بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23454
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد در ۸ آیه اول سوره اسرا خداوند وعده نابودی یهود مستکبر رو میده. من هر چقدر روی این آیات فکر می کنم به این نتیجه می رسم که قرآن داره اسرائیل همین الان رو میگه. چون هم نژاد پرسته و هم تا کنون این همه فسادش روی زمین به این وسعت نبوده که تمام جنایت ها و رسانه ها و سیستم های فاسد مالی سرمنشاش به اون برسه. علی الخصوص اینکه در آیات اشاره به مسجد الاقصی هم میکنه و میگه بندگان ما شما رو از مسجد بیرون و ریشه کن خواهند کرد. با توجه به اینکه در آیات هم ایضا گفته شده که ما این مطلب رو به اونها یعنی یهود هم گفتیم و اونا این مطلب رو میدونند و با توجه به اینکه اسرائیل نوک پیکان حملاتش به سمت ایران هست (منطقی هم هست که من اگر فرضا قاتلم رو بشناسم لحظه ای از حمله و هشدار بهش غافل نمیشم) و آقا هم بارها وعده نابودی اسرائیل رو دادند، من از این آیات این نتیجه رو گرفتم که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی قرار نیست که براندازی و سرنگون بشه هرچند که شرایط الان بسیار سخت شده و سخت تر هم خواهد شد. و این برای من خیلی عجیب و جالبه. بنظر شما این استنباط من درست هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. إن‌شاءاللّه سید حسن نصراللّه مصداق این آیه‌است: «هنگامی که نخستین وعده فرا رسد و شما دست به فساد و خونریزی و ظلم و جنایت بزنید، ما گروهی از بندگان رزمنده و جنگجوی خود را به سراغ شما می ‏فرستیم" تا به کیفر اعمالتان شما را درهم بکوبد (فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» این قوم جنگجو آن چنان بر شما هجوم می‏ برند که حتی برای یافتن نفراتتان‏ هر خانه و دیاری را جستجو می‏ کنند. (فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ). و این یک وعده قطعی و تخلف ناپذیر خواهد بود (وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا). موفق باشید

23453
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: ببخشید وقتی تو مباحث مدرنیته می گوییم در اثر قطع اتصال با عوالم بالاتر بشر گرفتار شده، کتاب مصباح الهدایه امام خمینی چه نسبتی داره در ارتباط با نقد مدرنیته؟ یعنی جایگاه این کتاب کجاست؟ جایگاه کتاب رساله الولایه نسبت به مصباح الهدایه کجا قرار می گیرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های مذکور ما را به صورت حقیقی وارد عالَمی می‌کند که فرش به عرش متصل می‌گردد و عملاً زندگیِ زمینی انسان، آسمانی می‌شود و تمدن اسلامی به معنی حقیقی آن، معنا می‌گردد و می‌فهمیم تمدن غربی چه اندازه زندگی را آشفته می‌کند. موفق باشید

23449
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: حضوری فعال در عرصه های اجتماعی در انقلاب اسلامی برای رسیدن به نهایت قرب الهی که محور تفکر جنابعالی است، تا اندازه ی آن را درک کردم، اما میخوام این مسئله را از یک زاویه ببینید و نظر مبارک رابفرمایید. ازاین زاویه که سلوک فردی در قیاس با سلوک اجتماعی بسیار مشکل و چالش برانگیز است، چرا که در سلوک فردی، تفکر و تصمیم شما فردمحور است و اساسا به حضور اجتماعی خود درحد یک صله رحم و خدمت جزئی به مردم می بینید، اما در سلوک اجتماعی چالش مهم اینجاست که وقتی بنا دارید، در عرصه های اجتماعی حضوری فعال داشته باشید، ناخوداگاه با توهمات و تعلقاتی هم چون «شهرت طلبی»، «قدرت طلبی»، «ریاست طلبی» و «فخرفروشی» در روح و روان انسان ظهور می کند، در واقع فعالیت خالصانه فرد را مخدوش می کند. بنظرم خالی از لطف نیست که یادداشتی پیرامون این مقوله بنویسید، و بفرمایید که مواجه با چنین احوالاتی چگونه است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی مبنی بر این‌که «انسان به انسان، انسان می‌شود» شده است. در هر حال آن‌چه سلوک را حقیقی می‌کند، حضور فعّال در اجتماع است با این هدف که خدا را در مناسبات خود حاضر کنیم. پیامبر ما «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «لا رهبانیة فی الاسلام» رهبانیت ما جهاد با استکبار است که مانع حضور خدا در مناسبات انسانی است. فرارکردن از کفر، راهِ چاره نیست باید کفر را فراری دهیم چیزی که با انقلاب اسلامی محقق شد و جناب آقای دکتر سعداللّه زارعی در شماره‌ی اخیر روزنامه‌ی کیهان در روز شنبه ۶ بهمن‌ماه تحت عنوان «اخراج آمریکا از دایره قدرت» متذکر آن شدند. موفق باشید

23442
متن پرسش
سلام علیکم: استاد امام خامنه ای (حفظه الله) فرمودند بصیرت ۵ شاخص داره که یکی از آنها زمان شناسی است؟ چگونه زمان شناس شویم؟ و خودمونو با زمان تطبیق بدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده عرایضی که در شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده، در این رابطه کمک می‌کند. موفق باشید

23434
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد و تشکر بابت سایت خیلی عالی تان. این دو سؤال رو می خواستم خدمتتان عرض کنم: سوال اول: به نظر شما به طور کلی نقطه اشتراک و افتراق نظریات تمدن اسلامی و وحدت اسلامی اندیشه های حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری با کسانی مثل شکیب ارسلان به عنوان یک نوگرا یا سید قطب به عنوان یک بنیاد گرا در کجاست؟ سوال دوم: در تحقق تمدن نوین اسلامی اشتراک مذهب لازم است یا خیر و اشتراک دینی کافی است؟ در این صورت وحدت اجتماعی یا سیاسی یا عقیده کدام ملاک است؟ پیشاپیش بابت بذل توجه و پاسختان تشکر می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متأسفانه امثال سید قطب و شکیب ارسلان و الجابری، برگشت به خلافت را مدّ نظر دارند در عین اصالت‌دادن به همین تمدن غربی. در حالی‌که برگشت به گذشته خودْ نوعی غفلت از تاریخی است که باید ماوراء تمدن غربی به میان آید. مشکل جریان اخوان‌المسلمین نیز همین است. ولی تمدن اسلامیِ مدّ نظر امام و رهبری، اولاً: نظر به مردم‌سالاریِ دینی دارد، ثانیاً: با فرهنگ عبور از تمدن غربی خود را تعریف کرده است. ۲. همان‌طور که در کتاب «تمدن‌‌زایی شیعه» عرض شد تمدن اسلامی در عین تنوع مذاهب، محقق می‌شود، بیشتر بحث قرائت مذاهب در میان است که متوجه‌ی نگاه انقلاب اسلامی باشند به همان معنایی که گفته می‌شود مبارزان غزّه، شیعیانی هستند که دست‌بسته نماز می‌خوانند. یعنی قرائت مدّ نظر انقلاب اسلامی در آن‌جا در میان است برعکسِ کرانه‌ی غربی و نگاه ابومازن. موفق باشید 

23425
متن پرسش
استاد عزیزم سلام: نمی دانم چرا وقتی رئیس جمهور اینگونه صحبت می کند (1/10/97) که البته تکراری هم هست غمی عمیق مرا فرا می گیرد آخر خیلی بی انصاف هست. آنگونه القا می کند آنهائی که با این فضای مجازی مخالفند همانهایی هستند که می گفتند با دوش نمی توان غسل انجام داد و یا تفاسیری که از آن آیه ها داشت کلمه حق یراد بها الباطل است استاد چه کنیم که به این غم دچار نشویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم نگران می‌شوم که چگونه این انسان‌های تجددزده چه در لباس روحانی و چه در لباس غیر روحانی، چگونه غبار در چشم حقیقت می‌پاشند. نمی‌دانند این راهی که به بهانه‌های واهی و جزئی، سنتِ فرهنگی ما را نادیده و به تمسخر می‌گیرند موجب می‌شود تا اتفاقاً ریشه‌ی خود را بزنند. از گذشته و از سرنوشت کسروی‌ها عبرت نمی‌گیرند. هیچ ظلمی به اندازه‌ی ظلم به سنن اصیل یک ملت نیست. آقای روحانی در جمع وزیر و مدیران وزارت ارتباطات می گویند: «دیگر نمی‌شود فضای مجازی را از زندگی مردم جدا کرد. دیگر این امر قابل تحقق نیست که حاکمیت از مردم بخواهد به‌عنوان مثال موبایل را به‌خاطر برخی آسیب‌هایش کنار بگذارند»!. در حالی است که هیچگاه حاکمیت به مردم نگفته است که موبایل را کنار بگذارید و فضای مجازی را از زندگی خود حذف کنید! این قبیل جنجال‌سازی‌های مهندسی شده، علاوه‌بر ایجاد حواس‌پرتی در بخشی از جامعه، میان مردم شکاف ایجاد کرده و چه‌بسا ممکن است بخش‌هایی از جامعه را مقابل یکدیگر قرار داده و یکپارچگی میان مردم را خدشه‌دار کند. موفق باشید

23418
متن پرسش
«به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان» با سلام: ببخشید سوالم اینقدر طولانی شد. همه قسمتهایش به نظرم مهم بود. اگر وقتتان را بیهوده تلف شد، پیشاپیش عذر می خواهم. ۱. آذرماه بود که رهبر انقلاب هشدار مهمی به مردم و مسئولان دادند: «من هم به ملّت عزیزمان عرض می کنم این بیداری را حفظ کنید؛ اینکه اینها گفتند در سال ۹۷ ما چنین می کنیم، چنان می کنیم، و نقشه‌هایی را برای جمهوری اسلامی ابراز کردند - یعنی در واقع نقشه‌شان لو رفت - این ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند؛ مِن‌باب مثال. همه باید حواسشان جمع باشد؛ به همه‌ی ملّت عرض می کنم. آمریکا دشمن خبیثی است، دشمن حیله‌گری است، دستش با صهیونیست‌ها و مرتجعین منطقه در یک کاسه است و همه‌ی آنها دشمن ایران اسلامی و دشمن ملّت ایرانند؛ ما باید بیدار باشیم.» 21/9/1397 ۲. یک سال قبل از این صحبت رهبری در دیماه ۹۶ اغتشاش‌هایی در کشور به راه افتاده بود که بعدا معلوم شد از قبل برنامه‌ریزی شده بود و گروهک‌هایی از قبل برای اغتشاش در ایران فعال شده بودند. این اغتشاشات با اغتشاشات قبلی – به خصوص اغتشاشات فتنه‌ی ۸۸ - متفاوت بود. قبلا مرکز اغتشاشات شهرهای بزرگ کشور بودند و بیشتر طبقات متوسط به بالا درگیر مسائل می‌شدند و به خصوص در سال ۸۸ ویژگی‌های شبیه به کودتاهای مخملی را داشتند اما ماجرای دیماه ۹۶ متفاوت بود. موضوع از دغدغه‌ی توده‌ی مردم یعنی گرانی شروع شد و مراکز آشوب دیگر شهرهای بزرگ نبودند. ۳. مستند خارج از دید ۲ در همان قسمت اول به همین تغییر روش غرب در مواجهه با ایران اشاره کرده و به نقش پررنگ سازمان‌های مردم نهاد (NGO ها که در فارسی «سمن» خوانده می‌شوند) در روش جدید اشاره می‌کند: «با شکست همیشگی اغتشاشات در ایران، پرونده‌ی انقلاب رنگی به پایان رسیده بود. انقلاب رنگی اساسا بر اساس نیازهای طبقه‌ی متوسط به بالا و غرب‌گرای جامعه طراحی می‌شد؛ اما پروژه‌ی جدید از دل تحریم‌ها متولد شد: پروژه‌ی ایجاد یأس اقتصادی و شورش خیابانی دوباره و این بار در لوای اقتصاد تکرار شود. برنامه‌ریزی گسترده به سرعت پیش رفت. اغتشاشات ۸۸ علیه ایران اجماع جهانی به وجود آورده بود. ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ برای اولین بار، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سارکوزی رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد خواستار آن است که شورای امنیت سازمان ملل ظرف چند هفته قطعنامه‌ی تحریم‌های جدید علیه ایران را تصویب کند... ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ در سالگرد آشوب‌های تهران، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه‌ی ۱۹۲۹ علیه ایران را به تصویب رساند. اما در کنار تحریم‌های همه‌جانبه که از سال ۱۳۸۹ کلید خورد، مسئله‌ی اختلاس و فساد نیز در بوق تبلیغاتی قرار گرفت تا ابعاد نارضایتی‌ها چند برابر شود. سال ۱۳۹۰ نیز محمودرضا خاوری، مدیر بانک ملی از کشور خارج شد تا بخش دیگری از تحریم‌ها شکل موثر به خود بگیرد. خاوری اطلاعات بانکی کشور را در اختیار غربی‌ها گذاشت و ساز و کارهای بانکی کشور را برای آن‌ها روشن کرد تا موثرترین روش تحریم بانکی ایران از سوی تحریم‌کنندگان اعمال شود. این همان تحریم‌هایی بود که آمریکا انتظارش را می‌کشید.... سال ۱۳۹۲ دولت جدید با شعار مذاکره با آمریکا بر سر کار آمد. با شرایط سیاسی جدید در ایران به زودی پروژه‌ی نفوذ هم کلید می‌خورد. این بار مانند نمونه‌ی مسکو و آن چه ولادیسلاو سورکوف گفته بود ابزار نفوذ چیزی بود متفاوت از احزاب سیاسی داخل کشور. این بار اساسا نفوذ به شکل نهادهای مردمی و غیر دولتی غیر سیاسی به میدان می‌آمد. حالا سازمان‌های غربی سمت و سوی اسرارآمیزتر و پیچیده‌تر برای نفوذ در دل کشورها داشتند. این بار این مسیر از دل اقتصاد می‌گذشت...» https://www.aparat.com/v/59nLw ۴. پروفسور فرامرز رفیع‌پور (عضو پیوسته‌ی فرهنگستان علوم، استاد پیشین دانشگاه هوهن هایم آلمان و دانشگاه شهید بهشتی) نیز به کارکرد استعماری NGOها (سمن‌ها) در کشورهای غیر غربی و به خصوص ایران برای ایجاد شکاف بین جامعه‌ی رسمی و غیر رسمی اشاره کرده است. او کارکرد این سمن‌ها را ایجاد عناصر غیر رسمی مدرن همسو با نظام بین‌الملل غربی دانسته و ریشه‌ی گسترش آن‌ها در ایران را سیاست‌های غلط مسئولین دولت بعد از جنگ می‌داند: «در ایران بعد از انقلاب و بعد از جنگ به اقتضای شرایط جنگ و انواع هجوم‌ها، انقلابیون اصیل و دلسوز هنوز فرصت این را نیافته بودند تا اهداف اصلی انقلاب را در قالب یک برنامه‌ی متفکرانه و همه‌جانبه‌ی اندیشیده شده، عملیاتی کنند و در قالب سازمان‌هایی جدید، به مرحله‌ی اجرا درآورند... لذا با دست‌های نامرئی موجود در همان سازمان‌ها، همان برنامه‎‌ی توسعه زمان شاه را با نام اسلامی هدف خود قرار دادند و در قالب همان سیستم‌های وزارتی، در سطحی پایین‌تر، بیشتر نسبت به دستیابی به عناصر ظاهری که عموما با توجه به شرایط و سلیقه‌ی شخصی خود آن‌ها جاذب و جالب بود، فعال شدند. لذا این بار استعمار در چهارچوب نقشه‌ی جدید خود، اهداف خود را در همان قالب توسعه که مسئولان طالب آن بودند، پیاده کرد.... بدین ترتیب در هر گوشه‌ای با الگو گرفتن از غرب انواع گروه‌ها و انجمن‌های غیر دولتی (NGOs) با برنامه‌ی خود دولت (یعنی، بخش رسمی) و با بودجه‌ی آن شکل گرفتند. NGOها دیگر مد روز شدند و به سرعت رشد کردند. در قشر موثر روشنفکران و اساتید و فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها این یک پدیده‌ی لازم تلقی شد. این گروه‌های غیر رسمی روشنفکران و دانشگاهیان حالا با این وسیله‌ی مدرن با هم سازمان‌دهی شدند و با گسترش مدرک‌گاه‌ها در قالب برنامه‌ی توسعه [ظاهری] رشد فوق‌ا‌‌لعاده‌ای یافتند و هر فارغ التحصیل فوق لیسانس یا لیسانس نیز می‌تواند عضو پیوسته یا وابسته‌ی این انجمن‌ها شوند. فراتر از آن، در دانشگاه‌ها انجمن‌های علمی دانشجویان راه افتاد که هر یک در ایفای نقش خود در تعیین سرنوشت و فعالیت دانشگاه‌ها در مسیر علم و سیاست فعال شدند....»دریغ است ایران که ویران شود؛ ص ۱۵۰ ۵. او به این نکته نیز اشاره می‌کند که ممکن است سمن‌ها مفید باشند اما با رعایت شرایطی «و نه آن که سلیقه‌ای افرادی برگزیده شوند و آن‌ها به خود و به چیزی که نامش را «نقشه» گذاشته‌اند «به به» بگویند. در آن صورت اجزای جامعه جدا از یکدیگر، مانند چرخ‌دنده‌هایی که جدا از هم باشند، هر یک با ارزش‌های مختلف و متضاد، به طور دلخواه و خودسر عمل خواهند کرد و در نتیجه جامعه به سوی یک آنارشی پیش خواهد رفت و کنترل و هدایت جامعه برای ایرانیان با هر گرایشی که باشند –به شرط وطن‌دوستی و حفظ تمامیت و استقلال ایران- غیر ممکن خواهد بود که البته استعمار طالب آن است و نام آن را دموکراسی می‌گذارد.» همان؛ ص ۱۵۰ ۶. در کنار این هشدارها و تحلیل‌ها اتفاقات تأمل‌برانگیزی هم در کشور رخ می‌دهد: • شبکه‌های بازاریابی بدون هیچ مانعی یار جذب کرده و استارتاپ‌ها تبدیل به هدف و آرزوی قشر کثیری از جوانان می‌شود (شماره ۵ را مرور کنید) و اتفاقا خیلی از مسئولین هم این را نشانه‌ی پیشرفت می‌دانند و از آن حمایت می‌کنند. البته بعضی از کارآفرین‌های بزرگ با آن مخالفت کرده که البته صدایشان به جایی نمیرسد: https://www.aparat.com/v/2ai3X • در بین همین گروه‌های به اصطلاح مردم‌نهاد ردپاهایی پررنگ از نفوذ دیده می‌شود که گوشه‌ای از آن در مستند خارج از دید 2 بررسی شده است. • سال ۹۶ کاووس سید امامی که اکثر فعالیت‌هایش در قالب NGOهای محیط زیستی بود دستگیر شده و بعد اعلام می‌شود او خودکشی کرده است. جنجال رسانه‎‌ای که غربی‌ها برای خودکشی او راه انداختند نگذاشت اطلاعات کشف شده درباره‌ی او به گوش مردم برسد. او که پدرش از سناتورهای زمان شاه بود و خودش تابعیت کانادایی داشت، مسئول همان مرکز محیط زیستی بود که اعلام کرد ایران در مرحله‌ی ورشکستگی سرزمینی قرار دارد و تنها راه کشت فراسرزمینی و محصولات تراریخته است! و او بود که در قالب NGOهای محیط زیستی شبکه‌سازی پیشرفته کرده و از مراکز نظامی جاسوسی می‌کرد و.... https://www.yjc.ir/fa/news/6440391/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 http://masaf.ir/View/Video/4581/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B2---%C2%AB-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-----%C2%BB--shia%20muslim • جالب‌تر این که نفوذ در قالب حوزه‌ی محیط زیست به کاووس سید امامی ختم نمی‌شود و امثال کاوه مدنی‌ها و... هم هستند و جالب‌تر این که خیلی به طور تصادفی و فقط به خاطر حال محیط بانان بودجه‌ی محیط زیست قرار است افزایش چشم‌گیری داشته باشد. https://www.isna.ir/news/96091508160/%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%82-%D8%B3%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D8%AC%D9%81%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%85 http://masaf.ir/View/Video/4581/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B2---%C2%AB-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-----%C2%BB--shia%20muslim