بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13999
متن پرسش
سلام علیکم: 1. اگر کافر بمیرد و بعد از مرگ فرزندش مومن باشد و برای او دعا کند تکلیف کافر چیست؟ 2. اگر بشود سر دو انسان را با هم جابجا کرد و زنده بمانند تکلیف نفس چیست؟ با بدنش هست یا با سر؟ 3. در مورد مقام امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) سوال می کنند که آیا مقامشان در مقام عقل در یک حد می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ ملاک، نیت افراد است؛ اگر کافری نیتِ داشتن فرزند مومن نکرده‌است، هیچ بهره‌ای از او نخواهد برد. 2ـ نفس انسانی هر بدنی را که بدنِ خود دانست، انتخاب می‌کند و تدبیر می‌نماید ولی از آن‌جایی که بسیاری از اراده‌های نفس موجب ساختن کلیّت بدن می‌شود، بعید است در چنین حالتی نفس، بدنی را انتخاب کند؛ ‌منصرف می‌شود و به عالم خود بر می‌گردد. 3ـ فدای حضرت عباس بشوم که چنین با بصیرت فهمید در ذیل حرکت تاریخی که حضرت سید‌ الشهداء فتح می‌کند، می تواند خود و برادرانش را به عالی‌ترین شکل معنی ‌کند؛ بنابراین،‌ هرگز تصور نکن که صاحب یک مقام با تابع آن مقام در یک حد باشند. موفق باشید

13987
متن پرسش
سلام و ارادت استادگرامی: اهلبیت (ع) هنگام تولد معصوم بوده اند و علم لدنی داشته اند. معلوم است چنین ویژگی در هر انسانی باشد گناه نمی کند. پس چطوری الگو هستند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» ذیل صفحه‌ی 108 دنبال بفرمایید. در رابطه با اعتقاد به وجود انسان‌هايي که خداوند به نحوه‌ي خاصي برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است. شيطان مي‌داند كه از بين بنـدگان خدا فقـط يك گروه هستنـد كه هيچ ابزار و امكاني براي گمراهي آن‌ها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعين، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[1] به عزت تو همه را گمراه مي‌كنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آن‌هايي هستند که خداوند در آن‌ها تصرف خاصي دارد و هيچ‌كس در آن‌ها سهمي ندارد تا شيطان بتواند در آن‌ها تصرف کند. اگر به معني «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَص‌بودن غير «مخلِص»بودن است. همّت براي خوب‌شدن مربوط به مخلِصين است و نه براي مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگاني هستند كه خداوند براي خود خالص كرده و هيچ‌كس در آن‌ها سهمي ندارد، بلكه آن‌ها به دليل مخلَص‌بودنشان آينه‌ي خواست و رضايت خدايند و هركس خواست و رضايت خدا را جلب کند، بايد حركات و افكار و عقايد آن‌ها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يک مقام اكتسابي نخواهد بود، بلكه موهبتي است، هرچند آن‌ها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبي مشكل‌ترين كار ممكن براي بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است که يك لغزش نبايد از آن‌ها سر بزند. در همين رابطه است که عارفان گفته‌اند: «محنت قرب ز بُعد افزون است / جگر از محنت قربم، خون است». حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون مي‌کند که با يک خطا از آن مقام سقوط مي‌نمايد. موفق باشید

 

 


[1] - سوره‌ي صاد، آيات 82 و 83.

13979
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید به محضر استاد محترم: استاد من آشنایی دارم که اهل زاهدانه و سنی مذهب است شبهات زیادی براش مطرح شده و دید مثبی هم به شیعه دارد اما نمی دانم چطور بهش کمک کنم تا جواب درست سوال هایش را بیابد خودش هم راغب است که حقیقت را بفهمد شما می توانید راه حلی را پیش روی ما بگذارید؟ از مساعدت شما خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به جواب سؤال 13978 کتاب «آن‌گاه هدایت شدم» در ابتدای کار می‌تواند طرف مقابل را متذکر شود. موفق باشید

13978
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت محضر استاد محترم: ما می خواهیم گروهی تشکیل دهیم و با هم یک سیر مطالعاتی منظم درباره حقانیت دین شیعه یا سنی برنامه ریزی کنیم اما نمی دانیم چطوری شروع کنیم؟ چه کتابهایی را در اولویت قرار دهیم؟ و چه بخوانیم؟ از شما خواشمندم که جهت این کار به ما کمک کنید چرا که مدتهاست من این نیاز را در خود احساس می کنم. از مساعدت شما خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر ابتدا کتاب «بصیرت حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» را مطالعه کنید و بعد به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بپردازید؛ و در نهایت به «الغدیر» رجوع کنید؛ بهره‌ی خوبی خواهید گرفت. جناب آقای محمد حسن شفیعی شاهرودی ترجمه و تلخیص خوبی از «الغدیر» کرده‌اند. در ضمن کتاب «آن‌گاه هدایت شدم» از جناب آقای تیجانی به عنوان مقدمه نکات خوبی دارد. موفق باشید

13971
متن پرسش
سلام: حضرت آقا در مورد راهپیمایی کربلا صحبت فرمودند. بعد این شعر را خواندند: گرچه دوریم، به یاد تو سخن می گوییم / بعد منزل نبود در سفر روحانی معنی این چیست؟ احساس می کنم آقا یک حرف بزرگی می خواهند بگویند، ولی نمی دانم چه... راهنمایی ام کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دل کسی در صحنه‌ای از صحنه‌های عالَم وجود حاضر باشد همه‌ی حقیقت او در آن صحنه حاضر است و از بهره‌های معنوی خاص آن صحنه برخوردار می‌شود به همان معنایی که گفته شده: «گردر یمنی چو با منی پیش منی/ گرپیش منی چو بی منی در یمنی». موفق باشید

13962
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر می شود در مورد انگشتر حضرت سلیمان نبی که اکنون بدست حضرت ولی عصر است و باعث حکومت او بر جنیان می شد و در آخرالزمان بین مومن و کافر نشانه ایجاد کرده و جدایی می اندازد توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی از آن نمی‌دانم. موفق باشید

13960
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا اول متن زیر را مطالعه کنید سپس بنده سوال خود را در انتهای متن از شما می پرسم: بر همۀ ما فرض است که خود را خدمتگزار حجّت خدا در زمين، حضرت بقية¬الله بدانيم و براي او کار کنيم. اين والاترين طريق خدمتگزاري به دستگاه خداوند است. اما تذکّر به اين نکته لازم است که در اين راه، هرگونه مني و مايي، نفساني و شيطاني است. گروه به راه انداختن، رأيت بلند کردن، حضرت را مال خود و متعلّق به خود و در فکر فرقۀ خود و نامهربان ديدن با ديگران، مدّعي ارتباط خاص با حضرت شدن و خود را محل عنايت ايشان دانستن، بانگ برداشتن به اينکه حضرت ما را قبول دارد و از اين قبيل کارها، همه و همه، کارهايي بچه‌گانه است، فريب دادن جوان‌ها (که به تعبير روايات يتيم‌اند، چون پدرشان امام زمان در غيبت است) و بازي کردن با مردم درست نيست. به‌طورکلي، دسته و گروه به راه انداختن و مردم را به آن دعوت کردن، مصداق اين آيه است: « فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» (حقيقت را ميان خود تکه‌تکه کردند و هر گروهي به آن چيزي خشنود است که اعتقاد اوست). گروه گرايي و تشکيلات، با مقصد دين منافات دارد که رها کردن انسان‌ها از حدود و قيودِ بشرساخت (ساخت بشر) است. جمع شدن عدّه اي آدم ناقص دور هم، مقدمۀ شکل گيري خودخواهي جمعي است و نتيجه‌اش مسخ تدريجي اعضاء است که در آخر، به از دست دادن قدرت نقّادي و انصاف منجر مي شود. داشتن احساس بر حق بودن و افراط در آن، اساس اخلاق تشکيلاتي است. ازاين‌رو، اسارت در دام غير معصوم پيش مي‌آيد که به شکل خزنده و تدريجي، به شرک در ولايت معصوم ختم مي شود: « اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّه» (بزرگان و رؤساي خود را بجاي خدا پرستيدند). همچنين هر تشکيلاتي براي بقا ناچار است که روي اختلافاتش با ديگران تأکيد کند و اين، موجب تفرّق و کثرت گرايي بيش از پيش ميان جمعيت مسلمانان، بلکه مؤمنان مي‌شود و فاصله گرفتن از کلمه سواء را موجب مي‌شود که قرآن به آن دعوت کرده و حتي يهود و نصارا را به آن فراخوانده است و با روح دين ناسازگار است: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (بگو اي اهل کتاب، به سوي کلمه اي بياييد که ميان ما و شما مشترک است و آن اينکه جز خدا را نپرستيم و برايش شريک قرار ندهيم و بعضي از ما بعضي را ارباب نگيرد. پس اگر نپذيرفتند، بگوييد شاهد باشيد که ما تسليم اين امر هستيم. علامه طباطبايي اين آيه را خلاصه تعاليم قرآن مي‌دانستند). و اين تشکيلات بعضاً باعث مي‌شود که در اثر استحالۀ تشکيلاتي، خير مطلق به شر مطلق تبديل شود؛ مسئله‌اي که فهم آن علم و فضل چنداني لازم ندارد و کمي فراست و شعور مي خواهد. معرفت ساده و بسيط فطري در پيچ و خم تشکيلات، به ايدئولوژي پيچيده اي تبديل مي شود که معمولاً، براي حفظ آن بايد از نقّادان و در نتيجه، از بدنۀ جامعه آن را مخفي کرد و نوآموزانِ تشکيلات را نيز اندک اندک و قطره قطره با آن آشنا کرد تا در گذر زمان روحشان رنگ بگيرد و فکرشان خاموش شود و قدرت مخالفت پيدا نکنند. از آفات ديگر تشکيلات ديني تبديل معرفت عمل گرا به انديشه اي کلامي و نظري است که منبعث از فقدان آشنايي فريفتگان تشکيلات با نمونه ها و الگوهاي عملي تربيت ديني است. در تشکيلات، نظام ارزشي، تقوا و علم ملاک نيست، بلکه خدمت بيشتر به تشکيلات ملاک است. علت جذب افراد به تشکيلات نيافتن مبنا و روشي جامع براي زندگي، به علاوۀ نياز عاطفي به گروه مرجع براي تأييدطلبي و احراز هويت است که علت اولي، جهل به قرآن و علت دومي، نقص در توحيد است. و آنچه به اين هر دو دامن مي زند، بي ارتباطي با اولياي خداست. اصولاً، اگر کسي به صاحب نَفَسي دست يابد، مفتون بساط گروه‌ها، احزاب و دسته‌ها نمي شود تا به‌جاي صرف زندگي اش در سلوک الهي، آن‌ را در راه خدمت به منافع تشکيلات يا دنياي رؤساي آن صرف کند و زمان کسب علم و فضيلت را به دنبال نخودسياه و در پي کسب آفرين و تشويق آنان تباه کند. خلاصۀ کلام: از اين آفات رستن، معمولاً غير ممکن است و ثمرۀ آن انسان‌هايي است کوچک، تعالي‌نيافته و خردشده در پس افکار مرجع فکري. بنابراين، بايد مراقب بود که علوم الهي را وسيلۀ مني و مايي قرار نداد و خود و بندگان خدا را معطّل نکرد. به نظر شما این یک آسیب شناسی واقع بینانه از کار تشکیلاتی نیست؟ اصلا جایگاه عرفان در ساخت تمدن اسلامی کجاست؟ اصلا چطور میشه توحید رو در تشکیلان بصورت جزئی وارد کرد؟ اصلا در تشکیلات بدون داشتن مومن و ولی خدایی میشه به سمت توحید رفت؟ جایگاه مسلک عرفانی به عنوان گفتمان غالب در تشکیلاتی به وسعت یک تمدن اسلامی کجاست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است و این یکی از آفات تشکل ها است ولی این ربطی به تمدن اسلامی ندارد که می‌خواهد جامعه‌ای ایجاد کند تا حکم خدا در مناسبات فردی و اجتماعی جاری باشد و عرفان نیز چیزی جز توحید عمیق نیست همان توحیدی که علی«علیه‌السلام» در نهج‌البلاغه متذکر آن هستند و برای جامعه‌ی اسلامی مفید است. موفق باشید

