بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28254
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۸۲۴۰ فرمودید با قواعد و سنن عالم حوادث را تحلیل کنیم تا درگیر سطحی نگری نشویم. این قواعد و سنن عالم و روش تحلیل متکی به آنها چگونه است؟ ممکن است منبعی برای مطالعه در بین آثار خود یا منابع دیگر برای مطالعه این قواعد و سنن و تحلیل بوسیله آنها ویژه در این عصر و نقطه تاریخ، معرفی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف در قرآن است که توحید، عامل بقای هر حرکت توحیدی است که تعبیر «بالحقّ» در آن به‌کار برده می‌شود. موفق باشید

28245
متن پرسش
سلام علیکم: آیا انسانها پس از موت و در عالم برزخ هم می‌توانند خصائل مذموم و ملکات منفی نفس خود و سیئاتی که در دنیا داشتند و مرتکب شدند را جبران کنند و مسیر خود را اصلاح کنند و نسبت به آنچه در دنیا کرده اند، متفاوت شوند چه افرادی‌که در زندگانی معصیت کار بودند و نفس اماره پیشران آنها بود چه حتی مثلا مشرکین و ملحدین و جبهه کفر و استکبار هم این ظرفیت را دارند که در برزخ اصلاح شوند و رویکرد دیگری داشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام می‌فرمایند: «الیَوم یَومُ العَمَلِ وَ لاَ حِسَابٍ وَ غَداً یَومُ الحِسَابِ وَلاَ عَمَلٍ» (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲، باب ۴۲، ص ۳۱۸) ؛ امروز، روز عمل کردن است و روز حساب رسی نیست و فردا روز حساب رسی است و روز عمل کردن نیست. و نیز حضرت می‌فرمایند: «الیوم عمل ولا حساب و غدا حساب ولا عمل» (خطبه‌ی 42 نهج‌البلاغه)

زیرا اساساً انسان بعد از این دنیا در موقعیت انتخاب گزینه‌های متفاوت نیست، بلکه تنها با ملکاتی که در دنیا برای خود کسب کرده، زندگی می‌کند و در رهن انتخاب‌ها و ملکات خود می‌باشد به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» هرکس در رهن و در گرو آن چیزی است که در دنیا انتخاب کرده است. موفق باشید  

28230
متن پرسش
سلام: شما در یکجا فرمودید در قرآن هیچ جا نیامده که اهل کتاب بیایند مسلمان شوند. از طرفی هم فرمودید اهل کتاب کافرند ولی باید به آنها احترام گذاشته شود و قرآن هم به آنها احترام گذاشته است. حال سوالم این است اگر اهل کتاب کافرند پس چطور می‌فرمایید قرآن نفرموده که آنها بیایند مسلمان شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ کجای قرآن اهل کتاب را به صرفِ اهل کتاب، کافر نمی‌گوید بلکه برعکس، بعضی از آن ها را بدون آن‌که مسلمان شوند اینطور تجلیل می‌کند می‌فرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ» (آل‌عمران/۱۱۳) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه(به حق و ايمان) قيام مى‏‌كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى‏‌خوانند؛ در حالى كه سجده مى‏‌نمايند. موفق باشید  

28217
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در مورد ترتیب سیر مطالعاتی آیا این طور است که تا مباحث سیاسی اجتماعی از نظر تشیع یا مهدویت را نخوانده ایم آداب سلوکی را نخوانیم؟ یعنی ترتیبی که بر اساس موضوع نوشته شده را رعایت کنیم یا چند موصوع را در کنار هم، مثلا مهدویت را در کنار آداب سلوکی بخوانیم؟ سوال دیگر این که تا تمام کتاب ها را نخوانده ایم وارد مباحث تفسیر قرآن نشویم یا مثلا روزی یک ساعت کتاب روزی یک ساعت تفسیر قرآن؟ اگه وقت خوبی برای مطالعه داشته باشیم روزی چند ساعت برای تفسیر شما و سیر مطالعاتی وقت بگذاریم؟ استاد برای تلاوت قرآن آیا روزی یک جز یا یک صفحه یا چند صفحه بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ اولیه که روی سایت هست، تصورات ما را از مجردات و انسان کامل تصحیح می‌کند. بعد از آن بنا به شرایط خود از نظر روحی و نیازهای اجتماعی می توانید مباحث را دنبال کنید. دنبال‌کردن تفسیر، کار خوبی است، ولی بهتر است حدود سه جلسه در هفته، بیشتر نباشد تا ذهن بتواند بر روی مباحث تأمّل نماید. موفق باشید

28172
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: چرا از تفسیر های قرآنی ملاصدرا چیزی نمی‌گویید؟ نظر شما در مورد کتابهای تفسیری ملاصدرا چیست؟ نشر عروج کتابی دارد به نام تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی ۵. جلدی نظرتون در مورد این کتابها هم بگویید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه جناب صدرا به قرآن، نگاه بسیار زنده و عمیق و متعالی است و رویهمرفته مبانیِ امثال بنده در نسبت با المیزان بر همان اساس است. به نظر بنده امروز، تفکر قرآنی بدون زیربناهای فکریِ صدرایی جوابگوی عقلِ این دوران نیست و حضرت امام نیز کاملاً در همان دستگاه به آیات و روایات نظر دارند. موفق باشید

28160
متن پرسش
سلام علیکم: در علم روان شناسی عقیده بر این هست که هر یک از افراد، دارای تیپ شخصیتی منحصر به خود هستند. تیپ بندی انسان ها بر اساس ملاک های گوناگونی‌ صورت می گیرد و همچنین برای تشخیص تیپ شخصیتی هر انسان، آزمون های متفاوتی طراحی شده است. مثلا آزمون MBTI چهار معیار «برون گرا یا درون گرا بودن»، «حسی یا شهودی بودن»، «فکری یا احساسی بودن» و نیز «منضبط یا ملاحظه کار بودن» را در افراد مختلف مورد بررسی قرار می دهد. تیپ شخصیتی هر انسان مشخص می کند که این فرد دارای چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی در شخصیت خود می‌باشد. مثلا شخص در می یابد که شخصیتی آرام و مهربان دارد (نقطه قوت) اما زودرنج است (نقطه ضعف). آنچه که مشخص کننده ی شخصیت انسان است تا حدی مربوط به ژنتیک انسان و قسمتی نیز مربوط به محیط اطراف اوست. سوالی که از خدمت شما دارم این است که ۱. نظر اسلام در مورد تیپ های شخصیتی انسان چیست؟ آیا اسلام این موضوع را قبول دارد که هر فردی دارای برخی ویژگی های ثابت شخصیتی است که به سختی قابل تغییر هستند؟ ۲. در صورتی که وجود برخی نقاط ضعف را در وجود انسان بپذیریم، آیا وجود یک ضعف ذاتی در شخصیت انسان نفی کننده ی عدالت نیست؟ مثلا کسی که به دلیل درون گرا بودن نمی تواند دارای ویژگی های یک رهبر خوب باشد، آیا ارزش او از ارزش کسی مثل امام خمینی نزد خدا پایین تر است؟ چرا کسی باید با توجه به ویژگی های شخصیتی خود بتواند رهبری لایق شود و با کار بزرگی که می کند اجر فراوانی داشته باشد، اما یک انسان درون گرا به خاطر دور بودن از اجتماع کمتر ثواب ببرد؟ عذرخواهی می‌کنم که سوالم طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها از نظر فطرت که شخصیت اصلی آن‌هاست نسبت به گرایش به حق همه مساویند و تعبیر قرآن هست که «لا تبدیل لخلق اللّه» و لذا تفاوت‌های افراد از نظر شخصیتی تفاوت‌هایی نیست که یکی انسان بدی باشد و دیگری انسان خوبی، بلکه خصوصیاتی است تا هر کدام مطابق خصوصیات خود، یکی علامه‌ی طباطبایی می‌شود و دیگری امام خمینی، و هر کدام در جای خود لازم است. موفق باشید

28140
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد بنده گاهی احساس می‌کنم در مطالعه ضعیف هستم و کسانی رو که این استعداد رو دارن که کتابهای زیادی رو میخونن غبطه می‌خورم، می‌خواستم در دوره تند خوانی شرکت کنم که مطالعات بیشتری داشته باشم، بنده خانه دار هستم. خواستم ببینم شرکت در دوره های تندخوانی لزومی داره؟ یا نه این استعداد رو آرام آرام با اضافه کردن مطالعات بدست بیارم؟ مثلا حضرت آقا در این دوره ها شرکت کردن یا نه به مرور این استعداد رو بدست آوردن؟ یا این که ایشان فرازمانی مطالعه دارند؟ ۲. انس با قرآن ندارم، هر کار می‌کنم انگار نماز و قرانم هنوز شده زورکی، که برم یک صفحه قرآن برای انجام وظیفه بخونم ،لطفا جواب رو در کانال بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم نیاز به دوره‌های تندخوانی باشد. انسان باید در موضوعاتی که اندیشه‌ساز است بدون هر شتاب و عجله‌ای، تأمّل کند. ۲. قرآن حاوی حقایقی است تا انسان در جهانی بس گشوده و کیفی وارد شود. وقتی با این رویکرد به قرآن رجوع شود حتماً علاقه‌مند خواهید شد که مطالب را دنبال کنید. موفق باشید

28133
متن پرسش
سلام و عرض ادب: نمی‌دونم چرا مدتی مخصوصا وقتی هر کتابی از مباحث و یا یک شهید و از این موارد را می‌خوانم پر از ظرفیت و فعل خوب می‌شویم ولی همین‌که هفته ای عقب بیافتد و نخوانم انگار که همه چیز را با اینکه یادمان هست ولی بسیار کم ظرفیت و پر خطا می‌شویم و چقدر حسرت اون احوالات را می‌خوریم که برگردد. چکار کنم که به یک ثباتی برسم؟ حتی بخاطر این موضوع قرصهای اعصاب هم می‌خوردم که دچار احوالات نامناسب می‌شدم. این موضوع خیلی من را عذاب می‌دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین حالات که برای انسان پیش می‌آید قرآن توصیه به صبر را به میان می‌آورد تا انسان همواره متذکر باشد چگونه در بحران‌های روحی همواره بر عهد اصلی خود با خداوند محفوظ بماند. موفق باشید

28106
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد یه مشکلی رو میخوام مطرح کنم که اکثر جوانان امروزه درگیرند. به نظر شما با وجود مشکلاتی که برای ازدواج که وجود داره، ازدواج موقت هم توصیه نمی‌کنند و کلا فرهنگش وجود نداره و... امروز یه جوان با غریزه جنسی و سایر نیاز های عاطفی و... چه کار باید بکنه؟ این هم که میگن باید صبر کرد، به نظر من این دیگه ۱۰ تا ۲۰ سال صبر نیست. دیگه سرکوب غرایز هست که بشدت هم مضر هست. حال چه باید کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در آیه‌ی ۳۲ سوره‌ی نور در عین تأکید بر به ازدواج‌درآوردنِ جوانان که وظیفه‌ی آحاد مردم است؛ به این نکته نیز توجه داده است که اگر در عین صبر، عفت خود را حفظ کنند خداوند از طریقی که خود می‌داند به نحوی رفع مشکل می‌کند. موفق باشید

28077
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم: بنده طلبه ای حافظ قرآن هستم و پس از انس با قرآن به دنبال فهمی از قرآن هستم که اولا بتوانم امتداد عملی موضوعات مختلف خود و اجتماعم را بتوانم از قرآن استنباط کنم و همچنین تمام شئون زندگی خود را در قرآن بیابم لطف کنید در این راستا کمکم کنید و روشی را پیش رویم بگذارید همچنین در حال حاضر توفیق معلمی قرآن را پیدا کرده ام و با تمام وجود دوست دارم شاگردانم لذت زیادی از ارتباط با قرآن بگیرند و همانطور که خودم از نهایت وجودم از قرآن و مباحث شما که آنها هم ریشه در قرآن دارد آنها هم بتوانند از قرآن بهره مند شوند ولو که بنده طهارت باطنی کافی را برای این امر خطیر نداشته باشم. از پر حرفی خود عذر می خواهم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که مدتی بحث‌های «تفکر قرآنی» را دنبال بفرمایید. مباحث در کانال مطالب ویژه هست. موفق باشید @matalebevijeh

28088
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مدتی است این دل مشغولی من شده و کمی ذهن خودم را به آن مشغول کرده است. خواستم این مطلب رو از خود حضرتعالی بعنوان استاد خودم بپرسم. شما با توجه به وضعیت کنونی، معتقدید جامعه ویژه جوانان دیندار تر و مانوس با دین هستند و یا مردم و جوانان به دین حداقلی اعتقاد پیدا کرده اند و سبک دینداریشان از دینداری که مد نظر امام و آقا هست بسیار فاصله دارد؟ چون با دیدن یکسری مظاهر و پوشش ها و سوالات و حرفها و رفتار و سکنات مردم ویژه جوانان این مطلب مطرح می‌شود حکومت مردم را از دین گریزان کرده و مردم بسمت دین حداقلی رفته اند و انس شان با دین به شیوه دیگری شده است و بیشتر بینش سکولار دارند. شما جامعه و مردم را دیندار تر و مانوس تر با هویت دینی فی الحال می بینید یا گریزان از دین با معتقد به دین حداقلی و حتی بینش سکولار؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چون ما مردم را به حدّ اقلِ دین توجه دادیم و در حدّ فقه، متوقف‌شان کردیم و ابعاد حِکمی و عرفانی دین را با جوانانی که بسیار آماده بودند، در میان نگذاشتیم؛ شما امروز با مردمی روبه‌رو هستید که دین را جدّی نمی‌گیرند. راستی! دینی که امروز ما در مجامع عُرفی و سنتی خود مطرح می‌کنیم، واقعاً جای جدّی‌بودن دارد؟! چرا حضرت امام برای همین مردم، شرح سوره‌ی حمد را پیش کشیدند؟ و ما هنوز اندر خمِ هیچ‌کوچه‌ای نیستیم. خدا به دادمان برسد در آینده‌ای که ما بخواهیم با این معارف دست و پا شکسته حاضر شویم. موفق باشید      

28053
متن پرسش
سلام: خدا قوت: ببخشید بخشی از آیه ۱۸۹ بقره آیا ارتباطی با نحوهء رفتن به خواستگاری داره؟ میشه چنین چیزی استباط کرد؟ « ۗ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان این‌طور نتیجه گرفت که در هرکاری باید از مسیری که بهترین و طبیعی‌ترین مسیر است، وارد شد و این نوعی تقوا به‌حساب می‌آید. موفق باشید

28042
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: بنده طلبه هستم. ۱. اگر ما بخواهیم تفسیر بخوانیم به نظر شما بین تفسیر تسنیم آقای جوادی آملی و المیزان علامه طباطبایی کدوم را انتخاب کنیم؟ ۲. نظر شما در مورد تفسیر مجمع البیان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. امروز در تاریخی هستیم که تفسیر المیزان بیشتر جواب می‌دهد و در کنار المیزان، از تسنیم کمک باید گرفت. ۲. مجمع‌البیان همان‌طور که از اسم آن مشخص است به واقع، تفسیر نیست تا تکلیف ما را در نسبت با آیات و سور، مشخص کند بلکه جناب طبرسی زحمت زیاد کشیده‌اند و نظرات مختلف را ذیل آیات به میان آورده‌اند که کار با ارزشی است و چنانچه ملاحظه کنید مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه از آن اثر، استفاده کرده‌اند. موفق باشید

28032
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد بنده الحمدلله با هر مشکلی از مشکلات روحی خود مواجه میشم، بحمدلله رو به بهبود میره، و بهبود حس میشه. ولی یک مشکل بنده هنوز رو به بهبود نرفته و اون هم اینه که: افراطی های مذهبی نما، هیچ‌وقت نتوانستم با ایشان ارتباط خوبی برقرار کنم، با بهترین شکل ممکن هم تفکر خود را پالایش می‌کنم که قضاوتی نکنم راجع به ایشان، ولی آنچنان رفتاری می‌بینم که کاملا مشهود است که اینها تیشه به ریشه می‌زنند! و من بیشترین ناراحتی ام این است که اینها مانع ایجاد می‌کنند، دردسر ایجاد می‌کنند. سر همین موضوع هست که بنده وقتی با ایشان هم کلام می‌شوم یا هم صحبت، حالم گرفته می‌شود، مضطرب می‌شوم، حرص می‌خورم. به جرات می‌توانم بگویم: تنها جایی است که بنده این حالات را باهم در خود جمع می‌بینم! دست خودم نیست، نمی‌دانم ریشه کجاست؟ بنظر شما چه مقدارش طبیعی است و چه مقدارش ریشه در رذائل دارد؟ بنده با لا مذهب ترین افراد دانشگاه هم رفیق بودم و مشکلی پیش نیامده ولی با اینها!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد آمریکا فرمودند: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. ولی در مورد متحجرین و مقدس‌مآبان می‌فرمایند: «ما از شرّ اين مقدس‏‌مآبان به خدا پناه مى‏‌بريم»؛[1] چون شخصيت افرادِ سطحى و مقدس‌‏مآب طورى است كه نه مى‌‏توان با آن‏ها جنگيد و نه مى‏‌توان از آن‏ها در امان بود و به مسير زندگى دينى خود ادامه داد، به راحتى بازيچه‏ ى دشمن مى‏ شوند و لذا دشمنان سخنان خود را با لعاب مقدس‏ مآبى، از زبان آن‏ها اظهار مى‏ كنند.[2] عمده نحوه‌ی برخورد با کسانی است که معنی خود را در درگیری و تهمت می‌دانند و راه ما راهِ خدایی است که فرمود: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین کسانی‌اند که به جهت اهداف بلندی که دارند چون با سخنان پوچ و بیهوده روبه رو شوند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند، زیرا به گفته‌ی جناب مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». موفق باشید 

