب امامت در تکوین و تشریع فرموده اید برای اینکه جامعه اصلاح شود باید روح و زمان جامعه تغییر کند. به جای اینکه بخواهیم تک تک افراد را اصلاح کنیم. سوال من این است که چطور باید اکنون روح زمانه را تغییر دهیم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چنانچه در بحث «وقت‌شناسی» ائمه«علیهم‌السلام» عرض شد ما در حدّ انجام وظایف شرعی عمل می‌کنیم و ذهن‌ها را متوجه ارزش‌های الهی می‌کنیم تا نسیمی از طرف پروردگار بوزد و روح‌های افراد را متوجه حقیقت بکند. موفق باشید
2469
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد استاد بنده دو سوال از خدمتتان داشتم: 1)یک شخص در یک نگاه کلی باید چه خصوصیاتی داشته باشد تا شرایط گذاشتن کلاس تفسیر قران را داشته باشد؟و از کجا بفهمیم کلاس تفسیر قرانی که شرکت میکنیم کلاس خوبی است؟برای مثال استاددانشگاه ما که رشته اش برق است وانصافا شخصیت خوبی هم در دانشگاه از لحاظ رفتاری دارد کلاس تفسیرقران گذاشته است وما شرکت میکنیم و برایمان جذاب است ودیدی که از قران به ما میدهد خیلی همراه با ارامش ولطافت وزیبایی است اما سوال از انجا پیش می اید که مثلا فلان استاد هم که استاد دانشکده الهیات است او هم کلاس تفسیر گذاشته است وما در کلاس او هم شرکت کرده ایم وکلاس اوهم خوب بوده و او هم دیدی به ما نسبت به خدا میدهد که دیدی است همراه با احساس ارامش اما اخرش یه جورایی حس میکنی هرکدام از منظر دید خودشان به جهان و تجربه زندگی شخصی خودشان در طول عمرشان دارند قران را تفسیر میکنند وحالا من می خواهم بدانم ایا این مورد اشکالی دارد؟ 2)وقتی تفسیر المیزان را می خوانیم تفسیر المیزان خیلی تخصصی است و همه چیزرا موشکافانه توضیح داده است حالا ایا بر گردن ماست که تنها از تفسیر المیزان وبه همان اندازه تخصصی از تفسیر قران به عنوان یک مسلمان استفاده کیم یا نه چنین کلاس هایی که در بالا نام بردم هم میتوانند مفید باشند هرچند کم عمق تر وسطحی تر از تفسیر المیزان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مقدمات فهم قرآن علاوه بر علم به ادبیات عرب و تاریخ اسلام و علم به کلام اسلامی، آگاهی از روایاتی است که در زمان رسول خدا«صلواة‌الله علیه‌وآله» جهت تبیین قرآن رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرموده‌اند و قرآن هم این کار را به عهده‌ی رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» گذاشته و می‌فرماید: «.... لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون‏» یعنی آنچه را خداوند برای مردم نازل کرده است پیامبر خدا باید برای مردم تبیین کند و بعد از رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» این کار به عهده‌ی ائمه«علیهم‌السلام» است و لذا مفسر قرآن باید با داشتن چنین احاطه‌ای کار را شروع کند به همین جهت امثال ما سعی می‌کنیم با رجوع به تفاسیر مفسرینی که دارای چنین احاطه‌ای هستند چیزی از قرآن بگیریم و نباید ما را در زمره‌ی مفسرین قرآن به‌حساب آورد. از جمله تفاسیری که انصافاً در این امر خدمت بزرگی کرده المیزان است. بنده تا تفسیر سوره و آیه ای را در المیزان نبینم به خودم جرأت نظردادن نمی‌دهم، هرچند بعد از اطمینان از فهم آیه‌ی قرآن تدبر و تفکر در آیات را به عهده‌ی ما گذاشته و بنا نیست ما مقلد مفسران باشیم. موفق باشید
2456
متن پرسش
