بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11661
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیا این درست هست که در آن 10-12روزی که پیامبر در بستر بیماری بودند جناب ابوبکر به جای پیامبر نماز را اقامه می کردند؟ اگر درست هست حکمت این که در آن روز های اخر این کار انجام شد چه بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایات موجود در این رابطه متناقض‌اند و عموماً عایشه دختر ابابکر آن‌ها را مطرح می‌کند، این است که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با ضعف شدیدی که داشتند خودشان به مسجد آمدند و نماز را اقامه کردند. خوب است در این مورد به سایت «پرسمان دانشجو» مراجعه فرمایید. موفق باشید

11654
متن پرسش
استاد عزیز سلام: از اینکه با حوصله جواب سوالات بیشمار من رو می دهید خیلی ممنونم. در پاسخ به سوال در مورد وجود حضرت زهرا (س) در فردوس اعلی این رو فرموده بودید: «مظهریت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» به صورت خانم بوده و این غیر از مقام تعیّن اول است که هیچ‌گونه دوگانگی نیست تا دوگانگیِ ملاقات حضرت آدم وحوّا«علیهما‌السلام» از حضرت زهرا «سلام‌‌الله‌علیها» در میان باشد.» میشه این قسمت رو بیشتر توضیح بدید؟ مظهریت حضرت زهرا (س) به صورت خانم رو اصلا نفهمیدم. چون تا اونجا که در معرفت النفس خوندیم دیگه اونجا همه چیز مجرد هست و زن و مردی وجود نداره. سوال بعدیم در مورد حدیثی هست که در کتاب مقام لیلة القدری حضرت زهرا (س) آوردید از قول امام باقر علیه السلام: خانه علی و فاطمه حجره رسول الله است و سقف خانه شان عرش رب العالمین ..... شاید این حدیث بیان کند که تغذیه روحی و نورانی خمسه طیبه با اسماء اعظم الهی هست درسته؟ یا این حدیث میتونه تاویل آیه 36 سوره نور باشه؟ «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیه سمه و یسبح له بالغدو و الاصال» یا اینکه مقام اهل البت (ع) را بیان می کند که هر چه زیر عرش الهی است مقام و تجلی آنهاست مثل چیزی که در برهان صدیقین خوندیم که از وجود، اشد الوجود نور می گیره و او هم به نوبه خودش به شدید الوجود نور می ده و دیگر مراتب ایجاد می شود. بالای عرش هم مقام پروردگار است طبق این آیه که می فرماید: «الرحمن علی العرش الستوی»؟ آیا این برداشت درست است؟ در ادامه حدیث امام باقر (ع) هست که: در انتهای خانه شان شکافی است به سوی عرش و پرده از معراج وحی برداشته شده. آیا منظور این هست که اهل خانه حضرت زهرا (س)، نزول وحی را می فهمیدند و شهود می کردند؟ همان گونه که پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) فرمودند تو آنچه من می شنوم می شنوی و آنچه من می بینم می بینی؟ آیا منظور از معراج وحی صعود وحی از خانه حضرت زهرا (س) به بالا بوده؟ یا همان نزول وحی بوده. این رو نفهمیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اصل این موضوع را در مباحث عرفانی باید دنبال بفرمایید. کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه در این مورد خوب است. در بحث حضرات خمس این نکات روشن می‌شود که چگونه مجردات در هر عالمی ظهور خاص خود را دارند 2- به نظرم همه‌ی این برداشت‌ها که از حدیث حضرت باقر«علیه‌السلام» کردید خوب است 3- همین‌طور است، اهل خانه‌ی زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» حقیقت وَحی  را با صورت نزولی‌اش احساس می‌کردند 4- به نظرم علاوه بر نزول، صعود و یا معراج وَحی را نیز می‌یافتند زیرا آن‌ها صاحب قوس نزول و صعود عالم هستی‌اند، مثل کسی که معانی را با لفظ خود به سمع افراد می‌رساند و سیر آن معانی از سمع به قلب افراد را هم می‌شناسد. موفق باشید

11648
متن پرسش
با عرض سلام: در خلال مطالعه یکی از کتب غرب شناسی، ناخودآگاه این مطلب به ذهنم رسید که جمله معروف فرانسیس بیکن که می گوید: علم قدرت است. و پایه گذار علوم جدید هم شده است؛ چقدر شباهت ظاهری دارد با این جمله مولا علی (ع) که می فرماید: العلم سلطان. می خواستم اگر می شود در مورد این حدیث حضرت علی (ع) توضیحاتی را بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً علم موجب قدرت می‌شود ولی بیکن به دنبال علمی است که قدرت تصرف در طبیعت را به او بدهد ولی ما به دنبال علمی هستیم که راهکار تعامل با طبیعت را بیابیم و از آن مهم‌تر بتوانیم به عوالم فوق عالم طبیعت سیر کنیم که قرآن در آیه‌ی ‌33 سوره‌ی الرّحمن تحت عنوان «أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏» نام برده و می فرماید نمی‌توانید به آن عوامل نفوذ کنید مگر با سلطان و توانایی لازم. موفق باشید

11647
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در کتاب مقام لیله القدری حضرت زهرا (س)، حدیثی را آوردید از قول پیامبر (ص) که فرموده بودند حضرت زهرا (س) در تحت عرش الهی از تسبیح و تقدیس و تحمید و تهلیل تغذیه می کردند، این مطلب قابل هضم هست که هر کسی در عالم قیامت از هر اسماء الهی تا آنجا که کسب کرده باشد تغذیه می گردند منتها انسان کامل که جامع اسماء الله است چرا باید از 4 اسم تغذیه کند. آیا تغذیه نوری دیگر ائمه (ع) متفاوت بوده؟ حدیث دیگری از امام حسن عسکری آورده شده که فرموده بودند آدم و حوا در فردوس اعلی به ملاقات حضرت زهرا رفتند. اینکه در حدیث نوشته شده با خانمی مواجه شدند برای من سوال شد که برزخ نزولی که محل حضرت آدم و حوا بوده تشخص زن و مرد داشته فردوس اعلی چرا باید تشخص زن و مرد داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌ چهار اسم، اُمُّ الاسماءاند و همه‌ی اسماء ریشه در آن چهار اسم عرشی دارند. 2- مظهریت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» به صورت خانم بوده و این غیر از مقام تعیّن اول است که هیچ‌گونه دوگانگی نیست تا دوگانگیِ ملاقات حضرت آدم و حوّا«علیهما‌السلام» از حضرت زهرا «سلام‌‌الله‌علیها» در میان باشد. موفق باشید

