بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26422
متن پرسش
سلام علیکم استاد: شرمنده وقت شما را می گیرم. سه سوال داشتم در مورد موضوعات متفاوت ۱. استاد شرح فارسی منازل السائرین را کجا میتونم پیدا کنم هرچه گشتم نبود. ۲. اگر اشتباه نکنم محبت و عشق و علاقه نسبت به هرچیز وحدت میاورد یعنی نوعی وحدت بین ما و آن چیز ایجاد می شود چرا که ما فقط عاشق نفس خود هستیم پس اگر چیز دیگری را دوست داشته باشیم یعنی با آن وحدت ایجاد کردیم حال سوال من این است که اگر انسان والایی مثلاً اولیا خدا را دوست داشته باشیم باعث ایجاد وحدت بین ما و او می شود و با حرکت جوهری در روح او مراتب روحانی ما بالا می رود؟ ۲. فکر کردن به یک شخص چطور؟ آیا فکر کردن به یک انسان هم موجب وحدت و تاثیر پذیری و شبیه شدن و حرکت جوهری ملاصدرا می شود؟ ۳. آیت الله بهجت هر از چندگاهی با امام خمینی مکاتبه داشتند و حول موضوعات سیاسی نامه می نوشتند و انتقاد های خود را می گفتند. در یکی از این نامه ها آیت الله بهجت به امام خمینی انتقاد کردند از شیوه اداره مملکت که چرا شبیه به شیوه امام علی (ع) نیست و ولی فقیه تنها تصمیم گیر جامعه نیست و امام خمینی هم در جواب گفتند اگر دقیقا آن شیوه را اجرا کنیم ولایت فقیه در کوتاه زمانی از بین می‌رود و مردم هم باید مشارکت داشته باشند و بتوانند در بعضی مسائل تصمیم گیری کنند و حضور داشته باشند ولو اینکه در بعضی موارد اشتباه تصمیم گیری کنند (مانند بنی صدر و..) حال سوال من اینست که چرا بین این دو بزرگوار در موضوعی اختلاف بوجود آمد؟ مگر غیر از این است که ان دو بزرگوار مراتب کمال را طی کردند و کامل شدند و وجودشان حقانی شده و نفسانیتشان از بین رفته و نمونه خلیفه الله در زمین بودند و حرفشان حرف خدا و نظرشان نظر خداست حال چطور ممکن است که بین نظرشان که حق است تفاوت بوجود آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده هم در جریان وضع بازار نیستم که بدانم کجا می‌توان آن کتاب را پیدا کرد. ۲. آری! ولی باید مواظب باشیم توهّم غلبه نکند. ۳. حوزه‌ی سلوکی آیت اللّه بهجت فردی بود و حوزه‌ی سلوکیِ حضرت امام جمعی و جهانی است و لذا نکاتی را امام در نظر دارند که ممکن است از جهت جهانی آیت اللّه بهجت مدّ نظر نداشته باشند. موفق باشید

26409
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از پژوهشگران فعال عرصه دین پژوهی، وقتی ازشون این سوال رو پرسیدند که امروزه زندگى بدون ارتباط با دیگران امكان‏پذیر نیست، پس چرا مى ‏گوییم: «نه شرقى، نه غربى» در جواب چنین مطالبی رو گفتند: «مراد از شعار «نه شرقى، نه غربى» آن است كه ما در انتخاب راه و شیوه حكومت، به شرق و غرب وابسته نباشیم و نسبت به هیچ ابرقدرتى خودباخته نشویم، زیرا شرق زدگى و غرب زدگى دو بیمارى مهلك و نشان دهنده خودباختگى است. امّا در كسب علم و تجربه و مهارت، ما باید هم شرقى باشیم و هم غربى. در حدیث مى‏ خوانیم كه پیامبر عزیز اسلام فرمود: «اطُلبوا العلم و لو بالصِّین»(وسائل، ج‏۲۷، ص‏۲۷.) علم را بیاموزید، حتى اگر در چین و دورترین نقطه باشد. همان گونه كه گرمازدگى و یخ زدگى بیمارى است، امّا استفاده از حرارت براى پخت و پز و استفاده از یخ در مواردى لازم مفید است. آرى، از یخ استفاده كنیم، امّا یخ زده نباشیم. از گرما استفاده كنیم، امّا گرمازده نباشیم. از شرق و غرب استفاده كنیم، امّا شرق زده و غرب زده نباشیم.» چنین مطلبی با توجه به اینکه روح تمدن ها غیریت ساز هست و هر فرهنگی ابزار و علم مخصوص خود رو میسازه و روح کلان اسلام و مدرنیته متفاوت هست، آیا چنین چیزی مقبول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی فرموده‌اند، فدای چنین اندیشمندانی. زمان‌شناسی یعنی همین. موفق باشید

26412
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به شرح‌هایی که بر آثار بزرگانی همچون امام خمینی (ره) ارائه داده‌اید این سوال برایم پیش آمده که چرا کتابهای مبنایی رهبر انقلاب مثل طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ولایت و حکومت، انسان ۲۵۰ ساله و... را شرح نمی دهید؟ در بین آثارتان فقط تعدادی یادداشت و شرح کوتاهی بر کتاب قرارگاه فرهنگی را یافتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمدتاً نوشته‌های عرفانی حضرت امام نیاز به آن نوع شرح مفصل و طولانی دارد وگرنه بقیه‌ی صحبت‌های امام و یا رهبر معظم انقلاب آنچنان تخصصی نیست که نیاز به آن نوع شرح‌ها داشته باشد. موفق باشید

26411
متن پرسش
با عرض سلام: در پاسخ به یکی از سوالات فرموده اید: «همه‌چیز حکایت از آن دارد که خداوند اراده کرده است تاریخی غیر از تاریخ مدرن به وقوع بپیوندد.» مقام معظم رهبری نیز مکرر در این زمینه اشاره فرموده اند که آینده ای متفاوت در نزدیکی ما است از جمله «بنده می دانم که خدای متعال اراده فرموده است که این ملّت را به متعالی‌ترین درجات برساند» سوالی که دارم این است که نشانه‌هایی که حضرتعالی می فرمایید حکایت از تاریخ جدید دارد را اگر مقداری بخواهیم مشروح تر توضیح بدهیم کدامند و نحوه حکایتگری آن چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مختصر این‌طور می‌توان گفت که این یک قاعده در این عالم است که وقتی هر ملتی با فرهنگ ایثار و شهادت به صحنه آمد، آن ملت صاحب سرنوشت خود می‌شود. مقام معظم رهبری«حفظه­الله» فرمودند: شما فشار را از مردم بردارید ببینید چگونه همه به حاکمیت حق رجوع می‌کنند. این را یک قاعده بدانید اگر حقی آمد، حتماً باطل می­ رود، این قاعده لایتغیر است. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/۲۲) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با جمعِ کفار متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند امروزِ خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید

26394
متن پرسش
استاد ارجمند سلام علیکم: در خصوص برجام، استدلال آن است که چاره ای نبود تا این تجربه می شد و مایه عبرت قرار می گرفت. همچنان که تاریخ ۲۰۰ ساله نشان داده، هرگز و هرگز و هرگز کمترین عبرتی از این دست مناسبات و قراردادها حتی در سطح خرد دیده نمی شود. وقتی متن ترکمنچای و گلستان را می خوانیم، می بینیم حتی طرف غربی در برجام لازم ندیده نوع کلاهبرداری را هم پیچیده تر کند، آنجا گفته دولت روسیه «تلاش خواهد کرد» یا «از ولایت عهدی عباس میرزا حمایت می کند» یعنی عبارتهایی فاقد ارزش حقوقی که مابازاء مشخصی ندارد، در برجام هم عینا با همین عبارات دل خوش کنک به ابتدایی ترین روشها سر ما را کلاه گذاشته. تاریخ ۲۰۰ ساله را هرچه می خوانیم می بینیم غربیها با طرف ایرانی (از چه واژه ای استفاده کنیم که از حدود نگذریم) با ویژگیهای مشترک غربزده‌ها مواجه است که ساده لوحانه، شیفته وار و دست پاچه از اینکه مقابل یک چشم آبی نشسته خود را گم کرده و... لذا طرف غربی هیچ بر خود لازم ندیده زحمت بدهد روشهایش را در فریب عوض کند. فرمول ثابت قراردادهای استعماری ثابت، شیفتگی این‌طرف ثابت. این طرف را که مطالعه می کنیم می بینیم غربیها حق دارند، چراکه استدلالهای ملکم‌ها و سپهسالارها درباره آفتاب تابان قرارداد رویتر عینا تکرار می شود فقط آنها کمی در بیان و مفهوم پردازی قوی تر بودند و روشنفکر و غربزده امروزی تقریرش ضعیف تر شده، اما آنقدر تکراری است این تاریخ ۲۰۰ ساله حیرت آور و تهوع آور است، وانگهی آشنایی با تاریخ ۲۰۰ ساله رابطه گرگ و میش نشان می دهد این میش به اندازه سر سوزنی از تجربه گذشته درس نگرفته، این درباره همه ماجرای غربزدگی به نحو شگفت انگیزی تکرار شده، در اولین تجربه عباس میرزا و همه اقرار کردند که جنگیدن به روش خودمان کارآمدتر از مدرن کردن ارتش بود، اما همه همان مسیر غربزدگی را طی کردند. وقتی در جزئیات و تاکتیک هم درسی گرفته نشده، چطور می توان امیدوار بود که در کلان و استراتژی باطل بودن مسیر غربزدگی و اتکا به غرب می خواهد درس شود؟ مقصود اینکه هیچ امیدی برای تجربه و عبرت نبود، و امروز می بینیم که همچنان نیست، وقتی بعد از چند سال زیستن تجربه برجام می بینیم که روزانه مردم در معیشت خود هم آن را لمس می کنند، همچنان در بر همان پاشنه می گردد و بدون هیچ خللی همچنان می شود درباره مذاکره و امتحان مجدد آمریکا سخن گفت، یکبار دیگر این عبرت نگرفتن واضح تر می شود. حتی بعد از ترور سردار و آن یوم الله حضور، باز هم استدلالهای ۲۰۰ ساله ضرورت منحل شدن در نظام جهانی به قوت خود تکرار می شود. شاهد اینکه این تکرار بی وجه و سنگ روی یخ نیست آن است که همچنان حضرت آقا باید درباره دلایل بی فایده بودن و خسارت بودن مذاکره توضیح دهند. حال سوال این است که آیا استدلال به تجربه و عبرت جامعه از برجام اگر از سر ناچاری نیست، چگونه قابل دفاع است؟ آیا ذیل انقلاب اسلامی وضع ما تغییری در این داستان دارد که بگوییم این تجربه چون ذیل انقلاب است میتواند به عکس گذشته تجربه و عبرت شود؟ آیا در این راستا مومنین برای اینکه این تجربه عبرت شود کاری باید می کردند و باید بکنند که این‌بار از این شکست درس گرفته شود؟ از اینکه سخن به درازا کشید معذرت می خواهم. التماس دعای واقعی دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آنچه ما در حال وقوع آن هستیم و عرایضی در همین رابطه در جواب سؤالات قبلی شده، جهشی است که در یک فرآیندِ تاریخی با انقلاب اسلامی در حالِ وقوع است و آن آزادشدن از مسیری است که به غرب ختم می‌شد. بحمداللّه طوری شده که آن‌هایی هم که امیدوار به غرب بودند متوجه‌ی ناکارآمدی و زمین‌گیری غرب شده‌اند. و این‌جا است که پشتکار ما را جهت هرچه بیشتر در این حضور تاریخی طلب می‌کند. زیرا همه‌چیز حکایت از آن دارد که خداوند اراده کرده است تاریخی غیر از تاریخ مدرن به وقوع بپیوندد. موفق باشید

26403
متن پرسش
سلام: ضمن عرض تبریک دهه مبارک فجر. بنده مربی پرورشی مدارس متوسطه اول (راهنمایی) هستم. ۱. بنظر شما اولویت کارم رو چه چیزی قرار بدم؟ ۲. لطفا اگه جایی درباره دهه فجر و انقلاب صحبت کردید سریعا بذارید روی سایت که استفاده کنیم. البته اگه امسال سخنرانی نداشتید از سالهای قبل بذارید رو سایت که گوش بدیم و برای دانش آموزان و مردم بگیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تلاش شود دانش‌آموزان را متوجه‌ی آینده‌ی روشنی بنمایید که در پیش دارند. در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۳۹۴ به آن موضوع تذکری داده شد. بحث «آینده‌ی ما چه آینده‌ای است» که بر روی سایت هست، می‌تواند نکاتی را برای عزیزان داشته باشد. موفق باشید آدرس بحث:

http://lobolmizan.ir/post/1662/آینده-ی-ما-چه-آینده-ای . موفق باشید

26401
متن پرسش
سلام علیکم: در برخورد با علم و تمدن غرب، می پذیریم تمدن ها غیریت سازند و روح کلان اسلام و مدرنیته غالب جهانی واقعاً متفاوت و دو زمین جداست، هم چنین می پذیریم که فرهنگها ابزارساز هستند و با مثال معروفی که خودتان داشتید، در فرهنگ معنوی انسان برای تعامل با نظام احسن خلقت و استفاده درست مطابق ظرفیتها، به ساخت قنات رو می آورد اما بشر مدرن برای تغییر جهان و هویت ابزار ساز خود مطابق امیال و حال درونی اش، به ساخت وسیله ای مثل الکترو پمپ رو می آورد. با وجود این دو مطلب و اینکه با وجود تمام مشکلاتی که تکنولوژی مدرن با سیطره روح اومانیستی دارد اما ظرفیت انکشاف و تحقیق و سرعت در آن هست و این هم مطلبی قابل تامل است. ما اگر بخواهیم با تکنولوژی برخورد کنیم و ابزارهایی مطابق اهداف تمدن شیعه بسازیم، باید هم به صبغه هویتی خود و روح متعالی ایرانی_اسلامی مان نظر کنیم و هم بدون اینکه عیوب ساختاری ابزارهای مدرن را وارد فرهنگ مان کنیم باید به نحوی آن را در فرهنگ خود استحاله کنیم که هم ابزاری برای رسیدن به چشم اندازهایمان باشد و هم ظرفیتهای مثبتی مثل انکشاف و تسریع خدمات که با روح مدرن ظهور کرد را داشت مثل کاری که شهید آوینی با مستندی مثل روایت فتح کرد و علیرغم اینکه سینمای مدرن را ابزاری برای ایجاد معرفت وهمی و غیر قدسی برای بشر می داند و در عین حال به ظرفیتهای هنری و سمعی_بصری رسانه واقف است، قصد دارد فطرت را در سینما و مستند وارد کند و لذا کنار همان تکنیک های غربی مستندسازی، با نمایش تصاویر رزمندگان و متون عرفانی اش و آن زاویه دید حماسی، یک اثر تمدنی ماندگار ساخت. آیا این برداشت من که بخش مهمی اش رو فکر می کنم خودتان هم در کتب و مقالات غرب شناسی اشاره کردید و همین آثارتان برای من دغدغه ایجاد کرد، درست است یا به نحوی التقاطی بین اسلام و مدرنیته است که ما دیگر نه مسلم هستیم نه بشر مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید روی همین نکته که می‌فرمایید فکر شود. در بحث «طلوع جهانی بین دو جهان» عرایضی شد که فکر می‌کنم نقطه‌ی خوبی برای تفکر باشد. در سایت می‌توانید به این آدرس مطلب را دنبال کنید: موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1651/انقلاب-اسلامی-طلوع-جهانی-میان-دو-جهان

26398
متن پرسش
سلام علیکم: اکنون پس از گذشت چهل و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود این همه سختی و مشقت و حتی تبعیض هایی که دیده می شود و جان مردم را به لب رسانده، چه امیدی برای دفاع از انقلاب هست؟ اگر دستاوردهای اتقلاب اعم از موشکی و نانو و صنایع و علوم جغرافیایی و زیستی و هسته ای و کشاورزی و ... بخواهیم بدانیم که خب می شد اینها را حتی تحت لوای حکومت پهلوی هم ببینیم پس دقیقاً ما از چه دستاوردی دفاع می کنیم؟ از این صنایع یا انسان هایی که تحت لوای انقلاب تربیت شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در محل هویزه در رابطه با بودن شد که شاید در این رابطه مفید باشد: «با حضور در این سرزمین که صحنه­ های ایثار و شهادت بوده و می­ دانیم بر این سرزمین چه­ ها گذشته، چه احساسی در شما پیش می­ آید. عده‌ای در دریای عشق، زندگی را شناختند و بدون گرفتارشدن در زندگی­ های عرفی، خواستند به زندگیِ خود معنای دیگری ببخشند و «طرح‌اندازانه» به میدان آمدند و عالم را از آنِ خود کردند. برعکسِ جبهه‌ی استکبار که در توهُّم خود، می‌خواهد عالم را از آن خود کند. شهدا با حضور در جبهه حقّ، عالم را از آن خود کرده‌اند و مستکبران ناراحتند چرا ایران در منطقه فعّال است. در حالی‌که حضور ما در منطقه در راستای به خودآوردن مردم منطقه است و نه آن‌که مثل شما دست به غارت‌ ثروت و فرهنگ ملت­ها بزنیم. این مردم منطقه­ اند که به خود آمده­ اند وگرنه ما کار خاصی نکرده­ ایم. این یک قاعده در این عالم است که وقتی هر ملتی با فرهنگ ایثار و شهادت به صحنه آمد، آن ملت صاحب سرنوشت خود می‌شود. مقام معظم رهبری «حفظه­ الله» فرمودند: شما فشار را از مردم بردارید ببینید چگونه همه به حاکمیت حق رجوع می‌کنند.

عرض شد شهداء در زندگی «طرح­ اندازانه» به میدان آمدند و عالم را از آنِ خود کرده‌اند. حال سؤال این است که شما با نظر به راهی که شهدا مقابل­تان قرار داده‌اند، آیا طرحی برای معنابخشیدن به زندگی­تان پیدا کرده­ اید؟ این سؤال بنده، ماورایِ آن است که شما نماز می‌خوانید و روزه می‌گیرید تا بهشت بروید ولی آیا فکر کرده‌اید تا در إزای طرحی که برای زندگی‌تان دارید این عبادات را انجام ‌دهید تا آنچه در دوردست شماست از آن شما شود و بتوانید صدای آن را بشنوید که به شما می‌گوید: «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»؟ (هود/۸۱) معنی­ اش این است که آیا می­ دانید آن گشودگیِ صبحگاهان که به دنبال آن هستید، دور نیست، به همان معنایی که قیامت نزدیک است. با توجه به این‌که در وصف قیامت دارید: «وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» (انفطار/۱۹). قیامت آن‌جایی است که امر تنها از آنِ خدا است و شما هیچ اختیاری ندارید. پیامبر خدا (ص) می­ فرمایند: «الآن قیامتی قائم» یعنی آن قیامتی که به یک معنا در دور دست­ هاست، برای حضرت نزدیک شده است. این نشان می‌دهد، اگر انسان برای معنابخشی به زندگیِ خود طرح داشته باشد، اساساً همه‌ی آنچه در دور دست­ هاست، نزدیک می­ شوند. شهدا در هویتی که انسان زندگی­ اش را در دل این طرح­ اندازی معنا می­ کند، نشان دادند چقدر خوب می­ شود به آنچه به ظاهر دور است، نزدیک شد.

شهداء مانند رهبرشان یعنی حضرت روح اللّه «رضوان­ الله­ تعالی­ علیه» با هر آنچه که می‌خواست او را به انسانی ذلیل و منفعل تبدیل کند، سرِ ستیز داشت. شهداء خودشان برای خودشان مسئله بودند و دائماً با خود سخن‌ها داشتند که چگونه باید زندگی را طراحی کرد که زندگی معنا داشته باشد؟ و بالاخره با انتخابی همراه با شور و عشق و در نهایتِ صفا و سادگی، زندگی را معنا کردند تا توانستند باب شهادت را در مقابل خود بگشاید. تأکید بنده بر آن اصل است که بنا نداشتند تحقیر شوند زیرا کربلا را در مقابل خود می‌دیدند که راهی است به سوی رحمت الهی. ما نیز خودمان برای خودمان مسئله‌ایم که کجا باید باشیم و چگونه بودنی را باید بودن خودمان بدانیم؟ بنده به جهت شرایط سنّی و موقعیتی که داشتم با بعضی از شهداء مرتبط بودم، گاهی در خلوتی که با هم داشتیم و صحبت می‌کردند، چیزی را که از سخنان آن‌ها احساس می‌نمودم و مسئله‌شان شده بود، نحوه‌ی «بودن» بود، خودشان برای خودشان در نحوه‌ی بودن‌شان مسئله داشتند. مثل آن‌که هرکدام از ما برای خودمان باید مسئله باشیم که چه نوع بودنی را باید برای خودمان بودنِ حقیقی بدانیم و چه معنایی باید از خودمان داشته باشیم؟ در آن حالت یعنی وقتی به بودنِ خود نظر کردید آری! فقط به «بودنِ» خود نظر کردید. خدا می­ داند از بسیاری از دغدغه‌ها و احساس محرومیت‌ها آزاد می‌شوید و تعجب خواهید کرد چرا محرومیت‌های دنیایی را محرومیت می‌دانستید. در دنیایی که با حضور در آن نحوه‌ی «بودن»، با سعه­ ی رحمت الهی روبه‌رو می‌شوید. موفق باشید.

26392
متن پرسش
با عرض سلام: در نظام مردمسالاری دینی و مطابق با الگوی سیاست دینی به‌ویژه در عصر غیبت حضرت، چرا با وجود اینکه انتخابات یکی از راه های تامین مقبولیت نظام و ولایت است و حتی به تعبیری می تواند به مثابه حضور برای دفاع و بیعت با انقلاب باشد، باید این پر بحث راهکار لیبرالیسم تکرار شود که مثلاً رئیس جمهوری که ۲۴ میلیون رای آورده و تقریبا منتخب یک چهارم ملت است، باید برای همگان تصمیم بگیرد و مصالح عمومی را تنظیم کند و هم چنین ولی فقیه هم او را تنفیذ می کند و در سایر انتخابات اعم از خبرگان و مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا هم چنین چیزی هست؟ آیا این مطلب مشکل دار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با کلّیّت نظام است که انتخابات، جزئی از آن کلیت است و در دل این نظام پذیرفته شده است که رأیِ اکثریت برای عموم قابل پذیرش باشد. موفق باشید

26391
متن پرسش
سلام علیکم: ما از یک طرف می گوییم نه شرقی و غربی و شعار مرگ بر آمریکا را ضروری می دانیم، از آن طرف بدنبال قرارداد با همان شرقی ها و غربی ها هستیم و انتظار داریم با وجود مرگ بر آمریکا گفتن، آنها به تعهدات برجام عمل کنند و به ما تنکولوژی بدهند یا حتی ساختار سیاسی ما در بسیاری بخشها و طرحها به سیاست های لیبرالی و کمونیستی نزدیک شده که ما مبنایش را نمی پذیریم. آیا این یک تناقض نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. ما باید از خود شروع کنیم. و بحمداللّه این تحریم‌ها و گران‌شدن دلار، گشایشی را فراهم می‌کند تا به دسترنج خود و به تفکر خود رجوع نماییم. موفق باشید

26389
متن پرسش

با عرض سلام و تحیت: استاد بزرگوار مدتها بود که در قصه عاشورا سوال بود برایم اینکه کار اباعبدلله به سختی می افتد را چطور با مجیب بودن پروردگار می شود جمع بست؟ چرا حضرت زینب سلام الله علیها حتی لحظه ای که حضرت را در گودی قتلگاه می بینند رو به مدینه می کنند و با حضرت رسول سخن می گویند چرا از خداوند نمی خواهند فرجی رخ بدهد؟ این ادب است؟ یا تقدیر حتمی است امکان تغییرش نیست و خدا اینطور می خواهد؟ «ان الله شاء أن یراک قتیلا»؟ این رویه در زندگی دیگر افراد هم رایج است؟ اینکه گاهی کاملا کاری که می کنی در مسیر حق است ظاهرا ولی موانع متعدد، گرفتار شدن ... با همه سختی ها راه را ادامه می دهی اما از زمین و زمان هم می بارد چرا؟ این تصویری نیست که از خداوند در ذهن ما ایجاد شده خدا را دستگیر و اجابت کننده معرفی کردند بهمان، نه خدایی که سختی و فشار بنده ای که در راه خودش هست می بیند ولی تغییری گشایشی نمی دهد. پس کجا اگر یک قدم برداریم ده قدم می آید. شاید خیلی ها بگویند حسین (ع) باید اینطور شهید می شد تا اسلام احیا شود. اما عقل ناقص امثال من بر نمی تابد اگر خدا خداست و رحمانیتش و رحیمیتش پا برجاست چرا مداخله ای نکرد. عاشورا که هیچ در حد و اندازه تفکر امثال بنده نیست در زندگی خودمان هم گاهی سختی پشت سختی، منظورم سختی دنیایی است، رشد معنوی که الحمدلله هست. ولی چطور فقط غیر دنیایی ها را ببینیم مگر خدای ما فقط خدای آخرت است؟ برای دنیای مان عنایتی ندارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود اولیاء الهی به این نتیجه می‌رسند که بهترین بودن در دنیا، مقابله با استکبار است. ملاحظه کردید که ماه‌های اخیر جناب شهید حاج قاسم چه اندازه به دنبال شهادت بود به جهت آن‌که می‌دانست برکاتی در شهادت او برای خودش و جامعه رقم خورده است و دیدید که یکی از مسئولان آمریکایی گفته بود قاسم سلیمانی شهید برای آمریکا از قاسم سلیمانی زنده، خطرناک‌تر است.

فرعون نمونه فرهنگی است که میگوید زندگی فرصتی برای «زنده بودن» است و موسی(ع) نمونه فرهنگی است که می گوید زندگی فرصتی است برای «حرکت» و اینکه انسان از لاک خودش خارج شود، پوست بیندازد، آزاد شود و چهره حقیقی او که پشت این شرایط پنهان شده، ظاهر گردد.
وقتی یکی از آنها می گوید پیروزی، آن یکی چیز دیگری می فهمد. هرلفظی که این می گوید، در فرهنگ خودش و در قاموس خودش یک معنا دارد و دیگری از آن چیز دیگری و معنای دیگری درک می‌کند.
طبق فرهنگ موسوی، اصل بر زنده ماندن نیست؛ بلکه اصل، نتیجه گرفتن از زندگی است؛ یعنی در فرهنگ موسوی اگر با زنده بودن نتیجه گرفته می‌شود، زندگی خوب است و اگر با دادن زندگی نتیجه به دست می آید، باید زندگی را داد. 
فرهنگ موسوی می گوید پیروزی در رهاکردن زندگی است؛ اگر با رها کردن زندگی نتیجه به دست می‌آید.

موفق باشید

26382
متن پرسش
استاد گرامی سلام: بنده از بعد از افزایش قیمت بنزین حال روحی بدی دارم و بر ارادتم به رهبر انقلاب و اعتقادم به نظام خدشه وارد شده است. معیار بنده در قضاوت افراد و جریان ها محبت است مثلا یک قانونی که تصویب می شود نگاه می کنم ببینم به چه میزان اصل مهرورزی و دوست داشتن نوع بشر در آن رعایت شده است. در ماجرای بنزین به رغم توصیه های رهبری و قول های دولت قیمت اجناس به شدت بالا رفت و مجلس هم اخیرا گفته که قصد یکپارچه کردن یارانه ها و کاهش آن را دارد. بنده در این قضیه نگران رزقم نیستم و معتقدم تا زنده ام رزقم می رسد همچنین قبول دارم که مصرف بنزین زیاد بود و باید کنترل می شد ولی در این جریانات نوعی بی مهری ملاحظه می شود. وقتی قیمت همه اجناس نسبت به ۲ سال پیش سه برابر شده انتظار می رفت که بنزین هم سه برابر بشود ولی چرا حقوق ها سه برابر نمی شود؟ چرا هر سال اول سال ۱۰ درصد به حقوق ها اضافه می شود ولی تا سال بیاید تمام شود چندین بار اجناس گران می شود؟ اگر قیمت ها بصورت تدریجی و متناسب با افزایش دستمزدها اضافه می شد این همه شوک به جامعه وارد نمی شد. در زمان اعتراضات بنزینی یکی از نمایندگان معمم مجلس گفته بود ما قصد داشتیم بعد از انتخابات بنزین را گران کنیم (به زبان خودمانی یعنی زمانی که خرمان از پل گذشت ) چرا آقای رئیسی که در انتخابات ۹۶ امید مردم مستضعف بود در جلسه سران قوا همسو با آن دو فرد دیگر عمل کرد؟ با توجه به مطالبی که عرض شد جهت شرکت در انتخابات مردد شده ام. احتمالا شرکت می کنم ولی رای سفید می دهم چون هیچ فرد دلسوزی را نمی شناسم و کلا این مجلس چه کارایی دارد وقتی چهار نوع غذا هنگام نهار به نمایندگان ارائه می شود آیا از این نمایندگان شکم سیر و سلفی بگیر با موگرینی می توان انتظار داشت قوانینی به نفع مستضعفین تصویب کنند؟ در حالت دیگر فرض کنیم تمام نمایندگان مجلس افراد انقلابی و متدین باشند وقتی نهادهای تصمیم گیرنده دیگری مثل جلسات سران قوا وجود دارد عملا مجلس در حاشیه قرار می گیرد و بود و نبودش فرقی نمی کند. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» به مدد الهی، فتنه‌ی بزرگی که دولت، خواسته یا ناخواسته در آن می‌افتاد، کشور را حفظ کردند و انقلاب اسلامی توان عبور از این مشکلات را به‌خوبی در خود دارد. بحث در مقابله‌ی ذات توحیدی انقلاب اسلامی در مقابل ذات شرکِ استکبار است و مسلّم افق، در این مقابله روشن است. موفق باشید

26375
متن پرسش
سلام و عرض ادب: رهبری فرمودند فریاد انتقام مردم سوخت حقیقی موشک های سپاه بود. با توجه به این فرمایش رهبری آیا امکان دارد بار دیگر فریاد انتقام خواهی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن و همزمان با چهلم سردار سیلی دوم را به گوش مستکبران قاتل بنوازد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه. بنده به رفقا نیز عرض کرده‌ام دعا کنند که بهترین انتقام‌ها همچنین ادامه پیدا کند. موفق باشید

26364
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: بنده افتخار مطالعه کتاب «آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی» را داشتم. سوالی از خدمتتان داشتم اینکه، در آخرالزمان، کفر فراگیر می شود، دسته ی اول عده ای که تمام وجوه کفر زمان را می شناسند و با آن مقابله می کنند به ایمان کاملی نائل می شوند که توانایی گذر از کفر فراگیر را دارند هرچند تعدادشان کم باشد و دسته ی دوم مقابل این جبهه ی حق کامل می ایستند کفر محض را تشکیل می دهند. اما دسته سومی در اینجا هستند که شاید انسانهای تقریبا عادی باشند، حال با توجه به اینکه طبق گفته کتاب، ظهور امام زمان (عج) حتمی است و زمان ثابتی دارد و شیعیان می توانند با اعمالشان ظهور را تسریع ببخشند. ۱. آیا این عمق ایمان دسته ی اول است که ظهور را تسریع می بخشد یا میزان نفوذ دسته اول بر دسته سوم و فراگیری حق در دسته سوم؟ ۲. آیا دسته سوم بعد از ظهور با توجه به موهباتی که از حق در می یابند و ناامیدی که از وضع حاضرشان دارند به مرور به جبهه حق می پیوندند؟ ۳. اگر طول تاریخ غیبت امام زمان (عج) تا ظهور ایشان را فرآیندی در نظر بگیریم جایگاه مردم دسته ی سوم در کشور ما در این فرآیند با توجه به اینکه عالمان حکیمی نظر به این دارند که انقلاب در کشور ما در بین دسته ی سوم به جایگاه خود در آسمانها رفته و فضای کلی این دسته آن جور که امروز ظرفیت درک و فهم واقعی قرآن و مباحثی مانند مباحث شما را ندارد آیا اینگونه تقدیر می شود که این دسته با توجه به ضعیف شدن در اصول اولیه انقلاب، باید به ته دره ی مدرنیته رفته و سرشان به سنگ خورده و دچار ناامیدی از جنس به بن بست رسیدن امروز غرب شوند بعد گفته های جبهه ی اول روی آنها تاثیر بگذارد؟ و حجاب کنار رود؟ حجابی که جریانات بعد انقلاب اسلامی نمی گذارند اسلام در تمام ابعاد زندگی انسان نقش نمایی کرده و انسانها ببینند که آنچه در عالم و معادلات عالم خاک و ماده تاثیر گذار است حکم خداست نه ابلیس و مظاهرش. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید هر دو ۲. در هر حال باید تکلیف خود را معلوم کند. ۳. به نظر بنده همین‌طور است به همین جهت باید همواره مواظب باشیم زمینه‌ی برگشت آن‌ها را از بین نبریم. موفق باشید

26360
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد: توسلات مقبول حضرت زهرا (س). حاج آقا یک سوال صادقانه می خواستم بپرسم و انتظار دارم بدون مصلحت سنجی پاسخ دهید ولو به صورت خصوصی. مجموعه ای از اسناد و شواهد از فعالیت های پیش از انقلاب آقای روحانی تا نقش ایشان در ماجرای مک فارلین و برخی شواهد و قرائن جدی در این ۶ سال برای من تردیدی باقی نگذاشته که ایشان جاسوس ام آی سیکس و سرویس های جاسوسی غربی است. عنایت فرمایید اینها را روی خامی یا تندروی عرض نمی کنم. شواهد بسیار معنا دار و غیر قابل انکار است. برخی از اینها را جناب آقای کامران غضنفری در سایت خود منتشر کرده اند و همگی مستند است. گویاترین و اخیرترین سند آن نحوه طرح سهمیه بندی بنزنین بود. می دانیم تمام متحدین ایران به ما هشدار داده بودند که دشمن افرادی را آموزش داده و مسلح کرده و قرار است در شب میلاد پیامبر (ص) اغتشاش راه بیاندازند. نهادهای اطلاعاتی کشور هم از این ماجرا مطع بودند و لذا سپاه بخش زیادی از اینها را قبل از اغتشاشات دستگیر کرده بود. با این حال طبق گزارش ها آقای روحانی اصرار داد حتی با وجود مخالفت کابینه خودش که دقیقا همین شب سهمیه بندی بنزین انجام شود و گفته شده حتی در برابر هشدار وزیر اطلاعات هم به او ریشخند می زند! در ماجرای روح الله زم هم می دانیم شخص ایشان متهم است! می دانیم در برجام به طور سری داشتند برنامه موشکی را هم کاهش می دادند. همچنین می دانیم ایشان با اصرار زیاد دستور به حراج ذخایر ارزی و طلای کشور داده بود در حالی که هدف امریکا به اذعان خودشان به صفر رساندن ذخایر کشور بوده است! ایشان در این فقره هم برغم هشدار جدی کارشناسان در دولت نسبت به خطرات حراج ذخایر کشور دستور به این کار می دهد و اصرار عجیبی به آن دارد! از نظر شخصی هم می دانیم ایشان بسیار بی اخلاق و دروغ گو است. در ماجرای سهمیه بندی خیلی راحت گفت من خبر نداشتم. همچنین ایشان از سال ۵۶ با عنوان دکتر سخنرانی می کرده در حالی که سال ۷۹ مدرک دکتری گرفته است. سرقت علمی ایشان در رساله دکتری هم محرز است. نفس ۹ سال رفت و آمد به انگلیس برای تحصیل در حالی که اینجا مناصب حساس داشتند هم خودش خیلی عجیب و مشکوک است. سکوت عجیب غرب که یک سره دنبال موچ گیری از ایران است در برابر جعل عنوان و تقلب علمی ایشان هم باز بسیار عجیب است در حالی که سر مدرک آقای کردان که خیلی خفیف تر بود یک جنجال بزرگی درست کردند. دیدار ایشان با معاون اسرائیل آن هم ۳ ماه بعد از سفر مک فارلین در حالی که امام از ماجرای مک فارلین به شدت ناراحت و معترض بودند هم نشان از گستاخی عجیب ایشان و آقای هاشمی داشته است و صحبت هایی که ایشان در آن دیدار دارد جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذارد که به دنبال نابودی انقلاب بوده است. می دانیم ایشان مصر هست به هر قیمیتی شده ایران تسلیم امریکا شود. می دانیم صریحا صحبت از برجام های یک و دو و سه می کرد و هنوز هم دست بردار نیست. از طرفی می دانیم ملاقات با ترامپ یعنی حرکت به سمت تسلیم کامل انقلاب و ظاهرا ایشان همین برنامه را دارد. بنده همچنین از برخی مرتبطین آقای احمدی نژاد شنیدم که دولت ایشان هکرهایی که در جنگ سایبری علیه امریکا و اسرائیل و عربستان کار می کردند را یا کشته یا به آمریکا فراری داده تا برای آمریکا کار کنند. خبر کشته شدن یکی از این هکرها در ترکیه اخیرا در رسانه های داخلی هم منتشر شد. مجموع این شواهد و مستندات تردیدی باقی نمی گذارد. به نظرم مقام معظم رهبری چون می دانند ایشان مهره خطرناکی است با ایشان مماشات می کنند و سعی در کنترل ایشان دارند ولی خوب کشور هزینه های هنگفتی دارد می دهد. نمی دانم اگر تقدیر باشد که ایشان کاملا افشاء شود مثل بنی صدر احتمال در ۲ سال باقیمانده این اتفاق بیافتد خصوصا اگر ایشان مصر باشد در این ۲ سال کشور را تسلیم ترامپ کند. فراموش نکنیم زمینه ترور سردار سلیمانی را هم طرح ضد امینیتی سهمیه بندی بنزین ایشان ایجاد کرد! خدا را چه دیدید! ۲ سال دیگر را می بینم که ایشان به انگلیس پناهنده شده و ما در نماز جمعه داریم می گویم مرگ بر روحانی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان آنچه فرموده‌اید هستم. البته نتیجه‌هایی که آقای غضنفری می‌گیرند را نمی‌توانم بپذیرم. در این مورد معتقدم آگاه‌ترین و دقیق‌ترین شخص در این زمانه، رهبر معظم انقلاب هستند که چندین بار فرموده‌اند به دولت انتقاد هست، و نباید از  انتقادکردن خودداری نمود، ولی ویروسِ بدبینی را توصیه می‌کنند از ذهن بیرون کنیم. موفق باشید

26354
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: ۱. اگر ممکن است لطفاً تبیین بفرمایید، مهمترین عامل پذیرش سبک زندگی غربی در میان جامعۀ مؤمنانۀ ما چیست؟ ۲. مهمترین عاملی که می تواند سبک زندگی اسلامی-ایرانی را در جامعه رواج دهد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل مدرن وقتی وارد تاریخ ما شد که ما تقریباً از آن نوع زندگیِ اصیلِ خردِ ایرانی و شیعی خود در زمان قاجار غفلت کرده بودیم و لذا به جای برگشت به زندگی اصیل خود، زندگی غربی را که هیچ هماهنگی با روح ایرانی – اسلامیِ ما نداشت پذیرفتیم. راه‌کار شناخت روحی است که از دست رفته است. در این مورد عرایضی در کتاب «انقلاب اسلامی و جهانِ گمشده» که آرام‌آرام بنا است به زیورِ چاپ آراسته شود، شده است. موفق باشید

26351
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه شریفه «و اما بنعمه ربک فحدث»، شاخصه های یک فرد رشد یافته و یک جامعه رشد یافته در مواجهه با نعمات و مواهب چیست؟ آیا می توان گفت این رویکرد علاوه بر شکر نعمات ظاهری و مشهود باعث می شود ما از نگاه عمیق به ایام الله و حتی توطئه و فشارها غافل نشویم و همان شدائد را هم بستری برای تحدیث نعمت و رشد ظرفیت روحی و روانی بدانیم مثل بشارت سیدالشهداء در ظهر عاشورا که اصحاب را توصیه به صبر کردند و آنها را در مقام والای کرامت دانستند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی حرف آن است که متوجه‌ی نعمتی شویم که امروز در پرتو اسلام و تشیع در انقلاب اسلامی در این روز ۱۲ بهمن به ظهور آمد و چگونه سراسر وجود ما را، این نعمتِ عظمی فرا گرفت. چطور فکر می‌کردیم چنین وسعتی در عالَم داشته باشیم؟ مگر نه این‌که انسان، موجودی است تاریخی و تاریخِ گسترده‌ی ضد استکباریِ انقلاب اسلامی همه‌ی «بودنِ» ما شده است؟ پس چرا از این نعمت بزرگ غفلت کنیم و چنین «بودنِ» گسترده‌ای را احساس ننماییم. ۱۲ بهمن، شروع «بودنِ» متعالی ما بود. موفق باشید

26342
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسخ و پاسخ شماره ۲۶۳۳۷ فرمودید ما سیاستمدار طراز سیاست متعالیه که تجلی سیاسی حکمت متعالیه است را هنوز در صحنه نداریم یا اندک هستند. واقعاً نمی دانم این تناقض است یا حکمتی در آن است که علیرغم این مطلب، ما در جایگاه ولایت فقیه نظام و انقلاب، دو عالم و انسان رهیافته به مقامات والای معرفتی و تعبدی نظیر امام و آقا را داریم که همین دو تن در عرصه مدیریت، تئوری سیاست دینی و ظهور تمدن اسلامی و مکتب مقاومت را دنبال می کنند و بعنوان مدیر طراز جهانی شناخته می شوند و قرن های ۲۰ و ۲۱ را متحول و حتی گره خورده به نام خویش می سازند و چنین سردمداران بزرگ مدرنیته و لیبرال_دموکراسی از شناختشان حیران و مقابلشان سرگردان و شکست خورده شده اند تا آنجا که شواردنازه وقتی پیام گورباچف را تسلیم امام کرد و عکس العمل قاطعانه ای را دید آنچنان در حیرت فرو رفت و امسال هم شینزو آبه مقابل خود رهبری را دید که در چنین عصری که رهبران جهانی مقابل ترامپ خاضع و محتاط اند، می گوید من حتی او را شایسته مبادله پیام هم نمی دانم و روابط ایران و ژاپن بحثش جداست و خود او فصل نوینی از روابط بین الملل در اندیشه اسلامی را طرح می کند. حالا این بحث هم که جای خود دارد چه بسیار افرادی که در سطح جهان مجذوبشان شده اند و آنها را مقتدای خویش می دانند و به تدابیرشان مطمئن اند. واقعاً علت اینگونه تناقضی چیست و چه حکمتی است تفاوت دو رهبر حکیم و متعبد با دیگران در نظام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن عزیزان یعنی حضرت امام و رهبر معظم انقلاب نشان دادند اگر به نور حکمت متعالیه، مسئولانِ ما منوّر شوند آن می‌شود که آن دو عزیز شدند. پس باید به نوعی از خودآگاهی برسیم که حدّ اقل از معارفی که در تفسیر قیّم المیزان به ظهور آمده است؛ سیاستمداران ما غفلت نکنند تا سیاستمدارانی در ترازِ انقلاب باشند. موفق باشید

26337
متن پرسش
سلام علیکم: واقعاً علت اینکه برخی مسئولان در نظام، با وجود اینکه امکانات و سرمایه های کشور و انقلاب را در دست دارند، اما تا مسئولیت شان تمام می شود یا همان ایام مسئولیت، رفتار مخالف مابانه و به شکل اپوزسیون نشان می دهند و رسماً بی منطقی و ارتجاع به خوی اشرافی پیش از انقلاب و بازی در زمین نفوذ دشمن را اجرا می کنند و سخنان عجیبی می گویند. این چه بدعتی است که رئیس جمهور کشور با این میزان از اختیارات و سماحت مردم و رهبری مقابلش و کارنامه ضعیف ویژه در عرصه اقتصادی که جان مردم را به لب رسانده است، با حالتی عجیب و مایه شادی دشمنان، می ایستد و از تشریفاتی بودن انتخابات می گوید و رسماً چنین اضطراب عقیدتی و اخلاقی را ایجاد می کند. این مورد چه علتی دارد و آیا یکی از دلایلش سکوت و انفعال و اقدام درست و عقلایی ما برای روشنگری نیست کما اینکه آن زمان که رهبری مدام از خطر اندولس شدن ایران و تهاجم فرهنگی می گفت و در عوض رییس وقت جمهور آمد و گفت ما راهکار توسعه و رشدمان واقعاً لیبرالیسم است، سکوت کردیم و امید برای زدن این حرفها در جامعه بالاتر رفت و بعداً ثمرش را در قضایای بعدی ویژه در برجام و تصویب عجیبش دیدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست می‌فرمایید ولی به این نکته نیز فکر کنید که ما در دوره‌های گذشته از آن جهت که سیاسیون‌مان هنوز به آن بلوغی که در بستر روح انقلاب سیاستمداری کنند، نرسیده‌اند و هنوز سیاستمداران تراز انقلاب آن‌طور که شایسته باشد به ظهور نیامده که حداقل از معارف اصیل قرآنی بی‌بهره نباشند. به فرمایش آیت اللّه جوادی، همان‌طور که حکمت متعالیه پشتوانه‌ی معرفتیِ انقلاب اسلامی است؛ سیاستِ متعالیه نیز که در رابطه با حکمت متعالیه است، باید به صحنه آید. موفق باشید     

26329
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: استاد بنده گیج و کلافه شدم، خسته شدم از بس حرفهای متناقض شنیدم، کی راست میگه و کی نه، مصاحبه اخیر جناب ظریف رو با اشپیگل عنوان کردن و اینکه ایشون از مذاکره گفتن، عده ای به ایشون انتقاد کردن و گفتن حرفشون دور از عزت و غیرت ایرانی بوده، جناب ظریفم گفته نه من منظورم مذاکره نبوده و حالا عده ای به طرفداری از جناب ظریف صحبت رهبری در مورد ایشون رو مطرح کردند که رهبری فرمودن ایشون متدین و مومن و با غیرت هستن (نقل به مضمون) و گفتن همانطور که جناب ظریف گفتن منظورشون مذاکره نبوده، خواهش می کنم استاد شما موضوع رو اونجوری که هست تحلیل بفرمایید و اینکه چرا بر خلاف ما رهبری از شخص ایشون تعریف و تمجید کردن، با این تناقضات و پشت پرده ها میگم قید سیاست رو بزنم و بشینم کنج خونه، معلوم نیست چی به چیه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۲۹۵ نظری بیندازید. البته خوب بود آقای ظریف متوجه‌ی این نکته می‌شدند که ترامپ آن حرف را به نفع خود تمام می‌کند و در جواب می‌گوید: «نه! مرسی». یعنی آقای ظریف من آماده‌ی مذاکره نیستم. هرچند آقای ظریف منظورشان این نبود که با ترامپ مذاکره کنند، ولی ترامپ آن را به نفع خود استفاده کرد. در حالی‌که رهبر معظم انقلاب از قبل، جاده را طور دیگری برای سیاستمدارانِ ما گشوده بودند. موفق باشید

26310
متن پرسش
سلام علیکم: یادداشت پروفسور فرامرز رفیع‌پور در مورد شهید سلیمانی (رحمة الله علیه): «سلیمانی را کسی می‌تواند درک کند که عاشق خدا باشد و نه فقط آماده‌ی دادن جان خود برای خدا، بلکه سخت مشتاق باشد و در عمل بر آن اصرار داشته و شجاعت آن را نیز داشته باشد. این بالاترین درجه‌ی عرفان عملی است و این یک معیار برای سنجیدن خود ماست. امثال سلیمانی را هنوز می‌توان در بین رزمندگان جان‌برکف ما یافت. اما دنیاپرستان داخلی و مخصوصا خارجی کجا می‌توانند این را ادراک کنند؟! و باز این یک معیار مهم پیشرفت ایران است. پیشرفت نه بر اساس معیارهای گول‌زننده‌ی توسعه‌ی ظاهری که ما همیشه از آن عقب و دنباله‌روی تحقیرشده‌ی غرب باشیم؛ [بلکه پیشرفت، بر اساس معیار صحیح]. معیار پیشرفت، معیار الهی است. انسان‌هایی را می‌توان پیشرفته خواند که به بالاترین درجه‌ی شناخت خالق و صانع متعال رسیده باشند و در راه او آمادگی ازخودگذشتگی داشته باشند. حسین(ع)، درجه و اندازه‌ی این عشق و ازخودگذشتگی را در آن زمان تعیین نمود و سلیمانی‌ها در این زمان. خداوند از طریق اینان مجدداً در این زمان نمونه‌ای از چنان انسان پیشرفته را به ما نشان می‌دهد.» بعدالتحریر: «در مورد متن سلیمانی عزیزمان باید دو نکته را برای پیشگیری از سوءتفاهم به متن بالا اضافه کنم: ۱. اگر ما در کنار دانش قبلی خود، دانش کشورهای غربی را در زمینه‌ی بیولوژی، نجوم، پزشکی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و... نمی‌داشتیم، نمی‌توانستیم به این درجه از شناخت خالق و صانع عظیم و درک قرآن کریم برسیم. ۲. در کشورهای غربی نیز همه دنیاطلب نیستند و اکثر دانشمندان به معرفت الهی رسیده‌اند، اما عرفان نظری و عملی بدون تردید در ایران بیشتر پیشرفت کرده است.» منبع: https://eitaa.com/rafipoor
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد ارجمند جناب آقای پروفسور رفیع‌پور در مورد سید شهدای مقاومت فرمودند آن شهید توانست به جایی برسد که سختْ مشتاقِ لقای الهی باشد. در ضمن، تذکرات بعدی ایشان نیز تذکرات حکیمانه‌ای است. موفق باشید

26318
متن پرسش
سلام علیکم: نقش منافقین در تکمیل پازل دشمن برای اجرای تهاجم فرهنگی و جنگ نرم چه میزان موثر است و آیا می توان گفت بی تفاوتی مقابل پرچم حق و باطل و ترساندن از هزینه های مقاومت در راه توحید ، مهمترین ابزار جریان نفاق است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: منافق، تنها نسبت به حق و باطل بی‌تفاوت نیست؛ بلکه دل در گروِ فرهنگ کفر دارد و به اندازه‌ی جدّیت اهل ایمان، منافق روحیه‌ی خود را می‌بازد چون به اصولِ قابل اعتمادی تکیه ندارد. موفق باشید 

26316
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به نزدیکی ایام انتخابات ۹۸، تا چه حد امیدوارید مردم، انتخابی در طراز گام دوم انقلاب بکنند و نشان دهند اساساً با دید عمیق و کلان تری قصد تمدن سازی در این گام را دارند؟ آیا این دفعه واقعاً می توانیم یک انتخاب اصیل بدون جناح گرایی و قبیله گرایی سیاسی بلکه با شاخص های ولایت و مردمسالاری دینی نه با عقل غربی و ذیل تعریفات لیبرال_دموکراسی ببینیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده در افق آینده می‌بینم، حضور مردمانِ فرهیخته‌ای است که در دلِ انقلاب در حالِ تولدیافتن هستند و البته این، در یک فرآیندِ زمانی شکل می‌گیرد. حال چه اندازه در انتخابات پیشِ رو محقق می‌شود، نباید ناامید بود ولی انتظارِ بیش از حدّ هم نباید داشت. موفق باشید

26314
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به پرسش و پاسخ ۲۶۲۹۶ و اینکه فرمودید رگه های حریت در بشر غربی امروز علیرغم اینکه در بستر تکنولوژی و مدرنیته مسیر ارضای امیال و آرزوها را در پیش گرفتند به چشم می خورد، می توان گفت یکی از دلایلی که به بشر غربی امروز نهیب زده و ماهیت حکومت های لیبرال دموکرات را آشکار کرده است و سعی در بیداری رگه های حریت آنان دارد، خود انقلاب اسلامی است و این رگه های حریت در غرب با انقلاب پیوندی هم دارد؟ ویژه اینکه پس از پیام رهبر انقلاب و ایام شهادت سردار سلیمانی و جنبش های ضد سرمایه داری در فرانسه و آمریکا، چنین حرکت ها و مبانی به چشم می خورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه خوبی است به موضوع. در ضمن نکته‌ی شماره‌ی ۲ از سؤالِ ۲۶۳۱۰ مربوط به آقای پروفسور رفیع‌پور با سوابق حضوری که در خارج کشور داشته‌اند، قابل توجه است. موفق باشید

26307
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده برای رساله مقطع کارشناسی ارشد که با موضوع منطق پویایی تمدن نوین اسلامی از منظر نخبگان در دانشگاه باقرالعلوم قم به تصویب رسیده است. این رساله که بر اساس یک پزوهش کیفی تنظیم گردیده است. از طریق انجام مصاحبه با اساتید و تمدن پژوهان تم ها و داده های پژوهش گردآوری شده است. برای گرد آوری اطلاعات مصاحبه هایی با اساتید ذیل صورت گرفته است: ۱.حجه الاسلام و المسلنین سید محمد مهدی میر باقری ۲. حجه الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا ۳. حجه الاسلام و السلمین دکتر حبیب الله بابایی ۴. حجه الاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری ۵. حجه الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی جمالی ۶. حجه الاسلام و المسلمین سید ید اله یزدان پناه ۷. حجه الاسلام و المسلمین دکتر پیروزمند ۸. دکتر موسی نجفی ۹. دکتر محمد هادی همایون لذا علی رغم اینکه مشتاقانه مشتاق زیارت حضرتعالی و شنیدن نکات و نظرات حضرتعالی پیرامون این موضوع بودم، اما امکان مصاحبه از طرف سایت حضرتعالی برای بنده پیام عدم مصاحبه ارسال گردید. لذا مستدعی است در صورت امکان با پاسخگویی به سوالات این پژوهش موجبات استفاده از نظریات حضرتعالی را در این رساله فراهم نمایید. سوالات ۱. با توجه به تعریف های متعدد از تمدن، تعریف مختار حضرتعالی از تمدن چیست؟ و مولفه های تمدن کدامند؟ مولفه اصلی و محوری تمدن نوین اسلامی کدام است؟ ۲. آیا تمدن پروسه است یا پروژه؟ ۳. با توجه به تعریف مختار شما از تمدن چگونه می توان این تمدن نوین اسلامی را ایجاد کرد؟نقش دین، فرهنگ، تکنولوژی، اقتصاد، سیاست در این تمدن نوین چگونه است؟ ۴. نقش نخبگان در چگونگی ایجاد این تمدن نوین اسلامی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، سؤالاتی نیست که بنده با توجه به شرایطی که در آن هستم بتوانم جواب دهم. شاید بتوانید با ورق‌زدنِ کتابهایی مثل «تمدن‌زایی شیعه» و «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» مطالبی را به دست آورید. موفق باشید

نمایش چاپی