با سلام استاد کسی که می خواهد به سفر کربلا برود باید چه کتابهایی مطالعه کند و چه سفارشاتی دارید و آیا با فرزندان 3 و 8 ساله می شود کربلا رفت یا نتیجه ای که باید بگیریم حاصل نمیشود؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جزوه‌ای در رابطه با دعا و زیارت در سایت هست إن‌شاءالله مفید خواهد بود به‌خصوص قسمت آخر جزوه که مربوط به زیارت است. عموماً بچه‌های کوچک بهره‌ای از زیارت نمی‌برند و ممکن است مانع زیارت شما هم بشوند. موفق باشید
2433
متن پرسش
سلام سنی ها در جواب اینکه حضرت علی را قبول دارن یا خیر می گویند ما علی که ترسوست را قبول نداریم و اشاره شان به بحث سکوت 25 ساله ایشان در بحث خلافت است و می گویند علی جرئت بازپس گرفتن خلافت را نداشت ما که خود میدانیم سکوت ایشان بر اساس مصلحت بود ولی جواب این سوالشان را چه بدهیم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تمام اهل سنت به حضرت علی علیه‌السلام» احترام می‌گذارند و آن حضرت را خلیفه‌ی چهارم خود می‌دانند و این حرف‌ها نیست که شما می‌گویید. بحث ما با اهل سنت در آن است که دلایلی داریم که رسول خدا«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» حضرت علی«علیه‌السلام» را از طرف خدا به عنوان خلیفه‌ی رسول خدا«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» منصوب کرد تا انسانی که به حقیقت دین آگاهی دارد رهبر جامعه‌ی اسلامی باشد که این بحث در کتاب‌های کلام اسلامی مورد بحث قرار می‌‌گیرد. موفق باشید
2417
متن پرسش
با سلام . برخی از متفکرین معتقدند در آیه علم الادم الاسماء کلها، آدم مذکور در آیه اول ما خلق الله است و به تعبیر خودشان آدم عالم ملکوت است نه آدم ابو البشر یکی از دلائلشان این است که چگونه ممکن است پیامبر خاتم که افضل است علم را از جبرئیل و و با و اسطه دریافت کند ولی آدم مستقیما از خدا دریافت کند. ظاهر آیه و قبل و بعد آیات همگی بر آدم ابو البشر دلالت دارند ظاهرا نظر آقای جوادی و علامه طباطبائی نیز همین است. نظر حضرت عالی در رابطه با این آیه و دلیل آن چیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که می‌فرمایید مقام «عَلَّم آدم الأسماء کلّها» مقام خلیفة اللهی آدم است که مصداق کامل آن رسول خدا«صلواة‌الله علیه‌وآله» هستند. موفق باشید
2414
متن پرسش
سلام استاد عزیز گاها دیده می شود که شیعیان در جمع های خودمانی بر 3 خلیفه اهل تسنن و عایشه لعن می فرستند با اینکه مقام معظم رهبری صراحتا گفته اند که اهانت به مقدسات اهل تسنن حرام است. حتی گاها سب به عایشه و دیگر مقدسات اهل تسنن هم در جمع های خودمانمی دیده می شود...با این حال پیرو صحبت های مقام معظم رهبری آیا درست است که در جمع های خودمانی و به دور از هر رسانه ای که توان منعکس کردن این جلسات را داشته باشند لعن بر خلفا را انجام دهیم؟! باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برداشت بنده از فتوای رهبری آن است که در حال حاضر در هر صورت نباید به افراد مذکور لعن کرد. موفق باشید
2406
متن پرسش
