بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27475
متن پرسش
سلام علیکم: چطور با وجود اینکه جریان معتزله نقش محوری و علمی در زمان مامون و خلفای بعدی که دوره حرکت تمدن اسلامی بود، داشت و اینکه مقابل ائمه و مکتب تشیع مکتب سازی می شد و به نام ارتباط تمدنها و ارتباط با دستاوردهای سایر علوم، یونان زدگی و انحرافات عقیدتی ایجاد شد و در عین بی توجهی به شیعه و ائمه هدی و شهادت امام رضا (ع)، از علمای اعتزالی و ایرانی غیر مسلمان و رومی حمایت می شد، تمدن اسلامی حرکت بسمت جلو و نقطه عطفی برای تمدن سازی داشت و شروع فعالیت های تمدنی مسلمین شد؟ چطور با وجود اینکه معتزله محوریت داشت و این جریان با مبانی اصیل شرعی و عقل قدسی تضاد دارد ولی توانست در بحث تمدن سازی بیاید و نقطه عطف تمدن اسلامی در آن دوره بشوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که اهل تحقیق متذکر شده‌اند؛ تمدنی که آن زمان به ظهور آمد تمدنِ مسلمانان بود که در بستر اسلام حاضر شده بودند و اهل کلام و حاکمان، بیشتر در حاشیه مشغول خودشان بودند و ائمه «علیهم‌السلام» نیز به صورت نرم در هدایت آن فضا بدون ایجاد حساسیت برای حاکمان، نقش خود را داشتند و به همین جهت هم در هر حال، حاکمان متوجه‌ی حضور نرم آن عزیزان می‌شدند و آن‌ها را گرفتار حبس و تبعید می‌کردند. موفق باشید

27474
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ضمن التماس دعای حقیقی دراین ایام نورانی. دغدغه ای داشتم که با حضرتعالی در میان میزارم لطفا پدرانه پاسخ بدهید؛ استاد؛ جوانی هستم ۲۰ ساله؛ تا ۱۸ سالگی در این نظام آموزشی غربی اوقاتم را تقریبا هدر دادم از بعد کنکور که الحمدالله دانشجو معلم شدم؛ قصد جدی داشتم برای مطالعه و ایجاد یک زندگی معنوی برای خویش. هر طور که فکر می کردم باید مدتی تمرکز و توجه ام را بر مطالعه و کسب معارف و دقت همه جانبه در رفتارهایم می گذاشتم تا عقب ماندگی ها را جبران کنم؛ اما ترسی دارم اول اینکه طبق نظر بزرگان در آستانه ظهور هستیم و بنده هنوز کاری نکردم چون معتقدم اصلی ترین وظیفه ما یعنی اصلی ترین خواسته ی امام عصر خودسازی است و بعد جامعه سازی. می ترسم فرصتم کم باشد و از قافله ظهور عقب بمانم گاهی اوقات غبطه حقیر به شما از این جهت است که فرصت کافی داشته اید و هم اکنون مشغول خدمت و جامعه سازی هستید؛ دوم اینکه اطرافیان مخصوصا دوستان مذهبی ام عموما نگاهشان به حقیر نگاهی است که انگار از جامعه عزلت گرفته ام و کار عملی چندانی انجام نمی دهم. البته بنده کار عملی زیادی انجام نمی دهم اما دلیلش چیز دیگری است؛ بنده هر طور فکر می کنم نمی توانم قبل از کسب معارف و تربیت خویش به کارهای گسترده اجتماعی بپردازم (البته نه اینکه کلا کاری انجام ندهم؛ بلکه اولویتم با کسب معارف است در کنارش آنقدری که مزاحم کار اصلی ام نباشد در اجتماع هم سعی می کنم حضور داشته باشم) بنده فعلا کار عملی و یدی زیادی انجام نمی دهم یعنی نمی توانم به غیر خودم به کار دیگه ای تمرکز کنم مگر اینکه یقین کنم واقعا واقعا وظیفه ام هست. نمی خواهم زحمت و تلاشم در جامعه جهت نداشته باشد. مثلا سر همین قضیه کرونا از بنده کمک خواستند اما حقیر رد کردم به جهت اینکه وظیفه خودم را در این برهه اولا کسب معارف می دانم ثانیا بنظرم جامعه معلمی هر چند نباید خیلی از کار جهادی و عملی دور باشد اما در هر حال اصل وظیفه شان تربیت است. کلا استاد گرامی در راه کسب معارف و علوم از این موارد زیاد پیش می آید که هم می توان به مطالعه پرداخت هم می توان رفت و کار جهادی کرد و از مطالعه بازماند. با توجه به اینکه حقیر اولا جوانی هستم که هنوز باید اصول عقاید و گناه شناسی و سیره اهل بیت (ع) بخوانم تا حرامی از بنده سر نزند و ثانیا اصلا بنده وظیفه ام پایه ریزی تمدن و تربیت است در این گونه موارد که می توان گفت تزاحم وظایف پیش آمده؛ چه کنم؟ لازم به ذکر است بنده از کار جهادی و یدی کردن نمی خواهم فرار کنم بلکه معتقدم حلقه مکمل کسب معارف است چون روحیه ایثار و تلاش و مجاهدت را در انسان به وجودمی آورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً معلم باید در عالم معرفت حضوری فعّال داشته باشد. ولی همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۲۷۲ عرض شد اگر در عین دنبال‌کردنِ معارفی که نیاز دانش‌آموزان است در فعالیت‌های جهادی حاضر شوید، خود به خود به معارف و بصیرت‌هایی می‌رسید که امثال شهید حسن باقری‌ها رسیدند. موفق باشید   

27466
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت میان مالکیت و ربوبیت در بنده و خالق چیست؟ ویژه اینکه انسان هم در حیات دنیوی می تواند مالکیت پیدا کند و در عین حال در روایات داریم در اثر عبودیت می تواند به ربوبیت هم برسد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به اعتبار خالقیتش «له ملک السموات و الارض»، و به اعتبار تدبیر امورِ عالم و رساندن استعدادها به فعلیت، «ربّ العالمین» است. انسان‌ها در این بستر می‌توانند عالم را از آنِ خود کنند و نیز می‌توانند در طول تدبیر الهی همچون حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عالم را در اختیار بگیرند و مانع تدبیر نظام استکباری بگردند. موفق باشید

27465
متن پرسش
سلام علیکم: آیا بر اساس تفسیر آیه «اهدنَا الصِّراطَ المُستَقیم» می توان به صراط هاي مستقیم متعدد معتقد بود یا اینکه صراط یکی بیشتر نیست؟ آیا آیه «والِّذین جاهَدوا فینا لَنَهد یَّنَهُم سُبُلَنا» نشانه تعدد صراط نیست؟ با توجه به اینکه به عدد انفس خلایق طرق الی الله وجود دارد و در قرآن كریم سبل و راه هاي متعدد هدایت وجود دارد آیا ما صراطهاي مستقیم داریم یا یک طراط مستقیم داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علامه‌ی طباطبایی در تفسیر شریف «المیزان» به خوبی روشن می‌کنند که چرا واژه‌ی «صراط» مفرد آمده است ولی واژه‌ی «سبیل» جمع آمده است. مثل حضور تاریخیِ ما از طریق انقلاب اسلامی در این زمان که صراط مستقیمِ این زمانه است. حال برای حضور در این صراط، خواه در سبیلِ شهید تهرانی مقدم پای بگذار و خواه در سبیل شهید آوینی، همه به صراط مستقیم انقلاب اسلامی ختم می‌شود. موفق باشید

27463
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه در قرآن و معارف اسلامی داریم که هر فردی شاکله و ظرفیت متفاوت و خاصه وجودی خود را دارد و البته مع الاسف ساختار تربیتی و متولیان آموزش ما با الگویی دارای پاردواکس و البته غربزده، مشغول تداوم نظام آموزشی و تربیتی هستند که می خواهد از طرفی انسان های مومن و متشرع تربیت کند و از طرفی برای دولت شهرها و ساختار اداری زندگی مدرن بتوانند سازماندهی شوند و الگویی هم که دنبال می شود، الگویی است که بدون توجه به ظرفیت ها و قوت متعالی و حس حضور جهانی بشر امروز، با الگوهای مشابه و مکانیزم همسان و همانند سازی پیش می رود، چه رویکردی رو پیشنهاد می فرمایید ویژه در مباحث معرفت نفس و سلوک دینی دنبال بکنیم که بتونیم خودمون رو از تربیت برای ساختار دولت شهرهای مدرن آزاد کنیم و به وسعت ابدیت مون خود رو حاضر ببینیم و به شاکله خاص و ظرف وجودی ویژه خودمان توجه بکنیم در مسیر تربیت؟ اگر در قالب پرسش و پاسخ امکان تبیین و اشاره نیست لطفا منبعی معرفی فرموده یا اگر صلاح می دانید از طریق پیامرسان ایتا مطالبی را ارسال فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین خودآگاهی کافی است. مانند شهید بزرگوار جناب آقا مرتضی آوینی. او با خودآگاهی نسبت به آن‌چه شما نیز فرمودید متوجه‌ی راهی شد که بیرون از راه دنیای مدرن، توسط انقلاب اسلامی برای بشر گشوده شد. لذا با توجه به همین خودآگاهی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس/ خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

27452
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی: با عنایت به فرمایشات رهبری در باب جهش تولید - همانطور که مستحضرید یکی از ارکان جهش تولید ارتقای فناوری است - در این صورت محققین رشته های غیر حوزوی ( رایانه - مکانیک - شیمی - مدیریت و ...) به عنوان مجاهدین علمی و یا علما محسوب می گردند؟ آیا کارهای شهدای هسته ای و یا موشکی کشور در مرتبه ی علمای حوزوی هست یا خیر؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر جز این است که مولایمان علی «علیه‌السلام» هم در ناله‌های شبانه و هم در اسداللّهیِ شمشیر به دستِ روزانه، مجاهدِ راه حق بودند. موفق باشید

27451
متن پرسش
با سلام: آیا منظور رهبر عزیزمان از افزایش تولید همان حرکت به سمت توسعه ی اقتصادی است؟ می توان گفت با توجه به شرایط فعلی کشور ایشان به عنوان ولی فقیه دراین زمان اینطور تشخیص داده اند و این موضوع تداخلی با نظرات غربی ها در باب توسعه ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب در بستر فرهنگِ پیشرفت راه را مدّ نظر جامعه قرار دادند که در آن بستر رعایت روح متعالی انسانی و روح طبیعت می‌شود. ولی در بستر توسعه‌ی غربی، محوریت تنها میل و هوس انسان است. عرایضی در کتاب مدرنیته و توهّم شده است. موفق باشید

27450
متن پرسش
با سلام: استاد شما در کتاب امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه - حضرت امام (‌قدس) را عامل دریافت الهامات ربوبی معرفی فرموده اید. از طرفی در یکی از سخنرانی های رهبر عزیزمان آمده است که از وظایف مراجع تولید فکر و استخراج احکام مناسب زمانه از اقیانوس معارف اسلامی هست و در مقام بعدی می فرمایند پرورش انسان - سوال اینجاست اگر یکی از مراجع و یا حضرت آقا موضوعی را در زمان اکنون بیان فرمودند که با گفته ی قبلی امام خمینی (‌قدس) اختلاف داشت. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت کشف امامان معصوم با کشف عرفا آن است که عرفا کشف خود را با انطباق با کشف اولیای معصوم منطبق می‌کنند تا قابل اعتمادشان شود. سخنان حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اگر در راستای سخنان اولیای الهی بود، قابل اعتماد است. عرایضی در نسبت حضرت امام و اراده‌ی الهی در بستر اسلام و تشیع، در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» شده است. موفق باشید

27443
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش و پاسخ ۲۷۴۱۳ فرمودید از آنجا که در نظام اسلامی بحث حق و باطل میان است، نظام اسلامی نمی تواند جریانات و افکار و عقایدی که باطل می داند را اجازه میدان داری و تبلیغ با امکانات رسمی به آنها بدهد هر چند بحث تفتیش عقاید و اکراه هم وسط نیست. در این باب دو سوال از خدمتتون داشتم: ۱. آیا همان مکاتب و اندیشه هایی که نظریات باطل یا انحراف دار یا برخاسته از وهم و اسارت فکری را دنبال می کنند، را می توان در محافل کارشناسی دعوت کرد تا با آنها صحبت شود یا از طریق رسانه رسمی با آنها مناظره کرد تا عیوب تفکراتشان معلوم شود و سلامت روانی جامعه هم محفوظ بماند و آزادی بیان در راستای معقول و برخاسته از منطق اسلامی برقرار شود یا این نوعی کانالیزه کردن است و بدین معنی است که نظام اسلامی می خواهد تنها حرف خودش وسط باشد؟ ۲. چرا اهل کتاب با وجود اینکه در عقایدشان انحراف هست و حتی مثلا مسیحی ها به امر باطلی بنام تثلیث اعتقاد دارند و در کتب مقدس شان انحراف هست، در انجام مناسک و ابراز عقاید و حتی دعوت از افراد در کلیساها آزادند با توجه به اینکه فرمودید در نظام اسلامی حق و باطل وسط است و اسلام اجازه تبلیغ و تثبیت عقاید انحراف دار و باطل هم چنین تکثرگرایی و پلورالیسم را به ما نمی دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده این کار خوبی است به همین جهت حتی آقای شهید مطهری پیشنهاد می‌کردند که یک کرسی جهت تدریس مارکسیسم در دانشگاه به آقای امیرحسین آریان‌پور داده شود تا مردم و دانشجویان دقیقاً متوجه‌ی مارکسیسم بشوند و معلوم شود ما در آن رابطه چه حرف‌هایی داریم. ۲ اسلام این حق را برای اهل کتاب قائل است که بر دین خود باشند. ولی این‌که بخواهند در بستر نظام اسلامی و از امکانات آن نظام، دین خود را تبلیغ کنند معلوم است که چنین حقی را خود مردم مسلمان به حاکمان نمی‌دهند. موفق باشید

27414
متن پرسش
سلام علیکم: در زمان مشروطه آیت الله آقا نورالله نجفی اصفهانی عقیده دارند حکومت مشروطه و پارلمانی برخاسته از متن اسلام و متعلق به روح عقاید و فرهنگ ماست و در عالم غرب این متاثر از دیدگاه های اسلامی است و حتی تاثیر روابط اروپاییان با مسلمین در قرون قبلی موثر در این زمینه بوده است پس می توان آن را به خدمت گرفت و در بستر اسلامی_ایرانی پیدا نمود ولی شیخ فضل الله چنین دیدگاه و نظری درباره روح و ذات مشروطه پیدا نمی کند و خب در مباحث مشروطه مشروعه هم معلومه. حال در بین این دو رویکرد برخورد با غرب مدرن و ساز و کارهای اجتماعی و انتظام غربی، واقعا رویکرد آقا نورالله نجفی یک رویکرد تمدنی عمیق و بدور از غربگرایی و در عین حال بدور از تحجر و انفعال و ستیزه کور محسوب می شود یا دقت نظر شیخ فضل الله به ذات این نوع محصولات و ساز و کارهای تمدنی ویژه در غرب مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید امثال حاج آقا نوراللّه در مواجهه با دنیای مدرن به آن نتیجه رسیدند، نه آن‌که آن را تنها روش بدانند بلکه بیشتر، بحثِ «اکل میت» بوده است و پیش‌بینی شیخ شهید نیز در آن بسترِ تاریخی به خوبی درست درآمد که حاصلِ آن پارلمان، رضاخان شد تا بالاخره با انقلاب اسلامی، نگاهِ آن دو بزرگوار جمع شد و به اصطلاح متمم قانون اساسیِ شیخ شهید با تحقق شورای نگهبان تأمین گشت. موفق باشید

27413
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این جمله و عبارت می تواند صحیح باشد که: عقیده و افکار تمام احاد جامعه محترم است لذا نباید راه قرائت های متکثر را بست و در عین حفظ امنیت و عدم اجازه به ایجاد بستر بر هم خوردن آرامش جامعه، افکار مختلف جامعه که محترمند مطرح شود و لذا باید حتی مخالفان اندیشه و ولایت اسلامی یا سایر قرائت های دینی بتوانند آزادانه نظرات و عقاید خود را ابراز کنند و اجازه راه اندازی شبکه تلویزیونی و رادیویی به احزاب و اقلیت های دینی داده شود و افکار آزادانه اعلام نظر و مطالب نقادانه صریح اعلام کنند و رسانه ها و ظرفیت های تبلیغی جامعه ها در اختیار یک قرائت مکتبی و مذهبی از شریعت توحیدی قرار نگیرد تا فضا برای قرائت های متکثر بسته شود و یک قرائت و طرح اجتماعی حاکم شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این مورد شده است. از آن جهت که اسلام و نظام اسلامی چنین اجازه‌ای ندارد تا به جریان‌هایی که باطل می‌داند، اجازه دهد از امکانات جامعه‌ی اسلامی استفاده کنند. ولی در عین حال، مانعِ آن‌ها نیز نمی‌شود که خودشان با امکانات خود فعالیت کنند مگر آن‌که قصد براندازی داشته باشند، که محارب محسوب می‌شوند. موفق باشید

27421
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده عزیز و تشکر فراوان از مطالب ارزنده و به معنی واقعی کلمه حضوریتان. ۱. آیا حضرت امام به طور اجمال در سنین جوانی متوجه بودند که قرار است در آینده امری بزرگ و کار مهمی انجام دهند؟. ۲. آیا حضرت رب برای ضربه نهایی به غرب روح الله خمینی ثانی دارد پرورش می دهد؟ و ما باید در آینده شاهد حضورش باشیم؟ ۳. فلسفه اینکه حضرت رب عارف را نسبت به درک های وجودی اش مطمئن نمی سازد و عارف همیشه نسبت به آنچه که حس می کند در شک است چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت روح حضرت امام به سوی اموری میل داشته که در ضمیرِ ناخداگاه‌شان متوجه‌ی چنین مسئولیتی بوده و آماده‌ی چنین مسئولیتی می‌شده .۲. به نظر بنده راهی که حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشودند، روز به روز وسعت و عمق می‌یابد ولی در بستر همان راه. ۳. رابطه با حقیقت، همیشه از این قرار است چون حالت حصولی و سوبژکتیو ندارد. موفق باشید

27420
متن پرسش
سلام استاد جان: در جواب اینهایی که همه مشکلات کشور را به رهبر نسبت می دهند و می گویند طبق قانون اساسی رهبر با این همه اختیاراتی که دارد مثلا رئیس قوه قضاییه را خودش تعیین می کند پس چرا این همه فساد هست اصلا این همه فساد و پارتی بازی و بی عدالتی در ارگان های دولتی هست اگه قوه قضاییه برخورد قهریه محکمی می کرد آیا وضع کشور این چنین بود چه چور از رهبر عزیزمون دفاع کنیم استاد این همه فساد مقصرش کیه قوه مجریه مقننه یا قضاییه یا همگی؟ رهبر چطوری می تونه جلوشون رو بگیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حاکمیت حضرت علی «علیه‌السلام» هم عده‌ای در انحراف بودند، حضرت هم در حدّ خود اقدام می‌کردند ولی مردم، خودشان باید اصلاح شوند. فرق نظام اسلامی با نظام شاهنشاهی آن است که در آن نظام، حاکمان فاسد بودند، پس مردم باید خودشان در اصلاح جامعه بکوشند وقتی حاکمان مانع اصلاح جامعه نیستند وگرنه اگر امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» هم حاکم باشند برای اصلاح جامعه کافی نیست. موفق باشید

27391
متن پرسش
سلام علیکم: آیا هر کاري که جنبه اِعمال ولایت دارد ولو مربوط به دولت و جنبه عمومی اجتماع هم نباشد، چون ولایت به معنای سرپرستي است، به طور کلي زن نمي تواند متصدی آن و متولی اش باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نمی‌تواند؟ مگر حضرت آقا نفرمودند از نظر ایشان، وزارت زنان در دولت مانعی ندارد. موفق باشید

27390
متن پرسش
سلام علیکم: شهید آوینی در مقاله چگونه هنرها را به خدمت اسلام درآوریم این جملات را دارند که: هر چیزی می‏ تواند در خدمت تفکر دینی درآید حتی مثلاً نوشته‏ های مارکس برای اینکه چیزی که مارکس می‏ گوید، با حقیقت عالم نسبتی دارد. شما این نسبت را کشف کنید، آن وقت مارکس هم در خدمت شماست. شیطان هم با حقیقت عالم نسبت دارد. شما وقتی این نسبت را کشف کردید، شیطان نمی‏ تواند تسلطی بر شما پیدا کند، خودِ وجودِ شیطان هم در خدمت دین درمی‏ آید. منظور این شهید بزرگوار از این مطلب و بحث چیست و به چه معنایی نظر دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود آوینی در آن مقاله روشن می‌کند و با ولایت پیامبر خدا و در این تاریخ با ولایت حضرت امام و رهبری، وجوهی از حرف‌های مارکس هم قابل پذیرش می‌شود بدون ولایت مارکس. مگر شیطان برای اغوایِ مردم از موضوعات حقی استفاده نمی‌کند تا ولایت خود را بر آن‌ها إعمال نماید؟ و ولیّ الهی مانع ولایت شیطان می‌شود. موفق باشید

27398
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با مطالعه کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم سوالی برایم پیش آمد ممنون میشم راهنمایی بفرمایید، ۱. شما فرمودید که برای عبور از مدرنیته باید روح و عالَم انسانها عالم دیگری شود، و این کار با تَحَکُّم و.. شدنی نیست، حال اگر باید ابتدا زمینه تفکری ما اصلاح شود و دین حقیقی اسلام را بشناسیم و زندگی با اسماء الهی و تسلیم خدا بودن در تمام شئون زندگی را سرلوحه زندگی قرار دهیم، آیا به نظر شما اینگونه دینداری کردن که لازمه اش ابتدا معرفت حقیقی است را باید اینگونه شروع کرد که مثلا در آموزش و پرورش در دانشگاه و... قرآن را بهتر بشناسانیم، مثلا مباحث عرفان و مباحث ملاصدرا و کتب اشخاصی مثل شما را با توجه به ظرفیت مقاطع تدریس بشوند. واقعا بنظرم جا دارد که کتابی مثل هدف حیات زمینی آدم در کتب تدریسی در آموزش و پروش گنجانده شود. ۲. آیا به نظر شما جا دارد که پیگیری و آموزش مباحث فلسفه و عرفان و... در حوزه های علمیه پررنگ تر از قبل پیگیری شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در آموزش و پرورش، کار مشکل است و إن‌شاءاللّه به مرور با حضور دولتمردانی که نسبت به گرایش به غرب باید تجدید نظر کنند، کار با معرفت نفس شروع شود، خوب است. و در حوزه نیز باید با نظر به مکتب صدرا، کار جلو رود. در این مورد عرایضی تحت عنوان «حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی و دنیای پیچیده ی امروز» خدمت رفقا در شهر قم شد که در قسمت یادداشت ویژه‌ی سایت می‌توانید آن را دنبال کنید. موفق باشید

27395
متن پرسش
سلام و عرض ادب و تبریک اعیاد شعبانیه استاد بزرگوارم، سوالی از حضورتان دارم: آیا آنچه درباره ی شمس تبریزی گفته می شود و برخی نیز به مخالفت با او و آثارش پرداخته اند صحیح است؟ اگر اینگونه هست پس چرا عارف بزرگی مثل جناب مولانا بسیار شیفته ی ایشان بودند؟ اگر نخواهیم ذر مقوله ی این دو شخصیت برجسته طریق افراط و تفریط پی نگیریم باید چه کرد؟ برخی افراطی های متصوفه از یکسری قول های ایشان سو استفاده می کنند و برخی تفریطی های عالم نما، برچسب کفر و الحاد به این دو عارف می زنند. ممنون می شوم راهنمایی بفرمائید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر حضرت امام و مقام معظم رهبری نسبت به مولوی مثبت است و اینان هستند که در این موارد صاحب‌نظر می‌باشند و جناب شمس تبریزی را باید از زاویه‌ی نگاه مولوی نگریست و نه از زاویه‌ی رُمان‌هایی که در رابطه با شمس نوشته شده است. موفق باشید

27385
متن پرسش
سلام استاد: شما تو پاسخ سوال ۲۷۳۶۱ گفتین روش امام خمینی رضوان الله تعالی علیه هرکس خودش را می یابد در حالی که امام رحمه الله علیه خیلی به دنبال آیت الله شاه آبادی بودن تا ایشون حضرت امام رضوان الله را به عنوان شاگردشون قبول کنن. نظرتون در مورد این کار امام چیست؟! یعنی ما برای سلوک الی الله نیاز به استاد راهنما نداریم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام از آیت اللّه شاه‌آبادی خواسته بودند درس فلسفه و عرفان برایشان بگذارند نه آن‌که دستورالعمل به ایشان بدهند. جمله‌ی مشهور آیت اللّه بهجت «رحمت‌اللّه‌علیه» که مکرر ‌فرموده‌اند: «علمِ تو، استادِ تو است»؛ حکایت از وقوع تاریخی دارد که انسان در این زمانه به وسعتی رسیده است که اگر متوجه‌ی حقایق عالَم بشود، آن علم خود به خود او را جلو می‌برد و فضای تاریخی که با حضور حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شکل گرفته، ظرفیتِ به ظهورآوردن ملکوت را به چنین انسان‌هایی فراهم کرده و بدین لحاظ ملاحظه می‌کنید با نسلی روبه‌رو هستیم که از دین و علمای دین انتظاری بیش از آنچه معمولاً گفته می‌شود دارند. گویا روحی بر این نسل دمیده شده که وَلع عرفانی‌اش خود به خود او را جلو می‌برد، به همان معنای «يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ»، بدون آن‌که نیاز به محرکی داشته باشد خودش آماده‌ی شعله‌ورشدن است. بدین معنا عرض می‌شود این تاریخ، تاریخِ عرفان است تا طاقت عبور از فرهنگ مدرنیته در بشر فراهم شود. موفق باشید

27344
متن پرسش
استاد سلام علیکم: درباره پرسش ۲۷۳۱۷ نکته ای داشتم و آن این است که شما گفتید ارادت به موسس سلسله گنابادیه دارید در حالی که ایشون چنان زندگی نامه جالب ندارند و چه بسا ایشون یک تفسیری هم نوشتند که حضرت امام رد کردند اما صوفی ها با بریدن کلمات امام در تفسیر سوره حمد حیله ای به کار بردند که نشان بدهند امام از تفسیر سلطان محمد تعریف کرده در صورتی که حضرت امام کاملا مطالب ایشان رو رد می کنند و می گویند اصلا قرآن این چنین نیست که اینها گفتند. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم صوت حضرت امام در تفسیر سوره‌ی «حمد» که به آن تفسیر اشاره کردند؛ را شنیدم و از آن سخن برداشت نکردم حضرت امام آن تفسیر را ردّ کرده باشند! آری حضرت امام در آن صحبت، هیچ تفسیری را تأکید نکردند. از طرفی بنده ابداً اصراری بر سلسله‌ی گنابادیه ندارم. عرض شد افرادِ محترمی را در آن وادی می‌شناسم و تعمداً اسم نبردم. به هر حال روح عرفانی به ما کمک می‌کند تا سعه‌ی صدرِ لازمی را که به کمک آن می‌توان نظر به عهدِ ازلی انسان‌ها کرد؛ از دست ندهیم. موفق باشید

27343
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم دو سوال سوال اول: عنایت دارید که بعضی از آیات قرآن بر اساس یک حادثه تاریخی که زمان پیامبر اتفاق افتاده است به پیغمبر اکرم وحی شده اند (مثل آیاتی که در مورد جنگ های زمان پیامبر وحی شده است) حال سوال این است که همانطور که ما در دسته بندی آیات از آیات ناسخ و منسوخ یا محکم و متشابه نام می بریم؛ می توانیم با توجه به مقطعی بودن بعضی آیات و با این استدلال که برای تاریخی خاص و جریانی خاص وحی شده است و در زمان امروز کارایی ندارد؛ این آیات قرآن را نادیده بگیریم؟ سوال دوم: زبان عربی ذاتی قرآن است یا عرضی است؟ آیا اگر پیامبر اسلام در ایران مبعوث می شد زبان قرآن فارسی بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر به آیات قرآن عنایت کنید خداوند با نظر به آن واقعه‌های تاریخی، حقایق و سنت‌هایی را که در آن صحنه‌ها مطرح است، متذکر می‌شود. و از این جهت گفته می‌شود کتاب‌های مقدس، فراتاریخی است 2- زبان عربی؛ ذاتیِ قرآن نیست ولی آن حقایق با آن زبان به ظهور آمده و امروزه در رابطه با نسبت زبان با حقیقت در فلسفه‌ی زبان، بحث‌های مفصلی شده، مثل بحث «زبان، خانه‌ی وجود» از جناب مارتین هایدگر. لذا می‌بینیم گفته‌های مطرح در مثنوی، تنها در غالب زبان فارسی به ظهور آمده است و اگر مثنوی را به زبان دیگر ترجمه کنیم با حقیقتی که از طریق زبان فارسی ظهور کرده، روبه‌رو نمی‌شوید هرچند که اطلاعاتی از مثنوی به دست خواهید آورد. در این مورد عرایضی در کتاب «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» شده است. موفق باشید

27332
متن پرسش
با سلام: نظرتان در مورد شخصیت شهید محمد باقر صدر چیست؟ آیا کتاب خاصی که بتوان از آن بزرگوار استفاده کرد خاطرتان هست و آیا ورودی به مباحث فلسفی و عرفان داشته اند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت مرحوم شهید صدر، یک وجه و دو وجه ندارد از فقه بگیر تا فلسفه و اقتصاد. عظمت آن اندیشمندِ بزرگ آن بود که می‌فهمید در چه جهانی زندگی می‌کند و چگونه باید از اسلام به بهترین نحو در مقابل دنیای مدرن که مطمئن بود چون کویری خشک راهی به سوی سعادت انسانی نمی‌گشاید، بهره‌مند شد. در این مورد خوب است صحبت جناب استاد میرباقری در پیام رسان ایتا به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید

  https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2624 ستاد میرباقری | #شهید صدر و ارتقای سطح مواجهۀ #فقه با جهان، ۱۳‌۹۹/۱/۲۱  (به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر)

27323
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد عزیرم نظرتون درمورد تفکر آقای میلاد دخانچی جیه؟ اخیرا صحبت های اخیر ایشون به مناسبت شهادت شهید آوینی رضوان الله و مخالفت و تخریب امثال یامین پور و این تیپ اشخاص، اگه فرصت داشتید این ویدیو اینشون رو نگاه کنید https://www.aparat.com/v/XZMnp خدا عمر باعزت به شما عطا کنن و با امام و شهدا محشور بشید ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید نظرات دلسوزانه‌ی آقای دخانچی را شنید، بدون آن‌که تسلیم آن کلمات شد. بالاخره این‌که ایشان به چپِ نو رسیده است، بی‌حساب نیست. ولی این‌که بخواهیم اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی را یک‌پارچه جاروب کنیم و وجوهِ حضور تاریخیِ آن‌ها را مدّ نظر قرار دهیم،با اقتضای روح حکیمانه‌ای که ایشان دغدغه‌ی آن را دارند و به گفته‌ی ایشان از طریق اسماء الهی بنا دارند تاریخِ خود را تفسیر کنند؛ نمی‌خواند. ولی باز تأکید می‌کنم دغدغه‌های ایشان، دلسوزانه و عالمانه است. موفق باشید

27322
متن پرسش
با سلام: در جایی خوانده ام که ابن عربی در فصوص الحکم ادعا نموده که علت عتاب موسی با هارون، این بود که چرا هارون مردم را از گوساله پرستی منع نموده، چرا که همه چیز تجلی خدا است و ... آیا این ادعا صحیح است و اگر آری، با در نظر گرفتن چنین چیزی آیا می توان به سایر حرفهای ابن عربی اعتماد نمود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حرف‌ها را دیده‌ام. همان‌طور که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در نامه‌ای که به گورباچف نوشته‌اند در وصف ابن‌عربی فرمودند: برای فهم کلماتِ باریک‌تر از موی او چند نفر افراد با هوش خود را به قم بفرستید. لذا هرکس نمی‌تواند بدون شناختن آن زبان، وارد آن حوزه‌ی فکری بشود. موفق باشید

27308
متن پرسش
سلام علیکم استاد: من یک مشکلی دارم وقتی که با دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی بر میخورم یا حرفای بی اساسشون رو می شنوم، دستام میلرزه ضربانم بالا میره اعصابم به شدت خورد میشه. نمیدونم از ایمان ضعیفمه یا از چیه. و نمیدونم چیکار کنم؟ اصلا از ذهنم بیرون نمیره. مدام کلنجار میرم که اینا چرا اینطوری فکر میکنن اینا نباید این حرف ناعادلانه رو بزنن و امثال این حرفا میاد ذهنم. شما راهی جلوی پای ما بگذارید، البته یکم کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب کمکمون کرده ولی من هنوز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «رهروِ پیغمبرانی، ره سپر / طعنه‌ی خلقان همه، بادی شمر». إن‌شاءاللّه به سعه‌ای می‌رسید که این حرف‌ها که ادامه‌ی پوچی خودشان است را به چیزی نمی‌گیرید و قصّه‌ی شما قصّه‌ی کسانی باید باشد که خداوند در وصف آن‌ها می‌فرماید: «وَ الَّذينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً»(فرقان/۷۲) و كسانى‏‌اند كه گواهى دروغ نمى‏ دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى‏‌گذرند. موفق باشید

27295
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اینکه این دسته روایات منقول از ائمه اطهار ویژه این روایت از حضرت باقر العلوم (ع) که در غیبت نعمانی و بحار الانوار هم منقول است که مردمانی از مشرق به قصد اقامه حق بر می خیزند و آن مقدار پایمردی و استقامت می کنند تا به نصرت می رسند و آن را جز به صاحب الامر تسلیم نمی کنند، را به انقلاب اسلامی و فضای پس از انقلاب متصف کنیم صحیح است یا می تواند موجب اشکال و خطا قلمداد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نباید به راحتی موارد با انقلاب منطبق دانست. زیرا روایات مربوط به آخرالزمان عموماً قابل تأویل است. موفق باشید

نمایش چاپی