[1] ( 1)- امام خمينى« رضوان ‏الله‏ تعالى عليه»، 29/ 4/ 67.

[2] ( 2)- در جنگ بيست و دو روزه‏ ى مردم غزه با اسرائيل، مفتى سعودى در باره‏ ى تظاهرات مردم مسلمان به جنايات اسرائيل گفت: تظاهرات يك نحوه فساد در زمين است!

28024
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: آیا شما شرح و تفسیری بر نامه ی ۵۳ نهج البلاغه (نامه ی امیرالمومنین به مالک اشتر) به صورت کتاب جزوه یا صوت دارید؟ اگر نه، منبعی می‌شناسید که قابل اعتماد باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی شده ولی جمع‌آوری نشده است. به نظرم شرح آیت اللّه محمدتقی جعفری نکاتی را متذکر می‌باشد. موفق باشید

28012
متن پرسش
با سلام: استاد در مباحث حرکت جوهری فرمودید هر کس استعداد این بحثها را دارد دنبال کند و اگر ندارد خداوند راه دیگری برایش قرار می‌دهد و مثال آیت الله بهاء الدینی و حضرت امام (ره) در درس اسفار را فرمودید. حالا ما از کجا بفهمیم استعداد این بحث ها را داریم؟ بنده دروس حوزوی مثل اصول را اصلا دوست ندارم و چند سالی من باب همان مواد لازم برای کسب معارف خواندم و کنار گذاشتم کتابها پراکنده بود و زدگی ایجاد شد. کتب فلسفی هم با آن اصلاحات و نظریات این آن جالب نبود برایم، اما بحثهای شما را دوست دارم و اصلا در فهمش مشکلی ندارم و تحلیل و کنکاش مسایل برایم جالب است. با این اوصاف باید روش فلسفی را دنبال کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر احساس می‌کنید فلسفه جواب خلأهای فکری شما را می‌دهد، باید به مباحث فلسفی رجوع کنید وگرنه مباحث فلسفی به خودی خود اصالت ندارند، آن‌چه حیات انسان را برتر و متعالی می‌کند حضور در افقی است که آیات و روایات در مقابل انسان می‌گشایند. موفق باشید

28008
متن پرسش
سلام علیکم: یک سوال اعتقادی داشتم کسی نتونسته جوابم رو قانع کننده بده. چرا خداوند در قرآن از ویژگی های بهشت فقط سرسبزی میوه ها همسران زیبا و این طیف نعمات رو بیان کرده؟ با توجه به اینکه در بهشت هم دیگر فانی نیستیم پس برنامه زندگی بلند مدت در بهشت چی میتونه باشه؟ صرفا فقط رودخانه و عسل و میوه و همسر؟ آیا اجتماعی هست؟ برنامه ی روز مره ای هست؟ دنیای فانی این همه کار و بار داره. وقتی در بهشت همه چی فراهم باشه و مشقتم نباشه. پس بلند مدت چی میشه؟ آیا فقط باید تکیه بدیم به تخت و شکر خدا بگیم؟ اونم به صورت همیشگی؟ الان ما دو ساعت بریم تو دشت و صحرا و جنگل بعدش یکنواخت میشه چه برسه به جایی که دیگه مساله عمرم نیست و همیشگیه داستانش! همیشه سوالم این بوده چرا اینطوری بیان شده تو قران؟ مگر قرآن برای همه زمان ها نیست؟ پس این سوال امروزیه من چرا جوابی در قرآن نداره؟ janghorban.bijan@gmail.com
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در تبیین سوره‌ی واقعه عرایضی شده است؛ آن صورت‌ها، صورت‌های اعمال و عقاید و اخلاقِ انسان است و نوعی با «خودبودن» را در مقامی بس متعالی برای انسان پیش می‌آورد و همچنان‌که انسان از بودنِ خود به معنی واقعی‌اش خسته نمی‌شود، آن بودنِ زیبای ابدی برایش حیات‌بخش و آرامش‌آفرین است. جزوه‌ی «چگونگی حیات بدن اخروی» که روی سایت هست، نکاتی در این مورد متذکر می‌شود. موفق باشید

27961
متن پرسش
سلام استاد: من قبلا اهداف خوبی داشتم. مثلا عمل به وظیفه. کار برای انقلاب. حتی بخاطرش رشتم رو تغییر دادم. ولی الان که فکرش را می‌کنم با ۲۸ سال سن هنوز هیچ قدمی بر نداشتم که هیچ، درسم مونده، تازه در روابط خانوادگیم دچار بحران شدم. یعنی من تو خودم موندم چجوری دم از انقلاب میزده بودم تا حالا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در بعضی از مراحل زندگی پیش می‌آید، ولی هرچه حضور خود را در افقی که شهدا مقابل ما گشودند، حاضر کنیم و بر این مبنا به قرآن و تفکر قرآنی رجوع نماییم؛ راه، گشوده و جبران مافات می‌شود، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

27959
متن پرسش
با سلام: سوره ها و ذکرهای زیادی برای قبل از خواب توصیه شده برای آرامش در آن و نداشتن پریشانی و اضطراب یا دلهره بعد از آن و داشتن خواب سبک تر و یکنواخت بدون بیداری مکرر و احساس کرختی در اندام ها و جلوگیری از خوابهای عمیق کوتاه مدت و مکرر در طی روز و....، خیلی برای من مهم است که کدام را استاد توصیه می کند؟ و اینکه دعاهای زیادی برای درخواست حاجت هست، اصرار در کدام برای گرفتن حاجت بهتر است؟ من هنوز توفیق پیدا نکرده ام که از مباحث مطرح شده توسط استاد در سایت بهره کافی را ببرم ولی در یکی از گفته های ایشان توصیه به ختم مکرر قرآن شده است، برای شخصی مثل من که شاید این‌کار در توان او نباشد، سوال این است که کدام سوره یا سوره ها آرامش بیشتری به انسان می بخشد، غصه ها و غم ها و عصبانیت و اضطراب های ناشی از آن را کم می‌کند در مجموع صبر انسان را در مقابله با دشواری ها بیشتر می‌کند و مداومت در آن بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ذوق خود انسان بستگی دارد که کدام دعا در قبل از خواب با روحش هماهنگ است. دعایی که گفته می‌شود: «بسم الله آمنت بالله و کفرت بالطاغوت اللهم احفظنی فی منامی و فی یقظتی.» دعای خوبی است و پس از آن آیه‌ی آخر سوره‌ی کهف ۲. سیر مطالعاتی سایت تا رسیدن به سوره‌هایی مثل سوره‌ی زمر، إن‌شاءاللّه مفید است. موفق باشید

27957
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: آیا امتحانات الهی جبرا توسط خدا تعیین می‌شوند یا انسان قدرت و اختیار تغییر و انتخاب نوع امتحان خود را دارد؟ آیا انسان می‌تواند با اختیار به هر هدف و خواسته ای برسد و امتحان الهی در راستای رسیدن به آن اهداف است یا دستگاه امتحان الهی جبرا به عنوان هدف برای انسان تعیین شده است؟ در صورت جبر انسان در رسیدن یا نرسیدن به چیزی آیا اختیار انسان از بین نرفته و مسئولیت از او سلب نمی‌شود؟ لطفا توضیح دهید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌امتحان که نمی‌شود! همیشه از خدا تقاضا می‌کنیم که امتحان‌هایی برایمان تقدیر کند که از آن سرافراز بیرون آییم. به این آیه فکر کنید که تقاضای انسان عبارت است از: «رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ.» موفق باشید

27955
متن پرسش
با سلام: می فرمایند که برای ازدواج، عاقبت به خیری و استجابت دعا هر چقدر به مانند نوکری برای پدر و مادر باشیم بهتر است ولی سوال من این است که اگر پدر و مادری بزرگترین ضربه ها را به فرزندشان وارد نمایند و همچنان به وارد ساختن این صدمات و عیب جویی و بی آبرو کردن و دروغگویی در مورد فرزند خود ادامه دهند و با دستورات خود باعث به گناه افتادن هر چه بیشتر فرزند خود شوند باز هم واجب است به حرفشان گوش داده شود، و اینکه احسان به والدین و جلب رضایت آنها باید به چه صورتی باشد که هم موجب عاق والدین نشود و هم موجب آسیب دیدن بیشتر فرزند، خصوصا اگر فرزند دختر باشد و چاره ای جز ماندن در کنار آنها تا ازدواج یا شاغل شدن، که در هر دوی آنها هم گره افتاده، نباشد؟ و چگونه می شود در جامعه بدون داشتن هیچ همراه یا خانواده یا پشتوانه ایی بر روی اعتقادات درست خود ایستاد و درستکار ماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا ۖ وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۚ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» و ما به آدمی سفارش کردیم که در حق پدر و مادر خود نیکی کند، و اگر آنها (خود مشرک باشند و) کوشند تا تو به من (که خدای یگانه‌ام) از روی جهل و نادانی شرک آوری هرگز اطاعت امر آنها مکن، که رجوع شما به سوی من است و من شما را به پاداش هر عمل که به جای آورده‌اید آگاه می‌گردانم. بنابراین مدارا با والدین، غیر از آن است که در هر حال از آن‌ها اطاعت کنیم. البته رستگاریِ ما در گرو مدارا با آن‌ها است حتی اگر مشرک باشند. موفق باشید

27952
متن پرسش
سلام علیکم: با وجود اینکه حضرتعالی در این مورد صحبت و یادداشت داشته اید و نکاتی هم فرموده اید در قالب پاسخ به پرسشها، ولی می‌خواستم این مطلب را از این جهت بپرسم که حضرتعالی بعنوان یک شخصیت فعال در معرفت دینی که بحمدالله سالهاست در این زمینه فعالیت کرده اید و مباحث حکیمانه ای را مطرح کرده اید، به تولید و حرکت در مسیر علم دینی و طرح نظریات مبتنی بر منطق دینی و توحیدی و به تعبیر جنبش نرم افزاری که مورد بحث بوده است، معتقدید و آن‌را جهت نیل به تمدن نوین اسلامی و ساخت یک تمدن ماورای تمدن مدرنیته و گذار از الگوی لیبرال دموکراسی که امروز پرچمدار مدرنیته و تمدن مدرن هست، ضروری می‌دانید و نقطه عطفی جهت حرکت در مسیر آن تمدن و ساخت زیر نظام های اجتماعی_تمدنی مبتنی بر منطق و حکمت اسلامی قلمداد می‌کنید؟ به نظر شخصی خود من بعنوان کسی که از محضرتان تلمذ کرده ام و آثار و مباحث تان را سعی کرده ام دقیق بررسی کنم، تولید علم دینی و جنبش نرم افزاری، یک گام مهم و از مبانی نظری و علمی طرح ریزی و اجرای الگوی تمدنی انقلاب اسلامی است و ما ضرورت دارد مطابق با انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی شریعت اسلام، علم و حکمت متناسب و منطبق داشته باشیم و حتی در برخورد با علومی که مبدا شان نگاه توحیدی و یا افراد و جوامع توحیدی نبوده اند، هم با همین معیار جلو برویم که آیا با مبانی ما در تعارض است و نقطه مقابل آن است یا اینکه می‌توان با خودآگاهی و بصیرت لازم آن را درون دستگاه علمی و حکمی خود و چارچوب انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی مستحل کرد و آن‌را درون دستگاه و روح عقاید خود معنا کرد و نظم مطلوب را به آن بدهیم تا دیگر هویتی متمایز از آن مبدا و نگاه و هویت غیر توحیدی و یا متضاد پیدا کند. و البته این نیاز به یک شجاعت و بصیرت قوی دارد چون متاسفانه همچنان خیلی ها نظریات و مبادی کنونی علم و دستاوردهای علم مدرن را قطعی و ثابت و مفروض می‌دانند و شجاعت نقد و رد آنها و جایگزین کردن مبادی دیگر را ندارند و حتی آن‌را یک عمل بلندپروازانه و غیر واقعی و غیر منطقی می‌دانند و این به نظرم خود یک آفت بزرگ است که باید کنار زده شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید حکمت و عرفان اسلامی و نگاه قرآنیِ خود را بچشیم و بعداً راه حلّ دومی که جنابعالی می‌فرمایید، راه حلّ بسیار مهمی است زیرا حقیقتاً ما مرزی با متفکران نداریم هرچند بعضاً آنان در بستر تاریخی و فرهنگیِ خود ممکن است دغدغه‌ها و یا راهِ حلّ‌هایی داشته باشند که از یک طرف قصه‌ی ما نیست، و از طرف دیگر قصه‌ی همه‌ی بشریت است. موفق باشید

