بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5539
متن پرسش
سلام استاد گرامی، عذرخواهم که باز هم مصدع میشوم. پیرو پاسختان به سوال 5493 این جانب به نظر من یک سری مفروضات غلط در این جا وجود دارد. اخوان المسلمین حداقل در زمان محمد مرسی علیه وهابی ها نبود بلکه کاملا به عربستان، قطر و گروه های سلفی تکفیری گرایش داشت. مرسی به شیمون پرز نامه فدایت شوم نوشت و سفارت سوریه را تعطیل کرد و سفارت اسرائیل را باز گذاشت. مسیرهای انتقال سلاح به حماس را قطع کرد. و گذرگاه رفح را نیز باز نکرد و به پیمان کمپ دیوید نیز پایبند ماند. گرایش تمامیت خواهانه مرسی که به دنبال حاکم کردن حزب خود و ایدئولوژی سلفی گری بر جامعه مصر بود نهایتا منجر به شکل گیری اعتراضات شد. تحلیل ها ضد و نقیض است اما آن چه که با واقعیات منطبق است این است که روی کار آوردن یک اخوانی تحصیل کرده امریکا در مصر توطئه امریکا برای حاکمیت اسلام امریکایی-صهیونیستی بر منطقه خاورمیانه بود مانند آنچه در عربستان و ترکیه شاهد آن هستیم. با این حال برای بنده هنوز معنای بیداری اسلامی که رهبری گفتند مبهم است مگر همان طور که گفتم حمایت گروه های مذهبی در مصر از یک اخوانی سلفی-امریکایی را مصداق بیداری اسلامی نگیریم بلکه آن را یک فرایند وسیع تر و با قدمت تر در نظر بگیریم که قرار است به تدریج با کنار زدن گروه های سلفی و بیدار کردن اهل تسنن نسبت به انحراف اسلام خلافتی زمینه را برای گرایش آن ها به اسلام حقیقی که در ایران متجلی است فراهم کند. به نظرم اشتباهی که بعضی ها میکنند این است که دقیقا عین آن چه که در مصر و شمال افریقا اتفاق افتاد را بیداری اسلامی در نظر میگیرند در حالی که هنوز تا بیداری اسلامی حقیقی که به نظرم مورد نظر رهبری است فاصله زیادی داریم و تحولات فعلی فقط زمینه ای است برای گرایش تدریجی اهل تسنن به اسلام واقعی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به خوبی متوجه جریان‌های جاری در غرب آسیا هستید. آنچه انتظار دارم از نظر دور ندارید تفاوت بین اشتباه راهبردی است که اخوانی‌ها از دو جهت کردند با ذات اخوان المسلمین. ذات اخوانی‌ها بسیار به انقلاب اسلامی و حرکت حضرت امام نزدیک است به همین جهت ملاحظه می‌کنید در فرصت‌هایی که موقعیت اقتضا کند به انقلاب اسلامی و حضرت امام نزدیک می‌شوند چه در اخوانی‌های تونس از طریق آقای قنوشی و چه اخوانی‌های غزه و از طریق آقای اسماعیل هنیه و چه از طریق اخوانی‌های ترکیه در ابتدای کار حزب توسعه و عدالت و آقای اردوغان و چه اخوانی‌های مصر قبل از گرفتن دولت توسط سخن‌گوی اخوانی‌های مصر. اما اشتباهات راهبردی آن‌ها یکی آن بود که گمان می‌کردند می‌توانند با سیاست عدم تعارض با استکبار جهانی حکومت اسلامی مدّ نظرشان را ادامه دهند که این اشتباه را هم اردوغان و هم مرسی و تا حدّی قنوشی دارند و در همین راستا مرسی در مصر تا حدّی با سلفی‌ها کنار آمد و هم در مورد کمپ‌دیوید کوتاهی کرد، و اشتباه دوم که مخصوص اخوانی‌های مصر بود به قبضه‌درآوردن دولت از طریق صرفاً اخوانی‌ها، ولی بعد از جریان های اخیر مصر همه‌ی اخوانی‌های منطقه به شکل‌های مختلف در حال بازخوانی اشتباه راهبردی اولشان هستند و از این جهت ملاحظه می‌کنید که پرچم‌های آمریکا و اسرائیل و سعودی توسط اخوانی‌ها در مصر آتش زده می‌شود و شعار مرگ بر آمریکا سر داده می‌شود و سران اخوانی مصر کودتای ارتش را آمریکایی اسرائیلی می‌دانند و اردوغان می‌گوید کودتای ارتش در مصر با برنامه‌ریزی اسرائیل انجام شد. این نشان می‌دهد که آینده، اخوانی‌ها با تحلیل دیگری در سراسر منطقه به صحنه می‌آیند. موفق باشید
5501
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز . موضوع مورد تحقیق اینجانب روش های ارتقاء مدیریت با تبیین آرمان ها اهداف ،جایگاه انقلاب اسلامی می باشد که جهت این موضوع از کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی حضرتعالی بهره برده ام سوال من این است که مهمترین عواملی که مانع رسیدن به اهداف و آرمان های مقدس انقلاب (برای مدیران )وجود دارد چیست؟به عبارت ساده تر با این که بیش از سه دهه از انقلاب می گذرد و علیرغم اینکه آرمان ها اهداف و جایگاه انقلاب اسلامی توسط امام و رهبری و دیگر بزرگان بارها تبیین شده لکن خروجی کار در مدیران دیده نشده است.و سوال این است که مهمترین عوامل (متغیر های مداخله گر) در راه رسیدن به آرمان ها و اهداف متعالی که برای مدیران متصور است چیست ؟شاید با بررسی این عوامل و انجام اقداماتی در کاهش آن بتوان بهتر به آرمان ها رسید و زمینه رشد و تعالی مدیران فراهم شود
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «عالم انسان دینی» عرایضی در این مورد داشته‌ام که از یک طرف با بسته‌شدن در خانه‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و غفلت از فرهنگ حضوری آن‌ها، عالَم دینی در خفا رفت و از طرف دیگر با غلبه‌ی روح غرب‌زدگی، انقلاب اسلامی از بعضی جهات در حجاب غرب‌زدگی گرفتار شد و با بازگشت به حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ازهمه‌ی جهات افق روشن و کار شروع می‌شود.
5458
متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . . خون دل خون دل خون دل،این هم شد زندگی؟خسته شدیم از بس خون دل خوردیم برای این وضعیت،فقط خون دل بخوریم و با اشکو آه امید به آن تمدن ناب اسلامی و جلو رفتن انقلاب با آن سرعت در خیالمان داشته باشیم،فقط خون دل،خسته شدیم غربت رهبری را ببینیم و نتوانیم دم بزنیم،خسته شدیم بخواهیم مجدد انزوای بچه حزب اللهی ها را به جرم تندروی ببینیم و دم نزنیم،حتی در محیط خانه با آنکه سکوت میکنیم،تنها با یک عکس دلنشین امام خامنه ای عزیزمان به تندروی محکوم باشیم. . .خسته شدیم ببینیم کسانی که 8 ماه خون به دل این ائمه،امام شهدا و شهدا و رهبری و مردم کردند مجدد دارند برای پست های حساس این مملکت سرو دست مشکنند. . .هنوز پاسخ آن همه ضربه به نظام را نداده میخواهند بیایند و مجدد وارد انقلابی شوند که یک لحظه به آن اعتقادی نداشته اند. . .خسته شدیم از بس به تبعات این انتخابات و ضربه ای که میتواند به نظام،به انقلاب،به رهبری عزیز،به مردم وارد کند فکر کردیم. . . خسته شدیم بس خون دل بخوریم از اینکه کاری از دستمان بر نمی آید جز مطالعه این وضعیت و تماشا از دور. . .خسته شدیم از بس به جهان اسلام نگاه کردیم و خون دل خوردیم از وضعیتی که بوجود آورده اند،از مصر بگیر تا عراق و سوریه و گره خوردن این اتفاقات با اتفاقات کشور عزیزمان و پیش بینی بعضی مواضع. . .این هم شد زندگی استاد؟این هم شد زندگی یک جوان پر انرژی؟یک جوانی که باید جوانی کند،کارمان شده پرسه در قبور رفقای رفته شهید عزیزمان و گزارش سیاسی دادن از وضع انقلاب،آنها که میدانند،ما میرویم که خودمان را خالی کنیم. . .بارها به این موضوع فکر کرده ام که این چه زندگی است که من دارم،منتها این احساسات یا بهتر بگویم تعلق به انقلاب فراز و فرود هایی دارد که در این زمان یکی از فرازهایی بود که دیگر به سمت سریز شدن میرفت،گفتیم شاید مرهمی بگذارید. . .ان شاء الله دوستان اهل دل هم استفاده میبرن. . .ما که باشیم. . .یا علی.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی .... پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی» گویا متوجه نشده‌اید زمانه‌ای فراهم شده تا باز این انقلاب بزرگ چهره‌ی دیگری از خود نشان دهد. نمی‌دانم می‌دانی اگر مو به مو چشم‌ات به دهن سیدعلی این دوران باشد چه شکوفایی در خود و در تاریخ خود ایجاد خواهی کرد یا نه؟ قبلاً عرض کرده بودم با انتخابات 24 خرداد تاریخ جدیدی شروع شد تا حزب اللّه به کارهای مانده بپردازد و معنای عبور از غرب را از یک طرف و رجوع به روح عرفانی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را از طرف دیگر بازخوانی کند. نمی‌دانم با حضور در این تاریخ خون دل می‌خوری؟ اگر چنین است این خون دل خوردن مبارکت باد، چون مثل خون دل خوردن شهدایی است که جبهه‌ی نگاه به حاکمیت حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را گشودند، ولی اگر خون دل خوردن‌هایت به جهت تحلیل غلطی است که نسبت به دیروز و امروز و فردا داری که باید خودت را ملامت کنی که نمی‌دانی در کجای تاریخ زندگی می‌کنی و گمان می‌کنی گرفتار انسداد تاریخی شده‌ای. آدم حسابی! حواست کجاست؟ ما در دفاع مقدس هشت‌ساله نشان دادیم انقلاب ما توان عبور از آنچنان حمله‌ای را داشت که در آن حمله همه‌ی جهان کفر از شرق گرفته تا غرب به میدان آمده بودند در حالی‌که در ابتدای جنگ اکثراً سر به گریبان بودند ولی متوجه جایگاه تاریخی انقلاب شدیم و دیدیم خداوند تقدیری برای ما رقم زده که با دفاع هشت‌ساله ظهور می‌کند در حالی‌که در ابتدای جنگ در این رابطه تحلیلی نداشتیم. به شما عرض می‌کنم در تاریخ جدیدی که شروع شده بنا است عظمت‌های بزرگ‌تری از این انقلاب توسط زبان خدا در این دوران یعنی سید علی خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» ظهور کند. عجله نکن، باز هم برو در بین قبور رفقای شهیدت پرسه بزن تا به مدد الهامات نورانی آن بزرگان بزرگ به تحلیلی نزدیک شوی که در آن تحلیل، آینده‌ی خود و انقلاب را معنا می‌کنی. حضور در تاریخ جدید و حال جدید با حضور در صحنه‌ای از صحنه‌های یک تاریخ فرق می‌کند. در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام و عرایض دیگری هم دارم که باید بهانه‌ی گفتن آن پیدا شود. گفت: «تا خون نکنی دیده و دل پنجه‌سال.... از قال تو را ره ننمایند به حال». بنشین صحبت‌های رهبری عزیز حضرت امام خامنه‌ای را از بعد از انتخابات 24 خرداد تا امروز را مو به مو در آور و جلوی خود قرار بده تا نقشه‌ی راهی که این مرد بزرگ در این شرایط جدید مطرح کرده‌اند برایت روشن گردد، معطل نکن! موفق باشید
5465
متن پرسش
سلام استاد.1 - میخواستم اگه می شه مردم سالاری دینی رو توضیح بدین و تفاوت اون با لیبرال دموکراسی غربی مقایسه کنید.2 - میشه بگین چرا حجاب در کشور ما اجباریه حتی برای مشرکان در حالی که در در زمان پیامبر (ص) و امام علی (ع) اینگونه نبوده؟نظر مراجع چیه؟ سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مردم سالاری دینی جامعه‌ای در کنار هم هستند که مبنای میل‌های خود را احکام الهی قرار داده‌اند ولی در جامعه‌ی لیبرال دموکراسی هوس‌های مردم است که مبنای اجتماع را تشکیل داده است در چنین جامعه‌ای «خوب» همان است که میل انسان‌ها می‌خواهد و «بد» آن است که میل انسان‌ها نمی‌خواهد که نتیجه‌اش غربی است که شما با آن روبه‌رو هستید 2- در زمان پیامبر و علی«علیهماالسلام» و سایر خلفا حجاب اجباری بوده و بی‌حجابی حکم فسق را داشته و بر افرادی که مرتکب بی‌حجابی می شدند حد جاری می کردند. ولی در جمهوری اسلامی علاوه بر بحث اسلامی ،حجاب یک قانون است و رعایت آن برای همه‌ی افراد جامعه الزامی است. موفق باشید
5419
متن پرسش
باسلام و آرزوی قبولی طاعات استتد گرامی امروز کوه بودم متاسفانه وصعیت افتضاحی از لحاظ فرهنگی حاکم بود پسرها ودخترهای مختلط مشغول ورزش و....خیلی فاجعه انگیز بود در ماه مبارک علنا روزه خواری خیلی عادی به وفور دیده میشد واقعا کی مقصره چه باید کرد مما بچه مذهبیها که برخیمون مثل من فقط اسممون مذهبی است نه ماهیتمون چه باید بکنیم اگه امام معصوم بودند آیا با این شرایط اختلاط وبی بند وباری دق نمیکردند ازغصه/ایکاش با صحبتهای حضرتعالی برخی از ماها از خواب غفلت بیدارشویم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌کنید که اگر بخواهیم با همان نگاه مذهبی که تا حال با آن سخن می‌گفتیم کار را ادامه دهیم نمی‌توانیم فرهنگی را به صحنه بیاوریم که این پسرها و دخترها که ملاحظه کردید، احساس گناه بکنند. باید همان‌طور که در نگاه سیاسی از حضرت امام پیروی کردیم و امروز ملت در شعور سیاسی خوبی هستند، در نگاه معرفتی، عرفانی نیز از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» پیروی کنیم و با آن نگاه دنیایی را در مقابل نسل جوان قرار داد که بتواند از دنیایی که غرب در مقابلش قرار داده به‌راحتی عبور کند. موفق باشید
5400
متن پرسش
سلام علیک ورضوانه حضرتاستاد خسته نباشید.استاد از انجایی که ما میدانیم اقای جوادی یکی از تئوریسین های ولایت فقیه است ویکی از شخصیت های قوی نظام است با توجه به مطالبی هم که در کتاب بنیان مرصوص نوشته اند مشهود است که ایشان نظرشان نسبت به انقلاب خیلی نزدیک به امام هست ولی نظرتان درباره یموضع گیری های ایشان در انتخابات و حمایت ایشان از اقای هاشمی وتعابیر ایشان از قبیل سید الشهدای ایران و تک درخت انقلاب که به اقای هاشمی نسبت دادند با اینکه نظر رهبری همانطور که در22خرداد فرمودند خیلی با اقای هاشمی نسبت به انقلاب متفاوت است این تفاوت چگونه است ایا نظر اقای جوادی هم مثل اقای هاشمی است وایشان نظرشان در اینجا با رهبری فرق می کند؟اجرکم عند الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش ما نمی‌دانیم دقیقاً منظور حضرت آیت‌اللّه جوادی چه بوده چون متوجه هستید آیت اللّه جوادی ذوب امام و رهبری هستند و با توجه به این نکته باید سخنان ایشان را ارزیابی کرد. موفق باشید
5401
متن پرسش
بسم الله نور سلام علیکم خدمت شما استاد گرامی عرض ادب و احترام دارم قبول باشد طاعات بندگی شما در این ماه عزیز و خدا را شاکریم که یک روز دیگر به ما توفیق رحمت و برکت و امید عفو را داد. استاد گرامی اولین باری که قرآن را ختم نمودم و تاکنون این سوال برایم مطرح شده چرا در سوره های بلند قرآن هر طور شده نامی از بنی اسرائیل برده شده؟ خداوند چه چیزی را میخواهد به ما بفهماند که مثالهایش بنی اسرائیل نصایحش بنی اسرائیل حتی نام سوره ای به نام این قوم اصلا چرا اینقدر بنی اسرائیل پررنگ است؟ پیشاپیش از راهنمایی شما متشکرم من الله توفیق سمیه السادات 18/5/1392
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در جواب شما این سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» کافی باشد که حضرت می‌فرمایند: «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِی کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه» به زودى در امت من واقع مى شود آنچه در بنى اسرائیل واقع شد حتى اگر یکى از آن ها به‏سوراخ سوسمارى‏ خزیده باشد، شما نیز چنین خواهید کرد ، به این معنى که براى مسلمانان خطر فرو افتادن . توجه به اخلاقیات یهود، در واقع توجه به خطرى است که ما را تهدید مى کند. حضرت پیش‏بینى مى‏کنند روحیه‏ى یهودى‏گرى بر جامعه‏ى اسلامى سرایت مى‏کند و با توجه به همین روحیه که در قرآن تبیین شده مى‏توانیم بفهمیم چرا حضرت روحیه‏ى آن گروه از امت خود را به یهود تشبیه مى‏کنند. اگر بگوئیم فلان روشنفکر با این‏که ادعاى طرفدارى از انقلاب را دارد تفکر یهودى دارد نباید تعجب کنید، بهتر است با مقایسه‏ى تفکر او با شخصیت اشراقى حضرت امام ببینید آیا همان نسبتى را با مکتب امام دارد که یهود امت پیامبر با اسلام داشت؟ یهودِ مکتب امام در عین ادعاى اسلامیت، گرفتار نگاه سوبژکتیویته است و اگر ما مکتب امام را نفهمیم نمى‏دانیم یهودِ مکتب امام چه تفکرى دارد. موفق باشید
5405
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز در جایی از مباحثتون فرمودید که ملاصدرا را با روحیه ی حماسی او بخوانید دقیقا منظور چیست؟ مثلا اگر ما بدایه و نهایه را خوب خواندیم و سراغ اسفار رفتیم با چه لحاظ و نگاهی بخوانیم که متوجه روحیه ی حماسی جناب صدرالمتألهین باشیم؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب سلوک روشن ملاصدرا با رویارویی با تفکر دکارت که توسط مستشرقین زمان شاه عباس وارد ایران شد روبه‌رو گردید و متوجه عمق فاجعه‌ی سوبژکتیویته شد و لذا مکتب اصالت وجود را در مقابل آن فکر ظهور داد تا تاریخ آینده‌ی بشر را از ظلمات سوبژکتیویته دکارتی نجات دهد، بدین معنا ملاصدرا یک شخص نیست یک شخصیت بصیر تاریخی است که در تقابل روح غربی به میدان آمده است، همچون امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که برای نجات ملت‌ها از حاکمیت سیاسی، فکری غرب به میدان آمد. موفق باشید
5396
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام فرمودید برای فهم حرفهای امام یک سری مقدمات لازم است می خواستم مشخصا بفرمایین که1- آن مقدمات چیست؟ 2- چگونه باید بگذرانیم؟(دقیقا با چه سیری«مطالعاتی؛ اخلاقی، سلوکی و...»)3- خود کتابهای امام را با چه ترتیبی و چگونه(با استاد یا بی استاد-بهترین استاد کیست) بخوانیم؟ یا زهرا سلام الله علیها
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در جلسات انتهایی کتاب، هندسه‌ی فکری مورد نیاز را عرض کرده‌ام. گفت: «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس .... خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
5398
متن پرسش
استاد گرامی! سلام طاعاتتان قبول در خطبه 113 نهج البلاغه امام علی (علیه السلام) فرمودند: أسمعوا دعوه الموت آذانکم قبل ... . اگر این دستور امام را بخواهیم در زندگی خود کاربردی بکنیم و دعوت مرگ را به خودمان بشنوانیم چه کارهایی را باید انجام بدهیم؟ و برای اینکه در این راستا ساحتمان را عوض بکنیم لطف فرموده و ما را راهنمایی کنید و چند دستور العمل کاربردی به ما بیان کنید. بیانات شما بسیار متین و عالی است ولی قبول بفرمایید که کلی است و برای کسی که بخواهد مثلاَ از امروز شروع کند دقیقاَ نمی داند چکار باید بکند. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت علامه طباطبایی و حضرت امام«رحمت‌اللّه‌علیهما»آن بود که تفکر را با ما در میان می‌گذاردند تا ما مناسب حال خودمان به کمک دستورات دینی جلو برویم. به نظرم این روش خیلی روش خوبی است از بنده نخواهید از این روش عدول کنم. پیشنهاد می‌کنم با حوصله‌ی زیاد جلد دوم کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه بفرمایید تا جواب سؤال خود را از بهترین منبع عالم هستی یعنی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بگیرید. موفق باشید 5399
5399
متن پرسش
با عرض سلام، ادب و احترام و تبریک عید سعید فطر. آیا ادامه ی جلسات شرح تفسیر سوره ی حمد از امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که فکر می‌کنم در جلساتی که گذشت توانستم راه ارتباط با تفکر حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را نشان دهم، نمی‌دانم شهرداری می‌تواند سالنی جهت ادامه‌ی کار در اختیار گروه فرهنگی المیزان بگذارد یا نه؟ موفق باشید
5380
متن پرسش
باسلام 1.آیت الله جوادی می فرمودند همانگونه که گفتند نماز را اقامه کنید نه اینکه بخوانید شما مبلغان هم باید مردم را اقامه کنید چون مردم هم ستون دین و نظام هستند سئوال من این است که ما چگونه مردم را باید اقامه کنیم؟ 2.همانگونه که مستحضرید ما سه علم داریم:1.فقه(انجام واجبات و ترک محرمات)2.متخلق شدن به اخلاق.3.عقایدو مباحث معاد و اسماء و صفات و...، سئوال من این است که الان سیر شما بیشتر ناظر به شماره3 است حال آنهایی که می خواهند سیر شما یا سیر علمایی که در شماره3کار کردند را کار کنند آیا قبلش به عنوان مقدمه ابتدا باید انجام واجبات و ترک محرمات کنند و بعد متخلق به اخلاق شوند و بعد برسند به سیر شماره3(سللوک عرفانی نه سلوک اخلاقی) یا نه اینکه همه را باهم جلوبروند؟ ب:اگر سیر شما را هم بروند خب بالاخره شاید گاهی از انسان محرمی سر بزند آیا بهتر نیست سیر شما را نروند و اول ترک محرمات کنند؟(که طبیعتا این هم خیلی سال طول می کشد که شاید به سیر شماره3 نرسند) 3.جایگاه کتاب حیات زمینی آدم در سیر شما کجاست؟ب:بعضی می گویند بعد کتاب معاد و قبل از شروع المیزان این کتاب را بخوانید این درست است؟ 4.طبق جواب سئوال5300پس روزه به بدن فشار می اورد ذاتا درست است؟ پس این چگونه با اینکه فرمودید فشار آوردن به بدن توهم است جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با ارائه‌ی دین به صورت حضوری و انقلابی و نظر به مهدویت إن‌شاءاللّه دین اقامه می‌شود همان‌طور که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نشان دادند 2- مگر می‌شود بدون رعایت فقه قدمی در دین برداشت؟ در تمام مراحل دینداری باید مواظب حرام و حلال الهی بود و برای قرب الهی خود را در اخلاق و معارف رشد داد 3- حرف خوبی است 4- اگر انسان ماوراء بدن زندگی کند، فشار بدن را به چیزی نمی‌گیرد و از این جهت متوجه می‌شود وَهم او فعّال است که گرسنگی بدن را برای او عمده می‌کند. موفق باشید
5361
متن پرسش
سلام علیکم همانگونه که در ابتدای کتاب تمدن زایی شیعه ذکر شده است مقام معظم رهبری در سخنرانی هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ می فرمایند: ان‌شاءاللَّه خواهیم توانست تمدن اسلامىِ متعلق به ملت ایران را براى این دوره و براى امت اسلامى، در این زمان «بار دیگر» سر دست بیاوریم . ظاهر سخنان ایشان به این معنی است که ما قرار است به یک تمدنی بازگردیم اما آنچه در کتاب تمدن زایی شیعه مطرح می شود این است که تمدن قبلی ما را نمی توانیم تمدن اسلامی بنامیم. مخصوصا که متذکر شده اید تمدن صفوی و عباسی و اموی را غرب شناسان به عنوان اوج تمدن اسلامی مطرح نموده اند و ما این دوران ها را به عنوان اوج تمدن اسلامی قبول نداریم لا تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. با انقلاب اسلامی نظر به تمدنی شروع شد که شاهان و خلفاء در آن نقشی ندارند. موفق باشید
5364
متن پرسش
با سلام لطفا بفرمایید مقام فلسفی امام ره چه اندازه بود و این که می گویند امام حتی بعضی از افکار محیی الدین را نقد می کرد راست است هم چنین مقام فلسفی امام بالاتر است یا ایت الله جوادی و دکتر سروش
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام فلسفی امام یک مقام بسیار ارزشمند و متعالی است، حتی از آیت‌اللّه جوادی نیز بالاترند. تعجب می‌کنم که کنار آیت‌اللّه جوادی آقای سروش را قرار داده‌اید! بنده با توجه به این‌که مدتی با آقای سروش بوده‌ام و سخنان ایشان را نیز دنبال می‌کردم با اطمینان کامل عرض می‌کنم آقای سروش کمی مطالب فلسفی را حفظ کرده‌اند ولی ایشان به‌کلی از اندیشه‌ی فلسفی محروم‌اند. موفق باشید
5375
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده دامت برکاته استاد عزیز 2 سوال از خدمتتان دارم سوال اول اینکه چرا کلاس روز چهارشنبه شما تعطیل شده وما بسیار سرگردان وناراحتیم زیرا تنها کلاسی از شما بود که می توانستیم شرکت کنیم چون قبل از اذان مغرب تشکیل می شد چون ما از شاهین شهر خدمت می رسیدیم وچون خانم هستیم زمانش مناسب بود ومتاسفانه محروم شدیم وسوال دوم به نظر شما آیا برای به کمال رسیدن استاد راه نیاز است ؟ وچقذر استاد در این زمینه می تواند مفید یاشد (من چند سال قبل خدمت حاج اقا شوشتری می رسیدم واز ایشان دستور العمل هایی هم می گرفتم ولی متاسفانه به علت ناخوشی استاد این ارتباط قطع شد سوالم از شما این است آیا اگر مجددا خدمت ایشان رسیده واز دستور العملشان استفاده کنم خوب و÷سندیده است ؟ویا اینکه شما راه دیگری را ÷یشنهاد می فرمایید زیرا مدتی است احساس می کنم ایمانم کم رنگ شده ودر مشکلات زندگی خودم را می بازم ونا امید می شوم لطفا راهنمایی بفرمایید .خداوند به شما جزای خیر عنایت بفرماید متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شهرداری به جهت انتخابات کلاس را تعطیل کرد و از نظر بنده آنچه باید عرض می‌کردم، گفته شد، چون بنده می‌خواستم نگاه دوستان را متوجه‌ی اندیشه‌ی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بکنم. حالا خوب است خودتان اندیشه‌ی عرفانی امام را دنبال کنید 2- کار خوبی است ولی بالاخره باید سعی کنید خودتان دستگاه فکری داشته باشید تا در آن دستگاه جای اذکار و ادعیه روشن شود. موفق باشید
5344
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات شما استاد عزیز اینجانب دو گزیده از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون نگرش اسلم و غرب به علم می آورم. 1-"... ما می بینیم که در زمینه های مختلف تحقیق و پژوهش و رسیدن به نظریه در دنیای مادی و دنیای غرب، مبنای قابل قبول و مورد اعتمادی نبوده... نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگی بشر، به عالم طبیعت و به عالم وجود، نگاهی است که معرفت نوینی را در اختیار انسان می گذارد. این نگاه، زیربنا و قاعده و مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده. تحقیقات علمی در غرب، در ستیز با آنچه آن را دین می پنداشتند، آغاز شده...پایه و مبنای علوم انسانی ای که امروز در غرب مطرح است، از اقتصاد و جامعه شناسی و مدیریت و انواع و اقسام رشته های علوم انسانی، بر مبنای یک معرفت ضددینی و غیردینی و نامعتبر از نظر کسانی است که به معرفت والا و توحیدی اسلامی رسیده باشند..." بیانات رهبر معظم انقلاب پس از سخنان اساتید 26/9/83 2-"...علم که دیگر مادی و معنوی ندارد؛ علم، علم است. علم، معرفت است؛ علم، عزیز و شریف است، گوهر است. علم آن چیزی است که انسان باید دنبال آن باشد؛ چشم باز انسان در حرکت است. همه جا باید دنبالش برویم. شما ملاحظه می کنید و می بینید که دیگران رفتند..." بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رؤسای دانشگاه سراسر کشور، 6/12/1376 در بیانات اول عنوان می شود که علم غربی از لحاظ تفکر دینی و توحیدی بر مبنای درستی تولید نشده است. اما در بیان دوم عنوان می شود که هر علمی شریف است. 1)اگر هر علمی شریف است پس تولید علم بر مبنای تفکر توحیدی چه معنایی می دهد؟ 2)آیا بحث علم دینی که در نزد تعدادی اساتید دانشگاهی مطرح است (امثال دکتر داوری، دکتر گلشنی و...) منتفی می شود؟ 3)یا اینکه ایشان در بیانات خود به دو جنبه ی متفاوت از علم اشاره کرده اند یعنی جهانبینی بر گرفته از علم در بیانات اول و اکتشافات علمی در بیان دوم. با سپاس فراوان اینجانب را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مستحضر هستید که واژه‌ی علم هم در مورد علوم انسانی به‌کار می‌رود و هم در مورد علوم تجربی. رهبری عزیز مبنای علوم انسانی را در غرب ضد توحیدی می‌دانند ولی در مورد علوم تجربی می‌فرمایند، علم که دیگر مادی و معنوی ندارد. به نظر بنده ایشان از این طریق تلاش دارند کشور را در علوم تجربی از عقب‌ماندگی تاریخی نجات دهند بعد از آن است که باید در یک بازخوانی مجدد آن علوم را از مبنای پوزیتیویسمی که آقای دکتر گلشنی می‌فرمایند، رهانید و تا با تغییر نگاهی که دکتر داوری بر آن تأکید دارد، علم از نفسانیت و سوبژکتیویته فاصله بگیرد. موفق باشید
5346
متن پرسش
باسلام 1.استاد مباحث شما را مدام پیگیری می کنم و از مبحث معرفت نفس و برهان صدیقین گذشته ام و به معاد رسیده ام آیا نیاز است که معراج السعاده را با استاد بخوانیم یا نه؟ 2.در جلسه ای که مقام معظم رهبری با مجمع عالی حکمت متعالیه داشتند درمورد عرفان نظری فرمودند عرفان نظری ای که به عمل بینجامد عرفان است عرفان همان عرفان آیت الله قاضی است ولی شما می فرمودید ما معتقدیم عرفان نظری با عرفان عملی متحدند این دو چگونه جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر استاد اهلی را پیدا کردید که گرفتار افراط و تفریط نیست، خیلی خوب است این کار را بکنید 2- ما هم معتقدیم عرفان امثال آیت‌اللّه قاضی یا حضرت امام عرفان واقعی است که در سیر عرفان نظری خود را متوجه حقایقی می‌کنند که عرفان نظری بدان اشاره دارد و روش معرفت النفسی چنین اقتضائی را دارد چون در این روش دائماً انسان در هر مقامی می‌خواهد خود را در آن مقام بیابد. موفق باشید
5339
متن پرسش
عرض سلام مدتهاست عملکردبرخی نهادهای سیاسی وافراد سیاسی رازیر نظر دارم به این تحلیل رسیدم که گویا انها میخواهندخواسته یاناخواسته روح سرمایه داری وفرهنگ غرب راوارد کشور کنندوجمهوری اسلامی راتبدیل به جسم بی روح کنندوروح حاکم براین نظام یعنی اندیشه های امام راحل راازان تهی کنند.این نهادها وجریانات سیاسی چند کاررابه صورت همزمان در حال انجام اند 1جاده صافکنی برای برنامه های غیرهمگن بااندیشه امام تا مشکلات بوجود امده ازاین برنامه هارا برسر اندیشه ونگاه امام وانقلاب بیاندازند2تخریب شخصیت ها وافرادی که خودرادل بسته به راه امام وانقلاب میدانندتاازاین طریق به گفتمان امام وانقلاب ضربه بزنندودیگر کسی نماند گه ازاندیشه امام دفاع کند3ازطریق مطبوعات ورسانه هایشان برنامه های غربی رابسیار جذاب منطقی وبی نقص نشان میدهندواین برنامه هارا تنهاراه حل مشکلات قلم داد میکنند4الگوکردن افرادی که از جنس این برنامه ها ونگاه هستند برای مردم.استاد انچه که مهم است این برنامه به طور دقیق وموبه مودرحال اجرامیباشدونتایج ان به وضوح قابل رویت است من فقط برخی را مثال میزنم .1-مواضع دوپهلو ودیر هنگام رئیس مجلس در موردفتنه 88 .2-وقف دانشگاه ازادکه عملکردرئیس مجلس درروز جلسه قابل تامل است . تصویب قانونی برای این که بدهکاران بزرگ بانکی تاپنج سال میتوانند بدهی خودراپس ندهند وبانک مرکزی برای عودت این بدهی نمی تواند به این هافشار بیاورد این قانون باعث استحکام سرمایه داری در کشورمی شود.3-غیرقانونی تشخیص دادن تسهیلات بانکها به اقشار ضعیف وکم درامد.4-غیرقانونی دانستن اعطای تسهیلات بانکهادرمورد مسکن مهر توسط رئیس مجلس....
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده جهت این‌که چند دوره مسئولیت اجرایی داشتم سال‌ها پیش متوجه ضعف‌ها شدم و از طرفی چون ظرفیت فرهنگی اسلام و تشیع و ایران را می‌شناختم می‌دانستم باید با نگاه فرهنگی مشکل را حل کرد چون این موارد و موارد دیگر ضعف‌هایی است که در طول تاریخ در فرهنگ ما وارد شده و تنها با ارتقاء فرهنگی از طریق اسلام و تشیع قابل جبران است. اگر واقعاً به فکر چاره هستید بدون آن‌که خودتان را یک‌طرف قرار دهید و مشکلات را طرف دیگر، عمیقاً به فکر عمق‌دادن به دیانت مردم باشید، دیانتی که شریعت در آن با طریقت همراه است و نظر به حقیقت دارد یعنی مکتب حضرت روح اللّه خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» با تمام وجود سعی دارند آن را در کشور پیاده کنند؛ راه دیگری وجود ندارد. موفق باشید
5307
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده. این نامه ویژه مطلبی خاص است و فوق العاده مهم است. این موضوع که می نویسم سال ها – با شدت ضعف متفاوت – درگیرش بوده ام.لطفا جواب را به ایمیل بدهید. جوانی هستم 22 سال اهل مشهد. عاشق رهبری هستم.تا آن جا که یادم هست با جان و دل به احمدی نژاد رای دادم و فکر کنم دعا می کردم روزی مثل ایشان شوم. - احمدی نژاد منهای آقای مشایی ای که برایم مجهول است - .چند وقتی است با آثاری از شما آشنا شده ام. و از غربی نگری متنفرم از فرزند تفکر غربی بودن و از همه مهمتر عمل به آن چه تفکر غربی می گوید.از اوایل دانشگاه دغدغه دینی کارکردن داشتم.رشته ی من مهندسی شهرسازی است - رشته ی من همان است که کاربری می دهد،تراکم تعیین می کند،خیابان می کشد،مبلمان شهری می کند و .. - و اگر خدا بخواهد از مهر همین امسال شاید ارشد در رشته ی برنامه ریزی شهری یا برنامه ریزی منطقه ای قبول شوم.براساس گفته ی چند نفر و شناخت برخی اطرافیانم در این رشته از محتوای خوبی برخوردار شده ام و درس نسبتا خیلی خوب بوده . خودم فکر می کنم تا حد خیلی خوبی به مباحث رشته ی خود آشنایی دارم و همین الان در این رشته و مجلات موجود به نظر می توانم با همین سطح به راحتی بسیاری مقاله بنویسم(البته با کمک اساتید و مقالات چند نفره).در تحلیل و فهم نظریات قدرت خوبی دارم. اما با این تفاصیل پی بردم – البته پی بردنش خیلی راحت است - که شهرسازی کشور ما تقریبا (یا دقیق ترش شاید این باشد: تماما) حاصل شهرسازی آمریکایی و انگلیسی و شاید غیره است.طرح های جامع شهری اساسا امریکایی و انگلیسی است و الان نگرش راهبردی که در رشته های مختلف شناخته شده است هم غربی است.(هر چند به نظر می رسد این نگرش ویژگی های مثبت زیادی دارد).اصلا رویکردهای ساماندهی و توسعه ی شهری جدید از انجمن نوشهرسازی آمریکا است مثل:رویکرد توسعه ی حمل و نقل محور(TOD) و دهکده های شهری(URBAN VILLAGE) و ... . اما شاید تاسف آورتر این است که در فضای مقالات ما هم مشاهده می شود که پس از توضیح این رویکرها کاربردی کردن آن ها مطرح است فرض کنید در مقاله مثلا این مطرح بشود که در شهر اصفهان در کنار کدام ایستگاه مترو مرکز TOD می توان زد. اصلا به شخصه من یکی ندیدم تی او دی در ایران با نقد مواجه شده باشد.انگار در شهرسازی ما، ما دربست در اختیار غربیم، دربست. البته شاید تی او دی درست باشد ولی مهم این است که بفهمیم درست است یا نه،اگر درست است چقدر درست است... اما تلاش هایی در خصوص شهرسازی اسلامی – ایرانی شده است ولی به نظر آنقدر ضعیف که استاد ما در پاسخ به سوالی می گفت برخی می گویند شهرسازی اسلامی – ایرانی و برخی می گویند ایرانی – اسلامی ،البته این می تواند از ضعف استاد ما باشد که دانشجوی دکترا هم هست.این یعنی دانشجوی دکترای شهرسازی این را هنوز تشخیص نداده که اول ایرانی بیاید یا اول اسلامی ..یعنی اینقدر این شهرسازی اسلامی – ایرانی غریبه و جا نیفتاده است. شاید بتوان پدر این شهرسازی را دکتر محمد نقی زاده دانست که ایشان رجوع زیاد به قرآن دارند و در کتاب ایشان نام جناب علامه طباطبایی مطرح می شود.ایشان در کتاب مبانی نظری خود از وحدت در کثرت،زیبایی و نظم و .. سخن می گویند... و البته این گونه نیست که واقعا تلاش نبوده و جدیدا در تبریز همایش سالانه در این خصوص برگزار می شود و مقاله می گیرد و ... . ولی در عمل و توسعه ی شهری شاید 100% غربی باشیم. جالب است بدانید که در تقریبا در همه ی شهرسازی ما اگر عکسی از فلان میدان در اروپا که مردم دور آن نشسته اند و بستنی می خورند و همه ساله در آن کارناوال فلان برگزار می شود گذاشته شود از آن به عنوان یک فضای شهری موفق نام برده خواهد شد و شهرسازان ایرانی باید این چنین فضایی را الگو قرار دهند. حال با توصیف خیلی اجمالی از شهرسازی موجود کشور و نسبت خود با این شهرسازی، می خواهم گام بردارم و در ذیل تفکر انقلاب اسلامی ، شهرسازی اسلامی کاربردی ارائه دهم،البته من مهم نیستم یعنی می خواهم یک کاری بکنم،عذاب وجدان راحتم نمی گذارد وقتی بدانم می توانستم کاری کنم و نکردم بعد شاید بتوان گفت واقعا چگونه دعای فرج بخوانم ؟! .آخر شهر جایی است که تاثیرات جدی بر زندگی دارد اصلا در بستر همان طبیعتی است که شما می گویید باید با آن تعامل کرد،من احساس می کنم می شود از شهرسازی تا حدی بستری برای توسعه ی کاربردی فرهنگ و عقاید ایجاد کرد. یعنی شهری ساخت در جهت زندگی بندگان خدا. نمی گویم شهر توان این دارد که بشود استاد کامل سخنگوی فلسفه ولی مسکنش که می تواند جایی برای تعالی سریع تر انسان باشد.کافی است تا با عنایت امام زمان – عجل الله تعالی فرجه - شهر بسازیم که اگر آرمان شهر نیست دشمن شهر هم نباشد و حداقل بعضی ویژگی های غلط را نداشته باشد،حداقل حداقل مسجدش درست مکان یابی شود... من با شناختم از شهرسازی می گویم می شود اگر حداقل حداقل نشود دیگر حداقل حداقل حداقل حداقل که می شود.. اما من نیاز به استاد دارم،نیاز به کسی دارم که اسلامی باشد،من خودم هم در راه اسلامی بودن قدم بر می دارم ولی شاید می توان سریع تر گام برداشت، باید سریع تر گام برداشت،شهرساز شدن در چند سال آسان است اما استاد طاهرزاده شدن،احمد رهدار شدن، جناب واسطی شدن به این زودی ها مگر با عنایت ویژه از بالا،نیست.حالا من تا حدی شهرساز شدم اما نیاز دارم به استاد اسلامی ،نیاز دارم به راهنمای تمدن شناس... کسی که حداقل بگوید برو فلان کتاب را بخوان بعد ببین این وحدت در کثرت که آقای نقی زاده مطرح می کنند کیفیتش چگونه است،اصلا تفکر آقای نقی زاده چقدر درست است و ... . کسی که بگوید فلان کار را در شهرسازی موجود بکنی عیبی ندارد الان خوب است.. به این راحتی ها دغدغه ام را کنار نمی گذارم، باور کنید می شود در این زمینه کار کرد.البته نمی خواهم آویزان شوم فقط حداقل به اندازه ی جوانی که سوال از ازدواج و عشقش به دختری دارد و با چشم گریان و دلی طوفان زده جلوی شما در خیابان ظاهر می شود کمکم کنید کافی است. حالا می خواهم یک نقشه ی راه اولیه بگیرم، مثل اینکه بگویید چه کتاب هایی را بخوانم،یا در مشهد به کدام جلسه مراجعه کنم، یا فوق العاده است که وقتی به من بدهید با کتاب های شهرسازی ام یکی دو جلسه یک ساعته به دیدارتان بیایم، طی الارض بلد نیستم ولی با همین ماشین غربی خودم را از مشهد می رسانم!. نمی دانم چگونه سخن بگویم که بدانید من بچه پر رو نیستم فقط کمک می خواهم... . اگر فکر می کردم در این زمینه نمی توانم کاری کنم جلو نمی آمدم... اگر نیاز به توضیح بیشتر است لطفا بفرمایید مطالب تکمیلی بفرستم. ببخشید مطلب طولانی بود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که می‌فرمایید می‌توان شهری ساخت که بستر زندگی را به سوی خداخواهی سوق دهد که اگر آرمان‌شهر نیست لا اقل جایگزینی‌های کاذب ایجاد نکند که انسان احساس کند خداخواهی‌اش به حاشیه رفته. اگر به طرز زیبایی ذهن‌ها به جای تصور حضور در پارک، تصور حضور در مسجد را داشته باشند و در تصور حضور در مسجد گم‌شده‌هایی را مدّ نظر بگیرد که حضور در پارک حجاب آن گمشده‌های معنوی باشد، چقدر جهت‌گیری انسان‌ها در زندگی شهری عوض می‌شود. بنده به‌خوبی خلأ وجود چنین شهری را احساس می‌کنم و می‌دانم نتوانسته‌ایم به مردم بفهمانیم مبلمان شهری وقتی براساس نگاه غربی تنظیم شود ما را به ایده‌آل‌های غربی متوجه می‌کند و به‌کلی از ورود به عالم قدس و ملکوت محروم می‌کند. ولی تا کلیات موضوع در انسان‌شناسی درست تبیین نشود چه کسی می‌پذیرد مبلمان شهری چه اندازه در جهت‌گیری دینی و غیر دینی موثر است. در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» اصولی در این مورد عرض کرده‌ام. عنایت داشته باشید کاربردی‌کردنِ موضوعات به عهده‌ی امثال جنابعالی است و نگاه کلی‌دادن در این مورد وظیفه‌ی امثال ما است. اگر با همین دغدغه، مباحثی که عرض کرده‌ام را دنبال کنید آرام‌آرام قلب شما آماده می‌شود تا اشراقی در راستای طراحی شهری در شما ایجاد شود که روح انسان‌ها در آن شهر در هوای عبودیت سیر کند. ریزه کاری‌های زیادی در میان است. نیاز نیست ریز مطالب را برای امثال بنده ارائه دهید، وقتی توانستید از یک طرف روشن کنید چگونه شهرسازی غربی حجاب رجوع به عالم قدس است و چرا نمی‌توان در یک شهر کافه تریا و پارک داشت و باز جامعه از مسجد تغذیه‌ی معنوی بکند و وقتی توانستید از طرف دیگر روشن کنید مقصد انسان‌ها در این دنیا چیست و چرا مساجد از وظیفه‌ی خود باز مانده‌اند، آرام‌آرام نقطه‌های رجوع به شهرسازی اسلامی ماوراء نگاه غربی به مسجد و پارک شروع می‌شود. چه کسی باور می‌کند این نوع شهرسازی ریشه در روحیه‌ای دارد که معتقد به حکیمانه‌بودن نظام عالم نیست و به خود حق می‌دهد هرطور خواست در عالم و آدم تصرف کند؟ موفق باشید
5316
متن پرسش
سلام علیکم استاد.سلام جنابعالی از نحوه تبلغات وهابیت در بوشهر خبر دارید؟بهائیت در شیراز؟لطفا ما را روشن کنید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی5237 داشتم. که اگر ما شیعه‌ی انقلابی، عرفانی، فقهی را که امام در قرن حاضر شکل دادند درست ارائه ندهیم، از یک‌طرف جا برای منطق وهابیون متحجر و از طرف دیگر جا برای حرف‌های بهائیت لااُبالی باز کرده‌ایم. تنها با ارائه روح انقلابی حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» این‌ها بی‌رنگ می‌شوند. موفق باشید
5296
متن پرسش
سلام علیکم. حضرت آقا در سخنان اخیر فرموده اند تکلیف گرایی منافاتی با به دنبال نتیجه بودن ندارد و آرمان گرایی بدون توجه به واقعیات منجر به توهم میشود. به نظرشما آمدن سعید جلیلی به عرصه انتخابات به دلیل نگاهی آرمانی به اهداف انقلاب یک اشتباه بود؟ آیا شعار مقاومت و کاندیداتوری جلیلی نگاه آرمان گرایانه بود؟ آیا دوستان حامی مقاومت واقعیت های جامعه را نادیده گرفتند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این طور فکر نمی‌کنم. مگر می‌شود آرمان‌ها را فراموش کنیم به نظر بنده در بین نامزدها تنها آقای جلیلی بود که در واقع متعهد به آرمان‌های اصیل انقلاب بود و با واقعیتی با نام مقاومت در مقابل استکبار به‌خوبی آشنا بود. موفق باشید
5304
متن پرسش
سلام رابطه تکلیف و نتیجه چه است؟ لطفا در مورد ما مرد تکلیف هستیم نه مسئول نتیجه توضیح دهید؟ نقش این گفتمان در پیچ تاریخی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر عزیز«حفظه‌الله» فرمودند ما یک نتیجه را در نظر می‌گیریم و مطابق آن به تکلیف خود عمل می‌کنیم با توجه به این امر به هرچه پیش آمد راضی می‌شویم مثل ورود در دفاع مقدس که ما دفع دشمن را به عنوان نتیجه در نظر گرفتیم و سپس بنا به تکلیف خود مبارزه با آن را انجام دادیم و به نتیجه‌ای که خداوند مقدر فرمود راضی شدیم. در شرایط حاضر نیز ما در راستای عبور از حاکمیت استکبار جهانی به میدان آمده‌ایم و به تکلیفی که اقتضای چنین نتیجه‌ای را می‌کند عمل می‌کنیم و به نتیجه‌ای که خداوند در مراحل مختلف مقدر می‌فرماید راضی هستیم. موفق باشید
5287
متن پرسش
سلام.جناب استاد اتهام پلورالیسم واومانیستی که به عرفا می دهند چه منشا ء ای دارد وتا چه حد عرفا به این 2نزدیک هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک تهمت بزرگ به عرفای واقعی است. ما عرفای واقعی را افرادی مثل حضرت امام می‌دانیم، آیا امثال حضرت امام معتقدند در حال حاضر همه‌ی ادیان حق‌اند؟ بعضی‌ها نه پلورالیسم را فهمیده‌اند و نه اومانیسم را و نه عرفان را، این‌ها عموماً مطالب را قاطی می‌کنند. موفق باشید
5262
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده.نگاه شما نسبت سینما چیطور است؟رابطه سینما با انقلاب اسلامی یست؟لطفا مفصلا بحث کنیم و به کتابی ارجاع ندهید.متشکر از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این در تخصص بنده نیست که بحث کنم همین اندازه می‌دانم می‌توانیم در انقلاب اسلامی از طریق فیلم و سینما بعضی پیام‌های انقلاب را به مردم رساند و تا اندازه‌ای آن‌ها را از سبک زندگی غربی رهایی بخشید. موفق باشید.
5263
متن پرسش
سلام آیا اصلاح طلبان که مرده بودند؛زنده شده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاح طلبی به آن معنایی که حزب مشارکت به دنبال آن بود و هدفش تصرف در انقلاب و تغییر جهت انقلاب به سوی ارزش‌های غربی بود،‌ بخواهد و نخواهد در روح مردم ایران و انقلاب جایی ندارد و آن اصلاح طلبی، مرد؛‌ولی این که هر کس مقابل اصول‌گرایی سیاسی حزبی است، اصلاح طلبی بدانیم،‌ این اصلاح طلبی نه مرده است و نه باید بمیرد بلکه باید مثل اصول‌گرایی خود را بازخوانی کند و در مسیر هر چه بیشتر انقلاب قرارگیرد. موفق باشید.
نمایش چاپی