سلام علیکم می گوییم در این دنیا همه ی موجودات از نقص به سوی کمال حرکت می کنند . حال آیا این کمال علمی و معنوی و مادی و … ، برای اهل بیت علیهم السلام هم رخ می دهد . اگر آری ، پس غلط است که بگوییم اهل بیت عین کمال هستند و اگر بگوییم نه ، پس تکلیف اصل حرکت عمومی چه می شود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در جزوه‌ی «مبانی نظری نبوت و امامت» این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است به آن‌جا رجوع فرمایید. همین‌قدر بدانید که کمال آن‌ها همان حفظ عصمتی است که خداوند به آن‌ها داده است، چون در عین داشتن امیال انسانی مثل غضب و شهوت باید عصمت خود را حفظ کنند. مثل این‌که ما احوالات ماه رمضان خود را باید حفظ کنیم و متأسفانه نمی‌توانیم ولی آ‌نها با عبادات طولانی در حفظ عصمت خود موفق‌اند و حفظ عصمت برای آن ها کمال است. موفق باشید
2401
متن پرسش
سلام.اگر پیامبر خاتم،بیشتر از 63 سال عمر می کردند،حجم قرآن بیش حجم کنونی آن بود؟اگر مثلا عده ای سوالاتی از پیامبر نمی پرسیدند یا سوالات دیگر می پرسیدند میتوانیم بگوییم محتوای قرآن،اکنون چیز دیگری بود؟اگر پیامبر به جای بیابان های عربستان در برف های سیبری ظهور می کردند باز هم کلمات و مثل ها و احکام قرآن همین بود که الان است؟چرا نمی خواهید بپذیرید که شریعت امری صرفا اعتباری است که کاملا فرهنگ بسته و تاثیر پذیر از تاریخ است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرآن در آخرین آیاتش به پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: « وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم‏» یعنی آنچه باید از طرف پروردگارت برای هدایت مردم گفته می‌شد، به صورت کامل و تمام و در نهایت صدق و مطابق با واقعیت و در نهایت عدل و تعادل گفته شد. معنا نمی‌دهد حقیقتی که تجلی ربوبیت حق است برای هدایت بشریت تحت تأثیر زمان و مکان باشد. موفق باشید
2392
متن پرسش
سلام علیکم.بنده چند سوال از محضرتان داشتم.1-جناب عالی در شرح حدیث عنوان بصری فرمودید:نباید کار کنیم که رزق به دست آوریم باید کار کنیم که دل رزاق را به دست آوربم خوب الان این بحث پیش می آید که انسان نباید هر کار ی را انجام دهد(منظور از هرکاری یعنی کار های مباح)درست است؟2-دوم اینکه فرمودید:بگویید اگر مزد دادند کار می کنم ندادند هم کار می کنم خوب اگر شما کار آزاد داشته باشی اون سرمایه اولیه از خودت است حالا اگر کسی مزد به شما نداد که شما ور شکست می شوی این را چگونه جواب می دهید؟سوم اینکه خودمان را گول زده ایم با اینشرایط که بگوییم من کار می کنم که دل رزاق به دست آید درصورتی که اگر به شما پول ندهند شما ور شکست می شوی وکار نمی کنی. چهارم با این اوصاف اگر انسان کار کند و به او مزد ندهند از حق خود گذشته است وهمچنین حق خانواده ی خودرا پای مال کرده.پنجم اگر انسان با این نیت کار کند که وسعت رزق پیدا کند از نظر سلوکی اشکال دارد؟ششم:اگر انسان با این نیت کار کند که به در نیاز جمعه می خورد اما اون کار ی که می کند هیچ نیازی از جامعه را رفع نمی کند باز اشکالی در سیر وسلوکش پیش می آید؟لطفا دقیقا جواب بدهید متشکرم التماس دعا .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ملاحظه بفرمایید دستورالعمل حضرت صادق«علیه‌السلام» به «عنوان بصری» برای کسی است که از این مراحل گذشته است و در منظر خود فقط سنت‌های الهی را جاری می‌بیند. موفق باشید
2381
متن پرسش
سلام علیکم. استاد آیا روحی که در شب قدر به همراه ملائکه نازل میشود آیاهمان حقیقت نوری اهل البیت است؟ چون خداوند او را از نورش خلق کرده واز آنجا که ملائکه توسط روح تنزل می یابند پس حقیقت ملائکه باید همان روح باشد که آن روح هر زمان شخصی بستر مناسب با جلوات میکائیلی داشت روح توسط جلوات حضرت میکاییل جلوات میکاییلی میکند وسایر ملائک هم همینطور هستند. ودر حدیث نوری داریم که ملایک توسط ما بوجود آمده اند یعنی ملائک جلوه هایی از حقیقت نوری هستند طبق این استدلالات باید به این نتیجه برسیم که روح همان حقیقت نوری اهل البیت است.آیا درست است؟توضیح کامل بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: روح فرشته‌ی عظیمی است که از جهتی پرتو وجود مقدس انسان کامل است در حالی‌که حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حقیقت اهل‌البیت می‌باشد. موفق باشید
2383
متن پرسش
با سلام1. در جواب سوال 2335 گفته اید که روح قبل از بدن ایجاد می شود. ولی ملاصدرا می گوید روح در بستر جسم ایجاد می شود لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری؛ به گفته‌ی ملاصدرا«رحمة‌الله‌علیه»: «النَّفْسُ جِسْمانِیَّة ‌ُالْحُدُوث وَ رُوحانِیَّةُ‌ الْبَقاء»؛یعنی نفسِ هر انسانی از طریق حدوث بدن و در بستر بدنِ او حادث می‌شود و انسان‌ها قبل از بدن خود دارای یک شخصیت خاص و متعیّنی نبوده‌‌اند،( البته می‌توان این بحث را به‌طور کامل در کتاب «از برهان تا عرفان» دنبال بفرمایید) ولی در مورد اهل‌البیت(ع)قضیه فرق می‌کند زیرا آن‌ها علاوه بر نفسی که دارند و مثل سایر انسان‌ها «جِسْمانِیَّة‌ُ الْحُدُوث وَ رُوحانِیَّةُ‌ الْبَقاء» است، دارای مقام نوری می‌باشند که حضرت باقر(ع)در آن رابطه می‌فرمایند: «خَلَقَ‌ اللهُ مَحَمَّداً وَ عِتْرَتَهُ اَشْباحُ نُورٍ بَیْنَ یَدَیِ‌الله»، قُلْتُ: وَ مَا الْاَشْباحُ؟ قالَ: «ظِلُّ النُّور، اَبْدانٌ نُورانِیَّة، بَلْ اَرْواحٌ»؛ خداوند محمّد و عترتش را به صورت شبح‌های نورانی در برابرش خلق کرد. راوی می‌گوید: عرض کردم: اشباح چیست؟ حضرت فرمود: سایه‌ی نور، بدن‌های نورانی، بلکه ارواحی نورانی. ملاحظه می‌کنید که این روایت روشن می‌کند که شخص رسول خدا(ص)و عترت پاک آن حضرت همگی دارای حقیقت نوری بوده‌اند و حضرت باقر(ع)می‌فرماید اشباحِ نوری آن‌ها، سایه‌های نوری بودند، به معنی بدن‌های نورانی، بدن‌هایی که به یک اعتبار روح بوده‌اند، چون در آن مقام، جسم‌ها، جسم‌هایی‌اند از جنس روح، نه جسم‌هایی از جنس ماده و جرم، بلکه سایه‌هایی که نمایش جلوه‌ی اسماء الهی‌اند. اساساً مگر می‌شود پیامبر و عترت مطهرش(ص) قبل از خلقت عالم و مقدم بر آن، در حقیقت غیبیه نباشند و باز بتوانند بر عالم تصرف کنند؟ علاوه بر این، هدف غایی در عالَم غیب مقدّم و در عالَم عین مؤخّر است، تا بشریت در عالم عین، به سوی آن حقیقت که در عالم غیب به صورت بالفعل موجود است سیر کند، چون غایت مفقود، محال است. پس در واقع رسول خدا(ص) از یک قاعده‌ی اساسی که در عالم تحقّق دارد خبر می‌دهند که در جای خود بحث شده است. عظمت کار از آن جهت است که رسول خدا(ص)و ائمه‌ی هدی(ع)سعی دارند اصحاب خاص خود را متوجه چنین معارفی بنمایند که چگونه اولیاء الهی ماوراء خلقت آسمان‌ها و زمین، دارای مقام روحی و نوری هستند که در آن مقام جسم‌ها در عین جسم‌بودن، دارای جنس روحی و معنوی هستند. جابر بن یزید از اصحاب خاص امام باقر(ع) می‌گوید؛ حضرت فرمودند: «یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ أَوَّلَ مَا خَلَقَ خَلَقَ مُحَمَّداً(ص) وَ عِتْرَتَهُ الْهُدَاةَ الْمُهْتَدِینَ فَکَانُوا أَشْبَاحَ نُورٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ، قُلْتُ: وَ مَا الْأَشْبَاحُ؟ قَالَ: ظِلُّ النُّورِ، أَبْدَانٌ نُورَانِیَّةٌ بِلَا أَرْوَاحٍ وَ کَانَ مُؤَیَّداً بِرُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ هِیَ رُوحُ الْقُدُسِ فَبِهِ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ وَ عِتْرَتَهُ وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ حُلَمَاءَ عُلَمَاءَ بَرَرَةً أَصْفِیَاءَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ السُّجُودِ وَ التَّسْبِیحِ وَ التَّهْلِیلِ وَ یُصَلُّونَ الصَّلَوَاتِ وَ یَحُجُّونَ وَ یَصُومُون‏» اى جابر! همانا خدا در اول آفرینش، محمد(ص) و خاندان هدایت‌شده‌ی او را آفرید، و آن‌ها در برابر خدا اشباح نور بودند. می‌گوید: اشباح چیست؟ فرمود: یعنى سایه‌ی نور، پیکرهاى نورانى بدون روح، و همه تنها به یک روح مؤید بودند و آن روح القدس بود که او و خاندانش به وسیله‌ی آن روح خدا را عبادت می‌کردند و از این جهت خدا ایشان را خویشتن‌دار، دانشمند، نیکوکار و برگزیده آفرید، با نماز و روزه و سجود و تسبیح و تهلیل خدا را عبادت می‌کردند و نمازها را می‌گزاردند و حج می‌کردند و روزه می‌گرفتند. ملاحظه کنید که چگونه حضرت باقر(ع)در این روایت ما را متوجه حقیقت قدسی چهارده معصوم(ع)می‌کنند که همه مؤید به یک روح بودند و نه روح‌های مختلف. موفق باشید
2385
متن پرسش
سلام استاد ممنون می شم اگه نظرتون را نسبت به مقاله زیر بیان بفرمایید بزرگترهایمان بهتر یادشان هست که قدیمها مجالس روضه و ذکر اهل بیت یا هفتگی و ماهانه برگزار میشد یا محدود میشد به دهه محرم و ماه مبارک رمضان به اضافه چند مناسبت خاص در طول سال. اما با پیروزی انقلاب به ویژه بعد از سالهای دفاع مقدس که هیئتها پر و بال بیشتری پیدا کردند و مورد اقبال عمومی به ویژه از سوی جوانان قرار گرفتند، تقریباً همه مراسمات دینی و مناسبتهای مربوط به اهل بیت در طول سال به واسطهی هیئتها تعظیم بیشتر و بهتری یافتند؛ که باید به عنوان لطف امام عصر سلام ا... علیه و از برکات انقلاب اسلامی آن را شکرگزاری کرد. در کنار پر رنگ شدن ایام اعیاد و سوگواری ائمه، از چند سال قبل مجالسی به مناسبهایی منسوب به اهل بیت تبلیغ و برگزار شدند که تا قبل از آن کسی سراغ نداشت. مثلاً «اربعین امیر المومنین سلام ا... علیه»! وجود چنین مناسبتی برای هیئتیهایی که تا آن روز فقط عنوان «اربعین» را برای «حضرت سید الشهدا سلام ا... علیه » شنیده بودند، اتفاق جدیدی بود ـ که البته هر اتفاق جدید جاذبههایی هم برای جماعت عام دارد ـ سنت نوآوری در مناسبتهای جدید، نه تنها به این جا ختم نشد؛ بلکه زمینهساز رقم زدن ماده تاریخ برای دیگر اهل بیت علیه السلام هم گردید و میلاد حضرت رقیه سلام ا... علیها هم ظهور کرد. به این ترتیب که طی یک قرار ذوقی و عشقی، چند روز بعد از نیمه شعبان به سالروز میلاد رقیه بنت الحسین سلام ا... علیها اختصاص یافت. ابداع این مناسبت، کلی مورد استقبال هیئتیها قرار گرفت و به مذاق خیلیها خوش آمد. تا جایی که الان چند سالی میشود که جشنهای مفصل نیمه شعبان به یک شب و ایستگاههای صلواتی محدود شده و در عوض چند شب به مناسبت میلاد سه ساله ارباب بزم شادی در شهر بر پاست. حتی روابط عمومی بیمارستان بزرگ شهرمان با پرده