بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7382
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم اینکه خداوند متعال در پاسخ به سوال سایل در مورد زمان وقوع قیامت ؛ عدد خاصی ذکر نفرموده آیا میتوان برداشت کرد که قیامت وقتی اتفاق میافتد که دیگر زمان رنگ باخته وچنین سوالی اصولا اشتباه است. ؟ و سوال دوم آیا درمورد زمان ظهور حضرت حجت هم همین مورد صادق است یعنی ظهور وقتی اتفاق میافتد که زمین به یمن وجود انسانهای بسیار متعالی به بلوغ خود دست یافته و زمان بی معنی میشود و در چنین شرایطی نمیتوان سوال از زمان ظهور کرد. ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی تمام نظام عالم از جمله زمان – که حاصل حرکت زمین است – از بین برود دیگر زمان معنا نمی‌دهد 2- زمان ظهور مولایمان به آن جهت پنهان است که هرلحظه امکان ظهور آن حضرت هست. باید ما زمینه را آماده کنیم. موفق باشید
7369
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب امام و مقام تعلیم ملائکه فرموده اید:ارتباطی بین نفس ناطقه پیامبر و اسم علیم(جبرئیل) و مقام نوری پیامبر در وحی برقرار میشود.آیا منظور این است که پیامبر به واسطه رجوع به حقیقت نوری خودشان به اسم علیم الهی رجوع میکنند و وحی را دریافت میکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وَحی توسط حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» بر نفس ناطقه‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نازل می‌شود تا به تشریع الهی عالم شوند، ولی حقیقت نوری آن حضرت فوق جبرائیل است و علم در آن مقام نیز حقیقت شریعت است. تشریع، تفصیل آن حقیقت می‌باشد. موفق باشید
7355
متن پرسش
باسلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار.استاد من درحال نوشتن مقاله ای تحت عنوان ارتباط غیر کلامی خالق ومخلوق درقرآن هستم.فهرست مطالب من به طور خلاصه اینگونه است:کلیات شامل مفهوم ارتباط غیر کلامی،ارتباط غیرکلامی درقرآن،انواع ارتباط غیرکلامی،اهداف ارتباط غیرکلامی.فصل1:ارتباط غیر کلامی خداوند باانسان که شامل ارتباط غیر کلامی درآینه احساس،ارتباط غیر کلامی درآینه فطرت،ارتباط غیر کلامی درآینه عقل،ارتباط غیرکلامی دراینه قلب.فصل2:ارتباط غیرکلامی انسان باخداوند که زیرمجموعه هایش مانندفصل قبلی است.فصل3و4هم موانع ارتباط وراه های برون رفت ازآن است.استادچون روی این موضوع کار نشده من برای اینکه بحثم مستند به علم باشددرتبیین موضوعم میخواهم درمورد اینکه انسان موجودی دوبعدی است وازطریق نفس خود می تواند انواع ارتباط غیرکلامی(فطری ،حسی،عقلی وقلبی)باخود ،بامحیط اطرافش،وباموجودات ماوراوخداوندداشته باشد.یعنی میخوام سطوح انواع ارتباط غیرکلامی رامشخص کنم وبگم مثلااولین پل ارتباط انسان باخداوند ازطریق حواس 5گانه اش است.سوال من ازشما این هست که ایاروح ونفس باهم فرق میکنه واینکه دررتبه بندی این چهارنوع ارتباط غیرکلامی اول انسان ازطریق حس بعد باتکامل نفس ازطریق عقل ودرنهایت ازطریق قلب ارتباط باخداونددارد.دراینجا فطرت درکدام مرتبه قرار میگیرد.ایاهرکدام ازحس وعقل وقلب خودمراتب دارند.نمی دونم توانستم مطلبم رادرست بیان کنم.باتشکرازلطفتون.یاحق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار ارزنده‌ای است زیرا آن‌قدر که خداوند بدون کلام با ما سخن می‌گوید با کلمات با ما سخن نگفته. گفتگوهایی که اگر دریاها مرکب شود و اشجار قلم شود تا کلمات او را بنویسند تمام نمی‌شود. خداوند با کلمات شروع کرد تا ما را آماده کند و استعداد یافتن حقایق را با ابزاری ماوراء این کلمات در ما ایجاد نماید. به قول مولوی: «باقی این نکته آید بی‌زبان .... در دل آن‌کس که دارد نور جان». اگر بخواهیم یک دستگاه کلی داشته باشید و مبتنی بر آن، کار را شروع کنید چهار قسم «جسم، نفس، قلب و روح » را در نظر بگیرید. که نفس یک طرفش به جسم است و وجه گرایش به دنیا در آن قوت دارد و یک وجه آن گرایش به قلب دارد و وجه معرفت وجودی به حقایق در آن غلبه دارد و قلب مقام معرفت به حقایق است، حال در وجهی که نظر به نفس دارد، وجه توهّم‌زای قلب است و وجهی که نظر به روح دارد، وجه طلب حق و لقاء، حقِ آن است و روح مقام مشاهده‌ی حق است که باز آن وجهی از روح که نظر به قلب دارد وجه محدودشدن آن به معارف حقه است و آن وجهی که نظر به سرّ دارد، وجهی است که از مشاهده‌ی حق بالاتر می‌رود و مقام فناء در حق برایش پیش می‌آید. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در همین رابطه دعایی دارند به این شکل: «اللّهمّ نَوِّر ظاهرى بطاعتک، و باطنى بمحبّتک، و قلبى بمعرفتک، و روحى بمشاهدتک، و سرّى باستقلال اتّصال حضرتک یا ذا الجلال و الاکرام» که باطن در این دعا همان نفس ناطقه است که باطن بدن است و فطرت آن زمینه‌ی بالقوه‌ای است که استعداد حضور انسان را در همه‌ی این مراتب در خود دارد. موفق باشید
7358
متن پرسش
سلام علیکم: جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای طاهر زاده ،١- در عصر کنونی که چشمها از جمال دل ربای و آینه تمام نمای صفات حق ، (( حضرت حجة عج )) محروم هست، چگونه می توانیم باحضرت ارتباط علمی،قلبی وحسی ، بدون مفهوم انتزاعی،ذهنی ویامفهوم عقلی داشته باشیم؟ تا اعمال عبادیمان ومحبت مان به خدای محبوب مان واقعی وحقیقی باشد تا دچار بی ثمری و سردرگمی نشویم٠ " وما منا توفیقی الا بالله "
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: عنایت داشته باشید این عنوان که در اول سؤال مرقوم فرمودید برای من زیاد است. من معلم مکلایی هستم ارادتمند شما. ثانیاً: عمده آن است که با نظر وجودی بر مولایمان که واسطه‌ی فیض بین ارض و سماء است نظر کنیم و مظاهر اراده‌ی او را به‌خصوص رهبری عزیز و انقلاب اسلامی را مدّ نظر قرار دهیم تا با نور وجود حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ارتباط قلبی داشته باشیم. پیشنهاد می‌کنم هر وقت دعای «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّک اَلْحُجَة بْنِ الحَسن» را می‌خوانید وجهی از قلب‌تان به رهبری باشد که خدایا این مرد را کمک کن تا زمین و زمان رام او باشند که نایب حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است. موفق باشید
7361
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد گرامی با توجه به قرار گرفتن ایام نوروز آتی در ایام فاطمیه(س)؛ تکلیف ما چیست؟ آیا انجام رسومات من جمله دید و باردید بی احترامی به حساب نمی آید؟ با توجه به اینکه اینگونه کارها فرح آور می باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای سالم هم توفیق دید و بازدید را از دست نمی‌دهید و هم عزادار بانوی بزرگ اسلام، شفیعه‌ی روز جزا که به عنایت آن حضرت سخت نیازمندیم، خواهید بود. موفق باشید
7347
متن پرسش
«الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَـنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ» (ملک، 3) ببینید آیه ی بالا به خودی خود دارای ایراد منطقی است! برای روشن شدن موضوع به مثال زیر دقت کنید: ادعای من: این زمین و آسمان ها رو من خلق کردم. اگر شما میگی اشتباه میکنم دنبال خلل و شکافی تو آفرینش (ادعای من) بگرد.... اگر پیدا کردی من از حرفم میگذرم... خوب شما در اولین سوال (بدون توجه به اینکه حالا نبودن خلل و شکاف چه ربطی به آفریننده بودن من داره) میتونی و حق داری بپرسی منظورت از خلل و شکاف چیه؟! مثلا اگر من اسب تک شاخ بالدار پیدا کردم نشان خلل و نقصانه؟ اگر نخود سیاه پیدا کردم نشان خلل و شکافه؟ چی مصداق خلل و شکافه؟ این صرفا یک مثال بود ممکنه ایراداتی داشته باشه ولی اصل سوال من از آیه ی بالا در اینجاست که اساسا طرح همچین سوالی (دیده بگردان، آیا خلل و نقصانی میبینی؟) بدون مشخص کردن مصداقی برای خلل و شکاف سوالی نابخردانه و اشتباه است... خوشحال میشم نظرات مبتنی بر قرآن منطق شما عزیزان رو هم بدونم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید حضرت حق با توجه به ربوبیت خود دارد با ما سخن می‌گوید بدین لحاظ که این قرآن را بر مبنای ربوبیتش آورده تا ما را بپروراند. می‌فرماید این قرآن را همان کسی آورده که این عالم را خلق کرده عالمی که به عنوان بستر پروریدن انسان هیچ خلل و نقصی ندارد به همین جهت فرمود: در خلق رحمان هیچ‌گونه فوت و بر هم‌ریختگی نیست. آری در خلق رحمان، یعنی حق با نظر به نور رحمانش این عالم را خلق کرد تا عالم بستر رحمت واسعه‌ی حق باشد و در راستای همین رحمت، نبوت و قرآن را آورد. در آیه‌ی بعدی می‌گوید با توجه به این امر دوباره‌ بازخوانی کن، می‌بینی کوچک‌ترین فطور و نقصی در نظام عالم در راستای تعالی انسان نمی‌یابی و به اصطلاح علمای فیزیولوگ، عالم نظام اندام‌وار دارد. آیا می‌شود برنامه‌ای برای ابعاد روحانی انسان در نظر گرفته نشود. در واقع آیه‌های مذکور می‌خواهد ما را متوجه جایگاه هستی‌شناسانه‌ی نبوت بگرداند. عنایت داشته با شید که هر علمی زبان خاص خود را دارد ما حتی اگر مثنوی جناب مولوی را هم خواستیم بخوانیم باید به اصطلاحات آن اشنا باشیم.موفق باشید
7344
متن پرسش
سلام استاد چرا شما گفته اید که باید به عایشه احترام بگذاریم؟ مگر از امام صادق روایت نداریم که ایشان بعد از هر نماز عایشه و خلفا را لعن می کرده است.کافی ج 3ص 342 می داننم لعن با فحش متفاوت است ولی به هر حال وقتی کسی ، دیگری را لعن می کند به او احترام نگذاشته است.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه امروز وظیفه‌ی ما را تعیین می‌کند نظرات مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» است که با توجه به مجموعه‌ی روایات و آیات مربوطه به این نتیجه رسیده‌اند که توهین به همسران رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حرام است و بالاخره لعن، یک نوع توهین محسوب می‌شود، ولی این به معنای آن نیست که ما اشکال اساسی به اعمال و رفتار جناب عایشه و یا خلفاء نداشته باشیم. موفق باشید
7327
متن پرسش
با سلام چطور می توانم به عنوان یک زن با فرهنگ کربلا زندگی کنم؟ (خیلی در زندگی سردرگم شدم و راه نجاتم را در زندگی با فرهنگ کربلا میبینم، لطفا مفصل راهنمایی بفرمایید)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ورود به فرهنگ کربلا و فهم آن فرهنگ متعالی، زن و مرد ندارد. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا» است و سپس کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» است تا برسید به کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه». در آن حال انشاءاللّه یک نحوه احساس هماهنگی با نور امام در شما ایجاد خواهد شد و دل می‌بندید به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و با شرحی که به صورت صوت داده شده زندگی می‌کنید. موفق باشید
7328
متن پرسش
باعرض سلام مدتی است در وجود خدا شک می کنم وهر چه برهان و علی الخصوص برهان صدیقین علامه طباطبایی را می خوانم و فکر می کنم دلم ارام نمی شود وشک دوباره برمی گردد لطفا برهان علامه را بیان فرمایید و بفرمایید راه حل مشکل بنده چیست باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «از برهان تا عرفان» برهان صدیقین را عرض کردم و شرح دادم و سی‌دی آن موجود است. به نظرم مشکل در آن است که هنوز قلب، موضوع را تصدیق نکرده که إن‌شاءاللّه با رعایت حلال و حرام الهی و تزکیه‌ی لازم، قلب هم به تصدیق حضور حضرت حق منوّر می‌شود. به همین جهت در دعایی که منسوب است به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» حضرت اظهار می‌دارند: «اللّهمّ نوّر ظاهرى بطاعتک، و باطنى بمحبّتک، و قلبى بمعرفتک....‏ ». موفق باشید
7329
متن پرسش
با عرض سلام ایام فاطمیه نزدیک هست در وجود خود یک تشنگی نسبت به حضرت زهرا احساس می کنم چطور می توانم این تشنگی رانسبت به حضرت و همچنین سائر معصومین سیراب کنم با مطالعه با شرکت درمجالس عزاداری و یاموارد دیگر با توجه به اینکه من طلبه هم هستم و با تبلیغ بر دوش دارم اگر مطالعه را می فرمایید لطفا کتب در مورد حضرات را معرفی فرمایید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده حاصل مطالعات خود را در دو کتاب «بصیرت حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و «مقام لیلة‌القدری حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» جمع کرده‌ام. امیدوارم قدمی در فهم مقام قدسی آن بانوی بزرگ برداشته باشم. موفق باشید
7332
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به پاسخ ه سوال 7310شما می خواستم بدانم منظور شما از اینکه حمد به قلبمان برسد چیست؟بنده با سوره حمد یک نحوه مانوسیت پیدا کردم بعضی وقتها که می خوانم احساس می کنم قلبم می فهمد این سوره را . اما مطمئنا این چیزی نیست که در جواب آن سوال مدنظر شما بوده است. با تشکر موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید مقصد بلندی است که هر آنچه انسان نظرش را از ماسوی‌اللّه و جنبه‌ی خلقی‌اش برگرداند بیشتر برایش روشن می‌شود و سوره‌ی حمد راه رسیدن به اوج توحید است. همه باید امیدوار باشیم تا به مرور نور توحیدی آن سوره برایمان ظهور کند تا به مولایمان علی«علیه‌السلام» نزدیک شویم که فرمودند: «ما رأیت شیئاً اِلا و رأیت اللَّه قَبله و معه و بَعده‏ ». موفق باشید
7316
متن پرسش
سلام علیکم. باید ببخشید مزاحم میشومسوال دارم.درجواب حدیث پیغمبر در نهج الفصاحه که میفرمایند:دلی که از چرک پرشود بهتر ازاین است که از شعر پرشود چه میفرمایید؟درحالی که بزرگان مانندمحمد بلخی و حافظ وسعدی وحتی آیت الله حسن زاده آملی و...زیر سوال میروند. سوال دوم:فردی به بنده فرمودند:دعا کنید خداوند دست ما را در دست اولیاءاش قرار دهد.طبق فرمایش شما در فرمایشات آیت الله بهجت گفتم یعنی شما اعتقاد دارید که خداوند به اولیاء چیزی را داده است که به ایمه نداده است.فرمودند:سخن ما به خدا و امامانش کذب است زیرا ایمه منتظر اند تا ما یک بهانه ای به دست آنها بدهیم تا به ما بدهند.حدیث علی ع را بیان نمودند:خدایا گناهانی را از من ببخش که فرشتگان هم نمی فهمند.آیت الله جوادی آملی و یک فرد آمریکایی را مثال زدند کاز امام رضا ع کرامت گرفته بودند.اولیاءرا بصورت یک واسطه میدیدند.عرض کردم پس سخن آیت الله بهجت که میفرمایند علم تو استاد توست چه میشود ؟ایشان گفتند مقام علم است .به نظر بنده هم راست می گفتند زیرا خیلی ها علم حصولی دارند اما...به نظر شما غلط است یا صحیح؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مستحضر هستید که دین اسلام از یک طرف شعر و شاعری را که انسان را گرفتار توهّمات و عیاشی کند ردّ می‌کند و از طرفی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِکْمَة» یعنی بعضی از اشعار حکمت است تا حدّی که اشعاری از امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» داریم 2- از قسمت دوم سؤال‌تان چیزی نفهمیدم. موفق باشید
7322
متن پرسش
سلام برشما استاد بزرگوار استاد، اگه کسی حدیثی را بگوید به ما،یا انرا جایی بخوانیم چطور بفهمیم که جعلی یا تحریفی نیست با توجه به تاریخ پرتنش مسلمین؛؟ مثلا از کجا باور کنیم که سر بریده امام حسین قران خواند؟ بی زحمت اگه می دونید که چه ایه ای را سر حضرت خوند به ما هم بگید؟ سپاس بی کران یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش تحقیق در روایت یکی سلسله‌ی سند آن است و دیگر هندسه و محتوای روایت است که آیا با فرهنگ قرآن و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» تطبیق می‌کند یا نه و آیا روایاتی مشابه آن داریم یا نه. و روش تحقیق در حادثه‌های تاریخی نیز تواتر آن است که ملاحظه می‌کنید منابع مختلف که امکان تبانی برای آن‌ها ممکن نبوده آن خبر را نقل کرده‌اند. آیه‌ای که سر مبارک حضرت قرائت فرمودند آیه‌ی ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ازسوره‌ی کهف بود. موفق باشید
7277
متن پرسش
با سلام چه ارتباطی بین اصحاب کهف و کربلا وجود دارد که سر مقدس امام حسین آیه 9 سوره مبارک کهف را تلاوت کردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت که اصحاب کهف در عین آن‌که همه مردم فکر کردند کارشان تمام شد پس از سیصد و اندی سال بیدار شدند و نگاه‌ها را متوجه حقیقت توحید کردند که چگونه حاکمیت کفر مضمحل شد و حق ظهور کرد. حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» خواستند نگاه‌ها را به نتایج آینده‌ی نهضت خود بیندازند و حقیقتاً هم همان‌طور شد. موفق باشید
7282
متن پرسش
با سلام منظور از حدیثی که فرموده حضرت رسول(ص) 2 بار جبرئیل را به صورت اصلیش دیدند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورتی بالاتر از آن‌که آن ملک مقرب نزول کند بلکه در مقام اصلی‌اش رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با آن مقام روبه‌رو شده‌اند. موفق باشید
7254
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم از حضرتعالی در صورت صلاحدید خواستارم که مقاله امام پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟ اقای دکتر سید علی اصغر غروی را نقدی عالمانه بفرمایید تا استفاده کنیم تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سخنرانی روز تاسوعا تحت عنوان جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن‌سازی غدیر و کربلا- نقدی بر مقاله ی علی اصغر غروی در روزنامه ی بهار. داشتم. مفصل نقدی که به این سخنان می‌توان داشت را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» باید دنبال کنید که آیات قرآن نقش اجرایی و سیاسی برای امام قائل است نه آن‌طور که آقای غروی می‌گویند که عملاً امام معصوم حکم سازمان ملل را پیدا می‌کند که سیاست‌مداران با احترام به او کار خود را می‌کنند. موفق باشید
7236
متن پرسش
باسمه تعالی درجواب سوال 7213 فرموده اید:{یکی از فضلای قم «کتاب الغدیر» را به طور قابل قبولی خلاصه کرده‌اند به طوری که به اصل مطلب لطمه‌ای نخورده است}لطفابیشتر معرفی کنید تا انشاءا..استفاده کنیم.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اقای محمدحسن شفیعی شاهرودی ترجمه کرده اند
7213
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید برای شناخت امیرالمومنین به نورانیت چه کنیم؟ بنده کتاب القطره و احادیثی مانند نورانیت و تنتجیه و ... را خوانده ام ولی بنظرم شناخت مولا فرای اینهاست ! لطفا راهنماییم بفرمایید . چه کتبی در این باره مطالعه کنیم؟ ایا حقیقت علویه را در قلب باید پیدا کرد؟ به چه کیفیت ؟ باتشکر - اجرکم عندالله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت«علیهم‌السلام» را همراه با شرح آن مطالعه بفرمایید. و سپس «الغدیر» علامه امینی را مطالعه فرمایید. یکی از فضلای قم «کتاب الغدیر» را به طور قابل قبولی خلاصه کرده‌اند به طوری که به اصل مطلب لطمه‌ای نخورده است. موفق باشید
7188
متن پرسش
سلام علیکم استاد . خسته نباشید در آیات شریفه قرآن آمده است و نفخت فیه من روحی . این آیه را استاد شجاعی در جلد اول مقالات به زیبایی روشن میکنند که روح همان ملک مقرب است که اسما ی الهی به صورت کامل و جامع در او جلوه کرده و وجود بقیه هم از همان روح است . پس روح صادر اول است . اما شرح زیارات جامعه را گوش میدادم فرمودید امام صادر اول است .من دچار دوگانگی شدم . ما از روح (ملک مقرب) هستیم یا از امام ؟ از لحاظ مرتبه ی وجودی کدام یک شدید تر هستند ؟ روح شدید تر است یا امام ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت روح که همه‌ی ملائکه حتی از آن صادر شده‌اند، با حقیقت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» که «اَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّه‏ » است منطبق است. با دو اعتبار به آن حقیقت روح یا حقیقت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌واله» گفته می‌شود. موفق باشید
7190
متن پرسش
سلام علیکم . در خصوص جایگاه واسطه فیض فرمودید چون الله جامع تمام اسمای الهی است کسی هم که میخواهد این فیض را بگیرد باید قلب اش چنین ظرفیتی داشته باشد . و این جاست که امام واسطه ی فیض است . سوال اول :‌حال چه میشود خود ذات مقدس احدیت به هر بنده به اندازه ی ظرفیت خودش فیض بدهد . این کار که برای خداوند غیرممکن نیست . سوال دوم :‌در حدیث یابن جندب فرموده بودید امام صادق کسی را که گفته بود این آقا واسطه فیض است لعنت کرده بود . یعنی جایگاه و مقام واسطه ی فیض را به هرکسی نمیتوان گفت ؟ یعنی در یک مجلس عمومی میتوان مطرح کرد یا خیر ؟ سوال سوم :‌قبل از خلقت جسمانی اهل بیت (ع) واسطه ی فیض بر زمین چه کسی بوده است سوال چهارم : دین حضرت محمد(ص) قبل از بعثت چه بوده است ؟ اگر میگویید بر آیین ابراهیم بوده است و آیین حضرت موسی و عیسی تحریف شده بوده مگر پیامبر نمیتوانستنددر آن زمان به مسیحیت و تورات اصیل و الهی دست پیدا کنند؟ سوال پنجم :‌پیامبر قبل از بعثت به حقیقت نوری خود واقف بودند یا خیر ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت حق از آن‌جایی که عین وجود است به هر مخلوقی وجود می‌دهد، ولی شما انسانیت را باید از عینُ الإنسان بگیرید 2- باید مخاطب شما آماده باشد وگرنه نمی‌تواند بین مقام امام و شخص امام تفکیک کند و گمان می‌کند همین جسم گوشتی واسطه‌ی فیض است 3- حقیقت ائمه«علیهم‌السلام» اَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّه‏ است که در هر زمانی از طریق حجت آن زمان مثل انبیاء و اولیاء گذشته فیض به اهل زمین می‌رسیده 4- رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» از ابتدا تحت تربیت مقرب‌ترین ملک، بر دین توحید بوده‌اند 5- چون حضرت، مصطفی و انتخاب‌شده بودند از ابتدا تحت تأثیر نور وجود خود هستند. موفق باشید
7191
متن پرسش
سلام علیکم . بعضی از عرفای بزرگ می فرمایند تا نمیدانی فلان مال یا پول از چه راهی آمده است آن را خرج نکن . اما چنین چیزی در سیره ی نبوی و اهل بیت دیده نمیشود . مثل آن 12 درهم که شخصی به پیامبر برای لباس دادند . یا هم سفره شدن اهل بیت با برخی از شیعیان و.... آیا اهل بیت با استفاده از مقام غیبی خود متوجه حرام یا حلال بودن مال میشدند یا خیر ؟ میشود کمی این را توضیح دهید سوال دوم :‌بعضی از عرفا میگویند از افرادی که نور ولایت ندارند بپرهیز . این یعنی چه ؟ یعنی با غیر شیعیان رابطه نداشته باشیم ؟ یا با شیعیانی هم که از لحاظ اعتقادی بسیار ضعیف هستند باید قطع رابطه کنیم . ولی جناب استاد در احادیث زیادی دیده میشود که چنین کاری را ما از اهل بیت ندیدم که افرادی که ولایت آنها را قبول نداشتند با آنها قطع رابطه کنند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در فضایی که فسق حاکم است و احتمال فساد در افراد زیاد است آن دستور، دستور خوبی است ولی در جامعه‌ی اسلامی باید حمل بر صحت افراد کرد 2- افرادی که اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را تا حدّی می‌شناسند و باز عناد می‌ورزند منظور است وگرنه مسلمانان معمولی اعم از شیعه و سنی حکم دیگری دارند. موفق باشید
7172
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز بنده در مرز تغییر رشته از مهندسی به علوم انسانی هستم. اما با یک دوگانگی مواجه شده ام. علاقه شخصی بنده ضمن علاقه به مطالعه در متون و معارف دینی ، بیشتر در زمینه نظریه پردازی در علوم اجتماعی می باشد. احساس میکنم باید به رشته علوم اجتماعی بروم و از طریق نقد و مطالعه نظریات علوم اجتماعی غربی و نیز مطالعه در معارف دینی به تولید نظریات اجتماعی اسلامی رسیده و به نظریه پردازی در بحث سبک زندگی دینی بپردازم در حد توان خودم. از طرفی با توجه به ماجرای منقول از زبان آیت الله ناصری از قول آقای بهجت و نیز برخی سخنان جناب پناهیان و نیز مشاهده وضعیت جهان و منطقه و نیز این احساس که پرچم را آیت الله خامنه ای به حضرت صاحب خواهند داد و اینکه رهبری با توجه به سن بالایشان، احتمالا ظهور باید نزدیک باشد تا ایشان بتوانند پرچم را بدهند. بنابراین اگر ظهور به زودی اتفاق بیفتد، دیگر مطالعه غربشناسی و نقد نظریات غرب و تفکر پیرامون تولید نظریات سبک زندگی دینی بیهوده خواهد بود. چرا که با ظهور حضرت نه غربی خواهد ماند و نه سبک زندگی غربی. خود ایشان سبک زندگی دینی را برای بشریت تبیین خواهند کرد. مثلا فرض کنید ما به رشته علوم اجتماعی برویم و پس از 10 سال مطالعه در این رشته و اجزایش ، حضرت ظهور کنند. آنوقت تمتم زحمات ما بی نتیجه خواهد شد. لذا این فکر که ظهور خیلی نزدیک است بنده را به سمت مطالعه صرف در علوم و معارف اسلامی اعم از علوم حدیث، اعتقادات، تفسیر قرآن، مباحث حضرتعالی و این دست مطالعات سوق می دهد. خلاصه بنده در این دو راهی گیر کرده ام. اینکه بنابر نیاز امروز و نیز بلند مدت جامعه به سمت علوم اجتماعی بروم یا با فکر نزدیکی بسیار زیاد زمان ظهور و برچیده شدن بساط غرب، فقط به سمت رشته هایی نظیر علوم قرآن وحدیث بروم. لطفا پاسخ کامل بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن آن بزرگان می‌تواند معنای دیگری داشته باشد حاکی از این‌که مسیری که حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» باز می‌کنند بالاخره به حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌رسد و لذا شما طبق وظیفه‌ای که تشخیص می‌دهید عمل کنید و وقتی هم که حضرت تشریف بیاورند ما باید به عنوان کارشناسان آن نظام آمادگی‌های لازم را در خود ایجاد کرده باشیم. موفق باشید
7160
متن پرسش
باسلام منظور از نفس کلی و عقل کلی که به حضرت زهرا و حضرت رسول نسبت داده شده و در انتهای کتاب انسان از تنگنای بدن...به آن اشاره شده چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقایق عالم وجود در عالم ارض مصداق‌هایی دارد که آن مصداق‌ها مظهر کامل آن حقایق‌اند. عقل کلی حقیقت همه‌ی عقل‌ها است و عامل تجلی انوار الهی به عالم‌اشت و نفس کلی حقیقت همه‌ی پذیرش‌ها است و مظهر آن درعالم ارض مظهر عبودیت کامل یعنی حضرت زهرا (س) است. موفق باشید
7168
متن پرسش
با سلام در جواب یکی از سوالات فرموده اید:در روایتی آمده وقتی حضرت رسول به آسمان اول رسیدند ابتدا ملائکه فرار کردند چرا ملائکه فرار کردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به جهت ابهت نور رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» باشد. موفق باشید
7115
متن پرسش
سلام علیکم. استاد عزیز؛ نام دختر گرامی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، یعنی «فاطمه» اینطور که مشخص است اولین نامگذاری به نام فاطمه نبوده است یعنی گویا قبل از ایشان هم کسانی به این نام بوده اند مانند فاطمه بنت اسد مادر امام علی علیه السلام. استاد پس این معنای بریده شده از آتش و بدی ها و ...وجه تسمیه حضرت زهرا نیست؟ چرا نام ایشان، نامی اانتخاب نشد که اولین بار باشد استفاده می شود؟به نظر می رسد در مورد اسامی پنج تن یعنی محمد، علی؛ حسن و حسین این اتفاق افتاده و اولین بار بوده که بشری بدان نام خوانده می شود ولیکن در مورد فاطمه نه. چرا؟ دلیل مشخصی دارد؟تشکر می کنم استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این روح نورانی صدیقه‌ی طاهره«سلام‌اللّه‌علیها» است که به آن نام معنای حقیقی‌اش را می‌بخشد و زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» از دریچه‌ی آن نام راه عبور از ظلمات دنیا به سوی نور را می‌نمایاند و ما را صاحب سرّ کبیر می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی