بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8322
متن پرسش
باسلام اینکه ابلیس درمقابل خداوند سجده نکرد به دلیل تبعیت از نفسش بود یا اینکه کسی وی را وسوسه کرد؟چگونه میشود او بدون وسوسه ی کسی درمقابل خدا سجده نکند؟خواهش میکنم جواب کاملی دهید...از حضرت آدم گرفته تا الان با توجه به اینکه وسوسه های ابلیس درکار بوده میتوان قبول کرد که گناهان ما با تبعیت از وسوسه های او بوده اما معلوم نیست ابلیس چطور حسود شد و به آدم حسادت کرد؟غیر از وسوسه هم میشود حسود شد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما هم که تحت تأثیر شیطان قرار می‌گیریم به جهت نفس امّاره‌ی خودمان است و شیطان به خودی خود تجسم کامل منیّت یا نفسانیت است و منشأ تحریک همه‌ی نفسانیت‌ها. هرکس که به جای نظر به رحمت الهی نظر به امکانات بقیه داشته باشد حسود است چه شیطان در میان باشد و چه نباشد. به همین جهت شیطان در قیامت می گوید: وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‏ فَلا تَلُومُونی‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ (ابراهیم/22) و شیطان، هنگامى که کار تمام مى‏شود، مى‏گوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده(باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنا بر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکى دارند! . موفق باشید
8296
متن پرسش
باسلام و خسته نباشید در تفسیر آیه 177 اعراف سَاء مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ کَانُواْ یَظْلِمُونَ فرمودید اینکه مثلا ماه رمضان بیاید و بگویید چیری نیود توعی تکذیب است منظور از نوعی تکذیب چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون اگر کسی قلب ایمانی داشته باشد مثل حضرت سجاد«علیه‌السلام» با نظر به ملکوت ماه مبارک رمضان متوجه آمدن آن‌ ماه قبل از آمدن هستند و در حین آن ماه بهترین بهره را از آن شرایط می‌برند و با رفتن آن‌ ماه همان‌طور که خودشان می‌فرمایند احساس می‌کنند رفیق خوبی را از دست دادند. موفق باشید
8297
متن پرسش
باسلام بنده می خواستم سوره های ک پیشنهاد داده بودید (زمر- شوری- صاد- عنکبوت- قصص- نباء- واقعه- فاطر- نمل- انفال- ق- سبأ-طور- روم- محمّد(ص)) رو مطالعه کنم ولی جزواتشون رو ندارم و توی سایت هم نتونستم بجز واقعه و اعراف بقیشون رو پیدا کنم. اگه ممکنه راهنمایی کنید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اصل متن را همان آیات قرآن قرار دهید و در زیر هر آیه‌ای در دفتر یادداشت ، مطالب مهم آن آیه را یادداشت کنید. موفق باشید
8275
متن پرسش
1)مفهوم زمان چیست؟ آیا زمان وجود دارد؟ 2)چگونگی ارتباط شب قدر با فاطمه زهرا؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- ملاصدرا روشن می‌کند که مفهوم زمان یا تقدم و تأخر یک انتزاع ذهنی است که از حرکت انتزاع می‌شود 2- شب قدر شرایط جمع‌شدن زمان است به آن معنا که عالم مجردات – اعم از روح و فرشتگان – بر عالم ماده غلبه می‌کنند و از آن‌جایی که در عالم مجردات زمان و بُعد معنا ندارد، شب قدر جمع هزارماه می‌شود که در کتاب «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» در این مورد عرایضی داشته‌ام. وجود مقدس زهرای مرضیه«صلوات‌اللّه‌علیها» آنچنان مظهر حقایق بی‌شماری در یک انسان‌است که شما می‌توانید حضور نور آن حضرت را مافوق هزارماه در عالم احساس کنید و لذا حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: «مَنْ‏ ادْرَکَ‏ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ ادْرَکَ لَیْلَةَالْقَدْر»؛ هرکس فاطمه«علیهاالسلام» را چنان که شایسته مقام اوست درک کند، شب قدر را درک کرده است. موفق باشید
8277
متن پرسش
سلام علیکم حضرتعالی فرمودید: مطهرون - به اعتبار آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب- بالإصاله اهل بیت هستند و بالتّبع هرکس به همان اندازه‌ای که از طهارت بهره‌مند است می‌تواند با حقیقت قرآن مأنوس باشد. حال اگر کسی از طهارت به همان روشی که فرمودید بهرمند شد می شود گفت که این طهارت از جنس طهارت اهل البیت است اما به نازله. و یا در مورد علمایی مثل امام که فرمودید قلبشان نورانی است آیا این درست است که این همان نورانیت اهل البیت است امام به نازله؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بسیار نکته‌ی دقیق و درستی است، لذا هرکس در ذیل نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به قرآن رجوع کند توان ارتباط با قرآن را به همان اندازه دارد و عملاً در جامعیت روحی است در عین نازل‌بودن. مثل نور بی‌رنگ نازله نسبت به نور بی‌رنگ شدیدتر. موفق باشید
8252
متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده اولا ببخشید که من به اندازه سایر کاربران مودب نیستم اما سوال اینکه عنایت دارید شما با این مکتبتون جوونا را از دین زده کردید و پدر ما رو در اوردید چرا مثلا محرم تموم نشده صفر آغاز میشه صفر تموم نشده بیست روز عزای فاطمی اغاز میشه و دائم عزا و سیاه چرا انفد شماها چهره اسلامو زشت میکنید من قربون حضرت سید الشهدا برم خاک پای دختر رسول خدا هستم و کمترم اما سیدالشهدا و اهل بیتشون اگه مجموعا یک ماه زجر کشیدن در عوض تا ابد سرور عالمند حضرت صدیقه اگه یک بار کتک خوردن و بی حرمتی بشون شده تا ابد فرمانرواند و همینطور آینده بشریت هم که مربوط به مکتب اونهاست من نمیگم اونها رو از یاد ببریم بلکه باید برای اونها بزرگداشت گرفت و مکتب رو معرفی کرد نه هی جمع بشید و یه در به پهلو خوردنو با آب و تاب بیان کنید و هی بعد از هزار و اندی سال اشک بریزید اگه اهل بیت بعد از وافعه کربلا انقد عزاداری میکردن به خاطر نزدیکی زمان واقعه بوده و این کارا بعد از هزاران سال معنا نداره خلاصه من خسته شدم از این مکتب دائم العزا و نه دائم الفکر حسین بیش از آب تشنه لبیک بود افسوس که به جای حرفهایش زخم هایش را نشان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نمایاندند دکتر شریعتی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اخوی! عوضی گرفتی، من از اونا نیستم که میگی، و در کتاب‌های بنده هم این‌طور که میگی چیزی گیر نمیاری، با کس دیگه دعوات شده چرا یقه‌ی ما رو گرفتی؟ اتفاقاً من با تو هم‌عقیده هستم و نوکر امثال تو هستم که به قول خودت خاک پای دختر رسول‌اللّه«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» هستی، و زندگی را عزاخونه نکردی. یقه‌ی ما رو ول کن! موفق باشید
8253
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب معاد حضرتعالی آمده است: اما اگر روح در زندگی دنیا آلودگی هایش زیاد باشد و با اینکه در طریق ایمان و عمل صالح بوده ولی بدون توبه از آلودگی هایش وارد برزخ شود و با حمل آلودگی ها و عصیان ها وارد برزخ شود، جساب برزخی او حساب خاصی است و به این زودی ها آزاد نمی شود، ولی چون مسیر او در دنیا صراط مستقیم عبودی بوده، این عذا ب ها موجب تطهیر او می شود،. در قران داریم که بعضی ها در آتش مخلد نیستند اینها چه کسانی هستند که حتی گناهانشان در برزخ پاک نمی شود و کار به قیامت می کشد ومدتی در اتش هستند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: گناهانی که ریشه در عمل دارد و نه در عقیده، با عذاب برزخی پاک می‌شود ولی اگر انسان در عین آن‌که به‌طور کلّی موحد است ولی در سایر عقاید ضعف داشته باشد، با عذاب قیامتی پاک می‌شود و به همین جهت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «النّار لا تأکل محلّ‏ الایمان‏ » آتش، محل ایمان را نمی‌خورد و بالاخره انسان نجات می‌یابد. موفق باشید
8254
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و سپاس از پاسخگویی حضرتعالی در دروایت داریم که اگر کسی بیش از سه روز با مومنی قهر باشد نمازش قبول نیست . آیا منظور روایت این است که نماز اصلا قبول نیست یا منظور این است که ممکن است جنبه کمالیه را نداشته باشد؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید از حُسن قبول محروم است وگرنه فرشتگان آن نماز را برای او ثبت می‌کنند و او جزو تارک‌الصلات محسوب نمی‌شود. موفق باشید
8256
متن پرسش
سلام استاد،ببخشید شاید سئوال کمی به نظرتون بی مبنا باشه ، شما تحلیل تون از سطح مالی که مردم در سایت رفاهی برای هدفمندی اعلام کردند چیه.خوب مطمئنا این جوری نیست ولی بار چنین اظهار نا مربوطی رو بیشتر متوجه مردم میدونین یا مسئولین؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید این‌طور باشد که مردم یک حساب سرانگشتی کرده‌اند که اگر یارانه در مقابل گران‌شدن بنزین است در حالی‌که بنزین گران می‌شود پس یارانه حق آن‌ها است که بگیرند و از طرفی مردم خوب می‌دانند ساختار نظام اداری ما اعم از بیمارستان‌ها و غیره آن‌طور که لازم است خدمات نمی‌دهند، چرا پول مردم را در جایی بریزیم که توان ارائه‌ی خدمت ندارند. پول مردم را به خود مردم بدهند تا مردم هرطور خواستند مصرف کنند و به هر بیمارستان و پزشکی که خواستند رجوع کنند و آقای خودشان باشند. آیا مردم با احیاء کاخ سعدآباد و رقص دختران و حضور مانکن‌ها می‌توانند به دولت اعتماد کنند؟ موفق باشید
8257
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استادگرامی بنده کارمند آموزش وپرورش با 27 سال سابقه کارولیسانس مدیریت می باشم علاقه بسیاری به تفسیرقرآن دارم ولی برای خرید نمی دانم کدام تفسیربرای مطالعه وآگاهی پیدا کردن من که رشته اصلی من چیزدیگری است وفقط اطلاعات عمومی می خواهم بهتراست خریداری نمایم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تفسیر نمونه برای آگاهی اولیه از قرآن خوب است. ولی تفسیر المیزان با عمق بیشتری ما را به قرآن نزدیک می‌کند. موفق باشید
8258
متن پرسش
سلام استاد عزیز. روزگاری بود که جایگاه والای این انقلاب را نمی‌دانستم و هر ناعدالتی در هرگوشه و کناری و هر مقام و مسئولی را به کلیت نظام مربوط می‌دانستم اما به حول و قوه‌ی الهی و مدد روشنگری‌های شما، نور این اانقلاب را می بینم و آن ناعدالتی ها را ضعف و بی توفیقی برخی در همگون شدن با اهداف این انقلاب میدانم. اگرچه سال‌ها به لطف خدای تبارک و تعالی و بدون تلاشی، در درون قلبم محبتی ویژه نسبت به رهبری عزیز احساس می‌کردم اما اکنون به کمک تحلیل مواضع ایشان، می دانم که اسلام ناب است که از این حلقوم بیرون می آید و آقا ذخیره خداوند برای دنیای ظلمت بار امروز بوده است...استاد؛ خدا می‌داند سال‌هاست به هر جان کندنی دلم می‌خواهد در راه دوست قدم بردارم و اکنون به اینجا رسیده ام که می‌دانم خدا از من چه می‌خواهد و من از زندگی چه....اما استاد؛ نمی‌دانم این دل هرجایی چرا به هر محبتی به سمت غیر کشیده می شود... دوسال پیش بود که عمیقا عاشق کسی شد؛ این دل لامذهب ما را کشت ، در آن دوره غیر، داشت می نشست جای خدا و من خود، به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود.... توفیق شد رفتم حرم امام رضا علیه السلام و در دامنش زار زدم که آقا به دادم برس، مرا رها کند، خلاصه به شهرمان برگشتیم و محبوب به اصرار برایمان قرار ملاقاتی گذاشت(برای اولین بار) مانده بودم بروم یا نروم و استخاره کردیم؛ آمد که برو... رفتم جلسه در کمال احترامات و رسمی در رستورانی شلوغ برگزار شد و ...استاد به لطف خدا فردای آن روز محبوب مرا فحش باران کرد و به قدری مرا کوبید و حال این نفس را گرفت که ساعت‌ها اشک ریختم و البته شکر خدا را می‌کردم که این فرد این‌قدر تحقیرم کرد تا جل و پلاس محبتش از قلبم بیرون ریخته شد؛ نمی‌دانید چگونه مات عنایت امام رضا شدم.... دل ما صاف شد و چسبیدیم به سیر خودمان و بهره گیری از راهنمایی‌های شما و سرخوش بودیم تا این‌که.... سروکله‌ی کس دیگری پیدا شده و انگار می‌خواهد دل ما را زیر و رو کند و عامدانه مرا به سوی خودش بکشد؛ می‌فهمم که او به من دلباخته است و می‌خواهد مرا هم شریک این عشق کند و ابراز کند... نمی‌دانید چه دربه دری می‌کشم؟! استاد از یک طرف خودم چندسال است که دل در گرو مهرش دارم ولیکن به شدت مهار کردم این عشق را و خوشحال بودم که من عشقنی و کتمنی و... الآن نفسم خوشحال است که سودای شعله شدن این عشق از خاکستر قلب محبوب هم سرزده و نمی‌خواهد این توجه را از دست بدهد و از طرف دیگر عمیقا دنبال جلب محبت خدا هستم و دیگر دیوانه شده‌ام؛ میان این خاک و افلاک...استاد چه کنم؟چه خاکی به سرم بریزم....؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌که در چنین شعور ارزشمندی نسبت به انقلاب و رهبری قرار گرفته‌ای و رابطه‌ات با حضرت ثامن‌الأئمه«علیه‌السلام» روبه‌راه است خیلی خوب است. همان‌طور که مولوی می‌گوید: «عاشقی گر زین سر و گر زان سر است.... عاقبت ما را به آن سو رهبر است» بالاخره دل بعد از مدتی سراغ خانه‌ی محبوب اصلی را می‌گیرد، ولی در مورد این سرک‌کشیدن برای دیدن شعله‌هایی که از خاکستر آن قلب ظهور کرده، همان‌طور که متوجه‌اید باید خوددار بود و آسایش و آرامش خود را در زیر سایه‌ی رب‌العالمین جستجو نمود تا خداوند هرچه را خواست خودش پیش بیاورد. موفق باشید
8259
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی.در بحث خلقت انسان فرمودید که انسان از سه عالم (لاهوت ، جبروت و ملکوت) میگذرد تا به دنیای کنونی میرسد و نیز از آیات قرآن بر می آید که تمام انسانها قبل از خلقت در عالمی تحت عنوان عالم ذر قرار داشته اند لطفا بفرمایید عالم ذر مطابفق کدامیک از عوالم چهرگانه میباشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن در آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف بحث عهدی را کرده تحت عنوان این‌که خداوند فرمود: «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ» آیا من پروردگار شما نیستم؟ و همه‌ی انسان‌ها گفتند «بَلى‏ شَهِدْنا». آری می‌بینیم که چنین است و این یک عالَم نیست بلکه این اقتضای فطرت است
8261
متن پرسش
سلام بزرگوار نفرمودید رفاقت هاشمی(هدیه الله)با سعودی ها از کجا و به چه دلیل اغاز شده و چرا انقد محکمه مگه اینا دشمن اشکار اهل بیت و جمهوری اسلامی نیستن چرا از این اقا انقد دعوت میکنن بره عربستان چرا کشور هوشیار و فهیم ما خصوصا خواص به این تحرکات دیپلماتیک افراطی اقای هاشمی واکنش نشون نمیدن مگه قران کریم مکررا نفرموده بادشمنان خدا و رسول رفاقت نکنید .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ملک عبداللّه شیطان فریب‌کاری است. سال‌های قبل آقای هاشمی را به خانه‌ی شخصی خود دعوت کرد و وقتی هم او در اجلاس کنفرانس سران کشورهای اسلامی به ایران آمد آقای هاشمی او را به خانه‌ی شخصی خودشان دعوت کردند و حالا ادعای آقای هاشمی آن است که می‌توان سعودی‌ها را از این مواضع تندشان منصرف کرد. موفق باشید
8262
متن پرسش
با سلام وعرض ادب محضر استاد طاهرزاده اگر کسی در مرتبه علمی عالمان دینی وساحت حضور معنوی آنها نبود وبخواهدآنها را نقد کند اصلا آن نقد منعقد و برقرار می شود ؟(حال بماند که ممکن است بعضی ها پا را فرا تر نهاده و جسارت بکنندو نمونه آن در تاریخ هست مثل جسارت به علامه طباطبایی (ره))