11646
متن پرسش
استاد عزیز سلام: در ادامه سوال 11642 که فرمودید ائمه (ع) مظهریت متفاوت دارند، می شه این را بیشتر توضیح بدید؟ یعنی ائمه (ع) هر کدام اسمی از اسماء الهی را جلوه می دهند که با دیگری متفاوت است و همه با هم می شوند کل اسماء الهی؟ در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه (س) حدیثی را آوردید از پیامبر (ص) که فرموده بودند خداوند بهشت را از نور خودش خلق کرد و از ثلث آن نور خود پیامبر (ص) و از ثلث دیگر حضرت زهرا (س) و از ثلث دیگر حضرت علی (ع) و دیگر ائمه (ع) را خلق کرد، منظور این حدیث را اگه می شه بیشتر توضیح بدید. در کتاب هست که هر کدام از این ثلث ها ابعاد و تجلیاتی از اسماء و صفات الهی است، خوب انسان کامل که همه اسماء را دارا هستند و مظهر کامل اسماء هستند اینجا منظور چه بوده؟ اگه می شه بگید برای درک مقام حضرت زهرا (س) باید چه کار کرد؟ مطالعه روی گفتار ایشون که کافی نیست مطمئنا مسیری غیر از مطالعه میطلبه راه اون چیه؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه هستید حقیقت انسان کامل – اعم از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» و فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها»- همه‌ی اسماء حسنای الهی اند ولی هرکدام از آن ذوات مقدس بنا به موقعیت خود مظهریتی از آن اسماء هستند که بعضاً شرایط برای ظهور آن اسماء در بعضی از آن‌ها بهتر فراهم شده. مثل آن که اگر معاویه نبود کمالات علی علیه السلام تا آن حد امکان ظهور نمی‌یافت. 2- در کتاب «مقام لیلة ‌‌القدری حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» در ویرایش مجدّد عرایضی در مورد «سرّ» شده که شاید جواب قسمت دوم سوال شما باشد. در هر صورت، «سرّ» گفتنی نیست و سوال‌کردنی هم نیست. موفق باشید

11642
متن پرسش
استاد عزیز سلام: لطفا بفرمایید چرا در اول زیارت حضرت زهرا (س) اینطور خطاب می کنیم که سلام بر کسی که خداوند او را قبل از خلقتش امتحان کرد. مگه نه این است که در عالم تکوین امتحانی نیست و همان چیزی که باید بشود می شود. مثل امتحاتی که برای حضرت آدم بود و در کتاب حیات زمینی آدم توضیح دادید که در واقع شکست و نافرمانی برای حضرت آدم نبوده و هر آنچه باید رخ می داده رخ داده، پس این امتحان چه بوده آیا نوع دیگری از امتحان در عالم تکوین بوده؟ چرا در مورد حضرت زهرا (س) در احادیث این همه شأن و منقبت ذکر شده و ایشان را الانسیة الحوراء نامیدند؟ مگر نه این است که همه ائمه وجه باطنی بالفعل داشتند؟ پس چرا این توصیفات خاص برای ایشان ذکر شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب «بصیرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» عرض شده که حضرت حق برای مقابله با جریان‌های بعد از رحلت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باید کسی را پرورش می‌دادند که ظرفیت تحقق چنان رسالتی را داشته باشد و از این جهت حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» را جهت این امر صابر و آماده دیدند و بدین معنا گفته می‌شود او را امتحان کرد و دید صابر است 2- همه‌ی ائمه«علیهم‌السلام» نور واحدند ولی با مظهریت متفاوت، حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» از بعضی جهات مظهریت منحصر به فرد دارند، همان‌طور که امام حسین«علیه‌السلام» چنین موقعیتی را دارا می‌باشند. موفق باشید

11634
متن پرسش
با سلام: سوالات بسیاری در مورد جنگ قادسیه - اگر اشتباه نگرده باشم - در ذهن جوانان و حتی بزرگسالان مطرح است که به عنوان نمونه دقیقا متن سوال مطرح می شود: «چرا زمانی که حضرت امیر (علیه السلام) خانه نشین بودند به انواع مختلف از حکومتی که به زعم او الهی نبود حمایت می کرد؟ چرا؟ آیا این نشانگر این نیست که ولی امر بدون اینکه حکومت مستقیم بکند، مردم را به راه خدا هدایت کند مثل صفویان و قاجار؟ از لحاط ماهوی فرق حکومت آن سه نفر - ابوبکر و ..- و قاجار چیست؟ آیا این سوال مشکلی دارد؟ چرا زمانی که اون سه نفر به ایران حمله کردند حضرت علی (علیه السلام) و امام حسن و حسین (علیهما السلام) به آنها کمک کردند. مگر ایران چه کاری با آن اعراب کرده بود که بهش حمله کردند؟ در اون زمان ایرانی ها یکتا پرست بودند، آتش پرست بودند و ... برای چه حمایت کردند در حمله به ایران؟ آیا امام حسن و حسین (علیهما السلام) در این جنگ بطور مستقیم شرکت کردند؟ اگر آره آنها در جنگی شرکت کردند اعراب به جان و مال و ناموسایرانیان تجاوز کردند.» سن فرد سوال کننده 30 سال است و کارشناسی ارشد از از دانشگاه شاهرود و چندین مقاله بین المللی-isi- دارد. تحت تاثیر میهن دوستی است البته هنوز گرایشهایی به دین دارد. ایشان استدلال عقلی را می پسندد. حال اگر نمی شود که جواب سوال را مبسوط داد، منابعی برای مراجعه معرفی کرده و کمی در باره منابع تاریخی و روایی و ... توضیح دهید که چه میزان منابع تاریخی صحیح و قابل اطمینانند. هرجوری که می شود و شما صلاح می دانید راهنمایی کنید. خدا قوت یاحق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که هیچ‌وقت اسلام با مردم جهت دعوت به اسلام جنگ نکرده، بلکه با موانع ابلاغ سخن خدا به مردم یعنی با حاکمان مقابله نموده و پس از ابلاغ سخن خدا عموم مردن آن را می‌پذیرفتند. نمونه‌اش مردم ایران است که در عین استقلال، به اسلام و مسلمانی خود پای‌بند هستند. موفق باشید

11631
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر از حضرت استاد طاهرزاده: سؤالات مصاحبه در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) ارسال می شود: 1- چرا ابن عربی در فصوص الحکم، فصی را به حضرت مریم (س) که دو سوره از قرآن در مورد او و زندگی و وقایع مربوط به تولد حضرت مسیح (ع) صحبت می کند نپرداخته است. همچنین درمورد حضرت زهرا (س) هم فصی را اختصاص نداده است؟ 2- دیدگاه عرفای اسلامی به مقام زن چگونه است؟ 3- عرفان اسلامی حضرت زهرا (س) را چگونه معرفی می کند؟ 4- عرفای بزرگ اسلامی خصوصا در اشعارشان حضرت را چگونه می ستایند و روی چه ویژگیهای حضرت تأکید دارند؟ 5- در قرآن کریم به غیر از سوره کوثر و آیات مشهور مربوط به اهل بیت (ع) مانند تظهیر، مباهله و آیاتی از سوره انسان، چه آیاتی در شأن حضرت زهرا (س) نازل شده و یا در تفسیر و تأویل عرفانی به ایشان تو شخصیت ایشان تعبیر شده است؟ 6- نقش حضرت زهرا (س) در بقا و استمرار اسلام ناب تا چه حد بوده است؟ با تشکر .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- محی‌الدین در ابتدای فصوص می‌فرماید این فصوص را به همین شکل از حضرت رسول«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» گرفته می گوید : أمّا بعد: فإنّي رأيت رسول الله- ص- في مبشّرة أريتها في العشر الآخر من المحرم محرم سنة سبع و عشرين و ستمائة بمحروسة دمشق و بيده کتاب فقال لي: هذا كتاب فصوص الحكم خذه و اخرج به الى النّاس ينتفعون به، فقلت: السّمع و الطاعة للَّه و لرسوله و أولي الأمر منّا كما امرنا.... من رسول الله را در مبشره‏اى ديدم. و اين واقعه در محرم سال ششصد و بيست و هفت در شهر دمشق بود و ديدم كه در دست رسول الله كتابى بود. به من فرمود اين كتاب فصوص الحكم است. آن را بگير و به مردم برسان تا از او نفع برند. من گفتم: السمع و الطاعة مر خداى و رسول خداى و اولى الامر را آن چنان كه به ما امر فرمودند، ولی در کتاب «مناقب» در مورد حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و صلواتی که بر حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» دارد می‌گوید: «و على الجوهرة القدسيّة فى تعيّن‏ الانسيّة صورة النّفس الكليّة جواد العالم العقليّة بضعة الحقيقة النّبويّة مطلع الانوار العلويّة عين عيون الاسرار الفاطميّة النّاجية المنجية لمحبّيها عن النار ثمرة شجرة اليقين سيّدة نساء العالمين المعروفة بالقدر المجهولة بالقبر قرّة عين الرّسول الزّهراء البتول عليها الصّلاة و السّلام»‏ و نيز تحيات زاكيات بر آن پاكيزه جوهر قدس باد كه با تجرد قدسيه در هيئت انسيه عالم بشريت را زينت تشكيل داده آن حقيقت طاهره خود صورت نفس كلى و جواد عالم عقلى است كه در صورت بشريه بضعه حقيقت احمدى و مشرق انوار علوم علوى و سرچشمه‌ی اسرار مكنونه‌ی فاطمى است چنانچه آن حقيقت قادسه در آغاز نزول از مقدسات عالم عقلى بوده در هنگام عودت و صعود نيز خود از ادناس بشريت رستگار، و آزادكننده‌ی دوستاران است از نكايت نار. آن جوهره‌ی قدسيه‌ی شيرين، ثمر شجر معرفت و يقين و سترك سيده‌ی نسوان عالمين است كه قدر مراتب فضائلش معروف و مثواى جسد عنصريه‏اش مجهول؛ نور ديده‌ی حضرت رسول به نام نامى و لقب گرامى زهراء بتول عليها الصلاة و السلام». 2- عرفا؛ زن را مظهر نفس کلی می‌دانند که قلب او محل تجلی انوار عقل کلّ است و از این جهت در مقام عبودیت که مقصد اصلی خلقت است تامّ و تمام است 3- بر همان مبنا که زن مظهر نفس کلی است، صاحب نفس کلی را حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» می‌دانند، به آن اعتبار که هر مقامی یک «واصل» دارد و بقیه «تابع»‌اند. حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» واصل و صاحب مقام نفس کلی و صورت عبودیت محضه هستند 4- این نیاز به یک بررسی دارد تا اشعار مربوط به حضرت استخراج شود 5- غیر از آن‌چه فرمودید اطلاعی ندارم 6- خطبة حضرت فاطمه‌زهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه پس از حاكميت ابابكر و زير پاگذاردن پيام غدير، يك دائرة‌المعارف عقيدتي، كلامي و سياسي است كه حكايت از بينش توحيدي و سياسي دختر پيامبر«علیهاالسلام» دارد. «فاطمه«علیهاالسلام» بنيانگذار نهضتي است که هنوز ادامه دارد. يعني فاطمه«علیهاالسلام» در مقابل جرياني که پيام غدير را زير پا گذارد، جبهه‌اي را گشود که بالاخره اسلام را به مسير خود برمي‌گرداند و به همين جهت شعار حضرت‌مهدي«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» چون ظهور فرمايد، عبارت است از «وَ فِي اِبْنَةِ رَسولِ‌اللهِ لي اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» يعني؛ الگو و اُسوه‌ی من در اين راه دختر رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است.

فاطمه«علیهاالسلام» با آن تيزنگري خاص که فرهنگ توحيدي اسلام به آن حضرت داده به‌خوبي آفت عدم حاکميت معصوم را مي‌فهمد و مي‌فهماند و جايگاه اعتراض خود را روشن مي‌کند، که بحث نه بحث حاکميت شخص خليفة اول است و نه شخص ديگر. بحث، بحث حاکميت فرهنگي است که ارتباط بشر را از آسمان قطع کرده و چنين بشري ديگر نمي‌تواند زندگي خود را به ثمر برساند و گرفتار ديوارهاي تنگ و سياه زمين مي‌گردد و معني زندگي زمينيِ خود را گم خواهد کرد، شايد هنر سخنران محترم در نشان دادن اين نکتة مهم در عمق خطبة حضرت فاطمه«علیهاالسلام» باشد و اگر به‌واقع اين نکتة اساسي براي بشر امروز روشن شود، همه‌چيز برايش روشن شده است.

به طور مسلم انبياء و اولياء«علیهم‌السلام» محورهاي اصلي سياست‌هاي سالم بشري هستند و اين امر هيچ استثنايي نخواهد داشت. عمده آن است كه سياست‌مداريِ اولياء خدا را از سياست‌بازي اهل دنيا تفكيك كنيم، چرا كه اگر سياست‌مداري يعني ايجاد نقش مفيد در سرنوشت اجتماعي انسان‌ها، بيشترين تعيين نقش در تاريخ را بايد به انبياء و اولياء«علیهم‌السلام» داد و هرگز نبايد در تحليل مواضع و سخنان آن بزرگان از اين منظر غفلت نمود.

از جمله حركات نقش‌آفرين در تاريخ، نقش فاطمه‌زهرا«علیهاالسلام» پس از رحلت رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است كه علاوه بر حركات و گفتارهاي آن حضرت در مواقع مختلف كه هر كدام عامل كنترل انحرافي و يا جهت‌گيري مهمي در صدر اسلام شده است، خطبة آن حضرت در مسجد مدينه يك دائرةالمعارف از دقت‌هاي عقيدتي، سياسي، تاريخي، جامعه‌شناختي است، به طوري كه انسان نسبت به دقت‌هاي آن حضرت حيران مي‌شود و به‌واقع حضرت زهرا«علیهاالسلام» در اين خطبه - در آن شرايط خاص- جبهه‌اي را در راستاي انحرافِ به‌وجود آمده پايه‌گذاري كردند و جهتي را نشان دادند كه امام‌عسكري«علیه‌السلام» در اين رابطه فرمودند: «نَحْنُ حُجَجُ‌اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا» يعني؛ ما (امامان) حجّت‌هاي خدا بر مردم هستيم، - تا راه را از بيراهه نشان دهيم- و جَدّة ما فاطمه، حجّت است بر ما.

دقّت‌ها و تحليل‌هاي فاطمه‌زهرا«علیهاالسلام» در خطبه مشهورشان در مسجد مدینه در ريشه‌يابي انحراف‌ و شناخت آن، در نهضت اسلامي، براي امروز ما بسيار كارساز است. با حوصلة زياد و دقت فراوان نسبت به جزء‌جزء مطالب آن خطبه  نشان می دهد دختر‍ِ خانة توحيد«علیهاالسلام» در چه بينش سياسي نسبت به زمانه خود قرار دارد.

مسلّم ديانت از سياست جدا نيست، ولي آن سياستي كه منشأ اعمال حكيمانه شود و در هر مرحله‌اي از تاريخ بهترين موضع‌گيري را انجام دهد، مخصوص اهل‌البيت عصمت و طهارت«علیهم‌السلام» است و فاطمه«علیهاالسلام» به جهت قداستي كه در نزد قاطبة جهان اسلام دارد مي‌تواند منشأ وحدت جهان اسلام گردد. چون وقتي جوانان اهل سنت متوجه شوند كه فاطمه‌اي كه رضايتش ميزان رضايت رسول‌الله«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و رضايت خدا است، چگونه در صدر اسلام، پس از رحلت رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان مخالف جريان موجود، موضع‌گيري مي‌كند؟ به فكر فرو مي‌روند و مسلّم در نگاه و نظر خود به وقايع صدر اسلام تجديد نظر مي‌نمايند، ما معتقديم فاطمه«علیهاالسلام» مي‌تواند در ابتدا محور تقريب مذاهب اسلامي قرار گيرد و در نهايت به عنوان تنها قرائت صحيح از اسلام، موجب ظهور اسلام ناب محمدي«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در سراسر جهان اسلام گردد و در راستاي چنين قرائتي از اسلام، عزت اسلامي به جهان اسلام باز گردانده خواهد شد.

يك روز وظيفة شيعيان عبارت از آن بود كه مواظب باشند در فضاي گستردة اسلام اهل سنت هضم نشوند و لذا سعي مي‌شد با موضع‌گيري و انتقاد به اسلامِ اهل سنت خود را نگهدارند، ولي در قرن اخير قضيه شكل ديگري به خود گرفته و آن اين‌كه: اولاً؛ شيعه و سني هردو وظيفه دارند اسلام را از خطر هضم‌شدن در فضاي سكولارِ مدرنيته فرقه تکفیری حفظ نمايند و ثانياً؛ امروز وظيفة شيعيان به جاي مقابله با اهل سنت ارتباط فعّال با آن‌هاست تا كمالات و دقايق مكتب تشيع را به گوش جوانان اهل سنت برسانند. امروز ديگر خطر هضم تشيع از بين رفته است ولي وظيفة شيعه براي احياء فرهنگ اهل‌البيت«علیهم‌السلام» باقي مانده است، و شرط موفقيت در اين امر مهم پرهيز جدّي از هرگونه حركتي است كه موجب اختلاف شود تا بتوانيم در يك گفتگوي فرهنگي حقانيت اهل‌البيت«علیهم‌السلام» را به گوش برادران خود برسانيم و سخن حضرت زهرا«علیهاالسلام» كه فرمود: «وَ اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ» امت اسلامي با اطاعت از ما منسجم مي‌شوند و با قبول امامت ما از تفرقه مصون مي‌مانند، محقق شود.

امروز اگر جوانان اهل سنت از خود بپرسند چرا جهان اسلام از آن شايستگي كه بايد داشته باشد عقب افتاده است، ما آن‌ها را به خطبة حضرت‌زهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه راهنمايي مي‌كنيم، آن‌جايي كه حضرت به نحوه‌اي بسيار روشن از چنين فاجعه‌اي خبر دادند و روشن نمودند اگر به ابي‌الحسن برگرديد عزت دنيا و آخرت خود را باز خواهيد يافت. پس از توجه‌دادن جوانان به خطبه حضرت‌زهرا«علیهاالسلام» منتظر مي‌مانيم تا جوانان اهل سنت به كمك فاطمه«علیهاالسلام»، واقعة صدر اسلام را بازخواني كنند و لذا است كه ما در ارائه مطالب در عين اين‌كه به شيعه نظر داشته‌ايم، گوشة چشمي نيز به غير شيعه داريم، اميد است كه اين كار شروع خوبي باشد.

چيزي كه تأكيد بر آن را ضروري مي‌دانم؛ قدرت تحليل درست مسائل اجتماعي است. متأسفانه جهان روشنفكري و فرهنگ ژورناليستي آن‌چنان ملاك‌هاي خود را در تحليل مسائل حاكم كرده است كه گويا نگاه ديگري براي تحليل حادثه‌ها وجود ندارد و عملاً طلاب و دانشجويان عزيزِ ما در پيله‌هاي تحليل‌هاي مادي‌گرايانة جهان معاصر گرفتار آمده‌اند. وقتي نور اسلام - تنها ديني كه نورش هنوز با تحريف و انحراف خاموش نشده بود- پس از رحلت پيامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به شدت ضعيف شد، ديگر سراسر تاريخ را ظلمت فرا گرفت و «دين» به جاي وسيلة تعالي انسان‌ها، وسيلة رام‌كردن مردم در مقابل نفس امّاره حاكمان گشت. و اگر در خطبه حضرت فاطمه«علیهاالسلام» دقت بفرماييد، آن حضرت در سخنانش به ما مي‌آموزد چگونه تاريخ را ارزيابي كنيم و مرز بين ظلمات و نور را تشخيص دهيم. با ظهور اسلام زمينة تولد بشر فراهم گشت. بشري كه اولاً: با شوق حضور، نظر به آسمان دارد و مي‌خواهد با عالم قدس تماس بگيرد. ثانياً: با «الله» يعني با اسم جامع الهي مي‌خواهد آشنا شود، تا بتواند تمام اوصاف متعارض با اوصاف الهي را بشناسد و ظلمات آخرالزمان را كه همة حجاب‌هاي ظلماني را به صحنه مي‌آورد، پاره كند. ولي با حذف اهل‌البيت«علیهم‌السلام» كه صورت تامّ چنين حضور و چنين مقصدي بودند، همه چيز واژگون شد و ما بيش از هزارسال است كه در واژگونگي اسلام به‌سر مي‌بريم، و با برگشت جهان اسلام به فاطمه«علیهاالسلام» اين واژگونگي هرچه سريع‌تر تغيير خواهد كرد، و ظهور انقلاب اسلامي شروع مبارك آن برگشت است و ماية اميدواري، كه گويا تاريخ در حال تغيير مسير است و امروز بيش از ديروز فاطمه«علیهاالسلام» نقش‌آفرين خواهد بود. و همچنان‌كه مقام معظم رهبري«حفظه‌الله‌تعالي» فرمودند: در عين تأكيد بر حقانيت غدير هرگز نبايد واقعة غدير را وسيلة اختلاف بين شيعه و سني نمود، سخنان فاطمه زهرا«علیهاالسلام» نيز نبايد وسيلة اختلاف بين جهان اسلام شود، بلكه بايد رهنمود و هشيارباشي براي احياء هرچه بيشتر جهان اسلام باشد. إن‌شاءالله . موفق باشید

11616
متن پرسش
استاد عزیز سلام: سوال من درباره حدیث شریف کساء هست. قسمتی که از زبان حضرت زهرا (س) می فرماید: «فلما اکتملنا جمیعا تحت الکساء» منظور از این اکمال و جمع، جمع عددی هست یا جمع رتبه ای؟ اگه جمع رتبه ای هست حضرت زهرا (س) این جمع را با رتبه خود بالا بردند یا خود اصحاب شریف کساء همه با هم این رتبه را نصیب خودشان کردند. سوال بعدی درباره قسمت دیگه حدیث هست که حضرت زهرا (س) گفتگویی که در عالم تکوین بین حضرت حق و جبرائیل رد و بدل می شود را نقل می کنند. این مقام انسان کامل است که هر آنچه در عالم ماسوی الله است را شامل می شود و علم بر همه چیز دارد، اما متوجه نشدم که تفاوت حضرت زهرا (س) با پیامبر (ص) در چیست که ایشان هم می توانند چنین صحبت هایی را بشنوند؟ دیگر اینکه از قول جبرائیل نقل شده که «و من تحت الکساء» جبرائیل امین به عنوان ملک مقرب در عالم ملکوت قرار دارند پس نشان می دهد که جمع اهل کساء در عالمی بالاتر از عالم ملکوت بوده که جبرائیل امین از آن آگاه نبوده و از خداوند می پرسد چه کسانی زیر کساء هستند، با توجه به این نکته که قابل درک هم هست پس چرا از خداوند می خواند که به ارض هبوط کند و زیر کساء قرار بگیرد؟ مگر نه اینکه انسان کامل در همه مراتب کمالی طولی، قرار دارد پس جمع کساء هم می توانسته در عالم ملائکه جلوه ای داشته باشند چرا جبرائیل (ع) لازم بوده به ارض هبوط کند؟ قسمت آخر دعا که حضرت علی (ع) از پیامبر (ص) در مورد فضل و رتبه جمع نزد خداوند می پرسند رو میشه توضیح بفرمایید. این پرسش برای چه بوده؟ یعنی چیزی بوده خارج از علم حضرت علی (ع)؟ یا چیزی بوده که توصیف آن فقط از زبان نبی بر می آمده؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم جمع عددی باشد یعنی چون همه‌ی آن پنج تن مقدس جمع شدند 2- عظمت حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌اللّه‌علیها» در این است که با ملک مقرّب مثل جبرائیل می‌توانستند مرتبط باشند. حتی حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند بعد از رحلت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» با جبرائیل مراوده داشتند 3- جبرائیل در آن تقاضا طالب حضور در کنار اولیاء معصوم بود از آن جهت که آن‌ها مظاهر اسماء الهی هستند یعنی طالب مقام مظهریت در عالم کثرات بود 4- حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» از حضرت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌خواهند که حقیقت تفصیلی نظر به جایگاه عالی‌ترین انسان‌ها را تبیین کنند تا روشن شود چرا مسلمانان در محافل خود باید به آن پنج نور مقدس نظر داشته باشند. موفق باشید

11610
متن پرسش
با سلام: چرا در قرآن درآیه 5 سوره ی توبه دستور به قتل و خشونت شدید نسبت به مشرکان می دهد؟ آیا راه حل های جایگزین و بهتری برای برخورد با آن ها نمی باشد؟ و این در حالی است که اشاره ای هم به این که آنها آغاز کننده ی جنگی هم بودند نشده و برداشت بنده این بوده که بدون حتی وقوع جنگی این برخورد را باید با مشرکان پیش گرفت؟ به راه راست آمدن آنها به زور شمشیر چه سودی داره؟ و آیا این آیه با این آیه قرآن که می فرماید اکراهی در دین نیست تضادی ندارد؟ بنده حکمت های این آیات رو نمی تونم درک کنم و با توجه به جنبه های درخشان دیگر قرآن این مسئله و دیگر مسائل باعث رنجش خاطر و عدم اطمینان کافی به کتاب قرآن می شود . لطفا در مورد مسئله ی مطرح شده نظر خو دتون رو مطرح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند پس از آن‌که از طریق پیامبر خود با آن خُلق خوش محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» همه‌ی خوبی‌های اسلام را در معرض دید مشرکین قرار داد و به‌خوبی حق را برای آن‌ها روشن نمود آن‌ها را مخیّر کرد که یا در عرض چهارماه شهر مکه را ترک کنند، و یا آماده‌ی مبارزه باشند و این در حالی است که اگر هنوز شبهه و مسئله‌ای دارند و خواستند در مورد اسلام تحقیق کنند آن‌ها را پناه ده تا کلام الهی را بشنوند و سپس به محل خود برگردند تا خودشان انتخاب کنند (به آیه‌ی 6 سوره‌ی توبه رجوع شود). بنابراین خداوند نمی‌خواهد آن‌ها را مجبور کند که اسلام آورند، بلکه می‌خواهد محیطی را که مسلمانان باید به عنوان پایگاه اسلام به صحنه آورند از چنین افرادی که دشمن حق و حقیقت‌اند پاک گرداند و لذا در نهایت پس از آن‌همه اتمام حجت، چهار ماه به آن‌ها فرصت می‌دهد تا اسلام را انتخاب کنند، یا سرزمین مکه را که حرم الهی است ترک نمایند. موفق باشید

11606
متن پرسش
سلام استاد: شما راجع به رهبری بعد از آقا نگرانی ندارید؟ چون واقعا انگار تو کشور کسی نیست که در حد رهبری باشه؟ اگه تا زمان حیات حضرت آقا امام زمان ظهور نکنن واقعا تکلیف رهبری چی میشه؟ به هیچ کس از آقایان موجود نمیشه دل خوش کرد. شما چطور این قضیه رو واسه خودتون حل می کنید که اسباب نگرانی نباشه؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت در زمان حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به رهبری آینده در ما بود، ولی خدای حکیم در کنف خود آن کسی را که باید تربیت کند تربیت کرده بود و قلب‌ها را به طرف حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» راهنمایی کرد. اگر مردم کاری نکنند که خداوند ولیّ خود را از آن‌ها پنهان کند جایی برای نگرانی نیست. خداوند رهبر عزیز را تا انقلاب حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» محفوظ دارد. موفق باشید

11587
متن پرسش
با سلام: درباره جنگهای پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) کتابهای تحلیلی و قوی که بشود با مسائل روز تطبیق داد و عبرت گرفت بیان بفرمایید. سوال دوم: استاد الهی زاده که استاد تدبر در قرآن و سیره هستند رو چطور می دانید؟ و همچنین استفاده از درس ایشان را مطلوب می دانید؟ (ظاهرا از شاگردان مبرز آیت الله جوادی هستند) ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید در کنار کتاب «فروغ ابدیت»، مغازی واقدی هم خوب باشد. 2- بنده از ایشان اطلاع ندارم. موفق باشید

11584
متن پرسش
سلام استاد: در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه(س) نکته ای ذکر کردید در رابطه با سوالی که پیامبر مطرح کردند و هیچ کسی جواب نداد.حضرت علی از حضرت زهرا(س) پرسید و جواب را به پیامبر منتقل کرد. بعد از این جریان شما گفتید که یعنی حضرت علی (ع) هم وقتی نگاه به عالم غیب انداخت، اون سرّ و حقیقتی که پیامبر ازش حرف می زد را ندید ولی فاطمه زهرا (س) دیده بود. سوال بنده این است: 1- اگر حضرت علی(ع) مظهر عقل کل هستند و حضرت فاطمه(س) مظهر نفس کل، پس باید همه حقایق بطور مندمج در عقل کل باشد. پس چرا حضرت علی(ع) نتوانست آن حقیقت را مشاهده کند؟ آیا بخاطر این است که حضرت زهرا(س) بخاطر نفس کل بودن، همه حقایق مندمج را تفصیل می دهند و آن تفصیل دادن در جلوه ظاهری اینگونه تجلی کرده؟ 2- برای ما واضح است که مقامات اهل بیت(ع)، اکتسابی نبوده و از همان اول آنها دارای این مقامات بودند. پس چرا در جاهای مختلف می خوانیم که در معراج روح پیامبر(ص) عروج کرد؟ مگر قبل از معراج روح پیامبر(ص) در آن مقام ملکوتی نبود؟ آیا بیان قضیه معراج توسط پیامبر(ص) و اینگونه سوال پرسیدن از جبرائیل برای درک مردم عادی است؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به قاعده‌ی اجمال و تفصیل، جواب هر دو سؤال را درست تحلیل می‌کنید. آری حتی آن‌گاه که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از جبرائیل سؤال می‌پرسند، در واقع در آینه‌ی جبرائیل، حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از اجمال به تفصیل می‌آید. موفق باشید

11570
متن پرسش
نطر شما درباره کار کردن زنان در شغل برستاری چیست با توجه به اختلاط زن و مرد در بیمارستان و ارتباط با بیمار مرد و لباس خاص برستاری که حجاب آنچنان کاملی بنظر نمی رسد. با تشکر فراوان لطفا کامل و شفاف این مسایل را برای همه بیان کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زنان ما نباید از فعالیت‌های اجتماعی که مناسب شأن آن‌ها است میدان را خالی کنند. باید سعی کنند فضای عفاف و حجاب را در آن صحنه‌ها محفوظ دارند و به کارشان ادامه دهند. می‌دانید حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» چقدر خوشحال می‌شوند وقتی می‌بینند پرستاران با عفاف در حال خدمت به بیماران هستند؟ موفق باشید

11575
متن پرسش
با سلام و احترام: در مباحث معاد داشتیم که فردی که در دنیا بر خلاف تکوین خود که رو به خدا دارد عمل کند در آخرت نیز در مسیری خلاف لقای پروردگار خویش حرکت خواهد کرد و این موضوع که وی افق کمال خود و لقای پروردگارش را می بیند و از آن فاصله می گیرد در حالی که نمی‌خواهد، خود عذاب آن شخص است. آیا بر این اساس می‌توان گفت که جهنم از درون افراد شعله می‌گیرد و یک امر ذاتی مستقل نیست و در درون هر فرد است؟ اگر اینگونه است پس روایاتی که در مورد خطاب قرار گرفتن جهنمیان توسط جهنم ذکر شده یا روایتی که می‌فرماید اگر همه مردم بر ولایت حضرت علی(ع) اتفاق داشتند خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد چگونه توجیح می‌شود؟ و اگر اینگونه نیست آیا جهنم خود یک امر ذاتی است یا از عدم بهشت نشئت می‌گیرد، مانند تاریکی که از نبود نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهنم از درون انسان ظهور می‌کند ولی در نظام قیامت که ظرفیت ظهور بهشت را برای بهشتیان و جهنم را برای جهنمیان دارد. حال وقتی قیامت نظام و عالَمی است با آن ظرفیت، اگر همه بر ولایت علی«علیه‌السلام» بودند در آن نظام، جهنم ظهور نمی‌کند. از این جهت می‌توان گفت جهنم از عدم بهشت ظهور می‌کند. موفق باشید

11574
متن پرسش
با سلام: 1- می خواسنم ببینیم آیا بدن امام زمان (عج) طبق حرکت جوهری شدید شده و ایشان دارای بدن مثالی اند؟ 2- شما در کتاب مبانی معرفتی مهدویت فرموده اید: تنها راه انسان شدن رجوع به عین الانسان است. می خواستم ببینم جایگاه قرآن در انسان شدن ما چیست؟ 3- چطور قرآن ثقل اکبر است در حالی مقام معصومین صادره اول است و آنها هستن که اول ما خلق الله نوری.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید وقتی جایگاه وجودی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مقام واسطه‌ی فیض است، هر وقت اراده فرمودند برای خودشان بدن ایجاد می‌کنند 2- در آن کتاب عرض شده که قلب مبارک امامان معصوم«علیهم‌السلام» عین حقیقت قرآن است و عملاً با نظر به آن عزیزان می‌توان به طور حقیقی از قرآن استفاده کرد و انسان شد 3- حقیقت قرآن اصل همه‌ی انوار الهی است و عظمت ائمه«علیهم‌السلام» به جهت اُنس قلبی آن‌ها است با حقیقت قرآن و یا همان کتاب مکنون که فوق صادره‌ی اول است و مقام اسماء حسنای الهی است. همان‌طور که حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: «لَقَدْ تَجَلَّى‏ اللَّهُ‏ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنْ لَا يُبْصِرُون‏ » خداوند در کلام‌اش برای خلق‌اش تجلی کرده ولکن آن‌ها نمی‌بینند. ائمه«علیهم‌السلام» در قرآن خدا را ملاقات می‌کنند. موفق باشید

11573
متن پرسش
سلام: در مباحث معرفت نفس ذکر کردید شعر «ای غایب از این عالم ....» در وصف امام زمان (عج) سروده شده در حالی که در بیت آخر مولوی می فرماید: شمس الحق تبریزی در لخلخه آمیزی هم مشکی و هم عنبر از مات سلام الله سوال من اینه توصیفاتی که مولوی در شعر می کند کاملا بر وجود مبارک امام زمان مطابق است (مثل: ای غایب بس حاضر بر حال همه ناظر) اما به وضوح از شمس تبریزی نام می برد چگونه ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مولوی، شمس تبریزی را به عنوان یک نمادی از ولایت ولی اللّه می‌گیرد، به همین جهت کمالات ولیّ اللّه یعنی به قول خودش «امام منتظَر» را در امثال شمس می‌بیند ولی اوصاف امام منتظر را مدّ نظر دارد.  در وصف حضرت دارد: «آن دلي آور که قلب عالم است / جانِ جانِ جانِ جانِ آدم است» «از براي آن دلِ پر نور و بَر/ هست آن سلطان دل‌ها منتظَر» موفق باشید

11566
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: فیض و واسطه فیض بودن یعنی چه؟ فیض در مکتب اهل بیت (ع)با فیض در حکمت متعالیه چه تفاوتی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه حاصل تدبّر در فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. وقتی حضرت حق عین وجود و عین کمال و عین جُود بود، عین تجلی و فیضان است و اولین تجلی که کامل‌ترین تجلی است، واسطه‌ی فیض است. موفق باشید

11552
متن پرسش
سلام علیک استاد: نفس کل در عالم که مظهر انسان کامل زن می‌باشد به چه معناست؟ ثانیاً: با مطالعاتی که در زمینه‌ی مقامات معنوی فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) داشتیم گاهی دیدی که برخی از بزرگان اشاره به این دارند که مقام حضرتش بالاتر از ائمه‌ی دیگر(علیهم‌السلام)می‌باشد، و از طرفی هم در مباحث دیگری برخورد کردیم که نه ایشان هم دارای مقامی چون معصومین هستند و بالاتر نمی‌باشند، چه بسا که در مورد فضیلت ایشان نسبت به ائمه روایات هم بود. به نظر شما آیا درست است که ما بین این روایات را جمع کنیم و این‌گونه بگوییم که حضرت از آن‌جهت که مظهر نفس کل است و مظهر تمام فضایل است و نمایشگاه تام الهی و دارای مقام لوح محفوظ است؛ حجت‌الله علی‌الحجج است و از آن‌جهت که ایشان هم دارای مقام نورانیت است و تحت ولایت اللهی رسول خدا(صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله) است ذیل مقام عقل کل است و در مقام بقیه‌ی معصومین می‌باشند و بالاتر نیستند؟ ببخشید باعث اطاله‌ی وقت شریفتان شدیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه اگر کتاب «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» را با حوصله مطالعه فرمایید، نه‌تنها این نوع سؤالاتتان جواب داده می‌شود، حتی نکات ظریفی از مقام آن حضرت برای حضرتعالی شکوفا می‌گردد. موفق باشید

11549
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت بخیر. در مورد بحث عشق می شود منبع معرفی بفرمایید؟ کتاب شهید مطهری را خوانده ام ولی کافی نیست. کتابهایی که پیدا کرده ام «دفتر عقل آیت عشق» دکتر دینانی و «لذات فلسفه» ویل دورانت است چکار کنم؟ چند وقت پیش خواستگاری داشتم که به خاطر داشتن برخی کمالات به ایشان علاقه مند شدم آنقدر که تب می کردم بابت علاقه ام که دیر فراموش شد. ملامت زیادی را تحمل کردم ولی این علاقه مبدا تحولات بسیار زیادی در من شد و چیزهای که در کتابها خوانده بودم حالا می بینم البته آن بنده خدا رفتند ولی هنوز این تب کردن برایم سوال شده و این نیرویی که برخی استعدادهای مرا به طرز عجیبی شکوفا کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده پس از مدتی در مورد محبت و عشق به آن نتایجی رسیدم که در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نوشته‌ام و طی بیش از 70 جلسه شرح داده‌ام. «عشق» چیز عجیبی است خدا کند ما را در مسیر دوست‌داشتن حقیقی جلو ببرد تا نه بی‌عشق بمانیم و نه محبوب های غیر واقعی ما را به خود مشغول کنند. موفق باشید

11533
متن پرسش
با سلام: خواهشمندم کتابهایی در مورد تاریخ تشیع که جنبه تحلیلی نیز داشته باشد معرفی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «خلاصه‌ی الغدیر» که جناب آقای محمد حسن شفیعی زحمت ترجمه‌ی آن را کشیده‌اند، خوب کتابی است. از کتاب‌های «امام‌شناسی» آیت اللّه تهرانی نیز غافل نباشید. موفق باشید

11525
متن پرسش
سلام علیکم خدمت حضرت استاد: بنده قبول دارم که نورانیت، هر لحظه، برای انسان در انجام وظیفه مشخصش در آن زمان است، اما برایم سخت است که قبول کنم در ایامی که کسی محروم از نماز خواندن است، نورانیت او در عبودیتش و اطاعتش در عدم اقامه نماز و حتی قضا نکردن آن باشد. 1. اگر چنین چیزی هست پس چرا حضرت صدیقه طاهره، بتول نامیده شد؟ 2. اگر کسی در چنین ایامی دل تنگ نماز خواندن و حضور در مسجد شود و با مشغولیت به ذکر و... در اوقات نماز دل تنگی اش برطرف نگردد، چه باید بکند؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی زندگی بزرگان و سیره‌ی عملی آن‌ها، درآن موقعیت خوب است. نمی‌دانیم آیا بتول‌بودنِ حضرت زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به آن معنا است یا نه! موفق باشید

11519
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در جوابی که شما به سوال 11499 من جواب خودم را نگرفتم هر کتاب یا صوتی را هم مراجعه کردم این مبحث عصمت معصومین رو هر کسی تفسیر به رای می کند سخنرانی شما هم گوش دادم اما همچنان این موضوع برام مبهمه لطفا راهنمایی بفرمایید؟ خدا إن شاءالله شما را برای ما حفظ کند ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  بنده عرایضی در شرح آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب داشتم، امیدوارم اگر آن بحث را دنبال کنید جواب خود را بگیرید. موفق باشید

11522
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: در بحث با برخی دوستان در مورد اصل اسلام و اینکه اسلام دین رحمانیت است یا دین کشت و کشتار، پاسخی نتوانستم ارائه کنم. علت هم ضعف اطلاعات تاریخی در مورد جنگهای صدر اسلام بود. سوال اصلی که از بنده شد این بود که شمایی که ادعای حقوق بشر و انسانیت در اسلام می کنید چرا در زمان پیامبر (ص] وقتی به کشوری حمله میشد، سربازان اسلام مردم شهرها و روستاها را قتل و غارت می کردند و به زور آنها را به گرایش به اسلام فرا می خواندند و در صورت سر باز زدن آنها را از دم تیغ می گذرانیدند؟!؟ البته این دوستان بیشتر ملی گرا بوددند و بیشتر هدفشان از طرح این سوال مطرح کردن ایرانیت بدون اسلامیت بودند. در ضمن جسارتا اگر کتب تاریخی معتبری در این زمینه وجود دارد، لطف بفرمایید. ممنون از لطف شما. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هیچ کتاب تاریخی چنین چیزی نداریم که این افراد می‌فرمایند. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» موظف بودند پیام خدا را به مردم برسانند و در صورتی که حاکمان مانع می‌شدند با موانع مقابله می‌کردند، ولی هرگز نداریم اگر مردم آن دین را نمی‌پذیرفتند آن‌ها را به قتل می‌رساندند، بلکه باید جزیه می‌دادند زیرا دولت اسلامی برای نگه‌داری آن کشور هزینه می‌کرد و مسلمانان خمس و زکات می‌دادند و غیر مسلمانان جزیه. کتاب «الکامل» از ابن اثیر و یا کتاب «مروج الذهب» مسعودی و کتاب «تاریخ یعقوبی» همه این را تأیید می‌کنند. البته کار بعضی از حاکمان را نباید پای اسلام گذاشت. موفق باشید

11518
متن پرسش
باسمه تعالی. محضر استاد ارجمند سلام علیکم: آیا از فاطمیه اول تا فاطمیه دوم که بیست روز فاصله است از لحاظ اخلاقی لازم می باشد که احتیاط گردد و مراسم جشن و شادی مثل عروسی برگزار نگردد؟ از نظر فقه و شرع می گویند اشکالی ندارد اما بالاخره محب اهل بیت (ع) در این چند روزی که ایام سوگواری و غم و اندوه اهل بیت (ع) می باشد آیا اخلاقا نباید احترام نگه دارد و شادی مشروع خود را برای وقت دیگر بگذارد؟ آیا برگزاری مراسم عروسی در چنین ایامی ناخودآگاه آثار سوئی در زندگی نخواهد داشت (البته منظور شادی که شرعا حلال است نه اینکه مجلس گناه باشد) تشکر از حضرت عالی و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود ائمه«علیهم‌السلام» مایل نیستند ما زندگی خود را همراه با حزن شکل دهیم. زیرا بالاخره وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» یا در فاطمیه‌ی اول رحلت فرمودند و یا در فاطمیه‌ی دوم، بنابراین معنا ندارد بین این دو زمان ما عزادار باشیم. از طرفی عرض کردم افراد موثق فرموده بودند بیت حضرت آقا هم از شب چهارشنبه یعنی چهارم فروردین جلسه‌ی سوگواری بیت را شروع می‌کنند تا مردم به دید و بازدید عید هم برسند. موفق باشید

نمایش چاپی