بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6850
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده توحید حقیقت فطری است .انقلاب اسلامی که از جنس توحید است می توان گفت انقلاب هم از طریق فطرت درک می شود ؟ (البته منظورم عموم مردم است نه فقط قشر متدین ) مثلا وقتی در راهپیمایی ها (بخصوص 9 دی )حضور همه قشرهای مردم را میبینیم می تواند مصداق این موضوع باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، پس هر اندازه مردم از حجاب فطرت آزاد شوند بیشتر با انقلاب اسلامی احساس یگانگی می‌کنند. موفق باشید
6852
متن پرسش
با سلام، ببخشید سوال 6741 ناظر به تعیین جایگاه آقای هاشمی و روحانی از منظر وجودشناسانه است و خلطی صورت نگرفته است. و جمله ای که در سؤال آمده از پاسخ شما به یکی از سوالات سیاسی سایت حوالی انتخابات کپی پیس شده است با این مضمون که فرمودید ناظر به تفکر اصالت وجودی و آن هم وجود از آن جهت که تشکیکی است ، جایگاه تاریخی افراد در نظام اسلامی رو باید شناخت و در سوال به جای افراد آقایان هاشمی و روحانی قرار داده شدن. با تشکر فراوان . التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیت یک فکر را می‌توان نسبت به جایگاه تاریخی که در آن هستیم بفهمیم. شاید از آن جهت عرایضی داشته‌ام و در همین رابطه می‌توانم بگویم به‌طور کلی تکنوکرات‌ها بسط فرهنگ غرب در کشورهای دیگر هستند در حالی‌که در نگاه اصالت وجودی روح فرهنگ غربی نظر به وَهم دارد و به هیچ حقیقتی اشاره نمی‌کند تا بتواند سرگشتگی خود را درمان کنند. موفق باشید
6855
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. چه کنم که محبت خداوند و عشق به او در قلبم نهادینه شود؟چه کنم که خدا را صمیمانه دوست بدارم و به خاطر حب به او منقادش باشم؟سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: او حُب خود را در دل ما گذارده سعی کنیم این دنیا که به حقیقت دوست‌داشتنی نیست را در دل جای ندهیم تا نور محبت او ظهور کند. با رعایت حرام و حلال الهی سیر ما به سوی خدای دوست‌داشتنی عملیاتی می‌شود. موفق باشید
6856
متن پرسش
سلام مولفه های قدرت در گفتمان اشراقی حضرت روح الله چیست؟قدرت از نگاه جامعه شناختی حضرت امام؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به قدرت به عنوان یک عنصر مستقل نمی‌نگریم. ما به حق می‌نگریم و نه به قدرت. حق است که کمال مطلق است و قدرت به خودی خود کمال نیست. موفق باشید
6857
متن پرسش
سلام.درمورد جبهه پایداری لطفا واضح تر برای تبیین این جریان انقلابی توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهم‌رفته در مقایسه با سایر جریان‌ها و احزاب، جبهه‌ی پایداری را در راستای حفظ اهداف انقلاب می‌دانم ولی نه به آن معنا که سایر احزاب را به‌کلی نفی کنم. موفق باشید
6866
متن پرسش
نظر شما در رابطه با مسجد جمکران چیست؟منابع؟ آیا صحیح است که میگویند دکتر شریعتی مستند دعای ندبه را رد می کرده است؟ یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مسجد جمکران می‌توانید از طریق اینترنت اطلاعات خوبی به‌دست آورید و اعتمادی که علماء بزرگ به این مسجد دارند را بیابید و درمورد دعای ندبه کتاب دعای ندبه دلایلی بر صحت متن این دعای شریف آورده‌ام. موفق باشید
6842
متن پرسش