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انصاف آن است که کسی که می‌خواهد سخن عالمانه را نقد کند ابتدا متوجه مبانی نظر آن‌ها باشد در این حالت در عین نقد همدیگر مبنای همدیگر را می‌شناسند مثل کاری که مراجع در درس خارج انجام می‌دهند. موفق باشید
8266
متن پرسش
سلام علیکم با اینکه همگی باید در عدم تضعیف دولت تلاش کنیم ولی احساس میشه او مثل یک بچه ی چموش به قهقرا داره میبره خودش رو. وظیفه ما تا چه حد است. نگرانی از آینده این دولت بسیار زیاد است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر صورت باید تخریب نکرد ولی انتقاد کرد. شما در انتقاد حق را به میان می‌آورید و اظهار حق، جامعه را به کمال می‌رساند. موفق باشید
8270
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز روحهای پاک و مطهر با عث می شود که جسم آنها هم پاک و مطهر باشند؟ مثلا جسم حضرت امام عزیز مثل روحشان مطهر است ؟ اگر این چنین است این پاکی جسم بعد از رحلت ایشان هم پا برجاست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: پاکی جسم در رابطه با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به جهت اراده‌ی تکوینی الهی است ولی در مورد سایر انسان‌ها که آن اراده‌ی تکوینی خاص إعمال نشده، آن پاکی موضوعیتی ندارد. موفق باشید
8271
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم بنده سوال کننده ، سوال 8198 هستم ، فایل صوتی مناظره را بدقت گوش دادم و واضح بود آقای زیبا کلام جز غرب دوستی و تسلیم شدن در مقابل ظلم حرف دیگری نداشت ، باب تازه ای برای بنده باز شد بسیار متشکرم . ما راهم دعا بفرمایید .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: الحمدللّه که موضوع برایتان روشن شد. موفق باشید
8272
متن پرسش
سلام وخداقوت می خواستم بدونم امسال نمایشگاه کتاب غرفه دارید وخود استاد قصد ندارند یک روز مهمان تهرانی ها باشند؟ (فکر کنم پارسال فقط نمایشگاه قرآن غرفه داشتید.) باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در سال جاری در جریان نمایشگاه نیستم که هست یا نه، ولی شرمنده هستم که نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
8232
متن پرسش
با سلام ... چرا شما سعی می‌کنید خودتان را برای بقیه الگو قرار دهید؟ چه کسی به شما مشروعیت داده که برای مردم سخنرانی کنید و فهم خودتان را ملاک دین قرار دهید؟ اگر روزی متوجه بشوید که تمام کتاب‌هایی که چاپ کردید، بالکل مقابل دین واقعی می‌ایستد شما چه کار می کنید؟ شما با طرح مباحثی که در کتاب‌هایتان می‌کنید جز این‌که ما را با حجابِ مفاهیم روبه‌رو کنید کار دیگری نمی کنید!!!! اصلا آیا بر شما واجب شرعی بوده است که در نشر آثارتان فعالیت کنید؟ امثال شما عزیزان که در رأس امور فرهنگی کشور فعالیت می‌کنید ظاهراً چشم بر مشکلات عدیده‌ی مردم پوشیده‌اید و دنبال آرزوها یا بگو هوس‌های خود هستید و با یک سری حرف و حدیث‌های در قالب دین خدا، سر خود و مردم را مشغول می‌کنید!! شما استاد محترم بر هیچ‌کس ولایت ندارید که بخواهید نحوه‌ی تربیت افراد را به‌عهده بگیرید، همان‌طور که در زندگی‌نامه‌ی خود گفته‌اید! ولایت مال حضرت ختمی مرتبت(ص) است و بس! خود باشید و خود شوید حاج آقا!! علایق شخصی شما و آنچه شما نامش را فطرت می‌گذارید برای خود شخص شما حجت است، چه ربطی به دیگران دارد؟ الآن شما در کشور دارید صاحب جریانی بین جوانان می‌شوید یعنی در حال تاثیرگذاری هستید، چقدر به آینده‌ی روحی خود مطمئن هستید؟ نمی‌دانم که چرا بنده با امثال شماها مشکل پیدا کردم؟ اشکال کار هم این است که شما نمی‌گذارید رو در رو باهاتون بحث بشه ! انگار هرچی حقیقت هست، پیش امثال شماهاست، این یعنی سرِ مردم رو شیره مالیدن !!!! آیا شما فکر می‌کنید که توانایی هدایت مردم را دارید؟ منِ جوان می‌گویم این یک توهم است ... حالا هر جور دوست دارید جواب بدید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم چه شده که تا این حدّ از دست بنده عصبانی هستید؟ آدم حسابی! مگر ما حرف‌های خودمان را می‌زنیم که روزی متوجه شویم بالکل مقابل دین واقعی بوده؟ همه‌ی تلاش بنده آن است که به عنوان یک معلم معارف اسلامی نگاه عزیزان را متوجه دین اسلام بگردانم تا هرچه بیشتر سر و کارشان با شریعت الهی و احکام پروردگارشان باشد و سعی می‌کنم عقل مخاطبان خود را مورد خطاب قرار دهم نه احساساتشان را، تا خودشان توان تفکر در دین را پیدا کنند. تعجب می‌کنم که عنایت نمی‌کنید امر به معروف و نهی از منکر واجب شرعی است و چه امر به معروفی بهتر از آن‌که افراد را متوجه معروف الهی کنیم و چه نهی از منکری بهتر از آن‌که جوانان را متوجه ظلمات فرهنگ غربی نماییم. مگر بحث ولایت مطرح است که می‌گویید بنده بر کسی ولایت ندارم که بخواهم تربیت افراد را به عهده گیرم؟! بنده معلمی هستم که وظیفه‌ی شرعی‌ام اقتضا می‌کند که متذکر دین الهی باشم تا انسان‌ها خودشان انتخاب کنند. باور کنید اگر احساس وظیفه نمی‌کردم بسیار راحت‌تر بودم که به مطالعات شخصی خود بپردازم و به عباداتم مشغول شوم که بحمداللّه خداوند شوق انجام آن را در من قرار داده. چقدر خوب بود که می‌فرمودید مثلاً کدام قسمت از کدام کتاب مخالف نظر عالِمان دین یا مخالف متن آیات و روایات است، تا بنده خود را تصحیح می‌کردم. می‌گویید اشکال کار این است که نمی‌گذاریم با ما بحث شود. چطور نمی‌گذارم؟! بفرمایید این گوی و این میدان. از طریق همین سایت هر اشکالی دارید بفرمایید، هم بنده استفاده می‌کنم و هم کاربران عزیز. ولی اجازه دهید کار به مراء نکشد زیرا در آن برکتی نیست. با این‌که بنده هرگز اقدام به چاپ هیچ‌کدام از کتاب‌ها نکرده‌ام با این‌همه امیدوارم این نسل از طریق آثاری که از بنده - به لطف الهی- به‌جا مانده، راهشان به سوی افکار عالمانی مثل حضرت امام و علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیهما» گشوده شود و از آن طریق بتوانند مستقیماً با آیات و روایات ائمه«علیهم‌السلام» مأنوس گردند. اخوی! این رسمش نبود که با ما این‌جوری رفتار کنی!! موفق باشید ‌
8241
متن پرسش
سلام استاد عزیز خواهشا جوابمو رک و پوس کنده بدون ملاحظه سیاسی بدید و مختصر هم نباشه استاد ما دیگه از دست هاشمی داریم کفری میشیم شورشا در اورده اون از کارنامه درخشانش تو سال 88و اینم از رفاقتش با این سعودی های کثیف استاد نحوه برخوردش با این سعودی ها حتی از برخوردش با رهبری عزیز صمیمی تره در حالی که اونا می خوان سر به تن جمهوری اسلامی نباشه
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم سخنی صریح‌تر از آنچه خودتان می‌فرمایید چیست؟ هنر رهبری عزیز را ببین که بستری فراهم کرده‌اند که هرکس خودش خود را بنمایاند. موفق باشید
8247
متن پرسش
باسمه تعالی: جناب آقای طاهرزاده در سایت بسیج مدرسه معصومیه، مقاله‌ی زیر در معرض طلاب قرار گرفته. آیا این نوع ورود و خروج را نسبت به دولت صلاح می‌دانید؟ اشرافیتِ دولتی بر علیه جمهوریت دینی دولتی که یاد آورد اشرافیت مسلکی را مردم به اشرافیت رأی ندادند سجاد چاره دان؛پژوهشگر علوم اسلامی رابطه اشرافیت و اسرافکاری یکی از رذایل اخلاقی که فرد و جامعه را به سوی تباهی و مشکلات عدیده می کشاند اسراف است. اسراف عبارت از تجاوز از حدود الهی و گذشتن از خطوط قرمزی است که احکام الهی آنها را تعیین کرده اند. در اینجا بطور اجمال به رابطه اشرافیت و اسرافکاری اشاراتی می کنیم . ● اشرافیت خاستگاه اسراف به نظر می رسد که نوعی رابطه تنگاتنگ میان اشرافیت (ملا و سرمایه داری اترافی) و اسرافکاری وجود دارد . به این معنا که اشرافیگری منش و خصلت اسرافکاری را پدید می آورد و آدمی را از رفتارهای هنجاری به سوی نابهنجاری می کشاند بلکه چنان که قرآن در تعریف اسراف بیان می کند، اشرافیت، آدمی را به سوی فساد سوق داده و از اصلاحیات و اصلاح گری باز می دارد. بر این اساس کسانی که به خوی اشرافیت مبتلا و دچار می شوند، انسان های ضد اصلاحی و مفسدانی هستند که با هرگونه کمال یابی آفرید ه های زمینی از انسان و غیر انسان مخالفت می کنند. رفتارهای ایشان جز فساد و تباهی برای زمین و زمینی ها چیزی به ارمغان نمی آورد و خود و دیگری را به سوی نیستی و هلاکت سوق می دهند. تحلیل قرآن از ایجاد بسیاری از پدیده های زیانبار در زمین این است که این امور دستاوردهای بشری است که عامل مهم چنین رفتار و کردار زیانبار را می بایست در خلق و خوی زشت بشر یافت که برخاسته از کفر وشرک و نفاق است و در رفتارهای فردی و جمعی به شکل خود برتربینی و غرور و تکبر و یا استکبار و اسراف و مانند آن ظهور و بروز می کند. اشرافیت به سبب آن که خود عاملی مهم در ایجاد غرور و تکبر است و چنان که قرآن بیان می دارد آدمی هرگاه استغنا و خود را بی نیاز جست طغیان می ورزد و از حد اعتدال و مرزهای قانونی و فطری بیرون می رود، می توان گفت که اشرافیت استغنایی چیزی جز فساد و تباهی و مخالفت و در نهایت مبارزه با اصلاحات و اصلاح گری به دنبال ندارد. قرآن به مومنان سفارش می کند که از کار و روش و فرمان مسرفان پیروی نکنند ؛ زیرا مسرفان کسانی هستند که در زمین فساد می کنند و اصلاحاتی را انجام نمی دهند. (شعراء آیات ۱۵۱ و۱۵۲) هر چند که در این آیه ریشه اسراف و خاستگاه آن بیان نشده است ولی هرگاه به مطالعه و تحلیل قرآن از زمینه های اسراف توجه شود، دانسته می شود که ریشه و خاستگاه هرگونه اسراف و تجاوز و تعدی و مانند آن را می بایست در اموری چون رفاه دانست که در دست اشرافیت متکبر و مغرور است. خداوند در آیه ۱۲یونس در تحلیل ریشه ها و خاستگاه اسراف گری می فرماید: زمانی که خداوند هرگونه امور ضروری و زیانبار را از کسی بردارد و او را در رفاه و آسایش قرار دهد او رفتار اسرافی در پیش می گیرد و خدا و رستاخیز را فراموش می کند. تحلیل آیه از خاستگاه پدیده اسراف کاری در انسان، این است که انسان در هنگام نیاز و وجود ضرر و زیان به خداوند پناه می برد و فشارها و تنگناهای مختلف او را وادار می سازد که به سوی خدا رفته و دست نیاز به سوی آن بی نیاز دراز کند ولی هرگاه خود را از فشار و تنگناها و گرفتاری ها رها شده یافت، خدا را فراموش می کند و از سر بی نیازی و افزایش آسایش و رفاه، دست به اسراف می زند و این گونه است که اعمال اسرافی مسرفان برای ایشان به عنوان کارهای پسندیده زینت داده می شود و در دام استدراج می افتند. ● موارد اسراف اسراف در اصطلاح قرآنی برخلاف آن چه در فرهنگ ایرانی معنا یافته محدود و منحصر به امور خوردنی ها و نوشیدنی ها نیست و به سخن دیگر منحصر در امور اقتصادی نمی باشد، بلکه از دایره گسترده ای برخودار می باشد و همه امور زندگی بشر در حوزه های اعتقادی و فرهنگی و رفتارهای اقتصادی و سیاسی و نظامی و امور دیگر را در بر می گیرد. اما چه چیزی سبب شده که در فرهنگ ایرانی اسراف تنها در حوزه اقتصادی شناخته و تعریف و محدود شود ، شاید بتوان تکرار آیه: کلوا و اشربوا و لا تسرفوا (اعراف آیه ۳۱) باشد که ورد زبان توده مردم است و در هر کوی و برزنی به سبب ساختار زیبا و کوتاه و روان و شعرگونه اش مصطلح شده و بر زبان رانده می شود. با این همه می بایست توجه داشت که اسراف در کاربردها و فرهنگ قرآنی شامل امور بینشی و اعتقادی و اخلاقی و فرهنگی و سیاسی و رفتاری و نگرشی می شود. از این روست که خداوند ادعای دروغین نبوت (غافر آیه ۲۸)، تکذیب پیامبران (یس آیه ۱۴ و۱۹)، تکذیب قرآن (زخرف آیه ۵)، شرک (غافر آیه ۴۲ و ۴۳)، خودکامگی و استبداد (یونس آیه ۸۳ و دخان آیه ۳۰ و ۳۱)، زیاده روی در آشامیدنی ها، خوردنی ها، زینت ها (اعراف ۳۱) وقصاص (اسراء آیه ۳۳) و حتی در انفاق و بخشش اموال در راه خدا (انعام آیه ۱۴۱ و اسراء آیه ۲۹) و رفتارهای نابهنجار جنسی (ذاریات آیه ۳۲ و۳۴) را از مصادیق و موارد بارز و آشکار اسراف بر می شمارد و از انجام آن باز می دارد و مرتکبان این گونه اعمال را تهدید به عذاب سخت و خواری در دنیا و آخرت می کند. بر این اساس می توان گفت که اشرافیت رفاه زده و مترف به سبب خاستگاه و زمینه های اقتضایی پدیداری اسراف در ایشان، کسانی هستند که به این گونه بینش و نگرش و رفتارهای زشت و فساد انگیز گرایش دارند ودر نهایت اشرافیت، موجبات تباهی خود و دیگران را فراهم می آورد. به سخن دیگر اشرافیت و رفاه زدگی اترافی موجب اسراف می شود و آنان نه تنها نسبت به اصول عقلی و عقلایی (اخلاق ها و آداب و سنت های هنجاری) بی اعتنا بوده و از آن تجاوز و تعدی می کنند بلکه انسان هایی هستند که نسبت به آموزه های وحیانی بی اعتنایی کرده و یا به تکذیب و حتی مبارزه و مخالفت با آن می پردازند و در رفتارهای عملی در زندگی فردی و اجتماعی خویش در خوراک و پوشاک و امور جنسی و مانند آن اسراف را پیشه خویش می سازند و راه اتراف و تبذیر را در زندگی خویش هموار می کنند و حقوق فردی و اجتماعی دیگران را زیر پا می گذارند و حتی دست به قتل و کشتار کسانی می زنند که منادی ایشان به سوی حق و حقیقت و توحید و آموزه های اخلاقی و وحیانی می شوند.(غافر آیه ۲۸) اینان به سبب همین اشرافیت و استغناجویی و احساس خطرناک بی نیازی از خدا و دیگران، انسان های با منش خودپسندی و تکبر و تفاخر هستند و کارهایشان برایشان زیبا و پسندیده جلوه می کند و حتی اطرافیان آنها رفتارهای زشت شان را رفتاری پسندیده جلوه می دهند و رفتارها و کردارهای ناپسند و نابهنجار ایشان را توجیه می کنند. (یونس آیه ۱۲) خود برتربینی و بی نیازی آنان را به خودکامگی و استبداد می کشاند و در زندگی اجتماعی به دیگران ظلم و ستم روا می دارند و خود را برهمگان برتر می شمارند.(یونس آیه ۸۳ و دخان آیات ۳۰ و ۳۱) به هر حال اسراف که در فرهنگ قرآنی به معنای هرگونه تجاوز از حدود و مرزها و خطوط تعادلی در هر کاری است (مفردات راغب اصفهانی ذیل واژه سرف) دارای خاستگاهی چون اشرافیت و آسایش اترافی و رفاه زدگی است. انسان های رفاه زده و اشراف بی نیاز از خدا، در هرکاری از کارهای خویش چون امور اقتصادی و فرهنگی وسیاسی و حتی بینشی و نگرشی و اعتقادی راه اسراف را می پیمایند و به سبب غرور و بی نیازی خویش خدا را بنده نیستند و در زمین فساد می کنند و آن را گسترش می دهند و جلوی اصلاحات را نیز می گیرند. (یونس آیه ۱۲) ● ویژگی های اشراف چنان که گفته شد مراد از اشراف و اشرافیت در این نوشتار، مترفان و ملا هستند؛ هر چند در ادبیات و فرهنگ عربی اشراف جمع شریف به معنای بزرگ قدر و اصیل و پاک نژاد و مانند آن می باشد (لغت نامه دهخدا) ولی در فرهنگ ایرانی مفهوم خاصی از اشرافیت فهمیده می شود که با واژگان عربی ملا و مترف و مانند آن هم معنا و مفهوم می باشند. در این نوشتار منظور از اشراف کسانی هستند که به سبب توانایی اقتصادی و سرمایه زیاد و شگفت انگیز و نیز قدرت و امکانات مادی فراوان دارای رفتاری اسراف گونه هستند. از نظر قرآن اشرافیت به معنای پیش گفته (ملا و مترف) انسان های مرتجع و واپس گرا در برابر اصلاحات سازنده (زخرف آیه ۲۳)، افراطی و اسرافکار (کهف آیه ۲۸)، بدخلق و درشت خوی (قلم آیه ۱۰ تا ۱۴)، کراهت از حق و حقیقت (مومنون آیه ۶۴ و ۷۰) استکبار در رفتارهای اجتماعی و سیاسی (یونس آیه ۷۵ و مومنون آیه ۴۵ و ۴۶) افسادگری (اعراف آیه ۱۰۳) تهمت (اعراف آیه ۱۰۸ و ۱۰۹ و ۱۲۷) ظلم و ستم (اعراف آیه ۱۰۳) جرم گرایی (هود آیات ۲۵ تا ۳۵) افراط کاری (کهف آیه ۲۸)، جاه طلبی (بقره آیه ۲۴۶ و ۲۴۷) غرور و تفاخر (کهف و انکار حق (اعراف آیه ۶۶ تا ۹۰) کوردلی (اعراف آیه ۵۹ و ۶۴) هستند. نتیجه چنین منش و خلق و خوی چیزی جز ارزش گذاری های نادرست و غلط (بقره آیه ۲۴۶ و۲۴۷) امتیاز طلبی و زیاده خواهی (زخرف آیه ۳۱) حسادت نسبت به دیگران (ص آیه ۶ و ۸) تهدید نسبت به اصلاح گران و اصلاح طلبان (اعراف آیه ۸۸) فریبکاری و توطئه نسبت به مردم و جامعه (مومنون آیه ۲۳ و ۳۴) واسراف گری و هر چیزی که در حوزه تجاوز و تعدی و ظلم و ستم می باشد ، نخواهد بود. از این روست که می توان گفت اشرافیت به معنای پیش گفته خاستگاه و سر منشاء بسیاری از فسادها و تباهی ها و مشکلات فردی و اجتماعی است که به بخشی از آن در این جا اشاره شده است، یکی از مهم ترین خاستگاه های اسراف (به مفهوم قرآنی) همین اشرافیت پیش گفته است. اشرافیت و جمهوریت تقابل ناهمگون انقلابی که می بینید هست حاصل پرپرشدن لاله های سرخ انقلاب روح الله است.حاصل یا رب یارب مقربان کوی لقای الهی است. خاطره ای از امام خمینی-رضوان الله تعالی علیه- بگویم: دو خاطره از ساده زیستی امام خمینی(ره) آیت الله مسلم ملکوتی از شاگردان قدیمی حضرت امام بودند که توفیق درک محضر ایشان را در ایران و نجف داشته اند. ایشان که از نزدیک با بیت حضرت امام در نجف مرتبط بوده، درباره خانه امام در نجف و ساده زیستی ایشان دو خاطره خواندنی تعریف نموده است: «این منزل در شارع الرّسول قرار داشت و آقای شیخ نصر الله [خلخالی] آن را اجاره و تهیه کرده بود. این منزل دو طبقه داشت و در هر طبقه دو اتاق که مساحت هر کدام دوازده متر بود، وجود داشت. یکی از اتاق ها مخروبه بود و قابل استفاده نبود و چون آشپزخانه اش کوچک بود، ظروف و چراغ غذا را در حیاط می گذاشتند. هنگام ورود امام به نجف، یکی از اطاق ها برای امام اختصاص یافت. ... حضرت امام به مدت 15 سال در این خانه اجاره ای مانند سایر طلاب معمولی زندگی کرد. بارها نزدیکان خواستند یک کولر بر یکی از اتاق ها نصب کنند، اما امام با لحن شدید فرمود: "شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید." و مانع از این کار شد. تا اینکه پس از چند سال، دیگر به اصرار زیاد برخی اعاظم قبول کردند یک پنکه در آن گذاشته شود. اتاق بیرونی حضرت امام با زیلوهای فرسوده پوشیده شده بود. یک وقت برخی نزدیکان عرض می کنند: "این ها مناسب منزل شما نیست اجازه بدهید آنها را تعویض کنیم." امام در جواب می فرماید: "مگر منزل صدر اعظم است؟!" و اجازه تعویض نمی دهد.» (خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه 185) در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری ایشان غذای بسیار ساده می خوردند و عنوان می کردند گوشت ‏گرم تابحال از بازار نخریده‌ام و مانند مردم گوشت یخی با کالابرگ تهیه می‌کنم ضمن اینکه فرش ‏دستباف موجود هم جهیزیه خانم من است که البته نخ‌نما شده است.(آیت الله مصباح یزدی) نمی شود در کلامتان امام گفت و در عملتان امام را از صفحه برنامه هایتان حذف کرد...نمی شود امام را از عینک اشرافیت تحلیل نمود...نمی شود ساده زیستی امام امت را در کوچه های سیاه و سرد اشرافیت از یادها و خاطره ها زدود...امام را امامی دیگر ظهور نموده است...ساده زیستی روح الله میراثی بود حضرت سید علی ماه خامنه ای یمان به ارث برده است...در خیابان فلسطین تهران بوی سادگی و بی پیرایشی «ولیّ» به مشام جمهوریت می آید.اشرافیتی که در دولت دیده می شود ظهور سازندگی بدون در نظر گرفتن مستضعفین است... کاخ سعدآباد را می گویم،آنجایی که جمهوریت به فراموشی سپرده می شود...آنجایی که یاد نمی آورد مادر شهید را...آنجایی که «کیشی» دیگر است اما در دل تهران مدرنیته معمار...کاخی که بوی خدا نمی دهد برای جمهوریت دینی...کاخی در برابر حسینه روح الله است...کاخی که دیپلماسی خمینی را نادیده گرفت...کاخ که می رفت و می رود که «جغرافیای معرفتی روح الله» را در کوچه پس کوچه های انفعال دیپلماسی با اندکی لبخند پیران و کفتاران خارجه غرب به مزایده گذارد...آری کاخ یاد می اورد پلمب هسته ای را...یاد می آورد ظهور دیپلماسی انفعالی را....یاد می آورد 2 سال عقبگرد هسته ای را...یاد می آورد خشنودی صهیونی را...نمی شود از امام گفت و به کلام و آرمان امام پشت کرد... پاس می داریم خون شهدا را...پاس می داریم کلام روح الله را...پاس می داریم دیپلماسی سید علی را...پاس می داریم عدالت مهدوی را...پاس می داریم قلم فرسایی آوینی را...پاس می داریم یتیم های محلی را...خزانه امنیت خالی است...خزانه اقتصادی خالی است...خزانه فرهنگی خالی است...خزانه امریکا سرشار از دلارهای زیبایست!!! اشرافیت قاتل جمهوریت دینی است...اشرافیت یعنی ماشین های لوکس...اشرافیت یعنی شوی دختران بزک کرده در کاخ سعدآباد...اشرافیت یعنی با ادب دانست مستر اوباما...اشرافیت یعنی خوشگذرانی در کیش...در منطقه آزاد...آزادِ آزادِ آزاد...آزادی از «ساده زیستی ولیّ»...آزادی از درد جمهوریت...آزادی از همه چیز حتی خدا... منبع:سایت بسیج مدرسه معصومیه
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که رهبری عزیز در سخنان اول فروردین از کانون‌ها و نیروهای متعهد به انقلاب خواستند بدون تخریب دولت انتقاد‌های خود را داشته باشند و این تذکر رهبری حاکی از آن است که حداقل در بدنه‌ی دولت جریان‌هایی نفوذ دارند که نمی‌توان گفت نسبت به اصل نظام اسلامی تعهدی دارند، وظیفه‌ی هرکسی هست که با تذکرات و انتقادات اجازه ندهد سخنان آن افراد فضای انقلاب اسلامی را برای جوانان مکدّر کند و لذا انتقاد وقتی در راستای نکته‌ی فوق‌الذکر باشد نه‌تنها لازم بلکه واجب است. فراموش نکنید که از زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» بگیرید و زحمات آن انسان متعهد تا تحمل سختی‌های آنچنانی علی مرتضی«علیه‌السلام» و خون‌های ریخته‌شده‌ی شهداء و آه و سوز همسران و مادران شهداء همه برای آن است که این انقلاب در مسیر اهداف الهی خود جلو برود و نمی‌توان ناظر بعضی از سخنان افرادی بود که گویا تا حدّ مستعمره‌شدن ایران اسلامی در ذیل کثیف‌ترین تمدن تاریخ راضی هستند. حدّاقل نتیجه‌ی این نوع انتقادات آن است که دولت محترم نسبت خود را با این‌گونه افکار و افراد مشخص می‌کند وگرنه همه‌ی ما سخت باید مواظب باشیم دولت اسلامی تضعیف نشود. و دولت نیز باید مواظب باشد در جاده‌ای قرارش ندهند که آن جاده به آرمان‌های انقلاب اسلامی منتهی نشود. موفق باشید
8248
متن پرسش
سلام و به قول خودتون صبح کم الله بالخیر با وجود تاکید شدید رهبری به ورزش و مطالعه مطالب شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ راجع به ورزش اما بنده متاسفانه هنوز ورزشکار نیستم لکن ورزشکارها رو دوست دارم و خلاصه تنبلی میکنم در امر ورزش میشه اندر فواید ورزش به صورت طبقه بندی شده توضیح بدید و منو به این ور و اون ور رجوع ندید که واقعا انگیزه و پشتکار پیدا کنم تشکر از شما فقط استدعا دارم مختصر توضیح ندید چون دلم میشکنه
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر نخواهی ورزش کنی صد تا کتاب در راستای بحث «تأثیر روح بر حرکات ورزشی» که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» عرض کردم هم بنویسم ورزش نخواهی کرد. و اگر بخواهی ورزش کنی، همین مقدار هم که گفته‌ام زیادی است. موفق باشید
8249
متن پرسش
سلام حاجی خداوکیلی انقد میشینید تو کتابا و جلسات میگید بندگی کنید چیزایی بتون میدن و چیزایی درک میکنید که بیان نمیتونید بکنید و قابل گفتن نیست و از این حرفا بدون تعارف و شکسته نفسی شما بعد از این همه سال زانو زدن در مکتب صدرا و محی الدین و طباطبایی ها و اخیرا امام چیزی دستتون اومده یا هنوز اندر خم یک کوچه اید اگه دستتون نیمده بذارید خدا وکیلی غربی زندگی کنیم لا اقل دنیامون خراب نشه دست ما جوونا را بی خودی تو حنا نذارید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چه کار به من داری؟! اگر واقعاً چیزی دستت نیامده و روح و روانت پس از این حرفا می‌تونه تصدق غرب بشه، بسم اللّه، چرا معطلی؟ نکنه نازکش می‌خوای برای ماندن در دین؟ این خبرا نیست. تازه باید ناز خدا را هم بکشی که محل‌ات بذاره. خداوند در قرآن به رسولش می‌فرماید: «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ × إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُون‏» آن‌ها بر تو منّت مى‏نهند که اسلام آورده‏اند؛ بگو: «اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذارید، بلکه خداوند بر شما منّت مى‏نهد که شما را به سوى ایمان هدایت کرده است، اگر(در ادّعاى ایمان) راستگو هستید × خداوند غیبت آسمان‌ها و زمین را مى‏داند و نسبت به آنچه انجام مى‏دهید بیناست!». موفق باشید
8250
متن پرسش
سلام علیکم: از این‌که من نیستید بیشتر خدا را شکر کنید. جمله‌ای هم خطاب به خدا: یعنی می‌شود ما هم با تو حرف بزنیم؟ وعده‌ی دیدار در قیامت من در نزد شمر و شما در نزد حضرت رسول . ای واااای بر این بودنم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این حرفای صد مَن یک شاهی چیه می‌زنی؟! غلط کردی تو نزد شمر باشی. تو عاشق امام زمانی و جایت بر فرق سر ما است. فکر کردی حالا این حرفا که من می‌زنم از سیر تا پیازش را عمل می‌کنم؟ آره دلم می‌خواد عمل کنم همین را هم شکر. موفق باشید
8251
متن پرسش
سلام علیکم از چه زمانی خود را شناختید و حضور را لمس کردید؟ مزه اولین حضور را به خاطر دارید ؟میتوانیدشرح دهید؟؟؟ چه میزان خدای امروزتان با ان روز متفاوت است؟در مورد ما هم با /او/ سخنی دارید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس.... خودْ راه بگویدت که چون باید رفت» چرا چشم‌ات به دست مردم است. آنچه خود داری را عشق است. موفق باشید
نمایش چاپی