27951
متن پرسش
سلام علیکم: چه می‌توان کرد که مطالعه ما و علم ما و معرفت ما از مدار معرفت توحیدی خارج نشود و ما را انسان و عالم دینی خارج کند و تبدیل به علم غیر نافع و علومی نشود که ثمره اش معرفت توحیدی نیست و انسانی بدور از عقل قدسی می‌سازد؟ بسیار افراد و متفکران در طول تاریخ آمده اند و مطلب گفته اند و نظریه داده اند و طرح ریزی کرده اند ولی در مدار و ذیل طرح ولایت الهی و عالم انسان مومن و معرفت توحیدی نبوده و چه بسا انسان را بسیار از معرفت توحیدی دور کرده است کما اینکه در عصر تمدن مدرن مباحث و نظریه پردازی و علم بوده و هست ولی مدارش مداری غیر از تربیت انسان موحد و تراز اسلام است و چه بسیار دانشمندان و متفکران به اصطلاح مشهوری که شخصیت های مطرح عالم مدرن و دانشمندان برجسته و شهیر بودند ولی نهایتا حجاب حق شدند و مباحثشان حجاب و مانعی برای تجلی حق و انسان شناسی اصیل وحدانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این آخرالزمان دلایل روشنی بر حقانیت عطای الهی یعنی قرآن کریم در مقابل ما است، تنها و تنها باید در بستر قرآن در عالَم حاضر شد و در این حالت برای طلب علم تا چین هم می‌توان رفت، ولی برای برگشت به وطنِ معرفتیِ قرآنی و درک بهترِ اشارات قرآن. بنده حتی به برادر بسیار عزیزم جناب حجت‌الاسلام وکیلی که اخیراً هم مناظره‌ای با آقای دکتر عبدالکریمی داشته اند، عرض کردم به این دلیل هایدگر و کربن می‌خوانم تا قرآن را بهتر بفهمم، از آن جهت که بدانم بر ذهن و فکر متفکران جهان چه می‌گذرد و راه حلّ قرآنیِ آن در افقی که آنان دغدغه دارند، چیست. موفق باشید  

27945
متن پرسش
سلام: از آنجایی که آدمی را به یک تقصیر از بهشت بیرون می‌کنند، اگر بلافاصله بعد از اتمام ماه رمضان انسان عمدا مرتکب گناهی شود، آیا هر آنچه در ماه رمضان بدست آوردیم از دست داده ایم؟ یا می‌توان انتظار داشت به گونه ای خداوند برکاتی که در آن ماه داده نگیرد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به حضور فوق‌العاده‌ی آن‌هایی است که آن بالا بالاها هستند و لذا در کوچک‌ترین لغزش ندا سر می‌دهند: «ظلمت نفسی». قصه‌ی ما قصه‌ی آن گوسفند لاغری است که آخرهای گَله، لنگان لنگان در حرکت است و اگر هم به این طرف و آن طرف می‌رود، چوپان او را در بر می‌گیرد تا از نفس نیفتد و به پیامبر خود می‌فرماید به این بیچاره ها بگو: « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. در این رابطه عرایضی در جلسه‌ی سوم «با دعا در آغوش خدا» شده است. موفق باشید

27939
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و احترام. «ان ربک یصلی یقول سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» منظور از نماز خواندن خداوند در این حدیث شریف چیست؟ اصول کافی. ج ۱ ص ۴۴۳ به نقل از کتاب امامت و انسان کامل ص ۶۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «یصلی» به همان معنایی است که در آیه‌ی «إنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» آمده که می‌فرماید خدا و فرشتگانش بر (روان پاک) این پیغمبر صلوات و درود می‌فرستند شما هم ای اهل ایمان، بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید. معنی يَصِلُونَ:  هم به معنای «بپيوندند - می پیوندند» می‌باشد و هم به معنی «درود مي فرستند - دعا مي کنند» (طلب خير مي کنند) (از صلوة و به معناي دعا است). موفق باشید

نمایش چاپی