بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33152
متن پرسش

سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با این‌همه ترس از اسلحه‌ها بیشتر کارآمد است تا به‌کاربردنِ آن‌ها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیست‌ها نازی آن جریان باشیم. شمّه‌ای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک می‌کند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840  موفق باشید

33141
متن پرسش

سلام استادِ جان: خدا قوت به شما آنچه از شرایط زمانه و روح زمانه می‌فهمم اینکه فکر کنم غدیر انتقال عرش یا انتقال مقام انسان کامل از پیامبر صلوات الله علیه ـ به علی ـ علیه السلام بود یا هست و یا به عبارتی مهاجرت منزل خدا از امکان پیامبر ـ ص ـ به امکان علی ـ ع ـ است و انقلاب اسلامی ظهور غدیرست و ظهور مولا در این تاریخست و والیوم اکملت لکم دینکم حالا معنا می‌دهد و بدون انقلاب اسلامی اصلأ دین کامل نشده است. پس غدیر یک روز نیست بلکه یک تاریخ است و بالاترین مسئله نظام هستی است انتقال قران هست، انتقال بار هستی به دوش علیست ـ جه بگویم که کلام، توان ظهورش را داشته باشد؟ به نظر بنده، هیچ معجزه ای بالاتر از انقلاب اسلامی نبوده و نخواهد بود و از عجایب انقلاب اینکه هر روز جلوه ای از جلوات انقلاب در عرصه های مختلف به ظهور میاید و این زیبایی های جلوه از انقلاب، حیرت آور است. خصوصأ با آمدن دولت رئیسی شدت حضور غدیر بیشتر شده (بدون سیاسی نگاه کردن و جناحی فکر کردن). [شاید همان اقبال خدا به شدیدترین وجه ممکن به انقلاب در این زمان باشد با دولت آقای رئیسی] ببخشید به نظر کلام پراکنده و منظم نیست اما اصل حرف را عرض کردم. حفظکم الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بحمدلله حقیقت غدیر در منزل امروزینِ تاریخ ما با زیباییِ تمام به ظهور آمد تا باز بشریت بتواند راه را از بیراهه تشخیص دهد و آنانی که بنا دارند در بیکرانگی عالم وجود، حقیقت خود را تجربه کنند و خود را نیز این‌همه وسیع بیابند، این گوی و این میدان.

 این انقلاب اسلامی است در اوج نمایش بشرِ آخرالزمانی و این بشرِ آخرالزمانی است در اوجِ حضور در بیکرانه عالَم با تجربه جهانی‌بودن خود، بشری که تنها به «بودنِ» خود نظر دارد ولی بودنی که به کمتر از حضور در آغوش خدا راضی نیست، راهی که شهدای عزیز به خوبی به ما نشان دادند. عجیب است از انقلابی که در این تاریخ به ظهور آمد، آری! در همین تاریخ که خودبنیادیِ بشر نیز غوغا می‌کند، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شهادت را به میان آورد و حال مائیم با آینده‌ای که به مرور این شهادت معنای خود را به ظهور می‌آورد و بشری متولد می‌شود که مزار شهدا را دارالشفای خود می‌یابد یعنی بشری که تلاش دارد در فنایِ به سوی حق خود را بیش ازپیش تجربه کند. موفق باشید.

33138
متن پرسش

سلام استاد ارادتمند هستم: استاد چه کار کنیم که اراده ما محکم و استوار شود و و نفس ما را سمت تمایلات دنیوی نکشاند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف اسلامی از یک طرف و حضور در جمع مؤمنین مصمم به دفاع از انقلاب و رهبری از طرف دیگر کارساز است. موفق باشید

33135
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام عليكم: ۱۴ کتابی که در مورد انقلاب اسلامی نوشتید به چه ترتیبی به صورت انفرادی مطالعه شود؟التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور می‌توان تقسیم بندی کرد: ۱. انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی ۱. انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی ۳. انقلاب اسلامی و جایگاه اشراقی ۴. امام خمینی و خودآگاهی تاریخی.

و کتاب‌های دور دوم ۱. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ۲.  عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در اين تاريخ ۳. گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی.

و کتاب‌های دور سوم  ۱. انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان ۲. انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما ۳. کتاب حوالت تاریخی عقل تکنیکی ۴. کتاب «در انتظار زبان در وصف انقلاب اسلامی» ۵. انقلاب اسلامي و جهان گمشده

33130
متن پرسش

بسمه تعالی. باعرض سلام: استاد در بحث ارتباطات علمی با نامحرم، زنان دغدغه مند بسیاری دچار سردرگمی هستند واغلب دچار تعارض و وسواس می‌گردند. با توجه به اینکه زمانه زمانه قدیم نیست و مقتضیات خاصی پیدا کرده و زن امروز نمی‌تواند درچهارچوب رفتار زن قدیم خود را معنا کند. از علمای اخلاق سوال می شود ایشان توصیه به ترک همکاری با نامحرم را دارند. خواستم نظر جنابعالی را بدانم. با تشکر و آرزوی توفیقات روزافزون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چند سال پیش دختر حضرت امام خمینی (ره) در پایگاه خبری «رجا نیوز» صحبتی داشتند و در آن جا ‌فرمودند حضرت امام در مورد مسائل انقلاب و نشست با مردها، هیچگونه سخت‌گیری نمی‌کردند. ولی اگر یک تماس بیجا حتی سلام بیجا به نامحرم صورت می‌دادیم، سخت‌گیری می‌کردند. موفق باشید

33115
متن پرسش

با سلام: استاد من برهان صدیقین، سی جلسه حمد و چندین دور مصباح الهدایه رو خدمتتون بودم و کتاب مصباح الهدایه اکثرا کنار منه در همه جا. استاد معنی اسم شریف مرید رو میشه برام توضیح بدید در ومیض ۶ هست. یعنی با رعایت همه ی موارد و نکاتی که در توحید باید رعایت بشه و پس از تنزیه، تقدیس و تحمید و تهلیل واقعا حضرت حق (جل جلاله و عظم شانه) مرید خواسته های موحدین هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر در حدیث گرانقدر «قرب نوافل» نداریم که سالک در فنای خود تا آن‌جا جلو می‌رود که به لطف الهی حضرت معبود چشم و گوش او می‌شود و او به نور حق می‌بیند و می‌شنود؟ بدین معنا که سالک اراده کند همان می‌شود که حضرت حق اراده کرده است و یا حضرت حق اراده کند، عملاً سالک است که در خود چنین اراده‌ای را می‌یابد. امری که ما در این تاریخ در حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» یافتیم که چگونه به اراده الهی، آن کرد که حضرت ربّ اراده کرده است. موفق باشید

33098
متن پرسش

سلام و ادب: شهید مهدی باکری فرمانده جنگ بود، تعداد یاران کم بودند ولی ایشون به عنوان فرمانده بود ایستاد و در آخر شهید شدن. آیا عقلانی نبود ایشون زودتر برمی‌گشتن تا شهید نمیشدن؟ ملاک در این شرایط ها چیست؟ یا زمانی که حضرت امام زمان جنگ حکم صادر کردند آیا بهتر نبود اون افراد تحصیل کرده نمیرفتن تا بعدا از جنگ به جامعه خدمت کنند؟ ملاک چیست؟ و بر همین اساس محمد ابن حنفیه عقلانی فکر کرد گفت من علمم زیاده به مردم حدیث میگم دین رو تبلیغ می‌کنم و درخواست امام رو نپذیرفت و به خود امامم گفت نرو. آیا دو دوتا چهار تای محمد ابن حفیه درسته یا نه؟ اگه نه میشه گفت نصرت خدا و امام ممکنه عقلانی نباشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً به این فکر کنید که به تعبیر مقام معظم رهبری شهدا بعد از شهادت‌شان دست‌شان بازتر است و خداوند نیز در همین رابطه در نسبت با شهدا فرمود: «يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» شهدا به نعمت الهی که همان ولایت الهی باشد، بشارت دادند و خداوند اجر مؤمنین را که در این آیه منظور، شهدا می‌باشند ضایع نمی‌کند یعنی آنان با شهادت خود نتایجی که می‌خواستند و آن نفی حاکمیت ظلم بود را، می‌یابند. ثانیاً: « ملت عشق از همه دینها جداست ** عاشقان را ملت و مذهب خداست»‏. مگر می‌توان کار عشق را به دست عقل داد؟! موفق باشید

33090
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوا؛ در کانال مطالب ویژه، کلیپی از فرمايشات حضرت امام در جمع اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی درباره جایگاه اساسی اراده عمومی در امر اداره اجتماع و عدم حرکت بر خلاف جریان و حرکت کلان و خواسته مردم پس از انقلاب و تمایز نهادن بین وکالت و ولایت برای اعضای آن مجلس و مطرح نکردن هر مبحثی در جایگاه قانونگذاری با توجه به انعکاس بین مردم، قرار داشت که حضرتعالی به آن اشاره ای داشتید. با توجه به این فرمایش امام و اشارات حضرتعالی در نسبت مردمی بودن و آزادی در حکومت اسلامی، با چه افق و دیدی باید این بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار امسالشان با نمایندگان مجلس را فهم کرد که فرموند: «یکی از شاخصه‌های نمایندۀ انقلابی اینست که با عموم مردم همراه است امّا عوام‌زده نیست. جَوزده نشوید. بعضی از مشکلات ما در بخشی از این سالها بخاطر این بود که جَوزده شدیم. همراهی با مردم، غیر از عوام‌زدگی و جَوزدگی و تحت ‌تأثیر های ‌و هو قرار گرفتن است. یکی از مهمترین خصوصیّات امام (ره) همین بود؛ اگر یک وقتی یک نظری داشت که همه با او مخالف بودند و او معتقد بود که این نظر، نظر شرعی و درست است، می‌ایستاد؛ می‌گفت همۀ دنیا هم با من مخالف باشند، باشند. نمایندۀ انقلابی آن کسی است که جَوزده نمی‌شود. شما یک قانون را تصویب کردید، به نظر شما قانون درستی هم بوده، یک عدّه‌ای مخالفت کردند، نگاه کنید آیا این مخالفین منطق درستی دارند یا ندارند؛ اگر منطق درستی داشتند البتّه می‌پذیرید، اگر منطق درستی نداشتند بِایستید؛ بگویید بله، من تصویب کردم این قانون را، پایش هم می‌ایستم. اینکه در فضای مجازی و مانند اینها علیه ما، علیه مجلس، علیه این قانون جنجال کنند، نباید شما را به زانو در بیاورد.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیت بحث در همین‌جا است که از یک طرف نمایندگان مردم بخصوص خبرگان که مخاطب امام در آن جلسه هستند باید متوجه باشند برداشت‌های شخصی خود را هر چند از نظر آن‌ها حجّت باشد، مقابل رأی مردمی که آن‌ها را به عنوان وکیل در موضوع خاص انتخاب کرده‌اند؛ قرار ندهند. زیرا انتخاب کلّیِ مردم به عنوان مثال «جمهوریت» بوده. حال اگر یکی از آقایان خبرگان معتقد باشند جمهوریت مطابق برداشت او از اسلام صلاح نیست و ممکن است جمهورِ مردم اشتباه کند. حضرت امام متذکر می‌شوند وظیفه او آن است که به عنوان وکیل مردم مقابل رأی جمهور قرار نگیرد و این غیر از موقعی است که موضوع، کاملاً از نظر شرع بَیّن است مثل حجاب. این‌جا است که هرگز نباید کسی خلاف آنچه از نظر شرع بیّن است، نظر بدهد هرچند همه آحاد مردم چیز دیگری بخواهند. تأکید حضرت امام آن بود که خبرگان مواظب باشند به بهانه‌های برداشت‌های شخصی مقابل رأی اکثریت از آن جهت که اکثریت بر خلاف شرع اجماع نمی‌کند، نایستند. در آن حدّ که حتی رهبر معظم انقلاب معتقدند شرط مشروعیت حاکمیت فقیه، مقبولیتِ او توسط مردم است. به عنوان مثال می‌فرمایند:

 مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایه‌ى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶  و یا در جای دیگر می‌فرمایند:

مشروعیّت دادن به رأی مردم و بیعت مردم، این یک اصل اسلامی است. ۱۳۶۶/۳/۲۲  و نیز می‌فرمایند:

هیچ‌کس در نظام اسلامى نباید مردم‌، رأى‌ مردم‌ و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى‌ مردم را پایه‌ى مشروعیّت می‌دانند؛ لااقل پایه‌ اعمال مشروعیّت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه‌ى نظام اسلامى، سرِپا نمی‌شود و نمی ماند. ۱۳۷۸/۳/۱۴

همچنان‌که در سخنان خود در مرقد حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باز به طور خاص به نقش و رضایت مردم تأکید نمودند. ولی نه آن‌که عده‌ای به نام مردم، فضاسازی کنند و بخواهند جریان‌های تصمیم‌گیر را منفعل نمایند. موفق باشید            

33086
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی و عرض تبریک ایام. یه سایت انجمن گفتگو دینی راه اندازی کردیم (با هدف بحث و گفتگو حول مباحث معرفتی دینی - بعضی وقت ها بحث های شیعه سنی و یا مسلمان و غیر مسلمان هم پیش میاد) (دوستان در گروه های تلگرامی فعالند و کم کم برنامه ریخته شده به سوی این فضا هم بیایم) در شروع کار خواستیم ابتدا از شما راهنمایی و رهنمود بگیریم - برای مباحث ، ... برای اینکه برای شخصی که می خواد بیاد و در اینجا فعال باشه، چکار کنیم که استفاده مفید برده باشه و فردای قیامت برای ما این عمل نشر معارف اسلامی نوشته بشه و همچنین برای مباحث دفاع از رهبری و انقلاب برای مورد دوم می خواستیم کسب اجازه کنیم یک ایدی با نام شما و لینک سایت لب المیزان ایجاد کنیم و صرفا بعضی از مطالب همین سایت و یا کانال تلگرامی شما رو با اون ایدی در گروه ارسال کنیم ، quran-hadis.com

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در این مسیر ارائه معارف الهی و اخلاق و موضوعاتی که مربوط به عظمت انقلاب اسلامی است کارساز می‌باشد بخصوص که امامینِ انقلاب که جلوه‌های عزم توحیدی این زمانه می‌باشند باید مدّ نظر قرار گیرد و همه این تلاش‌ها وقتی مؤثر است که با زبان‌ مناسب این نسل ارائه شود. موفق باشید

33081
متن پرسش

سلام بر شما: گاهی اوقات انسان نیاز دارد که از مسیری که در آن قرار گرفته است اطمینان پیدا کند. یعنی مطمئن شود که راهی که می‌رود، همان راهی ست که باید در آن حرکت کند و وظیفه خود را به انجام برساند. ولی خیلی از مواقع این اتفاق نمی افتد یعنی هیچ عاملی نیست که به انسان تذکر دهد که راهت درست است و موفقیت و رستگاری تو در این راه است در نتیجه حالتی از سستی و تنبلی و رخوت در انسان پدید می آید که دیگر انگیزه ای برای انجام کارش نیست به عنوان مثال در هنگام درس خواندن و یا کار کردن در محل کسب این اتفاق روی می‌دهد و انسان شک می‌کند که مسیرش درست است و الان در جای درستی قرار دارد و دارد کار درست را انجام می دهد یا خیر؟ ۱. در این حالات باید چه کرد؟ ۲. چه کنیم که وظیفه خود را به درستی در این زمانه بشناسیم و انجام دهیم؟ (آیا وظیفه، از طرف خدا افاضه می‌شود یا اطلاع یافتن از آن اکتسابی است؟) ۳. مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی علیه) می‌فرمایند که عامل انگیزه دینی که شهدا داشتند باعث این شد که اینچنین بدرخشند (نقل به مضمون)؛ این انگیزه دینی چیست و چگونه باید آنرا در خود ایجاد نمود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور بندگی در افق توحید در عین خوف و رجاء و نه در شک و تردید. ۲. همواره سیره و شخصیت اولیای معصوم حجّت‌اند در این‌که آیا راه را درست می‌رویم یا نه. زیرا «هُمُ السّبیل». ۳. انگیزه اصلی آن مردانِ مرد و آن زمان‌شناسانِ واقعی تحقق نظام توحیدی در مقابل  استکبار یزیدی بود به سیره مولای‌شان حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام». موفق باشید

33078
متن پرسش

بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد بارها در میان مباحث از سید حسین نصر سخن گفته شد آیا ایشان همان شخص مرتبط با فرقه علاویه ومریمیه نیستند؟! چندین مطلب درمورد انحرافات شوان و خود این شخص مطالعه کردم و برایم جای تعجب بود که چرا شما از ایشان مطلب نقل فرمودید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مطالب را بنده نیز دیده‌ام. نمی‌دانم چه اندازه باید به آن‌ها مطمئن بود. ولی در هر حال در نقد غرب امثال آقای سید حسین نصر و آقای فریتیوشوان اثار بسیار ارزشمندی دارا هستند و از این زاویه ما می‌توانیم از ایشان و امثال ایشان استفاده کنیم ولی در نسبت خود با انقلاب تفاوت اساسی با جریان سنت‌گراها داریم از آن جهت که آنان پذیرفته‌اند ذیل حاکمیت استکبار برای خود مأوایی بیابند، در حالی‌که حیات دینی ما اقتضاء می‌کند که هیچ جایگاهی برای جهان استکبار قائل نباشیم. موفق باشید

