بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40875
متن پرسش

مشرفی بر حال من، حالم نمی‌پرسی چرا؟ نیستی دنبال من، حالم نمی‌پرسی چرا؟ / ای کمال محض ای زیباترین رویای من / منتهی الآمال من حالم نمی‌پرسی چرا؟ هیچکس مانند تو نشناخت حالات مرا / عارف احوال من حالم نمی‌پرسی چرا؟ چند سالی می‌شود تنها خیالت با من است / غصّۀ‌ هر سال من، حالم نمی‌پرسی چرا؟ رحمت اللهی که بر این قلب وسعت می‌دهی / کاش بودی مال من! حالم نمی‌پرسی چرا؟ از قضای حتمی آیا جُسته کَس راه فرار؟ حک شدی در فال من، حالم نمی‌پرسی چرا؟ «بر دو چشم من نشین ای آن‌که از من، من تری» آینه! تمثال من حالم نمی‌پرسی چرا؟ ۱۳ آذر ۱۴۰۴  

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ما را به یاد خود می‌اندازد تا زبان به گِله بگشاییم، نوعی احوالپرسی از ما می‌باشد تا متوجه شویم چه اندازه او شیوۀ عاشق‌کُشی دارد برای نزدیکیِ ما به خودش. از این جهت دلم نیامد این سروردۀ فوق العادۀ جناب عمان سامانی در رابطه با کاری که حضرت حق با اصحاب کربلا کرد را با شما در میان نگذارم که می‌گوید:
باز گوید رسم عاشق این بود
بلکه این معشوق را آیین بود
چون دل عشاق را در قید کرد
خودنمایی کرد و دلها صید کرد
امتحانشان را ز روی سر خوشی
پیش گیرد شیوۀ عاشق کشی
در بیابان جنونشان سر دهد
ره بکوی عقلشان کمتر دهد
دوست میدارد دل پر دردشان
اشکهای سرخ و روی زردشان
چهره و موی غبار آلودشان
مغز پر آتش، دل پردودشان
دل پریشانشان کند چون زلف خویش
زآنکه عاشق را دلی باید پریش
خم کند شان قامت مانند تیر
روی چون گلشان کند همچون زریر
یعنی این قامت کمانی خوشترست
رنگ عاشق زعفرانی خوشترست
جمعیتشان در پریشانی خوش‌ست
قوت، جوع و جامه، عریانی خوش‌ست
خود کند ویران، دهد خود تمشیت
خودکشد شان باز خود گردد دیت
تا گریزد هر که او نالایق‌ست
دردرامنکر، طرب را شایق‌ست
تا گریزد هرکه او ناقابل‌ست
عشق را مکره هوس را مایل‌ست
و آنکه را ثابت قدم بیند براه
از شفقت می‌کند بروی نگاه
اندک اندک می کشاند سوی خویش
میدهد راهش بسوی کوی خویش
بدهدش ره در شبستان وصال
بخشد او را هر صفات و هر خصال
متحد گردند با هم این و آن
هر دو را مویی نگنجد در میان
می‌نیارد کس به وحدتشان شکی
عاشق و معشوق می‌گردد یکی
موفق باشید
 

40871
متن پرسش

سلام بر امّ البنین، راستی چرا نمی‌گوییم امّ الحسین؟! مگر دیگر باید چه می‌کردی؟ مگر دیگر قرار بود برای فرزندان حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» چگونه باشی؟ تو همسر مهربان علی شدی و مادر فداکار فرزندان زهرا «سلام‌الله‌علیها»، همین کافی بود. تو چه احساسی به فرزندان زهرا داشتی که بعد از گذر هزار و اندکی سال ما آن را نفهمیدیم آخر چرا تمام فرزندانت را با حسین همراه کردی؟ چرا بعد از غوغای عاشورا در دیدار با بشیر سراغی از فرزندانت نگرفتی مگر فقط مادر حسین بودی که مدام سراغ حسین را می‌گرفتی و گفت بشیر از حسینم بگو از حسینم...... و چندین بار این را تکرار کردی چند نفر از ما می‌دانیم نام واقعی شما فاطمه است تو حتی از صدا زدن نام خود هم گذشتی وگفتی تو را امّ البنین صدا بزنیم مبادا با بردن اسم فاطمه فرزندان علی اندوهگین مادر شوند. کاش اینقدرها مهربان نبودی بین خودمان می‌ماند چه احساسی داشتی وقتی فهمیدی تیر به دو چشمان عباست زدند وقتی فهمیدی دودست عباست را از بدن جدا کردن چرا ناله نکردی این صبر تو ما را آزار می‌دهد. کاش اندکی برای عباست اشک می‌ریختی و از آن بدتر بر تو چه گذشت وقتی شنیدی تیر به مشک عباس زدند وقتی قرار بود با آن آب برای علی اصغر حسینت ببرد. فکر می‌کنم آن موقع اشک از چشمان تو سرازیر شد و آرام و قرار نداشتی نه برای چشمان عباس نه برای دستانش برای تیری که به مشک خورد چون قرار بود آب برای طفل شش ماهه حسینت ببرد مادر آرام باش... مادر کمتر بی قرار حسینت باش او علمداری چون فرزند تو دارد که از اهل خیمه و زینبت مراقبت می‌کند. چرا بعد از عاشورا همه گفتند امان از دل زینب، گفتند مادری دارم خون می‌گرید (حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها»)، ولی مادر! چرا نامی از تو نیاوردیم؟ تو بعد از گذر هزار و اندی سال با قلب‌های زنان و مادران چه کردی که اینان شما را الگو قرار دادند و فرزندان و همسران خود را به جبهه ها اعزام کردند برای این‌که مبدا کسی به اسلام حسینی تو تعرض کند. ما آزادی و آزادگی و امنیت را مدیون شما و الگو قراردادن شما در زندگی هستيم. مادر! چرا هیچ‌گاه از دلتنگی خود نگفتی؟! چرا هیچ وقتی ادعایی نداشتی؟! راستی می‌گویند حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» شب‌ها بر بالین قبر شهدای گمنام حاضر می‌شود، یقیناً شما هم در کنار ایشان هستی. می‌گویند در غوغای محشر چشمان و نگاه عباس تو شفاعت می‌کند. مادر می‌شود در غوغای محشر برای ما هم مادری کنی؟ ای بهترین مادر ما را ببخش که عمری تو را نامادری خوانیدم. سلام ما را به خواهرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» برسان. از این پس از آوردن اسم حضرت ام البنین در کنار اسم حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» غافل نشویم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  سلام بر امّ البنین «السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ رَسَولِ الله» سلام بر عاشورایی‌ترین زن، بدونِ حضور در کربلا. مادرِ شیرمردانی که فرمود: تمام پسرانم فدای یک تار موی حسین «علیه‌السلام». سلام بر بانویی است که فریاد حسین جان گفتنش را در میدان مدینه و صحن کربلا هنوز می‌توان شنید.
راستی را! این بصیرت در درک تاریخیِ کربلا را چگونه او به دست آورد؟ آیا عظمت او میهمانیِ خانۀ مادران شهید ما نبود که این‌چنین اسطوره‌وار فرزندان‌شان را در انقلاب بزرگ اسلامی بدرقه کردند؟ بصیرت جناب امّ البنین بانویی که در بستر تاریخ اسلام پروریده شد تا آن‌جایی که با عباسِ «علیه‌السلام» خود یگانگی را با حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» تجربه کرد.
بنده حقیقتاً با شما موافقم که می‌فرمایید: از این پس از آوردن اسم حضرت امّ البنین در کنار نام حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» نباید غافل شد از آن جهت که با نظر به جایگاه تاریخی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» می‌یابیم که نگاه زنان اسلام چگونه به آن افق‌های دور نظر دارند و در راه تحقق آن افق‌ها از فداکردن فرزندان خود کوچک‌ترین سستی به خود راه نمی‌‌دهند. آری! در دیدن این بانوی بزرگ در این شرایط تاریخی «چشم‌ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد».  موفق باشید              
 

