بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13489
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده حفظه الله سلام علیکم: در برخی دروس آیت الله سید کمال حیدری شنیدم که به مرحوم علامه طباطبائی رأیی را در باب واقعه ظهور نسبت می دادند مبنی بر این که ظرف تحقق حوادث آخر الزمان و ظهور امام عصر سلام الله علیه نشئه دنیا نیست بلکه وقایع ظهور در عالمی که برزخ طبیعت و مثال است رخ می دهد و اضافه کردند که مرحوم علامه این نکته را سربسته مطرح کرده و در قول به این رأی هم منحصر هستند و صرفا برخی مشابهت ها با این قول در آراء شیخیه قابل رهگیری است. در پرسش و پاسخی درباب رجعت هم مشابه همین برداشت را به مرحوم علامه انتساب داده اند. عبارت پاسخ چنین است: «علامه طباطبایی(ره) معتقد است که رجعت برزخی میان عالم دنیا و عالم برزخ است و جزو عالم دنیا نیست. یعنی رجعت مرتبط به عالم تجرد مثالی است، نه عالم تدرج و زمان. روز رجعت خود یکى از مراتب روز قیامت است، هر چند که از نظر ظهور به روز قیامت نمى‏‌رسد، چون در روز رجعت، باز شر و فساد تا اندازه‏‌اى امکان دارد، به خلاف روز قیامت که دیگر اثرى از شر و فساد نمى‏‌ماند. (ترجمه المیزان جلد دوم صفحه 159)» - ایشان در ادامه افزوده اند که با این تبیین، ادامه حیات حضرت سلام الله علیه در حال حاضر در آن نشئه قابل تبیین است. آیا آنچه از آیت الله جوادی آملی بعضا می شنویم که به هنگام ظهور، دنیا بر لبه قیامت کبری است می تواند مؤید همین مدعا باشد؟ بنده از قدیم چنین تعبیری را از ایشان به اشارت و اجمال شنیده بودم اما نمی دانم آیا موضعی هست که بتوان تفصیل این معنا را هم یافت یا خیر؟ لطفا درباره این تبیین از احوال آخر الزمان و انتساب آن به مرحوم علامه طباطبائی راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است مبنی بر همین موضوع. به عنوان مثال در روايت داريم؛ زمين زير پاي ياران حضرت مهدي«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مي‌پيچد و حاکميت بُعد در آن شرايط ضعيف مي‌شود. حضرت صادق«علیه‌السلام» در توصيف آن شرايط مي‌فرمايند: «جَبْرَئِيلُ عَنْ يَدِهِ الْيُمْنَى يُنَادِي الْبَيْعَةَ لِلَّهِ فَتَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمْ طَيّاً حَتَّى يُبَايِعُوهُ فَيَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»[1] جبرئيل در سمت راست او فرياد مي‌زند: «بيعت براى خدا! پس شيعيانِ آن حضرت از اطراف زمين به سويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان به سرعت پيچيده‏ شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از جور و ستم پر شده باشد.» در شرايطي که فعلاً ما قرار داريم، يک کيلومتر، يک کيلومتر است. حال اگر از اين‌که هست کوتاه‌تر شود به اين معني است که از حالت بُعد امروزي‌اش در مي‌آيد. در حال حاضر که در بُعد گرفتاريد وقتي اين‌جا هستيد، آن‌جا نيستيد. حالت بقاء؛ ضدِ اين شرايط است، يعني هم اين‌جاييد و هم آن‌جا. وقتي در حال حاضر روي زمين راه مي‌رويد اين‌جا که هستيد آن‌جا نيستيد، در حالي‌که مَنِ شما در تن شما اين طور نيست، «من» در عين اين‌که در يک عضو حاضر است در عضو ديگر نيز حاضر است. نظام بقية‌اللّهي به حالتي که «مَن» در بدن دارد نزديک مي‌شود. شرايطي است که نه‌تنها بُعد مکاني و زماني تا حدّي جمع مي‌شود، بلکه تمام تاريخ جمع مي‌شود. اين بحث را در کتاب «معني عالم بقيةاللّهي» دنبال بفرماييد. موفق باشید

 


[1] - ارشاد شيخ مفيد، ص 379.

13490
متن پرسش
سلام استاد: 1. در مباحث شما به این نکته پی بردیم که اهل بیت (ع) به صورت بالفعل همه ی اسما الهی را دارا هستند. اگر مثل همه انسان های دیگر اسماء الهی را بصورت بالقوه داشتند، عصمت آنها زیر سوال می رفت. برای همین به محض تولد، همه ی مقامات را بصورت بالفعل داشتند. سوال من این است که با اینکه پیامبر (ص) بصورت بالفعل دارای مقامات و اسماء الهی بود چرا بعد از 40 سال عبادت معراج برایشان پیش آمد؟ این قسمت از مباحث صوتی کربلا از شماست جدا کردم: «در روایت داریم که پیامبر (ص) فرمود: «أول ما خلق الله نوری» اولین چیزی که خدا خلق کرد، نور محمدی بود. پس این محمد (ص) به عنوان فرزند عبدالله کیه؟ این محمد فرزند عبدلله اینقدر روحش را وسعت داده که به مقام تجلی اون حقیقت محمدی رسیده است. وقتی پیامبر بعد از 40 روز خلوت نشینی و اعتکاف، به معراج رفتند، اونجا سُلب پیامبر (ص) را شایسته دیدند که حقیقت فاطمه (س) که «منصوره» نام داشت را در سُلب پیامبر بگذارند. حضرت فاطمه زهرا (س) ظهور آن حقیقت است.» استاد سوال من این است که اگر پیامبر (ص) بصورت بالفعل، روحشان وسعت داشته است پس چرا در این فایل صوتی گفتید که پیامبر روحش را آنقدر وسعت داد که مظهر آن حقیقت شد؟ آیا این امکان هست که بگوییم چون خداوند علم داشت به اینکه پیامبر روزی با عبادت و بندگی به این مقام می رسد، آن مقام را از قبل به ایشان داده بود؟ در این صورت بالفعل بودن اسماء الهی در ایشان چه می شود؟ 2. در جزوه «نگرشی به کربلا با چشم عقل و عاطفه» در صفحه 27 در مورد سوال حضرت سجاد (ع) در مورد نشسته نماز شب خواندن از حضرت زینب (س)، تاریخ چیزی در مورد جواب حضرت زینب (س) ثبت نکرده است. ولی در جزوه «کربلا سریان عشق الهی» در صفحه 23 آورده اید که حضرت زینب (س) پاسخ می دهد که چون سه شب است بسیار گرسنه بوده و ضعف و سستی مرا فرا گرفته است. می شود در این مورد توضیحی بدهید؟ 3. به غیر از کتاب «فروغ شهادت» از مرحوم سعادت پرور و «جلوه های عرفانی در نهضت عاشورا» از محمد امین ارزگانی، کتاب دیگری سراغ دارید که از لحاظ عرفانی به کربلا پرداخته باشد؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده است که ما انسان‌ها دارای دو بُعد جسم و نفس ناطقه هستیم که تلاش می‌کنیم در این دنیا با به‌کاربردن جسم خود نفس ناطقه‌ی خود را به فعلیت لازم برسانیم. ولی پیامبر و امامان«علیهم‌السلام» دارای سه بُعد جسم و نفس ناطقه و نور عظمت هستند. در بُعد جسمانی مثل ما غذا می‌خورند و می‌خوابند و بیدار می‌شوند و در بعد نفس ناطقه، عبادت می‌کنند و اشک و ناله دارند تا خود را همچنان با حقیقت نوری‌شان متحد نگه دارند. و در این رابطه هست که حضرت که باید با جسم خود با همسرشان همبستر شوند و از طریق نفس ناطقه‌شان امورات تولد فرزند را شکل دهند، در خلوت‌نشینیِ خاصی قرار می‌گیرند تا با اتحاد کامل با نور عظمت، تولد زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» محقق شود 2- علت نشسته نمازخواندن حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» در پشت دروازه‌ی شام، همان‌طور که خودتان متوجه‌اید، صراحتاً معلوم نیست. باید به ظواهر موضوع حکم کرد. حتی بعضی گفته‌اند بار سنگین رساندن پیام کربلا برای حضرت آن‌چنان سنگین بود 3- کتاب «گنجینة الأسرار» عمان سامانی نکات عرفانی ظریفی در مورد کربلا دارد. کتاب «عنصر شجاعت» آیت اللّه کمره‌ای نیز به ظرایف خوبی اشاره کرده است. موفق باشید

13484
متن پرسش
با عرض سلام: در ادامه سوال 13472 آیا اگر انسانهای دوره رجعت و آخر الزمان به قدری در همین دنیا ساحت عوض کنند و برزخی شوند {مثل علامه طباطبایی} باز هم برزخ به همان معنای آدمهای معمولی را خواهند داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در رابطه با نفخه‌ی اول که همه‌ی انسان‌ها به برزخ می‌روند، می‌فرماید: «وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ» (87/نمل) روزی که در صور دمیده می‌شود و همه‌ی اهل آسمان‌ها و زمین در فزع و مدهوشی قرار می‌گیرند مگر آن‌هایی که خدا بخواهد. و در روایت داریم امامان فرمودند آن‌هایی که فزع ندارند، ماییم. لذا به عرض می‌رسانم غیر از معصوم، همه حتی مؤمنین وارسته نیز برزخ دارند. زیرا در رابطه با زندگی دنیایی و تعامل با این بدن، به این درجات رسیده‌اند و باید مرحله‌ای باشد که نسبت‌شان با این بدن از بین برود و قیامتی شوند. ولی معصوم چون از اول در عصمت‌اند و در دنیا مأمورند آن عصمت را حفظ کنند، نسبت‌شان با بدن مثل نسبت ما نیست که نیاز به برزخ داشته باشند. موفق باشید

13478
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چندی پیش دغدغه خود نسبت به آینده کشور بعد از توافق و فتنه ای که در پیش داریم را با شما در میان گذاشتم و شما گفتید که نباید نگران بود و از من خواستید که نسبت به توافق هسته ای نگاه جناحی نداشته باشم، ولی حال که می بینم آن فتنه در حال وقوع است و جریانی که در مواجهه با استکبار نسبتی با موازین قرآن و انقلاب ندارند بر سر کارند و اگر این روند ادامه داشته باشد آینده انقلاب به شدت در خطر است، نگرانی ام خیلی بیشتر شده و گاهی به حد افراط و افسردگی می رسد. به شخصه، با شرایطی که پیش آمده چه در سطح جامعه و چه در سطح مسوولین اجرایی و قانونی، و با توجه به این که مجلس آینده هم به احتمال زیاد در دست همین جریان قرار خواهد گرفت و مجلس خبرگان هم شاید، هیچ روزنه امیدی برای برون رفت از این وضع و بازگشت نظام به مسیر انقلابی خودش نمی بینم، به نظرم مقام معظم رهبری(حفظه الله) در شدیدترین مخمصه بعد از انقلاب قرار گرفته اند و فقط معجزه ای بتواند وضعیت را برگرداند، شاید ظهور حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف، آیا این تحلیل به نظر شما صحیح است و یا ناشی از یک یأس ناشیانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضور انقلاب اسلامی به عنوان اراده‌ی خدا برای نفیِ استکبار غفلت نکنید. در این فضا هر جریانی، خود را می‌نمایاند و مسلّم مردم پس از آن‌که متوجه شدند با نزدیکی به غرب، انقلاب اسلامی به حاشیه می‌رود، به خود می‌آیند و عهدشان را با انقلاب تجدید می‌کنند. زیرا حقیقت این انقلاب بر قلب مردم متجلی شده است. به همین جهت حضرت امام می‌فرمایند اگر من برگردم، این مردم برنمی‌گردند. داستان جریان‌های سیاسی را که به جای عهدِ با انقلاب، با گروه و حزب خود عهد بسته‌اند، از مردم جدا بدانید. به تجربه‏ روشن شده كه امكانات ذاتى انقلاب اسلامى از نظر فرهنگى آن‏قدر عميق است كه هرگز اجازه نمى‏دهد انديشه‏ هايى را كه اهدافى جداى از اهداف انقلاب اسلامى دارند، بر آن تحميل كنند و بر اساس همين غناى فرهنگى، توانست از راه‏كارهاى سكولاريته‏ اى كه در دوران سازندگى و اصلاحات بر آن تحميل شد خود را بيرون بكشد و توجه به عدالت و معنويت را بازسازى كند و رويكرد به انتهاى با بركتى كه نظر به حاكميت حضرت مهدى (عج) دارد را دوباره به متن انقلاب باز گرداند. موفق باشید    

13468
متن پرسش
در دوره ي غيبت چه وظيفه اي داريم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید

13472
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا در رابطه با سوال 13441 می شود گفت که دوران ظهور و رجعت شرایط و اوضاع به قدری برزخی می شود که انسانها برای عوض شدن ساحت آمادگی پیدا می کنند؟ یعنی آنها که در برزخ اند سیر خود را دارند و اینها هم که دنیایی اند بقدری تحت فشارند و به قدری عقولشان رشد می کند و به قدری محیط آماده شده است {مثل آنجا که سنگ بر علیه دشمن به حرف می آید} که وقتی قیامت بر پا می شود گویی برزخ خود را طی کرده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست که در آخرالزمان که عالم و آدم به استعدادهای بلندی دست می‌یابند، برزخ برای آن‌ها منتفی باشد. بالاخره برای حضور در قیامت باید در ساحتی قرار گیرند که نسبت‌هایشان با دنیا تغییر کند و نسبت خاصی که باید در قیامت پیدا کنند، برایشان پیش آید. موفق باشید

13458
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر شما در مورد نقاشی و رفتن به کلاس آموزشی برای یادگیری آن برای کسی که استعدادی هم در این زمینه داره چیست؟ آیا اشکال شرعی داره؟ یا تاثیر بدی بر روح داره؟ ممنون از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» به آن فردی که مایل بود نقاشی بکشد، فرمودند: اگر می‌خواهی نقاشی بکشی، اشجار و مانند آن‌ها را ترسیم کن. یعنی عکس موجودات ذی‌روح را نباید بکشیم. باید کار اصلی ما درک معارف دینی و سلوک الهی باشد و نقاشی نباید جای آن‌ها را بگیرد. موفق باشید

13456
متن پرسش
با سلام: چرا همانگونه که سیر ایمان و کفر برخی از افراد با رجعت تکمیل می شود و برخی دیگر در قیامت. چرا این امر برای همه انسان ها به یک باره در رجعت صورت نمی گیرد؟ مگر کسانی که در ایمان و کفر کامل بوده اند و دوباره رجعت می کنند نمی توانستند این سیر را در قیامت طی کنند تا دیگر نیازی به رجعت نباشد و یا چرا سایر افراد نمی توانند رجعت کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، دیگر امکان عمل نیست. لذا شخصیت‌هایی که به جهت شرایط زندگی‌شان نهایت اراده‌ی خود را نتوانسته‌اند به فعلیت برسانند، امکان این کار برایشان در رجعت هست. به همین جهت می‌فرماید مؤمنین محض و کافرین محض که اراده‌های نهایی کفر و ایمان را دارند، در رجعت برمی‌گردند تا آن اراده‌ها را صورتِ فعلیت بدهند و جبهه‌ی نهایی تقابل حق و باطل نیز، ظهور کامل نماید. موفق باشید

13455
متن پرسش
سلام: امام حسین (ع) مقابله با فرهنگ معاویه را وظیفه خود می دانست. لذا بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم نیز دست از راه خود برنداشت. هر چند می دانست تنهاست و شهید می شود. حال سوال اینجاست که چرا امام حسن (ع) نیز که همچون سیدالشهدا تنها بودند این راه را ادامه ندادند تا شهید بشوند؟ در حالی که در زمان هر دو حضرت فرهنگ معاویه یکی بود. اگر جواب این است که زمان قیام برای امام حسن (ع) مهیا نبود، دوباره این سوال پیش می آید که از کجا بفهمیم که زمان ما زمان قیام امام حسین (ع) است یا صلح امام حسن (ع)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» شده است. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13448
متن پرسش
با سلام: در جلسه دوشنبه قبل از عید قربان در مورد رعایت کردن اعتدال در تمام موارد زندگی گفتید. برای مثال عرض کردید حتی گوشت قربانی رو گفتند قسمی برای فقیر قسمی برای همسایه و رحم و قسمی برای خودمان. حال چرا حضرت علی (ع) و فاطمه (س) در آن شبهای بیاد ماندنی افطاری خود را به فقیر دادند و هیچ چیز برای خود نگه نداشتند. شاید بگویید قیاس بزرگان به خود مگیر ولی بالاخره این نحوه از زندگی و رعایت اعتدال از زبان خود معصوم در قالب همان دعایی که شرح می دادید به ما رسیده. لطفا توضیح دهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتدال در هر مرحله‌ای مناسب آن مرحله باید باشد. به جوانی که عادت به عبادت ندارد، اعتدال را باید این‌طور معنی کنیم که بدون هیچ مستحبی فقط واجبات نمازش را انجام دهد. ولی اعتدال برای کسی که می‌خواهد یک لحظه از نظر به خداوند غافل نشود، معنای دیگری دارد و سخن حضرت سجاد«علیه‌السلام» در رابطه با اعتدال برای هر دو مرحله، تقاضایی است مناسب همان مرحله. موفق باشید

13443
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و عرض تبریک به مناسبت عید غدیر: حضرتعالی در کتاب خویشتن پنهان می فرمایید: «حضور مطلق خدا چيزي است بالاتر از حضور حضرت جبرائيل و عزرائيل؛ چون آن‌ها بر اساس استعداد ما بر ما تجلي مي‌کنند امّا حضرت حق با حضور مطلق خود در صحنه است، کافي است متوجه چنين حضوري باشيم و جهت جان خود را به او بيندازيم، او به جهت رحمت واسعه‌اش بر ما تجلي مي‌کند.» آیا این درک حضور مطلق خداوند و ارتباط حضوری با خداوند بی واسطه صورت می گیرد یا از طریق ارتباط و رجوع به مظاهر جامع خداوند که همان ائمه (ع) و در مرتبه پایین تر ولی فقیه است، متذکر حضور خداوند می شویم؟ همانطور که حضرتعالی در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) می فرمایید: «اگر بخواهيم به خدا رجوع کنيم به مظهر تامّ حضرت حق بايد رجوع کنيم که همان خليفه‌ي الهي است.» با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد نسبت خدا با ما بدون حجاب و بدون واسطه است که در این رابطه فرمود: «إنّی قریب»، ولی نسبت ما با خدا از طریق مظاهر و واسطه‌ها ممکن است. موفق باشید

13428
متن پرسش
سلام استاد: این جمله که می گویند: سلامتی امام زمان (عج) صلوات. این جمله ایراد ندارد؟ مگر امام ما جسم است؟! یا بعضی می گویند امام زمان (عج) مریض می شوند؟!!؛ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم مبارک آن حضرت هم مثل جسم سایر امامان مریض می‌شود ولی دعا برای سلامتی آن حضرت بیشتر در رابطه با دعا برای تأثیر و حضور و ظهور بیشتر آن حضرت است. موفق باشید

13432
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه باید تمدن سازی بشود شکی نیست، اما آیا تمدن سازی اسلامی زمان امام معصوم می باشد یا انقلاب اسلامی هم الان می تواند تمدن سازی اسلامی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در حوزه‌ی محدودی، انقلاب اسلامی پایه‌های تمدن مهدوی را شروع باید بکند تا إن‌شاءاللّه با حضور مبارک آن حضرت آن تمدن، جهانی شود. موفق باشید

13426
متن پرسش
بسم الله سلام استاد یزرگوار: یک مسئله ای هست که مدت زیادی است ذهنم را درگیر کرده و جوابی نیافتم! کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» را خوندم و همچنین «زیارت عاشورا اتحاد روحانی»! استاد هر کاری می کنم و هرچه تحقیق می کنم می بنم که این سینه زنی که الان در هیأت ها هست ظلم به امام (ع) است چون ما را در حجاب عمیقی برده! من با یک ساعت یا دو ساعت سینه زنی آن هم با سبک های این چنینی و آن چنینی و این شعر ها چطور راه امام حسین (ع) و مرام ایشان را بگیرم و ادامه دهنده ی راه امام در جایگاه تاریخی خودم باشم! خودم هم هیئتی هستم اما این سوال مدت زیادی ست که ذهنم را درگیر کرده گاهی حرفهایی می زنم در همین مورد و گاهی هم می ترسم که نکند با این حرف خدایی نکرده حضرت از دست ما ناراحت شوند! ولی چه کنم هر کاری می کنم جدیدا! این سبک مراسم ها در من جا نمی افتد البته به نیت قریت سعی می کنم شرکت می کنم و کمک هم می کنم اما نمی توانم خود را آرام کنم! چطور باید خروجی این هم هیأت این شود که عده ایی فقط بدهانی کنند به علماء و سیاسیون و هر کسی که دلشان بخواهد ... در ضمن ماشاءالله هم که کار انقلابی و آنچه مدنظر حضرت آقاست را انجام نمی دهند! چطور هیئت دم از امام حسین(ع) می زند اما نمی تواند جایگاه حسین های زمان ببیند و بشناسد و عمل کند ... ببخشید استاد درد دلی بود ... گفتم حرفهای دلم را بزنم که اگر خدایی نخواسته شیطانی ست بروم و خاکی بر سر گیرم با این همه حرفهای ناسنجیده اگر هم درست است فکری کنم بر اینکه این همه شعار چه سود ... البته می دانم هیأت های خوب هم در کشور داریم. منظور هیأت های رایج در همه جاست که ذکر حسین(ع) را چنان تند می گویند که با خود می گویم اگر امام اینجا حضور داشت چه می گفت!!! اگر صلاح دانستید خصوصی پاسخ دهید تا خدایی ناکرده دوستان ناراحت نشوند! خدا را شکر که با شما و تفکر به این نابی آشنا شدم ... الحمدالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام حسین«علیه‌السلام» به وسعت جواب‌گویی به ابعاد همه‌ی انسان‌ها در صحنه‌ی کربلا حاضر شده‌اند و هرکس به وسعت طلب خود، کمال خود را در حرکت آن حضرت جستجو می‌کند. نه بنا است که امثال شما در حدّ محدود حرکات هیئت‌های معمولی با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» مأنوس شوید؛ و نه بنا است مردمِ معمولی در حدّ کتاب «حماسه‌ی حسینی» با حضرت مأنوس گردند! آری؛ یکی از وجوه عزاداری، هیئت است آن‌هم در محدوده‌ای مشخص، بیشتر از آن متذکرشدن از سیره‌ی امام است از طریق عالِمان فرهیخته. و این غیر از آن است که بعضی از هیئت‌ها حتی متذکر مراتب پایین سیره‌ی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هم نیستند، بلکه حجاب حرکت آن حضرت می‌باشند و دشمنان اسلام در این‌جا بی‌نقش نیستند. در هرحال باید به قامت بلند حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» از عرش تا فرش نگاه کرد تا تاریخی بس متعالی‌تر از تاریخ امروز برایمان رقم بخورد. موفق باشید

13417
متن پرسش
سلام استاد: برای چندمین بار است که مزاحمتان می شوم. این حقیر طلبه هستم (پایه3). متاسفانه مسأله ای پیش آمده که فکرم را مشغول کرده و اخلاص نیتم را در ماندن در حوزه زیر سؤال برده است و آن این است که چند بار که خواستم از حوزه بروم یکی از نیت های نرفتنم این بود که با خود گفتم چرا می خواهی بروی هر ماه که دارند پولی ولو ناچیز به تو می دهند بیمه ات هم که کرده اند. البته استاد این فکر 30 درصد نرفتنم از حوزه بود هفتاد در صدش این بود که به خاطر کمک به امام زمانت نرو. اما باز آن سی درصد، اخلاص را ناقص می کند. من هم که جوانم و عجول، استخاره کردم با این نیت که شهریه و بیمه ام را قطع کنم و تا آخر طلبگی از راه دین اعم از منبر و نماز و... پولی در نیاورم، خدا و امام زمان روزی مرا تأمین می کنند تا دیگر ماندنم در حوزه به خاطر دنیا نباشد و خالص باشد برای خدا، استخاره خوب آمد (آیه ی ششم سوره ی حج آمد). من هم در خواست قطع شهریه و بیمه ام را دادم. استاد خیلی شدید به مشورت شما احتیاج دارم. آیا کار درستی کردم؟ حال که نیت کردم از پول در آوردن از راه دین و شهریه و بیمه و منبر، صرف نظر کنم آیا امام زمان روزی مرا خواهد رسانید یا نه؟ استاد اضطرابی شدید مرا گرفته. آیا تصمیم درستی گرفتم؟ چه کار کنم به این تصمیم جامه ی عمل بپوشانم یا نه؟ منتظر جوابتان هستم تا قلبم آرام شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودِ امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» از طریق شهریه و بیمه، طلبه‌ها را تأمین می‌کنند. مگر بنا است حضرت مستقیماً پول در جیب شما بگذارند؟! تصمیم‌تان صددرصد غلط است و حتماً بروید آن کاری که کرده‌اید را، نفی کنید و به مرور، إن‌شاءاللّه نیّت خود را خالص نمایید. موفق باشید

13401
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: سوالاتی دارم ممنون می شوم که جوابهایی هر چند مختصر بفرمایید. 1. خداوند از حضرت ابراهیم (ع) حمایت های زیادی کرده (مثل گلستان کردن آتش) چرا انسانهایی دیگر یا امامانی که در مقابل طاغوت ایستادگی کردند و شهید شدند این چنین مورد حمایت خدا قرار نگرفتند؟ 2. خداوند می فرماید ما مکه را شهری امن و امان ساختیم. منظور از این امنیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاکِ حضرت حق، نفوذ توحید در جامعه‌ی بشری است از طریق انبیاء و اولیاءاش. حال یک‌وقت با حفظ حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» از آتش، توحید حفظ می‌شود و یک‌وقت با شهادت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» این کار عملی است. و به همین جهت حضرت امام حسین«علیه‌السلام» در آخرین جملاتشان، رضایت خود را اعلام می‌کنند و متوجه‌ی توفیق الهی در انجام مأموریت خود هستند که بنده عرایضی در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» داشته‌ام. موفق باشید

13402
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: بنده کتاب ده نکته را کار کردم و کتاب خویشتن پنهان را هم در نکته آخرم تمنا می کنم این سوال بنده را جواب دهید، این پرسش ها برای من باید حل شود و همینطور بگویید به کدام نکته مراجعه کنم. 1. می خواستم بدانم وقتی انسان به حالت مجردش نزدیک می شود چگونه مثل آیت الله بهاءالدینی رحمه الله علیه یک کاری را در جای دیگر انجام می دهد در حالی که جسم و حواس جای دیگر است. و اینکه امیر المومنین صلی الله علیه وآله چگونه هم با پیامبر صلی الله علیه وآله سر سفره بوده اند و همزمان با آن سر سفره ظاهرا شام چند تن دیگر حاضر بوده اند؟ آیا نفس قادر است چند بدن ایجاد کند یا چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مطالب ده نکته اگر با دقت دنبال کنید، جواب خود را می‌یابید. تفصیل آن را در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» مطالعه نمایید. موفق باشید

13392
متن پرسش
سلام: سوالی که خدمت استاد داشتم این است که سپاهی که زمان خلیفه دوم به ایران حمله کردند، خوب بودند یا بد؟ تو کتابی مثلا کتاب دینی مدرسه، نوشته که اون مسلمانان به خاطر ایمان قویشان بود که پیروز شدند، شهید مطهری هم در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام آورده اند که سپاه ایران اون موقع بسیار قوی بود و مسلمونا چون ایمان و روحیه شهادت طلبی داشتن تونستن پیروز بشن! پس مسلمونای خوب بودن؟ آخه همیشه هر کسی بهم می گفت مسلمونا ببین چیکار کردن با ایران، ریختن سر بردین و به زنان به صورت وحشینه تجاوز کردن، من میگفتم نه، اونا مسلمون واقعی نبودن، اون موقع زمان خلافت خلیفه دوم بوده و مسلمونای واقعی با امام علی (ع) بودن. اما این طور که کتابا نوشتن، پس مسلمونای خوب بودن؟ ایمان و شهادت طلبی و ... پس یعنی اسلام با حملات وحشیانه آغاز گرایانه، کشتن و سربریدن وحشیانه، رحم نکردن به کودکان، و از هم بدتر که منو آزار میده تجاوز به زنان مثه حیوون، موافقه؟!! حالا اگه اون قوم اصلا کافر باشن، اخه بنظرم وحشیانس به زور بخوان به یک زن تجاوز کنن، مگه چه گناهی کرده؟ خب مگه به اون کشور چقدر اسلام تبلیغ شده؟ پیامبر یه نامه زدن و پادشاه پاره کرد. مردم چه گناهی گردن؟! اصلا الان، تو زمان حاضر، مثلا ما میتونیم به سوئد کافرن دیگه، حالا هر کشور کافر دیگه، حمله کنیم و مثه حیوون به زناشون تجاوز کنیم؟ ممنون از اینکه به همه سوالات هر چند سوالات سطحی پاسخ میدید. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ‌های دقیق ابداً بحث تجاوز لشکر اسلام را به ایران و ایرانی ثبت نکرده است، در حدّی که نوشته‌اند سربازان یزدگرد نیز هرشب به مسلمانان می‌پیوستند و پای سربازها را با زنجیر به هم بسته بودند که فرار نکنند و آن‌قدر کشور ایران آماده‌ی عبور از حاکمان ساسانی و افکار مغان ذرتشتی بود که شهرهای ایران به‌راحتی تسلیم لشکر اسلام شدند. موفق باشید

13390
متن پرسش
سلام: می خواستم بدونم نظر استاد طاهرزاده درباره هیئت های هفتگی که جوونای بسیاری رو جذب کرده چیه؟ جلساتی که بعد از روضه سینه زنی های نسبتا طولانی با شور و سبک تند دارند؟ مداحای معروف مثل حاج عبدالرضا هلالی که واقعا بنظرم جریان سازی بسیاری خوبی رو ایجاد کردند و جوانان رو بیش از هر چیزی ولایتی و بعد دوستدار اهل بیت (ع) می کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید این جلسات را مقدماتی قرار داد برای تعمق‌بخشیدن به معارف الهی، وگرنه امتی که با احساساتی بیایند، با احساساتی می‌روند. موفق باشید

13389
متن پرسش
سلام خدمت آقای طاهرزاده: من یه جوان حداقل به ظاهر هیئتی و کاملا ولایی هستم. یه سوالی در خصوص توسل به ائمه، به خصوص امام حسین (ع) بد جوری ذهن منو درگیر کرده، من تا مدت ها به این فکر می کردم که تا وقتی خدا هست و می شنوه، چه لزومی داره از ائمه بخوایم، مگه اونا از خدا مهربون ترن؟ مگه شنوا ترن؟ مگه از خدا به ما نزدیک ترن؟ بسیار درگیر این سوال بودم که به جواب های قانع کننده ای رسیدم، حداقل قانع کننده برای من. جوابی که من براش پیدا کردم اینه که خدا قبل از این که رحمان و رحیم باشه، عادل و عدل مطلق هست، مثلا اگه دعای من به انداره ای تاثیر داشته باشه که دعای مثلا آیت الله بهجت داره، خب این عدالت نیست، به این دلیله که ما به اهل بیت توسل می کنیم و در واقع طبق خواسته ی خدا تو قران ائمه رو وسیله قرار میدیم، گناهامون باعث میشه که دعاهایمان به خدا نرسه؛ این جوابی بود که پیدا کردم اولین سوالم از شما این هست که این جوابی که من برای سوالم پیدا کردم و این طرز تفکرم درست هست یا خیر؟!! اما سوالم دوم از حضرتعالی آنجا به وجود آمد که در دعاها، مثلا دعاهای ماه رمضان و بقیه ی دعاها، دیدم که ما مستقیما با خدا حرف می زنیم، من موندم! بالاخره حرفای ما به خدا میرسه یا نه؟! اگه میرسه دیگه چرا به اهل بیت (ع) توسل کنیم، خدا که از همه بخشنده و مهربون تره و برای رفاقت بهترینه. اگه گناهامون زیاده و دعاهامون اثر نداره، چرا سر سجاده و دعاهای دیگه مثل کمیل و ابوحمزه و .... مستقیما با خدا حرف بزنیم؟! برای رفاقت امام حسین رو انتخاب کنیم یا خدا؟ حقیقتشو بهتون بگم من میدونم هر کدام باید جایگاه خودشونو تو فکر و عقیده ما داشته باشن، اما در عمل جایگاه ها رو قاطی می کنم و جوابی براش ندارم، مثلا موقعی که ناراحتم یا مثلا وقتی که خدایی نکرده گناهی مرتکب میشم، با امام حسین حرف بزنم بگم آقا جان هیئت را هم دادی یا حضرت زهرا اشک بهم هدیه دادی اما من نامردی کردم ... یا اینکه با خدا حرف بزنم، خدایا این همه نعمت دادی اما من ... احساس می کنم چون جوان هستم این دغدغه ها سراغم میاد، شدیدا بدنبال حقیقت هستم خیییلی ممنون میشم منو از سردرگمی نجات بدید و برایم دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «یار نزدیک‌تر از من به من است / این عجب بین که من از وی دورم». آری! خداوند که مغلوب هیچ حجابی نیست به ما نزدیک است ولی ما از نظر شخصیت خود به جهت حجاب‌هایی که داریم به او نزدیک نیستیم و در سیر نزدیکی به او، انسان‌های معصوم را مدّ نظر قرار می‌دهیم. ولی در سخن‌گفت با خداوند که در ادعیه مطرح است با نزدیکی او به خودمان روبه‌رو هستیم و این دو با یکدیگر فرق می‌کند. نکته‌ای را که یافته‌اید دنبال کنید تا نتایج خوبی بگیرید. پیشنهاد بنده آن است که سعی کنید با معارف معرفت نفسی و یا برهان صدیقین، مأنوس شوید تا خودتان بتوانید جواب این‌گونه سؤالات را داشته باشید. موفق باشید

13367
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد بزرگوار: در تفسیر آیه ۳۵ سوره یونس فرمودید منظور از کسی که «یهدی الی الحق احق ان یتبع» اهل البیت علیهم السلام هستند چه اشکالی پیش می آید که خود خدا را مصداق این آیه بگیریم؟ با کمال تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که آیه می‌گوید آیا کسی که به خدا هدایت می‌کند، شایسته‌ی پیروی است؟ یا کسی که خودش از کس دیگری تعلیم گرفته؟ چگونه کسی را که به خدا هدایت می‌کند، خودِ خدا قلمداد کنیم؟! موفق باشید

13365
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اختلاف نظری که در خصوص وجود حضرت رقیه بنت الحسین علیه السلام هست می خواستم نظر حضرتعالی را در خصوص این موضوع بدانم. شما در بررسیهاتون به چه نتیجه ای رسیدید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد قبلاً در جواب سؤال10764 شده. موفق باشید

13364
متن پرسش
با عرض سلام: در روایتی که احتمالا از امام حسین (ع) است فرموده اند که معرفت الله معرفت به امام زمانی است که حق او بر گردنت واجب است. راه به ظاهر خیلی واضح است اما بنده چند سوال از محضر شما دارم: 1) معرفت چیست و چگونه اصحاب کربلا حتی حر و حتی آن سنی عثمانی در دقایق آخر و با اندکی کار توسط امام به این مقام رسیدند؟ 2) معرفت حجت چگونه بدست می آید و کی می توان این ادعا را کرد که به مقام معرفت حجت رسیدیم؟ 3) در دعای «اللهم عرفنی نفسک فانک...» این گونه می توان برداشت کرد که معرفت به الله مقدم بر معرفت نبی و نبی مقدم بر حجت است. پس چگونه می توان این دو حدیث را در کنار هم قرار داد؟ 4) برای قدم برداشتن در مسیر معرفت حجت چه اقداماتی لازم است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن اشاراتی در رابطه با فهم مقام اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و مقام امام دارد که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» می‌توانید دنبال کنید. و در مورد دعای «اللّهم عرّفنی نفسک ....» عرایضی در قسمت سوم سؤال شماره‌ی 13361 شده است. موفق باشید

13363
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: اینکه ائمه علیهم السلام مظهر اسم الله هستند می شود گفت مثل خدا و ائمه علیهم السلام همانند من انسان و بدن برزخی او است یا غلط فکر می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون باید به موضوعات، وجودی نگاه کرد، ائمه«علیهم‌السلام» مظهر کمالات الهی یعنی اسماء حسنا هستند. حال می‌توان گفت یکی از مظاهر نفس ناطقه در موطنی از مواطن وجود، بدنِ برزخی او است. موفق باشید

13354
متن پرسش
سلام علیکم: 1. در جواب 13331 این مورد قبول است که تعامل بر طبیعت باید باشد. حال سئوال اینست که آقا در همان متن دفاع از هواپیما و ... می فرمایند اینها خوب است پس معلوم است ایشان ساختن اینها را تعامل با طبیعت و استخراج صحیح از طبیعت می دانند طبق حرف صریح حضرت آقا؟ 2. آیا بین جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی فرق است؟ 3. امام می فرمایند حفظ جمهوری اسلام از حفظ جان امام عصر (عج) واجب تر است، سئوال اینجاست مگر امام عصر (عج) خود قوام حکومت نیست؟ پس اگر ما مخیر بین حفظ نظام و حفظ امام عصر (عج) شدیم اگر حفظ جمهوری اسلامی را کنیم و به جان امام آسیب وارد شود خب قوام حکومت از بین می رود؟ منظور امام از این جمله چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید به تکنولوژی با نگاه غربی نگاه نکرد و نگاه مقام معظم رهبری را در رابطه با این موضوع، در جمع سخنانشان دنبال کرد. لذا توصیه به مطالعه‌ی کتاب «مدرنیته و توهّم» را هنوز تأکید می‌کنم 2- جمهوری اسلامی مظهری است از انقلاب اسلامی 3- امام عصر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در اراده‌ی مبارک خود، همین را می‌خواهند که به دست حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» محقق شد و مقصود حضرت امام، تذکر به این نکته است. موفق باشید

نمایش چاپی