http://masaf.ir/View/Video/4588/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1---%C2%AB-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C----%C2%BB-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D9%85-shia%20muslim • به نقل از مدیر امور اجتماعی شهرداری اصفهان بودجه‌ی سمن‌ها به طور عجیبی برای سال آینده افزایش داشته است. •‌ یکی از مسئولین جبهه‌ی فرهنگی هم می‌گفت افزایش تعداد سمن‌ها در اصفهان به خصوص در نقاط محروم –که حضور مراکز فرهنگی و هیات‌ها در آن‌جا کمرنگ‌تر است- به طور چشم‌گیری افزایش یافته است. http://renani.net/index.php/news/714-2018-08-18-04-24-29 •‌ و باز هم کاملا اتفاقی حمایت‌های چشمگیری از سوی دولتی که هیچ گرایشی به غرب ندارد و افرادی که اصلا سیاسی نیستند (!) از سمن‌ها در کشور اتفاق می‌افتد. http://dolat.ir/detail/311523 http://www.irna.ir/fa/News/82504609 http://shabestan.ir/detail/News/757667 http://didarnews.ir/fa/news/18921/%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7 http://www.imna.ir/news/361504/%D8%B3%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D9%82%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA http://irancso.com/ ۷. اگر مطالب بالا را بپذیریم و قبول کنیم که یکی از نقشه‌های اساسی دشمن که دارد در این برهه بسیار پررنگ عمل می‌کند استفاده از NGOهاست، تقریبا واضح است که دو جبهه نقش اساسی در مقابله با این طرح را پیدا می‌کنند (که شاید قبلا زمین فعالیتشان در این حد، مرکز حمله‌ی دشمن نبوده): • هیات‌ها-مساجد-مراکز فرهنگی: که فعالیت‌شان با توده مردم در ارتباط است و یکی از پررنگ‌ترین و پراثرترین فعالیت‌هایشان هم سوار کردن مردم بر کشتی محبت اهل بیت و اسلام است: «در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا - این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند - در این طوفانی که دنیا را و بخصوص منطقه را فراگرفته است، ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت اهل‌بیت و اسلام قرار گرفته‌اند. این بصیرت را حفظ کنید، این روش را حفظ کنید، این مسیر را ان‌شاءالله با قدرت ادامه بدهید؛ پیروزی متعلّق به ملّت ایران است.» بیانات رهبر انقلاب؛ 21/9/1397 • رسانه‌های فعال انقلابی: که در خنثی‌سازی شایعه‌های دشمن نقش بسیار پررنگ دارند و البته از قشرهای مختلف فرهنگی انقلاب می‌توانند در آن فعال شوند. باید توجه داشت که فعالیت در این حوزه نیازمند آگاهی دقیق و تشکیلات منسجم است. «از جمله‌ی کارهایی که مردم میتوانند به بهترین وجهی در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنه‌های انقلاب است؛ از جمله‌ی کارهایی که مردم میتوانند انجام بدهند، مواجهه و مقابله‌ی با شایعه‌سازی دشمن است. امروز یکی از شگردهای فعّال دشمن، شایعه‌سازی است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، علیه این و آن تهمت بزنند، مردم را به جان یکدیگر بیندازند که البتّه چنین اتّفاقی نمی‌افتد به توفیق الهی؛ امّا آنها قصدشان این است؛ مردم باید هوشیار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجهه‌ی با انقلاب، با نظام دعوت میکنند؛ این مردمی که نظام متّکی به آنها است. اگر مردم پشتوانه‌ی نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمّیّت پیش نمی‌آمد، پیش نمیرفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار میکنند یعنی تشویق میکنند، تحریک میکنند به مواجهه‌ی با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعّالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.» بیانات رهبر انقلاب؛ 19/10/1397 ۸. بدون توجه به موارد قبلی و کاملا اتفاقی (!) اتفاقات دیگری هم این چند وقت افتاده است: • بودجه‌ی فرهنگی کشور همزمان با کاهش در عرصه‌های بسیار مهم، تازه مورد هجمه رسانه‌ای هم قرار گرفته است. از طرفی افراد دغدغه‌مند واقعی مثل نادر طالب زاده از کاهش بودجه‌ی رسانه‌های اثرگزار می‌نالد و از طرف دیگر رسانه‌ها به بودجه نهادهای فرهنگی می‌تازند! جالب است در این تاخت و تازها اسمی از سمن‌ها نیست و تازه طلب‌کار بودجه‌ی بیشتر برای محیط زیست هستند که سرگذشتش در شماره‌های قبلی آمد!!! http://www.bloghnews.com/fa/doc/note/370292/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF • نگران محیط زیست هستند اما از کاهش بودجه‌ی دفاعی کک‌شان هم نمی‌گزد! https://www.farsnews.com/news/13971005000116/%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B9%DB%B8-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA--%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84 • صاف در همین اوضاع و کاملا تصادفی در حالی که چهره‌ی حسن آقامیری در رسانه پررنگ شده در کنار کلیپ‌های منتشر شده از او، صحبت‌های او درباره اشتباه بودن حمایت مالی از مراکز فرهنگی و هیات‌ها هم منتشر می‌شود. https://www.sarpoosh.com/video-clips/religious-videoclips/hassan-aghamairi-muharram970630-film.html http://www.dinonline.com/doc/interview/fa/6849/ • البته در دعوای بودجه کسی از پول‌های کلانی که تحت عنوان‌های تحقیقات اجتماعی مثل سرمایه اجتماعی (و خیلی وقت‌ها به بهانه‌ی موضوع آسیب‌های اجتماعی که توسط رهبری مطرح شده است!) به طور هدفمند به اشخاصی با گرایش‌های غربی داده می‌شود و آن‌ها هم با آن پول تشکیلات سازی می‌کنند صحبت نمی‌شود (رجوع شود به آخرین بخش کتاب نقاب‌ها) «ممکن است منابع داخلی کم باشد امّا انسان مشاهده می کند که در درون کشور افرادی هستند، جریاناتی هستند که این منابع را ظالمانه می بلعند؛ این دلّال‌بازی‌ها، این انحصارطلبی‌هایی که در زمینه‌ی مسائل مادّی، در تجارت و غیره وجود دارد، مانع پیشرفت کشور است.» بیانات رهبر انقلاب؛ 19/10/97 • با اصرار رئیس جمهور بر تغییر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر جدیدی نزدیکتر به تفکرات رئیس جمهور انتخاب می‌شود که البته اصل این تغییر که در مسیر هم‌نظری شورا با رئیس جمهور بود تحت تاثیر حاشیه‌های رسانه‌ای از ذهن‌ها دور می‌ماند. • شهرداری اصفهان تعدادی از مراکز فرهنگی را به NGOها واگذار می‌کند. http://www.imna.ir/news/360263/%D9%88%D8%A7%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF • آمریکا برای اعمال فشار بر رسانه‌های انقلابی مرضیه هاشمی را دستگیر می‌کند. او خبرنگار برجسته یکی از همان رسانه‌های انقلابی است که بودجه‌شان هم کاهش یافته است. ۹. شاید در بعضی از موارد بتوان خدشه کرد اما در مجموع نمی‌توان به این جریان بی‌تفاوت بود. جریان انقلابی – به خصوص مساجد، هیات‌ها، مراکز فرهنگی و رسانه‌ها که با بدنه‌ی مردم بیشتر در ارتباط هستند - حداقل باید برنامه‌ای در مقابل چنین جریاناتی داشته باشند و به این اتفاقات حساس باشند. مگر نه این که رهبری دیدن جبهه‌ی مقابل را در تشخیص جبهه و روش جبهه خودی مهم دانسته و آن را مکررا یادآور می‌شوند؟ ۱۰. تمام این موارد برای نشان دادن این نکته بود که باید کاری کنیم؛ نه غرق شدن در فکر این که غربی‌ها چقدر حرفه‌ای عمل می‌کنند. «ما به توفیق الهی از این مسائل مربوط به تحریم و مشکلات [عبور می کنیم]؛ البتّه مشکلاتی به‌ وجود می‌آورد، مشکلاتی هست، الان هم وجود دارد [امّا] این مشکلات مال اوّل کار است؛ اگر دولت و ملّت مقاومت کنند، هوشیاری به خرج بدهند، کار و تلاش کنند، دامن همّت به کمر بزنند، ما مطمئنّاً از این مرحله با پیروزی عبور خواهیم کرد. همچنان که در جنگ تحمیلی با پیروزی عبور کردیم، صدّام به خاک سیاه نشست و به درک اسفل رفت و جمهوری اسلامی شکوفاتر شد، دشمنان ما هم، آنهایی که در آمریکا و در اروپا و در غرب علیه ما اقدام میکنند، به درک اسفل خواهند رفت و جمهوری اسلامی ان‌شاءالله باقی خواهد ماند. رحمت خدا بر روح مطهّر امام بزرگوارمان که این راه را او در مقابل ما باز کرد. نصایح امام، وصایای امام را فراموش نکنیم؛ رحمت خدا بر روان پاک او باد و رحمت خدا بر روح مطهّر شهدای عزیز ما که در این راه جان‌فشانی کردند و رحمت خدا بر کسانی که در این راه مجاهدت کردند تا امروز...» بیانات رهبر انقلاب؛ 19/10/1397 سوال: آیا چنین تحلیلی (جریان خاص سمن ها در راستای ضربه زدن به کشور و پررنگ شدن آنها با اوصافی که گذشت) را درست می دانید؟ در صورت تایید وظیفه مجموعه های فرهنگی را در مقابل این جبهه چه می دانید و در صورت رد کردن جریان اصلی در جبهه مقابل مجموعه‌های فرهنگی انقلابی را چه می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نسبت به سمن‌ها چیزی نمی‌دانم ولی همان‌طور که جنابعالی هم از سخن مقام معظم رهبری متذکر شدید اگر مردم در صحنه باشند و عهد اصلی خود را با انقلاب حفظ کنند، شمّ تشخیص انحراف را خداوند به آن‌ها عطا می‌کند. هرچه هست ما وظیفه‌ای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّی‌تر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی می‌گردد. ما هرچه ضربه می‌خوریم از درون است که متوجه‌ی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشه‌های آن‌ها را نمی‌بینیم. و قرآن در این مورد می‌فرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/۲۷) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشه‌های او را می‌بیند و می‌داند، همه‌ی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی می‌شود. موفق باشید  

23409
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز یک فایل که مربوط به استاد حجت السلام فخریان می باشد خدمتتان ارسال کردم که سلسه نشست های پیشرفت الگوی اسلامی هست https://www.aparat.com/v/uKJ2H نظرتان درباره استاد فخریان چیست؟ می شود با ایشان راه را پیمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمایشات ایشان حکایت از دلسوزی‌های ایشان می‌کند و شاید بتوان یکی از وجوه سند مذکور را در ضعفی که مطرح است، تذکرات ایشان دانست. ولی به نظر بنده نباید میدانِ بازی را به هم زد. باید مثل کاری که در مورد قانون اساسی کردیم، عمل کنیم. یعنی سند را به عنوان اصل بپذیریم و تبصره‌ها و تسهیلاتی نسبت به آن داشته باشیم، حال چه فرق می‌کند که در تعریف توحید، آن معنا باشد که سند مطرح کرده، و یا آن‌چه که مقام معظم رهبری می‌گویند؛ هر دو در یک سنت مطرح است. موفق باشید

23390
متن پرسش
سلام استاد: جواب سوال ۲۳۳۷۹ در مورد بنیاد مستضعفین بدستم نرسیده ممنون میشم دوباره بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌طور جواب دادم:

23379- باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً شواهد، حاکی از چیز دیگری است. به نظرم مطالب را در جای خود مطرح نمی‌کنند. بد نیست در این مورد به جلد دوم کتاب «خاطرات آقای رفیق‌دوست» که در باره‌ی بنیاد مستضعفین سخن گفته‌اند، رجوع فرمایید. در هرحال برای خود بنده حقوق آقای سعیدی کیا نیز مسئله است. موفق باشید

23377
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما: در كتاب تمدن زايي شيعة مطلبي فرموده ايد به اين مضمون كه: «ما فكر مي كنيم اين ادارات و سازمانها مشكلات جامعه را حل مي كنند در حالی كه في الواقع خود اين ادارات مشكل جامعه هستند و حل مشکلات جامعه در جمع شدن این ادارجات است.» اگر بنده مطلبی که فرموده اید را درست فهمیده باشم با یک سوال روبرو می شوم و آن تاکید مقام معظم رهبری بر کار تشکیلاتی و اینکه بدون تشکیلات کاری از پیش نمی رود. سپاسگزارم اگر توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بایدکار تشکیلاتی کرد ولی با روحیه‌ی اطمینان به همدیگر و نظرکردن به وجهِ یمینیِ انسان‌ها. ادارات موجود بر مبنای تئوری ماکیاول، ساخته‌ی فکری است که همه‌ی انسان‌ها را جنایت‌کار حساب می‌کند و اتفاقاً بیشتر هم گرفتار همان‌هایی می‌شوند که می‌خواهند از آن‌ها فرار کنند، بر عکسِ تجربه‌ی ما در اوایل انقلاب و در جبهه‌ها – یادش به‌خیر- بد نیست در این مورد کتاب «خاطرات آقای محسن رفیق‌دوست» را مطالعه فرمایید که چگونه با اطمینان به همدیگر، کارها را جلو می‌بردند. موفق باشید

23372
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد من وقتی می شینم مداحی های زمان جنگ رو گوش میدم یا کتابهای شهدا رو می خونم و کلا هرچی مربوط به اونهاست سریع سیمم وصل میشه. مثلا اون امام حسینی رو که شهدا می شناختند رو بهتر درک می کنم یعنی به قلبم نفوذ میکنه. حتی وقتی که شهید حججی رو میارن مقابلم که ایشون با چه آشوبی لابد در برابر خدا نماز خونده، بهتر نماز می خونم. استاد جان اولا واقعا چطوری است که حال و هوای جبهه ها و رزمنده ها اینقدر حال منو خوب میکنه؟ من که نه جبهه رو دیدم و... جنگ که تمام شده ۸ سالم بوده. ثانیا آیا اشکال نداره که برای اعمال عبادی شهدا رو در منظر بگذاریم؟ استاد جان دعایم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد و شهداء در آن متولد شدند، همواره حاضر است و می‌توانید با نظر به آن شهداء، در این تاریخ زندگی کنید. لذا نه‌تنها زندگی با این شهداء حتی در عباداتمان اشکال ندارد، بلکه کار ارزشمندی است. مثل آن‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: در نمازتان یکی از ما ائمه را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

23344
متن پرسش
سلام: دو سال هست عین جمهوری اسلامی سوالات سانسور می کنید. فقط یک نکته بگویم، من ۱۰ سال است سخنانتان را شما گوش می دهم اما آهسته آهسته احساس می کنم آنچه از رهبری و حکومت می گویید با آنچه در کشور رخ می دهد دو چیز متفاوت است. رشد دینی ام را محصول کتاب ها و سخنرانی های شما می دانم ولی حمایت های شما از حکومت منو حتی به دینم بدبین کرده است با اینکه مطمئنم دینم بر حق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که اسلام حقیقت تاریخِ بشریتِ آخرالزمانی است، و حجاب‌های آن حقیقت، موجب انصراف از آن نمی‌شود، انقلاب اسلامی حقیقتِ تاریخ ما است و آن‌چه موجب به‌حجاب‌رفتنِ آن می‌گردد نباید ما را از حقیقت آن محروم نماید. سخنان 19 دی‌ماه اخیرِ نایب‌الإمام در تذکر به این امر، فوق‌العاده بود. موفق باشید.

 

23320
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد شما در پاسخ به سوال 20976 فرمودید: «چاره‌ای نداریم که در کنار نظام آموزشی موجود، تلاش‌هایی بشود تا چشم‌ها به جایی غیر از نظام آموزشی موجود دوخته شود. این همان معنای انتقال از تمدنی به تمدن دیگر است.» و ما با نگاه تمدنی و به صورت جهادی اقدام به ایجاد جریانی کردیم که خارج از نظام آموزش و پرورش فعلی، بتواند نمونه ای در زمینه برگرداندن ولایت به پدر و مادر در امر تربیت فرزندان باشد و البته علاوه بر این سخن شما، تایید مقام معظم رهبری در دیدار از خانواده شهید مدافع حرم در مشهد که فرزندشان را به جای مدرسه به مسجد می بردند و اینکه عبارت گوش به زنگ ها را در مورد ایشان به کار برده بودند و حمایت های افراد صاحب نظری همچون جناب آقای دوستانی که از قطب های بزرگ فرهنگی شهر محسوب می شوند و خودشان سال ها در این سیستم زحمت کشیده اند هم در زمینه اقدام ما بی تاثیر نبود اما پاسخ های جدید شما به پرسش هایی همچون پرسش 23277 موجبات دلسردی ما و دوستان ما را در این جریان سازی فراهم آورده است. امیدواریم پدرانه ما را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم به جهت حساسیتی که نسبت به فضای آموزش و پرورش کشور دارم، در این مورد بسیار فکر کرده‌ام و در جریان وضع بدِ فعلی نظام آموزشی کشور هستم. ولی اولاً: معتقدم ذات آموزش و پرورش استعداد خوبی جهت تربیت نسل آینده‌ی انقلاب دارد و باید بیشترین تلاش را در جهت به فعلیت‌آوردنِ همین نظام آموزشی کرد که خود، بحث مفصلی را می‌طلبد. با آموزش‌های ضمن خدمت در ابتدای انقلاب، که متأسفانه از طریق آقای هاشمی به انحراف کشیده شد و جنبه‌ی مادی پیدا کرد، کارهایی شد که اگر به همان شکل جلو می‌رفت، آموزش و پرورش به‌خوبی احیاء می‌گشت و هنوز هم باید به آن فکر کرد. ثانیاً: باز فکر می‌کنم باید بر روی سخنان مقام معظم رهبری فکر بفرمایید که «کارِ موازی در کنار دستگاه‌های دولتی، کارِ موفقی نیست». و بر همین اساس باید فکر دیگری کرد. ثالثاً: بالاخره ما باید بدانیم افرادی را که آموزش می‌دهیم، آموزشِ آن‌ها در این زمانه ربطی تنگاتنگ با شغل آن‌ها دارد و نباید نسبت به مدرک آن‌ها سهل‌انگاری بشود. موفق باشید  

23315
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت استاد سلام علیکم: ابتدا تشکر می کنم از لطف حضرت عالی از اینکه روزانه وقت برای پاسخ به دوستان می گذارید که به حقیقت ذره پروری می کنید. در سوالی فرمودید که اگر وقت روی تربیت نیروی انقلابی بگذاریم زودتر به نتیجه می رسیم تا اینکه به عقل توسعه یافتگی وقت صرف کنیم. حال می توان به کلی از عقل توسعه اعراض کنیم یا اینکه به آگاهی از آن نیاز داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال حداقل آن‌هایی که بنا است با عقل انقلاب اسلامی کار را ادامه دهند، باید عقل توسعه‌یافتگی را بشناسند. ولی عموم مردم اگر با عهد عقل انقلاب اسلامی خود را شکل دهند، رهِ صدساله را یک‌شبه طی می‌کنند و یا بگو اساساً از بیراهه به راه قدم خواهند گذاشت. موفق باشید

23285
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در مورد حادثه اتوبوس دانشگاه فرمودید باید به عقل توسعه یافته دست یابیم تا از اینها عبور کنیم یا اینکه نیروهای متعهدی داشته باشیم که وجدان کاری آنها کارها رو بدون اشکال انجام بدهند. آیا این دو کار تربیت نیروی مومن دلسوز و دستیابی به عقل توسعه یافتگی کدام برای ما زودتر دستیافتنی هستند و و ایا باید این دو را موازی دنبال کرد؟ با توجه به سابقه تاریخی ما کدام زودتر دستیافتنی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر نصف آن انرژی که جهت رسیدن به عقلِ توسعه‌یافته را صرف می‌کنیم را، برای تربیت نیروهای مؤمن و دلسوز صرف کنیم، نتیجه‌ی بهتر و پایداری خواهیم گرفت. تجربه‌ی جهاد سازندگی تجربه‌ی خوبی بود که متأسفانه توسط دولت سازندگی در وزرات کشاورزی ادغام شد و از هویت اصلی آن خارج گردید. موفق باشید

23276
متن پرسش
با سلام: استاد درد دلی داشتم، نمیدونم گیج شدم. بنده پدری دارم تو جبهه بوده جنگ ایران و عراق، حاج‌آقا: پدرم سواد هم ندارند، یه چیزایی می فهمند ولی نمیدونم به خاطر بیسوادیه به خاطر کم‌کاریِ فرهنگیه؟ نمیدونم علت چیه؟ فکر می کنم ایشون کم آورده، گیج شده حاضر نیست زیر بارِ هیچ عالمی بره، فکر می کنم میخاند خودشون مسیر را طی کنند. مباحث عرفانی تلویزیون را دنبال می کنه ولی فکر می کنم چون تو عالَم غیرمجازیه، زیر بار نمیره، گیج میزنه، نمیدونم به خاطر شغل‌شونه، ایشون فرهنگی نبودند، یعنی سوادشو برا تو آموزش و پرورش بودن نداشتند، نمیدونم کم کاری فرهنگیِ بنیاد هست؟ شصت و خورده‌ای سال دارند، گاه به خاطر خطا و تجربه کردن بنده را هم بهم میریزه، مدام تحقیر و.. با این‌که از نظر تربیتی تو مراکز مدرسه و.. خوب تربیت شدم، ولی به خاطر امر و نهی زیاد پدر و مادر اصلاً تمام استعدادهام از بین رفته، و هیچ به هیچ. البته میدونم دلایل سیاسی و.. هم هست. ولی به نظرم خانواده خیلی مهمه، گاه فکر می کنم اینها اصلاً خودشونو با اجتماع تعریف نکردند. گاه هم فکر می کنم اصلا نفهمیدند برای چی رفتند جنگ؟ نمیتونم تشخیص بدم کجای کار می‌لنگه؟ حاج آقا! خسته شدم، حاضر هم نیستند حرف هیچ‌کس را گوش بدن، با کارهاشون منو هم از بین بردن، فکر می کنم اصلاً تحلیل ندارن، هرکی هرچی میگه دنبالش میرن، شاید عدم تمرکز فکرشون باشه! گاه میگم اگه درس بخونن بهتره! ولی اصلاً سرکلاس و نمره و اینها نمیتونند بند بشن. نمیدونم برای این‌ها باید تدابیر خاص داشت؟ چند وقت پیش یه بحث تو تلویزیون راجع به سند تحول سوادآموزی می‌گفت که طرحش در سمنان اجرا و موفق بوده، ولی شهرهای دیگه هنوز نیست، نمیدونم چکار باید کرد به گمانم تربیت، مهمترین مشکل اجتماع ما باشه. حاج آقا کمک کنید چکار کنم؟! ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط بحران، عموماً افراد با تحلیل‌های قبلی خود از شرایط، نمی‌توانند خود را ادامه دهند. به لطف الهی ما در حالِ بازخوانیِ آن چیزهایی هستیم که در گذشته‌ی خود از آن‌ها خوب استفاده نکردیم. دین را در حدّ احکام فقهی و عقاید را در حدّ کلامِ جدلی تقلیل دادیم و انقلاب را در حدّ یک اتفاقِ سیاسی پایین آوردیم و غافل شدیم از این‌که باورهای دینی باید راهِ ما را به سوی حقایق بگشاید و مأوایی گشوده جهت ادامه‌ی زندگی گردد و انقلاب اسلامی بسترِ بازگشتِ خدا در امورات اجتماعی باشد و عبور از جهانِ سکولار. که البته آرام‌آرام در بازخوانیِ خود به آن‌چه باید نزدیک شویم، نزدیک خواهیم شد. پس بدون درگیری، فرصت دهید تا به مرور به خود آیند. موفق باشید    

23273
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: فتنه 98 از چه جنسی است؟ آیا قرار است بزرگان و محترمان و قدیسانی از حوزه و امثالهم در برابر رهبری موضع های خاصی بگیرند؟ آیا در باب کنار رفتن رهبری و تبدیل شدن این عام البلوا به خواست مردمی فتنه ای در کار است و در راه است؟ وظیفه احاد ملت در برابر فتنه 98 چیست؟ لطفا این دفعه نخواهید از موضع همدلی و همزبانی با دولت که وظیفه! سالهای قبل! بود مردم در صحنه باشند. پس کی و کجا رویکرد همدلی و همزبانی با ولی فقیه به صحنه اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً نمی‌دانم مقام معظم رهبری چه چیزی را مدّ نظر دارند. آن‌چه هست خداوند می‌فرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ» (اعراف/27) شیطان و قبیله‌ی او با نقشه‌هایی که شما نمی‌دانید سعی در ایجاد مشکلات برای شما دارد ولی با رعایت دستورات خدایی که او را می‌بیند، نقشه‌های او را خنثی کنید. بدین لحاظ اگر ما در مسیر دیانت و ذیل ولایت نایب الإمام قرار گیریم، فتنه‌های آن‌ها خنثی خواهد شد. موفق باشید

23245
متن پرسش
سلام استاد: واقعا خیلی برام جای سواله چرا ما تو کشور هنوز باید به خاطر خرابی یک اتوبوس جوان دانشجو از دست بدیم یکی دو مورد هم که نیست. واقعا تدبیر برای جلوگیری از این وقایع سخت است؟ بعد با این اوصاف چگونه می شود به یک خانم کم حجاب تذکر داد؟ خب اگر نسبتی مثلا با یکی از این جوان ها داشته باشد عصبانی نمی شود؟ حتی اگر نسبت نداشته باشد حق دارد بگوید به کارای دیگر برسید و به حجاب من کاری نداشته باشید مگر غیر از این است؟! ابتدایی ترین موارد هست یک بخاری سالم برای کلاس درس و یا یک اتوبوس بدون نقص
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که وارد زندگی مدرن بشویم ولی مجهز به عقلِ توسعه‌یافتگی نگردیم، کار را به این‌جاها می‌کشاند. بالاخره یا باید با عقل قدسی الهی زندگی کرد و مطابق وظیفه‌ی الهی، انسان‌ها به کارها دل ببندند و نسبت به وظیفه‌ی خود متعهد باشند، یا باید با تربیت عقلِ توسعه‌یافتگی، مردم در انجام وظایف خود مسئولیت احساس کنند. این‌که آن شرکت‌ها، کارِ اتوبوس‌های دانشگاه را به عهده بگیرند ولی نه انسان‌های متعهد به وظایف دینی خود نسبت به کارشان باشند و نه تربیت‌شده‌‌ای مطابق عقل مدرن، این مشکلات را که 200 سال است با آن درگیر هستیم؛ به‌وجود می‌اید. و همان خانم کم‌حجاب هم متوجه نیست که دارد در کدام جهان زندگی می‌کند. 200 سال است جریان روشنفکری می‌خواهد کشور ما را به دنیای مدرن متصل کند و 200 سال است با همین صحنه‌هایی که شما متذکر هستید در همه‌ی نهادها روبه‌رو می‌باشیم وگرنه هیچ تفاوتی بین آن‌چه در صحنه‌ی سقوط اتوبوس پیش آمد با آن‌چه در بیمارستان‌های ما و ادارات ما و نظام قضایی ما می‌گذرد، نیست. آن‌جا هم جوانان بسیاری به صورتی خاموش دارند به قتل می‌رسند و ما هنوز به این عبرت نرسیده‌ایم که چرا به تاریخ خود برنگردیم و چرا با سنت دینی خود در جستجوی زندگی نباشیم؟! دکتر داوری در کتاب «خرد سیاسی در جهان توسعه‌نیافتگی» سخنانی دارد و این حقیر نیز چند جلسه‌ای نکاتی در شرح آن کتاب داشته‌ام. باید راه‌کار را در جای دیگر جستجو کرد و به آیده ای دیگر فکر نمود. موفق باشید 

23243
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: حضرتعالی می فرمایید که راه اُنس با خدا رجوع به انقلاب اسلامی است، شما تصور کنید، یک کارگر ساختمان بخواهد به انقلاب اسلامی رجوع کند، چگونه باید رجوع نماید؟ استاد ضمنا مشکل ایمیل بفرمایید درست کنند، متأسفانه ایمیل ها برای بنده ارسال نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موارد با مخاطبی است که توان اندیشه‌ورزی دارد و مسئول سر و سامان‌دادنِ جامعه می‌باشد و در این شرایط البته که آن کارگر ساختمانی نیز برکات انقلاب را خواهد چشید. 2- ظاهراً ایمیل سایت اخیراً اصلاح شده است. موفق باشید

23209
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. سوال حقیر ناظر به درک علمای هر زمانی از حساسیتهای زمان خودشان است. آیا حظور جناب استاد رحیم پور ازغدی بعد از مدتها در تریبون نماز جمعه و انتقاد به جمود درونی در کشور چه در حوزه و چه در دانشگاه و چه در امامت جمعه و جماعات و چه در مراجع تقلید و مسئولین و.... چرا برای دیگر علمای کشور سنگین باشد؟ حق چیست؟ حق کیست؟ اون طرفیها نماز می خوانند!! و این طرفیها هم اقامه نماز همچنین! آن از استکبار می گوید و این هم همینطور! آن از امریکا می گوید و این هم ایضآ اما او از حوزه می گوید این اما می گوید نگو! این از ضعف درونی سیستم می گوید او می گوید نگو! او دنبال رفع ضعف در درون می گردد این می گوید ضعف در درون نداریم و در خارج از نظام است. این عمار؟ این مقداد؟ این حق؟ عمامه راست می گوید یا کت و شلوار و مقامی نزدیک به اجنهاد؟ والله اعلم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر جناب استاد رحیم‌پور ازغدی چون در صحنه هستند اولاً: اشکالات را خوب‌تر از امثال بنده تشخیص می‌دهند. ثانیاً: راهِ حل‌ها را به‌خوبی می‌دانند که باید با روحیه‌ی انقلابی بسیاری امور را متحول کرد. در حالی‌که اگر کسی فقط مشکل را بداند و نداند چگونه می‌توان آن را رفع کرد، جرأت این نوع انتقاد در او ظهور نمی‌کند. سوابق ایشان حکایت از آن دارد که ایشان علم‌شان را در خدمت عمل مطابق آن علم قرار داده‌اند. موفق باشید     

23198
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: حضرت آقا در سخنرانی اخیرشان هشداری نسبت به توطئه دشمن در سال 98 دادند حالا بسیاری از سایتها و افراد خودی چنان تحلیلهای دلهره آوری از این هشدار رهبر معظم انقلاب می کنند که گویا از همین حالا دشمن را به هدف خود رسانده اند یکی از همین افراد طی سخنانی برای طلاب گفته اند «طراحی های امروز سه دستگاه اطلاعاتی دشمن برای سرنگونی انقلاب» جانشین دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا بیان داشت: نکته قابل توجه درباره طراحی های امروز دشمن این است که دقیقا از حدود چهار سال قبل، سه دستگاه اطلاعاتی «ام‌ آی 6»، «موساد» و «سیا» بر اساس وضعیت اداری و اجرایی کشور، چارچوب پنج گانه ای را طراحی کردند تا انقلاب و نظام اسلامی ایران را سرنگون نمایند. وزیر سابق اطلاعات با بیان این مطلب که سخنان بنده بر اساس سند است، اظهار داشت: یکی از چارچوب های فعلی دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی، «القاء ضرورت کنار آمدن با کدخدا به عنوان تنها گزینه فرار از مشکلات» است. حجت الاسلام والمسلمین مصلحی ابراز داشت: امروز چهره نفاقی را در کشور مشاهده می کنیم که عقبه 40 ساله داشته و متأسفانه کسانی که تا دیروز دم از مذاکره با کدخدا می زدند، امروز چهره انقلابی گرفته و همه در حال تعجب هستند که آیا این همان فرد دیروز است که اینگونه سخنان انقلابی بیان می کند؟ * از خرداد سال 98 چهره انقلابی امروز برخی آقایان تغییر خواهد کرد وی خاطرنشان ساخت: تا اردیبهشت و خرداد سال آینده این چهره حزب اللهی را از این افراد خواهیم دید و از خرداد به بعد این چهره انقلابی عوض خواهد شد و رهبر انقلاب نیز فرمودند در سال 98، فتنه هایی در پیش خواهیم داشت. وزیر سابق اطلاعات، ایجاد خطای محاسباتی در تصمیم گیری ها را طراحی دیگر دشمن دانست و گفت: دشمن در سه حوزه «مسئولین، نخبگان و مردم» به دنبال ایجاد خطای محاسباتی در تصمیم گیری هاست تا بتواند به اهداف خود برسد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما وظیفه‌ای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّی‌تر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی می‌گردد. ما هرچه ضربه می‌خوریم از درون است که متوجه‌ی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشه‌های آن‌ها را نمی‌بینیم. و قرآن در این مورد می‌فرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/27) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشه‌های او را می‌بیند و می‌داند، همه‌ی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی می‌شود. موفق باشید    

23139
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: ۱. دقیق و عمیق بفرمایید، که چرا تحقق «عدالت اجتماعی» هدف متوسط حکومت اسلامی است، در واقع مقدمه ی «قرب الهی» است؟ عدالت چه زمینه ی را برای مردم جهت قرب فراهم می کند؟ ۲. مقصود از آن همه فضیلت و عظمت علم در کلام معصوم (علیهم سلام)، آیا معارف اسلامی و الهی است یا شامل تمام علوم می گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عدالت موجب ایجاد شرایطی می‌شود تا انسان‌ها آن‌چنان دغدغه‌ی مایحتاج زندگی‌شان بر آن‌ها غلبه نکند و از سایر کمالاتی که باید کسب کنند، غافل بمانند. ۲. در متون دینی عموماً وقتی بحث «علم» می‌شود منظور علمِ به مبداء و معاد و معرفت نفس است و سایر علوم را تحت عنوان «فضل» نام می‌برند. موفق باشید

23135
متن پرسش
با سلام: اگر ممکن است متنی را که در رابطه با آیات مربوط به جناب هابیل و قابیل در جلسه خواندید را برای بنده ارسال فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

بسمه تعالی سلام علیکم  متن درخواستی تقدیم می شود . موفق باشید

چه کنیم تا قابیل نباشیم؟

باسمه تعالی

«وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ. لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‏ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ. إِنِّي أُريدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمي‏ وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمينَ».(مائده/ آیات 27 تا 29)

و داستان دو فرزند آدم را به حقّ بر آن‌ها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند؛ امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد؛ (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر ديگر) گفت: «(من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مى‏ پذيرد! (27) اگر تو براى كشتن من، دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمى‏ گشايم، چون از پروردگار جهانيان مى ‏ترسم! (28) من مى‏ خواهم تو با گناه من و خودت (از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى)؛ و از دوزخيان گردى. و همين است سزاى ستمكاران! (29)

۱. قهرمانیِ هابیل، قهرمانیِ مرد جنگجو نیست، بلکه حماسه‌ی یک شهید است تا در راهِ مقصود هرگز ایمان را ویران نکند.

۲. بالاترین نیرو در عین تواضع و فروتنی و نه فرومایگی، ظهور می‌کند. در این حالت آن‌چه خدایی است پیش می‌آید.

۳. هابیل قهرمانی است که از خون و حرصِ فرومایه که به قدرت حرص دارد، پاک است. قهرمانی است خالی از خشونت، برای آن‌که شعله‌ی مقدس ایمان همواره روشن بماند.

۴. در کربلا عطشِ شهیدشدن در میان بود. هابیل می‌داند با این نحوه شهادت چه جبهه‌ای را می‌گشاید. دفاع در عین انتخاب شهادت. زیرا اگرپیش‌دستی نکنی و او را نکشی، شهیدت می‌کنند و لذا امام پیشنهاد زُهیربن‌قین را برای پیش‌دستی و شکست سپاه حرّ نپذیرفتند تا شروع‌کننده‌ی جنگ نباشند. این یعنی باید فراسوی مرگ فکر کرد.

۵. با قدرت‌نمایی قابیل آن‌چه می‌ماند نیست‌انگاری است، ولی با برخورد جناب هابیل آن‌چه می‌ماند کرامت است و بزرگواری، بدون آن‌که ذلت و خواری در میان آید و این‌کار از جابه‌جاکردنِ کوه‌های بلند سخت‌تر است که چگونه اخلاق را در هویتی کریمانه پایدار نگه داشت و نه اخلاقِ ترسوها و ذلیل‌ها. تاریخ کریمانه‌ای که حضرت روح اللّه خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این دنیای قابیلی به میان آورد تا ریشه‌ی هرگونه نیست‌انگاری کنده شود.

۶. هم ریشه‌ی نیست‌انگاریِ اراده‌ی معطوف به قدرت و هم ریشه‌ی نیست‌انگاریِ انفعالیِ ظلم‌پذیر که جریان غرب‌گرای ما بدان مبتلا است، خواستارِ نیستی ما می‌باشد و ریشه در فرهنگ قابیلی دارد.

۷. جریان نیست‌انگاریِ انفعالی به‌زعمِ خود می‌خواهد نه قابیل باشد و نه هابیل، و این یعنی فرار از هر مخاطره‌ای که قابیلیان منشاء آن هستند، و این یعنی فروافتادن در برهوتِ بی‌ارزش‌شدن برترین ارزش‌های فراحسّی و ماندن در حوزه‌ی نفی و انکارِ هر امر مقدس. این یعنی ندیدنِ جایگاه هابیل که محل ظهور تقواست و ندیدن امام حسین «علیه‌السلام» که محل تقابل با یزید است و ندیدنِ نظام اسلامی که نظام استکباری آن را نادیده می‌گیرد. این یعنی هنوز هابیل و هنوز قابیل، و هنوز این قابیل است که در اوج بی‌خردی، کارِ زشت خود یعنی تجاوز به یمن را با هزار رسانه و ثروت نمی‌تواند پنهان کند و هر روز خوار و خوارتر می‌شود؛ «فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ».

۸. تواناییِ بشری تنها در حوزه‌ی إعمالِ قدرت قابیلی نیست که امروز عَمالقه به میدان آورده‌اند و شما بنی‌اسرائیلیان از ترس آن‌ها به زعیم خود یعنی حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌گویید: ما هرگز وارد آن شهر نمی‌شویم تا زمانی که آن‌ها در آن شهر قرار دارند «إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فيها»(مائده/24).

۹) استمرار إعمال قدرت قابیلی ناپایدارترین نحوه‌ی بودن است و همواره نحوه‌ای از ندامت را به دنبال دارد از آن جهت که به آن‌چه می‌خواستند هرگز نمی‌رسند، چه آن قابیل، یزید باشد و چه شاه و چه صدام و چه آل سعود و چه آمریکا؛ و به همین جهت به فریب‌کاری دست می‌زنند زیرا کار خود را باید پنهان کنند و در این کار، فریب‌کاری برایشان ضرورت می‌یابد و سقوط‌شان نیز از همین‌جا شروع می‌شود.  

۱۰) چه کنیم که با نظر به سیره‌ی خاصّ حضرت هابیل، قابیل نباشیم؟

۱۱) همه می‌خواهند هابیل باشند، ولی هابیل‌شدن راه و رسم خاصّی دارد که در آیات 28 و 29 سوره‌ی مبارکه‌ی مائده متذکر آن است.

۱۲) قابیل پشیمان شد ولی نه از آن کاری که کرده بود، بلکه از آن‌که نتوانست به جای آن کلاغ، خودش جسد برادر را پنهان کند، «فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ (31) زیرا کار زشت او نسبت به برادرش روی دستانش مانده بود. و خداوند بالاخره ورود می‌کند و در این موارد هم نیز جهان را در اختیار زشت‌کاریِ زشت‌کاران قرار نمی‌دهد.

۱۳) قابیل به نهایتی می‌اندیشید که نهایت نبود و پشیمانی او از آن جهت برایش پیش آمد که متوجه شد حساب همه‌جا را نکرده بود، نه آن‌که چرا به چنین کاری دست زد.

۱۴. وای اگر هابیل که معنیِ زندگی است در همه‌ی ابعادِ آن، به معلمی تبدیل شود که تنها به ما توصیه‌های اخلاقی می‌نماید. معلمی که آینده‌نگری در او کاسته شده است. فضیلت‌های هابیل برای ساختنِ یک آینده‌ی متعالی است و لذا متوجه است بنا نیست به اسم توصیه های ساده‌ی اخلاقی، صمیمیت بمیرد. او می‌خواهد بنیان‌گذارِ صمیمیت برای همه‌ی بشریت باشد و لذا علی «علیه‌السلام» دوسال در جبهه‌ی صفین کار را به درازا می‌کشند که شاید جنگی صورت نگیرد.

۱۵. سخنان هابیل این آغازین انسان، صدای انسانی است که می‌خواهد زندگی را به درستی شروع کند و به همین جهت می‌گوید: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‏ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ» (28). و قابیل چیزی جز یک انسانِ ضد زندگی نیست. از سخنان جناب هابیل، نوری از زندگی به درخشش آمده است و این، احتیاط‌کاری نیست، این، استحکامِ شخصیتی است که زندگی را می‌شناسد و می‌تواند از زهر، پادزهر بسازد و در مقابل خصومتی آن‌چنان سهمگین و بی‌دلیل، راهی ماورای آن خصومت به میان آورد. دفاع در مقابل تجاوز، حاشیه‌ی این هماوردی است. حسین «علیه‌السلام» خواست کربلایی بسازد تا معنای زندگی گم نشود. آری! مسلّم آن‌جایی که باید از خود دفاع می‌کرد، فروگذار نکرد.

۱۶. قابیل به «قدرت» می‌آویزد و آل سعود به قابیل، و هابیل به «حقیقت» نظر دارد و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به حسین«علیه‌السلام».  

۱۷. مگر می‌توانند به خودیِ خود این شهدای ما را با حیله‌ها و رسانه‌های خود پنهان کنند؟ مگر آن خدا که سنگر دیگری برای حضور شهدای ما در فکه و شلمچه و طلائیه گشوده است، به قابیلیان فرصت می‌دهد که از سرِ خود هرکاری بخواهند انجام دهند؟ آن غراب مأمور خدا است تا به قابیلیان بفهماند از شما هیچ کاری ساخته نیست، حتی در پنهان‌کردنِ جنایتی که انجام داده‌اید.

۱۸. آری! قابیل پشیمان است اما نه از کاری که کرده؛ پشیمان است از آن‌که نتوانست به نتیجه‌ای که می‌خواهد برسد. تا سر حدّ مرگ، زخم خورد زیرا خواست تنها با خشم و تحقیر کارِ خود را جلو ببرد و حال در حالِ شکستن است، «فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ». زیرا می‌داند بالاخره دور، دورِ هابیل خواهد شد و کسی سراغ قابیل را نمی‌گیرد. و این است که گفت: «يا وَيْلَتىَ‏ أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخي‏» وای بر من! آیا من از این‌که همچون این کلاغ باشم و بتوانم این سند رسوایی را پنهان کنم عاجزم؟

۱۹. این ناله‌های فروخورده از رنجی درونی، قصّه‌ی هرکسی است که قابیلی عمل کند و چون خشایارشاه، دریا را تازیانه زند تا از غمی که احاطه‌اش کرده است، رهایی یابد ولی هیچ پاسخی درنیابد. پوچی گلویش را می‌فشارد، زیرا خواست به خدا اعتراض کند چرا قربانی‌اش قبول نشد. با قتلِ هابیل، خواست همه‌ی محراب‌ها را خراب کند تا دیگر قربانگاهی در میان نباشد. چقدر زود سرود پیروزیِ او، مارشِ شکست را به صدا در آورد! «فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ».

 ۲۰. رقصی بر فرازِ زوال، قصّه‌ی قابیلی است که امروز ترامپ نام گرفته است تا هابیلیان، استحکام خود را بر فراز رقصِ شمشیر ترامپ با آل سعود را نشان دهند و نماینده‌ی صلح و دوستی برای انسانیتِ از دست‌رفته باشد.

۲۱. باز می‌پرسم چه کنیم که قابیل نباشیم؟ نه با «لنین‌» شدن در شوروی و نه با «جمال‌عبدالناصر» شدن در مصر و نه با «احمدبن ‌بِلا» شدن در الجزایر و نه با «چگوارا» و «فیدل‌کاسترو» شدن در کوبا، هابیل نخواهیم شد زیرا باز در گردونه‌ی اراده‌ی معطوف به قدرت قدم گذاشته‌ایم و این غیر منطق هابیل است که گفت: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‏ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ». باید به راهی قدم گذاشت که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این زمانه در مقابل بشر امروز گشود و به جناب هابیل اقتدا کرد، وگرنه باز از طریق FITF و برجام، رقصی در فراز پرتگاه به میان می‌آید و باز فریاد در خلأ و قرنی در حالِ زوال و در حال کوری معنوی و تکرارِ سرگردانی بنی‌اسرائیل در سرزمینِ تیه.   

23089
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت رعایت اخلاق در حضور تاریخی و اخلاق در حالت عادی در چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تاریخی برای حضور اراده‌ی الهی در آن تاریخ شروع شود برای تحقق آن، لوازمی همراه است که یکی از آن لوازم، خصوصیاتِ معتقدین به آن تاریخ الهی است ولی یک وقت صرفاً انسان‌ها باید انسان‌های خوبی باشند. اخلاق در این حالت غیر از آن اخلاقی است که لازمه‌ی تحقق آن حضور تاریخی است. اخلاقی که در اسلام پیش آمد به صرف این‌که مسلمانان می‌خواستند در حضور تاریخی اسلامی‌شان قدم بگذارند، طبیعی بود که به سیره‌ی پیامبرشان سادگی و تواضع و صدق را رعایت می‌کردند، ولی بعد از مدتی قضیه فرق کرد و اخلاق، امری فردی شد در آن حدّ که آن سادگی از بین رفت در عین آن‌که به ظاهر، اسلامیت مانده بود. این اخلاق، غیر از اخلاقی است که موجب حضور تاریخی اسلام و انقلاب می‌شود. موفق باشید 

23081
متن پرسش
بسم الله و السلام خدمت استاد فخیم حاج آقای طاهرزاده بعد از مدتی به خاطر یک رویداد بسیار تامل برانگیز مزاحم تان شدم. دیروز برخورد مجری جوان برنامه من و شما با آقای وراستی خیلی جنجال به پا کرد که فکر می کنم مثل خود موضوع بحث آقای فراستی در آن برنامه بسیار قابل تامل است. http://www.telewebion.com/episode/1934648 در انتهای بحث خودم از آقای دکتر ناظمی مدرس فلسفه هم تحلیلی می گذارم و نظر خودم را هم عرض می کنم. خلاصه این که جناب ناظمی بیشتر به بعد طبقاتی مسئله اشاره کردند ولی بعد فرهنگی و فکری این ماجرا نیاز به تامل جدی دارد. برای من این پدیده با سابقه مطالعاتی ام خیلی آشنا است. عین این پدیده چند دهه زودتر در غرب شروع شد با جنبش هیپی ها و ضد فرهنگ در دهه 1960 که روی دیگری نهیلیسم فلسفی پست مدرن بود. در این فضای بی اهمیت شدن معنا و حقیقت زندگی انسان به سیرک تبدیل می شود که در آن باید خورد و چرید و رقصید و لذت برد. هر کسی که هم مزاحم شما شود دیوی است که باید از سر راه برداشت! این فضای دهه شصتی آمریکا الان به ایران رسیده واقعا در بین نسل جوان یک فضای سرخوشی و لذت گرایی عجیبی حاکم است به طوری که اصلا هم متوجه نیستن این چه ظلمات وحشتناکی است که همه زندگی را به شوخی و بازی می گیرند و هیچ چیز انگار برایشان جدی و مهم نیست. عقل و هوش در این فضا چنان تعطیل می شود که مجری جوان تا ته برنامه متوجه نمی شود که چه قدر خراب کرده و بی ادبی کرده و فکر میکنه مسابقه رو کم کنی را از آقای فراستی برده و رجز می خواند تا این که خبر می آید که از طرف رئیس سیما توبیخ شده و برنامه بعدی هم تعلیق می شود! https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/09/09/1887894/ یعنی بنده خدا حتی بعد از ناراحتی شدید آقای فراستی باز هم زشتی کارش را متوجه نشد و فکر می کند برنده شده در یک دعوای پرسپولیسی استقلالی!! ظاهرا این یک نمود خیلی فاحش از همان معضل نهیلیسم است که حضرت عالی همیشه می فرمایید! البته در تعلیل سیاسی-فلسفی ماجرا فکر می کنم باید به سردرگمی جوانان نسبت به مواضع سیاسی و موضوعات دینی فکر کرد که آن هم به نظر می رسد به خاطر رنگ باختن شعارهای انقلابی و دینی در نگاه آنها با توجه به تحولات سال های اخیر است. از این جهت ظاهرا ما با دوره یونان باستان هم قابل مقایسه هستیم! یعنی مثل دوره سوفسطایی که این قدر حرف های ضد و نقیض بین بزرگان بود که یک عده به این نتیجه رسیدن که حق و باطلی در کار نیست و بچسبیم به عشق و حال زندگی و بی خیال حقیقت! البته در جامعه ما علاوه بر عامل سیاسی مذکور، هرج و مرج فضاهای مجازی و حرفهای ضد و نقیضی که در این بستر نشر می یابد هم به این معضل دامن می زند. خلاصه ظاهرا آقای فراستی در آن برنامه حکم خرمگس آتن را بازی می کرد! و لذا به نظر می رسد همان طور که حضرت عالی می فرمایید چاره کار واقعا در دست حکما است که البته در سنت ما از سقراط فرسنگ ها جلوتر رفتند و حالا باید دست این جوانان را بگیرند. و در نهایت مطلب آقای ناظمی [Forwarded from نامه پرسش - سید مهدی ناظمی قره باغ] لودگی و جربزه پخش قسمتهایی از برنامه شبکه شما با اجرای آرش ظلی پور که در آن به شکل بی سابقه ای به مهمان برنامه توهین می شود، موجی در کاربران شبکه های اجتماعی ایجاد کرده است. موضوع برنامه ظاهراً درباره فیلمهای لوده و لوده پرور سینما بوده است. چیزی که حیرت آور است این است که این مهمان برنامه - مسعود فراستی - نیست که خطاب به کسی تندی بکند و برنامه را با چالش مواجه کند، بلکه این مجری، یعنی مثلاً عامل حرفه ای برنامه و «معتمد صدا و سیما» است که به شکل تهوع آوری، به شخصیت فراستی و حتی مسائل شخصی زندگی او حمله می کند و تا پایان هم به شکل دیوانه واری از کار خود دفاع می کند. از منظری اجتماعی، نباید کار مجری را خیلی هم عجیب دانست. این مجری جوان، فقط یکی از انبوه جوانان وابسته به طبقه مرفه کلانشهرهاست که چنین حسی را به فراستی و اغلب چهره های علمی برجسته ای دارند که منتقد وضع اجتماعی موجود هستند. نفرت از فراستی هیچ ربط مستقیمی به سینما یا هنر ندارد. نفرت از فراستی عکس العمل طبقه مرفه شهری است؛ طبقه ای که هویتی برای خود نیافته است، برآمده از روابط اقتصادی رانتی-راستی است، دلخوشی او سلبریتی های برجسته شده در همین روابط است و به پشتوانه بستر فرهنگی رسانه های بزرگ جهانی، غیر خود را محقر، دشمن و مقصر همه چیز فرض می کند. رسانه های جمعی و سلبریتی های برجسته شده در این رسانه ها، پدیدآورنده جوانانی سهل انگار، متکبر، بی مایه و پرادعا شده اند. شاید اعتماد به نفس بالاتر جوانان امروز نسبت به دیروز، اعتماد به نفسی که خودش خوب و امیدوارکننده است، دستمایه این اعوجاج در برخی از جوانان طبقه مرفه شهرها یا سمپاتهای آنها شده باشد. به هر حال هر چه که هست متولیان فرهنگ و رسانه کشور، لازم است با دیدن این کلیپ چند دقیقه ای، عمیقاً از خود بپرسند با جوانان این کشور چه کرده اند؟ از خود بپرسند چه شده است که هر کسی با مدتی حضور در شبکه های اجتماعی و چرخ زدن در فضای نت، «کارشناس» می شود؟ خط مشی گزاران جناح حاکم لازم است از خود بپرسند چطور برخی اقشار مرفه جامعه این چنین از دیگران متنفرند؟ بپرسند این همه جربزه در جوان خوش تیپ و آرایش کرده رسانه ملی از کجا و به چه پشتوانه ای به وجود آمده است؟ نفرت از مسعود فراستی نفرت یک نوع فرهنگ خوش خوشان و خوش خیال و روزمره است از فرهنگ نقادی و فکر کردن. (عکس بعدی این کانال را مشاهده کنید. هر چند هیچ نیازی به انتشار این عکس نبود. کسی که اندکی با فضای گفتگوهای رایج در شبکه های اجتماعی آشنا باشد، خوب می داند که چنین رفتاری، مسبوق است به شرط بندی ها و کری خونی های جوانان با همدیگر برای «رو کم کنی»: غلبه فرهنگ لمپنی و لات بازیِ متجددانه بر فرهنگ پرسشگری و نقادی.) @sayyedmahdinazemi منتظر کریم, [01.12.18 00:52] [Forwarded from نامه پرسش - سید مهدی ناظمی قره باغ] [ Photo ] هیچ نیازی به انتشار این عکس نبود. کسی که اندکی با فضای گفتگوهای رایج در شبکه های اجتماعی آشنا باشد، خوب می داند که چنین رفتاری، مسبوق است به شرط بندی ها و کری خونی های جوانان با همدیگر برای «رو کم کنی». غلبه فرهنگ لمپنی و لات بازیِ متجددانه بر فرهنگ پرسشگری و نقادی.
متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: باید این صحنه‌ها پیش می‌آمد و باید ما منتظر چنین رویدادهایی باشیم. بحث در دفاع از جناب استاد فراستی نیست، که معلوم است همه‌ی انتقادهای ایشان به‌جا نخواهد بود؛ ولی بحث در حضور تاریخی است که تاریخِ عبور از جهنمِ مدرنیته است، به همان معنایی که قرآن برای رسیدن به بهشت، عبور از جهنم را حتمی می‌داند و می‌فرماید: «و ان منكم الا واردها كان على ربك حتماً مقضياً» (مریم/71) فرار از این صحنه‌ها و منتظر آن‌ها نبودن، چاره‌ی کار نیست، چاره‌ی کار، آماده‌شدن برای عبور از چنین دنیایی است. دنیای توسعه‌یافتگی جز این اقتضائاتی ندارد که هرگونه امر قدسی را مزاحم خود می‌داند. و این با نوعی آمادگیِ خاص نسبت به آینده‌ای که آن آینده نه ادامه‌ی مدرنیته است و نه برگشت به گذشته، پیش می‌آید، آینده‌ای که با حضور روح قدسی انقلاب اسلامی بخواهیم و نخواهیم در پیشِ روی ما است و ما اگر با نگاه به آن آینده خود را تنظیم کنیم، می‌توانیم از این نوع پدیده‌ها عبور نماییم. شاید جزوه‌ی «ما و آینده» که بر روی تابلوی سایت «لبّ المیزان» هست، چشم‌اندازی را در این رابطه بگشاید. موفق باشید      

نمایش چاپی