33036
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: با توجه به اینکه متفکر کسی است که نسبت به مسئله های تاریخش راهکار ارائه کند و این راهکار به منزله نتیجه فرآیند تفکر است؛ روشمندی تفکر چیست و چگونه باید تفکر کرد و اصول آن چیست؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تفکر امری است تاریخی و این غیر از جمع اطلاعات است. متفکر کسی است که متوجه روحی شود که تاریخ را در بر گرفته است و ما امروز امثال حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب را متفکران حقیقی می‌دانیم از آن جهت که متوجه اراده الهی جهت نفی استکبار شده اند و در این راستا می اندیشند و عمل می‌کنند و ذیل آن عزیزان این بسیجیانی مثل حاج قاسم سلیمانی هستند که می‌فهمند چه باید بکنند. موفق باشید

33034
متن پرسش

سلام علیکم: پیرو ارسال سوال شماره۳۳۰۳۰ باطلاع میرسونم در آن موقع عنان قلم از کف برفت و مطالبی مطرح شد که نباید. لذا بدینوسیله عذرخواهی می‌کنم. موفق و موید باشید. ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله همین روحیه پاک و صفای باطنی شماها است که خداوند عنایاتش را پس از امتحان کردن صبر ما به این ملت لطف می کند. الیس الصبح بقریب؟ موفق باشید

33033
متن پرسش

سلام و ادب: استاد خدا قوت. خیلی به بعضی از مسائل فکر کردم و آسیب های فرهنگی و اجتماعی و... را بسیار دقت کردم. به مناسبات اجتماعی و... خیلی نظر کردم به یک نکته ای رسیدم. احساس می‌کنم همه مناسبات بشر در زندگی اجتماعی حول محور یک مجموعه ای از حروف الفبا هست که اگر یک حرف از اون را بپذیری، قهرا بقیه حروف با هزاران جملات مجمل و مبهم را پذیرفته ای! و احساس می کنم این قصه زندگی ما در این عصر هست که از هر حرفی به حروفی دیگر پناه می‌بریم باز در دل همان حرف اولیه با جملات جدید و گمراه کننده تر و شکننده تر روبرو میشیم. نظر جنابعالی چیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما بحمدلله در آموزه های قدسی و توحیدی خود که سخت کاربردی می باشند تعاریف بسیار روشنی نسبت به عدالت و تقوا و انفاق داریم که منجر به حضور در جهانی غیر از جهان سرمایه داری می‌شود. عمده آن است که در باورهای خود جدی باشیم و متوجه باشیم در جهانی که فرهنگ سرمایه داری انسان را معنا می‌کند نه تنها در همان جهان انسان نسبت به آینده مضطرب و نگران خواهد شد بلکه انسانهایی که آرزوی آن جهان را دارند نیز گرفتار انواع افسردگیها و پوچی ها می‌شوند. عظمت انقلاب اسلامی در آن است که چشم اندازی دیگر را مقابل ما گشوده است هرچند هنوز بسیاری از ماها به زندگی آمریکایی و اشرافیت آن نوع زندگی فکر می‌کنیم. موفق باشید

33024
متن پرسش

با سلام: استاد گاهی مسولیت هایی به عهده ما قرار می‌گیرد که در حالت معمول به عهده ما نیست، اما در شرایطی مجبور به انجام آن (یا اینکه با شناختی که از فرهنگ مدارا داریم آن ایجاب می کند) با وسایلی هستیم، که از رضایت صاحبان آن بی اطلاعیم اما به طور معمول روال انجام کار با همین مواد، وسایل و این ترتیب و نظم وهماهنگی بوده است تا جایی که ما مطلعیم (یا شاید مسائل دیگری که...)، در این مواقع عملکرد صحیح چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حضور در بستر تاریخ انقلاب اسلامی و ذیل ولایت مقام معظم رهبری‌«خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». بدین معنا اگر در آن بستر با موضوعاتی روبرو شدیم، خود به خود آنچه مصلحت است انتخاب می‌شود. موفق باشید

33023
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما. سوالاتی برایم ایجاد شده است. ممنون می‌شوم پاسخ بفرمایید. می‌خواستم شروع کنم به خواندن تاریخ معصومین علیهم السلام. با خود گفتم ابتدا از لنز عرفان اسلامی به زمان و تاریخ نگاهی بیندازم. در اولین مواجهه، نظریه علم الاسماء تاریخی مرحوم فردید نظرم را به خود جلب کرد. بعد از آن مطالبی از تلقی ابن عربی در باب زمان خواندم. بار دیگر به انبوه پاسخهایی که شما به کاربران داده‌اید نگاه کردم؛ کلماتی برایم آشنا بود و مرا به یاد مطالب محیی‌الدین در فتوحات می‌انداخت: روح زمانه، مظهر اسم غالب، قطب زمان، ظرفیت هر تاریخ، کل یوم هو فی شأن، الدهر هو الله و ... ۱. استاد! به نظر شما چگونه می‌شود تاریخ زندگی معصومین علیهم السلام را از این دریچه مطالعه کرد که آنها مظهر اسم غالب در زمان خود بودند و مقدرات الهی بر اساس آن اسم جاری می‌شد؟ ۲. چگونه می‌توان خود را در تاریخ زندگی هر معصوم حاضر کرد تا بفهمیم اسم غالب چه بوده است؟ چه از طریق علم حضوری و چه از طریق علم حصولی. ۳. به نظر شما بهتر نبود مرحوم فردید، علاوه بر مبنایی که از ابن عربی اخذ کرده بود، قالب و روبنای نظریه خود را نیز از او وام می‌گرفت و بعد از آن به نسبت هایدگر با این دستگاه فکری می‌پرداخت؟ با تشکر از بذل توجهتان خواهشمندم اگر نکته‌ای اضافه بر این سوالات در باب «دریافت تجلیات الهی از طریق امامِ زمانه» و چگونگی کاربست آن در مطالعه تاریخ معصومین دارید بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عمده آن است که مطالعات ما با چنین رویکردی باشد تا در آینه حرکات و سکنات و گفتار اولیای الهی، انوار اسماء مدّ نظرمان باشد. ۲. با مطالعات دقیق نسبت به سیره اولیای الهی این خصوصیات به‌خوبی پیش می‌آید. ۳. به نظر بنده جناب فردید با مطالعه آثار هایدگر متوجه شدند می‌توانند چنین مواجهه خوبی با آثار ابن‌عربی داشته باشند، وگرنه مثل سایرین، آثار ابن عربی را تبدیل به نوشته‌های خواندنی می‌کردند. ۴. عمده توجه به حضور تاریخی است که جان ما را محل تجلیات انوار الهی می‌کند. به نظر می‌آید با تأمّل در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)» بتوان در این وادی‌ها حاضر شد. موفق باشید

33021
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم دانشجویی با شرایط من - که خب در رشته سخت و پرکاری هم تحصیل می‌کنه - اگر که به‌طور کاملا جدی دغدغه ظهور رو داشته باشه، چطور می‌تونه ایفای نقش کنه؟ مثلا چطور می‌تونه فعالیت فرهنگی داشته باشه در این زمینه؟ آیا لازمه که عضو تشکل‌ها بشه یا نه؟ و نکات دیگه‌ای اگر که لازم می‌دونید بفرمایید لطفا. و یه مورد دیگه اینکه در صحبت‌های بعضی از سخنرانان بزرگ دینی یا سیاسی که در حوزه مهدویت فعالیت می‌کنن، می‌بینیم و می‌شنویم که تاکید دارن کار در زمینه مهدویت باید "اصل" باشه نه در حاشیه زندگی. اما من یه بخشی از سخنرانی حضرت آقا رو شنیدم فرمودن که خروجی‌های دانشگاه‌ها باید مثل شهید چمران باشن. حالا سوال من اینه که شخصی با شرایط من که در یکی از بهترین رشته‌ها و بهترین دانشگاه‌ها درس می‌خونه و این توانایی رو در خودش می‌بینه که چه در زمینه درس و چه پژوهش تا حد خیلی زیادی پیش بره، با توجه به دیدگاه‌های رهبری، آیا درسته که درسش رو فدای انجام این فعالیت‌های فرهنگی کنه و مثلا به پاس‌کردن دروس قناعت کنه به‌خاطر کار برای امام زمان؟ یا نه باید تو مسیری قدم برداره که براش ساخته شده؟ با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در عین تلاش کامل در رشته تحصیلی‌تان باید معارف اسلامی را با عمق لازم فرا بگیرید تا زمینه تدبّر در قرآن برایتان فراهم شود. چرا روی خود کم حساب می‌کنید و ظرفیت جوانان آخرالزمانی را به صحنه نمی‌آورید؟! ۲. به نظر بنده اگر عملاً در دروس خودتان با عمق لازم حاضر شوید و به نهضت تاریخ دانش‌بنیانی که مقام معظم رهبری مدّ نظر دارند، ورود کنید بهتر می‌توانید در خدمت حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قرار گیرید. زیرا ما در این تاریخ باید به صورت‌های مختلف، کارآمدی نظام اسلامی را به نمایش بگذاریم و این وظیفه ما در این تاریخ است و عامل یأس دشمن. موفق باشید  

33020
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: نظرتون در باره آیت الله منتظری چیست (اگر طرح عمومی بعضی مباحث ممکنه آسیب هایی داشته باشه جواب رو بصورت خصوصی ارسال فرمایید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین جواب برای سؤال شما نامه‌ای است که مرحوم احمد آقای خمینی تحت عنوان «رنجنامه» به آقای منتظری نوشتند. از جمله جاهایی که می‌توانید آن نامه را مطالعه کنید به آدرس زیر است. موفق باشید https://portal.anhar.ir/node/18366#gsc.tab=0