نوشته بزرگی این مناسبت را به امام زمان سلام ا... علیه و شیعیانش تبریک عرض میکند! این روزها قبح بدعت در تاریخ سازیهای چنینی آنقدر ریخته که دیگر برخورد با مناسبتهای جدید هم دیگر جدید نیست. هر چند وقت یکبار به مناسبتی نو در اطلاعیههای بعضی جلسات بر میخوریم و حداکثر عکسالعملی که نشان میدهیم شاید نیشخندی از سر تعجب است، شاید هم سری تکان میدهیم و از آن رد میشویم. عنوانهایی از قبیل؛ دهه محسنیه، شهادت حضرت رباب، اربعین حضرت زینب و اخیراً میلاد حضرت قاسم سلام ا... علیهم، زاد و ولد این بدعت هستند. واقعاً تاریخ اسلام که علمای بزرگ ما این همه به پایش خون دل خوردهاند و برایش نفس و قلم زدهاند، میتواند این قدر راحت به بازی گرفته شود؟ کم یا زیاد بشود و برای هیچ کس هم مهم نباشد؟ به راستی صاحب هر ذوق و سلیقهای با توجیه و بهانه «عرض ارادت و زنده کردن یاد و نام مقدس حضرت فلان» اجازه مییابد چنین اشتباه بزرگی را در مورد دستبرد به تاریخ اهل بیت سلام ا... علیهم مرتکب شود؟ یعنی این قدر این دم و دستگاه بی متولی است و دلسوز ندارد؟ همه قبول داریم که در گناهستان جامعه ما، جذب مردم و جوانان به مجالس اهل بیت فریضه است. ولی به قول شهید مطهری «هدف وسیله را توجیه نمیکند». هر یک از ما مکلفیم در جایگاهی که هستیم به کیان و میراثی که بزرگان و عالمان دین برایمان پاسداری کردهاند، غیرت داشته باشیم. قرار نیست برای اینکه نام و یاد یکی از ذوات مقدسه جلوه داده شود یا جوانان به سمت مجالس مذهبی جذب بشوند، دروغ پردازی شایع شود و هر کس برای دل خودش علمی بلند کند. وقتی نص روایت میفرماید برای هیچ یک از ما اهل بیت به جز وجود مقدس امام حسین سلام ا... علیه، گرفتن اربعین جایز نیست، یعنی برپایی هر مجلسی با این عنوان برای ائمه مردود است؛ حتی اگر برای امیرالمومنین سلام ا... علیه باشد. اگر هیچ یک از مراجع و علمای دین، نتوانستهاند حتی یک سند روایی و تاریخیِ ضعیف برای میلاد حضرت رقیه یا حضرت قاسم سلام ا... علیهم پیدا کنند، یعنی این مناسبتها که چند سالی است مطرح شده و این همه در بوق شان دمیده میشود، جعلی هستند. بر اساس فرموده امیرمؤمنان سلام ا... علیه «حق را با افراد نسنجید، بلکه افراد را با حق بسنجید» به این ترتیب خواندن فلان مداحِ مشهور یا شعر فلان شاعرِ معروف در چنین مناسبتهایی نه تنها مهر تایید نیست بلکه آن آقا را باید زیر سؤال برد. براستی چرا علما و حوزههای علمیه یا هر جایگاهی که باید به این اتفاقها عکسالعمل نشان بدهد، از قبیل سازمان تبلیغات اسلامی، شورای مرکزی هیئات و... در این مواقع آنقدر سکوت میکنند تا کار به جای باریک بکشد و هزینه برخوردها بالا برود؟ تجربه به تصویر کشیدن صورت ائمه سلام ا... علیهم برای آقایان کافی نیست؟ نباید ترس از برچسب خوردن و نیش و کنایه شنیدن، ما را از تکلیفمان بترساند! با این حجم تبلیغات و بازتاب وسیع این مراسمات ساختگی، همین الان هم برای اقدام دیر شده. اگر چند سال دیگر اگر این روال ادامه پیدا کند دوباره باید کسی مثل استاد مطهری ظهور کند تا تحریفهای عاشورایی در هیئتداری ما را برای نسل بعد بنویسد. این معضل قطعاً به وسیله بخشنامه دولتی یا دستورالعملهای بازدارنده رفع نخواهد شد. زیرا غالباً نتیجه این گونه برخوردها وارونه است. تنها راه حل این مشکل، آگاهی دادن به هیئتیها و روشنگری برای مردم ولایت مدار است. نکته ظریف این جاست که ریشه خیلی از این اتفاقها در ارادت خالص بعضی از دلسوختههای این درگاه آب میخورد که باید با آنها با کمال صبر و احترام برخورد کرد. اگر با دلیل و منطق آسیبهای این بدعت بیان شود و توجه مردم به سنتهای غنی پیشکسوتان پیش از ما معطوف شود خیلی از ساده انگاریها علاج خواهد شد. ما هم باید به سنت بزرگان برگردیم و به جای طرح «تولد گرفتن» یا شهادت گرفتن برای آل ا... ، سنت «توسل» را زنده کنیم. بزرگترهای ما بهتر یادشان است که قدیمها در جلسات روضه و ذکر اهل بیت در هر مجلس متوسل به یکی از حضرات اهل بیت میشدند. به این ترتیب در تمام سال روضهها متنوع و مجالس با نشاط بود. حتی میتوان مثلاً به جای طرح تولد حضرت رقیه یا حضرت قاسم سلام ا... علیهم، یک روز مشخص در سال را روز توسل به این انوار مقدس، مشخص و تبلیغ کرد تا منافاتی با اساس تاریخ اسلام به وجود نیاید و از طرفی مطابق ذوق و پسند هیئتیها هم باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رویهمرفته درست می‌فرمایید و اگر متولیان امور این نوع فعالیت‌های فرهنگی فکری نکنند فعالیت‌های دینی به انحراف کشیده می‌شود. موفق باشید
2390
متن پرسش
سلام خدا برجان مبارک شما ایا امام معصوم که همان وجه خدا هست و قران میفرماید فقط وجه خدا باقیست امام به دوره های قبل از حضرت ادم علم دارد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی رسول خدا«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند خداوند نور من و علی را چهل هزارسال قبل از خلقت آدم، آفرید و آفریدن نور آن‌ها به معنی حضور عالمانه‌ی آن‌ها است در قبل از حضرت آدم«علیه‌السلام»، پس معلوم است که به تمام عوالم وجود قبل از آدم آگاه‌اند. موفق باشید
2378
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد،میخواستم ببینم که ائمه اطهار علیهم السلام از نظر مرتبه وجودی با یکدیگر متفاوتند یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جابر بن یزید از اصحاب خاص امام باقر می‌گوید؛ حضرت فرمودند: «یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ أَوَّلَ مَا خَلَقَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عِتْرَتَهُ الْهُدَاةَ الْمُهْتَدِینَ فَکَانُوا أَشْبَاحَ نُورٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ، قُلْتُ: وَ مَا الْأَشْبَاحُ؟ قَالَ: ظِلُّ النُّورِ، أَبْدَانٌ نُورَانِیَّةٌ بِلَا أَرْوَاحٍ وَ کَانَ مُؤَیَّداً بِرُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ هِیَ رُوحُ الْقُدُسِ فَبِهِ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ وَ عِتْرَتَهُ وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ حُلَمَاءَ عُلَمَاءَ بَرَرَةً أَصْفِیَاءَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ السُّجُودِ وَ التَّسْبِیحِ وَ التَّهْلِیلِ وَ یُصَلُّونَ الصَّلَوَاتِ وَ یَحُجُّونَ وَ یَصُومُون‏» اى جابر! همانا خدا در اول آفرینش، محمد(ص)و خاندان هدایت‌شده‌ی او را آفرید، و آن‌ها در برابر خدا اشباح نور بودند. می‌گوید: اشباح چیست؟ فرمود: یعنى سایه‌ی نور، پیکرهاى نورانى بدون روح، و همه تنها به یک روح مؤید بودند و آن روح القدس بود که او و خاندانش به وسیله‌ی آن روح خدا را عبادت می‌کردند و از این جهت خدا ایشان را خویشتن‌دار، دانشمند، نیکوکار و برگزیده آفرید، با نماز و روزه و سجود و تسبیح و تهلیل خدا را عبادت می‌کردند و نمازها را می‌گزاردند و حج می‌کردند و روزه می‌گرفتند. ملاحظه کنید که چگونه حضرت باقر(ع) در این روایت ما را متوجه حقیقت قدسی چهارده معصوم(ع)می‌کنند که همه مؤید به یک روح بودند و نه روح‌های مختلف. موفق باشید
2366
متن پرسش
باسلام سوالی شده به اینصورت که چرا نام حضرت علی علیه السلام درقرآن نیامده ولی نام ابولهبها آمده وحکمت یا دلیل اینکه نام اءمه علیهم السلام در قرآن نیامده رابیان بفرمایید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قبلاّ به این سؤال به طور نسبتاً مبسوط جواب داده شده است. موفق باشید
2370
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی 1-اگر ما نفس اهل بیت علیه السلام را با آن حقیقت نورانیت متحد بدانیم پس روایاتی دال بر افزوده شدن علم ایشان یا اختلاف کیفیت دریافت وحی و.... که نشان دهنده نوعی دوگانگی است چگونه توجیه می شود؟ 2-اینکه سیر ممکن به واجب بی نهایت است و حدی ندارد یعنی چه ؟ 3-کتابی عمیقتر پیرامون توحید معرفی نمایید ؟(مباحث کتاب از برهان تا عرفان و شرح خطبه های توحیدی نهج البلاغه را گذرانده ام به توفیق الهی)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- تلاش اهل البیت«علیهم‌السلام» در نماز و عبادات برای حفظ آن اتحاد است و مقام عصمت آن‌ها برای هدایت جامعه ولی در این‌که ماوراء مقام عصمت، آن‌ها برای خود کمالاتی دارد و بر همان اساس برایشان صلوات می‌فرستیم سخن دیگری است. 2- ممکن‌الوجود هراندازه مابالقوه‌هایش را به مابالفعل تبدیل کند این‌طور نیست که یک‌جا دیگر از مقام امکانِ ذاتی در آید و به واجب بالذات برسد. 3- کتاب‌های حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مثل «شرح دعای سحر» و «مصباح‌الهدایه» و «تفسیر سوره‌ی حمد» و «چهل حدیث» و..... موفق باشید
2359
متن پرسش
سلام علیکم.آیا امام زمان اگر ظهوربفرمایند این فرهنگ مدرنیته را جمع می کنند؟آیا برج و موبایل و کامیپوتر و این تکنولوژی ای که به ضرر بشر است را بر می دارند یا نه؟ 2.برای طلبه های پایه های 1-6 سیر مطالعاتی توسط استادی که دارند خوب است؟چندساعت مطالعه غیردرسی داشته باشند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- از آن‌جایی که حضرت با نور خود و مدیریت الهی جهان را مدیریت می‌کنند هر نوع تکنولوژی که موجب تخریب طبیعت شود را مدّ نظر قرار نمی‌دهد. 2- مطالعه‌ی غیر درسی در عین حال که لازم است بستگی به زمانی دارد که طلاب بتوانند درس‌های رسمی را خوب فهمیده باشند مثلاً در سال‌های اول، طلبه باید بیشترین وقت خود را در فهم ادبیات عرب بگذارد و عملاً در روز بیش از یک یا دو ساعت فرصت مطالعه‌ی غیر درسی را ندارد، ولی در سال‌های بعد این فرصت بیشتر می‌شود. موفق باشید
2361
متن پرسش
بسمه تعالی سلام عرض میکنم خدمت استاد گرامی استاد طاهرزاده آیا ظهور امام زمان(عج) همچون غیبت ایشان دو مرحله دارد؟ یعنی ظهور حضرت همچون غیبتشان دارای مراحل صغری و کبری است؟اگر چنین باشد مرحله صغری چه ویژگی هایی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظهور صغرای ایشان همان الطافی است که در جای‌جای انقلاب داشته‌اند و ظهور کبرای ایشان وقتی است که إن‌شاءالله هرچه زودتر مستقیماً حاکمیت جهان را به‌دست می‌گیرند. موفق باشید
نمایش چاپی