بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32983
متن پرسش

سلام و عرض ادب محضر مبارک استاد محترم: ۱. در یکی از سخنرانی ها فرمودید که بین خدا با ما حجابی نیست، اما از جانب ما برای ارتباط با خدا حجابهای ظلمانی و نورانی هست که باید خرق شود؛ اما درباره ی اهل بیت (ع) نه بین آنها با ما حجاب است و نه ما برای ارتباط با آنها حجابی داریم. این که ما و اعمالمان پیش ائمه حاضر هستیم قابل درک هست اما در قسمت بعد که اگر از جانب ما هم حجابی نیست پس چرا درک نمی‌کنیم که در محضرشون هستیم و آیا گناهان ما حجاب برای ارتباط با این ذوات مقدسه نیست؟ (در واقع علت تفاوت وجود حجاب بین ما و خدا، و نبودن حجاب بین ما و ائمه رو درست متوجه نمیشم.) ۲. طبق برداشتی که از فصل های آخر کتاب صلوات داشتم و همچنین معنای آیه ی شریفه ی «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوات علیه و سلموا تسلیما»، در رابطه با صلوات اینطور به ذهن می رسد: ؟ صلوات خداوند بر نبی اکرم (ص) در مقام واسطه ی فیض، موجب دوام فیض بر حضرت ختمی مرتبت ص می شود و ثنای الهی و تزکیه ایشان است. _ در رابطه با اینکه صلوات فرستادن خداوند بر پیامبر (ص)، برای خود خداوند چه فایده ای می تواند داشته باشد در کتاب چیزی گفته نشده ولی طبق مباحثی در تفسیر سوره ی حمد از امام (ره) بیان شده، چون حمد فقط مخصوص خداوند متعال است، صلوات خدا به گونه ای تسبیح کمالات خداوند، توسط خودش می باشد. _فایده ی صلوات فرستادن انسان برنبی اکرم (ص)، به خود انسان بر می گردد و به حضرتش چیزی اضافه نمی شود، ولی به خاطر این ادب، انسان به مقاماتی می رسد و سیر می کند و در واقع به جان اصیل خودمان نظر می کند و آن را به انسانیت می کشاند. در کتاب صلوات فواید دیگری نیز برای صلوات برای انسان ذکر شده مانند: تقرب الی الله، رسیدن به مقام عبد شکور، پاک شدن آثار ظلمانی گناهان و .... _ همچنین فایده ی صلوات فرستادن ملائکه بر نبی اکرم (ص) در کتاب گفته نشده ، به زعم بنده مانند انسان این فایده به خود ملائکه بر می گردد و نوعی ادب در مقام اونها محسوب می شود مانند زمانی که به مقام خلیفه اللهی سجده کردند که موجب تقرب خودشون شد. با تشکر از استاد محترم و بزرگوار.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌توان گفت بین ما و ائمه «علیهم‌السلام» از نظر درکِ سیره آن‌ها که در تاریخ ثبت شده، حجابی نیست. ولی بالاخره نسبت به درک مقام قدسی آن ذوات مقدسه بین ما و آن‌ها حجاب هست و هر اندازه با معارف عمیق توحیدی و دستورات شرع مقدس به عصمت نزدیک شویم، حجاب بین ما و ائمه «علیهم‌السلام» کم و کم‌تر می‌شود. ۲. در ضمن خوب است به این نکته هم فکر کنید که صلوات بر پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توسط ما موجب بسط حضور آن حضرت بشود و آن حضرت خود را از این جهت بیشتر در عالَم احساس کنند همان‌طور که خداوند عالم را خلق کرد تا خود را در مخلوقات بچشد. موفق باشید        

32962
متن پرسش

سلام علیکم: عید رضوی علیه السلام مبارک. در پاسخی فرمودید: شخصی از حضرت علی «علیه‌السلام» می‌پرسد که ازدواج بکنم یا نه؟ و حضرت فرموده باشند اگر بخواهی به سیره حبیبم محمد «صلوات‌الله‌علیهّ‌وآله» عمل کنی، ازدواج کن. و اگر مایلی به سیره برادرم عیسی «علیه‌السلام» عمل کنی، ازدواج نکن منبع این حدیث خاطرتان هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه دقت کرده باشید در ابتدای جواب سؤال عرض شد: « شنیده‌ام که شخصی از حضرت علی «علیه‌السلام» می‌پرسد که ازدواج بکنم یا نه؟» زیرا سال‌ها پیش از یکی از روحانیون شنیدم. موفق باشید

32925
متن پرسش

سلام استاد: این که تو روایات مکرر می‌فرمایند به عهد خود وفا کنید منظور از عهد چیه؟ و اینکه من به عنوان پرستار چه کاری میتونم واسه امام زمان عج انجام بدم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که نسبت به وظایف قانونی و شرعی خود در نظام جمهوری اسلامی مقید باشیم، إن‌شاءالله بر عهد خود نسبت به مولایمان حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» پایدار خواهیم ماند و مورد توجهات آن حضرت قرار می‌گیریم. موفق باشید

32919
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: جناب استاد نظر شما درباره ترک ازدواج با هدف فعالیت جدی و تمام‌وقت در حوزه مهدویت چیست؟ با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنیده‌ام که شخصی از حضرت علی «علیه‌السلام» می‌پرسد که ازدواج بکنم یا نه؟ و حضرت فرموده باشند اگر بخواهی به سیره حبیبم محمد «صلوات‌الله‌علیهّ‌وآله» عمل کنی، ازدواج کن. و اگر مایلی به سیره برادرم عیسی «علیه‌السلام» عمل کنی، ازدواج نکن. با توجه به این امر شاید بتوان گفت که ازدواج، از جهتی به روحیه افراد بستگی دارد و البته اگر چنانچه خطر به گناه‌افتادن برای انسان باشد، بر او واجب است در حدّ امکان ازدواج کند. موفق باشید

32911
متن پرسش

سلام خدمت استاد محترم: طاعاتتون قبول درگاه حق. دلیل سوال ملائکه پس از آفرینش حضرت آدم (ع) چه بوده است، با توجه به اینکه ادوار آفرینش متعددی وجود داشته و حقیقت محمدیه یا حقیقت انسان کامل با توجه به ظرفیت هر دور از آفرینش بروز و ظهور داشته؟ و چون خداوند متعال اول و آخر و ظاهر و باطن است بنابراین صفات و افعال او نیز ازلی است و آفرينش انسان و زمین هم از ازل بوده بنابراین باید این حقیقت، یعنی مسئله ی خلیفه اللهی و ظهور همه ی اسما در انسان، از ازل که آفرينش انسان بوده منکشف شده باشد؟ یا اینکه این پرسش تکوینی و ازلی باشد؟ ۲. آیا تنها در این دور از آفرینش حقیقت محمدیه با تمام جلوات به صورت ۱۴ معصوم (ع) ظهور کردند؟ اگر آری دلیلش چیست؟ زیرا به نظر می رسد با توجه به روایاتی که می فرمایند اگر یک روز تا قیامت مانده باشد ابتدا ظهور انجام می‌گیرد و....، در بقیه ادوار آفرینش هم همینطور باشد و باید خلقت به هدف نهای اون برسد؟ و اگر در ادوار دیگر هم امکان بروز این حقیقت با تمام جلوات بوده، بنا براین بی نهایت ظهور حقیقت محمدیه محتمل است که بهترین ظهور اون حقیقت، ۱۴ معصوم (ع) هستند به همین صورتی که برای ما ظاهر شدند، یعنی بی نهایت آدم (ع)، بی نهایت حضرت محمد (ع) ،بی نهایت علی (ع) ،بی نهایت فاطمه ی زهرا (س) و ..... که با توجه به حضور ایشان در همه ی زمان‌ها و مکان ها، ایشان یک وجود پیوسته در عالم غیب و شهادت از ازل تا ابد دارند و در این وجود در تمام ادوار آفرينش به اولیت و آخریت و ظاهریت و باطنیت حاضر هستند؟ (در حدیثی منسوب حضرت علی (ع) می فرمایند، انا الاول و الآخره و ظاهر و الباطن) بقیه انسان های کامل یا پیامبران الهی نیز همین طور هستند‌؟ مثلا اولین انسان در هر دور از آفرینش حضرت آدم (ع) هستند و خاتم آنها حضرت محمد (ص) و ام ابیهای ایشان فاطمه (س) و نفس ایشان علی (ع) هستند و.....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در فصّ «آدمی» عرض شد که به هر حال فرشتگان در محدوده ذات وجودی خود متوجه حقیقت اسماء شدند و لذا جامعیت اسماء را که مقام انسان کامل و خلیفة الله است، نمی‌توانستند درک کنند. و این مشکل به جهت غفلت از محدودیت‌شان بود که منجر به آن نوع اعتراض شد. ۲. حقیقت اسماء، از همان ابتدا در مقام حقیقت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در عالم احدی حاضر است ولی مظاهرِ آن حقیقت در آخرین مرحله آفرینش عالم به ظهور می‌آید و هرکس نمی‌تواند متوجه حقیقت پنهانی آن باشد همان‌طور که انقلاب اسلامی در مسیر توحیدی‌اش همواره و به مرور ابعاد نهفته آن به ظهور می‌آید و هرکسی متوجه آینده این حرکت توحیدی نیست، مگر امثال رهبر معظم انقلاب که تأکید دارند نباید به هیچ وجه در این مسیر نا امید شد و احساس وجود بن‌بست کرد. موفق باشید

32908
متن پرسش

سلام و عرض ادب محضر نورانی استاد محترم: ۱. در شرح خطبه ی سوم نهج البلاغه جلسه ی یک فرمودید یکی از عرفای بزرگ فرمودند برای رسیدن به حقیقت اسلام باید ابابکر و عمر درون خود را بشناسیم و زیر نظر استاد کامل برطرف کنیم و... امکانش هست بفرمایید اون عارف بزرگ کی بودند؟ ۲. استاد بزرگوار امکانش هست حضرتعالی مباحث خلیفه شناسی را برگزار بفرمایید و در سایت بارگزاری بفرمایید تا ما هم در شهرهای دیگر استفاده کنیم. آخر یک عمر است فقط گفتند فلانی و فلانی خلافت را غصب کردند و همیشه این سوال در جان ما بوده که مگر به همین راحتی است که انسان هر چند خوب به این راحتی به جای انسان کامل بنشیند؟! چطور امر مشتبه شده و چه شده که اینطور شده با اینکه همه مسلمان و پیامبر دیده و غدیر شنیده بودند. راستش استاد محترم من خیلی ترسیدم و لرزیدم که این عارف بزرگ این صحبت را کردند، چون عینا شاید در وجود ما هم باشد اینجور که فرمودید خلیفه ی اول بسیار زيبا بودند با چشمان رنگی، چهره ی موجه، ریش های سفید، مقید به آداب شرعی، اهل نماز و روزه و قرآن، اولین کسی که در مکه قرآن را بین مشرکین بلند خواندند و ورق را به نفع اسلام برگرداند، چیزی از بیت المال برای خود هرگز برنداشت و.... این فردی را که با همین چند جمله فرمودید که همه ی ما شاید براحتی بجای امیرالمومنین علی (ع) بنشانیم. اصلا بعید نیست شاید در اون شرایط خیلی هم منطقی هم بوده. نکند که ولی عصر (عج) تشریف بیاورند و امر بر ما مشتبه شود و... استاد عزیز چه کار کنیم، از این دست افراد که در جامعه زیاد هستند بخصوص به تعبیر امام (ره) در بین خر مقدس ها. آنهایی که آقا را یک آدم خوب می دانند نه ولی که اتفاقا خیلی هم نوچه های مقدس دارند یا معتقدند انقلاب یک جریان احساسی بوده که ظرفیت های ظهور را به هدر داده و موفق هم نشده و صراحتا این مسائل را در دروس به اصطلاح معرفت النفس و توحیدی خود بیان می کنند. ۳. استاد عزیز چطور می تونیم خلفا رو بشناسیم، و در درون خود کشف کنیم و ریشه ی اون رو بخشکانند تا به حقیقت قلب پیامبر (ص) ، یا همون انفسنا در آیه ی مباهله نزدیک شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به یاد ندارم ۲ و ۳. حقیقتاً مسئله همان‌طور که متوجه هستید بسیار حساس است تا انسان بین سقیفه و غدیر را بتواند تفکیک کند و این نیاز به بصیرت تاریخی دارد از آن جهت که غدیر، ادامه تاریخی است که با اسلام شروع شده، ولی سقیفه، ادامه همان جاهلیت است با آن تفاوت که تا دیروز افراد، بت می‌پرستیدند و حال، ظاهرِ عبادات‌شان تغییر کرده است که بحث آن مفصل است. کتاب‌های «بصیرت حضرت فاطمه «سلام‌الله‌علیها» و «راز شادی امام حسین «علیه‌السلام» در قتلگاه» و کتاب «الغدیر» از مرحوم امینی در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

32905
متن پرسش

با سلام: ببخشید استاد، آیا در جریان خواستگاران حضرت زهرا سلام هم سری وجوددارد، منظورم اینکه او دو تا به خود اجازه خواستگاری دادن و کلا مسایلی که حول محور جریان ازدواج آن وجود مقدس هست؟ اگر منبع یا مطلبی هم میدونید برای مطالعه مفید هست بفرمایید لطفا ۲. اینکه خدا مظهر «لم یلد و لم یولد» هست پس زنها نمیتونن مظهر این اسم خدا بشن؟ و اگر انسان مظهراین اسم هست پس چرا برای حضرت زهرا سلام الله علیه، قضیه ازدواج مطرح شد اگراین مظهر بودن برای حضرت زهرا امکان داشته پس ازدواج چطور معنی پیدا میکنه، و یا اینکه در مبحث ازدواج هم اسراری هست بالاتر. استاد این سوالات خیلی تو ذهنمه و نمیدونم جوابش چیه و به کجا برای پاسخش باید رجوع کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای تولد، صرفاً به معنای تولد فرزند نیست، به معنای «صدورُ شیئ عن الشیئ» است یعنی خداوند از کسی و چیزی صادر نشده و از او نیز چیزی صادر نمی‌شود و خلقت، به معنای تجلّی است و نه صدور. در مورد حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» خوب است که مباحث کتاب «بصیرت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و «مقام لیلة‌القدری» آن حضرت را که روی سایت هست، مطالعه فرمایید تا إن‌شاءالله ابعاد جامع آن حضرت برایتان روشن شود و جواب این نوع سؤالات نیز روشن شود. موفق باشید

32902
متن پرسش

سلام استاد: در منابع تاریخی معتبر اول ذی القعده واقعا روز ولادت حضرت معصومه هست یا جهت گرامیداشت اون حضرت به این نام نامگذاری شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تحقیق خاصی در این مورد نداشته‌ام ولی بالاخره عزیزانی که اهل تحقیق در این مورد بوده‌اند به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند. موفق باشید

32882
متن پرسش

اگر شیوه ی رفتاری حضرت یونس با قوم خودشان مانند شیوه رفتاری امام زمان (عج) هست پس چرا حضرت یونس باید به کام نهنگ بروند و خودشان را در آنجا از ظالمان معرفی کنند؟ در تفسیر المیزان گفته شده علت اینکه خود را ظالم نامیده اند این بوده که عملی انجام دادند که ظلم را ممثل می‌کرده اما کارشان فی نفسه ظلم نبوده در واقع اعراض حضرت یونس از قوم خود شباهت تام به فرار یک خدمتگزار از مولی داشته! خب همین موضوع هم که ایشان یک عملی را انجام دهند که همچین برداشتی را در ذهن مخاطب ایجاد کند به نظر من اشکال دارد. پس چرا نمی‌شود این عمل را خطایی از جانب حضرت یونس قلمداد کرد؟ واژه ابق که در آیه ۱۴۰ سوره صافات برای نقل این داستان استفاده شده خیلی عجیب است. بعد چه چیزی گفته می‌شود؟ می گویند که این تشبیه است! خب چرا باید یک همچین تشبیهی را به کار حضرت یونس نسبت دهند؟ پس کار درستی نبوده است! در آیه ۸۷ سوره انبیاء که گفته شده حضرت یونس با خشم از قومش بیرون رفت را چگونه توجیه کنیم؟ خشم و غضب پیامبران چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حتی در آیه ۴۸ سوره قلم نیز گفته شده حضرت یونس مکظوم بود! نسبت دادن خشم و غضب به کار حضرت یونس چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ خب این کار درستی نبوده است!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه علامه طباطبایی متذکر می‌شوند آن است که حضرت یونس «علیه‌السلام» تمرّد از امر خداوند نکرده‌اند زیرا خداوند امر نکرده بود که نروند، ولی از طرف دیگر شأن پیامبر خدا آن بود که منتظر بمانند تا تکلیف‌شان را خداوند تعیین کند . با توجه به این امر خوب است که نظر علامه طباطبایی را ذیلاً بررسی فرمایید. موفق باشید

وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٩﴾    إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾

اباق = فرار

و یونس علیه السلام از پیامبران بود، که وقتی نشانه های عذاب را دید به سوی کشتی فرار کرد، با اینکه کشتی ظرفیت سوار شدن او را نداشت. آری یونس علیه السلام وقتی جریان را خطری دید، از بین قوم خود بیرون آمد و آن جناب هرچند در این عمل خدا را نافرمانی نکرد و قبلاً هم خدا او را از چنین کاری نهی نکرده بود، ولکن این عمل شباهتی تام به فرار یک خدمتگذار از خدمت مولی داشت، و به همین جهت خدای تعالی او را به کیفر گرفت (شاید بگوییم شان آن حضرت نبود که چنین کند).

فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿١٤١﴾

ساهم از مساهمه = قرعه کشی         ادحاض = غالب آمدن

در کشتی قرعه انداختند و یونس از مغلوبین شد.

چون جریان از این قرار بود که نهنگی بر سر راه کشتی در آمد و کشتی را متلاطم کرد و چون سنگین بود خطر غرق همگی را تهدید کرد. ناگزیر شدن از ساکنان کشتی یکی را در آب بیندازند تا نهنگ او را ببرد و از سر راه کشتی کنار رود. و قرعه به نام یونس اصابت کرد و نهنگ آنجناب را بلعید.

فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿١٤٢﴾

ملیم = داخل شده در ملامت

ماهی تا او را لقمه ای کرد، در حالی که او ملامت زده بود.

فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿١٤٣﴾    لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾

ملیم = داخل شده در ملامت

اگر یونس از مسبحین نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند، و تسبیح یونس با لا اله الله شروع شد، تا علتی برای تسبیحش شد، مثل اینکه فرمود : خدایا معبود به حقی که باید به سویش توجه کرد، غیر تو کسی نیست پس تو منزهی از آن معنایی که عمل من آن‌را می رسانید، پس اینکه من متوجه تو می شوم و تو را منزه می دانم از آنچه علمم حکایت از آن می‌کرد و آن این بود که غیر تو هم کارسازی هست، چون من برای نجات از عذاب متوسل به کشتی و فرار شدم، حال می گویم که غیر تو کسی و چیزی کارساز نیست. پس سبب نجات حضرت همین تسبیح بود و مکث آن جناب در شکم ماهی تا روزی که خود او مبعوث شود، یعنی شکم ماهی به منزله قبری باشد برای او و این دلیل نیست که تا قیامت او زنده در آنجا بماند.

32871
متن پرسش

سلام: به نظر شما با شرایط به وجود اومده و عزای عمومی در خوزستان وقت برگزاری و تجمع برای سرود سلام فرمانده است؟ مردم بیشتر عصبانی نمیشن؟ حق دارن هر چی میگن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سرود «سلام فرمانده» حکایت حضور نسلی است که در عین نوجوانی، آماده حضور بیشتر در تاریخی می‌باشند که دیگر این نوع تفکرها نباشد. مگر سرودی این‌چنین حماسی به معنای جشن و شادی قلمداد می‌شود؟ آیا بیش از همه خود حضرت صادق «علیه‌السلام» مفتخر به چنین شرایطی که در دل مکتب جعفری به ظهور آمده، نیستند؟ که چگونه جوانان ما آنچه را که در این سنین به دنبال آن بودند که خود را در تاریخ حماسی خود بیابند، در این سرود جستجو کردند؟ موفق باشید    

32847
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام حضرت استاد ضمن عرض خدا قوت، نظر حضرتعالی در مورد پدیده «سلام فرمانده» چه هست؟ آیا ما به تماشای یکی از مظاهر و تجلیات تقدیر توحیدی زمانه نشسته ایم؟ ظهوری که قرار است توسط دهه هشتادی و دهه نودی های نه تنها ایران، بلکه سراسر جهان اسلام به تفصیل کشیده شود؟ آیا این سرود جرقه ای برای شروع قیام طیف نوجوان جهت تحقق مرحله ای از ظهور است؟ آیا این نسل، نسل ظهور است که اینگونه به پا خاسته؟ هرچه ابعاد ماجرا را واکاوی می کنیم به یک امر فراطبیعی و غیرعادی می رسیم که شاید کم سابقه یا حتی بی سابقه باشد. به ویژه وقتی عمق اثرگذاری و گستره نفوذ این سرود را با محتوای مبتذل و لجنزار و سرتا پا تعفن و برخاسته از عمق شهوت برخی از سرایندگان و خوانندگان آن ور آبی مقایسه می کنیم که در مقطعی در بین تعدادی از دهه هشتادی ها و نودی های ایران گسترش یافت (امثال ویدئوهای ساسی مانکن، تتلو و ...). این چه پدیده ای هست که مرزهای جغرافیایی را بدون پشتوانه دولت و حکومت و بلکه گویا طی یک فرآیند تکوینی درنوردیده و به هند و پاکستان و نیجریه و ... رسیده؟ ماجرا چیست حضرت استاد؟ ممنون می شوم اگر صلاح می دانید مخاطبین رو در این خصوص بهره مند بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال یکی از کاربران که نگران بود ممکن است روحی از حجتیه ای ها در آن سرود مطرح باشد, اینطور جواب داده شد:
با سلام . بحمد الله نه تنها آن سرود نگاه  فرهنگ مهدویت را از حجتیه ای ها جدا کرد و آن شعار را از دست آن ها گرفت و آن ها را منزوی کرد بلکه قدمی شد بسی جلو تر از آنچه در ابتدا تصور می شد و یکی از ابعاد تاریخی انقلاب اسلامی را در مقابل ما گشود به همان معنایی که رهبری امید به آینده را متذکر می شوند. با این که بعضی ها طوری طالب ظهور حضرت اند که گویا نظام اسلامی جدای از ظهور حضرت در جهان حاضر است  ولی ما باید طوری طالب ظهور حضرت باشیم که صورت کامل این نظام با وجود مقدس حضرت محقق می شود. موفق باشید

 

32834
متن پرسش

با سلام: آیا طی کردن راه عرفان تنها مخصوص عده ای خاص هست که ظرفیت لازم را دارند؟ مثل اینکه مقام ۱۴ معصوم مخصوص آن هاست و بقیه انسان ها نباید در آن طمع کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در متون دینی خود داریم ائمه «علیهم‌السلام»، «سبیل‌الله» می‌باشند تا ما در مسیر قرب الهی و انس با محبوب ازلی، راه را درست طی کنیم. آیا تجربه نکرده‌اید با نظر به سیره امامان و زیارت آن عزیزان، بهترین نحوه بودن برای انسان پیش می‌آید؟ موفق باشید

32833
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و آرزوی توفیق و سلامتی؛ امروز در کانال مطالب ویژه، یک کلیپی که آهنگ خواننده ای درباره دسته بندی های سیاسی جهان و حزب باد بود را مشاهده کردم که حضرتعالی درباره اش نوشتید که این مورد نشانه بارز پوچی در ضع کنونی عالم است و تا به انقلاب اسلامی و حضور همه جانبه در برابر استکبار و به صحنه آوردن انسانیت انسانها که مظهرش شهید سلیمانی (ره) است، نظر نیفکنیم، از این پوچی خلاص نخواهیم شد. و همان موقع که این کلیپ و توضیحات حکیمانه ذیل آن‌را دیدم، به یاد نکته ای از دستورات مولایمان حضرت صادق (ع) به عبدالله بن جندب افتادم که حضرت می‌فرمایند: [لَو اَنَّ شيعتَنا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الملائكةُ و لاََظَلَّهُمُ الغَمامُ وَ لاََشرَقُوا نَهاراً و لأَكَلُوا مِن فَوقِهِم و مِن تَحتِ اَرجُلِهِمْ و لَما سَأَلُوا اللّهَ شَيئاً اِلاّ اَعطاهُم] و شما در تفسیری که بر این حدیث داشتید به زیبایی تبیین نمودید که با مد نظر گرفتن ائمه معصومین و عدم تعلق قلبی به فرهنگ دشمنان اهل البیت و مجاهدت در دنیا و دلسوزی برای برادران دینی، از غفلت در روزمرگی ها نجات میابیم و و تمرکز ما بسمت جهت کمالی که طالبش هستیم تنظیم گشته و به چنان توفیقی می‌رسیم نه تنها از بهره های معنوی و طبیعی عالم بهره می‌بریم، بلکه به کمک انوار الهی به درخشندگی رسیده و تاریخ خود را متاثر می‌سازیم و ناکامی در مسیرمان نخواهد بود. به نظرم وجه اشتراکی که بین پیام حاکم بر آن کلیپ و این فرمایش حضرت بود، شاید این بود که امام معصوم بعنوان مقصد جانها و عین الانسان و حقیقت انسانیت هر انسان، راهی را نشان می‌دهد که بوسیله مجاهده و عدم تعلق در برابر نیست انگاران و جبهه تاریخی استکبار و دولت ابلیس و ایضاً حساسیت نسبت به اتصال ایمانی که باید بر جامعه مومنین حاکم باشد، بتوانیم از برکات حیات وسیع انسانی و رهایی از پوچی و فرار از خود مستفیض بشویم و توفیق تاثیر گذاری بر تاریخ و زمانه و خدمت به انسانیت انسانها بیابیم. چنانچه روح کلان و حرکت اصلی انقلاب عزیزمان و سیرت امام راحل و خلف صالح شان همین بوده و اگر جز این بود این همه تقلا برای نابودی این اتفاق مبارک و نفرت از آن، معنایی نداشت و اساساً نباید شاهد می بودیم که حتی در آن سوی مرزهای ایران یعنی در کشمیر، وقتی خبری از جسارت به تصویر شهید سلیمانی و رهبر حکیم انقلاب پخش شد، آنچنان فورانی از خشم راه بیفتد که حتی پلیس هند را مجبور به عذرخواهی و ادای احترام به تصویر آن دو بزرگوار بکند و همچنین مراسم زیبا و عجیبی بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در مسجد عروه الوثقی لاهور پاکستان به راه بیفتد که بعضا در کشور خودمان هم نظیر ندارد. هرچند در بسیاری از حرکتها و موقف ها و جزئیات، آنچنانکه شایسته بود بر مسیر نجات بخشی که امام ششم تببین نمودند، استقامت بورزیم، مقاوم نبودیم و از همین جا لطمه دیدیم و فراموش کردیم روح انقلاب اسلامی در انفتاح تاریخی متعالی و شکستن انسداد تمدن معاصر غربی و به عرصه آوردن بنیان انسانیت است و حتی دلبسته به عناوین موهومی چون ژاپن اسلامی شدیم یا نفهمیدیم که بحمدالله ما اقیانوس شده ایم و دیگر برکه کوچکی که براحتی گل آلود شود، نیستم. البته با روح کلی انقلاب و تجلی ولایت خداوندی در ولایت نائب امام و خونهای مطهری که در جهت پیشبرد نهضت ریخته شد و وعده الهی مبنی بر «ان الله لا یضیع اجر المحسنین»، پر امید هستیم که می‌توانیم به درخشندگی و تاثیر بر تاریخ و ناکام نبودن در اهداف عالیه برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید بزرگ‌ترین بصیرت در این تاریخ که مادرِ بصیرتِ بصیرت‌ها می‌باشد، درک روحی است که به جهت اسارت در فرهنگ مدرنیته گرفتار نیهیلیسم یا نیست‌انگاری شده است و حقیقتاً درک این مشکل، اولین قدم است برای رجوع به شریعت آخرالزمانیِ اسلام عزیز که در مواجهه با ظلمانی‌ترین ظلمات، یعنی ظلمات آخرالزمان می‌تواند جواب عمیق‌ترین حضور انسان را در عرشِ وجودش به او عطا کند.

حقیقتاً حرکت توحیدی انقلاب اسلامی آینده‌ای را نوید می‌دهد که نه حضور در گذشته است و نه حضور در جهان سکولارزده؛ بلکه حضور در آینده‌ای است که نام آن را می‌توان «جهان بین دو جهان» گذارد. جهانی که نه جهان گذشته است و نه جهان سکولار، بلکه حضور در امروز است ولی با هویت قدسی، راهی که می‌تواند نسل امروز و فردای ما را در آن جهان حاضر کنند و از این جهت هنوز می‌توان درباره تعهد به انسان فکر کرد و هنوز می‌توان به ذات عاشقانه انسان فکر نمود و هنوز می‌توان حرکت انقلابی و دینی را یک «عشق» دانست و اگر این عشق فهمیده شود زندگی در این تاریخ با همه مشکلاتش‌، رضایتمندانه‌ترین شکل از زندگی خواهد بود به طوری که مشکلات روزمرّه آن‌چنان برجسته نمی‌شوند تا این عشق و این بسطِ شخصیت در دیگر انسان‌ها بمیرد. موفق باشید

32824
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: دانشجوی تاریخ هستم و علاقه زیادی به تاریخ اسلامی مخصوصا زندگی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی دارم اما منابع خوبی برای تحقیق در دست ندارم و نمی‌دانم چه گونه برای زندگی خود برنامه ریزی کنم تا هر سه بعد فردی، اجتماعی و خانوادگی را دارا باشد و فرصت برای مطالعه و تحقیق نیز داشته باشم. لطفا راهنمایی بفرمایید. و کتاب خوب در زمینه تمدن نوین اسلامی معرفی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بعد از مطالعه کتاب «بصیرت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» که روی سایت هست، خوب است کتاب «فروغ ابدیت» از آیت الله سبحانی را نیز مطالعه فرمایید و سپس به جزوه «ریشه‌های انقلاب» و کتاب «تمدن‌زایی شیعه» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. إن‌شاءالله «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

32800
متن پرسش

بسمه تعالی سلام علیکم: ضن عرض تشکر، نظر شما درباره سخن زیر چیست؟ «هم در روایات و هم در بیانات رهبری عزیز اینطور بر می آید که اصل زمینه سازی ظهور که ان شاءالله نزدیک است، به دست ما ایرانیان خواهد بود. با این حال این طور به نظر می رسد که بخشی از مردم و نه همه، در این راستا در حال انجام وظیفه هستند. به عبارتی بسیاری هم هستند چه در بین مسئولین و چه مردم، که سطحشان از سطح معیارهای اسلام و اصول جمهوری اسلامی پائین تر است. و حیف از جمهوری اسلامی و رهبری است که یک چنین افرادی زیر پرچم آن باشند و بخواهند در زمینه سازی ظهور نقشی داشته باشند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آن‌هایی که در بستر فرهنگ انتظار در امروز و فردایِ جهان مهدوی، ذیل ولایت نایب الإمام در حال انجام وظیفه‌اند، بهترین نحوه بودن را تجربه می‌کنند و در همان راستا سعی در عمق‌بخشیدن به آن دارند. موفق باشید

32788
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: مشغول کتاب «جایگاه جن شیطان و جادوگر» در عالم بودم توی صحفه ۸۴ مطلبی بیان شده که برام سوال شد. فرمودید جابر بن عبدالله انصاری خدمت امام صادق رسید و ... مگر جابر در زمان امامت امام باقر فوت نشدند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  با توجه به اینکه در زمان اقامت حَجّاج در مدینه، جابر نیز در آنجا بوده است، اقوالی که مرگ او را بعد از سال ۷۴ قمری دانسته‌اند درست‌تر به نظر می‌رسد.  موفق باشید

32705
متن پرسش

سلام علیکم: در روایت از حضرت امام صادق علیه السلام آمده است که «إذا خرجَ القائمُ عليه السلام خَرجَ مِن هذا الأمرِ مَن كانَ يرى أنّهُ مِن أهلِهِ ، ودخلَ فيهِ شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمسِ والقمرِ» حديث امام صادق عليه السلام : زمانى كه قائم عليه السلام قيام كند كسانى كه گمان مى شود از خاندان او هستند، از صف آن حضرت خارج مى شوند و افرادى به مانند خورشيد و ماه پرستان به صف او در مى آيند. چرا روایت به صورت کلی بیان شده؟ و منظور از شبه عبده الشمس و القمر چیست؟ در پناه حضرت حق باشید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر همین روزها ملاحظه نمی‌کنید چه کسانی دل به انقلاب و رهبری سپرده‌اند که انسان باور نمی‌کند؟ گویا روایت مذکور متذکر این امر مهم است و باید روی این روایات فکر کرد تا گمان نکنیم تنها ما نظر به حضرت صاحب‌الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» داریم. موفق باشید

32702
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار طاعات قبول: در کتاب امام ذکر شده «مثل الولایه المطلقه کمثل الهیولی من الاحمدی من العلویه البیظاء» سوالم اینه بالاترین مقام ولایت ذات هویت غیبی یا روح ولایت محمدی صلوات الله علیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همین‌طور باشد. و حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب «مصباح‌الهدایه» به خوبی به این امر پرداخته‌اند. موفق باشید

32697
متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر: می خواستم بدانم در شب قدر که تمام آسمانیان متوجه امام زمان (عج) هستند، ما چگونه متوجه ایشان باشیم؟ از همه ی این مفاهیم انتزاعی و امام زمان دانی خسته ام می خواهم ایشان را در زندگی ام حس کنم می خواهم با ایشان زندگی کنم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شب قدر بحث در حسّ وجود خود و نسبتی که می‌توان با انسان کامل داشت، در میان است تا در انسانیت خود نوعی نسبت و حضور با آن حضرت داشته باشیم و از این جهت، شب قدر زمینه ‌این نسبت با حضرت بیشتر فراهم می‌شود و با عالَم آن حضرت در زندگی خود حاضر می‌شویم. لذا شب‌های قدر را باید شب‌های «امید» نامید برای حضوری بیشتر در عالمی که امام دریچه اُنس با فرشتگان برای ما می‌شوند. موفق باشید   

32690
متن پرسش

سلام: در کانال مطالب ویژه از امام خمینی آمده است: «...و از اخبار کثیره و آیات شریفه نیز استفاده شود که شرف و نحوست زمانها و مکانها به واسطه وقایع در آن است‏» حال دو سوال دارم ۱. به یاد دارم شما در یکی از جلسات در مورد عظمت نیمه شعبان فرمودید این شرافت مربوط به تولد حضرت مهدی نیست بلکه خود نیمه شعبان روز شریفی است و این جمله با گفته حضرت امام یکی نیست. ۲. شب قدر چه وقایعی در آن اتفاق افتاده که شریف شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اهمیت نیمه شعبان بنا به روایات ما در جای خود موضوعیت دارد مانند ماه رمضان. ولی چون این قاعده مطرح است که «شرف المکان بالمکین» شرف هر مکان و زمانی به آن چیزی و یا شخصی است که در آن جای گرفته است؛ می‌توان گفت شاید همان ماه شعبان نیز به جهت تولد حضرت از قبل مورد توجه بوده و ماه رمضان به جهت نزول فرشتگان اهمیت داشته باشد، إلاّ این‌که آن قاعده را به عنوان یک قاعده کلی نپذیریم. در این صورت، بعضی از مکان‌ها خود به خود ظرفیت بیشتری نسبت به سایر مکان‌ها دارند مثل این‌که چشم، ظرفیت ظهور قوه بینایی دارد، ولی ناخن چنین ظرفیتی ندارد. موفق باشید

32688
متن پرسش

«لولا الحجة لساخت الارض بأهلها» با توجه به حدیث فوق منظور از حجت کیست؟ آیا شامل همه ی پیامبران می‌شود مانند یوسف و... یعنی هر پیامبری حجت زمان خودش است؟ اگر چنین است حد فاصل تاریخی بین حضرت اسماعیل (ع) تا پیامبر اسلام که نه پیامبری بوده و نه امام چگونه توجیه می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حجّت خدا در زمین بوده و در همان زمان هم حضرت موسی «علیه‌السلام» و جانشینان آن حضرت و حضرت عیسی «علیه‌السلام» و حواریون بوده‌اند. موفق باشید

32687
متن پرسش

سلام استاد گرامی: اخیرا سوالی از محضر شما پرسیدم با کد lobolmizan_pu7thimm6u و لطف فرمودید و جواب دادین. بسیار تشکر می‌کنم. سوال اول در مورد این بود که چرا مخاطب قرآن جنس مرد است. و البته در سوال ذکر کرده بودم که منظورم ضمایر مذکر نیست. چون این را می‌دانم که ضمیر مذکر برای کل زن و مرد به کار می‌رود. که شما در پاسخ بنده همان ضمایر مذکر را اشاره فرمودین. منظور من این نبود. ببینید، مثلا در آیه ای از قران می‌فرمایند: «هن لباس لکم، و انتم لباس لهن.» برای زن ضمیر غایب به کار رفته و برای مرد ضمیر مخاطب. ترجمه هم می‌شود: آنها لباس شمایند و شما لباس آنهایید. دقت بفرمایید که «آنها» و «شما». یعنی قران داره با مردان سخن میگه. میگه شما. یعنی خداوند عرص می‌کنند مخاطب من شمایید. ولی وقتی از زنان سخن میگه، می‌فرماید آنها. پس من به عنوان یک خانم وقتی قران میخونم احساس می‌کنم مخاطب نیستم. واقعا چرا؟ در بسیاری از آیات دیگر هم همینطور هست. فقط این آیه ای که اشاره کردم نیست. من می‌خواهم جواب دخترم و دختران جوان دیگر را بتوانم خیلی زیبا و منطقی در این باب  بگویم. ممنون میشم اگر لطف کرده و پاسخ مرا بدهید. سوال دومم در خصوص این بود که چرا به حضرت فاطمه سلام الله علیها می‌گویند «سیده النسا العالمین» در صورتی که ایشان سرور کل عالم است. شما فرموده بودید این نساء اشاره به جنسیت خود خانم فاطمه زهرا دارند. من متوجه نشدم. مگر ترجمه این لفظ نمی‌شود «سرور بانوان عالم»؟ واگر اینطور هست که می‌فرمایید، یعنی بانویی که سرور عالم است، آیا در آیه ۴۲ سوره آل عمران نیز منظور همین است؟ «و (یاد کن) آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، همانا خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید». ترجمه لفظی در هر دو مورد اینجور می‌گوید که «بر زنان عالم شما برتری دارید.» میشه لطفا بیشتر معنی و مفهوم مورد نظرتون رو که فرمودید به جنسیت خود بانو فاطمه زهرا و حضرت مریم اشاره دارد تبیین بفرمایید؟ تا بتوانم بهتر پاسخگوی خودم و دیگران باشم. بسیار از وقت و لطف شما ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به این نکته فکر کنید که بالاخره تاریخ، مذکر است و مخاطب مستقیم قرآن از این جهت مردان هستند. آیا با ضمیر غایب از زنان سخن‌گفتن، نوعی رعایت احترام و حیا در میان نیست؟ از آن جهت که در دروس بلاغت می‌خوانیم، غایبانه از کسی سخن‌گفتن به جهت تفخیم و بزرگ‌داشتن او است. ۲. عرض بنده آن بود که در این نوع جمله‌ها باید روح تاریخی یا هرمنوتیکیِ آن جمله‌ها را مدّ نظر داشت و نه ترجمه تحت اللفظیِ آن‌ها را، و از این جهت عرض شد آیه مذکور می‌خواهد بفرماید آنان که از جنس زن‌ و از برترینِ زنان‌اند، برای مرد و زن اسوه می‌باشند. موفق باشید

32682
متن پرسش

سلام: وقت بخیر. بنده با استدلال به این مطلب که علامت ظاهری احترام به مقام عالی و سلام گفتن و ابراز فرمانبرداری در زمان ما بالا بردن دست کنار سر است، هنگام عرض سلام خدمت صاحب الامر، به این نحو عمل می‌کنم ، آیا یه نظر حضرتعالی این گونه ای از توجیه شخصی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم هرگاه که نام حضرت مهدی «عجل الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در مقابل حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌آمد، حضرت به پا می‌خواستند و از سر احترام دست را بر سر می‌گذاشتند و البته این غیر از آن است که وقتی می‌خواهیم سلام به حضرت بدهیم، دست برسینه می‌گذاریم. موفق باشید

32678
متن پرسش

با سلام و تشکر فراوان از استاد عزیز و تمام همکارانشان، پرسشم رو حتی المقدور کوتاه می‌کنم که از زحمت خواندن بکاهم. ۱. چرا مخاطب قرآن مردان هستند؟ منظور از جهت ضمیر و افعال مذکر نیست. بلکه در غالب آیات ضمیر مخاطب برای مردان بوده و ضمیر غایب برای زنان است. جوری که وقتی قرآن می‌خوانم و به این آیات، که کم هم نیستند، برخورد می‌کنم احساس ناخوشایندی سراغم میاید. به فرض که در زمان نزول آیات فقط مردان در اطراف پیامبر بودند، که بعید می‌دانم همیشه اینطور بوده، آیا نمی‌شد تمام ضمایر غایب باشد؟ یعنی خدا بفرمایند مومنین چنین و چنان بکنند. یا اگر مخاطب هست، لااقل جداگانه نشود؟ مطالب چندی در پاسخ به این مقوله خوانده ام اما بیشتر به نظر توجیه میایند و قلبم را قانع نمی‌کنند، چرا که قرآن کلام پروردگار عالم مطلق است بی زمان است (نه فقط مخصوص اعراب ۱۴۰۰ سال پیش) و هیچ نقصی از آن انتظار نمی‌رود. ۲. چرا در قرآن وقتی خداوند از حضرت مریم می‌گوید، می‌فرمایند ما او را به زنان عالم برتری دادیم؟ چرا نفرمودند به کل انسانهای عالم، مردان و زنان عالم؟ مگر حضرت مریم فقط بر زنان زمان خود برتری داشت؟ یا مثلا برای حضرت فاطمه سلام الله علیها، می‌گویند سیده النساء العالمین؟ آیا مادرم فاطمه زهرا، فقط سرور زنان عالمین است؟ مگر در قرآن و دعاهای رسیده از اهل بیت، وقتی از پیامبران یا امامان ما گفته می‌شود، در ادامه سید مردان عالم خطاب می‌شوند؟ چرا در مورد زنان جنسیت مطرح می‌شود؟ من متوجه این موضوع نمی‌شوم. چطور تصور کنم مقام انسان نزد خدا به جنسیت بدن مادی مربوط نیست، و مقام انسانی زن و مرد در نزد خدا برابر است در عین حال اینگونه موارد واضح را چطور پاسخ گویم. اگر دخترم که در این عصر و زمان و با فرهنگ حاکم بر این زمان زندگی می‌کند از من این سوالات را بپرسد، چگونه به او پاسخ دهم؟ بگویم روح جنسیت ندارد و روح انسانی مطرح است؟ پس این موارد چگونه توجیه می‌شوند. در پایان طلب عفو می‌کنم از استاد عزیز بابت طولانی شدن سوال و قدردانی می‌کنم از اینکه وقت گرانبهای خود را صرف مطالعه این سوال نمودید. از خداوند اجر بی پایان برای شما مسئلت دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً مرحوم شهید مطهری متذکر نکته خوبی در این مورد هستند و در مورد روایت مشهورِ «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» می‌فرمایند این‌جا واژه «مُسْلم» به معنای همه مردم است و نباید «مُسلمه» را به آن اضافه می‌کردند. و با توجه به این نکته عنایت داشته باشید اگر ضمیر «کُم» به کار می‌رود نباید گمان کرد این‌جا مردان را خطاب قرار داده، بلکه برعکس اگر عرب بخواهد تنها زنان را مخاطب قرار دهد، واژه «کُنّ» را به کار می‌برد. ۲. به نظر می‌آید جمله «سیده النساء العالمین» نظر به جنسیت آن حضرات دارد و تأکید بر این‌که اینان که سرور همه بشریت‌اند، از جنس زن می‌باشند، نه آن‌که آن‌ها را صرفاً پیش‌روِ زنان بدانند. و در همین رابطه امام عسگرى‏ «عليه السلام» مى ‏فرمايند: «نَحْنُ‏ حُجَجُ اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَجَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا»[1] يعنى؛ ما حجّت خداوند بر خلق هستيم و جدّه ما فاطمه حجّت است بر ما. يعنى راه را به ما نشان داد و جبهه‏ اى را كه بايد ما پس از رحلت رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله وسلم و حذف حاكميت على عليه السلام در آن قرار گيريم، بر ما نماياند. موفق باشید        

 

[1] ( 1)-« تفسير طيب‏ البيان»، ج، 13 ص 223( نقل از شرح« فَصّ حكمة عِصْمَتِيَّة فى كلمة فاطميّه»، از آيت‏ الله‏ حسن ‏زاده، ص 159).

32676
متن پرسش

سلام حاج آقا خسته نباشید. اعیاد گذشته مبارک، حاج آقا من نمی‌دونم چیکار کنم، یعنی میدونم ولی انگاری نمیتونم، ی روز به دوست بابام گفتم خوش به حال شما چون در دوره شما امثال آیت الله بهجت دردسترس بودند مثلا ی طلبه می‌آمد می‌گفت من چند سالی است مشکل دارم آقای بهجت می‌فرمودن فلان سال طلبگیت فلان جا فلان اشتباه رو کردی برو فلان کار رو کن درست میشه، حاجی من نمیگم خدا عوض شده، بله! همون خدایی که آیت الله بهجت رو دردسترس مردم گذاشت میتونه دردسترس ما هم بگذاره ولی من دیگه خیلی حالم بده نمیتونم تا جایی بیام که همچنین اتفاقی برام قَالَ عليه‌السلام كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلاَّ اَلْجُوعُ وَ اَلظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلاَّ اَلسَّهَرُ وَ اَلْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ اَلْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ خیلی خیلی، شما فکرش را کنید شخص در بهترین سن در بهترین ماه در شغلی که دارم... و... ولی بعد از نماز صبح نمیتونم خودم رو بیدار نگه دارم از روی غفلت می‌خوابم نمیدونم چی بگم. بعد تازه بعضی وقتا میرم احوالات شیخ جعفر مجتهدی اون عارف کبیر رو بررسی می‌کنم میگم یک گناه نکردن چقدر تو زندگیش تاثیر گذاشته، درضمن اون سیر مطالعاتی که دادین تا جای خوبی پیش رفتم. الحمدالله خیلی خوب بود حتی به دردم هم خورد خدا خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بزرگان عرفان و اخلاق به ما دستور داده‌اند آن است که در حدّ طاقت خود وظایف شرعیه خود را انچام دهیم و بدون ناامیدی، امیدوار به کمک خداوند باشیم. مگر نه آن‌که حضرت سجاد «علیه‌السلام» در دعای «ابوحمزه» به حضرت پرودگار عرضه دارند: «اِذَا رَأيتُ مَولاي ذُنُوبِي فَزِعتُ، وَ اِذَا رَأيتُ كَرَمَكَ طَمِعتُ»؟ موفق باشید

نمایش چاپی