33019
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز و سپاس بابت وقتی که می گذارید: اگر امکان داشته باشد با مطالعه قسمت اول نوشته ام در مورد سوال شماره ۱ و ۲ نظرتون را بفرمایید. انسان دارای عالَم دینی که برای هر عمل در زندگی خود حدّگذاری بنام عالم دینی و وجدان دارد، وانسان بعدی گرفتار وجه افراطی و گشتلی زندگی دنیایی، که تکنولوژی افراطی او را دچار چندپارگی شخصیت کرده. اکثریت جامعه با انسان اول را با یک فتوا می توان به نظم آورد و جامعه با انسان دوم را نه، شاید با قانون و اجبار و زور. ما باید سالها قبل با تربیت انسان دارای عالَم دینی، انسانی در نظام اسلامی تربیت می کردیم که براساس عالم خود ابزار زندگیش را بسازد و یا با ورود سیل آسای تکنولوژی غربی آنچه که مزاحم عالم خود یافت پَس می زد. حال ما با دو موضوع طرف هستیم یکی انسان خارج از عالَم دینی و دیگری قشر دینی جامعه که شاید آنطور که باید با بیان توصیه و اخلاق و احکام کشش جذب نظم آوری فرد خارج شده از عالَم دینی را نداشته باشد مگر مواردی خاص. پس آنچه در اینجا از همه مهمتر است ساخت عالَم دینی برای انسانها نه صرف دانش و علم و ساخت انسان دارای عالَم دینی است که بوسیله ی آنها بتوان جامعه دینی ساخت نه با قانون و... ۱. آیا این بیان صحیح است؟(حال آنچه برایم سوال بزرگی است اینکه جدای از صحبت سبک زندگی قدیمی ها و اینکه ما دیگر نمی توانیم مثل آنها زندگی کنیم اما آن فضای گفتاری، رفتاری و زندگی آنها که شاید بتوان نامِ داشتن ملکه ی ترس از خدا را برایش گذاشت، باید ما در امروز مان داشته باشیم، اگر مراحلی در نظر بگیریم اول تربیت انسان دینی و دوم ساخت تمدن توسط این انسان، ساخت این انسان چگونه است؟ آیا می توان روال بیان شده داخل گیومه را برای ساخت انسان دینی بیان کرد؟ «سختی های آخر الزمانی امروزین ما همچون شاخصی تعیین کننده هر روز مقابل ما قرار گرفته و ما را مجبور به انتخاب می کند و انتخابی که ظرفیتهایی درون انسان برای برگشت به اصل ایجاد می کند، خداوند آگاه به این ظرفیتها هر از چند گاهی با تجلی بزرگی در جامعه مثل انقلاب اسلامی و... در ایام الله ها رخ نموده و ظرفیتهای ایجاد شده را جواب داده و نیکان روزگار آشکار شده، و تا رسیدن تعداد نیکان به حد نصاب در علم خدا پس سنت خداوند مبنی بر خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان تغییر کنند، جاری شده و خداوند می آید و با تحول درون انسانها، آنها خدا ترس می شوند (در سطح اجتماع)» ۲. در بحث دانش بنیان، اینکه ما نیاز داریم که مسئول ما، مخترع ما، کاشف ما، فن آور ما، انسانهای دارای عالَم دینی باشند که در موقع اجرا مسولیت و کارش آنچه از درون عالَم خود می یابد ظهور دهد، آیا برنامه امروز ما برای اینکه فرمایش رهبری مبنی بر دانش بنیان درست برداشت شود که بسط تمدن غربی نباشد و گرفتار گشتلها نشود چیست؟ در یک جمله دانشی که در دانش بنیان مطرح است، چگونه دانشی است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی که می‌فرمایید نیاز به دنبال‌کردن نکات مفصلی دارد. در مورد مطلب اول، آری! به نظر بنده درست است و در رابطه با دیگر مطالب، پیشنهاد می‌شود اولاً: سری به جزوه https://lobolmizan.ir/leaflet/1005 تحت عنوان «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» بزنید. ثانیاً: جواب سؤال شماره 32990 می‌تواند از جهاتی راهگشا باشد. موفق باشید

33004
متن پرسش

سلام علیکم: اینجانب اعتقاد دارم قبل از اینکه دیر شود می بایست ضمن احترام به نیت صادقانه دولت کنونی، حداقل اشتباهات مرگ آورش را متذکر شد تا اصلاح کرده و ناخواسته ضربه به اعتماد مردم و پیکر انقلاب وارد نشود. اما نمی‌دانم چرا برخی از جمله استاد بزرگوار بلافاصله سخن رهبری با این مضمون را پیش می‌کشند که «نا امید کردن مردم خیانت است و...» ؟ آیا این کلام یعنی چشم را بر هر اشتباهی بستن و نصیحت نکردن؟ آیا اینکه طرح بسیار خوب اصلاح ارز با اجرای بسیار بد به فنا برود حیف نیست؟ وقتی قرارست مردم اقلامی که یارانه آنها حذف می شود را بوسیله کارت الکترونیکی به همان قیمت قبل بخرند چرا قبل از آماده شدن زیر ساخت ها پول نقد به دست آنها داده می شود تا اینگونه بازار وحشی و درنده شود و بجای ۴ قلم ۴۰۰۰ قلم گران شود؟ چرا وقتی در اساسی ترین بخشِ اجرا که نظارت بر بازار است ضعف جدی وجود دارد ، طرح را عملی کنیم که اینگونه اسیر سودجویان شویم؟ آیا اگر با همین فرمان یعنی روحیه انقلابی گری بدون داشتن برنامه و تیم اجرایی قوی و فشارها به مردم و نارضایتی های فعلی آنها و سکوت و عدم خیرخواهی ما از ترس عدم القای ناامیدی به جامعه پیش برویم خدای نخواسته نبايد نگران اولین دولت یک دوره ای در طول انقلاب اسلامی باشیم؟ این هشدار اینجانب است در این تاریخ که شاید جدی گرفته نشود اما شخصا برای بنده که در دل بازار و مردم هستم ایجاد نگرانی کرده است. آیا آدم خوب و مخلص و مردمی بودن همه ی معیار است و برای اداره جامعه کافیست؟ یا مدیر اجرایی و با برنامه و تیم قوی را هم نیاز دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتقاد به دولت، نه‌تنها خیانت نیست، بلکه لازم است. می‌ماند که متوجه تنگناهای تاریخیِ دولتی باشیم که با عزم کامل به میدان آمده است تا از کوتاهی‌های دولتمردانِ قبلی کم کند حتی عده‌ای معتقدند دولت در مورد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید از همان روز اول اقدام می‌کرد. حتماً در جریان هستید که شرایط از درون و بیرون بسیار حساس است و خداوند به لطف خود، دولتی را برای حفظ انقلاب به میدان آورد که رویهمرفته به جای باختنِ خود در مقابل تنگناهای دشمن، عزمِ عبور از آن‌ها را دارد و حتماً موفق می‌شود و توصیه‌های رهبر معظم انقلاب بر مبنای بصیرت و آگاهی‌های ایشان است. موفق باشید

32999
متن پرسش

با سلام: ببخشید جامعه سازی طبق قاعده، قبل از تمدن سازی باید صورت بگیرد. یعنی آن جامعه تراز که شکل گرفت، تمدن را تشکیل می‌دهند؟! ولی الان در مبحث تمدن سازی شاید گفتمان داشته باشیم اما در حوزه جامعه سازی (مباحث اجتماعی)، بسیار کم کار شده! (شاید ما از این فیوضات محرومیم)! اگر ممکن هست منبعی برای گفتمان اجتماعی که در پیش رو باید داشته باشیم معرفی بفرمایید. ممنونم با تشکر🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با رجوع به کتاب « شیعه و تمدن‌‌زایی» معلوم شود چشم‌اندازی که در مقابل ما از طریق حرکت توحیدی انقلاب اسلامی پیش آمده، آرام‌آرام و طی فرآیندی تاریخی ما به جامعه هم‌طراز تمدن اسلامی نزدیک خواهیم شد. معلوم است که در این مسیر موانع تاریخی متعددی در پیش داریم. زیباییِ کار در آن است که هر اندازه همّت کنیم، نتیجه می‌گیریم به همان معنایی که فرمود: «رنج، راحت شد چو شد مطلب بزرگ/ گَردِ گَله توتیای چشم گرگ». موفق باشید

32991
متن پرسش

ما معتقدیم طرح نبی مکرم برای تحقق اسلام و معنویت در جامعه، تشکیل حکومت اسلامی می باشد به عبارت دیگر راه میان بر اسلام برای رشد آحاد جامعه ایجاد کارخانه انسان سازی است، انقلاب اسلامی نیز اقدامی است از جنس دغدغه های جریان نبوت که همان قله ها را هدف دارد با توجه به این مقدمه، طرح نبی مکرم اسلام برای تحقق معنویت و اسلام در جامعه چیست؟ بر این اساس جمهوری اسلامی چه میزان در راستای این طرح پیشرفته (به عبارت دیگر چقدر معنوی شده) آیا رشد داشته ایم یا تنزل کرده ایم؟ اساسا با توجه به این ایده ملاک ما برای سنجش معنویت یک جامعه چیست؟ آیا انقلاب معنویت نوینی را برای مردم به ارمغان آورده؟ آیا کار برای جامعه پردازی که مقدمه ای است برای توسعه معنویت در سطح جامعه از ارزش ذاتی معنوی برخوردار است یا بعد از بسط معنویت است که می توان گفت جامعه معنوی شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انبیای عزیز آمدند تا انسان‌ها در بستر زندگی، ساخته و پرداخته و متعالی شوند. حال عده‌ای با آن‌ها مقابله کردند و عده‌ای در عین آن‌که آن‌ها را پذیرفتند ولی از کاهلی‌های خود دست برنداشتند و عده‌ای دیگر جانانه و سلحشورانه در کنار تاریخی که انبیاء گشودند، قرار گرفتند و به نتایج فوق‌العاده‌ای رسیدند و امروز نیز در بسطِ حضور تاریخی خود با انقلاب اسلامی که حقیقتاً همان اسلام است در این زمانه، روبرو هستیم و معلوم است که نه اسلام در ذات خود معاویه‌ها را می‌پروراند و نه انقلاب اسلامی رانت‌خواران را. هنر شهدای عزیز ما آن بود که فهمیدند راه حضور در تاریخ‌شان را چگونه انتخاب کنند و باز باید از سخن‌معجزه‌آسای حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که روح این انقلاب است، سخن گفت که فرمودند:

«ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدان‌مان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‌ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!»

موفق باشید

32990
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز بنده مباحث جهان بین دو جهان و... را دنبال کردم، خواستم لطف بفرمایید در این موارد ذیل راهنمایی بفرمایید. ۱. ما باید به قدر نیاز و نه بیشتر، از تکنولوژی استفاده کنیم و همراه آن خودسازی کنیم تا راهکار حل مشکلات جامعه و اداره ی آن از طرف خداوند افاضه شود. ۲. علم تکنولوژی مثل برق و انرژی هسته ای و سدسازی و گاز و فاضلاب و... اراده خدا بوده تا ما با ابزار او را بیابیم منتهی باید کنار ورود این علوم به قولی ضمیمه فرهنگی داشته باشد تا ما متناسب با فرهنگ وافق زندگی خود از آن بهره ببریم، چه بسا راهکار برخی مشکلات امروز ما استفاده از همان صنعت است اما نه به شکل مخرب غربی. ۳. راهکار برخی مشکلات مورد اول و راهکار برخی دیگر مورد دوم است، و در اصل ما سالیان قبل باید با سبک زندگی دینی و صحیح زمینه را برای افاضه راهکار درست زندگی و مشکلات از جانب خداوند فراهم می کردیم. و در آخر اینکه بحث دانش بنیانی که رهبر انقلاب فرمودند را باید در کدام مورد پی بگیریم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و از این جهت حقیقتاً با همه کوتاهی‌ها و ضعف‌هایی که داریم باید به آینده‌ای که در پیش است امیدوار بود.

در موضوع استقرار در روحیه‌ای که فرهنگِ دانش‌بنیان بر ما و جامعه ما به ظهور آید، باید جدّی فکر کرد زیرا دانش‌بنیانی که ما در فضای تاریخیِ انقلاب اسلامی به دنبال آن هستیم و إن‌شاءالله به ظهور می‌آید و ما را به نتایج درخشان می‌رساند جمعِ بین روحیه علمی و کند و کاو در دلِ طبیعت است برای کشف استعدادهای آن همراه با روحیه قدسی. و به همین جهت بنده جناب شیخ‌بهائی را نمادِ فرهنگ دانش‌بنیان دانستم از آن جهت که شخصیت علمی و ریاضی‌دانی و معماری را در کنار حکمت و عرفان در خود جمع کرده بود. ما نیز در هر کجا که هستیم چه زنان خانه‌دارمان و چه مهندسین و چه مسئولین کشور در هر رده‌ای که هستند باید متوجه باشند روحیه‌ای تحت عنوان «دانش‌بنیان» به سوی آن‌ها آمده است تا در خود شخصیتی را دنبال کنند که همواره آن شخصیت، جمعِ بین وجوه قدسی آن‌ها در عین حضور علمی باشد، حتی با نرم‌افزارهای تلفن همراه خود فعالیت‌های علمی خود را در راستای وجه قدسی‌شان قرار دهند؛ که این کم‌ترین کاری است که باید نسبت به آن بی‌تفاوت نبود و نباید بهانه آورد که مثلاً دوره ما گذشته است و یا ما وظیفه بچه‌داری و خانه‌داری را به عهده گرفته‌ایم. نه! روحیه «دانش‌بنیان» در همه جا باید ما را در بر گیرد و انسانی متولد شود که از یک طرف کم‌تر از جناب ادیسون نیست و از طرف دیگر زنان ما کم‌تر از بانو امین و مردان ما کم‌تر از علامه طباطبایی نباشند. موفق باشید   

32980
متن پرسش

عرض سلام و خدا قوت خدمت شما استاد بزرگوار: در رابطه با شرایطی که در دوران کنونی در سطح جامعه پیش آمده و ادامه انقلاب اسلامی در بستر این جامعه، نگرانی های زیادی به وجود آمده است. بالاخره انقلاب اسلامی در بستر این مردم و با کمک آنها باید جلو برود آیا با نوع نگاهی که در شرایط کنونی در بسیاری از افراد دیده می‌شود مثل نارضایتی از عملکرد مسئولین که به نارضایتی از نظام هم ختم شده است، مشکلات هویتی نسل جدید و بی اهمیتی این موضوعات برای مسئولین و مشکلات دیگری که همه آگاهیم و مردم به خصوص نسل جوان رو نسبت به انقلاب دچار تردید کرده آیا به ادامه انقلاب اسلامی در بستر این مردم باید امیدوار باشیم یا ممکن است انقلاب آنقدر در پس پرده برود که مثل همان چیزی که در صفویه شاهد بودیم به دورانی برسیم که شاهد رکود باشیم مگر نه اینکه این مردم عقل درک این انقلاب و پیشبرد آن را داشته باشن و ما به یک حرکت و اعتقاد مستمر در این راستا نیاز داریم نه اینکه لزوما حاج قاسم شهید بشود و مردم تکانی بخورند و بعد از مدتی انقدر گرفتار نارضایتی و اختلاف افکنی های دشمنان شوند که فراموششان شود. ما با نسل جوانی که گرفتار مشکلات هویتی هستند و نارضایتی های خانواده هایشان از اوضاع داخلی هم روی ذهن و قلبشان اثر می‌گذار و قرار است آینده این کشور را هم بسازند چطور می‌خواهیم انقلاب اسلامی را پیش ببریم؟ آیا ممکن است انقلاب اسلامی جایی غیر از این کشور مسیر خود را ادامه دهد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند کوتاهی‌هایی شده و همین امور موجب نارضایتی‌هایی است که می‌فرمایید. و از طرفی دشمنان ملت‌های آزاد موانعی را ایجاد می‌کنند تا آن ملت‌ها را مستعمره خود نمایند و بحمدلله مردم ما این آگاهی تاریخی را در خود و مدّ نظر دارند ولی ذات انقلاب طوری است که خیلی زود در هر مرحله از خود، به خود می‌آید و از این مشکلات عبور می‌کند. چیزی که شما در جریان بنی‌صدر و فتنه‌هایی که ایجاد کرد و سپس با جنگ تحمیلی ملاحظه کردید و این به دلیل جهت توحیدیِ کلّی نظام انقلاب اسلامی در ایران است و ملاحظه کرده‌اید که خداوند بدین جهت در موارد متعدد نقشه‌های دشمن را خنثی و دل‌های مردم را متوجه اصل انقلاب نموده است و مطمئن باشید با حضور بیشتر انقلاب در جهان، ما آینده خوبی را در مقابل خود داریم و امیدواری‌های رهبر بصیر و الهیِ انقلاب بی‌حساب نیست. موفق باشید.

 

 

 

 

 

32973
متن پرسش

با سلام و خدا قوت: در مورد نظر علامه در مورد کورش کبیر که یا ذوالقرنین می باشد یا نه و موحد بوده یا نه نظرتون را بفرمایید یا اگر خود شما تحقیقی داشته اید بفرمایید تا استفاده کنیم. یه سوال دیگه هم پیش اومد در مورد زمان امام خمینی (ره) در مورد تندرویهای بعضی افراد مثل اکبر گنجی و امثالهم که موی زنان را می بریدند یا پونز در سر اونها می زدند چرا اظهار نظری از حضرت امام در اون زمان دیده نمیشه؟ و سوال آخر در مورد قواعد تجویدی که حالا مرسوم هست و عده ای اون را نقشه ای برای دور کردن جوانها از عمق مفاهیم قرانی و سرگرم شدن به قواعد تجویدی و خواندن در مقامهای هفت گانه و ... می دانند لطفا نظرتون را بفرمایید. با تشکر از استاد فرزانه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر سوره «کهف» نظر (سر احمدخان) پاکستانی را که در تحقیق خود ذوالقرنین را با کوروش تطبیق داده، می‌آورند و به نحوی مورد تأیید قرار می‌دهند. ولی آقای عبدالله مستحسن در کتاب خود به نام «ذوالقرنین» سعی دارند ذوالقرنین را با حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» منطبق کنند. ۲. اتفاقاً همه تلاش حضرت امام آن بود که مقابل آن نوع افراط‌کاری‌ها قرار گیرند و به همین جهت افرادی که نام بردید نتوانستند در ایران بمانند. حتی حضرت امام فرمودند بنی صدر هم توبه کند و به تدریس خود در دانشگاه مشغول شود. ۳. به نظر می‌آید باید ما قرآن را درست بخوانیم و رعایت تجوید قرآن در این اندازه خوب است، ولی افراط در آن کار انسان را از اصل موضوع که تدبّر در قرآن است، باز می‌دارد. موفق باشید

نمایش چاپی