باسلام 1.فرق سیر مطالعاتی شما و شهید مطهری چیست؟ 2.به نظرشما برای شروع با سیر شما شروع شود یا با سیر شهید مطهری؟ 3.برای جوانان 20ای 30 سال در مورد مسایل دینی چه چیزهایی کار بشود خوب است؟ 4.همانگونه که آن دنیا کارهای بد ما اگر شخصیت ما شده باشد عذاب می بینیم آیا در مورد خوبی ها هم باید آن خوبی ها شخصیت ماشده باشد یا نه؟ 5. عده ای می گویند که تفسیر المیزان یا تفاسیر دیگر را نخوانید چونکه مقلد بار می آیید و بجای این فقط دروس حوزه را بخوانید تا بجایی برسید که خودتان تفسیر بنویسید آیا این در ست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2 - بستگی دارد روح شما با کدام کتاب‌ها بهتر مرتبط می‌شود ولی در هرحال نباید از اندیشه‌ی شهید مطهری فاصله بگیرید که از اندیشه‌ی عالم بزرگواری فاصله گرفته‌اید. 3- مباحث معرفت‌النفس و مباحث کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» 4- انسان در قیامت همواره با ملکات خود زندگی می‌کند. 5. تفسیر المیزان عقل را می‌پروراند تا قدرت تدبّر در قرآن در انسان ایجاد شود. موفق باشید
6843
متن پرسش
با سلام استاد در بحث عین ثابته فرموده اید:((نتها اشتباه از این جا پیش می‌آید که آن وقوعِ اولیه که در آن‌ مرحله هیچ نقص وکمالی برای صاحبانش نیست مگر امکانِ کمال یا نقص، آن را به کمال یا نقص انتهایی افراد نسبت می‌دهیم. در ابتدا امکانِ صدام شدنِ صدام به عنوان یک انسان خون‌خوار در عین ثابته‌ی او هست، منتها در عینِ اختیار و شعور فطری که دارد. درست است هرگز صدام نمی‌تواند امام خمینی شود ولی به جهت اختیاری که دارد می‌تواند شهید خرازی شود.)) می خواستم این را کمی شرح دهید، خلاصه صدام در این دنیا می توانست شهید خرازی شود و نشد یا اینکه چون در عین ثابته اش اینگونه انتخاب کرد که صدام شود صدام شد؟ 2.عین ثابته باجبر چگونه جمع می شود؟ 3.آیا اینکه بگوییم برای مثال همه طلاب می توانند مجتهد شوند با عین ثابته جمع می شود چون شاید کسی انتخابش آنجا این نبوده باشد؟وعلاوه براین همه استعدادها آیا توان مجتهد شدن با تلاش را دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین ثابته‌ی انسان همواره با انتخاب او همراه است پس نه جبری پیش می‌آید و نه این‌که یک انتخاب اولیه باشد و دیگر هیچ. همواره با انتخاب‌اش همراه است و می‌تواند انتخاب جدیدی بکند. موفق باشید
6846
متن پرسش
باسمه تعالی. باسلام حضور استاد معزز. انشاءالله در کنف حمایت امام زمان موید باشید. استاد سوالی از حضورتان داشت: بنده فردی هستم به لطف خداوند متعال علاقمند به شریعت؛ از این رو در هر مکانی که قرار می گیرم ناخودآگاه دلم میخواهد نام خدا و ائمه معصومین علیهم السلام مطرح باشد از این رو با توجه به ظرفیت و رویکرد افراد(اینکه آیا اصلا پذیرای مباحث دینی هستند یا نه) دیدگاههای ائمه را در موارد مختلف، با توجه به موضوع بحث ذکر می کنم. استاد معمولا فضاهایی که در آن قرار می گیرم یک فضای سبک و آرامش بخش می شود و افراد به آرامش می رسند. حال مسئله ای که هست آن است که عموما دیگران بنده را یک فرد دیندار می دانند (هرچند من نمیخواستم اینگونه شود؛ (من حقیقتا دوست دارم نام و یاد ائمه تسری یابد و آنها اصل باشند و در هر موضوعی دیدگاه آنها لحاظ شود).در یکی از سخنرانیهای حضرتعالی حدیثی با این مضمون شنیدم که: وای به حال کسی که به واسطه لباسش یا دینش شناخته شود؛ استاد من چه کنم؟ یعنی دیگر نباید در جلسات و محافل یاد خدا و ائمه را زنده کرد؟واقعا گیج شده ام چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما همین کاری که می‌کنید به نور اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ادامه دهید، چون شما اراده نکرده‌اید که با این عناوین شناخته شوید. موفق باشید
6847
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر فراوان به دلیل پاسخگویی به سوالات گذشته یه سوال میخواستم درباره ی یا از شما بپرسم.میخواستم بدونم کجای قران و توی چه احادیثی از این لفظ استفاده شده برای روشن شدن سوالم یه مثال میزنم---->در قسمتی از ایه ی قران به این شکل اومده (کتب علیکم الصیام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این به عهده‌ی جنابعالی است که قرآن را و کتاب‌های روایی را ورق بزنید و مطالب را دنبال کنید. این کار را به دوش بنده نگذارید. موفق باشید
6824
متن پرسش
با توجه به آیات بسیاری در قرآن مجید که می فرماید عده ای را گمراه کردیم و یا بر دل هایشان مهر زدیم و قابل هدایت نیستند این امرچگونه با رحمانیت خداوندی قابل جمع است آیا این سرنوشتی ابدی برای بعضی از انسانها تلقی نمی شود? شیطان حتی در جایی به خداوند می گوید به سبب آنکه تو من را گمراه کردی من نیز بندگانت را گمراه می کنم -آیه 39 سوره حجر- با تشکر و آرزوی توفیق الهی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می دانید که گمراه کردن خدا ابتدایی نیست بلکه رحمت خود را از انسان ها می گیرد و شیطان هم که همیشه در محاسباتش اشتباه می کند در این جا هم نمی گوید چرا خداوند رحمت هدایت را از او برداشت بلکه به خدا می گوید تو من را گمراه کردی. موفق باشید
6827
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر منظور از اینکه در برخی آیات به پیامبر اکرم دستور داده شده بفرمایند من علم غیب ندارم چیست؟همه ما میدانیم که ایشان علم غیب داشته اند و حتی اولیا غیر معصوم هم مراتبی از علم غیب را دارا هستند و خود نفس به علت فوق زمان و مکان بودنش میتواند از غیب مطلع شود پس این علم غیب خاصی که پیامبر از آن مطلع نیستند چه علمی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: معلوم است که علم در مقام ذات از خداوند است و در آن حدّ که خداوند لازم ببیند و برای هدایت بشر لازم باشد رسول خود و امامان را آگاه می‌کند و آن‌جایی که به پیامبر خود می‌فرماید بگو: من علم غیب نمی‌دانم مگر آنچه به من وحی شده، می‌خواهد روشن کند علم غیب ذاتی خداوند است و بشریت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» جز هدایت به سوی سعادت انتظار دیگری نداشته باشند. موفق باشید
6811
متن پرسش
با سلام. مطلب "عنوان سول وجواب:چگونه بشر راز سرگشتگی خود را می شناسد" در صفحه اول سایت باز نمی شود. لطفا اگر مشکلی وجود دارد برطرف گردد. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن نوشته مصاحبه ای بوده که باید بعد از چاپ شدن توسط مجله ی مصاحبه کننده در سایت قرار گیرد به طور موقت از سایت برداشته شد. موفق باشید
6814
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر،برهان صدیقین را خوانده ام ولی عروج حضرت عیسی را طبق برهان صدیقین نمی توانم تحلیل درستی کنم.امکان دارد توضیح بفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در برهان صدیقین متوجه شدید که وجود دارای مراتب است و هر مرتبه ای خواص خود را دارد می فهمید که وقتی جسم مبارک حضرت عیسی«علیه السلام» بالا رفت دیگر خواص مادی ندارد که برای آن به دنبال جا باشیم. موفق باشید
6815
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر،به سنن الهی در قرآن کریم اشارات فراوانی شده است،فردی میگفت چهارصد سنت الهی را در قرآن کریم پیدا کرده ام،ای کاش شما هم در مورد سنن الهی در قرآن کریم کتابی بنویسید.پیشنهاد دیگری هم داشتم و آن اینکه ای کاش ترجمه کاملی از قرآن کریم توسط شما ارایه شود.ترجمه هایی که در کتابهایتان راجع به آیات مختلف به صورت پراکنده موجود است نشان میدهد که در ترجمه قرآن هم دست توانایی دارید.چرا ترجمه ای از قرآن کریم ارائه نمیکنید؟با تشکرفراوان از محضر استاد گرانقدرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به همین روش که سوره ها را با همان نظم آیه ها دنبال کنیم و در دل هر سوره ای و در نسبت به آیات قبل و بعد متوجه سنت های الهی شویم و رابطه‌ی حضوری با سنن الهی پیدا کنیم، بهتر است. در مورد ترجمه ی قرآن بحمداللَه ترجمه های خوبی در صحنه است ولی هیچ وقت ترجمه‌ی قرآن، قرآن نخواهد شد. موفق باشید
6817
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و دوست داشتنی نظر به تخصص جناب عالی در عرفان اسلامی، خواستم نظر شما را در مورد صحبتهای مرحوم دولابی و شاگرد جنجالی یش آقای مهدی طیب بدانم : که چیست. (ادرس سایتشونhttp://www.ahlevela.com کتابه و مقالاتشونم توی سایت برا دانلود گذاشتن.) بسیار سپاسگدار و دعاگو هستم. یاحق.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده جناب آقای مهدی طیب را استاد ارزشمندی می دانم و برایشان احترام قائل هستم. موفق باشید
6819
متن پرسش
با سلام مجدد خواستم بدونم که از کجا باخبر شیم که کتاب شرح اسفارتون بیرون اومده و می تونیم اونو بخریم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از طریق خود سایت اطلاع رسانی می شود. در ضمن می توانید از طریق گروه فرهنگی المیزان موضوع را تعقیب کنید. موفق باشید
6822
متن پرسش
سلام استاد عزیز. بنده در سالهای قبل، در روزهای عزا و سالگرد شهادت ائمه علیهم السلام بسیار غمگین بودم و اما امسال به خودم می گویم خب این ورز مثلا 28 صفر که امسال در دی ماه است بعضی سالها در فروردین و برخی در اردیبهشت و ... است و خدا می داند اصلش چه روزی بوده. البته استاد من ادب در برابر ائمه راسعی می کنم حفظ کنم و در روزهای سوگواری شاد نیستم اما نمی دانم چرا اینجور شده ام. استاد اولا نظرتان را لطفا راجع به این قضیه بفرمایید و دوم اینکه وظیفه شیعه طبق متون دینی در ایام شهادت ائمه صلوات الله علیهم چیست؟سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که زمان های قدسی بر اساس تأکید رسول خدا«صلوات اللَه علیه و آله» و ائمه ی هدی«علیهم السلام» با ماه های قمری ارتباط دارند ما زمان های قدسی خود را مثل ماه مبارک رمضان و محرم و غیره مطابق ماه های قمری دنبال می کنیم و از این لحاظ نباید مشکلی برای شما پیش آید. مگر در روایت نداریم همین که ماه محرم می شد دیگر خنده بر لبان مبارک امام عسگری«علیه السلام» دیده نمی شد؟ وظیفه ی شیعه در ایام شهادت اولیاء معصوم متذکرشدن به آن ایام است. موفق باشید
6823
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر.زیارت قبول. روزی که در ویکی پدیا در خصوص «اربعین» خواندم: بزرگترین اجتماع صلح آمیز بشری است و پیاده روی اربعین را بزرگترین و انبوهترین پیاده روی بشریت (البته نمی دانم چرا اکنون دیگر این قسمت ها از ویکی پدیا برداشته شده است؟!!)احساس کردم تغییر و تحولی در تاریخ اتفاق افتاده است؛ استاد تا همین چندسال پیش کمتر کسی از غیرمسلمانان، کربلا و امام حسین علیه السلام را می شناخت ولی خواست خدا بر این تعلق گرفت که مستکبران(صدام) توسط مستکبران(آمریکا) نابود شوند و همین امر و حضور آمریکایی ها در عراق باعث شد تشیع جهانی شود و به شدت تشیع تبلیغ شود و شیعه که تا چندی قبل به عنوان یک گروه کوچک دینی در دنیا محسوب می شد که حتی مستشرقین و دین شناسان آنقدرها وقعی به شناخت دقیق آن نمی نهند؛ یک مرتبه در جهان شناخته شد. من فکر می کنم این از معجزات این دوره است. احساس می کنم تحولی در حال رخ دادن است. چطور می شود علیرغم این همه تلاش وهابیت، میلیونها نفر سینه چاک در اربعین حسینی در کربلا حاضر می شوند؟انگار که قرار است همه اهل دنیا از خود بپرسند: «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟این چه شمعی است که جانها همه فرزانه اوست؟»...استاد وقتی که فکر می کنم چطور کید و مکر آمریکا و اسرائیل و عربستان و... در حمله به عراق نقش بر آب شد؛ چرا که قطعا آنها نمی خواستند شیعه این چنین نترس و سینه چاک در صحنه حاضر شود؛ شیعه این گونه در جهان شناخته شود؛ شیعه این چنین آزادانه شعایر دین را به جای آورد؛ آنها نمی خواستند ؛ اما انگار «ان الله متم نوره ولو کره الکافرون»...استاد دید من این است که جمهوری اسلامی ایران هم در این حقایق نقشی خاص و البته بی بدیل جایگزین را ایفا می کند؛ استاد گرامی خواهشمندم در خصوص این نقش توضیح دهید.تشکر و التماس دعای ویژه
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین طور است و عرض بنده آن است که بنا است تقدیری در عالم حضور یابد که دیگر در خاور میانه با چیزی به نام اسرائیل و وهابیت روبه رو نباشیم، إن شاءاللَه. موفق باشید
6793
متن پرسش
سلام درباره موضوع توفیق الهی(عوامل جلب وسلب توفیق الهی ازدیدگاه قرآن وروایات)اگرممکن است منابعی معرفی کنیدکه تفسیرباگرایش کلامی واحادیث فریقین رادربرداشته باشد.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به‌طور کلی می‌توان گفت امکان رعایت دستورات الهی از یک طرف توفیقی است که خداوند به بنده‌اش می‌دهد و از طرف دیگر زمینه می‌شود تا توفیقات بیشتری نصیب عبد بگردد، حال با این مبنا می‌توانید یک کار پژوهشی در قرآن و روایات انجام دهید که چگونه ابتدا توفیق از طرف خدا شروع می‌شود و سپس انسان به توفیق برتر می‌رسد. مثل آن‌که خداوند میل و محبت به ارحام را در انسان قرار می‌دهد تا انسان‌ با آن‌ها رابطه برقرار کند و سپس انسان با صله‌ی رحم موفق به انجام کارهای بهتری مثل خدمت به نیازمندان طایفه‌ی خود می‌شود و توفیق چنین خدمتی را پیدا می‌کند. موفق باشید
6794
متن پرسش
با سلام. حنیفیت به چه معنی است ؟ آیا حنیفیت از اصول دین است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که من می‌دانم حنیفیت به معنای تعادل در فهم یک حالت روحانی برای انسان می‌باشد در مقابل حنیفیت که مربوط به روحیه‌های افراطی است. آیین حنیف، دین مطابق با فطرت، مستقیم، خالص و دارای احکام عملی خاص و صفت دینی که پیامبران الهی مأمور تبلیغ آن در میان انسان‌ها بوده‌اند. زراره از امام باقر (ع) می پرسد: کلمه " حنفاء لله " یعنی چه؟ ما الحنیفیه؟ امام می فرمودند: حنیفیت یعنی فطرت. موفق باشید
6790
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی زیارت قبول من حاجاتی دارم که برای برآروده شدن آن خیلی تلاش کرده و دعا کردم اما نتیجه نگرفتم تا اینکه روز اربعین زمانی که می خواستم در مراسم عزاداری شرکت کنم در بین راه به دلم افتاد که به خاطر امام حسین (ع) نذر کنم اگر حاجاتم داده شود من ترک گناهی چون غیبت می کنم اما این افکار مرا راحت نگذاشتن هرچند درمراسم عزاداری به خدای خود گفتم اگر این 3 حاجت داده شود بر من است برای رضای خدا غیبت را ترک کنم ولی شرط هم گذاشتم که این مسئله را از دید شما بررسی کنم چرا که همان روز تمام افکارم مشغول این بود که نکند این وسوسه شیطان است البته به این دلایل 1- حاجتم روا نشود و من ناامید شوم و قصد شیطان همین است که من به خدای خود بدبین شوم 2- اگر من غیبت نکردم و حاجتم براورده نشد آنوقت چه ؟ من به عهدم وفا کردم ولی آنها چی؟ 3- من تصمیم گرفتم قبل از برآورده شدن حاجت از حالا این گناه را ترک کنم ولی نگرانی تمام وجودم را گرفته از این بابت که اگر این افکار و حتی نذر وسوسه شیطانی بوده و وهم و خیال بوده نذرم شکسته می شود و دچار عقوبت ترک نذر هم خواهم شد استاد حالا دچار وسواس شدم اصلا راجع به هرکسی حرف می زنم فکر می کنم غیبت کردم یک بار حرف کسی برام سنگین تمام شد وبا یکی درد دل کردم اما بد گویی نکردم ولی گفتم که چه مشکلاتی برام ایجاد میکنه اما بعدش گفتم حتما این غیبت بوده چشمتان روز بد نبیند حسابی داغون شدم و گفتم عجب کاری کردم که نذر کردم این در حالی است که اگر کسی حرفی راجع به من میزنه که باعث ناراحتیم میشه برای تخلیه روحی دلم می خواهد با کسی دردل کنم تو را به خدا به من بگویید چه کار کنم؟ اصلا این نذر نذر درستی هست هرچند بعید می بینم بتوانم از عهده اش بر بیام خیلی نا امیدم متشکرم از استاد خوبم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نذر به‌کلی باطل است چون موضوع آن موضوعی است که شریعت آن را حرام کرده است و بر ما واجب است دستور شریعت را رعایت کنیم. برای رعایت دستور شریعت نذر و قسم لازم نیست. موفق باشید
6787
متن پرسش
سلام استاد. زیارت قبول. استاد این که امام حسین علیه السلام بر سر نیزه قرآن تلاوت می کردند؛ سندیت تاریخی دارد؟تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بله حتی آیاتی که حضرت قرائت فرمودند در تاریخ ثبت شده. گزارش زید بن ارقم- که گویای قرائت قرآن توسط سر مطهر در کوچه های کوفه است- را نقل می کنیم: آن گاه که سر حسین [علیه السلام] را به دستور عبیدالله بن زیاد در کوچه های کوفه می گرداندند، من در اتاقم- که مشرف به کوچه بود- نشسته بودم و ناگاه سر او را در حال عبور دادن دیدم که این آیه را قرائت می کرد: أم حَسِبتَ أنَّ أصحابَ الکهف و الرَّقیمِ کانوا مِن آیاتنا عجباً. با دیدن این صحنه مو بر بدنم راست شد و عرضه داشتم: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله، به خدا سوگند سر تو عجیب تر و عجیب تر است. نیز بنا به نقل ابن شهر آشوب، آن گاه که سر مطهر را در کوفه نزد خزانه داران آویخته بودند، شروع به قرائت سوره کهف کرد تا به این آیه رسید: إنّهم فتیهٌ آمنوا بربّهم وزدناهم هدیً فلم یزدهم الا ضلالا و بر اساس نقل دیگر او، هنگامی که سر حضرت را بر درختی آویختند این آیه را از سر مطهر شنیدند که: وَ سَیعلمُ الذین ظَلموا ای منقلبٍ ینقلبون. قرائت قرآن توسط سر مطهر امام علیه السلام- همچون کوفه- در شام نیز تکرار گشت و همان آیات از سوره کهف، توسط سر مطهر قرائت شد. در جریان دیر راهب نیز آمده که راهب نصرانی پس از مشاهده نور ساطع از سر مطهر، با دادن چند درهم به مأموران، سر مطهر را گرفت و به داخل صومعه برد. و ناگاه صدایی شنید که می گفت: «خوشا به حال تو و به حال کسی که حرمت [صاحب] این سر را بشناسد». و او با شنیدن این صدا، دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که آن سر با او سخن بگوید. که ناگاه سر مطهر آغاز به سخن کرد و فرمود: ای راهب، چه می خواهی؟ راهب گفت: تو کیستی؟ سر مطهر پاسخ داد: «من فرزند علی مرتضی و فاطمه زهرایم. من مقتول در کربلا و مظلوم و عطشانم». سپس ساکت شد. راهب صورت بر صورت امام علیه السلام نهاده و ملتمسانه می گفت: صورتم را برنمی دارم مگر آنکه بگویی شفیع من در قیامت خواهی بود. سر مطهر به سخن آمد که: به دین جدم درآی. و راهب بلافاصله شهادتین را بر زبان جاری کرد و مشمول وعده شفاعت امام علیه السلام شد. سـخـن گـفـتـن سـر مـقـدس امـام حـسـیـن عـلیه السلام در کتب معتبره مثل کتابهای بحار مرحوم مجلسی و کتاب منتخب طریحی و کتاب لهوف سید بن طاووس و کتاب ارشاد شیخ مفید نـقـل شده است. .-قرآن خواندن و سخن گفتن سر امام حسین ـ ع ـ با حارث‌بن‌وُکَیْدَه یکی دیگر از موارد قرآن خواندن سر مقدس ابی عبدالله علیه السلام مربوط به حوادث بین راه کوفه تا شام است، طبری امامی به نقل از حارث‌بن‌وُکَیْدَه، چنین نگاشته است: من از حاملان سرِ حسین بودم که شنیدم سر، سورة کهف را می‎خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی‎عبدالله را می‎شنوم. به من گفت: ای پسر وکیده، آیا دانستی همة ما ائمه زنده هستیم و نزد پروردگارمان روزی می‎خوریم؟ با خود گفتم: سر را سرقت کنم. فرمود: ای پسر وُکَیْدَه، این کار برای تو ممکن نیست. (گناه) ریختن خونم نزد خدا بزرگ‎تر از حمل سرم است. رهایشان کن، زمانی که غُل‎ها و زنجیرها در گردن‎هایشان باشد و بر رو (به سوی جهنم) کشیده شوند، خواهند دانست.( محمدبن‌جریر طبری، دلائل‌الامامة، ص78 و همو، نوادر المعجزات، ص 110 ـ 111. موفق باشید
6780
متن پرسش
سلام خدمت استاد گاهی اوقات متوجه میشوم که شما به غیر از اصفهان در شهرهای دیگر هم سخنرانی داشته اید. میخواستم بدونم که از کجا میشه از این برنامه ها مطلع شد تا حضوری از این برنامه ها استفاده کنیم. بنده در تهران ساکن هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان بنده بیشتر محدود است به همان جلساتی که در اصفهان دارم. تنها اخیراً هر یک‌ماه یک‌بار در قم در رابطه با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
6776
متن پرسش
سلام علیکم.جناب استاد لطفا توضیحی اجمالی در مورد وحدت وجود،وحدت شخصیه و وحدت تشکیکی بدهید و توضیح دهید که کدام صحیح است.از کتابهایتان متوجه نشدم.لطفا سایت هایی که مستند در مورد مکتب تفکیک توضیح داده است معرفی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت وجود و یا وحدت شخصیه‌ی وجود می‌گوید از آن‌جایی که خداوند از همه‌ی جهات و کمالات بی‌نهایت است پس نمی‌توان در کنار خالق ،مخلوقات را به‌عنوان موجوداتی مستقل فرض کرد بلکه همه‌ تجلیات اسماء الهی هستند و اطلاق حضرت حق اقتضاء می‌کند که از یک طرف با هر مخلوقی به آن مخلوق در صحنه باشد و از طرف دیگر چون او مطلق است و مخلوقات محدوداند، هیچ مخلوقی خدا نباشد مثل نسبتی که بین دریا و موج هست که از طرفی جز دریا در میان نیست و از طرف دیگر هر موجی جدا از دریا نیست و شما در محدوده‌ی هر موجی باز با دریا روبه‌روئید بدون آن‌که گمان کنید موج، دریا است زیرا موج، محدود است و دریا، محدودیت موج را ندارد. و تشکیک وجود در دستگاه عرفانی می‌گوید از آن‌جایی که مخلوقات هرکدام مطابق ظرفیت خود نمایاننده‌ی اسماء الهی هستند و از این لحاظ دارای درجه‌ی وجودی متفاوت هستند پس وجود در مظاهر می‌تواند دارای تشکیک باشد و این هر دو صحیح است. ولی تشکیک در وجود به معنای آن‌که وجودِ مطلق بالای سلسله باشد و مراتب دیگرِ وجود در ذیل آن، بیشتر برای تعلیم خوب است و در جای خود قابل قبول نیست زیرا لازم می‌آید حضرت حق در مراتب پایین‌تر وجود حاضر نباشد. سری هم به قسمت مکتب تفکیک در همین سایت بزنید بد نیست بخصوس به سوال های 5371و2178و3228و3042و3014و2299و2178 در ضمن کتاب «رؤیای خلوص»، از سید حسن اسلامی انتشارات صحیفه‌ی خرد حرف هایی دارد. موفق باشید
نمایش چاپی