13959
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اينكه فرموديد منظور از قبر در روايات همان برزخ است، آيا گذاشتن تربت امام حسين عليه السلام در قبر براي ميت فايده اي دارد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا نظر مبارک حضرت به محل دفن‌شان نیز می‌باشد و لذا آن تربت در شرایط خاصی قرار خواهد داشت. موفق باشید

13953
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: مدتی است بعضی از جوانان وقتی صحبت از مشکلات کشور می شود فوری عملکرد رهبری معظم را نقد می کنند و وقتی هم به ایشان تذکر داده می شود می گویند در حکومت اسلامی می شود مسولین را نقد کرد به این عنوان که معصوم نیستد و ممکن است اشتباهاتی داشته باشند یعنی در واقع از مطلب حقی باطلی را انجام می دهند. جواب این دسته را چگوثه بدهیم که کامل و جامع باشد؟ ممنون از راهنماییتان، خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جامعه‌ای که علی«علیه‌السلام» حکومت می‌کردند مشکلات نبود؟ آیا باید آن مشکلات را به پای مدیریت معصومانه‌ی علی«علیه‌السلام» بگذاریم؟ یا پای مردمی که مقید به رعایت رهنمودهای آن حضرت نبودند؟! آری! رهبری معصوم نیستند، ولی ملاک تشخیص حق از باطل در کارهای ایشان باید بر اساس قرآن و عترت باشد، نه بر اساس ضعف‌های عده‌ای که رعایت حقوق بقیه را نمی‌کنند. موفق باشید

13952
متن پرسش
با سلام و ارادت: استاد فرزانه آیا مقام و توحید اهلبیت (ع) به تدریج کامل می شود یا در روز تولد کامل بوده است؟ آیا علم و عصمت و توحید اهلبیت (ع) در روز تولد با روز وفات تفاوت داشته؟ آیا اهلبیت (ع) با تلاششان روز به روز توحیدشان را کامل می کرده اند؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام عصمت را به اهل‌البیت می‌دهند و آن عزیزان با عبادات آن را حفظ می‌کنند به این معنا که عبادات ائمه علیهم السلام برای دفع است. در این مورد می‌توانید به بحث «عصمت» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. موفق باشید

13945
متن پرسش

سلام استاد: نظرتون را راجع به متن زیر بفرمایید: «اربعین امری فراتر از عادات» بسم تعالی: نمی دانم باید اسم این «رازگونه‌ی تاریخ» را چه بگذارم او که نه می‌شود دانستش، نه می‌شود نوشتش، نه می‌توان خواندش، و هزاران نه‌ی دیگر... فقط می‌دانم که باید در حیرت زده‌گی، گیجی و سر درگمی نظاره‌گرش بود؛ انگار باید در او قرار گرفت و در حضور پر معنای او غایب شد به مانند قطره در میان دریا. اصلاً مگر می‌شود از «سر»، جز به اشاره سخن گفت تا وجهی از وجوهش را در هر دوره ظهوری باشد؟!! چه خوش گفت شاعر که: «حقیقت را به هر دوری ظهوری ست» آری این حقیقتِ بی‌منتها را نه می‌شود و نه ظرفش هست که یک‌جا ویک‌باره به نظاره نشست. حقیقت عاشورا به مانند خورشیدی‌ست که تابِ ماندن به پیش او را کسی ندارد، آنقدر شدید است که هرکس بخواهد به آن نزدیک شود هلاک خواهد شد، حال چه در لباس حق باشد، چه در لباس طاغوت. چرا که عاشورا محل ابراز حضور و وجود نیست، روز عاشورا محل «مستهلک‌شدن» است محل «فنا و نابودی هر غیری» است با این تفاوت که عده‌ای حسینی شوند، عده‌ای یزیدی. آنقدر حرارت عاشورا شدت دارد که کسی نمی‌تواند با «منِ‌» خود که چیزی جز «وَهم» نیست در آن قرار گیرد. توانِ دیدن، فهمیدن و درک عاشورا برای کسی نیست بل باید آن را در جلوه‌ی رقیق‌شده‌اش، به نظاره نشست. «اربعین» همان تجلی‌گاه، محل و مشهد عاشوراست. اگر کسی بخواهد واقعیت عاشورا و حسین«علیه‌السلام» را در متن و جای‌جای تاریخ ببیند، باید اربعین را به تماشا نشیند و «کل یوم عاشورا» را کجا می‌شود تاویل و تعبیر و تفسیر کرد؛ إلاّ با اربعین؟!! آری اربعین داستان‌ها، رازها و نگفته‌ها در سینه دارد که گاه‌گاهی بنا به کاسه‌ی ما بی‌ظرف‌ها «سرّی» از آن رازِ بی‌منتها را برایمان فاش می‌کند و ما را به حیرت و سکوت وامی‌دارد. «اربعین» آمده بشریت را به سمت و سوی «امت واحده‌ی» محمدی، اشارت و بشارت دهد. «اربعین» این بارانِ کثیرِ محبت آمده تا رودهای جاری حیات را به دریاهای خروشان فطرت، و این دریاها را به اقیانوس بی‌نهایتی به نام «اباعبدالله» منتهی کند. آری اباعبدالله«علیه‌السلام» همان کلمه‌ی واحدی ست که با «اربعین» به تاریخ آمده تا آدمی را به «بندگی‌اش» یعنی همان اصل فراموش‌شده‌ی بشر برگرداند. عالمی که امروز در آن قرار داریم عالمِ کثرات و اراده‌های معطوف به نفسانیت بشر است که طلب قدرت و طاغوتی‌گری دارد. بشرِ امروز حرف از مرگِ خدا می‌زند و حیات خدا را در گذشته جا گذاشته، به نحوی که گویی عالم امروز مطلقاً تهی از خداست، و تنها به فرهنگ انتزاعی و حصولیِ نگاه به معبود اکتفا کرده و به تبع این نگاه، می‌خواهد حسین«علیه‌السلام» را هم در حدود 1400پیش دفن کند و تنها بر سر قبرش فاتحه‌ای بخواند. اما «عاشورا» در لباس «اربعین» همان خون حیات‌بخش در رگه‌های طول تاریخ است. «اربعین» کلمه‌ی «اُنسی» است که با زینب«سلام‌الله‌علیها» به صحنه آمد و فراهم‌کردنِ اُنس، کارِ مادر است و این زینب است که مادرانه آمده تا همه را به خانه‌ی اُنسِ انسانیت دعوت کند، انس یعنی یگانگی بشر، فراتر از هر مذهب و ایدئولوژی و جریان و فانی‌شدن ذیل محبت و «امر ولایت». امروزه بشر بی‌سرپناه و یتیم شده است و نیاز به تکیه‌گاهی حقیقی دارد، و این زینب است که مادرانه برای فرزند بی‌پناهش آغوش گشوده و تکیه‌گاهی برای آرامشش شده. امروز آدمی آنقدر دچار پوچی و قهرِ طاغوت نفسانی شده که دیگر یأس، سر و پایش را گرفته و انگار نمی‌خواهد و نمی‌تواند در دل این زشتی‌ها هیچ زیبایی را ببیند و زینب آمده تا با «صبر مادرانه» «ما رأیت إلاّ جمیلا» را ذره‌ذره حتی در غل و زنجیرِ طاغوت یزیدی هم که باشی یادت بدهد و همان طور که او، اسارت را در غل و زنجیر کرد؛ آمده تا بشر را فرا تر از «اسارت عادات» امروز بشر سیر دهد و متذکر «اذانِ» هستی که شهادت به «لا اله الا الله» است بشود تا بتوانیم آن به آن از «لا اله» که نفی هر خدایی ا‌ست با «إلا» سیر کنیم و تمام هیمنه‌ی کاخ یزیدی را برسرش فرو بریزیم و به «الله» برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعبیر بسیار زیبایی است آن‌جا که می‌فرمایید: «اربعین» محلِ ظهور کلمه‌ی اُنس است که از طریق زینب کبری«سلام‌اللّه‌علیها» با روحِ مادرانه به بشریت رسید؛ و از این جهت است که قلب‌ها آرام‌آرام می‌توانند لطائف آن عشق فوق‌العاده را احساس کنند. زیرا عشقی که در کربلا ظهور کرد، حقیقتاً توصیف‌ناپذیر است به همان معنایی که آن مرد عارف فرمود: «هرچه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل باشم از آن. گرچه تفسیر زبان روشن‌گراست / لیک عشق بی‌زبان روشن‌ترست. چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت / چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت. عقل در شرحش چو خر در گل بخفت / شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت». آری! تنها کسی چون زینب«سلام‌اللّه‌علیها» می‌تواند آن عشق را به ظهور آورد که خودْ ذوب‌شده‌ی آن عشق باشد. از این جهت باید گفت: زینب«سلام‌اللّه‌علیها» واسطه‌ی فیض است تا عشق الهی حسین«علیه‌السلام» به خدا را به بشر ارزانی دارد. اگر تا قیام قیامت بشر نمی‌تواند بفهمد چه نسبتی بین حسین«صلوات‌اللّه‌علیه» و خدا بود، به امید روزی هستیم که به نور زینبی در این اربعین‌های متوالی پیام عشق حسینی را از آینه‌ی زینبی احساس کنیم. موفق باشید

13913
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد گرامی با توجه به توصیه های اکید حضرتعالی جهت شرکت در مراسم اربعین برای اینجانب و دوستانمان به دلایلی از جمله نداشتن پاسپورد و ویزا و... امکان خروج از کشور را نداریم و احتمال اینکه مانند سال گذشته مرز ها باز گردد ضعیف است. سوال ما از محضرتان این می باشد که آیا با این احتمال ضعیف هم به سمت مرز برویم یا خیر؟ نظر حضرتعالی برای ما حجت است. اگر نتوانستیم برویم هزینه اش را چه کار کنیم که در این اقدام سهیم باشیم. پول هایمان را بدهیم برای کار های فرهنگی یا برویم زیارت امام رضا علیه السلام یا بدهیم فقرا ... تکلیف چیست؟ وضعیت روحی مناسب برای انجام همه کارهای ذکر گردیده وجود دارد اما دل های ما منتظر نظر حضرتعالی گردیده اند و نظر شما برای ما تکلیف است. در پایان توفیقات روز افزون حضرتعالی را از خداوند متعال مسئلت می کنم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر پاسپورت و ویزا ندارید، به مرز تشریف نبرید و اگر امکان زیارت حضرت به طور مستقیم در روز اربعین برایتان فراهم نشد در روز اربعین قبل از ظهر در جایی خلوت به طرف حرم مبارک حضرت قرار بگیرید و زیارت اربعین آن حضرت را بخوانید. موفق باشید

13902
متن پرسش
سلام و درود: استاد گرانقدر از بین کتابهایتان کدام کتاب اخلاقی است؟ لطفا چند کتاب اخلاقی معرفی فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» 2- کتاب «جامع السعادات» مرحوم نراقی که تحت عنوان «علم اخلاق» توسط مرحوم استاد مجتبوی ترجمه شده است. موفق باشید

13892
متن پرسش
در مورد حرکت جوهری می دانیم که حرکتی هست که در جوهر جسم به صورت اشتدادی و تکاملی هست.. آیا میتونیم بر این اساس این طور بگیم که این حرکت جوهری به تدریج موجب قدرت عقلانی انسان در دوره های زمانی بعد از خلقت انسان میشه و تکامل عقلی زیر سر حرکت جوهری هست و اگر در زمان ظهور عقول مردم کامل شده قابل توجیه با حرکت جوهری باشه؟ و آیا میتونیم بر اساس حرکت در جوهر قائل به تکامل انواع بشیم؟ که البته با توجه به بحث وحدت صنع این نوع از تکامل به تدریج و مطابق قوانین ماده صورت میگیره؟ به این معنا که یکی از لوازم این بحث قدرت عقلانی و جسمانی مردم در زمان ظهور باشه؟ یا در روایات می بینیم که ائمه دارای سایه نیستند قابل توجیه با این مسئله باشه که در اثر حرکت جوهری اولیا به نوعی لطافت در جسم رسیدن که البته عامل سرعت بخشیدن و جهت دهی به حرکت در جوهر ریاضت های شرعیه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید حرکت جوهری تنها در عالم ماده معنا دارد و تکامل عقلی مربوط به سلوک نفس ناطقه است در صورتی‌که حجاب‌های بین خود و عالم را برطرف کنیم به همین جهت می‌بینید در عین این‌که همه‌ی انسان‌ها مشمول حرکت جوهری از نظر ابعاد مادی هستند، تکامل عقلی پیدا نمی‌کنند 2- حرکت جوهری وقتی مربوط به ذات عالم ماده بود دیگر برای قسمت خاصی از عالم مثل انواع موجودات زنده کمالی را در بر ندارد. تکامل انواع بر فرض صحت که بسیار بعید است، مربوط به تجلیات صوَر مختلف است در زمینه‌ی مادی مستعد 3- در زمان ظهور نیز با رفع حجب، کمالات خاصی به عالم می‌رسد در حالی‌که حرکت جوهری عالم ماده تا آخر با هویت مادی عالم ادامه دارد نه آن‌که مثلاً اگر پنجاه در صد قوه‌های عالم تبایل به فعل شد عالم ماده پنجاه درصد از هویت مادی خارج شود. موفق باشید

13885
متن پرسش
با عرض سلام: سوالی که در خصوص اتحاد شخص پیامبر (ص) با صادر اول در قوس صعود پرسیده شده و شما پاسخ آیه الله جوادی را تایید کردید به این دلیل هست که شخص پیامبر هم با ورود به دنیا تشخص پیدا کردند و قبل از آن در قوس نزول تعین نداشته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» و عین ثابته‌ی انسان کامل مرز بین امکان و وجوب است و خلیفه‌ی اسمِ جامع اللّه می‌باشد و از این جهت در همه‌ی عوالم حاضر است و نمی توان آن را محدود به قوس نزول یا صعود کرد. با ظهور حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در عالَم شهود آن حقیقت تعییّن پیدا می‌کند. موفق باشید

13880
متن پرسش
سلام: استاد بنده چندین بار از آقای صمدی در شرح دفتر دل و شرح مناجات شعبانیه و شرح منظومه و دروس معرفت نفس و از آقای جوادی آملی و رمضانی شنیدم و خوندم که شخص محمد بن عبداله در قوس صعود با صادر اول اتحاد وجودی پیدا می کنند و پیامبر ما با اتحاد با اون مقام ساری در کل هستی میشن... از طرفی این ماجرا در قوس صعود هست... و در سیر عروجی ایشونه حتی آقای جوادی میگن که به هیچ عنوان شخص رسول الله صادر اول و اولین مخلوق نیست مگر به لحاظ اینکه چون ایشون به اتحاد تام با اون حقیقت در سیر عروجی خودشون رسیدن ما صادر اول رو حقیقت محمدیه گفتیم... اما شما و برخی از اهل علم موضوع رو طور دیگه ای عنوان کردید و برداشت من عینیت این دو بوده از برخی فرمایشات. بالاخره موضوع چیه خیلی درگیرشم استاد به خصوص اینکه هنوز وارد سیر مطالعات عرفانی نشدم و جسته و گریخته در سیر مطالعات فلسفی که با صوت تدریس آقای صمدی دارم به این موضوع برخوردم و مقالاتی که توی نت از برخی بزرگان دیدم...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه حرف خوبی آیت‌الله جوادی زده‌اند؛ بسیاری مباحث را با نکته‌ ای که ایشان می‌فرمایند می‌توان تطبیق داد. موفق باشید

13878
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد! می بخشید استاد امسال در مراسم شیر خوارگان که جمعه اول محرم بر گذار می شود شرکت کردم در آنجا گهواره هایی به عنوان نمادی از گهواره علی اصغر گذاشته بودند شنیدم بعضی از خانم ها به عنوان تبرک دست به این گهواره ها می کشیدند وقتی اعتراض کردم یکی از ائمه جمعه فرموده بودند که اشکال ندارد و نباید خیلی مقابل اعتقادات مردم ایستاد اما به نظر من ما باید مردم را از این سطح بیرون بیاوریم و آنها رشد دهیم اصلا مگر به پا کردن خیمه عزا هر سال برای امام حسین علیه السلام به این منظور نیست که معرفت مردم بالا برود و آنها در مسائل معنوی رشد کنند پس نباید این جلسات منجر به رشد دادن خرافات آنها شود. خواستم بدانم نظر شما در این باره چیست و اگر اشتباه است چگونه جلوی آن را بگیریم؟ مسأله دیگر اینکه لباس هایی به عنوان لباس برای شیر خوارگان تهیه شده که بعضی افراد آنها را به عنوان گرفتن حاجت به خانه می برند تا سال آینده اگر حاجتشان برآورده شد با مقداری پول یا لباسی دیگر می آورند این هم درست است؟ دیگر آنکه خانم ها وقتی می آیند یک چیز متبرک می خواهند مسوولان می گفتند پارچه ای را که با ضریح ابا عبدالله متبرک شده بیاوریم و به آنها بدهیم، نظرتان را در این مورد بفرمایید؟ من گفتم این همایش هم مثله بقیه روضه ها ست و فرقی ندارد نباید امامزاده درست کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خرافات؟! این کارها در جای خود یک نوع عقلانیت است که متوجه‌ کیفیاتی می‌باشد که در عالم هستی وجود دارد. مگر شما ضریح مقدّس اولیاء الهی را به صرف انتساب به آن بزرگان نمی‌بوسید و راه نظر به انوار امام برایتان گشوده می‌شود؟ این‌ها اعتقادات درستی است با عقلی ماوراء عقل کمّیت گرا. موفق باشید

13874
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد زحمت کش: سوال اول: روایت داریم که بهشت زیر پای مادران هست اون مادری که رعایت دستورات خدا را انجام نمی دهند شامل حالشون نمیشه چرا به صورت مطلق گفته؟ یا منظور به همه ی مادر؟ سوال دوم: وقتی امام زمان عجل الله ظهور کردن همه چیز به عدالت و خوبی سپری می شود یعنی زمینه ی گناه وجود ندارد کارها براساس خوبی و خوشی هست شرایط که خوبه؟ ارزش کار خوب و ثواب آن چگونه هست؟ و دوره ی قبل از ظهور سختره ثواب کارها بیشتره؟ شیطان حضور داره؟ سوال سوم: اگر بچه ای دوران کودکی از دست خانواده کتک زیاد می خورد و حرف زشت می شنید زمانی که خودش هم تشکیل خانواده میده همون برخورد را ناخودآگاه داره و هر چه تلاش میکنه نمیتونه کتک زدن و حرف زشت را نسبت به خانواده کنترل کنه چه پیشنهادی میدین؟ خیلی هم تلاش و توسل میکنه ولی فایدهای نداره. تشکر که برامون وقت میذارین. التماس دعا اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ به صرف این‌که خداوند روحیه‌ی مادر بودن را در صاحب فرزندی ایجاد کرد، نوری به او خواهد داد که آن نور فرزند را تا بهشت جلو می‌برد. 2ـ در زمان ظهور مولایمان شرایط خوب شدن بیشتر فراهم است ولی مسئولیت‌ها در آن نظام بیشتر است و به همین جهت ثواب آن دو چندان است مثل عبور از چراغ خطر در نظام جمهوری اسلامی که نه تنها خلاف قانون است بلکه گناه محسوب می‌شود و همین محدودیت چنان‌چه رعایت شود ثواب جدای از خلاف نکردن برای او به شمار می‌آید. 3ـ وقتی انسان آرام آرام خود را کنترل کرد و از عادات خلاف عقل و اخلاق فاصله گرفت، بهره‌های غیر قابل تصوری برایش محقق می‌شود. موفق باشید

13872
متن پرسش
سلام علیکم استاد خسته نباشید: استاد می خواستم ببینم شما اطلاعی از شخصیت آقا فخر تهرانی دارید؟ عده ای در قم هستند که متاثر از شخصیت ایشان هستند و دارند سلوک می کنند و خیلی سلوک ایشان را در نظر دارند هر غذایی را نمی خورند مقید هستند باید غذا از اجناس پاک منظور دیگری از پاک می دانند که بدانند این غذا از چه کسی رسیده تهیه شده آن شخص چقدر مقید به آداب بوده گوشت را از هر کسی نمی گیرند مقیدند که گوشت را باید از اهلش گرفت و .... موارد مختلفی از این قبیل. حتی می گویند آقا فخر تهران را رها کردند و به قم آمدند و و قتی از ایشان پرسیدند چرا آمدید گفتند بخاطر اینکه آب فاضلاب ها به آب رودخانه ها راه پیدا کرده و دیگر تهران جای زندگی نیست. حال می خواستم ببینم این نحوه سلوک در این زمانه و با این حجاب های ضخیم و عمیق واقعا چگونه؟ در ضمن استاد واقعا این همه شخصیت و انسان دارد در این جا زندگی می کند چگونه برای مردم امان پذیر است اینگونه زندگی را پیش ببرند و یا آیا اصلا مشکلات سلوک ما این هاست؟ اگرچه ما می‌بینیم در تاریخ کنونی خود باید با شخصیتی جامع همچو امام از حجاب های مختلف اجتماعی شخضیتی و .... بگذریم و عبور کنیم و نظر به حق داشته باشیم ولی می خواستم پیرامون سلوک اینچنینی آقا فخر شما هم تفصیلی بدهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمی‌شناسم ولی نکته‌ی آخری که می‌فرمایید حرف درستی‌ است. در متن انقلاب اسلامی بسیاری از این نوع ضعف‌ها بی اثر می‌شود به همان معنایی که در روایت داریم ««حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه‏ اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى‏رساند و دشمنى على سيئه‏ اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد؛ به این معنی که وقتی مسیر انسان در کلّیت درست باشد، ضعف‌های جزئی مانع سیر انسان نمی‌گردد. موفق باشید

 


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

13840
متن پرسش

سلام: لطفا در چند سطر عظمت پیاده روی اربعین را بیان بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی در قسمت صفحه‌ی اول سایت قرار گرفته. موفق باشید

13832
متن پرسش
سلام: از زمانی که به من ظلمی شد که توان گرفتن حقم را نداشتم و دعای که اجابت نشده رغبتی به دعا ندارم، رغبتی به خوب بودن ندارم لطفا راه کار ارائه بفرماید اینطور پیش برم از دین برمی گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ظلمی که یزید به امام کرد از ظلمی که به شما شد، بیشتر بود. ولی امام متوجه بودند خداوند چگونه از طریق شهادت آن حضرت ظلم یزید را پاپیچِ جریان اُموی می‌کند، شما نیز به خدا اعتماد کنید زیرا بعضاً خداوند از طریق عکس‌العمل ما نسبت به مسائل و مصائب، کارهای بزرگی انجام می‌دهند. موفق باشید  

13825
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما درباره آقای مصطفی حسینی طباطبائی چیست؟ آیا نظرات و مطالب ایشون قابل استناد و اعتماد هست؟ نظر شما در مورد رشاد خلیفه چیست؟ آیا کتابی در خصوص رد عقاید او وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عزیزان را نمی‌شناسم. اگر بتوانید با نور توحید از طریق معارف اسلامی مثل خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه آشنا شوید و از طرفی انقلاب اسلامی را مظهر اراده‌ی الهی بدانید، هرکس را در این فضا می‌توانید ارزیابی کنید. به همان شکل که امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآيَةِ الْحَقِّ وَ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ»، دین از طریق افراد شناخته نمی‌شود بلکه از طریق حق شناخته می‌شود لذا حق را که همان توحید و اراده‌ی الهی در زمانه است را بشناس و ذیل آن افراد را شناسایی کن که کدام اهل حق‌اند و کدام اهل حق نیستند. موفق باشید

13836
متن پرسش

سلام علیکم: نظر شما پیرامون سخنان اخیر استاد پناهیان که واقعا در اربعین سنگ تمام می گذارند چیست: استادپناهیان: «البته زیاد توصیه نمی‌شود آقایان خانواده‌ها را برای پیاده‌روی اربعین بیاورند. حضور خانم‌ها در پیاده‌روی اربعین در اولویت نیست؛ ازدحام هست، اذیت می‌شوند. مگر اینکه به شدت بتوانند مراقبت کنند. ولی هر چه بیشتر این سفر اربعین بتواند با حضور بیشتر مردان باشد بهتر است، اگر چه خانم‌ها هم دل دارند و احساس وظیفه می‌کنند و حضورشان هم خیلی از اوقات مفید است، ولی اگر کنترل نشود، به‌طور طبیعی که غلبۀ حضور خانم‌ها در مجالس معنوی بالاتر است، دوباره این غلبه در آنجا هم اتفاق خواهد افتاد. خانم‌ها فراغت بیشتری هم دارند، و اگر کاروان‌ها اولویت را به حضور آقایان ندهند، ممکن است اکثراً خانم‌ها شرکت کنند و این از جهات مختلف به مصلحت نیست.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که تمدن اسلامی با حضور مردان و زنان محقق می‌شود، مثل انقلاب اسلامی که به تعبیر حضرت امام بعضاً زنان پیشتاز بوده‌اند. در تمدنی که با اربعین باید به ظهور برسد نباید زنان در حاشیه باشند وگرنه عقیم می‌ماند هرچند متأسفانه در کشورهای عربی حضور فعّال زنان در این موارد چندان پذیرفتنی نیست. موفق باشید

13823
متن پرسش
سلام: خدا قوت. 1. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم که یادداشتی درباره اربعین و زیارت در اربعین بنویسند 2. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم بعد از اینکه یکی از سه جلسه هفتگیشان که تمام شد، زحمت بکشند. منت بر سرمان بگزارند اگر صلاح می دانند کتاب معرفت نفس و حشر را شرح بفرمایند. چون کسانی مثل بنده که توفیق داریم با سیر شما کار کنیم تنها مشکلمان این است که شرح آن کتاب بسیار کم کیفیت و اجمالیست. 3. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم که بعد از کتاب مصباح الهدایه. کتاب چهل حدیث را هم عنایتی داشته باشند اگر صلاح می دانند. استاد. اینها فقط صحبت بنده حقیر نیست. خیلی ها این صحبتها را قبول دارند و منتظر شما هستند. خیلی از شما ممنونم. خدا ان شاءالله به شما قوت و قدرت و توفیق روز افزون عنایت کند تا به فرهنگ ناب محمدی صلوات الله علیه، خدمت کنید. همانطور که تا الان بسیار این کار را کردید. ما شاگردان کوچکتان را هم حتما دعا بفرمایید در کربلا. یا علی التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه  2- دعا کنید خداوند توفیق تشکیل محافلی را به بنده بدهد که در آن علاوه بر تبیین اشارات کتاب «مصباح الهدایه» به اشارات کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نیز بپردازیم. «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». موفق باشید

13818
متن پرسش
سلام خدمت استاد: اگر ممکن است توصیه هایی در قالب صوت یا مکتوب برای سلوک اربعینی بیان بفرمایید. تشکر از توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه عرایض مکتوبی پیش خواهد آمد. موفق باشید

نمایش چاپی