40868
متن پرسش

با سلام: من یه دختر۱۷ساله عم که میخوام برم حرم امام رضا. شما چه دعایی رو پیشنهاد می‌کنید که من بخونم تا دعام برآورده بشه؟ نظرتون راجب زیارت عاشورا با ۱۰۰ لعن و سلام چیه؟ و چه دعای دیگه ای پیشنهاد میکنین که ردخور نداشته باشه؟

متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر اندازه انسان با معرفت هرچه بیشتر توحیدی به سراغ اولیاء معصوم به قصد زیارت رود، بیشتر نتیجه می‌گیرد و از این جهت خوب است در زیارت آن عزیزان به مفاد آن زیارت‌ها نظر شود. پیشنهاد ما آن است که به جزوۀ «زیارت امام رضا علیه السلام در مشهد» که در سایت هست رجوع شود. https://lobolmizan.ir/leaflet/624?mark=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA   2- مداومت در زیارت عاشورا، کار خوبی است بخصوص که نظر به جایگاه و اشارات آن زیارت باشد https://lobolmizan.ir/book/85?mark=%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7 . موفق باشید

40856
متن پرسش

سلام علیکم: چرا با وجود اینکه انصار با حضرت علی (ع) دشمنی نداشتند و پیام غدیر را فهمیده بودند و دیده بودند بعد از رحلت پیامبر در سقیفه برای جانشینی جلسه گذاشتند و شد آنچه نباید می شد؟ کتاب بیت الاحزان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فضای رعبی می‌توان فکر کرد که برنامه‌ریزانِ سقیفه در صحیفه توسط آن ۳۰۰ رجالۀ خشن ایجاد کردند و لذا ابتکار را از انصار گرفتند به همان معنایی که حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» به زنان آن‌ها فرمودند: «چقدر زشت است فرسودگی و سستی بعد از جدیّت و تلاش و تیزی!». استادرجبی دوانی نکاتی فرموده‌اند که خوب است به آن نکات توجه شودhttps://eitaa.com/ahmadmodaraeiir/4535   موفق باشید

40855
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا بفرمایید که چگونه چنین چیزی ممکن است که حضرت سیدالشهدا (ع) در بچگی خبر از شهادت خودشون میدن در حالی‌که هنوز به مقام امامت نائل نشدند و هنوز روح القدس به ایشان تعلق نگرفته که علم کان و مایکون را بدانند در صورتی‌که امام زمانشان هنوز زنده بودند و لازمه ی عالم بودن به کان و مایکون داشتن روح القدس و تعلق اون به ایشان است، ضمن اینکه می‌دانیم علت تمام معجزات و عالم بودت به غیب تعلق روح تاییدیه به اشخاصی که بعدا امام شدند می‌باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت همان روحانیتی که منجر به امامت آن حضرت می‌شده، از همان ابتدا در شخصیت‌شان حاضر بوده و به حکم آن روحانیت متوجۀ آینده‌ای بودند «قبل ان یکون» قبل از آن‌که واقع شود. موفق باشید

40854
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: در ادامه مطالعات عرفانی، به ویژه با بررسی تطبیقی میان مثنوی مولوی و آثار سهروردی، پرسشی برایم مطرح شده که نیازمند راهنمایی حکیمانۀ شماست. به نظر اینجانب سهروردی با تلفیق منطق مشایی و شهود عرفانی، دستگاه فکری منسجم و کم‌نظیری پدید آورده که از چند جهت حائز اهمیت است: تشیع او هماهنگی کامل با مبانی کلام امامیه دارد، نظریه نور و مراتب انوارش با مفهوم ولایت در اندیشۀ شیعی تطبیقی دقیق می‌یابد، و انسجام عقلی این نظام فلسفی، آن را از تأویل‌های نابجا مصون می‌دارد. در مقابل، با تمام احترام برای مقام عرفانی مولوی، باید توجه داشت که مذهب اشعری و گرایش به تقدیرگرایی در آثار او، در مواردی با اصل عدل الهی در تشیع ناسازگار است. همچنین مواردی مانند ستایش معاویه و برخی خلفا در اشعارش، از منظر شیعی قابل پذیرش نیست. به گمانم حکمت اشراق با درآمیختن استدلال منطقی و کشف نورانی، پاسخی هماهنگ‌تر با نیازهای معنوی انسان معاصر ارائه می‌دهد. نظر شما در این باره چیست؟ اگر امکان داشته باشد، سپاسگزار خواهم شد اگر بازخوانی و تأویل عرفانی داستان‌های نمادین سهروردی را در برنامۀ کاری خود قرار دهید. این داستان‌های موجز و نمادین، با وجود کوتاهی، گنجینۀ ارزشمندی از معارف ناب عرفانی هستند که متأسفانه میان نسل جوان کمتر شناخته شده است. با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شخصیت ارزشمند جناب سهروردی هیچ شکی نیست و در همین رابطه جناب هانری کربن که متوجۀ نیاز بشر جدید بودند، تلاش می‌کنند ما را متوجۀ شخصیت ذو ابعادِ جناب سهروردی بنمایند و بنده نیز نسبت به بعضی از داستان‌های سمبلیک جناب سهروردی عرایضی داشته‌ام مانند کتاب «عقل سرخ»https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B9%D9%82%D9%84%20%D8%B3%D8%B1%D8%AE&tab=sounds ولی در مورد جناب مولوی باید طوری آن اشعار را مدّ نظر داشت و از آن سخن گفت که منظور اصلی مولوی در آن قرار دارد تا متهم به اشعری گری و یا تقدیرگرایی نشود. به همین جهت امثال مرحوم قاضی طباطبایی بنا به گفتۀ آیت الله حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» معتقد به تشیع جناب مولوی هستند. موفق باشید

40850
متن پرسش

سلام استاد: نظر شما در مورد مطلب زیر را خواستم جویا باشم: برابر با روایات شب قدر افضل شب‌های سال است که در این شب، مقدرات بندگان برای یک سال آینده تعیین می‌شود. به همین دلیل، آن را «شب قدر» نامیده‌اند. «شب قدر» یک ساحت زمانی و ظهور دارد که مستند به آیات قرآن یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان است و یک ساحت تکوینی و منزلتی. در واقع ظرف وجودی شب قدری که در آن قرآن نازل شده و ارزش هزارماهه پیدا کرده پیش از آن باید به چنین منزلتی در عرصه تکوین رسیده باشد. به بیانی دیگر شب قدر شب نزول قرآن است و قرآن مظروفی است که تنزل پیدا کرده و به عالم زمینی رسیده است. برای این امر باید برای این مظروف، ظرفی وجود داشته باشد تا پذیرای عظمت قرآن باشد و این ظرف چیزی جز قلب امام معصوم نیست. پرواضح است که ظرف و مظروف باید متناسب هم باشند تا ظرف فراتر و پست تر از مظروف نباشد. در مورد شب قدر دو نگاه می توان متصور شد. یکی اینکه فقط یک شب قدر بوده و آن یکی از ۲۳ شبی بوده که در زمان حیات پیامبر اکرم بوده و قلبی که پذیرای قرآن بوده همان وجودی است که فاطمه را قبل از تولد در خود نهان داشته است. تصور دوم این است که شب قدر هر ساله تکرار می شود و قرآن بر قلب و وجود امام معصوم علیه السلام نازل می شود و سایر ائمه معصومین علیهم‌السلام یا شخص امیرالمومنین که مساوی نفس پیامبر بودند و یا دودمان پرورش یافته و از گل وجودی حضرت زهرا سلام الله علیهم هستند. با این تفصیل شاید بتوان روایت امام صادق (ع) را توجیه کرد که چرا فاطمه سلام الله علیها معادل «لیله» قدر و منظور ضمیر «فیها» در آیه مبارکه «تنزل الملائکه و الروح فیها...» و مساوی شب قدر و ظرف محوری نزول قرآن و هدایت تکوینی و تشریعی انسانها قرار می گیرند. از امام جعفر صادق (ع) در تفسیر فرات کوفی، چنین نقل شده است: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ.اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد ادرک لیله القدر، و انّما سُمّیت فاطمه لانّ الخلق فطموا عن معرفتها ... و قوله: وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، یعنى: خیر من الف مؤمن و هى ام المؤمنین.تَنَزَّلُ اَلْمَلائِکَهُ وَ اَلرُّوحُ فِیها و الملائکه المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد(ص) و الروح القدس هى فاطمه. بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ. یعنى حتى یخرج القائم. اللیله، حضرت فاطمه، است. القدر ،«اللَّه» است. پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است. و علت نام‌گذارى آن حضرت به فاطمه، به خاطر این است که مردم از شناختنش، ناتوان هستند. اما معناى «لیله القدر، بهتر از هزار ماه است»؛ یعنى، بهتر از هزار مؤمن است و آن نیز ام‌‌المؤمنین حضرت زهرا (س) مى‌یباشد. مراد از ملائکه، مؤمنان عالِم به علوم آل محمد و مراد از روح یا روح‌‌القدس همانا، فاطمه است و مراد طلوع فجر، ظهور حضرت مهدی و قائم، است. نتیجه اینکه برای درک شب قدری که در ماه مبارک رمضان واقع شده باید ولایت و حقیقت تکوینی حضرت زهرا سلام الله علیها شناخته و درک شود و ولایت ایشان پذیرفته شود تا از سویی شب قدر، به منزلتی فراتر از شب‌های دیگر برسد و از سویی ظرف نزول مقام رفیع قرآن کریم عینیت یابد تا نزول قرآن و زمینی شدن آن در قلب معصوم محقق شود فاطمه زهرا (س) رمز و راز بقاى اسلام محمدى (ص)، حلقه اتصال نبوت، امامت و ولایت، وارث سریر رسالت، حامى امامت و حامل ولایت است. فاطمه که خود کوثر و خیر کثیر جارى در جان جهان و باقى در هر زمان است، کوثر وجود یازده امام معصوم (ع) بعد از خویش است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی که فرموده‌اید نکات خوبی است و به همین جهت باید در نسبت شب قدر و وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» فکر کرد. عرایضی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» که روی سایت هست، شده است. ولی باز هم باید برای درک مقام لیلة القدری حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» جلو و جلوتر رفت تا در افق شخصیتِ اجمالی آن بانوی بزرگ به مطلع الفجرِ تاریخی جهان اسلام رسید. موفق باشید

40849
متن پرسش

سلام استاد عزیزتر ازجان حضرت زهرای مرضیه💚 در دعای روز دوشنبه چنین طلبی را به زبان آورده اند: اللّهُمَّ... ولا تَجعَلِ #القُرآنَ بِنا ماحِلاً... (صحیفه فاطمیه) امکان دارد این طلب مادرانه را برایمان کمی به تفصیل آورید.🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرضه می‌داریم: «اللّهُمَّ ولا تَجعَلِ القُرآنَ بِنا ماحِلاً» قرآن را دوراز دسترس‌مان قرار نده. واژه «ماحل»، از ریشه «محل» بوده و به کسی گفته می‌شود که نزد فرمانروایی رفته و از دیگری بدگویی و سعایت کند. این معنا در برخی از دعاها درباره قرآن نیز استعمال شده است از آن‌رو که قرآن از کسانی که او ‌را ضایع ساخته و نسبت به آن جفا کنند، در نزد خدا شکایت می‌کند. بنابر این، معنای دعای حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) این می‌شود: «خدایا مبادا قرآن معایب ما را در نزد تو افشا کرده و از ما بدگویی کند». موفق باشید

40816
متن پرسش

سلام: درباره بخشش دیگران، درسته که همه خلایق با هر ظلمی که بهمون کردن رو ببخشیم به امید جلب نظر خدا؟ و آیا امام حسین (ع)، قاتلان خود رو بخشیدن؟ امام علی (ع) هم ابن ملجم رو بخشیدن؟ یا خواستن حتما قصاص بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع گذشت و بخشش و اغماض، در بستر حضور افراد است در جامعۀ اسلامی در کنار همدیگر که گاهی به حسب عادت و یا غفلت، خطاهایی نسبت به ما از آن‌ها سر می‌زند. چه اندازه کار درستی است که نسبت به کار آن‌ها اغماض کنیم. ولی این چه ربطی به دشمنان اسلام و انسانیت دارد؟! که اغماض از کارهای آن‌ها عین کفر است. موفق باشید

40813
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «كلّ يدخل الجنة إلّا من اَبا» اين روايت چی میخواد بگه استاد؟ این روایت مصداق فقط و فقط شیعیانه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى»: «هرکس از من اطاعت كند، وارد بهشت می شود و هرکس از من نافرمانی کند، درحقيقت امتناع ورزيده است». و این منحصر به شیعه و یا سنی نیست.

40807
متن پرسش

سلام و رحمت خدمت استاد طاهرزاده و همه همراهان بزرگوار: تشکر بابت وقتی که به مطالعه پرسش‌ و پاسخ شایسته آن‌ اختصاص می‌دهید. در رابطه با صحبت اخیر رهبری در روز ۱۳ آبان، و اشاره ایشون به حجاب زهرایی و زینبی سوالاتی داشتم که خدمتتون عرض میشه: ۱. این که ایشون مخاطب سخن خود را خانم‌ها و دختران فرمودند و از مسئولیت حفظ حجاب در جامعه با ایشان صحبت کردند می‌توان به اشارت رهبری گوش سپرد که: مسئولیت حفظ حجاب در جامعه به عنوان یک امر اسلامی و دینی، بیش از این‌که یک امر حکومتی باشد یک امر مردمی است که: «کلکم راع، و کلکم مسئول عن رعیته». آیا می‌توان گفت که اصرار بر قانون حجاب بدون پذیرفتن‌مسئولیت جامعه دینی برای حفط آن، یک غفلت بزرگ است که فقط در ساحت حکمت و تفکر انقلابی می‌توان به آن متدکر شد؟ ۲. و اگر حجاب امر زهرایی و زینبی است پس چگونه می‌توان در پیگیری برای حفظ آن، از زبان خطبه هایشان غافل شد آن گاه که رهبری می‌فرمایند: خطبه طوفانی حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) که در عین مضامین مهم و اعتراضی و اعلام خطر درباره انحراف از مفاهیم برجسته اسلامی، با کلمات محکم و متین و بدون بیان حتی یک کلمه توهین‌آمیز بیان شده است، افزودند: مکتب اهل‌بیت از مسائلی مانند قول بغیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی مبرّا است. به نظر می‌رسد تامل بر این کلام بسیار مجمل رهبری، ساعت ها گفت وگو می‌طلبد تا در مساله حجاب، سلوک زهرایی و زینبی را شنوا شویم و راه تاریخ اکنون را برای اين مساله مهم بگشاییم تا مساله حجاب،عامل انسجام جامعه دینی گردد و نه اختلاف و دوری و یا تقصیر و مقصر یابی!! تشکر از وفتی که به مخاطبان هدیه میدید. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این دوران آخرالزمانی که زمانۀ حضور ابعاد نهایی انسان‌ها ذیل نظر به انسان کامل است؛ باید به حضور نهایی زنان و بانوان فکر کرد و این‌که اگر دختران ما متوجه باشند آن حضور نهایی که به دنبال آن می‌باشند را با نظر به نمادهایی از انسانیت می‌یابند که در شخصیت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» می‌توانند بیابند، مسلّماً در درون خود به خوبی احساس می‌کنند چه اندازه به آن بزرگواران نزدیک‌اند و چه اندازه نیاز دارند برای رسیدن به نهایت خود، شخصیت آن بزرگواران را در خود جستجو کنند تا بیش از پیش به خودِ نهایی خود نزدیک شوند و از سرگردانی رهایی یابند. و این‌جا است که در شخصیت زهرایی و زینبیِ خود حجاب را به معنای فاخر آن در می‌یابند. و این است آیندۀ فاخر دختران ما. موفق باشید

40800
متن پرسش

سلام و عرض ادب: چند وقتی هست میهمان کانال شما هستم و کتاب های استاد را مطالعه می کنم از ریزش افرادی که زمانی پای رکاب امام (ره) بودند ولی الان رهبر بی مثال و فرزانه را مقصر اوضاع می دانند دلگیرم. از نگاه تک بعدی و دنیا گرایانه افراد بزرگ فامیل که پشتیبان و باعث بی‌اعتمادی و ناامیدی جوانان نسبت به ایران است دلگیرم. نمی‌دانم چگونه با این افراد مواجه شوم و روشنگری کنم به طوری‌که حرمت بزرگ فامیل پدر، عمو و غیره شکسته نشود و همچنین حرف حق در پس پرده نماند. تکلیف من در این زمان و موقعیت چیست؟ من مربی پرورشی هنرستان هم هستم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تا بوده همین‌طور بوده است که بالاخره شیطان در صراط مستقیم نشسته است، چه بسیار طلحه و زبیرها که جانانه در کنار پیامبر خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله» ایستادند و مبارزه کردند ولی نتوانستند همانند حضرت علی «علیه‌السلام» راه را ادامه دهند و در امتحان‌هایی که به حکم: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ» پیش آمد، نتوانستند معنی آن سختی‌ها که در دل حرکات توحیدی پیش می‌آید را؛ درک کنند تا به مدال افتخارآمیزِ «و بشّر الصّابرین» برسند و مزۀ مقاومت‌ها، آری! مزۀ مقاومت‌ها را بچشند که جهانی نورانی در مقابلِ انسان گشوده می‌شود. وظیفۀ ما در مواجهه و مقابله با این افراد، جدال و تقابل نیست؛ صبر است و محبت، همانند مولای‌مان علی «علیه‌السلام». تا آن‌جایی که خلیفۀ دوم گفت: «لَوْ لَا عَلِیٌّ لَهَلَکَ عُمَرُ؛‌ اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد». و یا در جایی می‌گوید: «لا ابقانی الله بعدک یا علی» ای علی! خداوند یک روز هم مرا بدون تو زنده نگه ندارد. و این معجزۀ صبری است که در مسیر توحید پیش می‌آید. موفق باشید  

40779
متن پرسش

سلام علیکم و رحمة الله: عرض ادب. پیرو پاسخی که نسبت به سوال ۴۰۷۶۹ داشتید؛ ابتدا تشکر می‌کنم از راهنمایی حضرتعالی، ماجور باشید ان‌شاءالله موردی که برای بنده ابهام ایجاد کرده بود پاسخی بود که نسبت به سوال دیگری در خصوص قوه واهمه داشتید، بدین صورت که فرموده بودید: «اجتناب از جلسات و شرایطی که موجب تحریک احساسات و قوه واهمه می‌شود، حتی برای چنین افرادی (وسواس) جلسات مذهبی که دارای شرایط مذکور باشد تا زمانی که بهبود نیافته‌اند قابل اجتناب است.» لذا سوال شد که ارتباط عاطفی با اهل بیت علیهم السلام در فضای روضه یا مجالس شادی حضرت معصومین برای افراد مذکور منع ضروری دارد؟ یا محیط خاصی مد نظرتان هست؟ به شخصه احساس می‌کنم این رابطه‌ی عاطفی و احساسی مفید و با برکت است. لطف بفرمایید این مورد را تشریح بفرمایید، سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سیره و سخنان اولیای معصوم که حکایت فطرت انسان‌ها هستند، همواره مفید و ضروری است و جلساتی که به نحوی ذکر آن عزیزان در میان آید انسان را به تعادل می‌رساند و انسان عملاً خودِ گمشدۀ خود را در شخصیت آن انسان‌های کامل می‌یابد. موفق باشید

40766
متن پرسش

سلام: اخیرا فیلم یوسف پیامبر سلام الله علیه در حال پخش است منتها مسئله ای که به نظر می آید انطباق این فیلم با واقعیت است. در این فیلم حضرت به زیبایی بر بت پرستان فائق می آیند منتها آن طور که آمده است بعد از آخناتون باز بنای بت پرستی از سر گرفته می شود و اگر واقعا چنین پیروزی ای به دست آمده بود آن بت پرستی بعدی به چه معناست و نیز گفته شده «به‌طور کلی نظر محققان این است که داستان یوسف هیچ مبنای تاریخی ندارد یا مبنای تاریخی کمی دارد. هیچ منبعی (غیر از خود کتاب مقدس) وجود ندارد که به حضور بنی اسرائیل در مصر اشاره کرده باشد و در متون باستانی یا یافته‌های باستان‌شناسان نیز هیچ مدرکی دربارهٔ افراد و وقایع داستان‌هایی که در مصر جریان دارد (از یوسف تا موسی) پیدا نشده است. همچنین، هیچ مورد مشابهی در متون مصر باستان دربارهٔ فردی که از چنین جایگاه پایینی به رده‌های بالای قدرت برسد، یافت نشده است.» همچنین در مورد حضرت سلیمان گفته شده «هیچ اثری از سلیمان در یافته‌های باستان‌شناسی نیست.» شاید اگر ما باشیم و تاریخ فقط حضرت محمد را بتوان اثبات تاریخی نمود حال سوال است حضور پیامبران در تاریخ کجاست؟ نقش های سیاسی و حکومتی آنها کجاست به خوبی در فیلم حضرت یوسف می توان شاهد بود نبی با توجه به تایید الهی اگر وارد سیاست شود چه زیبا و مدبرانه به تدبیر امور می پردازد حضور در سیاست و حکومت شاید از منظر تاریخ فقط بتوان در پیامبر و امام علی و امام حسن دید که خود می دانید چه مدت بسیار کوتاهی بوده است و این مسئله ای است که چرا عمر پیامبر بیشتر نبود که پایه های حکومت آن چنان مستحکم شود که تعدادی معدود در سقیفه نتوانند حکومت را از آن خود کنند شاهان فرزندان خود را با تدابیری جانشین خود می کنند چگونه در مورد حضرت شاهد این جانشینی نبودیم و دیگری خلیفه شد. ده یازده سال حکومت آیا کم نیست مثلا چه اشکالی داشت پیامبر صد دویست سال عمر می کردند و ایمان مردم کامل محکم می شد و امام جانشین می شدند و حکومت امام علی نیز با آن همه جنگ ها که وقت و مجال حضرت را بسیار گرفت و امام حسن نیز که حکومت کوتاهی داشتند و بعد بقیه ی ائمه نیز تقریبا دور از حکومت و امام مهدی نیز در غیبت و بعد انقلاب اسلامی را اگر تداوم راه انبیا بدانیم دچار جنگ و دولت های فترت و اقتصاد این چنینی و ... بنابرین عملا می بینیم که ظهور و بروز سیاست و حکومت قدسی و الهی در طول تاریخ چقدر در محاق بوده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به جایگاه پیامبران و اولیای الهی نظر شود که هرکدام آغازگرِ تاریخی بوده‌اند و از آن به بعد این مردم هستند که باید خود را در دل آن تاریخی که در مقابل آن‌ها گشوده شده است، جلو و جلوتر ببرند. 
حضور مردم در تاریخی که با پیامبران شروع شده، بدون تنگنا و دلبستگی و عادت نسبت به تاریخ قبلی نبوده. ولی در هر حال، همچنان‌که در دعای ندبه ملاحظه می‌فرمایید و عرایضی در این رابطه در کتاب «دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی» شده؛ آن حضور، همچنان جلو و جلوتر آمده تا به نهایی‌ترین حضور که حضور حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» است برسد. موفق باشید
 

40760
متن پرسش

سلام: در جلسه شنبه گفتید عربها خیلی نادان و جاهل بودند و مثالهایی هم زدید، ولی قبلا گفته بودید جاهلیت عربها به معنای نادانی نبوده و اهل فکر و تمدن بودند و می‌گفتید ابوسفیان به رم رفته بود و دنبال گسترش تمدن بوده و... علت این دوگانگی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو موضوع در میان است. یکی آن‌که جریان جاهلیت در جای خود، تمدنی به حساب می آمد و خود را طوری تعریف کرده بود که برای خود برنامه و انضباطی داشت و دیگر آن‌که در آن تعریف و انضباط به جهت غفلت از معارف توحیدی نوعی خودبنیادی و خودسری در آن میدان حاکم بود تا آن‌جایی که به کوچک‌ترین بهانه جنگ‌های ۴۰ ساله راه می‌انداختند خیلی شبیه جاهلیت مدرن و جنگ جهانی اول و دوم که بین خود بیش از ۶۰ میلیون را به قتل رساندند. موفق باشید 

40748
متن پرسش

سلام: می‌گویند شیعه و محب اهل بیت فقط در جهنم برزخی عذاب کشیدن و پاک شدن رو سپری می‌کند و در قیامت آتش جهنم به وی هرگز نمی‌رسد، آیا این صحیح است؟ و آیا اینکه می‌گویند همه جهنم را می‌چشند حتی اهل بیت ولی خاموش است آیا منظور جهنم برزخی است یا قیامت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف در این است که اگر کسی در دنیا متوجۀ حقیقت انسانی و اهداف عالیۀ انسانی باشد و تلاش کند از طریق دستورات شرع مقدس به سوی آن اهداف، شخصیت خود را شکل دهد تنها در برزخ است که متوجه می‌شود نسبت به رسیدن آن اهداف، موانعی جزئی دارد که با خودآگاهیِ برزخی نسبت به آن موانع از آن‌ها عبور می‌کند و به خود می‌آید. و چشیدن جهنم به معنای درک خطراتی است که در دنیا با آن روبه‌رو بوده‌اند، نه آن‌که گرفتار آن شوند به همان معنایی که فرموده‌اند: جهنم، باطن دنیا می‌باشد. و همان‌طورکه اهل البیت «علیهم‌السلام» زندگیِ دنیایی داشتند، عملاً متوجه دنیا شده‌اند بدون آن‌که گرفتار آن شوند. موفق باشید. 

40733
متن پرسش

سلام استاد: برای مجالس حضرت زهرا (س) ازم خواستند در مورد سیره حضرت زهرا (س) آن‌هم در منزل صحبت کنم. مجلس ۳ روز برگزار میشه ما بین مباحثتون پیشنهادتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: عرایضی در رابطه با جایگاه خطبۀ حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و اعتراض آن حضرت به جریان انحرافی که پیش آمده؛ شده است که خوب است بدان نظری بیندازید https://lobolmizan.ir/get-file/5327/?item=0 . ثانیاً: از خطبۀ آن حضرت و نکات دقیقی که در آن خطبه مطرح است غفلت نفرمایید. در این رابطه خوب است به کتاب «بصیرت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)» نظر شود. نکاتی در رابطه با شخصیت آن حضرت در سایت هست که می‌توانید بدان رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7&tab=sounds موفق باشید

40727
متن پرسش

سلام بر استاد: از اینکه سؤالات قبلیم رو جواب دادید سپاسگزارم. می‌خوام بدونم درست پاسخ پرسش ۴۰۷۲۰ رو متوجه شدم. البته صوت جلسه ۳۲ (انسان و باز انسان) رو هم گوش دادم. ممنونم. اینطور که من متوجه شدم ما نباید عقیده داشته باشیم که حضرت حجت ارواحنا فداه در گوشه ای از دنیا نشستند و در عین اینکه این قابلیت رو دارند که در تمام زمانها و مکانها و عوالم گذشته و حال و آینده حضور داشته باشند، این قابلیت رو هم دارند که صدای دل ما رو قبل از به زبان آوردن بشنوند، بلکه اون وجود توحیدی نهایی درون ما که انسان کامل هست و سیطره بر عوالم مادی و خیال شخص من دارد و تلاش ما برای عین اون مقام توحیدی شدن هست در واقع همون امام زمانی هست که از دل من خبر دارد، و این مقام توحیدی و برتر وجود من در جسمی به نام حضرت مهدی ظهور دارد. استاد درست گفتم؟ استاد من فکر می‌کنم در واقع حضرات معصومین علیهم السلام و اولیای الهی و اساتید ولایی مظهر همون آیه «با الانسان علی نفسه بصیرة» هستند. این خودآگاهی هر شخص از خودش همون امام درون و در عالم دنیای مادی همون جسم مطهر و مبارک اهل بیت علیهم السلام هستند. درسته؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که فرمودید و باید در این زمانه که انسان خودش مسئلۀ خودش شده، متوجه انسان‌های حقیقی که نماد کامل انسانیت می‌باشند، شد. و این یعنی توجه به جایگاه اولیای معصوم «علیهم‌السلام» که برای همۀ تاریخ و همۀ انسان‌ها هستند. عرایضی در رابطه با آیۀ تطهیر و مقام اهل البیت «علیهم‌السلام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. می‌توانید در آن‌جا به قسمت مربوط به آیۀ تطهیر رجوع فرمایید. موفق باشید 

40720
متن پرسش

سلام و درود خدمت استاد عزیزم: استاد چگونه با فرمایش آیت الله بهجت (ره) در کتاب بشارت از حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ( امام زمان علیه السلام ما را می‌بینند و صدای ما را قبل از اینکه خودمان به زبان بیاوریم و بشنویم می‌شنوند) همیشه در همه کارها و رفتارها و نیات مان مدنظر داشته باشیم و ملکه هر لحظه مون باشه؟ من خیلی مواقع که عصبانی میشم از دست بچه های کوچیکم بخاطر اشتباهاتشون یا بازیگوشیهاشون آقا رو از یاد می‌برم و داد می‌زنم ولی بعدش کلی از دست خودم ناراحت میشم تا چند روز حالم بده نمیتونم فراموش کنم. بعدش با خودم میگم آخه من کجا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا؟ تصمیم گرفتم برای کنترل نفسم از اول بشینم مباحث معرفت نفس شما رو گوش بدم. استاد فکر می‌کنم همیشه و هر لحظه باید گناهان خودم رو ببینم تا دچار عجب و تکبر نشم. خیلی از خودم بدم میاد . چه توقعی از آقا داشته باشم که منو بپذیرند؟ یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که در جلسۀ ۳۲ «انسان و باز انسان» https://eitaa.com/matalebevijeh/20587 عرض شد در نظر به حضرت صاحب الامر مدّ نظر ما آن حضرت که انسانِ انسان‌ها می‌باشند می‌آید که در واقع وجه نهایی ما هستند و از این نظر از درون ما و از طریق خود ما ناظر بر ما می‌باشند و می‌توان همواره آن نهایت را که حیّ و حاضرند و جانِ جانان ما هستند، مدّ نظر داشت. ۲. آری! این لطف خداوند است که انسان متوجۀ گناهانش می‌شود ولی نباید مأیوس شد. باید به کمک استغفار از آن گناهان عبور نمود. موفق باشید

40665
متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم شما پدر مهربان و عالم پرمهر و بزرگوار. استاد از اینکه سؤالات قبلیم رو پاسخ فرمودید ممنونم. خداوند مهربان بر توفیقات شما بیفزاید. استاد ابدال و اوتاد چه کسانی هستند؟ چطور بعضی افراد مورد عنایت خاص حضرت حجت ارواحنا فداه قرار می‌گیرند؟ مثل بحرالعلوم. یا در زمان ما مثل امام خمینی (ره) و علامه حسن زاده آملی یا علامه طباطبایی (ره)؟ چه کار کنم که منم در طبقه این افراد قرار گرفتن در تقدیرم باشه؟ آیا خودشون کاری کردند یا ذهن و هوشی متفاوت داشتند؟ یا مشاهده های سنگین و سخت داشتند؟ یا انتخاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند؟ یا در عالم الست اصلا جوهره وجودشون چیز دیگه ای بوده مثل اهل بیت علیهم السلام بلاتشبیه؟ خلاصه چطوریه که بعضیا مثل شیخ مفید و نائبان خاص و عام میشن بعضیا مثل من اندر خم یک گوشه اند؟ واقعا هر چی بیشتر از اساتید متفاوت معارف الهی و امام زمان شناسی می‌شنوم می‌بینم چقدر دستم بسته است و ناتوان از لحاظ وجودی، بر ترک گناه یا انجام مستحبات. راستی استاد خیلی دوست دارم در وجود امیرالمؤمنین علی علیه السلام فانی بشم، کدوم مباحث تون رو گوش کنم؟ البته نهج البلاغه رو دارم گوش می‌کنم فوق العاده است. خدای مهربان شما و رهبر عزیزمان رو برای ما و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگهداره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هر کدام از افراد فوق الذکر با اراده و انتخاب خود به راهی که خداوند مطابق زمانۀ خودشان، مقابل‌شان قرار داده، قدم گذارده‌اند و با صداقت تمام آن راه را ذیل اراده و شریعت الهی ادامه داده‌اند. این‌جا است که ما نیز به راهی باید بیندیشیم که در این زمانه ذیل ارادۀ الهی در مقابل ما قرار گرفته، بقیه را به خدا وامی‌گذاریم که هر طور صلاح ما می‌داند هدایت‌مان کند. به گفته‌ عزیزالدین نسفی: «ای درویش! یکی را استعداد کاری را داده‌اند و او در این کار چون قدم زند به راحتیِ جانش می‌افزاید. و یکی را استعداد آن کار ندادند، تلاش او در آن کار، جان‌کندن است». موفق باشید. 

40657
متن پرسش

باعرض سلام: استاد عزیز آیا می توانیم بگوییم که یکی از مهمترین مباحثی که امروز ما باید به آن بپردازیم این است که ما باید حاصل هر عمل خوب و بد خود را حس کنیم و اینکه هر کس که وقتی گناهی می کند حالش بد می شود و یا کار نیکی و دینی می کند حس خوبی دارد تقریبا حضوری برزخی و قیامتی پیدا کرده است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ مهمی است ولی در هر حال ملاک انسان سیرۀ امامان است لذا ممکن است عملی را مطابق وظیفۀ الهی با نظر به سیرۀ ائمه «علیهم‌السلام» انجام دهیم ولی به زودی به حضوری که در إزای آن باید حاضر شویم، حاصل نشود. موفق باشید

40624
متن پرسش

با عرض سلام: استاد عزیز خدمتتان عارضم که انسان وقتی در خوشی زندگی عادی هست حواسش به برخی چیزها نیست. اخیرا دچار بیماری و مشکلاتی شده ام که می‌فهمم راستیتش اگر ایمان را به این معنا در نظر بگیریم «که نظر چه کسی را در زندگی مهم وموثر بدانیم» متاسفانه ایمان ضعیفی دارم طبق دانسته ها و طرحواره ای که در ذهنم داشتم باید همیشه در کارها با دید توحید نگریست و وظیفه را انجام داد و بقیه اش با خدا. اما تازه می‌فهمم دانستن کی بود مانند عمل. استاد می‌دانم ولی جانم در تلاطمات درگیر می شود. استاد برای اینکه در جانمان به توحید یقین پیدا کنیم و حضوری آرام در تلاطمات زندگی داشته باشیم باید دقیقا چه کرد. استاد آیا ادب خیال یا صبر بر مصیبت تا ملکه شدن صبر، تاثیر دارد؟ لطفا روشن بفرمایید با تشکر.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌‌علیه‌وآله» در حدیث «ثقلین» فرمودند در کنار قرآن نظر به سیره و عترت آن حضرت نیز لازم است تا در مفاهیم متوقف نگردیم. در دیگر امور هم با نظر به سیره و شخصیت انسان‌های وارسته، می‌توانیم امور خود را بهتر جلو ببریم. موفق باشید

40574
متن پرسش

سلام استاد، در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت در فصل نبوت خاصه دلایلی بر صدق گفتار نبی ذکر فرمودید. در خصوص این دلایل، برخی ادعا می کنند که پیامبر عظیم الشأن اسلام از دوران کودکی در سفر بوده اند و با ادیان مختلف و داستان های اقوام گذشته آشنایی پیدا کرده اند و اطلاعات را تجمیع نموده و نعوذبالله به یکباره ادعای پیامبری نموده اند. و یا در خصوص سابقه درستکاری پیامبر، ادعا می کنند چه بسیار انسانهای درستکاری که در امانت خیانت کرده‌اند. سوال اینجانب این است که با عنایت به اینکه وحی، تجربه و حضوری است مختص نبی و لاغیر و معجزه پیامبر که قرآن است نیز برای انسان عادی به عنوان معجزه قابل فهم و درک نیست و بسیاری از مسلمان ها نیز فقط معنی کلمات قرآن را می‌فهمند، آیا دلیل متقن و معجزه واری برای بشر امروز بر صدق گفتار نبی وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای «آفتاب آمد دلیل آفتاب»، همان‌طور که در بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» در آن کتاب مطرح شده است؛ قرآن، انسان‌ها را برای درک حقانیت‌اش به تدبّر در آن دعوت می‌نماید و می‌فرماید هرکس خودش با تدبر در قرآن متوجه می‌شود: «وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» و تنها راه، همین است که با تدبّر در قرآن، خودِ قرآن نشان می‌دهد فوق اندیشۀ بشر است و مردم عادی نیز در این رابطه در عین اعتماد به اهل تحقیق، با روحیۀ فطری خود تصدیق می‌کنند که سخنان قرآن حکایت از جان آن‌ها دارد جانی که خالق آن‌ها به میان آورده است. موفق باشید

40573
متن پرسش

به چه علت حضرت محمد صلی الله علیه و آله شخص اول خلقت انتخاب شد یعنی در چه عالمی با انجام بهترین عمل ایشون نفر اول عالم خلقت شد که بعد بعنوان پیامبر خاتم معرفی شود منظور خود را اینطور بگم 👇👇👇 امام خامنه‌ای به دنیا پا گذاشتن و با کسب علم در مدارس حوزوی و رعایت تقوی به عنوان نایب امام زمان حاکم ایران شد و دقیقا پله‌های ترقی را گام به گام برداشت ولی یکی مثل حضرت علی در خانه‌ی خدا بدنیا میاد، در کودکی سوره مؤمنون میخونه، در تمام صفات (رشادت، شجاعت، علم و هر چی که فکر کنی) نفر اول است و این نشان از این است که ایشون در عالم دیگری باید یک دوره زندگی کرده باشد و شایستگی خود را نشان داده باشد تا در عالم دنیا به این شکل جلوه‌گری کند و یا حضرت عیسی علیه السلام . إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ در یک عالمی باید کل بشر در شرایط یکسان (جسمی، روحی، خانوادگی، هوشی، علمی و ...) عمری زندگی کنند تا با تقوی‌ترین‌شون مشخص بشه و اونوقت یکی اول، دیگری دوم و الی آخر مشخص بشه تا چهارده نفر از آنها گلچین بشه تا این چهارده نفر تحت تعلیم مستقیم خداوند دوره ببینن تا در عالم دنیا بعنوان چهارده معصوم به کل عالم معرفی بشوند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم به چنین فرضی نیست. کافی است متوجۀ علم خداوند به شخصیت افراد باشیم به همان معنای «علمِ قبل ما یکون» یعنی قبل از آن‌که آن حادثه‌ها و یا افراد متولد شوند و به ظهور آیند و لذا شایستگی‌هایی که آن افراد جهت هدایت انسان‌ها دارند در علم خداوند هست و از این جهت آنان را پرورش خاصی می‌دهد تا در وظیفۀ الهی خود موفق باشند. خوب است به سؤال شمارۀ 40563 نیز رجوع شود. موفق باشید

40570
متن پرسش

عوام بود علی را کسی خدا نامید / خدای گوشه‌ی ایوان طلاش آرامید / چه کام برتر از آن بوسه‌‌ی ضریح علی / چه باک گفته کسی: اهل شیعه! ناکامید / نبی به آب وضوی علی تبرک جست / برای مست شدن در پی می و جامید؟ / علی ز خویشتن خویش خود سفر کردست / سفر کنید اگر پیروان اسلامید / علیست شیر خدایی که شیر شیران است / هزار شیر که باشید پیش او رامید / به خال و ابروی او از ازل گرفتارید / کبوترید و گرفتار دانه و دامید / به می بشوی ورقهای دفتر عرفان / خوشا مطالعه‌ای که به عشق انجامید / ۲۶ شهریور ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «هزار شیر که باشید پیش او رامید» از آن جهت که اگر شیربودن یعنی وسیع‌ترین حضور برای فتح قلّه‌ها، هرکس که می‌خواهیم باشیم در مقابل شخصیت گشوده و گسترده و متعالی آن حضرت، تنها ذیل سایۀ انسانیت آن حضرت می‌توانیم به طور حقیقی در نزد خود حاضر باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی