بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7725
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد عزیزتر از دل. سوال اول :‌استاد وقتی تفاسیر روایی از قبیل تفسیر منسوب به امام حسن عسگری و یا تفسیر البرهان را نگاه میکنی میبینی یک آیه را اهل بیت یک چیزی تفسیر کردند کردند و مفسرین ما چیزی دیگر تفسیر کردند . بعنوان مثال آیه (عن النباء عظیم )‌که از نباء بعنوان حضرت علی تفسیر شده است و در تفاسیر دیگر بعنوان روز قیامت . و یا سوره ی سباء آیه ی 18 که در تفاسیر روایی( قریه) را به اهل بیت تفسیر کرده اند یعنی آن شهرهایی که در آنها ایمن میگردید اهل بیت هستند . ولی در تفاسیر دیگر طوری دیگری تفسیر شده و یا به شهر مکه تفسیر شده است و یا منطقه شامات . در حالیکه وقتی امام باقر وقتی دید قتاده این آیه را به مکه تفسیر میکند بر او خرده گرفت . میشود در خصوص این تناقصات در خصوص تفسیر قرآن کمی توضیح دهید سوال دوم :‌فرق تفسیر با تاویل چیست ؟ سوال سوم :‌دکتر عباسی گفت در سایت ها و منابع فلسفی خود غربی ها آمده است آن کسی که به سقراط گفت برو خودت را بشناس و از همان لحظه فلسفه ی یونان کلید خورد شیطان بوده است . وقتی سقراط به کوه آلن میرود در معبد دلفی آن کسیکه به او میگوید برو خودت را بشناس نام اش دمون بوده است . دمون یکی از شیاطین چهارگانه ی خود غربی ها هست مثل لوسیفر . این را دکتر عباسی در مناظره ی خود با صادق زیبا کلام در چند سال پیش گفته بود وگفت من اینها را از خودم نمیگویم بلکه اینها در سایت ها و مطالب خود غربی ها آمده است . من سخنرانی را جدید شنیدم .در حالیکه حکمای ما از سقراط به بزرگی یاد میکنند مثل دکتر دینانی که سقراط را یک حکیم میداند . میشود کمی توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- عنایت داشته باشید ائمه«علیهم‌السلام» در تفسیر آیات اولاً: بعضاً یک وجه از آیه را مطرح می‌کنند و امامِ دیگر، وجه دیگری را مطرح می‌نمایانند. ثانیاً: توان درک مخاطب را نیز در نظر می‌گیرند. ولی تفاسیری مثل المیزان با نظر به مجموعه‌ی این روایات و ظاهر آیات و سیاق سوره و تدبّر در قرآن ،آیه را تفسیر می‌نماید. این مثل فتوای مجتهد است که با نظر به مجموعه‌ی آیات و روایات یک فتوا را می‌دهد. ولی تأویل چیز دیگری است و امام توجه ما را به مبنایی که آیه بر اساس آن ظاهر شده برمی‌گردانند. در این مورد به تفسیر آیت‌اللّه جوادی از اول سوره‌ی عمران رجوع فرمایید 2- نظردادن در مورد سقراط و افلاطون و ارسطو و افلوطین بسیار مشکل است. آن‌قدر معارف بلند در سخنان آن‌ها هست که نمی‌توان گفت بدون ارتباط با پیامبران این سخنان از بشر صادر شده است. به همین جهت عده‌ای معتقدند این معارف تحت تأثیر حضرت موسی«علیه‌السلام» ارائه شده، مگر افلوطین که تحت تأثیر حضرت عیسی«علیه‌السلام» است. این‌که بگوییم دمون یکی از شیاطین چهارگانه است و معنای اساطیری موضوع را با معنای دینی تطبیق دهیم، کار بسیار خطرناکی است. موفق باشید
7704
متن پرسش
متاسفانه مدتی است فایل صوتی جلسات تفسیر را نمی گذاریدلطفا پی گیری شود
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسئول محترم سایت
7708
متن پرسش
سلام علبکم استاد گرامی درباره سوال 7686 که پرسیدم فرمایش شما متین ولی درست است که انقلاب ما چنین هدفی را دنبال می کند ولی چگونه ما چنین کسانی را اعمالشان را هبط دانیم . چون اولا این سوال پیش می آید که ایا انقلاب ما عین حاکمیت نظام اسلامی است؟2. ممکن است چنین افرادی متوجه نباشند انقلاب ما مصداق حاکمیت اسلام است ولی به اصل حاکمیت نظام اسلامی پیامبر ایمان دارند و خواهان ظهور امام زمان برای حاکمیت نظام اسلامی هستند . و با کافران خدا مخالفند
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث بر سر آن هایی است که کوتاهی می‌کنند ولی آن‌هایی که در حدّ فهم خود عمل می‌کنند از مصداق آیات مطرح‌شده در سوره‌ی احزاب، بیرون‌اند. موفق باشید
7686
متن پرسش
سلام علیکم آنچه بنده از فرمایشات شما در باره انقلاب اسلامی متوجه شده بودم این است که کسانی که در فضای انقلاب اسلامی زندگی نمی کنند خود را از یک حیات برتر معنوی محروم کردند و امروز اگر کسی بخواهد سیر الهی داشته باشد این سیر از طریق انقلاب اسلامی محقق می شود .ولی در جلسات قبل نکاتی قرمودید که برای ما تکان دهنده بود وآن اینکه اکنون جبهه کفر ایمان مشخص شده است و اگر کسی در جبهه ایمان (مسیر اتقلاب )نباشد در جبهه کفر است و بحث دیگر که فرمودید بحث حبط اعمال بود . بعضی از مردم ما شیعه هستند و دوستدار اهل البیت ولی نسبت به انقلاب بی تفاوت هستند و ته قلبشان از کفر بدشان می آید . درست است که اینها خودشان را از حیات معنوی محروم کرده اند ولی چگونه می شود انها را در جبهه کفر دانست و یا اینکه اعمال آنهارا حبط شده دانست ؟ آیا منظور حضرتعالی کسانی که با انقلاب به محاربه می پردارند بوده است؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آن‌جایی که هدف اصلی اسلام ایجاد نظام اسلامی است اگر کسی در عین انجام عبادات فردی نظر به تحقق نظام اسلامی نداشته باشد و عملاً راضی به حاکمیت جریان کفر باشد به تعبیر قرآن اعمالش هبط است و عملی انجام نداده که در زمره‌ی مسلمانان قرار گیرد. موفق باشید
7668
متن پرسش
سلام علیکم اینکه شهدا زنده اند و روزی خور پروردگار چه معنایی دارد چرا فقط در مورد شهدا این مساله مطرح شده یعنی مومنین این توفیق را ندارند و اینکه در روایات کسانی شهید معرفی شدند به این معنی است که انها هم زنده اند و روزی خور پروردگار و فرقی با شهید معرکه جنگ ندارند با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرکس بعد از مردن زنده است. تفاوت شهدا در «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» است که بعد از مرگ هم زمینه‌ی رسیدن برکات خاص برایشان فراهم است در حالی‌که برای سایرین بعد از مرگ فرصت تمام است. هرچه کردند در این دنیا کردند. موفق باشید
7671
متن پرسش
سلام استاد. شما در بیانات و مکتوباتتان دایم متذکر می شوید من انسان غیر از تن انسان است و من انسان مستقل است. اگر اینگونه است چرا وقتی که انسان نوزاد است و از لحاظ جسمی کوچک، روح قوی و قدرت تعقل زیادی ندارد و مثلا عقل که از قوای روح است مثلا در 7 سالگی با 40 سالگی فرق دارد و به مراتب پایین تر است. اگر روح با جسم کاری ندارد پس مثلا عقل بنده الان و دوسالگی نباید تفاوت داشته باشد و اگر روح یک واقعیت مجرد است چرا با رشد و بزرگ شدن جسم دچار تغییرات می شود و بالغ می شود؟تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نکات در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت شرح آن و بحث برهان صدیقین همراه با صوت شرح آن، حل می‌شود باید به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید
7679
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد گرامی چه می شد اگر خداوند در بدو خلقت همه ی کمالات انسان ها را به آنها میداد؟ البته کتاب آشتی با خدا و برخی از دیگر مباحث مربوطه را خوانده ام...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کمال وقتی برای انسان کمال و فضیلت است که در مقابل بدی‌ها آن را در خود ایجاد کنیم و به همین جهت خداوند می‌فرماید: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا» ما انسان را در بین دو راهی‌ها قرار دادیم بعضی از آن درست استفاده می‌کنند و بعضی نه. موفق باشید
7647
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر در پرسش و پاسخ های سایت آمده است (سبک زندگی غربی ( 3113 ) س: سلام آیا انسان با استفاده کردن از ابزار و رویه ی غربی و سبک زندگی آن پذیرنده ی فرهنگ مدرنیته و اندیشه ی سکولار می شود؟ آیا همین، پذیرش ولایت طاغوت نیست؟ ج: باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر درست تبیین شود همین است که می‌فرمایید ولی همه با این نیت سبک زندگی غربی را اراده نکرده‌اند. موفق باشید) 1-چگونه کسی با پذیرش سیک زندگی غزبی ولایت طاغوت را می پذیرد مگر می شود چنین کسی که شیعه ومحب اهل البیت است به فرض هم سبک زندگی غرب را انخاب کند ولایت طاغوت را پذیرفته باشد؟ 2-ما در زندگی شخصی مان سایل زندگی مان مثل ماشین و دوچرخه و یا کامپیوتر را دوست داریم آیا این به معنی سکولار بودن و پذیرش ولایت طاغوت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- یک شیعه‌ی محبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هیچ‌وقت با اراده‌ی خود زندگی طاغوتی را انتخاب نمی‌کند ولی شیطانِ خنّاس خود را به صورت ناصح ظاهر می‌کند و در انتها ما را به شجره‌ی ممنوعه نزدیک می‌نماید و ما از آن تناول می‌کنیم و آن می‌شود که باید نمی‌شد 2- ما در حال حاضر در شرایطی زندگی می‌کنیم که نمی‌توانیم برای ادامه‌ی زندگی از این ابزارها استفاد نکنیم ولی اگر إن‌شاءاللّه به خودآگاهی لازم برسیم ابزارهایی مناسب اهدافی که زندگی ایمانی پیش می‌آورد می‌سازیم که بحمداللّه در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» به آن متذکر شده‌ایم. موفق باشید
7655
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مورد داستان زیبای حضرت خضر و موسی علی نبینا و علیهما السلام ایا می توان گفت حضرت موسی خواهان رسیدن به مقام کشفیات ذاتیه بوده و برای همین خداوند او را به حضرت خضر ارجاع می دهد چون مرحوم علامه طهرانی می گوید در کشفیات ذاتیه هست که سر قضا و قدر برای سالک هویدا می شود و با توجه به اینکه 3 داستان مطرح شده ذیل ملاقات موسی و خضر در مورد سر قضا و قدر است ایا می توان این مطلب رسیدن به کشفیات ذاتیه را برای حضرت موسی مطرح نمود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم نکته‌ی خوبی است. زیرا سالک باید در مقام فنای ذاتی در شرایطی قرار گیرد که از خود هیچ ارده‌ای بروز ندهد و شرط حضرت خضر«علیه‌السلام» با حضرت موسی«علیه‌السلام» نیز همین بود که «فَلا تَسْئَلْنی‏ عَنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً» سؤال نکن تا خودم برایت به موقع بگویم. موفق باشید
7636
متن پرسش
با سلام میدانیم که ملکوت هرچیز امرکن فیکون و ایجاد هرچیزی است که تدریج بردار نیست.با این حساب عالم ماده که عالمی زمان مند و دارای حرکت جوهری است،ملکوتش برزخ و قیامت است؟با این حساب ملکوت هرچیزی بدست خداست،در مورد عالم ماده به چه صورت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و لذا ملکوت عالم ماده آن جنبه‌ی وجودی آن عالم است که به صورت حرکت و تبدیل قوه به فعل ظاهر شده، زیرا ملکوت هرچیز جنبه‌ی ثبات آن است. موفق باشید
7637
متن پرسش
با سلام عالم برزخ و قیامت حزو عالم امر است؟و آیا عالم امر عالم جداگانه ای در کنار این دو عالم محسوب میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آن جهت به این عوالم عالم امر می‌گویند که مجردند، این‌طور نیست که عالم امر عالمی باشد جدای از عالم برزخ و قیامت. موفق باشید
7638
متن پرسش
با سلام استادی میگفت عالم ذر وجهی از عالم امر الهی است و تنها شامل فطرت نمیشود.بلکه جنبه امری ما انسانهاست.اگر درست است میشود در مورد ربط عالم ذر به عالم امر توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما در مورد عالم ذر چیزی جز همان عهد الست که مقام عهد فطری انسان با خدا است و در عالمی مجرد از عالم ماده انجام شده قائل نیستیم. موفق باشید
7645
متن پرسش
سلام علیکم به توفیق خدا کسی گناه فیلم دیدن را که باشدت وتکرار ان به صورت روزانه دچارش بوده به صورت معجزه وار به مدت 1 سال ترک کرده / دوباره دچارش شده باشد علت بازگشت به این گناه چیست ؟ به خودم اطمینان داشتم که دیگر باز نمیگردم به این گناه. متوجه فشاری که تحمل میکنم از باب خراب شدن این 1سال و دیگر امید نداشتن به هر مدت زمان دیگری برای اتفاق نیوفتادن هر گناه دیگری که به خیال خودمان دیگر تکرار نمیشوند هستید ؟؟؟ شانه هایتان را برای گریستن نیاز دارم / به حق حضرت زهرا سلام الله التماس دعا/ ازطرف من به خدا بگویید مرا ببخشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرگز دلواپس نباشید. صورت‌های خیالیه‌ای که با دیدن فیلم‌ها در ذهن شما جا باز کرده به این زودی گورشان را گم نمی‌کنند، هرازگاهی خودنمایی می‌کنند و بعضاً فیل شما هوای هندوستان می‌کند و حتی ممکن است ناخودآگاه دوباره خود را در ورطه دیدن آن مزخرفات ببینید. ولی اگر عزم خود را جزم کرده باشید که با فاصله گرفتن از دیدن آن فیلم ها ،از فضای با طراوت معنویت جدا نشوید، بعد از مدتی آن صورت‌های خیالیه دیگر قدرت خود را از دست می‌دهند و با طلب کامل به سوی حضرت حق سیر می‌کنید. بهترین راه همان توسلاتی است که دنبال می‌نمائید. موفق باشید
7610
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلا م چند سوال در باره ذکر داشتم لطفا هر کدام را جداگانه پاسخ فرمایید 1- ایا بهتر است در طول روز یک ذکر را زیاد تکرار کنیم و یا چنر ذکر را بگوییم مثلا آیا بهتر است 1000 بار صلوات بفرستیم ویا بهتر است مثلا 100 بار صلوات 100با ر تهلیل 100 بار تکبیر وهمین طور تسبیح ودیگر ذکر ها را بگوییم 2- در حین رانندگی به مباحث معرفتی گوش می دهم و ذکرهم می گوییم آیا درست است و فایده دارد و یا با ید با توجه به مباحث گوش دهم و یا با توجه بیشتر ذکر را بگو یم3- علامه حسن زاده روایتی را در کتاب نور علی نور آورده که از غرر روایات می داند که امام صادق علیه السلام فرمود در تعجبم از کسی که از چهار چیز بیم دارد چگونه به چهار چیز پناه نمی برد که موضوع ترس واندوه و مورد مکر و حیله واقع شدن و طالب دنیا بودن را مطرح می کند و به عنوام نمونه می فرماید در شگفتم از کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین پناه نمی برد فانی سمعت الله عزوجل یقول بعقبها و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین و یا عجبت لمن اراد الدنیا و زینتها کیف لا یفزع الی قوله ما شاء الله لا قوه الا بالله فانی سمعت الله عزوجل یقول بعقبها ان ترن انا اقل منک ما لا و ولدا فعسی ربی ان یوتین خیرا من جنتک و عسی موجبه حال سوالم این است که این اذکار به چه صورت است آیا عدد خاصی و زمان خاصی دارد و یا به طور مکرر در طول روز باید تکرار کرد دوم این که چرا امام فرموده است فانی سمعت الله عزوجل و نفرموده قال الله تعالی و سوال آخر اگر کسی ذکر ماشالله ..... را بگوید تا از دنیا و نعمتهایش بهرهمند تر شود و هم برای خود و خانواده استفاده کند و هم با انفاق و دیگر امور خیر به خدا تقرب یابد مانع تکامل آدمی می شود با کمال تشکر خداوند به شما جزای خیر را بدهد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- هر دو کار خوب است بستگی به حال و حضور خودتان دارد که با کدام ذکر جلو می‌روید ولی این سه ذکر به اضافه‌ی سبحان‌اللّه خوب است که در روز فراموش نشود 2- خوب است 3- نظر قلب و زبان به این اذکار در حدّی که قلب متذکر باشد کافی است. شاید نیاز نباشد به تعداد خاص گفته شود مگر آن‌که بخواهید به خودتان برنامه بدهید که آن هم خوب است. می‌فرمایید چرا می‌فرمایند: «سمعتُ اللّه عزوجل»؟ فدایشان شوم این ذوات مقدس با گوش مبارک قلب‌شان قرآن را شنیده‌اند. چرا نگویند «سمعتُ». به نظرم نه‌تنها اشکال ندارد خوب هم هست که انسان از خدا طلب نعمت‌های دنیایی را برای آخرت خود بکند. سعی کنید این سؤالات را با دادن آدرس ایمیل بفرمایید که اگر برای سایرین مفید نیست در معرض دید عموم قرار نگیرد. موفق باشید
7613
متن پرسش
با سلام آیت الله صافی گلپایگانی در رابطه با کنگره بزرگداشت مولوی فرموده اند: افرادی که کنگره بزرگداشت مولوی را در ایران برگزار کرده­اند ، باید از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خجالت بکشند...آیت الله نوری همدانی نیز فرموده اند که کتاب شعر مولوی از نظر ادب و تمثیل قابل استفاده است، ولی در این کتاب" انحرافات" بسیاری وجود دارد که با اصول و عقاید ما همخوانی ندارد. ....با توجه به سخنان این بزرگان ما شاهد استفاده زیادشما از اشعار این شاعر هستیم .!این تناقض را در رابطه با شما چگونه حل کنیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این موارد خوب است که نظر افرادی که عموماً مقصدهای اصلی عرفان مولوی را می‌شناسند و برای فهم مقاصد او وقت گذاشته‌اند رجوع فرمایید. به عنوان مثال مقام معظم رهبری در جلسه‌ای که با شعرا داشتند این‌طور می‌فرمایند: « مثنوى همان طور که مولوى مى‏گوید: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین» و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقیده بود».( در دیدار با شعراء در سال 1387- ) البته این بدین معنا نیست که مولوی از نظر فقهی شیعه باشد به نظرم بهترین تعبیر از آیت اللّه جوادی است که می‌فرمایند: محی‌الدین و مولوی در عقیده بسیار به شیعه نزدیک‌اند ولی از نظر فقهی سنی مذهب می‌باشند. در این مورد و برای بررسی بهتر می‌توانید به کتاب «روح مجرد» آیت‌اللّه حسینی طهرانی رجوع فرمایید. البته بنده نمی‌دانم انگیزه‌ی برگزارکنندگان آن جلسه چه بوده است زیرا به‌راحتی می‌توان از اشعار مولوی سوء استفاده کرد و یک نوع اباحه‌گری را به میدان آورد. موفق باشید
7619
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز میخواستم اطلاعاتی در مورد عالم ذر کسب کنم لطفا راهنماییم میفرمایید؟ با سپاس فراوان-بادافره
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» در مجلدات تفسیر قرآن به قرآن و در تفسیر آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف نکات خوبی دارند. موفق باشید
7578
متن پرسش
باسلام و تقاضای صبر جزیل برای استاد و تشکر از اینکه تا بحال در مقابل سوالات بی محتوای برخی کاربران که دنبال اذکاری برای طی الارض و جادو و ... میباشند و برخی موضوعات مرائی ای که برخی دیگر مطرح میکنند صبر نموده و همچنان ارتباط از طریق سایت را برای ما پا برجا نهاده اند و اینها منجر نشد که همچون تماس تلفنی که قبلا پابرجا بود ازین هم محروم شویم. سوالی داشتم در مورد یکی از فرمایشات آیت الله بهجت ره که فرمودند : گناه در اعتقادات و اعمالیات را ترک کنید.گناه در اعتقادات به چه معنا و چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیم‏» شرک ظلم عظمی است بدین معنا که اعتقاد به نقش و تأثیر در عالم، برای غیر خدا را ظلم می‌داند و گناه در اعتقادات در همین راستا است مثل عدم اعتقاد به عصمت پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و یا عدم اعتقاد به ادامه‌ی دین توسط انسان‌های معصوم. این گناهان به کلی جهت‌گیری انسان را عوض می‌کند. موفق باشید
7582
متن پرسش
با سلام منظور از"او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا" در سوره اسراء به عنوان معجزه چیست؟این چه درخواست عجیبی است که مردم داشتند؟"کما زعمت"همانطور که می پنداری در اینجا به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نکات را با رجوع به تفاتسیر می‌توانید به‌دست آورید. اگر با توجه به آیه‌ی 90 سوره‌ی اسراء مطلب را دنبال کنید موضوع روشن است. چون می‌گویند اگر تو پیامبری، به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آن‌که چشمه‌ای ایجاد کنی و و ......آسمان را همان‌طور که ادعا داری بر سر کفار فرو می‌ریزد به صورت قطعه‌قطعه بر سر ما فرو ریزی. موفق باشید
7588
متن پرسش
سلام خداقوت برای بررسی معلومات به نظرتان خود بهتر است چه نظام فکری ای داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بهترین نظام فکری را از قرآن و به کمک تفاسیر باید گرفت. رجوع به کتاب علماء نیز از آن جهت است که متذکر قرآن‌اند. موفق باشید
7593
متن پرسش
سلام استاد عزیز تفاوت قیامتی که درسوره تکویر امده باقیامتی که پس ازمرگ اغاز میشودوشما بیشتر به ان پرداخته اید رابیشتر توضیح دهید ایا هدف قران ازبیان معاد وقیامت همان قیامت جامع نیست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما یک قیامت صغری داریم که همان برزخ است و یک قیامت کبری داریم که ابدیت ما است. موفق باشید
7568
متن پرسش
سلام علیکم . چند وقتی هست مطالب سایت علم دینی را دنبال میکنم و با توجه به صحبت های شما به این فکر افتاده ام که راهی نیست جز بازگشت به همان عهد قدسی خودمان . حال با این فرض استاد اگر بخواهیم علم دینی تولید کنیم ابتدا باید بین حوزه و دانشگاه یک آشتی جدی صورت بگیرد . خواجه نصیرالدین طوسی - شیخ بهایی - علامه حسن زاده نمونه ی بارز آشتی بین حوزه و دانشگاه هستند و این بزرگان خود نماد دین و علم دینی هستند . البته این را هم گفته باشم بحث من بر سر علوم انسانی اسلامی نیست بلکه بر سر علوم مهندسی و ریاضیات و رشته های کاربردی مثل نجوم و پزشکی و ... است .حال مثلا اگر یک نفر پیدا شد که خواست دستگاه فکری علامه حسن زاده را در زمینه نجوم تبیین کند و یا دستگاه فکری شیخ الرئیس در خصوص طب و پزشکی و یا خواجه نصیر در شاخه ی ریاضیات و یا .... و یا خود دست به تولید علم دینی بزند .به نظر شما آیا میتوانیم در برابر غرب حرفی برای گفتن داشته باشیم . من از تمدن غرب بیزارم و آن را ظهور کامل ابلیس میدانم ولی استاد شما نگاه کنید .مثلا بعضی از شاگردان علامه حسن زاده درس نجوم دارند و کتاب شیخ بهایی را درس میدهند . به نظر شما با این پیشرفتی که غرب اکنون دارد و ما نباید لحظه ای از او کم بیاوریم تشریح الافلاک شیخ بهایی و فارسی هیئت قوشچی و اصول اقلیدس و.... چه کاربردی دارد ؟.استاد وقتی غرب دارد روی نظریات علمی کار میکند که من وقتی گاهی خلاصه ای از آنها را میخوانم مغز ام سوت میکشد . این علوم چه دردی را دوا میکند؟ . از طرف دیگر هم هرچه فکر میکنم که علوم غربی را بپذیریم یا خیر ؟‌میبینم با چیزهایی که از شرح نامه 31 یاد گرفتم در تضاد است و تمدن غرب با این علوم خود مصرف گرائی و تجدد طلبی و دل بستن به دنیا را گوشزد میکند . حال چکار کنیم . از علوم خودمان که چیزی در نمی آید زیرا تا وقتی بخواهیم بر روی شیخ بهایی مباحث را متمرکز کنیم که کاملا در این جنگ نرم عقب افتاده ایم اگر بخواهیم علوم غربی را بپذیریم با فطرت امان مغایر نیست . نمیدانم میشود راهنمایی کنید . در ضمن من شنیده بودم که اقای جوادی آملی علوم غربی را پذیرفته اند بطور کامل . این صحت دارد ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ابتدا باید روشن شود علومی که نظر به کیفیت عالم دارد با علومی که صرفاً جنبه‌ی کمّی را می‌نگرند دارای دو رویکرد هستند با دو جایگاه متفاوت. یک وقت شما آب را یک واقعیتی می‌دانید با کیفیت ترکردن، و در بستر چنین نگاهی از آب استفاده می‌کنید. ولی یک وقت آب را H2o می‌دانید و تازه از هیدروژن و اکسیژن هم نظرتان به مدارهای الکترون‌هایشان می‌افتد و این‌که چگونه این دو عنصر با هم ترکیب شده‌اند و به قول خودتان کله‌تان سوت می‌کشد. رویکرد علمیِ امثال خواجه نصیر و شیخ بهایی رویکردی است که در علم نجوم هم به کیفیت‌های عالم نظر داشتند و در آن راستا جلو می‌رفتند و بنای تصرف در طبیعت را نداشتند بلکه تسخیر طبیعت را داشتند زیرا بما فرموده اند« سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ » تا با تعاملِ با طبیعت از آن استفاده کنند. ما در هرحال بعد از مدتی با نور تمدن اسلامی کار امثال خواجه نصیر را ادامه می‌دهیم در حالی‌که در غرب این جهت‌گیری را عوض کردند و به جای آن‌که از استعدادهای طبیعی به نفع بشر و برای آرامش او استفاده کنند، در طبیعت تصرف کردند و خواستند بر آن حکومت کنند. مثل آن جادوگری که غول را از شیشه در آورد و حالا خودش اسیر آن غول است. امروز بشر جدید اسیر تکنولوژی است چون به کیفیت‌های عالم نظر نکرد. به نظرم سخن ایت الله جوادی در اجمال است معلوم نیست چون به تفصیل در آید بتوان چنین نتیجه ای گرفت. موفق باشید
7569
متن پرسش
هو العلیم:سلام علیکم: در صورت امکان مطالب ذیل را تبین نمایید. عالم ماده دارای مکان وزمان است،ولى عالم بالاتر از ناسوت نیاز به مکان وزمان ندارد، ١- آیا این امر ممکن است،انسان با بدن مادی به عالم مجردات سیر کند؟ ٢- پیامبری که وجود شریفش در همه عوالم حاضر است،چه نیازی به عروج از مدینه تامسجدالاقصی واز بیت المقدس تا دارد؟ ٢- جسم مطهر عیسى علیه سلام در کدام عالم است؟ اگر در عالم برزخ یا بالاتر بأشد،نیاز به مکان دارد، آیا عالم مجردات دارای مکان هم هستند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در آن حالت دیگر بدن مادی نخواهد داشت بلکه آن ماده شدت می‌یابد و مجرد می‌شود. مثل بدنی که شما در خواب دارید و یا مثل بدن مثالی در عالم برزخ 2- متوجه تفاوت بین حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با نفس ناطقه‌ی آن حضرت باشید. حضرت در مقام نفس ناطقه از جبرائیل«علیه‌السلام» وَحی می‌گیرند و یا به‌وسیله‌ی عزرائیل«علیه‌السلام» قبض روح می‌شوند یا از مدینه به مسجدالأقصی سیر می‌کنند 3- جسم مقدس حضرت عیسی«علیه‌السلام» به جهت آن‌که قرآن می‌فرماید بالایش بردیم، مسلّم مادی نیست که مکان نیاز داشته باشد. می فرماید »إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسى‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ » موفق باشید
7574
متن پرسش
سلام علیکم جناب آقای طاهرزاده.علت ستیز دکتر ابراهیم فیاض با فسفه ملاصدار چیست؟چرا اینان که سواد فلسفی چندانی ندارند باید به این مسائل بپردازند و روح تشنه ی جوانان را منحرف کنند؟فلسفه ای که امام با هم زیست.فلسفه ای که به تعبیر رهبری امام خمینی چکیده آن است.فسفه ای که پاسخ گوی بشر بی وطن در تاریخ بود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در جواب سؤال 7548 عرایضی داشتم و واقعاً بسیار جای تعجب است که حکمت متعالیه را عامل دوری از اسلام بدانیم در حالی‌که حضرت امام برای دعوت گورباچف به عنوان نماینده‌ی نبوغ ملت روسیه، حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا را مدّ نظر قرار می‌دهند. گویا جناب آقای دکتر فیاض فراموش کرده‌اند که ما در هم‌آوردی با تمدنِ غربی باید تفکر فلسفی مناسب عقل این دوران را به صحنه آوریم. آیا بنا نیست برای حفظ اسلام در تقابل با تمدن غربی وارد شد؟ از چه طریقی؟ موفق باشید
7563
متن پرسش
باسلام آیا پیامبران بخصوص اولوالعزم کل العلم و علمُ الکل و عقل الکل و کل العقل نیستند؟آیا دارای خلأهایی در اَسرار هستند که باید از (دیگران) بگیرند؟منظور جریان خضر و موسی علیهماالسلام است. اگر خداوند در قالب وحی اسرار را به موسی ع می آموخت حرفی نبود ولی از طریق یک شخص دیگر که به گفته ی امام صادق ع مقام موسی از خضر علیهماالسلام بالاتر است،جای سوال است.چون در تقسیم بندی انواع رساندن وحی در سوره شوری هم حرفی از شخص ثالث نیست.وما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حکیم...هر چند در آن جریان سخن از وحی نبوده ولی اسراری غیبی در کار بوده. لطفا توضیح بفرمائید.تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همچنان که در سوره‌ی شوری آیه‌ی 51 می‌فرماید: «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ» اگر خداوند بخواهد با بشر سخن بگوید از این چند طریق سخن می‌گوید، ولی این آیه نمی‌گوید همه‌ی آنچه خدا می‌داند را به بشر می‌گوید. آری موسی«علیه‌السلام» به عنوان رسول خدا هر آنچه بشر برای سعادت خود در آن زمان نیاز دارد را آورده و هیچ نقصی در پیام حضرت موسی«علیه‌السلام» برای آن زمان نیست، ولی باز این بدین معنا نیست که خداوند همه‌ی حقایق را به حضرت موسی«علیه‌السلام» داده باشد. به همین جهت هم اگر با آن‌که آنچه در نزد حضرت خضر«علیه‌السلام» بود در نزد حضرت موسی«علیه‌السلام» نبود، نقصی در هدایت‌گری حضرت موسی«علیه‌السلام» پیش نمی‌آمد، می‌ماند حقایقی که ماوراء شریعت در اختیار بندگانی خاص هست مثل آنچه در اختیار حضرت خضر«علیه‌السلام» بود. موفق باشید
7524
متن پرسش
سلام علیکم. وقتی کتاب شرح اسم را میخوانیم میبینم که اکثر سخنرانی آیت الله خامنه ای را تفسیر قرآن شکل داده اند. در واقع ایشان هر جا رفته از تفسیر قرآن برای بیان اهداف و مقاصد انقلابی خود استفاده میکرده است و اتفاقا در قریب به اکثر جاها با استقبال جوانان مواجه شده بوده است. چرا اکنون اینقدر تفسیر قرآن در منابر کم شده است؟ چرا اینقدر از قرآن فاصله گرفته ایم؟ حتی در منابر هم خیلی کم صحبت میکنند. در حالی که قرآن چنان پتانسیل عظیمی در خود دارد که خیلی از کارها را میتواند حل کند. این برایم سوال بی جواب مانده است که چه شد ماها و منابر ما از قرآن و تفسیر آن فاصله گرفت.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای بنده هم این سوال بی‌جواب مانده در حالی که حقیقتاً با اندک تدبّر در قرآن عالی ترین معارف را که امروز ما را معنی می‌کند برای انسان ظهور می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی